امیرحسین مرادی، فوتبال لب – در دنیای به دور از جنگ موشکها، جنگی به نام فوتبال در جزیره بین کلوپ، آرتتا و گواردیولا رخ میدهد!
حالا با شکست شاگردان کلوپ و توپچیها همراه آرتتا جوان، بار دیگر کورسوی امید به سراغ شاگردان گواردیولا و هواداران منچسترسیتی آمده و حال با به دست آوردن رتبه اول، سیتیزنها خودشان را دوباره شانس اول قهرمانی میدانند!
وقتی کلوپ بنزین تمام کرد!
کلوپ حالا بعد از شکست مقابل آتالانتا در آنفیلد و از دست رفتن شانس صعود به مرحله بعدی لیگ اروپا و شاید قهرمانی در این جام، حالا با شکستی دیگر در جزیره، شاید تا حدودی یک جام دیگر را از دست میدهد!
یورگن کلوپ بعد از شکست در آنفیلد در کنفرانس خبری بعد بازی با کریستال پالاس در هنگامی که بسیار ناراحت و عصبی بود. او افزود: اگر قرار است باز هم مثل نیمه اول این مسابقه بازی کنیم، چرا باید برنده لیگ بشویم؟ حس خیلی مزخرفی دارم و زمان میبرد تا آن را هضم کنم!
همچنین شاگردان مایکل آرتتا بعد از یک بازی دشوار در ورزشگاه امارات مقابل بایرن مونیخ و تساوی مقابل این تیم، پنج روز بعد باز هم در خانه جدال حساس و سرنوشتسازی مقابل آستونویلا برگذار کرد.
با شکست مقابل این تیم، صدر جدول لیگ جزیره را در این مقطع حساس در این لیگ را دو دستی تقدیم منچسترسیتی کرد!
آرتتا بعد از بازی در کنفرانس خبری گفت :شاید ما به اندازه کافی خوب نیستیم که جام را ببریم و قهرمان لیگ برتر شویم. ما تیم بزرگ و متحدی هستیم. باخت و توقف در فوتبال عادی است. ما تا پایان فصل، تمام تلاش خود را انجام میدهیم تا به موفقیت دسترسی پیدا کنیم.
حالا با این وضعیت باید دید که در هفتههای باقی مانده فوتبال اروپا چه سرنوشتی در انتظار این دو تیم ریشهدار انگلیسی است؟
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
محمدرضا حسینخانی، فوتبال لب – یورگن کلوپ، مربی فوتبال آلمانی، با شخصیت، کاریزماتیک، باهوش و با تاکتیکی برجسته در دوران مربیگری خود بود. او همچنین با قرمزها به موفقیتهای قابل توجهی دست یافت. اما کلوپ اکنون در فصل انتهایی خود بر روی نیمکت مرسیساید است. چالشی جدید برای او؛ عدم کلین شیت.
دفاع لیورپول در برابر آتالانتا بسیار مخرب بود.
دریافت سه گل در خانه برابر آتالانتا در لیگ اروپا، باورش برای همه سخت بود، حتی میتواند تهدیدی موثر بر فصل درخشان لیورپول در لیگ برتر باشد.
کامبک در اروپا تخصص لیورپول است، از جمله شبهای به یاد ماندنی تحت هدايت کلوپ. با این حال اگر او شانسی برای جبران ۳ گل داشته باشد حتما باید در خانه رقیب یک کلین شیت ثبت کند.
قرمزها پس از شکست ۳-۰ برابر کاتالانها در سال ۲۰۱۹؛ در نهایت توانستند به طرز باورنکردنیای ۴-۰ تیم آماده والورده را شکست دهند و راهی فینال شوند.
آمار عجیب و نتیجهای غریب
میدانیم که حملههای موثر نیز در فوتبال مهم هستند. اما تاثیر گلهای زده در خانه حریف برداشته شده، و بزرگترین نگرانی لیورپول این است که در ۹ بازی اخیر خود کلین شیت نداشته است.
آخرین کلین شیت آنها به پیروزی ۱-۰ برابر ناتینگهام فارست در ۲ مارس؛ چیزی حدود یک ماه و نیم پیش بازمیگردد. بازگشت به بازی پس از دریافت گل اول عیان ترین نکته این فصل لیورپول است.
کمااینکه در ۳۲ بازی لیگ برتر فقط ۹ کلین شیت ثبت کردهاند، همانند منچسترسیتی و ۵ بار کمتر از آرسنال(۱۴)که بهترین در این آمار هستند.
در این نه بازی اخیر، آمار و ارقام در مجموع به اندازهای که به نظر می رسد بد نیستند. لیورپول در چهار بازی خود گل های مورد انتظار (xG) بالاتری از ۱.۰ ثبت کردهاند.
اگرچه آمار شانس گلزنی شامل منچستر یونایتد در جام حذفی در طول ۱۲۰ دقیقه (۳.۹۳)، آتالانتا (۳.۲۲) و کریستال پالاس (۲.۸۱) میباشد.
ترکیب تدافعی، قهر با کلین شیت
ویرجیل فندایک در این فصل مجدد به دوران اوج خود بازگشته اما او به تنهایی توانایی کنترل کردن کل نفرات دفاعی در کنار خودش را ندارد.
جوزف گومز و ابراهیم کوناته نیز عملکرد چشمگیری داشته و خارج از انتظار ظاهر شدند. در این بین جارل کوانسا و کانر بردلی از شگفتیهای این فصل لیگ برتر هستند. با این حال بردلی و کوانسا ضعف لیورپول را در عملکردهای دفاعی برجسته کردهاند.
چهار مدافع مقابل آتالانتا : گومز-کوناته-فندایک-سیمیکاس سیویکمین ترکیب متفاوتی بود که کلوپ در این فصل انتخاب کرد.
هیچ چهار نفری بیش از چهار بار بازی نکردند و هرگز یک ترکیب متوالی در دو بازی مورد استفاده قرار نگرفته است. بنابراین عدم هماهنگی کافی مورد تعجب نیست.
شطرنج یورگن کلوپ
در تصویر بالا بیشترین چهار نفر استفاده شده، در فصل جاری ترکیب لیورپول قابل مشاهده است.
واضح ترین مثال مقابل منچستریونایتد بود جایی که کوانسا و گومز به ترتیب در دفاع مرکزی سمت راست و سمت راست بازی کردند.
ترکیبی که تنها چهار بار مورد استفاده قرار گرفت. و همچنین وضعیت حمله شیاطین سرخ تیم را وادار به تغییر این دو در ۲۰ دقیقه آخر بازی شد.
با این حال راشفورد با مشغول کردن دو مدافع خارج از انتظار لیورپول به خود، این امکان را به آلخاندرو گارناچو داد تا در فضاهای خالی حرکت کند.
با اینکه شوت او بلاک شد اما مک تامینی با دنبال کردن توپ توانست گل اول مسابقه را به ثمر برساند.
آتالانتا
سه گل مقابل آتالانتا همه متفاوت بودند اما برخی از موضوعات تکراری را مجدد به چشم آوردند.
بازمیگردیم به گل اول مسابقه. یک پرس عجولانه از سیمیکاس و در نتیجه عبور کوپمینرس. در نهایت رسیدن به یک سوم نهایی.
او با این کار فضای سمت چپ را خالی گذاشت. فندایک مجبور به متمایل شدن به کنارهها شد. درنتیجه از محوطه جریمه خودی فاصله گرفته و جاماند.
و در نهایت کار زاپاکاستا برای پیدا کردن اسکاماکا در مرکز محوطه سخت نبود.
گل دوم الگوی مشابهی را دنبال کرد. آتالانتا فضای خالی شده را در یار جایگزین سیمیکاس یعنی اندرو رابرتسون دید.
نه کوناته و نه جوزف عکسالعمل مناسبی برای این باگ سمت چپ دفاعی نداشتند و در نهایت اسکاماکا یک پایان ساده رقم زد،گل.
دفاع همیشه متزلزل لیورپول
شفیلد یونایتد
گلهایی که بررسی کردیم تفاوت چندانی با گل دریافتی مقابل شفیلد یونایتد نداشتند و کلوپ بازهم از سمت چپ گرفتار شد . . .
گومز به راحتی دریبل خورد. یک سانتر تماشایی در نقطه کور دفاعی و در نهایت یک واکنش ناقص از کانر بردلی. و در نهایت گل به خودی!
تیر خلاص
دومینیک سوبوسلای آخرین مقصر بود، پاس اشتباه به مقصد کوناته و گل سوم. این را می توان به لیست اشتباهات پرتعداد اضافه کرد.
پاس کوانسا مستقیما به برونو فرناندز منجر به گلزنی منچستر یونایتد از اولین ضربه خود در اوایل نیمه دوم در اولدترافورد شد. از دست دادن تملک توپ توسط داروین نونیز!
و هاروی الیوت هر دو به گل برای منچستریونایتد ختم شد.
همچنین بردلی دو گل به خودی به ثمر رساند، اولی در برابر اسپارتاپراگ، یک حمله به سمت توپِ اشتباه بود. دومی مقابل شفیلد یونایتد و یک انحراف توپ تاسف بار که او نمیتوانست مقصر باشد.
کائومهین کلهر و آلیسون بکر
سنگربان دوم تیم، کائومهین کلهر ایرلندیست. او در حال حاضر تعداد ۲۶ بازی در ترکیب لیورپول قرار گرفته است. این تعداد، بیشتر از انتخاب نخست دروازه قرمزها، آلیسون (۲۵) میباشد.
بازی برابر آتالانتا یک شب پر افت و خیز برای کلهر جوان بود. جایی که در نیمه اول موفق به دفع دو موقعیت گل خطرناک شد.
بازگشت آلیسون یک هشدار بزرگ برای کلهر است. غلبه بر شک و تردید اول فصل که او آلیسون بکر نیست و گلر سطح اول برزیلی همواره تفاوتها را ایجاد میکند.
آنها بایستی به اینکه چه کسی درون دروازه قرار میگیرد فکر نکنند. لیورپول باید بیشتر بر روی نخوردن گل اول تمرکز نماید.
۱۵ دقیقه اول بازی کابوس مدافعین لیورپول، چالش شکست کلین شیت
گلزنی دنی ولبک در عرض دو دقیقه برای برایتون در آنفیلد. گل آفساید دقیقه ۲ منچستریونایتد به لیورپول در تقویم لیگ برتر. سیو درخشان کلهر در دقیقه ۲ مسابقه برابر شفیلد یونایتد و یک سیو استثنایی دیگر در شروع بازی با آتالانتا مقابل اسکاماکا. این پایان کار نبود تا ابرچی ازه در دقیقه ۱۴ برای عقابها یک ضربه ۳ امتیازی روانه چارچوب آلیسون کند، ضربهای که شاید به منزله پایان کار تیم آقای معمولی در فصل هیجان انگیز انگلیس باشد.
