عسل رضائی-فوتبال لب،اصولا مدیریت سازمان های بزرگ شغل کثیفی است.مجبورید همه کار انجام دهید تا به هدف خود برسید. همه کار کنید تا کشور را سربلند کنید حتی اگر مجبور باشید قربانی بدهید اما اگر فقط کمی زیاده روی کنید آنچنان زمین میخورید که دیگر نتوانید بلند شوید. لوئیس روبیالس جوان وقتی دیدی قرار نیست در دوران فوتبالش برای خود کسی شود تصمیم گرفت درسش را ادامه دهد. وکیل شود و دنبالش را بگیرد تا روزی پشت میز های چوبی بنشیند و تصمیم بگیرد.تصمیم بگیرد که مستطیل سبز چگونه اداره خواهد شد و مجرکی باشد برای ماتادور ها اما طمع با او کاری کرد که دیگر نتواند سرش را بلند کند.
رسوایی ها خیلی زود آغاز شدند
لوئیس روبیالس مارس سال ۲۰۱۰ به عنوان رئیس اتحادیه بازیکنان برگزیده شد و برای اولین بار به عنوان یکی از مقامات بلند پایه فوتبال اسپانیا سروع به کار کرد. می سال ۲۰۱۸ ترفیع گرفت و به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال اسپانیا شد. اسپانیایی که در همان سال در آستانه جام جهانی روسیه قرار داشت و به عنوان یکی از تیم های شایسته عنوان قهرمانی شناخته میشد.
اما طوفان او خیلی زود از راه رسید. در ۱۴ ژوئن سال ۲۰۱۸ و بعد از رسیدن هواپیمای حامل تیم ملی اسپانیا به خاک روسیه،لوئیس روبیالس دست به اقدام عجیب زد. خوان لوپتگی سرمربی تیم ملی را در چند روز مانده اولین بازی لاروخا از سمت خود برکنار کرد. احتمالا یکی از جنجالی ترین اتفاقات جام جهانی ۲۰۱۸ بود که روبیالس دلیل آن را مذاکره پنهانی رئالمادرید با لوپتگی دانست. فرناندو هیرو را سرمربی تیم ملی نامید. با شکست در مرحله یک هشتم نهایی مقابل میزبان جام شکست خورد و به همراه آن اولین شکست روبیالس رقم خورد.
رسوایی پشت رسوایی
۸ سپتامبر همان سال، در یک کنفرانس خبری به خاویر تباس، رئیس لالیگا حمله کرد و وی را به فساد در برگزاری سوپر کاپ اسپانیا در ایالات متحده محکوم کرد. سال ۲۰۱۹ توسط el confidencil،مکالمات او که با جرارد پیکه،ستاره وقت باشگاه بارسلونا به بیرون درز کرد که بعدها super cup files نامیده شد. فایل های صوتی که در آن نشانه هایی از مذاکره برای حق پرداخت کمیسیون برای سوپر کاپ عربستان به پیکه وجود داشت. همچنین مشخص شده بود که یکی از شروط برگزاری رقابت ها در عربستان حضور دو تیم رئال مادرید و بارسلونا در رقابت ها بود.
اما حواشی رئیس یکی فدراسیون اسپانیا تمامی نداشت. او که به عنوان نائب رئیس کنفدراسیون فوتبال اروپا نیز شناخته میشد در سال ۲۰۲۲ با خیانت یکی از خویشاندان خود مواجه شد. دفتردار سابق او و عموی روبیالس، خوان روبیالس وی را متهم به اختلاس از پول فدراسیون برای برگزاری یک مهمانی شخصی در سال ۲۰۲۰ و سفر به نیویورک همراه نقاشی مکزیکی به در سال ۲۰۱۸ شد. همچنین طرح جاسوسی علیه رئیس اتحادیه فوتبال بازیکنان دیوید آخانزو یکی دیگر از اتهامات وی بود.
جام جهانی در دستان لاروخا
قهرمانی های متدوام تیم ملی زنان در چند سالی که لوئیس روبیالس رئیس فدراسیون بود باعث میشد که طرفداران لاروخا امید فراوانی به تیم زنان خود در جام جهانی ۲۰۲۳ استرالیا و نیوزلند داشته باشند. اما حدود هشت ماه پیش از شروع رقابت ها فدراسیون فوتبال با نامه چهارده بازیکن فعال تیم ملی مواجه شد که در آن درخواست میشد که تذکراتی به سرمربی تیم ملی خورخه ویلدا شود. بازیکنان در اعتراض به رفتار های متناقض و نامتعارف او دست به چنین اقدامی زدند اما فدراسیون و روبیالس با اقدام به آشکار سازی این پیام ها زد و حمایت بی چونوچرا از ویلدا به عمل آورد.
اتفاقی که باعث شد تا ماه ها ستاره هایی چون الکسیا پوتیاس، آیتانا بونماتی، جنی هرموسو، اونا بتیه، ساندرا پانیوس، پاتری گویخارو، ماپی لئون و… حاضر به شرکت در اردو های تیم ملی نشوند. با اصرار فدراسیون چهار نام ابتدایی و به علاوه آن چند نفر دیگر دوباره به تیم بازگشتند. سپس در آستانه جام جهانی برخی از کم تجربهتر ها به میدان مسابقه رفتند.
در کمال ناب آوری اسپانیایی که در مرحله گروه توسط تیم زنان ژاپن با نتیجه چهار و صفر در هم کوبیده شده بود به فینال رسید. با غلبه بر قهرمان یورو سال گذشته، انگلیس با تک گل اولخا کارمونا به جام قهرمانی دست یافت. بازیکنانی که از آن ها انتظار نمیرفت حتی بتواند به مدال دست یابند، تک ستاره پیراهنشان را دریافت کردند و بسیار شادانه به سوی سکوی جام جهانی حرکت کردند.
غیر قابل جبران
شادی که خیلی زود به پایان رسید. لوئیس بر روی سکو ها به عنوان خوش حالی مقابل ملکه و شاهزاده اسپانیا مرتکب حرکت منشوری شد. زمانی که برای اهدای مدال به پایین آمد برای بازیکنان مزاحمت ایجاد کرد اما با بوسیدن بی موقع جنی هرموسو، شماره ۱۰ تیم ملی و یکی از معترضان به ویلدا در هشت ماه پیش، خود را در زمره انتقادات جهانی قرار داد. بعد ها مشخص شد که روبیالس به چند تن از بازیکنان دیگر اسپانیا و انگلیس نیز دست درازی کرده است. همچنین در رختکن لاروخا با اقدامی عجیب اعلام کرده خودش و جنی در ایبیزا ازدواج خواهند کرد. هرموسو در لایوی در کمتر از یک ساعت از خروج ماتادور ها از زمین اعلام کرد که اصلا از این کار لذت نبرده است. حمله رسانه ها آن هم فقط در یک روز باعث شد که روبیالس آن را لحظه ای سرخوشانه قلمداد و عذرخواهی کند.
