Tag Archives: استیون جرارد

جرارد، احمقِ انگلیسی یا نوآوری تاکتیکی؟

سکویی برای پرتاب یا صخره‌ای برای مرگ!

استیون جرارد سرمربی الاتفاق عربستان
استیون جرارد سرمربی الاتفاق عربستان می‌شود؟

یوسف جوانشیر، فوتبال لب – استیون جرارد، سرمربی سابق زیر18ساله‌های لیورپول، زیر19ساله‌های این تیم، گلاسکو رنجرز و استون ویلا است. امروز خبر پیوستنش به الاتفاق عربستان قطعی شد. استیوی میانگین سابقه 1.5 ساله حضور روی نیمکت تیم‌ها را دارد. بازیکن سابق ساید قرمز بندر لیورپول، فصل گذشته به دلیل نتایج بد از روی نیمکت استون ویلا اخراج شد.

به بهانه این اتفاق تصمیم گرفتیم تا عملکرد استیوی را از زمان حضور وی در گلاسکو رنجرز تا به الان مورد بررسی قراردهیم:

جرارد، بلندپروازی و نوآوری تاکتیکی / گلاسکو رنجرز

استیون جرارد و قهرمانی بدون شکست با تیم گلاسکو رنجرز در لیگ اسکاتلند

استیوی در تاریخ 1ام جون 2018 به تیم رنجرز اسکاتلند پیوست. این درحالی بود که پیش از آن در آکادمی لیورپول نمایش نسبتا خوبی را نمایش داد. تاکتیک منحصربفرد جرارد توانست نظرات زیادی را به خود جلب نماید، چینش 433 و بدون استفاده از وینگر بود. این تاکتیک شامل 3 بازیکن هجومی در خط حمله خواهد بود. یک تارگت من، یک شدو استرایکر (مهاجم سایه) و یک بازیکن فالس ناین، این سه بازیکن هجومی را تشکیل می‌دادند. او با این تاکتیک توانست 192 بازی را روی نیمکت رنجرز بنشیند که سهم او 124 برد، 41 تساوی و تنها 27 شکست بود.

چیدمان 433 بدون وینگر / بررسی دقیق

تارگت من (مورلوس) در محدوده محوطه 18 قدم صرفا وظیفه گلزنی را برعهده داشت. در لیست وظایف او اثری از حمل یا پخش توپ نبود. مهاجم سایه (جوردن آیب) با قرارگرفتن بروی خط آفساید و ایجاد فضا پشت مدافعین حریف، از فرارهای سریع خود استفاده می‌کرد و به دفعات، خود را در موقعیت گلزنی یا پاس گل قرار می‌داد. این بازیکن همچنین وظیفه‌ی درگیری در یک سوم دفاعی حریف و جمع کردن توپ‌های دوم را برعهده داشت. اما نقطه عطف این سبک، استفاده از فالس ناین در کنار این دو بازیکن هجومی بود.

بازیکن فالس ناین در این تاکتیک، علاوه بر ارسال پاس‌ها پراگرسیو در یک سوم دفاعی حریف، مسئول پوشش‌دهی و کاورکردن فضای پشت تارگت من و شدو استرایکر بود. این بازیکن تا میانه زمین به عقب برمی‌گشت و در درگیری‌ها و دوئل‌های میانه زمین شرکت می‌نمود. این موضوع باعث ایجاد فضا برای دو بازیکن هجومی دیگر، فولبک‌ها و همچنین فضای پیشروی و اورلپ برای هافبک‌ها می‌شد. در هنگام حمله، این بازیکن با چرخش‌های به موقع و جابجایی هوشمندانه، فضا و موقعیت گلزنی را برای خود و بازیکنان هم‌تیمی فراهم می‌ساخت. همچنین در زمان دفاع، کمک زیادی به پرسینگ از بالا و حتی از میانه زمین می‌کرد.

تبدیل 433 به چینش 442 و 4141 / جرارد فوتبال در رنجرز

هنگامی‌که فالس ناین به عقب باز‌می‌گشت، با توجه به شرایط بازی چیدمان تیم تغییر می‌یافت و به 442 لوزی یا 4141 تبدیل می‌شد.

در چینش 442 لوزی، بازیکن فالس ناین با وظیفه‌ی پست 10 و در نقش بازیسازی به تیم کمک می‌کرد. او بوسیله‌ی درگیری با هافبک پست 6 حریف، زون 14 را دراختیار می‌گرفت. همچنین با پاس‌های پشت مدافین، دو بازیکن دیگر را در موقعیت گلزنی قرار می‌داد یا پاس‌های عرضی و مورب او، باعث باز شدن بازی و صاحب توپ شدن فولبک‌ها می‌شد.