وضعیت مصدومین
در کنار آلیسون، و با مصدومیت بردلی برابر کریستال پالاس اکنون میتوان از ترنت الکساندر-آرنولد نیز در سمت راست خط دفاعی در برگامو بهره برد.
کاپیتان دوم لیورپول اغلب به خاطر ناتوانایی دفاعی اش مورد انتقاد قرار میگرفت. اما همواره یکی از عناصر مهم ترکیب یازده نفره تیم در زمین و در رختکن به حساب میآید.
بازگشت او باید تجربه و تداوم مورد نیاز را در هنگام مالکیت و عدم آن فراهم کند.
او باید سطح متفاوتی از کنترل توپ را ارائه دهد و تیمش را کمتر در معرض ضد حمله قرار دهد.
به دنبال خلق معجزه در برگامو، کلین شیت و گلزنی؟
تیمِ کلوپ یک نمایش دفاعی نرم و ضعیف از خود نشان داد. این موضوع نسبت به فصل گذشته بسیار اصلاح شده است. اما همچنان گلزنی برابر لیورپول کار سختی برای مهاجمین نیست.
لیورپول برای بازگشت برابر آتالانتا در سرزمین چکمه نیاز به تغییر ذهنیت دارد. لیورپول برای صعود به دور بعدی لیگ اروپا باید به معنای واقعی کلمه لیورپول باشد.
شکیب معصومی، فوتبال لب– یورگن کلوپ، سرمربی آلمانی لیورپول، در دوران حضور خود در لیورپول توانست به تمامی جام های ممکن دست پیدا کند. لیورپول با کلوپ پس از سی سال فاتح لیگ برتر شد و پس از 15 سال موفق به قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا شد. آن ها در طی پنج سال به 3 فینال لیگ قهرمان رسیدند و دو بار با یک امتیاز کمتر از منچسترسیتی در لیگ دوم شد.
در نگاه اول، دوران کلوپ در لیورپول، چیزی جز افتخار و درخشش نبوده! با این حال نقد هایی به شخص یورگن کلوپ وارد است که همواره پشت بازی جذاب و جام های یکی در میان او پنهان می شود. در این مقاله به بررسی عوامل عدم کسب افتخارات بیشتر و شکست های بدموقع لیورپول خواهیم پرداخت.
وفاداری بیش از حد به بازیکنان
در اولین فصل حضور در لیورپول، قرمز های بندر با هدایت یورگن کلوپ به فینال لیگ اروپا رسیدند. جایی که باید با سویا به سرمربیگری اونای امری برای کسب دومین جام معتبر اروپایی می جنگیدند. در نیمه اول بازی آلبرتو مورنو با اختلاف خیلی زیاد بدترین بازیکن زمین بود، با این حال یورگن کلوپ دست به تغییر بازیکن یا تاکتیک نزد تا فینالی که لیورپول مستحق پیروزی در آن بود را سویا ببرد.
مشابه مثال فوق، در فصل های مختلف بار ها پیش آمده که بازیکنان مورد علاقه یورگن کلوپ از جمه ترنت الکساندر آرنولد، محمد صلاح، بابی فیرمینو و… به هیچ عنوان فرم خوبی را تجربه نمی کردند. با این حال کلوپ حاضر به نیمکت نشین کردن آن ها حتی برای یک بازی نمی شد. ثمره این تصمیمات کلوپ قربانی شدن بازیکنانی نظیر ژردان شکیری، نکو ویلیامز و دنیل استوریج و مصدومیت های کوتاه و بلند مختلف بازیکنانی نظیر بابی فیرمینو بود.
خرید های اشتباه کلوپ
یکی از نقاط قوت لیورپول از زمان خرید توسط گروه fsg تصمیم گیری نقل و انتقالات توسط تیم تخصصی بود. زمانی که کلوپ به لیورپول پیوست مایکل ادروادز در باشگاه به مقام مدیر ورزشی ارتقا یافت. در دوران همکاری این دو نفر تا پیش از جدایی مایکل ادواردز در سال 2020، این دو نفر کشمکش های فراوانی با یکدیگر داشتند. یورگن کلوپ برای پست وینگر به دنبال یولیان برنت و جولیان درکلسر بود اما مایکل ادواردز اقدام به خرید صلاح و مانه کرد. نبی کیتا یکی دیگر از خرید های ناموفق لیورپول به درخواست مستقیم شخص یورگن کلوپ جذب شد. در سمت دیگر می توان از اندی رابرتسون، ویرجیل فندایک و بابی فیرمینو به عنوان خرید های مستقیم مایکل ادواردز در فصول مختلف اشاره کرد.
پس از جدایی مایکل ادواردز، کلوپ قدرت بیشتری در باشگاه گرفت. در هر بحث نقل و انتقالاتی یا مرتبط با تیم اصلی حرف اول را می زد. در این دوره لیورپول خرید های بی نهایت اشتباه داشت. داروین نونیز، تلنتی بود که برای او هزینه یک ستاره پرداخت شد. کودی گاکپو بازیکنی بود که هیچ جایی در تاکتیک لیورپول نداشت. لوییز دیاز علیرغم تکنیک بالا و چشم نواز از آگاهی محیطی، دوندگی و کیفیت پرس پایینی برخوردار است. دومینیک سوبوسلای وینگر و پست 10 برای بازی در رول انکرمن خریداری شد! همه این بازیکنان خرید های نه چندان عاقلانه یورگن کلوپ بودند.
تعلل در تغییر اسکواد
یکی از ویژگی های بارز لیورپول یورگن کلوپ، افت مقطعی قابل توجه بعد از یک بازه خوب بوده. افت ها و شکست هایی که همواره به دلیل افت بدنی یا عدم کیفیت بازیکنان حاصل شده. اشتباهات لوریس کاریوس در فینال کیف، بحران دفاع وسط و جذب فوری کاباک و بن دیویس در سال 2021، ناتوانی خط هافبک در حفظ توپ در سال 2023 و هدر دادن بی نهایت موقعیت ها در فصل جاری نمونه هایی از تعلل سرمربی برای تغییر اسکواد و بازی دادن به بازیکنان جدید بود که هربار پس از از دست رفتن یک فصل و جام، یورگن کلوپ تصمیم گرفت با کادر مدیریت باشگاه برای خرید بازیکن یا بازی دادن به بازیکنان جدید همکاری کند.
مقاومت کلوپ در برابر بازیکن جدید
بعد فصل عالی ۲۰۱۹/۲۰ و قهرمانی در انتهای فصل اصلا خوب نبود. هندرسون برای تمدید درخواست مبلغی نامعقول داشت که ادواردز و باشگاه اصلا موافق نبودند و ادواردز بر اساس دادهها به کلوپ هشدار داده بود. مدیر ورزشی وقت باشگاه اعتقاد داشت که وقت فروش میلنر و هندرسون و واینالدوم فرا رسیده اما با مقاومت یورگن کلوپ و حمایت وی از این بازیکنان، قرارداد هندرسون تمدید شد و واینالدوم فروخته نشد که نتیجه این مسئله جدایی رایگان واینالدوم و فصول انتهایی ضعیف هندرسون و میلنر در لیورپول بود.
مایکل ادواردز، برونو گیمارش از لیون، جود بلینگام از دورتموند، رایان گراونبرخ از آژاکس را برای خط هافبک پیشنهاد داده بود. پس از جدایی وی از باشگاه، ایان گراهام، دیتاساینتیست وقت لیورپول، انزو فرناندز از ریوپلاته، متئوس نونس از بنفیکا را به همراه گیمارش و بلینگام به یورگن کلوپ پیشنهاد کرد که همگی توسط یورگن کلوپ رد شدند. اختلافی که موجب جدایی ادواردز و کادر وی از باشگاه شد و در نهایت سرنوشت بازیکنان مذکور قابل رویت است.
کلوپ اورتینکر مثل پپ
یورگن کلوپ، بارها دست به تصمیم گیری های عجیبی زده که نتیجه ی آن چیزی جز شکست نبوده. استفاده از چمبرلین در سال 2022 به عنوان فالس ناین، بازی دادن به واینالدوم و جو گومز به جای فیرمینو و آرنولد آماده در شکست 3-0 مقابل بارسلونا، بازی دادن به کیتای تازه از مصدومیت برگشته به جای تیاگوی آماده در بازی یک چهارم نهایی مقابل رئال مادرید از مثال های بارز این مسئله هستند.
مسلما هر مربی اختیار کامل تصمیم گیری در مورد ترکیب اصلی خود را دارد و همانطور که پپ گواردیولا پس از تصمیم به عدم استفاده از بازیکن پست 6 در فینال چمپیونزلیگ غافله را به چلسی توماس توخل باخت، یورگن کلوپ نیز با باخت های گاه و بی گاه تاوان تصمیمات تاکتیکی نوین خود را داده. در سمت مقابل تصمیماتی مانند اینورتد فولبک بازی کردن آرنولد و استفاده از فالس ناین از تصمیمات موفق و پر ریسک یورگن کلوپ بوده اند اما مسئله تعدد تصمیمات و ریسک های ناموفق بسیار زیاد او در فصل های مختلف است.
کادرفنی چمپیونشیپی
همانقدر که یورگن کلوپ سرمربی فوق العاده ای است، کادرفنی او را مربیان بد و بی کیفیتی تشکیل می دهند. پپ لیندرز، کمک مربی اول، یک تجربه سرمربیگری ناموفق در کارنامه خود دارد. از زمانی که لیندرز جانشین ژیلکو بواچ در کادرفنی لیورپول شد، آن ها دیگر قادر به عبور از سد لو بلاک نیستند. تاکتیک دفاعی آن ها وابستگی زیادی به بازیکنان دارد که این بیانگر ضعف تاکتیک به طور کلی است.
مارکوس کرونمایر، مربی بدنساز لیورپول، احتمالا یکی از اصلی ترین کابوس های فن بیس این تیم است. کرونمایر پیش از لیورپول در بایرن مونیخ مشغول فعالیت بود. او آنقدر ضعیف عمل کرد که با درخواست شخص پپ گواردیولا از باشگاه اخراج شد. سال 2017 کرونمایر با درخواست مستقیم شخص یورگن کلوپ به لیورپول پیوست. از زمان استخدام کرونمایر، لیورپولی ها تا کنون 5 مصدومیت رباط صلیبی و یک مصدومیت لگن ثبت کرده اند! میانگین هر فصل 7 بازیکن مختلف مصدومیت همسترینگ را تجربه کرده اند و در هر فصل 4 مصدومیت بلند مدت مچ پا را بازیکنان در این باشگاه تجربه کردند.
