تو دومین قسمت از فوتبال لب پلات در شاخه شخص مورد نظر، براتون داستان زندگی گازا یا همون پل گسکوئین رو، از زبون خودش تعریف میکنیم.
از گازا چی میدونیم؟ فقط میدونیم خیلی با استعداد بوده؟ یا اینکه به منچستر یونایتد نرفته؟ با تیم ملی انگلیس ناکام بوده؟ از اعتیادش چی؟ زندگی شخصیش چطور؟ یا رابطه ناسالمش با خانواده بخصوص با پدرش؟ از جاسوسی رسانهها ازش چیزی میدونیم؟
با شنیدن این اپیزود ویژه، گازا رو بهتر میشناسیم. داستان گسکوئین، یکی از عجیب ترین داستانهای تاریخ فوتباله که هر طرفدار فوتبالی باید اونو بشنوه.
گردآوری: امیر موحد
پوستر: مهزیار فندرسکی
گوینده: هادی نوری
این اپیزود ویژه رو میتونید با حداقل قیمت ۲۵۰۰۰ تومان از لینک زیر خریداری کنید:
البته که تعیین حداکثر قیمت و حمایت بیشتر از تیم فوتبال لب، به عهده شماست.
برای دیدن باقی محصولات فوتبال لب، این صفحه رو ببینید.
اگر خارج از ایران زندگی میکنید، برای خرید این محصول به صفحه فوتبال لب در سایت حامی باش برید و پس از پرداخت به دلار یا یورو، رسید پرداخت تون رو به اکانت پشتیبانی تلگرام فوتبال لب یا به ایمیل ما ارسال کنید تا فایل براتون فرستاده بشه.
اتلتیکو مادرید و منچستر یونایتد بازی رفت خودشونو در مرحله یک هشتم لیگ قهرمانان اروپا در تاریخ چهارم اسفند ماه ۱۴۰۰ در ورزشگاه وندا مترو پولیتانو شهر مادرید برگزار کردند که این بازی با نتیجه مساوی و با گلزنی ژائو فلیکس و آنتونی الانگا به پایان رسید. در این مینی آنالیز، تحلیل کوتاه بازی از دیدگاه هادی نوری و امیر احمدی حق رو باهم میشنویم.
شما هم اگه در مورد این بازی نظری دارید توی کامنت ها برامون بنویسید.
آنالیز این بازی با هادی نوری:
آنالیز این بازی با امیر احمدی حق:
برای مشاهده همه مینی آنالیز های فوتبال لب اینجا کلیک کنید!
دو تیم چلسی و لیل بازی رفت خودشونو در مرحله یک هشتم لیگ قهرمانان در تاریخ سوم اسفند ماه ۱۴۰۰ در ورزشگاه استمفورد بریج شهر لندن برگزار کردند که تیم انگلیسی موفق شد با دو گل کای هاورتز و کریستین پولیشیچ، لیل رو به کشورش بفرسته. در این مینی آنالیز، تحلیل کوتاه بازی از دیدگاه محمد حسین فرخی لاشیدانی رو باهم میشنویم.
شما هم اگه در مورد این بازی نظری دارید توی کامنت ها برامون بنویسید.
آنالیز این بازی با محفل:
برای مشاهده همه مینی آنالیز های فوتبال لب اینجا کلیک کنید!
دو تیم اینتر و لیورپول بازی رفت خودشونو در مرحله یک هشتم لیگ قهرمانان در تاریخ ۲۷ بهمن ماه ۱۴۰۰ در ورزشگاه جوزپه مهآتزا برگزار کردند که تیم انگلیسی موفق شد با دو گل در نیمه دوم، شاگردان سیمونه اینزاگی رو شکست بده. در این مینی آنالیز، تحلیل کوتاه بازی از دیدگاه محمد که طرفدار اینتره و عارف که طرفدار لیورپوله رو باهم میشنویم.
شما هم اگه در مورد این بازی نظری دارید توی کامنت ها برامون بنویسید.
آنالیز این بازی با محمد افصحیان:
آنالیز این بازی با عارف جنتیان:
برای مشاهده همه مینی آنالیز های فوتبال لب اینجا کلیک کنید!
دو تیم پاریسن ژرمن و رئال مادرید بازی رفت خودشونو در مرحله یک هشتم لیگ قهرمانان در تاریخ ۲۶ بهمن ماه ۱۴۰۰ در ورزشگاه پارک دو پرنس برگزار کردند که تیم فرانسوی موفق شد با تک گل امباپه در لحظات پایانی، رئال مادرید رو شکست بده.
مینی آنالیز این بازی با امیر محمد سلیمانی:
مینی آنالیز این بازی با ایلیا بهزاد اول:
برای مشاهده همه مینی آنالیز های فوتبال لب اینجا کلیک کنید!
فوتبال زنان همان سوژه داغ همیشگی برای خودنمایی مسئولان فدراسیون فوتبال است. همان فرصتی برای به صحنه آمدن مدیران فوتبالی و نمایش مدیریتی که می خواهند موفقیتهای زنان را به نام خود تمام کنند. داستانی با سناریوی همیشگی. سریالی تکراری که گاه بعضی از هنرپیشهها و عوامل آن عوض می شوند ولی تغییری در ماهیت آن رخ نمی دهد.
