دو تیم لیورپول و رئال مادرید بازی رفت مرحله یک هشتم نهایی چمپیونزلیگ خودشونو در ورزشگاه آنفیلد در تاریخ سه شنبه دوم اسفند ماه ۱۴۰۱ برگزار کردن که پس از دو گل زود هنگام داروین نونیز و محمد صلاح، مادریدی ها بازگشتی رویایی به بازی داشتن و با گلزنی های وینیسیوس (دوبار)، بنزما (دوبار) و ادر میلیتائو موفق شدن پنج گل به حریف پر مدعای انگلیسی شون بزنن تا بلیط یورگن کلوپ به شهر استانبول صرفا برای تماشای بازی فینال باشه و نه مربیگری. در این مینی آنالیز تحلیل کوتاهی از این بازی رو باهم میشنویم.
شما هم اگه در مورد این بازی نظری دارید توی کامنت ها برامون بنویسید.
تیمهای ملی آرژانتین و کرواسی، بار دیگر در جام جهانی مقابل هم تقابل میکنند. تقابلی که این بار تفاوتهای زیادی با دفعات قبلی دارد.
مهران فرهادی، فوتبال لب – جام جهانی 2022 قطر رفته رفته به ایستگاه پایانی خود نزدیک و نزدیکتر میشود. حالا به چهار تیم نهایی رسیدهایم. چهار تیمی که تا روز پایانی مسابقات در قطر باقی خواهند ماند و برای کسب خوشرنگترین مدال مسابقات میجنگند.
در یک طرف نیمه نهایی، آرژانتین و کرواسی به مصاف یکدیگر میروند. این دو تیم تا به حال فقط 5 بار به مصاف یکدیگر رفتهاند که سهم هر تیم از این پنج تقابل دو برد بوده و یک بازی هم بدون برنده به اتمام رسیده. در کوران مسابقات جامهای جهانی اما این دو تیم فقط دو بار به تور یکدیگر برخورد کردند. یک بار در جام جهانی 1998 و بار دیگر 20 سال بعد و در جام جهانی 2018.
در جام 98 فرانسه، کرواسی که در آن زمان اولین روزهای استقلال از یوگوسلاوی را تجربه میکرد به مصاف آرژانتینی که شرایط نسبتا خوبی داشت و آماده به دست آوردن قهرمانی سوم بود میرفت. این دیدار نهایتا با تک گل مائوریتسیو پیندا به نفع آرژانتین به اتمام رسید.
این پیروزی باعث شد تا آلبی سلسته با کسب هر 9 امتیاز دور گروهی راهی مرحله بعد شود و در مرحله یک هشتم نهایی به مصاف انگلستان رفت که نهایتا در ضربات پنالتی توانست این رقیب دیرینه را از پیشرو بردارد اما این باخت مقابل هلند گاس هیدینگ بود که دست آرژانتینیها را از رسیدن به جمع چهار تیم نهایی کوتاه کرد.
کرواسی هم که به عنوان تیم دوم از گروه H بالا آمده بود با برد تیمهایی نظیر رومانی و آلمان به مرحله نیمه نهایی هم رسید و مقلوب فرانسه قهرمان شد. البته که برد در دیدار ردهبندی مقابل هلند باعث شد تا این جام برای کرواتها با کسب مدال برنز حتی شیرینتر به یادماندنیتر هم شود.
20 سال بعد اما در روسیه خیلی چیزها نسبت به سال 1998 فرق کرده بود. کرواسی و آرژانتین در دور دوم مرحله گروهی جام جهانی 2018 به مصاف یکدیگر رفتند که با سه گل آنته ربیچ، لوکا مودریچ و ایوان راکیتیچ کرواتها به عنوان پیروز میدان را ترک کردند و آرژانتین و سمپائولی را یک قدم به حذف نزدیکتر کردند.
البته که نهایتا مسی و یاران توانستند با برد نیجریه به دور بعدی صعود کنند اما در مرحله یک هشتم نهایی بود که فرانسه قهرمان با درخشش کیلیان امباپه یقه آلبی سلسته را گرفت و طی دیداری جذاب آنها را با نتیجه چهار بر سه شکست داد.
در سمت دیگر به نظر نمیآمد که کرواسی و دالیچ خیال حذف شدن در سر داشته باشند و تک به تک حریفان خود را با کمک وقتهای اضافه و ضربات پنالتی از پیشرو برمیداشتند تا در فینال که به فرانسه قدرتمند برخورد کردند و درست مانند سال 98 از بردن آنها عاجز بودند و به به مدال نقره جام جهانی قناعت کردند.
خارج از مسابقات جام جهانی اما این دو تیم یک دیدار دوستانه و البته بسیار خاص در سال 2006 نیز برگزار کردند. دیداری که در آن لوکا مودریچ اولین بازی ملی خود را برای کرواسی انجام داد و لیونل مسی هم اولین گل ملی خود را به ثمر رساند. دو بازیکنی که شاید هیچکس فکر نمیکرد در 12 سال آینده مجموعا 6 توپ طلا برده باشند.
