بایگانی برچسب: پادکست

ترابیان: کیروش باید به ما پول بدهد نه ما/ آقایان به رفتن آبرویمان فکر نمی‌کنند

ترابیان سرپرست سابق تیم ملی گفت: در قضیه بازگشت کیروش به تیم ملی، این ما نیستیم که باید به او پول بدهیم. اوست که باید بداند او را به جام جهانی برده‌ایم و باید به ما پول بدهد.

نوید خیرخواه، فوتبال لب – عباس ترابیان، سرپرست سابق تیم ملی ایران در مصاحبه‌ای که با خبرنگار فوتبال لب داشت، درباره بازگشت مهدی تاج به سمت ریاست فدراسیون فوتبال اظهار داشت: ببینید هر اتفاقی افتاده با نظر و تاییدیه هئیت بدوی بوده و الان هم می‌گویند که اتهاماتی که به ایشان وارد بوده در تاریخ ۶ شهریور به دست فدراسیون و هیئت بدوی رسیده شده.

ترابیان گفت: ۸ شهریور هم تاریخ انتخابات بوده و هیئت بدوی هم هیچ تصمیمی نگرفته است. این‌ها مسائلی هست که باید به آن‌ها پرداخته شود. الان که همه در این ارتباط دارند اقدام می‌کنند تا ایشان را برکنار کنند، اصلا فکر این را نمی‌کنند که فوتبال ایران تعلیق خواهد شد؛ اصلا به این فکر نمی‌کنند که تیم ملی نخواهد توانست که به جام جهانی برود؛ اصلا به از دست رفتن آبرویمان در سراسر دنیا فکر نمی‌کنند.

او همچنین افزود: در واقع در این مواقع کمی عقلانی با قضیه برخورد نمی‌کنیم و موجب یک ضرر بسیار بزرگ و غیرقابل تصور در فوتبال می‌شویم. بنابراین من معتقد هستم که باید بسیار زودتر این اقدام‌ها صورت می‌گرفت. الان و وقتی که انتخابات برگزار شده و نماینده AFC نیز در مراسم حضور داشته و آن را تایید کرده، دیگر فایده‌ای نخواهد داشت.

من اصلا کاری به این که آیا این اتهامات به آقای تاج وارد هست یا نیست یا اینکه آیا آقای تاج مقصر هست یا نیست ندارم چون که نه تجربه این کار را دارم و نه علمش را ولی فکر می‌کنم که ما باید ببینیم تبعات این کار چه خواهد بود. الان که همه می‌گویند تاج و سیستم تاج باید بروند، بعدش چه خواهد شد؟ بعدش چه پاسخی برای فیفا داریم؟ فیفا الان این انتخابات را به عنوان یک انتخابات قابل قبول پذیرفته و AFC درباره آن نظر داده است‌. بعد از آن چه می‌خواهید بکنید؟

سرپرست سابق تیم ملی در رابطه با حق قانونی کامرانی فر برای لغو انتخابات عنوان داشت: نمی‌دانم. بالاخره چون برگزارکننده هستند می‌توانند این کار را بکنند. بالاخره مجمع را باید خود فدراسیون و دبیر کل برگزار بکند. چون به اصطلاح ایشون نفری هست که باید این مجمع را برگزار بکند ممکن است این حق را داشته باشد. اما ایشون با چه کسانی چه مشورت‌هایی کرده و چه‌ کار کرده را کسی حرفی راجع بهش نمی‌زند و اصلا معلوم نیست چه اتفاقی افتاده و به چه شکلی بوده. در هر حال این انتخابات یک سری مسائل و علامت سوال‌هایی داخلش هست.

وی در ادامه گفت: حتی آن نفر قبلی هم به نوعی مهندسی کرده بود برای این انتخابات تا مثلا نفرات و کاپیتان‌هارو عوض کند تا نفراتی که می‌دانند به خودشان رای خواهند داد را روی کار بیارند. همه‌ی این کارها را انجام می‌دهند متاسفانه ولی در هر حال، الان نتیجه مشخص است. الان فرمان تیم ملی و فرمان فدراسیون خواه ناخواه دست اقای تاج هست. غلط است اگر بخواهیم با کله او را زمین بزنیم. شما نمی‌توانید سریعا بیایید انتخابات برگزار کنید. به نظر من به محض اینکه بخواهید مجوز بگیرید فیفا اکشن خواهد گرفت.

ترابیان درباره‌ رسیدن اطلاعات به دست کمیته بدوی و لغو انتخابات تاکید کرد: قطعا باید رسیده باشد. وقتی به فدراسیون می‌رسد یعنی به اشخاص دیگر که درگیر انتخابات هستند هم رسیده. خیر؛ اصلا نمی‌توانند این کار را بکنند. اگر این کار را انجام دهند فیفا فوتبال ما را تعلیق می‌کند.

عباس ترابیان در جام جهانی در مورد استراتژی تاج برای بازگرداندن کیروش عنوان کرد: خواستند آس رو کنند. بالاخره این یک نوع آس رو کردن هست تا بیایند از طریق کیروش به اصطلاح جریان دیدگاه‌های رسانه‌ای را برانگیخته کند. حالا هر چه که بود نوعی استراتژی است که جواب داد.

سرپرست پیشین تیم ملی که در برهه‌ای در مذاکراتی جدی با هروه رنار برای هدایت تیم ملی بود، درمورد برکناری اسکوچیچ هم این‌گونه نظر داد: کاملا غلط است. اسکوچیچ الان ساختار تیم را بسته. ۷۴ روز مانده به جام جهانی و با ۷۴ روز فرگوسن هم نمی‌تواند این ساختار را دوباره تغییر دهد یا دوباره بازی‌های باشگاهی را ببیند و یا بازیکن جابجا کند و مشخص کند که من با چه سیستمی می‌خواهم بازی کنم و مشکلات دیگر که با آن دست و پنجه نرم کند.
۲ روز دیگر قرار است در اتریش بازی کنند، آنجا با چه سیستمی میخواهند بازی کنند؟ یعنی چه؟ من نمی‌دانم چقدر احساسی با قضایا برخورد می‌کنند. این برخورد به نظر من احساسی هست.

ترابیان درمورد بازگشت کیروش به تیم ملی تصریح کرد: از آن طرف اشتباهات پشت سر اشتباهات در حال رخ دادن هستند. الان کیروش را آوردند. کیروش یک مربی‌ست که در دو کشور کلمبیا و مصر نتوانسته موفق شود و نوار رزومه صعود او به جام جهانی با تیم‌های مختلف پاره شده. به نظر من، الان اگر ایشان صادقانه بخواهند صحبت کنند، می‌گویند که باید یه مبلغی را به شما بدهم که بیایم روی نیمکت شما در جام‌جهانی باشم. نه اینکه ما به او پولی بدهیم.

ترابیان در ادامه خاطرنشان کرد: الان من نگران این هستم که باز اشتباهی رخ دهد و یک قرارداد سنگین آنچنانی را با ایشان منعقد کرده باشند؛ بدون اینکه هیچ یک از این موارد رو تحت نظر قرار بدهند. در ضمن کیروش هم که دلش به حال ما نسوخته، ایشان فقط می‌خواهد که یک ۴ سال دیگر بعد از جا‌م‌جهانی را برای خودش رزرو بکند و این‌ها مسائلی‌اند که فدراسیون و تصمیم‌گیرنده‌های فوتبال ما باید به آن‌ها فکر کنند. ما که نباید هر دفعه اشتباه بکنیم و بعدش بگوییم که یکی به ما گفته بود این کار را بکنید. ما هم خواهان موفقیت کشوریم و دلمان برای مملکت خود می‌سوزد ولی خب به هر حال آدم باید تلخی‌ها و حقیقت‌ها را هم بگوید.

ترابیان در نهایت درباره احتمال موفقیت کیروش در جام جهانی گفت: بنده عرض کردم؛ کیروش در این مقطع زمانی هیچ کار مهم و جدیدی نمی‌تواند برای ما انجام دهد. مخصوصا که کیروش ثابت کرده آدم برنامه محوری هست. مربی برنامه محور مربی‌ای هست که برای خودش سبکی دارد و برای سبکش زمان می‌خواهد تا تیمش برای بازی با انگلیس، آمریکا و ولز آماده شود. این بازی‌ها، بازی‌های پیش پا افتاده نیست. بنابراین من به هیچ وجه این را نمی‌بینم که در ید قدرت کیروش باشد تا ما را به مرحله‌ی دوم ببرد. ما برای ۴ سال بعد باید برنامه ریزی کنیم. چون او برنامه محور است و همینطوری جایی نمی‌رود. ایشان ۴ سال بعد را مدنظر قرار داده که بیاید و مربی تیم ملی ما بماند.

به پروژه اعتماد کن/ رستگاری یونایتد

مسیح میرجعفری، فوتبال لب – بامداد سه‌شنبه به وقت تهران وقتی کیلومترها آن‌طرف‌تر در منچستر مایکل اولیور در سوت پایان بازی تیم‌های منچستر یونایتد – لیورپول، دربی شمال غرب انگلیس را زد؛ بار سنگینی از روی دوش من برداشته‌شد. باری که اقلا یکسال با خود حمل می‌کنم ننگ باخت‌های پیاپی و پرگل مقابل رقیب قدیمی. این بار ما بودیم که بردیم. کمتر کسی فکرش را می‌کرد، اما من فکرش را می‌کردم و این برد را برایم شیرین‌تر می‌کرد.

