یوسف جوانشیر، فوتبال لب – رئال مادرید برای 15امین بار قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شد و فصل 2023-24 بصورت رسمی به پایان رسید. پس از این بازی و در طی 24 ساعت اخیر اتفاقات زیادی در بازار نقل و انتقالات اروپا افتاد. در این مقاله قصد داریم به لحظه به لحظهی آنها بپردازیم.
رلوو؛ سرجی روبرتو به خروج از بارسا نزدیک شده است.
گاتزتا دلو اسپورت؛ فوفانا ممکن است با مبلغی بین 20 تا 25 میلیون یورو موناکو را ترک کند. مبلغی در دسترس خزانه میلان! روسونری مصمم به جذب اوست.
اوجوگو؛ اتلتیکو مادرید قرار است رودریگو گومز، مدافع راست 20 ساله براگا را به خدمت بگیرد. انتظار میرود پیشنهادی 15 میلیون یورویی برای انعقاد قرارداد در روزهای آینده ارائه شود. او در این فصل در دوران حضور قرضی برای استوریل 9 گل زده و 8 پاس گل داده است.
پل گرست، لیورپول اکو؛ از مدیران ارشد لیورپول درباره علاقه به آلان وارلا پرسیدم و آنها تکذیب کردند. آنها میگویند عامل این خبر منابع آمریکای جنوبی هستند.
مورینیو به عنوان سرمربی بعدی فنرباغچه با قراردادی دو ساله، به صورت رسمی اعلام شد.
کیکر؛ ونسان کمپانی قصد دارد از ساشا بوی و بریان ساراگوسا بهترین بازی را بگیرد. این دو بازیکن در برنامههای مرد بلژیکی قرار دارند.
نقل و انتقالات اروپا | خداحافظی تلخ با دیوار زرد
بیلد؛ دوران مت هوملز در دورتموند به پایان رسید. رابطه او با ترزیچ غیر قابل ترمیم به نظر می رسد. مدیریت ورزشی بدنبال جوان سازی خط دفاع است. میلان، یوونتوس و ام ال اس به بازیکن علاقه دارند.
تلگراف؛ امیل اسمیت رو در لیست خرید فولام است.
آلن نیکسون؛ در صورت جدایی ادرسون در تابستان امسال، منچسترسیتی برای جذب مایک مانیان، دروازبان میلان اقدام خواهد کرد.
میرر؛ لیورپول حاضر است به اندازه آرسنال و سیتی برای گیمارش هزینه کند.
فلوریان پلتنبرگ؛ بایرنمونیخ با جاناتان تاه به توافق شخصی رسید.
گاتزتا دلو اسپورت؛ اوسیمن منتظر آرسنال است اما توپچی ها فعلا تماسی برقرار نکردهاند. اگر باشگاهی برای اوسیمن پیدا نشود ممکن است به عربستان برود.
فلوریان پلتنبرگ؛ وضعیت خط دفاعی بایرن مونیخ:
دلیخت و دایر می مانند و اگر پیشنهادی خوبی برسد اوپامکانو فروشی است.
جورجیو اسکالوینی از ناحیه زانو مصدوم شد و احتمالا یورو و ابتدای فصل بعد را از دست میدهد. آچربی نیز پیش از این یورو را از دست داده بود.
جان کراس، میرر؛ سانچو رویای بازی دوباره برای منچستریونایتد را دارد اما تن هاگ سد بزرگی برای اوست.
فلوریان پلتنبرگ؛ هانسی فلیک خرید کانسلو را تایید کرد. بارسا یک فصل قرضی می خواهد.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید.
آغاز طوفانی تابستان، نقل و انتقالات پرسر و صدایی در پیش است!
یوسف جوانشیر، فوتبال لب – در فاصله دو روز مانده به فینال لیگ قهرمانان اروپا و اتمام ورقی دیگر از کتابچه بلندبالای اروپا، جنب و جوش زیادی بازار نقل و انتقالات اروپا را متاثر میکند.
تابستانهای به سبک ایتالیا
فابریتزیو رومانو اعلام کرد؛ یوونتوس تاکنون پیشنهادی برای کومپینرز ارسال نکرده زیرا ابتدا باید وضعیت فروش ماتیاس سوله مشخص شود. همچنین هیوسین مدافع جوان تیم، گزینه دیگری برای فروش است. آتالانتا 60 میلیون یورو برای کومپینرز میخواهد و یوونتوس قصد دارد تا این انتقال را رقم بزند.
توتواسپورت نوشت، ناپولی رکورد تاریخ بودجه خود را خواهد شکست. آنها رقمی نزدیک به 200 میلیون یورو در اختیار کونته قرار میدهند تا تیم را تقویت کند. هدف تیم خرید در دفاع، هافبک و حمله است. کونته در دو فصل حضورش در اینتر نیز با رکوردشکنی، 310 میلیون یورو هزینه کرده بود.
آاس رم با پرداخت 5 میلیون یورو انتقال آنجلینو از لایپزیگ را دائمی کرد.
به نقل از اکیپ، تئو هرناندز بدنبال ترک میلان است. قیمتی که میلان درخواست میکند 80 میلیون یوروست.
اسکای مدعی شد، مذاکرات ناپولی با جنوا بر سر آلبرت گودمونسون شروع شده است. قیمت او 30 میلیون یورو خواهد بود. آلبرت گودموندسون توسط یک زن در ایسلند متهم به تجاوز جنسی است و دادگاه تجدید نظر او در پاییز امسال برگزار می شود!
فابریتزیو رومانو، باشگاه سویا گفتگوهایی با سردار آزمون داشت و باشگاههای سریآ نیز به او علاقه دارند.
متئو مورتو نوشت، بولونیا در حال مذاکره با وینچنزو ایتالیانو برای جایگزینی تیاگو موتا است.
اینترنیوز نوشت، روز پیش پاری سن ژرمن در مورد شرایط جذب لائوتارو مارتینز پرس و جو کرد. فعلا مذاکرهای در جریان نیست اما فروش پرسود را نمیتوان رد کرد. اکیپ، پاری سن ژرمن در کنار لنی یورو به جذب ابراهیما کوناته علاقه دارد.
بازسازی باواریاییها، موفقیتآمیز یا …
میگل دلینی از ایندیپندنت نیز نوشت، بایرن مونیخ به آدام وارتون هافبک 20 ساله کریستال پالاس علاقه دارد. این بازیکن یکی از ستارگان فصل پالاس بود که قابلیت بازی در دو پست 6 و 8 را نمایش داد. قیمت احتمالی او نیز 70 میلیون یورو تخمین میخورد.
چه در لیگ NBA فوتبال میگذرد؟
اتلتیک اعلام نمود، تاتنهام با فعال کردن بند تمدید خودکار، قرارداد سون هیون مین را تا 2026 افزایش داد.
دیلی میل، تلاشهای لیورپول برای جذب یک مدافع وسط چپ پا ادامه دارد. لوی کولویل از چلسی یک گزینه است اما تیم لندنی شدیداً میخواهد او را حفظ کند.
اتلتیک در مورد ستاره کهکشانیها اینگونه گفت. رودریگو شک ندارد که در رئال مادرید میماند، اما اگر جایگاه فیکسش در رئال مادرید را در آینده از دست بدهد تمام گرینهها را در نظر میگیرد. باشگاههای لیگ برتری از جمله لیورپول علاقه مند هستند.
میرر نوشت، بنجامین سشکو با انتقال به آرسنال موافقت کرده و آنرا به چلسی و منچستریونایتد ترجیح میدهد. آرسنال آماده است انتقال 52 میلیون یورویی را رقم بزند.
منچستریونایتد در حال بررسی جذب ترو چالوبا از با قیمت 30 میلیون یورو چلسی است.
جی هریس از اتلتیک، برنتفورد به جذب جوب بلینگهام علاقه دارد. انتظار این است ساندرلند مبلغی نزدیک به 30 میلیون یورو درخواست کند.
به نقل از راب داوسن، پپ گواردیولا قصد ندارد بعد از منچسترسیتی بلافاصله هدایت تیمی را برعهده بگیرد. آیا او را در تیم ملی و جام جهانی 2026 خواهیم دید؟
سایمون جونز از اتلتیک، لوئیس دیاز و جو گومز به عنوان اهدافی برای لیگ حرفهای عربستان به نظر میرسند. انتظار میرود که هر دو بازیکن میتوانند برای این انتقال آماده باشند. و در پایان دیلی میل، لنی یورو، مدافع لیل از علاقه لیورپول آگاه است. اما رئال مادرید از او خواسته که منتظر آنها باشد. تیم اسپانیایی گزینه اول این بازیکن 18 ساله است.
نقل و انتقالات لالیگا، سرتیتر خبرها
طبق ادعای اسپورت، سرخی روبرتو برای تمدید قراردادش با بارسلونا به توافق رسید. فران کوریاس مدعی شد که هانسی فلیک، خواهان جذب یاشوا کیمیش است.
کیلیان امباپه نیز در مصاحبهای گفت: در چند روز آینده انتقال من به تیم بعدی رسمی خواهد شد.
متئو دلینی از ایندیپندنت، لیست خرید اتلتیکومادرید را اینگونه اعلام نمود:
دفاع میانی: روبن لی نورماند؛ به گفته متئو مورتو، اتلتیکومادرید برای خرید او شدیداً تلاش می کند. بازیکن موافق انتقال است.
مهاجم نوک: دوبیک، سورلوث، گیراسی؛ دوبیک با اتلتیکومادرید به توافق شخصی رسیده است.
دروازبان: ممرداشویلی؛ توافق شخصی مشکلی نیست.
آاس، میسون گرینوود ترجیح میدهد دور از جوامع پرحاشیه فمنیستی انگلستان و آلمان بازی کند به همین دلیل حضور در وستهام یا دورتموند منتفی است. او میخواهد دوباره در اسپانیا بازی کند.
فوت مرکاتو، بند آزادسازی آنتون گریزمان تنها 15 میلیون یورو است.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید.
یوسف جوانشیر، فوتبال لب – در پی اتمام لیگهای فوتبال اروپا و در هفته پایانی فصل، تمامی تیمها و باشگاههای اروپا مشغول برنامهریزی برای فصل آینده خود میباشند. نقل و انتقالات دوباره در اروپا رونق خواهد گرفت. و تیمها، پروژههای باشگاهی جدیدی را استارت میزنند.
در ابتدا به باشگاه بارسلونای اسپانیا پرداختیم. جایی که بالاخره هانسی فلیک بارسا پیوست. در پی این پروژه، بارسلونا برای خرید یک مدافع کناری، یک هافبک دفاعی و وینگر در بازار فعال خواهد بود. جزییات قرارداد هانسی فلیک با بارسلونا بر اساس ادعای رسانه اسپورت بدین شرح است:
دستمزد هانسی فلیک در بارسلونا: 3 میلیون یورو ناخالص!!
پاداش ها: یک میلیون یورو برای قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا
750 هزار یورو برای قهرمانی در لالیگا.
چه بر سر ژاوی آمد؟
پس از اخراج ژاوی از بارسا، منچستریونایتد و میلان به جذب ژاوی هرناندز علاقمندند. نشریه آاس در تیتری اعلام نمود، مربی اسپانیایی قصد دارد یک سال استراحت کند.
چه بلایی بر سر شیاطین سرخ در نقل و انتقالات تابستان میآید؟
تاک اسپورت اعلام کرد، منچستریونایتد همچنین به جذب مایکل اولیسه و جراد برانتوایت اطمینان دارد. کریستال پالاس برای اولیسه 60 میلیون پوند میخواهد. اما برانتوایت بدلیل مشکلات مالی اورتون، با 40 میلیون پوند در دسترس خواهد بود. همچنین اسکای افزود، صرفه نظر از اینکه سرمربی بعدی منچستریونایتد چه کسی خواهد بود، باشگاه تصمیم گرفت جراد برانتوایت، مدافع اورتون، را به هدف اصلی خط دفاع تبدیل کند.
اینزاگی ماندنی شد.
به گفته رومئو آگرستی، سیمونه اینزاگی به عهد خود وفا خواهد کرد. طی روزهای آینده تمدید قرارداد او تا 2027 با دستمزد 6.5 میلیون یورویی، رسمی خواهد شد. در روزهای آینده یوونتوس برای جذب ریکاردو کالافیوری تلاش خواهد کرد. همچنین ممکن است یک بازیکن به این معامله اضافه شود. صحبت های زیادی در مورد گنجاندن نیکولوسی کاویگلیا وجود دارد. با این حال، بولونیا به فاکوندو گونزالس و توماسو باربیری علاقه خاصی نشان میدهد.
سایر اخبار نقل و انتقالات
گاتزتا دلا اسپورت در تیتری نوشت: خوش بینی در مورد تمدید قرارداد آدرین رابیو وجود دارد.
نشریه بیلد نیز، به میشل زترر دروازبان 28 ساله وردربرمن در لیست خرید منچسترسیتی برای جانشینی ادرسون اشاره نمود.
مهمترین خبر روز | ونسان کمپانی
و در پایان، باشگاه بایرن مونیخ به صورت رسمی اعلام کرد: ونسان کمپانی سرمربی جدید بایرن مونیخ شد. قرارداد او 3 ساله تا 2027 میباشد. بایرن بایستی حدود 10-12 میلیون یورو به برنلی پرداخت نماید.
یوسف جوانشیر، فوتباللب – پس از انجام دو بازی نیمه نهایی و فینالیست شدن رئال مادرید در کنار بوروسیا دورتموند، تصمیم به بررسی این مسابقات از آغاز گرفتیم. در این مقاله نگاهی به دلایل و نحوه پیدایش بزرگترین اتفاق تاریخ فوتبال اروپا خواهیم پرداخت.