در بخش آخر سفرمان به گروههای جام جهانی ۲۰۲۲ قطر، به گروه H مسابقات با حضور پرتغال، کره جنوبی، اروگوئه و غنا میپردازیم.
مهران فرهادی، فوتبال لب – گروه H جام جهانی ۲۰۲۲ قطر گروه آخر این مسابقات میباشد. جایی که پرتغال و اروگوئه شانسهای اول صعود محسوب میشوند و غنا و کره جنوبی تلاش میکنند تا شگفتیهای سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۰۲ را تکرار کنند.
اول از همه با غنا شروع میکنیم. هنوز یک سال هم از انتصاب اوتو آدو به عنوان سرمربی غنا نمیگذرد. او که پس از فاجعه جام ملتهای آفریقا ۲۰۲۰، سکان هدایت غنا را به عهده گرفت، توانست با کمک گلهای زده در خانه نیجریه، غنا را به جام جهانی برگرداند.
در غنا ورژن آدو، در هنگام به دست داشتن مالکیت توپ، یکی از هافبکها عقبتر میآید و خط دفاع سه نفره را تشکیل میدهد. که این امر به دو مدافع وسط این اجازه را میدهد تا جلوتر رفته و خطوط حریف را از هم بشکافند و با لب خط بازی کردن دو مدافع کناری، آدو برای مدافعان خود گزینههای پاس مناسبی ایجاد میکند. در خیلی از مواقع آندره آیو مهاجم نوک این تیم عقب میآید و به خط هافبک تیمش اضافه میشود تا غناییها برتری عددی در میانه میدان را از دست ندهند و برادر او جردن، به فضاهای خالی ایجاد شده هجوم میآورد.
در هنگام دفاع کردن نیز آنها معمولا به شکل ۴۱۴۱ درمیآیند و دو وینگر تیم بسیار فشرده در کنار هافبکها جا میگیرند و فضای زیادی را در جناحین در اختیار حریفان قرار میدهند و همین آنها را در مناطق عرضی بسیار آسیبپذیر کرده است.
محمد کودوس مهاجم باشگاه آژاکس که توانایی بازی در ۴ پست مهاجم نوک، هافبک مرکزی و وینگر چپ و راست را دارد مهمترین بازیکن غنا در این تورنومنت محسوب میشود زیرا کودوس آن بازیکنی است که انرژی لازم وسط زمین را هنگام دفاع کردن تیم غنا تامین میکند و هنگام حملات با فعالیتهای بی وقفه خود، در موقعیتهای مناسبی قرار میگیرد.
در آن سمت این گروه، فرناندو سانتوش، سرمربی تیم ملی پرتغال یکی از بهترین نسلهای تاریخ این کشور را در اختیار دارد و پس از قهرمانی در لیگ ملتها و یورو، حالا امید دارد تا با بردن جام جهانی با خوشی به دوران شش ساله خود در پرتغال پایان دهد.
سانتوش معمولا تیم خود را با سیستم ۴۳۳ راهی مستطیل سبز میکند. روبن نوس که معمولا به عنوان هافبک دفاعی پرتغالیها انتخاب میشود هنگامی که توپ در یک سوم ابتدایی زمین قرار دارد به میان دو مدافع آمده و در بیلدآپ به مدافعان کمک میرساند.
در هنگام مالکیت پرتغالیها معمولا شکل ۴۴۲ یا ۴۲۳۱ به خود میگیرند. برونو فرناندز معمولا به یک خط بالاتر کوچ میکند و به عنوان مهاجم سایه بازی میکند. مسئلهای که باعث میشود مدافعان حریف نتوانند به راحتی عقب زمین را رها کنند و همین کار آنها را در بالا آوردن توپ راحتتر میکند.
برناردو سیلوا اما کلیدیترین بازیکن تیم ملی پرتغال محسوب میشود. بازیکنی که در با فعالیتهای بیپایان خود در نیمفضای سمت راست، فضاهای بسیار خوبی را در سمت راست برای فرارهای برونو فرناندز و ژوائو کانسلو ایجاد میکند. جاگیری او میان خطوط تیم حریف بسیار هوشمندانهست و به راحتی میتواند در کنار روبن نوس، تمپو بازی در مرکز زمین را به دست بگیرد. او همینطور خلاقترین بازیکن پرتغال طی مسابقات مقدماتی و لیگ ملتها بود و مهره مرکزی پازل تاکتیکی سانتوش محسوب میشود.
اما سانتوش تنها مربی پرتغالی این گروه نیست. پائولو بنتو سرمربی کره جنوبی نیز اهل پرتغال میباشد و با تیم نسبتا خوبی وارد قطر میشود.
