آروین منصوری، فوتبال لب– روند ضعیف منچسترسیتی در بازی یازدهم فصل لیگ برتر ادامه یافت و با شکست 2-1 آنها مقابل برایتون، چهارمین باخت متوالی خود را در تمامی رقابت ها رقم زدند.
نتایج بسیار بدی برای پپ گواردیولا و من سیتی است. گواردیولا برای اولین بار در دوران مدیریتی خود چهار بازی متوالی را در تمام رقابت ها باخت، (به استثنای ضربات پنالتی)؛ در حالی که سیتی برای اولین بار از آگوست 2006، زمانی که استوارت پیرس سرمربی این باشگاه بود، چهار بازی متوالی را باخت.
تنها دلداری (در صورت وجود) این است که تنها دو مورد از این شکست ها در لیگ برتر رخ داده است و شانس آنها را برای کسب پنجمین عنوان قهرمانی متوالی به طور کامل از بین نبرده است.
شکستهای غیرمنتظره پشت سر هم در لیگ خارج از خانه مقابل بورنموث و برایتون به این معنی است که سیتی برای اولین بار از اکتبر 2023، دو بازی متوالی لیگ برتر را شکست .
آنها فصل گذشته در لیگ برتر نزدیک به این نقطه شکست خوردند و در چهار بازی در MD 12-15 تنها سه امتیاز کسب کردند (3 مساوی 1 برد). آنها سپس با 23 بازی بدون شکست (19برد و 4 تساوی) بهبود یافتند تا به عنوان قهرمانی به پایان برسند، در حالی که آرسنال و لیورپول شکست خوردند.
این با وضعیت کنونی متفاوت است، جایی که نتایج ضعیف سیتی، همراه با شروع عالی لیورپول در فصل 25-2024 باعث شده است که تیم آرن اسلات برای اولین بار در این فصل ان را به عنوان قهرمان لیگ برتر بگویند.
پس از MD 11 در آخر هفته، لیورپول را اکنون برای قهرمانی در لیگ برتر محبوب می بیند. قرمزها در 60.3 درصد از 10000 شبیه سازی فصل جاری که توسط دستگاه مجهز به هوش مصنوعی انجام شده است، قهرمان لیگ برتر می شوند.
این بسیار بالاتر از شانس فعلی منچسترسیتی (34.3%) و آرسنال (5.0%) و چلسی (0.3%) خارجی هستند. سیتی از 82.2 درصد در پیش فصل سقوط کرده است، در حالی که به لیورپول فقط 5.1 درصد بیشتر شانس قبل از ضربه زدن به توپ در ماه آگوست داده شد ، این نشان دهنده کار هیجان انگیزی است که اسلات از زمان جایگزینی یورگن کلوپ در تابستان امسال انجام داده است.
لیورپول دوازدهمین تیمی است که از 11 بازی ابتدایی خود در یک فصل لیگ برتر حداقل 28 امتیاز کسب کرده است که آخرین آنها آرسنال در فصل 2022-23 (همچنین 28 امتیاز) است. توپچی ها پس از 11 بازی در آن فصل، دو امتیاز از من سیتی جلوتر بودند، اما در نهایت با اختلاف پنج امتیاز قهرمانی را از دست دادند.
این دومین شروع برتر لیورپول در یک فصل لیگ برتر پس از فصل 20-2019 (31 امتیاز) است که آنها عنوان قهرمانی خود را در لیگ برتر کسب کردند.
من سیتی؛ از 11 بازی خود تا کنون 23 امتیاز کسب کرده است، که همان تعداد امتیاز آنها در این مرحله از فصل 2021-22 است که قهرمان شدند. در حالی که 4 امتیاز بیشتر از فصل 2020-21 (19) است که آنها نیز قهرمان شدند.
آرسنال برای اولین بار از آوریل 2023، چهار بازی متوالی در لیگ برتر را بدون برد پشت سر گذاشته است (2 تساوی 2 برد). توپچی ها، هر سه امتیاز را در 21 بازی از 25 بازی قبلی خود در لیگ قبل از این کسب کرده بودند، (3 شکست 1 برد).
تیم میکل آرتتا در دو فصل اخیر به عنوان نایب قهرمانی پایان یافته است، این فصل بدترین امتیاز آنها در این مرحله است، (28 در 2022-23 و 24 در 2023-24). آنها اکنون با 9 امتیاز کمتر از لیورپول هستند. شانس 5.0 درصدی آنها برای کسب عنوان از 12.2 درصد در ابتدای فصل کاهش یافته است.
لیورپول، من سیتی، آرسنال و چلسی تنها باشگاههایی نیستند که در 10000 شبیهسازی فصل 2024-2025 قهرمان لیگ برتر شدند. نیوکاسل چهار بار، استون ویلا و تاتنهام هر کدام دو بار و برایتون یک بار قهرمان شده اند. به نظر می رسد آن طرفداران هنوز هم می توانند رویاپردازی کنند.
آروین منصوری، فوتبال لب– ضربه ایستگاهی زنان بسیاری در تاریخ لیگ برتر وجود داشته که به زیبایی هرچه تمامتر توپ را از بالای سر مدافعان حریف وارد دروازه میکردند. در لیست این بازیکنان نام های بزرگی از جمله دیوید بکهام، جیمز وارد پروز، تیری هانری، کریستیانو رونالدو، استیون جرارد، فرانک لمپارد و… مشاهده میشود.
دیوید بکهام بیشترین تعداد گل را از ضربات ایستگاهی با 18 گل در تاریخ پریمیر لیگ ثبت کرده است. ستاره سابق منچستریونایتد در 9 فصل لیگ انگلیس در 265 بازی 18 بار از ضربات آزاد ایستگاهی برای تیمش گلزنی کرد.
بکهام در 2 فصل اول حضورش حتی یک گل هم از روی ضربات مستقیم ایتگاهی به ثمر نرساند. اولین گل ضربه ایستگاهی او برای منچستریونایتد در شکست 6-3 برابر ساوهمپتون، در 26 اکتبر 1996 به ثمر رسید. یکی از بدنام ترین شکستهای منچستریونایتد در لیگ برتر، که دیوید بکهام 48مین حضورش در لیگ را تجربه میکرد.
گل های ضربات ایستگاهی دیوید بکهام در لیگ جزیره
مقابل ساوتهمپتون – 26 اکتبر 1996 مقابل لیورپول – 6 دسامبر 1997 مقابل لسترسیتی – 15 اوت 1998 مقابل اورتون – 21 مارس 1999 مقابل استون ویلا – 1 می 1999 مقابل لسترسیتی – 18 مارس 2000 مقابل وستهم یونایتد – 1 آوریل 2000 مقابل ساوتهمپتون – 22 آوریل 2000 مقابل ایپسویچ تاون – 22 اوت 2000 مقابل وستهم یونایتد – 26 اوت 2000 مقابل لیدز یونایتد – 21 اکتبر 2000 مقابل کاونتری سیتی – 4 نوامبر 2000 مقابل منچستر سیتی – 18 نوامبر 2000 مقابل فولام – 19 اوت 2001 مقابل بلکبرن روورز – 22 اوت 2001 مقابل ساوتهمپتون – 13 ژانویه 2002 مقابل ساندرلند – 2 فوریه 2002 مقابل اورتون – 11 مه 2
بکهام شش گل دیگر در ضربات ایستگاهی برای رئال مادرید و 1 گل برای آث میلان در سری آ به ثمر رساند، اما هرگز برای پاریس سن ژرمن گلی به ثمر نرساند. با زدن 7 گل از ضربه ایستگاهی برای لس آنجلس گلکسی در ام ال اس، بکهام با 32 گل از ضربه ایستگاهی به کریر خود پایان داد.
جیمز وارد پروز-17گل ضربه ایستگاهی
جیمز وارد پراوز هفدهمین گل خود را در لیگ برتر از ضربه ایستگاهی را در پیروزی شگفت انگیز ساوتهمپتون مقابل چلسی در استمفوردبریج در 18 فوریه 2023 به ثمر رساند. این گل، تنها گل بازی بود. ششمین باری که جیمز وارد پروز با گل کردن یک ضربه ایستگاهی در بازی برنده میشود.