در چینش 4141 نیز، شدو استرایکر به سمت راست می‌آمد و به عنوان وینگر راست ایفای نقش می‌کرد. بازیکن فالس ناین نیز با قرارگرفتن در مرکز خط هافبک به عنوان بازیکن پست 8 رجیستا تغییر نقش می‌داد. همچنین بازیکن سمت چپ خط هافبک، به لب خط هدایت می‌شد تا نقش وینگر را بازی کند. در این تاکتیک برنامه‌ی اصلی تیم حرکت در لب خط هافبک‌های کناری با هدف اورلپ و آندرلپ فولبک‌ها بود.

خط دفاع و هافبک در تاکتیک بدون وینگر

یکی از بزرگ‌ترین مشکلات این تاکتیک، خالی شدن کناره‌های زمین در خط هافبک و پیشروی راحت وینگ‌بک‌ها و فولبک‌های تیم حریف بود. فولبک‌ها در نقش اینورتد فولبک و با شرح وظایف کاملا تهاجمی و دوندگی بالا، تمامی طول زمین را طی می‌کردند. با پیشروی فولبک‌ها و پیوستن به خط تهاجمی تیم، خط دفاع دو نفره می‌شد. دو دفاع وسط به سمت خط میانی می‌آمدند و با قرارگرفتن در دو طرف هافبک پست 6، خط آفساید تیم را در بالاترین حالت خود قرار می‌دادند.

ریسک این نحوه پوشش خط دفاعی، هنگام مقابله با یک بازیکن سرعتی یا بروز اشتباه توسط بازیکنان فعال در خط آفساید به چشم می‌آید. با کوچک‌ترین اشتباه، مهاجم حریف یک فضای بسیار خالی پیش روی خود می‌بیند و جای هرگونه مانور را خواهد داشت که احتمالا کاری از دست دروازبان نیز برنخواهد آمد.

جرارد در فصل قهرمانی بدون شکست در لیگ اسکاتلند، این خط دفاع 3 نفره شکل گرفته را یک خط عقب‌تر برد. هنگامی‌که پست 6 با مدافعین حرکت می‌نمود، تنها دو بازیکن پست 8 در میانه زمین باقی می‌ماندند. به عبارت دیگر، مشکل کمبود بازیکن در خط دفاع در ایده ابتدایی این تاکتیک، این‎‌بار داشت درمورد خط هافبک رخ می‌داد! راه‌حل کادرفنی استیوی اما، تغییر نحوه بازیسازی توسط فولبک‌ها بود.

دو بازوی چپ و راست تیم، به جای ارسال‌ها کوتاه و تلاش برای کات‌بک، توپ را بصورت مورب و به اصلاح تاخیری سانتر می‌کردند (سانترهای با ارتفاع بیش‌تر). با این تغییر، محل بازی آن‌ها به خط هافبک نزدیک‌تر می‌شد و آمار درگیری آن‌ها بالاتر می‌رفت. در این صورت یک خط هافبک 4 نفره جلوتر از خط دفاع 3 نفره تیم، شکل می‌گرفت و بازیکن فالس ناین، نقطه‌ی ارتباطی خط هافبک و خط هجومی تیم می‌شد.

جرارد و داستان سقوط به چاله / احمقِ انگلیسی

استیون جرارد در استون ویلا

استیوی پس از قهرمانی رنجرز اما، به دنبال یک تجربه جدی‌تر در جایی سخت‌تر می‌گشت. استون ویلا در آن زمان در میانه جدول همچنان سرگردان بود و تهدید زیادی برای تیم‌های دیگر محسوب نمی‌شد. آمدن جرارد، بوی تجدید حیات را به اردوی ویلا بازگردانده بود. همانطور که می‌دانیم افزایش انگیزه باعث می‌شود تا انسجام تیمی بیش‌تر شده و در نتیجه، هوش بازی و تصمیم‌گیری میان بازیکنان ارتقا یابد.

این نکات، شرایطی بود که حضور استیوی به ویلا پارک را به یک خوش‌بینی در طلوع یک دوره جدید یا کاریزمای سرمربی تازه وارد، سوق می‌داد. سبک بازی جرارد و رفتار او اما، با سلیقه بازیکنان و سیاست مدیریتی ویلا هماهنگ نبود. استیوی تنها 40 بازی را روی نیمکت آن‌ها نشست (دو بازی بیشتر از یک فصل). سهم او از این 40 بازی، 13 برد، 8 تساوی و 19 باخت بود. سقوطی از صخره‌ی اسکاتلندی‌ها به دره‌ی انگلیسی‌ها!

