
محمد حسام کیانی نیا، فوتبال لب-گرانیت ژاکا با انتقال به ساندرلند به پریمیرلیگ بازگشت. اینبار، بعد از تغییر و رشد در بایرلورکوزن، ژاکا دیگر بازیکن سابقی که ما در آرسنال دیدیم، نیست.
در سال ۲۰۱۹، گرانیت ژاکا در ورزشگاه امارات توسط هواداران آرسنال هو شد و با سوتهای اعتراضی، راهی رختکن شد. پس از این اتفاق، کمتر کسی تصور میکرد که او بتواند محبوبیت از دسترفتهاش در فوتبال را دوباره به دست بیاورد. با این حال، او نه تنها موفق شد تا دوباره دل هواداران آرسنال را بهدست بیاورد، بلکه نقشی کلیدی در رقابت این تیم در کورس قهرمانی در فصل ۲۰۲۲/۲۳ داشت. این عملکرد ژاکا، پیش از رفتن به آلمان و لورکوزن و بازی در سطحی حتی بالاتر بود.
رستگاری در لورکوزن
گرانیت ژاکا به یکی از ارکان اصلی تیم بایرلورکوزن تبدیل شد. تیمی که بهعنوان اولین باشگاه در تاریخ آلمان، موفق شد تا با قهرمانی، یک فصل کامل را بدون شکست پشت سر بگذارد. لورکوزن تحت هدایت ژابی آلونسو و عملکرد چشمگیر ژاکا، قهرمان جام حذفی آلمان شد و فاصلهای اندک تا یک سهگانه تاریخی (لیگ اروپا، جام حذفی و بوندسلیگا) داشت. با این حال، در پنجاه و یکمین بازی فصل، برای نخستینبار طعم شکست را چشیدند و در فینال لیگ اروپا، در مقابل آتالانتا شکست خوردند.

ژاکا به دور از فشارهای پریمیرلیگ و توجه دردسرسازی که بهخاطر بازی در انگلیس برای خود ساخت، دوباره متولد شد. او در دوران هفتسالهاش با آرسنال، بیش از هر بازیکن دیگری (منهای دروازهبانان)، در کل لیگ، اشتباه منجر به گل (8 بار) مرتکب شد.
ماموریتی نیمه تمام…
در این تابستان، گرانیت ژاکا پس از دو سال حضور در آلمان، بهطور جدی برای بازگشت به انگلیس فشار آورد و حالا او بازیکن ساندرلند است. اهمیت ژاکا برای تیم، بیشتر از چیزی است که اجازه خروجش را بدهیم. این را اریک تنهاخ، جانشین ژابی آلونسو در لورکوزن، در راستای پافشاری برای حفظ ژاکا بیان کرد. اما هافبک سوئیسی موفق شد تا خواستهاش برای جدایی را بر مدیران لورکوزن غالب کند و قراردادی سهساله را با ساندرلند به امضا برساند.

