نویسنده: نوید سعیدی فر
- شروع فصل و نقاط عطف یونایتد بیثبات
- ستارههای ناکارآمد، ترکیب آشفته و مربی منفعل
- شب کابوسوار اولدترافورد
- مشت آخر از پپ و رانیری
- شروعی دوباره، به امید خانهتکانی اساسی
تابستان رویایی در تئاتر رویاها
منچستریونایتد و اوله گونار سولشایر فصل گذشته را در رتبه دوم به پایان رساندند. او به دومین مربی در دوران پسافرگوسن تبدیل شد که توانست با شیاطین سرخ به مقام نایبقهرمانی لیگ برتر انگلستان برسد. گرچه تیم سولشایر به جز یک مقطع کوتاه از مدعیان قهرمانی نبود، اما همین عنوان نایبقهرمانی و رسیدن به فینال لیگ اروپا هواداران یونایتد را امیدوار کرد که شاید اضافه شدن دو یا سه بازیکن جدید در پنجره نقل و انتقالاتی تابستان آنها بتوانند بالاخره بعد از سالها به کورس قهرمانی لیگ بازگردند.
شاید خوشبینترین هوادار قرمزپوشان شهر منچستر هم تصور نمیکرد که در ایام کرونا، دو ستاره و یک فوقستاره را جذب کنند. رافائل واران، مدافعی که هواداران منچستر سالها حسرتش را میکشیدند با قراردادی معقول به این تیم پیوست. جیدون سانچو بالاخره پس از دو سال کش و قوس فراوان به ترکیب سولشایرر اضافه شد و در نهایت رویای چندین ساله یونایتدی ها به حقیقت بدل شد. کریستیانو رونالدو، یکی از بهترین بازیکنان دو دهه اخیر فوتبال اروپا با مبلغی ناچیز به تیم حالا ترمیم شده انگلیسی برگشت تا هواداران یونایتد به چیزی جز قهرمانی در فصل پیشرو رضایت ندهند.
بازگشت رونالدو به منچستر یونایتد
شروع فصل و نقاط عطف یونایتد بیثبات
شاگردان اوله در اولین بازی فصل با نتیجه قاطعانه پنج بر یک لیدز را شکست دادند تا هواداران یونایتد خیلی زود شروع به رویاپردازی کنند. هرچند نقاط ضعف این تیم خیلی زود در هفته دوم برای کارشناسان فوتبال روشن شد؛ زمانی که آنها از پس ساوتهمپتونی که با پرس و قدرت فیزیکی بالا بازی میکرد بر نیامدند و به یک امتیاز رضایت دادند. در هفتههای بعدی یونایتد توانست سه امتیاز بازیها را به دست آورد اما عملکرد این تیم نقاط ضعف بزرگی را در معرض نمایش قرار داد. این نقاط ضعف تکراری برخی هواداران منچستریونایتد را نگران کرد.
بازگشت رونالدو به تئاتر رویاها روزی رویایی را برای هواداران یونایتد ساخت، اما همین روز رویایی کار را برای ادامه فصل سختتر کرد؛ یک برتری پر گل برای شیاطین سرخ مقابل نیوکاسل و این نقطه اوج هیجان و انتظارات از تیم سولشایر بود. او هیچگاه همچین فشاری را برای نتیجه گرفتن بر روی خود احساس نکرده بود. برخلاف گذشته، اکنون او باید تک تک بازی ها را با پیروزی پشت هم می گذاشت اما درست در بازی بعدی، در اولین بازی لیگ قهرمانان اروپا شاگردان سولشایر سه امتیاز مهم را در برابر یانگ بویز سوئیس از دست دادند. شاید بتوان گفت بازی برابر یانگ بویز یک نقطه عطف در فصل منچستریونایتد قلمداد میشود؛ زیرا پس از این بازی دیگر به ندرت شاهد عملکردی خوب از شاگردان ذخیره طلایی فرگوسن بودیم.
