به نظر میرسد همه چیز برای بازگشت راموس به لالیگا آماده باشد. اما مقصد این اسطوره رئال مادرید نیست.
رضا حسینی، فوتبال لب- مدافع میانی اسطورهای رئالیها پس از جدایی از پاری سن ژرمن بازیکن آزاد است و گزینههای مختلفی پیش رو دارد. با توجه به اتفاقات اخیر، عربستان سعودی مقصدی ایدهآل و جذاب برای راموس به نظر میرسد اما اخبار رسیده حاکی از چیز دیگری است.
اخبار حاکی از آن است که پیلار روبیو (همسر او) تمایلی به زندگی در خاورمیانه ندارد. او همچنین پیشنهادهایی از ایتالیا دارد. اما جالبتر از همه اخباری است که نشان از علاقهمندی سویا به وی دارد. راموس در جوانی سویا را ترک کرد و به رئال مادرید پیوست. از آن زمان بود که روابط بین راموس و طرفداران سویا تیره و تار شد. در آخرین اتفاق بین آنها، راموس در سال 2018 در استادیوم خانگی سویا، رامون سانچز پیسخوان، دو گل به سویا زد و خوشحالی زایدالوصفی از خود نشان داد. به همین دلیل او مورد اهانت شدید هوادارن سویا قرار گرفت. لالیگا نیز بخشی از استادیوم را مورد تنبیه و محرومیت قرار داد. همین مسئله آتش دشمنی بین او و هواداران سویا را شعلهورتر نمود. ب این حال به نظر میرسد هر دو طرف ممکن است به زودی اختلافات را کنار بگذارند. خوزه مانوئل گارسیا نیز تایید میکند که سویا نیز مورد علاقه راموس است. برادر وی این ایده را با کاپیتان فعلی سویا، خسوس ناواس، در میان گذاشته است. سویا در حال حاضر بدون مدیر ورزشی است و انتظار میرود مونچی بهزودی راهی استون ویلا شود. این بدان معناست که بعید است به زودی شاهد نقل و انتقالات در سویا باشیم. در صورت بازگشت وی، مطمئنا به جذابیت لالیگا در سال آینده افزوده خواهد شد. باید منتظر باشیم تا مشخص شود که راموس را در مقابل رئال مادرید خواهیم دید یا خیر.
یوسف جوانشیر، فوتبال لب – برنامهی بازیهای پریمیرلیگ مشخص شدهاند. در این مقاله قصد داریم دشواری این برنامه را برای هر تیم بررسی نمائیم. اکنون که کمی از گرد و غبار فصل 23-2022 فاصله گرفتیم، تیمها در حال استراحت و تقویت خود میباشند. حال اما انتشار برنامهی تقویم 24-2023 توجه همه را به خود جلب نموده. برای تیم موردعلاقهی شما بازیهای ابتدای فصل آینده چگونه خواهد بود؟
به عنوان یادآوری بایستی به این نکته اشاره نمائیم، این رتبهبندی از میان تیمهای (19008 تیم از 391 باشگاه) سرتاسر جهان، توسط سیستمی که به قویترین تیم نمره 100 و به ضعیفترین آنها صفر میدهد، رتبهبندی نمودیم. حال میتوانیم این ضعیف و قویبودن را در جهتی دیگر مورداستفاده قراردهیم.
با تمرکز بر پریمیرلیگ و استفاده از این رتبهبندی مذکور، به دید سختی بازیهای هر تیم نمره دادیم و درصد سختی آنهارا مورد بررسی و بحث قراردادیم. این تیمها از منچسترسیتی تا لوتون تاون رتبهبندی شدند. منچسترسیتی تیم شماره یک و در نتیجه سختترین تیم این رقابتها لقب گرفت. لوتون تاون نیز با قرارگیری در رتبه 309ام این لیست، آسانترین تیم برای بازی رو در رو تعیین شد.
پنج بازی ابتدایی فصل پریمیرلیگ
پس از قرعهکشی مسابقات و تعیین شدن بازیهای ابتدایی فصل، چلسی و تاتنهام آسانترین پنج بازی ابتدایی را خواهند داشت. این خبر خوبی برای مائوریتسیو پوچتینو (سرمربی چلسی) و پوستچوغلو (سرمربی تاتنهام) از این لحاظ خواهد بود. میانگین رتبه قدرت حریفان چلسی در این پنج بازی، 115.8 و این عدد برای اسپرز 99.2 تعیین شد.
5 بازی ابتدایی چلسی در پریمیرلیگ
بازیهای چلسی با یکی از سختترین بازی آنها در برابر لیورپول آغاز میشود. پس از آن با وستهم در استمفوردبریج بازی خواهد کرد. سپس در برابر لوتون تاون (در خانه حریف به عنوان میهمان)، ناتینگهام فارست (در خانه خود به عنوان میزبان) و بورنموث (به عنوان میهمان) قرارخواهند گرفت.
تاتنهام
پنج بازی ابتدایی اسپرز نیز شامل دو تیم تازه صعود کرده برنلی (به عنوان میهمان) و شفیلدیونایتد (به عنوان میزبان) خواهد بود. همچنین آنها باید برای بازی با بورنموث به ورزشگاه ویتالیتی سفر کنند.
برنلی
وقتی صحبت از برنلی شد، آنها سختترین بازی خود را در بازی ابتدایی و در برابر منچسترسیتی برگزار خواهند کرد. ونسان کمپانی پیش از اینکه تیمش در برابر تیم تازه صعود کرده لوتون قرارگیرد، با باشگاه سابق خود در تورف مور (ورزشگاه برنلی) به میدان میرود. قرارگیری در برابر استون ویلا، تاتنهام و فارست، چهارمین شروع آسان پریمیرلیگ را برای آنها رقم زده است.
5 بازی ابتدایی نیوکاسل
از سویی دیگر، نیوکاسل شروع نسبتا بیرحمانهای برای این فصل (24-2023) خواهد داشت. آنها در پنج بازی ابتدای فصل خود در برابر استون ویلا، منچسترسیتی، لیورپول و برایتون (چهار تیمی که همگی به اروپا راه یافتهاند) بازی خواهد کرد. برنتفورد را نیز به این چهار تیم اضافه نمایید. در نتیجه رتبه قدرت تیمهای مقابل نیوکاسل، عددمیانگین 14.8 را نشان میدهد. به تعبیر دیگر، آنها پنج بازی پشت سر هم با تیم پاریسنژرمن (تیم 15ام این رتبهبندی) خواهند داشت.
بورنموث
بورنموث نیز بازیهای سختی را در شروع فصل در پیش رو دارد. آنها برای شروع فصل 24-2023 برابر وستهم (به عنوان میزبان)، لیورپول (به عنوان میهمان)، تاتنهام (به عنوان میزبان)، برنتفورد (به عنوان میهمان) و چلسی (به عنوان میزبان) قرار میگیرند. اگه میانگینی برای آنها نیز بدست آوریم، آنها به تعبیری پنج بازی را در بایستی در برابر فاینورد (میانگین رتبه حریفان 27.2)، قهرمان لیگ هلند بازی کنند.