مانند خیلی از تیمهای دیگر این جام، کره جنوبی هم معمولا با چینش ۴۲۳۱ یا ۴۳۳ وارد میادین فوتبال میشود. بنتو علاقه شدیدی به فوتبال مالکانه دارد و تیمش با میانگین ۶۷ درصد مالکیت توپ، مالکانهترین فوتبال آسیا را بازی میکند. بنتو دوست دارد تا تیمش در زمین حریف بازی کند و بتواند از تمامی نقاط به رقبا ضربه بزند.
از هوشمندانهترین ایدههای آقای بنتو دادن آزادی عمل به سه نفر جلوی زمین بود. با دادن این آزادی، آنها در سراسر زمین پرسه میزنند و خود را به یک گزینه پاس تبدیل میکنند. این مسئله باعث گیج شدن هافبکهای دفاعیتر حریفان میشود و فضاهای قابل توجهی را میان خطوط ایجاد میکند.
سون هیونگ مین، کاپیتان تیم ملی کره جنوبی مهمترین بازیکن آقای بنتو محسوب میشود. سبک بازی سون که کاپیتان این تیم هم میباشد با ایدههای سرمربی کاملا تطابق دارد و بنتو توانسته به خوبی از یک بازیکن کلاس جهانی با تجربه بالا در کنار مهرههای سطح پایینتر بازی بگیرد.
اما آخرین تیم جام که به بررسی آن خواهیم پرداخت اروگوئه میباشد. اروگوئهای که دیگر اسکار تابارز، پیرمرد افسانهای فوتبال اروگوئه را روی نیمکت خود نمیبیند. دیگو آلونسو که در دسامبر سال ۲۰۲۱ جانشین اسکار تابارز شد، طی نه بازی رسمی و دوستانه، موفق به کسب هشت برد شد و اجازه پاره شدن نوار خارقالعاده حضور آنها در جام جهانی را نداد.
تا به این لحظه آلونسو همیشه تیمش را با سیستم ۴۲۲۲ به میدان فرستاده و از لحاظ هجومی تیم بسیار جذابی را آماده جام جهانی کرده. طبق گراف زیر، به طور میانگین پس از بولیوی، اروگوئهایها سریعترین تیم امریکای جنوبی از لحاظ سرعت و مستقیم بودن حملات هستند.
معمولا هنگام حملات مهاجم شماره ۹ این تیم، لوئیز سوارز به کنارهها آمده و با کمک بازیکنان دیگر آن سمت زمین کارهای ترکیبی زیادی را انجام میدهد تا شکافی میان مدافعان حریف ایجاد کند و این امر برای داروین نونیز یک نعمت محسوب میشود زیرا او علاقه بسیاری به هجوم آوردن به این فضاها دارد.
در هنگامی که توپ در دست حریفان قرار دارد، به طور معمول زیر فشار آنها در تلاشند تا برتری عددی در یک سوم دفاعی و میانی را به دست بیاورند. معمولا یکی از هافبکها به خط دفاع میپیوندد و ارتباط میان خطوط را برقرار میکند.
فدریکو والورده، هافبک ۲۴ ساله کهکشانیها مهمترین بازیکن اروگوئه ورژن ۲۰۲۲ محسوب میشود. چرا که او با دوندگی بسیار زیاد انرژی مورد نیاز وسط زمین را تامین میکند و رابط اصلی میان خطوط اروگوئه محسوب میشود و در کارهای دفاعی مسارکت بسیار بالایی دارد.
رئال مادرید و آینتراخت فرانکفورت بازی سوپرکاپ اروپا رو در تاریخ چهارشنبه نوزدهم مرداد ماه ۱۴۰۱ در شهر هلسینکی کشور فنلاند برگزار کردن که این بازی با نتیجه دو بر صفر به نفع سفید های مادرید و با گلزنی دیوید آلابا و کریم بنزما برای رئال به پایان رسید تا کهکشانیها سوپرکاپ رو به خانه ببرن و آنجلوتی یه جام دیگه به کلکسیون افتخاراتش اضافه کنه. در این مینی آنالیز، تحلیل کوتاه بازی از دیدگاه رضا حسینی رو باهم میشنویم.
شما هم اگه در مورد این بازی نظری دارید توی کامنت ها برامون بنویسید.
مینی آنالیز بازی با رضا حسینی:
برای مشاهده همه مینی آنالیز های فوتبال لب اینجا کلیک کنید!