منچستر در روزهای بحران‌ با یک مربی که تمام رکوردهای بد را هم شکست همین چندماه پیش 3 – 0 برنتفورد را برده‌بود. فاصله دو تیم در جدول این فصل پیش از بازی فقط دو امتیاز بود اما رالف رانگنیک هم تایید می‌کرد که یونایتد سالها از رقیب دیرینه عقب است. از همان زمانی که لیورپول کلوپ را آورد و منچستر نتوانست کسی هم‌سنگ او را برای خود پیدا کند.

رالف رانگنیک
رالف رانگنیک در قامت سرمربی منچستر یونایتد در فصل 2021/22

عقب افتادن یونایتد از لیورپول

کافیست تنها به چند روز پیش از بازی پالاس برگردیم تا یک جام دیگر را که توسط لیورپول فتح می‌شود مشاهده کنیم: کامیونیتی شیلد یا همان جام خیریه. رقابتی که منچستریونایتد پرافتخارترین تیم آن است اما این بار لیورپول با فتح آن و پیروزی برابر همشهری یونایتد دو رکورد را شکست! اول اینکه این تنها جامی بود که کلوپ در این هشت سال به آن دست نیافته‌بود و دوم با این جام مجموع جام‌های لیورپول به ۶۷ می‌رسید یعنی یکی بیشتر از یونایتد. حالا دیگر رجوع به تاریخ پرزرق و برق منچستر پس از شکست‌های متوالی برابر لیورپول هم کارساز نبود.

لیورپول در کمتر از یکسال با نتایج ۴ – ۲ سپس ۵ – ۰ و سپس ۴ – ۰ یوناتید را تحقیر کرده‌بود. اشاره به کلکسیون جام‌ها تنها راه من رهایی از زخم زبان‌های دوستان لیورپولی بود اما دیشب ما برنده شدیم با اختلاف یک گل، جانانه جنگیدیم و مهم‌تر از همه بحران را از اردو خودمان به ۴۰ مایل آن طرف بفرستیم به لیورپول.

عکس تیمی لیورپولی ها پس از قهرمانی در جام خیریه و جلو افتادن ازمنچستر وینایتد در تعداد جام

شروع نه چندان خوب

بعد از باخت مقابل برنتفورد هنوز ایمانم به پروژه را از دست نداده‌بودم، پروژه‌ای که چند ماه پیش با رانگنیک شروع شده‌بود و حالا تن‌هاخ رهبر جدید آن بود. تن‌هاخ مربی آژاکس بود، رشد خوبی را در تیم او دیدیم و روزگاری که ترکیب طلایی‌اش را داشت تا نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان جلو رفت. گزینه جذابی برای من بود چه از لحاظ سبک بازی و چه کاراکتر. حالا آمده‌بود ما را نجات دهد. از لحظه‌های آغازین او در شهر منچستر امیدواریم بیشتر و بیشتر می‌شد. بازی دوستانه اولش را که انجام داد مقابل همین لیورپول بود چهارتا زدیم و گلی نخوردیم انگار معجزه شده‌بود اما ته دلمان می‌گفتیم این یک بازی بی‌اهمیت است، واقعا هم بود. پیش فصل نسبتاً خوبی داشتیم بعد لیگ شروع شد و همه چیز عوض شد.

نمایش اقتدار

روز بعد از باخت برنتفورد خبر آمد که تن‌هاخ بازیکنان را مجبور کرده ۱۳.۸ کیلومتر بدوند همان مقداری که کمتر از تیم مقابل دویده‌اند. حالا بعد از بازی لیورپول می‌دانیم او هم پا به پای این بازیکنان دویده تا همراهی‌اش با تیم را نشان بدهد. فصل پیش وقتی مدیران یونایتد بین کونته و رانگنیک مردد بودند. عده‌ای از هواداران گفتند: کنته به فلسفه باشگاه نمی‌خورد. این باشگاه فقط یک فلسفه دارد: به هرقیمتی برنده شو! نماینده این فلسفه اکنون برای من تن‌هاخ است من امیدم را انقدر ساده از دست نمی‌دهم. من به پروژه اعتماد می‌کنم.

تمرینات منچستر یونایتد تحت نظر اریک تن هاخ
تن هاگ بازیکنان منچستریونایتد را مجبور به دویدن کرد

ترکیب اصلی منچستر یونایتد

ترکیب که آمد مشکل اصلی همان شماره یک بود؛ من به داوید دخیا اعتماد ندارم. توانایی‌هایی او حتی به عنوان یک گلر سنتی هم توانایی‌های کاملی ندارد در بازی گذشته هم دیدیم که چگونه با دو اشتباه پیاپی همه چیز را به باد داد. او دیگر توانایی مهار شوت را هم ندارد. هنوز درک نمی‌کنم چرا در تابستان دین هندرسون را دادیم به ناتینگهام فارست؟

زوج دفاعی مورد نظر من بالاخره در این تیم دیده‌شد: لیساندرو مارتینز خرید جدیدمان از آژاکس، تیم قبلی سرمربی و واران که بهتر از هر کس دیگری است که داریم. مالاسیا هم که از هلند آمده بازیکن بسیار خوبی است و بالاخره جایگزین لوک شاو در ترکیب اصلی تیم شد. بالاخره یک نفر جرئت کرده انگلیسی‌ها را نیمکت‌نشین کند.

عکس تیمی بازیکنان منچستریونایتد
عکس تیمی بازیکنان منچستر یونایتد پیش از بازی 2022

شکل چینش

دابل پیوت این بازی احتمالا بهترین گزینه ممکن با بازیکنان موجود بود: اریکسن و اسکاتی. با تمام انتقاداتی که می‌شود اسکاتی را دوست دارم و امیدوارم بهتر شود، اریکسن برای باکس تو باکس بازی کردن یک مقدار پیر است ولی بهتر از این نمی‌شود. البته اول همین بازی از خرید جدید تیم کاسمیرو رونمایی شد، فصل پیش در فینال لیگ قهرمانان همین لیورپول را بردند و یکی از پرافتخارترین بازیکنان تاریخ این تورنمومنت است. یکی از سه نفر بهترین خط هافبک تاریخ رئال و منچستر وقتی او را خرید که با دو باخت متوالی در ردۀ آخر جدول لیگ بود. احتمالا بازی‌های بعد شاهد زوج اریکسن و کاسمیرو خواهیم بود. البته سرمربی در یک هفته باقی‌مانده هنوز از رویای فرانکی دیونگ، هافبک آن یکی غول اسپانیایی، بارسلونا، دست نکشیده‌است.

هدف خرید ها

مرد هلندی دنبال کسانی در زمین است که حرف او را بفهمند. اوضاع خرید دیونگ خیلی پیچیده است. برعکس کاسمیرو که خریدش در چند روز انجام شد! رئال پیش از این جایگزین او را با حدود 100 میلیون یورو از موناکو آورده‌بود و پرز ترجیح داد برای اینکه دقایق بیشتر به او بازی برسد، کاسمیرو را بفروشد! احتمالاً آخرین سالی هم بود که می‌شد از او پول خوبی در آورد.

کریستین اریکسن، مهره کلیدی این روز های تن هاخ

فیکس بودن آنتونی الانگای جوان توجیه تاکتیکی خوبی داشت می‌توان از سرعت او برای پرس دفاع استفاده کرد. رونالدو سرعت و انرژی او را ندارد و مارسیال هوش او را. رونالدو هم مثل مگوایر چسبیده‌بود به نیمکت دو نفری که داعیه رهبری تیم را داشتند بهترین جایگاهشان را پیدا کردند.

همچنان شایعاتی در بازار نقل و انتقالات جاری است شاگرد قبلی تن‌هاخ، آنتونی بازیکن برزیلی آژاکس به نظر دوست دارد به یونایتد بیاید. پلن جایگزین خرید او خرید هم‌تیمی سابق مالاسیا گاکپو هلندی است. زمزمه‌هایی هم می‌آید که منچستر به آلن سنت-ماکسیمین علاقه دارد البته بعید به نظر می‌رسد مالکان سعودی جدید نیوکاسل او را بفروشند او بخش مهمی از یک پروژه است.

تن هاگ و آنتونی

ما مستحق برد بودیم

کلوپ پیش از بازی گفته‌بود ترجیح میدادم وقتی با منچستر رو به رو شویم که بازی قبلی‌شان را ۵ – ۰ برده‌اند (نه وقتی که ۴ – ۰ باخته‌اند) در این مورد حق با او بود. منچستر متحمل تحقیرهایی شده‌بود و دیگر تحقیر جدیدی را برنمی‌تابید. به خاطر همین برای اولین بار پس از مدتها بود که تیم ما جنگید. تلویزیون ایران ۱۰ دقیقه اول بازی نتوانست تصاویر را از جایی کش برود به خاطر همین این لحظات را به سختی و با سرعت کم اینترنت دیدم.

شرح بازی

بعدتر پس از پایان بازی نسخه کامل اسکای اسپورت را دانلود کردم و دیدم در ۱۵ دقیقه اول ما بر بازی مسلط بودیم تا سانچو گل را زد و ترجیح دادیم عقب بنشینیم. و سانچو هم عجب گلی زد، منچستر اول یک حمله از سمت راست ترتیب داد برونو فرناندز در عرض پاس داد توپ به اریکسن رسید، اریکسن ترجیح داد و به عقب پاس بدهد به مالاسیای جوان، مالاسیا هم فوراً توسط دو بازیکن احاطه شد باز هم رو به عقب برای لیساندرو مارتینز و لیساندرو یک پاس رو به جلو برای الانگا ارسال کرد، یک و دو با اریکسن پاس کات‌بک برای جیدون سانچو، او دور خودش چرخید. مینلر پیر عجولانه تکل زد با یک سر توپ محو شد و یک ضربه دقیق که احتمالاً گل شدن آن 79 درصد بود. تمام.

