بایگانی برچسب: فوتبال لب

دانمارک و فرانسه این بار در جام جهانی

گروه D جام جهانی قطر با حضور فرانسه، تونس، استرالیا و دانمارک از متعادل‌ترین گروه‌های مسابقات می‌باشد که امروز درباره آن صحبت خواهیم کرد.

مهران فرهادی، فوتبال لب – در این بخش از سفرمان به گروه‌های مختلف جام جهانی ۲۰۲۲ قطر به گروه D مسابقات با حضور فرانسه، تونس، استرالیا و دانمارک می‌پردازیم.

اول از همه به سراغ کسپر هیولمن و دانمارک جذاب او خواهیم رفت. آن‌ها یکی از متعادل‌ترین و جذاب‌ترین تیم‌های جام جهانی پیش‌رو می‌باشند. وایکینگ‌ها معمولا با یکی از سه چینش ۴۲۳۱، ۳۴۳ و ۳۵۲ پا به مستطیل سبز می‌گذارند و در طول بازی به کرّات نحوه چینش خود را عوض می‌کنند.

برای مثال در بازی رفت لیگ ملت‌ها برابر فرانسه، دانمارک کار را با با ۳۴۳ آغاز کرد و با دفاع بسیار خوب در مناطق میانی میدان، ابتکار عمل را به دست گرفت اما در بازی برگشت با اضافه شدن دو تن از وینگر‌ها به صف بازیکنان میانی، هنگام از دست دادن مالکیت با سیستم ۴۱۴۱ دفاع می‌کرد.

 دانمارک می‌تواند در محوطه خودی دفاع کنند یا از بالا روی حریفی مانند فرانسه فشار بگذارد و یا با استفاده از انتقال‌ها به حریف ضربه بزند. احتمالا بزرگ‌ترین نقطه قوت آن‌ها همین انعطاف پذیری بی‌نظیرشان باشد که رفته رفته آن‌ها را تبدیل به یک تیم قدرتمند کرده است.

با وجود پرسنل خوب در همه نقاط زمین، اما این خط هافبک دانمارکی‌هاست که معمولا تفاوت را برایشان رقم می‌زند. از لحاظ دفاعی هویبیرگ و دلینی توانایی پرس از بالا و پیروزی در دوئل‌های میانه میدان را دارند و اریکسن که همان موتور محرک وایکینگ هاست وظیفه پخش توپ و موقعیت‌سازی را به عهده دارد و همین عامل است که این ۳ بازیکن را به کلید‌ی‌ترین بازیکنان هیولمن بدل کرده است.

تونس اما دیگر تیم این گروه است که به نظر نمی‌آید شانس چشم‌گیری برای صعود از این گروه داشته باشد. شاگردان جلال کدری که از ژانویه پارسال هدایت تونسی‌ها را به عهده گرفته جزء مسن‌ترین تیم‌های این جام محسوب می‌شوند.

اگر بخواهیم بخش معرفی سبک فوتبال آن‌ها را به یک کلمه خلاصه کنیم، آن کلمه دفاعی خواهد بود. طی ۷ بازی ابتدایی تونس زیر نظر کدری آن‌ها مقابل تیم‌هایی نظیر شیلی و ژاپن ۷ کلین‌شیت ثبت کردند.

تصویر زیر نحوه قرارگیری بازیکنان تونس طی دو دیدار پلی‌آف مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۲ قطر در برابر مالی را نشان می‌دهد و همانطور که واضح است شاگردان کدری گل نخوردن را اولویت ابتدایی خود قرار داده‌اند. طی دو بازی رفت و برگشت برابر مالی، تونس‌ها حتی اجازه خلق یک موقعیت مناسب گلزنی هم به مالی ندادند و راهی جام جهانی شدند.

نقطه ضعف آن‌ها نیز دقیقا دلیل این سبک بازی آن‌هاست. تونسی‌ها اگر ضعیف‌ترین تیم هجومی جام نباشند یکی از ضعیف‌ترین‌هاست و مشکلات بزرگی در خلق موقعیت‌ها دارند از همین‌رو به دفاع و پارک کردن اتوبوس مقابل دروازه خودی روی آورده‌اند تا در لحظات مناسب از شانس‌های کوچک نهایت بهره را ببرند.

از الیاس سخیری نیز می‌توان به عنوان کلیدی‌ترین بازیکن آن‌ها نام برد. هافبکی که نظام دفاعی تیم حول او برقرار می‌شود و در هنگام بازی‌سازی میان دو مدافع آمده و به مدافعان و دروازه‌بان تیم خود یاری می‌رساند.

استرالیا که برای پنجمین بار متوالی در جام جهانی حضور دارد، به نظر نمی‌رسد که قدرت سال‌های گذشته را داشته باشد و حذف زودهنگام‌آن‌ها از مسابقات قابل تصور است.

آن‌ها در میانه مسابقات مقدماتی ناگهان افت شدیدی داشتند و از ۷ مسابقه فقط یک برد کسب کردند. از همین جا بود که گراهام آرنولد دفاع ۴ نفره را کنار گذاشت و دفاع ۳ نفره را جایگزین آن کرد. او همچنین از فولبک‌ها خواست تا کمی فشرده بازی کنند و نزدیک‌تر به میانه زمین جایگیری کنند. او همچنین نقش یکی از دو بازی‌ساز اصلی را تغییر داد و با آرون موی در عقب زمین به کار ادامه داد.

همین تغییر‌ها باعث شد تا استرالیا خیلی زود از کوران مسابقات خارج نشود و با پیروزی برابر امارات و پرو در مسابقات پلی‌آف جواز حضور در جام جهانی ۲۰۲۲ قطر را کسب کند.

آور مابیل وینگر چپ استرالیایی‌ها نیز یکی از مهم‌ترین بازیکنان آن‌ها محسوب می‌شود و بخش زیادی از بار هجومی تیم بر عهده اوست. او حتی در خیلی از اوقات عقب‌تر آمده و در فرآیند بیلدآپ به هم‌تیمی‌های خود یاری می‌رساند.

فرانسه و دشام در حالی وارد قطر می‌شوند که لقب قهرمان جهان را یدک می‌کشند و طبق معمول انتظار‌ها از خروس‌ها بسیار بالاست.

دشام در جام قبلی با چینش ۴۲۳۱ غیرمتقارن تیمش را راهی تورنومنت کرد و عنوان قهرمانی را به دست آورد و پس از تغییرهای شکست خورده، او اعلام کرده که در قطر به همان سیستم پیردز ۲۰۱۸ بازخواهد گشت.

در طی این چهار سال فرانسوی‌ها معمولا با چینش ۳۴۱۲ راهی میدان مس‌شدند که آنتوان گریزمان به عنوان بازیکن پست ۱۰ پشت سر کیلیان امباپه و بنزما بازی می‌کرد. این سیستم استحکام دفاعی خوبی به خروس‌ها می‌داد اما در موقعیت‌های هجومی ضربه زیادی به خلاقیت این تیم وارد می‌کرد. آن‌ها معمولا با تعداد نفرات بالا از همان محوطه جریمه حریف پرس را آغاز می‌کردند و خط به خط به خوبی یکدیگر را پشتیبانی می‌کردند.

حالا دشام متقاعد شده تا به ترکیب برنده روسیه بازگردد و به همین دلیل جاناتان کلاوس از مارسی و لوکا دینیه از استون ویلا باوجود عملکرد‌های با کیفیت، به لیست ۲۵ نفره خروس‌ها دعوت نشدند. به نظر نمی‌آید دشام نیازی به این دست از فولبک‌ها داشته باشد.

قطعا کیلین امباپه مهاجمی که کی‌تواند بلای جان هر مدافعی باشد مهم‌ترین بازیکن دشام در این مسابقات است. او که به عنوان یک تینیجر موفق به گلزنی در فینال جام جهانی هم شده باید پاسخگوی انتظارات طرفداران باشد و عملمردهای نه‌چندان خوب یورو 2020 را جبران کند.

اما فرانسه با فرم خوبی پا به قطر نمی‌گذارد. از مصدومیت پوگبا، کانته و انکونکو که بگذریم فرانسوی‌ها در صورتی وارد این تورنومنت می‌شوند که در لیگ ملت‌ها از گروه خود صعود نکردند و نتایج ضعیفی در این بازی‌ها کسب کردند و همین آن‌ها را نگران کرده که شاید مانند تمام جام‌های جهانی اخیر، تیم قهرمان باز هم موفق به صعود از گروهش نشود.

مسی به دنبال پایانی خوش

در این بخش از سفرمان به گروه‌های مختلف جام جهانی ۲۰۲۲ قطر، سری به گروه C مسابقات با حضور آرژانتین، عربستان، لهستان و مکزیک خواهیم زد.

مهران فرهادی، فوتبال لب – گروه C جام جهانی ۲۰۲۲ قطر، از آن دست گروه‌هاست که هر چه طلب کنید در آن پیدا می‌شود. از آرژانتین آماده اسکالونی گرفته تا مکزیک که هنوز با اوچوآ در چهارچوب دروازه خود راهی تورنومنت‌ها می‌شود.

اصلا بگذارید از همین مکزیک کار این گروه را آغاز کنیم. شاگردان آقای جراردو مارتینو در طی مسابقات مقدماتی با چینش ۴۳۳ راهی میدان شدند. مورنو علاقه شدیدی به استفاده از وینگرهایی دارد که بیشتر در مناطق داخلی زمین سیر می‌کنند و فضای زیادی را برای فرارهای اورلپ فولبک‌ها آزاد می‌کنند، دارد. او همچنین حضور یک هافبک که بتواند از مناطق عمقی‌تر زمین بازی‌سازی کند و تمپو بازی را دست بگیرد را، برای تیم‌های خود الزامی می‌داند.

نمودار زیر مکزیک را با دیگر تیم‌های آمریکای شمالی در متریک‌های مختلف مقایسه می‌کند. همامطور که مشخص است مکزیکی‌ها نیز مانند اکوادور و ولز، دیگر تیم‌هایی که تا به حال در این جام به آن‌ها پرداخته‌ایم سرعت و مستقیم بودن در حملات را سرلوحه کار خود قرار داده‌اند.

آن‌ها همچنین بهترین تیم این قاره در حفظ مالکیت توپ در زمین تیم مقابل(Field tilt) می‌باشند، قابلیتی که در بازی‌های بزرگ و یا مسابقاتی که آن‌ها نتیجه دلخواهشان را کسب کرده‌اند می‌تواند در کنترل توپ و میدان کمک شایانی به آن‌ها بکند.

اما در بخش ضعف‌ها، شاید بزرگ‌ترین مشکل مکزیک طی جام جهانی پیش‌رو سن بالای بازیکنان آن‌ها و عدم آمادگی‌شان برای مبارزه در این سطح می‌باشد. مکزیکی‌ها در جام جهانی گذشته دومین تیم پیر جام بودند و الان هم با میانگین سنی ۲۸.۵ از مسن‌ترین تیم‌های جام شمار می‌روند.

مشکل دیگر مکزیکی‌ها نبود بی‌رحمی و تمام‌کنندگی مناسب در مقابل دروازه‌ است. آن‌ها در کل مسابقات مقدماتی فقط ۱۷ گل به ثمر رساندند و رائول خیمنز با ۳ گل بهترین گلزن آن‌ها بود که او هم هر ۳ گل را از روی نقطه پنالتی به ثمر رساند.

از همه این‌ها که بگذریم، به بحث بازیکنان کلیدی آقای مارتینو می‌رسیم. گیلرمو اوچوآ دروازه‌بان پا به سن گذاشته مکزیکی‌ها باز هم مهم‌ترین مهره مکزیک در این شناخته می‌شود. دروازه‌بانی که طی مسابقات قبلی با وجود حذف زودهنگام بیشترین تعداد سیو مسابقات را داشت، حالا باز هم انتظار می‌رود امید اصلی آن‌ها برای راه‌یابی به دور بعد جام جهانی قطر باشد.

تیم بعدی، عربستان هروه رنارد خواهد بود. رنارد که پس از قهرمانی آفریقا با دو تیم زامبیا و ساحل عاج، از سال ۲۰۱۹ هدایت عربستان را به عهده گرفته. رنارد تیم بسیار آماده‌ای را روانه مسابقات کرده و امید‌های زیادی برای صعود به مرحله بعدی دارد.

به طور معمول رنارد چینش ۴۲۳۱ رو به باقی سیستم‌ها ارجحیت داده و به دنبال این است که با متمایل‌تر کردن وینگر‌ها به نیم‌فضاها موقعیت مناسب برای اورلپ فولبک ها را انجام دهد. همچنین او علاقه خاصی به سوییچ کردن‌های پی‌درپی بازی توسط مدافعان وسط خود را دارد و به بازیکنان دستور می‌دهد تا با ایجاد مثلث‌های متعدد در مناطق عرضی و ایجاد گزینه‌های پاس به دروازه‌ حریفان نزدیک شوند.