منچستر یونایتد
این موضوع برای شاگردان تنهاخ نیز آنچنان ساده نخواهد بود. منچستریونایتد خاطره خوبی از دو بازی ابتدایی فصل گذشته خود ندارد (شکست مقابل برایتون و برنتفورد). آنها دو سفر خارج از خانه به شمال لندن برای رویارویی برابر اسپرز و آرسنال و همچنین انجام یک بازی خانگی برابر برایتون در پیش دارند.
لیورپول
برای قرمزهای آنفیلد نیز این شروع آنچنان آسان نیست. میانگین رتبهبندی حریفهای یورگن کلوپ عدد 53.8 را نشان میدهد. جدال خارج از خانه برابر چلسی و نیوکاسل، شروعی چالشبرانگیز را برای آنها رقم زده است. حتی میزبانی در برابر استون ویلای اونای امری (رتبه 25 جهان)، کار آسان برای آنها نخواهد بود.
10 بازی ابتدایی فصل پریمیرلیگ
اگر کمی وسیعتر و به 10 بازی ابتدای فصل نگاهی بیندازیم، اوضاع کمی متفاوت خواهد بود. تاتنهام وچلسی شروع آسان خود را ادامه میدهند، اما اورتون به لطف دو بازی خانگی دربرابر لوتون و بورنموث (یک تیم تازه صعود کرده و یک تیم پایین جدولی) در بازیهای 7ام و 8ام فصل، به رده دوم آسانترین بازیها صعود میکند. تیم شان دایچ که فصل گذشته از سوقط فرار کرد، باید از 10بازی کلیدی خود که شامل بازی با فولام (به عنوان میزبان)، ولورهمپتون (به عنوان میزبان)، شفیلد (به عنوان میهمان) و دو بازیای که پیش از این به آنها اشاره نمودیم، استفاده نماید.
ناتینگهام فارست
ناتینگهام فارست نیز از قرعهای که برایشان پیش آمده است خوشحالاند. تلاش بینظیر آنها در فصل گذشته باعث شد همچنان در پریمیرلیگ ماندنی باشند. اگر بتوانند در 10 بازی ابتدای این فصل خود (که رتبه پنجم آسانترین بازیها) امتیازهای لازم را کسب نمایند، دیگر نیازی به تکرار شرایط فصل گذشته نخواهند دید و اوضاع را برای خود، آسانتر میبینند. سه بازی از بازیهای آنها برابر تیمهای تازه صعودکرده انجام خواهد شد (که به نوعی برد ضروری برای آنها تلقی میشود).
شفیلد یونایتد
پنج بازی ابتدایی شفیلد یونایتد در رتبهبندی ذکر شده، ردهی 7ام سختترین بازیها را در اختیار داشت. این درحالیست که پس از رتبهبندی مجدد 10 بازی ابتدایی، رتبه آنها به صدر سختترین بازیهای پریمیرلیگ صعود کرد. آنها در اواخر سپتامبر به مصاف نیوکاسل خواهند رفت، درصورتیکه در پایان اکتبر دو بازی متوالی را با منچستر یونایتد و آرسنال خواهند داشت. باید دید آیا آنها از این توالی بازیها وحشت میکنند یا آن را با موفقیت زیر نظر سرمربیشان (پل هکینگباتم) از این موانع نیز به سلامت عبور خواهند کرد.
کریستال پالاس
کریستال پالاس نیز بازیهای سختی را در هفتههای 6ام تا 10ام دربرابر خود میبیند. بازی مقابل منچستر یونایتد، نیوکاسل و اسپرز آنها را از رتبه نهم سادهترین شروع بازیها (پنج بازی ابتدایی)، به رتبه دوم سختترین شروع (10 بازی ابتدایی) میرساند.
نیمه ابتدایی فصل پریمیرلیگ
در اینجا نیم فصل ابتدایی هر تیمی را مشاهده میکنیم. ماتریس زیر 19 بازی ابتدایی برای هر تیم را به نمایش گذاشته است. رتبهبندی شکل گرفته براساس رنگ (قرمز=سخت، آبی=آسان) به هر بازی تعلق گرفته است.
یوسف جوانشیر، فوتبال لب – تیم لیدز یونایتد به دلیل رفتار نادرست هوادارانش، متهم شد. در جریان بازی این تیم دربرابر برایتون در ماه مارس، رفتاری ناشایست در پریمیرلیگ انجام شد که در مظان اتهام قرار گرفت.
فدراسیون فوتبال انگلیس هواداران لیدز واقع در الند رود در بازی مقابل برایتون را، به استفاده از کلمات توهینآمیز متهم کرده است. در نیمهی ابتدایی این بازی، کلماتی با توصیف “نامناسب، توهینآمیز، با لحنی بد و توهینهایی با اشاره به تمایلات جنسی” مورد استفاده قرار میگرفتند.
یک سخنگوی فوتبال انگلیس گفت:
تیم لیدز یونایتد به دلیل سوء رفتار در بازی مقابل برایتون (لیگ برتر) آنها روز شنبه (11 مارس)، که در اثر عدم توانایی کنترل جمعیت رخ داد، متهم شده است.
سخنگو اضافه نمود:
اینطور که معلوم است، باشگاه لیدز نتوانسته است تا هواداران خود را کنترل نماید. مدعی شدهاند که در دقیقه 20ام این بازی، این هواداران از کلماتی که پیش از نیز به آنها عبارت “ناشایست و توهین آمیز جنسی” را نسبت دادم به طور منظم استفاده نمودند.
لیدز تا تاریخ 21ام ژوئن (7 روز آینده) فرصت دارد تا پاسخ این ادعای صورت گرفته را پاسخ و توضیح دهد. آنها در این بازی که با تساوی 2-2 به پایان رسید، دوبار توسط پاتریک بامفورد و جک هریسون بازی را به تساوی کشاند. این تساوی اما مانع سقوط آنها به چمپیونشیپ نشد و آنها در بین سه تیم پایین جدول قرار گرفتند و فصل آینده را در لیگ موسوم به “اسکای بت چمپیونشیپ” توپ خواهند زد.
با این اوصاف بایستی دید چه چیزی در انتظار لیدز یونایتد در پس این اتهام خواهد بود.
یوسف جوانشیر، فوتبال لب – کریستوفر گالتیه سرمربی تیم پاریسنژرمن از نیمکت این تیم اخراج شد! سرمربی 56 سالهی اهل مارسی، یکی از بهترین آمارها را از لحاظ در اختیار داشتن نیمکت تیمها، برای خود ثبت نموده است. میانگین 3.25 سال در هر تیم، که شخصیتی جذاب و بسیار سازنده را از او به نمایش میگذارد. همچنین از او به عنوان یک مدیر ورزشی خارقالعاده و یکی از بهترین کاشفان استعدادهای مختلف یاد میشود.
گالتیه روی نیمکت پاریسیها
گالتیه در طی 343 روزی که بروی نیمکت پاریسیها نشست، توانست آمار 34 برد، 6 تساوی و 7 شکست را ثبت نماید. آنها تحت هدایت گالتیه تنها توانستند قهرمانی لیگ را جشن بگیرند. آمار 85 امتیاز و 89 گل در این 38 بازی فصل شاید آنقدری آمار جالبی نبود، اما باید زمان بیشتری را برای این مربی فرانسوی کنار میگذاشتند. روش بازی 433 و بستن فضاها با این دفاع سرشناس کار سختی بود که همه بر این عقیده بودند، او از پس این نامهای بزرگ برخواهد آمد.