اکنون بیش از یک سال از ضربه ایستگاهی جیمز در لیگ انگلیس میگذرد، جیمز نتوانست هیچ کدام از 15 ضربه ایستگاهی که در فصل 24-2023 در وستهام به دست آورد را گل کند.
13 گل از 17 گل ضربات ایستگاهی او در بیرون از خانه بوده است، مخصوصا 8 گل آخر. این به این معنی است که او پرکارترین بازیکن در گل کردن ضربات ایستگاهی خارج از خانه است؛ 2 گل بیشتر از بکهام.
اولین تلاش او برای گلزنی از ضربه ایستگاهی در لیگ برتر در 2 نوامبر 2013 انجام شد؛ حدود 10 سال پیش. بعد از آن او %13.4 ضربات ایستگاهی اش را به سمت دروازه فرستاده و از 127 شوت 17 گل ثبت کرد. در این بازه زمانی، او 9 گل بیشتر از هربازیکن دیگری در 5 لیگ معتبر اروپایی به نام خود ثبت کرده. او را با بازیکنی مانند کریستیانو رونالدو مقایسه کنید، (4.9% تبدیل، 8 گل). مشخص است که ضربات ایستگاهی جیمز وارد پروز کشنده است!
گلهای ضربات ایستگاهی جیمز وارد پروز در لیگ جزیره
مقابل وست برومویچ آلبیون – 16 ژانویه 2016 مقابل وست برومویچ آلبیون – 3 فوریه 2018 مقابل منچستریونایتد – 2 مارس 2019 مقابل تاتنهام هاتسپر – 9 مارس 2019 مقابل واتفورد – 30 نوامبر 2019 مقابل واتفورد – 28 ژوئن 2020 مقابل استون ویلا – 1 نوامبر 2020 مقابل استون ویلا – 1 نوامبر 2020 مقابل منچستریونایتد – 29 نوامبر 2020 مقابل نیوکاسل یونایتد – 6 فوریه 2021 مقابل کریستال پالاس – 15 دسامبر 2021 مقابل ولورهمپتون واندررز – 15 ژانویه 2022 مقابل لیدز یونایتد – 2 آوریل 2022 مقابل برایتون اند هاو آلبیون – 24 آوریل 2022 مقابل فولام – 31 دسامبر 2022 مقابل اورتون – 14 ژانویه 2023 مقابل چلسی – 18 فوریه 2023
تنها مسی(41) و رونالدو(31) گل های بیشتری از ضربات ایستگاهی به ثمر رساندند. اما تنها بازیکنی که توانست از گلهای پروز عبور کند. هافبک برزیلی، دیگو است که در این فاکتور توانست 15.5% از ضربات ایستگاهی خود را گل کند.
جانفرانکو زولا، تیری هانری و کریستیانو رونالدو-12 گل ضربه ایستگاهی
منصفانه است که بگوییم سه بازیکنی که در تاریخ لیگ جزیره 12 گل از ضربات ایستگاهی زدهاند، بااستعدادترین بازیکنانی هستند که تا به حال در این رقابت ها بازی کردهاند.
متاسفانه برای جانفرانکو زولا، آمار و اطلاعاتی به طور کامل ثبت نشده، داده های ضربات ایستگاهی سری آ ایتالیا ما را به اندازه کافی به عقب برنمیگرداند. جادوگر ایتالیا، تا قبل از 30 سالگی؛ اولین بازی خود را در لیگ برتر انجام نداد، بنابراین جالب است که او در طول هفت فصل حضورش در لیگ جزیره گلهای ضربه ایستگاهی زیادی به ثمر رساند.
یک چهارم گلهای او از ضربه ایستگاهی در لیگ جزیره در یک بازی به ثمر رسید و زولا یک ضربه ایستگاهی در سه بازی مختلف لیگ جزیره در سپتامبر 2002 برای چلسی به ثمر رساند؛ تنها بازیکنان دیگری که در طول یک ماه در چند بازی موفق به گلزنی شدهاند، وین رونی(سپتامبر2013) و یان هارت(مه2001) هستند.
تیری هانری در هر یک از شش فصل آخر حضورش در لیگ جزیره در این باشگاه ضربه ایستگاهی به ثمر رساند. زمانی که او برای 4 بازی لیگ در فصل 2012-2011 بازگشت، حتی فرصتی برای اضافه کردن به آمار خود نداشت. 12گل او از ضربه ایستگاهی در لیگ جزیره برای آرسنال یک رکورد باشگاهی در این رقابتها است و تعداد گلهای او دو برابر بیشتر از پر کارترین بازیکنان بعدی، الکسیس سانچز و رابین فن پرسی( هر دو 5 گل) است.
کریستیانو رونالدو، 12 گل برای منچستر یونایتد در لیگ جزیره به ثمر رساند! 11 مورد در اولین دوره حضورش در باشگاه بین24-2003 و 09-2008 بود. در آن شش فصل، اسطوره پرتغالی، با 11 ضربه، 3 تا بیشتر از هانری در آرسنال، بیشترین گل را در لیگ برتر از ضربات ایستگاهی به ثمر رساند.
رونالدو همچنان سومین بازیکنی جوانی است که ضربه ایستگاهی در لیگ جزیره به ثمر میرساند. تلاش او برای یونایتد مقابل پورتسموث در نوامبر 2003 در حالی انجام شد که او فقط 18 سال و 269 روز سن داشت، تنها گرت بیل و رابی فاولر در سنین پایینتر در این رقابتها موفق به گلزنی شدهاند.
رونالدو در طول دوران حرفهای خود، 33 گل از ضربات ایستگاهی در پنج لیگ برتر اروپایی به ثمر رسانده. 20 بار در رئال مادرید در لالیگا، 12 بار در منچستریونایتد و فقط یکی در یوونتوس در سری آ. این آمار از سال 04-2003( اولین فصل حضورش در یونایتد) کمتر از لیونل مسی(41) و 13 تا بیشتر از بازیکن بعدی، اندره پیرلو(20) است.
سباستین لارسون و لوران رابرت-11 گل ضربه ایستگاهی
از بین بازیکنانی که حداقل 25 گل در لیگ جزیره به ثمر رساندهاند،هیچ کس نسبت به سباستین لارسون (42%_11 از 26) نسبت به ضربات آزاد مستقیم بیشتر گلزنی نکرده است. شش گل اول از ضربات ایستگاهی برای بیرمنگام سیتی به ثمر رسید، در حالی که پنج گل آخر در پیراهن ساندرلند بود.
اگر لوران رابرت برای مدت بیشتری در لیگ جزیره بازی می کرد، شاید میتوانست بکهام را برای عنوان پرکارترین بازیکن ضربات ایستگاهی به چالش بکشد. از بین 15 بازیکنی که در این رقابت 8 گل یا بیشتر از ضربه آزاد به ثمر رساندهاند، رابرت ستاره سابق نیوکاسل سریعترین گل های خود را از ضربات ایستگاهی به ثمر رسانده است. یک گل در هر 994 دقیقه بازی!
رابرت یکی از تنها دو بازیکنانی بود، که در کنار بکهام در فصل 01-2000 که یک فصل لیگ برتر پنج گل به ثمر رساند. او در فصل 2002-2001 پنج گل برای نیوکاسل به ثمر رساند و به آنها کمک کرد تا در پایان فصل چهارم شوند.
رابرت به خاطر قدرتی که میتوانست از ضربات خود ایجاد کند، شهرت داشت و اکثر گل های او از ضربات ایستگاهی از طریق “راکت” و از طریق پای چپ او به دست میآمد. فقط برای اینکه بفهمید او با چه شدتی توانست به توپ ضربه میزد، باید از هم تیمی سابقش اولیویه برنارد بپرسید.
یان هارت و مورتن گامست پدرسن-10 گل ضربه ایستگاهی
هر دو بازیکن تعداد گل های لیگ برتر نسبتاً متوسطی داشتند، اما از ضربات آزاد مستقیم فوق العاده قوی بودند.
