بایگانی برچسب: منچستر یونایتد

راسموس هویلوند : هالند دوم یا هویلوند اول ؟

هویلوند نامی است که اخیرا در اطراف منچستریونایتد شنیده میشود.

محمدرضا حیدری;فوتبال لب-حتی برای تشبیه شدن به ارلینگ هالند، باید واقعاً خاص باشید. اما این چیزی است که برای راسموس هویلوند 20 ساله اتفاق می افتد. منچستریونایتد به شدت با این جوان دانمارکی در ارتباط است. اریک تن هاخ به صراحت اعلام کرده است که جذب یک مهاجم مرکزی در تابستان امسال اولویت دارد.

مقایسه بین این دو بازیکن چقدر منصفانه است؟

هالند سرعت، قدرت و فیزیک بدنی را با هم ترکیب می کند که کمتر کسی در فوتبال جهان داشته است. او 194 سانتی متر است اما در مواقعی که لازم باشد به طرز انفجاری سریع و به طرز فریبنده ای ظریف است. به هیچ وجه شماره 9 منچسترسیتی، مهاجمی نیست که به قد و هیکل خود متکی است.

هالند از زمانی که وارد فوتبال شده است، برای سالزبورگ، بوروسیا دورتموند و منچسترسیتی گلزنی کرده است. به نظر می رسد هیچ چیز او را نگران نمی کند. او یک بار در یک بازی زیر 20 سال برای نروژ 9 گل به ثمر رساند. رکورد او برای تیم بزرگسالان 21 گل در 23 بازی است.

در انگلیس او 52 گل در همه رقابت‌ها به ثمر رسانده است. در اولین فصل کامل حضورش در دورتموند 41 گل به ثمر رساند.

به این ترتیب، جای تعجب نیست که چرا همچنان تلاش برای پیدا کردن هالند بعدی ادامه دارد. با این حال احساس می شود که آتالانتا ممکن است دقیقاً این کار را انجام داده باشد.

مقایسه با هالند

در نگاه اول، شباهت های هالند و راسموس هویلوند نسبتاً آشکار است. این دو اسکاندیناویایی موهای بلوند بلندی دارند، هر دوی آنها بیش از شش فوت قد دارند. چپ پا هستند و در یک سوم پایانی کیفیتی بی‌رحمانه دارند.

هویلوند تابستان گذشته با قراردادی به مبلغ 15 میلیون پوند به استادیوم گیویس آتالانتا نقل مکان کرد. این انتقال تنها هفت ماه پس از جدایی استورم گراتس با 1.5 میلیون پوند انجام شد تا او را از کپنهاگ به بوندسلیگا اتریش بیاورد.

این بازیکن 20 ساله قبل از انتقالش به اتریش حتی یک گل برای تیم دانمارکی در لیگ به ثمر نرسانده بود اما به نظر می رسید که این تغییر به دوران حرفه ای نوپای او روحیه می بخشد.

هویلوند در استورم گراتز

Hojlund shot map Sturm Graz

در فصل 2021-2022، مهاجم میانی در 1156 دقیقه شش بار از تعداد گل‌های پیش‌بینی شده 5.2 گلزنی کرد تا استورم گراتس پس از ردبول سالزبورگ در رده دوم قرار گیرد. حتی از زمان کم بازی او، نشانه هایی وجود داشت که هویلوند دارای غرایز و هوش لازم برای ورود به مناطق با ارزش گلزنی بود.
نقشه شوت او در بالا مجموعه‌ای از ضربات را از داخل محوطه جریمه نشان می‌دهد و تنها هشت بازیکن دیگر می‌توانند از میانگین xG در هر ضربه بهتر از 0.20 او در طول فصل به رخ بکشند. این اعداد زیربنایی نشان می‌دهند که انتظار می‌رود هویلوند از هر پنج موقعیت یک گل بزند، و این واقعیت را تکرار می‌کند که او یک تهدید واقعی و قابل اعتماد برای گل است.