به طور کلی آن‌ها علاقه زیادی به بازی‌سازی از عقب زمین دارند اما به محض اینکه کمی کیفیت پرس حریف بالا رود، توپ را مستقیما به مهاجم نوک خود می‌رسانند. طبق گراف زیر آن‌ها علاقه زیادی به استفاده از سرعت و غافلگیری در یک سوم نهایی ندارند و در تلاشند تا با صبر و حوصله زیاد قدم به قدم به ایجاد موقعیت گلزنی نزدیک‌تر شوند.

و برای حرف آخر راجع به عربستان، سالم الدوساری وینگر چپ ۳۱ ساله سعودی‌ها قطعا کلیدی‌ترین بازیکن آن‌ها شمرده می‌شود. دوساری طی مسابقات مقدماتی ۷ گل با ثمر رساند و در جام جهانی گذشته نیز با گلزنی در برابر مصر تنها برد مسابقات برای عربستان را به ارمغان آورد.

لهستان از دسته تیم‌های این جام است که انجام هرگونه پیش‌بینی درباره سرنوشت آن‌ها کاری دشوار تلقی می‌شود. هنوز حتی یک سال هم از انتصاب میچینویکز به عنوان سرمربی آن‌ها نگذشته و نتایج‌شان طی این بازه ۹ ماهه، جایی برای پیش‌بینی نگذاشته است.

طی ۸ بازی تحت هدایت میچینویکز، در ۷ بازی آن‌ها مقدار کمتری از مالکیت توپ را در اختیار داشتند و موفق به کسب سه پیروزی، دو مساوی و سه شکست شدند. از لحاظ پرسنل هجومی، با حضور امثال لواندوفسکی، زیلینسکی و میلیک، شاید لهستانی‌ها به هیچ چیز دیگری نیاز نداشته باشند. آن‌ها معمولا تلاش می‌کنند تا بازی مستقیم، پرس توپ‌های دوم حریفان و سانتر‌های متعدد برای حریفان خطرآفرین باشند.

در طی بازی‌های مقدماتی آن‌ها تیم اول مسابقات از لحاظ خلق موقلیت گلزنی از روی ارسال‌ها و به ثمر رساندن آن‌ها بودند‌.

در طرف دیگر، قطعا لواندوفکسی مهم‌ترین بازیکن لهستانی‌هاست. مهاجمی باهوش و با میل وحشتناک به گلزنی که لرزه به اندام هر حریفی می‌انداز همان چیزی‌ست که تیم‌هایی مانند لهستان برای صعود به مراحل بالاتر به آن نیاز دارند.

اما برسیم به آرژانتین جذاب اسکالونی. مردی که پس از سال‌ها هویت را به فوتبال آلبی سلسته برگردانده است. اسکالونی پس از سال‌ها توازن را در تیم ملی آرژانتین برقرار کرده. مسئله‌ای که شاید مشکل اصلی آن‌ها طی دو دهه گذشته تلقی شود.

تا قبل ورود اسکالونی شاید این مسی بود که بخش عظیمی از بار تیم ملی آرژانتین را بر روی دوش خود احساس می‌کرد اما حالا به‌نظر می‌آید اسکالونی توانسته تا به خوبی از مسی در راستای تاکتیک‌ها و صلاحیت تیمش بازی بگیرد.

آرژانتین تحت نظر اسکالونی معمولا با یکی از دو سیستم ۴۲۳۱ یا ۴۳۳ وارد میدان می‌شود و حساب ویژه‌ای روی انتقال‌های مثبت و منفی باز می‌کند. معمولا اسکالونی پلن‌های متنوعی را برای بیلدآپ کردن در نظر دارد و با وجود امیلیانو مارتینز، لیساندرو مارتینز، کریستین رومرو و هافبک‌هایی مانند رودریگو دی‌پائول و انزو فرناندز به‌نظر نمی‌رسد مشکلی در فاز اول بیلدآپ و مقابله با پرس حریفان برای اسکالونی وجود داشته باشد.

اسکالونی همچنین انعطاف تاکتیکی خوبی از خود نشان داده. برای مثال او در فینال کوپاآمه‌ریکا با توجه به شرایط حاکم، به خوبی همه چیز را تغییر داد و با چینش ۴۴۲ تیمش را راهی وارد میدان کرد و با چیدن یک میدبلاک در میانه زمین به خوبی توانست بازی را در طول ۹۰ دقیقه کنترل کند.

و قطعا لیونل مسی مهم‌ترین قطعه این پازل اسکالونی می‌باشد. مسی نه تنها تاثیر فوق‌العاده‌ای در گل‌های تیم آرژانتین دارد، بلکه در مراحل انتقال توپ نیز نقش مهمی دارد و توپ‌پخش‌کن اصلی آلبی سلسته نیز محسوب می‌شود و جدای از همه این‌ها او کاپیتان و الگوی سایر بازیکنان آلبی سلسته می‌باشد و اساسی‌ترین مهره اسکالونی در هر بعدی محسوب می‌شود.


BORING England in a BORING Group

انگلیسی ناآماده، امریکا جوان و ولز متحول شده در گروه دوم جام جهانی قطر جدال نسبتا نزدیکی را برای صعود به دور بعدی این جام خواهند داشت.

مهران فرهادی، فوتبال لب – گروه B جام جهانی ۲۰۲۲ قطر با حضور انگلستان، امریکا و ولز دومین گروهی‌ست که نگاهی به شرایط تیم‌های حاضر در آن خواهیم داشت.

اول از همه با تیم حاضر از سید ۳ این گروه یعنی امریکا شروع می‌کنیم. امریکایی‌ها که از اواخر سال ۲۰۱۸ تا کنون پروژه جدیدی را با گرگ بلهارتر سرمربی خود آغاز کرده‌اند حالا پس از یک دوره غیبت، آن‌ها دوباره موفق به حضور در بزرگ‌ترین رویداد فوتبالی جهان شده‌اند‌.

در کوران این مسابقات با تیمی کاملا متفاوت نسبت به امریکا تیم شکست خورده در مقدماتی جام‌ جهانی ۲۰۱۸ روبه‌رو هستیم. آن‌ها با میانگین سنی ۲۴.۲ سال جوان‌ترین تیم این تورنومنت محسوب می‌شوند. گرگ برهالتر که سردمدار این انقلاب امریکایی‌ها محسوب می‌شود معمولا تیمش را با چینش ۴۳۳ به میدان می‌فرستد و از دو وینگر خود یعنی کریستین پولیسیچ و برندون آرونسون می‌خواهد که آزادانه بازی‌ کنند و برای دریافت پاس بین مناطق بالا و پایین زمین دائما در حال حرکت باشد.

همین امر ساختار تیمی آن‌ها را بسیار شناور می‌سازد و در خیلی از مواقع باعث آزادسازی یکی از فولبک‌ها یا هافبک‌های تیم برای انجام فرار های آندرلپ یا اورلپ می‌شود و با قرار دادن یکی از بازیکنان وسط زمین به جای فولبک‌ها احتمال وقوع ضدحمله را کاهش می‌دهد.

به طور کلی امریکایی‌ها هنگام مالکیت تیم بسیار صبوری هستند و تا حد امکان از انجام حرکات انفجاری خودداری می‌کنند. آن‌ها تلاش می‌کنند تا با پاس‌های عرضی و کوتاه آرام آرام فاصله‌هایی را میان خطوط حریف ایجاد کنند و سپس با قرارگیری یکی از بازیکنان در فضاهای ایجاد شده حریف را غافلگیر کنند.

برای مثال تصویر زیر پاس مپ یکی از گل‌های امریکا در برد سه بر صفر در برابر مراکش می‌باشد که به خوبی صحت مطالب بالا را تایید می‌کند.

در هنگام دفاع کردن نیز برهالتر پرس کردن را اولویت اصلی خود قرار داده اما ضعف‌های زیادی در اکوسیستم پرس امریکایی‌ها مشاهده می‌شود. در هنگام پرس، پولیسیچ و آرونسون معمولا وظیفه اعمال فشار روی دو مدافع وسط را دارند و دو مدافع کناری نیز برای حمایت از آن‌ها بالا می‌شکند و همین فضای زیادی را پشت خط پرس آن‌ها ایجاد می‌کند.

از همین‌رو دروازه‌بانی مانند موسلرا، به راحتی می‌تواند با یک پاس ۶ بازیکن امریکا را از صحنه بازی محو کند و آغازگر ضدحمله‌های تیمش باشد.

و به طور قطع می‌توان از پولیسیچ و آرونسون به عنوان کلیدی‌ترین بازیکن امریکایی‌ها نام برد زیرا که بار هجومی زیادی بر دوش این دو بازیکن سپرده شده و به نظر می‌آید برهالتر تلاش می‌کند تا مشکل نبود یک مهاجم نوک مناسب را با اینگونه بازی گرفتن از این دو بازیکن جبران کند.

پس از اخراج رایان گیگز، اسطوره سال‌های دور منچستریونایتد از سمت مربیگری تیم ملی ولز، کمتر کسی بود که فکر می‌کرد ولز انقدر سریع بتواند اوضاع را جمع و جور کند ولی راب پیج این کار سخت را انجام داد و حالا ولز دوباره به جام‌جهانی بازگشته است.

در تیم ملی ولز، بازی‌ها بیشتر از اینکه تحت تاثیر تاکتیک‌ها قرار داشته باشند، به کیفیت و نبوغ فردی بازیکنان وابسته هستند. برای مثال آن‌ها علاقه چندانی به بازی‌سازی از عقب زمین و یا حفظ توپ ندارند و تکیه اصلی آن‌ها بر خلاقیت بازیکنان در هنگام ضدحملات می‌باشد.

طبق گراف زیر ولزی‌ها تلاش چندانی برای ارسال پاس‌های متوالی و حفظ و گردش توپ ندارند و در اکثر حملات سرعت را چاشنی کار قرار می‌دهند و همین باعث غیرقابل پیش‌بینی بودن حرکات آن‌ها می‌شود و وجود بازیکنانی مانند دنیل جیمز، برنان جانسون، گلیفر مور و البته گرت بیل، ضدحملات ولز از جذاب‌ترین نکات این گروه محسوب می‌شود.

پیج به قدری روی ضدحملات حساب باز کرده که حتی حاضر شده هنگام ضربات ایستگاهی حریف نفرات کمتری را در محوطه جریمه خودی داشته باشد و حداقل ۳ بازیکن را برای ضربه زدن به زدن به حریف در موقعیت‌های مناسب قرار می‌دهد.

و گرت بیل ۳۳ ساله قطعا امید اول و آخر ولزی‌ها برای درخشش در جام جهانی پس از ۶۸ سال می‌باشد. با وجود اینکه در مسابقات مقدماتی بیل دقایقی کمی را در میدان حاضر بود اما باز هم با ۵ گل و ۴ پاس گل تاثیرگذارترین بازیکن ولز طی این رقابت‌ها بود.

انگلیسی جذاب با مربی‌ای حوصله‌سربر شاید بهترین تعریف برای حال و احوال این روز‌های سه‌شیر ها باشد. اگر اسکواد انگلستان کامل‌ترین و بی‌نقص‌ترین اسکواد حال حاضر فوتبال جهان نباشد قطعا از بهترین‌هاست اما با این وجود هم ساوتگیت تماشای مسابقات انگلیس را برای هواداران سخت کرده.

ساوتگیت معمولا بازی‌ها را به دو فاز تقسیم می‌کند. فاز اول زمانی که تیمش مالک توپ است و فاز دوم هنگامی که اختیار توپ در دست رقابا قرار دارد. او معمولا از بازیکنان خود می‌خواهد تا با حوصله توپ را در سراسر میدان بچرخانند و زمان مناسب برای انتقال توپ به بخش بعدی حملات را انتخاب کنند. شاید این رویه در بسیاری از مواقع انگلستان را تیمی تکراری و بدون برنامه نشان دهد اما همین‌ها بود که انگلستان را در طی دو تورنومنت قبلی به نیمه‌نهایی و فینال رساند.

همانطور که در گراف‌های زیر مشخص شده، مهاجمان انگلیس نقش زیادی در بازی تیم هنگام مالکیت ندارند و توپ بیشتر میان بازیکنان عقب زمین می‌چرخد و پرسنل جلوی زمین باید با حرکات بدون توپ، فضا برای فرار خود یا سایر بازیکنان را فراهم کنند تا لحظه بزرگ مدنظر ساوتگیت فرا برسد.

