در این مقاله به آنالیز بازی بین دو تیم آلمان و اسپانیا میپردازیم. دیداری که برای ژرمنها جنگی برای بقا محسوب میشد.

مهدی جعفریان، فوتبال لب– مطابق انتظار سطح این بازی بالاتر از سطح معمول بازیهای ملی بود. بازیای در حد تقابلهای دو تیم تحت هدایت کلوپ و گواردیولا. در این مقاله به آنالیز مهمترین نکات تاکتیکی بازی آلمان و اسپانیا میپردازیم.
بیایید از پرس اسپانیا شروع کنیم. اسپانیا معمولا از بالا پرس می کند. آنها با ۷ بازیکن در مقابل ۸ بازیکن پرس می کنند و با یارگیری نفر به نفر سعی در کاهش زمان و فضای بازیکنان حریف دارند. این بازی هم از این قاعده مستثنی نبود. لوئیس انریکه با توجه به عدم تقارن جایگیری فولبکهای آلمان با همین روش اقدام به پرس کرد.
زمانی که کارواخال اقدام به پرس راوم میکرد، موسیالا عقب میآمد تا به او گزینهی پاس و پیشبرد توپ بدهد؛ یارگیر منصوب او، رودری، به دلیل مسئولیتهای دفاعی خود به عنوان یک مدافع آخر، در دنبال کردن کامل او تردید داشت و این مهم پیش برد توپ را برای آلمان آسان کرده بود.

پس از این کارواخال و رودری شروع به دفاع منطقهای بیشتر کردند. اما پس از آن موسیالا بالا ماند و از یک در مقابل یکها روی توپهای بلند استفاده کرد و موسیالا به دلیل حفظ توپ عالی بود و قدرت چرخش سریع باورنکردنی خود همچنان مشکل اصلی پرس اسپانیا بود. درخصوص کاونترپرسها به هنگام لو دادن توپ اما اسپانیا باز هم به دلیل فاصلهی نزدیک بازیکنان و آمادگی ذهنی آنها برای بازپس گیری سریع توپ عالی ظاهر شد و نشان داد که این فاکتور چقدر در کنترل بازی مهم است.


در طرف مقابل آلمان بازی را با بلوک میانی ۱-۳-۲-۴ (روی کاغذ تقابل ۸ بازیکن در مقابل ۶ بازیکن) شروع کرد و مولری که به جای هاورتز در پست مهاجم نوک به بازی گرفته شده بود با دوندگی بی امان خود سعی در هدایت پرس تیمی و فشار روی دو مدافع آخر اسپانیا داشت. در ابتدای بازی اسپانیا به دلیل یارگیری نکردن مدافعان میانی آلمان با آسنسیو بارها خطوط آلمان را شکست. (آسنسیو در نقش مهاجم کاذب با دادن برتری عددی ۴به۳ در میانهی میدان کار را برای کیمیچ و گورتزکا بسیار دشوار کرده بود)


بعد از ۱۵ دقیقه مدافعان آلمان شروع به یارگیری آسنسیو کردند (به خصوص زوله چرا که اسپانیا بیشتر از سمت چپ بازیسازی میکند) و پیشبرد توپ را برای اسپانیا سختتر کردند. هرچند که در انتهای نیمه فرار اولمو به پشت دفاع آلمان برای آنها دردسرساز شد و در صورت دقت فران تورس در ضربهی انتهایی اسپانیا میتوانست به برتری دست یابد.

در اواسط نیمهی اول شاهد محرکهای پرس شدیدتر بازیکنان آلمان بودیم؛ پاس رو به عقب به سیمون و پرس با یک بازیکن اضافهتر در ضربات شروع مجدد اسپانیا از مهمترین آنها بودند. موفقیت آلمان در بازپسگیری توپ با شروع نیمهی دوم بیشتر هم شد و توانستند کنترل بازی را بدست بگیرند. این سبک پرس و موفقیت بازیکنان یادآور همان پرس سنگین تیم قهرمان بایرن مونیخ هانسی فلیک بود.
اما انریکه متوجه این مورد شد و موراتا را به جای فران تورس وارد زمین کرد تا با فرارهای پشت دفاع تراکم طولی خط دفاعی آلمان را افزایش دهد و خطرساز بشود و همچنین با بردن آسنسیو به وینگ راست، کار پرس را برای راوم، دفاع چپ آلمان بر روی کارواخال سختتر کرد.
تعویضهای انریکه بلافاصله جواب داد و فرارهای پشت دفاع موراتا (به خصوص پشت سر زوله سنگین وزن) منجر به گل پیروزی اسپانیا شد و میتوانست منجر به گلهای بیشتری هم بشود. بعد از گل اسپانیا منطقا آلمان ریسک بیشتری کرد. فلسفهی بازی مالکانه اسپانیایی ایجاب میکرد که اسپانیا بازی را با با توپ کنترل کند اما انریکه با بیرون آوردن آسنسیو و اضافه کردن نیکو ویلیامز کنترل توپ را به کل از دست داد چرا که نیکو بازیکن ریسکپذیرتری است و توپ را با ضریب بالاتری نسبت به آسنسیو لو میداد.

در سمت مقابل اما تعویضهای فلیک به خوبی جواب داد؛ فولکروگ قدرتی برای موسیالا فضا ایجاد میکرد تا به پشت دفاع حرکت کند و از بی تجربگی رودری در پست دفاع آخر سو استفاده کند. همچنین سانهی چپ پا به دلیل زوایای بهتر خلق موقعیت، پاسهای عمقی خطرناکی ارسال کرد.

بازی با نتیجهی مساوی به اتمام رسید تا با باخت ژاپن مقابل کاستاریکا، احتمال صعود آلمان افزایش یابد و شانس دیدن دوباره بازی این تیم باکیفیت را در مراحل بعدی داشته باشیم.
این بازی تقابل فلسفههای فوتبالی دو غول فوتبال اروپا بود. این فلسفهها در تمامی سطوح فوتبال این دو کشور دیده میشود؛ از سبک مربیگیری و الگوهای تاکتیکی گرفته تا بازیکنانی که از پایهایترین سنین با ایدههای یکسانی پرورش مییابند و رشد میکنند. به همین علت است که این دو تیم سالهای سال است که در سطحی بالاتر از سایر تیمهای ملی ظاهر میشوند.
اگر این بازی در نیمهنهایی یا فینال لیگ قهرمانان که بالاترین استاندارد بازی را دارد برگزار میشد، ابدا کمبود یا تفاوت سطحی احساس نمیشد ولی این تنها یک بازی در مرحلهی گروهی بود. باید دید که آیا یکی از این دو تیم موفق میشود که در انتهای مسابقات جام قهرمانی را بالای سر ببرد یا خیر.
تفسیر بسیار خوب و جالبی بود از تقابل دو تیم صاحب سبک اروپایی. سپاس از کارشناس و نویسنده ی این مقاله .