ضعف در خط هافبک این تیم بسیار ملموس بود. هیچ یک از هافبک های یونایتد در کیفیت بالایی بازی نمیکردند و توپگیری و حفظ توپ به شدت دچار مشکل شد. اما این تمام ضعفهای یونایتد نبود؛ به این دلیل که هرگاه تحت فشار قرار میگرفتند به مشکل بر میخوردند. این مشکلات تاکتیکی و بعضا تکنیکی هر بازی در حال تکرار بود و نگرانی هواداران یونایتد رفته رفته بیشتر میشد. مربی نروژی که همیشه در سخت ترین شرایط و دشوار ترین موقعیت ها راه حلی پیدا می کرد و سربلند از مشکلات خارج میشد این بار به سدی برخورد کرد که شکستنش کار آسانی نبود.
باخت منچستر یونایتد به یانگ بویز سوئیس و آغاز روند بد برای اوله
ستارههای ناکارآمد، ترکیب آشفته و مربی منفعل
یونایتد بازیها را تقریبا با ترکیب ثابت و اکثرا با زوج مکتامینی و فرد در مرکز میدان شروع میکرد و این را میتوان نقطه آغاز انتقادات از سرمربی نروژی تلقی کرد. هواداران یونایتد از انفعال مربی خود خسته شده بودند و نتایج اصلا در حد و اندازههای تیمی که میخواهد برای قهرمانی بجنگد نبود. رافائل واران مدافعی که این فصل به یونایتد اضافه شده بود اکثر بازیها را به دلیل مصدومیت از دست داد و از طرفی دیگر جیدون سانچو خرید گران قیمت اوله، به هیچ عنوان انتظار هواداران منچستر یونایتد را براورده نکرد.
آرون ونبیساکا که در تابستان با مشکلاتی مواجه شده بود عملکرد باثباتی نداشت و لوک شاو، یکی از بهترین مدافعان کناری فصل گذشته فوتبال اروپا، به همان لوک شاو قبل از اوجش تبدیل شده بود. هری مگوایر هیچ شباهتی به مدافعی که میشناختیم نداشت و عملکرد فردی و گروهی یونایتد با تصوراتی که هواداران داشتند همخوانی نداشت.
باخت سنگین یونایتد به لیورپول
شب کابوسوار اولدترافورد
اما با وجود تمامی ضعفها و مشکلات، اکثریت هواداران منچستریونایتد همچنان از اوله گونار سولشایر، زننده گل قهرمانی منچستریونایتد در فینال ۹۹، حمایت میکردند. این حمایت اما در شکست چهار بر دو خارج از خانه مقابل لسترسیتی تا حدودی شکسته شد. اندک هواداری مانده بود که به آینده این تیم با مربی نروژی و شاگرد سابق سرالکس فرگوسن امیدوار باشد. در بازی بعدی منچستریونایتد در چمپیونز لیگ به مصاف آتالانتا رفت. در حالی که نیمه اول با برتری دو بر صفر به سود این تیم ایتالیایی به پایان رسید، شیاطین سرخ توانستند با یک کامبک رویایی بازی را برگردانند و نشان دهند که همچنان رگه هایی از روحیه پیروزی در این تیم وجود دارد.
بازی بعد اما آنها با سد بزرگ مواجه شدند؛ شاید بزرگترین چالش یونایتد در این فصل. آنها در الدترافورد به مصاف لیورپول رقیب سنتی خود رفتند و در کمال شگفتی با نتیجه پنج بر صفر از مهمترین رقیب خود شکست خوردند. از نظر بسیاری از هواداران، این شکست نقطه پایان اوله در منچستریونایتد تلقی می شد اما مدیران این تیم چنین اعتقادی نداشتند. در حالی که مربیهای بزرگ و نامداری منتظر پیشنهاد تاجرین آمریکایی بودند، منچستریونایتد با ترکیبی متفاوت و دفاعی سه نفره به مصاف تاتنهام، تیم بحرانزده نونو اسپریتو رفت و توانست این تیم را در لندن شکست دهد. این نتیجه اخراج مربی تاتنهام را رقم زد. مسئولان تاتنهام خیلی زود به سراغ آنتونیو کنته، اصلیترین کاندیدای جایگزینی سولشایر رفتند و با پیوستن این مربی ایتالیایی به اسپرز، پرونده اخراج سولشایر تا حدودی بسته شد.