اما مسئله‌ای که بخش اعظمی از موقعیت‌های انگلیس را طی دوران هدایت ساوتگیت ایجاد می‌کند ضربات ایستگاهی است. شاید این تنها بخش بازی آن‌ها باشد که بتواند در بخش هجومی تفاوت را برایشان رقم بزند. در طی جام جهانی ۲۰۱۸، نه گل از دوازده گل انگلیسی‌ها از روی ست‌پیس‌ها به ثمر رسید و در یورو ۲۰۲۰ هم با وجود زدن فقط یک گل از این ضربات، آن‌ها خطرناک‌ترین تیم تورنومنت از این لحاظ بودند.

بازیکنان کلیدی؟؟ قطعا دکلن رایس و هری کین دو مهره‌ای هستند که تا به حال شغل ساوتگیت را برای او حفظ کردند. هری کین به دلیل شم گلزنی بالا، خلاقیت فردی و فضاسازی‌های کلاس جهانی و دکلن رایسی که یک تنه به خوبی کمربند خط میانی سه‌شیر ها را بسته است و برنده بلامنازع جنگ‌های میانه میدان است.

هلند غیرقابل پیش‌بینی در گروهی ناشناخته

در این سری از مقاله‌ها به معرفی و تحلیل گروه‌های جام جهانی 2022 قطر می‌پردازیم و شرایط هر تیم را بررسی می‌کنیم. در اولین گام، به گروه اول این مسابقات سفری خواهیم داشت جایی که هلند در کنار سنگال شانس اصلی صعود محسوب می‌شود.

مهران فرهادی، فوتبال لب – باوجود حضور هلند متحول شده لویی فن‌خال و سنگالی که روز‌های خوبی رو با بازیکن سابق خود به عنوان سرمربی طی می‌کند در کنار قطر میزبان کسی نگاه ویژه‌ای به این گروه از مسابقات ندارد.

هلند که به عنوان شانس اول صعود از این گروه شناخته می‌شه دوران نسبتا خوبی رو پشت سر می‌گذارد. هلندی‌ها طی ۱۰ بازی برای رسیدن به بزرگ‌ترین رویداد فوتبالی جهان با ۷ برد، دو مساوی و تنها یک باخت صعود بسیار راحتی رو به جام جهانی ۲۰۲۲ قطر داشتند.

اما هلندی‌ها تحت نظر فن‌خال چگونه بازی می‌کنند؟

تیم فن‌خال فرق چندان زیادی با باقی هلند هایی که تو ادوار مختلف این جام دیدیم نداره. علاقه زیاد به پرس از بالا حریفان، فوتبال شناور همراه با چرخش‌های بسیار میان بازیکنان و وابستگی بسیار به مالکیت توپ از ویژگی‌های ملموس این ورژن هلند هستند. پس از جایگزینی دی‌بوئر در ماه آگوست سال ۲۰۲۱، فن‌خال ابتدا تلاش داشت تا با سیستم ۴۳۳ همین مطالبات را از بازیکنان خویش داشته باشد اما کمبود یک هافبک با ویژگی‌های دفاعی و عدم هماهنگی مهره‌های دفاعی در سیستم ۴ دفاعه، باعث شد تا پیرمرد هلندی به سیستم ۳۴۲۱ روی بیاورد.

در زمان‌هایی که لاله‌های نارنجی مالکیت توپ را در اختیار دارند، معمولا فرنکی دیونگ کمی عقب آمده و به صف مدافعان تیم اضافه می‌شود تا بتواند ارتباط لازم میان خطوط تیم را یرقرار کند. کاری که شاید هیچکس بهتر از او قادر به انجام دادن آن نباشد.

در فاز دوم با بالا بازی کردن دو وینگ‌بک تیم، هلندی‌ها برتری عددی قابل توجهی در میانه میدان نسبت به حریف پیدا می‌کنند و معمولا تلاش دارند تا با ایجاد Overload در سمتی از زمین و ایزوله نگه داشتن سمت مقابل، شرایط را برای سوییچ بازی و فرار های وینگ‌بک سمت مقابل مهیا کنند.

در خارج از مالکیت هلندی‌ها به طرز وحشتناکی بالا بازی می‌کنند و فرآیند دفاع را از همان جلو آغاز می‌کنند. به طور میانگین هلند یکی از بالاترین محل قرارگیری خطوط را در میان تیم‌های حاضر در جام جهانی دارد و همین می‌تواند تبدیل به کابوس مدافعان تیم‌های دیگر این جام بشود.

بازیکن کلیدی؟ قطعا می‌توان از فرنگی دی‌یونگ هافبک ۲۵ ساله بارسلونا به عنوان مهم‌ترین بازیکن هلند ورژن فن‌خال نام برد. دیونگ که هم نقش بزرگی در روند بازی‌سازی تیمش دارد و هم در هنگام حملات می‌تواند با یک پاس خط‌شکن هر دفاعی را بهم بریزد قطعا نقش ویژه‌ای در برنامه های لویی فن‌خال برای جام‌جهانی پیش‌رو دارد.

اکوادور اما تیم دیگر این گروه می‌باشد که با جوان‌ترین اسکواد بین تیم‌های آمریکای جنوبی پای به این جام می‌گذارد. برخلاف تصورات، گوستاوو آلوارو سرمربی آن‌ها علاقه زیادی به انجام با حوصله مراحل بیلدآپ و بازی‌سازی از عقب دارد و معمولا بخش عمده این وظیفه را به الکساندر دومینگز سنگربان خود و تیرو هینکاپه مدافع ۲۰ ساله باشگاه بایرلورکوزن واگذار می‌کند.

اما خب باتوجه به قدرت کمتر آن‌ها نسبت به دیگر تیم‌های گروه انتظار می‌رود تا آلوارو شیوه بسیار محتاطانه‌تری را برای این مسابقات برگزیند. درست مانند بازی‌هایی که در برابر برزیل و آرژانتین انجام دادند، این احتمال وجود دارد که اکواردوری‌ها با سیستم ۴۳۳ حریف را پرس کنند و در هنگام چینش بلاک خود در وسط زمین از چینش ۴۴۲ استفاده کنند.

در هنگام مالکیت آن‌ها علاقه چندانی به بازی‌گردانی و کنترل بازی ندارند و معمولا با کمترین ضرب ممکن و سرعت و تمپو بالا به دروازه حریف نزدیک می‌شود. طبق نمودار زیر آن‌ها حتی از برزیل و آرژانتین نیز با سرعت بیشتری برای رسیدن به دروازه رقبا تلاش می‌کنند.

اما مهم‌تر از همه این‌ها، قدرت اکوادوری‌ها در ضربات ایستگاهی می‌باشد‌. در حین مسابقات مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۲ قطر، آن‌ها بیشترین شوت، بیشترین امید گل و بیشترین گل را میان تیم‌های آمریکای جنوبی از روی ضربات ایستگاهی داشتند و هیچ تیمی از این لحاظ حتی نزدیک شاگردان گوستاوو آلوارو هم نبودند.

همینطور می‌توان از مویسز کایسدو هافبک میانی ۲۱ ساله برایتون که توجه باشگاه‌های مانند منچستریونایتد را نیز به خود جلب کرده به عنوان کلیدی‌ترین بازیکن آن‌ها نام برد زیرا که کایسدو نقش بزرگی در بازی اکوادور در خارج و هنگام مالکیت دارد و محور اصلی تیم آلوارو محسوب می‌شود.

قطر میزبان نیز در کنار سنگال شانس نسبتا برابری برای صعود از گروه A مسابقات دارد. آن‌ها که به عنوان تیم میزبان و قهرمان آسیا پا به میدان بزرگ جام‌جهانی می‌گذارند امید دارند تا تحت هدایت فلیکس سانچز باز بتوانند یک تورنومنت رویایی دیگر را پشت سر بگذارند.

سانچز معمولا قطری ها را با سیستم ۳۵۲ به میدان می‌فرستد البته که چینش ۴۳۳ نیز به کرّات توسط این مربی اسپانیایی مورد استفاده قرار گرفته.


باوجود اینکه قطری ها در چیدن بلاک‌های دفاعی در میانه زمین تبهر دارند اما مشکل پرس کردن آن‌ها یکی از بزرگ‌ترین مشکلات نماینده میزبان این جام محسوب می‌شود. درطی مرحله نیمه‌نهائی مسابقات گلدکاپ در برابر آمریکا و یا دیدار در برابر ژاپن در فینال جام ملت‌های آسیا، شاگردان دیاز فقط در هنگام ضربات ایستگاهی حریف یا هنگامی که توپ در کناره‌های زمین قرار دارد کمی بالاتر رفته و به طور معمول جانب احتیاط را حفظ می‌کنند.

قطر برنامه‌ریزی دقیقی برای حضور در این جام داشته و الان حدود ۶ ماه از شروع کمپ تمرینی آن‌ها جهت آمادگی برای این بزرگ‌ترین رویداد تاریخ این کشور می‌گذرد. در طی این ماه‌ها قطری‌ها در تورنومنت‌های مختلفی مانند گلدکاپ، عرب کاپ و کوپا آمریکا شرکت کردند و نگاه ویژه‌ای به مسابقات پیش‌رو داشته‌اند.

در هنگام مالکیت آن‌ها درست مانند تیمی که توسط یک اسپانیایی هدایت می‌شود بازی می‌کنند. قطری‌ها اراده ویژه‌ای دارند تا قواعد بازی‌سازی را در هر سه یک سوم زمین فوتبال رعایت کنند و با استفاده از سوییچ‌های مداوم و ناگهانی، پاس‌های خط‌شکن و صبر و حوصله بالا هنگام در اختیار داشتن توپ فوتبال خود را به حریفان دیکته کنند.

موئز علی و اکرم عفیف دو تن از کلیدی‌ترین بازیکنان قطر در جام جهانی پیش‌رو می‌باشند. دو بازیکنی که نقش پررنگی در قهرمانی قطر در جتم ملت‌های آسیا داشتند حالا به عنوان امید های اصلی نماینده کشور میزبان شناخته می‌شوند.

سنگال و آلیسو سیسه که به عنوان قهرمان آفریقا پا به این مسابقات می‌گذارند امید اول قاره سیاه در این تورنومنت محسوب می‌شوند. سیسه معمولا شاگردان خود را با چینش ۴۳۳ راهی مستطیل سبز می‌کند و به بازیکنان میانی دستور می‌دهد تا فشردگی زمین را به گونه‌ای حفظ کنند که هم محفظه‌های نفوذ بسته باشد و هم دو فولبک تیم بتوانند در رفت و آمد دائم باشند و با حضور سادیو مانه و اسماعیلا سار در کنار دو مدافع کناری، سنگال تیم بسیار خطرناکی در کناره‌های زمین نشان داده.

برای مثال تصویر زیر نشان می‌دهد که دو وینگر سنگال مایل به وسط و نیم‌فضا‌ها بازی می‌کنند و دو مدافع کناری وظیفه تامین عرض زمین را به عهده دارند. در فاز ابتدایی بیلدآپ معمولا هافبک‌های آن‌ها به مدافعان نزدیک‌تر شده و دو مدافع کناری بالا می‌کشند.

اما با همه این‌ها، نبوغ سیسه در هنگامی که تیمش مالکیت توپ را در اختیار ندارد مشخص می‌شود. آن‌ها در طی ۷۷ مسابقه تحت هدایت کاپیتان سابق تیم ملی سنگال تنها ۵1 گل دریافت کرده‌اند و ساختار دفاعی مستحکمی را تشکیل داده‌اند. سنگالی‌ها معمولا علاقه به پرس کردن حریف از بالا دارند و این کار را به خوبی انجام می‌دهند.

آن‌ها معمولا با سیستم ۴۳۳ شروع به پرس حریف می‌کنند و در صورت شکستن خط اول پرس، سریعا با چینش ۴۴۲ یک میدبلاک تشکیل می‌دهند و فشردگی طولی و عرضی را به گونه‌ای رعایت می‌کنند که مدافعان حریف به سختی گزینه‌ای برای ارسال پاس پیدا کنند.

و قطعا از سادیو مانه، وینگر بایرن مونیخ و کاپیتان شیر‌ها می‌توان به عنوان کلیدی‌ترین بازیکن سنگال آلیو سیسه نام برد. سنگالی که با وجود هم‌گروهی با هلند و قطر میزبان، انتظار می‌رود تا با بتواند با کامل‌ترین اسکواد قاره آفریقا، به عنوان قهرمان و تیم اول این قاره راهی مراحل حذفی مسابقات شود.

ترابیان: کیروش باید به ما پول بدهد نه ما/ آقایان به رفتن آبرویمان فکر نمی‌کنند

ترابیان سرپرست سابق تیم ملی گفت: در قضیه بازگشت کیروش به تیم ملی، این ما نیستیم که باید به او پول بدهیم. اوست که باید بداند او را به جام جهانی برده‌ایم و باید به ما پول بدهد.