وین 1955: اولین مجمع عمومی یوفا
در 2 مارس 1955، ویَن اتریش پذیرای نمایندگان 29 اتحادیه ملی فوتبال اروپا برای مجمع تازه تاسیس یوفا بود. این گردهمایی به یک رویداد مهم تبدیل شد. همچنین یک پایه محکم برای سازمان نوپای اروپایی – که در ژوئن 1954 تأسیس شد – ایجاد کرد، تا تصمیمات مهمی بگیرد. همچنین بزرگترین اتفاق تاریخ فوتبال اروپا، راه خود را به سوی آینده پیدا کند.
آغاز راه بزرگترین اتفاق تاریخ فوتبال
یوفا با این امید در اوایل دهه 1950 متولد شد، تا یک جنبش متحد اروپایی را تشکیل دهد. این موضوع باعث شد تا در قالب این اتحادیه با روحیه همبستگی پیشرفت کند. و در نهایت به اتحادیههای ملی فوتبال اروپا در چشمانداز فوتبال جهان قدرت بخشد.
اولین نفراتی که این جنبش را به راه انداختند، افرادی همچون اوتورینو باراسی، رئیس فدراسیون فوتبال ایتالیا (FIGC)، خوزه کراهی، دبیر کل اتحادیه فوتبال بلژیک (URBSFA-KBVB)؛ و هانری دلونه، دبیر کل فدراسیون فوتبال فرانسه (FFF) بودند.
ژوئن 1954: نشست موسس یوفا
این سه نفر از چهرههای کلیدی در بحثها و جلسات در سراسر اروپا در اوایل دهه 1950 بودند، که متحدان مهمی را برای اتحادیه یوفا جمعآوری نمودند. مسیر پیدایش یوفا نیز در سال 1953 هموار شد، زمانی که فدراسیون جهانی فوتبال، فیفا، مجوز ایجاد کنفدراسیونهای قارهای را صادر نمود.
در نتیجه، 28 انجمن ملی اروپایی در 15 ژوئن 1954 در هتل اویلر در شهر بازل سوئیس گرد هم آمدند. هدف از این اجتماع، تشکیل نهادی جدید بود. این نهاد شروع به تدوین مجموعهای از پیش نویس مقررات کرد. در نهایت با مضورت همگان، با طرح زیر موافقت شد:
انجمنهای ملی اروپا بهطور قطعی در مورد تشکیل گروهی از انجمنهای مذکور، در قالبی که مشخص میشود، تصمیم میگیرند. اتحادیه تصمیم میگیرد تا کمیتهای را به نمایندگی از این گروه، مطابق با بند 1 ماده یازدهم، پیشنویس مقررات ارائهشده نامگذاری کند.
این کمیته موظف است به همراه کمیته قبلی، اساسنامه و آییننامه پیشنهادی قطعی را با الهام از طرحهای ارائه شده در مرحله قبل تهیه و این پروژه قطعی را به مجمع عمومی بعدی ارائه کند.
کمیته اجرایی تازه تاسیس
کمیته اجرایی شش نفره تشکیل شد. آنها در نشست بازل متشکل از خوزه کراهی، جوزف گرو (اتریش)، سر جورج گراهام (اسکاتلند)، ابه شوارتز (دانمارک)، گوستاو سبس (مجارستان) و هانری دلونای – که به عنوان دبیر کل مجمع یوفا، در کنار نقش او در فدراسیون فوتبال فرانسه FFF معرفی شد.
دومین جلسه در برن، پایتخت فدرال سوئیس در 22 ژوئن 1954، برگزار شد. کمیته اجرایی جدید به عنوان “گروه انجمنهای اروپایی” شناخته شد. این کمیته همچنین ابه شوارتز را به عنوان اولین رئیس یوفا انتخاب کرد. آنها تصمیم گرفتند پیش نویس مجموعهای از اساسنامه را به انجمنهای ملی ارائه کنند.
در 29 و 30 اکتبر 1954، در کپنهاگن، کمیتهای متشکل از اتحادیههای فوتبال اروپا، مختصر به زبان انگلیسی با حروف اول UEFA و با نام کامل Union des Associations Européennes de Football به فرانسوی، به عنوان نام کنفدراسیون جدید پیشنهاد کرد. این واژه جایگزین پیشنهاد قبلی «آنتانت اروپا (Entente européenne)» شد.
بزرگترین اتفاق تاریخ فوتبال در قالب اساسنامه
پیش نویس اساسنامه حق عضویت سالانه 250 فرانک سوئیس را برای پایهریزی اهداف حاصل از آن تعیین کرد. همچنین برگزاری مجمع سالانه را الزامی کرد. اصل یک رای برای هر انجمن را معین نمود و مقرر کرد که کمیته اجرایی باید متشکل از هشت عضو باشد.
اهداف تعریف شده اتخاذ یک موضع مشترک در برابر فیفا بود. تعیین نمایندگان اروپا در فیفا؛ سازماندهی یک مسابقه اروپایی هر چهار سال یکبار؛ و بررسی تمام مسائل مربوط به فوتبال اروپا.
پیش نویس اساسنامه یوفا به سه زبان فرانسوی، آلمانی و انگلیسی تهیه شد. پس از ارائه آن به اتحادیههای عضو اروپایی، پاسخهای مختلف در نشست کپنهاگن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. هدف این بود که مجموعه قوانین توسط مجمع موسس اتحادیههای عضو یوفا به تصویب برسد. تا در دفتر مرکزی اتحادیه فوتبال اتریش در وین در 2 مارس 1955 تشکیل شود.
استقبال وین از یوفا
مجمع در روزی تشکیل جلسه داد که وین کاملا سفید از برف شد. به یاد و احترام جوزف گرو، نشست با لحظهای تأمل غم انگیز آغاز شد. رئیس اتحادیه فوتبال اتریش که در جریان فعالیتهای تابستان گذشته به عنوان نایب رئیس یوفا معرفی شد. او در دسامبر 1954 درگذشت و ابه شوارتز، نقش او به عنوان رئیس یوفا را ادا میکرد. در ادامه جلسه صبح، نمایندگان با حضور بر سر مزار دکتر گرو، ادای احترام خود را به طور کامل بجا آوردند.
هانری دلونه به دلیل بیماری که در نهایت چند ماه بعد جانش را گرفت، نتوانست در مجمع شرکت کند. همچنین نتوانست وظایف خاص خود را به عنوان دبیر کل یوفا انجام دهد. پسرش پیر، دبیر کل لیگ حرفهای فرانسه، با دستور کمیته اجرایی، وظایف او را بر عهده گرفت.
در فراخوانی که در وین برگزار شد، 29 اتحادیه ملی اروپایی حضور داشتند. لهستان تنها عضوی از 28 اتحادیه بود که در نشست تاسیس یوفا در تابستان گذشته در بازل شرکت داشتند. اکنون، مجمع به اتفاق آرا از یک اتحادیه جدید دیگر در اتحادیه یوفا استقبال میکند. فدراسیون فوتبال ترکیه (TFF) که تعداد نهایی انجمنهای نمایندگی را به 30 میرساند.
مجمع با افزایش قانونی تعداد اعضای کمیته اجرایی یوفا موافقت کرد. پکو باوونز (آلمان غربی) و کنستانتین کنستانتاراس از یونان به کمیته پیوستند تا تعداد اعضا را به هشت نفر برسانند. در حالی که آلفرد فری (اتریش) جایگزین جوزف گرو شد.
بزرگترین اتفاق تاریخ باشگاهی به زمانی دیگر موکول شد
بحثهای بعد از ظهر بر روی موضوعی متمرکز بود که در ماهها و سالهای آینده اهمیت ویژهای پیدا میکرد. پروژهها و پیشنهادات برای مسابقات اروپایی برای تیمهای باشگاهی و ملی.
روزنامه فرانسوی L’Équipe – به ویژه سردبیر آن گابریل هانو، بازیکن و مربی سابق ملی، و روزنامه نگار ژاک فران – به شدت برای رقابت تیمهای باشگاهی تلاش میکرد. در طرحی که او ارائه نموده بود، 16 باشگاه از 16 کشور مختلف – که لزوماً در حال حاضر قهرمان نیستند – به صورت رفت و برگشتی (یک بازی در خانه و یک بازی در خارج از خانه) بازی میکنند. تیمی که بالاترین مجموع گلها را به ثمر رساند، به دور بعد راه پیدا میکند.
با این حال، ضمن ناامیدی حاصله برای نشریه L’Equipe، مجمع وین پروژه را به هیئت قرعه کشی بازگرداند. او تصمیم گرفت:
در حال حاضر هیچ علاقهمندی به پروژهای که مستقیماً مربوط به باشگاه ها باشد، ندارد.
وضعیت به سرعت متحول خواهد شد. رایزنیهای مربوط به مقامات یوفا و نمایندگان باشگاهها در نهایت به پذیرش طرح اولیه، ایجاد کمیته سازماندهی و تصویب فیفا با این پروژه در می 1955 انجامید. مشروط بر اینکه مسابقات باید تحت نظارت یوفا برگزار شود. در 21 ژوئن 1955، کمی بیش از سه ماه پس از نشست وین، کمیته اجرایی یوفا با شرایط فیفا موافقت کرد. رقابت جدید – که در آغاز فصل 1955/56 آغاز میشد – جام باشگاههای قهرمان اروپا (European Champions Clubs’ Cup) نامید.
قضاوت زودهنگام مسابقات تیمهای ملی
پس از نشست اکتبر 1954 در کپنهاگن، هانری دلونه، مقالهای با عنوان «آیا ساختن یک اروپای فوتبالی امکان پذیر است؟» نوشته بود. این مقاله بر رویای دیرینه او برای یک رقابت تیمهای ملی اروپایی تأکید داشت. او گفت: «… تمرکز اصلی باید بر روی ایده رقابتی آزاد برای تمام اتحادیههای اروپایی باشد.» یک کمیته سه نفره برای بررسی این موضوع مطرح شده و دشوار، محول شد که نباید به مشکلات و ایرادات بیش از این منجر شوند. این مشکلات شامل چند برابر شدن بازیهای بین المللی و آسیب رساندن به جام جهانی و غیره میشدند.
اما مجمع وین به همان اندازه نسبت به پروژهای که توسط هانری دلونه هدایت میشد، دچار دوگانگی بود. آنها تصمیم گرفتند که چنین پروژهای ناگریز است و خواستار بررسی بیشتر شدند.
هانری دلونه در نوامبر 1955 از دنیا رفت. پسرش پیر – که تا سال 1956 هر دو نقش پدرش را به عنوان دبیر کل یوفا و اتحادیه فوتبال فرانسه برعهده گرفت – با جدیت رویای پدرش را دنبال کرد. متعاقباً، نمایندگان در کنگره یوفا در استکهلم در 6 ژوئن 1958 به راه اندازی جام ملتهای اروپا – که امروزه به عنوان قهرمانی فوتبال اروپا شناخته می شود – رای مثبت دادند که در همان سال آغاز شد.
فوتبال تلویزیونی
موضوع پخش تلویزیونی فوتبال نیز توجه اتحادیههای حاضر در مجمع وین را به خود معطوف کرد – به ویژه پخش مستقیم مسابقات. اکثر سخنرانان بر این عقیده بودند که فوتبال زنده تلویزیونی میتواند منجر به نارضایتی عمومی از بازی و همچنین تداخل مسابقات کشورهای دیگر با مسابقات داخلی هر کشور شود.
در نهایت، یک پیشنهاد سه مادهای به تصویب رسید که به عنوان کنوانسیون وین شناخته شد.
یک اتحادیه ملی نمیتواند اجازه ارسال یک مسابقه بین المللی را بدهد مگر اینکه مجوز اتحادیه مهمان را داشته باشد.
اتحادیه ملی میزبان همچنین باید اطمینان حاصل میکرد که بازی فقط در داخل قلمرو خود مخابره میشود.
همچنین نمیتواند اجازه انتقال بازی را در کشور دیگری بدهد مگر اینکه فدراسیون ملی کشور اخیر، رضایت خود را داده باشد.
شرط بندی و تقویم مسابقه
ابه شوارتز به موضوع شرط بندی در فوتبال پرداخت و از اتحادیهها خواست تا حد امکان اطلاعات مربوط به وضعیت کشورهای خود را در اختیار یوفا قرار دهند. آلفرد فری سپس به تقویم مسابقات بینالمللی پرداخت و پیشنهاد کرد که بازیهای بینالمللی باید در چندین مدت زمانی در هر سال، در یک سری از تاریخهای یکسان برگزار شود. این موضوع نیز برای بررسی بیشتر ارسال شد.
نمایندگان، برگزاری یک مسابقه نمادین در بلفاست بین دو تیم منتخب از اروپا و بریتانیا به مناسبت 75 سالگی اتحادیه فوتبال ایرلند را تایید کردند. این مسابقه در نهایت در پارک ویندزور در بلفاست در 13 اوت 1955 برگزار شد. منتخب اروپا در این بازی با نتیجه 4-1 در مقابل 60000 تماشاگر برنده شد.
درنهایت اساسنامه تصویب شد و به مجمع وین واگذار شد تا به اتفاق آرا اولین نسخه این اساسنامه یوفا را امضا کند، و پایتخت پرتغال، لیسبون را به عنوان محل برگزاری دومین کنگره یوفا در 7/8 ژوئن 1956 تایید کند. همچنین از ابه شوارتز بخاطر ریاست او در یوفا، تجلیل نماید. و اینچنین، این سازمان اولین قدمهای خود را برداشت.
بزرگترین اتفاق تاریخ فوتبالی جهان، زیباترین آرزوی برآورده شده!
