Category Archives: مقاله ها

منچستریونایتد؛ وضع مالی و منجلاب اقتصادی

src سه فصل اخیر منچستریونایتد

یوسف جوانشیر، فوتبال‌لب – در ۲۰ فوریه ۲۰۲۴، تقریباً دو ماه پس از اعلام اولیه و ۱۵ ماه پس از آن‌که خانواده‌ی گلیزر تمایل خود را به فروش کامل یا جزئی باشگاه اعلام کرد. شرکت Trawlers Limited متعلق به سر جیم رتکلیف، خرید ۲۷.۷% از سهام باشگاه منچستریونایتد را نهایی کرد. این خرید، آن جدایی کامل از خانواده‌ی گلیزر که بسیاری از هواداران یونایتد آرزویش را داشتند نبود. در نظر بسیاری، این موضوع یک گام آشکار به سوی پیشرفت به حساب می‌آمد. پس از یک دهه افول، باشگاه می‌توانست بالاخره به آینده امیدوار باشد.

حال، کمی بیش از یک سال بعد، سایه‌ی ناامیدی دوباره بر تلاش‌های باشگاه برای پیشرفت سنگینی می‌کند. جدول پریمیرلیگ، به‌تنهایی نشان می‌دهد که وضعیت باشگاه از زمان فروش آن، به خانواده‌ی گلیزر در سال ۲۰۰۵، هیچ‌گاه تا این اندازه وخیم نیست. یونایتد اکنون در رتبه‌ی سیزدهم قرار دارد. پیشرفت اخیر آن‌ها در لیگ اروپا و برد ۳-۰ مقابل لسترسیتی کمی اوضاع را بهتر کرد. اما دید کلی چیز دیگری‌ست. شکست‌های خانگی متوالی سرمربی تازه‌واردی که با مصدومیت بازیکنان و کمبود مهره‌های مناسب برای سیستم خود مواجه است. همچنین، نگرانی‌هایی وجود دارد که رتکلیف، مانند کسانی که سهام‌شان را از آن‌ها خرید، نداند چگونه باید باشگاه را به شکوه ورزشی سابق خود، بازگرداند.

باشگاه همچنان در بازار بورس وارد شده است. بنابراین بیش از هر باشگاه انگلیسی دیگری می‌توان وضعیت مالی پشت‌صحنه‌ی آن را به شکل منظم بررسی کرد.

یک‌سالگی رتکلیف در منچستریونایتد

در فاصله‌ی یک روز مانده به یک‌سالگی مدیریت رتکلیف، منچستریونایتد گزارش مالی سه‌ماهه‌ی دوم (Q2) خود برای فصل جاری را منتشر کرد. گزارشی که بازه‌ی زمانی اول ژوئیه تا ۳۱ دسامبر ۲۰۲۴ را پوشش می‌دهد. این گزارش در عین حال قابل پیش‌بینی و شگفت‌انگیز بود. درآمد باشگاه با وجود کاهش قابل توجه درآمدهای تلویزیونی به دلیل غیبت در لیگ قهرمانان اروپا و دور بودن از کسب سهمیه‌ی فصل آینده، همچنان مطابق با پیش‌بینی‌ها باقی ماند. با این حال، بدهی‌های باشگاه بسیار زیاد است. پرداخت‌های بهره همچنان بر تراز مالی اثر منفی می‌گذارد. با وجود صحبت‌ها در مورد کاهش هزینه‌ها، باشگاه همچنان زیان‌ده است.

آموریم در جریان برد منچستریونایتد در برابر لسترسیتی
روبن آموریم سرمربی منچستریونایتد در برد مقابل لسترسیتی

یونایتد، مانند هر کسب‌وکار زیان‌ده دیگری، تلاش کرد تا مزایای شاخص‌های مالی دیگری، غیر از سود خالص را برجسته کند. همچنین، گزارش Q2 اخیر نیز همین روند را ادامه‌دار نشان می‌دهد. شاخص مورد علاقه‌ی یونایتد EBITDA تعدیل‌شده است. یعنی سود پیش از بهره، مالیات، استهلاک و کاهش ارزش، با تعدیلاتی که سود حاصل از فروش بازیکن و سایر موارد استثنایی را حذف می‌کند. ماه گذشته، باشگاه از پیش‌بینی مثبت EBITDA تعدیل‌شده‌ی خود، خبر داد. آن‌ها در «سطح بالای بازه‌ی قبلاً اعلام‌شده‌ی ۱۴۵ تا ۱۶۰ میلیون پوند (۱۸۸.۴ تا ۲۰۷.۹ میلیون دلار)» قرار دارند. اما باقی اعداد و ارقام چیز چندان دلگرم‌کننده‌ای ارائه نمی‌دهند.

صحبت درباره‌ی شاخص‌های مالی مثبت زمانی ناهمخوان به نظر می‌رسد که اخبار منتشرشده از باشگاه از یک دور دیگر اخراج کارکنان و پذیرش این موضوع توسط باشگاه نزد گروه هواداری «۱۹۵۸» نشان‌می‌دهند که منچستریونایتد در خطر نقض قوانین سودآوری و پایداری مالی (PSR) قرار دارد.

چگونه می‌توانیم افزایش EBITDA را با این واقعیت‌ها تطبیق دهیم؟ شاید وارن بافت، رئیس شرکت برکشایر هاتاوی و سرمایه‌گذار مشهور جهانی، بهترین پاسخ را داده باشد:

ارجاع به EBITDA باعث می‌شود تنمان بلرزد. آیا مدیران فکر می‌کنند پری دندونی، هزینه‌ی سرمایه‌گذاری را پرداخت می‌کند؟

منچستریونایتد چقدر در خطر نقض قوانین PSR است؟

این‌که چهارمین باشگاه پردرآمد جهان باز هم نگران نقض قوانین PSR است، نشان‌دهنده‌ی میزان ریخت‌وپاش و اتلاف منابع در اولدترافورد طی سال‌های اخیر است. یونایتد همچنان مانند یک باشگاه حاضر در لیگ قهرمانان هزینه می‌کند. این درحالیست که در ۵ فصل از ۱۱ فصل گذشته، در این رقابت‌ها حضور نداشته است.

این‌که یونایتد دقیقاً چقدر به نقض PSR نزدیک است، به حدس‌های تحلیلی بستگی دارد. با این وجود که مانند تقریباً همه‌ی باشگاه‌ها، یونایتد هم محاسبه‌ی دقیق PSR خود را منتشر نمی‌کند. اما نگاهی به صورت‌های مالی فصل گذشته کافی است تا دلیل نگرانی‌هایی که در راهروهای اولدترافورد شنیده می‌شود را درک کنیم.

زیان بی‌سابقه شیاطین سرخ

منچستریونایتد برنو فرناندز

بر اساس برآورد The Athletic، منچستریونایتد تنها حدود ۱۶ میلیون پوند حاشیه‌ی مجاز در چهارچوب قوانین PSR (قوانین سودآوری و پایداری مالی) داشت. این فقط در صورتی است، که بتوان هزینه‌ی ۳۴.۶ میلیون پوندی مربوط به خرید سهام توسط رتکلیف را از زیان‌های باشگاه کسر کرد. نه باشگاه منچستریونایتد و نه لیگ برتر، این کسر را تأیید نکردند. اما با این وجود، به‌سختی می‌توان تصور کرد که یونایتد چگونه توانسته مطابق با الزامات PSR سرپا بماند.

در طول سه‌ساله‌ی ارزیابی مالی که تا پایان فصل گذشته ادامه داشت، منچستریونایتد مجموعاً ۳۱۲.۹ میلیون پوند زیان پیش از مالیات ثبت کرد. خبر خوب برای فصل جاری، این است که زیان ۱۴۹.۶ میلیون پوندی فصل ۲۲-۲۰۲۱ از محاسبات جاری حذف می‌شود. بنابراین تخمین زده می‌شود که باشگاه می‌تواند در حدود ۱۳۳ میلیون پوند در این فصل زیان دهد و همچنان با قوانین PSR لیگ برتر سازگار باشد.

رکورد جدید یونایتد

در فصل گذشته، درآمد منچستریونایتد به رکورد جدیدی رسید. آن‌ها با رقم ۶۶۱.۸ میلیون پوند، نسبت به سال قبل، ۱۳.۴ میلیون پوند یا معادل ۲% افزایش داشت. این رقم در نگاه اول خوب به نظر می‌رسد. اما درآمدزایی یونایتد دیگر مثل گذشته مورد تحسین نیست. بین سال‌های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۴، منچستریونایتد بیشترین درآمد را در فوتبال جهان داشت. در ۲۸ فصل پس از آغاز لیگ برتر از سال ۱۹۹۲ تا ۲۰۲۰، یونایتد پردرآمدترین باشگاه انگلیسی بود. به‌جز در دو سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ که تنها به دلیل فروش املاک آرسنال در زمین ورزشگاه قدیمی هایبوری، این رتبه را از دست داد.

از فصل ۲۱-۲۰۲۰ به بعد، منچسترسیتی جایگاه نخست را از یونایتد گرفت و فاصله‌ی درآمدی هم رشد چشم‌گیری داشت. در فصل قبل، درآمد سیتی ۵۳.۲ میلیون پوند بیشتر از یونایتد بود. این در حالی بود که یونایتد از درآمد لیگ قهرمانان نیز بهره‌مند بود. درآمد تجاری سیتی بیش از ۴۰ میلیون پوند بیشتر از یونایتد است. این موضوع به‌گونه‌است که تنها در سال ۲۰۱۹، یونایتد ۴۸ میلیون پوند از این نظر جلوتر بود.

درآمدهای تجاری سیتی خود جای بحث جداگانه‌ای دارد، اما رشد درآمد یونایتد در این بخش کند است. با وجود اینکه گزارش‌های فصل دوم مالی (Q2) رشد تجاری را نشان می‌دهد، عملکرد ضعیف تیم در زمین بالاخره تأثیر خودش را می‌گذارد. قرارداد تأمین لباس با شرکت آدیداس، نشان می‌دهد که اگر یونایتد از فصل ۲۶-۲۰۲۵ به بعد نتواند به لیگ قهرمانان راه یابد، پرداخت سالانه آدیداس ۱۰ میلیون پوند کاهش می‌یابد.

خارج‌شدن از باتلاق یا فرورفتن در مرداب؟

یونایتد پیش‌بینی می‌کند که درآمد فصل جاری آن‌ها بین ۶۵۰ تا ۶۷۰ میلیون پوند خواهد بود. موضوعی که در گزارش Q2 نیز تکرار شد، هرچند معلوم نیست دقیقاً به چه شکلی انجام شود. درآمدهای پخش بازی‌های این فصل قطعاً از رقم ۲۲۱.۷ میلیون پوند سال گذشته کمتر خواهد بود. تا پایان دسامبر، این رقم ۵۲.۹ میلیون پوند نسبت به سال گذشته کاهش داشت. درآمدهای حاصل از روز مسابقه و بخش تجاری کمی افزایش داشتند. اما اینکه بتوانند کاهش درآمد پخش را جبران کنند، هنوز در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

با این حال باشگاه به آینده امیدوار است. یکی از نکات مثبت گزارش فصل دوم، رشد درآمد تجاری حتی در فصلی ضعیف از نظر فوتبالی بود. یونایتد، قرارداد حامی پیراهن ۷۵ میلیون دلاری با شرکت Snapdragon در ماه اوت را عامل این رشد معرفی کرد. برخلاف قرارداد با آدیداس، در قرارداد با Snapdragon، جریمه‌ای برای عدم راه‌یابی به لیگ قهرمانان در نظر گرفته نشد.

صاحب جشن، در جشن حضور ندارد!

نکته‌ای که در جشن گرفتن این قرارداد نادیده گرفته شد، این است که اعضای کلیدی تیم اسپانسرینگ که این قرارداد را به سرانجام رساندند، از باشگاه جدا شدند. از جمله ویکتوریا تیمپسون، مدیر ارشد گروه‌ها و شراکت‌های منچستریونایتد. این تغییرات در بخش تجاری ادامه‌دار هم بود. فلورنس لافای، مدیر تجاری و جیمز هالروید، مدیر توسعه تجاری هم اخراج شدند.

درآمد پخش یونایتد این فصل ممکن بود حتی کمتر شود، اگر جذابیت همیشگی باشگاه نبود. هزینه‌های مربوط به پخش تلویزیونی بازی‌های لیگ برتر که بر اساس تعداد پخش زنده بازی‌ها بین باشگاه‌ها تقسیم می‌شود، حدود ۱۲.۵% از کل درآمد توزیعی لیگ را شامل می‌شود. این رقم در چرخه قراردادهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۹، بین ۱۶ تا ۱۷% بود.

سهم بزرگ منچستریونایتد در پخش تلوزیونی

از آغاز این چرخه تا فصل ۲۴-۲۰۲۳ (به‌جز فصل آشفته کرونایی ۲۰-۲۰۱۹)، از ۲۶۶ بازی لیگ یونایتد، ۱۹۴ بازی به‌صورت زنده پخش شد. رقمی که تنها لیورپول با ۲۰۱ بازی از آن جلوتر است. در نتیجه، یونایتد دومین سهم بزرگ را از صندوق پخش تلویزیونی به دست آورد. همچنین درآمد آن‌ها از این جهت، به ۱۹۴.۴ میلیون پوند رسید. یعنی حدود یک میلیون پوند به‌ازای هر بازی زنده. همین صندوق باعث شده کف درآمدی یونایتد بالا بماند. حتی در شرایط کنونی پرآشوب، تا تاریخ ۲۸ آوریل، بازی‌های یونایتد ۲۶ بار به‌صورت زنده پخش شدند؛ که بیشترین تعداد بین تیم‌های دیگر لیگ است (مشترک با آرسنال و لیورپول).

اختلاف فاحش در کسب جوایز مالی به نسبت رقبا

درآمد یونایتد از دستاوردهای داخلی رشد چندانی به خود ندید. اما اختلاف واقعی در سطح بین‌المللی است. تا پایان فصل گذشته، منچستریونایتد در طول یک دهه از حضور در لیگ قهرمانان اروپا و لیگ اروپا، ۵۰۴ میلیون یورو درآمد کسب کرد. در مقابل، منچسترسیتی ۹۰۴ میلیون یورو به دست آورد و لیورپول و چلسی نیز، در رقابت‌های اروپایی درآمد بیشتری از یونایتد داشتند. در مجموع، ۱۰ باشگاه در این دوره بیش از یونایتد از مسابقات یوفا درآمد داشتند.

حتی اگر یونایتد این فصل قهرمان لیگ اروپا می‌شد، جایزه‌ی نقدی آن به ۴۰ میلیون پوند هم نمی‌رسید. با این حال، چنین قهرمانی یک سود مالی بزرگ در پی داشت که از مسیر جایگاه یونایتد در پریمیرلیگ قابل دستیابی نیست؛ یعنی بازگشت به لیگ قهرمانان. از منظر مالی، قهرمانی در لیگ اروپا باید اولویت اصلی یونایتد در این فصل باشد.

با اینکه رتکلیف با افزایش قیمت بلیت‌ها جنجال به پا کرد، اما از منظر مالی، تأثیر مثبت آن‌ها مشخص شد. تا پایان دسامبر، یونایتد از ۱۵ بازی خانگی خود در این فصل (۱۰ بازی لیگ برتر، ۳ بازی لیگ اروپا و ۲ بازی جام اتحادیه) حدود ۷۸.۵ میلیون پوند درآمد روز مسابقه داشت. ابن موضوع، نسبت به سال قبل، ۳.۵ میلیون پوند (۵ درصد) افزایش یافته است. درآمد هر بازی خانگی نیز بیشتر شد: از ۵ میلیون پوند در فصل قبل، به ۵.۲ میلیون پوند در این فصل رسید. آن هم در حالی که فصل قبل شامل بازی‌های لیگ قهرمانان هم بود. انتظار می‌رود این درآمد در فصل ۲۶-۲۰۲۵ حتی بیشتر شود، چرا که به گفته‌ی The Athletic، قیمت بلیت‌های فصلی یونایتد فصل آینده ۵ درصد دیگر افزایش خواهد یافت.

خرج‌های در سطح لیگ قهرمانان، واقعیت مجازی

یکی از مشکلات اصلی در اولدترافورد ساده است؛ کمبود نقدینگی. منچستریونایتد همیشه توانایی بالایی در تولید نقدینگی داشت. با اینکه هنوز هم جریان نقد عملیاتی قابل توجهی دارد (۱۲۱.۱ میلیون پوند در فصل گذشته)! اما خرج‌های سنگین برای نقل‌وانتقالات مشکل‌ساز شدند. جریان نقدی آزاد (FCF) یونایتد در سال‌های اخیر کاهش زیادی داشته است. FCF در اصل، پولی است که پس از پرداخت هزینه‌های سرمایه‌ای باقی می‌ماند؛ که در مورد یونایتد بیشتر شامل هزینه‌های خرید بازیکن می‌شود.

FCF یونایتد در فصل ۲۴-۲۰۲۳ با سقوطی ۹۰ میلیون پوندی وارد محدوده منفی شد. به‌جز دوران کرونا، این بدترین وضعیت مالی در اولدترافورد بود و دلیل اصلی سیاست‌های کاهش هزینه تحت مدیریت رتکلیف است. به زبان ساده، اگرچه یونایتد در عملیات روزمره درآمد زیادی دارد. اما هزینه‌های عظیم نقل‌وانتقالی از آن فراتر رفتند. در فصل گذشته، هزینه‌ی نقدی خالص یونایتد برای نقل‌وانتقالات ۱۵۳.۷ میلیون پوند بود و فقط در نیمه اول این فصل، این رقم به ۱۶۴.۳ میلیون پوند رسید.

با همه‌ی این‌ها، تا پایان دسامبر، یونایتد هنوز ۳۰۰.۱ میلیون پوند بابت نقل‌وانتقالات به دیگر باشگاه‌ها بدهکار بود. از این میان، ۱۶۷.۹ میلیون پوند باید تا پایان سال ۲۰۲۵ پرداخت شود. به‌جز چلسی (که جزئیات بدهی‌های نقل‌وانتقالی را منتشر نمی‌کند، اما بدهی‌های سنگینش مشخص است)، هیچ باشگاه دیگری در لیگ برتر به اندازه‌ی یونایتد در این زمینه بدهی ندارد.