بدترین مربی تاریخ!
اما فاجعه اصلی کادرفنی در جای دیگری قرار دارد! مربی پرسابقه گلر های تیم، جان اچتربرگ! جان اچتربرگ سال 2009 به لیورپول پیوست. در ابتدای کار او در لیورپول، پپه رینا، برنده سه دستکش طلا، افت شدیدی کرد. با افت رینا و جدایی او، یکی از بهترین شوت استاپر های لیگ و کسی که به همراه کورتوا از او به عنوان آینده بلند مدت خط دروازه بلژیک از او یاد می شد به لیورپول پیوست. همزمان با مینیوله، دو تلنت گلری، آدام بوگدان آینده دروازه مجارستان و دنی وارد کسی که از او به عنوان بهترین تلنت گلری تاریخ ولز یاد می شد به تیم اصلی لیورپول پیوستند. سرنوشت هرسه نفر یک کریر ضعیف در لیورپول بود.
پس از مینیوله، لیورپول در رقابت با بایرن مونیخ و بارسلونا موفق به جذب گلری شد که رسانه های آلمانی به او لقب نویر آینده را می دادند، لوریس کاریوس!! کاریوس در اولین بازی های خود برای لیورپول، با پاس های بلند فوق العاده و دایو های بلند، خود را در دل لیورپولی ها جا کرد. با گذشت مدتی، اشتباهات سلسه وار کاریوس شروع شد و فینال کیف آخرین بازی او در لیورپول بود.
بعد از فینال کیف، آلیسون بکر گلر رم با قیمت بالایی به لیورپول پیوست. یک فصل بعد از آلیسون، آدریان سن میگل یکی از گلر های باکیفیت فصول گذشته لیگ به صورت آزاد به لیورپول پیوست. همزمان با این دو کلهر، دروازه بان مستعد آکادمی به تیم اصلی آمد. نتیجه کار اچتربرگ عدم رشد کلهر، اشتباهات متعدد آدریان و افت آلیسون بود که بعدا زمانی که تافارل به صورت پاره وقت به کادر لیورپول پیوست آلیسون توانست به فرم خوب خود بازگردد.
شکیب معصومی، فوتبال لب– چند هفته پیش، در گیر و دار جدایی کلوپ و استخدام مدیرورزشی جدید برا فصل آینده لیورپول، خبر بازگشت مایکل ادواردز در نقشی جدید به طور رسمی از سمت باشگاه اعلام شد.
مایکل ادواردز که پیش از جدایی از لیورپول به عنوان مدیر ورزشی این باشگاه فعالیت میکرد، خریدهای موفقی همچون محمد صلاح، اندی رابرتسون، بابی فیرمینو و … داشت که همگی با قیمتی مناسب و کارایی بسیار بالا جذب تیم شدند. همچنین ادواردز در فروش بازیکنان مازاد تیم و آکادمی نظیر سولانکه، بروستر و هری ویلسون بسیار موفق عمل کرده بود. اما بزرگترین کار او استخدام یورگن کلوپ به عنوان سرمربی بود!
بازگشت به لیورپول
با اعلام خبر جدایی یورگن کلوپ در پایان فصل، گروه اف اس جی فورا برای بازگرداندن مایکل ادواردز دست به کار شد. مایکل ادواردز که پیش از این پیشنهاد باشگاههایی نظیر رئال مادرید، چلسی و منچستر یونایتد را رد کرده بود، صراحتا به مدیران و مالکان لیورپول اعلام کرد که قصد فعالیت به عنوان مدیر ورزشی را ندارد.
اف اس جی که پیشتر خبر جدایی بیلی هوگان از لیورپول و فعالیت او به عنوان مدیر اجرایی جدید گروه ورزشی فنوی را اعلام کرده بود، مذاکرات خود را با ادواردز جهت استخدام او به عنوان مدیر اجرایی باشگاه (CEO) آغاز کرد. در نهایت ادواردز و لیورپول به داستان یکدیگر بازگشتند تا با توجه به سابقه مثبت ادواردز، امیدهای زیادی برای دوران پسا کلوپ در لیورپول وجود داشته باشد.
ادواردز به محض انتصاب به عنوان مدیر اجرایی باشگاه در مصاحبه با وبسایت رسمی گفت:
یکی از اصلی ترین عوامل در تصمیم من، مدیریت و نظارت بر یک باشگاه دوم برای رشد مالی و فوتبالی آنها بود. من معتقدم که در شرایط فعلی این کار لازم و ضروری خواهد بود.
با این مصاحبه، لیورپول رسما اعلام کرد که به دنبال خرید یک باشگاه دوم در فوتبال خواهد بود. اف اس جی پیش از این در ورزش های فوتبال، بیسبال و هاکی سرمایه گذاری های موفقی داشته اما در هیچ رشته ای سابقه مدیریت و مالکیت بیش از یک باشگاه را ندارد.
پروسه انتخاب باشگاه دوم لیورپول
خرید باشگاه دوم ممکن است چیزی گذرا برای طرفداران لیورپول باشد اما ادواردز و اف اس جی، نگاهی بلند مدت به این قضیه دارند. آنها قصد دارند وارد مسیری شوند که پیش از آن منچستر سیتی و چلسی آن را طی کرده اند.
مایک گوردون در ایمیلی به کارمندان باشگاه گفته:
ما به دنبال کمک به تقویت باشگاه در بلند مدت هستیم.
در حال حاضر اف اس جی مشغول جستجوی باشگاهی مناسب برای خرید است، در حالی که پیش از این فقط آنها مالک لیورپول در فوتبال بودند. برخی گمانهزنیها خبر از خرید یکی از باشگاههای برزیلی میدادند، اما ظاهرا آنها به دنبال شرایطی پایدار برای سرمایه گذاری هستند.
بر اساس تحقیقات انجام شده توسط European football’s governing در سال 2023، 230 باشگاه در سراسر جهان که جزو پروژههای چند باشگاهی حساب میشوند، این درحالی است که تعداد این باشگاهها در سال 2012 کمتر از 40 باشگاه بود. طبق این تحقیقات، 13 باشگاه از 105 باشگاه لیگهای برتر اروپا، در یک پروژه چند باشگاهی حاضر هستند. اکثر این پروژهها توسط مدیران و مالکان آمریکایی اداره می شود.
الگوی کار پروژه لیورپول
اف اس جی که از سال 2010 مالکیت لیورپول را در اختیار دارد، برای اعمال این سیستم الگوهایی در اختیار دارد. به عنوان مثال مالکان چلسی سال گذشته باشگاه فرانسوی استراسبورگ را برای پروژهای مشابه خریداری کردند.
خرید استراسبورگ، کاری منطقی از جانب مدیران چلسی بود. آنها هم اکنون میتوانند ستارهها و استعدادهای جوان را بدون درگیری با قانون برگزیت و قوانین کار بریتانیا برای رشد به فرانسه بفرستند.
یک باشگاه زیرمجموعه اروپایی برای باشگاههای انگلیسی، فرصت رشد و پرورش بهتر استعدادهای بین المللی را در اختیار آنها قرار میدهد. به عنوان مثال جوان برزیلی مستعد چلسی، آندری سانتوس، که از واسکو دوگاما در ژانویه 2023 خریداری شد و هم اکنون در استراسبورگ بازی میکند.
مالکیت چند باشگاهی به شما اجازه مانور بیشتر در بازار را میدهد. باشگاهها میتوانند استعدادها را کشف کنند و پرورش دهند. این قضیه زیر نظر یوفا ممکن است کمی سخت به نظر آید. به گفته مسئول تحقیقات، آندریا تراورسو این مسئله یک ریسک بزرگ با پتانسیل بالا است.
سایمون فن کرخوفن، کسی که پیشنهاد خرید یک باشگاه بلژیکی به سیتی گروپ را داد، میگوید:
چیزی که امروزه باشگاهها به دنبال آن هستند، دادن شانس بازی با زمان مناسب به استعدادهای جوان در سطحی حرفهای است. اگر ما به پرتغال و بلژیک نگاه کنیم، تعداد زیادی بازیکن با استعداد و جوان میبینیم که به لیگ برتر، لالیگا و بوندسلیگا منتقل خواهند شد.
یک مسئله دیگر در پرورش استعدادها، این است که پرتغال مارکت بازیکنان برزیلی را در اختیار دارد. این مسئله بسیار برای پروژههای چندباشگاهی جذاب خواهد بود. آنها میتوانند از طریق باشگاههای پرتغالی، بازیکنانی که پاسپورت اروپا ندارند را وارد فوتبال اروپا کنند.
موفق ترین الگو
گروه ورزشی سیتی گروپ(CFG)، واقع در ابوظبی، مالکیت باشگاه های زیادی را در اختیار دارد. منچسترسیتی(انگلیس)، خیرونا(اسپانیا)، پالرمو(ایتالیا)، ترویس(فرانسه)، لومل(بلژیک) تنها چند باشگاه از باشگاههای سیتی گروپ هستند. آنها از سال 2017 شکل جدیدی از مالکیت چندباشگاهی را اجرا میکنند.
بیشتر باشگاه های لیگ برتری دامنه کاری کوچکتری نسبت به CFG دارند. آنها در صورت داشتن زیر مجموعه نهایتا روی یک یا دو باشگاه کار میکنند.
خیرونا فصل خوبی را در لالیگا سپری کرده با این حال، باشگاههای لیگ برتری توجه بیشتری به فرانسه و بلژیک دارند. احتمال میرود با توجه به جذب پدرو مارکز، مسئول سابق پروژه چندباشگاهی سیتی گروپ و مدیر ورزشی موفق فعلی بنفیکا، توسط لیورپول برای تابستان آتی، قرمزهای مرسی ساید، نیم نگاهی به سمت پرتغال داشته باشند. طبق آمار، هم اکنون 16 باشگاه پرتغالی بخشی از پروژههای چند باشگاهی اروپا هستند که 9 تا از آنها در سطح اول پرتغال حضور دارند. پدرو مارکز به واسطه کار در سیتی گروپ آشنایی کاملی با پروژه چند باشگاهی دارد.
نمونههای مشابه
استون ویلا یکی از باشگاههایی است که با پرتغالیها همکاری میکند. آنها 13 ماه پیش ویتوریا را خریداری کردند. چیزی که آنها را برای حضور همزمان در رقابتهای یوفا دچار مشکل میکند اما همچنان این یک قدم رو به جلو برای گروه ورزشی V sport میباشد.