صعود تاریخی یا موج هیجانات زودگذر؟
اگر فوتبال زنان ایران را به مثابه یک کلیت نگاه کنیم از چند بخش تشکیل شده است. پرده اول: صعود تیم ملی فوتبال زنان به جام ملتهای آسیا. ابتدا حضور در یک تورنمنت دوستانه و کسب حداقل دو شکست و یک تساوی.
واکنش مدیران فدراسیون فوتبال: چیزی از ارزشهای زنان ما کم نمی شود. واکنش مربیان تیم: مصدوم داشتیم، بدون بازی تدارکاتی پا به تورنمت گذاشته بودیم، بعضی از بچهها اولین بار بود که در یک میدان رسمی بازی می کردند، تجربه نداشتیم ولی درسهای زیادی یاد گرفتیم. واکنش رسانهها: تاسف و افسوس و نقدی بی زهر و کمرنگی به مسئولان فدراسیون فوتبال که نه سیخ بسوزد نه کباب.
پرده دوم: مسابقات انتخابی برای صعود به جام ملتهای آسیا. برحسب یک اتفاق و شانسی صعود می کنیم. واکنش مسئولان فدراسیون فوتبال: شیرزنان ایران یک بار دیگر نشان دادند که لیاقت داشتن بهترینها را دارند، آنها نشان دادند که می توان از غیرممکن، ممکن ساخت. واکنش مربیان تیم: به لطف خدا و همت بچهها توانستیم رقبایی که سالها سابقه حضور در میادین بین المللی را دارند از پیش بر داریم. هدف ما رسیدن به جمع چهار تیم برتر آسیاست.
این بازیکنان فعل خواستن را صرف کردند و با استعداد و توانمندی که دارند برای اولین بار در تاریخ ورزش زنان حماسه ای به یادماندنی خلق کردند. واکنش رسانهها و خبرگزاریها: در حد یک خبر بسیار ساده، صفحات اینستاگرام و استوری تا چند روز، نشان دادن 15 ثانیه از مسابقه فوتبال زنان و تبریکهای متفاوت با ادبیات متفاوت به دختران آریایی ایران زمین، روزنامهها: مصاحبه تلفنی با بازیکنان با آبکی ترین سوالات ممکن و در نهایت تبریک کنفدراسیون فوتبال آسیا با یک طرح گرافیکی که در صفحه توئیتر یا اینستاگرامش منتشر میکند.
بعد از فروکش کردن این موج هیجانی چه اتفاقی میافتد؟ فوتبال زنان به امان خدا رها می شود نه خبری از اردوی تدارکاتی است نه بازیهای دوستانه. روزها می گذرند هیچ کدام از مسئولان فدراسیون فوتبال حتی به یاد ندارند که زنان هم فوتبال بازی میکنند. تمام توجه و هم و غم فدراسیون نشینان همچنان روی مدار فوتبال مردان و حاشیههای پوچ آن میچرخد.
تبلیغات رسانهای بیسابقه
پرده بعدی قبل از مسابقات است. راه اندازی یک جریان قوی رسانه ای برای تبلیغ و نمایش اهمیت به زنان. جشن خداحافظی برای تیم ملی فوتبال با پخش سرودهای حماسی، دعوت از پیشکسوتان فوتبال مردان بدون در نظر گرفتن پیشکسوتان ورزش زنان، پهن کردن سفره ای عریض و طویل، خنده و شوخی، سرودخوانی دسته جمعی همراه با خواننده وطنی و ترانه های ژانر وطنی اش، گرفتن بیش از هزاران عکس و سلفی و لایو اینستاگرام، دعوت از رسانههایی که تا به امروز حتی یک کلمه در نقد فدراسیون فوتبال ننوشتهاند و چه بهتر که آنها در مراسم خداحافظی تیم ملی فوتبال زنان باشند چون زرق و برق مراسم تصنعی اهمیت به فوتبال زنان به چشم و قلم آنها بیشتر میآید تا منتقدان. رونمایی از لباس تیم ملی که حتما انتقادات وسیعی هم به همراه دارد ولی باز هم کاربران شبکههای اجتماعی همچون سد محکمی سعی می کنند که نقدی محکم تر و اپوزیوسیون گونه ارائه دهند.
واکنش مسئولان فدراسیون مثل همیشه با این جملات همراه است که انشاالله به مرحله بعدی صعود می کنیم، زنان ما توانمندی های بسیاری دارند که در تمام عرصهها آن را نشان داده اند، مربیان تیم ملی خیلی کم و کمرنگ به نداشتن امکانات و اردوی تدارکاتی و بازیهای دوستانه اشاره می کنند ولی امید دارند که معجزه هم همراه تیم به تورنمنت اعزام شود به هر حال حیف است یک نمایش رسانه ای را با بیان مشکلات به کام مسئولان فدراسیون فوتبال تلخ کنند.