شرح وقایع بازی بعد از گل یونایتد

در این 15 دقیقه الانگا یه توپ را به تیرک زد که همچنان حسرتش باقیست، چون گل برای او معنای دیگری داشت. البته گل‌زدن برای تمام این بازیکنان که زیر فشاری بی‌امان بودند، موهبت بزرگی بود. در این دقایق که حرفش را می‌زنم اوضاع به شکل عجیبی بر وقف مراد بود حتی دخیا که برای مشت کردن توپ از شش قدم خارج نمی‌شود به سبک گلر سوییپرهای این روز فوتبال از هجده قدم آمد بیرون و توپ را به اوت زد.

خوشحالی بازیکنان منچستر بعد از گل سانچو به لیورپول

بعد از آن اگرچه مالکیت دست لیورپول بود اما اجازه ندادیم دروازه را چندان تهدید کنند. بزرگترین عامل این هم لیچا بود، شماره 6 آرژانتینی. جدی‌ترین موقعیت لیورپول در نیمه اول و احتمالا کل بازی دفع توپ عجیب برونو بود که توپ را یک راست به سمت گل خودی زد و لیساندرو با بدنش جلوی توپ ایستاد.

نیمه دوم متفاوت

نیمه دوم هم که شروع شد بازی دست لیورپول بود اما پس از سانتر آرنولد، واران توپ را برگرداند، هندرسون نتوانست توپ را کنترل کند و لغزید زیر پای مارسیال تازه نفس، فن‌دایک نتوانست توپ را کنترل کند و یک پاس در عمق ضربه تمام کننده راشفورد و هر آنچه می‌خواستیم. تنها چیزی که آن لحظه نگرانش بودم آفساید شدن، گل بود که نشد. واقعا این پسر را دوست دارم نمی‌دانم چرا با وجود او بازوبند را دادند به مگوایر و برونو.

گل لیورپول در دقایق پایانی حاصل عوامل متعددی بود من جمله هوش صلاح در جاگیری و تمام‌کنندگی اما برای من مهم بعد از آن بود که کاپیتان برونو رفت و توپ را برداشت و نمیداد به صلاح در واقع داشت سعی می‌کرد بازی به تاخیر بیفتد دقیقه ۷۵ او یک کارت زرد گرفته‌بود اگر اولیور میخواست میتوانست دقیقه ۸۱ یعنی پس از گل صلاح کارت زرد دوم را نشان دهد و برونو را از زمین اخراج کند. یعنی ۹ دقیقه (به علاوه ۵) ده نفره بازی می‌کردیم.

لحظه گلزنی محمد صلاح به منچستر یونایتد

کریستانو رونالدو لعنتی

پارسال آمد. بعد از دوازده سال جدایی، بالاخره برگشت در این دوازده سال چهار لیگ قهرمانان برد و به یکی از بهترین بازیکنان تاریخ رئال تبدیل شد. روزهایی را در یوونتوس گذراند با پیراهن آنها به یونایتد گل زد و خوشحالی کرد بعد از آن هیچوقت دلم نمی‌خواست برگردد اما برگشت. منچستر یک چالش جدید بود یا پروژه بازنشستگی؟ هیچکدام. بعد از اینکه منچستر نتوانست یکی از ۴ تیم انگلیسی لیگ قهرمانان باشد. رونالدو آواز جدایی سر داد. تقریبا کل تور پیش فصل را غایب بود و فصل را از روی نیمکت شروع کرد درست مانند فصل پیش در یوونتوس که ۱۰ روز بعدش به یونایتد آمد. در این تابستان هر جا تلاش کرد برود نشد نه منچستر گذاشت و نه کسی او را می‌خواست.

رونالدو توقع دارد تاکتیک تیم روی خواسته او بچرخد، اگر یک بازیکن در دنیا چنین خواسته‌ای حقش باشد اوست اما نه تن‌هاخ چنین آدمی است، نه یونایتد چنین باشگاهی. به نظر نمی‌آید مسئله به سادگی حل شود و ممکن است اصلا حل نشود اما در بازی دیشب برابر لیورپول وقتی 5 دقیقه به پایان وقت قانونی وارد زمین شد، عملاً شانس گل سوم را از منچستر گرفت. راشفورد و برنو – که هموطنش هم هست وقتی کنار او قرار می‌گیرند پراسترس‌تر بازی میکنند و کارهای قبلی‌شان هم یادشان می‌رود.

کریستیانو رونالدو

در آستانه انقلاب یونایتد

همه چیز در زمین بازی و تمرین نشان می‌دهد انقلابی در راه است اما انقلاب اصلی باید خارج از زمین اتفاق بیفتد. مالکان این باشگاه سرمایه‌داران آمریکایی‌ای هستند که با ۸۰۰ میلیون پوند وام این باشگاه را خریده‌اند و تا به حال بیش از ۲ میلیارد از آن درآمد داشته‌اند. مردان و زنانی که تنها به این خاطر که نام خانوادگی‌شان گلیزر است از باشگاه حقوق می‌گیرند در حالی که آنها هیچ هزینه و تلاشی برای این باشگاه نمی‌کنند.

وضعیت بد باشگاه

در گزارشهایی که اوضاع آشفته تیم در فصل گذشته آمد خواندیم رونالدو از اینکه وسایل استخر باشگاه در این ۱۲ سال تغییری نکرده‌اند متعجب شده. این اولین باری نیست که چنین صدایی از بازیکنان یونایتد در بیاید، رونالدو آن کسی که صدایش شنیده می‌شود. الکسیس سانچز گفته‌بود یخچال رختکن کنار پای من است و وقتی در آن را چند بار باز می‌کنند تا آب معدنی بردارند پای من یخ می‌کند و نمی‌توانم خوب بازی کنم. زلاتان هم گفته‌بود وقتی ما در تمرین آب می‌خوریم پول آن را از ما می‌گیرند. یک بطری آب معدنی در انگلیس ۱.۵ پوند است و حقوق زلاتان سالی ۷ میلیون یورو بود.

خریداران احتمالی

گزینه مورد علاقه خیلی‌ها برای انتقال منچستر یک گروه ورزشی شناخته شده مانند مالکان لیورپول یا یک شیخ متمول عرب است که خرج خوبی بکنند. گزینه دیگر که با توجه به اخبار متحمل است سر جیم رادکیلف، سرمایه‌دار بریتانیایی، است. یک دیدگاه سنتی می‌گوید که او بهترین گزینه است چراکه به عنوان یک بریتانیایی تعصب دارد. او می‌گوید چه بر سر آبروی فوتبال بریتانیا آمده و می‌تواند این باشگاه را درست کند. رادکیلف نمی‌تواند مثل تاد بولی یک شبه صاحب کل باشگاه بشود مسیر انتقال مالکیت به او چند سال طول خواهد کشید.

مالکان شیاطین سرخ

پس از پایان

مشخص است ذوق زده‌ام فکر می‌کنم اگر ۱۰ سال دیگر این نوشته را نگاه کنم چه حس و حالی خواهم داشت یا جواب اعتمادم به پروژه را گرفته‌ام؟ تن‌هاخ پیروز شده یا شکست خورده؟ کدام انتقال نهایی شده و کدام جواب داده؟ رادکیلف باشگاه را خریده یا نه؟ هیچ چیز برایم روشن نیست حتی نتیجه این فصل. می‌توانیم قهرمان لیگ اروپا شویم؟ هر چقدر حرف از صبر بزنیم باید بگوییم هواداران این باشگاه پرتوقع اند. آیا می‌توانیم سهیمه لیگ قهرمانان را بگیریم؟ فشار رسانه‌ای بی‌امان این اجازه را به تن‌هاخ و تیمش می‌دهد؟

هیچ چیزی نمی‌دانم فقط می‌دانم از اینکه لیورپول را بردیم خوشحالم. می‌خواهم برای خودم لیستی بنویسم از حس‌هایی که هیچوقت تغییر نمی‌کنند: شماره یک) حس خوب بردن لیورپول.

پاتر و تغییرات احتمالی/چه بر سر چلسی خواهد آمد؟

پاتر در برابر چلسی

با اخراج توماس توخل و انتخاب گراهام پاتر به عنوان جایگزین او، حالا علامت سوال‌های بسیاری درباره تغییرات آبی‌ها زیر نظر مربی جدید وجود‌ دارد.

پاتر در برابر چلسی

کیارش غریبی، فوتبال لب – پس از باخت یک بر صفر در برابر دینامو زاگرب در هفته ابتدایی لیگ قهرمانان اروپا بود که سران تازه‌وارد چلسی تصمیم به قطع همکاری با توخل گرفتند و پاتر را به عنوان جایگزین او برگزیدند.

ترس هوداران آبی‌ها از این تغییر بسیار منطقی به نظر می‌رسد. به هر حال سرمربی محبوب آن‌ها که طعم پیروزی در ۳ فینال را با آن‌ها تجربه کرده بود بار رفتن را بسته بود و دورانی جدید در دست آغاز بود.

حتی اگر از خود توخل هم بپرسیم، او نیز به افت عملکرد تیمش در نیمه دوم دوران حضورش در چلسی اذعان می‌کند. شاید در تعداد بردها، باخت‌ها و مساوی‌ها تفاوت زیادی احساس نشود اما عملکرد شاگردان توخل از لحاظ دفاعی پسرفت چشم‌گیری داشته است.

آمار توخل در 100 بازی

در پنجاه بازی دوم دوران توخل، آن‌ها ۲۹ گل بیشتر از پنجاه بازی اول دریافت کردند و با ۱۳ کلین‌شیت کمتر نسبت به روز‌های آغازین سرمربی آلمانی در چلسی، اوضاع عقب زمین آبی‌ها از همیشه بحرانی‌تر به نظر می‌رسید.