هوش بالای هویلوند

Hojlund build-up Sturm Graz 1

هویلوند درست در داخل نیمه حریف توپ را برمی دارد. او یک هم تیمی در سمت چپ خود دارد و فقط یک بازیکن بین او و دروازه بان است.

در این شرایط، تعدادی از بازیکنان به دنبال پاس دادن به مرد سمت چپ قبل از حمله به محوطه جریمه در مرکز هستند، به این امید که توپ در محوطه جریمه پخش شود تا پایانی آسان داشته باشد. او از کسانی که به دنبال رسیدن به او هستند دور می شود. سپس، قبل از اینکه دروازه بان بتواند زاویه را بیشتر ببندد، هویلوند با تلاش خود توپ را به آرامی وارد دروازه می کند.

Hojlund build-up Sturm Graz 2

این واقعیت که هویلوند برای لمس توپ حضور ذهن دارد، دروازه بان را مجبور می کند با او درگیر شود و در حین این حرکت است که مهاجم شوت می زند. ضربه هویلوند غیرقابل مهار است.

نقشه لمس توپ هویلوند نشان میدهد او متمایل است تا توپ را در میانه زمین دریافت کند تا اینکه در محوطه جریمه منتظر توپ بماند.

Rasmus Hojlund touch map for Sturm Graz 2021-22

یکی دیگر از ویژگی های هالند در بازی هویلوند تمایل او به حضور در مناطق مرکزی است. امروزه بسیاری از مهاجمان برای یافتن فضا به مناطق وسیع تری می روند. آنها هر کاری می کنند اما در وسط زمین می مانند.

هویلوند در آتالانتا

Rasmus Hojlund touch map for Atalanta Serie A 2022-23

علیرغم بازی در سیستم‌های مختلف برای آتالانتا، او همچنان در مناطق مرکزی توپ را می‌گیرد، درست همانطور که در استورم گراتس انجام می داد. در واقع، وقتی نقشه‌های لمسی او را با استورم گراتز مقایسه می‌کنید، به طرز قابل ملاحظه‌ای شبیه به هم هستند.

Rasmus Hojlund - xG shot map Atalanta 2022-23

در طول 1832 دقیقه در این دوره از سری آ، هویلوند 9 گل از xG 9.5 به ثمر رساند میانگین xG او در هر ضربه 0.18 است، تقریباً مشابه آنچه او برای استورم گراتز می کرد. هویلوند در این فصل سری آ فقط سه شوت از خارج از محوطه جریمه زد و حتی آن ها در فاصله دو یاردی محوطه جریمه بود.

او کسی نیست که مالکیت توپ را با شوت های کم ارزش هدر دهد. در عوض، او همیشه به دنبال کسب موقعیت های بهتر است.

Hojlund build-up Atalanta 1

هویلوند که برای رقابت برای یک توپ مرده از زمین خارج شد، زمانی که آتالانتا دوباره مالکیت توپ را به دست آورد، نسبتاً عمیق است. کوپمینرز از او جلوتر است و هلندی می تواند در ادامه بازی به محوطه جریمه حمله کند. اما به محض اینکه توپ از بیرون پخش می شود، هویلوند از وسط زمین قدرت می گیرد تا به موقعیت مهاجم مرکزی بازگردد.

میل به گلزنی او را به آن موقعیت می رساند. بازیکن دانمارکی می‌توانست در لبه محوطه جریمه بماند و منتظر کات بک باشد، اما درعوض می‌خواست مطمئن شود که ضربه‌اش یک شانس با ارزش است اگر توپ به او برسد.

این میزان کار به تنهایی ارزش چندین فرصت مناسب در هر فصل را دارد. هالند نیز دقیقاً همین طور است، به همین دلیل است که بسیاری از اهداف او به نظر می رسد که به راحتی وارد شوند.