نوید خیرخواه، فوتبال لب – عباس ترابیان، سرپرست سابق تیم ملی ایران در مصاحبه‌ای که با خبرنگار فوتبال لب داشت، درباره بازگشت مهدی تاج به سمت ریاست فدراسیون فوتبال اظهار داشت: ببینید هر اتفاقی افتاده با نظر و تاییدیه هئیت بدوی بوده و الان هم می‌گویند که اتهاماتی که به ایشان وارد بوده در تاریخ ۶ شهریور به دست فدراسیون و هیئت بدوی رسیده شده.

ترابیان گفت: ۸ شهریور هم تاریخ انتخابات بوده و هیئت بدوی هم هیچ تصمیمی نگرفته است. این‌ها مسائلی هست که باید به آن‌ها پرداخته شود. الان که همه در این ارتباط دارند اقدام می‌کنند تا ایشان را برکنار کنند، اصلا فکر این را نمی‌کنند که فوتبال ایران تعلیق خواهد شد؛ اصلا به این فکر نمی‌کنند که تیم ملی نخواهد توانست که به جام جهانی برود؛ اصلا به از دست رفتن آبرویمان در سراسر دنیا فکر نمی‌کنند.

او همچنین افزود: در واقع در این مواقع کمی عقلانی با قضیه برخورد نمی‌کنیم و موجب یک ضرر بسیار بزرگ و غیرقابل تصور در فوتبال می‌شویم. بنابراین من معتقد هستم که باید بسیار زودتر این اقدام‌ها صورت می‌گرفت. الان و وقتی که انتخابات برگزار شده و نماینده AFC نیز در مراسم حضور داشته و آن را تایید کرده، دیگر فایده‌ای نخواهد داشت.

من اصلا کاری به این که آیا این اتهامات به آقای تاج وارد هست یا نیست یا اینکه آیا آقای تاج مقصر هست یا نیست ندارم چون که نه تجربه این کار را دارم و نه علمش را ولی فکر می‌کنم که ما باید ببینیم تبعات این کار چه خواهد بود. الان که همه می‌گویند تاج و سیستم تاج باید بروند، بعدش چه خواهد شد؟ بعدش چه پاسخی برای فیفا داریم؟ فیفا الان این انتخابات را به عنوان یک انتخابات قابل قبول پذیرفته و AFC درباره آن نظر داده است‌. بعد از آن چه می‌خواهید بکنید؟

سرپرست سابق تیم ملی در رابطه با حق قانونی کامرانی فر برای لغو انتخابات عنوان داشت: نمی‌دانم. بالاخره چون برگزارکننده هستند می‌توانند این کار را بکنند. بالاخره مجمع را باید خود فدراسیون و دبیر کل برگزار بکند. چون به اصطلاح ایشون نفری هست که باید این مجمع را برگزار بکند ممکن است این حق را داشته باشد. اما ایشون با چه کسانی چه مشورت‌هایی کرده و چه‌ کار کرده را کسی حرفی راجع بهش نمی‌زند و اصلا معلوم نیست چه اتفاقی افتاده و به چه شکلی بوده. در هر حال این انتخابات یک سری مسائل و علامت سوال‌هایی داخلش هست.

وی در ادامه گفت: حتی آن نفر قبلی هم به نوعی مهندسی کرده بود برای این انتخابات تا مثلا نفرات و کاپیتان‌هارو عوض کند تا نفراتی که می‌دانند به خودشان رای خواهند داد را روی کار بیارند. همه‌ی این کارها را انجام می‌دهند متاسفانه ولی در هر حال، الان نتیجه مشخص است. الان فرمان تیم ملی و فرمان فدراسیون خواه ناخواه دست اقای تاج هست. غلط است اگر بخواهیم با کله او را زمین بزنیم. شما نمی‌توانید سریعا بیایید انتخابات برگزار کنید. به نظر من به محض اینکه بخواهید مجوز بگیرید فیفا اکشن خواهد گرفت.

ترابیان درباره‌ رسیدن اطلاعات به دست کمیته بدوی و لغو انتخابات تاکید کرد: قطعا باید رسیده باشد. وقتی به فدراسیون می‌رسد یعنی به اشخاص دیگر که درگیر انتخابات هستند هم رسیده. خیر؛ اصلا نمی‌توانند این کار را بکنند. اگر این کار را انجام دهند فیفا فوتبال ما را تعلیق می‌کند.

عباس ترابیان در جام جهانی در مورد استراتژی تاج برای بازگرداندن کیروش عنوان کرد: خواستند آس رو کنند. بالاخره این یک نوع آس رو کردن هست تا بیایند از طریق کیروش به اصطلاح جریان دیدگاه‌های رسانه‌ای را برانگیخته کند. حالا هر چه که بود نوعی استراتژی است که جواب داد.

سرپرست پیشین تیم ملی که در برهه‌ای در مذاکراتی جدی با هروه رنار برای هدایت تیم ملی بود، درمورد برکناری اسکوچیچ هم این‌گونه نظر داد: کاملا غلط است. اسکوچیچ الان ساختار تیم را بسته. ۷۴ روز مانده به جام جهانی و با ۷۴ روز فرگوسن هم نمی‌تواند این ساختار را دوباره تغییر دهد یا دوباره بازی‌های باشگاهی را ببیند و یا بازیکن جابجا کند و مشخص کند که من با چه سیستمی می‌خواهم بازی کنم و مشکلات دیگر که با آن دست و پنجه نرم کند.
۲ روز دیگر قرار است در اتریش بازی کنند، آنجا با چه سیستمی میخواهند بازی کنند؟ یعنی چه؟ من نمی‌دانم چقدر احساسی با قضایا برخورد می‌کنند. این برخورد به نظر من احساسی هست.

ترابیان درمورد بازگشت کیروش به تیم ملی تصریح کرد: از آن طرف اشتباهات پشت سر اشتباهات در حال رخ دادن هستند. الان کیروش را آوردند. کیروش یک مربی‌ست که در دو کشور کلمبیا و مصر نتوانسته موفق شود و نوار رزومه صعود او به جام جهانی با تیم‌های مختلف پاره شده. به نظر من، الان اگر ایشان صادقانه بخواهند صحبت کنند، می‌گویند که باید یه مبلغی را به شما بدهم که بیایم روی نیمکت شما در جام‌جهانی باشم. نه اینکه ما به او پولی بدهیم.

ترابیان در ادامه خاطرنشان کرد: الان من نگران این هستم که باز اشتباهی رخ دهد و یک قرارداد سنگین آنچنانی را با ایشان منعقد کرده باشند؛ بدون اینکه هیچ یک از این موارد رو تحت نظر قرار بدهند. در ضمن کیروش هم که دلش به حال ما نسوخته، ایشان فقط می‌خواهد که یک ۴ سال دیگر بعد از جا‌م‌جهانی را برای خودش رزرو بکند و این‌ها مسائلی‌اند که فدراسیون و تصمیم‌گیرنده‌های فوتبال ما باید به آن‌ها فکر کنند. ما که نباید هر دفعه اشتباه بکنیم و بعدش بگوییم که یکی به ما گفته بود این کار را بکنید. ما هم خواهان موفقیت کشوریم و دلمان برای مملکت خود می‌سوزد ولی خب به هر حال آدم باید تلخی‌ها و حقیقت‌ها را هم بگوید.

ترابیان در نهایت درباره احتمال موفقیت کیروش در جام جهانی گفت: بنده عرض کردم؛ کیروش در این مقطع زمانی هیچ کار مهم و جدیدی نمی‌تواند برای ما انجام دهد. مخصوصا که کیروش ثابت کرده آدم برنامه محوری هست. مربی برنامه محور مربی‌ای هست که برای خودش سبکی دارد و برای سبکش زمان می‌خواهد تا تیمش برای بازی با انگلیس، آمریکا و ولز آماده شود. این بازی‌ها، بازی‌های پیش پا افتاده نیست. بنابراین من به هیچ وجه این را نمی‌بینم که در ید قدرت کیروش باشد تا ما را به مرحله‌ی دوم ببرد. ما برای ۴ سال بعد باید برنامه ریزی کنیم. چون او برنامه محور است و همینطوری جایی نمی‌رود. ایشان ۴ سال بعد را مدنظر قرار داده که بیاید و مربی تیم ملی ما بماند.

جان ویک حامی قدیمی هالند/پشیمانی بزرگان

ارلینک هالند

حالا که ارلینگ هالند به جلد اول روزنامه‌های انگلستان راه پیدا کرده، اخبار جالبی درباره سال‌های ابتدایی فوتبال او دست به دست می‌شود.

ارلینک هالند

مهران فرهادی، فوتبال لب – شاید امروزه هیچ طرفداری نباشد که خواهان حضور مهاجمی مانند ارلینگ هالند در ترکیب اولیه تیم مورد علاقه‌ خود نباشد. بازیکنی که تمام ویژگی‌های لازم برای بازی در سطح اول فوتبال جهان را دارد و فقط با وجودش می‌تواند سطح بازی هر تیمی را چند مرحله بهبود ببخشد.

اما حالا و پس از شنیدن صحبت‌های جان ویک، رئیس سابق استعدادیاب‌‌های باشگاه مولده نروژ، شاید حسرت این هواداران حتی دوچندان هم شود. ویک که خود کاشف این غول نروژی بود و او را به فوتبال جهان معرفی کرده بود، درباره این بازیکن گفت

“یک روز عادی بود و من در حال تماشای تمرینات ارلینگ بودم. حدود هشت ماهی از اولین حضور او در جمع ما گذشته بود و هالند روز به روز سخت‌تر کار می‌کرد تا به لیست تیم اصلی راه پیدا کند. پس از دیدن تمرینات سریعا به پیش اوله گونار سولشیائر مربی وقت مولده رفتم و گفتم باید او را به منچستریونایتد معرفی کنی. این چیزی که ما می‌بینیم واقعی نیست”.

به نظر می‌رسد ویک بازیکنی که خودش آن را کشف کرده را بهتر از هر کسی می‌شناخت. او در ادامه دست از مدح هالند برنداشت و افزود:

“اوله نیز سریعا موافقت کرد. من در اوایل قرن جدید با یونایتد همکاری‌های بسیاری داشتم اما آن موقع اکثر دوستان من از باشگاه رفته بودند ولی خب محض رضای خدا او اوله بود. به او گفتم که با نیکی بات (رئیس وقت آکادمی یونایتد) یا هر کس دیگه‌ای تماس بگیر‌. او نیز این کار را انجام داد اما من هیچوقت نفهمیدم که آن‌ها چگونه قضیه ارلینگ را پیگیری کردند”.

ارلینک هالند

اما منچستریونایتد تنها باشگاه بزرگی نبود که شانس جذب این بازیکن را رد کرد. لیورپول، آرسنال و بسیاری از باشگاه‌های پریمیرلیگی این شانس را داشتند تا یکی از درخشان‌ترین استعداد‌های نسل جدید فوتبال را با قیمتی بسیار کم به خدمت بگیرند اما همگی به این پیشنهاد دست رد زدند. ویک در این باره گفت:

“به نظرم به دلیل فیزیک بزرگش، استعدادیاب‌های انگلیسی بیشتر او را به عنوان یک مهاجم هدف می‌دیدند اما من مدام به آن‌ها می‌گفتم که او چنین بازیکنی نیست. اگر این‌گونه او را بسنجید، از نتایج ناامید خواهید شد. یک بار حتی به دوستانم که در انگلیس کار می‌کنند گفتم او را به عنوان یک مهاجم هدف نبینید. او در بین خطوط جاگیری می‌کند، به فضا ها هجوم می‌برد و در محوطه جریمه فوق‌العاده است اما هیچکس این حرف را قبول نمی‌کرد”.

سپس ویک باشگاه‌های انگلیسی را هدف قرار داد و سیستم استعدادیابی آن‌ها و نگاه کلی و سنتی‌شان به بازیکنان را زیر سوال برد. او ادامه داد:

“این مسئله در برخی باشگاه‌های انگلیسی مشاهده می‌شود. آن‌ها همیشه به دنبال مهاجمانی هستند که شبیه یکدیگرند. نه فقط مهاجم‌ها بلکه برای هر نقش، آن‌ها فقط یک نوع خاص از بازیکن را می‌پسندند و وقتی با هالند مواجه می‌شوند همه چیز را ول می‌کنند و از فرم بدنش به نوع بازی او پی‌میبرند. هم لیورپول و هم آرسنال در کنار بقیه باشگاه‌ها شانس جذب ارلینگ را داشتند اما آن‌ها او را به عنوان یک بازیکن قدبلند، تنومند و مهم‌تر از همه یک مهاجم هدف می‌دیدند، پس از جذبش منصرف می‌شدند”.