بدهی‌ها، تقصیر مدیر قبلی است!

رتکلیف اخیراً درباره‌ی تأثیر این بدهی‌ها گفت: «این‌ها همه چیزهایی هستند که از گذشته به ما رسیدند، چه خوشمان بیاید چه نه، آن‌ها را به ارث برده‌ایم و باید حل‌شان کنیم.» این بدهی‌های جاری، که یونایتد راهی برای گریز از آن‌ها ندارد، مستقیماً با تصمیم باشگاه برای کاهش تعداد کارکنان در اولدترافورد مرتبط است.

با این‌حال، خرج‌های یونایتد در نقل‌وانتقالات پس از ورود مالک جدید کاهش نیافت. تابستان ۲۰۲۴، باشگاه ۲۱۹ میلیون پوند دیگر برای خرید بازیکن هزینه کرد و با اینکه خرج‌های ژانویه محدود به ۳۷.۷ میلیون پوند بود، این سومین فصل پیاپی است که یونایتد بیش از ۲۰۰ میلیون پوند برای خرید بازیکن هزینه می‌کند.

میزان هزینه‌ی نقل‌وانتقالات لزوماً معیار موفقیت نیست (دستمزدها معیار بهتری هستند). اما اینکه باشگاهی این همه خرج کند و همچنان اینقدر ضعیف عمل کند، نشان‌دهنده‌ی سال‌ها سوء‌مدیریت است. متأسفانه برای رتکلیف و INEOS، در سال اول مدیریت‌شان، نشانه‌ای از پایان این ولخرجی‌های بی‌ثمر دیده نمی‌شود.

عملکرد ضعیف بازیکنان به نسبت دستمزدشان

صحبت از دستمزدها که می‌شود، باید گفت حقوق پرداختی یونایتد در فصل گذشته باز هم افزایش یافت. هرچند رقم ۳۶۴.۷ میلیون پوندی آن پایین‌تر از رکورد ۳۸۴.۲ میلیون پوندی سال ۲۰۲۲ بود. اما این نکته زیاد جالب به نظر نمی‌رسد. چون تیم عملکردی به‌مراتب پایین‌تر از حد انتظار داشت و تنها در رده هشتم لیگ برتر قرارگرفت و در همان مرحله گروهی لیگ قهرمانان حذف شد. آن هم در حالی که یونایتد سومین دستمزد بالای لیگ را پرداخت می‌کرد. این دومین بار در سه فصل اخیر بود که یونایتد پنج رتبه پایین‌تر از جایگاه دستمزدی‌اش در جدول لیگ قرار گرفت.

فصلرتبه لیگرتبه دستمزدعملکرد نسبت به دستمزد
۲۰۱۳–۱۴۷۱۶-
۲۰۱۴–۱۵۴۲۲-
۲۰۱۵–۱۶۵۱۴-
۲۰۱۶–۱۷۶۲۴-
۲۰۱۷–۱۸۲۱۱-
۲۰۱۸–۱۹۶۱۵-
۲۰۱۹–۲۰۳۳۰
۲۰۲۰–۲۱۲۳۱
۲۰۲۱–۲۲۶۱۵-
۲۰۲۲–۲۳۳۴۱
۲۰۲۳–۲۴۸۳۵-

این جدول البته به نکته مهمی درباره هزینه‌های کارکنان غیر فوتبالی اشاره نمی‌کند. یونایتد یکی از بزرگ‌ترین کارفرماهای دنیای فوتبال است. در فصل گذشته، این باشگاه به‌طور میانگین ۸۱۱ نیروی تمام‌وقت غیر فوتبالی داشت که بیشترین در لیگ، با لیورپول در رده دوم (۷۸۲ نفر) قرار دارد.

عملکرد افتضاح و مدیریت غلط منچستریونایتد

تعداد کمی از باشگاه‌های انگلیسی، جزئیات تقسیم‌بندی دستمزد بازیکنان و سایر کارکنان را منتشر می‌کنند. اما گزارشی از یوفا در سال ۲۰۲۴ (که بعداً حذف شد) نشان می‌داد که در فصل ۲۰۲۲–۲۳، تنها ۳۳% از درآمد منچستریونایتد صرف پرداخت به بازیکنان شد. این موضوع بدین معناست که دستمزد سایر کارکنان حدوداً به ۱۱۵ میلیون پوند می‌رسید (رقمی حتی بیشتر از کل دستمزد باشگاه برنتفورد در آن فصل).

چه خوشایند باشد چه نه، دلیل تعدیل ۴۰۰ تا ۴۵۰ نیروی انسانی در یونایتد توسط رتکلیف همین است. عملکرد ضعیف این باشگاه در نقل‌وانتقالات طی سال‌های اخیر باعث شد تا باشگاه وارد بحران شود. از آن‌جا که امکان بازنگری در حقوق بازیکنان یا بدهی‌های مرتبط با خرید آن‌ها وجود ندارد، باشگاه سراغ هزینه‌هایی رفت که می‌تواند بلافاصله کاهش دهد (حتی اگر این تصمیم‌ها تلخ باشد).

سقوط تدریجی و دردناک شیاطین سرخ

نگاهی به سود حاصل از فروش بازیکنان در سال‌های اخیر نشان می‌دهد که یونایتد نه‌تنها نسبت به تیم‌های برتر لیگ برتر عملکرد ضعیفی داشته، بلکه حتی از سطح میانه جدول هم پایین‌تر است.

رم در یک شب ساخته نشد و منچستریونایتد نیز در یک شب از هم نپاشید. خرید اهرمی این باشگاه در حدود ۲۰ سال گذشته، بلافاصله ترازنامه مالی باشگاه را دگرگون کرد. اما سال‌ها مدیریت ضعیف طول کشید تا یونایتد به وضعیت تأسف‌بار کنونی برسد. تعدیل نیرو و افزایش قیمت بلیت‌ها تصمیم‌های نامحبوبی هستند. زمانیکه این‌ها با اتلاف منابع در بخش فوتبال همراه می‌شود، این احساس ایجاد می‌شود که دیگران باید تاوان اشتباهات مالکیت را بدهند. و درواقع نیز همین‌طور است. با وجود بدهی‌های سنگین، درآمدهای ثابت و نیاز به تأمین ۲ میلیارد پوند برای ساخت ورزشگاه جدید، اگر یونایتد خیلی زود در زمینه‌ی فوتبالی تغییری ایجاد نکند، تصمیم‌های سخت‌تری در راه خواهد بود. هشدار اخیر رتکلیف درباره این‌که باشگاه ممکن است «تا کریسمس ورشکسته شود»، اگرچه اغراق‌آمیز بود، اما خطر مالی در این باشگاه کاملاً حس می‌شود.

هیچ‌وقت قرار نبود این مشکلات به‌سرعت حل شوند و اگرچه جهت‌گیری جدیدی در باشگاه شکل گرفته؛ اما اوضاع ابتدایی بسیار پرتنش‌تر از آن چیزی بود که انتظار می‌رفت. هواداران و مدیران جدید به‌شدت به تغییر جریان امیدوارند و این تغییر هرچه زودتر رخ دهد، به سود باشگاه خواهد بود.

با باخت اخیر یونایتد، در فینال لیگ اروپا در برابر تاتنهام در سن‌مامس، تقریبا امید این تیم برای بودجه فصل آینده نیز به هاله‌ای از ابهام درآمد. هم‌چنین آن‌ها در لیگ، با قرارگیری در رتبه 16ام، تقریبا تمام امید خود برای درآمدزایی در این فصل و همچنین فصل آینده را از دست دادند.

پریمیرلیگ و عشق دوباره به پرتاب بلند اوت

رقابت های پریمیرلیگ

امیرمحمد کلانتری، فوتبال لب – تاکتیک‌های فوتبال در سال‌های اخیر رشدی چشمگیر داشتند. با این حال حتی بیشترین هواداران پراگرسیو هم هنوز دوست دارند تیمشان توپ را داخل محوطه شلوغ مقابل دروازه بفرستد.

ارائه فوتبالی بهتر از گذشته در پریمیرلیگ

وقتی موضوع از ابعاد مختلف بررسی میشود، به این نتیجه میرسیم که فوتبالی که در پریمیرلیگ تماشا می‌کنیم پیشرفته‌تر و حسابشده‌تر از قبل میباشد. اما از خود بپرسید: چه کسی وجود دارد که یاد پرتاب‌های نمادین و بلندِ روری دلپ برای استوک سیتی در اواخر دهه 2000 نیفتد؟!

کاهش تمایل به بازی مستقیم در پریمیرلیگ در اواخر دهه گذشته، همزمان با کاهش درصد پاس های بلند دروازه بانان همراه بود. این نوع پاس، به پاس هایی اطلاق میشود که حداقل 32 متر را طی میکنند. چرا که تیم های بیشتری بر حفظ مالکیت توپ، بازیسازی از عقب زمین و بازپسگیری مالکیت توپ پس از از دست دادن آن تمرکز داشتند.

مدس رورسلف، بازیکن برنتفورد - پریمیرلیگ

روند کاهش پاس بلند دروازه بانان در پریمیرلیگ در دو فصل اخیر نیز ادامه یافت. با این حال، استفاده از پرتاب بلند اوت، تغییر چشمگیری داشت و به سطح پیشین بازگشته است.

افزایش استفاده از تاکتیک پرتاب اوت بلند در پریمیرلیگ

از فصل 2021/22، تیم های پریمیرلیگ در موقعیت مناسب، پرتاب اوت بلند بیشتری به سمت محوطه جریمه حریف انجام دادند. در بازی برگشت نیمه نهایی چمپیونزلیگ، این تاکتیک، یکی از سلاح های اصلی آرتتا در برابر شاگردان انریکه بود.

با بررسی سهم پرتاب های اوت بلند هجومی، که به پرتاب هایی به داخل محوطه جریمه از یک چهارم هجومی زمین اطلاق میشود، نسبت به کل پرتاب اوت در آن منطقه، شاهد افزایش سال به سال این آمار بودیم که در فصل جاری به 17% رسید.

آمار پرتاب اوت های هجومی در پریمیرلیگ


ترکیب بازیکنان تیم، توانایی بازی هوایی و توانایی دفاع در موقعیت ترنزیشن حریف در صورتی که توپ پس از پرتاب به آنها واگذار شود، از عوامل کلیدی تعیین کننده تصمیمات تاکتیکی تیم ها هستند. مهمتر از همه، نیاز به بازیکنی دارید که بتواند پرتاب اوت بلند را از آن منطقه به داخل محوطه جریمه ارسال کند.

برنتفورد و ناتینگهام فارست از زمان صعودشان به پریمیرلیگ در فصل های 2021/22 و 2022/23 به ترتیب، پیشگام این تاکیتک بودند؛ به طوری که به ترتیب 54% و 40% از پرتاب های اوت آنها در یک چهارم هجومی زمین، به صورت بلند و مستقیم به محوطه جریمه ارسال شده است.

در فصل جاری، برنتفورد 92 پرتاب اوت را مستقیماً از یک چهارم هجومی زمین به داخل محوطه جریمه انجام داده است. این آمار با سهم 63 درصدی از کل پرتاب اوت آنها در آن منطقه، به وضوح بالاترین رقم در لیگ انگلیس است.

آمار پرتاب اوت های بلند پریمیرلیگ

بررسی پرتاب اوت برنتفوردِ توماس فرانک:

نقشه استراتژی پرتاب اوت برنتفورد در زمین بازی، امکان بررسی دقیق این تاکتیک را فراهم میکند.
با تقسیم پرتاب ها در هر دو سمت زمین، مشخص است که تارگت بیشتر این پرتاب ها به سمت تیرک نزدیک به نقطه پرتاب است. خصوصا زمانی که پرتاب از خط کناری سمت راست انجام میشود. پرتاب از آن منطقه معمولاً توسط کوین شاده یا اتان پیناک اجرا میگردد. سهم بیشتر پرتاب ها مستقیماً به دهانه دروازه حریف ارسال میشود.

نکته قابل توجه این است که موفقیت استراتژی پرتاب اوت بلند، تنها به اولین تماس با توپ محدود نمیشود، بلکه استفاده از بینطمی حریف که پس از آن رخ میدهد نیز نقش کلیدی دارد.

با گسترش بازه تحلیل نرخ گل مورد انتظار (xG) برنتفورد به 10 ثانیه پس از پرتاب اوت، قدرت این تیم در استفاده از چنین شریطی آشکارتر میشود. مجموع نرخ گل مورد انتظار حاصل از پرتاب اوت هجومی برنتفور (3.9)، مشخصا بالاترین رقم خلق موقعیت گلزنی در پریمیرلیگ است. این رقم بیش از دو برابر کریستال پالاس (1.1)، نزدیکترین رقیب آنها در این معیار، میباشد.

تقسیم پرتاب های برنتفورد در دو طرف زمین در فصل جاری پریمیرلیگ

با مقایسه این آمار با ناتینگهام فارست، که 52 پرتاب بلند به محوطه جریمه دارد و دومین رکورددار در لیگ است، به وضوح مشخص میشود که برنتفورد چقدر در این فاز بازی کارآمد عمل کرده است.  مجموع نرخ xG فارست از دنباله پرتاب‌های بلند (0.7)، به سطح مورد انتظار نرسید. با بررسی هر موقعیت به‌صورت‌ جداگانه، تیم نونو اسپریتو سانتو تنها توانست نرخ گل مورد انتظار (xG) 0.01 به‌ازای هر پرتاب بلند ثبت کند. این رقم تنها برای رتبه دهم در لیگ کافی است.

برای برنتفورد، نرخ گل مورد انتظار (xG) 0.04 به‌ازای هر پرتاب بلند، بالاترین مقدار در میان تمام تیم‌های لیگ است. شاید این تفاوت در نگاه اول چشمگیر نباشند، اما در شرایطی که تفاوت ها کم اما حیاتی هستند، همین برتری‌های کوچک می‌توانند تعیین‌کننده باشند.  مشابه تاکتیک‌های آنها در ضربات کرنر و آزاد، برنتفورد از یک تنظیمات و شیوه خاص استفاده میکند تا احتمال گلزنی از پرتاب‌ بلند اوت را به حداکثر برساند.

نحوه اجرای تاکتیک پرتاب اوت توسط برنتفورد در پریمیرلیگ

معمولاً مدافعان میانی آنها در نزدیکی نزدیکترین تیرک دروازه به نقطه پرتاب مستقر میشوند. کریستین نردگارد اطراف نقطه پنالتی قرار میگیرد و یوان ویسا، برایان امبومو و میکل دمسگارد در پشت سر او صف میکشند تا برای حمله توپ های برگشتی مهیا شوند.

برنتفور در مقابل بورنموث - رقابت های پریمیرلیگ

در مثال زیر که مربوط به برد 2-1 برونموث در ماه مارس است، ناتان کالینز، کریستوفر آیر و پیناک در نزدیکی تیرک نزدیک به نقطه پرتاب مستقر شدند. در همین حال، نردگارد، ویسا، دمسگارد و امبومو در موقعیت مستقر شده خود در حوالی نقطه پنالتی، آماده استفاده از توپ برگشتی هستند.

همانطور که شاده پرتاب اوت بلند خود را به سمت تیرک نزدیک به نقطه پرتاب میفرستد…

… نردگارد چند قدم به جلو میرود تا به توپ احتمالی حمله ببرد. در همین حال، ویسا و دمسگارد عقب تر از هافبک دانمارکی باقی میمانند و به سمت مناطق مختلف حرکت میکنند تا مطمئن شوند برنتفورد میتواند پوشش عرضی دروازه را هنگام حمله به توپ برگشتی احتمالی فراهم کند.

مارکوس تاورنیر از بورنموث در چالش فیزیکی با آیر تقریبا موفق به تماس با توپ نمیشود و مسیر توپ را تغییر نمیدهد…

… و این یعنی حرکت قبلی نردگارد او را در موقعیتی ایده آل قرار داد تا گل پیروزی بخش را به ثمر برساند.

توجه به موقعیت یابی ویسا نیز اهمیت دارد، زیرا عقب ماندن عمدی او به این معنی میباشد که میتواند به هر توپ برگشتی حمله کند.

یک نمونه دیگر از تاکتیک برنتفورد

در نمونه بعدی که مربوط به پیروزی 3-1 مقابل ساوتهمپتون در ماه اکتبر است، پیناک و کالینز، دو دفاع وسط این تیم، در ابتدا نزدیک به تیرک دورتر از نقطه پرتاب جاگیری کردند، درحالیکه ویسا و امبومو در نزدیکی ماتیاس ینسن ایستادند زیرا او به فکر انجام یک پرتاب اوت کوتاه است.

وقتی نهایتا ینسن تصمیم میگیرد که پرتاب را بلند انجام دهد، کالینز و پیناک به سمت تیرک نزدیک به نقطه پرتاب حرکت میکنند و ویسا موقعیت خود را تنظیم میکند تا بتواند به توپ برگشتی حمله کند. سپس ینسن پرتاب اوت را به سمت منطقه تیرک نزدیک به نقطه پرتاب هدایت میکند…

… و ویسا در حالی که کالینز مشغول نبرد هوایی برای تصاحب توپ است، به توپ دوم (برگشتی) یورش میبرد . کالینز توپ را به آرامی به سمت تیرک دور هدایت می‌کند…

… و تحرکات زیرکانه ویسا به او اجازه میدهد که مسیر دفع توپ آرون رمزدیل را مختل کند و توپ را با چنگ و دندان از خط دروازه عبور دهد تا نتیجه را به 3-0 به سود برنتفورد تغییر رقم بزند.

در پیروزی پرگل 4-3 مقابل منچستریونایتد، این بار نوبت دمسگارد بود که به توپ برگشتی حمله کند.

نخست او در حالی که هم تیمی‌هایش در موقعیت‌های از پیش تعیین شده خود قرار داشتند، در لبه محوطه جریمه جاگیری کرد.

زمانی که مایکل کایوده پرتاب اوت بلند خود را به سمت تیرک نزدیک به نقطه پرتاب، هدایت کرد…

… کوبی مینو در ابتدا توپ را دور می‌کند، اما کایوده از جناح وارد عمل میشود و به توپ سرگردان حمله میکند. در همین حال، دمسگارد به سمت فضای نزدیک به تیرک نزدیک یورش میبرد تا یک گزینه برای توپ دوم باشد…

… در نهایت پاس دمسگارد پس از برخورد به لوک شاو، به تور دروازه برخورد میکند و گل ثبت میشود.