اتحادیه فوتبالیست های اسپانیا متقاضی استعفای لوئیس روبیالس از سمت خود شدند. رسانه ها از درخواست ویلدا و روبیالس از هرموسو برای حضور در یک ویدیوی معذرت خواهی شدند. هرموسو و انجمن حرفه ای بازیکنان از RFEF خواست تا احترام بازیکنان را تضمین کنند. همچنین بازیکنانی چون داوید دخئا،هکتور بیرین،برخا ایگلاسیاس و ایکر کاسیاس همراه با بسیاری از فوتبالیس های زن حرفه ای جهان به رفتار روبیالس اقدام کردند. فدراسیون چهار روز بعد از فینال در حمایت از روبیالس بیانیه ای را به اطلاع عموم رساند و باعث شد که پای روبیالس به کمیته انضباطی فیفا و حتی به دادگاه ملی اسپانیا باز شود.
آخر خط
اتحادیه فوتبالیست های اسپانیا متقاضی استعفای او از سمت خود شدند. رسانه ها از درخواست ویلدا و لوئیس روبیالس از هرموسو برای حضور در یک ویدیوی معذرت خواهی شدند. هرموسو و انجمن حرفه ای بازیکنان از RFEF خواست تا احترام بازیکنان را تضمین کنند. همچنین بازیکنانی چون داوید دخئا،هکتور بیرین،برخا ایگلاسیاس و ایکر کاسیاس همراه با بسیاری از فوتبالیس های زن حرفه ای جهان به رفتار روبیالس اقدام کردند. فدراسیون چهار روز بعد از فینال در حمایت از روبیالس بیانیه ای را به اطلاع عموم رساند و باعث شد که پای روبیالس به کمیته انضباطی فیفا و حتی به دادگاه ملی اسپانیا باز شود.
در ۲۵ آگوست علارقم همه حجمه ها اعلام کرد از سمت خود استعفا نخواهد داد اما روز بعد توسط فیفا به تعلیق نود روزه درآمد. دولت اسپانیا نیز در همان روز او را از وظایفش معلق کرد و پس از آن ۸۱ بازیکن از جمله ۲۳ نفر بازیکن حاضر در جام تیم ملی را تا پایان حضور او تعلیق کردند.
در روز ۲۸ آگوست اعلام شد که مادر او در کلیسایی در موتریل اقدام به اعتصاب غذا زده و خواستار پایان محاکمه پسرش شده است. ونسا رویز، دختر خاله او، رسانه ها را به آزار اذیت علیه او و خوانوادهاش کرد و گفت قبل از زمان خود محاکمه شده است. در تاریخ ۲۹ آگوست،حقوق ۶۳۵ هزار یورویی او حق داشتن خودروی رسمی فدراسیو از او سلب شد. کلیه اقلام متعلق به دولت از او باز پس گرفته شد و از پرداخت هزینه های حقوقی خود با بودجه فدراسیون منع شد. در ۳۰ آگوست همان پاه توسط عموی خود فردی شیفته قدرت،تجمل،پول و زنان معرفی شد. اظهاراتی که لوئیس روبیالس در مصاحبه ای با پیرس مورگان رد کرد.
دستگیری
در ۱ سپتامبر تحقیقات علیه او توسط دادگاه ورزشی اسپانیا آغاز شد. عمل او سوء رفتار جدی نامبرده شد. دادگاه ورطش با قید نکردن کلمه بسیار جدی در عنوان پرونده او مانع از اختیار دولت برای تعلیق او پس از دوره نود روزه فیفا برای هدایت RFEF شد.
۶ سپتامبر نیز جنیفر هرموسو با طرح شکایتی او را به دادگاه ملی کشاند. دادگاهی که حدود دو ماه طول کشید و در نهایت روبیالس موظف شد تا به علاوه پرداخت جریمه حداقل از او ۵۰۰ متر فاصله داشته باشد. علارغم داده شدن این حکم اما همچنان این پرونده باز و با اعتراض روبیالس مواجه شده است.
در ۱۰ سپتامبر همزمان با دادگاه خود از سمت هایش استعفا داد. ۱۳ سپتامبر توسط فیفا به مدت ۳ سال از هرگونه فعالیت فوتبالی مستقیم یا غیر مستقیم بازداشته شد و چند روز بعد هیئت حقوقی اسپانیا جریمه مشابهی وضع کرد.
در ۲۰ مارس پلیس در حین اتفاقات برای رسیدگی به پرونده فایل های صوتی سوپر کاپ و فساد ۴۰ میلیون یورویی وارد عمل شد. خانه و دفتر او را در اسپانیا جستوجو کرد. در ۳ آوریل خانه او نیز در دومینیکن بازرسی شد و در نهایت در همام روز در فرودگاه مادرید به دلیل اتهامات خود دستگیر شد.
یوسف جوانشیر، فوتباللب – به گزارش فوتباللب و به نقل از اتلتیک، در این مقاله به بررسی تفاوتهای میان سرمربیگری در فوتبال مردان و زنان پرداخته میشود. زمانی که سرمربی زنان تاتنهام، رابرت ویلاهام، سرپرستی تیم مردان را در زادگاه خود، سوئد، برعهده داشت، بسیار پر سروصدا بود. رابرت در مصاحبه با اتلتیک چنین گفت:
من فریاد میزدم، تهییجشان میکردم. شما باید تمام 90 دقیقه صدای منو بشنوید؛ مخصوصا هنگامی که توپ را در اختیار ندارید.
زمانی که ویلاهام به تیم زنان هاکن در شهر گوتنبرگ رفت، همین سبک را پیش گرفت. هنگامیکه آنها چند بازی را واگذار کردند، بازیکنان علیالخصوص بازیکنانی که نزدیک به نیمکت سرمربی بودند، این سروصداها باعث استرس آنها میشد. ویلاهام میگوید:
چیزی که لازم بود را انجام میدادم. مرا به فکر فرو میبرد. چرا چیزی که به آنها میگفتم را انجام نمیدادند؟ من اگر جلوی همسرم صدایم را بلند کنم، او به حرفهای من گوش نخواهد داد. احتمالا آنها هم حس کردهاند جای همسرم هستند.