برنامههای گالتیه طبق برنامهریزی پیش نرفت و بازیکنان درخواستی او نیز با چشمپوشی ناصرالخلیفی مواجه شد. تکیه بر ستارههایی که شاید آرزوی هر مربیای بودند، اما هر چه بود سازگاری مناسبی با سبک بازی گالتیه نداشت. درنتیجه باشگاه فرانسوی تصمیم به پرداخت غرامت و فسخ یکطرفه قرارداد گرفت تا این جوهر سیاه را در تمام کارنامهی فوقالعاده و بینقص سرمربی و مدیر ورزشی اهل مارسی درج کند.
تاریخچه مرد فرانسوی
کریستف کار خود را با کمکمربیگری (سال 1999) در مارسی (المپیک مارسی) آغاز کرد. پس از آن، با فراز و نشیبهای زیاد، به عنوان کمک مربی سنت اتین (11 نوامبر 2008) منسوب شد. حدود یک سال بعد (16 دسامبر 2009)، گالتیه به عنوان سرمربیگری این تیم دست یافت.
او درحالی تیم را به خدمت گرفت که در اواخر جدول بود و در شرایط آنچنان مساعدی قرار نداشت. با تلاش او، تیم در رده 17ام ماند و در اولین فصل حضورش از سقوط این تیم جلوگیری نمود. در 7 فصلی که تا سال 2017در این تیم حضور داشت، توانست سنت اتین را در 10 تیم بالای جدول لیگ وان حفظ کند. 4 فصل از این 7 فصل نیز برای گالتیه با کسب سهمیه لیگ قهرمانان اروپا همراه شد.
سرمربیگری در سنت اتین
گالتیه 2753 روز بروی نیمکت سنت اتین حضور پیدا کرد. توانست از 361 بازی 154 برد، 100 تساوی و 107 باخت را به ثبت برساند. اما تنها گفتن این اعداد و ارقام برای نشان دادن ارزشمندی گالتیه کافی نخواهد بود. در سالهای حضور او در این تیم، او توانست بر استحکام دفاعی سنت اتین بیفزاید. برای مثال در فصل 16-2015، تیم گالتیه در 38 بازی تنها 42 گل به ثمر رساند و با این وجود، فصل را در رده 6ام جدول به پایان رساند. 8 تیم از 14 تیمی که در آن فصل پایینار از سنت اتین قرارگرفته بودند، تعداد گل بیشتری را نسبت به این تیم به ثمر رساندند. همچنین در فصل آخر حضورش نیز، آنها با به ثمر رساندن تنها 41 گل، رده هشتم لیگ وان را از آن خود نمودند.
در آن رقابتها، زمانی که میخواست از تک پیوت استفاده کند، سیستم 433 را در اولویت قرار میداد. این چیدمان به 4231 تغییر پیدا میکند و از دو هافبک دفاعی استفاده میکرد. بیشتر حرکات و حملات این تیم از روی اورلبهای فولبکها و وینگرها انجام میشد. هر زمان که وینگرها برای پرسینگ بالاتر بازی میکردند، فولبکها وظیفهی پوشش آنها را برعهده داشتند. این باعث میشد تا دوندگی بیشتری بر هافبکهای میانی (بازیکن پست 10 و یکی از دابل پیوت در فورمیشن 4231 / دو بازیکن پست 8 در فورمیشن 433) تحمیل شده و آنها نیز پرسینگ و پوششدهی را انجام میدادند.
سانترها بخش اعظمی از بازی سنت اتین در فصل 16-2015 را تشکیل میدادند. بنو آسو تکوتو و کوین مونه پاکه، بازیکنانی بودند که این وظیفه را در سمت چپ چیدمان تیم برعهده گرفته، کوین تئوفیل کاترین و رومین هاموما این وظیفه را در سمت راست به اجرا درمیآوردند. این درصورتی بود که در فصل بعد از آن، این تاکتیک زیر ابرها پنهان شد.
فاز دفاعی در سنت اتین
سنت اتین تحت هدایت گالتیه در فاز دفاعی فوقالعاده خوب عمل کرد. آنها در میان سه تیم برتر از لحاظ کمترین گل خورده قرار گرفتند (فصل 16-2015). در فصل بعدی (17-2016) نیز ششمین تیم از این لحاظ شدند. هنگامیکه توپ را در اختیار نداشتند، وینگرهای نزدیکتر به هافبکها بازی میکردند و از بسیار عالی به دفاع میپیوستند. جابجاییهای متفاوت، عامل موفقیت سنت اتین میشد. نزدیکتر شدن وینگرها به مدافعین همچنین باعث میشد تا فضای بین این دو کمتر شود؛ این کاهش فضا از نفوذ و حرکات از جناحین کاسته و تیم حریف را به انجام حملات از میانه زمین راغب مینمود.
این ترکیب عجیب و دفاعی باعث میشد تا تیم حریف مجبور به پاسهای بلند و یا استفاده از کاتبک اجبار شود. چیزی که گالتیه برای مقابله با آن برنامه داشت. استفاده از یکی از دو بازیکن پست 8 یا یکی از دو دابل پیوت، برنامهای بود که مربی فرانسوی برای آن پیشبینی کرده بود. استفاده از پرسینگ تک نفره توسط آن بازیکن و پوششدهی توسط بازیکن پشت او باعث بسته شدن بیشتر فضا میشد.
سرمربیگری در لیل
گالتیه به مدت 1279 روز سرمربی تیم لیل فرانسه بود. او در اواسط فصل 18-2017 طی قراردادی به این تیم پیوست. در این مدت 152 بازی را بروی نیمکت لیل نشست. از این تعداد بازی با تیم فرانسوی، 78 برد، 31 تساوی و 43 باخت را به ثبت رساند.
یکی از مهمترین دستاوردهای او در لیل، قهرمانی در لیگ وان فرانسه (فصل 21-2020) بالاتر از پاریسنژرمن بود. پیش از این، آنها موفق به کسب مقام چهارم (فصل 20-2019) و کسب نائب قهرمانی (فصل 19-2018) شدند. در ابتدا پیادهسازی سبک بازی خود را امری بعید میدانست. اما اوضاع به گونهای دیگر پیش رفت و استعدادهایی که پیدا کرد، باعث رشد این تیم شد.
گالتیه در دو فصل ابتدایی حضورش در لیل از سیستم 4231 بهمراه دابل پیوت استفاده کرد. سپس این ترکیب به 442 تغییر پیدا کرد که باعث قهرمانی آنها در لیگ شد. ترکیب 442 حول محور چاناتان دیوید و بوراک ایلماز (در مجموع 29 گل به ثمر رساندند) میچرخید. اینجا بود که گالتیه توانایی خود را در تغییر تاکتیک به خوبی نمایش داد.
تاکتیک گالتیه در لیل
برخلاف سنت اتین، اینجا خبری از سانتر و توپها بلند نبود. آنها بیشتر مرکز زمین را دراختیار داشتنذ و از روزنههای دفاعی تیم حریف و فرار پشت آنها استفاده میکردند. در این سیستم، ایلماز وظیفهی انتقال توپ به دیوید در فرارهای او پشت مدافعین را برعهده داشت. این حرکت باعث فضاسازی میان مدافعین و باز شدن خط دفاعی حریف میشد.