واکنش مردان فوتبالیست هم استوری عکس مراسم بدرقه و آرزوی موفقیت است. یکی دو رسانه کم رونق مرتبط به ورزش زنان هم سعی می کنند لینک های پخش بازیها را از شبکههای مختلف تلویزیونی کشورهای خارجی پیدا کنند تا علاقمندان به فوتبال زنان بتوانند بازیهایی را که تلویزیون باید نشان دهد ولی خودش را ملزم به باید نمیداند، ببینند. همه بازیکنان هم خوشحال هستند و فکر میکنند همین که تکنیک دارند یعنی کلید مشکلگشا در جیبشان است.
پایان فوتبال زنان تا اطلاع ثانوی!
شروع رقابت اصلی اولین مسابقه تیم ملی فوتبال زنان در جام ملتهای آسیا برابر هند میزبان بازیها با تساوی به پایان میرسد. برای جماعت اهل هیاهو بهترین فرصت برای پر کردن صفحات مجازی است. بازی دوم برابر چین است. کشور دوست و برادر با قدرت و اقتدار میزبانی رقابتهای ورزشی دنیا را یکی پس از دیگری از آن خود میکند، چون به خوبی فهمیدهاند که ورزش بهترین منبع درآمدزایی است. یک شکست قابل پیش بینی ولی نه با این نتیجه. هفت بر صفر. القای رسانه ای میگوید که با داشتن یک امتیاز برابر هند هنوز شانس داریم. از همان شانسهایی که روی کاغذ با استفاده از احتمالات، خودمان را امیدوار نگه میداریم.
مسئولان فدراسیون حرفی نمیزنند. چون حرفی ندارند بزنند. کار آنها برگزاری یک «شو» بود که انجام دادند. مربیان معتقدند که انتظاراتشان برآورده نشده ولی با دعای خیر مردم اگر برابر چین تایپه برنده شوند و در گروههای دیگر هم همه به نفع فوتبال زنان ایران بازی کنند، حماسه دوم هم رقم میخورد. خبر میرسد که کرونا به اردوی تیم ملی فوتبال زنان هند حمله کرده و طبق مقررات از گردونه رقابتها خارج شدهاند. یعنی همان یک امتیاز هم پرید. بازی سوم با چین تایپه است. دو روز از صعود تیم ملی فوتبال مردان به رقابتهای جام جهانی گذشته و کسی خدا را بنده نیست. از تیم ملی فوتبال زنان چه خبر؟ تقریبا هیچ.
روز بازی باز هم گزارشگران و مجریان رادیو از شنوندگان عزیز میخواهند که با انرژی مثبتی که میفرستند کمک کنند تا چین تایپه را شکست دهیم و همچنان با همان موج انرژی مثبت تیم های دیگر را هم وادار کنیم که به نفع ما بازی کنند. نیم ساعت از بازی گذشته، تیم سه بر صفر عقب است و گزارشگر رادیو که عمری یاد گرفته فقط بذر امید کاذب بکارد، اصرار دارد که هنوز فرصت برای جبران هست. او از قدرت تیم چین تایپه تعریف میکند که صاحب چندین عنوان ارزشمند آسیایی است و اردوهای خوبی برگزار کرده و با قدرت به این رقابتها آمده. یعنی شنونده محترم بدان که هوا حسابی پس است.
او از رقیب تعریف می کند ولی هرگز از یاد نمیبرد که به دلاوری و غیرت و همت و از جان مایه گذشتن و استعداد و توانمندی بازیکنان خودمان هم اشاره کند. ما که بازی را نمیبینیم ولی به نظر میرسد که تیم فوتبال زنان کشورمان هیچ برنامه ای ندارد و حداقل تلاشش این است که کمتر گل بخورد. ولی فوتبال هم اصل و اصول دارد. یک شکست پنج بر صفر که خبرگزاریها سعی میکنند خودشان را از این نتیجه شگفتزده نشان بدهند. در نشست خبری بعد از مسابقه همان داستان همیشگی. همان کلیتی که بر فوتبال ما حاکم است. مربیان میگویند که انتظارات ما برآورده نشد، تیم ما جوان است ولی آینده از آن ماست، ما تیم کم تجربه ای بودیم ولی امیدواریم با حمایتهایی که در آینده میشویم در ادامه مسیر پلههای ترقی را طی کنیم.
فوتبال زنان همین جا تمام میشود. تا دوباره نزدیک یک تورنمنت مهم همه به خوش و خروش بیفتند و سناریو از اول تکرار شود.
تو اولین قسمت از فوتبال لب پلات در شاخه خانه پوشالی، به تاثیرات هیتلر و حزب نازی در فوتبال و به طور کلی ورزش میپردازیم و به پیوند ورزش و سیاست، از دریچه دیگه ای نگاه میکنیم.
از هیتلر چی میدونیم؟ فقط اینکه طرفدار شالکه بوده؟ آیا واقعا طرفدار شالکه بوده؟
تو این پادکستی که براتون آماده کردیم از صفر تا صد ماجرا رو براتون شرح دادیم.