ویلاهام، مردی با قد بلند است که صدای بم، به او پتانسیل انتقال حس تهدید بالقوه را میدهد. اکنون دیگر، تغییراتی در کار خود اعمال نمود تا به یک فرد آرام 41 ساله تبدیل شود. او فردی آرام و ساکت در کنار زمین است. ویلاهام ادامه میدهد:
من سعی کردم تا آنها را بدون فریادزدن کنترل کنم. این موضوعی واضح است که در طول تجربه مربیگریام در فوتبال زنان به آن دست یافتم.
این تنها یک تفاوت ظریف در سرمربیگری میان فوتبال مردان و زنان است، که رابرت ویلاهام موفق به کشف آن شد.
تفاوت یا همپوشانی؟
اتلتیک برای این مقاله، از 11 نفر از سرمربیان (منیجرها) مصاحبه کرده است و مسائل مربوط به منیجرینگ تیمهای مردان و زنان را مورد بررسی قرارداد. البته که ممکن است همپوشانیهایی میان این دو نیز وجود داشته باشد. علاوه بر این، اکثر منیجرهایی که در هردو محیط کارکردند، تنها در تیمهای زیر 21 سال مردان بودند و در تیم اصلی حضور نداشتند.
برخی از آنها احساس میکنند که هیچ تفاوتی در این دو اتمسفر وجود ندارد و باید درباره نحوه مدیریت بحث شود تا جنسیت افراد. با این حال همین منیجرها به تفاوتهای ظریفی اشاره نمودند که برخی خوب و برخی بد هستند. موضوع حائز اهمیت اما، این است که گاهی این دو تنها متفاوت اند و دچار اختلاف نخواهند شد؛ که الیته دانستن آن میتواند کمک بسزایی را به قدرت مدیریت منیجر القا کند.
بزرگترین و رایجترین تفاوت نقلی که ذکر شد، این بود که مردان میخواهند بدانند «چه کار کنند». این درصورتی است که بازیکنان زن میخواهند بدانند «چرا» باید تمرین خاصی را انحام دهند. منیجرها، بازیکنان زن را با عناوین کنجکاو و علاقمند به همراه پرسشهای فراوان توصیف میکنند. به گفته گرت تیلور، منیجر تیم زنان منچسترسیتی، استفاده از دیالوگها و کلمات میتواند یک خرید بزرگ را در پی داشته باشد. این درصورتی است که برخی منیجرها بر این باورند که بازیکنان زن بیش از اندازه به پیشنهادات خود فکر میکنند.
فوتبال زنان کنجکاوانه، فوتبال مردان عملگرا | لیدیا بدفورد
لیدیا بدفورد، منیجر سابق و کمکمربی زنان لسترسیتی و زنان آرسنال به ترتیب، اکنون سرمربی تیم زیر 18 سال مردان برنتفورد، معتقد است که تیم کنونی او عملگراتر و با کنجکاوی کمتری به تمرینات تیمی خود میپردازند. لیدیا بردفورد میگوید:
آنها از رختکن خارج میشوند و تمام برنامهها را به اجرا در میآورند و بعضا برای برخی مسائل راهحل لازم را مییابند. گویا از کودکی به آنها آموختهاند تا گوش کنند و سپس برنامهها را در زمین عملی نمایند.
لیف اسمرود
لیف اسمرود یک روانشناس بالینی و بازیکن سابق فوتبال است. او در دورههای مختلف (10سال گذشته تاکنون) سرمربی موقت تیمهای بزرگسالان مردان و زنان نروژ و همچنین سرمربی تیم مردان زیر 21 سال بوده است. تجربه او در این زمینه، دانستن کار درست پیش از شروع آن کار است. او میگوید:
مربیان مردی که برای اولین بار وارد فوتبال زنان میشوند، منحنی یادگیری صعودیای در زمینه دانستن این سری مسائل را تجربه خواهند کرد.
اسمرود که مربی ستارگان نروژی مانند ارلینگ هالند، مارتین اودگارد، آدا هگربرگ و گورو ریتن بوده است، میگوید:
درک این منطقها باعث بروز یک ساختار خواهد شد. اما او متوجه شده است که بازیکنان زن، ریسک کمتری در بازی خود دارند و کمتر به تصمیمگیری شخصی میپردازند. در حالیکه بازیکنان مرد این کار را کاملا با ریسک و طبیعیتر انجام خواهد داد. بازیکنانی که عقب بنشینند و منتظر انجام کار درست بمانند، برای ورزشهای سرعتی و حرفهای اینچنینی مناسب نیستند.
از سویی، ویلاهام در تلاش است تا محیطی آرام را در تاتنهام بوجود آورد که درست و غلطی نداشته باشد و بازیکنان به ابتکار عمل و آزادی تشویق شوند. به عنوان مثال او به گریس کلینتون، ملیپوش 20 ساله انگلیس که بصورت قرضی ار منچستریونایتد در اسپرز بازی میکند، میگوید:
شما باید با شجاعت کامل وظایف خود را انجام دهید. میخواهم او حس کند که حق انتخاب از آن اوست. میتواند آن را انتخاب کند یا چیز دیگری را، این بحث درست یا غلط نیست، تصمیمگیریست.
در نتیجه تمایل به انجام کار درست، اسمرود دریافته است که زنان اغلب به دنبال بازخورد و واکنش منیجر خود هستند تا بدانند فرد بالادستیشان درمورد آنها چه فکری میکنند. اسمرود همچنین اینگونه دریافت که بازیکنان زن، در اظهارنظر بسیار مرددتر بودند و در عوض، به دنبال انجام کاری درست تلاش میکردند. او میگوید:
اگر یک بازیکن مرد را روی نیمکت یا بیرون از تیم بگذارم، آنها فکر میکنند مربی یک احمق است. اما بازیکنان زن بیشتر فکر میکنند که چه کار اشتباهی باعث نیمکت نشینی و بیرون بودنشان بوده است.