اصلا تعجبی ندارد که این یک روند و تاکتیک کلیدی است که فرانک همچنان به آن متعهد است.

فرانک در برنامه ” Monday Night Football ” در سال 2023 گفت:

من اعتقاد زیادی به حضور پر تعداد بازیکنان در اطراف محوطه جریمه حریف دارم. اینکه چگونه میشود فشار را بر روی حریف حفظ کنیم و در فاز بعدی، استفاده از توپ های برگشتی.

سخن پایانی

درست است که این روش ممکن است به زیبایی زنجیره پاس های حساب شده و زیبا برای هواداران جذاب نباشد، اما وقتی موضوع رساندن توپ به محوطه جریمه حریف مطرح است، روش کارا تر به روش زیبا تر ارجحیت دارد.

باتوجه به آمار، اینطور به نظر میرسد که پریمیرلیگ هر روز بیشتر مجذوب این ایده میشود.

سلهرست پارک و ماجرای تمام نشدنی بازسازی؛ پروژه ادامه دار کریستال پالاس.

سلهرست پارک لندن استادیوم خانگی باشگاه کریستال پالاس
سلهرست پارک استادیوم باشگاه کریستال پالاس در لندن

عماد معمار، فوتبال لب– عقاب های لندن در ادامه طرح گسترش درآمد های فوتبالی خود و برندینگ مناسب برنامه بازسازی و بهبود استادیوم خود را طرح ریزی کردند. سلهرست پارک به عنوان استادیوم خانگی باشگاه کریستال پالاس واقع در لندن با ظرفیتی 25هزار نفری از استاندارد های میزبانی لیگ برتر برخوردار است. با این حال، عقاب های شرق لندن از سال 2014 به فکر بهبود وضعیت میزبانی خود از تیم حریف و تماشاگران افتادند. ایده ای که به پروژه بازسازی استادیوم منجر شد.

افزایش هزینه ها برنامه ی عقاب ها برای سلهرست پارک را بهم نریخت

پروژه ای که اولین بار در سال 2017 کلید خورد و انتظار میرفت تا سال 2021 به اتمام برسد, با تاخیر ها و افزایش هزینه ها روبرو شد. هزینه احتمالی در ابتدای کار برای پالاس بین 75 الی 100 میلیون یورو بود اما در سال 2022 این عدد به 150 میلیون افزایش پیدا کرد و هم اکنون رقم تخمینی 200 میلیون یورو است. عقاب ها اما همچنان خود را ملزم به اتمام پروژه بازسازی سلهرست پارک می بینند.

گزینه های روی میز چه چیز هایی هستند؟

برنامه اولیه این بود که ساخت و ساز در پشت, بالا و اطراف جایگاه اصلی(جایگاهی که در سال 1924 بنا شد.) انجام شود و سپس آنرا تخریب کنند. با این حال یکی از گزینه های جدیدی که مطرح شد, این بود که جایگاه فعلی به طور کامل تخریب و سپس بازسازی شود.

در حالی که این روش احتمالا روند تکمیل پروژه را سرعت می بخشد, اما به طور چشمگیری ظرفیت ورزشگاه سلهرست پارک در طول ساخت و ساز محدود میشود, چرا که دیگر درآمدی از 6000 تماشاگر فعلی که در این جایگاه حضور دارند, دریافت نخواهد شد.

عکس قدیمی از سلهرست پارک

در صورت انتخاب این روش (تخلیه کامل و ساخت مجدد)، مجموعه‌ای کوچک‌تر از صندلی‌های موقتی در جلوی جایگاه ساخته خواهد شد، اما این کار با مشکلات عملیاتی همراه است — از جمله مهم‌ترین آن‌ها، پیدا کردن مکانی مناسب برای میزبانی مهمانان ویژه در روز مسابقه است؛ بخشی که سهم بزرگی از درآمد باشگاه خارج از حق پخش تلویزیونی را تشکیل می‌دهد. باشگاه باید برای این موضوع چاره‌ای بیندیشد، همچنین برای هوادارانی که بلیت بازی های فصل ساخت و ساز را تهیه کردند باید تدبیری اندیشید.

این گزینه کم‌طرفدارترین سناریو است و با اینکه هنوز در دست بررسی قرار دارد، احتمال اجرای آن کمتر از برنامه اولیه‌ای است که امکان حفظ کامل ظرفیت جایگاه اصلی را از طریق ساخت‌وساز از بالا و اطراف فراهم می‌کند.

پس از تکمیل پروژه, ظرفیت ورزشگاه از 25486 به 34259 نفر افزایش خواهد یافت.

اما باشگاه چگونه هزینه های بازسازی سلهرست پارک را پرداخت خواهد کرد؟

قرار بود تأمین مالی پروژه در ابتدا از طریق سهام‌داران باشگاه پالاس انجام بگیرد، چرا که استیو پریش، رئیس باشگاه، تمایلی به وام گرفتن کل مبلغ نداشت و در عوض ترجیح می‌داد منابع مالی را به صورت ترکیبی از بدهی و سرمایه (سهام) تأمین کند.

گزینه‌های مختلفی در حال حاضر میان سهام‌داران در حال بررسی است، اما با وجود تداوم عدم قطعیت درباره آینده سهام جان تکستور در باشگاه و این واقعیت که هر چهار شریک اصلی باید در هرگونه افزایش سرمایه مشارکت کنند، باشگاه پالاس همچنان اطمینان دارد که موفق به تأمین منابع مالی لازم خواهد شد.

با این حال، هنوز پرسش‌هایی در مورد صرفه اقتصادی این پروژه باقی مانده است. ورزشگاه بازسازی حدودا 20 میلیون پوند درآمد سالانه اضافی برای باشگاه پالاس به همراه خواهد داشت, که به این معناست که ممکن است حدود یک دهه طول بکشد تا پروژه به نقطه سر به سر برسد.

طرح جدید سلهرست پارک در لندن پس از بازسازی

دلیل این همه تاخیر چه بود؟

روز شنبه آینده هفت سال از زمانی می‌گذرد که باشگاه پالاس به‌طور اولیه از شورای منطقه کرویدون مجوز برنامه‌ریزی دریافت کرد. البته مشروط بر توافق بر سر قرارداد بخش 106. قراردادی که مطابق آن قرار بود برای تأمین مالی طرح‌های بهبود جامعه محلی استفاده شود.

با این‌که قرارداد S106 نهایی شد، اما پالاس آن را امضا نکرد. پس از تغییراتی در طرح توسعه لندن (طرحی که مشخص می‌کند پایتخت بریتانیا در 20 تا 25 سال آینده چگونه توسعه خواهد یافت) باشگاه موظف شد تا درخواست برنامه‌ریزی اصلاح‌شده‌ای ارائه دهد.

این درخواست اما اصلاح‌شد. نهایتا در آگوست سال پیش توسط کمیته برنامه‌ریزی شورای کرویدون تأیید شد و قرارداد S106 نیز از آن زمان به امضای هر دو طرف رسید.

سال پیش، سایت The Athletic فاش کرد که حتی تا سال 2020، باشگاه پالاس گزینه بازگشت به کریستال پالاس پارک را مد نظر داشت. جایی که در سال 2011 برای آن طرح‌هایی ارائه شد، اما ان طرح ها هرگز دنبال نشدند.

این احتمال که باشگاه به خانه اصلی خود در تپه سیدهانهام در جنوب‌شرقی لندن( چند مایل شمال‌تر از سلهرست) بازگردد، فراتر از مذاکرات اولیه نرفت. پالاس در عوض، بار دیگر به بازسازی ورزشگاه سلهرست پارک متعهد شد.

استادیوم سیدهانهام در جنوب شرقی لندن

زمانی که پاندمی کووید-۱۹ در مارس 2020 شروع شد، باشگاه پالاس تصمیم گرفت توسعه آکادمی باشگاه را در اولویت قرار دهد. پروژه‌ای کوچکتر و کم‌هزینه‌تر که حدود30 میلیون یورو هزینه داشت. پیش از آغاز کار روی ساخت جایگاه اصلی، مدتی طول کشید تا باشگاه با فروشگاه زنجیره‌ای Sainsbury’s برای خرید قطعه‌ زمینی به توافق برسد. زمینی که بخشی از پارکینگ این فروشگاه بود. معامله‌ای که به گزارش The Athletic، چندین میلیون پوند ارزش داشت. تمام این عوامل باعث تأخیرهایی شدند. در این مدت، تورم هم باعث افزایش هزینه‌های ساخت‌وساز در همه زمینه‌ها شد و این مسئله تأثیر زیادی بر باشگاه پالاس گذاشت.

آیا پروژه هنوز شروع نشده ؟

در ماه ژوئن سال گذشته، باشگاه پالاس کارهای مقدماتی روی ورزشگاه را آغاز کرد . آنها ساختمان‌های قدیمی موقتی که بین جایگاه‌های Holmesdale Road و جایگاه اصلی قرار داشتند را به منطقه‌ای بازتوسعه‌شده در پشت باکس‌های اجرایی Whitehorse Lane منتقل کردند. جایی که پیش‌تر میزبان کلاب شبانه Crystals بود.

با این حال، در حال حاضر چندین مسئله وجود دارد که نیاز به تصمیم‌گیری دارد تا کار ساخت‌وساز اصلی بتواند آغاز شود. در نتیجه، پروژه با تأخیر بیشتری دست و پنجه نرم میکند. همچنان اما انتظار می‌رود که پس از آغاز عملیات شمع‌کوبی(که شامل فروبردن فونداسیون در زمین است) تکمیل آن دو سال زمان ببرد. پیش‌بینی می‌شود کار قابل‌توجهی در تابستان امسال آغاز شود، اما هنوز مشخص نیست این کارها در عمل چه خواهند بود.

سنگریزه های پیش پای مدیران پالاس

مسائلی در رابطه با خرید تنها خانه با مالکیت خصوصی در Wooderson Close وجود دارد که باشگاه پالاس در حال بررسی گزینه‌های مختلف برای خرید آن است. همچنین یافتن زمینی در محدوده شهر برای ساخت خانه‌های جایگزینی که طبق توافق‌نامه برنامه‌ریزی، باشگاه موظف به احداث آن‌هاست. ساکنانی که در پنج خانه مسکونی اجتماعی در Wooderson Close زندگی می‌کردند (خانه‌هایی که قرار است تخریب شوند.) در اکتبر 2023 به اقامتگاه‌های جدید منتقل شدند و این خانه‌ها در حال حاضر خالی هستند. پالاس موظف است ارزش بازار این خانه‌ها به علاوه 2.5 درصد اضافی را به شورای شهر پرداخت کند. این پروژه همراه با مسیری دشوار و اصلاحات متعدد بود و همچنان برخی پرسش‌ها بی‌پاسخ هستند. ولی باشگاه پالاس علی رغم تمامی مشکلات همچنان اطمینان دارد که بازسازی سلهرست پارک به پایان خواهد رسید.

از مادرید تا سوانسی؛ چطور مودریچ سر از ولز درآورد؟

رونمایی از لوکا مودریچ هافبک رئال مادرید به عنوان سهامدار جدید سوانسی تیم ولزی در چمپیونشیپ انگلیس

«سلام به هواداران سوانسی، من لوکا مودریچ هستم و مشتاقم که در بخشی از این مسیر سهیم باشیم.»

ایلیا بهزاداول، فوتبال لب– شنیدن این جمله از زبان لوکا مودریچ با توپ فوتبالی که لوگوی باشگاه سوانسی سیتی روی آن نقش بسته بود، هواداران فوتبال در فضای مجازی را شوکه کرد. اسطوره این بازی و پرافتخارترین بازیکن تاریخ رئال مادرید، به تیمی در جنوب غربی ولز ملحق شده بود که در میانه جدول سطح دوم فوتبال انگلستان قرار دارد. آن هم به عنوان سرمایه‌گذار و یکی از مالکان باشگاه! اما سوال اصلی این‌جاست که چه داستانی پشت این خبر شوکه کننده است؟

رونمایی از لوکا مودریچ هافبک رئال مادرید به عنوان سهامدار جدید سوانسی تیم ولزی در چمپیونشیپ انگلیس

مودریچ چطور سر از ولز درآورد؟

برت کراوت و جیسون کوهن دو مالک اصلی سوانسی که این باشگاه را اداره می‌کنند، به دنبال یک بازیکن سطح جهانی بودند که برند باشگاه را به صورت بین‌المللی بهبود ببخشد. اتفاقی که می‌تواند منجر به افزایش کیفیت عملکرد تیم در داخل زمین و درست پیش رفتن پروژه باشگاه شود. حضور تام بریدی اسطوره فوتبال آمریکایی و قهرمان هفت دوره سوپربول در برمینگام که به تازگی صعود به چمپیونشیپ را تجربه کرده، یکی از نمونه‌های این اتفاق در فوتبال انگلیس است. ماجرای رشد باشگاه رکسهم در همین ولز با سرمایه‌گذاری دو ستاره هالیوود یعنی رایان رینولدز و راب مک‌الهنی به عنوان یکی از داستان‌های معروف فوتبال تبدیل با قصه لوکا مودریچ، فرق می‌کند.

برنده جایزه توپ طلا در سال ۲۰۱۸ در ماه اکتبر به همراه مشاور معتمد خود بورخا چوچ، به برت کراوت مالک سوانسی و تاجر ساکن نیویورک معرفی شد. او از همان زمان، در رادار سوانسی قرار گرفت. با وجود اینکه مودریچ ۳۹ ساله علاقه به ادامه بازی تا حد امکان برای رئال مادرید دارد، اما او پیش از پیشنهاد سوانسی نیز به فعالیت‌ و سرمایه‌گذاری در این بخش از ورزش نیز فکر کرده بود. پیشنهاد کراوت که سرمایه‌گذاری به علاوه مالکیت مشترک باشگاه را شامل می‌شد با توجه به امکان نفوذ مودریچ در مسائل فوتبالی، توانست فوق‌ستاره کروات را وسوسه کند.

لوگو باشگاه سوانسی

دلیل انتخاب سوانسی

مودریچ نیازی به جستجو کردن نام باشگاه «سوانسی سیتی» در گوگل نداشت. او یکی از آن دیوانه‌های فوتبال است که بازی‌های مختلفی را از سراسر جهان از جمله چمپیونشیپ تماشا می‌کند. همچنین او در اولین فصل حضور سوانسی در لیگ برتر انگلیس، دو بار با پیراهن باشگاه سابق خود یعنی تاتنهام مقابل آن‌ها به میدان رفت. هافبک پر افتخار از آن زمان، سبک بازی آن‌ها را به طور مشخص می‌شناخت. زمان‌بندی ملاقات او با کراوت با توجه به افزایش سهم او در مالکیت باشگاه مناسب پیش رفت. پس از چندین تماس ویدیویی با مودریچ و نمایندگان او، بازیکن رئال مادرید توانست متوجه شود که مدیران سوانسی تا چه میزان برای موفقیت دوباره سوانسی در درون و بیرون از زمین جدی هستند.

موضوعی که رابطه نزدیک مودریچ و تیمش با مدیران سوانسی را شکل داد. با این حال مودریچ در تمام این مدت، سعی داشت که به رسم احترام، باشگاه رئال مادرید را از تمام مراحل این اتفاق باخبر کند.

در اوایل ماه مارچ ریچارد مونتاگ مدیر ورزشی جدید باشگاه و تام گورینج مدیر اجرایی تیم، از مدیر برنامه و مشاور مودریچ در روز پیروزی یک بر صفر سوانسی مقابل میدلزبورو پذیرایی کردند و شهر را به او نشان دادند. جایی که ۴۵ دقیقه با پایتخت ولز یعنی کاردیف فاصله دارد. در واقع توافق مدتی پیش انجام شده بود و دو طرف به دنبال زمانی مناسب برای رسانه‌ای کردن این اتفاق بودند. مشغله اصلی این روزهای مودریچ یعنی بازی با لباس رئال، دلیل اصلی تأخیر در اعلام رسمی این خبر بود. به طور رسمی چیزی درباره میزان سرمایه‌گذاری و سهم مودریچ در باشگاه اعلام نشده است. اما طبق شنیده‌های منابع وبسایت اتلتیک، سهم مودریچ در این باشگاه ۵ درصد خواهد بود.

مودریچ در دوران حضور در تاتنهام مقابل سوانسی

آیا مودریچ به طور فعال با تیم ارتباط دارد؟

نباید انتظار داشته باشیم که مودریچ فصل آینده زوج جو آلن در خط میانی سوانسی برای چمپیونشیپ باشد. همچنین نمی‌توان توقع داشت او دفتری را در محل تمرین تیم تصاحب کند. با این حال نقش او چیزی بیشتر از یک نام معروف نمایشی در باشگاه خواهد بود. تامین شدن منافع دو طرف، یکی از مواردی بود که باعث شد مودریچ برای قبول کردن پیشنهاد سوانسی مشتاق باشد. برای مودریچ، این یک فرصت فوق‌العاده است تا بیش از پیش درباره بخش تجاری فوتبال یاد بگیرد. در کنار او، سوانسی، به دنبال کسب تجربه‌های مودریچ در فوتبال برای رسیدن به اهداف خود خواهد بود.

رایان بروستر محصول آکادمی لیورپول و بازیکن شفیلد یونایتد در دوره حضور قرضی در سوانسی در چمپیونشیپ

برنامه سوانسی این است که مودریچ در بخش استعدادیابی بازیکنان به باشگاه کمک‌ کند و همچنین در بالاترین سطح فوتبال، مشاور باشگاه باشد. صد البته که حضور مودریچ منافع مالی و تجاری مشخصی را برای سوانسی به همراه خواهد داشت. به هر حال، مودریچ ۲۸ جام در کارنامه خود دارد. بیش از ۳۷ میلیون صفحه در اینستاگرام او را دنبال می‌کنند و به عنوان بهترین بازیکن جام جهانی ۲۰۱۸ نیز انتخاب شده است.

حضور او می‌تواند برای جذب اسپانسرهای جدید و تقویت برند بین‌المللی سوانسی، یک اتفاق بزرگ باشد.