در صورتجلسه کنگره از سر جورج گراهام نقل شده است که از شوارتز به خاطر «شیوه ای که او وظایف خود را [در یوفا] انجام داد و مذاکرات در مجمع را رهبری کرد» ادای احترام کرد. سر گراهام همچنین به یادبود هانری دلونه بیمار نیز بود، که نمیدید سه سال بعد، رویای رقابتهای تیم ملی خود را محقق کند. گراهام گفت:
امروز با دیدن موفقیت کاری که مستقیماً در آن نقش داشته است، رضایت شایستهای را کسب میکرد، او مستحق این ادای احترام است.
آن روز زمستانی مارس، در اتریش در سال 1955 با مهر و موم شدن و تقویت آینده یوفا به پایان رسید و بزرگترین اتفاق تاریخ فوتبال اروپا شکل گرفت. پایههایی برای این سازمان نوپا فراهم شده بود تا نقش خود را بهعنوان یک چتر، از اتحادیههای ملی که در در جهت پیشرفت جنبش فوتبال اروپا قرار دارند، ایفا کند.
در سال 1968، مجمع عمومی به کنگره یوفا تبدیل شد.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
ایلیا بهزاد اول، فوتباللب – پس از دههها ناکامی، دو هفته قبل از پایان لیگ و با برتری پنج بر صفر مقابل وردربرمن، نوبت به لورکوزن رسید. بازندههای همیشگی فوتبال آلمان، حال برای اولین بار در تاریخ ۱۲۰ ساله خود قهرمان کشور هستند. آنها بالاخره موفق شدند به ۱۱ سال فرمانروایی بایرن در این لیگ پایان بدهند. درست ربع قرن بعد از اینکه رسانهها بابت شکست در لحظات حساس لقب “Neverkusen” را به آنها دادند. مرد اول لورکوزن در این موفقیت بزرگ، بیشک ژابی آلونسو است؛ سوال اینجاست که در پشت صحنه این دستاورد تاریخی، چه عواملی دخیل بوده است؟
پیشفصل، آلونسو در ارتفاعات آلپ
تمرینات لورکوزن برای یک فصل سخت و طاقتفرسا، در ارتفاعات رشتهکوه آلپ اتریش و زیر بارش باران تابستانه شهر سالفلدن آغاز شد. در حالی که هواداران خردسال این تیم با لباسهای تقلبی خود از پشت فنس تمرینات لورکوزن را تماشا میکردند، دوربینهای خاص در بالای کمپ تمام جزییات تمرین بازیکنان را زیر نظر داشتند. در زمین تمرین، آلونسو همان مرد دوران بازیگری خود نبود. او که به عنوان یک هافبک ساکن در دوران فوتبال خود شناخته میشد، در تمرینات تیمش حضور فعالی داشت. آلونسو، تمرینات روندوی متعددی را طراحی کرد. در این تمرینات حداقل ۲۵ بازیکن تیم شرکت داشتند. او همچنین روی کوچکترین جزییات این تمرین، مانند مسیر و سرعت توپ بازیکنان نظارت میکرد. در همین حین، پژواک صدای دستورات دشوار آلونسو و کادرش در هوای سرد کوههای آلپ به گوش میرسید.
روزهای پیشفصل، برای بازیکنان لورکوزن سخت گذشت. بعد از پایان هر جلسه تمرین بازیکنان آرزوی بازگشت به آلمان را میکردند. سپس با پاهای خسته، راهی هتلی میشدند که در بالاترین ارتفاع ممکن از سطح دریا قرار داشت. برای توصیف جو حاکم در پیشفصل سخت لورکوزن، نمیتوان از واژههای بهتری نسبت به «همدلی» و «تمرکز» استفاده کرد.
مرد سرسخت سوییسی؛ قطعه گمشده پازل ژابی
این نوع تمرین و تعهد، همان چیزی بود که گرانیت ژاکا میخواست. فرقی نمیکند که ژاکا به چه زبانی صحبت میکند، او در هر کشوری، جدیت و عمیق بودن خودش را نشان میدهد. با بازگشت به بوندسلیگا پس از هفت سال حضور در آرسنال، ژاکا فرصت این را داشت تا در برنامههای آلونسو به عنوان یک بازیکن پست ۶ صرف، نقشی کلیدی ایفا کند. او در ماه مرداد به اتلتیک گفت: «من جدیت این کادر فنی را دوست دارم. آنها در هر جلسه تمرینی با تمام توان حضور دارند. ما میخواهیم در این فصل به همین شکل بازی کنیم. من احساس میکنم این تیم هنوز در حد و اندازههای خود ظاهر نشده و این وظیفه من است که بازیکنان جوان را به سمت اندازههای خودشان هل دهم.»
استراتژی متفاوت در نقل و انتقالات
سایمون رولفس، بازیکن سابق و مدیر ورزشی فعلی بایر لورکوزن پیش از آغاز کمپ سالفلدن در حال تدارک یک تیم منسجم برای فصل آتی بوندسلیگا بود. در آلمان، همه لورکوزن را به عنوان یک تیم پرورشدهنده استعدادها و با میانگین سنی پایین میشناسند. اما استراتژی نقل و انتقالاتی رولفس در تابستان گذشته، دور از انتظار بود. خرید گرانیت ژاکا در چهارمین دهه زندگی هافبک سوییسی در کنار اضافه شدن هافمن ۳۱ ساله و گریمالدوی ۲۷ ساله، هویت جدیدی به فعالیت نقل و انتقالاتی لورکوزن داد.
رولفس از بازیکنان بااستعداد حاضر در تیم رضایت داشت اما او به دنبال یک ساختار درست میگشت. پیش از بازگشت به آلمان از اتریش، او در مصاحبهای درباره نیاز به ثبات در پستهای کلیدی تیم و اهمیت اضافه کردن بازیکنان باتجربه به لیست تیم گفت. بازیکنانی که در کنار کسانی چون رابرت آندریک، یوناتان تاه و لوکاس هرادسکی، بتوانند هسته مرکزی و باتجربه تیم را تشکیل دهند. یکی از کارکنان باشگاه لورکوزن که نخواست نامش فاش شود، به خبرنگاران اتلتیک گفت: نیاز اصلی تیم پیش از شروع این فصل، رفتار حرفهای و همدلی بیشتر در رختکن است. به همین دلیل، از خریدهای جدید انتظار میرفت که الگویی برای بازیکنان دیگر باشند و دستههای کوچک بازیکنان را برهم بزنند. بر اساس گفتههای کارمند ناشناس باشگاه، خصومت و دشمنیای بین بازیکنان تیم وجود نداشت. اما آنها، به یک تیم متحدتر از بازیکنان با زبانها و پیشزمینه متفاوت نیاز داشتند.
گرانیت، الماسی برای آلونسو
قدرت رهبری و کاریزمای گرانیت ژاکا، همان چیزی بود که لورکوزن میخواست. به عقیده مدیر ورزشی باشگاه، هافبکهای میانی قلب هر تیم هستند و نحوه بازی یک تیم را مشخص میکنند. آلونسو و رولفس پس از اینکه متوجه شدند ژاکا برای خرید در دسترس است، به لندن سفر کردند تا او را برای حضور به عنوان بازیکن پست ۶، تعیین ریتم بازی تیم و دیکته کردن روند مسابقه در لورکوزن قانع کنند. ژابی و رولفس، نیازی به آنالیز ویدیویی یا بررسی آمارهای ملیپوش سوییسی نداشتند. زیرا هر دو در دوران بازیگری، مقابل ژاکا در مونشن گلادباخ قرار گرفتند.
تغییر درست در ساختار مدیریت
ایدههای متفاوت در خرید بازیکن، تنها کار متفاوت مدیران لورکوزن برای شروع یک فصل رویایی نبود. هرم مدیریتی این باشگاه، پیش از شروع فصل به خانهتکانی احتیاج داشت. توماس آیچین، بازیکن سابق مونشن گلادباخ که به عنوان مدیر آکادمی باشگاه فعالیت میکرد، به عنوان مدیر تیم اصلی لورکوزن انتخاب شد. حضور آیچین در تیم اصلی، خیال رولفس از کارهای اداری و روزمره تیم اصلی را راحت کرد. همچنین روی جو تیم در رختکن، اثر بسیار مثبتی گذاشت.این هماهنگی در ساختار مدیریت باشگاه، یکی از موفقترین پنجرههای تاریخ لورکوزن را رقم زد. مدیران این تیم موفق شدند برای اولین بار در تاریخ، اولین اولویت خود در هر پست را جذب کنند. این موضوع باعث شد تا به کیفیت تیم امیدوارکننده آلونسو اضافه شود. تیمی که فصل پیش، با حضور در نیمهنهایی لیگ اروپا، رگههایی از کیفیت و جذابیت را به هواداران فوتبال نشان داد.
ژابی آلونسو، جادوگر ذهن
تزریق ذهنیت برنده به باشگاهی با سابقه لورکوزن، کار راحتی نیست. ژابی آلونسو اما در اولین آزمون بزرگ سرمربیگری خود، موفق شد به بهترین شکل، روحیه برنده خود از دوران بازی را به تیم انتقال دهد. یکی از اعضای باشگاه در این رابطه میگوید: «پیش از حضور ژابی، ما به از دست دادن پنالتیها عادت کردیم. اما وقتی رقابت پلیآف لیگ اروپا مقابل موناکو به ضیافت پنالتیها کشیده شد، هر پنج پنالتی ما تور دروازه حریف را لرزاند. این یک جو و ذهنیت متفاوت بود.»
این روحیه متفاوت، پیش از آغاز فصل بین بازیکنان باتجربه لورکوزن حس میشد. جرمی فریمپونگ، یکی از ستارههای این فصل تیم آلونسو که چهارمین سال خود در لورکوزن را پشت سر گذاشت، در رابطه با احساس خاص خود پیش از آغاز فصل صحبت کرد: «برای من، این احساس در پیشفصل شکل گرفت. ما چند بازیکن را از دست دادیم. اما در بازیهای تدارکاتی پیش از فصل میشد تفاوت را احساس کرد. هیچکس دیگری را نمیشناخت اما ما کیفیت بالایی داشتیم. سپس به اولین بازی مقابل لایپزیش رسیدیم، خوب بازی کردیم. به خودم گفتم که امسال میتوانیم یک کار ویژه بکنیم.»
شروع بینقص آلونسو
عملکرد بینقص لورکوزن در هفتههای ابتدایی بوندسلیگا، جو خاص حاکم بر تیم و دید متفاوت به این فصل را تقویت کرد. فریمپونگ، اولین گل فصل را روی پاس مهاجم جدید تیم، ویکتور بونیفس به ثمر رساند و هفته بعد، نوبت خود بونیفس بود که روی سانتر ژاکا پس از پاس کاتبک گریمالدو، اولین گل فصل خود را به ثمر برساند. سه خرید جدید، یک گل هماهنگ و بینقص! فریمپونگ، آلونسو را دلیل اصلی این درک متقابل بازیکنان تیم از یکدیگر و همکاری تیمی میداند.
همه او را میفهمند، وقتی او ایدهای دارد، طوری آن را بیان میکند که برای همه بازیکنان واضح باشد. من همیشه احساس میکنم که آلونسو میداند چطور از تواناییهای من استفاده کند. مثل نفوذ به فضاها، موقعیتهای یک در برابر یک و ضدحملات. این موضوع برای همه بازیکنان صدق میکند، از هر کسی در تیم میخواهید بپرسید و جواب آنها در خصوص آلونسو یکسان خواهد بود.
وقتی لورکوزن در هفته هجدهم با یک گل در نیمه اول از لایپزیش شکست خورد، تنها ۱۳ بازیکن آماده به دلیل مصدومیت یا حضور در جام ملتهای آفریقا در دسترس بودند. آلونسو اما با صحبتی درخشان در رختکن، همه چیز را تغییر داد: «من به اینکه این بازی را ببریم یا ببازیم ذرهای اهمیت نمیدهم؛ اما ما باید برویم و فوتبال خودمان را بازی کنیم، باید فوتبال لورکوزن را به نمایش بگذاریم.» پس از این صحبتها، بازیکنان لورکوزن با انگیزه بالا و قوای تازه راهی نیمه دوم شدند. آنها با برتری دراماتیک ۳ بر ۲، لایپزیش را ترک کردند.
شبی که ترسها فرو ریخت!
رقابت هفته چهارم در خانه بایرن، جایی بود که انتظار میرفت پای لورکوزن بلغزد. آنها در آخرین مسابقه خود با هدایت جراردو سیوانه، با چهار گل در آلیانز آرنا شکست خوردند و ایدههای آلونسو پیش از بازگشت به مونیخ، امتحان خود را پس نداده بودند. انتطار میرفت لورکوزن، بازیگر نقش مکمل در داستان دوازدهمین قهرمانی متوالی بایرن باشد و بازی با همین سناریو آغاز شد. بازیکنان آلونسو اما جواب گل دقیقه ۷ هری کین را به خوبی دادند. پس از گل تساوی گریمالدو روی یک ضربه کاشته مستقیم، میشد احساس کرد که داستان لورکوزن با دیگر رقبای باواریایی برای قهرمانی در سالهای اخیر فرق میکند. ترس لورکوزن فرو ریخت، ژاکا بازی را دیکته میکرد، بازیکنان مضطربی مثل ادموند تاپسوبا با آرامش بیشتری کار را دنبال میکردند و این تیم مهمان بود که با مثلث هجومی بونیفس، هافمن و ویرتز موقعیتهای بیشتری ایجاد میکرد.