شاید یکی از انبوه سوالات فوتبال دوستان میزان تاثیرگذاری و اهمیت آمادهسازی پیش فصل باشد. این حجم از دوندگی و تلاش و خستگی به چه دلیل است؟ نتایج به دست آمده در مسابقات تدارکاتی پیشفصل تا چه حد حائز اهمیت و قابل اتکا هستند؟
ایلیا درویش، فوتبال لب – آمادهسازی پیش فصل برای هیچکس آسان نیست. بازیکنان بعد از دویدن تا پای مرگ، در گرمایی داغتر از کویر که از بدن خودشان نشات میگیرد، روی زمین ولو شدهاند. طرفداران از بیفوتبالی و پایان هیجانات، بیحوصله و کلافه شدهاند و با خشم به فنجان قهوه نگاه میکنند. و سرمربیها، در حالی که سخت عرق میریزند سعی میکنند فلسفهی خود را جا بندازند و بدون از دست دادن زمان، تیم خود را برای مسابقات آماده کنند.
ابتدا کمی راجع به جلسات دوندگی که سختترین بخش پیش فصل توصیف میشوند صحبت کنیم. پیتر کلارک، مدافع باتجربهی والسال که ۲۵ بار تور پیشفصل حرفهای را تجربه کرده، اینگونه تعریف میکند:
یک بار یکی از هم تیمیهایم که به تازگی برگشته بود، از فرم ایدهآل بدنی خارج شده بود و واقعا شرایط خوبی نداشت. تا حدی که حتی برای دویدن هم مشکل داشت. پس از یک جلسه تمرین دوندگی، پای او جوری خم شد که درجا غش کرد و برای سالیان سال فقط در تکاپوی جبران این مصدومیت شدید بود. اگر شما شبیه اون آدم هستید پس کل تابستان و احتمالا مقطعی از فصل را در حال عذاب کشیدن هستید و نمیتوانید مفید باشید. قطعا هیچکس مایل نیست جای او باشد.
در بعضی مناطق، جلسات تمرینی که صرفا به دویدن میپردازند، به عنوان یک روش بدنسازی منسوخ شده دیده میشوند. علم ورزشی مدرن، زجر دادن بازیکن با همچین روشی را نمیپسندد. اما همین اواخر، شاگردان آنتونیو کونته جلسه تمرینی سختی را پشت سر گذاشتند. آنتونیو کونته شاگردانش را مجبور کرد که در دمای ۳۰ سانتی گرادی سئول کره، ۴۲ دور کامل دور زمین فوتبال را بدوند. این جلسه تمرینی که در حضور هواداران انجام شد، انقدر سخت بهنظر میرسید که هری کین موفق به اتمامش نشد و کنار کشید. و زمانی که تمرین به پایان رسید، سون هیونگ مین توان خروج از زمین تمرینی رو نداشت و از همانجایی که دراز کشیده بود، او را کشان کشان از زمین چمن خارج کردند.
کلارک ۴۰ ساله که بالاتر هم به او اشاره کردیم، به خوبی میداند که چگونه میان استراحت و آمادهسازی فیزیکی بالانس ایجاد کند. پیتر معتقد است که پس از پایان فصل و فرصت استراحت برای بازیکنان، نباید به طور کامل بدنسازی را رها کنند و برای فوتبال بازی کردن در بالاترین سطح ممکن، همچنان نیاز به اقدامات مهمی هست. او در این باره اینگونه توضیح میدهد:
من شخصا پس از پایان فصل مقدار زیادی استراحت نمیکنم. من تمایل دارم که به تمرین کردن ادامه بدم. البته این کار به صورت کامل رنج و عذاب پیشفصل را از بین نمیبرد اما آن را قابل تحملتر میکند. اما اگر به صورت کامل در آن چند هفته بدنسازی را رها کنی، برای بدن خیلی سخت خواهد شد که خودش را دوباره تطبیق دهد.
پیتر درباره جلسات دوندگی اینگونه توضیح میدهد:
دویدن یک شیطان است اما وجود آن اجباریست. من پیشفصل های زیادی را در کریر فوتبالیام تجربه کردم و مطمئنم که هیچ میانبری وجود ندارد. متاسفانه حقیقت همین است؛ کار لذت بخشی نیست اما باید انجامش داد. به یاد میآورم که در اورتون، والتر اسمیث و آرشی ناکس برای ما جلسات دوندگی ملقب به “نعل اسب” را تدارک دیده بودند. این جلسات در پارک کراکستث انجام میشد و هیچوقت برای ما آسانتر نشد.