یان هارت، مدافع کناری سابق لیدز، 10 گل از 28 گل خود در لیگ جزیره از روی ضربات ایستگاهی به ثمر رساند(36%)، در حالی مسلما یکی از بهترین بازیکنان تاریخ مسابقات، مورتن گامست پدرسن، 29 درصد از گل های خود را از ضربات ایستگاهی به ثمر رساند.
نیکان میرزایی، فوتبال لب– لیورپول آمار هیجان انگیزی دارد، چیزی که حتی استون ویلا هم از آن در امان نیست. ویلا؛ در 16 بازی، از 18 بازی اخیر خارج از خانه خود در لیگ برتر؛ مقابل تیم هایی که در صدر جدول قرار دارند، شکست خورده است.
هیچ بازیکنی از لیورپول در این فصل بیشتر از محمد صلاح در لیگ برتر گلزنی نکرده است.
ویلا از 6 دیدار گذشته خود در آنفیلد 5 شکست خورده؛ و یک تساوی کسب کرده است. در این بازی با شکست 4-1 مقابل تاتنهام و شکست 1-0 در لیگ قهرمانان اروپا مقابل کلوب بروژ وارد این بازی شده است.
تنها باری که آنها در چنین سناریوای پیروز شدند، بازی مقابل لیدز یونایتد در برد 2-1 در الاندرود در ژانویه 2000 بود.
لیورپول مجبور شد در دو بازی اخیر خود در لیگ، با عقب افتادن از آرسنال و برایتون، کمی قدرت نشان دهد. آنها در هر دو بازی برگشتند و به ترتیب 2-2 مساوی کردند و 2-1 پیروز شدند. پیروزی برگشت مقابل مرغ دریایی باعث شد که قرمزها به سومین تیمی تبدیل شوند که در یک بازی لیگ برتر در 100 بار پیروز شده اند.
مردان آرنه اسلات این هفته نیز از یک شب به یاد ماندنی دیگر در اروپا لذت بردند. آنها یک تیم بسیار با استعداد بایرلورکوزن را 4-0 کنار زدند و اکنون به عنوان یکی از مدعیان صعود به مرحله اول لیگ قهرمانان اروپا هستند.
با پیروزی مقابل برایتون، اسلات تنها پنجمین مربی ای شد که در 8 بازی از 10 بازی ابتدایی خود در لیگ برتر بعد از جان گرگوری (1998)، گاس هیدینک (2009)، کارلو آنچلوتی (2009) و آنژه پستکوگلو (2023) پیروز شده است. از آن گروه، پستکوگلو تنها کسی بود که در یازدهمین بازی خود موفق به پیروزی نشد.
اسلات واقعا در حال گرفتن آهنگ از طلسم خود محمد صلاح است. این مصری در این فصل بیش از هر بازیکن دیگری در لیگ برتر گلزنی کرده است (12 – 7 گل، 5 پاس گل). او همچنین بیشترین ضربهها را در محوطه جریمه حریف (96) به ثبت رسانده است و بیشترین درصد شوتها به سمت دروازه را برای بازیکنانی که بیش از 20 تلاش ثبت کرده اند (67٪ – 20/30) را دارد. همچنین استفاده اسلوت از آرنولد در این فصل مورد توجه قرار گرفته.
دو شکست ویلا در لیگ در این فصل برابر آرسنال و اسپرز دو تیم شمال لندن بوده است و آنها قصد دارند برای اولین بار از ماه می از شکست های متوالی لیگ جلوگیری کنند. در اخبار تیم، آنها متی کش، مدافع کناری و هافبک راس بارکلی را در اختیار ندارند.
لیورپول در این بازی آلیسون بکر، دیوگو جوتا، هاروی الیوت و فدریکو کیزا را در اختیار ندارد، اگرچه ابراهیما کوناته در شکست 4-0 بایر لورکوزن در لیگ قهرمانان اروپا که مقابل برایتون به میدان رفت، حضور داشت.
لیورپول بین سالهای 2009 تا 2014؛ تنها یکی از شش بازی لیگ برتر را مقابل استون ویلا در آنفیلد برد (تساوی 2، 3 شکست)، اما رکورد اخیر آنها، بسیار وحشتناکتر است.
در واقع، از 6 رویارویی قبلی آنها در لیگ برتر در آنفیلد، قرمزها پنج برد و یک تساوی کسب کرده اند. آنها در مسابقه فصل گذشته، با نتیجه 3-0 پیروز شدند، دومینیک زوبوسلای و صلاح در هر دو طرف دروازه خودی کش را هدف قرار دادند.
آرامش برای ویلا در این این است، که آنها در 6 بازی خارج از خانه لیگ برتر؛ مقابل لیورپول پیروز شدهاند، که تنها منچستریونایتد (12) و چلسی (7) بیشتر بازی کردهاند (آرسنال نیز 6 برد در آنفیلد کسب کرده است).
آمار اونای امری برای بازی برابر لیورپول
اونای امری و بازیکنان استونویلا در حال آماده کردن چمدانهای خود برای سفر به بندر لیورپول هستند. آنها امیدوارند که این بار از آنفیلد برای هواداران خود سوغاتی بیاورند. آیا میتوانند؟! آمار که چنین احتمالی را نفی میکند چون از 6 سفر آخر، 5 تساوی و 1 شکست نصیبشان شده. بهعلاوه تیم امری اوضاع روحی خوبی ندارد و آنها با 2 شکست متوالی، به مصاف لیورپول میروند.
اتفاقاً هر 2 شکست هم در خارج از خانه بوده:
شکست 4-1 در ورزشگاه تاتنهام هاتسپرز، در لیگ برتر؛ و شکست 1-0 با یک گل عجیب در خانه کلوب بروژ بلژیک در لیگ قهرمانان اروپا. آیا تیم امری خود را آماده پیروزی و بُرونرفت ازین بحران کرده یا باید منتظر هتتریک آنها در شکست متوالی خارج از خانه باشیم؟
بگذارید هواداران استونویلا را بیشتر ناامید کنیم! بازیهای استونویلا در خانهی تیمهایی که هفتهی معینی از لیگ برتر را در جایگاه صدرنشین آغاز میکنند، تاریخچه خوبی نداشته. این بار نیز لیورپول صدرنشین است و بازی هم در خانه آنهاست. ویلا 16 بازی را در خانه صدرنشینان موقت لیگ برتر واگذار کرده، از جمله هر 9 بازی آخر اینچنینی را!
تنها باری که ویلا موفق به پیروزی در خانه صدرنشین موقت لیگ برتر شده، به سال 2000 برمیگردد: پیروزی در اِلاندرود ورزشگاه خانگی لیدزیونایتد.
2 شکست ویلا در فصل جاری، مقابل تیمهای شمال لندن، آرسنال و تاتنهام، رقم خورده، بهترتیب در داخل و خارج خانه. شکست مقابل تاتنهام همین هفته پیش بود. بنابراین آنها دوست ندارند بازی مقابل لیورپول 3 امین شکست فصلشان باشد و همچنین دومین شکست متوالی آنها برای نخستین بار پس از ماه می!
آمار ارنه اسلوت برای بازی
لیورپول اگرچه روی دور پیروزی و شکستناپذیری است، اما بدون نقص هم نیست. یکی از نقایص تیم اسلات که در 2 هفته اخیر در لیگ برتر مشهود بوده، دریافت گل و صرف انرژی برای کامبک است. در بازی در امارات، 2 بار مجبور شدند مقابل آرسنال کامبک بزنند و آخر سر هم کامبکشان کامل نشد و بازی با نتیجه 2-2 خاتمه یافت.
در بازی هفته پیش در آنفیلد، پس از دریافت گل نخست مقابل برایتون؛ کامبکشان را کامل کردند، و 2-1 پیروز شدند تا سومین تیم تاریخ لیگ برتر شوند، که در 100 بازی موفق به کامبک کامل میشوند!