پیوستن آنتونیو کنته به تاتنهام و ابقای اوله
مشت آخر از پپ و رانیری
اما حتی برتری با سه گل برابر تاتنهام هم نتوانست ورق را برای یونایتد برگرداند. آن ها پس از یک تساوی ناامید کننده با گل دقایق پایانی رونالدو برابر آتالانتا به مصاف منچسترسیتی رفتند و با عملکردی تحقیرآمیز دربی منچستر را نیز بدون به ثمر رساندن گلی به پایان رساندند. شاگردان گواردیولا با عملکردی مسلط و قاطعانه سه امتیاز را در الدترافورد به دست آوردند، سه امتیازی که شاید بتوان آن را راحتترین سه امتیاز این فصل منچسترسیتی نامید.
پس از شکست در برابر منچسترسیتی دیگر اندک هوادار سرخپوشی در منچستر مانده بود که همچنان به مربی دوستداشتنی و کمحاشیه ایمان داشته باشد. اما حتی شکست در دربی هم باعث اخراج او نشد. تیم به تعطیلات ملی رفت و امیدهایی وجود داشت که پس از از سرگیری بازیها یونایتد با روحیه و سیستمی جدید بتواند مسیر درست خود را پیدا کند اما آنها در اولین بازی پس از فیفادی در نتیجهای عجیب و باورنکردنی با دریافت چهار گل از واتفورد کلودیو رانیری، یکی از اصلیترین شانسهای سقوط این فصل لیگ شکست خوردند.
این پایان حدود سه سال حضور اوله گونار سولشایر در منچستریونایتد بود. او از این تیم جدا شد و مایکل کریک، دستیار او به عنوان مربی موقت سکان هدایت تیم را در دست گرفت. کریک توانست با 2 پیروزی برابر ویارئال و آرسنال و تساوی ارزشمند برابر چلسی یادگار خوبی از خود به جای بگذارد تا اینکه در نهایت تکلیف نیمکت شیاطین سرخ مشخص شد.
آینده یونایتد در دستان رانگنیک
شروعی دوباره، به امید خانهتکانی اساسی
رالف رانگنیک، تئوریسین آلمانی به عنوان سرمربی منچستریونایتد انتخاب شد با این برنامه که در انتهای فصل سرمربی جدیدی مشخص شود و او به سمتی مدیریتی برسد. هیجان و امید به الدترافورد برگشت زیرا هواداران منچستریونایتد بالاخره احساس کردند که مدیران این باشگاه تصمیمی منطقی و بلندمدت را اتخاذ کرده و شاید رالف رانگنیک همان شخصی باشد که بتواند با برنامهریزی درست، سبکی تهاجمی و نگاهی بلندمدت با تکیه بر بازیکنان جوان میراث سرالکس فرگوسن را بازیابی کند.
رانگنیک از ابتدای کار در یونایتد، با تغییر رویه تمرین ها سعی کرده در یونایتد انقلابی تاکتیکی ایجاد کند که این روند با سرعت کندی پیش میرود و این مربی از ابتدا توسط رسانهها و کارشناسان مورد هجمه است. باید دید آیا در انتهای فصل یونایتد موفق به کسب سهمیه چمپیونزلیگ خواهد شد یا روند بازسازی تیم با تاخیر مواجه خواهد شد.
آیا گلیزر ها از اشتباهات خود عبرت گرفته اند؟
در نهایت آیا یونایتد درمان میشود؟
خیلی کامل و جالب بود ❤️👌
عالی بود
خسته نباشی نوید عزیز