اسمرود دریافته است که زنان بیشتر دروننگرند و میپرسند:
چه اشتباهی انجام دادم؟ مسئولیتپذیری کمتری برای مردان و مسئولیتپذیری بیشتری برای زنان وجود دارد که حتی میتواند از حد خارج شود. من متوجه شدم که مردها به تواناییهای خود، اطمینان بیشتری دارند. آنها معتقدند که مهارتهای لازم برای این کار را دارند. در مقابل برخی زنان که درسطح بالایی از بازی قراردارند، انتقادات شدیدی از خود دارند، حتی پیش از اینکه به کارهای خوب خود فکر کنند، نکات منفی خود را مییابند و مسائل را شخصی و جزئیتر دنبال میکنند.
مردان بیشتر از دیگران انتقاد میکنند. هنگامیکه از آنها بخواهید چیزی را بهبود ببخشند، فکر میکنند شرایط دشوار شده است و فضا سختتر خواهد بود.
آنها با چشمهای درشت وارد میشوند، رویای اینکه یک بازیکن تاپ لیگبرتری شوند یا برای تیم ملی خود بازی کنند آنها را بسیار مشتاق ساخته که از طرفی، این موضوع بسیار حساس و خطرناک نیز میباشد. آنها پر از هورمون، پول، عوامل مختلف طبیعی و شخصی و والدینیاند که همه، این جاهطلبی را به همراه دارند.
تمرکز اصلی او در تیم مردان زیر 21 سال نروژ بود که تیم را در اولویت قراردهد و در عین حال، به جاهطلبیهای فردی نیز احترام بگذارد. بازیهای فوتبال مردان و زنان در ردههای مختلف در حال توسعه هستند و از سویی درک زندگی بازیکنان زن نیز، امری حیاتی است. از تحقیق درمورد سلامتی آنها گرفته تا مفاد زایمان، رفت و آمد بازیکنان تا تاثیر هر یک بر وامهای مسکن.
فوتبال زنان کنجکاوانه، فوتبال مردان عملگرا | هایز
هایز، منیجر تیم زنان چلسی، بر این تصور است که داشتن زنان در پستهای مهم و رهبری در اطراف تیمش بسیار مهم است. زیرا آنها ممکن است به دلیل زن بودن، با بازیکنان همدردی کنند. هایز میگوید:
مهمتر از هر چیزی، داشتن دانش و آگاهی درمورد خود زنان است. یک فرد آگاه در حوزه دانش فوتبالی کافی نیست.
او اطمینان میدهد که تمامی کارکنان خود را در مورد نیازهای عملکردی خاص زنان تحت آموزش قرارداده؛ که اثرات دوران قاعدگی یک نمونه از آنهاست. هایز تابستان امسال چلسی را ترک خواهد کرد تا به تیم ملی زنان ایالات متحده آمریکا پیوندد.
هرشخصی که در تیم زنان کار میکند، شما باید مدام او را با این مفاهیم به چالش بکشید: “زنان همان مردان کوچک نیستند؛ بنابراین آیا ما باید کار همیشگی خود را انجام دهیم، زیرا آن را همیشه انجام میدادیم یا به دلیل اینکه مردان نیز آن را انجام میدهند؟” ما باید مدام این مفهوم را به چالش بکشیم.
فوتبال زنان کنجکاوانه، فوتبال مردان عملگرا | ریهان اسکینر
ریهان اسکینر منیجر تیم فوتبال وستهم نیز بر تفاوت «سبک زندگی کلی» تاکید بسزایی دارد. او در مورد «تاثیر حقوق مالی مرتبط با آنها، و همه چیزهایی که به بازیکنان، تمرکز بیشتری برای ادامه روند خود و عملکرد بهتر کمک میکند.» صحبت میکند. اسکینر نقل و انتقالات بازیکنان را تنها به عنوان نمونه نام میبرد. او میگوید:
این کاری نیست که آنها فقط از روی علاقه و هوس خود انجامش دهند. بلکه تاثیر بسیاری بر روی چیزهای ساده و پیش پا افتاده خواهد داشت. مانند اینکه بایستی چند ماه پیش از انتقال باید نقل مکان کنید، درحالیکه اجاره ملک خود را از پیش پرداختهاید. اینها عوامل مهم و در عین حال ساده در فوتبال و ورزش زنان است که از لحاظ مالی، تاثیر بسیار اندکی در ورزش مردان دارد.
تیلور، وارد
شاید به همین دلیل اسنت که تیلور در منچسترسیتی، در میان دیگران با «میزان اهمیت و کاربرد بازیکنان زن» که عامل «موفقیت و دستیابی به چیزی است که میتواند وجود داشته باشد» میباشد. در مقابل بازیکنان آکادمی مردان با کمی تلاش به موفقیت میرسند و تصور میکنند آنها عامل اصلی این موفقیت بودند. تیلور میگوید:
در مورد زنان و دخترها، تواضع بسیاری وجود دارد. آنها مدام در پی بهبودی هستند و تلاش میکنند.
یکی از بزرگترین کلیشهها میان زنان و مردان، احساسی بودن بیشتر زنان بوده است. او ادامه میدهد:
من از اینکه زن هستم و این را میگویم عبایی ندارم. زنان احساسیتر هستند، اینطور نیست؟
همچنین کارلا وارد، منیجر تیم بانوان استون ویلا، معتقد است که میان این دو فضای کاری/ورزشی، تفاوتهای اساسی وجود دارد. او میگوید:
برخی روزها ما به یک آغوش نیاز داریم و گاهی اوقات، به یک لگد خوردن! ما نیاز به درک شدن داریم، و همچنین پیچیدهتر از مردان هستیم.
دیوید آزنار، ویلاهام
بزرگترین تغییر برای دیوید آزنار، منیجر تیم بانوان اتلتیکو بیلبائو، که پیش از این در فوتبال مردان کار میکرد همین موضوع بود. او به اتلتیک گفت:
صادقانه معتقدم که مربیگری در فوتبال زنان نیازمند حساسیت بسیاری است. زنان نسبت به مردان بسیار حساستر هستند. این نکتهی بسیار مهمی بود که تجربهاش کردم.
ویلاهام نیز نظری مشابه با دیگران دارد. او معتقد است:
در فوتبال مردان بیشتر همان سیاه و سفید است که وجود دارد. کمی خنده و کمی شوخی و نه احساسات. پویایی و حرکت تیمی در فوتبال زنان، نیازمند احساسات بیشتر، روابط قویتر شخصی و شخصیتی است و آنها درواقع در حال معاشرت فوتبال بازی میکنند. در فوتبال مردانن اما، اینگونه نیست و روابط عمیقی میان آنها شکل نمیگیرد.