تیم آرنه اسلات، در اروپا نیز هفتهای رؤیایی داشت و با پیروزی 4-0 مقابل لورکوزن در آنفیلد، صدرنشین بلامنازع جدول لیگ قهرمانان شد. آنها در حالحاضر بخت نخست صدرنشینی در مرحله غیرحذفی این فصل هستند و با این پیروزی شیرین، خود را آماده مصاف با استونویلا کردهاند.
پس از کسب دومین قهرمانی در چهار سال اخیر با اسپورتینگ لیسبون، توجه باشگاههای بزرگ فوتبال اروپا به روبن آموریم جلب شد، و حالا؛ منابع مختلف خبری، پیوستن این سرمربی ۳۹ ساله و جوان پرتغالی را به منچستریونایتد تأیید میکنند. آموریم اسپورتینگ را به ویترین جذابیت لیگ پرتغال تبدیل کرده و در این فصل، آنها با ۳۰ گل زده و ۲ گل خورده در ۹ پیروزی از ۹ هفته ابتدایی، عملکرد فوقالعاده و بینقصی داشتهاند. پیش از آغاز فصل، آموریم مذاکراتی با دو باشگاه لیگ برتری دیگر یعنی لیورپول و وستهم داشت و حتی در ماه آوریل برای مذاکره با وستهم به لندن نیز سفر کرد اما در نهایت، تصمیم به تمدید قرارداد با اسپورتینگ گرفت. در این مطلب، به دلایل توجه باشگاههای بزرگ به آموریم میپردازیم.
معمار اسپورتینگ نوین
رشد آموریم به عنوان سرمربی سریع و غیرمنتظره شکل گرفت؛ او که مربیگری خود را سال ۲۰۱۸ در سطح سوم فوتبال پرتغال با تیم “کاسا پیا” آغاز کرده بود، سه ماه پیش از قبول هدایت تیم اصلی براگا در ژانویه ۲۰۲۰ روی نیمکت تیم دوم آنها نشست. با کسب ۱۰ پیروزی در ۱۳ بازی روی نیمکت براگا، توجه اسپورتینگ لیسبون به آموریم که سابقه بازی در بنفیکا داشت جلب شد و او در ۳۶ سالگی، تبدیل به پنجمین سرمربی اسپورتینگ طی دو سال حضور شد. آموریم در اولین سال حضورش، به رده چهارم لیگ رسید اما در دومین فصل، برای نخستین بار در ۱۹ سال اسپورتینگ را به قهرمانی در لیگ پرتغال رساند. اسپورتینگ در دوران آموریم، به دو قهرمانی در لیگ کاپ پرتغال هم رسیده اما بیشک دستاورد قابلتوجه او، تبدیل شدن اسپورتینگ به تیم اول پرتغال بعد از سالها ناکامی بودن است.
با استفاده از دادههای ClubElo ( که معیاری برای قدرت تیمهاست) میتوان رده اسپورتینگ در دهه گذشته به این سمت را اندازهگیری کرد و همانطور که در نمودار پیداست، اسپورتینگ زیر نظر آموریم به قدرتمندترین فرم خود در یک دهه اخیر رسیدن است. او در دوران حضور خود روی نیمکت اسپورتینگ، جسارت و عطش خود برای به کار گرفتن بازیکنان جوانی چون گونسالو ایناسیو، ماتئوس نونس، عثمان دیاموند و نونو مندس را نشان داده است و این موضوع منجر به افزایش کیفیت تیم با توجه به داشتههای آنها شده است.
برونو فرناندز تنها یک ماه پیش از انتصاب آموریم به منچستریونایتد منتقل شد اما انتقال مندس به پاریسنژرمن، نونس به ولورهمپتون، پدرو پورو به تاتنهام، مانوئل اوگارته بازیکن فصل منچستریونایتد به پاریسنژرمن و ژائو پالینیا به فولام، بخشی از درآمدزاییهاس اسپورتینگ از طریق فروش بازیکنان ارتقاء یافته در دوران آموریم بوده است. آموریم در دوران حضور خود, سبک بازی باثبات و مشخصی داشته و این یکی از دلایل موفقیت این تیم به شمار میرود؛ حالا سوال اینجاست که سبک بازی آموریم در اسپورتینگ چگونه بوده است؟
آشنایی با سبک بازی آموریم
روی کاغذ تیم آموریم با ۳-۴-۳ یا ۱-۲-۴-۳ مبتنی بر مالکیت بالا، تنوع برنامههای هجومی و ساختار دفاعی مستحکم بازی میکند. در بازیسازی، آنها از هافبکهایی در خطوط مختلف زمین استفاده میکنند تا کار انتقال توپ از دفاع به حمله از طریق کانال میانی سریعتر شکل بگیرد. وینگبکها در این سیستم بالا و لی خط. بازی میکنند تا به دنبال ایجاد فضا در خط دفاعی حریف باشند و جلوتر از آنها، دو هافبک تهاجمی در نیمفضاها به دنبال خلق موقعیت و نزدیک شدن به تک مهاجم تیم هستند.
در زمین بازیسازی از عقب، آموریم معمولاً از بازیکنان خود میخواهد در سیستم ۲-۲-۲-۴ قرار بگیرند. در فصل گذشته، مدافع میانی این تیم یعنی سباستین کواتس به خط میانی اضافه میشد تا کار با توپ و زوایای پاس بهتر شکل بگیرد. شناور بودن خط حمله تیم اسپورتینگ و ایدههای آنها در مقایسه با سایر تیمهای اروپا در این حوزه کاملا مشخص است. برای مثال در آمار «مقاومت پرس» که بر اساس لمس توپ در یکسوم ابتدایی زمین به ازای هر تکل حریف تعریف میشود، این تیم امتیاز ۹۸ از ۹۹ را به دست آورده است که نشان میدهد تیم اسپورتینگ توانایی زیادی در پرسگریزی دارد. در هفت لیگ برتر اروپایی، تنها منچسترسیتی و اینتر میلان بیش از اسپورتینگ با ۷۴.۹ لمس توپ به ازای هر تکل حریف عملکرد بهتری داشتهاند.
در زمان مالکیت توپ، تیم آموریم میتواند از طریق پاسهای کوتاه یا بازی مستقیم برای بازیکنان کناری، خلق موقعیت کنند. نمره گردش توپ این تیم، ۶۰ از ۹۹ هست که نشان میدهد این تیم به اندازه تیمهای تیمهای مسلط بر توپ در لیگهای معتبر اروپایی، کمتر به دنبال حفظ مالکیت توپ است اما این موضوع نشان میدهد که آموریم در زمان بازیسازی، برنامههای متنوعی را برای خلق موقعیت دنبال میکند.
با این حال، این نمره نشاندهنده حمله باحوصله اسپورتینگ نیز هست. هیچ تیمی در فصل گذشته لیگ پرتغال، حمله با بیش از ۱۰ پاس متوالی انجام نداده است و همزمان، هیچ تیم هم به اندازه آنها با ۷۴ حمله مستقیم، بازی طولی انجام نداده است که نشان از تطبیقپذیری تیم آموریم با شرایط بازی و تیم حریف دارد. برای مثال فصل گذشته مقابل تیمی با دفاع چند لایه از عقب زمین مانند ویتوریا گیمارش، اسپورتینگ با پاسهای تک ضرب و استفاده از فرار عمقی ویکتور گیوکرش دروازه حریف را باز کرد اما این مهاجم ملیپوش سوئدی با قد و قامت خود، تغییراتی را در سبک بازی این تیم ایجاد کرده است.
روش بازی اسپورتینگ در فصل 2023/24
حضور این بازیکن ۱۸۷ سانتیمتری در خط حمله اسپورتینگ، میل به بازی مستقیم در تیم آموریم را هم افزایش داده است و وقتی او گلزنی نکند، قدرت بدنی او و فرارهای عمقی وی برای سایر بازیکنان فضای مناسب ایجاد میکند. تنها هری کین از بایرن مونیخ و لوک دییونگ از آیندهوون فصل گذشته بیش از گیوکرش گل و پاس گل در هفت لیگ معتبر اروپایی ثبت کردند. گیوکرش، یکی از کلیدیترین بازیکنان فصل گذشته فوتبال اروپا بوده اما مسئله اصلی تیم اسپورتینگ، تغییر در سبک بازی باحوصله این تیم و بازیسازی با تنوع بیشتر در فصل گذشته بوده است. موضوعاتی که میتوان آن را در گراف زیر مشاهده کرد.