وینگرها (جاناتا بامبا و آیکونه) این دوندگی را بیشتر و بیشتر در فضاهای پشت مدافعین نشان میدادند. این نفوذ آنها باعث بیشتر شدن فاصلهی مدافعین و بعضا جاماندن آنها و در نتیجه ایجاد فضا برای دیوید و ایلماز میگردید.
دابل پیوت میانه زمین، همیشه دو نفر از بین رناتو سانچز، آندره، بوباکاری سوماره و زکا انتخاب میشد. یکی از این دو نفر بایستی نزدیک به ایلماز بازی میکرد؛ درحالیکه وظیفه این دابل پیوت، ارسال پاسهای پشت مدافعین و پخش توپ بود.
هنگامیکه آرائوخو در سمت راست بازی میکرد، علاقه زیادی به ماندن و ارسال توپها و بعضا نفوذ به قلب دفاع داشت. این موضوع همان استفاده از سه هافبک را در خط میانی تداعی میکرد (به نوعی تبدیل شدن فورمیشن به 433). نفوذها کمتر میشد اما حضور آرائوخو کمک زیادی به چرخش توپ و باز شدن فضای بازی مینمود. در نتیجهی این تغییر، چیدمان به 4222 تبدیل میگشت. آرائوخو هم خط با ایلماز حرکت میکرد و وینگر سمت چپ نیز به دیوید اضافه میشد. تیم گالتیه با این تغییرات چیدمان موفق به قهرمانی در لیگ با 64 گل شد. این تعداد گلزده 17 گل کمتر از لیون در آن فصل بود که در رده 4ام قرارگرفت.
فاز دفاعی گالتیه در لیل
در فاز دفاعی لیل، چیدمان 442 حفظ شد. دفاع و پرسینگ از میانه زمین یک شیوه جدید از فاز دفاعی او را ارائه داد. 442 خطی درحالی که وینگرهای خیلی به مدافعین کناری نزدیک میشدند (برخلاف تک خطی که در سنت اتین بود). این موضوع باعث میشد تا فولبکها به سمت میانه مایل شوند و پرسینگ خوزه فونته و اسون بوتمن در سنترال دیفنس افزایش یابد. سنترال میدفیلدر در این ترکیب وظیفه پوشش و کاور کردن تومامی فضاهای میان خود و مدافعین میانی را برعهده داشتند. درنتیجه میزان قطع توپ بیشتر شده تا ضدحملات اکثرا از میانه زمین شروع شوند. در پایان نیز استفاده از همان سیستم 4222 گفته شده عامل قهرمانی لیل در لیگ شد.
گالتیه در نیس
پس از قهرمانی در لیل، گالتیه از این تیم جدا شد و به نیس (فصل 22-2021) پیوست. او 364 روز سرمربیگری نیس را برعهده داشت. در این مدت 43 بازی انجام شد و 24 پیروزی، 7 تساوی و 12 باخت را با این تیم به ثبت رساند. گالتیه فصل را با ایستادن در رده پنجم لیگ وان و نائب قهرمانی در کوپ دو فرنس به اتمام رساند.
او همچنان بر 442 دابل پیوت خود پایبند ماند و جاستین کلایورت (وینگر چپ)، وظیفه نفوذهای پشت مدافعین را برعهده داشت. دو نفر از میان آمینه گویری، اندی دلورت و کسپر دولبرگ به کلایورت نزدیک میشدند و در بازی هجومی شرکت میکردند که یکی از آن دو همیشه مایل به مرکز زمین بازی میکرد تا فاصله میان مدافعین مرکزی تیم حریف را بیشتر کند.
نیس این فصل دومین تیم لیگ وان از حیث سانتر بود. کلایورت گاهی اوقات فرارهای نفوذی خود را انجام نمیداد و با حفظ توپ و ایجاد فضا برای مهاجمین مرکزی، ملوین بارد (مدافع چپ تهاجمی) به او اضافه میشد یا او را تغذیه مینمود. این نفوذ باعث تراکم بازیکنان حریف در سمتی بود که بارد به کلایورت اضافه میشد. این موضوع آزادسازی فضا برای هافبک راست را عملی میساخت. این چیدمان بازیکنان و حرکات نفوذی باعث میشد تا گزینههای بیشتری برای پاسهای پشت مدافعین فراهم شود و به خودی خود موقعیت بیشتر و حتی ترس فراتری را برای مدافعین حریف بوجود میآورد.
چیدمان دفاعی گالتیه در نیس
سیستمی که معمولا در فاز تدافعی اجرا میشد، 4411 بود. مهاجم میانی به کنارههای میرفت و برای بازکردن فضا و همچنین درآمدن از زیر پرسینگ توسط تیم حریف، کمک مینمود. یکی از دو هافبک میانی به بستن فضاها و پوشش دادن بین خط هافبک و خط دفاع کمک میکرد. همانطور که در تصویر واضح است، این نوع پوشش باعث بستن تمامی فضاها و درنتیجه راحتتر شدن توپگیری میشود. روساریو، تورام و دلورت گاهی بصورت خطی و گاهی بصورت مثلثی وظیفه پوشش را برعهده میگرفتند.
شکیب معصومی، فوتبال لب– در روز های اخیر، خبر جذب یک مدافع چند پسته در میان کانال های هواداری لیورپول دست به دست می شود. بسیاری از طرفداران این تیم، با استدلال بیشتر شدن تعداد مدافعین اسکواد و یادآوری آخرین بازی های فصل گذشته، از احتمال سه دفاعه بازی کردن تیمشان سخن می گویند. اما این تئوری چقدر به واقعیت نزدیک است؟
در هفته های پایانی فصل گذشته، در حالی که لیورپول در بحران دست و پا می زد و ترنت الکساندر آرنولد بدترین روز های خود را سپری می کرد، یورگن کلوپ دست به تغییر تاکتیک زد. در نگاه اول هنگام شکل گیری حملات سه مدافع وظیفه حفظ عقب زمین را داشتند. با مشاهده این اتفاق از قاب تلویزیون بسیاری از افراد تصور کردند تاکتیک فصل جدید لیورپول با 3 مدافع مرکزی برنامه ریزی خواهد شد. در محافل طرفداری و حتی رسمی صحبت از سیستم 343 و 31213 بود در حالی که می توان این ادعا را کاملا کذب دانست.
چرا سیستم جدید لیورپول 3 دفاعه نیست؟
خود شخص یورگن کلوپ بار ها در مصاحبه ها و کنفرانس های مختلف به صورت مستقیم اعلام کرده که اعتقادی به سیستم 3 دفاعه ندارد. همچنین در سیستم سه دفاعه دفاع سمت چپ معمولا فولبک نیست. در سیستم سه دفاعی بازیکنانی مثل رابرتسون و سیمیکاس که قدرت حمل توپ و سانتر بالایی دارند، به جای قرار گرفتن در سمت چپ خط دفاع، به عنوان وینگ بک یا هافبک کناری استفاده می شوند. همچنین در سیستم هایی که از 3 مدافع استفاده می کنند، معمولا تمرکز تیم بر دفاع است، نقش پرس در بازی کمرنگ و حملات با تعداد کمی بازیکن برنامه ریزی می شود. تمامی این توصیفات با شناخت ما از کلوپ و لیورپول در تضاد است.