کشف هالند توسط این استعدادیاب آمریکایی نیز داستان جالبی دارد. در اواسط سپتامبر ۲۰۱۵ بود که قرار بود بهترین بازیکنان زیر ۱۵ سال سوئد و نروژ در مسابقه‌ای به مصاف یکدیگر بروند‌. ویک که از قبل شایعات زیادی را توسط پسربچه‌ای به نام ارلینگ شنیده بود حالا می‌خواست تا بازی او را از نزدیک تماشا کند.

هالند در مولده

حتی دو ثانیه هم از شروع نیمه دوم نگذشته بود که هالند فضای پشت دروازه‌بان سوئدی‌ها که کمی از خط دروازه دور شده بود را دید و لحظه‌ای درنگ نکرد، مستقیما از میانه میدان قفل دروازه را باز کرد. اما نکته جذاب این گل برای ویک تکنیک فوق‌العاده هالند نبود بلکه او از دل و جرات او برای زدن چنین شوتی به وجد آمده بود. او حتی در گزارشی که پس از بازی برای دپارتمان استعدادیابی بیش از توانایی فنی هالند به ذهنیت قوی و شجاعت او در جریان بازی اشاره کرد و مسئولان مولده را متقاعد کرد تا جزئیات این انتقال را نهائی کنند.

هالند در آن زمان فقط ۱۴ سال داشت اما با این وجود با تیم زیر ۱۹ ساله‌های باشگاه محل زادگاهش تمرین می‌کرد. جدا از این‌ها، در همان سن هم او دفعات زیادی به آلمان سفر کرد تا در تمرینات امتحانی تیم‌های سطح اول فوتبال این کشور حضور پیدا کند ولی هیچ یک از باشگاه‌ها پتانسیل نهفته در او را ندیدند و از خرید او خودداری کردند. نهایتا شاید بازنده اصلی این جریان‌ها باشگاه‌هایی بودند که شانس جذب هالند را داشتند اما از این عمل خودداری کردند و الان حسرت چنین مهاجمی در ترکیب اصلی تیم خود را می‌کشند.

به پروژه اعتماد کن/ رستگاری یونایتد

مسیح میرجعفری، فوتبال لب – بامداد سه‌شنبه به وقت تهران وقتی کیلومترها آن‌طرف‌تر در منچستر مایکل اولیور در سوت پایان بازی تیم‌های منچستر یونایتد – لیورپول، دربی شمال غرب انگلیس را زد؛ بار سنگینی از روی دوش من برداشته‌شد. باری که اقلا یکسال با خود حمل می‌کنم ننگ باخت‌های پیاپی و پرگل مقابل رقیب قدیمی. این بار ما بودیم که بردیم. کمتر کسی فکرش را می‌کرد، اما من فکرش را می‌کردم و این برد را برایم شیرین‌تر می‌کرد.

منچستر در روزهای بحران‌ با یک مربی که تمام رکوردهای بد را هم شکست همین چندماه پیش 3 – 0 برنتفورد را برده‌بود. فاصله دو تیم در جدول این فصل پیش از بازی فقط دو امتیاز بود اما رالف رانگنیک هم تایید می‌کرد که یونایتد سالها از رقیب دیرینه عقب است. از همان زمانی که لیورپول کلوپ را آورد و منچستر نتوانست کسی هم‌سنگ او را برای خود پیدا کند.

رالف رانگنیک
رالف رانگنیک در قامت سرمربی منچستر یونایتد در فصل 2021/22

عقب افتادن یونایتد از لیورپول

کافیست تنها به چند روز پیش از بازی پالاس برگردیم تا یک جام دیگر را که توسط لیورپول فتح می‌شود مشاهده کنیم: کامیونیتی شیلد یا همان جام خیریه. رقابتی که منچستریونایتد پرافتخارترین تیم آن است اما این بار لیورپول با فتح آن و پیروزی برابر همشهری یونایتد دو رکورد را شکست! اول اینکه این تنها جامی بود که کلوپ در این هشت سال به آن دست نیافته‌بود و دوم با این جام مجموع جام‌های لیورپول به ۶۷ می‌رسید یعنی یکی بیشتر از یونایتد. حالا دیگر رجوع به تاریخ پرزرق و برق منچستر پس از شکست‌های متوالی برابر لیورپول هم کارساز نبود.

لیورپول در کمتر از یکسال با نتایج ۴ – ۲ سپس ۵ – ۰ و سپس ۴ – ۰ یوناتید را تحقیر کرده‌بود. اشاره به کلکسیون جام‌ها تنها راه من رهایی از زخم زبان‌های دوستان لیورپولی بود اما دیشب ما برنده شدیم با اختلاف یک گل، جانانه جنگیدیم و مهم‌تر از همه بحران را از اردو خودمان به ۴۰ مایل آن طرف بفرستیم به لیورپول.

عکس تیمی لیورپولی ها پس از قهرمانی در جام خیریه و جلو افتادن ازمنچستر وینایتد در تعداد جام

شروع نه چندان خوب

بعد از باخت مقابل برنتفورد هنوز ایمانم به پروژه را از دست نداده‌بودم، پروژه‌ای که چند ماه پیش با رانگنیک شروع شده‌بود و حالا تن‌هاخ رهبر جدید آن بود. تن‌هاخ مربی آژاکس بود، رشد خوبی را در تیم او دیدیم و روزگاری که ترکیب طلایی‌اش را داشت تا نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان جلو رفت. گزینه جذابی برای من بود چه از لحاظ سبک بازی و چه کاراکتر. حالا آمده‌بود ما را نجات دهد. از لحظه‌های آغازین او در شهر منچستر امیدواریم بیشتر و بیشتر می‌شد. بازی دوستانه اولش را که انجام داد مقابل همین لیورپول بود چهارتا زدیم و گلی نخوردیم انگار معجزه شده‌بود اما ته دلمان می‌گفتیم این یک بازی بی‌اهمیت است، واقعا هم بود. پیش فصل نسبتاً خوبی داشتیم بعد لیگ شروع شد و همه چیز عوض شد.

نمایش اقتدار

روز بعد از باخت برنتفورد خبر آمد که تن‌هاخ بازیکنان را مجبور کرده ۱۳.۸ کیلومتر بدوند همان مقداری که کمتر از تیم مقابل دویده‌اند. حالا بعد از بازی لیورپول می‌دانیم او هم پا به پای این بازیکنان دویده تا همراهی‌اش با تیم را نشان بدهد. فصل پیش وقتی مدیران یونایتد بین کونته و رانگنیک مردد بودند. عده‌ای از هواداران گفتند: کنته به فلسفه باشگاه نمی‌خورد. این باشگاه فقط یک فلسفه دارد: به هرقیمتی برنده شو! نماینده این فلسفه اکنون برای من تن‌هاخ است من امیدم را انقدر ساده از دست نمی‌دهم. من به پروژه اعتماد می‌کنم.

تمرینات منچستر یونایتد تحت نظر اریک تن هاخ
تن هاگ بازیکنان منچستریونایتد را مجبور به دویدن کرد

ترکیب اصلی منچستر یونایتد

ترکیب که آمد مشکل اصلی همان شماره یک بود؛ من به داوید دخیا اعتماد ندارم. توانایی‌هایی او حتی به عنوان یک گلر سنتی هم توانایی‌های کاملی ندارد در بازی گذشته هم دیدیم که چگونه با دو اشتباه پیاپی همه چیز را به باد داد. او دیگر توانایی مهار شوت را هم ندارد. هنوز درک نمی‌کنم چرا در تابستان دین هندرسون را دادیم به ناتینگهام فارست؟

زوج دفاعی مورد نظر من بالاخره در این تیم دیده‌شد: لیساندرو مارتینز خرید جدیدمان از آژاکس، تیم قبلی سرمربی و واران که بهتر از هر کس دیگری است که داریم. مالاسیا هم که از هلند آمده بازیکن بسیار خوبی است و بالاخره جایگزین لوک شاو در ترکیب اصلی تیم شد. بالاخره یک نفر جرئت کرده انگلیسی‌ها را نیمکت‌نشین کند.

عکس تیمی بازیکنان منچستریونایتد
عکس تیمی بازیکنان منچستر یونایتد پیش از بازی 2022

شکل چینش

دابل پیوت این بازی احتمالا بهترین گزینه ممکن با بازیکنان موجود بود: اریکسن و اسکاتی. با تمام انتقاداتی که می‌شود اسکاتی را دوست دارم و امیدوارم بهتر شود، اریکسن برای باکس تو باکس بازی کردن یک مقدار پیر است ولی بهتر از این نمی‌شود. البته اول همین بازی از خرید جدید تیم کاسمیرو رونمایی شد، فصل پیش در فینال لیگ قهرمانان همین لیورپول را بردند و یکی از پرافتخارترین بازیکنان تاریخ این تورنمومنت است. یکی از سه نفر بهترین خط هافبک تاریخ رئال و منچستر وقتی او را خرید که با دو باخت متوالی در ردۀ آخر جدول لیگ بود. احتمالا بازی‌های بعد شاهد زوج اریکسن و کاسمیرو خواهیم بود. البته سرمربی در یک هفته باقی‌مانده هنوز از رویای فرانکی دیونگ، هافبک آن یکی غول اسپانیایی، بارسلونا، دست نکشیده‌است.

هدف خرید ها

مرد هلندی دنبال کسانی در زمین است که حرف او را بفهمند. اوضاع خرید دیونگ خیلی پیچیده است. برعکس کاسمیرو که خریدش در چند روز انجام شد! رئال پیش از این جایگزین او را با حدود 100 میلیون یورو از موناکو آورده‌بود و پرز ترجیح داد برای اینکه دقایق بیشتر به او بازی برسد، کاسمیرو را بفروشد! احتمالاً آخرین سالی هم بود که می‌شد از او پول خوبی در آورد.

کریستین اریکسن، مهره کلیدی این روز های تن هاخ

فیکس بودن آنتونی الانگای جوان توجیه تاکتیکی خوبی داشت می‌توان از سرعت او برای پرس دفاع استفاده کرد. رونالدو سرعت و انرژی او را ندارد و مارسیال هوش او را. رونالدو هم مثل مگوایر چسبیده‌بود به نیمکت دو نفری که داعیه رهبری تیم را داشتند بهترین جایگاهشان را پیدا کردند.

همچنان شایعاتی در بازار نقل و انتقالات جاری است شاگرد قبلی تن‌هاخ، آنتونی بازیکن برزیلی آژاکس به نظر دوست دارد به یونایتد بیاید. پلن جایگزین خرید او خرید هم‌تیمی سابق مالاسیا گاکپو هلندی است. زمزمه‌هایی هم می‌آید که منچستر به آلن سنت-ماکسیمین علاقه دارد البته بعید به نظر می‌رسد مالکان سعودی جدید نیوکاسل او را بفروشند او بخش مهمی از یک پروژه است.

تن هاگ و آنتونی

ما مستحق برد بودیم

کلوپ پیش از بازی گفته‌بود ترجیح میدادم وقتی با منچستر رو به رو شویم که بازی قبلی‌شان را ۵ – ۰ برده‌اند (نه وقتی که ۴ – ۰ باخته‌اند) در این مورد حق با او بود. منچستر متحمل تحقیرهایی شده‌بود و دیگر تحقیر جدیدی را برنمی‌تابید. به خاطر همین برای اولین بار پس از مدتها بود که تیم ما جنگید. تلویزیون ایران ۱۰ دقیقه اول بازی نتوانست تصاویر را از جایی کش برود به خاطر همین این لحظات را به سختی و با سرعت کم اینترنت دیدم.

شرح بازی

بعدتر پس از پایان بازی نسخه کامل اسکای اسپورت را دانلود کردم و دیدم در ۱۵ دقیقه اول ما بر بازی مسلط بودیم تا سانچو گل را زد و ترجیح دادیم عقب بنشینیم. و سانچو هم عجب گلی زد، منچستر اول یک حمله از سمت راست ترتیب داد برونو فرناندز در عرض پاس داد توپ به اریکسن رسید، اریکسن ترجیح داد و به عقب پاس بدهد به مالاسیای جوان، مالاسیا هم فوراً توسط دو بازیکن احاطه شد باز هم رو به عقب برای لیساندرو مارتینز و لیساندرو یک پاس رو به جلو برای الانگا ارسال کرد، یک و دو با اریکسن پاس کات‌بک برای جیدون سانچو، او دور خودش چرخید. مینلر پیر عجولانه تکل زد با یک سر توپ محو شد و یک ضربه دقیق که احتمالاً گل شدن آن 79 درصد بود. تمام.

