ایلیا بهزاد اول، فوتباللب – پس از دههها ناکامی، دو هفته قبل از پایان لیگ و با برتری پنج بر صفر مقابل وردربرمن، نوبت به لورکوزن رسید. بازندههای همیشگی فوتبال آلمان، حال برای اولین بار در تاریخ ۱۲۰ ساله خود قهرمان کشور هستند. آنها بالاخره موفق شدند به ۱۱ سال فرمانروایی بایرن در این لیگ پایان بدهند. درست ربع قرن بعد از اینکه رسانهها بابت شکست در لحظات حساس لقب “Neverkusen” را به آنها دادند. مرد اول لورکوزن در این موفقیت بزرگ، بیشک ژابی آلونسو است؛ سوال اینجاست که در پشت صحنه این دستاورد تاریخی، چه عواملی دخیل بوده است؟
پیشفصل، آلونسو در ارتفاعات آلپ
تمرینات لورکوزن برای یک فصل سخت و طاقتفرسا، در ارتفاعات رشتهکوه آلپ اتریش و زیر بارش باران تابستانه شهر سالفلدن آغاز شد. در حالی که هواداران خردسال این تیم با لباسهای تقلبی خود از پشت فنس تمرینات لورکوزن را تماشا میکردند، دوربینهای خاص در بالای کمپ تمام جزییات تمرین بازیکنان را زیر نظر داشتند. در زمین تمرین، آلونسو همان مرد دوران بازیگری خود نبود. او که به عنوان یک هافبک ساکن در دوران فوتبال خود شناخته میشد، در تمرینات تیمش حضور فعالی داشت. آلونسو، تمرینات روندوی متعددی را طراحی کرد. در این تمرینات حداقل ۲۵ بازیکن تیم شرکت داشتند. او همچنین روی کوچکترین جزییات این تمرین، مانند مسیر و سرعت توپ بازیکنان نظارت میکرد. در همین حین، پژواک صدای دستورات دشوار آلونسو و کادرش در هوای سرد کوههای آلپ به گوش میرسید.
روزهای پیشفصل، برای بازیکنان لورکوزن سخت گذشت. بعد از پایان هر جلسه تمرین بازیکنان آرزوی بازگشت به آلمان را میکردند. سپس با پاهای خسته، راهی هتلی میشدند که در بالاترین ارتفاع ممکن از سطح دریا قرار داشت. برای توصیف جو حاکم در پیشفصل سخت لورکوزن، نمیتوان از واژههای بهتری نسبت به «همدلی» و «تمرکز» استفاده کرد.
مرد سرسخت سوییسی؛ قطعه گمشده پازل ژابی
این نوع تمرین و تعهد، همان چیزی بود که گرانیت ژاکا میخواست. فرقی نمیکند که ژاکا به چه زبانی صحبت میکند، او در هر کشوری، جدیت و عمیق بودن خودش را نشان میدهد. با بازگشت به بوندسلیگا پس از هفت سال حضور در آرسنال، ژاکا فرصت این را داشت تا در برنامههای آلونسو به عنوان یک بازیکن پست ۶ صرف، نقشی کلیدی ایفا کند. او در ماه مرداد به اتلتیک گفت: «من جدیت این کادر فنی را دوست دارم. آنها در هر جلسه تمرینی با تمام توان حضور دارند. ما میخواهیم در این فصل به همین شکل بازی کنیم. من احساس میکنم این تیم هنوز در حد و اندازههای خود ظاهر نشده و این وظیفه من است که بازیکنان جوان را به سمت اندازههای خودشان هل دهم.»
استراتژی متفاوت در نقل و انتقالات
سایمون رولفس، بازیکن سابق و مدیر ورزشی فعلی بایر لورکوزن پیش از آغاز کمپ سالفلدن در حال تدارک یک تیم منسجم برای فصل آتی بوندسلیگا بود. در آلمان، همه لورکوزن را به عنوان یک تیم پرورشدهنده استعدادها و با میانگین سنی پایین میشناسند. اما استراتژی نقل و انتقالاتی رولفس در تابستان گذشته، دور از انتظار بود. خرید گرانیت ژاکا در چهارمین دهه زندگی هافبک سوییسی در کنار اضافه شدن هافمن ۳۱ ساله و گریمالدوی ۲۷ ساله، هویت جدیدی به فعالیت نقل و انتقالاتی لورکوزن داد.
رولفس از بازیکنان بااستعداد حاضر در تیم رضایت داشت اما او به دنبال یک ساختار درست میگشت. پیش از بازگشت به آلمان از اتریش، او در مصاحبهای درباره نیاز به ثبات در پستهای کلیدی تیم و اهمیت اضافه کردن بازیکنان باتجربه به لیست تیم گفت. بازیکنانی که در کنار کسانی چون رابرت آندریک، یوناتان تاه و لوکاس هرادسکی، بتوانند هسته مرکزی و باتجربه تیم را تشکیل دهند. یکی از کارکنان باشگاه لورکوزن که نخواست نامش فاش شود، به خبرنگاران اتلتیک گفت: نیاز اصلی تیم پیش از شروع این فصل، رفتار حرفهای و همدلی بیشتر در رختکن است. به همین دلیل، از خریدهای جدید انتظار میرفت که الگویی برای بازیکنان دیگر باشند و دستههای کوچک بازیکنان را برهم بزنند. بر اساس گفتههای کارمند ناشناس باشگاه، خصومت و دشمنیای بین بازیکنان تیم وجود نداشت. اما آنها، به یک تیم متحدتر از بازیکنان با زبانها و پیشزمینه متفاوت نیاز داشتند.