کار با به ثمر رسیدن گل برتری بایرن توسط لئون گورتزکا در دقیقه ۸۶ به پایان نرسید. لورکوزن خیلی زود با پنالتی پالاسیوس، جواب گل بایرن و خندههای اولی هوینس در جایگاه ویژه آلیانز آرنا را داد، تا مشخص شود شکست این تیم، چالشی بزرگ برای دیگر تیمهای بوندسلیگاست. رولفس، از این مسابقه به عنوان لحظهای کلیدی در فصل منجر به قهرمانی لورکوزن یاد میکند: «این فقط کسب یک امتیاز در خانه حریف نبود، بلکه ما حس کردیم که میتوانیم در یک سطح با بایرن مونیخ رقابت کنیم. این یک نمایش سطح بالا مقابل یک تیم فوقالعاده بود و آنجا بود که فهمیدیم میتوانیم یک چالش جدی برای قهرمانی این فصل باشیم.»
از Neverkusen تا Neverlusen
باشگاههای زیادی را نمیتوانیم در آلمان پیدا کنیم که به اندازه لورکوزن مورد تمسخر قرار گرفته باشد. القابی مثل Visekusen یا همان تیم همیشه نایب قهرمان و Neverkusen، تاریخ کم افتخار لورکوزن را توصیف میکردند. این القاب، در بازه سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۲ و دوران اوج تیم کلاوس تاپ مولر به لورکوزن داده شد. تیمی باکیفیت و جذاب و البته به شکل اعجابانگیزی بدشانس. در سال ۲۰۰۲، آنها در بوندسلیگا پس از دورتموند دوم شدند و فینال جام حذفی را به شالکه واگذار کردند. فینال مشهور لیگ قهرمانان اروپا در گلاسکو نیز با ضربه به یاد ماندنی زینالدین زیدان به سود رئال مادرید خاتمه یافت تا یکی از بهترین تیمهای تاریخ فوتبال آلمان، دست خالی به مسیر خود ادامه دهد.
توماس برداریچ، بازیکن لورکوزن طی سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۴ که در فینال گلاسکو حضور داشت، مصدومیت و بدشانسی را عامل ناکامی آن تیم در کسب افتخار عنوان کرده اما تفاوت تیم شکستناپذیر آلونسو با آن تیم، ثبات و کیفیت بالای تمام بازیکنان لورکوزن است. درست است که ویرتز فوقالعاده عمل کرده و بازیکنان باتجربه مثل ژاکا و تاه در حد انتظار بودهاند، اما دیگر بازیکنان تیم نیز نقش پررنگی در قهرمانی داشتند. رابرت آندریک، با عملکرد خوب خود برای اولین بار پیراهن مانشافت را بر تن کرد، ناتان تلا که فصل پیش در چمپیونشیپ انگلیس بازی میکرد خود را به سطح اول فوتبال معرفی کرد، امین عدلی و یوزپ استانیشیچ نقش مهمی را ایفا کردند و پاتریک شیک، بعد از مصدومیتی طولانیمدت استانداردهای بالایی از خود در دوره آسیبدیدگی بونیفس نشان داد.
ترس ازدستدادن همه چیز!
با همه اینها اما، نگرانی از تکرار تاریخ با توجه به تسلط بایرن مونیخ روی بوندسلیگا و نایبقهرمانی دوباره لورکوزن وجود داشت. شک و شبههها درباره لورکوزن، کم و بیش سراغ هوادارهای فوتبال میآمد. از شب پیروزی لحظه آخری در جام حذفی مقابل اشتوتگارت تا برد سخت مقابل آگزبورگ و لایپزیش، همه نشان از افت مقطعی تیم آلونسو میدادند. بین کارشناسان و هواداران فوتبال، این تفکر پابرجا بود که باواریاییها به هر حال، راهی برای بردن این لیگ پیدا میکند. وردربرمن ۲۰۰۴، اشتوتگارت ۲۰۰۷، وولفسبورگ ۲۰۰۹ و دورتموند ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲، تنها تیمهایی بودند که توانستند در پادشاهی مطلق بایرن بر بوندسلیگا در قرن ۲۱، خللی ایجاد کنند.
کسی از لورکوزن، به عنوان بازنده همیشگی انتظار نداشت تا به سلطه باواریاییها پایان دهد اما باور به معجزه بزرگ، پیش از شروع هر بازی در رختکن تیم موج میزد. رولفس میگوید پیش از دیدار برگشت با بایرن در ماه فوریه، همه از پیروزی در این مسابقه مطمئن بودند و برتری ۳ بر صفر در یک مسابقه یکطرفه، اهالی بیآرنا را بیش از همیشه به معجزه امیدوار کرد. آزادی عمل بازیکنان و کیفیت بالای لورکوزن، طوری بایرن را شوکه کرده بودند که انگار فقط یک تیم در زمین وجود داشت. فردای آن روز، توماس مولر از آن دیدار به عنوان یک شب کابوسوار یاد کرد. آن شب، لورکوزن ثابت کرد که بدون حرف و حدیث، بهترین تیم فوتبال آلمان است.
درجا نزن و تمامش کن، آلونسو توانست!
حتی شایعات جدایی ژابی آلونسو از لورکوزن در پایان فصل و علاقه باشگاههای بزرگ اروپایی به او، نتوانست تمرکز و تعهد تیم را برهم بزند. به گفته رولفس، بازیکنان، رابطه خوب بین مدیر ورزشی و سرمربی را احساس میکردند. حتی اگر میدانستند ژابی در آخر فصل جدا میشود، باز هم به عملکرد خوب خود در زمین و پیروزی برای بردن لیگ ادامه میدادند. در همین حین، سرمربی رقیب اصلی لورکوزن یعنی توماس توخل در بایرن، اعلام کرد که در پایان فصل سرمربی این تیم نخواهد بود و لورکوزن با هشت پیروزی متوالی پس از این اتفاق، قهرمانی خود را قطعی کرد.
این در حالی بود که ژابی آلونسو، دست رد به پیشنهادات رئال، لیورپول و خود بایرن زد و اعلام کرد فصل آینده در لورکوزن میماند. مدیر ورزشی تیم در خصوص نقش بزرگ مغز متفکر اسپانیایی در موفقیت این فصل لورکوزن گفت: «بین تکههای پازلی که در این فصل کنار هم جمع شدند، ژابی بزرگترین آن است.
او به طرز شگفتانگیزی سختکوش است، در سطح بالایی مربیگری میکند و مهمتر از همه میداند چطور روی ذهن بازیکنان خود اثرگذار باشد. آلونسو به شکل دیوانهواری روی بازی بعد تمرکز میکند و همواره خواهان پیشرفت است. به عنوان یک فوقستاره فوتبال در سالهای گذشته، ژابی به خوبی میداند که برای عملکرد خوب در بالاترین سطح باید از چه چیزهایی گذشت.»
آرزوهای بزرگ
لورکوزن پس از ۱۲۰ سال تاج پادشاهی فوتبال آلمان را روی سر گذاشت اما این پایان کار نیست. مأموریت بزرگ آنها، کسب سه جام در یک فصل بدون متحمل شدن حتی یک شکست خواهد بود. تیمی که در چهار هفته باقیمانده فصل، به مصاف اشتوتگارت، فرانکفورت، بوخوم و آگزبورگ خواهد رفت و در نیمهنهایی لیگ اروپا، کار سختی مقابل گرگهای تا دندان مسلح دنیله دروسی دارد. آخرین روز فصل بزرگ ژابی در این فصل نیز، دیدار فینال جام حذفی مقابل کایزرسلاترن در روز پنجم خرداد خواهد بود.
جاهطلبی آلونسو در لورکوزن اما فقط به این فصل محدود نمیشود، جسارت او در ابقا رو نیمکت لورکوزن برای فصل آینده و تجربه لیگ قهرمانان اروپا، نشان میدهد که آقای خوشتیپ اسپانیایی میخواهد فعلا از چوب جادویی خود در بیآرنا، کار بکشد.
یوسف جوانشیر، فوتباللب – به گزارش فوتباللب و به نقل از اتلتیک، در این مقاله به بررسی تفاوتهای میان سرمربیگری در فوتبال مردان و زنان پرداخته میشود. زمانی که سرمربی زنان تاتنهام، رابرت ویلاهام، سرپرستی تیم مردان را در زادگاه خود، سوئد، برعهده داشت، بسیار پر سروصدا بود. رابرت در مصاحبه با اتلتیک چنین گفت:
من فریاد میزدم، تهییجشان میکردم. شما باید تمام 90 دقیقه صدای منو بشنوید؛ مخصوصا هنگامی که توپ را در اختیار ندارید.
زمانی که ویلاهام به تیم زنان هاکن در شهر گوتنبرگ رفت، همین سبک را پیش گرفت. هنگامیکه آنها چند بازی را واگذار کردند، بازیکنان علیالخصوص بازیکنانی که نزدیک به نیمکت سرمربی بودند، این سروصداها باعث استرس آنها میشد. ویلاهام میگوید:
چیزی که لازم بود را انجام میدادم. مرا به فکر فرو میبرد. چرا چیزی که به آنها میگفتم را انجام نمیدادند؟ من اگر جلوی همسرم صدایم را بلند کنم، او به حرفهای من گوش نخواهد داد. احتمالا آنها هم حس کردهاند جای همسرم هستند.
ویلاهام، مردی با قد بلند است که صدای بم، به او پتانسیل انتقال حس تهدید بالقوه را میدهد. اکنون دیگر، تغییراتی در کار خود اعمال نمود تا به یک فرد آرام 41 ساله تبدیل شود. او فردی آرام و ساکت در کنار زمین است. ویلاهام ادامه میدهد:
من سعی کردم تا آنها را بدون فریادزدن کنترل کنم. این موضوعی واضح است که در طول تجربه مربیگریام در فوتبال زنان به آن دست یافتم.
این تنها یک تفاوت ظریف در سرمربیگری میان فوتبال مردان و زنان است، که رابرت ویلاهام موفق به کشف آن شد.
تفاوت یا همپوشانی؟
اتلتیک برای این مقاله، از 11 نفر از سرمربیان (منیجرها) مصاحبه کرده است و مسائل مربوط به منیجرینگ تیمهای مردان و زنان را مورد بررسی قرارداد. البته که ممکن است همپوشانیهایی میان این دو نیز وجود داشته باشد. علاوه بر این، اکثر منیجرهایی که در هردو محیط کارکردند، تنها در تیمهای زیر 21 سال مردان بودند و در تیم اصلی حضور نداشتند.
برخی از آنها احساس میکنند که هیچ تفاوتی در این دو اتمسفر وجود ندارد و باید درباره نحوه مدیریت بحث شود تا جنسیت افراد. با این حال همین منیجرها به تفاوتهای ظریفی اشاره نمودند که برخی خوب و برخی بد هستند. موضوع حائز اهمیت اما، این است که گاهی این دو تنها متفاوت اند و دچار اختلاف نخواهند شد؛ که الیته دانستن آن میتواند کمک بسزایی را به قدرت مدیریت منیجر القا کند.
بزرگترین و رایجترین تفاوت نقلی که ذکر شد، این بود که مردان میخواهند بدانند «چه کار کنند». این درصورتی است که بازیکنان زن میخواهند بدانند «چرا» باید تمرین خاصی را انحام دهند. منیجرها، بازیکنان زن را با عناوین کنجکاو و علاقمند به همراه پرسشهای فراوان توصیف میکنند. به گفته گرت تیلور، منیجر تیم زنان منچسترسیتی، استفاده از دیالوگها و کلمات میتواند یک خرید بزرگ را در پی داشته باشد. این درصورتی است که برخی منیجرها بر این باورند که بازیکنان زن بیش از اندازه به پیشنهادات خود فکر میکنند.
فوتبال زنان کنجکاوانه، فوتبال مردان عملگرا | لیدیا بدفورد
لیدیا بدفورد، منیجر سابق و کمکمربی زنان لسترسیتی و زنان آرسنال به ترتیب، اکنون سرمربی تیم زیر 18 سال مردان برنتفورد، معتقد است که تیم کنونی او عملگراتر و با کنجکاوی کمتری به تمرینات تیمی خود میپردازند. لیدیا بردفورد میگوید:
آنها از رختکن خارج میشوند و تمام برنامهها را به اجرا در میآورند و بعضا برای برخی مسائل راهحل لازم را مییابند. گویا از کودکی به آنها آموختهاند تا گوش کنند و سپس برنامهها را در زمین عملی نمایند.
لیف اسمرود
لیف اسمرود یک روانشناس بالینی و بازیکن سابق فوتبال است. او در دورههای مختلف (10سال گذشته تاکنون) سرمربی موقت تیمهای بزرگسالان مردان و زنان نروژ و همچنین سرمربی تیم مردان زیر 21 سال بوده است. تجربه او در این زمینه، دانستن کار درست پیش از شروع آن کار است. او میگوید:
مربیان مردی که برای اولین بار وارد فوتبال زنان میشوند، منحنی یادگیری صعودیای در زمینه دانستن این سری مسائل را تجربه خواهند کرد.
اسمرود که مربی ستارگان نروژی مانند ارلینگ هالند، مارتین اودگارد، آدا هگربرگ و گورو ریتن بوده است، میگوید:
درک این منطقها باعث بروز یک ساختار خواهد شد. اما او متوجه شده است که بازیکنان زن، ریسک کمتری در بازی خود دارند و کمتر به تصمیمگیری شخصی میپردازند. در حالیکه بازیکنان مرد این کار را کاملا با ریسک و طبیعیتر انجام خواهد داد. بازیکنانی که عقب بنشینند و منتظر انجام کار درست بمانند، برای ورزشهای سرعتی و حرفهای اینچنینی مناسب نیستند.
از سویی، ویلاهام در تلاش است تا محیطی آرام را در تاتنهام بوجود آورد که درست و غلطی نداشته باشد و بازیکنان به ابتکار عمل و آزادی تشویق شوند. به عنوان مثال او به گریس کلینتون، ملیپوش 20 ساله انگلیس که بصورت قرضی ار منچستریونایتد در اسپرز بازی میکند، میگوید:
شما باید با شجاعت کامل وظایف خود را انجام دهید. میخواهم او حس کند که حق انتخاب از آن اوست. میتواند آن را انتخاب کند یا چیز دیگری را، این بحث درست یا غلط نیست، تصمیمگیریست.