اما آیا گراهام پاتر می‌تواند دردی را از چلسی دوا کند؟ خب ابتدا نگاهی به عملکرد این مربی در برایتون می‌اندازیم. همان‌طور که در تصویر زیر مشخص شده، پاتر هیچ‌گونه تعلق خاطری به چینش خاصی ندارد و دائما در حال تغییر آن است.

سیستم هاس مورد علاقه پاتر

از همین‌رو، پاتر خود را بسیار منعطف نشان داده و به هواداران ثابت کرده که هرگاه کار برای او و تیمش گره بخورد، هیچ عبایی از قبول و تغییر اشتباهاتش نداشته است.

برای مثال در بازی برابر فولام، او تیمش را با سیستم ۳۵۲ و بدون هیچ مهاجم کلاسیکی به زمین فرستاد و فقط پس از ۱۵ دقیقه، چینش ۴۲۳۱ را جایگزین ترکیب اولیه کرد. به طور کلی، این سرمربی انگلیسی تلاش می‌کند تا تاکتیک‌ها و ترکیب‌هایش را با توجه به حریف مقابلش انتخاب کند.

با توجه به نمودار زیر، واضح است که پاتر دوست دارد تا تیمش فوتبالی مالکانه بازی کند. مسئله‌ای که در روزهای اول حضور او در جمع برایتونی‌ها زیاد روشن نبود اما پس از اینکه او توانست تفکراتش را برای بازیکنان جا بیندازد، روز به روز صبر و هوشمندی بیشتری از شاگردان پاتر در هنگام گردش و مالکیت توپ دیده می‌شد.

پاتر و قوتبال مالکانه

حتی در فصل گذشته، نحوه‌ای که آن‌ها از توپ هنگام مالکیت استفاده می‌کردند بیشتر شبیه تیم‌هایی بود که برای کسب جایگاه اروپایی می‌جنگند و البته شباهت‌های کمی به گردش توپ شاگردان توخل در چلسی نداشت.

تیمی که پاتر از هیوتون، سرمربی سابق مرغابی‌ها تحویل گرفت، بیشتر شبیه تیمی بود که به هر دری می‌زند تا از سقوط قرار کند. تیمی که با چینش یک لو بلاک در وسط زمین و با استفاده از ضدحملات و ضربات ایستگاهی تلاش می‌کرد تا حداقل امتیازات را به دست بیاورد و هیچ تلاشی برای تحت فشار قرار دادن حریف و یا بازی مالکانه انجام نمی‌داد. اما با ورود پاتر از فصل ۲۰۱۹/۲۰، برایتون هر روز یک قدم بیشتر از خرابه‌های هیوتون دور می‌شد و به سمت فوتبال با هویت‌تری قدم برمی‌داشت.

سبک فوتبال پاتر

شاید در روزهای ابتدایی، این تغییرات به چشم طرفداران سفید و آبی‌ها نمی‌آمدند ولی با آغاز فصل دوم پاتر بود که برایتون کیلومترها از تیمی که طرفداران به یاد داشتند فاصله داشت. حالا آن‌ها اعتماد به نفس بسیار زیادی در هنگام مالکیت داشتند و قواعد بازیابی توپ را بلد بودند. تغییرات به نحوی بود که در فصل ۲۰۲۰/۲۱، برایتون پاتر، یکی از بهترین تیم‌های پریمیرلیگ در محافظت و جلو بردن توپ پس از بازپس‌گیری آن طی ۵ سال گذشته بود.

ولی این تیم فقط در ابعاد مالکیت پیشرفت نکرده بود. سیستم پرسی که پاتر از بازیکنان خود درخواست می‌کند، برایتون را تبدیل به یکی از بهترین تیم‌های لیگ در بازپس‌گیری توپ بلافاصله بعد از دست دادن آن کرده است.

پرس کردن بازیکنان برایتون

تنها بخشی از بازی که پاتر نتوانسته در آن برایتون را به جمع ۱۰ تیم ابتدایی لیگ برساند، تبدیل کردن حملات به موقعیت‌ها و گل‌ها بوده است. مسئله‌ای که بخشی از آن مرتبط با مهاجمانی است که سطح کیفی لازم برای بازی در یک تیم بالا جدولی پریمیرلیگ را ندارد و طبیعتا بخش دیگر آن به عهده مربی است.

حال با وجود همه این‌ها، پاتر پروژه خود با برایتون را هرچند ناتمام پشت سر گذاشته و وارد چالش جدیدی در زندگی خود شده است. چالشی که می‌تواند او را به اوج برساند یا شاید حتی دوران مربیگیری او زودتر از موعد به پایان برساند.

مینی آنالیز؛ رئال مادرید ۲-۰ آینتراخت فرانکفورت


رئال مادرید و آینتراخت فرانکفورت بازی سوپرکاپ اروپا رو در تاریخ چهارشنبه نوزدهم مرداد ماه ۱۴۰۱ در شهر هلسینکی کشور فنلاند برگزار کردن که این بازی با نتیجه دو بر صفر به نفع سفید های مادرید و با گلزنی دیوید آلابا و کریم بنزما برای رئال به پایان رسید تا کهکشانی‌ها سوپرکاپ رو به خانه ببرن و آنجلوتی یه جام دیگه به کلکسیون افتخاراتش اضافه کنه. در این مینی آنالیز، تحلیل کوتاه بازی از دیدگاه رضا حسینی رو باهم می‌شنویم.



شما هم اگه در مورد این بازی نظری دارید توی کامنت ها برامون بنویسید.



مینی آنالیز بازی با رضا حسینی:

برای مشاهده همه مینی آنالیز های فوتبال لب اینجا کلیک کنید!



دیانگ و مصائب ادامه دار / قرارداد غیر قانونی بارتومئو

باشگاه بارسلونا به فرنکی دیانگ، هافبک هلندی خود اطلاع داد قراردادی که مدیریت قبلی با او امضا کرده است جرم محسوب می‌شود و آن‌ها باید به توافقات قبلی بازگردند.

محمد حسین فرخی لاشیدانی، فوتبال لب – با وجود توافق منچستر و کاتالان‌ها در هفته‌های گذشته، دیانگ از پیوستن به یونایتد خودداری کرد. طبق گفته رسانه‌ها دلیل این اتفاق طلب حقوق ۱۸ میلیون یورویی دی‌یانگ از باشگاه است.

باشگاه بارسلونا در اکتبر ۲۰۲۰ قراردادی جدید با هافبک خود امضا کرد تا با کاهش حقوق بازیکن در دو فصل ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ بتواند مقداری از فشار مالی ایجاد شده بکاهد. قرارداد گونه ای بود که این مبلغ کاهش یافته به حقوق بازیکن در ۴ سال آینده پخش میشد و پایان قرارداد بازیکن از سال ۲۰۲۴ به ۲۰۲۶ تغییر میکرد.

بارسلونا طی نامه ای به دیانگ در ماه گذشته اعلام کرد خود را در موقعیتی میبیند که می‌تواند با اقدام قانونی و مجرمانه خواندن تجدید قرارداد بازیکن با باشگاه، اقدام به فسخ قرارداد جدید و بازگشت توافقات به قبل بکند.

منابع نزدیک به بارسلونا می‌گویند که بعد از این نامه صحبت‌های مدیریت جدید باشگاه با بازیکن ادامه داشته و گونه‌ای بوده است که بازیکن و وکلایش را مورد اتهام برای مشارکت با مدیران پیشین در امضای قرارداد مجرمانه قرار میدهد‌.

وضعیت پیش رو میتواند مهر تاییدی بر سخنان رییس اتحادیه بازیکنان هلندی، ییوْگینی لِوچنکو، باشد که بیان کرده بود دیانگ را قربانی اخاذی بارسلونا شده است. گفته‌ای که رییس کنونی بارسلونا آن را تکذیب کرده و هرگونه اقدام خلاف قانونی را رد کرده است.

در حالی که لاپورتا در تلاش است تا بازیکن را راضی به گذشتن از طلب ۱۸ میلیونی خود بکند، FIFPRO، اتحادیه بازیکنان حرفه‌ای فوتبال، بر فرایند قانونی و اتفاقات رخ داده نظارت میکند و وکلای خود را مأمور به بررسی مشکلات پیش آمده کرده است.

گفتنی است که این تجدید قرارداد با سه بازیکن دیگر در همان روز اعلام شده بود و این نگرانی را ایجاد میکند که بارسا در صورت موفقیت، اقدام به تغییر در وضعیت لانگله، پیکه و ترشتگن بکند. هنوز خبر دقیقی از صحبت های باشگاه با این بازیکنان منتشر نشده است.

رئال در غرب وحشی/ مروری بر پیش فصل رئال مادرید

رئال مادرید در حالی برای تمرینات پیش فصل خود عازم ایالات متحده شده که پس از قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا، انتظارات فراوانی از پادشاه فوتبال اروپا وجود دارد.