ممکن است این سؤال پیش بیاید که چرا ژاکا باید بخواهد که به پریمیرلیگ بازگردد؟ او در لیگ انگلیس همواره مورد انتقاد بود. چرا باید فضای امنی که برای خود در لورکوزن ساخت را ترک کند و وارد نبردی نسبتا حتمی برای سقوط شود؟
شاید او پس از اثبات شایستگیهایش در لورکوزن، حالا احساس میکند که هنوز کار نیمه تمامی در پریمیرلیگ دارد. اکنون که ژاکا ۳۲ ساله است، میخواهد از این فرصت استفاده کند. او میخواهد تا به همه کسانی که در انگلیس به او شک داشتند نشان دهد که تا چه اندازه بازیکنی توانمند و کامل است.
نقش محوری و مهم گرانیت ژاکا در لورکوزن
ژاکا دقیقاً همین را در آلمان به نمایش گذاشت؛ جایی که او نماد ثبات، خونسردی و اعتمادپذیری بود. ژاکا به مهرهای کلیدی برای لورکوزن تبدیل شد، تیمی که تقریباً هر توپی در آن، برای رسیدن به دروازه از ژاکا عبور میکرد.
در فصل ۲۰۲۳/۲۴، یعنی اولین فصل حضور این بازیکن در لورکوزن، فقط فلوریان ویرتز در بوندسلیگا نقش بیشتری در طراحی حملاتی که منجر به شوت درجریان بازی میشدند، داشت. این آمار ۲۳۳ مورد برای ویرتز در برابر ۲۲۸ مورد برای ژاکا بود. در حالی که بیشتر فعالیت های ویرتز به زدن شوت یا خلق موقعیت مربوط میشد، ژاکا از نظر تعداد حملاتی که در ایجاد آنها نقش داشت و منجر به موقعیت گلزنی شد (۱۴۵ مورد)، با اختلاف زیادی از بقیه بازیکنان جلوتر بود. او در ۵۰ بازی در تمام رقابتها، که فقط یک بازی را در طول فصل از دست داد، حتی یک بار هم مرتکب اشتباه منجر به گل به سود حریف نشد.

ژاکا و لورکوزن در فصل ۲۰۲۴/۲۵، به اندازه فصل گذشته خوب نبودند. آنها فصل را با ۱۳ امتیاز اختلاف نسبت به بایرنمونیخ به پایان رساندند و رقابت قهرمانی، علنا چند هفته پیش از پایان فصل، به پایان رسید. با این وجود، بسیاری از بازیکنان لورکوزن بار دیگر به حدی درخشان ظاهر شدند که گزینه انتقال به تیمهای بزرگ شدند. برای مثال، لیورپول برای جذب فلوریان ویرتز و جرمی فریمپونگ، مبلغ قابلتوجهی پرداخت کرد و همچنین بایرنمونیخ نیز جاناتان تاه را به خدمت گرفت. حالا هم ژاکا پس از یک فصل دیگر با عملکرد شخصی درخشان، به این جمع بزرگ ملحق شد.
گرانیت ژاکا، مرد همه کاره ژابی آلونسو
ژاکا بازهم در مواردی جزو بهترین بازیکنان بوندسلیگا بود. برای مثال، در میان تمام بازیکنان، فقط جاشوا کیمیش، هافبک بایرن مونیخ، بیشتر از ژاکا پاس ارسال کرد. از ۳۴۲۵ پاس کیمیش، ۳۱۸۳ پاس با موفقیت به مقصد رسیدند. این موضوع درحالی بود که ژاکا ۲۷۵۳ پاس ارسال کرد و از این تعداد، ۲۵۰۰ پاس به مقصد رسیدند. ژاکا در فصلی که گذشت، دقت پاس ۹۰/۷٪ را ثبت کرد. در بین ۳۲ هافبکی که بیش از ۱۰۰ پاس صحیح داشتند، فقط الکساندر پاولوویچ (۹۳/۲٪) و لئون گورتسکا (۹۲/۹٪) از بایرن مونیخ، نسبت به او درصد دقت پاس بالاتری داشتند. با این وجود، ژاکا فقط پاسهای معمولی نمیدهد. تنها دو بازیکن در لیگ پراگرسیو پاس بیشتری نسبت به او (۲۰۳ پراگرسیو پاس) ثبت کردند.
تنها هشت بازیکن در جریان بازی (و نه از روی ضربات شروع مجدد) پاس گل بیشتری نسبت به ژاکا (۷ پاس گل) دادند. در میان آنها، تنها ژاکا بود که در پست هافبک دفاعی بازی میکرد.