فوتبال زنان احساسیتر از فوتبال مردان | بدفورد، اسمرود
بدفورد در اولین بازی فصل خود به عنوان مربی تیم زیر 18 سالههای برنتفورد فعالیت میکرد. یک مقام رسمی از او در مورد اینکه منیجر تیم کجاست سوال کرد که او اینگونه پاسخ داد: “تو دنبال او میگردی؟ معتقد است که میتوان بسیار مستقیمتر با مردان و پسران ارتباط برقرار کرد. این موضوع به دلیل عادت آنها به سبک قاطعانه و برخورد مستقیم است.” او در ادامه میگوید:
در مورد مردان، آنها موضوعات را شخصی نمیکنند. اگر بینشان کسی به دیگری بدگویی کند، ممکن است به یکدیگر حمله کنند، به یکدیگر لگد بزنند و در همانجا همه چیز تمام شود. در مورد زنان اما، اگر بخواهد اتفاقی بیفتد و چیزی باعث درگیری میان دو نفر بشود، این موضوع زمانبر خواهد بود.
اسمرود معتقد است که تنوع در حساسیت وجود دارد. اما او بر این باور است که مردان به اندازه زنان دارای احساسات اند. او میگوید:
مردان دارای احساساتی هستند که ما از آنها خبر نداریم. علاقه کمتری به بروز آنها دارند و سخت است که به شناخت این احساسات برسیم. مردان نمیدانند که چگونه این احساسات را بروز بدهند و در انتقال ان به مشکل برمیخورند. این روش متفاوتی برای برخورد با احساسات را میطلبد.
انرژی بسزایی در ایجاد فضای عاطفی میان تیم وجود خواهد داشت. به این معنا که باید احساسات را بپذیریم، اما نباید توسط آنها کنترل شویم. این بخش بزرگ و نقطه عطف مدیریت من است. این همان موردی است که شما را قدرتمند میکند. شما همچنین بایستی نقطه اوج احساس را در تیم پیدا کنیم و در همان حدود حفظ کنید. این دو روی یک سکه است و نشاندهنده این است که شما، با بازیکنان، فوتبال و انسانها کار میکنید.
کلمه “انسانها” واژهایست که مایکی هریس، در پی انتقال خود از آکادمی مردان برایتون به سرپرستی موقت تیم زنان برایتون، به آن اشاره نمود. او میگوید:
شما با انسانها سر و کار دارید.
هریس که به دلیل عشقی که به مدیتیشن داشت، به عنوان مایک خوشذهن شناخته میشود؛ بر اهمیت خودآگاهی و هوش هیجانی در بازیهای فوتبال مردان و زنان تاکید دارد. او میگوید:”کنجکاو باشید. در مورد آنها اطلاعات کسب کنیدو به آنها نشان دهید که برای کاری که میکنید ارزش قائلید. آنها این را میبینند و سعی میکنند ارزش قائل شوند. زمانی که ارتباط خاص خود را ایجاد نمودید، در زمانهای مناسب نوبت به چالش کشیدن آنها فرا میرسد.”
در مورد هایز، یکی از نکات کلیدی، مدیریت افراد آن هم صرف نظر از جنسیت آنهاست. او میگوید:
من باید در مورد مشخصات شخصیتی شما، نحوه واکنش به استرس یا در شرایط بحرانی، بیشتر بدانم. این، باعث میشود تا بهترین نتیجه و بهترین عملکرد را از شما دریافت کنم. من مردان زیادی را درمیان مربیان خود دارم که میتوان آنها را بسیار راحتتر از زنان مدیریت نمود. این همیشه یک ارتباط جنسیتی نیست، برای اینکه منیجری خوب باشید، به هوش هیجانی و مهارتهای ارتباطی موثری نیازمندید. آنها به اندازه کاربرد تاکتیکی و فنی شما مهماند.
بخش مهم سبک مدیریت هریس اما، ایجاد یک محیط امن روانی است. او میگوید:
من از زیردستان و بازیکنان خود میخواهم که خود واقعیشان باشند. وقتی وانمود میکنید شخصی دیگر هستید، شرایط متفاوت میشود و ممکن است مشکلات بزرگی ایجاد شود و از لحاظ روانشاختی موضوع بسیار حائز اهمیتی خواهد بود زیرا به خستهکننده شدن ارتباطات، شرایط و کاری که میکنید منجر شود.
اسمرود، ادامه دهنده سبکی ارزشمند
اسمرود معتقد است که تیمهای زنان بطور کلی ریسک گریزند و این موضوع، نیازمندی بیشتری را برای ایجاد یک محیط امن میطلبد. او میگوید:”صادق بودن و استحکام شخصیتی، باعث ایجاد امنیت تیمی خواهد شد. اگر با خود صادق نباشید، اینی را از خود و تیم میگیرید. شما باید برای نحوه رفتار و ارزشهای ما نیز احترام قائل شوید و این موضوعی ارزشمند است.”
این یادآور سبک منیجر تیم زنان انگلیس، سارینا ویگمن است. او در سپتامبر 2021 که به این مقام منصوب شد، صداقت و شفاف بودن را برای بازیکنان آشکار کرد، چیزی که کاملا مورد پسند آنها قرارگرفت. به گفته اسمرود، وضوج چیزی است و مراقبت از این شفافیت، چیزی دیگر است. او میگوید:
شما باید به هر بازیکن ارزش خود را بشناسانید. به آنها بگویید، من اینجا هستم که به شناخت شما برسم و به یکدیگر کمک کنیم. اولین چیزی که به هر بازیکنی میگویم این است که به شما نیاز دارم که بهترین نسخه خود را ارائه دهید و تبدیل به بهترین بازیکن تیم شوید. همان که هستید باشید و کاری که فکر میکنید درست است را انجام دهید. این وظیفه من است که این را عملی کنم. اگر از شما بخواهم چیزی را تغییر دهید، به شما میگویم اما؛ نقطه قوت یک تیم این است که افراد با تفاوتهای خود در تیم حاضر شوند. این امری حیاتی است و نکتهایست که ابتکار را ایجاد میکند.
یکی از راههایی که ویلاهام میتوانست احساسات تیم مردان را بررسی نماید، حضور در رختکن آنها بود. او میگوید:
شما مستقیما میتوانید احساسات تیمی و شخصی هر فرد را در بین دو نیمه، پایان بازی و شرایط درگیر دریافت نمایید، زیرا میتوانید در کنار بازیکنان قرارگیرید. به ناامیدی آنها گوش میدهید. احساسات را لمس میکنید و این به عنوان یک مربی برای من از اهمیت بالایی برخودار است.