پاریسنژرمن نیز 29 درصد مالکیت براگا را در اختیار دارد. مالکان قطری با سرمایه گذاری در پرتغال به دنبال پیشبرد اهداف خود هستند. این در حالی است که آیدان اُفر از برقراری ارتباط بین اتلتیکو مادرید و فامیلیکائو اطمینان دارد. همچنین استرویل تحت مالکیت دیوید بلیتز، مالک کریستال پالاس، است.
به گفته گاردنر:
پرتغال یک انتخاب عالی برای لیورپول خواهد بود. استون ویلا یک باشگاه آنجا خریده و استعدادها را پرورش میدهد. چلسی نیز در دیگر گزینه پیش روی قرمزها، فرانسه، فعال است. برای شخص من پرتغال و فرانسه بهترین هدف ها خواهد بود.
در آنجا اشتیاق زیادی در مارکت بین باشگاه ها وجود دارد. تاد بولی نیز در پرتغال به دنبال خرید باشگاه است. بعضی موارد در آن اطراف دیوانهوار است. با این حال لیورپول به دنبال باشگاهی مناسب برای خود خواهد بود.
برنامه اف اس جی برای باشگاه دوم لیورپول
به نظر میرسد که پرتغال، فرانسه و بلژیک مقاصد مورد علاقه سرمایه گذاران آمریکایی لیورپول برای آغاز ماجراجویی در اروپاست. مسئله بعدی در خرید باشگاه دوم، سطح آن است.
به نظر نمیآید بزرگترین باشگاه های لیگهای داخلی علاقهای به قرار گرفتن در زیر سایه سایر باشگاههای داشته باشند. این اطمینان در آنها وجود دارد که هرگز قرار نیست از پرایم بازیکن استفاده کنند.
فن کرخوفن توضیح میدهد:
زمانی که من در بلژیک به دنبال باشگاهی برای سیتی گروپ بودم، دلیل استقبال لومل از این پروژه، فن بیس کوچک و محدود آن ها بود. شاید در هر بازی 800 تا 1000 تماشاگر برای بازی های لومل در استادیوم حاضر میشدند. یک شهر کوچک بدون باشگاهی که بازیکنان بتوانند از آن خارج شوند! این برای سیتی گروپ بسیار حائز اهمیت بود.
همین مورد می تواند راهنمای لیورپول نیز باشد. آنها باید به دنبال باشگاهی حرفهای اما کوچک باشند. جایی که طرفداران آن محدود باشند. من تا به حال ندیدهام که طرفداران تیمی از آمدن یه باشگاه مادر استقبال کنند. روش موفقیت در این امر، در سابقه سیتی گروپ موجود است. در تیمهای کوچکی مثل خیرونا، طرفداران از عملکردی در حد متوسط ذوق زده خواهند بود که این بسیار برای تیمهای زیرمجموعه مناسب است.
اگر من به جای لیورپول بودم، به دنبال باشگاهی با پتانسیل زیاد، شرایط حضور در رقابتهای اروپایی و فن بیس کوچک میگشتم. جایی که نیاز نباشد هر سال برای حضور در اروپا رقابت کنم.
طبق اخبار اف اس جی در هر صورت از مسائلی که ثبات شرکت و لیورپول را بهم بزند دوری خواهد کرد، فارغ از حاشیه سودی که این امر میتواند به جای بگذارد. آنها به دنبال یک سرمایه گذاری برای رشد فوتبالی لیورپول و رشد مالی گروه سرمایه گذاری خواهند بود.
فن کرخوفن افزود:
این یک ریسک بزرگ برای باشگاه خواهد بود. نگاهی به لومل بیاندازید، این باشگاه تفاوت زیادی با گذشته خود دارد.
آنها در سطح خود موفقیتهایی کسب کردهاند. منفرد را به توئنته با 4 میلیون یورو فروختند و وینی سوزا با 12 میلیون به شفیلد یونایتد منتقل شد، رقمی بزرگتر از کل گردش مالی تاریخ باشگاه. همه این تغییرات اثر مثبت سیتی گروپ به حساب می آید. آیا مالکان آمریکایی چلسی موفق به خلق تغییری بزرگتر از ابعاد استراسبورگ در تابستان گذشته شدند؟
در مقابل گارند معتقد است:
همه چیز در استراسبورگ با ثبات است. شما میتوانید ببینید چه چیزی بین چلسی و استراسبورگ در حال وقوع است! آنها توسط طرفداران خود شبیه به دو باشگاه همسطح زیر فشار هستند.
از سمتی، ممکن است اعتقاد داشته باشید که استراسبورگ برای خرید به عنوان زیر مجموعه بیش از حد بزرگ است، اما از سمت دیگر آنها باشگاهی هستند که با حضور در اروپا سطح مناسبی دارند. این باشگاهی است که شما علاقه دارید بازیکنان جوانتان را در آنجا بازی دهید. البته که این مسئله میتواند مشکلاتی به بار بیاورد.
باشگاههای لیگ برتری از این باشگاهها برای رشد بازیکنان خود استفاده میکنند، با این حال، چشم خود را به روی سود مالی کار نبسته اند.
به طور کلی خرید باشگاه دوم و شروع پروژه چند باشگاهی، کاری بزرگ از سوی اف اس جی خواهد بود که در کنار رشد فوتبالی باشگاهها، درآمد مالی بیشتر برای مالکان و سهامداران خود را در پی خواهد داشت.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
شکیب معصومی، فوتبال لب– هاروی الیوت، بازیکن 20 ساله لیورپول، از زمان پیوستن به این باشگاه همواره یکی از بازیکنان ثابت تیمش بوده، با این حال نشانی از علاقه فنبیس به او وجود ندارد؛ بلکه اکثریت طرفداران لیورپول در نقاط مختلف جهان خواهان جدایی او هستند!
الیوت به عنوان بازیکنی چندپسته همواره در خدمت تیم بوده و استانداردها را دارا بوده است. تنها دلیل عدم محبوبیب الیوت چشم نواز نبودن سبک بازی اوست.
کریر هاروی الیوت
هاروی الیوت از روز های آغازین فوتبال خود در کودکی، مورد توجه تیمهای مختلف بوده. چلسی، در زمانی که الیوت فقط 11 سال داشت، قصد داشت او را جذب کند. اما ترس از عدم رشد کافی وینگر مستعد، آنها را از این کار باز داشت.
پدر او، اسکات الیوت، یکی از افراد موثر در کریر او بوده. کسی که در مکالمهای با خود هاروی، مشکل جسمانی او را برایش شرح داده. به گفته اسکات، آنها با هم برنامهای تنظیم کردند تا قدرت و توان بدنی هاروی افزایش یابد و بتواند در تست تیمهای بزرگ قبول شود.
الیوت پس از بازهای بسیار کوتاه در کویین پارک رنجرز به آکادمی فولام پیوست و به قدری خوش درخشید که در حالی که فقط 15 سال و 174 روز سن داشت اولین بازی خود را در رده بزرگسالان در لیگ برتر با لباس فولام انجام داد.
انتقال به لیورپول
الیوت پس انجام چند بازی برای فولام به لیورپول پیوست. او در اولین فصل خود در لیورپول با اینکه فقط 16 سال سن داشت و میتوانست برای تیم زیر 19 سال و زیر 17 سال بازی کند، اما عضوی از تیم زیر 21 سال بود. در همان یک فصل هاروی نشان داد که سطحی بالاتر از سایر بازیکنان رده پایه دارد. در نتیجه به مدت یک فصل و قرضی به باشگاه بلکبرن در چمپیونشیپ منتقل شد. الیوت 17 ساله در چمپیونشیپ، در یک باشگاه میان جدولی رکورد بیشترین تعداد خلق موقعیت در آن فصل را به نام خود ثبت کرد.
پس از یک فصل فوق العاده در بلکبرن، الیوت به لیورپول بازگشت و با تصمیم یورگن کلوپ شانه به شانه تیم اصلی در تمرینات شرکت کرد و تا به الان جایگاه خود را در تیم تثبیت کرده. به دلیل حضور صلاح و مانه در پست وینگر، و عدم وجود پست 10 در تاکتیک کلوپ، الیوت به پست 8 منتقل شد و در رولهایی مانند باکس تو باکس، انکرمن، رجیستا و متزالا ایفای نقش کرده است.
وضعیت فعلی هاروی الیوت در لیورپول
الیوت هیچگاه به اندازهای که حقش بوده تقدیر نشده. او چشم نوازی توانایی جسمانی سوبوسلای، جنگدگی اندو، کلاس بازی الکسیس مک آلیستر را ندارد. اما الیوت، مجموعهای کامل از همه این ویژگی به دور از چشم نوازی است. او مهرهای ارزشمند و بیجانشین در تاکتیک لیورپول است، بی آنکه کسی متوجه آن شود.
الیوت نشان داده که یک بازیکن همه کاره است. او در غیاب محمد صلاح از هافبک وسط به وینگر راست منتقل شد، توصیفی جز آرام حین مالکیت و اگرسیو زمان بازپس گیری توپ درباره الیوت وجود ندارد. الیوت در این فصل 3 گل و 7 پاس در تمامی رقابت ها ثبت کرده. بر اساس پاس گل مورد انتظار ثبت در جریان بازی، الیوت خلاقترین بازیکن لیورپول بوده.
با توجه به توانایی تکنیکی او، عجیب نیست که الیوت بیش از هربازیکن دیگری در لیورپول، موفق شده در زون 14 توپ را برای تیم حفظ کند و به چرخش درآورد. همچنین در بین بازیکنان هجومی لیورپول، زیر پرس حریف هیچ بازیکنی بهتر از الیوت کار نکرده! 79 درصد دقت پاس، 64 درصد دوئل موفق، 53 درصد دریبل موفق و ارسال 27 پاس پراگرسیو آمار الیوت در زمانی است که زیر فشار حریف صاحب توپ بوده.
آندرریتدتر از آندرریتد
یکی از دلایلی که از الیوت به اندازه کافی قدردانی نمی شود، این است که افراد فراموش میکنند این بازیکن چندسال سن دارد. آنها از الیوت 20 ساله توقعی را دارند که از بازیکنان 24 یا 25 ساله دارند. بازیکنانی که تجربه بازی و شرایط فیزیکی بسیار بهتری نسبت به الیوت دارند و در 20 سالگی به هیچ عنوان توانایی عرض اندام مانند الیوت را نداشتند.