تفاوت های دو بازیکن

اما در حالی که شباهت های زیادی بین این دو وجود دارد، چه از نظر فیزیکی و چه از نظر سبک، تفاوت هایی نیز وجود دارد. برخی از اینها می تواند به نقش آنها در تاکتیک تیم مرتبط باشد، اما برخی از آنها فقط به عنوان یک بازیکن انجام می شود.

به عنوان مثال، هویلوند هنوز آنقدرها هم یک هیولا نیست. در طول دوران فوتبالش او به طور متوسط فقط 2.4 شوت در هر 90 دقیقه زده است. در مقایسه، هالند به طور متوسط 3.8 شوت در هر 90 ضربه زده است . روند شوت های هالند در هر بازی سال به سال افزایش می یابد. با این حال، مقایسه شدن با هالند، همیشه مخفی است، و xG 0.47 هویلوند در هر 90 دقیقه در فصل 2022-23 بسیار قابل احترام است. فقط 10 بازیکن می توانند آمار بهتری داشته باشند.

هویلوند تمایل بیشتری به زدن ضربه سر دارد و برای استفاده از پای ضعیف‌تر خود بسیار بازتر است و نزدیک به 25 درصد تلاش‌های او از طریق پای راست انجام می‌شود. در مقایسه، فقط 15 درصد از تلاش های هالند با پای راست او بوده است.

با توجه به سن هر دو مهاجم، این اندازه‌های نمونه کوچک هستند، اما تفاوت‌های ظریف و در عین حال مهمی دارند. از آنجا که در حالی که مرد آتالانتا به اندازه هالند کشنده نیست، تنوع انتخاب شوت او نشان می دهد که به طور بالقوه راه های مختلفی وجود دارد که می تواند به شما آسیب برساند. غیرقابل پیش بینی بودن در محوطه جریمه ویژگی مفیدی است، مخصوصاً به عنوان گلزن و هویلوند آن را دارد.

مسیر هویلوند

این مهاجم در اوایل سال جاری به خاطر بازی‌هایش برای دانمارک در سرتاسر بازی‌های بین‌المللی تیتر یک روزنامه ها شد و در دو بازی – از جمله هت تریک مقابل فنلاند – پنج گل زد تا در صدر جدول گلزنان مقدماتی یورو 2024 قرار بگیرد.

علاقه به این جوان 20 ساله قابل درک است. او هنوز در بخش‌های خاصی خام است – بازی پیوندی او به طور خاص نیاز به اصلاح دارد – اما دقایق منظم باطی کردن باعث پیشرفت او می‌شود.
منبع : The Analyst

از سیر تا پیازِ مارتینز/ داستان مهره جدید شیاطین سرخ

منچستریونایتد لیساندرو مارتینز از آژاکس را با قیمت ۵۵ میلیون یورو به خدمت گرفت. ملی‌پوش آرژانتینی می‌تواند در دفاع میانی، دفاع چپ و هافبک میانی بازی کند و آرسنال از جمله مشتری‌های دیگر او بود.

ایلیا میری، فوتبال لب – لیساندرو مارتینز در ۱۸ ژانویه ۱۹۹۸ در شهر گالگوئه واقع در کشور آرژانتین متولد شد. وضع مالی خانواده آن‌ها چندان مناسب نبود و لیساندرو حتی توانایی خرید کفش مناسب فوتبال هم نداشت. در محله منابع کافی وجود نداشت و او در کودکی بعضی از اوقات با شکم گرسنه و بدون خوردن غذا فوتبال بازی می‌کرد. روحیه جنگندگی و سختکوش بودنش را می‌توان نشأت گرفته از همان دوران دانست.

با وجود تمام سختی‌ها او از ۵ سالگی وارد فوتبال شد و به تیم اورکوئیزا پیوست و در رده های پایه به پیشرفتش ادامه داد تا در سال ۲۰۱۴ به تیم پایه نیوولز اولدبویز بپیوندد و بعد از گذشت ۳ سال به تیم بزرگسالان آنها راه یابد؛ بعد از آن، و به صورت قرضی به جاستیزیا رفت و از آنجا هم به باشگاه آژاکس منتقل شد.

مارتینز درباره شروع کارش در آژاکس :

چند هفته اول وحشتناک بود، جلسات تمرینی کاملاً متفاوت با آنچه در آرژانتین به آن عادت داشتم پیش رفت. شدت، کنترل، تسلط، پاس‌ها و نگاه آن‌ها به فوتبال متفاوت بود.

مارتینز وقتی فقط ۲۱ سال داشت وارد فوتبال اروپا شد؛ او درباره روند تطبیق خودش با آژاکس می‌گوید:

من بازیکنی هستم که دوست دارم توپ را در اختیار داشته باشم، اما وقتی سبک آنها را در آمستردام دیدم که با پاس های تک‌ضرب چقدر سریع بازی می‌کنند من رو شگفت‌زده کردن موقع بود که فهمیدم چقدر سرعتم پایینه.

اما او در عرض چند ماه و بعد گذراندن یک پیش‌فصل خوب در آژاکس تبدیل به مهره اصلی تیم هلندی شد و توسط هواداران باشگاه به «قصاب» معروف شد. او در دفاع سبک تهاجمی و خشن دارد اما در مالکیت توپ کاملا باهوش و سنجیده عمل می‌کند.

در همان پنجره که دلیخت به یوونتوس پیوست، مارتنیز با ۷ میلیون یورو جانشین او شد. به نظر می‌رسید که او قرار است جانشین بلندمدت کاپیتان سابق آن‌ها در قلب خط دفاعی باشد اما بعد از گذشت مدتی او مجبور شد که جای خالی دیونگ را در هافبک پر کند.

تن‌هاخ در آن زمان گفت:

ر ابتدای فصل ما به دنبال رهبری برای هافبک مرکزی بودیم. ما می‌دانستیم که مارتینز در هافبک مرکزی بازی کرده است، اما آیا او می‌تواند در سیستم آژاکس این کار را انجام دهد؟ ما او را در آن‌جا امتحان کردیم و چیزهای خوب و مثبتی دیدیم.

و این سندی بر هوش تاکتیکی و تطبیق‌پذیری مارتینز است که در محیطی جدید و ناآشنا و بدون هیچ تسلطی بر زبان انگلیسی و هلندی، او توانست خود را با احتمالاً سخت‌ترین نقش در تیم آژاکس، یعنی دیکته کردن بازی از ابتدای خط دفاعی تا انتهای خط میانی با ایجاد پلی بین دفاع و حمله وفق دهد.

بخشی از این پیشرفت مارتینز بخاطر استعداد ذاتی او بود اما اشتهای بی‌انتهای او برای پیشرفت به همان اندازه مهم بود. مارتینز ذاتاً اهل مطالعه بود پس تلاش کرد تا بازیکنان دیگری را که از دفاع به هافبک تغییر پست داده بودند تماشا کند و از آن‌ها یاد بگیرد.

یکی از بازیکنانی که او درباره اش مطالعه کرد جاشوا کیمیچ از بایرن مونیخ بود که قبل از انتقال به خط میانی زیر نظر پپ گواردیولا، به عنوان یک دفاع راست شروع به کار کرد.

مارتینز درباره کیمیچ گفت:

وقتی او در خط میانی بازی می کند، آرامشی که دارد و نحوه بازی‌خوانی او را دوست دارم، یک بازیکن باید باهوش باشد، البته که باید اعتماد به نفس داشته باشد.

فصل بعد برای مارتینز چالش برانگیزتر بود، به طوری که تن‌هاخ در ابتدا ترجیح داد از رایان گراونبرخ در نقش هافبک و دیلی بلیند به عنوان مدافع میانی سمت چپ خود استفاده کند. لازمه بازگشت او از هافبک به مدافع میانی برعهده گرفتن مسئولیت دفاعی بیشتر بود. اما بازی در مناطق عقب باعث نشد که تاثیر او در بازیسازی آژاکس کمتر شود. در واقع، فصل گذشته، او میانگین پاس‌های بیشتری در 90 دقیقه نسبت به سایر بازیکنان لیگ هلند داشت.

مارتینز مانند هموطنش روبرتو آیالا، ملی‌پوش سابق آرژانتین که با وجود جثه کوچکش به عنوان یکی از بهترین مدافعان میانی نسل خود شناخته می‌شود. او به طرز فوق‌العاده‌ای در هوا مستحکم است و جهشی شگفت انگیز دارد. فصل گذشته در آژاکس، او بیش از هر بازیکن دیگری با ضربه سر توپ را دور کرد(۲۹) و در ۷۹ مورد از ۱۱۲ دوئل هوایی خود پیروز شد. ضریب موفقیت او ۷۱ درصد بود و او را پس از هری مگوایر از منچستریونایتد در رده دوم قرار داد. او به دلیل بازیخوانی خوب و یارگیری مهاجمان و موقعیت‌یابی هوشمندانه برا انجام تکل‌ها و توپ‌گیری‌ها مشهور است.

این ویژگی‌ها، همراه با تاکتیک.پذیری و مهارت فنی، او را برای تیم‌های لیگ برتر جذاب‌تر می‌کند و حالا بعد سه سال همکاری، مارتینز به دیدار مجدد با سرمربی خود این بار در تئاتر رویاها می‌رود.

مینی آنالیز؛ منچستر سیتی ۴-۱ منچستر یونایتد

مینی 5


منچستر سیتی و منچستر یونایتد بازی برگشت خودشونو در هفته بیست و هشتم لیگ برتر انگلیس در تاریخ یکشنبه پانزدهم اسفند ماه ۱۴۰۰ در ورزشگاه اتحاد شهر منچستر برگزار کردند که این بازی با نتیجه چهار بر یک به نفع منچستر سیتی و با گلزنی دی‌بروینه (دوبار)، محرز (دوبار) و جیدون سانچو به پایان رسید. در این مینی آنالیز، تحلیل کوتاه بازی از دیدگاه هادی نوری و کیارش مرتضوی رو باهم می‌شنویم.

شما هم اگه در مورد این بازی نظری دارید توی کامنت ها برامون بنویسید.

آنالیز این بازی با کیارش مرتضوی

آنالیز این بازی با هادی نوری

برای مشاهده همه مینی آنالیز های فوتبال لب اینجا کلیک کنید!

مینی آنالیز؛ اتلتیکو مادرید ۱-۱ منچستر یونایتد

مینی چهار

اتلتیکو مادرید و منچستر یونایتد بازی رفت خودشونو در مرحله یک هشتم لیگ قهرمانان اروپا در تاریخ چهارم اسفند ماه ۱۴۰۰ در ورزشگاه وندا مترو پولیتانو شهر مادرید برگزار کردند که این بازی با نتیجه مساوی و با گلزنی ژائو فلیکس و آنتونی الانگا به پایان رسید. در این مینی آنالیز، تحلیل کوتاه بازی از دیدگاه هادی نوری و امیر احمدی حق رو باهم می‌شنویم.

شما هم اگه در مورد این بازی نظری دارید توی کامنت ها برامون بنویسید.

آنالیز این بازی با هادی نوری:

آنالیز این بازی با امیر احمدی حق:

برای مشاهده همه مینی آنالیز های فوتبال لب اینجا کلیک کنید!

مرور نیم فصل اول منچستر یونایتد ۲۰۲۱/۲۰۲۲

مرور نیم فصل منچستر یونایتد
مرور نیم فصل منچستر یونایتد

نویسنده: نوید سعیدی فر

تابستان رویایی در تئاتر رویاها

منچستریونایتد و اوله گونار سولشایر فصل گذشته را در رتبه دوم به پایان رساندند. او به دومین مربی در دوران پسافرگوسن تبدیل شد که توانست با شیاطین سرخ به مقام نایب‌قهرمانی لیگ برتر انگلستان برسد. گرچه تیم سولشایر به جز یک مقطع کوتاه از مدعیان قهرمانی نبود، اما همین عنوان نایب‌قهرمانی و رسیدن به فینال لیگ اروپا هواداران یونایتد را امیدوار کرد که شاید اضافه شدن دو یا سه بازیکن جدید در پنجره نقل و انتقالاتی تابستان آن‌ها بتوانند بالاخره بعد از سال‌ها به کورس قهرمانی لیگ بازگردند.

شاید خوشبین‌ترین هوادار قرمزپوشان شهر منچستر هم تصور نمی‌کرد که در ایام کرونا، دو ستاره و یک فوق‌ستاره را جذب کنند. رافائل واران، مدافعی که هواداران منچستر سال‌ها حسرتش را می‌کشیدند با قراردادی معقول به این تیم پیوست. جیدون سانچو بالاخره پس از دو سال کش و قوس فراوان به ترکیب سولشایرر اضافه شد و در نهایت رویای چندین ساله یونایتدی ها به حقیقت بدل شد. کریستیانو رونالدو، یکی از بهترین بازیکنان دو دهه اخیر فوتبال اروپا با مبلغی ناچیز به تیم حالا ترمیم شده انگلیسی برگشت تا هواداران یونایتد به چیزی جز قهرمانی در فصل پیش‌رو رضایت ندهند.

رونالدو

بازگشت رونالدو به منچستر یونایتد

شروع فصل و نقاط عطف یونایتد بی‌ثبات

شاگردان اوله در اولین بازی فصل با نتیجه قاطعانه پنج بر یک لیدز را شکست دادند تا هواداران یونایتد خیلی زود شروع به رویاپردازی کنند. هرچند نقاط ضعف این تیم خیلی زود در هفته دوم برای کارشناسان فوتبال روشن شد؛ زمانی که آن‌ها از پس ساوتهمپتونی که با پرس و قدرت فیزیکی بالا بازی می‌کرد بر نیامدند و به یک امتیاز رضایت دادند. در هفته‌های بعدی یونایتد توانست سه امتیاز بازی‌ها را به دست آورد اما عملکرد این تیم نقاط ضعف بزرگی را در معرض نمایش قرار داد. این نقاط ضعف تکراری برخی هواداران منچستریونایتد را نگران کرد.

بازگشت رونالدو به تئاتر رویاها روزی رویایی را برای هواداران یونایتد ساخت، اما همین روز رویایی کار را برای ادامه فصل سخت‌تر کرد؛ یک برتری پر گل برای شیاطین سرخ مقابل نیوکاسل و این نقطه اوج هیجان و انتظارات از تیم سولشایر بود. او هیچگاه همچین فشاری را برای نتیجه گرفتن بر روی خود احساس نکرده بود. برخلاف گذشته، اکنون او باید تک تک بازی ها را با پیروزی پشت هم می گذاشت اما درست در بازی بعدی، در اولین بازی لیگ قهرمانان اروپا شاگردان سولشایر سه امتیاز مهم را در برابر یانگ بویز سوئیس از دست دادند. شاید بتوان گفت بازی برابر یانگ بویز یک نقطه عطف در فصل منچستریونایتد قلمداد می‌شود؛ زیرا پس از این بازی دیگر به ندرت شاهد عملکردی خوب از شاگردان ذخیره طلایی فرگوسن بودیم.