رویکرد بدون توپ
هواداران منچستریونایتد که این روزها مشکلات دفاعی زیادی دارند؛ به شدت نگران تاکتیکهای دفاعی آموریم هستند. در زمان مالکیت توپ حریف، اسپورتینگ آموریم عملکرد مطلوبی داشته و فصل گذشته در مسابقات هفت لیگ معتبر اروپایی، تنها آرسنال و فاینورد امید گل بدون پنالتی کمتری نسبت به اسپورتینگ برای حریفان مهیا کردند. حریفان اسپورتینگ به طور میانگین در هر بازی، ۰.۷۸ امید گل بدون پنالتی خلق کردهاند. سیستم اسپورتینگ در دفاع، معمولاً ۱-۴-۵ یا ۳-۲-۵ است که اجازه نمیدهد بازیکنان حریف از عمق دفاع اسپورتینگ موقعیت خلق کنند و حریف را به کنارهها متمایل میکند.
استفاده اسپورتینگ از خط دفاع ۵ نفره به این معنا است که میتوان در لحظاتی این موضوع را دید که یکی از مدافعان میانی سمت چپ یا راست، برای پرس کردن مهاجمان حریف از پست خود خارج شود و مطمئن باشد که همتیمیها، پشت سر او را پوشش میدهند. با این وجود، پرس از بالا با نمره ۹۵ از ۹۹ و بالا بازی کردن تیم با نمره ۸۳ از ۹۹ نیز در دستور کار اسپورتینگ قرار دارد.
در لیگ پرتغال، تنها بنفیکا بیش از اسپورتینگ در یکسوم دفاعی حریف موفق به کسب توپ شده است. برای این سبک از بازی، نیاز به یک هافبک؛ با قابلیتهای مناسب در فاز تدافعی احساس میشود که پس از مانوئل اوگارته و ژائو پالینیا، این وظیفه به مورتن هیولمند ۲۵ ساله محول شده است. توانایی پوشش دادن کانالهای کناری، بازپسگیری توپ و جلوگیری از بازیسازی حریف نقش بزرگی در ایدههای خط میانی تیم آموریم دارند.
با توجه به اینکه بازیکنان کناری اسپورتینگ میل زیادی حضور در نقاط بالایی زمین دارند، محور دوگانه خط هافبک این تیم وظیفه مشخصی در پوشش دادن فضاهای کناری برای جلوگیری از ضدحملات حریف خواهد داشت. موضوعی که توسط هیولمند و براگانچا در تیم اسپورتینگ انجام میشود اما معلوم نیست آیا بازیکنانی چون اریکسن، کاسمیرو، اوگاته و ماینو میتوانند این وظیفه را در یونایتد انجام دهند یا خیر.
روش بازی اسپورتینگ در سالهای گذشته.
با این حال، این ضعف دفاعی در ایجاد کردن فضا در کانالهای کناری برای تیمهای حریف، میتواند در لیگ برتر انگلیس به یکی از نقاط ضعف منچستریونایتد تبدیل شود.
در نهایت، نمیتوان موفقیت آموریم در یونایتد بحرانزده این روزها را تضمین شده دانست، شرایط لیگ برتر انگلیس و لیگ پرتغال، تفاوتهای زیادی دارد. نهایتا؛ میتوان گفت که حتی در لیگ پرتغال نیز، تبدیل کردن یک تیم به یکی از بهترین تیمهای دفاعی و هجومی در فوتبال اروپا، نشاندهنده تواناییهای بالای یک سرمربی است.
در پایان، آموریم را باید یک رهبر کاریزماتیک که به رشد دادن بازیکنان جوان، پیشرفت دادن عملکرد بازیکنان و کسب افتخار مشهور است توصیف کرد؛ سرمربی جوانی که با این خصوصیات، حالا به دنبال ماجراجویی جدید در اولدترافورد خواهد بود.
امیرحسین محمودی، فوتبال لب– مهمترین دلیل برای ماندن تنهاخ در یونایتد، این بود که گفته میشد او فرصت این را نداشت که با گروه برتر مدیریتی و اینئوس در منچستریونایتد کار کند. شاید تا آخرین لحظه هم نکرد.
نه تنها چون 14بازی در فصل 2024-25 از دیدگاه برخی “فرصت” محسوب نمیشود، بلکه یک تیم نخبه مدیریتی به هیچ سرمربیای یکسال تمدید قرارداد نمیدهد و چهار ماه بعد اخراجش کند.
شاید این کار ناجوانمردانهای از سمت اینئوس، مالک مشترک یونایتد بود. بههرحال این تابستانی بود که مهمترین اولویتها مورد بحث قرار گرفت. از ساخت استادیوم جدید تا بازسازی زمین تمرینی کارینگتون که تیم مدیریتی جدید به فکر تغییر در آنان افتاد. اما بزرگترین مسئله کنار یا روبروی تنهاخ قرار گرفتن بود. مسئلهای که مالک اقل تیم یعنی سر جیم رتکلیف باید بعد از رسمی شدن خرید سهام باشگاه توسط تیم اینئوس در ماه فوریه، روبرو میشد. و اخبار اخراج تنهاخ (که روز دوشنبه توسط اتلتیک مطرح شد) به این معنی بود که نگهداشتن تنهاخ در مسئولیت منچستر تا پایان فصل گذشته اشتباه بود، اشتباهی که برای آنان هزینه هم در بر داشت. روزهای تنهاخ بعد از عملکردش در ماه می به شمارش افتاد. بعد از پیشنهاد تغییر مربی که در یک جلسه متشکل از تیم اینئوس در موناکو برگزار شد، بعد از رسیدن یونایتد به فینال افای کاپ به تعویق افتاد.
یونایتد جلساتی با کاندیدهای مختلف برگزار کرد، جزئیاتی که در بازی ومبلی کنار زده شد. زمانی که مذاکرات با کاندیدها به تعویق افتاد، یونایتد سعی کرد با کاندیداهای مربیگری ارتباط برقرار کند، که باعث ایجاد سایه بر روی بازی فینال افای کاپ شد. زمانی که صحبت با کاندیداها به تعویق افتاد، به طوری که برد برابر منچستر سیتی غیر محتمل بهنظر میرسید، یونایتد به جای عوض کردن تنهاخ سعی کرد او را نگه دارد. اما با توجه به مانورهای زیاد در تغییر سرمربی، نشان میداد این فرصت اینئوس به تنهاخ، اعتماد؛ همچنان به او وجود دارد.
حالا، به دنبال تابستانی که در آن اینئوس به دنبال کاهش هزینههاست، یونایتد باید خیلی بیشتر از مقداری که در صورت اخراج تنهاخ در تابستان میکردند، خرج کنند.
با توجه به این که یونایتد سعی در کم کردن مخارجش داشت، آنها بیشتر از 200میلیون پوند (260میلیون دلار) در این پنجره نقل و انتقالاتی خرج کردند. در تابستانی که هدفهای تنهاخ مد نظر این تیم بود. با وجود تمام قدمهای مثبتی که اینئوس در یونایتد برداشته، به نظر در مهمترین تصمیم خوب عمل نکردند، که باعث میشود به عنوان اولین اشتباه بزرگشان در نظر گرفته شود.
در عین حال، گلیزرها از این اتفاق کاملا مصون هستند، چون این اشتباهی مدیریتی تقصیر آنها نبوده. پنجمین مربی دائمی انتخابی آنها بعد از دوران سر الکس و همچنان دارا بودن 69/1 درصد باشگاه، و کسانی که گندکاریشان را جمع کنند. این، وقتی که رتکلیف 1/3 میلیارد پوند خرج کرد تا بتواند کنترل امور ورزشی یونایتد را بدست بیاورد، قسمتی از قرارداد بود. شاید او الان متوجه شود که آنها چرا انقدر راحت این مورد را پذیرفتند. اما با مسئولیت زیاد، قدرت زیاد هم میآید. بر خلاف اشتباهاتی که منجر به خروج تنهاخ شد، نشاندهنده این است که شروع دوران اینئوس یونایتد در راه است. اینکه فصل 2024-25 میتواند با چه سرعتی از بین برود به عهده رتکلیف و تیمش است. این تستی است که قطعات پازل چه قدر به آن اندازه که گفته میشود سرجایشان هستند، و چه قدر در مورد اتفاقات ناگهانی اطرافشان واکنش نشان میدهند.