باشگاه سوانسی اخیرا اعلام کرده که در سال مالی اخیر، این باشگاه ۱۵.۲ میلیون پوند ضرر پیش از مالیات را تجربه کرده است. با ضرر ۱۷.۹ میلیون پوندی سال گذشته، افراد ارشد باشگاه به این نتیجه رسیده‌اند که آن‌ها برای رشد در داخل کشور دچار محدودیت شده‌اند. به همین دلیل، سوانسی سعی کرده که توجه مخاطبان جهانی را برای سود تجاری به خود جلب کند. همزمان با این موضوع، سبک بازی خود را بهبود ببخشد و مودریچ می‌تواند در هر دو زمینه به آن‌ها کمک کند.

آینده مودریچ در مادرید

قرارداد یک ساله مودریچ با رئال مادرید در پایان فصل به اتمام می‌رسد اما او مشتاق حضور در برنابئو برای چهاردهمین فصل متوالی است. همین حالا حضور در ۵۰ مسابقه از ۵۴ رقابت این فصل رئال و انجام دادن ۸ بازی برای تیم ملی توسط بازیکنی در آستانه تولد ۴۰ سالگی، باورنکردنی است! اما مودریچ اعتقاد دارد که می‌تواند برای یک فصل دیگر نیز در بالاترین سطح به میدان برود. با این حال باشگاه تا به امروز علاقه متقابل خود برای تمدید قرارداد را ابراز نکرده است. در داخل باشگاه، مودریچ از احترام بالایی برخوردار است و همه اعضای تیم به عنوان یک بازیکن حرفه‌ای، از او تمجید می‌کنند.

زمان خروج مودریچ از مستطیل سبز

در ماه اکتبر و با ۳۹ سال و ۴۰ روز سن، مودریچ تبدیل به مسن‌ترین بازیکن تاریخ رئال مادرید شد. بازی که به شکسته شدن رکورد رکورد فرانس پوشکاش منجر شد. فصل گذشته، مودریچ با فلورنتینو پرز اتمام حجت کرد که شلوغ‌تر کردن ویترین افتخاراتش با باشگاه برای او به پول ارجحیت دارد. به همین دلیل، در توافق جدید خود حاضر شد با مبلغی به مراتب کم‌تر، یک قرارداد به مدت ۱۲ ماه امضا کند. او حالا او با ۲۸ جام، تبدیل به پرافتخارترین بازیکن تاریخ رئال مادرید شده است. ملاقات رودرروی پرز و مودریچ، در پایان این فصل نیز رقم خواهد خورد و این صحبت‌ها، سرنوشت او در رئال را تعیین می‌کند.

سرنوشت مودریچ در رئال در حال حاضر چندان مشخص نیست. اما با توجه به شرایط فعلی، گزارش رسانه‌ها و حذف رئال از لیگ قهرمانان اروپا، باید شاهد انقلاب تابستانه در رئال باشیم. انقلابی که اول از همه، گریبان‌گیر کارلو آنچلوتی خواهد شد و شاید این تندباد، لوکا مودریچ را هم با خود ببرد. با این حال سناریوی رویایی برای او، تمدید قرارداد برای یک فصل دیگر و حضور در جام‌ جهانی ۲۰۲۶ با لباس کرواسی پس از پایان فصل آینده خواهد بود.

سوانسی، مهمان ناخوانده مهمانی انگلیسی‌ها

سوانسی سیتی که اکنون در رتبه یازدهم چمپیونشیپ قرار دارد. این تیم یکی از چهار باشگاه کشور ولز است که زیر نظر EFL در لیگ‌های فوتبال انگلیس به میدان می‌رود. به همراه بزرگ‌ترین رقیب آن‌ها در سطح دوم یعنی کاردیف سیتی، تیم هالیوودی رکسهم که برای صعود به چمپیونشیپ تلاش می‌کند. نیوپورت کانتی، دیگر نماینده ولزی‌ها، در سطح چهارم فوتبال انگلیس قرار دارد. از زمان سقوط به چمپیونشیپ در سال ۲۰۱۸، سوانسی نتوانسته به لیگ برتر انگلیس بازگردد. مالکان باشگاه، همچنان به دنبال تکرار دستاورد هفت فصل حضور متوالی در بالاترین سطح فوتبال انگلیس هستند. دوره‌ای که با سبک بازی جذاب و خاص‌ سوانسی، به اولین و آخرین قهرمانی بزرگ این تیم یعنی کسب عنوان قهرمانی جام اتحادیه در سال ۲۰۱۳ منجر شد.

لوگوی سوانسی روی پرچم ولز

امروز اما آن روزهای باشکوه کاملاً رویایی به نظر می‌رسند؛ سوانسی در سال ۲۰۲۱ به پلی‌آف چمپیونشیپ صعود کرد. آن‌ها تنها ۹۰ دقیقه تا بازگشت به لیگ برتر فاصله داشتند اما از آن فصل تاکنون، این تیم به صعود نزدیک نشدن است. حتی این فصل چمپیونشیپ برای آن‌ها، با کابوس سقوط به سطح سوم آغاز شد! اما نتایج خوب از زمان جدایی لوک ویلیامز سرمربی تیم در ماه فوریه، خیال هواداران سوانسی از بقا را راحت کرده است. آلن شیهان سرمربی موقت تیم، گزینه اصلی هدایت دائمی باشگاه برای فصل آینده است. به احتمال قوی، سوانسی در تصمیم برای انتخاب سرمربی فصل آینده باشگاه از مودریچ کمک می‌گیرد.

چالش ها و فرصت ها در مدیریت سوانسی

در خارج از زمین اما مدیران سوانسی چالش‌های زیادی را در پیش دارند. خودکفایی باشگاه از لحاظ مالی و ترمیم رابطه با هواداران، دو چالش اصلی مالکان باشگاه سوانسی خواهد بود. هواداران سوانسی در ورزشگاه ۲۱۰۰۰ نفری خود، میانگین حضور ۱۵۰۰۰ نفری را در بازی‌های این فصل ثبت کرده‌اند که کم‌ترین آمار حضور در ورزشگاه از سال ۲۰۰۹ به این سمت محسوب می‌شود. تغییر مالکیت باشگاه در ماه نوامبر، هواداران را به یک شروع دوباره امیدوار کرده است. پس از هشت سال حضور بر مسند قدرت، جیسون لوین و استیو کاپلان بخش بزرگ سهام باشگاه را به چند تاجر بزرگ از جمله کراوت فروختند؛ تجاری که پیش از این نیز از سهامداران اصلی باشگاه بودند. در حال حاضر کراوت و کوهن که پیش‌تر نیز از آن‌ها نام برده شد، به عنوان مالکان یکی از شرکت‌های سهامی خاص در حال حاضر نقش کلیدی‌تری در اداره باشگاه دارند.

نکته جالب این است که کراوت توانسته ارتباط نزدیکی با بن دیویس، مدافع ۳۱ ساله تاتنهام و تیم ملی ولز برقرار کند و عامل این دوستی، کسی نیست جز اسطوره NBA و هوادار پروپاقرص تاتنهام یعنی استیو نش! سرمربی سابق بروکلین که با کراوات در یک شهر زندگی می‌کند. با توجه به رشد دیویس در آکادمی سوانسی و تولد او در آن منطقه، اطلاعات کاملی از شرایط شهر و باشگاه دارد و این رابطه دوستی با کراوات، می‌تواند کمک‌های زیادی به مالکین آمریکایی در امر اداره باشگاه سوانسی سیتی بکند.

حلقه شادی بازیکنان سوانسی

واکنش هواداران سوانسی

واکنش هواداران سوانسی به حضور مودریچ در این باشگاه، تلفیقی از ناباوری، هیجان و شادی بود. در فضای مجازی رد مودریچ در هر خبر و رخدادی مربوط به باشگاه سوانسی قابل رویت است. همچنین هواداران تیم، تصاویر جالبی را از حضور مودریچ در کافه کنار ورزشگاه و رستوران «سم» منتشر کردند. یکی از مکان‌های مشهور سوانسی که شاهزاده ویلیام نیز یک بار به آن‌جا سر زده است! همه این‌ها شاید شوخی به نظر برسد اما از حالا، لوکا مودریچ بخشی از باشگاه سوانسی سیتی است. یکی از بزرگ‌ترین چهره‌های تاریخ فوتبال که هیچکس فکر نمی‌کرد که سر از چمپیونشیپ دربیاورد و بخشی از مسیر سوانسی سیتی باشد.

انقلاب خاموش کارلوس کوربران: نجات والنسیا از پرتگاه سقوط

علیرضا خلیلی، فوتبال‌لب – والنسیا، باشگاهی با پیشینه ای درخشان و هوادارانی پرشور، سالهاست در باتلاق گرفتار شد. اما با آمدن کارلوس کوربران، مربی اسپانیایی، نشانه‌های امیدواری برای خروج از این بحران پدیدار شد. این مقاله به بررسی تحولات اخیر این تیم و نقش کلیدی کوربران در نجات آن می‌پردازد.

کارلوس کوربران والنسیا

زمینه تاریخی: فروپاشی تدریجی یک غول

والنسیا با فروش ستاره‌هایی مانند داوید ویا، خوان ماتا، و رودریگو به یک «باشگاه فروش بازیکن» تبدیل شد. این استراتژی اگرچه سود مالی کوتاه‌مدت داشت، اما به تدریج هسته تیم را تضعیف کرد. فروش اخیر بازیکنانی مانند فران تورس، گونسالو گدس، و گیورگی مامارداشویلی وضعیت را بحرانی‌تر کرد. حتی دنی پارخو، کاپیتان سابق، هشدار داد: «اگر همین روند ادامه یابد، سقوط اجتناب ناپذیر است».

تا دسامبر ۲۰۲۴، والنسیا با ۱۲ امتیاز از ۱۸ بازی در رده نوزدهم جدول قرار داشت و تنها بدترین عملکرد رئال وایادولید مانع از سقوط آن‌ها به قعر جدول شد.

کوربران در والنسیا: معمار تحول تاکتیکی

با اخراج روبن باراخا در دسامبر ۲۰۲۴، کوربران که سابقه مربیگری در تیم‌هایی مانند لیدز یونایتد و وست برومویچ آلبیون را داشت، به عنوان نجات‌بخش وارد شد. او بدون ایجاد تغییرات چشمگیر در ترکیب تیم، با اصلاحات تاکتیکی ظریف، بازی والنسیا را متحول کرد:

  • کنترل بهتر توپ: افزایش پاسهای طولانی (از ۶.۶ به ۷.۹ پاس در هر بازی) و حملات برنامه ریزی شده (از ۱.۱ به ۱.۴ حمله در هر بازی).
  • تقویت خط میانی: استفاده از دو بازیکن محوری مانند خاوی گوئرا و انزو بارنچا که عملکرد دفاعی و حمایتی آن‌ها بهبود یافت.
  • تمرکز بر دفاع جمعی: والنسیا تحت هدایت او تنها ۲۶ گل در ۱۷ بازی دریافت کرد، در حالی که این عدد در دوران باراخا به مراتب بالاتر بود.

آمارهای شگفت‌انگیز: از پرتگاه به میانه جدول

از زمان حضور کوربران، والنسیا در ۱۲ بازی لیگ ۱۹ امتیاز کسب کرد (۵ برد، ۴ تساوی، ۳ شکست) و از رده آخر به جایگاه پانزدهم صعود کرده است. این عملکرد حتی از سایر تیم‌های تغییرمربی‌داده‌شده مانند لاس پالماس و آلاوز بهتر است:

  • نسبت امتیازگیری: ۵۱٪ تحت هدایت کوربران در مقابل ۳۸٪ لاس پالماس و ۳۱٪ آلاوز.
  • بردهای نمادین: پیروزی ۲-۱ در برنابئو مقابل رئال مادرید پس از ۱۷ سال، نشان‌دهنده بازگشت اعتمادبه نفس به تیم است.

چالش های پیشرو: بقا تنها آغاز راه است

والنسیا در آستانه سقوط

با وجود پیشرفت‌های چشم‌گیر، والنسیا هنوز ۱۸٪ احتمال سقوط دارد. مشکلات ساختاری عمیق‌ترند:

  • مدل اقتصادی ناپایدار: فروش ستاره‌های جوان مانند دیگو لوپز (۶ گل و ۴ پاس گل) ممکن است ادامه یابد.
  • کمبود سرمایه‌گذاری: علیرغم جذب بازیکنانی مانند عمر سادیق، نیاز به تقویت عمقی تیم احساس می‌شود.
  • فشار هواداران: اعتراضات علیه مالکیت پیتر لیم همچنان ادامه دارد، هرچند عملکرد اخیر تیم تا حدی از تنش‌ها کاست.

امیدی که باید حفظ شود

کارلوس کوربران ثابت کرد که با تاکتیک‌های هوشمندانه و مدیریت روانی می‌تواند والنسیا را نجات دهد. اما بقای این باشگاه در بلندمدت نیازمند تغییرات اساسی در مدیریت و مدل اقتصادی است. همانطور که روزنامه مارکا نوشت: «مستایا اکنون حق دارد دوباره رویا ببیند». آیا این رویا به واقعیت می‌پیوندد؟ برای یافتن جواب این سوال باید صبر کرد…

انقلاب خاموش کارلوس کوربران: والنسیا در آستانهٔ نجات از پرتگاه

والنسیا، باشگاهی با پیشینه ای درخشان و هوادارانی پرشور، سالهاست در باتلاق گرفتار شده است. اما با آمدن کارلوس کوربران، مربی اسپانیایی، نشانه‌های امیدواری برای خروج از این بحران پدیدار شده است. این مقاله به بررسی تحولات اخیر این تیم و نقش کلیدی کوربران در نجات آن می‌پردازد.

زوال تاریخی: از اوج تا لبۀ پرتگاه

والنسیا با فروش ستاره‌هایی مانند دیوید ویا، خوان ماتا و رودریگو به یک «ماشین فروش بازیکن» تبدیل شد. این استراتژی اگرچه سود مالی کوتاه‌مدت داشت، اما به‌تدریج هستهٔ تیم را تحلیل برد. در سال‌های اخیر، خروج بازیکنانی چون فران تورس، گونسالو گدس و دروازه‌بان جوان گیورگی مامارداشویلی، وضعیت را بحرانی‌تر کرد. حتی دنی پارخو، کاپیتان افسانه‌ای، هشدار داد: «اگر همین روند ادامه یابد، سقوط اجتناب ناپذیر است».
تا دسامبر ۲۰۲۳، والنسیا با کسب تنها ۱۲ امتیاز از ۱۸ بازی در ردهٔ نوزدهم جدول قرار داشت و تنها عملکرد فاجعه بار رئال وایادولید مانع از سقوط آن‌ها به قعر جدول شد.

معجزۀ کوربران: تحولی که کسی انتظارش را نداشت

با اخراج روبن باراخا، کوربران – مربی ۴۱ ساله با سابقۀ موفق در تیم‌هایی مانند لیدز یونایتد – وارد شد. او بدون تغییرات گسترده در ترکیب، با اصلاحات تاکتیکی ظریف معجزه آفرید:

  • کنترل بازی: افزایش میانگین پاسهای طولانی از ۶.۶ به ۷.۹ در هر بازی.
  • خط میانی قدرتمند: استفاده از دو بازیکن جوان خاوی گوئرا و انزو بارنچا به عنوان پایه‌های غیرقابل جایگزین.
  • دفاع منسجم: کاهش گل‌های خورده از ۱.۸ به ۱.۲ در هر بازی.

این تغییرات باعث شد والنسیا در ۱۲ بازی اخیر ۱۹ امتیاز کسب کند و از ردهٔ هجدهم به پانزدهم صعود کند.

رقابت سقوط: نبردی بی‌امان در لالیگا

رقابت برای فرار از سقوط در این فصل به اندازهٔ گذشته پرالتهاب نیست. تنها ۴ تیم (والنسیا، آلاوس، لاس پالماس و وایادولید) درگیر این نبردند. اما آمارها هشداردهنده است:

  • وایادولید با میانگین ۰.۵۷ امتیاز در هر بازی، به رکوردهای فاجعه باری نزدیک می‌شود که آخرین بار در فصل ۲۰۱۷-۲۰۱۶ توسط گرانادا ثبت شد.
  • لاس پالماس با تفاضل گل منفی ۰.۹۳ در هر بازی، دومین رکورد ضعیف تاریخ لالیگا را دارد.

آیندهٔ مبهم: چرخۀ معیوب ادامه دارد؟

با وجود بهبودها، والنسیا هنوز ۱۸٪ احتمال سقوط دارد. مدیریت باشگاه در نقل‌وانتقالات ژانویه عملکردی ضعیف داشت:

  • عمر سادیق (مهاجم نیجریه ای) تنها بازیکن مؤثر میان خریدهای جدید.
  • مکس آرونس و ایوان خایمه به‌دلیل مصدومیت یا بی‌کیفیتی نتوانسته‌اند تأثیرگذار باشند.

هواداران که از فروش ستاره ها خسته شده‌اند، با شعارهایی مانند «والنسیا گورستان استعدادهاست» اعتراض خود را نشان می‌دهند.

نبردی برای بازسازی هویت

رقابت برای فرار از سقوط در لالیگا به مرحله حساسی رسیده است. در حالی که تیم‌هایی مانند لگانس (رده ۱۸ام) و لاس پالماس با برنامه‌های فوق‌العاده سخت روبه‌رو هستند، والنسیا با توجه به آمارهای تحلیلی و بهبود عملکرد تحت هدایت کارلوس کوربران، شانس بیشتری برای بقا دارد.

برنامه‌های باقیمانده: آزمون دشوار برای تیم‌های حاشیه‌ای

  • لگانس: با سخت‌ترین برنامه روبه‌روست. ۵ بازی آینده آن‌ها شامل رویارویی با تیم‌های برتر مانند رئال مادرید (خارج از خانه) و بارسلونا است.
  • لاس پالماس: دومین برنامه سخت را دارد و باید مقابل آتلتیکو مادرید و اتلتیک بیلبائو بازی کند.
  • آلاوس و وایادولید نیز با وجود ترس از سقوط، در برنامه‌های خود با چالش‌های بزرگی روبه‌رو هستند.

در مقابل، والنسیا با نهمین برنامه آسان باقیمانده، فرصت طلایی برای جمع‌آوری امتیاز دارد. بازی‌های کلیدی آن‌ها شامل دیدارهای خانگی مقابل تیم‌های میانه جدول مانند ختافه و مایورکا است.

