فوتبال زنان؛ همان آش و همان کاسه

نویسنده: افسون حضرتی

فوتبال زنان همان سوژه داغ همیشگی برای خودنمایی مسئولان فدراسیون فوتبال است. همان فرصتی برای به صحنه آمدن مدیران فوتبالی و نمایش مدیریتی که می خواهند موفقیت‌های زنان را به نام خود تمام کنند. داستانی با سناریوی همیشگی. سریالی تکراری که گاه بعضی از هنرپیشه‌ها و عوامل آن عوض می شوند ولی تغییری در ماهیت آن رخ نمی دهد.

صعود
صعود تیم زنان فوتبال ایران به جام ملت‌های آسیا

صعود تاریخی یا موج هیجانات زودگذر؟

اگر فوتبال زنان ایران را به مثابه یک کلیت نگاه کنیم از چند بخش تشکیل شده است. پرده اول: صعود تیم ملی فوتبال زنان به جام ملت‌های آسیا. ابتدا حضور در یک تورنمنت دوستانه و کسب حداقل دو شکست و یک تساوی.

واکنش مدیران فدراسیون فوتبال: چیزی از ارزش‌های زنان ما کم نمی شود. واکنش مربیان تیم: مصدوم داشتیم، بدون بازی تدارکاتی پا به تورنمت گذاشته بودیم، بعضی از بچه‌ها اولین بار بود که در یک میدان رسمی بازی می کردند، تجربه نداشتیم ولی درس‌های زیادی یاد گرفتیم. واکنش رسانه‌ها: تاسف و افسوس و نقدی بی زهر و کمرنگی به مسئولان فدراسیون فوتبال که نه سیخ بسوزد نه کباب.

پرده دوم: مسابقات انتخابی برای صعود به جام ملت‌های آسیا. برحسب یک اتفاق و شانسی صعود می کنیم. واکنش مسئولان فدراسیون فوتبال: شیرزنان ایران یک بار دیگر نشان دادند که لیاقت داشتن بهترین‌ها را دارند، آن‌ها نشان دادند که می توان از غیرممکن، ممکن ساخت. واکنش مربیان تیم: به لطف خدا و همت بچه‌ها توانستیم رقبایی که سال‌ها سابقه حضور در میادین بین المللی را دارند از پیش بر داریم. هدف ما رسیدن به جمع چهار تیم برتر آسیاست.

این بازیکنان فعل خواستن را صرف کردند و با استعداد و توانمندی که دارند برای اولین بار در تاریخ ورزش زنان حماسه ای به یادماندنی خلق کردند. واکنش رسانه‌ها و خبرگزاری‌ها: در حد یک خبر بسیار ساده، صفحات اینستاگرام و استوری تا چند روز، نشان دادن 15 ثانیه از مسابقه فوتبال زنان و تبریک‌های متفاوت با ادبیات متفاوت به دختران آریایی ایران زمین، روزنامه‌ها: مصاحبه تلفنی با بازیکنان با آبکی ترین سوالات ممکن و در نهایت تبریک کنفدراسیون فوتبال آسیا با یک طرح گرافیکی که در صفحه توئیتر یا اینستاگرامش منتشر می‌کند.

بعد از فروکش کردن این موج هیجانی چه اتفاقی می‌افتد؟ فوتبال زنان به امان خدا رها می شود نه خبری از اردوی تدارکاتی است نه بازی‌های دوستانه. روزها می گذرند هیچ کدام از مسئولان فدراسیون فوتبال حتی به یاد ندارند که زنان هم فوتبال بازی می‌کنند. تمام توجه و هم و غم فدراسیون نشینان همچنان روی مدار فوتبال مردان و حاشیه‌های پوچ آن می‌چرخد.

لباس
رونمایی پر حاشیه از لباس تیم ملی زنان ایران

تبلیغات رسانه‌ای بی‌سابقه

پرده بعدی قبل از مسابقات است. راه اندازی یک جریان قوی رسانه ای برای تبلیغ و نمایش اهمیت به زنان. جشن خداحافظی برای تیم ملی فوتبال با پخش سرودهای حماسی، دعوت از پیشکسوتان فوتبال مردان بدون در نظر گرفتن پیشکسوتان ورزش زنان، پهن کردن سفره ای عریض و طویل، خنده و شوخی، سرودخوانی دسته جمعی همراه با خواننده وطنی و ترانه های ژانر وطنی اش، گرفتن بیش از هزاران عکس و سلفی و لایو اینستاگرام، دعوت از رسانه‌هایی که تا به امروز حتی یک کلمه در نقد فدراسیون فوتبال ننوشته‌اند و چه بهتر که آن‌ها در مراسم خداحافظی تیم ملی فوتبال زنان باشند چون زرق و برق مراسم تصنعی اهمیت به فوتبال زنان به چشم و قلم آنها بیشتر می‌آید تا منتقدان. رونمایی از لباس تیم ملی که حتما انتقادات وسیعی هم به همراه دارد ولی باز هم کاربران شبکه‌های اجتماعی همچون سد محکمی سعی می کنند که نقدی محکم تر و اپوزیوسیون گونه ارائه دهند.