در نتیجه تمایل به انجام کار درست، اسمرود دریافته است که زنان اغلب به دنبال بازخورد و واکنش منیجر خود هستند تا بدانند فرد بالادستیشان درمورد آنها چه فکری میکنند. اسمرود همچنین اینگونه دریافت که بازیکنان زن، در اظهارنظر بسیار مرددتر بودند و در عوض، به دنبال انجام کاری درست تلاش میکردند. او میگوید:
اگر یک بازیکن مرد را روی نیمکت یا بیرون از تیم بگذارم، آنها فکر میکنند مربی یک احمق است. اما بازیکنان زن بیشتر فکر میکنند که چه کار اشتباهی باعث نیمکت نشینی و بیرون بودنشان بوده است.
اسمرود دریافته است که زنان بیشتر دروننگرند و میپرسند:
چه اشتباهی انجام دادم؟ مسئولیتپذیری کمتری برای مردان و مسئولیتپذیری بیشتری برای زنان وجود دارد که حتی میتواند از حد خارج شود. من متوجه شدم که مردها به تواناییهای خود، اطمینان بیشتری دارند. آنها معتقدند که مهارتهای لازم برای این کار را دارند. در مقابل برخی زنان که درسطح بالایی از بازی قراردارند، انتقادات شدیدی از خود دارند، حتی پیش از اینکه به کارهای خوب خود فکر کنند، نکات منفی خود را مییابند و مسائل را شخصی و جزئیتر دنبال میکنند.
مردان بیشتر از دیگران انتقاد میکنند. هنگامیکه از آنها بخواهید چیزی را بهبود ببخشند، فکر میکنند شرایط دشوار شده است و فضا سختتر خواهد بود.
آنها با چشمهای درشت وارد میشوند، رویای اینکه یک بازیکن تاپ لیگبرتری شوند یا برای تیم ملی خود بازی کنند آنها را بسیار مشتاق ساخته که از طرفی، این موضوع بسیار حساس و خطرناک نیز میباشد. آنها پر از هورمون، پول، عوامل مختلف طبیعی و شخصی و والدینیاند که همه، این جاهطلبی را به همراه دارند.
تمرکز اصلی او در تیم مردان زیر 21 سال نروژ بود که تیم را در اولویت قراردهد و در عین حال، به جاهطلبیهای فردی نیز احترام بگذارد. بازیهای فوتبال مردان و زنان در ردههای مختلف در حال توسعه هستند و از سویی درک زندگی بازیکنان زن نیز، امری حیاتی است. از تحقیق درمورد سلامتی آنها گرفته تا مفاد زایمان، رفت و آمد بازیکنان تا تاثیر هر یک بر وامهای مسکن.
فوتبال زنان کنجکاوانه، فوتبال مردان عملگرا | هایز
هایز، منیجر تیم زنان چلسی، بر این تصور است که داشتن زنان در پستهای مهم و رهبری در اطراف تیمش بسیار مهم است. زیرا آنها ممکن است به دلیل زن بودن، با بازیکنان همدردی کنند. هایز میگوید:
مهمتر از هر چیزی، داشتن دانش و آگاهی درمورد خود زنان است. یک فرد آگاه در حوزه دانش فوتبالی کافی نیست.
او اطمینان میدهد که تمامی کارکنان خود را در مورد نیازهای عملکردی خاص زنان تحت آموزش قرارداده؛ که اثرات دوران قاعدگی یک نمونه از آنهاست. هایز تابستان امسال چلسی را ترک خواهد کرد تا به تیم ملی زنان ایالات متحده آمریکا پیوندد.
هرشخصی که در تیم زنان کار میکند، شما باید مدام او را با این مفاهیم به چالش بکشید: “زنان همان مردان کوچک نیستند؛ بنابراین آیا ما باید کار همیشگی خود را انجام دهیم، زیرا آن را همیشه انجام میدادیم یا به دلیل اینکه مردان نیز آن را انجام میدهند؟” ما باید مدام این مفهوم را به چالش بکشیم.
فوتبال زنان کنجکاوانه، فوتبال مردان عملگرا | ریهان اسکینر
ریهان اسکینر منیجر تیم فوتبال وستهم نیز بر تفاوت «سبک زندگی کلی» تاکید بسزایی دارد. او در مورد «تاثیر حقوق مالی مرتبط با آنها، و همه چیزهایی که به بازیکنان، تمرکز بیشتری برای ادامه روند خود و عملکرد بهتر کمک میکند.» صحبت میکند. اسکینر نقل و انتقالات بازیکنان را تنها به عنوان نمونه نام میبرد. او میگوید:
این کاری نیست که آنها فقط از روی علاقه و هوس خود انجامش دهند. بلکه تاثیر بسیاری بر روی چیزهای ساده و پیش پا افتاده خواهد داشت. مانند اینکه بایستی چند ماه پیش از انتقال باید نقل مکان کنید، درحالیکه اجاره ملک خود را از پیش پرداختهاید. اینها عوامل مهم و در عین حال ساده در فوتبال و ورزش زنان است که از لحاظ مالی، تاثیر بسیار اندکی در ورزش مردان دارد.
تیلور، وارد
شاید به همین دلیل اسنت که تیلور در منچسترسیتی، در میان دیگران با «میزان اهمیت و کاربرد بازیکنان زن» که عامل «موفقیت و دستیابی به چیزی است که میتواند وجود داشته باشد» میباشد. در مقابل بازیکنان آکادمی مردان با کمی تلاش به موفقیت میرسند و تصور میکنند آنها عامل اصلی این موفقیت بودند. تیلور میگوید:
در مورد زنان و دخترها، تواضع بسیاری وجود دارد. آنها مدام در پی بهبودی هستند و تلاش میکنند.
یکی از بزرگترین کلیشهها میان زنان و مردان، احساسی بودن بیشتر زنان بوده است. او ادامه میدهد:
من از اینکه زن هستم و این را میگویم عبایی ندارم. زنان احساسیتر هستند، اینطور نیست؟
همچنین کارلا وارد، منیجر تیم بانوان استون ویلا، معتقد است که میان این دو فضای کاری/ورزشی، تفاوتهای اساسی وجود دارد. او میگوید:
برخی روزها ما به یک آغوش نیاز داریم و گاهی اوقات، به یک لگد خوردن! ما نیاز به درک شدن داریم، و همچنین پیچیدهتر از مردان هستیم.
دیوید آزنار، ویلاهام
بزرگترین تغییر برای دیوید آزنار، منیجر تیم بانوان اتلتیکو بیلبائو، که پیش از این در فوتبال مردان کار میکرد همین موضوع بود. او به اتلتیک گفت:
صادقانه معتقدم که مربیگری در فوتبال زنان نیازمند حساسیت بسیاری است. زنان نسبت به مردان بسیار حساستر هستند. این نکتهی بسیار مهمی بود که تجربهاش کردم.
ویلاهام نیز نظری مشابه با دیگران دارد. او معتقد است:
در فوتبال مردان بیشتر همان سیاه و سفید است که وجود دارد. کمی خنده و کمی شوخی و نه احساسات. پویایی و حرکت تیمی در فوتبال زنان، نیازمند احساسات بیشتر، روابط قویتر شخصی و شخصیتی است و آنها درواقع در حال معاشرت فوتبال بازی میکنند. در فوتبال مردانن اما، اینگونه نیست و روابط عمیقی میان آنها شکل نمیگیرد.
فوتبال زنان احساسیتر از فوتبال مردان | بدفورد، اسمرود
بدفورد در اولین بازی فصل خود به عنوان مربی تیم زیر 18 سالههای برنتفورد فعالیت میکرد. یک مقام رسمی از او در مورد اینکه منیجر تیم کجاست سوال کرد که او اینگونه پاسخ داد: “تو دنبال او میگردی؟ معتقد است که میتوان بسیار مستقیمتر با مردان و پسران ارتباط برقرار کرد. این موضوع به دلیل عادت آنها به سبک قاطعانه و برخورد مستقیم است.” او در ادامه میگوید:
در مورد مردان، آنها موضوعات را شخصی نمیکنند. اگر بینشان کسی به دیگری بدگویی کند، ممکن است به یکدیگر حمله کنند، به یکدیگر لگد بزنند و در همانجا همه چیز تمام شود. در مورد زنان اما، اگر بخواهد اتفاقی بیفتد و چیزی باعث درگیری میان دو نفر بشود، این موضوع زمانبر خواهد بود.
اسمرود معتقد است که تنوع در حساسیت وجود دارد. اما او بر این باور است که مردان به اندازه زنان دارای احساسات اند. او میگوید:
مردان دارای احساساتی هستند که ما از آنها خبر نداریم. علاقه کمتری به بروز آنها دارند و سخت است که به شناخت این احساسات برسیم. مردان نمیدانند که چگونه این احساسات را بروز بدهند و در انتقال ان به مشکل برمیخورند. این روش متفاوتی برای برخورد با احساسات را میطلبد.
انرژی بسزایی در ایجاد فضای عاطفی میان تیم وجود خواهد داشت. به این معنا که باید احساسات را بپذیریم، اما نباید توسط آنها کنترل شویم. این بخش بزرگ و نقطه عطف مدیریت من است. این همان موردی است که شما را قدرتمند میکند. شما همچنین بایستی نقطه اوج احساس را در تیم پیدا کنیم و در همان حدود حفظ کنید. این دو روی یک سکه است و نشاندهنده این است که شما، با بازیکنان، فوتبال و انسانها کار میکنید.
کلمه “انسانها” واژهایست که مایکی هریس، در پی انتقال خود از آکادمی مردان برایتون به سرپرستی موقت تیم زنان برایتون، به آن اشاره نمود. او میگوید:
شما با انسانها سر و کار دارید.
هریس که به دلیل عشقی که به مدیتیشن داشت، به عنوان مایک خوشذهن شناخته میشود؛ بر اهمیت خودآگاهی و هوش هیجانی در بازیهای فوتبال مردان و زنان تاکید دارد. او میگوید:”کنجکاو باشید. در مورد آنها اطلاعات کسب کنیدو به آنها نشان دهید که برای کاری که میکنید ارزش قائلید. آنها این را میبینند و سعی میکنند ارزش قائل شوند. زمانی که ارتباط خاص خود را ایجاد نمودید، در زمانهای مناسب نوبت به چالش کشیدن آنها فرا میرسد.”
در مورد هایز، یکی از نکات کلیدی، مدیریت افراد آن هم صرف نظر از جنسیت آنهاست. او میگوید:
من باید در مورد مشخصات شخصیتی شما، نحوه واکنش به استرس یا در شرایط بحرانی، بیشتر بدانم. این، باعث میشود تا بهترین نتیجه و بهترین عملکرد را از شما دریافت کنم. من مردان زیادی را درمیان مربیان خود دارم که میتوان آنها را بسیار راحتتر از زنان مدیریت نمود. این همیشه یک ارتباط جنسیتی نیست، برای اینکه منیجری خوب باشید، به هوش هیجانی و مهارتهای ارتباطی موثری نیازمندید. آنها به اندازه کاربرد تاکتیکی و فنی شما مهماند.
بخش مهم سبک مدیریت هریس اما، ایجاد یک محیط امن روانی است. او میگوید:
من از زیردستان و بازیکنان خود میخواهم که خود واقعیشان باشند. وقتی وانمود میکنید شخصی دیگر هستید، شرایط متفاوت میشود و ممکن است مشکلات بزرگی ایجاد شود و از لحاظ روانشاختی موضوع بسیار حائز اهمیتی خواهد بود زیرا به خستهکننده شدن ارتباطات، شرایط و کاری که میکنید منجر شود.
اسمرود، ادامه دهنده سبکی ارزشمند
اسمرود معتقد است که تیمهای زنان بطور کلی ریسک گریزند و این موضوع، نیازمندی بیشتری را برای ایجاد یک محیط امن میطلبد. او میگوید:”صادق بودن و استحکام شخصیتی، باعث ایجاد امنیت تیمی خواهد شد. اگر با خود صادق نباشید، اینی را از خود و تیم میگیرید. شما باید برای نحوه رفتار و ارزشهای ما نیز احترام قائل شوید و این موضوعی ارزشمند است.”
این یادآور سبک منیجر تیم زنان انگلیس، سارینا ویگمن است. او در سپتامبر 2021 که به این مقام منصوب شد، صداقت و شفاف بودن را برای بازیکنان آشکار کرد، چیزی که کاملا مورد پسند آنها قرارگرفت. به گفته اسمرود، وضوج چیزی است و مراقبت از این شفافیت، چیزی دیگر است. او میگوید:
شما باید به هر بازیکن ارزش خود را بشناسانید. به آنها بگویید، من اینجا هستم که به شناخت شما برسم و به یکدیگر کمک کنیم. اولین چیزی که به هر بازیکنی میگویم این است که به شما نیاز دارم که بهترین نسخه خود را ارائه دهید و تبدیل به بهترین بازیکن تیم شوید. همان که هستید باشید و کاری که فکر میکنید درست است را انجام دهید. این وظیفه من است که این را عملی کنم. اگر از شما بخواهم چیزی را تغییر دهید، به شما میگویم اما؛ نقطه قوت یک تیم این است که افراد با تفاوتهای خود در تیم حاضر شوند. این امری حیاتی است و نکتهایست که ابتکار را ایجاد میکند.
یکی از راههایی که ویلاهام میتوانست احساسات تیم مردان را بررسی نماید، حضور در رختکن آنها بود. او میگوید:
شما مستقیما میتوانید احساسات تیمی و شخصی هر فرد را در بین دو نیمه، پایان بازی و شرایط درگیر دریافت نمایید، زیرا میتوانید در کنار بازیکنان قرارگیرید. به ناامیدی آنها گوش میدهید. احساسات را لمس میکنید و این به عنوان یک مربی برای من از اهمیت بالایی برخودار است.