اینورتد فولبک، عامل اشتباه ادراکی
با نگاهی به ترکیب لیورپول در هفته های پایانی به سادگی می توان متوجه شد که هیچ تغییری در چینش بازیکنان رخ نداده. یورگن کلوپ همچنان پایبند به سیستم 433 فالس ناین خود است و شکل بازی لیورپول در اکثر مقاطع بازی مثل قبل است. تغییری که در پایان فصل شاهدش بودیم، در اصل تغییر شرح وظایف برخی بازیکنان بود.
اولین و اصلی ترین تغییر، مربوط به سبک بازی ترنت الکساندر آرنولد بود. آرنولد پیش از تغییر تاکتیکی مثل رابرتسون لب خط حرکت می کرد، از پست صلاح اورلپ می کرد و از نقاط مختلف برای ارسال توپ های بلند تلاش می کرد. در این تغییر تاکتیک، نقش آرنولد از فولبک به اینورتد فولبک تبدیل شد.
به طور کلی بازیکنان کناری اینورتد، اعم از فولبک و وینگ بک و وینگر، بیشتر از بازیکنان هم پست خود به میانه زمین نزدیک هستند. آن ها از لب خط فاصله می گیرند و شرح وظایف خود را متفاوت انجام می دهند. با تمرکز بر نقش اینورتد فولبک، این بازیکنان پاس های کوتاه تری نسبت به فولبک های عادی می دهند، پاس های پراگرسیو و بلند آن نه مثل یک بازیکن کناری، بلکه مثل یک میدفیلدر مستقیم است.
شکل دفاع تیم با اینورتد فولبک
با مایل شدن اینورتد فولبک و اینورتد وینگ بک به سمت مرکز، بازیکن در جایی بین خط دفاع و پست 6 قرار میگیرد، هنگام پیشروی تیم همگام با بازیکنان خط هافبک و جلو تر بازیکن پست 6 به سمت دروازه حریف حمله می کند و وظیفه بازیسازی بیشتر دارد. همچنین با بیشتر قرار گرفتن در موقعیت شوتزنی، آمار گل زده این بازیکن ارتقا می یابد.
در بعد دفاعی، با این جابجایی یک فضای خالی در محل بازی عادی فولبک ایجاد می شود. برای جبران این مشکل بازیکن نزدیک به فولبک، کمی به سمت خط کناری محوطه شیفت می شود و دفاع وسط دور تر به مرکز محوطه مایل می شود و فولبک سمت مخالف یا بازیکن پست 6 قسمت خالی محوطه را پر می کند. این سوییچ کردن، در نگاه اول شکلی شبیه تاکتیک های سه دفاعه را ایجاد می کند.
هنگام دفاع، بازیکن اینورتد به عقب برمیگردد و در اولین پست خالی خط دفاع قرار می گیرد. در صورت وقوع ضدحمله، تیم از یک بازیکن کمتر بهره مند خواهد بود. با این حال تراکم بالاتر بازیکنان دفاعی تیم در شمایل سه نفره خط دفاع این ضعف را جبران می کند.
تغییر نقش ترنت به اینورتد فولبک، موجب افزایش نرخ پاس گل او شد، رابرتسون به عنوان نفر سوم خط دفاع، بیشتر درگیر کار های دفاعی شد و از دروازه حریف دورتر شد. همچنین با نزدیک شدن ترنت به میانه میدان، خط هافبک مریض فصل گذشته لیورپول توانست عملکرد بهتری در درگیری ها ثبت کند.
مالدینی میگه سال 1993 برلوسکونی که اون زمان هم زیاد شناخته شده نبود، اومد تو رختکن و گفت: ما امسال سه هدف داریم، اول اسکودتو، بعد چمپیونزلیگ و در آخر من نخستوزیر بشم. در پایانِ اون فصل ما قهرمان ایتالیا و اروپا شدیم و برلوسکونی هم نخستوزیر ایتالیا شد.
امروز بالاخره سرطان خون گادفادر ایتالیا را هم به زانو درآورد، پیرمرد محبوب 86 ساله شهر میلان که محبوبیتش نه به واسطه سه دوره نخستوزیری بلکه به خاطر 31 سال افتخار آفرینی در قسمت روسونری شهر میلان است. ال دیاولو در دوران حضور پرزیدنت برلوسکونی موفقیتهای فراوانی را کسب کرد که 8 قهرمانی ایتالیا، 5 قهرمانی اروپا و 1 قهرمانی جهان از شاخصترین آنهاست.
میلاد امینی، فوتبال لب – مردی که کار خود را روی دریا و با آوازخوانی در کشتی شروع کرده بود، بالای آسمان و با هلیکوپتری که او را بر سر تمرین میبرد، ادامه داد. سیلویوی جوان که بیرون تالارهای عروسی خرده فروشی میکرد به گادفادر برلوسکونیای بدل شد که با قیمتهای نجومی ستارههای آن زمان فوتبال را به میلان میاورد.
برلوسکونی همانگونه که به داشتن چندین زن علاقه داشت، از تک مهاجمه بازی کردن مربیانش هم بیزار بود. از انتقاد به گتوزوی که فقط با ایگواین بازی میکرد تا هشدار عمومی به کارلتو که اگر میخواهد سرمربی میلان باقی بماند باید با دو مهاجم بازی کند.
از دیگر تصمیمات عجیب گادفادر خرید باشگاهی در سری چی ایتالیا به نام مونزا بود، تیمی که الان در نیمه اول جدول سریآ حضور دارد و اگر عمر برلوسکونی اجازه میداد، شاید شاهد یک پروژه 30 ساله دیگر مانند میلان میبودیم. از قوانین جالب این تیم، حضور بازیکنان بدون گوشواره و تتو و مدل موی عجیب بود که البته بعدها همانطور که برلو تسلیم مرگ شد، بواتنگ را با آن ظاهر متفاوتش جذب کرد.
مردی که در ثروت خود را وارد بزرگانِ لیستِ فوربس کرد یا در سیاست توانست تصمیمِ ناتمامِ پابلو اسکوبار را عملی کند و در روابط عاطفی از دیکاپریو کمتر نگذاشت و در فوتبال تبدیل به پرزیدنت برلوسکونی شد. حال با تمام این اوصاف هجومِ سرطان خون و عفونت ریه و سایر بیماریها، دون کورلئونه فوتبال ایتالیا را راهی آرامش ابدی کرده است و تنها نامی از خود بعنوان مردی که به معنی واقعی کلمه زندگی کرد، برجای گذاشته است.
هویلوند نامی است که اخیرا در اطراف منچستریونایتد شنیده میشود.
محمدرضا حیدری;فوتبال لب-حتی برای تشبیه شدن به ارلینگ هالند، باید واقعاً خاص باشید. اما این چیزی است که برای راسموس هویلوند 20 ساله اتفاق می افتد. منچستریونایتد به شدت با این جوان دانمارکی در ارتباط است. اریک تن هاخ به صراحت اعلام کرده است که جذب یک مهاجم مرکزی در تابستان امسال اولویت دارد.
مقایسه بین این دو بازیکن چقدر منصفانه است؟
هالند سرعت، قدرت و فیزیک بدنی را با هم ترکیب می کند که کمتر کسی در فوتبال جهان داشته است. او 194 سانتی متر است اما در مواقعی که لازم باشد به طرز انفجاری سریع و به طرز فریبنده ای ظریف است. به هیچ وجه شماره 9 منچسترسیتی، مهاجمی نیست که به قد و هیکل خود متکی است.