گردآوری: مازیار فقیه
پوستر: حامد مهرنیک
گوینده: هادی نوری
این اپیزود ویژه رو میتونید با حداقل قیمت ۲۵۰۰۰ تومان از لینک زیر خریداری کنید:
منچستریونایتد و اوله گونار سولشایر فصل گذشته را در رتبه دوم به پایان رساندند. او به دومین مربی در دوران پسافرگوسن تبدیل شد که توانست با شیاطین سرخ به مقام نایبقهرمانی لیگ برتر انگلستان برسد. گرچه تیم سولشایر به جز یک مقطع کوتاه از مدعیان قهرمانی نبود، اما همین عنوان نایبقهرمانی و رسیدن به فینال لیگ اروپا هواداران یونایتد را امیدوار کرد که شاید اضافه شدن دو یا سه بازیکن جدید در پنجره نقل و انتقالاتی تابستان آنها بتوانند بالاخره بعد از سالها به کورس قهرمانی لیگ بازگردند.
شاید خوشبینترین هوادار قرمزپوشان شهر منچستر هم تصور نمیکرد که در ایام کرونا، دو ستاره و یک فوقستاره را جذب کنند. رافائل واران، مدافعی که هواداران منچستر سالها حسرتش را میکشیدند با قراردادی معقول به این تیم پیوست. جیدون سانچو بالاخره پس از دو سال کش و قوس فراوان به ترکیب سولشایرر اضافه شد و در نهایت رویای چندین ساله یونایتدی ها به حقیقت بدل شد. کریستیانو رونالدو، یکی از بهترین بازیکنان دو دهه اخیر فوتبال اروپا با مبلغی ناچیز به تیم حالا ترمیم شده انگلیسی برگشت تا هواداران یونایتد به چیزی جز قهرمانی در فصل پیشرو رضایت ندهند.
بازگشت رونالدو به منچستر یونایتد
شروع فصل و نقاط عطف یونایتد بیثبات
شاگردان اوله در اولین بازی فصل با نتیجه قاطعانه پنج بر یک لیدز را شکست دادند تا هواداران یونایتد خیلی زود شروع به رویاپردازی کنند. هرچند نقاط ضعف این تیم خیلی زود در هفته دوم برای کارشناسان فوتبال روشن شد؛ زمانی که آنها از پس ساوتهمپتونی که با پرس و قدرت فیزیکی بالا بازی میکرد بر نیامدند و به یک امتیاز رضایت دادند. در هفتههای بعدی یونایتد توانست سه امتیاز بازیها را به دست آورد اما عملکرد این تیم نقاط ضعف بزرگی را در معرض نمایش قرار داد. این نقاط ضعف تکراری برخی هواداران منچستریونایتد را نگران کرد.
بازگشت رونالدو به تئاتر رویاها روزی رویایی را برای هواداران یونایتد ساخت، اما همین روز رویایی کار را برای ادامه فصل سختتر کرد؛ یک برتری پر گل برای شیاطین سرخ مقابل نیوکاسل و این نقطه اوج هیجان و انتظارات از تیم سولشایر بود. او هیچگاه همچین فشاری را برای نتیجه گرفتن بر روی خود احساس نکرده بود. برخلاف گذشته، اکنون او باید تک تک بازی ها را با پیروزی پشت هم می گذاشت اما درست در بازی بعدی، در اولین بازی لیگ قهرمانان اروپا شاگردان سولشایر سه امتیاز مهم را در برابر یانگ بویز سوئیس از دست دادند. شاید بتوان گفت بازی برابر یانگ بویز یک نقطه عطف در فصل منچستریونایتد قلمداد میشود؛ زیرا پس از این بازی دیگر به ندرت شاهد عملکردی خوب از شاگردان ذخیره طلایی فرگوسن بودیم.
ضعف در خط هافبک این تیم بسیار ملموس بود. هیچ یک از هافبک های یونایتد در کیفیت بالایی بازی نمیکردند و توپگیری و حفظ توپ به شدت دچار مشکل شد. اما این تمام ضعفهای یونایتد نبود؛ به این دلیل که هرگاه تحت فشار قرار میگرفتند به مشکل بر میخوردند. این مشکلات تاکتیکی و بعضا تکنیکی هر بازی در حال تکرار بود و نگرانی هواداران یونایتد رفته رفته بیشتر میشد. مربی نروژی که همیشه در سخت ترین شرایط و دشوار ترین موقعیت ها راه حلی پیدا می کرد و سربلند از مشکلات خارج میشد این بار به سدی برخورد کرد که شکستنش کار آسانی نبود.
باخت منچستر یونایتد به یانگ بویز سوئیس و آغاز روند بد برای اوله
ستارههای ناکارآمد، ترکیب آشفته و مربی منفعل
یونایتد بازیها را تقریبا با ترکیب ثابت و اکثرا با زوج مکتامینی و فرد در مرکز میدان شروع میکرد و این را میتوان نقطه آغاز انتقادات از سرمربی نروژی تلقی کرد. هواداران یونایتد از انفعال مربی خود خسته شده بودند و نتایج اصلا در حد و اندازههای تیمی که میخواهد برای قهرمانی بجنگد نبود. رافائل واران مدافعی که این فصل به یونایتد اضافه شده بود اکثر بازیها را به دلیل مصدومیت از دست داد و از طرفی دیگر جیدون سانچو خرید گران قیمت اوله، به هیچ عنوان انتظار هواداران منچستر یونایتد را براورده نکرد.