در خواب و خیال مدیریتی یونایتد، خرج بیش از حد و در عین حال اجازه دادن به باقی ماندن تنهاخ بود. حتی اگر جنبههای اخراج او مثبت نبود، آنها باید حداقل نتایج اخیر را میدیدند که چقدر مخرب و نیاز به اقدام است.
تیم اینئوس، (از چپ) رتکلیف- سر دیو بریسفولد- عمر برادا- دن اشورث- جو ویلکاکس و سر الکس فرگوسن.
تنهاخ درخواست صبر بیشتر برای ثابت خود میکرد، تا قضاوتها بعد از پایان فصل سومش در تیم انجام شود، بدون توجه به اینکه او تا همینجا هم وقت قرض کرده بود. باشگاه الان به دنبال جانشین/جایگزین/وارث این تیم هستند تا ورق را برگرداند. با اینکه یونایتد بعد از 9 بازی تنها هفت امتیاز با منطقه سقوط فاصله دارد، آنها تنها هفت امتیاز با رتبه چهارم دارند. دو و نیم ماه از فصل از دست رفته، با تنها سه برد برابر فولهام، ساوتهمپتون و برنتفورد، همچنان فرصت وجود دارد. روند انتخاب جانشین حالا باید روان و آرام پیش برود. زمانی که جانشین انتخاب شد، این انتخاب اینئوس محسوب میشود. ساختار جدیدی که رتکلیف با بهترین گروه از اشخاص ایجاد کرده، شامل فرد حاضر در کنار خط نیز میشود. چون برخلاف ماندن با تنهاخ در تابستان، اخراج تنهاخ برای رتکلیف و اینئوس گزینه بهتریست چون در درجه اول میتوان گفت او، مربی رتکلیف نبوده.
در نهایت، رتکلیف با این کار توانست قدرت خودش را نشان دهد. چون بر خلاف گذشته، او مجبور به کار کردن و گذران دوران مانند زوجی که به واسطه فرزندان کنار هم زندگی میکنند، نبود. اخراج تنهاخ در نهایت تصمیم او بود و این را میتوان در آینده اشتباه کس دیگری دانست. این صرفا مربوط به انتخاب جانشین نیست، در پس کار انتخاب جانشین، کارهای بیشتر و بزرگتری به رهبری اینئوس انجام میشود (و خواهد شد). کارها و ماموریتهایی که این باشگاه را به جایی بهتر تبدیل کنند. بعد از اولین تصمیم بزرگ این تیم، تیم مدیریتی یونایتد اکنون تصمیم بزرگتری در راه دارد. این بار، تیم اینئوس تنهاست و نمیتواند پشت اشتباه دیگران قایم شود.
امیرحسین محمودی، فوتبال لب– سرمربی منچستریونایتد شدن یعنی قضاوت شدن بر حسب توانایی برای بهتر کردن شرایط. چیزی که برای تنهاخ بیش از حد بزرگ بود.
با اتمام دوران تنهاخ، فوتبال او توسط قضاوتکنندگان بلعیده شد. او باشگاه را با کسب یک کارابائو کاپ و افای کاپ در دو فصل ترک کرد. چیزی که بارها در برابر نارضایتیها اذعان کرد.
نگاهی کوتاه به تاریخ منچستریونایتد
تنهاخ پنجمین سرمربی دائم برای هدایت سکان منچستریونایتد پس از خروج سر الکس فرگوسن از اولدترافورد در تابستان 2013 بود.
هلندی درگیر اتفاقات و حواشی زیادی بود که به نظر خیلیها بیشتر از آنکه موارد تاکتیکی و تکنیکی باعث اخراجش شوند، حواشی و عدم کنترل رختکن و رفتار با بازیکنان محبوب طرفداران مانند رونالدو و دخیا او را به درهای خروج نزدیک کرد.
هیچ تیمی به اندازه یونایتد برنده لیگ (20 بار) نشده، اما 18 مورد آن توسط سر مت بازبی (5) و سر الکس فرگوسن (13) به ثبت رسیده. این دو همچنین 33 جام از 44 جام مهم را بدست آوردهاند. در کل، 20 مربی از 23 مربی تاریخ باشگاه، نتوانستهاند در فصل نخستشان جام لیگ برتر را کسب کنند.
در تصویر پائین، ClubElo منچستریونایتد را مشاهده میکنید (که اینجا توضیح داده شد) که نشان دهنده وضعیت یونایتد بعد از دوران سر الکس فرگوسن است.
با این تفاسیر، تنهاخ توانست جام را با یونایتد کسب کند، اما چه چیزهایی باعث اخراج او شد و چه عواملی باعث شد وضع او بدتر شود؟
چه اتفاقاتی اخراج را نزدیک کرد؟
مدل بازی تنهاخ براساس فوتبال مالکانه بود، اما همینطور سرعت و مستقیم بودن در حمله.
این سبک بازی ملزوم این بود که مهاجمان بیشتر پرس کنند، چیزی که مهاجمین یونایتد به آن عادت نداشتند. همین موضوع باعث شد که تیم خط میدفیلدی را داشته باشد که مشکل سرعت هم داشت تمام تلاشش را برای جبران فضای خالی پشت مهاجمین بکند.
لحظات خوب یونایتد هنگام بازی ضدحملهای نابود میشد. در حمله شلخته اما در دفاع از این نوع فوتبال، ماهر. در روزهای بد، آنها نمیتوانستند موقعیتی که حالت ضد حملهای داشت را ایجاد کنند، و در دفاع از حملات سریع، ناتوان.
تلاش برای توضیح نقشههای رشد تیم تنهاخ سخت است. زمانی که بهترین تکه از هر استراتژی را جدا میکرد و با کم فکری به تیمش اضافه میکرد.
بالانس کردن خلاقیت و واقعیت زمین چیزیست که از رهبران بزرگ انتظار میرود، چیزی که تنهاخ متوجه آن نشد.
تنهاخ در این که یونایتد را از نقطهای پائین به چمپیونزلیگ برساند موفق بود. اما از نظر پیدا کردن راهی برای عادت کردن تیمش به تاکتیکهای جدید ناتوان.
آمدن او به یونایتد در 2022 بعد از فصلی با کمترین امتیاز در تاریخ پریمیر لیگ و عملکرد او، نشان میداد که او توانسته چند مشکل را نشان دهد و برای حلشان اقدام کند.
امتیازات منچستریونایتد در 12 بازی ابتدایی پس از بازنشستگی سر الکس.
یونایتد 2022-23 به طور کل چه با توپ و چه بدون آن، خوب عمل کرد. برد برابر بارسلونا در پلیآف لیگ اروپا و نیوکاسل در فینال کارابائو کاپ نوید برگشت روزهای بهتر را میداد.
نگرانیهایی در مورد بازی با بزرگان لیگ وجود داشت، چیزی که انتظار میرفت تنهاخ بتواند در فصل بعد از پس آن بر بیاید.
اما او نتوانست.
تنهاخ از احتمال تبدیل شدن یونایتد به بهترین تیم ترنزیشنال تاریخ صحبت میکرد، اما در عمل رو به حمله مستقیم میاورد که به طور کلی آنها را در دفاع تضعیف میکرد.
یک برد غیر منتظره جلوی منچسترسیتی در افای کاپ، دانش او در زمینه تاکتیکی را در یک بازی به دنیا یادآوری کرد. اما شروع فصل جدید دوباره ضعفهای یونایتد را نشان داد(دفاع کردن برابرشان راحت و گیج کردن در خط میدفیلد). کنفرانسهای خبریاش نشان میداد که او در تلاش بود همهچیز را همزمان جلو ببرد، مشتاق از صحبت در مورد موفقیتهای گذشته و نشان دادن نقشهها و صحبتهایی درباره آینده.