هالند از زمانی که وارد فوتبال شده است، برای سالزبورگ، بوروسیا دورتموند و منچسترسیتی گلزنی کرده است. به نظر می رسد هیچ چیز او را نگران نمی کند. او یک بار در یک بازی زیر 20 سال برای نروژ 9 گل به ثمر رساند. رکورد او برای تیم بزرگسالان 21 گل در 23 بازی است.
در انگلیس او 52 گل در همه رقابتها به ثمر رسانده است. در اولین فصل کامل حضورش در دورتموند 41 گل به ثمر رساند.
به این ترتیب، جای تعجب نیست که چرا همچنان تلاش برای پیدا کردن هالند بعدی ادامه دارد. با این حال احساس می شود که آتالانتا ممکن است دقیقاً این کار را انجام داده باشد.
مقایسه با هالند
در نگاه اول، شباهت های هالند و راسموس هویلوند نسبتاً آشکار است. این دو اسکاندیناویایی موهای بلوند بلندی دارند، هر دوی آنها بیش از شش فوت قد دارند. چپ پا هستند و در یک سوم پایانی کیفیتی بیرحمانه دارند.
هویلوند تابستان گذشته با قراردادی به مبلغ 15 میلیون پوند به استادیوم گیویس آتالانتا نقل مکان کرد. این انتقال تنها هفت ماه پس از جدایی استورم گراتس با 1.5 میلیون پوند انجام شد تا او را از کپنهاگ به بوندسلیگا اتریش بیاورد.
این بازیکن 20 ساله قبل از انتقالش به اتریش حتی یک گل برای تیم دانمارکی در لیگ به ثمر نرسانده بود اما به نظر می رسید که این تغییر به دوران حرفه ای نوپای او روحیه می بخشد.
هویلوند در استورم گراتز
در فصل 2021-2022، مهاجم میانی در 1156 دقیقه شش بار از تعداد گلهای پیشبینی شده 5.2 گلزنی کرد تا استورم گراتس پس از ردبول سالزبورگ در رده دوم قرار گیرد. حتی از زمان کم بازی او، نشانه هایی وجود داشت که هویلوند دارای غرایز و هوش لازم برای ورود به مناطق با ارزش گلزنی بود. نقشه شوت او در بالا مجموعهای از ضربات را از داخل محوطه جریمه نشان میدهد و تنها هشت بازیکن دیگر میتوانند از میانگین xG در هر ضربه بهتر از 0.20 او در طول فصل به رخ بکشند. این اعداد زیربنایی نشان میدهند که انتظار میرود هویلوند از هر پنج موقعیت یک گل بزند، و این واقعیت را تکرار میکند که او یک تهدید واقعی و قابل اعتماد برای گل است.
هوش بالای هویلوند
هویلوند درست در داخل نیمه حریف توپ را برمی دارد. او یک هم تیمی در سمت چپ خود دارد و فقط یک بازیکن بین او و دروازه بان است.
در این شرایط، تعدادی از بازیکنان به دنبال پاس دادن به مرد سمت چپ قبل از حمله به محوطه جریمه در مرکز هستند، به این امید که توپ در محوطه جریمه پخش شود تا پایانی آسان داشته باشد. او از کسانی که به دنبال رسیدن به او هستند دور می شود. سپس، قبل از اینکه دروازه بان بتواند زاویه را بیشتر ببندد، هویلوند با تلاش خود توپ را به آرامی وارد دروازه می کند.
این واقعیت که هویلوند برای لمس توپ حضور ذهن دارد، دروازه بان را مجبور می کند با او درگیر شود و در حین این حرکت است که مهاجم شوت می زند. ضربه هویلوند غیرقابل مهار است.
نقشه لمس توپ هویلوند نشان میدهد او متمایل است تا توپ را در میانه زمین دریافت کند تا اینکه در محوطه جریمه منتظر توپ بماند.
یکی دیگر از ویژگی های هالند در بازی هویلوند تمایل او به حضور در مناطق مرکزی است. امروزه بسیاری از مهاجمان برای یافتن فضا به مناطق وسیع تری می روند. آنها هر کاری می کنند اما در وسط زمین می مانند.
هویلوند در آتالانتا
علیرغم بازی در سیستمهای مختلف برای آتالانتا، او همچنان در مناطق مرکزی توپ را میگیرد، درست همانطور که در استورم گراتس انجام می داد. در واقع، وقتی نقشههای لمسی او را با استورم گراتز مقایسه میکنید، به طرز قابل ملاحظهای شبیه به هم هستند.
در طول 1832 دقیقه در این دوره از سری آ، هویلوند 9 گل از xG 9.5 به ثمر رساند میانگین xG او در هر ضربه 0.18 است، تقریباً مشابه آنچه او برای استورم گراتز می کرد. هویلوند در این فصل سری آ فقط سه شوت از خارج از محوطه جریمه زد و حتی آن ها در فاصله دو یاردی محوطه جریمه بود.
او کسی نیست که مالکیت توپ را با شوت های کم ارزش هدر دهد. در عوض، او همیشه به دنبال کسب موقعیت های بهتر است.
هویلوند که برای رقابت برای یک توپ مرده از زمین خارج شد، زمانی که آتالانتا دوباره مالکیت توپ را به دست آورد، نسبتاً عمیق است. کوپمینرز از او جلوتر است و هلندی می تواند در ادامه بازی به محوطه جریمه حمله کند. اما به محض اینکه توپ از بیرون پخش می شود، هویلوند از وسط زمین قدرت می گیرد تا به موقعیت مهاجم مرکزی بازگردد.
میل به گلزنی او را به آن موقعیت می رساند. بازیکن دانمارکی میتوانست در لبه محوطه جریمه بماند و منتظر کات بک باشد، اما درعوض میخواست مطمئن شود که ضربهاش یک شانس با ارزش است اگر توپ به او برسد.
این میزان کار به تنهایی ارزش چندین فرصت مناسب در هر فصل را دارد. هالند نیز دقیقاً همین طور است، به همین دلیل است که بسیاری از اهداف او به نظر می رسد که به راحتی وارد شوند.
تفاوت های دو بازیکن
اما در حالی که شباهت های زیادی بین این دو وجود دارد، چه از نظر فیزیکی و چه از نظر سبک، تفاوت هایی نیز وجود دارد. برخی از اینها می تواند به نقش آنها در تاکتیک تیم مرتبط باشد، اما برخی از آنها فقط به عنوان یک بازیکن انجام می شود.
به عنوان مثال، هویلوند هنوز آنقدرها هم یک هیولا نیست. در طول دوران فوتبالش او به طور متوسط فقط 2.4 شوت در هر 90 دقیقه زده است. در مقایسه، هالند به طور متوسط 3.8 شوت در هر 90 ضربه زده است . روند شوت های هالند در هر بازی سال به سال افزایش می یابد. با این حال، مقایسه شدن با هالند، همیشه مخفی است، و xG 0.47 هویلوند در هر 90 دقیقه در فصل 2022-23 بسیار قابل احترام است. فقط 10 بازیکن می توانند آمار بهتری داشته باشند.