آمارهای امیدوارکننده: والنسیا در مسیر بقا

بر اساس داده‌های اُپتا:

  • امتیازات مورد انتظار (xP): والنسیا با ۳۴.۷ امتیاز، شایسته قرارگیری در رده ۱۳ام است.
  • تأثیر کوربران: از زمان حضور او، میانگین امتیازات مورد انتظار تیم به ۱.۴۷ در هر بازی رسیده که معادل رده ۱۰ام لیگ است.
  • برتری تاکتیکی: بهبود قابل توجه در پاس‌های طولانی (از ۶.۶ به ۷.۹ در هر بازی) و کاهش گل‌های خورده (از ۱.۸ به ۱.۲ در هر بازی).

این آمار نشان می‌دهد والنسیا نه تنها از نظر نتایج، بلکه از نظر کیفیت بازی نیز پیشرفت چشمگیری داشته است.

چشم‌انداز فصل: بقا تنها هدف نیست، ضرورت است

با وجود برنامه نسبتاً آسان، والنسیا نباید به این بهبودها اکتفا کند:

  • رقبای مستقیم: بازی‌های باقیمانده مقابل آلاوس و لاس پالماس (هر دو درگیر سقوط) به «فینال‌های کوچک» تبدیل شدند.
  • فشار روانی: ۶۳٪ گلهای تیم توسط بازیکنان زیر ۲۳ سال به‌ثمر رسید؛ تجربه‌ای که می‌تواند در لحظات حساس کمبود داشته باشد.
  • زیرساخت‌های تحلیلگران: بر اساس شبیه‌سازی‌های اُپتا، هنوز ۱۸٪ احتمال سقوط برای این تیم وجود دارد.

نبردی برای احیای غرور
والنسیا اکنون بیش از هر زمان دیگری نیازمند همبستگی است: هواداران، بازیکنان و مدیریت باید همگی برای هدف مشترک بقا تلاش کنند. همانطور که کوربران اشاره کرده است: «ما نه تنها برای امتیاز، بلکه برای بازگرداندن اعتماد به این باشگاه تاریخی می‌جنگیم». بقا در لالیگا شاید پایانی بر یک فصل سخت باشد، اما آغاز راهی طولانی برای بازسازی است.

تحول خاموش کوربران: بازسازی هوشمندانهٔ والنسیا بدون انقلاب

کارلوس کوربران نه سیستم روبن باراخا را نابود کرد و نه ترکیب تیم را دگرگون ساخت. او با اصلاحاتی ظریف اما حساب‌شده، همان قطعات را به گونه‌ای نو چید که حالا والنسیا نه یک تیم بقا، بلکه مجموعه‌ای هدفمند به نظر می‌رسد.

باراخا: موفقیتی کوتاه مدت با سیستم ۴-۴-۲

باراخا در فصل گذشته با تکیه بر سیستم دفاعی فشرده و ضدحملات سریع، والنسیا را به ردهٔ نهم جدول رساند:

  • تفاضل گل مورد انتظار (xG): +۰.۲۱ در هر بازی (پنجمین رکورد برتر لیگ).
  • دفاع بسته: کمتر از ۱.۲ شانس گل‌زنی به حریفان در هر بازی.
  • حملات سریع: ۶۸٪ گل‌های تیم از ضدحملات به ثمر رسید.

اما این سیستم در فصل جاری با از دست دادن بازیکنان کلیدی مانند مامارداشویلی و افزایش میانگین سنی، کارایی خود را از دست داد. ۴ شکست در ۵ بازی اول، زنگ خطر را به صدا درآورد.

کوربران: احیای هویت با تغییرات نامحسوس

کوربران با حفظ ۶۰٪ از ترکیب اصلی، اصلاحات زیر را اجرا کرد:

  • گذار از ۴-۴-۲ به ۴-۲-۳-۱: افزایش کنترل خط میانی با استفاده از دو هافبک دفاعی.
  • حملات برنامهریزی شده: افزایش حملات ۱۰+ پاسی از ۱.۱ به ۱.۴ در هر بازی.
  • مدیریت ریتم بازی: افزایش میانگین زمان تصاحب توپ از ۴۷.۲٪ به ۵۳.۸٪.

نتیجه؟ گل پیروزی بخش مقابل خیرونا در هفتهٔ گذشته که پس از ۲۱ پاس متوالی و تکمیل توسط دیگو لوپز به ثمر رسید – طولانی‌ترین دنبالهٔ پاسی منجر به گل در ۵ سال اخیر والنسیا.

مقایسهٔ آماری: از بقا تا تسلط

شاخصدوران باراخا (۲۳-۲۰۲۲)دوران کوربران (۲۰۲۴)
میانگین پاس‌های طولانی/بازی۶.۶۷.۹
حملات ۱۰+ پاسی۱.۱۱.۴
گل‌های خورده/بازی۱.۸۱.۲
امتیاز/بازی۱.۱۱.۵

والنسیا، انقلابی که فریاد نمی‌زند

کوربران بدون جاروجنجال رسانه‌ای، ثابت کرده است که حتی با حداقل منابع می‌توان تحول آفرید. والنسیا اکنون نه با ضدحمله، بلکه با حملات برنامه‌ریزی شده و کنترل هوشمندانهٔ بازی امیدوار شده است. همانطور که روزنامهٔ اسپورت نوشته: «این همان والنسیایی است که ما می‌شناختیم؛ نه قهرمان اروپا، اما حداقل باشگاهی با هویت».

والنسیا شاید هنوز به نسخهٔ کاملاً متحول شده خود نرسیده باشد، اما احیای تاکتیکی کارلوس کوربران، نفس تازهای به این تیم بخشیده است. قلب این تحول در خط میانی می‌تپد؛ جایی که دو بازیکن به نام‌های خاوی گوئرا و انزو بارنچا از «گزینه‌های جایگزین» به «ستون‌های غیرقابل حذف» تبدیل شده‌اند.

انزو بارنچا: از نیمکت‌نشینی تا اوج‌گیری خاموش

  • این بازیکن ۲۳ سالهٔ آرژانتینی که با قرارداد قرضی از استون ویلا آمد، در دوران مربیگری روبن باراخا تنها ۷۲۶ دقیقه در ۱۲ بازی به میدان رفت و نتوانست جایگاه خود را تثبیت کند.
  • اما تحت هدایت کوربران، او در ۹ بازی، ۷۷۰ دقیقه بازی کرده و به یکی از موثرترین هافبک‌های دفاعی لا‌لیگا تبدیل شده است:
  • ۹ بازپس‌گیری توپ در هر ۹۰ دقیقه (جزو ۱۰ بازیکن برتر خط میانی لالیگا از زمان شروع کار کوربران).
  • بهبود ۳۷٪ در موفقیت تکل‌ها و ۲۲٪ افزایش در درگیری‌های دفاعی نسبت به نیم فصل اول.
  • عملکردی که نشریه اسپورت آن را «نمونه‌ای کلاسیک از رشد تحت مربیگری هدفمند» توصیف کرده است.

خاوی گوئرا: بازگشت به اوج

تابستان گذشته، انتقال ناکام او به اتلتیکو مادرید ضربه سنگینی به روحیه‌اش وارد کرد. اما اکنون تحت هدایت کوربران:

  • پیشروی‌های حمله ساز: از ژانویه ۲۰۲۴، تنها رودریگو دو پائول (بازیکن اتلتیکو) حملات پیشروندهٔ بیش از ۱۰ متر بیشتری در میان هافبک‌های لالیگا داشته است.
  • مشارکت در حملات: گوئرا با ۱۲ مشارکت مستقیم در گل‌های والنسیا (۵ گل، ۷ پاس گل)، اکنون موتور محرکهٔ حملات این تیم است.
  • آمارهای کلیدی در دوران کوربران: میانگین ۴.۷ پاس کلیدی در هر بازی (۳ برابر دوران باراخا). ۶۷٪ موفقیت در دریبل (رتبه دوم در لالیگا برای هافبک‌ها).

دوپارهٔ طلایی: ترکیبی که کار می‌کند

کوربران با ایجاد هماهنگی بین این دو بازیکن، خط میانی والنسیا را بازتعریف کرده است:

  • بارنچا به عنوان «شکست‌دهندهٔ حملات» با میانگین ۱۴.۳ بازپس‌گیری توپ در هر بازی.
  • گوئرا در نقش «بازی‌ساز پیشرو» با ۸.۷ پاس طولانی دقیق در هر ۹۰ دقیقه.
  • این ترکیب باعث شده والنسیا:
  • ۳۵٪ حملات خود را از طریق خط میانی پیش ببرد (نسبت به ۱۹٪ در نیم فصل اول).
  • میانگین تصاحب توپ از ۴۷.۲٪ به ۵۳.۸٪ افزایش یابد.

احیایی که پایدار می‌ماند؟

در حالی که والنسیا هنوز در جدول رده‌بندی جایگاه ایده آلی ندارد، این تحول خط میانی نشان می‌دهد که کوربران نه تنها بر بحران فعلی مسلط شد، بلکه پایه‌های آینده را نیز می‌سازد. همانطور که روزنامه آس نوشته: «این دو بازیکن ثابت کرده‌اند که گمشدهٔ دیرینهٔ والنسیا در خط میانی بوده‌اند». حال سوال اینجاست: آیا مدیریت باشگاه از این فرصت تاریخی برای بازسازی اساسی استفاده خواهد کرد؟

والنسیا در تقاطع امید و چالش: جوانان درخشنده، آیندهای نامشخص

والنسیا در شرایطی پارادوکسیکال قرار دارد: از یک سو، ثبات نسبی در زمین و ظهور استعدادهای جوان، امیدوار کننده برای آینده است؛ از سوی دیگر، خطر بازتولید چرخه معیوب فروش ستاره‌ها همچنان این باشگاه را تهدید می‌کند. در این بخش، به بررسی ابعاد مختلف این وضعیت می‌پردازیم.

جوانان درخشنده: از زمین بازی تا رادار تیم‌های بزرگ

  • دیگو لوپز (۲۱ ساله): با ۶ گل و ۴ پاس گل در لیگ، به یکی از جذاب‌ترین مهاجمان جوان اروپا تبدیل شده است. عملکرد درخشان او در ۳ بازی اخیر (۱ گل در هر بازی) توجه تیم‌هایی مانند آتلتیکو مادرید و لیورپول را جلب کرده است.
  • سزار تارگا (۲۲ ساله): این مدافع میانی که اخیراً به تیم ملی زیر ۲۱ سال اسپانیا دعوت شده، نه تنها با ۸۷٪ موفقیت در تکل‌ها و ۹۱٪ پاس‌های دقیق دفاعی درخشیده، بلکه با میانگین ۵.۳ پاس حط‌شکن خطوط دفاعی در هر بازی، به عنصری کلیدی در ساختار کوربران تبدیل شد.

آمار مقایسه‌ای:

بازیکنگل‌ها+پاس‌گلپاس‌های کلیدی/بازیدرگیری‌های دفاعی برنده شده
دیگو لوپز۱۰۲.۱۳.۴
سزار تارگا۱۱.۷۶.۸

معمای مدیریتی: بقا یا بازسازی والنسیا؟

کوربران با تبدیل والنسیا به تیمی ۳۵٪ کارآمدتر از نظر شاخص xG (گلهای مورد انتظار)، سقوط را به تأخیر انداخت. اما چالش‌های پیش رو پیچیده‌ترند:

  • فشار مالی: بدهی ۱۸۰ میلیون یورویی باشگاه، هرگونه سرمایه‌گذاری بلندمدت را محدود می‌کند.
  • تله فروش ستاره‌ها: دیگو لوپز با قرارداد ۴۰ میلیون یورویی خریداران، هدف بعدی خروجی های پرسود است.
  • انتظارات هواداران: نظرسنجی اخیر روزنامه سوپِر دِپور نشان می‌دهد ۷۸٪ هواداران، بقا در لالیگا را بدون تغییرات ساختاری «پیروزی پوچ» می‌دانند.

سناریوهای پیش رو: چهار مسیر محتمل

۱. تثبیت کوربران: تمدید قرارداد او (که تا ۲۰۲۵ اعتبار دارد) و حمایت از طرح های توسعه او
۲. فروش هوشمندانه: جذب سرمایه از طریق فروش یک ستاره (مثلاً لوپز) و تقویت سایر خطوط.
۳. تغییر مالکیت: فشار زیاد بر پیتر لیم برای فروش باشگاه به سرمایه‌گذاران متعهد.
۴. تکرار چرخه معیوب: ادامه مدل فعلی و خطر سقوط قطعی در فصله ای آتی.

فرصتی تاریخی در آستانه تباهی

والنسیا اکنون در موقعیتی است که می‌تواند با اتکا به آکادمی پرورش استعدادهای درجه یک (رتبه ۲ اسپانیا پس از لا ماسیا) و مربیگری نوآورانه کوربران، بازسازی شود. اما تاریخ نشان داده است که مدیریت این باشگاه ترجیح می‌دهد به جای ساختن «پروژه»، به «فروش محصولات» ادامه دهد. همانطور که مارکا هشدار می‌دهد: «جوانان امروز می‌توانند قهرمانان فردا باشند، اما فقط اگر امروز در والنسیا بمانند».

والنسیا در مرز بقا: چالش‌های پیشِ‌رو و نیاز به تحول پایه‌ای

با وجود پیشرفت‌های اخیر، والنسیا هنوز ۱۸٪ احتمال سقوط را طبق پیش‌بینی‌های «ابر رایانه اُپتا» دارد. این تیم در میانهٔ یک نبرد نفس‌گیر برای بقاست و بهبودهای تاکتیکی کارلوس کوربران باید با اقدامات فوری در سطوح مدیریتی تکمیل شود. در اینجا کلیدی‌ترین نکات را بررسی می‌کنیم:

تلاش ناکافی والنسیا در بازار نقل‌وانتقالات ژانویه

والنسیا در ژانویه ۲۰۲۴ با امضای قرارداد با عمر سادیق، مکس آرونس و ایوان خایمه تلاش کرد ترکیب فرسودهٔ خود را تقویت کند، اما نتیجهٔ این اقدامات ناامیدکننده بود:

  • عمر سادیق: تنها بازیکن مؤثر با ۲ گل در ۹ بازی.
  • مکس آرونس: فقط ۱۲۲ دقیقه بازی به‌دلیل مصدومیت‌های مکرر.
  • ایوان خایمه: هنوز حتی یک دقیقه در ترکیب اصلی ظاهر نشده است.
    این سرمایه‌گذاری ۲۴ میلیون یورویی نه تنها شکاف کیفی تیم را پر نکرد، بلکه نشان داد مدیریت باشگاه فاقد نقشه راه مشخص برای بازسازی است.

شاخص‌های هشداردهنده: چرا ۱۸٪ احتمال سقوط جدی است؟

  • برنامه باقیمانده: هرچند برنامهٔ والنسیا نهمین برنامه آسان لالیگاست، اما ۳ از ۵ بازی باقیمانده خارج از خانه هستند.
  • وابستگی افراطی به جوانان: ۶۳٪ گلهای تیم توسط بازیکنان زیر ۲۳ سال به‌ثمر رسیده؛ عاملی که در فشار بازی‌های حساس ممکن است به نقطه ضعف تبدیل شود.
  • عمق کم ترکیب: ذخیره‌های خط میانی مانند آندره آلمدا و پپلو از نظر آمادگی جسمانی و فنی فاصلهٔ محسوسی با ترکیب اصلی دارند.

راه نجات: الزامات فوری برای بقا

۱. بهبود رکورد خارج از خانه: والنسیا تنها ۱۰ امتیاز از ۱۵ بازی خارج از خانه کسب کرده است (بدترین رکورد در ۱۰ سال اخیر).
۲. استفاده حداکثری از سادیق: این مهاجم نیجریه‌ای با قد ۱۹۲ سانتی‌متر، تنها ۳۲٪ توپ‌های هوایی را برنده شده؛ نیاز به ارتقای هماهنگی با هافبک‌ها دارد.
۳. حفظ تمرکز دفاعی: در ۱۵ دقیقه پایانی بازی‌ها، والنسیا ۴۲٪ از گل‌های خود را دریافت کرده که نشان دهنده افت تمرکز است.

چشم‌انداز آینده: فراسوی بقا برای والنسیا

حتی در صورت حفظ جایگاه در لالیگا، والنسیا نیازمند تحولاتی است که فراتر از اقدامات کوتاه‌مدت است:

  • جذب سرمایه گذار استراتژیک: بدهی ۱۸۰ میلیون یورویی باشگاه تنها با تغییر مالکیت قابل مدیریت است.
  • بازسازی آکادمی: با وجود تولید استعدادهایی مانند گوئرا و لوپز، رتبهٔ آکادمی والنسیا از ۲ به ۴ در ۲ سال اخیر سقوط کرده است.
  • تمدید قرارداد کوربران: مربی ۴۱ ساله با میانگین ۱.۵ امتیاز در هر بازی، بهترین رکورد یک مربی والنسیا از زمان مارسلینو در ۲۰۱۹ است.

والنسیا در حال حاضر نه یک تیم، بلکه آزمایشگاهی برای سنجش تضاد بین سنت و مدرنیته است. بقا در لالیگا می‌تواند پنجره‌ای به سوی بازسازی باشد، اما تنها در صورتی که مدیریت باشگاه به جای تکیه بر فروش ستاره‌ها، به تقویت زیرساخت‌ها و حفظ کوربران متعهد شود. همانطور که روزنامه ال موندو دپورتیوو نوشته: «مستایا نفس های آخرش را می‌کشد، اما هنوز می‌توان قلبش را نجات داد».

سر جیم رتکلیف آماده فروش باشگاه است!

BRITAIN-AUTO-INEOS سرجیم رتکلیف

یوسف جوانشیر، فوتبال‌لب – سر جیم رتکلیف آماده فروش نیس است! اینئوس، پیشنهادات عربستان سعودی را برای تیم نیس بررسی می‌کند. پس از اعتراف مالک مشترک منچستر یونایتد به عدم لذت از تماشای تیم لیگ فرانسه، چه اتفاقی بین او و باشگاه افتاد؟

رتکلیف، دست به فروش باشگاه نیس خواهد زد!