شرح وقایع بازی بعد از گل یونایتد

در این 15 دقیقه الانگا یه توپ را به تیرک زد که همچنان حسرتش باقیست، چون گل برای او معنای دیگری داشت. البته گل‌زدن برای تمام این بازیکنان که زیر فشاری بی‌امان بودند، موهبت بزرگی بود. در این دقایق که حرفش را می‌زنم اوضاع به شکل عجیبی بر وقف مراد بود حتی دخیا که برای مشت کردن توپ از شش قدم خارج نمی‌شود به سبک گلر سوییپرهای این روز فوتبال از هجده قدم آمد بیرون و توپ را به اوت زد.

خوشحالی بازیکنان منچستر بعد از گل سانچو به لیورپول

بعد از آن اگرچه مالکیت دست لیورپول بود اما اجازه ندادیم دروازه را چندان تهدید کنند. بزرگترین عامل این هم لیچا بود، شماره 6 آرژانتینی. جدی‌ترین موقعیت لیورپول در نیمه اول و احتمالا کل بازی دفع توپ عجیب برونو بود که توپ را یک راست به سمت گل خودی زد و لیساندرو با بدنش جلوی توپ ایستاد.

نیمه دوم متفاوت

نیمه دوم هم که شروع شد بازی دست لیورپول بود اما پس از سانتر آرنولد، واران توپ را برگرداند، هندرسون نتوانست توپ را کنترل کند و لغزید زیر پای مارسیال تازه نفس، فن‌دایک نتوانست توپ را کنترل کند و یک پاس در عمق ضربه تمام کننده راشفورد و هر آنچه می‌خواستیم. تنها چیزی که آن لحظه نگرانش بودم آفساید شدن، گل بود که نشد. واقعا این پسر را دوست دارم نمی‌دانم چرا با وجود او بازوبند را دادند به مگوایر و برونو.

گل لیورپول در دقایق پایانی حاصل عوامل متعددی بود من جمله هوش صلاح در جاگیری و تمام‌کنندگی اما برای من مهم بعد از آن بود که کاپیتان برونو رفت و توپ را برداشت و نمیداد به صلاح در واقع داشت سعی می‌کرد بازی به تاخیر بیفتد دقیقه ۷۵ او یک کارت زرد گرفته‌بود اگر اولیور میخواست میتوانست دقیقه ۸۱ یعنی پس از گل صلاح کارت زرد دوم را نشان دهد و برونو را از زمین اخراج کند. یعنی ۹ دقیقه (به علاوه ۵) ده نفره بازی می‌کردیم.

لحظه گلزنی محمد صلاح به منچستر یونایتد

کریستانو رونالدو لعنتی

پارسال آمد. بعد از دوازده سال جدایی، بالاخره برگشت در این دوازده سال چهار لیگ قهرمانان برد و به یکی از بهترین بازیکنان تاریخ رئال تبدیل شد. روزهایی را در یوونتوس گذراند با پیراهن آنها به یونایتد گل زد و خوشحالی کرد بعد از آن هیچوقت دلم نمی‌خواست برگردد اما برگشت. منچستر یک چالش جدید بود یا پروژه بازنشستگی؟ هیچکدام. بعد از اینکه منچستر نتوانست یکی از ۴ تیم انگلیسی لیگ قهرمانان باشد. رونالدو آواز جدایی سر داد. تقریبا کل تور پیش فصل را غایب بود و فصل را از روی نیمکت شروع کرد درست مانند فصل پیش در یوونتوس که ۱۰ روز بعدش به یونایتد آمد. در این تابستان هر جا تلاش کرد برود نشد نه منچستر گذاشت و نه کسی او را می‌خواست.

رونالدو توقع دارد تاکتیک تیم روی خواسته او بچرخد، اگر یک بازیکن در دنیا چنین خواسته‌ای حقش باشد اوست اما نه تن‌هاخ چنین آدمی است، نه یونایتد چنین باشگاهی. به نظر نمی‌آید مسئله به سادگی حل شود و ممکن است اصلا حل نشود اما در بازی دیشب برابر لیورپول وقتی 5 دقیقه به پایان وقت قانونی وارد زمین شد، عملاً شانس گل سوم را از منچستر گرفت. راشفورد و برنو – که هموطنش هم هست وقتی کنار او قرار می‌گیرند پراسترس‌تر بازی میکنند و کارهای قبلی‌شان هم یادشان می‌رود.

کریستیانو رونالدو

در آستانه انقلاب یونایتد

همه چیز در زمین بازی و تمرین نشان می‌دهد انقلابی در راه است اما انقلاب اصلی باید خارج از زمین اتفاق بیفتد. مالکان این باشگاه سرمایه‌داران آمریکایی‌ای هستند که با ۸۰۰ میلیون پوند وام این باشگاه را خریده‌اند و تا به حال بیش از ۲ میلیارد از آن درآمد داشته‌اند. مردان و زنانی که تنها به این خاطر که نام خانوادگی‌شان گلیزر است از باشگاه حقوق می‌گیرند در حالی که آنها هیچ هزینه و تلاشی برای این باشگاه نمی‌کنند.

وضعیت بد باشگاه

در گزارشهایی که اوضاع آشفته تیم در فصل گذشته آمد خواندیم رونالدو از اینکه وسایل استخر باشگاه در این ۱۲ سال تغییری نکرده‌اند متعجب شده. این اولین باری نیست که چنین صدایی از بازیکنان یونایتد در بیاید، رونالدو آن کسی که صدایش شنیده می‌شود. الکسیس سانچز گفته‌بود یخچال رختکن کنار پای من است و وقتی در آن را چند بار باز می‌کنند تا آب معدنی بردارند پای من یخ می‌کند و نمی‌توانم خوب بازی کنم. زلاتان هم گفته‌بود وقتی ما در تمرین آب می‌خوریم پول آن را از ما می‌گیرند. یک بطری آب معدنی در انگلیس ۱.۵ پوند است و حقوق زلاتان سالی ۷ میلیون یورو بود.

خریداران احتمالی

گزینه مورد علاقه خیلی‌ها برای انتقال منچستر یک گروه ورزشی شناخته شده مانند مالکان لیورپول یا یک شیخ متمول عرب است که خرج خوبی بکنند. گزینه دیگر که با توجه به اخبار متحمل است سر جیم رادکیلف، سرمایه‌دار بریتانیایی، است. یک دیدگاه سنتی می‌گوید که او بهترین گزینه است چراکه به عنوان یک بریتانیایی تعصب دارد. او می‌گوید چه بر سر آبروی فوتبال بریتانیا آمده و می‌تواند این باشگاه را درست کند. رادکیلف نمی‌تواند مثل تاد بولی یک شبه صاحب کل باشگاه بشود مسیر انتقال مالکیت به او چند سال طول خواهد کشید.

مالکان شیاطین سرخ

پس از پایان

مشخص است ذوق زده‌ام فکر می‌کنم اگر ۱۰ سال دیگر این نوشته را نگاه کنم چه حس و حالی خواهم داشت یا جواب اعتمادم به پروژه را گرفته‌ام؟ تن‌هاخ پیروز شده یا شکست خورده؟ کدام انتقال نهایی شده و کدام جواب داده؟ رادکیلف باشگاه را خریده یا نه؟ هیچ چیز برایم روشن نیست حتی نتیجه این فصل. می‌توانیم قهرمان لیگ اروپا شویم؟ هر چقدر حرف از صبر بزنیم باید بگوییم هواداران این باشگاه پرتوقع اند. آیا می‌توانیم سهیمه لیگ قهرمانان را بگیریم؟ فشار رسانه‌ای بی‌امان این اجازه را به تن‌هاخ و تیمش می‌دهد؟

هیچ چیزی نمی‌دانم فقط می‌دانم از اینکه لیورپول را بردیم خوشحالم. می‌خواهم برای خودم لیستی بنویسم از حس‌هایی که هیچوقت تغییر نمی‌کنند: شماره یک) حس خوب بردن لیورپول.

پاتر و تغییرات احتمالی/چه بر سر چلسی خواهد آمد؟

پاتر در برابر چلسی

با اخراج توماس توخل و انتخاب گراهام پاتر به عنوان جایگزین او، حالا علامت سوال‌های بسیاری درباره تغییرات آبی‌ها زیر نظر مربی جدید وجود‌ دارد.

پاتر در برابر چلسی

کیارش غریبی، فوتبال لب – پس از باخت یک بر صفر در برابر دینامو زاگرب در هفته ابتدایی لیگ قهرمانان اروپا بود که سران تازه‌وارد چلسی تصمیم به قطع همکاری با توخل گرفتند و پاتر را به عنوان جایگزین او برگزیدند.

ترس هوداران آبی‌ها از این تغییر بسیار منطقی به نظر می‌رسد. به هر حال سرمربی محبوب آن‌ها که طعم پیروزی در ۳ فینال را با آن‌ها تجربه کرده بود بار رفتن را بسته بود و دورانی جدید در دست آغاز بود.

حتی اگر از خود توخل هم بپرسیم، او نیز به افت عملکرد تیمش در نیمه دوم دوران حضورش در چلسی اذعان می‌کند. شاید در تعداد بردها، باخت‌ها و مساوی‌ها تفاوت زیادی احساس نشود اما عملکرد شاگردان توخل از لحاظ دفاعی پسرفت چشم‌گیری داشته است.

آمار توخل در 100 بازی

در پنجاه بازی دوم دوران توخل، آن‌ها ۲۹ گل بیشتر از پنجاه بازی اول دریافت کردند و با ۱۳ کلین‌شیت کمتر نسبت به روز‌های آغازین سرمربی آلمانی در چلسی، اوضاع عقب زمین آبی‌ها از همیشه بحرانی‌تر به نظر می‌رسید.

اما آیا گراهام پاتر می‌تواند دردی را از چلسی دوا کند؟ خب ابتدا نگاهی به عملکرد این مربی در برایتون می‌اندازیم. همان‌طور که در تصویر زیر مشخص شده، پاتر هیچ‌گونه تعلق خاطری به چینش خاصی ندارد و دائما در حال تغییر آن است.

سیستم هاس مورد علاقه پاتر

از همین‌رو، پاتر خود را بسیار منعطف نشان داده و به هواداران ثابت کرده که هرگاه کار برای او و تیمش گره بخورد، هیچ عبایی از قبول و تغییر اشتباهاتش نداشته است.

برای مثال در بازی برابر فولام، او تیمش را با سیستم ۳۵۲ و بدون هیچ مهاجم کلاسیکی به زمین فرستاد و فقط پس از ۱۵ دقیقه، چینش ۴۲۳۱ را جایگزین ترکیب اولیه کرد. به طور کلی، این سرمربی انگلیسی تلاش می‌کند تا تاکتیک‌ها و ترکیب‌هایش را با توجه به حریف مقابلش انتخاب کند.

با توجه به نمودار زیر، واضح است که پاتر دوست دارد تا تیمش فوتبالی مالکانه بازی کند. مسئله‌ای که در روزهای اول حضور او در جمع برایتونی‌ها زیاد روشن نبود اما پس از اینکه او توانست تفکراتش را برای بازیکنان جا بیندازد، روز به روز صبر و هوشمندی بیشتری از شاگردان پاتر در هنگام گردش و مالکیت توپ دیده می‌شد.

پاتر و قوتبال مالکانه

حتی در فصل گذشته، نحوه‌ای که آن‌ها از توپ هنگام مالکیت استفاده می‌کردند بیشتر شبیه تیم‌هایی بود که برای کسب جایگاه اروپایی می‌جنگند و البته شباهت‌های کمی به گردش توپ شاگردان توخل در چلسی نداشت.

تیمی که پاتر از هیوتون، سرمربی سابق مرغابی‌ها تحویل گرفت، بیشتر شبیه تیمی بود که به هر دری می‌زند تا از سقوط قرار کند. تیمی که با چینش یک لو بلاک در وسط زمین و با استفاده از ضدحملات و ضربات ایستگاهی تلاش می‌کرد تا حداقل امتیازات را به دست بیاورد و هیچ تلاشی برای تحت فشار قرار دادن حریف و یا بازی مالکانه انجام نمی‌داد. اما با ورود پاتر از فصل ۲۰۱۹/۲۰، برایتون هر روز یک قدم بیشتر از خرابه‌های هیوتون دور می‌شد و به سمت فوتبال با هویت‌تری قدم برمی‌داشت.

سبک فوتبال پاتر

شاید در روزهای ابتدایی، این تغییرات به چشم طرفداران سفید و آبی‌ها نمی‌آمدند ولی با آغاز فصل دوم پاتر بود که برایتون کیلومترها از تیمی که طرفداران به یاد داشتند فاصله داشت. حالا آن‌ها اعتماد به نفس بسیار زیادی در هنگام مالکیت داشتند و قواعد بازیابی توپ را بلد بودند. تغییرات به نحوی بود که در فصل ۲۰۲۰/۲۱، برایتون پاتر، یکی از بهترین تیم‌های پریمیرلیگ در محافظت و جلو بردن توپ پس از بازپس‌گیری آن طی ۵ سال گذشته بود.