مدیریت یونایتد کاری سخت است و بیشتر مشکلاتی که تنهاخ با آنها مواجه شد مخصوص دوران خودش نبود.
تنهاخ از احتمال تبدیل شدن یونایتد به بهترین تیم ترنزیشنال تاریخ صحبت میکرد، اما در عمل رو به حمله مستقیم میاورد که به طور کلی آنها را در دفاع تضعیف میکرد. او تقریبا هر کاری کرد که فصل گذشته بدتر شود. تنهاخ در به واقعیت رساندن نقشههایش مشکل داشت و حتی در تعویضها (که زمانی در آن ماهر بنظد میرسید) هم بد عمل کرد.
یک برد غیر منتظره جلوی منچسترسیتی در افای کاپ، دانش او در زمینه تاکتیکی را در یک بازی به دنیا یادآوری کرد. اما شروع فصل جدید دوباره ضعفهای یونایتد را نشان داد(دفاع کردن برابرشان راحت و گیج کردن در خط میدفیلد). کنفرانسهای خبریاش نشان میداد که او در تلاش بود همهچیز را همزمان جلو ببرد، مشتاق از صحبت در مورد موفقیتهای گذشته و نشان دادن نقشهها و صحبتهایی درباره آینده.
مدیریت یونایتد کاری سخت است و بیشتر مشکلاتی که تنهاخ با آنها مواجه شد مخصوص دوران خودش نبود.
مربی بودن یونایتد مانند مدیریت یک دارایی مولتی میلیارد دلاریست که سعی در راضی کردن طرفدارانش در کل دنیا دارد. این باشگاه در دنیا جزو اخبار است و مدیریت آن کار هرکسی نیست.
باخت سه بر صفر یونایتد به تاتنهام اخراج تنهاخ را نزدیک کرد.
در ورزشی که اکثر بازیکنانش درباره نتایج خوب ثابت حرف میزنند و قبل از تصمیم مهم گرفتن به زوایای مختلف نگاه میکنند، یونایتد یک دهه بعد از دوران فرگوسن را خرج گذر از رنجهایی کرده که با عجله همراه بوده. تصمیم برای نگهداشتن تنهاخ به تابستان گذشته برمیگشت که نتیجه برابر کاونتری بر آن تاثیر زیادی گذاشت، اما ادامه افت باعث شد که این تصمیم حتمی شود. باوری اشتباه در مقیاس باشگاهی بزرگ باعث شد 11 سال ناامیدی برای مدیریت و طرفداران ایجاد شود، چیزی که تیم مدیریتی جدید تازه درحال فهمیدن آن هستند.
یونایتد از سال 2013 وارد کورس قهرمانی جدیای نشده، از زمان بازنشستگی فرگوسن چند باری در بین 4 تیم برتر قرار گرفته. مدیر سابق یونایتد، اد وودوارد؛ یکبار اشاره کرد که عملکرد خوب در زمین تاثیر زیادی بر اتفاقات مدیریتی و بازرگانی ندارد. اما طرفداران یونایتد در تعجبند که چرا این تیم نمیتواند هر دو را همزمان جلو ببرد.
مدیر اجرایی عمر برادا، که تابستان به این پست منصوب شده، به کارمندان گفته که هدف بردن پریمیرلیگ را در سال 2028 دارد، که سالگرد 150سالگی باشگاه است.
اینکه یونایتد با مربی جدید چه نتایجی رقم خواهد زد و اتفاقاتی که برای ساخت استادیوم جدید میافتد، جزو چالشهای جدید باشگاه است.
از زمان پایان دوران فرگوسن در 2013، یونایتد فصلهایی را گذرانده که شک آنان را درباره اینکه آیا بزرگترین باشگاه انگلستان هستند یا خیر، به شک انداخته.
آنها برای رسیدن به این مهم باید خودشان را پیدا کنند.
آرین اختری، فوتبال لب– وینگبک ها روزگاری عامل اصلی برتری عددی و تاکتیکی مربیان در فوتبال بودند، بااینحال در سال های اخیر این نقش، حداقل در لیگ انگلیس، پا به فراموشی میگذارد و از ایدههای مربیان حذف میشود و جای خود را دوباره به فولبک ها میدهند.
فولبک یا وینگبک؟ ترجیح تیم ها کدام است؟
بازی با وینگبکها در حال انقراض است و اکثر تیمهای انگلیسی با دفاع چهارنفره در این فصل حضور یافتهاند. تنها کریستال پالاس در ۸۷ درصد دقایق از وینگبکها بهره گرفته است. در صورتی که فصل گذشته چهار تیم لوتون تاون، شفیلد یونایتد، ولورهمپتون و برنتفورد ترکیب ۳ دفاعه را به ۴ دفاعه ترجیح داده بودند. به تیمهای ۴ دفاعه برگردیم. به جز منسیتی، تیمهای استون ویلا، بورنموث و ایپسویچ تاون هستند که بیشترین عدم تقارن را در استفاده از فولبکها دارند.
در هر سه تیم، این فولبکهای چپ(دینیه، کرکز، لیف دیویس) هستند که بسیار جلوتر از فولبک سمت راست بازی و برای تیمشان موقعیت خلاق میکنند. دیویس بیشترین موقعیت را در جریان بازی برای ایپسویچ در فصل جاری خلق کرده، دینیه بیشترین ارسالها را در جریان بازی برای ویلا داشته و میلوش کرکز بیشتر از هر بازیکن دیگری در بورنموث پاس پروگرسیو دریافت کرده است.
در تصویر زیر، میزان استفاده همه تیمهای لیگ برتر از فولبک و وینگبک ها توسط ابر کامپیوتر اوپتا محاسبه شده است.
تقارن در استفاده
همچین تعجببرانگیز است که در تیمی مثل چلسی که بهطور میانگین در این فصل ۵۶٪ توپ را در اختیار داشته – ششمین در لیگ به لحاظ بیشترین میانگین مالکیت توپ – فولبکهای آنها کمترین فاصله از دروازه را نسبت به تمام تیمهای لیگ دارند! با این وجود، تصویر زیر نشان میدهد که سبک آنها در حین مالکیت شباهت زیادی به تیمهایی مانند تاتنهام، لیورپول و ویلا دارد. بهطورکلی میتوان الگویی مشابه از در استفاده از فولبک ها توسط تیمهای لیگبرتر یافت.
ویلا و اسپرز فولبکهای خود را در مناطق بالای زمین بازی میدهند، و اگرچه لیورپول سبک محتاط تری در عقب زمین دنبال میکند شروع حملات خود را از ۴۲ متری دروازه خودی آغاز میکند که ششمین آمار در لیگ است. نسبت به بقیه تیمها، چلسی عقبنشینی بیشتری دارد و همرده با تیم هایی نظیر ایپسویچ، لستر و ناتینگهام قرار میگیرد. آن ها سکانسهای تهاجمی خود را از ۳۹.۳ متری دروازه خودی شروع میکنند.
البته ذکر این نکته ضروریست که چلسی توانایی حفظ توپ بیشتری از تیمهای پایین جدولی دارد و توپ را در بین خطوط به گردش در میآورد. آنها به طور میانگین در هر سکانس تهاجمی ۱۴.۵ متر توپ را به جلو حرکت میدهند که سومین آمار لیگ است.
نتظارات از فولبکها به بالاترین سطح خود در تاریخ مستطیل سبز رسیده است. اغراق نیست که اگر بگوییم آنها یکی از مهمترین پستها در زمین مسابقه را بازی میکنند. هیچ فوتبالی نمیخواهد روزی کسی شبیه به گری نویل شود، اما قطعا دوست دارد شبیه به ترنت الکساندر آرنولد شود.