اما آیا این تمرین ها فقط راجع به آمادگی فیزیکی بازیکنان است؟ دیو بیلوز یکی از متخصصان علم ورزش با سابقهی حضور در اورتون، نیوکاسل، وستهم و تیم ملی انگلیس توضیحات جالب و منطقیای دربارهی علت انجام این تمرین از سوی سرمربیان میدهد. با وجود اینکه بخشی از دیو، با دواندن شدید بازیکنان فوتبال مخالف است اما علت انجام آن را درک میکند. دیو اینگونه توضیح میدهد:
من با دیوید مویس مکالمات زیادی در این باره داشتم و سعی کردم او را راضی کنم که مسافت کمتری برای دوندگی بازیکنان در نظر بگیرد اما او مخالفت میکرد. به یاد میآورم که در اورتون، بازیکنان قدیمی تیم مانند دانکن فرگوسن و دیوی ویر موفق به انجام تمرین نعل اسب میشدند و آن را به اتمام میرساندند. اما بازیکنان جدید تیم در انجام آن مشکل داشتند و برای مصدوم شدن و مسائل دیگر غر میزدند. من کمی با مویس در اینباره بحث کردم اما پاسخ او این بود: “من میخواهم بدانم در قلب آنها چیست؟” مویس قصد داشت به این مسئله پی ببرد که آیا بازیکن در ۵ دقیقه پایانی یک مسابقهی سخت که همگی خسته خواهند بود، باز هم تمام تلاشش را خواهد کرد؟ آیا آنها حاضرند جانشان را وسط بگذارند و به دویدن ادامه دهند؟ منطقی بود. نهایتا من هم مجبور شدم این مسئله را بپذیرم.
هر فصل بازیکنان جدیدی به تیم اضافه میشدند و ما مجبور بودیم مجددا این تمرین را انجام بدهیم تا شخصیت آنها را آزمایش کنیم. و البته همچنان میبینید که مویس به شخصیتی که در پایان تمرینات بازیکنها از خود نشان میدهند، اهمیت میدهد. در واقع، این چیزیست که کلوپ و گواردیولا هم انجام میدهند.
اما راجع به اهمیت نتایج بهدست آمده در پیشفصل؛ بهتر است ابتدا به مصاحبه یورگن کلوپ پس از شکست چهار بر صفر مقابل منچستریونایتد در دیدار تدارکاتی هفته گذشته مراجعه کنیم.
من موقعیتهای خوب بسیار زیادی دیدم و همینطور عملکردهای خوب در لحظاتی از مسابقه. اما عدم ثبات را نیز مشاهده کردم. ما در لحظاتی عجلهی زیادی داشتیم، در لحظاتی بیش از حد بالا بازی میکردیم، اما جوری که منچستریونایتد دفاع میکرد و سیستم man marking که به کار گرفته بود، توپهای زیادی را مخصوصا در خط هافبک در لحظات اشتباه از دست دادیم و آنها نیز به خوبی از موقعیتهایشان استفاده کردند. این واضحترین چیزیست که ما نیاز داریم در آن پیشرفت کنیم حتی اگر چهار هیچ برنده میشدیم. این فقط شروع پیشفصل است و ما ادامه خواهیم داد.
قطعا اینجوری نبود که پس از این شکست یورگن کلوپ دچار مشکل کمخوابی شود، اما احتمالا بعضی از هواداران شدند. اما آیا واقعا این نتایج همچین اهمیتی دارند؟
دیو بیلوز در این باره نیز به این شکل توضیح میدهد:
البته که معمولا این نتایج برای هواداران اهمیت دارد، اما در مقاطع اول پیشفصل، این نتایج جدا اهمیت خاصی ندارند. هفتهی پیش پدرم با من تماس گرفته بود و جوری راجع به شکست لیورپول به منچستریونایتد صحبت میکرد که انگار جای نگرانی زیادی وجود دارد. اما حقیقت این است که کلوپ از بازیکنان زیادی بازی گرفت و به هرکدام ۳۰ دقیقه فرصت داد. این مسابقه بیشتر راجع به بدنسازی و تنظیم زمان بازی بود تا نتیجه گرفتن. کاربرد واقعی پیشفصل نیز همین است.
دیو از تجربهی شخصی خود در اورتون اینگونه میگوید:
در اورتون ما اسکواد کوچکی داشتیم و طبیعتا بازیکنانی نیز وجود داشتند که برای تیم ملی دعوت شده بودند یا در تعطیلات به سر میبردند. به همین دلیل مویس گاها مجبور میشد در بازیهای تدارکاتی به بعضی از بازیکنان حتی ۹۰ دقیقه فرصت بازی بدهد. که این ایدهآل و درست نیست. این بازیها بیشتر راجع به ترمیم ضعفهای تاکتیکی، پیشرفت و تشکیل ساختار تاکتیکی بود. بازیکنان نیز از این موضوع آگاه بودند و بیشتر اوقات در ذهنشان بدین شکل فکر میکردند: “خب؛ من شصت دقیقه فرصت بازی پیدا کردم و احساس خوبی دارم” این تفکر برای آنها از نگرانی راجع به نتیجهی بازی مهمتر است. اما خب شاید آخرین بازی تدارکاتی اهمیت بیشتری داشته باشد. در اورتون، ما معمولا مسابقهی آخر را در خانه و در مقابل یک تیم اروپایی نسبتا خوب برگزار میکردیم و از آنجایی که هواداران نیز حضور داشتند، میتوانستیم روی این مسابقه بیشتر حساب کنیم.