رضا حسینی، فوتبال لب – رئال مادرید آخرین مسابقه‌ی پیش فصل خود برابر یوونتوس را با پیروزی پشت سر گذاشت تا آماده‌ی دیدار سوپرکاپ اروپا شود. اما این پایان داستان آماده‌سازی مادریدی‌ها برای یک فصل سنگین و طولانی بود. شروع داستان به یک مسابقه‌ی کلاسیک با حریف همیشگی برمی‌گردد. پادشاه اروپا تصمیم گرفت تا تمرینات خود را با سه بازی دوستانه در غرب آمریکا پیگیری کند. حریفان رئالی‌ها در این بازی‌ها، بارسلونای اسپانیا، کلاب آمریکای مکزیک و یوونتوس ایتالیا بودند.
رئال در اولین دیدار خود در تاریخ ۲۳ جولای در لاس‌وگاس یک الکلاسیکوی دوستانه را پیش رو داشت. کاتالان‌ها آمار بهتری در بازی‌های دوستانه در برابر رقیب مادریدی داشتند و قبل از این دیدار، در ۳۳ ال‌کلاسیکوی دوستانه موفق شده بودند که ۱۹ برد و ۱۰ تسوای به دست آورند و تنها ۴ مرتبه قافیه را به دشمن همیشگی باخته بودند. در این بازی، بارسایی‌ها از خریدهای جدید خود یعنی لواندوفسکی،‌ رافینیا، کریستینسن و کسیه رونمایی کردند و در آن سوی میدان نیز مادریدی‌ها از شوامنی و رودیگر برای اولین بار بهره بردند.
آنجلوتی که در این بازی بنزما را در اختیار نداشت، هازارد را به عنوان فالس ناین در ترکیب استفاده کرده بود. هازارد در انتهای فصل قبل قول داده بود که مادریدی‌ها در این فصل هازارد متفاوتی را خواهند دید. البته اگر چه در این بازی به بدی سال قبل نبود ولی چیز خاص و متفاوتی هم از اون مشاهده نشد. یکی از نکات جالب توجه در این بازی به کارگیری رودیگر به عنوان دفاع چپ و آلابا به عنوان دفاع مرکزی چپ بود که کاملا برخلاف چیزی بود که هواداران مادریدی گمان می‌کردند. حضور همزمان شوامنی، کاماوینگا و والورده در خط میانی نیز از نکات دیگر این بازی بود. مثلت جوانی که به احتمال فراوان در سال‌های آینده جایگزین سه تفنگ‌دار رئال رئال مادرید خواهند شد. در نیمه دوم نیز مطابق انتظار آنجلوتی دست به تعویض زد و تمامی بازیکنان به جز کورتوا زمین را ترک کردند. این بازی روی تک گل رافینیا که با یک شوت از راه دور به ثمر رسید، یک بر صفر به نفع بارسلونا خاتمه یافت تا انتقام رئالی‌ها برای بازی نیم فصل دوم سال گذشته به بازی‌های لالیگا موکول شود.
سانفرانسیسکو در ۲۶ جولای میزبان رئالی‌ها برای بازی دوم در مقابل کلاب آمیکا بود. کارلتو در این بازی رودیگر را از ابتدا در دفاع میانی به و در کنار ناچو به کار گرفت. رئالی‌ها در این بازی هماهنگ‌تر از قبل بازی کردند ولی در نیمه اول در برابر انرژی و انگیزه‌ی حریف مکزیکی حرفی رای گفتن نداشتند. در نیمه‌ی دوم اما با ورود شوامنی، کاماوینگا، والورده و سبایوس، یک بازی تماشاگر‌پسند و زیبا و صد البته هماهنگ‌تر را از رئالی‌ها شاهد بودیم. در این بازی، وینیسیوس توبیاس ۱۸ ساله برای اولین بار دقایقی به میدان رفت و بازی قابل قبولی از خود به معرض نمایش گذاشت، هر چند که این بازیکن برزیلی به علت نداشتن پاسپورت اروپایی نمی‌تواند مادریدی‌ها را در لالیگا همراهی کند و در ترکیب کاستیا به کار گرفته خواهد شد. در نهایت این بازی با تساوی دو بر دو به پایان رسید و گل‌های رئال مادرید را کریم بنزما از روی یک شوت زیبا و کات‌دار و ادن هازارد از روی نقطه پنالتی به ثمر رساندند.
در ادامه‌ی تور آمریکا، مادریدی‌ها به پاسادنای کالیفرنیا رفتند تا در ۳۰ جولای یاران آلگری را در استادیوم رزبال ملاقات کنند. آنجلوتی در این بازی از ترکیب اصلی فصل قبل خود یعنی مندی،‌آلابا، میلیتائو و کارواخال در دفاع،‌ کروس و کاسمیرو و مودریچ در خط میانی و وینیسیوس، والورده و بنزما در خط جلو استفاده کرده بود تا تیم خود را برای بازی سوپرکاپ اروپا مقابل اینتراخت فرانکفورت محک بزند. رئال مادرید در این بازی سعی در حفظ توپ و در اختیار گرفتن بازی داشت. مادریدی‌ها سعی می‌کردند که کنترل بازی را در دست بگیرند ولی چیزی بیشتر از آنچه در فصل گذشته نشان دادند از خود ارائه نکردند. در ابتدای نیمه دوم هم میلیتائو جای خود را به رودیگر داد تا زوج آلابا و رودیگر نیز دقایقی در مرکز خط دفاعی کنار یکدیگر به چالش کشیده شوند. در پایان مادریدی‌ها توانستند یوونتوس را با نتیجه دو بر صفر و با گل‌های بنزما و آسنسیو شکست دهند.
رئالی‌ها فصل جدید را با جدایی چندین ستاره‌ی نیمکت‌نشین خود همچون مارسلو، بیل، ایسکو و یوویچ آغاز خواهند کرد. از سوی دیگر تنها خرید رئال در تابستان و تا اینجای کار شوامنی بوده است که رئالی‌ها امیدوارند جانشین مناسبی برای کاسمیرو باشد. آنچه مسلم است عدم تغییر در رفتار پرز و آنجلوتی است. از یک طرف مدیری وجود دارد که درآمدزایی را در اولویت قرار داده است و تا پایان ساخت برنابئو از انجام هر خرید ریسکی خودداری می‌کند؛ به همین دلیل تور آمریکا و درآمد ۱۲ میلیون دلاری رئال مادرید از این اردو را به انجام بازی‌های تدارکاتی بیشتر ترجیح می‌دهد. در طرف دیگر نیز کارلتو نشان داد که اعتقاد چندانی به تغییر ندارد و ترکیب برنده‌ی لیگ قهرمانان سال گذشته را به شدت باور دارد.
رئال در خط جلو تقویت نشده است. وینیسیوس، بنزما، رودریگو و والورده گزینه‌های اصلی در خط حمله خواهند بود و هازارد و آسنسیو برای حضور بیشتر در ترکیب تلاش خواهند کرد. هرچند که در شروع تعطیلات، احتمال خروج آسنسیو زیاد بود ولی هر چه به انتهای تابستان نزدیک می‌شویم، امکان ادامه دادن وی با مادریدی‌ها بیشتر می‌شود. آنجلوتی نشان داد که کماکان هیچ اعتقادی به ماریانو و مایورال ندارد. مایورال نیز امیدوار است که ختافه هر چه زودتر برای جذب وی با رئال به توافق برسد. لاتاسا، مهاجم ۲۱ ساله‌ی مادریدی‌ها نیز نتوانست آنجلوتی را راضی کند تا به او فرصتی در این بازی‌های دوستانه بدهد و شاید او هم باید به فکر ادامه بازی در کاستیا یا خروج از باشگاه باشد. آنچه باعث نگرانی هواداران می‌شود، فصل سخت پیش رو و تعداد بازی‌های بالا به دلیل جام جهانی و احتمال بالای مصدومیت شانس اول توپ طلای امسال یعنی کریم بنزماست. وینی نشان داده که در عدم حضور بنزما، تفاوت بسیاری با وینیسیوس همیشگی دارد. این مسئله‌ای است که ممکن است برای رئالی‌ها گران تمام شود و آن‌ها را در بازی‌های بسیاری برای گلزنی به دشواری اندازد.
در خط میانی اما رئالی‌ها کمترین مشکل را خواهند داشت. کروس، مودریچ و کاسمیرو حضور دارند و شوامنی، کاماوینگا و والورده هم بسیار عالی نشان داده‌اند. همچنین نباید از بازی‌های درخشان سبایوس در پیش فصل به راحتی گذر کرد. بازیکنی که نشان داد سزاوار دقایق بیشتری است؛ اگرچه کارلتو کمترین اعتقاد را به او دارد. با این حال به نظر می‌رسد باشگاهی که بتواند او را با قیمتی مناسب خریداری کند به راحتی پیدا نمی‌شود و رئالی‌ها هم از ادامه حضور او تا حدی استقبال خواهند کرد.
شاید بیشترین سردرگمی کارلتو و هواداران مادرید در خط دفاع باشد. به نظر می‌رسد در سمت چپ، آنجلوتی بیشترین اعتقاد را به مندی داشته باشد و رودیگر و آلابا در جایگاه بعدی برای تصاحب این پست قرار دارند. در مرکز خط دفاع هم در حال حاضر جایگاه میلیتائو به عنوان یکی از دفاع‌های میانی مستحکم به نظر می‌رسد و آلابا نامزد اصلی قرار گرفتن به عنوان دومین دفاع میانی است. هر چند ناچو نیز همیشه در صورت نیاز بازی‌های خوبی از خود به نمایش گذاشته است و وایخو نیز مادرید را ترک نکرده و برای حضور در ترکیب خواهد جنگید. در دفاع راست هم کماکان کارواخال گزینه اصلی خواهد بود و کارلتو هیچ اعتمادی به اوردیوزولا نخواهد داشت و سرنوشت این بازیکن در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. به احتمال زیاد همچون فصل گذشته، واسکز و ناچو گزینه‌های بعدی برای پر کردن جای کارواخال در هنگام مصدومیت و محرومیت خواهند بود.
آنچه مسلم است امسال سال سختی برای مادریدی‌ها خواهد بود. از یک سو رقیب همیشگی به شدت دست به تقویت تیم خود زده و قمار بزرگی بر روی بردن جام‌های سال آتی کرده است و از سوی دیگر رئالی‌ها بعد از شکست در خرید امباپه، به کمترین خرید ممکن در تابستان دست زده و تمام تخم‌مرغ‌های خود را در سبد بنزما و وینیسیوس گذاشته‌اند. لالیگای امسال جام جهانی را در بین خود خواهد دید و بازیکنان زیادی از رئال به قطر خواهند رفت و مشخص نیست که با چه وضعیت جسمی و روحی برخواهند گشت. همچنین رقیبان انگلیسی به همراه پاریسی‌های زخم‌خورده انتظار رئال را در لیگ قهرمانان می‌کشند تا هوادارانشان شاهد انتقام شکست‌های سال قبل باشند. رئال مادرید امسال هم به همبستگی تیمی و کمی شانس و شاید خرید یک مهاجم در روزهای باقی‌مانده یا پنجره‌ی زمستانی نیاز دارد تا بتواند سال خوبی را برای طرفدارانش رقم بزند.