طبق گزارش L’Informé، سر جیم رتکلیف، میلیاردر بریتانیایی، در حال آماده‌سازی برای فروش تیم نیس فرانسه است. او در سال ۲۰۱۹ با مبلغ حدود ۸۹ میلیون پوند (۱۰۰ میلیون یورو) خریداری کرد. هنگامی که او مالکیت OGC نیس را به دست گرفت، هواداران امیدوار بودند که ورود او، دوران جدیدی را رقم بزند. همچنین بتواند تسلط پاری سن ژرمن در لیگ داخلی را به چالش بکشد. اما با وجود منابع مالی گسترده، نیس نتوانست به جمع برترین‌های لیگ ۱ صعود کند و در رده‌های نهم تا پنجم جدول قرار داشته است.

در حال حاضر، تحت هدایت فرانک هایسه، نیس در رده ششم جدول قرار دارد و تنها دو امتیاز با رده سوم، که ورود مستقیم به لیگ قهرمانان اروپا را تضمین می‌کند، فاصله دارد. با این حال، حتی با احتمال کسب سهمیه اروپایی، رتکلیف هیچ تمایلی به سرمایه‌گذاری بیشتر در پروژه نیس نشان نداده است.

بین رتکلیف و باشگاه چه شد؟

هنگامی که رتکلیف ۲۵ درصد از سهام منچستر یونایتد را خریداری کرد، اظهار داشت که نیس دیگر تمرکز اصلی او نیست و این تیم را به «چرخ پنجم» در امپراتوری ورزشی رو به رشد خود تشبیه کرد. او در مارس گذشته اعتراف کرد:

من به‌خصوص از رفتن به بازی‌های نیس لذت نمی‌برم، چون اگرچه بازیکنان خوبی دارند، اما سطح فوتبال برایم به اندازه کافی هیجان‌انگیز نیست. بهترین فصل نیس، فصلی بود که به دلیل قوانین مالکیت مشترک، اجازه دخالت در آن را نداشتیم. آن‌ها بدون دخالت ما خیلی بهتر بودند! شاید درسی در این ماجرا باشد.

گزارش‌ها در ژوئن ۲۰۲۴ از رسانه‌های انگلیسی تأیید کردند که رتکلیف به‌طور فعال به دنبال فروش سهام خود در نیس است. طبق گزارش L’Informé، او شرکت مشاوره مالی جهانی Lazard را برای یافتن خریداران احتمالی استخدام کرد. یکی از علاقه‌مندان جدی، صندوق سرمایه‌گذاری عمومی عربستان سعودی (PIF) است که پیش‌تر مالکیت نیوکاسل یونایتد در لیگ برتر را در دست داشت. PIF ظاهراً به‌طور جدی در حال بررسی خرید نیس است.

آینده‌ی نیس چه خواهد شد؟

اگرچه هنوز در مراحل اولیه است. علاقه عربستان سعودی بحث‌هایی را در ریویرای فرانسه و فراتر از آن برانگیخت. این موضوع در فوتبال فرانسه تازگی ندارد؛ مارسی نیز اغلب در چنین موقعیت‌هایی قرار گرفت. ورود احتمالی PIF به لیگ ۱ از طریق نیس، لایه‌ای جدید از جذابیت به این موضوع اضافه می‌کند. اگرچه هنوز پیشنهاد رسمی ارائه نشد، توجه این کشور نفت‌خیز نشان می‌دهد که نیس می‌تواند به میدان رقابت برای سرمایه‌گذاری بین‌المللی در فوتبال تبدیل شود. حضور رو به رشد PIF در ورزش جهانی، از جمله اقدامات اخیر در گلف و بوکس، آن را به بازیگری کلیدی در خریدهای آینده باشگاه‌ها تبدیل کرده است.

رئال مادرید و ژابی آلونسو: آیا الان زمان مناسبی است؟

ژابی آلونسو سرمربی کنونی بایرن لورکوزن

نیما حیدری مقدم، فوتبال لب- پس از هدایت بایر لورکوزن به کسب دوگانه تاریخی بدون شکست در فصل گذشته، که شامل اولین قهرمانی بوندسلیگا در تاریخ باشگاه و پایان سلطه 11 ساله بایرن مونیخ بود، تنها مسئله زمان بود که ژابی آلونسو به شدت با بزرگان اروپا مرتبط شود.

با توجه به انتظارات مبنی بر ترک رئال مادرید توسط کارلو آنجلوتی در پایان فصل، یا حتی زودتر بسته به نتایج، به نظر می رسد آلونسو آماده برداشتن گام بعدی بزرگ در حرفه مربی‌گری خود است.

آیو آکینوولره به همراه گیلرمو رای، نویسنده رئال مادرید، و توماس هیل لوپز-منچرو به بحث درباره این موضوع پرداختند که آیا الان زمان مناسب برای بازگشت این مربی 43 ساله به مادرید است و آیا او آمادگی تحمل فشارهای مربی‌گری یکی از بزرگترین باشگاه های جهان را دارد.

شرایط و سابقه ژابی آلونسو

آیو آکینوولره معتقد است ژابی آلونسو پس از فصل تاریخی خود با بایرلورکوزن و قهرمانی در بوندسلیگا، در این فصل نیز عملکرد قابل قبولی داشته. خوب یا عالی نه! صرفا قابل قبول. از نگاه او و بسیاری دیگر از کارشناسان ژابی می‌خواهد خود را در صحنه بزرگتری محک بزند و در مقابل فلورنتینو پرز به عنوان یک فرد بسیار کمالگرا و پرتوقع حضور دارد.

در مقابل توماس هیل معتقد تصمیم بر اینکه آیا واقعا زمان مناسبی برای حضور ژابی آلونسو در باشگاه سفید پوش مادریدی است یا خیر، بسیار سخت است؛ اما این نظر فقط مربوط به سرمربی جوان اسپانیایی نیست و به تمامی سرمربیان مارکت قابل تعمیم است، چرا که کار در رئال شرایط و فشار های منحصر به فردی دارد.

هیل بر این باور است که ژابی که با انتخاب مسیری هوشمندانه مدت زیادی را در سوسیداد و لورکوزن برای یادگیری گذرانده و با رد کردن پیشنهاداتی همچون لیورپول و بایرن مونیخ نشان داده که منتظر رئال مادرید است. با توجه به تجربه و دستاورد های او، هم اکنون می‌تواند گزینه‌ای مناسب برای رئال مادرید باشد.

ژابی آلونسو در حال دست دادن با فریمپونگ بازیکن لورکوزن

زمینه های مربی‌گری در رئال مادرید

ژابی آلونسو ورودی مشابه زیدان افسانه‌ای به رئال خواهد داشت، یک ورود کاریزماتیک و احتمالا شروع با نتایج فوق‌العاده. او هم‌اکنون نسبت به زمانی که زیدان سرمربی رئال مادرید شد تجربه بیش‌تری دارد و در تیمی مانند لورکوزن موفق به کسب قهرمانی شده است. با این حال تمامی این نظرات فقط با پا گذاشتن ژابی آلونسو به برنابئو، این بار در قامت سرمربی، ممکن خواهد بود.

از نگاه هیل، ژابی آلونسو توانایی منحصر به فردی در مدیریت و کنترل فشارها دارد. پس از اثبات این موضوع در دوران بازی خود، با خیالی آسوده و بر اساس توانایی‌های منحصر به فرداش به مربی‌گری می‌پردازد. بازیکنان در سراسر جهان برای شخص ژابی آلونسو احترام خاصی قائل‌اند. جدای از این مسائل او با یک شخصیت کاریزماتیک به عنوان سرمربی و یک افسانه فوتبال، ارتباط خوبی با بازیکنان می‌گیرد. ارتباطی که باعث می‌شود آن‌ها در زمین برای سرمربی خود جان دهند. از نگاه هیل سابقه فوتبالی او با قرار گرفتن در کنار شخصیتش، به او شخصیتی برنده می‌دهد. این مسئله برای جا انداختن فلسفه فوتبالی آلونسو و کسب موفقیت کافی‌ست.

آکینوولره ضمن تایید سخنان توماس هیل، افزود کاریزما و ابهت ژابی آلونسو محدود به دوران مربی‌گری او نیست و مربی اسپانیایی این مسئله را در دوران بازی خود نیز به نمایش گذاشت. با این حال کنترل و مدیریت رختکن پر از ستاره رئال بسیار با لورکوزن متفاوت است. او معتقد است با توجه به احتمال ثبت فصلی بدون جام، ممکن است ژابی آلونسو چالش‌های زیادی در مقابل خود ببییند.

ژابی آلونسو، بازیکن و مربی

گیلرمو معتقد است تجربه حضور در رئال مادرید و آشنایی با فضای باشگاه قطعا به ژابی کمک خواهد کرد. علاوه بر این تجربه کار در آکادمی سوسیداد بیان‌گر ارتباط خوب او با آکادمی است. اما همچنان تجربه کار در مادرید چیزی متفاوت از کار در لورکوزن، حتی با کسب قهرمانی، خواهد بود.

گیلرمو افزود:

یادم می‌آید سال گذشته با یکی از منابع ارشد رئال مادرید در مورد آینده ژابی آلونسو صحبت می‌کردم. او جمله مهمی به من گفت: “ما می‌فهمیم که ژابی یک سال دیگر در لورکوزن می‌ماند، چون در آنجا چیزی برای از دست دادن ندارد و هر کاری بکند برای باشگاه مثبت است.”

او معتقد است کسب قهرمانی با لورکوزن نکته مهمی بود. در مادرید به غیر از قهرمانی و کسب عناوین، تقریباً هیچ چیز دیگری “مثبت” محسوب نمی‌شود. در سایر باشگاه‌ها، پیشرفت و رشد تیم باعث رضایت می‌شود، اما اینجا حتی اگر هواداران یا مدیران از سبک بازی انتقاد کنند، در نهایت تنها چیزی که می‌خواهند پیروزی و جام است. ژابی باید با این واقعیت کنار بیاید، در حالی که همزمان تغییرات زیادی در تیم رخ می‌دهد.

ژابی آلونسو در حال تمرین با تیم

اگر رئال مادرید مجبور شود برای جذب او مبلغی پرداخت کند، فشار حتی بیشتر هم خواهد شد. با وجود بحث‌ها درباره قرارداد مبتنی بر اعتماد، گزارش‌هایی از آلمان حاکی از وجود بند خرید در قرارداد او با بایر لورکوزن است. اگر رئال مجبور شود برای یک مربی مانند بازیکنان پول پرداخت کند، انتظارات به شدت افزایش می‌یابد و مردم خواهند گفت: “اگر اینطور برای یک مربی هزینه می‌کنیم، پس باید نتیجه فوری بگیرد.”

راز خطرناک بودن لیورپول و سایر تیم‌ها پس از دفاع روی کرنرها

امیر محمد کلانتری، فوتبال‌لب – طبیعت چرخشی تکامل تاکتیکی در فوتبال به این معناست که وقتی چیزی مد روز میشود، فقط کمی موضوع زمان است تا بقیه هم به آن برسند. در این مقاله به موضوع افزایش ضد حملات حاصل از دفاع روی کرنرها در پریمیرلیگ و خصوصا در تیم لیورپول خواهیم پرداخت.

افزایش ضدحمله ها پس از دفاع بر روی کرنرها

تمرکز بیشتر بر روی حمله از ضربات کرنر در پریمیرلیگ در دو فصل اخیر، در کنار ظهور متخصصان ضربات ایستگاهی، همراه با افزایش تعداد گل های حاصل از کرنرها بود.
با این حال، جنبه دفاع روی کرنرها نیز به همان اندازه مهم است. تهدید اخیر حمله از کرنرها در لیگ برتر انگلیس به طور منطقی با تمرکز بیشتر روی دفاع از کرنرها دنبال میشود. آیا این استراتژی جواب داد؟

اول باید نرخ گلزنی به ازای هر 100 ضربه کرنر در هر فصل را بررسی کنیم. بررسی آمار به ازای هر کرنر به ما امکان میدهد مقایسه عادلانه ای بین فصل های مختلف داشته باشیم. زیرا ممکن است تعداد کرنرها در سال های مختلف متفاوت باشد.

از فصل 2007/08 که اُپتا شروع به جمع آوری آمار کرد، بیش ترین تعداد گل به ازای هر 100 کرنر در فصل گذشته با رقم 4.2 به ثبت رسید.

این عدد در فصل جاری به طور چشمگیری کاهش یافت و به 3.3 گل به ازای هر 100 کرنر رسید. پایین ترین رقم از فصل 2019/20 تاکنون.

علاوه بر این، میانگین کیفیت موقعیت‌های ایجادشده از کرنرها در این فصل کاهش پیدا کرد. با نگاه به گل مورد انتظار به ازای هر 100 کرنر در لیگ، رقم فصل جاری (3.6) در مقایسه با سه فصل گذشته پایین تر است. این نشان دهنده بهبود عملکرد تیم‌ها در دفاع روی کرنرها در فصل جاری است. (البته ممکن است کاهشی در جنبه تهاجمی تیم‌ها نیز موجود باشد، بنابراین نمیتوان با قطعیت نظر داد)

نحوه دفاع روی کرنرها

دو روند خاص در دو فصل اخیر، استفاده از کرنرهای کوتاه و برنامه های تهاجمی با بازیکنان مستقر در لبه محوطه جریمه بوده است. برای خنثی کردن این تاکتیک‌ها، تیم‌های در حال دفاع یک یا دو بازیکن را نزدیک نقطه پنالتی قرار می‌دهند.

با ترکیب عوامل فوق، تا حدی توضیح برای افزایش جزئی ضدحمله‌ تیم‌ها هنگام دفاع روی کرنرها در لیگ در فصل جاری به دست می‌آید.

بهبود ظاهری در دفاع از کرنرها در سطح لیگ، منجر به فرصت‌های بیشتر برای ضدحمله شده است. این واقعیت که یک یا دو بازیکن در موقعیت دفاعی بالاتر در محوطه جریمه قرار دارند، احتمال موفقیت در انتقال سریع به حمله را افزایش می‌دهد.

با بررسی ضدحمله‌های ناشی از کرنرها در لیگ انگلیس که بعنوان مالکیت توپ پس از دفاع روی کرنر تعریف می‌شود و در نیمه خودی آغاز و در عرض 15 ثانیه به یک شوت یا لمس توپ در محوطه جریمه حریف منجر می‌شود، نرخ ضدحمله به ازای هر 100 کرنر در فصل جاری (3.1) نسبت به دو فصل قبل بالاتر است.

لیورپول، گل سرسبد ترنزیشن در فصل جاری!

یکی از تیم‌هایی که در فصل جاری پریمیرلیگ در ضدحمله‌های پس از دفاع روی کرنرها بیشترین خطر را ایجاد کرده، لیورپول است. تیم آرنه اسلات در موقعیت‌ ترنزیشن عملکرد درخشانی دارد. به محض دفع کرنر حریف، این موضوع آنها را به تیمی خطرناک تبدیل می‌کند.

بر اساس آمار ضدحمله به ازای دفاع روی هر 100 کرنر در این فصل لیگ، لیورپول با نرخ 9.3 در صدر جدول قرار دارد.

ضد حمله به ازای دفاع از هر 100 کرنر در فصل جاری با حضور لیورپول در صدر.

علاوه بر تهدید آنها در موقعیت‌ ترنزیشن، استحکام دفاعی لیورپول در مقابله با کرنرها، فرصت‌های بیشتری برای ضدحمله در اختیارشان قرار میدهد. در فصل جاری، تیم اسلات با آمار 1.6 گل خورده به ازای هر 100 کرنر، سومین آمار گل خورده کم و با شاخص 2.7 گل مورد انتظار به ازای هر 100 کرنر، دومین میزان گل‌های مورد انتظار کم را در لیگ انگلیس به خود اختصاص داد.

نحوه دفاع لیورپول روی کرنرها

در دفاع روی کرنرها، لیورپول محمد صلاح و وینگر چپ خود (دیاز یا خاکپو) را در موقعیت‌ های نزدیک نقطه پنالتی و تیرک نزدیک دروازه مستقر می‌کند تا در صورت امکان ضدحمله، بتوانند سریع حرکت خود را آغاز کنند.

چینش لیورپول هنگام دفاع روی کرنر در بازی مقابل وستهم

در صورت احتمال اجرای کرنر کوتاه توسط حریف، وینگر چپ لیورپول (دیاز یا خاکپو) مسئول دفاع از آن خواهد بود، در حالی که محمد صلاح همچنان در موقعیت خود نزدیک نقطه پنالتی باقی می‌ماند.

چینش لیورپول هنگام دفاع روی کرنر در بازی مقابل فولام

با این حال، یکی دیگر از طرح‌های دفاعی لیورپول استفاده از آرنولد برای پوشش گزینه کرنر کوتاه است. در این حالت وینگر چپ در موقعیت نزدیک تیرک اول قرار می‌گیرد و صلاح همچنان در جایگاه معمول خود مستقر می‌شود.

توانایی پاس‌دهی آرنولد ابزار مفید دیگری برای انتقال به موقعیت تهاجمی است. قراردادن او در این نقش دفاعی همزمان به ضدحمله‌ نیز کمک می‌کند.

چینش لیورپول هنگام دفاع روی کرنر در بازی مقابل بورنموث

لیورپول در فصل جاری لیگ دو گل از ضدحمله‌های پس از دفاع روی کرنر به ثمر رساند که جایگیری صلاح و دیاز نقش کلیدی در این گل‌ها داشت.

در این نمونه که در بازی مقابل برنتفورد در آگوست اتفاق افتاد، هنگامی که سانتر ماتیاس ینسن توسط کوناته دفع شد، صلاح نزدیک نقطه پنالتی قرار داشت و دیاز مسئول پوشش گزینه کرنر کوتاه بود.

چینش لیورپول هنگام دفاع روی کرنر در بازی مقابل برنتفورد

جایگیری اولیه صلاح و دیاز آنها را در موقعیت مناسبی قرار می‌دهد تا هنگام دفع کرنر بتوانند ضدحمله را آغاز کنند.

صلاح در شروع انتقال توپ سعی می‌کند دیاز را پیدا کند، اما ویتالی جانلت پاس او را قطع می‌کند. از روی خوش شانسی، ژوتا توپ را تصاحب می‌کند و پس از حمل آن، توپ را به دیاز می‌رساند. در نهایت گل را به ثمر می‌رسد.

جمع بندی

البته افزایش ضدحمله‌ها پس از دفاع روی کرنر فقط به تاکتیک‌های کرنر مربوط نیست. ماهیت هرچه بیشتر ترنزیشن پریمیرلیگ از فصل گذشته نیز عامل دیگری است.