مدتهاست که کسی به رشد الیوت توجهی ندارد. این روزها رسانهها از بازی خوب کوانسا و بردلی و سایر بازیکنان جوان تیتر میزنند و با الیوت مانند یک بازیکن بزرگسال رفتار میشود. الیوت 3 ماه از کوانسا جوانتر و فقط 3 ماه از بردلی بزرگتر است.
در بازی FAcup مقابل ساوتهمپتون همه توجهها به سمت جیدن دنس و لوییس کوماس بود. فارغ از اینکه الیوت بیشترین خلق موقعیت (5بار) و بیشترین ریکاوری توپ (8بار) را در زمین داشت.
ورود به 21 سالگی
الیوت چهارشنبه بعدی تولد 21 سالگی خود را جشن خواهد گرفت. 107 بازی رسمی برای تیم بزرگسالان لیورپول پیش از 21 سالگی! ماه قبل اون به چهارمین بازیکن جوانی تبدیل شد که به رکورد 100 بازی برای باشگاه میرسد. فقط رحیم استرلینگ، مایکل اوون، و رابی فاولر از او جلوتر هستند.
الیوت در حالی موفق به ثبت 100 بازی برای لیورپول شده که یک فصل کامل را به طور قرضی در بلکبرن گذراند و پس از مصدومیت برابر لیدز یونایتد 5 ماه از فوتبال دور بود.
بازی برای تیم ملی
او از اکنون مشتاق بازی برای تیم ملی انگلیس است. خبرهایی مبنی بر دعوت از هاروی الیوت در فیفادی بعدی وجود دارد. هرچند احتمالا او نمیتواند بخشی از برنامههای ساوتگیت در یورو 2024 باشد. با شناختی که از ساوتگیت وجود دارد، هیچکدام از جوانان انگلیسی اعم از کوبی ماینو و الیوت و کول پالمر شانسی برای تاثیر گذاری در یورو نخواهند داشت.
الیوت در پیروزی 5-1 مقابل تیم زیر 21 سال آذربایجان، دو گل برای انگلستان به ثمر رساند. همچنین در طول پیروزی 7-0 مقابل لوگزامبورگ این بازیکن جوان 2 پاس گل نیز به نام خود ثبت کرد.
هاروی الیوت هم اکنون بهترین گلزن و بهترین خلق کننده موقعیت در رقابتهای انتخابی قهرمانی زیر 21 سال اروپاست. او همچنین آمار شگفت انگیز 9.4 پراگرسیو پاس و 77 درصد دوئل موفق در این رقابتها به ثبت رسانده! چیزی که مشخص است، سطح بالاتر از سن اوست.
در یک نتیجه گیری کلی، میتوان گفت که هواداران از سالهای قبل نام الیوت را شنیدهاند و از او توقع بازی در سطح فودن، رشفورد، گریلیش و امثالهم دارند. درحالی که الیوت هنوز حتی برای بازی در لیگ برتر نیازی به رجیستر ندارد! از همین رو میتوان الیوت را یکی از آندرریتدترین بازیکنان لیگ نامید.
منبع: اتلتیک
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
ایلیا بهزاداول، فوتبال لب-با رسیدن به هفتههای پایانی لیگ برتر انگلیس، کورس برای رسیدن به عنوان قهرمانی در حساسترین حد ممکن قرار دارد و آخرین رقابت رودرروی سه تیم مدعی، برای کسب عنوان قهرمانی حیاتی خواهد بود.
پس از گذشت ۱۰ هفته از این فصل لیگ برتر انگلیس، تاتنهام تیم صدرنشین مسابقات بود و آرسنال و منچسترسیتی با دو امتیاز کمتر پشت سر آنها قرار داشتند و لیورپول نیز با یک امتیاز کمتر، در رده چهارم ایستاده بود. اگر اشتباه مهلک و جنجالی VAR در رد کردن گل لوییز دیاز مقابل تاتنهام را در نظر نگیریم، ترکیب سه تیم بالایی جدول به همان شکلی بود که اکنون و در فاصله ۱۰ هفته تا پایان لیگ وجود دارد. این موضوع به ما چه چیزی را میگویید؟ اینکه هر سه تیم رقابت نزدیکی دارند، در طول فصل ثبات خود را حفظ کردهاند و شاید در لیگهای مدرن فوتبال امروزی، نمیتوان اختلاف زیادی را در بالای جدول ایجاد کرد.
سابقه کورس قهرمانی
برای تبدیل شدن این کورس قهرمانی به یک رقابت تاریخی و پر پیچ و خم، شگفتیها و اتفاقات دور از انتظار در هفتههای پایانی نقش مهمی را ایفا میکند. در فصل ۱۹۷۱/۱۹۷۲، دربی کانتی در شرایطی توانست عنوان قهرمانی سطح اول فوتبال انگلیس را از آن خود کند که لیدز و لیورپول، دو رقیب آنها برای کسب عنوان قهرمانی نتوانستد در سه بازی آخر فصل به پیروزی برسند. در آن زمان به طور معمول تیمهای حاضر در کورس قهرمانی، در سه یا چهار مسابقه از ۱۰ دیدار پایانی خود امتیاز از دست میدادند اما در فصل سخت ۲۰۱۸/۲۰۱۹ که منچسترسیتی و لیورپول برای قهرمانی رقابت کردند، هر دو تیم ۹ دیدار پایانی خود را با برد پشت سر گذاشتند.
این بردهای متوالی، یکی از نتایج و مشکلات تفاوت وضعیت مالی تیمهای مختلف لیگ برتر انگلیس در عصر امروز است. وقتی که تیمها برای قهرمانی به بیش از ۸۵ و گاهی اوقات ۹۰ امتیاز نیاز دارند، دیگر فضایی برای بازگشت و درجا زدن تیمها مانند روزهای دهه ۷۰ وجود ندارد.
وضعیت این فصل
با این حال هر سه تیم حاضر در کورس قهرمانی در پایان فصل پشیمانیهای خود را خواهند داشت، سیتیزنها به این فکر میکنند که چطور به ولورهمپتون باختند، چهار امتیاز را مقابل چلسی از دست دادند و چطور برد خانگی مقابل کریستال پالاس را با دریافت کردن دو گل لحظه آخری تقدیم کردند. در سمت دیگر، لیورپول نگاهی به تساوی مقابل لوتون و بازی بدون گل خانگی مقابل منچستریونایتد در شبی که ۳۴ شوت بدون گل زده داشتند خواهد داشت. همچنین آرسنال امتیازات مهمی را در دوران سال جدید با شکست مقابل وستهم و فولام از دست داد؛ نشانههای خوبی از اینکه بردها آسان به دست نمیآیند.
آخرین بار که کورس قهرمانی لیگ برتر انگلیس با حضور سه تیم و نزدیک به شرایط فعلی بود، به سال ۲۰۱۰ برمیگردد. وقتی که چلسی کارلو آنچلوتی در یک دیدار خانگی با نتیجه ۴ بر ۲ مغلوب منچسترسیتی شد و در فاصله ۱۰ بازی تا پایان لیگ، منچستریونایتد را با یک امتیاز اختلاف در صدر جدول قرار داد و آرسنال نیز با دو امتیاز کمتر در رده سوم حضور داشت.
توپچیها با تساوی مقابل برمینگهام و شکست برابر تاتنهام و ویگان از کورس خارج شدند! در حالی که چلسی با پیروزی در ۸ مسابقه از ۹ رقابت پایانی، علیالخصوص پیروزی حیاتی ۲ بر ۱ مقابل منچستریونایتد در اولدترافورد به عنوان قهرمانی رسید. آبیهای لندن با یک امتیاز بیشتر از شیاطین سرخ وارد هفته پایانی رقابتها شدند و میزبان ویگان بودند؛ در طرف مقابل، منچستریونایتد نیز از استوک سیتی پذیرایی میکرد. با وجود هیجان بالای هفته پایانی، این احساس وجود داشت که پیروزی دو بر صفر چلسی مقابل لیورپول در هفته ماقبل پایانی، تکلیف قهرمان لیگ را مشخص کرده. پیروزی چهار بر صفر تیم سرالکس فرگوسن مقابل استوک، فایدهای برای آنها نداشت چرا که چلسی با هشت گل ویگان را درهم کوبید و عنوان قهرمانی را از آن خود کرد.
در کورس این فصل نیز خطر یک هفته آخر کمهیجان با شرایط مشابه سال ۲۰۱۰ وجود دارد. آرسنال، سیتی و لیورپول به ترتیب در خانه با تیمهایی بازی میکنند که احتمالاً هیچ انگیزهای برای کسب نتیجه ندارند: اورتون، ولورهمپتون و وستهم. به همین دلیل، رقابت یکشنبه هفته آینده بین سیتی و آرسنال اهمیت بالایی خواهد داشت؛ حتی اگر حدود یک چهارم از فصل باقی مانده باشد. با وجود اینکه هر سه تیم در ۱۰ بازی آینده با استون ویلا و تاتنهام بازی میکنند، این آخرین دیدار از ۶ تقابل بین سه مدعی اصلی قهرمانی خواهد بود. سیتی سفر سختی به لندن برای تقابل با تاتنهام خواهد داشت اما این تنها تقابل نسبتاً دشوار آنها در ۹ دیدار آینده خواهد بود و با توجه به فاصله یک امتیازی سیتیزنها تا صدر، آنها را به مدعی اول قهرمانی تبدیل میکند. به همین دلیل دو هفته پیش در آنفیلد این احساس وجود داشت که آنها برای کسب عنوان قهرمانی، حتماً باید مقابل سیتی به پیروزی برسند.
کورس قهرمانی فصل گذشته
سال گذشته و با برگزاری جام جهانی در میانه فصل، روند پیروزی تیمها برای کسب عنوان قهرمانی خیلی زود آغاز شد؛ وقتی آرسنال مقابل استون ویلا و بورنموث در دو بازی دشوار به برتری رسید، این احساس وجود داشت که آنها در مسیر همواری برای قهرمانی قرار گرفتهاند اما هنوز یک سوم از فصل باقی مانده بود.