تغییر سبک بازی ویلا! / دین اسمیت یا استیوی؟

در زمانی که دین اسمیت هدایت ویلا را برعهده داشت، تمامی تاکتیک این تیم و سرمربی، در دفاعی منسجم اما نفوذپذیر خلاصه می‌شد. به نوعی سبک آقای اسمیت، در استفاده از جادوی جک گریلیش در حملات و همچنین بازگشت به عقب، زمانی که توپ را از دست می‌دادند، تعریف می‌شد. در تیم تحت نظر او، اثری از پیچیدگی تاکتیکی و جزئیات نبود. تعداد شوت بالا، گل دریافتی بیش‌تر، همچنین متکی‌بودن بیش از حد به گریلیش و عدم نظم تیمی، آن‌ها را به تیمی آسیب پذیر تبدیل کرده بود. پس از نشستن جرارد بروی نیمکت ویلا، انگار آن‌ها برنامه هماهنگی برای بازی در دست داشتند. دوندگی‌های موثر، خلق موقعیت به صرفه و عدم شوت‌زنی مداوم نشان دهنده‌ی تاثیر بسزای این داستان بود.

استفاده از سیستم 4321 فضای بسیار خوبی را برای پیاده نمودن تاکتیک جرارد فراهم می‌آورد. در این چیدمان فولبک راست (متی کش) آنقدری به بالا نفوذ نمی‌کرد و این وظیفه بیش‌تر بر دوش فولبک چپ (مت تارگت) بود. بازیکنان وینگر (اشلی یانگ و لئون بیلی یا امیلیانو بوئندیا و کوتینیو) به سمت تارگت من (اولی واتکینر یا دنی اینگز) حرکت می‌کردند و به عنوان پست 10 وظیفه خلاقیت و ایجاد درگیری و پرسینگ را بر عهده داشتند. این داستان بیانگر همان 442 لوزی و بدون وینگر جرارد در رنجرز، منتهی با تغییری کوچک و این‌بار با سیستم 4321 بدون وینگر در ویلا شکل می‌گرفت. این موضوع هم‌پوشانی کاملی را در میانه زمین فراهم می‌کرد. پرسینگی هدفمند در یک سوم میانی، فوتبالی با مالکیت، منظم و مستقیم که هر هوادار فوتبالی از آن لذت می‌برد.

تغییر سبک در ویلا / جرارد دیفنسینگ

با این وجود که تیم تحت هدایت جرارد از لحاظ هجومی افت نه چندانی چشمگیری نسبت به زمان دین اسمیت کرده بود، به طور چشمگیری در بحث تدافعی آن را جبران و به نوعی تیم را در مسیری درست قرارداده بود. ورژن تحت هدایت استیوی کونسا و تایرون مینگز بسیار بهتر عمل می‌کردند.

تغییر بزرگ اما آن‌جایی دیده شد، که میانگین عدد پرسینگ ویلا از 21.4 به 27.5 در هر بازی افزایش می‌یابد. این موضوع درحالیست که میانگین تعداد پرسینگ انفرادی در استون ویلای جرارد به نسبت اسمیت، از عدد 237.5 به 329.8 تغییر می‌یابد. فرم فشرده‌ی بدون وینگر آن‌ها از 4321 به دو شیوه‌ی 4141 و 4231 تبدیل می‌شود.

سیستم 4141 و 4231 / سبک جدیدی از 433 در رنجرز

در 4141، دو بازیکن پست 8 به بازیکنان وینگری که حالا نقش پست 10 را دارند، اضافه می‌شوند و به عنوان وینگر، از فضای کناره‌ی آن‌ها برای پیشروی و ایجاد فضای جدید برای نفوذ و اورلپ فولبک‌ها استفاده می‌نمایند. این موضوع به ایجاد فضای بهتر برای بازشدن دفاع حریف و همچنین ایجاد موقعیت بهتر سانتر، کمک شایانی می‌کرد.

سیستم 4231 نیز با تغییر کوچک نسبت به قبل، تنها از یک پست 8، به عنوان پست 10 استفاده می‌نمود. دو وینگر نیز، یکی در نقش شدو استرایکر از نقاط کور دفاعی استفاده می‌کرد و دیگری، نقشی مشابه با فالس ناین را از خود ارائه می‌داد. این نکته به نوعی همان بازی 433 لوزی جرارد در رنجرز را در درون خود حل نموده بود. اگر میزان پرسینگ ویلا را در زمان اسمیت با زمان استیوی بررسی نمائیم، متوجه عقب‌ رفتن تیم جرارد و افزایش این پرسینگ در زمین خودی خواهیم شد (چیزی که به هیچ وجه در تیم رنجرز او ندیده بودیم).