امروزه اکثر تیم‌های پریمیرلیگ بازیکنانی دارند که از توانایی فیزیکی و مهارتی لازم برای درخشش در موقعیت‌ ترنزیشن برخوردارند. چه استقامت، چه سرعت و چه توانایی دریبل، دویدن از یک محوطه جریمه به دیگری برای اکثر بازیکنان لیگ کار غیرممکنی نیست.

اما دستورات تاکتیکی نقش مهمی در این روند دارد. همچنان که چرخه تاکتیک‌های کرنر ادامه می‌یابد، تیم‌ها روش‌های جدیدتری برای خنثی کردن سازماندهی دفاعی و کاهش تهدید ضدحمله‌ها پیدا خواهند کرد.

حقه کار این است که همیشه یک گام جلوتر از این چرخه تاکتیکی باشید.

تیم فوتبال بودو گلیمیت؛ طلوع خورشید شمالی در آسمان فوتبال اروپا

لوگو بودو گلیمیت بر پرچم کرنر در نوردیک استادیوم

امیررضا قاسمی، فوتبال لب– طی فصول اخیر، در کنار قهرمانی باشگاه های بزرگ در سطوح مختلف اروپایی و البته سقوط یک‌سری باشگاه‌ها به سطوح پایین‌تر، نامی نه چندان آشنا در میان نتایج بزرگ و مراحل پایانی رقابت ها بار‌ ها و بار‌ ها به گوش رسید. باشگاه فوتبال بودو گلیمیت! آن ها در این فصل در لیگ اروپا، لاتزیوی مدعی قهرمانی را حذف کردند. همچنین در فصول قبل آن ها نتایج شگفت انگیزی مانند پیروزی 6 گله مقابل رم با هدایت ژوزه مورینیو را به دست آوردند. این باشگاه نه چندان مشهور از شمال اروپا، نمود دقیق روایت رشد یک تیم محلی از شهری کوچک با هدف درخشش در اروپاست.

لوگو بودو گلیمیت بر پرچم کرنر در نوردیک استادیوم

قصه‌ی طلایی بودو گلیمیت از دوردست‌های نروژ

در نقطه‌ای دورافتاده از نقشه فوتبال اروپا، جایی که شب‌های تابستان تا نیمه‌های شب روشنایی خورشید قطبی را به رخ می‌کشند، یک باشگاه زردپوش با روحیه‌ای آتشین در حال نوشتن قصه‌ای متفاوت است. بودو گلیمیت از شهر کوچکی در شمال نروژ قصه‌ی خود را آغاز کرد. در عرض چند سال نه‌تنها در لیگ داخلی بلکه در صحنه قاره‌ای هم با درخششی باور نکردنی، نامش را بر سر زبان‌ها انداخته است.

ریشه‌ها و نخستین گام‌ها

یک روز پاییزی در سپتامبر ۱۹۱۶، گروهی از جوانان پرشور بودویی گرد هم آمدند و باشگاه فوتبال بودو گلیمیت را بنیان نهادند. آن‌ها که در ابتدا اجازه شرکت در رویدادهای ملی را نداشتند! با فتح قهرمانی‌های منطقه‌ای و سرانجام قهرمانی جام حذفی در سال ۱۹۷۵، مسیر ورود به جام باشگاه‌های نروژ را هموار کردند. این قهرمانی تاریخی، نویدبخش ظهور یک نیروی تازه از شمال کشور بود.

طلوع دوباره بودو گلیمیت؛ از سقوط تا قهرمانی

سال‌ها گذشت و گلیمیت بین دسته‌های لیگ نروژ صعود و سقوط را تجربه کرد؛ اما بازگشت به الیتسری‌ین در سال ۲۰۱۸ نقطه عطفی شد که مسیر تاریخ باشگاه را به کلی تغییر داد. زیر نظر مربی جوان و نوآور کایتل کنتسن، فلسفه‌ای شکل گرفت که بر پایه تمرینات طاقت‌فرسا، ساختار تاکتیکی دقیق و اعتماد به بازیکنان بومی استوار بود. از همان ابتدا مشخص بود که این تیم قصد ندارد صرفاً در لیگ نروژ خوش بدرخشد، بلکه چشم به آوازه‌ای بزرگ‌تر در اروپا دارد.

نوردیک استادیوم، استادیوم خانگی بازی های تیم بودو گلیمیت

جادو در زمین زردپوش

بودو گلیمیت به فوتبال هجومی خالص اعتقاد دارد؛ پرس پیوسته، حملات برق‌آسا و خلق موقعیت‌های متمادی ویژگی‌های بارز آنهاست. تمرکز اصلی روی پرسینگ همه‌جانبه است؛ بازیکنان تا لحظه آخر توپ را دنبال می‌کنند بی آنکه نشانی از خستگی نشان دهند. ویژگی دیگر آن ها در حملات حرکت بدون توپ است، جابه‌جایی‌های هوشمندانه برای باز کردن فضا در عمق دفاع حریف بار ها بلای جان مدافعان تیم‌های بزرگ اروپا شد. در زمان مالکیت برای بازیسازی با پاس‌های ترکیبی از جناحین تا عمق میدان و ترکیب پاس‌های کوتاه و بلند برای سورپرایز کردن مدافعان همواره فرصت خلق موقعیت را به آنان می‌دهد.

این سبک، علاوه بر گلزنی فراوان، تماشاگران را هم در زمین حبس می‌کند؛ هیچ لحظه‌ای برای دفاعِ تماشاگران نیست و هیجان تا سوت پایان ادامه دارد.

قهرمانی‌های پیاپی و رکوردشکنی‌ها

از سال ۲۰۲۰ تاکنون، گلیمیت چهار بار قهرمان لیگ نروژ شده است. فصل ۲۰۲۰ اما تاریخی‌تر از همیشه بود؛ تیم زردپوش با به ثمر رساندن ۱۰۳ گل در ۳۰ دیدار، رکورد جدید گلزنی را ثبت کرد و برای نخستین بار جام قهرمانی لیگ را بالای سر برد. پیروزی‌هایی که نه‌تنها نام باشگاه را بر سر زبان‌ها انداخت، بلکه پنجره‌ای گسترده به بازار فوتبال اروپا گشود.

شب‌های اروپایی؛ از اعماق شمال تا قلب قاره

پس از فتح لیگ داخلی، گلیمیت گام در رقابت‌های اروپایی گذاشت. در لیگ کنفرانس اروپا ۲۰۲۲–۲۳، این تیم دل‌یرانه تا مرحله یک‌چهارم نهایی پیش رفت و ضربات فنی‌اش را به حریفان قدر رساند. در فصل بعد نیز تا پلی‌آف لیگ قهرمانان اروپا بالا آمد تا ثابت کند فتح شمال، محدود به خاک نروژ نیست.

ستارگان درخشان در آسمان بودو گلیمیت

کاسپر هوخ، مهاجم تیزپای زردپوشان، با دقت مثال‌زدنی‌اش خط دفاع حریفان را می‌دَرَد. پشت سر او، پاتریک برگ، کاپیتان و قلب تپنده خط میانی، مغز متفکر و رهبر بی‌چون‌وچرای تیم است که از عقب تا جلو به توپگیری، حفظ توپ و انتقال توپ کمک می‌کند. بین این دو نفر اولریک سالتنس، پست 10 خلاق و تکنیکی، شرایط گلزنی را با پاس‌های طلایی رقم می‌زند. ینز پیتر هاوگه، چهارمین بازیکن موثر آنان طبق آمار، وینگر برق‌آسای تیم است که با سرعت جنون‌آمیزش مدافعان را به دنبال خود می‌کشد و در هر دو زمینه پراگرسیو کری و فضاسازی مهره‌ای حیاتی برای تیم خود است.

پاتریک برگ، هافبک وسط و کاپیتان باشگاه بودو گلیمیت

هواداران، نبض زندگی باشگاه

در کنار عملکرد درخشان بازیکنان، قلب تپنده گلیمیت هواداران وفادار و دیوانه این تیم هستند. آن‌ها در استادیوم آسپمیرآ جمع می‌شوند؛ جایی که آواز و پرچم‌های زرد در شب‌های سرد قطبی فضای جادویی خلق می‌کند. این شور و اشتیاق موتور محرک بازیکنان است و خانه‌ی واقعی گلیمیت را شکل می‌دهد.

هواداران پرشور باشگاه بودو گلیمیت

چشم‌انداز و آینده‌ی درخشان بودو گلیمیت

باشگاه اکنون در حال ساخت ورزشگاهی مدرن‌تر و توسعه آکادمی جوانان است تا نسل‌های آینده را پرورش دهد. برنامه‌های بلندمدت شامل رقابت منظم در لیگ قهرمانان، سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های آموزشی و تداوم سبک تهاجمی است. گلیمیت قصد دارد نه فقط در تابلو افتخارات داخلی بدرخشد، بلکه نامش را در تاریخ فوتبال اروپا ماندگار کند.

بودو/گلیمیت داستانی است از سرمایه‌گذاری استراتژیک، اعتماد به استعدادهای محلی و روح جنگندگی در قلب سرد شمال. این تیم، با طلوع هر خورشید قطبی، یادآور می‌شود که هیچ نقطه‌ای از زمین دورترین جا نیست برای ساختن یک افسانه فوتبال. اگر عاشق فوتبال تهاجمی، استراتژی‌های نوآورانه و شور هواداری هستید، تماشای گلیمیت در زمین زرد پوش، تجربه‌ای فراموش‌نشدنی خواهد بود.

نقل و انتقالات در کانال قاتلان؛ بهترین مقصد برای مهاجمان مطرح بازار اروپا کدام است؟

امیر محمد کلانتری، فوتبال‌لب – با نزدیک شدن به پنجره نقل و انتقالات تابستانی، غول‌های اروپایی خود را برای آغاز چرخه معاملات محیا میکنند.

تعدد مهاجمین در نقل و انتقالات پیش‌رو

در نقل و انتقالات تابستان 2025، تعداد زیادی از باشگاه‌ها در جستجوی مهاجمان تراز اول خواهند بود و گزینه‌ های متنوعی از استعداد های جوان تا مهاجمان باتجربه در اوج دوران حرفه‌ای در سراسر اروپا وجود دارد.

البته این رویکرد که هر باشگاه صرفاً به دنبال بهترین بازیکن موجود باشد، ساده‌لوحانه خواهد بود؛ بلکه باید بازیکنی را بیابند که با سیستم بازی آنها سازگاری داشته باشد.

به همین منظور، نشریه The Athletic مقاله‌ای را برای تطبیق بازیکنان با تیم‌ها ترتیب داد. تطبیق برخی از جذاب‌ترین مهاجمان اروپا با تیم‌هایی که به نظر می‌رسد بیشترین تناسب را با آنها دارند.

برخی از این تطبیق سازی ها بر پایه داده‌های آماری است و برخی دیگر بر اساس تاکتیک. تعدادی از آنها ممکن است گزینه‌های دور از‌ ذهن باشند، اما این بخشی از هیجان ماجراست!

رقابت تیم های شهر منچستر در نقل و انتقالات تابستان، کدام تیم به اوسیمن بیشتر نیاز دارد؟

انتقال قرضی یک‌ساله ویکتور اوسیمن از ناپولی به گالاتاسرای، حال‌ و هوای یک سال عجیب فوتبالی را دارد. این انتقال به استانبول پس از آن انجام گرفت که پیشنهاد انتقال او به عربستان در آخرین لحظات به شکست انجامید. این موضوع ناپولی را مجبور به یافتن راه‌حلی کوتاه‌ مدت وا داشت. با توجه به اینکه این تیم قبلاً روملو لوکاکو را به‌عنوان جایگزین جذب و اوسیمن را از اسکواد خود حذف کرد، قرارداد قرضی تنها گزینه ممکن بود.

بازگشت او به ناپولی در تابستان امسال پس از پایان دوره قرضی، احتمالاً چیزی بیش از یک توقف کوتاه نخواهد بود. جیووانی مانا، مدیر ورزشی ناپولی، قبلاً به‌وضوح اعلام کرد که آنها به دنبال فروش دائمی او در سریع‌ترین زمان ممکن هستند.

برخلاف برخی دیگر از مهاجمان این مقاله، اوسیمن بعنوان یک مهاجم کلاسیک شماره ۹ عمل می‌کند. او کمتر به عقب برمی‌گردد و در بازی ارتباط برقرار می‌کند. تمرکز این مهاجم بیشتر بر دویدن‌های انفجاری به پشت دفاع حریف و حمله به محوطه جریمه تمرکز دارد.

در فصل قبل با ناپولی، اوسیمن سومین نسبت بالای شوت به توپ‌ های لمس‌شده را در چهار لیگ معتبر اروپایی ثبت کرد. اوسیمن تنها از آرتم دوبیک از خیرونا اسپانیا و ارلینگ هالند از منچسترسیتی عقب بود. مانند هالند، این بازیکن ۲۶ ساله نیجریه‌ای وظیفه خود را به‌طرز ساده‌ای ویرانگر تعریف می‌کند: پیدا کردن فضا و گل‌زنی.

مقایسه آماری مهاجمان فعال در اروپا

اوسیمن مورد نیاز برای منچستریونایتد، نه سیتی

هر باشگاهی طبیعتاً مشتاق است بازیکنی را جذب کند که بر مهارت‌ های بنیادی مورد نیاز برای درخشش به عنوان مهاجم تسلط دارد. اما برخی نیاز کمتری به او دارند. برای مثال، منچسترسیتی دلیلی ندارد که یک بازیکن شوت‌ زن دیگر در کنار هالند به خدمت بگیرد.

اما این موضوع در مورد رقیب همشهری‌ آنها، منچستریونایتد، صدق نمی‌کند. مهاجمان این تیم در ایجاد موقعیت‌های شوت‌زنی با مشکل مواجه بوده‌اند. راسموس هویلون و جاشوا زیرکزی در مقایسه با تمام مهاجمانی که حداقل 900 دقیقه در این فصل لیگ بازی کردند، کمترین نسبت شوت به توپ‌ های لمس‌شده را دارند. قبل از شکست 1-0 یونایتد مقابل ناتینگهام فارست در اوایل این ماه، زیرکزی در مورد بهترین پست خود در سیستم حمله‌ تیم ابراز تردید کرد و به ریو فردیناند، مدافع سابق تیم ملی انگلیس که حالا به عنوان تحلیلگر فعالیت می‌کند، گفت که خود را چیزی بین پست‌ ۹ و ۱۰ می‌بیند.

در مقابل، اوسیمن کوچکترین تردیدی ندارد که نقاط قوتش در کجای زمین خودنمایی می‌کند. یک مهاجم گلزن و با حضور موثر در محوطه جریمه مانند او می‌تواند به روبن آموریم، آن محرکی را بدهد که دوران مربیگری‌اش در متچستر تاکنون به شدت فاقد آن می‌باشد.

آرسنال پیشتاز رقابت برای شاه‌ماهی نقل و انتقالات، آیا یوکرش واقعا مناسب توپچی‌هاست؟

طبق گزارش اخیر نشریه The Athletic، آرسنال نیاز مبرم به جذب مهاجم در نقل و انتقالات و علاقه شدیدی به یوکرش دارد. اما با توجه به آمار ترسناک گلزنی او (87 گل در 94 بازی برای اسپورتینگ) بعید است که تنها آرسنال مشتری او در نقل و انتقالات تابستانی باشد.

اما مشخص نیست که این مهاجم 26 ساله‌ سوئدی به‌طور طبیعی با سیستم آرسنال همخوانی داشته باشد. همانطور که نمودار حرکات او نشان می‌دهد، یوکرش به حرکات عرضی پشت خط دفاع تمایل دارد. اما تیم میکل آرتتا از نظر داشتن وینگر، کاملاً تأمین شده است، به‌ویژه با حضور بوکایو ساکا، این بازیکنان بعید است که بخواهند یک مهاجم نوک موقعیت آنها را اشغال کند. در عوض، آنها ترجیح می‌دهند هم‌تیمی‌ای داشته باشند که از سانترهای خطرناک آنها استفاده کند. اما با وجود جثه‌ قدرتمند 192 سانتی‌ متری یوکرش، او در بازی هوایی چندان قوی نیست و حرکات کمتری برای دریافت سانتر انجام می‌دهد.

نمودار پیتزایی آمار ویکتور یوکرش به عنوان گزینه نقل و انتقالاتی

علاوه بر این، آرسنال ترجیح می‌دهد با کنترل بازی بر حریف مسلط شود، که این مسئله فرصت‌های لازم برای دویدن به عمق در پشت مدافعان (نقطه قوت یوکرش) را محدود می‌کند. از این گذشته، کای هاورتز در تابستان 2023 از چلسی نه به خاطر توانایی گلزنی، بلکه به دلیل پرس هوشمندانه، بازی ارتباط دهنده دقیق و انعطاف پذیری برای جابجایی با مهاجمان دیگر آرسنال خریداری شد. ویژگی‌هایی که خط حمله‌ آنها را پویا و غیرقابل پیش‌بینی می‌کند.

تیم مناسب یوکرش در نقل و انتقالات تابستانی

در عوض، یوکرش ممکن است گزینه‌ بهتری برای لیورپول آرنه اسلات باشد. قرمز های مرسی ساید علیرغم عملکردی خوب و کسب قهرمانی احتمالی لیگ انگلیس، به شدت از ضعف مهاجمان مرکزی خود ضربه خوردند. آن‌ها باعملکرد غیرقابل قبول داروین نونیز و دیوگو ژوتا به عنوان گزینه های بالفعل در مرکز خط حمله و عدم گلزنی دیاز و گاکپو به عنوان گزینه های آلترناتیو، در خط حمله چندان قابل قبول نبودند. قرمز ها نیاز به جذب یک مهاجم مرکزی در نقل و انتقالات برای عدم تکرار بازی هایی نظیر شکست مقابل پلیموث در اف‌ای کاپ و حذف مقابل پاریسن‌ژرمن در لیگ قهرمانان خواهند داشت.

اگرچه قهرمان امسال لیگ انگلیس تحت هدایت اسلات نسبت به دوران هوی متال یورگن کلوپ محتاط‌تر است، اما حمله‌های آنها از طریق ضد حمله های سریع همچنان پایه‌ موفقیت آنهاست. لیورپول با ایجاد 9.9 گل مورد انتظار از ضدحمله‌ها (رکورد برتر لیگ در این فصل) ثابت کرد که هنوز پادشاه ترنزیشن سریع است. دویدن‌های انفجاری یوکرش از عمق می‌تواند قدرت این حملات را افزایش دهد.