نهایتا شاید بهترین جمله راجع به یک پیشفصل موفق را میکی ملان مربی اسکاتلندی به زبان آورد:
اگر بتوانیم بدون مصدومیت، بازیکنان جدید را در تیم جا بندازیم و به سطح بالایی از آمادگی بدنی برسیم پیش فصل موفقی را پشت سر گذاشتیم. سپس فصل جدید آغاز میشود و کار و فعالیت اصلی شروع میشود.
بایرن مونیخ به توافق با یوونتوس بر سر انتقال ماتیاس دلیخت به مبلغ ۸۰ میلیون یورو دست پیدا کرد و دلیخت امروز پیراهن قرمز بایرن را بر تن کرد.
کیارش غریبی، فوتبال لب – با اعلام رسمی رسانه باشگاه، ماتیاس دلیخت هلندی پس از توافق بایرن و یوونتوس، به تیم آلمانی پیوست. به نظر میرسد سران بانوی پیر پیشنهاد ۷۰ میلیون یورو ثابت به علاوه ۱۰ میلیون یورو متغیرات را پذیرفته و این انتقال با این مبلغ نهایی شده است.
این مدافع هلندی پس از ۳ فصل بازی در سرزمین چکمهای، با قراردادی ۵ ساله راهی بایرنمونیخ شد.
پس از درخشش زیر نظر اریک تنهاخ، بستن بازوبند کاپیتانی آژاکس در سن کم و انتخاب به عنوان پسر طلائی فوتبال اروپا در سال ۲۰۱۸، یووه تصمیم گرفت تا او را با مبلغ ۷۵ میلیون یورو به خدمت بگیرد. اما این انتقال برای هیچکدام از طرفین قرارداد سودآور نبود.
دلیخت طی ۱۱۷ بازی با پیراهن بانوی پیر موفق به کسب ۳ جام سریآ، کوپا ایتالیا و سوپرکاپ ایتالیا شد.
به نظر میرسد منابع مالی این انتقال از طریق فروش ۵۰ میلیون یورویی لواندوفسکی به بارسلونا تامین شده است. حال او پس از نصیر مزروئی، رایان گراونبرخ و سادیو مانه تبدیل به چهارمین خرید باواریایی ها در این تابستان شلوغ معرفی خواهد شد.
اریک تنهاخ باور دارد که برخلاف خواسته قلبی کریستیانو رونالدو، میتواند او را برای حداقل یک فصل دیگر در تئاتر رویاها نگه دارد.
کیارش غریبی، فوتبال لب – در اوایل ماه جولای بود که دانکن کستلز از نشریه تایمز طی مقالهای ادعا کرد که رونالدو قصد خروج از منچستریونایتد را دارد. زمان زیادی نگذشت تا خبرنگاران معتبر دنیای نقل و انتقالات مانند دیوید اورنشتین و فابریتزیو رومانو نیز این خبر را تایید کنند.
طبق گفته این خبرنگارها، رونالدو به دلیل عدم حضور یونایتد در لیگ قهرمانان اروپا و کمبود جاهطلبی باشگاه در پنجره نقل و انتقالاتی، خواهان جدایی دوباره از یونایتد است. او حتی به بهانه “مشکلات شخصی” به تمرینات آمادهسازی شاگردان تنهاخ در پیش فصل اضافه نشده است.
خورخه مندز ایجنت او، بار ها ستاره پرتغالی را به بایرن مونیخ و چلسی پیشنهاد داد اما هر بار با جواب “نه” سران این باشگاهها مواجه میشد. حالا انگار مندز او را به اتلتیکو مادرید نیز پیشنهاد کرده ولی هیچگونه مذاکرات پیشرفتهای درکار نیست. رونالدو همچین دو پیشنهاد سنگین از لیگ های آمریکا و عربستان دریافت کرده است که از پذیرفتن آنها خودداری کرده است.
حال اریک تنهاخ، سرمربی جدید شیاطین سرخ پس از مدت ها سکوت به این مسئله واکنش نشان داد و گفت” رونالدو فروشی نیست. من با فرض حضور او در تیم، برنامه های خود را چیدهام و مشتاق کار کردن با او هستم. من درخواست هایم را از بازیکنان مشخص کردهام. ما میخواهیم که به شکل مشخصی بازی کنیم و بازیکن با کیفیتی مانند رونالدو میتوانند به ما در این مسئله کمک کنند”.
حال باید دید فوقستاره پرتغالی و ایجنت او موفق به پیدا کردن راهی برای خروج از الدترافورد میشوند یا رونالدو برای یک فصل دیگر در یونایتد ماندگار میشود.
کریستیانو رونالدو به شایعه بازگشتش به اسپورتینگ لیسبون، تیم زادگاهش واکنش نشان داده و آن را تکذیب کرد.