هویلوند تمایل بیشتری به زدن ضربه سر دارد و برای استفاده از پای ضعیفتر خود بسیار بازتر است و نزدیک به 25 درصد تلاشهای او از طریق پای راست انجام میشود. در مقایسه، فقط 15 درصد از تلاش های هالند با پای راست او بوده است.
با توجه به سن هر دو مهاجم، این اندازههای نمونه کوچک هستند، اما تفاوتهای ظریف و در عین حال مهمی دارند. از آنجا که در حالی که مرد آتالانتا به اندازه هالند کشنده نیست، تنوع انتخاب شوت او نشان می دهد که به طور بالقوه راه های مختلفی وجود دارد که می تواند به شما آسیب برساند. غیرقابل پیش بینی بودن در محوطه جریمه ویژگی مفیدی است، مخصوصاً به عنوان گلزن و هویلوند آن را دارد.
مسیر هویلوند
این مهاجم در اوایل سال جاری به خاطر بازیهایش برای دانمارک در سرتاسر بازیهای بینالمللی تیتر یک روزنامه ها شد و در دو بازی – از جمله هت تریک مقابل فنلاند – پنج گل زد تا در صدر جدول گلزنان مقدماتی یورو 2024 قرار بگیرد.
علاقه به این جوان 20 ساله قابل درک است. او هنوز در بخشهای خاصی خام است – بازی پیوندی او به طور خاص نیاز به اصلاح دارد – اما دقایق منظم باطی کردن باعث پیشرفت او میشود. منبع : The Analyst
یوسف جوانشیر، فوتبال لب – باشگاه استون ویلا در نظر دارد تا قراردادی را با مونچی (مدیر ورزشی تیم سویا)، امضا نماید. مدیر ورزشی 54 سالهی سویا، به عنوان یکی از برترین مدیران ورزشی در فوتبال جهان شناخته میشود. وی از زمانی که در سویا حضور پیدا کرد (سال 2000 میلادی)، شگفتیهای زیادی را با این تیم تجربه نمود.
تنها دوران عدم حضور او در سویا به سال 2017 برمیگردد که پیش از بازگشت دوباره، دو سال را در تیم رم سپری نمود. پس از آن زمزمهی حضورش در آرسنال به گوش میرسید که این درخواست توسط مونچی رد شد. کمی بعد با سرمربی آن زمان سویا (اونای امری) رابطهی خوبی برقرار کرد و دوران خوبی را کنار هم گذراندند. اما اکنون خبرهایی حاکی بر نیاز مبرم اونای امری به مونچی به گوش میرسد.
این زوج پیش از اینکه امری در سال 2016 راهی پاریسنژرمن شود، سه سال در سویا بودند و همچنان نیز صمیمی به نظر میرسند. حال مونچی، به وود حضور امری بروی نیمکت استون ویلا، شانس بیشتری برای حضور در دفتر مدیریت ویلا پیدا کرده. ویلا پس از جدایی کریستین پرسلو و همچنین ماتئو آلمانی، تصمیم بر به خدمت گرفتن این مدیر ورزشی 54 ساله گرفت.
مبلغ غرامت سویا
سویا برای فسخ قرارداد با مونچی به 2 میلیون پوند بسنده میکند زیرا هنوز یک سال از قرارداد وی، با قهرمان لیگ اروپا باقیمانده است. رسانهها اینگونه میگویند که پیش از زمزمهی پیوستن او به استون ویلا، خبرهایی حاکی بر جدایی وی در تابستان به تیم اسپانیایی از سوی اوداده شده بود.
منابع استون ویلا نیز تایید کردهاند پیشنهادی از این بابت ارائه دادهاند. نکتهای که حائز اهمیت است، مشخص نبودن وضعیت این پیشنهاد است که تابحال خبری از این بابت منتشر نشده است.
خوزه کاسترو (مدیرعامل سویا)، همچنان امیدوار به نگداشتن مونچی در باشگاه خود است. با این حال در پایان هفته به کانال سور گفت:
تنها 4 روز از کسب عنوان قهرمانی میگذرد و این موضوع کاملا غیر منتظره و به سرعت پیش آمد. امیدوار به تجدیدنظر او و ماندنش در تیم هستیم. اگر نظرش را برگرداند بسیار خوشحال میشویم. همچنین درصورت رفتن او نیز، هیچ زخمی وجود ندارد که التیامی نداشته باشد. ما نباید فراموش کنیم که مونچی یکی از ماست. او قبلا نیز یکبار رفته و این من بودم که به گفتم هنوز درب این باشگاه بروی او باز است.
قرارداد داوید رایا، دروازبان زنبورها، در پایان فصل آینده به پایان میرسد و او به منچستریونایتد و اسپرز لینک شدهاست.
یوسف جوانشیر، فوتبال لب– باشگاه برنتفورد ارزش حداقل 40 میلیون پوندی برای این بازیکن قرارداده. تاتنهام و منچستریونایتد از دنبالهروهای اصلی این دروازبان، تمایلی به پرداخت درخواست 40 میلیون پوندی برنتفورد برای شماره یک اسپانیایی زنبورها ندارند.
هر دو باشگاه علاقمند به جذب این دروازهبان در تابستان امسال هستند. از سویی، هوگو لوریس قرار است اسپرز را ترک کند و آینده داوید دخئا در یونایتد نیز همچنان نامشخص است.
برنتفورد در گذشته نشان داده است که آنها کمتر از قیمتی که برای یک بازیکن ارزشگذاری میکنند، او را نمیفروشند. تاتنهام نیز این موضوع را دو سال پیش، هنگامی که به اولی واتکینز قبل از پیوستن او به استون ویلا با 33 میلیون پوند علاقمند بودند، متوجه شد.
وضعیت رایا و خط دروازه برنتفورد
برنتفورد اخیراً مارک فلکن را از فرایبورگ به خدمت گرفته اما آنها آمادهاند تا با سه دروازه بان – شماره دو فعلی، توماس استراکوشا، فلکن و رایا – فصل را آغاز نمایند و به هدف سابق آرسنال، اجازه دهند قراردادش را در این تیم به پایان برساند.
توپچیها سه سال پیش قصد داشتند رایا را به خدمت بگیرند، اما برنتفورد از فروش او امتناع کرد. دلیل این امتناع آنها، نداشتن بکآپ مناسب برای این دروازبان ۲۷ساله بود. حال، زنبورها به خوبی توانستند عمق ترکیب خود را تقویت نمایند.
توماس فرانک، سرمربی برنتفورد در پاسخ به سوالی درباره شانس او برای حفظ رایا گفت:
“امیدوارم او برای همیشه بماند، اما به نظر میرسد با این شرایط قرارداد او، اوضاع کمی دشوار باشد. ارزش داوید رایا باید حداقل 40 میلیون پوند باشد. اگر سه سال وقت داشت، مبلغ ارزش او حتی به 70 میلیون پوند نیز میرسید. ارزش کپا چقدر بود؟ رایا حداقل به خوبی اوست.”
سم بلیتز از Sky Sports می نویسد:
دید باز، کاری است که دیوید رایا بسیار عالی در آن تبحر دارد. در واقع، او روز اولی که اولین ضربهاش را به توپ زد، این موضوع را فریاد زد.پس از تنها یک جلسه تمرینی که 11 سال پیش در بلکبرن انجام داد، باشگاه بلافاصله برای جذب این بازیکن 15 ساله از باشگاه اسپانیایی کورنلا با مبلغی حدود 10هزار پوند اقدام کرد. اما اکنون، چقدر آن شخصیت متواضع و درخشان شده است.