ویکتور یوکرش مهاجم سوئدی در لباس اسپورتینگ لیسبون

بحران قیمت بازیکن در نقل و انتقالات؛ چرا ایساک نه؟

بسیاری از باشگاه‌ها به دنبال جذب الکساندر ایساک در نقل و انتقالات هستند، اما از نظر نیوکاسل، این خواسته‌ها بی‌فایده است. دلیلی وجود ندارد که این باشگاه فروش ستاره‌ خود را قبول کند. مانند هر عاشق شکست خورده، آنهایی که چشم به ایساک دوختند، باید دامنه نگاه خود را گسترده‌تر کنند تا گزینه‌ی بعدی را بیابند.

اما چه کسی شبیه ایساک است؟

ایده‌ی طبیعی این است: اگر این مهاجم 25 ساله‌ سوئدی دست‌نیافتنی است، آیا می‌توان کسی را یافت که شبیه او باشد؟ اما یافتن چنین جایگزینی کار دشواری است. مقایسه‌ ساده‌ آمار گلزنی او با سایر مهاجمان گمراه‌کننده است. زیرا مهاجمان با پروفایل کاملاً متفاوت می‌توانند به آمار گل مشابهی برسند و ارزش ایساک بسیار فراتر از گلزنی است.

هوگو اکیتیکه مهاجم فرانسوی نوک آینتراخت فرانکفورت و گزینه لیورپول، آرسنال، منچستر یونایتد، بایرن مونیخ و پاریسن ژرمن

دلیل اینکه بسیاری او را گزینه‌ای ایده‌آل برای آرسنال می‌دانند، ارتباط پویا، انعطاف پذیری و کیفیت تکنیکی اوست که با سبک سیال میکل آرتتا کاملاً همخوانی دارد.

برای یافتن جایگزینی با حرکات مشابه ایساک، داده‌های SkillCorner را بررسی کردیم. در این میان، هوگو اکیتیکه از اینتراخت فرانکفورت بعنوان نزدیک‌ترین گزینه ظاهر شد. همانطور که نمودار نشان می‌دهد، او ترکیبی مشابه از دویدن به فضای خالی و حرکت به سمت سانترها را انجام می‌دهد. گل او مقابل تاتنهام در بازی رفت یک‌چهارم نهایی لیگ اروپا نمونه‌ای بارز از این ویژگی‌ها بود. دریافت توپ در محور چپ، دریبل سریع و شوت کم‌ارتفاعی که از ویکاریو گذشت.

مقایسه آماری ایساک و اکیتیکه

اکیتیکه در 22 سالگی زمان کافی برای رشد دارد و اصول اولیه‌ لازم برای تبدیل شدن به یک مهاجم تراز اول را داراست. شاید بهتر باشد آرسنال و دیگران به جای تمرکز روی ایساک، اکیتیکه را هدف قرار دهند و از وسوسه‌ خرید ایساک دست بکشند.

گزینه مناسب مهمان جدید سی‌ال در نقل و انتقالات؛ دلاپ و ناتینگهام فارست در یک تئاتر عاشقانه

عملکرد دلاپ در خط حمله‌ ایپسویچ تاون یکی از معدود نقاط روشن فصل ناامیدکننده‌ای بود که به نظر می‌رسد به سقوط به چمپیونشیپ منجر شود. با وقوع این اتفاق در هفته‌های آینده، با فعال شدن بند آزادسازی سقوط (که گزارش‌ها آن را حدود ۳۰ میلیون پوند تخمین می‌زنند) این بازیکن 22 ساله‌ محصول آکادمی منچسترسیتی به گزینه‌ای جذاب برای چندین تیم پریمیرلیگی تبدیل خواهد شد.

اگرچه آمار گلزنی دلاپ قابل توجه است، اما بازی در تیمی ضعیف مانند ایپسویچ، به شکل متناقضی، می‌تواند نقاط قوت یک مهاجم را برجسته کند.

او عمدتاً در حملات سریع به میدان می‌آید و توپ را در فضای باز دریافت می‌کند، چرا که حریفان معمولاً خطوط دفاعی خود را به جلو منتقل کرده‌اند. به طور میانگین، او پس از دریافت پاس 7.3 متر با توپ پیش می‌رود، رکوردی که در لیگ بی‌نظیر است. این سبک بازی به سرعت و قدرت فیزیکی دلاپ اجازه می‌دهد تا حداکثر بهره‌وری را داشته باشد.

نمودار مقایسه سرعت حملات و تعداد پاس های تیم های لیگ برتر انگلیس در فصل 2024/25

هنوز مشخص نیست که او چگونه می‌تواند خود را با فضاهای محدودتر تیم‌های مسلط بر توپ (مانند آرسنال یا منچسترسیتی) وفق دهد. اما بر اساس پروفایل فعلی‌اش، تیمی مانند ناتینگهام فارست که حملاتش عمدتاً ضدحمله‌های سریع است، می‌تواند گزینه‌ای ایده آل برای او باشد.

از طرف دیگر، بورنموث نیز با ویژگی‌های دلاپ همخوانی دارد و علاوه بر آن، فرصتی برای تقویت پرس از بالا (بخشی اساسی در سبک آندونی ایرائولا) در اختیار او قرار می‌دهد.

لیام دلاپ مهاجم تیم ایپسویچ و محصول آکادمی منچستر سیتی

آیا داروین نونیز گزینه‌ای ایده‌آل برای مبادله است؟

اگرچه ظرافت و دقت در لیست ویژگی‌ های این بازیکن اروگوئه‌ای جایگاه بالایی ندارد، اما بازی پرتلاطم و پرانرژی او قطعاً ارزش خود را دارد، حتی اگر در تیم تحت مربیگری آرنه اسلات جایی نداشته باشد.

واضح است که نونیز در فضاهای باز مقابل خود، درخشان‌تر ظاهر می‌شود، بنابراین انتقال به تیمی که بازی مستقیم با ضدحمله‌ دارد، انتخاب هوشمندانه‌ای برای بهره‌برداری حداکثری از توانایی‌های او خواهد بود. مثلاً اینتراخت فرانکفورت، اگر به هر دلیلی در تابستان نیاز به پر کردن جای خالی در اندازه‌های هوگو اکیتیکه داشته باشد.

پس از اینکه اوایل امسال یک پست اینستاگرامی را که او را به میلان لینک می‌کرد، لایک کرد، نونیز ممکن است ناخواسته ترجیح خود را برای مقصد بعدی فاش کرده باشد. این ترکیب می‌تواند نتیجه‌بخش باشد، چون سبک بازی این تیم ایتالیایی، مبتنی بر ساختار مستحکم و حملات سریع و مستقیم، با ویژگی‌های او همخوانی دارد.

نمودار پیتزایی مدل بازی هجوم آث میلان در فصل 2024/25

اگر نونیز بخواهد در لیگ برتر انگلیس بماند و به بازی پرتلاطم خود ادامه دهد، بدون شک باید به بورنموث فکر کند. بله، می‌دانیم که همه پیشنهادهای این مقاله ممکن است واقع‌بینانه نباشند، اما سبک جسورانه آندونی ایرائولا کاملاً با ویژگی‌های این بازیکن 25 ساله سازگار است.

معامله‌ای شامل معاوضه نونیز با یکی از مدافعان بورنموث، میلوش کرکز یا دین هویسن؟ احتمالاً هواداران لیورپول از این استقبال می‌کنند.

چرا بارسلونا به جاناتان دیوید نیاز دارد؟

شرایط دیوید خصوصا در تابستان امسال جالب توجه است، زیرا با توجه به شرایط فعلی، او تا آغاز ماه ژوئیه بازیکن آزاد خواهد بود.

میانگین گلزنی او 0.61 گل به ازای هر 90 دقیقه در پنج فصل گذشته در لیل، نشان می‌دهد که او قطعاً کارهای زیادی را در خط حمله به درستی انجام می‌دهد. بنابراین شاید بهترین راه‌حل این باشد که به دنبال تیم‌هایی بگردیم که سبک بازی مشابه با لیل دارند.

با انجام یک آنالیز شباهت‌سنجی روی سبک بازی لیل، نام‌های جالبی به چشم می‌خورد. ماندن در فرانسه می‌تواند مارسی را با سبک بازی مبتنی بر مالکیت توپ تحت هدایت روبرتو دیزربی، به گزینه‌ای جذاب برای او تبدیل کند. اما بدون شک دیوید مجذوب تیم اسپانیایی موجود در لیست ما خواهد شد.

شبیه ترین تیم های اروپا در حمله به بارسلونا و شباهت با لیل

این بازیکن 25 ساله کانادایی اخیراً به The Athletic گفت که رویای او بازی برای بارسلونا است، زیرا این تیم همیشه تیمی بود که در دوران رشدش از آن حمایت می‌کرد. وقتی شما از یک تیم در دوران کودکی حمایت می‌کنید، بازی برای آن به یک رویا تبدیل می‌شود.

در حالی که رابرت لواندوفسکی در 36 سالگی همچنان سن خود را به چالش می‌کشد، برنامه‌ریزی برای آینده و جستجوی جانشین می‌تواند برای بارسلونا مفید باشد و دیوید می‌تواند گزینه مناسبی باشد. با توجه به اینکه بارسلونا نیازی به پرداخت هزینه نقل‌ و انتقال ندارد، این انتقال می‌تواند برای همه طرف‌ها سودمند باشد. به‌ویژه که دیوید احتمالاً با سبک بازی بارسا که از قبل با ویژگی‌های او سازگار است، انطباق خوبی پیدا خواهد کرد.

انتقال به دورتموند یا منچسترسیتی کمتر محتمل به نظر می‌رسد، اما قبل از آنکه توانایی‌های لواندوفسکی کاهش پیدا کند، بارسلونا می‌تواند گزینه بدی نباشد. اگر دیوید به کاتالونیا بیاید و به‌تدریج جایگزین مهاچم لهستانی شود.

جاناتان دیوید مهاجم نوک تیم ملی آمریکا و لیل فرانسه

بنجامین شسکو در رادار اروپا!

به راحتی می‌توان فراموش کرد که شسکو فقط 21 سال دارد. از زمانی که برای اولین بار به عنوان یک نوجوان لاغر 17 ساله برای سالزبورگ به میدان رفت، بحث درباره جلب توجه باشگاه‌های بزرگ اروپا حول محور او بود و این تابستان هم تفاوتی نخواهد داشت.

با قد 195 سانتیمتری، شسکو اغلب به عنوان یک تارگت من (مهاجم هدف) در نظر گرفته می‌شود، اما انعطاف‌پذیری او یکی از قوی‌ترین ویژگی‌هایش است. به همان اندازه که می‌تواند به عمق دفاع حریف فرار کند، قادر است به سمت توپ بیاید و بازی را متصل کند. این موضوع در پروفایل SkillCorner او در مقایسه با مهاجمان دیگر از هفت لیگ معتبر اروپا به خوبی مشخص شده است.

در سیستم ردبول، دویدن زیاد یک الزام است، اما تنوع حرکات شسکو است که او را به یک دارایی باارزش در میان بزرگان اروپا تبدیل میکند.

بنجامین شسکو جوان در تیم لایپزگ لایپزیش

کریر شسکو هنوز در آغاز راه است، به این معنی که هر باشگاهی که به دنبال جذب او باشد، زمان زیادی برای شکل‌دهی به او به عنوان بازیکنی متناسب با نیازهای خود خواهد داشت.

لینک شدن به آرسنال می‌تواند منطقی باشد، زیرا شسکو می‌تواند به عنوان یک نقطه ثقل در خط حمله آنها عمل کند. با دریافت سانترها از کناره‌ها و عملکردی به عنوان یک مهاجم داخل باکس که مدافعان را سرگرم می‌کند. از طرف دیگر، توانایی او برای عقب‌نشینی می‌تواند زمینه‌ساز حرکت بازیکنانی مانند گابریل مارتینلی یا بوکایو ساکا به سمت داخل از جناحین شود.

در واقع، همین منطق را می‌توان در مورد لیورپول، چلسی و منچستر یونایتد نیز به کار برد. همه این تیم‌ها از حضور یک مهاجم مدرن شماره 9 در ترکیب خود سود خواهند برد و دقیقاً همین موضوع شسکو را به چنین گزینه جذابی تبدیل کرده است.

دربی شمال غرب در نقل و انتقالات برای کونیا

هیچ شکی نیست که متئوس کونیا این فصل ستاره تیم ولورهمپتون بود. با وجود اینکه به ندرت به عنوان مهاجم ثابت بازی کرد، 13 گلش در این فصل نشان میدهد که چقدر مسئولیت خط حمله را به دوش کشید تا تیمش از سقوط نجات یابد.

کونیا، که به عنوان هافبک هجومی در جناح چپ برای تیم ملی برزیل بازی میکند، با هوشمندی به فضاهای خالی حرکت میکند و معمولاً تمام راه های حمله از او میگذرد. علاوه بر گلزنی، هیچ بازیکن دیگری در ولورهمپتون بیشتر از او موقعیت سازی نکرده یا آمار پاس گل بهتری نداشته است.

در حالت ایده آل، میتوان کونیا را شبیه سازی کرد و هر دو نسخه را بازی داد، یکی برای ساختن موقعیت و دیگری برای تمام کردن آن!

تنوع پست بازی کونیا به عنوان گزینه نقل و انتقالات تیم هالی لیگ برتر

با مهارتی که گاهی اوقات با قد 183 سانتیمتری اش تناقض دارد، این بازیکن 25 ساله اغلب با کنترل نزدیک توپ، تیمش را به تنهایی به جلو میبرد. 118 دریبل موفق او در این فصل لیگ، از هر بازیکن دیگری در ولورهمپتون بیشتر است. در واقع، هیچ هم تیمی دیگری حتی در این پارامتر سه رقمی هم نشده است.

یونایتد یا لیورپول؟ مسئله این است

منچستریونایتد وقتی که گل کونیا در دسامبر باعث شد ولورهمپتون در بازی مقابل آنها پیش بیفتد، از نزدیک شاهد این درخشش ستاره اهل آمریکای جنوبی بود. با توجه به نیاز شدید تیم روبن آموریم به بازیکنی که خط حمله را به هافبک هم وصل کند، کونیا میتواند گزینه ایده آلی برای ارتباط بین خط میانی و خط حمله باشد، به خصوص که او در سیستم 3-4-2-1 هم تبحر دارد.

اما با هوش تاکتیکی که کونیا دارد، آیا میتواند به عنوان مهاجم کاذب، خط حمله لیورپول را متحول کند؟ روبرتو فیرمینو، در آنفیلد به یک افسانه تبدیل شد چون میتوانست به فضاهای خالی برود و راه را برای هافبک ها باز کند. کونیا تمام ویژگی های لازم برای انجام چنین نقشی را دارد به شرطی که آرنه اسلات بخواهد خط حمله تیمش را بازسازی کند.

نیاز به یک متخصص دارید؟ دوشان ولاهوویچ را انتخاب کنید

ولاهاویچ در نقطه عطفی از کریر حرفه‌ای خود قرار دارد. او پس از درخشش در فیورنتینا، در انتقالی پر حاشیه به یوونتوس پیوست. مهاجم صربستانی پس از چند فصل خوب، هم‌اکنون اعتماد به نفس خود را از دست داده و در سمت مقابل یوونتوس نیز اعتقادی به او ندارد.

دوشان ولاهوویچ در لباس یوونتوس به عنوان گزینه نقل و انتقالات

در 25 سالگی، مهاجم تیم ملی صربستان به اوج سال‌های خود نزدیک می‌شود، اما اکنون در زمانی هستیم که سردرگمی بیشتری درباره مهارت‌های او نسبت به گذشته وجود دارد. میانگین گلزنی یک گل در هر دو بازی از زمان پیوستنش به یوونتوس از فیورنتینا در ژانویه 2022، آمار قابل‌توجهی است، اما این احساس وجود دارد که می‌توان حتی بیشتر از او انتظار داشت.

نکته کلیدی این است که ولاهوویچ ممکن است در تابستان امسال در دسترس باشد، چرا که او تمایلی به تمدید قراردادش که تا پایان فصل آینده باقی مانده، ندارد. چه تیمی او را می‌خواهد؟ یک باشگاه که به دنبال یک مهاجم داخل محوطه است. او که پیش‌تر به آرسنال لینک شده بود، نشان از بازیکنی میدهد که می‌تواند در روز پایانی نقل‌وانتقالات نقش پررنگی ایفا کند.

آمار 8.3 تماس با توپ به ازای هر شوت ولاهوویچ، پنجمین رقم کم‌ در میان مهاجمان چهار لیگ معتبر اروپا است که نشان‌دهنده تمرکز کامل او روی به ثمر رساندن حمله‌هاست. تعداد تماس‌های او تنها 27.5 بار در هر 90 دقیقه، او را در میان 20 درصد پایین مهاجمان سری آ قرار می‌دهد.

بنابراین، باشگاه‌های علاقه‌مند باید به‌وضوح بدانند چه پروفایلی از بازیکن را دریافت خواهند کرد.

فصلی سرشار از خبر درباره مهاجمان

باشگاه های زیادی هستند که در پروژه خود پیش رفتند یا در آستانه شروع پروژه‌ای تازه قرار دارند. وجه اشتراک همه این تیم‌ها عدم وجود بازیکنی مناسب در نوک خط حمله است. مهاجمان بارسلونا، منچستریونایتد، آرسنال، لیورپول، بایرن مونیخ و … همگی به دلایل مختلف اعم از کهولت سن، کیفیت فنی یا تاکتیک تیم بازدهی کافی ندارند. این قضیه منجر به جنگی تمام عیار برای مهاجمان حاضر در بازار خواهد شد. با توجه به تعدد بازیکنان و تیم ها، هر انتقال می‌تواند نکات مثبت یا منفی زیادی داشته باشد، ممکن است بازیکنی در یک تیم به عنوان ستاره بدرخشد و همان بازیکن در تیمی دیگر فلاپ شود. می‌توان در نهایت نتیجه گرفت که بازیکنان و تیم ها باید دقت زیادی در تصمیمات خود نشان دهند، در غیر این صورت باید به شکست پروژه و پایان کریر خود بیاندیشند.