قانون پاس به دروازه بان ها/ نگاهی به روند تغییر قانونی که فوتبال را عوض کرد

در این مقاله به بررسی نحوه تغییر قانون پاس به دروازه بان ها توسط فیفا و تاثیر آن بر فوتبال امروزی خواهیم پرداخت.

در این مقاله به بررسی نحوه تغییر قانون پاس به دروازه بان ها توسط فیفا و تاثیر آن بر فوتبال امروزی خواهیم پرداخت.

کیارش غریبی، فوتبال لب – شاید بتوان این قانون را بهترین تغییر قانون در تاریخ فوتبال نامید. دیگر دروازه بان ها نمی‌توانستند توپ را در اختیار بگیرند، آن را به مدافع خود بدهند، سپس دوباره آن را دریافت کنند و زمان قابل توجهی از بازی را تلف کنند. از معروف‌ترین مثال های این مسئله، می‌توان به پیتر اشمایکل در فینال یورو ۱۹۹۲ در برابر آلمان نام برد.

یکی از عجیب‌ترین مثال ها برای کشتن زمان بازی از طریق ارسال پاس به عقب به دروازه بان مربوط به ۳۰ سپتامبر سال ۱۹۸۷ و دیدار بین دو تیم رنجرز و دینامو کیف می‌باشد. زمانی که گرائم سونس هافبک اسکاتلندی تیم رنجرز، از حوالی دایره وسط زمین و فاصله تقریبا ۶۴ متری توپ را به دروازه‌بان پاس داد. آن بازی نهایتا با نتیجه ۲ بر صفر به نفع رنجرز به اتمام رسید.

اما جرقه اصلی این تغییر از کجا زده شد؟ جام‌جهانی ۱۹۹۰ یکی از خاطره‌انگیز ترین جام‌جهانی های تاریخ فوتبال است. از اشک های پل گسکوئین تا خوشحالی های معروف روژه میلا با پرچم کرنر اما این جام با میانگین ۲.۲۱ گل در هر بازی کم گل ترین جام جهانی تاریخ نام گرفت و وقت‌کشی به وضوح در آن دیده می‌شد. برای مثال پدی بونر دروازه بان جمهوری ایرلند در دیدار برابر مصر در مجموع به مدت ۶ دقیقه توپ را در اختیار داشت. یا مثلا بازی امارات در برابر کلمبیا که وقت‌کشی های پی‌در‌پی سنگربان اماراتی ها، باعث غیرقابل تحمل بودن این دیدار شد.

همه اهالی فوتبال از این وضعیت ناراضی بودند اما هنوز معلوم نبود قرار است تغییری ایجاد شود یا خیر. نهایتا سپ بلاتر در یکی از جلسات هیئت انجمن بین‌المللی فوتبال، پیشنهادی جذاب را ارائه کرد. از جای خود بلند شد و ادای دروازه‌بانی را درآورد که توپ را در اختیار دارد. تظاهر می‌کرد که ابتدا به یک سمت از محوطه جریمه می‌رود و سپس به سمتی دیگر. او حتی آمار هایی درباره مقدار زمان تلف شده توسط دروازه‌بانان در فوتبال ارائه کرد و گفت “باید به هر نحوی شده این مسئله را درست کنیم”.

مایل ها آن‌طرف تر و در فرانسه،دنیل جندپکس سرمربی وقت کان راه‌حلی جدید برای این موضوع پیدا کرد. او پس از مشاهده فینال جام‌جهانی ۱۹۹۰ و دیدن وقت‌کشی های پی‌درپی دروازه‌بان ها تصمیم گرفت تا کمی بیشتر درباره این مسئله تحقیق بکند. پس دست به کار شد و با استفاده از دیتا های در دسترس، مقدار زمان کشته شده توسط گلر ها را به‌دست آورد. نتایج برایش شوکه کننده بود چرا که حتی دروازه‌بان تیم خودش زمان زیادی را از این طریق تلف کرده بود.

او پس از مشورت با والتر گگ، رئیس کمیته فنی فیفا، سرانجام در ۱۴ دسامبر ۱۹۹۰ نامه‌ای به فیفا ارسال کرد. او در این نامه اشاره کرده بود که “دروازه‌بان تیم من، پادشاه وقت‌کشی است. در اولین بازی فصل و در برابر نانت او توپ را برای ۴۰۳ ثانیه در اختیار داشت. چیزی نزدیک ۴۲ درصد زمانی که تیم من توپ را در اختیار داشت”. اما این نامه فقط به چند عدد محدود نمی‌شد‌. او ابتدا پیشنهاد داد تا زمانی که دروازه‌بان ها می‌توانند توپ را در اختیار داشته باشند محدود تر شود. اما پیشنهاد اصلی او که باعث ایجاد انقلابی در فوتبال بود حذف قانون “مجاز بودن دریافت پاس های بازیکنان خودی توسط دروازه‌بان” بود. پیشنهاد او این بود که”در این مدل، دروازه‌بان مجاز به دریافت پاس های بازیکنان خودی با دست نخواهد بود”.

زمان‌بندی ارسال این نامه فوق‌العاده بود. دقیقا یک روز قبل از ارسال این نامه، سپ بلاتر کمیته ای به نام “گروه ضربت ۲۰۰۰” ایجاد کرد که متشکل از بازیکنان و مربیان سابق فوتبال بود. هدف آن‌ها این بود تا جزئی‌تر به مسابقات نگاه کنند و ایده‌هایی را بدهند که باعث جذاب‌تر شدن این ورزش بشود و با ارسال آن نامه، جندپکس کار را برای آن‌ها راحت کرد.

۶ ماه بعد و در یکی از جلسات هیئت انجمن بین‌المللی فوتبال فیفا درخواست مجوز استفاده از قانونی جدید در مسابقات قهرمانی جهان زیر ۱۷ ساله ها را به این انجمن داد. آن‌ها درخواست کردند تا دروازه‌بان ها مجاز به دریافت پاس های ارسالی توسط بازیکنان هم‌دسته خود نشوند. در صورت عمل به خلاف این ماجرا، قاضی میدان باید یک خطای دو ضرب در نقطه انجام اشتباه توسط دروازه‌بان را به ضرر تیم خطاکننده بگیرد. این درخواست موفق به دریافت چراغ سبز این انجمن شد و فیفا آماده اجرای آن در مسابقات قهرمانی جهان زیر ۱۷ ساله ها در ایتالیا شد.

سرانجام فیفا این آزمایش را انجام داد و با این وجود این که اجرای این قانون تاثیر بزرگی در افزایش زمان مفید بازی ها نداشت اما از نتیجه راضی بود. بالاخره در تاریخ ۳۰ می ۱۹۹۲، در هتل سلیتک مانور واقع در ولز جلسه‌ای میان سران فیفا و هیئت انجمن بین‌المللی فوتبال شکل گرفت تا به طور جدی حضور این قانون در فوتبال را بررسی کنند. نهایتا طرفین به توافق دست یافتند و اجرای قانون را تایید کردند. این قانون برای اولین بار در المپیک تابستانی ۱۹۹۲ بارسلون مورد استفاده قرار گرفت.

اما زمان زیادی نگذشت تا بازیکنان و مربیان راه های دور زدن این قانون را پیدا کنند‌. برای مثال در یکی از این روش ها بازیکن صاحب توپ بر روی زمین دراز می‌کشید و توپ را با سر به دروازه‌بان می‌سپرد. این مسئله فیفا را مجبور کرد تا اصلاحاتی ایجاد کند. پس از مدتی در اواخر جولای ۱۹۹۲ فیفا اعلام کرد که اگر داور تشخیص بدهد بازیکن قصد دور زدن قانون را دارد، باید مستقیما بازیکن را جریمه بکند.

پیش فصل و خستگی‌های مفرط برای چه؟ / اهمیت تابستان‌های نفس‌گیر تا چقدر؟

شاید یکی از انبوه سوالات فوتبال دوستان میزان تاثیرگذاری و اهمیت آماده‌سازی پیش فصل باشد. این حجم از دوندگی و تلاش و خستگی به چه دلیل است؟ نتایج به‌ دست آمده در مسابقات تدارکاتی پیش‌فصل تا چه حد حائز اهمیت و قابل اتکا هستند؟

شاید یکی از انبوه سوالات فوتبال دوستان میزان تاثیرگذاری و اهمیت آماده‌سازی پیش فصل باشد. این حجم از دوندگی و تلاش و خستگی به چه دلیل است؟

ایلیا درویش، فوتبال لب – آماده‌سازی پیش فصل برای هیچکس آسان نیست. بازیکنان بعد از دویدن تا پای مرگ، در گرمایی داغ‌تر از کویر که از بدن خودشان نشات می‌گیرد، روی زمین ولو شده‌اند. طرفداران از بی‌فوتبالی و پایان هیجانات، بی‌حوصله و کلافه‌ شده‌اند و با خشم به فنجان قهوه نگاه می‌کنند. و سرمربی‌ها، در حالی که سخت عرق می‌ریزند سعی می‌کنند فلسفه‌ی خود را جا بندازند و بدون از دست دادن زمان، تیم خود را برای مسابقات آماده‌ کنند.