واکنش مسئولان فدراسیون مثل همیشه با این جملات همراه است که انشاالله به مرحله بعدی صعود می کنیم، زنان ما توانمندی های بسیاری دارند که در تمام عرصه‌ها آن را نشان داده اند، مربیان تیم ملی خیلی کم و کمرنگ به نداشتن امکانات و اردوی تدارکاتی و بازی‌های دوستانه اشاره می کنند ولی امید دارند که معجزه هم همراه تیم به تورنمنت اعزام شود به هر حال حیف است یک نمایش رسانه ای را با بیان مشکلات به کام مسئولان فدراسیون فوتبال تلخ کنند.

واکنش مردان فوتبالیست هم استوری عکس مراسم بدرقه و آرزوی موفقیت است. یکی دو رسانه کم رونق مرتبط به ورزش زنان هم سعی می کنند لینک های پخش بازی‌ها را از شبکه‌های مختلف تلویزیونی کشورهای خارجی پیدا کنند تا علاقمندان به فوتبال زنان بتوانند بازی‌هایی را که تلویزیون باید نشان دهد ولی خودش را ملزم به باید نمی‌داند، ببینند. همه بازیکنان هم خوشحال هستند و فکر می‌کنند همین که تکنیک دارند یعنی کلید مشکل‌گشا در جیبشان است.

باخت به چین
باخت سنگین تیم ملی زنان ایران به چین

پایان فوتبال زنان تا اطلاع ثانوی!

شروع رقابت اصلی اولین مسابقه تیم ملی فوتبال زنان در جام ملتهای آسیا برابر هند میزبان بازیها با تساوی به پایان می‌رسد. برای جماعت اهل هیاهو بهترین فرصت برای پر کردن صفحات مجازی است. بازی دوم برابر چین است. کشور دوست و برادر با قدرت و اقتدار میزبانی رقابتهای ورزشی دنیا را یکی پس از دیگری از آن خود می‌کند، چون به خوبی فهمیده‌اند که ورزش بهترین منبع درآمدزایی است. یک شکست قابل پیش بینی ولی نه با این نتیجه. هفت بر صفر. القای رسانه ای می‌گوید که با داشتن یک امتیاز برابر هند هنوز شانس داریم. از همان شانس‌هایی که روی کاغذ با استفاده از احتمالات، خودمان را امیدوار نگه می‌داریم.

مسئولان فدراسیون حرفی نمی‌زنند. چون حرفی ندارند بزنند. کار آن‌ها برگزاری یک «شو» بود که انجام دادند. مربیان معتقدند که انتظاراتشان برآورده نشده ولی با دعای خیر مردم اگر برابر چین تایپه برنده شوند و در گروه‌های دیگر هم همه به نفع فوتبال زنان ایران بازی کنند، حماسه دوم هم رقم می‌خورد. خبر می‌رسد که کرونا به اردوی تیم ملی فوتبال زنان هند حمله کرده و طبق مقررات از گردونه رقابتها خارج شده‌اند. یعنی همان یک امتیاز هم پرید. بازی سوم با چین تایپه است. دو روز از صعود تیم ملی فوتبال مردان به رقابت‌های جام جهانی گذشته و کسی خدا را بنده نیست. از تیم ملی فوتبال زنان چه خبر؟ تقریبا هیچ.

روز بازی باز هم گزارشگران و مجریان رادیو از شنوندگان عزیز می‌خواهند که با انرژی مثبتی که می‌فرستند کمک کنند تا چین تایپه را شکست دهیم و همچنان با همان موج انرژی مثبت تیم های دیگر را هم وادار کنیم که به نفع ما بازی کنند. نیم ساعت از بازی گذشته، تیم سه بر صفر عقب است و گزارشگر رادیو که عمری یاد گرفته فقط بذر امید کاذب بکارد، اصرار دارد که هنوز فرصت برای جبران هست. او از قدرت تیم چین تایپه تعریف می‌کند که صاحب چندین عنوان ارزشمند آسیایی است و اردو‌های خوبی برگزار کرده و با قدرت به این رقابت‌ها آمده. یعنی شنونده محترم بدان که هوا حسابی پس است.

او از رقیب تعریف می کند ولی هرگز از یاد نمی‌برد که به دلاوری و غیرت و همت و از جان مایه گذشتن و استعداد و توانمندی بازیکنان خودمان هم اشاره کند. ما که بازی را نمی‌بینیم ولی به نظر می‌رسد که تیم فوتبال زنان کشورمان هیچ برنامه ای ندارد و حداقل تلاشش این است که کمتر گل بخورد. ولی فوتبال هم اصل و اصول دارد. یک شکست پنج بر صفر که خبرگزاری‌ها سعی می‌کنند خودشان را از این نتیجه شگفت‌زده نشان بدهند. در نشست خبری بعد از مسابقه همان داستان همیشگی. همان کلیتی که بر فوتبال ما حاکم است. مربیان می‌گویند که انتظارات ما برآورده نشد، تیم ما جوان است ولی آینده از آن ماست، ما تیم کم تجربه ای بودیم ولی امیدواریم با حمایت‌هایی که در آینده می‌شویم در ادامه مسیر پله‌های ترقی را طی کنیم.

فوتبال زنان همین جا تمام می‌شود. تا دوباره نزدیک یک تورنمنت مهم همه به خوش و خروش بیفتند و سناریو از اول تکرار شود.

2 thoughts on “فوتبال زنان؛ همان آش و همان کاسه

  1. Pingback: مینی آنالیز؛ اینتر میلان ۰-۲ لیورپول - پادکست فوتبال لب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *