
عماد معمار، فوتبال لب– بازیکنانی که مورد علاقه هواداران هستند، همیشه مورد قدردانی مربیانشان قرار نمیگیرند.اما میسن ماونت همیشه مهرهای پر اهمیت برای مربیانش بود. زمانی که میسن ماونت در اوج فوتبال خود بود( که حالا حدود نیم دهه از آن زمان میگذرد) در آستانه یورو 2020، درست نقطه مقابل جک گریلیش بود. در حالی که گریلیش یک سرگرمکننده، یک بازیکن فانتزی باز و یک بازیساز شعبده باز بود، ماونت به عنوان شاگرد خوب مربی شناخته میشد. گاهی اوقات، مردم دقیقاً به این فکر میکردند که او چه چیزی برای ارائه دارد.
اگر گریلیش یک بازیکن منفرد و تک رو بود، مانت یک اسکواد پلیر بود. اول از همه، او دستورات مربی را به دقت اجرا میکرد. علاوه بر این، او درک تاکتیکی خوبی از بازی داشت. همیشه سیستم مربی را درک میکرد، میدانست چگونه فضاها را پیدا کند و چگونه بهترین بازیش را با همتیمیهایش به نمایش بگذارد.
شکست امیدوار کننده
در جریان شکست یک بر صفر یکشنبه شب مقابل آرسنال، منچستر یونایتد شانس های بهتری ایجاد کرد و بر بازی مسلط بود. ماونت در این بازی دوباره یادآوری کرد که چرا مربی هایش به او ارزش زیادی میدهند.
اینکه میسن ماونت بازی را فیکس شروع کند یک تصمیم سورپرایز کننده بود. انتظار ها بر این بود که خرید های تابستانی منچستر، یعنی بنیامین ششکو، متئوس کونیا و برایان امبومو بازی را در سیستم 1-2-4-3 روبن آموریم شروع کنند. ولی با توجه به این نکته که ششکو فقط یک هفته در پیش فصل حضور داشت، فرصت به ماونت رسید. کونیا در راس خط حمله و ماونت کمی عقب تر از و در جناح چپ بازی میکرد. دقیقا همان نقش و همان سیستمی که او بهترین بازی هایش را زیر نظر توماس توخل در چلسی انجام داده بود.
پس از به عهده گرفتن هدایت یونایتد توسط آموریم در نوامبر گذشته، تنها سه بازیکن در ترکیب تیم وجود داشتند که دقایق بیشتری از میانگین دقایق بازی شده در طول دوران حرفهای خود را در سیستم سه دفاعه پشت سر گذاشته بودند: راسموس هویلون، مانوئل اوگارته و میسن ماونت. این موضوع که آیا آن دو بازیکن دیگر دارای تواناییهای فنی لازم هستند یا خیر، هنوز در پرده ابهام قرار دارد. اما برای ماونت، مسئله اصلی بیشتر حفظ آمادگی بدنی است. او حتی دو سال پس از پیوستن به یونایتد، هنوز موفق نشده ۹۰ دقیقه کامل در لیگ برتر برای این تیم به میدان برود.
جاگیری و بازی تیمی درست ماونت
اما از همان ابتدای بازی دیروز، به نظر میرسید ماونتِ قدیمی بازگشته است. این پاس بلند دروازهبان، آلتای باییندیر را به او در نظر بگیرید. او کاملاً در موقعیت مناسبی بین مدافع راست بن وایت و مدافع میانی ویلیام سالیبا قرار دارد. به گابریل نگاه کنید که در حالی که دستانش را بالا میبرد، میپرسد چه کسی ماونت را مارک میکند؟ سؤال او کاملاً به جا است و پاسخ این است که احتمالاً باید سالیبا مسئول او میبود. اما ماونت در بازی روز یکشنبه به طور مداوم با قرارگیری دقیقاً در چنین موقعیتهایی توپ را دریافت میکرد.

نقش ماونت در طراحی حملات شیاطین سرخ
آنچه شما واقعاً از یک بازیکن راستپا در سمت چپ مهاجم، عقب تر از آن انتظار دارید، این است که بتواند بین خطوط حریف فضا پیدا کند و برای مهاجمان دیگر پاس های در عمق ارسال کند.
ماونت این توانایی را در دقیقه پنجم بازی نشان داد، با ارسال این پاس در عمق برای امبومو که یادآور توپی بود که برای کای هاورتز زد تا تنها گل پیروزی چلسی در فینال لیگ قهرمانان اروپا 2021 برابر منچسترسیتی را به ثمر برساند. در اینجا، امبومو قبل از اینکه مستقیماً به سمت دیوید رایا شوت بزند توپ را کمی بیش از حد به سمت بیرون برد و موقعیت از دست رفت.