ضعف در خط هافبک این تیم بسیار ملموس بود. هیچ یک از هافبک های یونایتد در کیفیت بالایی بازی نمی‌کردند و توپ‌گیری و حفظ توپ به شدت دچار مشکل شد. اما این تمام ضعف‌های یونایتد نبود؛ به این دلیل که هرگاه تحت فشار قرار می‌گرفتند به مشکل بر می‌خوردند. این مشکلات تاکتیکی و بعضا تکنیکی هر بازی در حال تکرار بود و نگرانی هواداران یونایتد رفته رفته بیشتر می‌شد. مربی نروژی که همیشه در سخت ترین شرایط و دشوار ترین موقعیت ها راه حلی پیدا می کرد و سربلند از مشکلات خارج می‌شد این بار به سدی برخورد کرد که شکستنش کار آسانی نبود.

یانگ بویز

باخت منچستر یونایتد به یانگ بویز سوئیس و آغاز روند بد برای اوله

ستاره‌های ناکارآمد، ترکیب آشفته و مربی منفعل

یونایتد بازی‌ها را تقریبا با ترکیب ثابت و اکثرا با زوج مک‌تامینی و فرد در مرکز میدان شروع می‌کرد و این را می‌توان نقطه آغاز انتقادات از سرمربی نروژی تلقی کرد. هواداران یونایتد از انفعال مربی خود خسته شده بودند و نتایج اصلا در حد و اندازه‌های تیمی که می‌خواهد برای قهرمانی بجنگد نبود. رافائل واران مدافعی که این فصل به یونایتد اضافه شده بود اکثر بازی‌ها را به دلیل مصدومیت از دست داد و از طرفی دیگر جیدون سانچو خرید گران قیمت اوله، به هیچ عنوان انتظار هواداران منچستر یونایتد را براورده نکرد.

آرون ون‌بیساکا که در تابستان با مشکلاتی مواجه شده بود عملکرد باثباتی نداشت و لوک شاو، یکی از بهترین مدافعان کناری فصل گذشته فوتبال اروپا، به همان لوک شاو قبل از اوجش تبدیل شده بود. هری مگوایر هیچ شباهتی به مدافعی که می‌شناختیم نداشت و عملکرد فردی و گروهی یونایتد با تصوراتی که هواداران داشتند هم‌خوانی نداشت.

باخت لیورپول

باخت سنگین یونایتد به لیورپول

شب کابوس‌وار اولدترافورد

اما با وجود تمامی ضعف‌ها و مشکلات، اکثریت هواداران منچستریونایتد همچنان از اوله گونار سولشایر، زننده گل قهرمانی منچستریونایتد در فینال ۹۹، حمایت می‌کردند. این حمایت اما در شکست چهار بر دو خارج از خانه مقابل لسترسیتی تا حدودی شکسته شد. اندک هواداری مانده بود که به آینده این تیم با مربی نروژی و شاگرد سابق سرالکس فرگوسن امیدوار باشد. در بازی بعدی منچستریونایتد در چمپیونز لیگ به مصاف آتالانتا رفت. در حالی که نیمه اول با برتری دو بر صفر به سود این تیم ایتالیایی به پایان رسید، شیاطین سرخ توانستند با یک کامبک رویایی بازی را برگردانند و نشان دهند که همچنان رگه هایی از روحیه پیروزی در این تیم وجود دارد.

بازی بعد اما آن‌ها با سد بزرگ مواجه شدند؛ شاید بزرگ‌ترین چالش یونایتد در این فصل. آن‌ها در الدترافورد به مصاف لیورپول رقیب سنتی خود رفتند و در کمال شگفتی با نتیجه پنج بر صفر از مهم‌ترین رقیب خود شکست خوردند. از نظر بسیاری از هواداران، این شکست نقطه پایان اوله در منچستریونایتد تلقی می شد اما مدیران این تیم چنین اعتقادی نداشتند. در حالی که مربی‌های بزرگ و نامداری منتظر پیشنهاد تاجرین آمریکایی بودند، منچستریونایتد با ترکیبی متفاوت و دفاعی سه نفره به مصاف تاتنهام، تیم بحران‌زده نونو اسپریتو رفت و توانست این تیم را در لندن شکست دهد. این نتیجه اخراج مربی تاتنهام را رقم زد. مسئولان تاتنهام خیلی زود به سراغ آنتونیو کنته، اصلی‌ترین کاندیدای جایگزینی سولشایر رفتند و با پیوستن این مربی ایتالیایی به اسپرز، پرونده اخراج سولشایر تا حدودی بسته شد.