مهدی سهیلی فوتبال لب _ چند روز پیش بود که توماس توخل سرمربی انگلیس شد و موجی از انتقادات وحشتناک روانه فدارسیون فوتبال انگلیس شد. فوتبال لب در این مقاله بررسی میکند چرا این همه دشمنی حتی در ورزش بین این دو کشور وجود دارد.
جنگ جهانی اول و دوم شروع درگیری!
در جنگ جهانی اول بریتانیا آخرین کشوری بود که متفقین پیوست و حامی فرانسه شد. انگلیس یک قدرت دریایی بلامنازع به حساب میآمد و از طرفی آلمان مشغول احداث خط آهنی از برلین به بغداد ( پایتخت امپراطور عثمانی ) که در نهایت آنها را به خلیج فارس میرساند بود. همین موضوع یکی از علتهای دشمنی هر دو در جنگهای جهانی بود!
سنگین ترین شکست تاریخ مانشافت!
درست چند سال قبل از جنگ جهانی اول این دو تیم در یک بازی دوستانه به مصاف هم رفتند که انگلیس با نتیجه 9 بر 0 آلمان را شکست داد. نتیجه ای پس از ۱۱۴ سال همچنان سنگین ترین شکست تاریخ مانشافت به حساب میاد!
بازی سیاسی هیتلر و سلام نظامی!
در مِی ۱۹۳۸ این دو تیم یک بازی دوستانه در برلین برگزار کردند. حضور ۱۱۰ هزار نفر در استادیوم نشون میداد این مسابقه فراتر از یک بازی برای آلمان به حساب میآید! قبل از بازی به دستور وزارت امور خارجه بریتانیا، به بازیکنان دستور داده شد به بازیکنان حریف برای ادای احترام، سلام هیتلری بدهند! انگلیس بازی را ۶ بر ۳ پیروز شد اما این اصلا مهم نبود! چون در آن زمان همه به انگلیس میباختند ، چیزی که برای هیتلر مهم بود و با این بازی ثابت شد ، این بود که با وجود اشغال اتریش توسط آلمان، انگلیس موضعی در برابر آن ندارد.
در مقابل سیاست چمبرلین نخست وزیر وقت بریتانیا با وجود سلام نظامی جواب نداد و هيتلر با بالا گرفتن درگیری و جنگ لندن را بمباران کرد تا موج جدیدی از دشمنی و نفرت میان دو کشور به وجود بیاید.
دو جنگ جهانی و یک جام جهانی، شعار محبوب!
فینال 66 و چیزی که همچنان بین دو کشور باقی مانده بود؛ نفرت! انگلیس ها میخواستند انتقام بمباران و جام را با هم از آلمان بگیرند آن هم در ومبلی! بازی تا ۹۰ دقیقه با نتیجه ۲ بر ۲ مساوی بود و مانشافت بدش نمیآمد که بازی به پنالتی برود اما شوت بازیکن انگلیس و اشتباه کمک داور شوروی توفیق بهرامف انگلیس به گل سوم و در نهایت چهارم برسد و جام و جنگ را با هم ببرد!
چرا توخل، یک مربی انگلیسی نه؟!
آلن شیرر، ستاره سابق انگلستان، در انتقادی از فدراسیون سهشیرها گفته چرا همه کشور مربی بومی دارند ولی آنها باید مربی آلمانی بیاورند!
اما در پاسخ به این ستاره سابق باید گفت کدام مربی انگلیسی در حداقل دو دهه اخیر صاحب سبک بوده و توانسته در اروپا افتخار بیاورد؟! آخرین نفر جو فاگان بود که با لیورپول آن هم در 1984 توانست لیورپول را فاتح اروپا کند.
توخل سومین قربانی غیر خارجی؟!
اولین مربی خارجی انگلیس اریکسون بود که با انبوهی از جام ها در پرتغال و ایتالیا راهی انگلیس شد. اریکسون اما نتوانست طلسم 36 ساله را در 2002 بشکند و در یک چهارم مقابل برزیل شکست خورد . همین اتفاق در دو سال بعد در یورو نیز افتاد و اینبار پرتغال سد راه سه شیرها شد.
دومین مربی غیر انگلیسی ، فابیو کاپلو بود. این مربی ایتالیایی که تیمش با انبوه از ستاره هایی مث جرارد و لمپارد و رونی خسته بازی میکرد در نهایت در مهم ترین بازی یک هشتم یورو با نتیجه ۴ بر ۱ به آلمان دشمن دیرینه باختند تا انگلیس گردی کاپلو غیر از بیسکویت دایجستیو دستاوردی نداشته باشد.
کار سخت توخل برای پایان دادن به ناکامی ۵۷ ساله!
درست بعد از 1966 که سالی شیرین و رویایی انگلیس به حساب میومد ، و آنها با شکست دادن دشمن دیرینه قهرمان جهان شدند دیگر رنگ خوشی را ندیدند.
آنها در هر تورنمنتی تا وقتی خوب کار میکنند که به آلمان نخورند! زمانی که تازه به آلمان برخورد میکنند سر و کله بازیکنانی مثل ساوتگیت و استوارت پیرس پیدا میشود!
هر چه هست توخل با وجود انتقادات و مهم تر از همه اینکه او یک مانشافتی است کار سختی روی نیمکت سه شیرها دارد!
مهران قهرمانی، فوتبال لب –پیتر لیم، میلیاردر 71 ساله و یکی از ثروتمندترین افراد سنگاپور می باشد. او در سال 2014 مالکیت باشگاه والنسیا را به دست آورد. به علت نتایج و عملکرد ضعیف باشگاه در سالهای اخیر، بخش زیادی از هواداران در طول زمان علیه مالکیت او اعتراض کرده اند و خواستار خروج او از باشگاه هستند.
دستگیری زوج و ضبط گذرنامه ها
پلیس سنگاپور یک زوج هوادار والنسیا در ماه عسل خود که به این کشور سفر کرده بودند، به دلیل اعتراض به مالکیت پیتر لیم بازداشت کردند. مقامات سنگاپور گذرنامه های آنها را ضبط کرده و موقتا از خروجشان از کشور جلوگیری کردند؛ اما به زودی به اسپانیا باز خواهند گشت. زوجی با چسباندن برچسب اعتراضی “لیم باید برود” بر ورودی هتلی که متعلق به پیتر لیم بود، اعتراض خود را نشان دادند. مقامات محلی روز بعد از این اتفاق زوج معترض را بازداشت کردند.
واکنش مقامات سنگاپور
پلیس سنگاپور از پاسخ دادن به سوال اتلتیک درباره جزئیات بازداشت این زوج و اظهار نظر درباره پرونده این افراد خودداری کرده بود. با این وجود، پلیس تایید کرد که گزارشی درباره یک مرد 34 ساله و همسر 30 ساله اش دریافت شده و گذرنامه های آنها برای تحقیقات و بررسی های بیشتر ضبط شده است.
حل و فصل و بازگشت به اسپانیا
بر اساس بیانیه ای که از طرف این زوج منتشر شده، مقامات سنگاپور گذرنامه های آنها را برگردانده است و این دو نفر با اولین پرواز ممکن به والنسیا باز خواهند گشت. پلیس سنگاپور به تنها یک اخطار رسمی بسنده کرده و هیچ اتهامی علیه آنها مطرح نشده است.
واکنش عمومی و درخواست حفظ حریم شخصی
زوج اسپانیایی در بیانیه منتشر شده خود، از حمایت سفارت اسپانیا در سنگاپور و هیئت دولت والنسیا قدردانی کردند. همچنین در این بیانیه از افرادی که به دلایل شخصی باعث به تاخیر افتادن روند حل و فصل پرونده آنها شده بود، انتقاد کردند. خانواده برای بازگشت به آرامش و زندگی عادی، درخواست رعایت و حفظ حریم خصوصی را داشتند.
اعتراضات علیه لیم در والنسیا عادی شده است. هواداران بنرهای با مضمون “لیم برو به خانه” به طور مرتب در بازیهای لالیگا در ورزشگاه باشگاه، مستایا، نمایش میدهند.
باشگاه والنسیا در حال حاضر در رده 18 ام از 20 تیم حاضر در جدول لالیگا میباشد.