او با بهرهگیری از دید تاکتیکی خاص و توانایی استثنایی در ارسال پاس، بارها ساختار دفاعی تیمهای مقابل را شکست و از جریان بازی خارج کرد. در فصل ۲۰۲۴/۲۵ در بوندسلیگا، او بیش از هر بازیکن دیگری پاس خطشکن ارسال کرد. آماری با مجموع ۵۵۰ پاس خطشکن، که نقش تعیینکنندهای در شکستن خطوط فشرده حریف داشتند. ژاکا در عبور از مید بلاک با ۳۷۰ پاس موفق، و هم در نفوذ از خط آخر دفاعی حریف با ۶۷ پاس، در صدر جدول لیگ ایستاد. این نمایشی از تسلط کامل بر عبور از هر دو ساختار کلیدی دفاعی در فوتبال مدرن است.

چگونه پاس های خط شکن گرانیت ژاکا، نظم بازی حریفان را فرو میریزد؟
بخش زیادی از پاسهای خطشکن ژاکا، با هدفگیری فضای پشت فولبکهای حریف ارسال شدند. این پاسها از موقعیتی مرکزی ارسال میشدند و حرکت بازیکنان کناری را در نیمفضا و یا عرض زمین نشانه میرفتند. او مجموعاً ۸۰ بار چنین پاسی ارسال کرد که نهایتا منجر به یک سانتر از کنارهها شد. آمار ژاکا حداقل ۱۵ مورد بیشتر از هر بازیکن دیگری در لیگ بود. آماری که برتری مطلق او را در انتقال بازی از مرکز به عرض، و خلق موقعیت از کنارهها نشان میدهد.
پاسهای ژاکا نه تنها ساختارشکن هستند، بلکه مستقیماً به شوت ختم میشدند و موتور خلق موقعیت لورکوزن را روشن نگه میداشتند. در فصل ۲۰۲۴/۲۵ در بوندسلیگا، تنها جاشوا کیمیش با ۶۸ مورد، پاس خطشکن بیشتری نسبت به ژاکا (۶۷ مورد) داشت. این نوع پاسها که در فاصله ۱۰ ثانیه منجر به خلق یک موقعیت گل حتمی ارسال میشوند، معیاری کلیدی برای ارزیابی کارآمدی پاس در فاز تهاجمی تلقی میشوند.
همچنین ژاکا با ۴۵ پاس منتهی به خلق موقعیت در جریان بازی، در صدر و بالاتر تمام بازیکنان لیگ ایستاد. این آمار نقش او را در شکلگیری موقعیتها، حتی بدون پاس گل مستقیم، نشان میدهد. ژاکا همچنین ۱۰ بار پاسِ پیش از پاس گل ارسال کرد که دستکم چهار مورد بیشتر از هر بازیکن دیگر در بوندسلیگا میباشد. فلوریان ویرتز از این لحاظ با ۶ مورد، در رده دوم قرار داشت.