این درحالیست که یک مربی مرد نمیتواند در زمانی که بازیکنان در حال عوض کردن لباسهای خود هستند، وارد رختکن تیم زنان شود و یا برعکس، این موضوع نیز در فوتبال جوانان به دلایل حفاظتی صادق است. منیجرها و مدیرانی که جنسیت متفاوتی با سایر تیم دارند، تمایل بیشتری به آمدن بازیکنان چند دقیقه زودتر به زمین دارند، تا صحبتهای پیش از بازی خود را با آنها درمیان بگذارند.
ویلاهام میگوید:
واقعا نمیتوانم در مورد افکار و بحثهایشان چیزی را حس کنم. آنها پیش از بازی چه میزان عصبیاند؟ در رابطه با چه موضوعاتی ممکن است بحث کنند؟ تنها زمانی که این احساسات را درک میکنم، بین دو نیمه است. دوست دارم افکار آنها را بشنوم و در جریان آن قرارگیرم. این زمانی است که شما بیشتر از فوتبال مردان، از تیم فاصله میگیرید.
ویلاهام در ابتدای کارش در فوتبال زنان، این موضوع را دشوار میدید. اما به تدریج محیطی را بازسازی نمود تا به رهبران خود و مربیان زن، اعتماد بسزایی را قائل شود. بدفورد و هریس نیز، هیچ تفاوتی با ویلاهام ندارند و از پنجرههای زمانی متغدد برای تعامل با بازیکنان بهره میبرند. این موضوع چه در سوپرلیگ زنان و چه با تیمهای آکادمی مردان قابل اجراست.
تفاوتهایی در اجرای سبک
هریس میگوید من وقتم را در رختکن نمیگذرانم. این در حالیست که بدفورد براساس تجربه شخصی، متخصصان فیزیوتراپ و ورزشی را بسیار با اهمیت و موثر در نحوه رفتار بازیکنان میداند. او میگوید:
تا زمانیکه به افراد اعتماد کنید، آنچه موردنیاز شما است را با شما به اشتراک میگذارند. بازیکنان نیازمند همان فضای امن هستند. از نظر من، نیاز به دانستن لحظه به لحظه احساسات آنها نیست. من هرگز به دلیل زن بودن خود و بودن در رخنکم کردانه، احساس ناتوانی نکردهام. همه مدیران و منیجرهایی که با آنها ارتباط داشتم، به “عقل سلیم” از نظر زمان ورود به رختکن اشاره داشتند.
آنها همیشه یک روال ثابت داشتند، یک ضربه به در، چک شدن وضعیت تعویض لباس و سپس ورود منیجر به داخل رختکن. و حالا درمورد فوتبال چطور؟ خب، اکثریت بر این باور بودند که شباهتهایی میان این دو موضوع پابرجاست. ویلاهام و بدفورد به تغییرات فیزیولوژیکی قدرت و سرعت اشاره کردند. درحالیکه اسمرود همان مدلهای بازی را در هردو مورد استفاده قرارداده بود.
آنچه که واضح است، هیچ یک از این مباحث ارتباطی با برنامه درسی دورههای مربیگری ندارند وامری تجربی تلقی میشوند. اما بسیاری از مدیران، مربیان و منیجرها معتقدند که امری بسیار کمک کننده است.
و در پایان نیز، هایز دریافت تنها «استفاده از اشارات» برای بازی زنان میتواند بسیار مفید باشد؛ صرف نظر از اینکه شما تفاوت میان مدیریت فوتبال مردان یا زنان را متوجه شوید. او همچنین میخواهد مدت زمان بیشتری را بر روی “مدیریت انسان، نه مدیریت بیزنس یا نحوه رساندن توپ به دروازه” تمرکز کند.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
یوسف جوانشیر، فوتبال لب – تیمهای اروپایی در نتیجهی افزایش تعداد تعویضهای مجاز در هر بازی، گزینههای بیشتری را برای هر مسابقه در اختیار دارند. این تعداد تعویض در تمامی لیگها، 5 تعویض و اختصاصا در لیگ برتر انگلیس، 6 تعویض است. با این وجود اما، میانگین تعداد تعویض بازیکنان در هر بازی، درمقایسه با سایر لیگها کمتر است.
بصورت متوسط، 7.89 تعویض در بازیهای لیگ برتر فصل 2023/24 انجام میشود. این تعداد تعویض تقریبا 1 واحد کمتر از تعداد مجاز تعویضهای سایر لیگها و تیمهای اروپایی است. با وجود اینکه این مقدار از عدد 7.86 افزایش حداقلی را به خود میبیند. اما میانگین آنها بسیار کمتر از میانگین لیگ 1 فرانسه که در حدود 8.68 است، میباشد.
در لیگ 1 فرانسه در مقایسه با فصل قبل، میانگین تعداد تعویضها 0.3 واحد افزایش (8.39 در فصل 2022/23) را به خود میبیند. بوندسلیگا آلمان نیز از عدد 8.98 به 9.09 را به طور میانگین در این فصل تجربه کرده است. لالیگا اسپانیا نیز رشد 0.1 تعویض در این فصل اروپایی خود به نسبت فصل گذشته را تجربه میکند.
بیشترین تعداد تعویض تیمهای اروپایی در کدام لیگ انجام میشود؟
اگر برایتان سوال ایجاد شده که چرا داورهای چهارم سریآ، بازوهای بزرگی به نسبت سایر لیگها دارند، به این دلیل است که به ندرت تابلوی تعویض را کنار میگذارند. تیمهای سریآ ایتالیا به نسبت فصل 2022/23، افزایش میانگین تعویض از عدد 9.28 به 9.37 را تجربه میکند. این حقیقت، بیانگر این است که هر بازی شما در لیگ سریآ ایتالیا، 42.6 درصد از 22 بازیکن فیکس، در طول مسابقه از زمین بازی خارج میشوند که در میان تیمهای اروپایی سایر لیگها، عدد بسیار قابل توجهی میباشد.
پر بازدهترین تعویضها در سراسر لیگهای اروپایی
تعداد تعویض زیاد ممکن است بسیار خوب باشد، اما بیشترین تاثیرگذاری از آن کدام تیمها در سراسر اروپا است؟ لیورپول با 122 تغییر کلوپ در بازیهای لیگ، 11 گل و 11 پاس گل را به ثبت رسانده است. آتالانتا نیز با 10 گل و 11 پاس گل توسط 139 بازیکن ذخیرهاش، در رتبه دوم این لیست قراردارد.
کالیاری و بایرنمونیخ با به ترتیب 19 گل/پاسگل توسط 139 بازیکن و 107 بازیکن در رتبههای بعدی میباشند. این درحالیست که آرسنال (116 بازیکن) و نیوکاسل یونایتد (106 بازیکن) با آمار 18 گل/پاسگل در رتبه بعدی قراردارند.
اما اگر به تمامی رقابتها توجه نماییم، لیورپول کلوپ با 23 گل و 24 پاس گل توسط 207 بازیکن تعویضی در میان تیمهای اروپایی صدرنشین است. اتلتیکو مادرید با 17 تاثیر کمتر (15 گل و 15 پاسگل)، توسط 206 بازیکن پس از قرمزهای آنفیلد در رده دوم قراردارند. پس از این دو تیم، بایرنلورکوزن (26 تاثیر مستقیم روی گل از 162 تعویض) و استونویلا (26 گل/پاسگل از 181 تعویض) در ردههای بعدی قرار میگیرند.
پریمیرلیگ انگلیس
برایتون در میان تیمهای لیگ برتر این فصل با میانگین 4.75 تعویض، که این حقیقت دیزربی را به سرمربیای علاقمند به بازیکنان تازه نفس تبدیل مینماید. در رده دوم، بورنموث اندونی ایرائولا (4.5 تعویض) قراردارد، درحالیکه فولهام و برنلی مشترکا با میانگین 4.41 تعویض در هر بازی رده سوم را در اختیار دارند.
نکته جالب توجه در این آمار، منچسترسیتی با میانگین 2.75 تعویض در هر بازی است. این موضوع، تیم پپ را در رده آخر تعداد میانگین تعویض در لیگ برتر قرار میدهد. دیوید مویس نیز گواردیولا را در این حیطه تنها نگذاشته و با 2.79 تعویض، وستهم را در رقابتهای اروپایی همراهی میکند.
لیگ 1 فرانسه
لانس فصل گذشته را بسیار فوقالعاده گذراند و با رتبهی دوم، فصل 2022/23 را به اتمام رساند. فرانک هیز سعی میکند با بهرهگرفتن از نیمکت خود و ثبت میانگین 4.85 تعویض در هر بازی، فصل نسبتا بد خود را با کسب موفقیت اروپایی به اتمام برساند. رده بعدی این لیست را لوهافر (با میانگین 4.81 تعویض) در معرض سقوط در اختیار دارد.
در سوی دیگر، دو تیم لیل (3.73 تعویض) و موناکو (3.54 تعویض) برای صعود به لیگ قهرمانان فصل آینده و حضور درمیان تیمهای اروپایی دیگر، کمترین تعداد تعویض را به ثبت رساندهاند. این دو تیم پس از 26 بازی در ردههای چهارم و سوم لیگ 1 فرانسه جای دارند.
بوندسلیگا در میان تیمهای اروپایی
فصل دشوار یونیون برلین، با شروع فاجعه اورس فیشر بروی نیمکت این تیم آغاز شد. یونیون در مقطعی از فصل 9 بازی متوالی را باخت و در هر 11 بازی خود، 5 تعویض را انجام داد. فیشر در ماه نوامبر باشگاه را ترک کرد و جانشین او، نناد بیلیکا نظارت بر بهبود روند باشگاه را برعهده گرفت. رویکرد بیلیکا اما تفاوت چندانی با فیشر نداشت . از زمان ورود خود، میانگین 4.86 تعویض را به ثبت رساند. به این ترتیب یونیون برلین با میانگین کلی 4.95 تعویض در صدر جدول قراردارد.
بوروسیا مونشن گلادباخ پس از 26 بازی و کسب 28 امتیاز چندان تفاوتی با یونیون بحران زده نکرده و با 4.88 تعویض در رتبه بعدی جای میگیرد.
جالبترین موضوع در این آمار حضور دو تیم صدر جدولی در انتهای جدول این آمار است. بایرنمونیخ در تلاش است تا فاصله 10 امتیازی خود با لورکوزن را کاهش دهد و این درحالیست که تنها 8 بازی تا انتهای فصل باقی مانده است. این دو تیم با میانگین 4.12 تعویض در هر بازی، با بیش از 9 تیم در انگلیس جایگاهی مشابه را تجربه میکنند.
لالیگا اسپانیا
آلاوز، تیمی که برای اولین بار رده سیزدهم را در 29 بازی فصل تجربه مینماید، با میانگین 4.93 تعویض، فاصله خوبی را از منطقه سقوط ایجاد کرده است. اتلتیکو بیلبائو نیز با همین تعداد میانگین تعویض توانست رده چهارم جدول را کسب نماید.
سلتاویگوی بنیتز، علیرغم مشکلات متعدد خود و رفتن او، با 4.21 تعویض در هر بازی، در رده دوم این لیست جای دارد. بارسلونای ژاوی، که در پایان فصل دیگر با یکدیگر همکاری نخواهند داشت، کمترین میزان تعویض (4.1) را توانست به ثبت برساند و تنها 8 امتیاز با رئال مادرید صدر جدولی فاصله دارد؛ اما بعید است که این فاصله توسط آنها جبران شود!
سری آ ایتالیا، صدرنشین تیمهای اروپایی
بالاخره نوبت به ایتالیا است، جایی که تعویضها به مانند آب در جریاناند. به عنوان مثال، رم و تورینو با میانگین 4.38، مشترکا در رتبه آخر این لیست قراردارند. این آمار با برنتفوردی که در رتبه پنجم لیگ برتر از این حیث قراردارد، برابری میکند.
اینتر اما به تمام معنا در ایتالیا پیشتاز است. آنها با 14 امتیاز اختلاف تقریبا فصل را با موفقیت به اتمام رساندهاند و این درحالیست که تنها 9 بازی از فصل باقیست. سیمونه اینزاگی همچنین اینتر را به تنها تیم در میان تیمهای اروپایی تبدیل کرده که تمام تعویضهای ممکن را انجام میدهد. 145 تعویض در 29 بازی ممکن، سندی بر این حقیقت میباشد.
مونزا به طور میانگین با 4.97 تعویض در هر بازی در رده دوم قراردارد. این تیم عملکرد خوبی را از خود نشان داد و توانست پس 29 بازی رده دهم جدول را از آن خود کند.
در این میان، آلبرتو جیلاردینو، سرمربی جنوا، خویشتندارترین تیم را از این حیث (با 4.07 تعویض) در میانه جدول مانند مونزا قرار داده است.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
یوسف جوانشیر، فوتبال لب – لیورپول در فصل گذشته با 11 بازی متوالی بدون شکست که شامل 7 برد متوالی بود فصل را به پایان رساند. با وجود تساوی قرمزها در بازی ابتدای فصل در استمفوردبریج، آنها رفته رفته نمایش قابل قبولی را ارائه کردند. 5 برد متوالی آنها پس از آن تساوی، نشانه خوبی برای تصدیق مدعی بودن آنها به شمار میرود.