ابتدا کمی راجع به جلسات دوندگی که سخت‌ترین بخش پیش فصل توصیف می‌شوند صحبت کنیم. پیتر کلارک، مدافع با‌تجربه‌ی والسال که ۲۵ بار تور پیش‌فصل حرفه‌ای را تجربه کرده، این‌گونه تعریف می‌کند:

یک‌ بار یکی از هم تیمی‌هایم که به تازگی برگشته بود، از فرم ایده‌آل بدنی خارج شده بود و واقعا شرایط خوبی نداشت. تا حدی که حتی برای دویدن هم مشکل داشت. پس از یک جلسه تمرین دوندگی، پای او جوری خم شد که درجا غش کرد و برای سالیان سال فقط در تکاپوی جبران این مصدومیت شدید بود. اگر شما شبیه اون آدم هستید پس کل تابستان و احتمالا مقطعی از فصل را در حال عذاب کشیدن هستید و نمی‌توانید مفید باشید. قطعا هیچکس مایل نیست جای او باشد.

در بعضی مناطق، جلسات تمرینی که صرفا به دویدن می‌پردازند، به عنوان یک روش بدنسازی منسوخ شده دیده می‌شوند. علم ورزشی مدرن، زجر دادن بازیکن با همچین روشی را نمی‌پسندد. اما همین اواخر، شاگردان آنتونیو کونته جلسه تمرینی سختی را پشت سر گذاشتند. آنتونیو کونته شاگردانش را مجبور کرد که در دمای ۳۰ سانتی گرادی سئول کره، ۴۲ دور کامل دور زمین فوتبال را بدوند. این جلسه تمرینی که در حضور هواداران انجام شد، انقدر سخت به‌نظر می‌رسید که هری کین موفق به اتمامش نشد و کنار کشید. و زمانی که تمرین به پایان رسید، سون هیونگ مین توان خروج از زمین تمرینی رو نداشت و از همانجایی که دراز کشیده بود، او را کشان کشان از زمین چمن خارج کردند.

کلارک ۴۰ ساله که بالاتر هم به او اشاره کردیم، به خوبی می‌داند که چگونه میان استراحت و آماده‌سازی فیزیکی بالانس ایجاد کند. پیتر معتقد است که پس از پایان فصل و فرصت استراحت برای بازیکنان، نباید به طور کامل بدنسازی را رها کنند و برای فوتبال بازی کردن در بالاترین سطح ممکن، همچنان نیاز به اقدامات مهمی هست. او در این باره این‌گونه توضیح می‌دهد:

من شخصا پس از پایان فصل مقدار زیادی استراحت نمی‌کنم. من تمایل دارم که به تمرین کردن ادامه بدم. البته این کار به صورت کامل رنج و عذاب پیش‌فصل را از بین نمی‌برد اما آن را قابل تحمل‌تر می‌کند. اما اگر به صورت کامل در آن چند هفته بدنسازی را رها کنی، برای بدن خیلی سخت خواهد شد که خودش را دوباره تطبیق دهد.

پیتر درباره جلسات دوندگی اینگونه توضیح می‌دهد:

دویدن یک شیطان است اما وجود آن اجباری‌ست. من پیش‌فصل های زیادی را در کریر فوتبالی‌ام تجربه کردم و مطمئنم که هیچ میانبری وجود ندارد. متاسفانه حقیقت همین است؛ کار لذت بخشی نیست اما باید انجامش داد. به یاد می‌آورم که در اورتون، والتر اسمیث و آرشی ناکس برای ما جلسات دوندگی ملقب به “نعل اسب” را تدارک دیده بودند. این جلسات در پارک کراکستث انجام می‌شد و هیچوقت برای ما آسان‌تر نشد.

اما آیا این تمرین ها فقط راجع به آمادگی فیزیکی بازیکنان است؟ دیو بیلوز یکی از متخصصان علم ورزش با سابقه‌ی حضور در اورتون، نیوکاسل، وستهم و تیم ملی انگلیس توضیحات جالب و منطقی‌ای درباره‌ی علت انجام این تمرین از سوی سر‌مربیان می‌دهد. با وجود اینکه بخشی از دیو، با دواندن شدید بازیکنان فوتبال مخالف است اما علت انجام آن را درک می‌کند. دیو اینگونه توضیح می‌دهد:

من با دیوید مویس مکالمات زیادی در این باره داشتم و سعی کردم او را راضی کنم که مسافت کمتری برای دوندگی بازیکنان در نظر بگیرد اما او مخالفت می‌کرد. به یاد می‌آورم که در اورتون، بازیکنان قدیمی تیم مانند دانکن فرگوسن و دیوی ویر موفق به انجام تمرین نعل اسب می‌شدند و آن را به اتمام می‌رساندند. اما بازیکنان جدید تیم در انجام آن مشکل داشتند و برای مصدوم شدن و مسائل دیگر غر می‌زدند. من کمی با مویس در این‌باره بحث کردم اما پاسخ او این بود: “من می‌خواهم بدانم در قلب ‌آن‌ها چیست؟” مویس قصد داشت به این مسئله پی ببرد که آیا بازیکن در ۵ دقیقه پایانی یک مسابقه‌ی سخت که همگی خسته خواهند بود، باز هم تمام تلاشش را خواهد کرد؟ آیا ‌آن‌ها حاضرند جان‌شان را وسط بگذارند و به دویدن ادامه دهند؟ منطقی بود. نهایتا من هم مجبور شدم این مسئله را بپذیرم.

هر فصل بازیکنان جدیدی به تیم اضافه می‌شدند و ما مجبور بودیم مجددا این تمرین را انجام بدهیم تا شخصیت آ‌ن‌ها را ‌آزمایش کنیم. و البته همچنان می‌بینید که مویس به شخصیتی که در پایان تمرینات بازیکن‌ها از خود نشان می‌دهند، اهمیت می‌دهد. در واقع، این چیزی‌ست که کلوپ و گواردیولا هم انجام می‌دهند.

اما راجع به اهمیت نتایج به‌دست آمده در پیش‌فصل؛ بهتر است ابتدا به مصاحبه یورگن کلوپ پس از شکست چهار بر صفر مقابل منچستر‌یونایتد در دیدار تدارکاتی هفته گذشته مراجعه کنیم.

من موقعیت‌های خوب بسیار زیادی دیدم و همینطور عملکرد‌های خوب در لحظاتی از مسابقه. اما عدم ثبات را نیز مشاهده کردم. ما در لحظاتی عجله‌ی زیادی داشتیم، در لحظاتی بیش از حد بالا بازی می‌کردیم، اما جوری که منچستریونایتد دفاع می‌کرد و سیستم man marking که به‌ کار گرفته بود، توپ‌های زیادی را مخصوصا در خط هافبک در لحظات اشتباه از دست دادیم و آن‌ها نیز به خوبی از موقعیت‌هایشان استفاده کردند‌. این واضح‌ترین چیزی‌ست که ما نیاز داریم در آن پیشرفت کنیم حتی اگر چهار هیچ برنده می‌شدیم. این فقط شروع پیش‌فصل است و ما ادامه خواهیم داد.

قطعا این‌جوری نبود که پس از این شکست یورگن کلوپ دچار مشکل کم‌خوابی شود، اما احتمالا بعضی از هواداران شدند. اما آیا واقعا این نتایج همچین اهمیتی دارند؟

دیو بیلوز در این باره نیز به این شکل توضیح می‌دهد:

البته که معمولا این نتایج برای هواداران اهمیت دارد، اما در مقاطع اول پیش‌فصل، این نتایج جدا اهمیت خاصی ندارند. هفته‌ی پیش پدرم با من تماس گرفته بود و جوری راجع به شکست لیورپول به منچستریونایتد صحبت می‌کرد که انگار جای نگرانی زیادی وجود دارد. اما حقیقت این است که کلوپ از بازیکنان زیادی بازی گرفت و به هر‌کدام ۳۰ دقیقه فرصت داد. این مسابقه بیشتر راجع به بدنسازی و تنظیم زمان بازی بود تا نتیجه گرفتن. کاربرد واقعی پیش‌فصل نیز همین است.

دیو از تجربه‌ی شخصی خود در اورتون این‌گونه می‌گوید:

در اورتون ما اسکواد کوچکی داشتیم و طبیعتا بازیکنانی نیز وجود داشتند که برای تیم‌ ملی دعوت شده بودند یا در تعطیلات به سر می‌بردند. به همین دلیل مویس گاها مجبور میشد در بازی‌های تدارکاتی به بعضی از بازیکنان حتی ۹۰ دقیقه فرصت بازی بدهد. که این ایده‌آل و درست نیست. این بازی‌ها بیشتر راجع به ترمیم ضعف‌های تاکتیکی، پیشرفت و تشکیل ساختار تاکتیکی بود. بازیکنان نیز از این موضوع آگاه بودند و بیشتر اوقات در ذهن‌شان بدین شکل فکر می‌کردند: “خب؛ من شصت دقیقه فرصت بازی پیدا کردم و احساس خوبی دارم” این تفکر برای آن‌ها از نگرانی راجع به نتیجه‌ی بازی مهم‌تر است. اما خب شاید آخرین بازی تدارکاتی اهمیت بیشتری داشته باشد. در اورتون، ما معمولا مسابقه‌ی آخر را در خانه و در مقابل یک تیم اروپایی نسبتا خوب برگزار می‌‌کردیم و از آنجایی که هواداران نیز حضور داشتند، می‌توانستیم روی این مسابقه بیشتر حساب کنیم.