محمد تقیپور، فوتبال لب – کریستیانو رونالدو که تابستان فصل گذشته به منچستریونایتد بازگشت بعد از فصل نا امیدکننده ای که در این باشگاه سپری کرد، اکنون به دنبال جدایی است ولی هیچ باشگاهی تمایل به خدمت گرفتن این ستاره پرتغالی در پنجره نقل و انتقالاتی ندارد.
با اینکه اریک تن هاخ و مدیران یونایتد در رسانه و مطبوعات اعلام کردهاند که مایل به فروش رونالدو نیستند اما شایعات و حواشیای در مورد خروج او از الدترافورد شنیده می شود و یک شبکه تلویزیونی پرتغالی در اکانت اینستاگرامش اعلام کرد که او در حال مذاکره با مدیران اسپورتینگ لیسبون، اولین باشگاه دوران حرفهایاش است و حتی اتومبیلش در پارکینگ ورزشگاه اختصاصی این باشگاه دیده شده.
رونالدو نیز شخصا به این خبر و شایعه واکنش نشان داد و با نوشتن کلمه “فیک” کذب بودن این خبر رو اعلام کرد و از شایعات بیشتر در این رابطه جلوگیری کرد.
در حال حاضر منچستریونایتد تور پیش فصلش را در استرالیا سپری میکند اما رونالدو به دلیل مسائل شخصی که به طور واضح معلوم نیست، منچستر یونایتد را همراهی نمی کند.
بعد از قطعی شدن جدایی رابرت لواندوفسکی از بایرن مونیخ، نشریه کیکر در خبری گفت: با وجود هشت سال درخشش لواندوفسکی در بایرن مونیخ، جدایی او از سرخها کسی را از باواریا غمگین نمیکند.
محمد تقیپور، فوتبال لب – بعد از مدتها کش وقوس در مورد روابط رابرت لواندوفسکی و باواریاییها و حواشی و گمانه زنیها درباره جدایی او از سرخها و پیوستنش به بارسلونا، سرانجام مشخص شد که او بعد از هشت سال، بایرن را ترک خواهد کرد و به کاتالونیا خواهد رفت. نشریه کیکر به مناسبت جدایی تک تیرانداز لهستانی از بایرن مونیخ، در یادداشتی به افتخارات و عملکرد این ستاره لهستانی در باواریا پرداخت.
قطعا لواندوفسکی یکی از بزرگترین بازیکنان تاریخ بایرن مونیخ و بوندسلیگا است. لواندوفسکی در سال ۲۰۱۰ از باشگاه لهستانی لخ پوزنان به دورتموند پایش را به خاک ژرمنها گذاشت. مهاجم لهستانی قبل از انتقالش در سال ۲۰۱۴ به بایرن مونیخ بیاید بازیکنی آندرریتد و گمنام بود. ولی او حالا در حالی بوندسلیگا را ترک میکند که در این لیگ ۳۱۲ گل به ثمر رسانده است. تنها بازیکنی که آماری بهتر از او دارد، گرد مولر افسانه ای، مهاجم و اسطوره بایرن مونیخ با رکورد ۳۶۵ گل زده است.
آمار و ارقام موفقیتهای لواندوفسکی در بایرن مونیخ،به معنای واقعی بینظیر و شگفت انگیز است:
قهرمانی در چمپیونزلیگ، جام باشگاههای جهان ۲۰۲۰ و ده بار قهرمانی بوندسلیگا (دو قهرمانی با دورتموند و هشت باقهرمانی بوندسلیگا با بایرن مونیخ).
حال سوالی که پیشمیآید این است که با رفتن مهاجم لهستانی، چه کسی قرار است بار گلزنی بایرن مونیخ را به دوش بکشد؟
در ماه مه امسال رفتار ها و حرکات اولیور کان دروازبان افسانه ای بایرن مونیخ و ژرمن ها در گذشته و مدیر فعلی بایرن مونیخ نیز تاثیر بسیاری بر تصمیم لواندوفسکی بنابر رفتن لوا از باواریاییها داشته است. اما رفتن لواندوفسکی کاپیتان سوم بایرن مونیخ جا را برای دیگر بازیکنان بایرن مونیخ باز کرده است.
بوندسلیگا که سال گذشته با داشتن ارلینگ هالند و لواندوفسکی دوتا از بهترین مهاجمها را در اختیار داشت ولی هماکنون با انتقال تایتان نروژی از دورتموند به منچستر سیتی باعث کمرنگ شدن نگاه رسانهها به بوندسلیگا شده بود، نیز هماکنون بارفتن لواندوفسکی نیز ضربهای دیگر خواهد خورد. اما از طرفی باعثمیشود که ستارگان و جوانهایی که در بوندسلیگا بازی میکنند مانند انکونکو و کریم ادیمی، فرصتی برای درخشیدن داشته باشند.