ولی این تیم فقط در ابعاد مالکیت پیشرفت نکرده بود. سیستم پرسی که پاتر از بازیکنان خود درخواست می‌کند، برایتون را تبدیل به یکی از بهترین تیم‌های لیگ در بازپس‌گیری توپ بلافاصله بعد از دست دادن آن کرده است.

پرس کردن بازیکنان برایتون

تنها بخشی از بازی که پاتر نتوانسته در آن برایتون را به جمع ۱۰ تیم ابتدایی لیگ برساند، تبدیل کردن حملات به موقعیت‌ها و گل‌ها بوده است. مسئله‌ای که بخشی از آن مرتبط با مهاجمانی است که سطح کیفی لازم برای بازی در یک تیم بالا جدولی پریمیرلیگ را ندارد و طبیعتا بخش دیگر آن به عهده مربی است.

حال با وجود همه این‌ها، پاتر پروژه خود با برایتون را هرچند ناتمام پشت سر گذاشته و وارد چالش جدیدی در زندگی خود شده است. چالشی که می‌تواند او را به اوج برساند یا شاید حتی دوران مربیگیری او زودتر از موعد به پایان برساند.

چگونه ارنستو والورده در اتلتیک بیلبائو تغییر ایجاد کرد؟

بازگشت ارنستو والورده به اتلتیکو بیلبائو
بازگشت ارنستو والورده به اتلتیکو بیلبائو

سرانجام پس از دو سال و نیم دوری از لالیگا، ارنستو والورده با اتلتیک بیلبائو به این رقابت‌ها بازگشت تا تنور لیگ امسال را داغ‌تر از همیشه کند. اما او چه تغییراتی در این تیم ایجاد کرده است؟

رضا حسینی، فوتبال لب – سفید و سرخ‌پوشان باسکی، سال قبل را با مارسلینو در رتبه هشتم جدول به پایان رساندند و تنها به 3 امتیاز دیگر احتیاج داشتند تا به جای ویارئال راهی لیگ کنفرانس شوند. بعد از انتخابات ریاست باشگاه اتلتیک بیلبائو در تابستان، مارسلینو از کار برکنار شد. سپس، رقابتی برای جانشینی او بین دو مربی سابق بیلبائو یعنی مارچلو بیلسا و ارنستو والورده درگرفت. در نهایت این والورده بود که جایگاه را تصاحب کرد و برای سومین بار بر روی نیمکت سن مامس نشست. شیرها امسال شروع بهتری داشتند. آن‌ها در چهار بازی اول خود، دو برد، یک تساوی کسب کرده‌اند، سه بازی اول را بدون گل خورده پشت سر گذاشته‌اند و در رتبه‌ی ششم قرار دارند. در این مقاله به تاثیر والورده بر سیستم بازی اتلتیک بیلبائو خواهیم پرداخت.

تغییر در چینش اولیه

مارسلینو دیوانه‌وار عاشق سیستم 4-4-2 بود. فارغ از اتفاقات بازی یا سبک تاکتیکی تیم حریف، در نهایت مارسلینو سیستم 4-4-2 را انتخاب می‌کرد. فصل گذشته، مارسلینو در 96 درصد بازی‌ها از سیستم 4-4-2 استفاده کرد. تنها چینش متفاوت او، 4-4-1-1 بود که یکی از مهاجمان کمی عقب‌تر و پشت مهاجم دیگر بازی می‌کرد. این لجاجت و عدم انعطاف در تغییر شکل چیزی است که کمتر در فوتبال مدرن و روز دنیا اتفاق می‌افتد.

بیلبائو اما تحت هدایت والورده، انعطاف بیشتری از خود نشان داده است. با اینکه سیستم پایه‌ی آن‌ها 4-2-3-1 بوده است، تا همین جای فصل از سیستم‌های 4-3-3 و 4-4-2 نیز بهره گرفته‌اند. ظاهرا والورده اعتقاد دارد که با توجه به قدرت و سبک بازی حریفان می‌تواند از چینش‌های متفاوتی استفاده کند. البته باید ببینیم در آینده از دفاع سه نفره هم استفاده خواهد کرد یا خیر. بیایید کمی با تاکتیک‌هایی که امسال در سن مامس به اجرا گذاشته است آشنا شویم.

چینش 4-3-3 هجومی

مانند آنچه در زمان حضور والورده در نیوکمپ سراغ داریم، در اینجا هم سبک بازی پوزیشنال را می‌بینیم. در فاز تهاجمی و به خصوص در فاز طراحی حمله، سیستم اولیه‌ی بیلبائو از اهمیت بالایی برخوردار است. اینجا در 15 ثانیه بازی اول اتلتیکو بیلبائو در برابر مایورکا می‌توان شباهت چینش بیلبائو با ساختار مورد علاقه‌ی گواردیولا را مشاهده کرد.

فاز طراحی

در فاز طراحی، مدافعان میانی از همدیگر فاصله می‌گیرند تا دروازه‌بان به مرکز این دو آمده و در بازی‌سازی شرکت کند. در این حالت، مدافعان کناری کمی بالاتر می‌روند؛ البته در حدی که فاصله‌ی مناسبی برای دریافت توپ داشته باشند. بازیکن پست شش درست قبل از خط اول فشار حریف قرار می‌گیرد. دو هافبک مرکزی دیگر به جلوتر رفته و در بین شکاف خط هافبک تیم مدافع قرار گرفته و آن‌ها را به عقب می‌رانند.

یکی دیگر از ویژگی‌هایی که والورده همراه خود از کاتالونیا به باسک سوغات آورده است، سرسختی او برای ادامه‌ی این ساختار در فازهای حمله است. صرف نظر از اینکه او 4-2-3-1 یا 4-4-2 را اجرا کند، فاز طراحی در سیستم 4-3-3 اجرا می‌شود.

طراحی حمله

اتلتیک بیلبائو در مقابل کادیز با سیستم 4-2-3-1 بازی کرد. در این بازی، اویهان سانست در کنار میکل وسگا دو هافبک دفاعی تیم بودند. با این حال همانطور که در تصویر بالا مشاهده می‌کنید، زمانی که بیلبائو در فاز طراحی حمله بود، سانست در عرض بازیکن پست 8 تیم یعنی ایکر مونیایین به سمت بالا حرکت می‌کرد و وسگا به عنوان “سینگل پیوت” در عقب باقی می‌ماند. حتی می‌توان گفت که قرار دادن بازیکنی همچون سانست، که تفکر تهاجمی دارد و سال قبل گاهی به عنوان مهاجم نیز به میدان رفته است، به عنوان یکی از دو هافبک دفاعی نشان می‌دهد که برنامه‌ی والورده این است که این بازیکن 22 ساله را جلوتر قرار دهد تا بتواند تاثیر بیشتری داشته باشد. بیلبائو برای انتقال توپ از عقب به جلوی زمین، از بازی در عرض استفاده می‌کند. آنها اغلب از بازی ترکیبی سریع برای غلبه بر پرس از بالای حریف بهره می‌گیرند.

طراحی حمله از کناره زمین

بازی ترکیبی بیلبائو معمولاً توسط مدافعان کناری، وینگرها و بازیکن پست 6 آن‌ها اجرا می‌شود. با بررسی نقشه پاس این تیم در بازی آنها مقابل کادیز می‌توان مشاهده کرد که بازیکن پست 6 به سمت توپ می‌رود تا پاس را از بازیکنان کناری دریافت کند.

نمودار پاس

آنچه مشهود است تعداد بالای پاس از مدافعان کناری، وینگرها و خط دفاعی به وسگا در میانه‌ی زمین است. فازغ از اینکه کادیزی‌ها کدامیک از کجای زمین شروع به پرس و چیدن بلوک دفاعی می‌کردند، بیلبائو برای عبور از این بلوک دفاعی، اقدام به گردش زیاد توپ کرده است. با جلو رفتن توپ در زمین در هنگام حمله‌ی بیلبائو، شکل چینش اولیه‌ی آن‌ها یعنی 4-3-3، دستخوش تغییر می‌شود. البته این مسئله، امری طبیعی در سبک بازی پوزیشنال است. آرایش اولیه هرگز در هنگام مالکیت توپ ثابت نیست.

طراحی حمله در جلوی زمین

تصویر بالا، شکل اولیه‌ی طراحی حمله‌ی بیلبائو در جلوی زمین را نشان می‌دهد. به طور کلی، وینگر چپ، آلخاندرو برنگوئر، به لب خط می‌رود و  وینگر راست در نیم فضا قرار می‌گیرد. در این بازی از اینیاکی ویلیامز به عنوان وینگر راست استفاده شده بود. پستی که در بازی‌های دیگر توسط برادرش نیکو اشغال شد. این دو برادر با سرعت بالای خود به خوبی در بین و پشت خطوط دفاعی حریف حرکت می‌کنند. در همین حین و با اضافه شدن دو بازیکن پست 8 به جلوی زمین، بیلبائو چهار بازیکن در این منطقه از زمین دارد. جالب اینجاست که مدافعان کناری تا زمانی که توپ به یک سوم پایانی نرسد، چندان به جلو حرکت نمی‌کنند. این را می‌توان در نقشه‌ی حرکت بازیکنان مشاهده کرد:

نقشه حرکت بازیکنان

این تصویر، شبکه‌ی پاس‌های اتلتیک بیلبائو و موقعیت بازیکنان را در پیروزی یک بر صفر آنها مقابل والنسیا به تصویر می‌کشد. می‌توان دید که مدافعان کناری بسیار عقب بازی کرده‌اند؛ در حالی که هافبک‌ها و مهاجمان بین خطوط قرار گرفته و نزدیک به هم می‌مانند. در اغلب لحظات چینش تیم 4-1-5 نامتقارن است. اما آن‌ها چگونه با این ساختار دست به ایجاد موقعیت می‌زنند؟

سانترها و حرکات سریع پشت خطوط دفاعی

استفاده از نقاط قوت بازیکنان،‌ یکی از مهمترین فاکتورهای مربیگری است و والورده، این اصل را به خوبی رعایت می‌کند. یکی از روش‌های بیلبائو برای عبور از سد دفاعی حریفان، استفاده از توپ‌های هوایی پشت دفاع حریف است. استفاده از سرعت بازیکنی مانند ایناکی ویلیامز روشی فوق‌العاده برای انجام این کار است، زیرا این بازیکن بدون شک یکی از سریع ترین و قدرتمندترین مهاجمان لالیگا است. ویلیامز به خوبی از بین کانال‌های دفاعی حریف فرار می‌کند و میانبری ساده و موثر برای رساندن توپ به پشت دفاع یا درون یک سوم دفاعی حریفان است.

ارسال پاس به اینیاکی ویلیامز

این پاس‌ها می‌تواند از هر بازیکنی که در موقعیت عقب زمین قرار دارد برای ویلیامز ارسال شود اما غالبا فولبک‌ها هستند که پاس را در بین کانال‌های دفاعی برای او می‌فرستند. با بررسی نقشه‌ی پاس‌های بیلبائو در بازی با والنسیا می‌توان دریافت که ارسال توپ از فولبک راست آن‌ها یعنی دی‌مارکوس به ویلیامز، روشی رایج برای جلو بردن توپ توسط مردان والورده بوده است.

نقشه پاس

سانتر کردن یکی از راه‌های دیگر تیم والورده برای پشت سر گذاشتن دفاع عقب نشسته‌ی حریفان و ایجاد موقعیت بر روی دروازه‌ی آنهاست. گرچه این روش خیلی ساده به نظر می‌رسد، اما فرمول مشخصی وجود دارد که بیلبائو از آن برای ارسال مناسب استفاده می‌کند. در بخش قبل در این مورد صحبت کردیم که چطور باسکی‌ها تمایل دارند تا در هنگام طراحی حمله بر اساس بازی پوزیشنال، چهار بازیکن خود را در بین خطوط دفاعی حریف قرار دهند. دلیل این امر این است که والورده می‌خواهد شماره 6 و بازیکنان خط دفاع توپ را به این چهار بازیکن برسانند. بازیکنانی که در فضای بین خطوط حرکت می‌کنند و به دنبال زاویه‌ای مناسب برای دریافت توپ می‌گردند.