آرون ونبیساکا که در تابستان با مشکلاتی مواجه شده بود عملکرد باثباتی نداشت و لوک شاو، یکی از بهترین مدافعان کناری فصل گذشته فوتبال اروپا، به همان لوک شاو قبل از اوجش تبدیل شده بود. هری مگوایر هیچ شباهتی به مدافعی که میشناختیم نداشت و عملکرد فردی و گروهی یونایتد با تصوراتی که هواداران داشتند همخوانی نداشت.
باخت سنگین یونایتد به لیورپول
شب کابوسوار اولدترافورد
اما با وجود تمامی ضعفها و مشکلات، اکثریت هواداران منچستریونایتد همچنان از اوله گونار سولشایر، زننده گل قهرمانی منچستریونایتد در فینال ۹۹، حمایت میکردند. این حمایت اما در شکست چهار بر دو خارج از خانه مقابل لسترسیتی تا حدودی شکسته شد. اندک هواداری مانده بود که به آینده این تیم با مربی نروژی و شاگرد سابق سرالکس فرگوسن امیدوار باشد. در بازی بعدی منچستریونایتد در چمپیونز لیگ به مصاف آتالانتا رفت. در حالی که نیمه اول با برتری دو بر صفر به سود این تیم ایتالیایی به پایان رسید، شیاطین سرخ توانستند با یک کامبک رویایی بازی را برگردانند و نشان دهند که همچنان رگه هایی از روحیه پیروزی در این تیم وجود دارد.
بازی بعد اما آنها با سد بزرگ مواجه شدند؛ شاید بزرگترین چالش یونایتد در این فصل. آنها در الدترافورد به مصاف لیورپول رقیب سنتی خود رفتند و در کمال شگفتی با نتیجه پنج بر صفر از مهمترین رقیب خود شکست خوردند. از نظر بسیاری از هواداران، این شکست نقطه پایان اوله در منچستریونایتد تلقی می شد اما مدیران این تیم چنین اعتقادی نداشتند. در حالی که مربیهای بزرگ و نامداری منتظر پیشنهاد تاجرین آمریکایی بودند، منچستریونایتد با ترکیبی متفاوت و دفاعی سه نفره به مصاف تاتنهام، تیم بحرانزده نونو اسپریتو رفت و توانست این تیم را در لندن شکست دهد. این نتیجه اخراج مربی تاتنهام را رقم زد. مسئولان تاتنهام خیلی زود به سراغ آنتونیو کنته، اصلیترین کاندیدای جایگزینی سولشایر رفتند و با پیوستن این مربی ایتالیایی به اسپرز، پرونده اخراج سولشایر تا حدودی بسته شد.
پیوستن آنتونیو کنته به تاتنهام و ابقای اوله
مشت آخر از پپ و رانیری
اما حتی برتری با سه گل برابر تاتنهام هم نتوانست ورق را برای یونایتد برگرداند. آن ها پس از یک تساوی ناامید کننده با گل دقایق پایانی رونالدو برابر آتالانتا به مصاف منچسترسیتی رفتند و با عملکردی تحقیرآمیز دربی منچستر را نیز بدون به ثمر رساندن گلی به پایان رساندند. شاگردان گواردیولا با عملکردی مسلط و قاطعانه سه امتیاز را در الدترافورد به دست آوردند، سه امتیازی که شاید بتوان آن را راحتترین سه امتیاز این فصل منچسترسیتی نامید.
پس از شکست در برابر منچسترسیتی دیگر اندک هوادار سرخپوشی در منچستر مانده بود که همچنان به مربی دوستداشتنی و کمحاشیه ایمان داشته باشد. اما حتی شکست در دربی هم باعث اخراج او نشد. تیم به تعطیلات ملی رفت و امیدهایی وجود داشت که پس از از سرگیری بازیها یونایتد با روحیه و سیستمی جدید بتواند مسیر درست خود را پیدا کند اما آنها در اولین بازی پس از فیفادی در نتیجهای عجیب و باورنکردنی با دریافت چهار گل از واتفورد کلودیو رانیری، یکی از اصلیترین شانسهای سقوط این فصل لیگ شکست خوردند.
این پایان حدود سه سال حضور اوله گونار سولشایر در منچستریونایتد بود. او از این تیم جدا شد و مایکل کریک، دستیار او به عنوان مربی موقت سکان هدایت تیم را در دست گرفت. کریک توانست با 2 پیروزی برابر ویارئال و آرسنال و تساوی ارزشمند برابر چلسی یادگار خوبی از خود به جای بگذارد تا اینکه در نهایت تکلیف نیمکت شیاطین سرخ مشخص شد.
آینده یونایتد در دستان رانگنیک
شروعی دوباره، به امید خانهتکانی اساسی
رالف رانگنیک، تئوریسین آلمانی به عنوان سرمربی منچستریونایتد انتخاب شد با این برنامه که در انتهای فصل سرمربی جدیدی مشخص شود و او به سمتی مدیریتی برسد. هیجان و امید به الدترافورد برگشت زیرا هواداران منچستریونایتد بالاخره احساس کردند که مدیران این باشگاه تصمیمی منطقی و بلندمدت را اتخاذ کرده و شاید رالف رانگنیک همان شخصی باشد که بتواند با برنامهریزی درست، سبکی تهاجمی و نگاهی بلندمدت با تکیه بر بازیکنان جوان میراث سرالکس فرگوسن را بازیابی کند.