این موضوع در حالیست که 6 برد متوالی سیتی از ابتدای فصل تاکنون، آنها را به سومین شروع برتر در لیگ انگلیس بدل میکند. از این رو، عدم موفقیت سیتی در بازیهای پیش رو را کمی سخت مینماید. سیتی روز شنبه درحالی در برابر ولوز قرار میگیرد که 6 بازی ابتدای فصل خود را در مجموع 19-3 پیروز شده. در آخر این هفته نیز بازی سختی را در برابر آرسنال خواهند داشت. منچسترسیتی در 8 سفر اخیر خود به امارات پیروز بوده و فصل گذشته نیز در برابر بهترین آرسنال فصول اخیر، نتایج قاطعی را کسب نمودند.
لیورپول یورگن کلوپ تا بحال به در حد و اندازههای سیتی نشان نداده، و اغلب با کامبک و در نیمهی مربیان به بازی بازگشتند. آنها بیش از هر تیم دیگری در لیگ برتر از موقعیت باخت بازگشتند و امتیاز لازم را کسب نمودند (9 امتیاز). پیروزی 3-0 لیورپول در برابر استون ویلا راحتیترین برد آنها در این فصل بود. کامبک آنها در برابر نیوکاسل، ولوز و بورنموث مصداق بارزی بر ترسناک بودن تیم کلوپ به شمار میرود.
فرم بینظیر قرمزهای آنفیلد
لیورپول با وجود ضعف دفاعی فاحشی که از خود نشان داد، 16 امتیاز را از 18 امتیاز ممکن بدست آورد. این فرم قهرمانی در هر فصل دیگری، پیش از ظهور گواردیولا به شمار میرود.
لیورپول از نظر گل های مورد انتظار در این فصل پس از سیتی (13.9) در رده دوم قرار دارد (13.3) و آنها بیش از هر تیم دیگری در این بخش شانس های بزرگ گلزنی (23) داشته اند. بخشی از دلیل آن، وضعیت بازی است که گفته شد. لیورپول در چند مورد در این فصل عقب افتاد و بنابراین باید با خاصیت هجومی بیشتری نسبت به سایر تیمها بازی را دنبال کند، اما آمار و ارقام هنوز هم بسیار مثبت به نظر میرسند. آنها سرعت خوبی برای انتقال از دفاع به حمله برای برگرداندن بازیها به نمایش گذاشتند. لیورپول با یک خط هافبک جدید، همچنین ثابت کرده است که میتواند بلوکهای دفاعی خود را حفظ نموده و آرایش تیمی را در حالت خوبی نگهدارد. در بازی با وستهم این بهم ریختگی و بازنگری تیمی را به خوبی مشاهده نمودیم.
لیورپول ورژن 2.0.0
کلوپ، طبق مصاحبه خود، ورژن دومی از لیورپول را به نمایش میگذارد. تنوع بسیار زیادی که در نحوه حملات و گلززنی نشان دادهاند تقریبا خیره کننده است. بازی مستقیم در کنار پاسکاری دقیق و کمنقص و دید در عمق، آرام و پرپیچوتاب در کنار بازی سرعتی، محشره!
فقط وستهم (2.25 متر در ثانیه) و ناتینگهام فارست (2.1 متر بر ثانیه) سریعتر از لیورپول (1.95 متر بر ثانیه) توپ را به سمت زمین حریف حرکت میدهند. آنها حملات خود را به طور متوسط از 35.6 متری زمین خودی و یک سوم خود شروع میکنند. لیورپول طبیعتاً با خط دفاعی بسیار بالاتری بازی میکند. حملات آنها به طور متوسط در فاصله 42 متری از دروازه خودی شروع میشوند. حتی این تعداد پس از شش بازی که آنها بیشتر دقایق بازیهای بورنموث و نیوکاسل را با 10 نفر بازی کردند و باید بسیار محافظه کارتر بودند، تغییر خواهد کرد.
لیورپول در رده چهارم برای گردش توپ با تعداد پاس بالا که منجر به شوت میشوند (5) و مشترکاً برای آنهایی که منجر به گل میشوند، در ردههای آخر قرار دارند. لکلکها در این فصل پس از کسب مالکیت در زمین حریف، موفق به گلزنی نشدند.
همانطور که سرعت حملات در بالا نشان میدهد، آنها هنوز در زمان انتقال کمی ضعف دارند، و بسیار دورتر از آنچه در روزهای اوج لیورپول ورژن 1.0.0 بودند، نشان دادند. تنها منچستریونایتد (104) در این فصل بیشتر از لیورپول (99) به یک سوم تیم حریف رسیده است. همانطور که در سنت جیمز پارک دیدیم، حتی زمانی که آنها 10 نفرهاند، لیورپول هنوز به طرز باورنکردنی خطرناک بود. نیوکاسل فضایی را برای ضدحملات بای آنها باقی گذاشت. این موضوع و فضا کار را برای مهاجمین بسیار راحت میکند و خلق موقعیت کاملا آسان میشود.
آمار بینظیر کلوپ / منسجمتر از قبل در حمله
لیورپول برای شکست حریفان سرسختتر نیز هشیاری چشمگیری از خود نشان میدهد. تنها چهار تیم در این فصل در لیگ برتر میانگین پاسهای بیشتری در هر سکانس نسبت به لیورپول (4.4) دارند، در حالی که تنها سیتی (144)، آرسنال (119) و چلسی (110) تعداد پاسهای بیش از 10 را نسبت به آنها (102) ساختهاند. زمانی که فضایی برای انتقال وجود ندارد، آنها بازی را آرام نموده و شروع به پاسکاریهای مداوم خود میکنند. با داشتن هافبکی با توانایی ارسال پاسهای عمقی مک آلیستر، میتوان عمق دفاع را نشانه گرفت و جاگذاشت. نمایش زیبای مک در برابر وستهم، نمای زیبایی از توانایی او را به رخ کشید.
آنها به بازیکن خاصی متکی نیستند و این امر آنها را کمی غیرقابل پیشبینی کرده است. 15 گل توسط 7 بازیکن، نشاندهنده این موضوع میباشد. موصلاح و نونیز هرکدام 3 گل، ژوتا و دیاز هرکدام 2گل، و مکآلیستر، سوبوسلای و روبو یک گل را به ثمر رساندهاند. فقط نیوکاسل (10) که در برد 8-0 هفته گذشته مقابل شفیلد 8 گلزن متفاوت داشت و برایتون (8) در این فصل تعداد گلزنان بیشتری داشتند.
لیورپول در ضربات ایستگاهی نیز عالی عمل کرد و در این فصل بیش از هر تیم دیگری در لیگ برتر از توپهای مرده گل زده است (4). این یکی از جنبههای بازی است که بهترین تیمها در سالهای اخیر بیشتر و بیشتر در اولویت آن قرار دادهاند و لیورپول در این فصل بهتر از هر کس دیگری این کار را انجام میدهد. تنها برنتفورد (33) نسبت به لیورپول (29) ضربات بیشتری از کاشتهها داشته است، در حالی که تنها برنتفورد (3.67) و چلسی (2.89) گلهای مورد انتظار بیشتری نسبت به آنها (2.85) از ضربات ایستگاهی ایجاد کردهاند.
خط دفاعی نسبتا بد لیورپول
لیورپول تا به حال در این فصل حداکثر یک گل در هربازی دریافت نموده که در مقابل عملکرد هجومی آنها نادیده گرفته شدهاست. لیورپول نتایج اخیر خود را مدیون بازیکنانی چون مایکل آنتونیو است. این موضوع در حالیست که آنها یکی از بهترین دروازبانان جهان را در اختیار دارند. آلیسون پس از جلوگیری از 10.5 گل در فصل گذشته، دومین دروازبان برتر در لیگ را پس از برند لنو (11.5) در اختیار داشت.
به نظر شما آیا لیورپول با این عملکرد چندوجهی قادر خواهد بود تا این فصل را با نتایج بهتر نسبت به فصل گذشته به پایان برساند؟ مومیاییها بازمیگردند؟!
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
رایا دروازبان تیم برنتفورد به آرسنال پیوست. حال باید ببینیم آرتتا از چه جهت به او نیاز دارد؟
یوسف جوانشیر، فوتبال لب – داوید رایا با قراردادی 30 میلیون پوندی به آرسنال پیوست. پیش از این و در فصل 22-2021 توپچیها آرون رمزدیل را با مبلغ مشابه 30 میلیون پونداز شفیلد یونایتد به خدمت گرفت که بسیاری از هواداران را متعجب کرد. رمزدیل که در فصلهای متوالی با بورنموث و سپس شفیلد یونایتد سقوط کرده بود، به نظر نمیرسید جایگاه لازم برای دروازبانی برای تیمی با آرمانهای چهار تیم برتر (و یا حضور در بیگ سیکس) را داشته باشد.
با این حال، از آن زمان، رمزدیل همیشه در دروازه آرسنال حضور داشته و ثبات مورد نیاز را در خط دفاعی آنها به ارمغان آورد. قرارداد بلندمدتی که او چند ماه پیش امضا کرد مطمئناً به این معنی است که او دروازبان اول و بلندمدت باشگاه است. پس چرا آرسنال داوید رایا را به صورت قرضی از برنتفورد (با بند خرید) به تیم آورد؟ آنها قبلاً یک دروازبان منتخب برای ترکیب اصلی دارند!
این دقیقاً یک معامله ارزان هم نیست، با فرض اینکه آرسنال آن را دائمی کند، مبلغ نهایی حدود 30 میلیون پوند است. این میزان خرج برای دروازبان نیمکتنشین منطقی به نظر نمیآید. همچنین تصورش را نمیتوان کرد که رایا امنیت پستی حضور در ترکیب اصلی و نقش اول بود در برنتفورد را رها کند و در آرسنال به عنوان دروازبان جایگزین را بازی کند.
رقابت میان داوید رایا و آرون رمزدیل
درست ترین جواب اما؛ رقابت برای حضور در ترکیب اصلی به نظر میرسد. آرسنال در تلاش برای از بین بردن برتری منچسترسیتی، نمیتواند از بازیکنان ثابتی را در چیدمانی ثابت قراردهد. آنها در فصل نقل و انتقالات خود تا کنون – ژورین تیمبر، دکلان رایس و کای هاورتز – را جذب کردند که می توانند بلافاصله برای یک حضور در ترکیب اولیه رقابت کنند، اگرچه متاسفانه تیمبر در پیروزی روز اول مقابل ناتینگهام فارست از ناحیه زانو آسیب دید و در اثر پارگی رباط، احتمالا تمامی فصل را از دست داد.
از سوی دیگر، رمزدیل در واقع یک گل بیشتر از آنچه که «باید» نتظار میرفت دریافت کند، دریافت کرد. این موضوع شاید این احساس را متبلور کند، که در حالی که لحظات درخشانی داشت، اما مستعد بازیهایی با فرم ضعیف نیز بود. حتی در 2021-22، جایی که رمزدیل بدون شک اولین فصل تاثیرگذاری را در شمال لندن داشت، گلهای دریافتی او تقریباً میانگین لیگ بود. او فقط 0.6 گل بیشتر از میانگین دریافت کرد.
آمار فوقالعاده داوید رایا
توانایی بازی با پای رمزدیل یکی از دلایل اصلی هدف قرار دادن او توسط آرسنال بود، اما این چیزی است که رایا نیز با توجه به تاکتیک تیم، به شکل متفاوتی آن را ارائه میدهد. برنتفورد همچنین بازی مستقیمتری به نسبت آرسنال ارائه میکند. در نتیجه، اغلب از رایا خواسته میشد که ضربههای بلندی به سمت ایوان تونی، چه در جریان بازی و چه از روی ضربات دروازه، ارسال نماید. 66% از پاسهای او در فصل گذشته پاسهای بلند و با مسافت زیاد بودند. این آمارششمین آمار برتر در بین دروازبانان لیگ برتر و احتلاف زیادی با 51% آرون دارد.
دقت پاس رمزدیل 63.4 درصد و در مقابل رایا 60.8 درصد است. دقت پاس رایا در مسافتهای طولانی بسیار خوب بود. رایا 42 درصد از تمام پاسهای بلند خود را در فصل گذشته به ثبت رساند که در بین بهترین آمار لیگ قرار داشت. در مقایسه، فقط 29.2 درصد پاسهای بلند رمزدیل به مقصد رسیدند. این آمار رتبه سوم بدترین آمار دقت پاسهای بلند بین دروازبانهای اول فصل گذشته است. این اختلاف فاحس حاکی از سبک بازی و تاکتیک تیم فرانک است. در هر صورت اختلاف قدری قابل توجه است که نقطه ضعفی برای رمزدیل محسوب میشود.
دقت داوید رایا در پاسهای بلند ارسالی و تاخیری سلاح مفیدی برای برنتفورد بود. دروازبان برنتفورد در فصل گذشته 9 شانس ثانویه گلزنی ایجاد کرد. این شانسها شامل پاس پیش از پاسگل یا پاس منجر به شوت میشود. این تعداد خلق موقعیت، چهار موقعیت بیشتر از هر دروازبان دیگری را ثبت مینماید. او همچنین 22 پاس رو به جلو را ارسال نمود. این آمار نیز 16 پاس بیشتر از هر دروازبان دیگری در فصل گذشته را نشان می دهد؛ که تیم توماس فرانک چقدر از بازی با پا داوید رایا برای پیشروی در بازی بهره میگیرد.
نحوه خلق موقعیتهای ثانویه رایا
موارد زیر تنها یکی از نمونههای متعددی از پاسهای بلند رایا است که حملات برنتفورد را راهاندازی میکنند.
در آستانه نیمه اول مقابل استون ویلا، رایا به بالا نیمه زمین حریف نگاه میکند. او برایان امبومو را در مقابل یک مدافع کناری خود میبیند…
… و بنابراین او یک پاس دقیق روی بندهای کفش امبهاومو میفرستد. سپس این بازیکن کامرونی به زیبایی در فرصت بسیار خوبی قرار میگیرد.