استفاده از فاصله بین خطوط حریف
استفاده از فاصله بین خطوط دفاعی والنسیا

دو تصویر بالا، نمونه‌ی بی‌نقصی از استفاده از بازیکنان بیلبائو بین خطوط دفاعی حریف است. وسگا در راهروهای مرکزی با مونیاین سریع یک و دو بازی کرده است. در اینجا، وسگا یک یک و دوی سریع با مونیایین در دالان مرکزی انجام می‌دهد. به طور طبیعی، والنسیا بلوک دفاعی خود را برای متراکم کردن فضای بین خط میانی و خط دفاعی جمع کرده است. این مسئله موجب ایجاد فضای بسیار زیادی در کناره‌ها شده است. مدافع کناری بیلبائو، یوری برچیچه، با دیدن این مسئله به سرعت به جلو حرکت کند تا با تغییر سریع منطقه‌ی بازی، در انتهای زمین صاحب توپ شود. این توپ به جایی نرسید ولی به والنسیا هشدار داد که بیلبائو می‌تواند روی این الگو خطرناک باشد.

تا اینجای فصل، اتلتیک بیلبائو به طور میانگین در هر بازی 18 سانتر انجام داده است. با توجه به آمار نسبتا مناسب دقت 34 درصدی در سانترهای باسکی‌ها، به طور متوسط در هر بازی 6.29 سانتر آنها موفق بوده است. میانگین xG آنها در حال حاضر 1.6 در هر بازی است و 5 گل در 4 بازی اول به ثمر رسانده‌اند. این آمار نشان می‌دهد که مطمئناً در روزهای اولیه‌ی بازگشت والورده به سن مامس مشکل اساسی از لحاظ گلزنی و ایجاد فرصت وجود نداشته است.

پرس کردن و انتقال سریع توپ

در حالیکه والورده عملکرد تیم در هنگام تصاحب توپ و همچنین آرایش تاکتیکی تیم را بهبود بخشیده است، عملکرد خوب تیم در هنگام بازی بدون توپ را حفظ کرده است. در زمان مارسلینو، بیلبائو عملکرد بسیار خوبی در هنگام پرس از بالای زمین از خود نشان می‌داد. آن‌ها در فصل گذشته یکی از شناخته‌شده‌ترین تیم‌های اروپا در زمینه‌ی پرس کردن بودند. در زمان مارسلینو، بیلبائو به صورت منطقه‌ای فشار می‌آورد و گزینه‌های پاس به مرکز را قطع می‌کرد تا حریف مجبور به استفاده از عرض زمین شود. در این هنگام، آنها با استفاده از خطوط کناری زمین به عنوان یک مدافع اضافی، حریف خود را به دام می‌انداختند و به شدت فضا را تنگ می‌کردند تا توپ را از حریف باز پس بگیرند.

پرس بیلبائو

از زمان برگشت والورده به بیلبائو، این مربی باتجربه با درک مفید بودن این روش دفاعی، کماکان به همین سبک دست به پرس حریفان، دام پهن کردن برای آنها و بازپسگیری توپ می‌زند.  با دقت در تصویر زیر، می‌توان دید که تنها گل بیلبائو در برابر والنسیا از همین سبک دفاعی به دست آمد.

تله پرس بیلبائو

والنسیا مجبور به بازی در عرض شد. مردان والورده به سزعت به سمت توپ حرکت کرده و تمام مسیرهای پاس را مسدود کردند. بازیکن والنسیا سعی کرد که هوشمندانه عمل کند و توپ را از بالای تله پرسینگ عبور دهد. اما ویلیامز هوشیار بود و مسیر توپ را قطع کرد.

پرس موفق بیلبائو

بعد از گرفتن توپ، بیلبائو به سرعت فاز انتقال را انجام داد. در نهایت برنگوئر در سمت چپ صاحب توپ شد و با یک شوت به تیر نزدیک، گل را به ثمر رساند. این یک پایان خوب برای پرس به روش مارسلینو بود.

گل بیلبائو در برابر والنسیا

انتقال سریع که میراث دوران مارسلینو می‌باشد، کماکان عنصری اصلی در تیم والورده است. بیلبائو به گونه‌ای برنامه‌ریزی شده است که بتواند عقب‌تر دفاع کند و به محض بازپس‌گیری توپ، به حیفان حمله کند. والورده هم قصد ندارد که تیمش این قابلیت مفید را از دست بدهد. در هنگام دفاع از عقب زمین هم باسکی‌ها همچنان بسیار تهاجمی دفاع می‌کنند و به دنبال گرفتن توپ در بلوک 4-4-2 خود می‌باشند.

فورمیشن دفاعی بیلبائو

با این حال، هنگامی که مالکیت توپ به دست می‌آید، بازیکنانی مانند برادران ویلیامز، سانست، برنگوئر و مونیایین، همگی از سرعت و قدرت هجومی خود برای حرکت درون فضاها استفاده می‌کنند و امیدوارند که در ضد حمله به گل برسند.

ضد حملات بیلبائو

جمع‌بندی

در حال حاضر والورده موفق شده که اتلتیک بیلبائو را تبدیل به تیمی بهتر کند. در حالی که هنوز در روزهای اولیه‌‌ی لیگ هستیم، تیم در حرکت رو به جلو بسیار خطرناک‌تر به نظر می‌رسد و در زمینه‌ی حفظ توپ هم نسبت به زمان مارسلینو بهتر عمل می‌کند. با این حال، سرمربی جدید نقشه‌ی قدیمی را به طور کامل از بین نبرده است و فقط به آن اضافه کرده است. کاری که والورده انجام داده است، بهبود عملکرد باسکی‌ها و به خصوص در هنگام بازی با توپ است. کماکان راه درازی در پیش است، اما هواداران باشگاه مطمئناً می‌توانند از دورنمای رقابت برای به دست آوردن یکی از جایگاه‌های اروپایی هیجان‌زده باشند.

کنته در برابر دشمن دیرینه‌اش/ به چمپیونزلیک خوش برگشتی

باوجود کسب عناوین و جام‌های مختلف، آنتونیو کنته هنوز موفق به کسب دستاورد خاصی در فوتبال قاره‌ای نشده است.

کیارش غریبی، فوتبال لب – آنتونیو کنته و چمپیونزلیگ از همان دوران بازیکنی این سرمربی ایتالیایی، رابطه چندان خوبی با یکدیگر نداشتند.

کنته در سال‌های ۱۹۹۷، ۱۹۹۸ و ۲۰۰۳ جزء تیم بازنده فینال چمپیونزلیگ بود، در سال ۱۹۹۹ قربانی منچستریونایتد عجیب آن دوران و روی کین شد و در سال‌های ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ حتی موفق به صعود از گروه خود نشد.

حتی در سال ۱۹۹۶ که پس از پیروزی در ضربات پنالتی برابر آژاکس، کنته این جام نقره‌ای را بالا سر برد، با مصدومیت بسیار شدیدی مواجه شد که می‌توانست به قیمت فوتبالش تمام شود.

پس از آن مسابقه او حتی در جشن قهرمانی تیمش شرکت نکرد و سریعا با آمبولانس به بیمارستان منتقل شد.

حالا نزدیک یک دهه از زمانی که کنته خود را به عنوان یک سرمربی صاحب‌سبک به جهان معرفی کرد می‌گذرد.

باوجود موفقیت‌های زیاد در مسابقات داخلی، او هیچ‌گاه عملکرد چندان چشم‌گیری در هیچ یک از مسابقات اروپایی نداشته است.

در فصل ۲۰۱۲/۲۰۱۳ و اولین حضور خود در معتبرترین تورنومنت باشگاهی اروپا، یوونتوس آنتونیو کنته با چلسی، شاختار دونتسک و نوردزلند نروژ در یک گروه قرار داشت و با کسب ۱۲ امتیاز به عنوان تیم صدرنشین صعود کرد.

در مرحله بعدی، شاگردان کنته باید به مصاف سلیتک می‌رفتند. حریفی که با توجه به قرعه دیگر تیم‌ها، قرعه بسیار مناسبی به نظر می‌آمد. نهایتا آن‌ها با دو پیروزی سه بر صفر و دو بر صفر سلتیک را از دور مسابقات خارج کردند و آماده دیدار خود با بایرن مونیخ ترسناک یوپ هاینکس می‌کردند.

بازی در برابر بایرن در استادیوم آلیانز شهر تورین آخرین بازی کنته و تیمش در آن تورنومنت بود و نهایتا با قبول دو باخت دو گله در برابر قهرمان آن سال چمپیونزلیگ، از مسابقات حذف شدند.

در سال آینده، کنته باز هم برگشت و این بار در گروهی آسان‌تر به نظر نمی‌رسید که کار سختی در برابر رئال مادرید، گالاتاسرای و کپنهاگن برای صعود داشته باشد اما کنته هم مانند دیگر اهالی فوتبال، فاتح تریم و تیمش را دست کم گرفت. از همین رو به عنوان تیم سوم راهی لیگ اروپا شد.

در لیگ اروپا، شرایط کمی بهتر بود. شروع کنته در لیگ اروپا قدرتمند بود. او ترابوزون اسپور را با مجموعا ۴ گل مجازات کرد و در مرحله بعدی طی دو دیدار نزدیک، فیورنتینا را راهی خانه کرد.

در مرحله یک چهارم نیز کنته با کسب دو برد اقتصادی در برابر لیون فرانسه، مچ رمی گارده را خواباند و به نیمه‌نهایی رسید. در نیمه‌نهایی، بنفیکا که به عنوان شگفتی این جام شناخته می‌شد، دست کنته را از اولین فینال اروپایی دوران مربیگری خود کوتاه کرد.

پس از ۳ سال دوری از این مسابقات، سرانجام در سال ۲۰۱۷، کنته با چلسی به این رقابت‌ها بازگشت. این دفعه گروه او کمی سخت‌تر بود. باحضور چلسی، رم و اتلتیکومادرید حالا جنگ بر سر صعود به دور بعدی میان ۳ تیم بود. قره‌باغ دیگر عضو این گروه بود که با کسب ۲ تساوی در برابر شاگردان سیمئونه، در رده آخر این گروه قرار گرفت. رم و چلسی هر دو با ۱۱ امتیاز به دور بعدی صعود کردند و اتلتیکومادرید راهی لیگ اروپا شد.

در مرحله یک هشتم نهایی آن‌ها به مصاف بارسلونا آماده ارنستو والورده رفتند. در دیدار رفت توانستند بارسا را با نتیجه یک بر یک متوقف کنند اما وقتی کار به بازی برگشت و نیوکمپ کشیده شد، این لیونل مسی بود که چلسی را در حسرت مرحله یک چهارم نهایی گذاشت.

دو سال بعد و در سال ۲۰۱۹، این بار با اینترمیلان کنته به لیگ قهرمانان اروپا بازگشت. در دور گروهی باز هم کنته و والورده به پست یکدیگر خوردند. دورتموند و اسلاویا پراگ هم دو تیم دیگر گروه F این مسابقات بودند. این بار هم مانند سال ۲۰۱۳ دون آنتونیو نتوانست از گروهش صعود کند و باز هم به لیگ اروپا رسید.

می‌توان گفت تا بازی فینال، کنته هیچ رقیب سختی را در برابر خود نمی‌دید. اینتر در این ۴ مرحله لودوگورتس، ختافه، بایر لورکوزن و شاختار دونستک را حذف کرد تا در مسابقه فینال در مقابل پرافتخارترین تیم تاریخ این مسابقات یعنی سویا قرار بگیرد.

در دیدار نهایی اینتری‌ها شروع قدرتمندی داشتند و با پنالتی دقیقه ۵ روملو لوکاکو برتری را به دست آوردند. سپس لوک دیونگ با دو گل در دقایق ۱۲ و ۳۳ سویا را یک گام از شاگردان کنته جلوتر انداخت اما دیری نپایید که دیگو گودین همه چیز را به تعادل رساند.

بازی در اوج هیجان دنبال می‌شد که ناگهان روملو لوکاکو دروازه خودی را باز کرد و باز هم دست کنته از یک جام اروپایی در دوران سرمربیگری خود کوتاه ماند.

در سال بعد هم شرایط برای سرمربی ایتالیایی فرق چندانی نداشت. در گروهی که شامل رئال مادرید، اینترمیلان، شاختار دونتسک و بورسیا مونشن گلادباخ حضور داشتند دست کنته از صعود کوتاه ماند. البته که این اتفاق کمک شایانی به هموار شدن مسیر شاگردان دون آنتونیو برای قهرمانی در سری‌آ کرد.

تا به الان کنته فقط یک بار به مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا رسیده که اکنون حدود ۱۰ سال از آن اتفاق می‌گذرد. در مجموع ۵۲ بازی‌ای که تیم‌های کنته در هر ۳ تورنومنت اروپایی انجام داده‌اند فقط از ۲۳ بازی با سری بلند بیرون آمده‌اند و ناکامی‌های زیادی را تجربه کرده‌اند.

حالا و باوجود پنجره درخشانی که دنیل لوی و پاراتیچی برای سرمربی ایتالیایی رقم زدند، باید دید آیا بالاخره کنته موفق به داشتن یک فصل موفق در معتبرترین تورنومنت باشگاهی اروپا می‌شود یا نه؟