رانگنیک از ابتدای کار در یونایتد، با تغییر رویه تمرین ها سعی کرده در یونایتد انقلابی تاکتیکی ایجاد کند که این روند با سرعت کندی پیش میرود و این مربی از ابتدا توسط رسانهها و کارشناسان مورد هجمه است. باید دید آیا در انتهای فصل یونایتد موفق به کسب سهمیه چمپیونزلیگ خواهد شد یا روند بازسازی تیم با تاخیر مواجه خواهد شد.
این قسمت با مدت زمان ۱۸ ساعت و ۳۱ دقیقه، پر از محتوا های مختلف برای همه سلیقه هاست!
با احوال پرسی از بچه ها و حرف زدن در مورد سریال های کمدی شروع میکنیم و بعد میریم سراغ جواب دادن به کامنتهای شما مخاطبان عزیز در اپلیکیشن کست باکس.
در خلال جواب دادن به کامنتها، مباحث مختلفی هم مطرح شد از جمله:
تبعیض معکوس در هنر
اثر پذیری مردم از رسانه
آیا رسالت رسانه و به طور کلی هنر، پروپاگانداست؟
آیا هنرمند موظف به بیان عقاید خود در اثر هنری خود است؟
نزدیک شدن ملل و فرهنگهای مردم جهان بخاطر رسانههای جمعی
بعد از بخش کامنتها، چمپیونشیپ انگلستان رو تحلیل میکنیم و به سراغ تیم های موفق و ناموفقش میریم.
مربی های اخراجی و مربی های جدید تیمهای اروپایی رو بررسی میکنیم.
توی بخش نقد فیلم خارجی، فیلم The Hunt از وینتربرگ رو داریم و فیلم A Z and Two Noughts از پیتر گرینوی که این دو فیلم رو به طور کامل موشکافی میکنیم و توی بخش فیلم داخلی، قهرمان، فیلم جدید اصغر فرهادی رو از نگاه های مختلفی تحلیل میکنیم. هم از لحاظ فرم سینمایی و داستان نویسی و هم از نظر فرهنگی.
بعد از بخش فیلم، یه مناظره سیاسی داریم بین حزب چپ و راست. از ریشته از تفکر ها شروع میکنیم تا آثارشون در جهان امروز مون و اینکه هرکدوم چقدر در به ثمر رسوندن ایده های خود موفق بودن.
در نهایت بازهم به فوتبال بر میگردیم و از اخراج اوله گنار سولشایر حرف میزنیم و تاثیرش بر آینده منچستر یونایتد.
اکسترای ششم رو با حداقل قیمت سی هزار تومان از این صفحه بخرید:
سومین حذف متوالی در مرحله یک هشتم لیگ قهرمانان اروپا، کسب سهمیه با اعمال شاقه، ضربه شدید کرونا، داستان ناتمام سوپرلیگ و پایان یافتن سلطهی نه ساله بر سری آ، دلایل و علائمی بود که آنیلی بالاخره باید میپذیرفت که سه سال در فکر و خیال اشتباهی سیر کرده و زمان برگشت به عقب فرا رسیدهست. ماسیمیلیانو الگری با رد کردن پیشنهاد فلورنتینو پرز برای هدایت رئال مادرید، راهی تورین شد تا تیم به ظاهر هجومی ساری و پیرلو رو بازسازی بکنه!
با برگشت الگری، شایعات عجیب و غریبی حول محور یوونتوس شنیده میشد. از نارضایتی رونالدو تا پیشنهادات باشگاه های انگلیسی برای جذب دلیخت، دیبالا و کیهزا، که در همین بین برای جذب هافبک مدنظر الگری، باید با ساسولو مذاکره میشد. سران ساسولو که هیچ جوره برای جدایی مانوئل لوکاتلی راضی نمیشدن و برای انتقال، مبلغ ۳۵ میلیون یورو رو درخواست داشتند که البته با زحمات فراوان، آندره آنیلی برای پرداخت این مبِلغ رضایت داد و این هافبک به تورین اومد.
پیوستن لوکاتلی به یوونتوس
شکسته شدن عصای بانوی پیر
وقتی توی اولین بازی فصل برابر اودینزه نیمکت نشین شده بود، همچنان برای موندن تو آلیانز مصمم بود. اشتباهات شزنی، پیروزی نیمه اول رو به تساوی تبدیل کرده بود و همه دنبال سوپرمن روی نیمکت یووه میگشتن. نیم ساعت زمان برای تغییر نتیجه حک شده روی اسکوربرد زمان بود. دقیقه ۹۴ روی ارسال کیهزا دروازه اودینزه باز شد، لباسش رو از تن درآورد و با خوشحالی گل خاص خودش تو گوشه زمین، حلقه شادی یووه رو دوباره برپا کرد؛ اولین سه امتیاز فصل توسط کسی به دست میاومد که همه رسانه های ایتالیا با اشتباه تاکتیکی ازش نام میبردن. همون لحظه VAR با آفساید گرفتن گل رونالدو، آخرین قاب کریس و بانوی پیر رو ثبت کرد.