پاس دیگر ماونت به امبومو، این ارسال بلند به نقطه مقابل زمین در اواسط نیمه اول بود. زمانی که آموریم در فصل گذشته جایگزین اریک تن هاخ شد، این تغییر جهتهای بازی تبدیل به ویژگی تعیینکننده تیم او شد. این ارسال به امبومو اجازه داد تا دیوگو دالو که به صورت اورلپ حرکت میکرد را صاحب توپ کند. اگرچه پاس او با تأخیر همراه بود و وینگ بک راست یونایتد در موقعیت آفساید قرار داشت.


عمده نقشه های سیستم 1-2-4-3 مبتنی بر ترکیب مهاجمهای پشت مهاجم مرکزی و وینگ بکها هستند. و ماونت دقیقا میدانست وینگ بک او کجاست.
این یک مثال بارز است : او وایت را به مرکز کشاند و میدانست که فضای پشت او خالی خواهد شد. او با این کار پاتریک دورگو را با یک نیمه کامل فضای خالی صاحب توپ کرد.


عملکرد چشم نواز دورگو در کنار ماونت
این بازی، بهترین عملکرد پاتریک دورگو از زمان پیوستن او به یونایتد بود و بازی کردن کنار ماونت یکی از دلایل این عملکرد چشمگیر بود. ماونتی که بیش از هر چیز, بازی را برای هم تیمی هایش ساده میکند.

مشخصا دورگو از بازی کنار ماونت لذت میبرد. مثلا در اینجا، او یک قرار اندرلپ انجام داد در حالی که ماونت عرض زمین را در اختیار دارد.


کارهای ترکیبی در جناحین
یونایتد در نیمه دوم تهدید هجومی خود را در سمت چپ افزایش داد، زمانی که لوک شاو که در سمت چپ دفاع سه نفره آنها بازی میکرد. او به طور مداوم به جلو حرکت میکرد تا به حمله بپیوندد.
در این صحنه، دورگو در کناره زمین قرار دارد، شاو حرکت آندرلپ را انجام میدهد، و ماونت میتواند در موقعیت باقی بماند تا توپ را پس از کاتبک دریافت کند و شوت مناسبی بزند که بلاک میشود.


رگههایی از چرخش بازیکنان هم در بازی مشاهده میشد. مثلا اینجا دورگو جایی قرار دارد که انتظار دارید ماونت را آنجا ببینید. شاو موقتا در نقش دورگو اورلپ کرده و ماونت عقبتر از هر دوی اینها، پاس رو به جلو میدهد.

ناهماهنگیها در جناح دیگر
در حالی که برخی از این موارد در تئوری ساده به نظر میرسند، مشکلات یونایتد در سمت راست، اهمیت درک متقابل بین بازیکنان را نشان به ما نشان داد.
امبومو در ابتدا هنگامی که از عقب دریبل میزد خوب شروع کرد، اما علاوه بر پاس تأخیری قبلی که دالو را در آفساید قرار داد، در اینجا او متوجه نشد که آماد چه نوع پاسی را میخواهد و توپی را به عمق فرستاد درست در زمانی که آماد فرارش را متوقف کرده بود.

اکنون 6 سال از اولین بازی ماونت در لیگ جزیره میگذرد. جایی که او علی رغم باخت 4-0 چلسی در اولدترافورد در بحث جاگیری و برقراری ارتباط بین خطوط عملکرد شایستهای داشت.
برای آنهایی که کیفیت فنی او را زیر سوال میبرند، بازی هفته گذشته یک عملکرد خوب بدون گل و پاس گل دیگر برای ماونت بود.
یونایتد 3 بازیکن هجومی خارقالعاده به ترکیب خود اضافه کرد ولی آنها پیش از این هم بازیکنان خوبی را به خدمت گرفته بودند. آنچه آنها کمتر از آن بهره میبردند، انسجام تیمی بود. و ماونت یک اسکواد پلیر است که عملکرد بازیکنان اطرافش را بهبود میبخشد.
این، همان دلیل علاقه بیشمار مربیان ماونت به اوست.
بسیار عالی و اموزنده❤️