کنته

پیوستن آنتونیو کنته به تاتنهام و ابقای اوله

مشت آخر از پپ و رانیری

اما حتی برتری با سه گل برابر تاتنهام هم نتوانست ورق را برای یونایتد برگرداند. آن ها پس از یک تساوی ناامید کننده با گل دقایق پایانی رونالدو برابر آتالانتا به مصاف منچسترسیتی رفتند و با عملکردی تحقیرآمیز دربی منچستر را نیز بدون به ثمر رساندن گلی به پایان رساندند. شاگردان گواردیولا با عملکردی مسلط و قاطعانه سه امتیاز را در الدترافورد به دست آوردند، سه امتیازی که شاید بتوان آن را راحت‌ترین سه امتیاز این فصل منچسترسیتی نامید.

پس از شکست در برابر منچسترسیتی دیگر اندک هوادار سرخ‌پوشی در منچستر مانده بود که همچنان به مربی دوست‌داشتنی و کم‌حاشیه ایمان داشته باشد. اما حتی شکست در دربی هم باعث اخراج او نشد. تیم به تعطیلات ملی رفت و امیدهایی وجود داشت که پس از از سرگیری بازی‌ها یونایتد با روحیه و سیستمی جدید بتواند مسیر درست خود را پیدا کند اما آ‌ن‌ها در اولین بازی پس از فیفادی در نتیجه‌ای عجیب و باورنکردنی با دریافت چهار گل از واتفورد کلودیو رانیری، یکی از اصلی‌ترین شانس‌های سقوط این فصل لیگ شکست خوردند.

این پایان حدود سه سال حضور اوله گونار سولشایر در منچستریونایتد بود. او از این تیم جدا شد و مایکل کریک، دستیار او به عنوان مربی موقت سکان هدایت تیم را در دست گرفت. کریک توانست با 2 پیروزی برابر ویارئال و آرسنال و تساوی ارزشمند برابر چلسی یادگار خوبی از خود به جای بگذارد تا اینکه در نهایت تکلیف نیمکت شیاطین سرخ مشخص شد.

رانگنیک

آینده یونایتد در دستان رانگنیک

شروعی دوباره، به امید خانه‌تکانی اساسی

رالف رانگنیک، تئوریسین آلمانی به عنوان سرمربی منچستریونایتد انتخاب شد با این برنامه که در انتهای فصل سرمربی جدیدی مشخص شود و او به سمتی مدیریتی برسد. هیجان و امید به الدترافورد برگشت زیرا هواداران منچستریونایتد بالاخره احساس کردند که مدیران این باشگاه تصمیمی منطقی و بلندمدت را اتخاذ کرده و شاید رالف رانگنیک همان شخصی باشد که بتواند با برنامه‌ریزی درست، سبکی تهاجمی و نگاهی بلندمدت با تکیه بر بازیکنان جوان میراث سرالکس فرگوسن را بازیابی کند.

رانگنیک از ابتدای کار در یونایتد، با تغییر رویه تمرین ها سعی کرده در یونایتد انقلابی تاکتیکی ایجاد کند که این روند با سرعت کندی پیش می‌رود و این مربی از ابتدا توسط رسانه‌ها و کارشناسان مورد هجمه است. باید دید آیا در انتهای فصل یونایتد موفق به کسب سهمیه چمپیونزلیگ خواهد شد یا روند بازسازی تیم با تاخیر مواجه خواهد شد.

آیا گلیزر ها از اشتباهات خود عبرت گرفته اند؟

در نهایت آیا یونایتد درمان می‌شود؟