نهایتا شاید بهترین جمله راجع به یک پیش‌فصل موفق را میکی ملان مربی اسکاتلندی به زبان آورد:

اگر بتوانیم بدون مصدومیت، بازیکنان جدید را در تیم جا بندازیم و به سطح بالایی از آمادگی بدنی برسیم پیش فصل موفقی را پشت سر گذاشتیم. سپس فصل جدید آغاز می‌شود و کار و فعالیت اصلی شروع می‌شود.

از سیر تا پیازِ مارتینز/ داستان مهره جدید شیاطین سرخ

منچستریونایتد لیساندرو مارتینز از آژاکس را با قیمت ۵۵ میلیون یورو به خدمت گرفت. ملی‌پوش آرژانتینی می‌تواند در دفاع میانی، دفاع چپ و هافبک میانی بازی کند و آرسنال از جمله مشتری‌های دیگر او بود.

ایلیا میری، فوتبال لب – لیساندرو مارتینز در ۱۸ ژانویه ۱۹۹۸ در شهر گالگوئه واقع در کشور آرژانتین متولد شد. وضع مالی خانواده آن‌ها چندان مناسب نبود و لیساندرو حتی توانایی خرید کفش مناسب فوتبال هم نداشت. در محله منابع کافی وجود نداشت و او در کودکی بعضی از اوقات با شکم گرسنه و بدون خوردن غذا فوتبال بازی می‌کرد. روحیه جنگندگی و سختکوش بودنش را می‌توان نشأت گرفته از همان دوران دانست.

با وجود تمام سختی‌ها او از ۵ سالگی وارد فوتبال شد و به تیم اورکوئیزا پیوست و در رده های پایه به پیشرفتش ادامه داد تا در سال ۲۰۱۴ به تیم پایه نیوولز اولدبویز بپیوندد و بعد از گذشت ۳ سال به تیم بزرگسالان آنها راه یابد؛ بعد از آن، و به صورت قرضی به جاستیزیا رفت و از آنجا هم به باشگاه آژاکس منتقل شد.

مارتینز درباره شروع کارش در آژاکس :

چند هفته اول وحشتناک بود، جلسات تمرینی کاملاً متفاوت با آنچه در آرژانتین به آن عادت داشتم پیش رفت. شدت، کنترل، تسلط، پاس‌ها و نگاه آن‌ها به فوتبال متفاوت بود.

مارتینز وقتی فقط ۲۱ سال داشت وارد فوتبال اروپا شد؛ او درباره روند تطبیق خودش با آژاکس می‌گوید:

من بازیکنی هستم که دوست دارم توپ را در اختیار داشته باشم، اما وقتی سبک آنها را در آمستردام دیدم که با پاس های تک‌ضرب چقدر سریع بازی می‌کنند من رو شگفت‌زده کردن موقع بود که فهمیدم چقدر سرعتم پایینه.

اما او در عرض چند ماه و بعد گذراندن یک پیش‌فصل خوب در آژاکس تبدیل به مهره اصلی تیم هلندی شد و توسط هواداران باشگاه به «قصاب» معروف شد. او در دفاع سبک تهاجمی و خشن دارد اما در مالکیت توپ کاملا باهوش و سنجیده عمل می‌کند.

در همان پنجره که دلیخت به یوونتوس پیوست، مارتنیز با ۷ میلیون یورو جانشین او شد. به نظر می‌رسید که او قرار است جانشین بلندمدت کاپیتان سابق آن‌ها در قلب خط دفاعی باشد اما بعد از گذشت مدتی او مجبور شد که جای خالی دیونگ را در هافبک پر کند.

تن‌هاخ در آن زمان گفت:

ر ابتدای فصل ما به دنبال رهبری برای هافبک مرکزی بودیم. ما می‌دانستیم که مارتینز در هافبک مرکزی بازی کرده است، اما آیا او می‌تواند در سیستم آژاکس این کار را انجام دهد؟ ما او را در آن‌جا امتحان کردیم و چیزهای خوب و مثبتی دیدیم.

و این سندی بر هوش تاکتیکی و تطبیق‌پذیری مارتینز است که در محیطی جدید و ناآشنا و بدون هیچ تسلطی بر زبان انگلیسی و هلندی، او توانست خود را با احتمالاً سخت‌ترین نقش در تیم آژاکس، یعنی دیکته کردن بازی از ابتدای خط دفاعی تا انتهای خط میانی با ایجاد پلی بین دفاع و حمله وفق دهد.

بخشی از این پیشرفت مارتینز بخاطر استعداد ذاتی او بود اما اشتهای بی‌انتهای او برای پیشرفت به همان اندازه مهم بود. مارتینز ذاتاً اهل مطالعه بود پس تلاش کرد تا بازیکنان دیگری را که از دفاع به هافبک تغییر پست داده بودند تماشا کند و از آن‌ها یاد بگیرد.

یکی از بازیکنانی که او درباره اش مطالعه کرد جاشوا کیمیچ از بایرن مونیخ بود که قبل از انتقال به خط میانی زیر نظر پپ گواردیولا، به عنوان یک دفاع راست شروع به کار کرد.

مارتینز درباره کیمیچ گفت:

وقتی او در خط میانی بازی می کند، آرامشی که دارد و نحوه بازی‌خوانی او را دوست دارم، یک بازیکن باید باهوش باشد، البته که باید اعتماد به نفس داشته باشد.

فصل بعد برای مارتینز چالش برانگیزتر بود، به طوری که تن‌هاخ در ابتدا ترجیح داد از رایان گراونبرخ در نقش هافبک و دیلی بلیند به عنوان مدافع میانی سمت چپ خود استفاده کند. لازمه بازگشت او از هافبک به مدافع میانی برعهده گرفتن مسئولیت دفاعی بیشتر بود. اما بازی در مناطق عقب باعث نشد که تاثیر او در بازیسازی آژاکس کمتر شود. در واقع، فصل گذشته، او میانگین پاس‌های بیشتری در 90 دقیقه نسبت به سایر بازیکنان لیگ هلند داشت.

مارتینز مانند هموطنش روبرتو آیالا، ملی‌پوش سابق آرژانتین که با وجود جثه کوچکش به عنوان یکی از بهترین مدافعان میانی نسل خود شناخته می‌شود. او به طرز فوق‌العاده‌ای در هوا مستحکم است و جهشی شگفت انگیز دارد. فصل گذشته در آژاکس، او بیش از هر بازیکن دیگری با ضربه سر توپ را دور کرد(۲۹) و در ۷۹ مورد از ۱۱۲ دوئل هوایی خود پیروز شد. ضریب موفقیت او ۷۱ درصد بود و او را پس از هری مگوایر از منچستریونایتد در رده دوم قرار داد. او به دلیل بازیخوانی خوب و یارگیری مهاجمان و موقعیت‌یابی هوشمندانه برا انجام تکل‌ها و توپ‌گیری‌ها مشهور است.

این ویژگی‌ها، همراه با تاکتیک.پذیری و مهارت فنی، او را برای تیم‌های لیگ برتر جذاب‌تر می‌کند و حالا بعد سه سال همکاری، مارتینز به دیدار مجدد با سرمربی خود این بار در تئاتر رویاها می‌رود.

دلیخت به بایرن مونیخ پیوست/ وقتی باواریایی‌ها هم سنت شکنی می‌کنند

بایرن مونیخ به توافق با یوونتوس بر سر انتقال ماتیاس دلیخت به مبلغ ۸۰ میلیون یورو دست پیدا کرد و دلیخت امروز پیراهن قرمز بایرن را بر تن کرد.

کیارش غریبی، فوتبال لب – با اعلام رسمی رسانه باشگاه، ماتیاس دلیخت هلندی پس از توافق بایرن و یوونتوس، به تیم آلمانی پیوست. به نظر می‌رسد سران بانوی پیر پیشنهاد ۷۰ میلیون یورو ثابت به علاوه ۱۰ میلیون یورو متغیرات را پذیرفته‌ و این انتقال با این مبلغ نهایی شده است.

این مدافع هلندی پس از ۳ فصل بازی در سرزمین چکمه‌ای، با قراردادی ۵ ساله راهی بایرن‌مونیخ شد.

پس از درخشش زیر نظر اریک‌ تن‌هاخ، بستن بازوبند کاپیتانی آژاکس در سن کم و انتخاب به عنوان پسر طلائی فوتبال اروپا در سال ۲۰۱۸، یووه تصمیم گرفت تا او را با مبلغ ۷۵ میلیون یورو به خدمت بگیرد. اما این انتقال برای هیچکدام از طرفین قرارداد سودآور نبود.

دلیخت طی ۱۱۷ بازی با پیراهن بانوی پیر موفق به کسب ۳ جام سری‌آ، کوپا ایتالیا و سوپرکاپ ایتالیا شد.

به نظر می‌رسد منابع مالی این انتقال از طریق فروش ۵۰ میلیون یورویی لواندوفسکی به بارسلونا تامین شده است. حال او پس از نصیر مزروئی، رایان گراونبرخ و سادیو مانه تبدیل به چهارمین خرید باواریایی ها در این تابستان شلوغ معرفی خواهد شد.