وقتی به رقابت تعیینکننده قهرمانی بین آرسنال و سیتی در ماه آوریل رسیدیم، سه تساوی متوالی توپچیها آنها را از کورس قهرمانی حذف کرده بود. در این فصل اما رقابت دو تیم زمانی برگزار میشود که رقابت برای قهرمانی هنوز زنده است؛ سیتی در تیمهای موسوم به «بیگ سیکس» تنها مقابل منچستریونایتد پیروز شده، حتی اگر این «بیگ سیکس» را به شش تیم برتر جدول تغییر دهم، دو تساوی مقابل چلسی جایش را به شکست یک بر صفر مقابل استون ویلا میدهد. شاگردان گواردیولا در ۲۲ بازی قبلی خود با رکورد ۱۹ برد شکستناپذیر بودهاند اما نشانههایی از آسیبپذیری در تیم فصل سیتی وجود دارد؛ نشانههایی که پس از عملکرد این تیم در نیمه دوم رقابت با لیورپول در آنفیلد افزایش هم یافته است. آرسنال نیز در این فصل دو بار مقابل سیتی به برتری رسیده، یک بار در ضربات پنالتی سوپرجام و یک بار در دیدار رفت با تک گل گابریل مارتینلی.
آرسنال که در ماه ژانویه از جام حذفی حذف شده، در حالی پا به این مسابقه حساس میگذارد که ۱۸ روز استراحت کرده است. از طرفی، پس از هشت برد متوالی در لیگ و رسیدن به جمع هشت تیم پایانی لیگ قهرمانان اروپا، این وقفه در زمان بدی گریبانگیر آرسنال شده است. برد دشوار آنها در نیمه دوم رقابت با برنتفورد در حالی که بازی را تحت کنترل داشتند، نشان داد که آرسنال همچنان یک تیم احساسیست؛ چه از بعد مثبت و چه از بعد منفی، حفظ روحیه و اعتماد به نفس برای آنها کلیدی خواهد بود. دیدار مقابل برنتفورد، آخرین مسابقه لیگ در روند فوقالعاده آنها پس از امتیازات از دست رفته کریسمس بود؛ روندی که با روتین و ایدههای جدید در ضربات کرنر و شروع مجدد، میتواند در ادامه فصل تعیینکننده باشد.
با رقابت مقابل برایتون، ولورهمپتون، تاتنهام و منچستریونایتد در هفتههای آتی، آرسنال احتمالاً سختترین برنامه را بین سه تیم مدعی قهرمانی دارد. حتی با وجود عملکرد فوقالعاده از ماه فوریه تاکنون، آیا شما میتوانید به آنها اعتماد بکنید که مانند رقابت مقابل وستهم و فولام پایشان نلغزد و امتیاز از دست ندهند؟ آرسنال اما فرصتی دارد که لیورپولیها از آن بهرهمند نیستند؛ فرصت ضربه زدن مستقیم به یک رقیب در کورس قهرمانی. بردن در دیدار روز یکشنبه، آن هم در ورزشگاهی که آنها نتوانستند برای ۹ سال طعم برد را تجربه کنند و موج سرخوشی و روحیه بالای حاصل از آن، میتواند برای بردن جام به خانه آرسنال کافی باشد.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
یوسف جوانشیر، فوتبال لب – تیمهای اروپایی در نتیجهی افزایش تعداد تعویضهای مجاز در هر بازی، گزینههای بیشتری را برای هر مسابقه در اختیار دارند. این تعداد تعویض در تمامی لیگها، 5 تعویض و اختصاصا در لیگ برتر انگلیس، 6 تعویض است. با این وجود اما، میانگین تعداد تعویض بازیکنان در هر بازی، درمقایسه با سایر لیگها کمتر است.
بصورت متوسط، 7.89 تعویض در بازیهای لیگ برتر فصل 2023/24 انجام میشود. این تعداد تعویض تقریبا 1 واحد کمتر از تعداد مجاز تعویضهای سایر لیگها و تیمهای اروپایی است. با وجود اینکه این مقدار از عدد 7.86 افزایش حداقلی را به خود میبیند. اما میانگین آنها بسیار کمتر از میانگین لیگ 1 فرانسه که در حدود 8.68 است، میباشد.
در لیگ 1 فرانسه در مقایسه با فصل قبل، میانگین تعداد تعویضها 0.3 واحد افزایش (8.39 در فصل 2022/23) را به خود میبیند. بوندسلیگا آلمان نیز از عدد 8.98 به 9.09 را به طور میانگین در این فصل تجربه کرده است. لالیگا اسپانیا نیز رشد 0.1 تعویض در این فصل اروپایی خود به نسبت فصل گذشته را تجربه میکند.
بیشترین تعداد تعویض تیمهای اروپایی در کدام لیگ انجام میشود؟
اگر برایتان سوال ایجاد شده که چرا داورهای چهارم سریآ، بازوهای بزرگی به نسبت سایر لیگها دارند، به این دلیل است که به ندرت تابلوی تعویض را کنار میگذارند. تیمهای سریآ ایتالیا به نسبت فصل 2022/23، افزایش میانگین تعویض از عدد 9.28 به 9.37 را تجربه میکند. این حقیقت، بیانگر این است که هر بازی شما در لیگ سریآ ایتالیا، 42.6 درصد از 22 بازیکن فیکس، در طول مسابقه از زمین بازی خارج میشوند که در میان تیمهای اروپایی سایر لیگها، عدد بسیار قابل توجهی میباشد.
پر بازدهترین تعویضها در سراسر لیگهای اروپایی
تعداد تعویض زیاد ممکن است بسیار خوب باشد، اما بیشترین تاثیرگذاری از آن کدام تیمها در سراسر اروپا است؟ لیورپول با 122 تغییر کلوپ در بازیهای لیگ، 11 گل و 11 پاس گل را به ثبت رسانده است. آتالانتا نیز با 10 گل و 11 پاس گل توسط 139 بازیکن ذخیرهاش، در رتبه دوم این لیست قراردارد.
کالیاری و بایرنمونیخ با به ترتیب 19 گل/پاسگل توسط 139 بازیکن و 107 بازیکن در رتبههای بعدی میباشند. این درحالیست که آرسنال (116 بازیکن) و نیوکاسل یونایتد (106 بازیکن) با آمار 18 گل/پاسگل در رتبه بعدی قراردارند.
اما اگر به تمامی رقابتها توجه نماییم، لیورپول کلوپ با 23 گل و 24 پاس گل توسط 207 بازیکن تعویضی در میان تیمهای اروپایی صدرنشین است. اتلتیکو مادرید با 17 تاثیر کمتر (15 گل و 15 پاسگل)، توسط 206 بازیکن پس از قرمزهای آنفیلد در رده دوم قراردارند. پس از این دو تیم، بایرنلورکوزن (26 تاثیر مستقیم روی گل از 162 تعویض) و استونویلا (26 گل/پاسگل از 181 تعویض) در ردههای بعدی قرار میگیرند.
پریمیرلیگ انگلیس
برایتون در میان تیمهای لیگ برتر این فصل با میانگین 4.75 تعویض، که این حقیقت دیزربی را به سرمربیای علاقمند به بازیکنان تازه نفس تبدیل مینماید. در رده دوم، بورنموث اندونی ایرائولا (4.5 تعویض) قراردارد، درحالیکه فولهام و برنلی مشترکا با میانگین 4.41 تعویض در هر بازی رده سوم را در اختیار دارند.
نکته جالب توجه در این آمار، منچسترسیتی با میانگین 2.75 تعویض در هر بازی است. این موضوع، تیم پپ را در رده آخر تعداد میانگین تعویض در لیگ برتر قرار میدهد. دیوید مویس نیز گواردیولا را در این حیطه تنها نگذاشته و با 2.79 تعویض، وستهم را در رقابتهای اروپایی همراهی میکند.
لیگ 1 فرانسه
لانس فصل گذشته را بسیار فوقالعاده گذراند و با رتبهی دوم، فصل 2022/23 را به اتمام رساند. فرانک هیز سعی میکند با بهرهگرفتن از نیمکت خود و ثبت میانگین 4.85 تعویض در هر بازی، فصل نسبتا بد خود را با کسب موفقیت اروپایی به اتمام برساند. رده بعدی این لیست را لوهافر (با میانگین 4.81 تعویض) در معرض سقوط در اختیار دارد.
در سوی دیگر، دو تیم لیل (3.73 تعویض) و موناکو (3.54 تعویض) برای صعود به لیگ قهرمانان فصل آینده و حضور درمیان تیمهای اروپایی دیگر، کمترین تعداد تعویض را به ثبت رساندهاند. این دو تیم پس از 26 بازی در ردههای چهارم و سوم لیگ 1 فرانسه جای دارند.
بوندسلیگا در میان تیمهای اروپایی
فصل دشوار یونیون برلین، با شروع فاجعه اورس فیشر بروی نیمکت این تیم آغاز شد. یونیون در مقطعی از فصل 9 بازی متوالی را باخت و در هر 11 بازی خود، 5 تعویض را انجام داد. فیشر در ماه نوامبر باشگاه را ترک کرد و جانشین او، نناد بیلیکا نظارت بر بهبود روند باشگاه را برعهده گرفت. رویکرد بیلیکا اما تفاوت چندانی با فیشر نداشت . از زمان ورود خود، میانگین 4.86 تعویض را به ثبت رساند. به این ترتیب یونیون برلین با میانگین کلی 4.95 تعویض در صدر جدول قراردارد.
بوروسیا مونشن گلادباخ پس از 26 بازی و کسب 28 امتیاز چندان تفاوتی با یونیون بحران زده نکرده و با 4.88 تعویض در رتبه بعدی جای میگیرد.
جالبترین موضوع در این آمار حضور دو تیم صدر جدولی در انتهای جدول این آمار است. بایرنمونیخ در تلاش است تا فاصله 10 امتیازی خود با لورکوزن را کاهش دهد و این درحالیست که تنها 8 بازی تا انتهای فصل باقی مانده است. این دو تیم با میانگین 4.12 تعویض در هر بازی، با بیش از 9 تیم در انگلیس جایگاهی مشابه را تجربه میکنند.
لالیگا اسپانیا
آلاوز، تیمی که برای اولین بار رده سیزدهم را در 29 بازی فصل تجربه مینماید، با میانگین 4.93 تعویض، فاصله خوبی را از منطقه سقوط ایجاد کرده است. اتلتیکو بیلبائو نیز با همین تعداد میانگین تعویض توانست رده چهارم جدول را کسب نماید.
سلتاویگوی بنیتز، علیرغم مشکلات متعدد خود و رفتن او، با 4.21 تعویض در هر بازی، در رده دوم این لیست جای دارد. بارسلونای ژاوی، که در پایان فصل دیگر با یکدیگر همکاری نخواهند داشت، کمترین میزان تعویض (4.1) را توانست به ثبت برساند و تنها 8 امتیاز با رئال مادرید صدر جدولی فاصله دارد؛ اما بعید است که این فاصله توسط آنها جبران شود!