حال به نظر شما بایرن چگونه جای خالی ماشین گلزنی خود را پر خواهد کرد؟
بالاخره پس از یک جنگ هایجکی بزرگ، این بارسلونا بود که توانست رافینیا را جذب کند. باهم نگاهی خواهیم داشت بر پروسه این انتقال.
کیارش غریبی، فوتبال لب – قصد رافینیا از ابتدا رفتن بود. دکو، ایجنت او و بارسلونا از ژانویه بایکدیگر در ارتباط بودند و بر سر مسائل شخصی به توافق رسیده بودند. اما بارسلونا منابع مالی کافی برای بستن این معامله را نداشت و همین باعث شده بود تا باشگاههایی مانند چلسی، تاتنهام، آرسنال و منچستریونایتد از شرایط استفاده کنند و علاقه خود را به وینگر برزیلی ابراز کنند.
به دلیل رقابت دیرینه شیاطین سرخ و رز های سفید، لیدزیها حاضر نبودند تا رافینیا را با مبلغی کمتر از ۶۰ میلیون پوند به یونایتد بفروشند. پس پرافتخار ترین تیم انگلستان سریعا از کورس حذف شد.
تاتنهام تیم دیگر حاضر در این کورس بود. طبق گزارش اتلتیک، پایخت نشینها پیشنهاد پول نقد به علاوه یک بازیکن جهت معاوضه را پیشنهاد کردند اما موضع لیدز مشخص بود؛ آنها فقط پول را میپذیرفتند. زیرا بازیکنانی مانند چارلس دیکلرته را زیر نظر داشتند و برای آوردن آنها به الند رود تلاش میکردند. اما خود رافینیا هم مشتاق این انتقال نبود. زیرا او میترسید که آنتونیو کنته او را برای استفاده در نقش وینگبک راست در نظر داشته باشد و از پست اصلی خود دور شود.
دیگر تیم شمال لندن یعنی آرسنال با اعتماد به نفس بالایی وارد این جنگ شد. آنها بر این باور بودند که رقابت اصلی برای جذب رافینیا با دیگر همشهری خود یعنی چلسی است و از ابتدا تاتنهام را در کورس بازنده میدانستند. آرسنال خیلی سریع رافینیا را در صدر لیست اولویت های خود قرار دارد و پیشنهادی به ارزش ۳۵ میلیون پوند را برای لیدز ارسال کرد که توسط لیدز رد شد. آنها قرار گذاشتند که در ۲۸ ژوئن با پیشنهادی جذابتر برگردند اما باز هم خبری از توافق نبود و آرسنال هم از این رقابت کنار کشید.
اما عصر ۲۸ ژوئن به این زودی تمام نمیشد. در سمت دیگر لندن، چلسی احساس میکرد به دلیل حضور در لیگ قهرمانان اروپا، رابطه نزدیک تیاگو سیلوا و رافینیا و سابقه بازی دکو، ایجنت او در تیم لندنی، بتواند به راحتی معامله را جوش بدهد. پس در بعد از ظهر ۲۸ ژوئن پیشنهادی به ارزش ۵۵ میلیون پوند را به لیدزیونایتد ارائه کردند. سفید پوش های یورکشایر این پیشنهاد را پذیرفتند و چلسی در حال آمادهسازی تست های پزشکی بود. ناگهان بارسلونا دوباره وارد رقابت شد.
درست چند ساعت بعد از پذیرش پیشنهاد چلسی توسط لیدز، دکو در بارسلون حاضر شد. با وجود علاقه به انتقال به چلسی، اولویت رافینیا همیشه بارسلونا بود و دکو آخرین تلاشها رو برای برآورده کردن آرزوی بزرگ او انجام میداد. اما مسئولین لیدز سریعا موضع خودشون را مشخص کردند. آنها با مبلغی کمتر از پیشنهاد چلسی یا قسط بندی مبلغ انتقال موافقت نخواهند کرد. رافینیا تا مشخص نشدن شرایط بارسلونا به چلسی پاسخی نمیداد و آماده میشد که به تمرینات پیشفصل شاگردان جسی مارش اضافه شود.
بارسلونا عقب نکشید و پیشنهادی را برای لیدز ارسال کرد که باعث شد درون باشگاه انگلیسی احساس بشود این انتقال شدنیست. این پیشنهاد شامل ۵۸ میلیون یورو مبلغ ثابت به ۱۰ میلیون یورو متغیرات بود که مجموعا چیزی حدودی ۷۰ میلیون یورو برای بارسلونا آب میخورد. مسئله ای که همگان را شگفت زده کرده بود. بارسلونا چگونه با شرایط مالی کنونی، چنین پیشنهاد هایی را برای به خدمتگیری بازیکنان ارسال میکند؟ سرانجام لیدزیها این پیشنهاد را پذیرفتند و به رافینیا اجازه سفر به بندر بارسلون داده شد.