عملکرد قابل تحسین این بازیکن در لحظات تحت فشار
ژاکا در شرایط تحت فشار بالا، خونسردی مثالزدنیای با توپ دارد، ویژگیای که با دادههای اُپتا ویژن میتوان بهصورت دقیق اندازهگیری کرد. طبق این دادهها، زمانی که بازیکن تحت فشار شدید قرار دارد (یعنی زمانی که بازیکنِ صاحب توپ کمتر از ۲ متر با بازیکن حریف فاصله دارد)، ژاکا پاسهایش را با دقتی شگفت انگیز به مقصد میرساند. او در این شرایط خاص، ۹۰/۴٪ از پاسهای خود را با موفقیت ارسال کرد. عددی که تقریباً با نرخ کلی دقت پاسهایش در فصل (۹۰/۷٪) برابر است.
نکته قابلتوجه این است که ژاکا در مجموع، ۱۵۶۷ پاس تحت فشار شدید ثبت کرد. این آمار بیش از هر بازیکن دیگری در بوندسلیگا است. این آمار نشان میدهد که نهتنها دقت پاس ژاکا در شرایط دشوار افت نمیکند، بلکه هرگاه که در معرض فشار است، دقت پاسهایش بیش از هر بازیکن دیگری میشود.
تاثیر سن بر عملکرد گرانیت ژاکا
ژاکا ثابت کرد که همچنان توانایی بازی در سطح بالای فوتبال را دارد. دادههای فیزیکی نشان میدهند که این بازیکن ۳۲ ساله، که در سپتامبر ۳۳ ساله خواهد شد، هیچ نشانهای از کاهش توانایی ناشی از افزایش سن را ندارد. اغلب بیان میشود که هافبکهای بازیسازی که عقبتر از هافبک میانی بازی میکنند، از نظر فنی استثنایی میباشند. این بازیکنان به دلیل تکیه بیشتر بر ذهن سریع به جای پاهای چابک، میتوانند مدت بیشتری در سطح بالای فوتبال باقی بمانند. این موضوع در مورد ژاکا نیز صدق میکند. او در فصل گذشته نیز نشان داد که مسیر عملکردش هنوز نزولی نشده است و کماکان در اوج قرار دارد.
براساس آمار رسمی بوندسلیگا، ژاکا در طول فصل ۳۷۸/۲ کیلومتر دوندگی داشت. تنها چهار بازیکن موفق به دوندگی بیشتری نسبت به او شدند. این آمار نشاندهنده تحرک بیوقفه و استقامت بالای این بازیکن است.
ژاکا به طور مستمر در حال جابهجایی و حرکت در زمین است. این دوندگیها، هم برای ایجاد گزینههای پاس برای همتیمیها، و هم برای بازپسگیری توپ از حریفان انجام میشود.
نکته جالب این است که تنها چهار بازیکن (که همگی آنها مهاجم هستند)، در یک سوم هجومی زمین، بازپسگیری توپ بیشتری نسبت به ژاکا (۲۵ مرتبه) ثبت کردند. این آمار موقعیت ویژه او در پوشش فشرده دفاعی و نفوذ در بخشهای تهاجمی زمین را بهخوبی نشان میدهد.

تغییر اساسی گرانیت ژاکا نسبت به زمان حضور در انگلیس
پیشینه انضباطی پرحاشیه ژاکا در دوران حضورش در انگلیس، یکی از نقاط ضعف عمدهاش محسوب میشد. این مورد همواره بهعنوان ابزاری برای انتقاد از او مورد استفاده قرار میگرفت. اما ژاکا اکنون نسبت به گذشته تغییر کرده است. این تغییر میتواند نشانهای از بلوغ و پختگی او در دوران حضورش در خارج از پریمیرلیگ باشد.
ژاکا در دو فصل ابتدایی حضورش در مونشنگلادباخ (تیمی که قبل از آرسنال در آنجا بود)، در بازیهای بوندسلیگا مجموعاً بیش از ۱۰ بار کارت زرد دریافت کرد. او در هر فصل نیز یک بار با گرفتن کارت قرمز از زمین اخراج شد. با این حال، ژاکا در فصل سومش، تنها ۵ کارت زرد دریافت کرد؛ هرچند این کاهش تا حدی بهدلیل محرومیتهای مکرر او بود، چرا که در همان فصل تنها طی ۲۸ بازی، ۳ بار کارت قرمز دریافت کرد.