سری آ ایتالیا، صدرنشین تیمهای اروپایی
بالاخره نوبت به ایتالیا است، جایی که تعویضها به مانند آب در جریاناند. به عنوان مثال، رم و تورینو با میانگین 4.38، مشترکا در رتبه آخر این لیست قراردارند. این آمار با برنتفوردی که در رتبه پنجم لیگ برتر از این حیث قراردارد، برابری میکند.
اینتر اما به تمام معنا در ایتالیا پیشتاز است. آنها با 14 امتیاز اختلاف تقریبا فصل را با موفقیت به اتمام رساندهاند و این درحالیست که تنها 9 بازی از فصل باقیست. سیمونه اینزاگی همچنین اینتر را به تنها تیم در میان تیمهای اروپایی تبدیل کرده که تمام تعویضهای ممکن را انجام میدهد. 145 تعویض در 29 بازی ممکن، سندی بر این حقیقت میباشد.
مونزا به طور میانگین با 4.97 تعویض در هر بازی در رده دوم قراردارد. این تیم عملکرد خوبی را از خود نشان داد و توانست پس 29 بازی رده دهم جدول را از آن خود کند.
در این میان، آلبرتو جیلاردینو، سرمربی جنوا، خویشتندارترین تیم را از این حیث (با 4.07 تعویض) در میانه جدول مانند مونزا قرار داده است.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
یوسف جوانشیر، فوتبال لب – لیورپول در فصل گذشته با 11 بازی متوالی بدون شکست که شامل 7 برد متوالی بود فصل را به پایان رساند. با وجود تساوی قرمزها در بازی ابتدای فصل در استمفوردبریج، آنها رفته رفته نمایش قابل قبولی را ارائه کردند. 5 برد متوالی آنها پس از آن تساوی، نشانه خوبی برای تصدیق مدعی بودن آنها به شمار میرود.
این موضوع در حالیست که 6 برد متوالی سیتی از ابتدای فصل تاکنون، آنها را به سومین شروع برتر در لیگ انگلیس بدل میکند. از این رو، عدم موفقیت سیتی در بازیهای پیش رو را کمی سخت مینماید. سیتی روز شنبه درحالی در برابر ولوز قرار میگیرد که 6 بازی ابتدای فصل خود را در مجموع 19-3 پیروز شده. در آخر این هفته نیز بازی سختی را در برابر آرسنال خواهند داشت. منچسترسیتی در 8 سفر اخیر خود به امارات پیروز بوده و فصل گذشته نیز در برابر بهترین آرسنال فصول اخیر، نتایج قاطعی را کسب نمودند.
لیورپول یورگن کلوپ تا بحال به در حد و اندازههای سیتی نشان نداده، و اغلب با کامبک و در نیمهی مربیان به بازی بازگشتند. آنها بیش از هر تیم دیگری در لیگ برتر از موقعیت باخت بازگشتند و امتیاز لازم را کسب نمودند (9 امتیاز). پیروزی 3-0 لیورپول در برابر استون ویلا راحتیترین برد آنها در این فصل بود. کامبک آنها در برابر نیوکاسل، ولوز و بورنموث مصداق بارزی بر ترسناک بودن تیم کلوپ به شمار میرود.
فرم بینظیر قرمزهای آنفیلد
لیورپول با وجود ضعف دفاعی فاحشی که از خود نشان داد، 16 امتیاز را از 18 امتیاز ممکن بدست آورد. این فرم قهرمانی در هر فصل دیگری، پیش از ظهور گواردیولا به شمار میرود.
لیورپول از نظر گل های مورد انتظار در این فصل پس از سیتی (13.9) در رده دوم قرار دارد (13.3) و آنها بیش از هر تیم دیگری در این بخش شانس های بزرگ گلزنی (23) داشته اند. بخشی از دلیل آن، وضعیت بازی است که گفته شد. لیورپول در چند مورد در این فصل عقب افتاد و بنابراین باید با خاصیت هجومی بیشتری نسبت به سایر تیمها بازی را دنبال کند، اما آمار و ارقام هنوز هم بسیار مثبت به نظر میرسند. آنها سرعت خوبی برای انتقال از دفاع به حمله برای برگرداندن بازیها به نمایش گذاشتند. لیورپول با یک خط هافبک جدید، همچنین ثابت کرده است که میتواند بلوکهای دفاعی خود را حفظ نموده و آرایش تیمی را در حالت خوبی نگهدارد. در بازی با وستهم این بهم ریختگی و بازنگری تیمی را به خوبی مشاهده نمودیم.
لیورپول ورژن 2.0.0
کلوپ، طبق مصاحبه خود، ورژن دومی از لیورپول را به نمایش میگذارد. تنوع بسیار زیادی که در نحوه حملات و گلززنی نشان دادهاند تقریبا خیره کننده است. بازی مستقیم در کنار پاسکاری دقیق و کمنقص و دید در عمق، آرام و پرپیچوتاب در کنار بازی سرعتی، محشره!
فقط وستهم (2.25 متر در ثانیه) و ناتینگهام فارست (2.1 متر بر ثانیه) سریعتر از لیورپول (1.95 متر بر ثانیه) توپ را به سمت زمین حریف حرکت میدهند. آنها حملات خود را به طور متوسط از 35.6 متری زمین خودی و یک سوم خود شروع میکنند. لیورپول طبیعتاً با خط دفاعی بسیار بالاتری بازی میکند. حملات آنها به طور متوسط در فاصله 42 متری از دروازه خودی شروع میشوند. حتی این تعداد پس از شش بازی که آنها بیشتر دقایق بازیهای بورنموث و نیوکاسل را با 10 نفر بازی کردند و باید بسیار محافظه کارتر بودند، تغییر خواهد کرد.
لیورپول در رده چهارم برای گردش توپ با تعداد پاس بالا که منجر به شوت میشوند (5) و مشترکاً برای آنهایی که منجر به گل میشوند، در ردههای آخر قرار دارند. لکلکها در این فصل پس از کسب مالکیت در زمین حریف، موفق به گلزنی نشدند.
همانطور که سرعت حملات در بالا نشان میدهد، آنها هنوز در زمان انتقال کمی ضعف دارند، و بسیار دورتر از آنچه در روزهای اوج لیورپول ورژن 1.0.0 بودند، نشان دادند. تنها منچستریونایتد (104) در این فصل بیشتر از لیورپول (99) به یک سوم تیم حریف رسیده است. همانطور که در سنت جیمز پارک دیدیم، حتی زمانی که آنها 10 نفرهاند، لیورپول هنوز به طرز باورنکردنی خطرناک بود. نیوکاسل فضایی را برای ضدحملات بای آنها باقی گذاشت. این موضوع و فضا کار را برای مهاجمین بسیار راحت میکند و خلق موقعیت کاملا آسان میشود.
آمار بینظیر کلوپ / منسجمتر از قبل در حمله
لیورپول برای شکست حریفان سرسختتر نیز هشیاری چشمگیری از خود نشان میدهد. تنها چهار تیم در این فصل در لیگ برتر میانگین پاسهای بیشتری در هر سکانس نسبت به لیورپول (4.4) دارند، در حالی که تنها سیتی (144)، آرسنال (119) و چلسی (110) تعداد پاسهای بیش از 10 را نسبت به آنها (102) ساختهاند. زمانی که فضایی برای انتقال وجود ندارد، آنها بازی را آرام نموده و شروع به پاسکاریهای مداوم خود میکنند. با داشتن هافبکی با توانایی ارسال پاسهای عمقی مک آلیستر، میتوان عمق دفاع را نشانه گرفت و جاگذاشت. نمایش زیبای مک در برابر وستهم، نمای زیبایی از توانایی او را به رخ کشید.
آنها به بازیکن خاصی متکی نیستند و این امر آنها را کمی غیرقابل پیشبینی کرده است. 15 گل توسط 7 بازیکن، نشاندهنده این موضوع میباشد. موصلاح و نونیز هرکدام 3 گل، ژوتا و دیاز هرکدام 2گل، و مکآلیستر، سوبوسلای و روبو یک گل را به ثمر رساندهاند. فقط نیوکاسل (10) که در برد 8-0 هفته گذشته مقابل شفیلد 8 گلزن متفاوت داشت و برایتون (8) در این فصل تعداد گلزنان بیشتری داشتند.
لیورپول در ضربات ایستگاهی نیز عالی عمل کرد و در این فصل بیش از هر تیم دیگری در لیگ برتر از توپهای مرده گل زده است (4). این یکی از جنبههای بازی است که بهترین تیمها در سالهای اخیر بیشتر و بیشتر در اولویت آن قرار دادهاند و لیورپول در این فصل بهتر از هر کس دیگری این کار را انجام میدهد. تنها برنتفورد (33) نسبت به لیورپول (29) ضربات بیشتری از کاشتهها داشته است، در حالی که تنها برنتفورد (3.67) و چلسی (2.89) گلهای مورد انتظار بیشتری نسبت به آنها (2.85) از ضربات ایستگاهی ایجاد کردهاند.
خط دفاعی نسبتا بد لیورپول
لیورپول تا به حال در این فصل حداکثر یک گل در هربازی دریافت نموده که در مقابل عملکرد هجومی آنها نادیده گرفته شدهاست. لیورپول نتایج اخیر خود را مدیون بازیکنانی چون مایکل آنتونیو است. این موضوع در حالیست که آنها یکی از بهترین دروازبانان جهان را در اختیار دارند. آلیسون پس از جلوگیری از 10.5 گل در فصل گذشته، دومین دروازبان برتر در لیگ را پس از برند لنو (11.5) در اختیار داشت.
به نظر شما آیا لیورپول با این عملکرد چندوجهی قادر خواهد بود تا این فصل را با نتایج بهتر نسبت به فصل گذشته به پایان برساند؟ مومیاییها بازمیگردند؟!
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
شکیب معصومی، فوتبال لب– در روز های اخیر، خبر جذب یک مدافع چند پسته در میان کانال های هواداری لیورپول دست به دست می شود. بسیاری از طرفداران این تیم، با استدلال بیشتر شدن تعداد مدافعین اسکواد و یادآوری آخرین بازی های فصل گذشته، از احتمال سه دفاعه بازی کردن تیمشان سخن می گویند. اما این تئوری چقدر به واقعیت نزدیک است؟
در هفته های پایانی فصل گذشته، در حالی که لیورپول در بحران دست و پا می زد و ترنت الکساندر آرنولد بدترین روز های خود را سپری می کرد، یورگن کلوپ دست به تغییر تاکتیک زد. در نگاه اول هنگام شکل گیری حملات سه مدافع وظیفه حفظ عقب زمین را داشتند. با مشاهده این اتفاق از قاب تلویزیون بسیاری از افراد تصور کردند تاکتیک فصل جدید لیورپول با 3 مدافع مرکزی برنامه ریزی خواهد شد. در محافل طرفداری و حتی رسمی صحبت از سیستم 343 و 31213 بود در حالی که می توان این ادعا را کاملا کذب دانست.
چرا سیستم جدید لیورپول 3 دفاعه نیست؟
خود شخص یورگن کلوپ بار ها در مصاحبه ها و کنفرانس های مختلف به صورت مستقیم اعلام کرده که اعتقادی به سیستم 3 دفاعه ندارد. همچنین در سیستم سه دفاعه دفاع سمت چپ معمولا فولبک نیست. در سیستم سه دفاعی بازیکنانی مثل رابرتسون و سیمیکاس که قدرت حمل توپ و سانتر بالایی دارند، به جای قرار گرفتن در سمت چپ خط دفاع، به عنوان وینگ بک یا هافبک کناری استفاده می شوند. همچنین در سیستم هایی که از 3 مدافع استفاده می کنند، معمولا تمرکز تیم بر دفاع است، نقش پرس در بازی کمرنگ و حملات با تعداد کمی بازیکن برنامه ریزی می شود. تمامی این توصیفات با شناخت ما از کلوپ و لیورپول در تضاد است.
اینورتد فولبک، عامل اشتباه ادراکی
با نگاهی به ترکیب لیورپول در هفته های پایانی به سادگی می توان متوجه شد که هیچ تغییری در چینش بازیکنان رخ نداده. یورگن کلوپ همچنان پایبند به سیستم 433 فالس ناین خود است و شکل بازی لیورپول در اکثر مقاطع بازی مثل قبل است. تغییری که در پایان فصل شاهدش بودیم، در اصل تغییر شرح وظایف برخی بازیکنان بود.
اولین و اصلی ترین تغییر، مربوط به سبک بازی ترنت الکساندر آرنولد بود. آرنولد پیش از تغییر تاکتیکی مثل رابرتسون لب خط حرکت می کرد، از پست صلاح اورلپ می کرد و از نقاط مختلف برای ارسال توپ های بلند تلاش می کرد. در این تغییر تاکتیک، نقش آرنولد از فولبک به اینورتد فولبک تبدیل شد.
به طور کلی بازیکنان کناری اینورتد، اعم از فولبک و وینگ بک و وینگر، بیشتر از بازیکنان هم پست خود به میانه زمین نزدیک هستند. آن ها از لب خط فاصله می گیرند و شرح وظایف خود را متفاوت انجام می دهند. با تمرکز بر نقش اینورتد فولبک، این بازیکنان پاس های کوتاه تری نسبت به فولبک های عادی می دهند، پاس های پراگرسیو و بلند آن نه مثل یک بازیکن کناری، بلکه مثل یک میدفیلدر مستقیم است.
شکل دفاع تیم با اینورتد فولبک
با مایل شدن اینورتد فولبک و اینورتد وینگ بک به سمت مرکز، بازیکن در جایی بین خط دفاع و پست 6 قرار میگیرد، هنگام پیشروی تیم همگام با بازیکنان خط هافبک و جلو تر بازیکن پست 6 به سمت دروازه حریف حمله می کند و وظیفه بازیسازی بیشتر دارد. همچنین با بیشتر قرار گرفتن در موقعیت شوتزنی، آمار گل زده این بازیکن ارتقا می یابد.
در بعد دفاعی، با این جابجایی یک فضای خالی در محل بازی عادی فولبک ایجاد می شود. برای جبران این مشکل بازیکن نزدیک به فولبک، کمی به سمت خط کناری محوطه شیفت می شود و دفاع وسط دور تر به مرکز محوطه مایل می شود و فولبک سمت مخالف یا بازیکن پست 6 قسمت خالی محوطه را پر می کند. این سوییچ کردن، در نگاه اول شکلی شبیه تاکتیک های سه دفاعه را ایجاد می کند.
هنگام دفاع، بازیکن اینورتد به عقب برمیگردد و در اولین پست خالی خط دفاع قرار می گیرد. در صورت وقوع ضدحمله، تیم از یک بازیکن کمتر بهره مند خواهد بود. با این حال تراکم بالاتر بازیکنان دفاعی تیم در شمایل سه نفره خط دفاع این ضعف را جبران می کند.
تغییر نقش ترنت به اینورتد فولبک، موجب افزایش نرخ پاس گل او شد، رابرتسون به عنوان نفر سوم خط دفاع، بیشتر درگیر کار های دفاعی شد و از دروازه حریف دورتر شد. همچنین با نزدیک شدن ترنت به میانه میدان، خط هافبک مریض فصل گذشته لیورپول توانست عملکرد بهتری در درگیری ها ثبت کند.
شکیب معصومی، فوتبال لب – از مدت ها پیش مشخص بود که در این پنجره نقل و انتقالاتی، قرمز های بندر مرسی ساید به دنبال تقویت خط میانی خود خواهند بود. روز 8 جون، بالاخره پس از مدت ها انتظار قرارداد الکسیس مک آلیستر، میدفیلدر برایتون و تیم ملی آرژانتین با لیورپول قطعی شد. خریدی که از نگاه بسیاری، به واسطه قیمت پایینی که داشت یک دزدی از برایتون بود.
پس از یک فصل فاجعه بار، لیورپول و یورگن کلوپ برای تقویت اسکواد خود خیلی فوری دست به کار شدند تا در طول تور پیش فصل اسکواد خود را با خرید های جدید به صورت کامل در اختیار داشته باشند. اولین قدم قرمز ها در تابستان 2023، استخدام یکی از بازیکنان کلیدی تیم ملی آرژانتین در مسیر قهرمانی جهان، الکسیس مک آلیستر، بود. در این مطلب نگاهی کوتاه به جایگاه احتمالی این بازیکن در برنامه فصل آینده لیورپول خواهیم داشت.
عملکرد هجومی
پروفایل بازی مک آلیستر را می توان چیزی شبیه گندوغان و فده والورده دانست، بازیکنی با توانایی حضور در تمامی نقاط خط هافبک و بالانس مناسب دفاعی و تهاجمی. مک آلیستر در برایتون سابقه بازی در پست های 6، 8 و 10 را دارد. در خط هافبک لیورپول به طور کلی یک پست 6 و دو پست 8 حضور دارند. محل قرار گیری احتمالی این آرژانتینی احتمالا سمت چپ خط میانی خواهد بود.
همچنین دریافت 59 درصد از پراگرسیو پاس هایی که به سمت او ارسال شده نشان دهنده جاگیری و کنترل توپ خوب این بازیکن است. مک آلیستر با ثبت 10 گل و 2 پاس گل به عنوان یک میدفیلدر نقش به سزایی در عملکرد هجومی خوب این فصل برایتون داشت. آدام لالانا بازیکن سابق لیورپول و فعلی برایتون درباره مک آلیستر می گوید:
مک آلیستر اصلا بازیکن خودخواهی نیست، او برای اینکه تیم به گل برسد هرکاری میکند
البته که xA فصل گذشته مک آلیستر 4.38 بوده و ثبت 2 پاس گل در مقایسه با این عدد یک ضعف به حساب می آیند، اما با توجه به سبک بازی لیورپول و آمار پایین بازیکنان خط هافبک این تیم در ارسال پاس گل این آمار احتمالا تاثیر زیادی بر کیفیت بازی این بازیکن 24 ساله نخواهد داشت.
حفظ توپ
یکی از عوامل افت فصل گذشته لیورپول، عملکرد بسیار ضعیف بازیکن خط میانی این تیم در حفظ توپ هنگام درگیری ها بود، به طوری که فقط بورنموث، لیدزیونایتد و ساوتهمپتون آمار ضعیف تری نسبت به قرمز ها ثبت کردند. الکسیس مک آلیستر با 49 درصد دوئل موفق عملکرد قابل قبولی در درگیری ها دارد و قطعا موثرتر از امثال هندرسون، الیوت و جونز خواهد بود.
مک آلیستر آمار 87 درصد دقت پاس را در فصل گذشته ثبت کرده است. این عدد رقمی بالا و در سطح آمار بازیکن کلاس جهانی مثل تیاگو آلکانتارا است. همچنین آمار میانگین 57 پاس در هر بازی نیز، بیانگر توانایی بالای او برای قرار گرفتن در جریان بازی است. در یک برایند کلی می توان مک آلیستر را بازیکنی مناسب برای نحوه گردش توپ و برنامه ریزی حملات توسط لیورپول دانست.
ویژگی مشترک تمامی بازیکنان لیورپول، دوندگی بسیار بالای آن هاست. نتیجه این دوندگی پرس بسیار خوب لیورپول است و بازیکنانی که برای بازی در این تیم خریداری می شوند باید با این مسئله سازگار باشند. الکسیس مک آلیستر نیز از این قضیه مستثنی نیست. با نگاهی کلی به هیت مپ این بازیکن می توان متوجه حضور او در اکثر نقاط زمین مسابقه شد. مشخص است که مک آلیستر حضور موثر و فعالی بین محوطه جریمه خودی تا محوطه جریمه حریف داشته و این ویژگی در کنار آمار دوئل و پاس موفق از او یک باکس تو باکس موفق می سازد.
عملکرد دفاعی
نقطه ضعف بازی مک آلیستر در عمده آمار های دفاعی اوست. فقط 20 درصد تلاش های این بازیکن برای قطع توپ موفق بوده! این آمار برای بلاک و دفع توپ به ترتیب فقط 11 و 3 درصد است! می توان گفت مک آلیستر سعی در جبران این عملکرد دفاعی ضعیف با 56 درصد تکل موفق و 49 درصد دوئل موفق داشته و تا حدودی موفق بوده. با این حال، چنین عملکرد ضعیفی در بازیخوانی، نشان می دهد که مک آلیستر به هیچ عنوان گزینه مناسبی برای بازی در پست هافبک دفاعی به عنوان سینگل پیوت نیست و در صورت نیاز به حضور در پست 6 باید کنار بازیکنی مثل کایسدو در دابل پیوت قرار گیرد.
با در نظر گرفتن الکسیس مک آلیستر به عنوان بازیکن سمت چپ خط هافبک و مقایسه او با بازیکنان قبلی این پست، تیاگو آلکانتارا و جورجینیو واینالدوم، این بازیکن خیلی نیازی به بلاک یا قطع توپ نخواهد داشت و عمده عملکرد او باید در حفظ و پخش توپ و حضور فعال در پرس تیمی خلاصه شوند.