نقاط ضعف استیوی / بحران در ویلا پارک

سبک بازی او به نوعی در اختیار داشتن مالکیت توپ تلقی می‌شد اما با این حال، افتضاحی با میانگین 46.4 پوزیشن را در فصل 22-2021 به ثبت رساند. آمار قطع توپ پایین (8.9 قطع توپ در هر بازی)، دقت پاس پایین (312 پاس موفق در هر بازی با وجود بازی مالکانه)، آمار دقت پاس بلند پایین (20.8 پاس بلند موفق در هر بازی با وجود استفاده از بازی مستقیم) و همچنین آمار دقت سانتر بسیار ضعیف (3.8 سانتر در هربازی با وجود سیاست استفاده از سرزنی و توپ‌ها دوم و سوم ریباند حمله)، همه و همه نشان‌‌دهنده جواب ندادن سبک جرارد در این تیم بود.

نکته‌ی حائز اهمیت در تمام این تاکتیک‌ها، جواب دادن اولیه و پیشرفت فوق‌العاده آن بود. ابتدای کار به خوبی میان بازیکنان جا باز کرد و جرارد توانست خودش را تثبیت نماید. اما رفته رفته این ضعف قابل مشاهده‌تر شد و با افت درصد گلزنی خود را نمایان کرد. استیوی برای در دست گرفتن و مدیریت رختکن، بزرگ‌ترین ریسک زندگی‌اش را انجام داد و با این کار تیر خلاص را به این نمایش بد خود زد؛ بازوبند کاپیتانی را از تایرون مینگز گرفت. این کار نه تنها رختکن تیم، بلکه فن بیس هواداری ویلا را بر ضد جرارد یکصدا کرد.

پایان تلخ یک رویا

استیوی تیم خوبی را با عمق اسکواد فوق‌العاده مهیا ساخت. اما این حواشی و عدم تطابق تاکتیک‌های او با تیم و بازیکنان باعث شد تا نتایج بدی را رقم بزند. بطوری که از 12 بازی ابتدای فصل 23-2022 تنها موفق به برد دو بازی شدند. موضوع اخراج جرارد در حالی رقم خورد که 11 بازی گذشته خود را به بدی سپری نموده بود و بازی مقابل فولام به نوعی تاثیرگذار تلقی می‌شد؛ اما باخت 3-0 آن‌ها به فولام تیر خلاصی بر پیکره استیون جرارد بود.

او در روز پنجشنبه 20ام اکتبر 2022 و پس از فقط 11 ماه نشستن بر روی نیمکت ویلا از سمت خود اخراج شد. این لکه عمیق و ننگین بروی کارنامه استیوی باعث شد تا او تا پایان فصل بیکار بماند و هیچ تیمی به سمت او نرود.

سقوط به اعماق چاه یا مسیری برای احیا؟

اکنون پس از 8 ماه بیکاری وی و اولویت نبودن توسط هیچ تیمی، تیم الاتفاق عربستان با پیشنهادی پرسود و وسوسه کننده به سوی نیمکت نشینی جرارد می‌رود. او همچنین پس از سقوط لستر تحت هدایت دین اسمیت، به این تیم لینک شد؛ اما تا کنون اثری از تفاهم مشترک بین استیوی و لسترسیتی دیده نشده است.

تعدادی از رسانه‌ها خبر از قطعی شدن و تفاهم مشترک میان جرارد و الاتفاق می‌دهند، که اکنون رسمیت آن اعلا شده است. در صورتی این پیشنهاد از سوی استیوی مورد قبول قرارگرفت که سرمربی 43 ساله‌ی انگلیسی زمان کافی را برای پیاده کردن فلسفه و تاکتیک خود در این تیم خواهد داشت؛ زیرا فصل جدید لیگ عربستان از ماه آگست شروع خواهد شد. باشگاه الاتفاق تا به حال توانسته دوبار قهرمان لیگ شود که آخرین دفعه به سال 1987 برمی‌گردد.

به طور کلی، لیگ های آسیایی و آمریکای شمالی جایی برای مربی ها و بازیکن های تمام شده است، با این حال در سال های اخیر مربیانی همچون رودی گارسیا، لئون ژاردیم، کیکه ستین و ژاوی موفق شدند با احیای اعتبار خود به لیگ های بزرگ اروپایی راه یابند. تصمیم او می‌تواند دو جنبه داشته باشد: احیاشدن و بازگشت به دوران اوج خویش، افتادن از درون چاله (فاجعه در ویلا) به درون چاه. آیا به عاقبت نونو اسپریتو روی نیمکت الاتحاد بدل خواهد شد؟

برای شنیدن تحلیل‌های صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!