برنتفورد آنقدر مشتاق استفاده از بازی با پای داوید رایا بود که اغلب توپ را مستقیماً پس از آغاز بازی به او میسپردند:
یا اینکه خود را به نیمه حریف رسانده تا ضربات شروع مجدد را بروی دروازه حریفان ارسال کند:
رایا جایگاه خود را تصاحب میکند!!
برنتفورد در فصل گذشته تا آنجا که ممکن بود از رایا استفاده کرد. او در 1195 موقعیت اوپن پلی در فصل 23-2022 شرکت داشت. آماری بیش از هر دروازبان دیگری در مجموع و 372 بیشتر از رمزدیل. علیرغم اینکه این زوج به تعداد دقایق برابر بازی کردند.
این بدان معنا نیست که رمزدیل نمیتواند این نقش را ایفا کند یا نمیتواند ارقا پیدا کند که پاسهای دوربرد خود را بهبود بخشد. او به تازگی 25 سااله شده و به اندازه کافی جوان است تا مهارتهای خود را گسترش دهد. اما رایا میتواند هر زمان که تیم بخواهد و در صورت خواست آرتتا، این کار را عملی کند.
همچنین جذب رایا اغلب نادیده گرفته میشود و دلیل آن این است که او به عنوان یک بازیکن بومی واجد شرایط است. دروازبان شماره دو قدیمی آرسنال، مت ترنر (اکنون عضو ناتینگهام فارست است) اینطور نیست. این به آرتتا انعطافپذیری بیشتری در تیم از نظرداشتن یک جایگاه در تیم برای خرید یا استفاده از بازیکن خارجی میدهد.
رایا برای شروع کار با اکثر تیمهای لیگ برتری، از جمله آرسنال، به اندازه کافی توانایی دارد. داشتن زمان برای امضای قرارداد دائمی او، برای چیزی که در نهایت 15 تا 20 میلیون پوند خرج خالص میشود، زمانی که هزینه ترنر را در نظر بگیرید، یک انتقال هوشمندانه است. او یک دروازبان با استعداد، منعطف و با گیرایی بالا به نسبت رمزدیل است و این احتمال وجود دارد که جایگاه او را به عنوان شماره یک تصاحب نماید.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
مگوآیر که به تازگی پیشنهادی از سوی تیم وستهم دریافت کرده بود، با بازگشت این درخواست از سوی این تیم مواجه گردید.
یوسف جوانشیر، فوتبال لب – مگوآیر در طول دوران حضورش در منچستریونایتد با مشکلاتی اساسی دست وپنجه نرم کرده است. او پس از تبدیل شدن به گرانترین مدافع تاریخ فوتبال پس از انتقال 80 میلیون پوندی از لستر به یونایتد در سال 2019، فشار بیشتری را حس نمود. هری تنها شش ماه بعد، کاپیتان شیاطین سرخ شد.
باید از لحاظ روحی در شرایط بسیار خوبی باشید تا در این سطح قرار بگیرید. تعداد بسیار کمی از گران قیمتترین خریدهای یونایتد در تمام دوران، موفقیت غیرقابل انکاری در این باشگاه داشتهاند. از گران قیمتترینها: پل پوگبا، آنتونی، جیدون سانچو، روملو لوکاکو و آنخل دی ماریا و همچنین مگوآیر.
همه چیز در ابتدا برای مگوآیر خوب پیش رفت و او به عنوان عضوی کلیدی و ثابت در تیم تبدیل شد. در عین حال جایگاه خود را در قلب دفاع انگلیس تحت هدایت گرت ساوتگیت تثبیت کرد. اما وضعیت او به عنوان یک مدافع میانی گرانتر از ویرجیل فن دایک و کاپیتان بزرگترین باشگاه انگلیس، باعث شد که افراد زیادی منتظر شکست او باشند. هری با هر اشتباهی توسط هواداران رقیب مورد حمله قرار میگرفت. در نهایت، هواداران یونایتد به افراد منتقد و مهاجم به عملکرد او پیوستند.
هری و شروع اتفاقات بد
مگوآیر پس از اولین فصل حضورش در یونایتد همیشه در لیگ برتر حضور داشت. در تمام این فصل حتی یک خطا که منجر به مصدومیت حریف شود را مرتکب نشد. سپس سنگینی انتظارات را احساس کرد. او چهار اشتباه مرتکب شد که در فصل 21-2020 موقعیتهایی را برای حریف به ارمغان آورد. او با سه بازیکن دیگر در فصل 22-2021، در رتبه 6 ام بیشترین نیمکتنشینی در تیم بودند.
اشتباهات مگوآیر کمی افت کرد؛ اما انتقادات از او در برخی مواقع هنوز کمی احساس میشد. او واقعاً توسط اطرافیانش تحت حمایت روحی قرار نمیگرفت. یک مدافع میانی با هیکلی تنومند و کند، درخواست بازی بهعنوان یک سوییپر، در یک خط بالاتر برای بازیسازی از خط دفاعی را کرد. با وجود دروازهبانی داوید دخئا که به خوبی نمیتوانست پشت مدافعین خود را پوشش دهد و درست پشت خط میانیای که حتی یک هافبک دیسترویر و پست 6 خوب نداشت، ایدهای کاملا تمسخرآمیز به شمار میرفت.
هری همچنان بازیکن بسیار خوبی برای یونایتد بود و نشان داد که مدافعی بیش از حد توانمند است. اما همانطور که سبک بازی تیم، تحت رهبری اریک تن هاگ تغییر کرد، بازی کردن در مستطیل سبز به طور فزایندهای برای مگوآیر مناسبتر به نظر میرسید.
او قبلاً برای تیمهایی که در لوبلاکترین حالت ممکن از آنچه در یونایتد از او خواسته شده بود، بازی میکرد و شاید این دقیقاً همان نقطه عطف داستان او باشد. او برای احیای حرفهاش به آن نیاز به تغییر تاکتیک یا انتقال به تیمی با تاکتیک مناسب او را دارد. به همین دلیل انتقال به وستهام برای او مناسب به نظر میرسید. هنگامی که تیم شما لوبلاک بازی میکند، عملا فضای کمتری پشت سر آخرین مدافع برای استفاده مهاجمان حریف وجود خواهد داشت. بنابراین مگوآیر میتوانست کمی بیشتر نزدیک به نقاط قوت خود بازی کند.
نقاط قوت مگوآیر؟!
این نقاط قوت برای شروع، توانایی او در هوا است. در فصل 22-2021 (آخرین فصل او به عنوان مدافع یونایتد) او رتبه چهارم را از نظر میزان موفقیت در دوئلهای هوایی در بین بازیکنان لیگ برتر کسب کرد، تا در حداقل 100 نبردهوایی شرکت کند که موفق به برد 72.8 درصد از آنها شد. فندایک یکی از سه بازیکن نزدیک و با عملکرد بهتری نسبت به او بود. او همچنین 100 دفع توپ را انجام داد که 57تای آن با ضربه سر بود. هر دو آمار بیشترین تعداد در میان بازیکنان یونایتد را دارا بود. بازی در تیمی که کمی بیشتر عقب مینشیند میتواند بسیار به نفع او باشد.
مگوآیر همچنین در ضربات ایستگاهی که بخش مهمی از بازی برای تیم دیوید مویس به شمار میرفت، یک تهدید خیلی جدی بود. وستهم فصل گذشته 10 گل از روی ضربات کرنر به ثمر رساند. از این حیث در رتبه پنجم در لیگ برتر انگلیس فصل 23-2022 بود. اولین رتبه لمس توپ از گوشههای آنها در قسمت مرکزی محوطه ششقدم 27٪، به علاوه 18٪ دیگر در منطقه مرکزی درست خارج از محوطه شش قدم بود (همانطور که در نمودار زیر نشان داده شده است). آنها فضای وسط دروازه را که آن دو ناحیه فوق الذکر تشکیل می دهند، با نسبت بیشتری از ضربات کرنر خود نسبت به هر طرف دیگر در موفقترین حالت ممکن (45 درصد) هدف قرار دادند.
ویژگی منحصر به فرد هری
هدف اغلب شلوغی در محوطه شش قدم و ایجاد مزاحمت برای عدم خروج موفق دروازبان حریف بود. در فضاهای شلوغی مانند نزدیک به دروازه، داشتن بازیکنی در حد و اندازههای مگوایر در هوا میتواند کمک بزرگی باشد.
وستهم در فصل 23-2022 از همه ضربات ایستگاهی موقعیتهایی به ارزش 15.3 گل ایجاد کرد که پنجمین موقعیت موردانتظار گل در لیگ برتر بود، اگرچه آنها تنها 11 تا از این موقعیتها را به ثمر رساندند. مجموع گل موردانتظار آنها 30٪ از کل xG آنها را در طول فصل تشکیل میداد. این موضوع چهارمین آمار به نسبت همه تیمها در لیگ برتر بود. واضح است که ضربات ایستگاهی برای مویس مهم هستند.
ما شاهد درخشش مگوآیر برای انگلیس بهعنوان بخش مهمی از رویکرد ضربات ایستگاهی آنها بودهایم. به یاد ماندنیترین آنها در جام جهانی 2018، اما از آن زمان در تورنمنتهای دیگر نیز بود. احتمالاً این بخشی از دلیلی بود که مویس او را در وستهم نیاز داشت. این درحالیست که او به طور قابل توجهی به تهدیدشدن آنها در توپهای مرده میافزاید. هری از بازی در تیمی که ضربات ایستگاهی بخش بزرگتری از تاکتیک است، با برنامههای مشخصی که برای حداکثر استفاده از او تنظیم شدهاند، سود میبرد. فقط 14 درصد از xG یونایتد برای فصل 2022-23 از موقعیتهای ضربات ایستگاهی تشکیل شده بود. این میزان کمترین در بین 20 تیم در لیگ برتر قرارداشت. آنها همچنین با 5 گل، کمترین گل را در لیگ از این راه به ثمر رساندند.
خبر روز دوشنبه مبنی بر اینکه جیمز وارد پروس، متخصص ضربات ایستگاهی و کرنر، انتقالش به وستهم را تکمیل کرده است، آنها را در ضربات ایستگاهی خطرناکتر خواهد کرد. «وارد پروس با مگوایر» میتواند در سالهای آینده به یک ترکیب نسبتاً رایج تبدیل شود، که وستهم از این انتقال منصرف شد. در گذشته نیز به دلیل تواناییاش در توپ مورد انتقاد قرار گرفته بود. اما او مدافع میانی حملکننده توپ خوبی است و در طول دوران حضورش در یونایتد از نظر پیشرفت در حملونقل رتبه خوبی داشت.
آنچه مگوآیر در 22-2021 از خود نشان داد:
در فصل 2021-2022، او برای یونایتد در مجموع حمل توپ (426)، حمل توپ پراگرسیو که حداقل پنج متر به سمت بالا حرکت میکردند (236)، و حملهایی که به پاس میانجامیدند (370) در رده اول قرار گرفت. وقتی او این فرصت را پیدا میکند که با توپ از دفاع خارج شود تا تیم را به سمت جلو سوق دهد، این کار را به خوبی انجام میدهد. او همچنین توانایی پاسینگ بالایی را دارد تا یک پراگرسیو را ارسال کند که پس از حرکت رو به جلو، مایل به این حرکت میشود.
مگوآیر در فصل 22-2021 بیش از هر بازیکن دیگری از یونایتد پاسهای رو به جلو (567) ارسال کرد، همچنین در رده دوم پاسهای موفق (1350) قرار گرفت و پاسهای خود را با میزان موفقیت 86.4 درصد به مقصد رساند. بخشی از دلیل اینکه نرخ مگوآیر با بهترینهای لیگ برتر (که در حدود 90 درصد بودند) خیلی بالا نیست، این است که او در توزیع توپ کاملا بداهه عمل میکند. او با وجود از دست دادن بخش بزرگی از فصل، با 120 توپ در رده 20 بازیکن برتر لیگ برتر برای توپ های بلند موفق قرار گرفت (او 2514 از 3420 دقیقه ممکن بازی کرد – 73.5 درصد). هری همچنین 198 پاس به یک سوم نهایی حریف ارسال نمود که پس از برونو فرناندز برای یونایتد در رده دوم قرار گرفت.
نقشه پاس فوق، تنوع پاسهایی که او میداد و همچنین بیشتر آنها در مسافتهای طولانی ارسال میشد را نشان میدهد. او دامنه پاسهای خوبی دارد و با هر دو پا مهارت اینکار را داراست. با وجود اینکه عمدتاً راستپا است، به عنوان یک مدافع میانی سمت چپ راحتتر میتواند عمل کند. این بدان معناست که حریفان تمایل دارند هنگام پرسینگ او را به بیرون محطوه مایل کنند، اما او به اندازه نیاز از پای غیرتخصصیای بهره میبرد که میتواند بهتر از اکثر مدافعان راست پا در دفاع میانی چپ عمل کند. او همچنین میتواند در سمت راست دفاع مرکزی نیز بازی کند، البته، در وسط یک دفاع سه نفره.
مگوآیر ارزشمند
برخی از انتقاداتی که در چند سال گذشته به او وارد شده است، درک توانایی او را مخدوش کرده است. یک مدافع باکیفیت و 30 ساله در او قلیان میکند. وستهم اگر بخواهد او را به خدمت بگیرد، در بهترین حالت ممکن برای چند سال خط دفاعیاش را بیمه خواهد کرد.
به اعتقاد سرمربی، سبک بازی مناسب او و آسودگی از نبود میلیونها هوادار یونایتد منتظر اشتباه بعدی او، دلایل زیادی وجود دارد که باور کنیم مگوآیر میتواند دوران حرفه ای خود را احیا کند. به نظر می رسید وستهم میتواند مکان مناسبی برای او باشد. اما حال دیگر آنها دنبال گزینهای دیگر برای تقویت خط دفاعی خود خواهند گشت.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!