به گفته سرمربی تیمش، توماس فرانک، دروازبان برنتفورد اکنون 40 میلیون پوند ارزش دارد. گمانه زنیها در مورد اینکه آیا رایا که قرار است وارد سال پایانی قراردادش شود، در پنجره نقل و انتقالات تابستانی مورد هدف تیمهای موسوم به “بیگ سیکس” قرار خواهد گرفت یا خیر، در حال افزایش است.
با این حال تیمی با برنتفورد در حال حاضر توافقی نداشته. این درحالیست که رایا تنها یک سال از قراردادش باقی مانده و ظاهرا برنامه ای برای تمدید قرارداد وجود ندارد.
به بهانه تقابل امشب فینال لیگ قهرمانان اروپا و جدال منچسترسیتی و اینترمیلان، چهار فینال نابرابر لیگ قهرمانان اروپا در سال های گذشته و نتایج آنرا بررسی میکنیم.
سروش سامی؛ فوتبال لب– از ساعت ۲۲:۳۰ امشب به وقت تهران و در استادیوم المپیک آتاتورک استانبول، اینتر و منچسترسیتی در فینال فصل لیگ قهرمانان اروپا مقابل هم صف آرایی میکنند. مسیر طی شده توسط دو تیم در فینال، ترکیب اصلی و ذخیره دو تیم، و از همه مهمتر ذهنیت بازیکنان، کادر فنی و هواداران منچسترسیتی، همه و همه قهرمانی احتمالی منچسترسیتی را به ذهن هوادار چشم انتظار فینال لیگ قهرمانان اروپا متبادر میکند.
مقایسه کیفیت فنی و تاکتیکی دو تیم و راستی آزمایی این ذهنیت هواداران، به مقالی مفصلتر نیاز دارد. این که منچسترسیتی در این رقابت از پیش برنده است ممکن است مانند شمشیر دولبه باعث پیروزی یا شکست این تیم بر اثر اعتماد به نفس کاذب شود. به همین بهانه به سراغ چهار فینال سال های گذشته لیگ قهرمانان اروپا رفته ایم که فینال آن تا پیش از شروع مسابقه در شرایطی نابرابر قرار داشتند.
پرده اول/ استانبول – ۲۰۰۵/ لیورپول – میلان
“جوزف گوردون لویت” در فیلم سینمایی the walk دیالوگی دارد را این مضمون که “سه قدم آخر محتمل ترین نقطه برای شکست خوردن است؛ چرا که تقریبا از پیروزی مطمئنی.”
بهترین و با پرستیژترین تیم لیگ قهرمانان اروپا در آن سال ها به مصاف تیمی از لیگ انگلیس رفته بود که موفق به کسب سهمیه هم نشده بود و در پایان نیمه اول نیز این میلان بود که سه بر صفر از حریف خود پیش افتاده بود. شاید غرور، شاید اطمینان بیمورد یا شاید هم شانس در نیمه دوم و در فاصله چند دقیقه ورق را برگرداند و بازی سه سه مساوی شد.
ضربات پنالتی عجیب و عملکرد خارق العاده “یرزی دودک” در پایان این نمایش دیدنی، پنجمین جام لیگ قهرمانان اروپا را در میان حیرت هواداران فوتبال و شادی بندرنشینان برای لیورپول به همراه داشت. البته این فینال دو سال بعد و در آتن تکرار شد که این بار با پیروزی دو بر یک میلان و انتقام شیرین روسونری همراه بود.
پرده دوم/ مونیخ – ۲۰۱۲/ بایرن – چلسی
چلسی مدرن “رومن آبراموویچ”، بعد از شکست دراماتیک در فینال مسکو برابر منچستریونایتد، دوباره به فینال لیگ قهرمانان اروپا رسیده بود؛ اما با لیست بلند بالای مصدومان و محرومان باید به مصاف یکی از نام های بزرگ این رقابت ها، بایرن مونیخ آلمان میرفت.
با توجه به شرایط چلسی، کمتر کسی شانس زیادی برای قهرمانی این تیم قائل بود و برخورداری آلمانی ها از امتیاز میزبانی، باعث شده بود تا این تیم با اعتماد به نفس بیشتری با به این رقابت بگذارد.
این مسابقه تا دقایق پایانی بدون گل پیش رفت تا در دقیقه ۸۳، “توماس مولر” دروازه آبی های لندن را گشود. اما چند دقیقه بعد و در دقیقه ۸۸، دیده دروگبا، یکی از زیباترین گل های تاریخ لیگ قهرمانان اروپا را وارد دروازه مونیخ ها کرد تا بازی به وقت اضافه و پنالتی کشیده شود. ضربات پنالتی چلسی را به اولین قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا رساند و تصویر “فیلیپ لام” در پایان این مسابقه به یکی از مشهورترین تصاویر تاریخ لیگ قهرمانان اروپا تبدیل شد.
پرده سوم/ کیف – ۲۰۱۸/ رئال – لیورپول
رئال بعد از دو قهرمانی پیاپی، برای سومین فصل متوالی به فینال لیگ قهرمانان اروپا رسیده بود و از آن سو لیورپول که فصلی سینوس وار را سپری میکرد در مسیری نسبتا ساده تر و با تکیه به ستاره جدید خود “محمد صلاح” امیدوار بود مانعی باشد برای هت تریک رئال در قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا.
اما مصدومیت صلاح در ابتدای بازی و اشتباهات فاجعه بار “لوریس کاریوس”، دروازه بان آلمانی لیورپول، خیلی زود امیدهای قرمزها را ناامید کرد و “گرت بیل” در آخرین درخشش خود، با زدن دو گل، قهرمانی سیزدهم را برای کهکشانی ها به ارمغان آورد تا این بار شگفتی رخ ندهد و تیم قویتر پیروز نبرد باشد.
پرده چهارم/ پاریس – ۲۰۲۲/ لیورپول – رئال
این بار هم دو حریف نامدار انگلیسی و اسپانیایی در فینال لیگ قهرمانان اروپا با هم به رویارویی میپرداختند. رقبای جدید بالاترین سطح از رقابت های باشگاهی فوتبال اروپا بار دیگر به مصاف هم میرفتند با این تفاوت که این بار دست بالا از آن قرمزهای آنفیلد بود. آن ها در بهترین فرم خود بودند و از آن طرف رئال با چاشنی شانس و اتفاقاتی عجیب علیرغم فرم نه چندان فوق العاده، به فینال رسیده بود.
اما در حالی که بازیکنان لیورپول از هفته ها قبل حرف از انتقام میزدند و خود را از پیش برتر میدانستند، باز هم رئال بود که با درخشش کورتوآ و تک گل وینیسیوس جونیور پیروز این تقابل کلاسیک شد و برای چهاردهمین بار قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شد.
امشب نیز در پنجمین پرده از این نمایش مهیج، اینتر به مصاف منچسترسیتی خواهد رفت. باید دید که تیم سوم سری آ توان خلق شگفتی و شکست تیم آماده کسب سه گانه را داراست یا خیر؟
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!