ژاکا در نخستین فصل حضورش در آرسنال، دو بار در طی بازیهای پریمیرلیگ کارت قرمز دریافت کرد. سپس در چهار فصل از پنج فصل بعدی، هر بار ۱۰ کارت زرد دریافت گرفت. در تاریخ پریمیرلیگ، هیچ بازیکنی در بیش از چهار فصل مختلف، ۱۰ کارت یا بیشتر دریافت نکرده است. رابی سوج، لی کاترمول و گرت بری نیز در این رکورد شریک هستند، اما ژاکا توانست طی تنها پنج فصل به این آمار برسد.
بهنظر میرسد ژاکا این روزها به کلی تغییر کرده است. او در فصل گذشته بوندسلیگا تنها سه بار در طی ۳۳ بازی کارت زرد گرفت. این آماری فوقالعاده برای یک هافبک میانی، آن هم بازیکنی که پیشتر به تندخویی و رفتارهای بچگانهاش شهرت داشت، محسوب میشود.
برگی جدید از زندگی گرانیت ژاکا
با نزدیک شدن ژاکا به اواسط دهه سوم از زندگی حرفهای خود، هنوز این سوال پابرجاست که آیا او، آن برتری و جسارت تاکتیکیاش را که در اوج جوانی داشت، حفظ کرده است یا خیر؟ پرسشی که هواداران ساندرلند به زودی در میادین به دنبال پاسخ آن خواهند بود.
وقتی به تصویر ژاکا در دربی Tyne-Wear پیشرو (بازی بین نیوکاسل و ساندرلند) در دسامبر نگاه میکنیم، نمیتوان او را بازیکنی منفعل یا به دور از شخصیت جسورانه و مبارزهجویانهاش تصور کرد. این دربی اولین تقابل دو تیم در پریمیرلیگ پس از مارس ۲۰۱۶ میباشد.
انتظار میرود که ژاکا با تمام توان و اشتیاق، نه تنها در نبردهای فیزیکی شرکت کند، بلکه با هوشمندی و دقت، به تحریک حریف و ایجاد شور و هیجان در میان تماشاگران ادامه دهد.
شاید ژاکای جدیدی که به پریمیرلیگ بازمیگردد، واقعاً تبدیل به بازیکنی متفاوت شده باشد. شاید اینبار واقعاً تصمیم بگیرد که بهجای درگیری، خودش را کنترل کند.

راستش را بخواهید، این واقعا چیزی نیست که تماشاگران بیطرف دوست داشته باشند که ببینند. به احتمال زیاد، حتی هواداران ساندرلند هم واقعاً چنین نسخهای از ژاکا را نمیخواهند. بخشی از جذابیت دوران پیشین او در انگلیس، به همان عطش مهارناپذیرش به گرفتن کارت زرد باز میگردد.
اما فارغ از خلقوخو و روحیهاش، بازیکنی که این فصل با پیراهن قرمز و سفید در زمینِ یکی از تیمهای پریمیرلیگی قدم میگذارد، بیتردید تفاوتی آشکار با همان بازیکنی دارد که آخرین بار با همین رنگها در فوتبال انگلیس مشاهده کرده بودیم. ژاکا اکنون به شکل قابل توجهی به بازیکنی کاملتر و چندبعدیتر تبدیل شده است.
سوالاتی که در پیرامون بازگشت گرانیت ژاکا به پریمیرلیگ شکل میگیرند…
او به چه صورت قرار است با فشار بازگشت به انگلیس کنار بیاید؟ چگونه در تیمی بازی خواهد کرد که کمتر از هر تیم دیگری که در دوران حرفهایاش در آن به میدان رفته است، بر توپ و میدان تسلط دارد؟
ساندرلند فصل گذشته در چمپیونشیپ تنها ۴۸/۶٪ مالکیت توپ داشت. بهاحتمال زیاد این عدد در فصل آینده نیز کاهش خواهد یافت. عملکرد ژاکا در تب و تاب یکی از هیجانانگیزترین و حساسترین دربیهای فوتبال چگونه خواهد بود؟

کاملاً قابل پیشبینی است که اگر نتواند کنترل بازی را در اختیار بگیرد و اگر ساندرلند شروع به گل خوردن کند، او این بار هم مثل بازیهایش در آرسنال، خشن و فیزیکی بازی کند. اما این ژاکای جدید، با پختگی و تجربهای بیشتر، توان عبور از همه این چالشها را دارد. اگر او موفق شود، بیشک حضورش تأثیری تعیینکننده و سودمند بر تیم جدیدش خواهد گذاشت. با توجه به ضرورت اثبات خود در پریمیرلیگ، ساندرلند میتواند با اتکا به تواناییهای او، قدمهای مؤثر و رو به جلویی در مسیر پیشرفت بردارد.