این درحالیست که یک مربی مرد نمیتواند در زمانی که بازیکنان در حال عوض کردن لباسهای خود هستند، وارد رختکن تیم زنان شود و یا برعکس، این موضوع نیز در فوتبال جوانان به دلایل حفاظتی صادق است. منیجرها و مدیرانی که جنسیت متفاوتی با سایر تیم دارند، تمایل بیشتری به آمدن بازیکنان چند دقیقه زودتر به زمین دارند، تا صحبتهای پیش از بازی خود را با آنها درمیان بگذارند.
ویلاهام میگوید:
واقعا نمیتوانم در مورد افکار و بحثهایشان چیزی را حس کنم. آنها پیش از بازی چه میزان عصبیاند؟ در رابطه با چه موضوعاتی ممکن است بحث کنند؟ تنها زمانی که این احساسات را درک میکنم، بین دو نیمه است. دوست دارم افکار آنها را بشنوم و در جریان آن قرارگیرم. این زمانی است که شما بیشتر از فوتبال مردان، از تیم فاصله میگیرید.
ویلاهام در ابتدای کارش در فوتبال زنان، این موضوع را دشوار میدید. اما به تدریج محیطی را بازسازی نمود تا به رهبران خود و مربیان زن، اعتماد بسزایی را قائل شود. بدفورد و هریس نیز، هیچ تفاوتی با ویلاهام ندارند و از پنجرههای زمانی متغدد برای تعامل با بازیکنان بهره میبرند. این موضوع چه در سوپرلیگ زنان و چه با تیمهای آکادمی مردان قابل اجراست.
تفاوتهایی در اجرای سبک
هریس میگوید من وقتم را در رختکن نمیگذرانم. این در حالیست که بدفورد براساس تجربه شخصی، متخصصان فیزیوتراپ و ورزشی را بسیار با اهمیت و موثر در نحوه رفتار بازیکنان میداند. او میگوید:
تا زمانیکه به افراد اعتماد کنید، آنچه موردنیاز شما است را با شما به اشتراک میگذارند. بازیکنان نیازمند همان فضای امن هستند. از نظر من، نیاز به دانستن لحظه به لحظه احساسات آنها نیست. من هرگز به دلیل زن بودن خود و بودن در رخنکم کردانه، احساس ناتوانی نکردهام. همه مدیران و منیجرهایی که با آنها ارتباط داشتم، به “عقل سلیم” از نظر زمان ورود به رختکن اشاره داشتند.
آنها همیشه یک روال ثابت داشتند، یک ضربه به در، چک شدن وضعیت تعویض لباس و سپس ورود منیجر به داخل رختکن. و حالا درمورد فوتبال چطور؟ خب، اکثریت بر این باور بودند که شباهتهایی میان این دو موضوع پابرجاست. ویلاهام و بدفورد به تغییرات فیزیولوژیکی قدرت و سرعت اشاره کردند. درحالیکه اسمرود همان مدلهای بازی را در هردو مورد استفاده قرارداده بود.
آنچه که واضح است، هیچ یک از این مباحث ارتباطی با برنامه درسی دورههای مربیگری ندارند وامری تجربی تلقی میشوند. اما بسیاری از مدیران، مربیان و منیجرها معتقدند که امری بسیار کمک کننده است.
و در پایان نیز، هایز دریافت تنها «استفاده از اشارات» برای بازی زنان میتواند بسیار مفید باشد؛ صرف نظر از اینکه شما تفاوت میان مدیریت فوتبال مردان یا زنان را متوجه شوید. او همچنین میخواهد مدت زمان بیشتری را بر روی “مدیریت انسان، نه مدیریت بیزنس یا نحوه رساندن توپ به دروازه” تمرکز کند.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
عسل رضائی،فوتبال لب-چند سالی میشود که وقتی درباره بهترین لیگ جهان صحبت میکنیم نام انگلیس و لیگ برترش خودنمایی میکند. سرمایهگذاری های عظیم و پوشش اخبار این رقابت ها توسط رسانهها سبب شده ستاره های بزرگ این مسابقات را بهترین لیگ داخلی فوتبال جهان بدل کنند. با همین وصف در رده زنان نیز شرایط مشابهی برقرار است. در این مقاله قصد داریم به معرفی لیگ Woman’s Super League یا همان سوپر لیگ زنان بپردازیم.لیگی که باید اشاره کنیم چهره ای برای زنان در مستطیل سبز است.
نمایی از استادیوم امارات در حین برگزاری مسابقهای میان دو تیم ارسنال و منچستریونایتد -رکورد حضور بیشترین تماشاگر در WSL نیز در اختیار این بازی است.
تاسیس:
آغاز مسیر پر فراز نشیب WSL در سال ۲۰۰۹ بود.سالی که ۱۶ تیم برای حضور در فرمت جدید رقابت های سطح اول فوتبال زنان در انگلیس اعلام امادگی کردند.یک سال بعد با اعلام FA،نام لیگ یک ملی زنان به سوپرلیگ زنان انگلیس تغییر یافت.سال بعد تیم های آرسنال،بیرمینگام سیتی،بریستول سیتی،،چلسی،،دانکستر رورز بز،اورتون، زنان لینکلن و لیورپول چراغ اول سوپرلیگ را روشن کردند.
اولین بازی لیگ دربی قرمز و آبی لندن بود.آرسنال در پایان نود دقیقه با تک گل جیلی فلاهرتی پیروز میدان بود. انتهای فصل نیز توپچی ها جام رقابت هارا بالا بردند. همان فصل ریچل ویلیامز با چهارده گل خانم گل مسابقات شد و با بریستول سیتی بر سکوی دومی ایستاد.
۱۳ اوریل سال ۲۰۱۱،الن وایت در سمت چپ و دنی برد در سمت راست در اولین بازی تاریخ WSL
حد فاصل سال های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۶ Super league در فرمت تابستانه در جریان بود اما در سال ۲۰۱۶ اعلام شد که پس از برگزاری یک لیگ بهاری این رقابت ها تبدیل به لیگی سنتی و به همان شکل زمستانه(اکتبر تا مارس) شد.سال ۲۰۱۴ لیگ سطح دومی با نام WSL2 تاسیس شد که بعدها مانند هم رده خود در سطح مردان به چمپیونشیپ تغییر نام داد.
در ابتدای فصل ۲۰۱۷/۲۰۱۸ نیز با راهیابی وستهم و برایتون تعداد تیم های لیگ افزایش یافت. در فصل ۲۰۱۹/۲۰۲۰ منچستریونایتد و تاتنهام نیز به سوپرلیگ زنان اضافه شدند. شکل فعلی جدول رقابت های WSL در همان سال پدید آمد.بانک بارکلیز نیز در همان ابتدای فصل تبدیل به اسپانسر اصلی مسابقات شد. نام لیگ نیز به Barclays Women’s Super League تغییر یافت. زمزمه هایی درباره افزایش تیم ها به ۱۶ عدد در انتهای فصل فعلی یا بعدی به گوش می رسد.
تصویری از جشن قهرمانی باشگاه چلسی در پایان فصل ۲۰۲۲/۲۰۲۳ سوپرلیگ زنان
رکورد ها:
چلسی با ۶ قهرمانی اعم از چهار قهرمانی پی در پی در چهار فصل گذشته در این زمینه رکورددار است. سوفی اینگل بیشترین تعداد بازی در لیگ را با ۱۸۸ بار حضور در در اختیار دارد. ویویانه میدما ماشین گلزنی فعلی ارسنال با ۷۹ گل بهترین گلزن تاریخ رقابتها است و بث مید با ۴۲ پاس گل،ملکه پاس گل سوپرلیگ زنان میباشد. همچنین مری ارپس با ۵۶ کلین شیت بهترین دروازه بان تاریخ WSL است. نکته جالب تر فعال بودن هر چهار بازیکن در لیگ فعلی رقابت ها است. استادیوم امارات،میزبان پرتماشاگرترین بازی های لیگ عنوان پرشورترین استادیوم رقابت ها را به دوش میکشد. استادیومی که میانگین تماشاگرانش از نه تیم PL بیشتر است.
ویویانه میدما،ستاره ۲۷ ساله هلندی،رکوردار گلزنی در سوپرلیگ زنان انگلستان
فصل ۲۰۲۳/۲۰۲۴
رقابتی نفسگیر در فصل فعلی لیگ در جریان است. باشگاه چلسی با تفاضل گل بهتر نسبت به منچسترسیتی با ۴۳ امتیاز صدر جدول قرار دارد.ارسنال نیز در رتبه سوم قرار گرفته است اما همچنان قرمزها میتوانند به کورس قهرمانی بازگردند.بریستول سیتی هم با کسب فقط ۶ امتیاز در منطقه سقوط قرار گرفته است. خدیجه شاو،ستاره سیتیزن ها بهترین گلزن مسابقات است. یونا رایتینگ کنیارد،هافبک شیر های لندن بیشترین پاس گل را داده است و کایرا کیتینگ بیشتر از هر دروازه بانی قفل دروازه خود را بسته نگه داشته است.
فوتبال زنان همان سوژه داغ همیشگی برای خودنمایی مسئولان فدراسیون فوتبال است. همان فرصتی برای به صحنه آمدن مدیران فوتبالی و نمایش مدیریتی که می خواهند موفقیتهای زنان را به نام خود تمام کنند. داستانی با سناریوی همیشگی. سریالی تکراری که گاه بعضی از هنرپیشهها و عوامل آن عوض می شوند ولی تغییری در ماهیت آن رخ نمی دهد.
صعود تیم زنان فوتبال ایران به جام ملتهای آسیا
صعود تاریخی یا موج هیجانات زودگذر؟
اگر فوتبال زنان ایران را به مثابه یک کلیت نگاه کنیم از چند بخش تشکیل شده است. پرده اول: صعود تیم ملی فوتبال زنان به جام ملتهای آسیا. ابتدا حضور در یک تورنمنت دوستانه و کسب حداقل دو شکست و یک تساوی.
واکنش مدیران فدراسیون فوتبال: چیزی از ارزشهای زنان ما کم نمی شود. واکنش مربیان تیم: مصدوم داشتیم، بدون بازی تدارکاتی پا به تورنمت گذاشته بودیم، بعضی از بچهها اولین بار بود که در یک میدان رسمی بازی می کردند، تجربه نداشتیم ولی درسهای زیادی یاد گرفتیم. واکنش رسانهها: تاسف و افسوس و نقدی بی زهر و کمرنگی به مسئولان فدراسیون فوتبال که نه سیخ بسوزد نه کباب.
پرده دوم: مسابقات انتخابی برای صعود به جام ملتهای آسیا. برحسب یک اتفاق و شانسی صعود می کنیم. واکنش مسئولان فدراسیون فوتبال: شیرزنان ایران یک بار دیگر نشان دادند که لیاقت داشتن بهترینها را دارند، آنها نشان دادند که می توان از غیرممکن، ممکن ساخت. واکنش مربیان تیم: به لطف خدا و همت بچهها توانستیم رقبایی که سالها سابقه حضور در میادین بین المللی را دارند از پیش بر داریم. هدف ما رسیدن به جمع چهار تیم برتر آسیاست.
این بازیکنان فعل خواستن را صرف کردند و با استعداد و توانمندی که دارند برای اولین بار در تاریخ ورزش زنان حماسه ای به یادماندنی خلق کردند. واکنش رسانهها و خبرگزاریها: در حد یک خبر بسیار ساده، صفحات اینستاگرام و استوری تا چند روز، نشان دادن 15 ثانیه از مسابقه فوتبال زنان و تبریکهای متفاوت با ادبیات متفاوت به دختران آریایی ایران زمین، روزنامهها: مصاحبه تلفنی با بازیکنان با آبکی ترین سوالات ممکن و در نهایت تبریک کنفدراسیون فوتبال آسیا با یک طرح گرافیکی که در صفحه توئیتر یا اینستاگرامش منتشر میکند.
بعد از فروکش کردن این موج هیجانی چه اتفاقی میافتد؟ فوتبال زنان به امان خدا رها می شود نه خبری از اردوی تدارکاتی است نه بازیهای دوستانه. روزها می گذرند هیچ کدام از مسئولان فدراسیون فوتبال حتی به یاد ندارند که زنان هم فوتبال بازی میکنند. تمام توجه و هم و غم فدراسیون نشینان همچنان روی مدار فوتبال مردان و حاشیههای پوچ آن میچرخد.
رونمایی پر حاشیه از لباس تیم ملی زنان ایران
تبلیغات رسانهای بیسابقه
پرده بعدی قبل از مسابقات است. راه اندازی یک جریان قوی رسانه ای برای تبلیغ و نمایش اهمیت به زنان. جشن خداحافظی برای تیم ملی فوتبال با پخش سرودهای حماسی، دعوت از پیشکسوتان فوتبال مردان بدون در نظر گرفتن پیشکسوتان ورزش زنان، پهن کردن سفره ای عریض و طویل، خنده و شوخی، سرودخوانی دسته جمعی همراه با خواننده وطنی و ترانه های ژانر وطنی اش، گرفتن بیش از هزاران عکس و سلفی و لایو اینستاگرام، دعوت از رسانههایی که تا به امروز حتی یک کلمه در نقد فدراسیون فوتبال ننوشتهاند و چه بهتر که آنها در مراسم خداحافظی تیم ملی فوتبال زنان باشند چون زرق و برق مراسم تصنعی اهمیت به فوتبال زنان به چشم و قلم آنها بیشتر میآید تا منتقدان. رونمایی از لباس تیم ملی که حتما انتقادات وسیعی هم به همراه دارد ولی باز هم کاربران شبکههای اجتماعی همچون سد محکمی سعی می کنند که نقدی محکم تر و اپوزیوسیون گونه ارائه دهند.
واکنش مسئولان فدراسیون مثل همیشه با این جملات همراه است که انشاالله به مرحله بعدی صعود می کنیم، زنان ما توانمندی های بسیاری دارند که در تمام عرصهها آن را نشان داده اند، مربیان تیم ملی خیلی کم و کمرنگ به نداشتن امکانات و اردوی تدارکاتی و بازیهای دوستانه اشاره می کنند ولی امید دارند که معجزه هم همراه تیم به تورنمنت اعزام شود به هر حال حیف است یک نمایش رسانه ای را با بیان مشکلات به کام مسئولان فدراسیون فوتبال تلخ کنند.
واکنش مردان فوتبالیست هم استوری عکس مراسم بدرقه و آرزوی موفقیت است. یکی دو رسانه کم رونق مرتبط به ورزش زنان هم سعی می کنند لینک های پخش بازیها را از شبکههای مختلف تلویزیونی کشورهای خارجی پیدا کنند تا علاقمندان به فوتبال زنان بتوانند بازیهایی را که تلویزیون باید نشان دهد ولی خودش را ملزم به باید نمیداند، ببینند. همه بازیکنان هم خوشحال هستند و فکر میکنند همین که تکنیک دارند یعنی کلید مشکلگشا در جیبشان است.
باخت سنگین تیم ملی زنان ایران به چین
پایان فوتبال زنان تا اطلاع ثانوی!
شروع رقابت اصلی اولین مسابقه تیم ملی فوتبال زنان در جام ملتهای آسیا برابر هند میزبان بازیها با تساوی به پایان میرسد. برای جماعت اهل هیاهو بهترین فرصت برای پر کردن صفحات مجازی است. بازی دوم برابر چین است. کشور دوست و برادر با قدرت و اقتدار میزبانی رقابتهای ورزشی دنیا را یکی پس از دیگری از آن خود میکند، چون به خوبی فهمیدهاند که ورزش بهترین منبع درآمدزایی است. یک شکست قابل پیش بینی ولی نه با این نتیجه. هفت بر صفر. القای رسانه ای میگوید که با داشتن یک امتیاز برابر هند هنوز شانس داریم. از همان شانسهایی که روی کاغذ با استفاده از احتمالات، خودمان را امیدوار نگه میداریم.
مسئولان فدراسیون حرفی نمیزنند. چون حرفی ندارند بزنند. کار آنها برگزاری یک «شو» بود که انجام دادند. مربیان معتقدند که انتظاراتشان برآورده نشده ولی با دعای خیر مردم اگر برابر چین تایپه برنده شوند و در گروههای دیگر هم همه به نفع فوتبال زنان ایران بازی کنند، حماسه دوم هم رقم میخورد. خبر میرسد که کرونا به اردوی تیم ملی فوتبال زنان هند حمله کرده و طبق مقررات از گردونه رقابتها خارج شدهاند. یعنی همان یک امتیاز هم پرید. بازی سوم با چین تایپه است. دو روز از صعود تیم ملی فوتبال مردان به رقابتهای جام جهانی گذشته و کسی خدا را بنده نیست. از تیم ملی فوتبال زنان چه خبر؟ تقریبا هیچ.
روز بازی باز هم گزارشگران و مجریان رادیو از شنوندگان عزیز میخواهند که با انرژی مثبتی که میفرستند کمک کنند تا چین تایپه را شکست دهیم و همچنان با همان موج انرژی مثبت تیم های دیگر را هم وادار کنیم که به نفع ما بازی کنند. نیم ساعت از بازی گذشته، تیم سه بر صفر عقب است و گزارشگر رادیو که عمری یاد گرفته فقط بذر امید کاذب بکارد، اصرار دارد که هنوز فرصت برای جبران هست. او از قدرت تیم چین تایپه تعریف میکند که صاحب چندین عنوان ارزشمند آسیایی است و اردوهای خوبی برگزار کرده و با قدرت به این رقابتها آمده. یعنی شنونده محترم بدان که هوا حسابی پس است.
او از رقیب تعریف می کند ولی هرگز از یاد نمیبرد که به دلاوری و غیرت و همت و از جان مایه گذشتن و استعداد و توانمندی بازیکنان خودمان هم اشاره کند. ما که بازی را نمیبینیم ولی به نظر میرسد که تیم فوتبال زنان کشورمان هیچ برنامه ای ندارد و حداقل تلاشش این است که کمتر گل بخورد. ولی فوتبال هم اصل و اصول دارد. یک شکست پنج بر صفر که خبرگزاریها سعی میکنند خودشان را از این نتیجه شگفتزده نشان بدهند. در نشست خبری بعد از مسابقه همان داستان همیشگی. همان کلیتی که بر فوتبال ما حاکم است. مربیان میگویند که انتظارات ما برآورده نشد، تیم ما جوان است ولی آینده از آن ماست، ما تیم کم تجربه ای بودیم ولی امیدواریم با حمایتهایی که در آینده میشویم در ادامه مسیر پلههای ترقی را طی کنیم.
فوتبال زنان همین جا تمام میشود. تا دوباره نزدیک یک تورنمنت مهم همه به خوش و خروش بیفتند و سناریو از اول تکرار شود.