درست فردای بازی با اودینزه وقتی الگری خبر های جدایی رونالدو رو تکذیب میکرد، ژرژ مندس، مدیربرنامه های رونالدو تو شهر منچستر بدنبال تیم جدید ابرقهرمان میگشت. سیتی و پپ بدشون نمیاومد تا از به جای پرداخت مبلغ گزاف برای هری کین، رونالدو رو به صورت رایگان جذب کنن اما تماس فرگوسن سناریوی انتقال رو عوض کرد. برای یوونتوس فرقی نمیکرد کریستیانو سیتی بره یا یونایتد؛ اونها وقتی برای جذب مهاجم جدید نداشتن.
البته یوونتوس شاید فقط از دست دادن رونالدو متضرر نشده بود؛ بلکه دیگه مدیری با درایت فابیو پاراتیچی نبود که بتونه در کمترین مدت زمان جایگزین شماره هفت پرتغالی رو پیدا کنه و از روی اجبار مویزه کین، مهاجم اسبق بیانکونری دوباره به خونه برگشت.
مصائب بزرگ الگری
الگری که در آخرین دوران حضورش روی نیمکت یووه، با کیلینی و بونوچی روابط چندان خوبی نداشت، برای حل مشکلات خط دفاع باید به دو رکن اصلی قهرمان یورو ۲۰۲۱ پناه میبرد. شزنی با اشتباهات مرگبارش هر هفته زخم جدیدی به تیم میزد، مشکلات متعدد در مرکز زمین با هافبک های بی هنر، احتمال تمدید نشدن قرارداد شاهزاده آرژانتینی همیشه مصدوم، کیهزا و مشتریان انگلیسیاش و موراتای بیدقت در ضربات آخر، مشکلات بزرگی بودند که الگری و دستیارهاش برای حل کردن هر کدوم مدت زمان زیادی میخواستن.
چهار هفته از شروع لیگ گذشته بود و یووه در انتهای جدول بود. چهار بازی، دو شکست، دو تساوی، چهار گل زده و شش گل خورده نمایش دهنده تیمی بود که هنوز داره تقاص اخراج بیدلیل ساری و پذیرفتن ریسک حضور پیرلو رو پس میده. برد های الگریوار با برگشت فرم شزنی شروع شد، بعد از گذرگاه اول فصل و برد برابر مدافع عنوان قهرمانی اروپا، صداهایی از برگشت یووه کم کم به گوش میرسید تا این که رقیب سنتی همراه با اینزاگی سراغ یوونتوس اومد و تساوی ۱ – ۱ برای افت مجدد کافی بود.
بعد از اون یووه تو خونه خودش برای اولین بار مغلوب ساسولو شد و بعد هم در برابر ورونای ایگور تودور( دستیار سابق پیرلو) شکست خورد. یوونتوس تبدیل به تیمی سینوسی شده بود. عملکرد فاجعهوار آدرین ربیو و الکس ساندرو، جز شکست غیرقابل باور با گل های تعداد بالا برابر چلسی و آتالانتا نتیجه دیگهای نداشت.
باخت یوونتوس به چلسی در لیگ قهرمانان
الگری؛عاقل یا ترسو؟
زمانیکه مکس الگری دوباره به جمع سیاه و سفیدها برگشت بیشک اولین سوال در ذهن این بود که بعد از سه سال دوری حالا چه چیز جدیدی برای رشد تیم قرار هست داشته باشه؟ آیا میتونه قدرت تهاجمی تیم را افزایش بده؟ برای جایگزین لئو بونوچی و جورجو کیلینی چه افرادی رو مدنظر داره تا به سران های باشگاه پیشنهاد بده؟
هوادارها همیشه نسبت به سبک و سیاق بازی اون اعتراض دارن و علاقه دارند به جای اینکه وقتی به گل اول رسیدن، به جای جمع شدن در لاک دفاعی خودشون جلوتر بازی بکنن و برای بالا بردن اختلاف تلاش کنن.
الگری درست مثل سابق در فصل اول حضورش تغییر زیادی در سیستم تیم ایجاد نکرد و با چینش ۴-۳-۲-۱ که توسط پیرلو اجرا میشد تیمش رو بازی میکنه که در برخی مواقع به ۴-۳-۳ هم تبدیل میشه.
فاز تهاجمی
مکس الگری به خوبی از ویژگی های کواداردو در نفوذ و سانترهاش آگاه هست و با کم کردن مرکز ثقل تیم، لوکاتلی به عنوان هافبک وسط جلو میره و باتوجه به شرایط چیدمان حریف سعی میکنه به خوان توپ برسونه تا ارسال کنه. اگه موراتا یا کین نتونن روی هوا تاثیر نهایی خودشون رو بزارن لوکاتلی، دیبالا، برناردسکی و حتی ربیو و مککنی بلافاصله موج دوم حمله رو آغاز میکنن.
هرچند تیم الگری در نوک پیکان حمله خودش مشکلات زیادی داره ولی از لحاظ ساختار حرکتی وینگرهاش خیالش راحته. در خط میانی هم ربیو با وجود بالا بودن ضریب اشتباهاتش هم باز مورد استفاده قرار میگیره ولو اینکه الگری تونسته مقداری این بازیکن رو از لحاظ تاکتیکی تو وضعیت بهتری قرار بده.
فاز تدافعی
برای دفاع کردن در زمان هایی که کواداردو جلو میره تیم حریف نسبت به فضای خالی در سمت راست محوطهی یووه، اشتیاق بیشتری داره ولی با وجود مدافعی چون بونوچی، کیلینی و دلیخت سرعت بازیکن حریف کم میشه و درنهایت با برگشتن نفرات موقعیت ضدحمله برای تیم حریف از دست میره.
اما پاشنه آشیل فصل یووه، بی شک سمت چپش هست. پلگرینی در برخی از دیدار های نیم فصل اول تونست رضایت الگری رو جلب کنه و رقیب دنیلو تو این پست بشه اما با مصدومیت هر دو نفر الکس ساندرو در دفاع چپ یووه نقش آفرینی میکنه! پستی که نه تنها ساندرو اشتباهات زیادی داره، بلکه خیلی مواقع ربیو و دلیخت هم دچار دردسر میشن.
یوونتوس، تماشاچی جدال مدعیان
تیم زیرنظر الگری به فرم دلخواهش برگشته بود. یوونتوس بعد از شکست برابر آتالانتای گاسپرینی، گام بلندی برداشت و هفت بازی پشت سرهم در لیگ و لیگ قهرمانان رو با موفقیت پشت سر گذاشت و فقط در بازی برابر ونتزیا متوقف شد. صعود کردن بعنوان تیم اول گروه در لیگ قهرمانان اروپا، لبخند رو بعد از مدتها به صورت کلافهی یوونتوسیها برگردوند تا سال ۲۰۲۱ رو با خوشی تموم کرده باشن.
یووه تو شروع سال ۲۰۲۲ بعد از ناپولی باید به مصاف رم خاص، آقای خاص میرفت، بعد از اون هم در سوپرکاپ ایتالیا مقابل اینتر بازی میکرد. که این سه بازی نشون داد سال جدید برای هرکس ساده باشه برای یوونتوس و الگری اینطور نیست!
ناپولی
اونها در برابر ناپولیای که ۱۱ بازیکن مهم و تاثیرگذارش رو علاوه بر لوچیانو اسپالتی دراختیار نداشت، با نتیجه ۱-۱ مساوی کردن. دیداری که تیم الگری از نبود اسمهایی چون ویکتور اوسیمن، کولیبالی، آنگیسا، لوزانو و فابین رویز، بیشتر از یک گل نتونست به تیم شهر ناپل بزنه.
آاس رم
وقتی از رم سه بر یک تو المپیکو عقب افتاده بودن و کیهزا هم گریه های کنار زمینش خبر از تموم شدن فصل میداد، مکس میدونست که اگه این بازی رو هم امتیاز نگیره؛ برگشت به فرم قبل از تعطیلات ژانویه سختتر از شروع فصل خواهد شد. از دقیقه هفتاد تا هفتاد و هفت طوفان سیاه و سفید نتیجه بازی رو به نفع تیم مهمان عوض کرد تا اولین سه امتیاز سال جدید در جیب بیانکونری قرار بگیره.
دیدار سوپرکاپ
بی شک یوونتوس بدش نمیاومد که بعد از کامبک برابر ژوزه و تیمش، با یک پیروزی اقتصادی هم جام سوپرکاپ ایتالیا رو داخل استادیوم جوزپ مئاتزا برای خودش کنه اما همتای الگری، یعنی سیمونه اینزاگی همانند بازی رفت سری آ، آینهی تمام قد یوونتوس شد و راه های نفوذ یووه رو مسدود کرد. در آخر هم روی استوپ سینه مرگبار ساندرو در آخرین دقیقه وقت های اضافه، سانچز دروازه پرین رو باز کرد.
یووه نه تنها تو این بازی جام رو به اینتر داد بلکه پایان بازی، خبر عدم رضایت پائولو از وضعیت تمدید قراردادش و برخورد گرمش با هموطنانش در ترکیب اینتر، کافی بود سر و کلهی جوزپه ماروتا، مدیر اینتر پیدا بشه تا پالس های منفی دوباره از رختکن بیانکونری منتشر بشه.
دیبالا هرچند در این فصل از سری آ مصدومیت های زیادی داشته ولی در کنار لوکاتلی برترین بازیکن یوونتوس بود و از دست دادنش برای سران بیانکونری دردسر های فراوانی به دنبال خواهد داشت.
قهرمانی اینتر در سوپرکاپ ایتالیا با برد برابر یوونتوس
نیم فصل آیندهساز گورخرها!
یوونتوس که حالا بیشتر از همیشه تو خط حمله خودش با مشکل روبرو شده، میدونه که قرار نیست حداقل با اسکاماکا و ولاهوویچ تیمش رو برای کسب سهمیه و همینطور درخشش در اروپا آماده کنه.
اونها برای ادامه فصل کیهزا رو هم ندارن و قرار هست با اخبار خروج دیبالا و پیوستنش به رقیب سنتی، دست و پنجه نرم کنن. اوضاع برای الگری، قرار هست سختتر بشه و مرد روی نیمکت بیانکونری با تصمیم هایی که بگیره میتونه آینده باشگاه رو با یکی از رنگ های سیاه و سفید نقاشی کنه.