گرانیت، الماسی برای آلونسو
قدرت رهبری و کاریزمای گرانیت ژاکا، همان چیزی بود که لورکوزن میخواست. به عقیده مدیر ورزشی باشگاه، هافبکهای میانی قلب هر تیم هستند و نحوه بازی یک تیم را مشخص میکنند. آلونسو و رولفس پس از اینکه متوجه شدند ژاکا برای خرید در دسترس است، به لندن سفر کردند تا او را برای حضور به عنوان بازیکن پست ۶، تعیین ریتم بازی تیم و دیکته کردن روند مسابقه در لورکوزن قانع کنند. ژابی و رولفس، نیازی به آنالیز ویدیویی یا بررسی آمارهای ملیپوش سوییسی نداشتند. زیرا هر دو در دوران بازیگری، مقابل ژاکا در مونشن گلادباخ قرار گرفتند.
تغییر درست در ساختار مدیریت
ایدههای متفاوت در خرید بازیکن، تنها کار متفاوت مدیران لورکوزن برای شروع یک فصل رویایی نبود. هرم مدیریتی این باشگاه، پیش از شروع فصل به خانهتکانی احتیاج داشت. توماس آیچین، بازیکن سابق مونشن گلادباخ که به عنوان مدیر آکادمی باشگاه فعالیت میکرد، به عنوان مدیر تیم اصلی لورکوزن انتخاب شد. حضور آیچین در تیم اصلی، خیال رولفس از کارهای اداری و روزمره تیم اصلی را راحت کرد. همچنین روی جو تیم در رختکن، اثر بسیار مثبتی گذاشت.این هماهنگی در ساختار مدیریت باشگاه، یکی از موفقترین پنجرههای تاریخ لورکوزن را رقم زد. مدیران این تیم موفق شدند برای اولین بار در تاریخ، اولین اولویت خود در هر پست را جذب کنند. این موضوع باعث شد تا به کیفیت تیم امیدوارکننده آلونسو اضافه شود. تیمی که فصل پیش، با حضور در نیمهنهایی لیگ اروپا، رگههایی از کیفیت و جذابیت را به هواداران فوتبال نشان داد.
ژابی آلونسو، جادوگر ذهن
تزریق ذهنیت برنده به باشگاهی با سابقه لورکوزن، کار راحتی نیست. ژابی آلونسو اما در اولین آزمون بزرگ سرمربیگری خود، موفق شد به بهترین شکل، روحیه برنده خود از دوران بازی را به تیم انتقال دهد. یکی از اعضای باشگاه در این رابطه میگوید: «پیش از حضور ژابی، ما به از دست دادن پنالتیها عادت کردیم. اما وقتی رقابت پلیآف لیگ اروپا مقابل موناکو به ضیافت پنالتیها کشیده شد، هر پنج پنالتی ما تور دروازه حریف را لرزاند. این یک جو و ذهنیت متفاوت بود.»
این روحیه متفاوت، پیش از آغاز فصل بین بازیکنان باتجربه لورکوزن حس میشد. جرمی فریمپونگ، یکی از ستارههای این فصل تیم آلونسو که چهارمین سال خود در لورکوزن را پشت سر گذاشت، در رابطه با احساس خاص خود پیش از آغاز فصل صحبت کرد: «برای من، این احساس در پیشفصل شکل گرفت. ما چند بازیکن را از دست دادیم. اما در بازیهای تدارکاتی پیش از فصل میشد تفاوت را احساس کرد. هیچکس دیگری را نمیشناخت اما ما کیفیت بالایی داشتیم. سپس به اولین بازی مقابل لایپزیش رسیدیم، خوب بازی کردیم. به خودم گفتم که امسال میتوانیم یک کار ویژه بکنیم.»
شروع بینقص آلونسو
عملکرد بینقص لورکوزن در هفتههای ابتدایی بوندسلیگا، جو خاص حاکم بر تیم و دید متفاوت به این فصل را تقویت کرد. فریمپونگ، اولین گل فصل را روی پاس مهاجم جدید تیم، ویکتور بونیفس به ثمر رساند و هفته بعد، نوبت خود بونیفس بود که روی سانتر ژاکا پس از پاس کاتبک گریمالدو، اولین گل فصل خود را به ثمر برساند. سه خرید جدید، یک گل هماهنگ و بینقص! فریمپونگ، آلونسو را دلیل اصلی این درک متقابل بازیکنان تیم از یکدیگر و همکاری تیمی میداند.
همه او را میفهمند، وقتی او ایدهای دارد، طوری آن را بیان میکند که برای همه بازیکنان واضح باشد. من همیشه احساس میکنم که آلونسو میداند چطور از تواناییهای من استفاده کند. مثل نفوذ به فضاها، موقعیتهای یک در برابر یک و ضدحملات. این موضوع برای همه بازیکنان صدق میکند، از هر کسی در تیم میخواهید بپرسید و جواب آنها در خصوص آلونسو یکسان خواهد بود.
وقتی لورکوزن در هفته هجدهم با یک گل در نیمه اول از لایپزیش شکست خورد، تنها ۱۳ بازیکن آماده به دلیل مصدومیت یا حضور در جام ملتهای آفریقا در دسترس بودند. آلونسو اما با صحبتی درخشان در رختکن، همه چیز را تغییر داد: «من به اینکه این بازی را ببریم یا ببازیم ذرهای اهمیت نمیدهم؛ اما ما باید برویم و فوتبال خودمان را بازی کنیم، باید فوتبال لورکوزن را به نمایش بگذاریم.» پس از این صحبتها، بازیکنان لورکوزن با انگیزه بالا و قوای تازه راهی نیمه دوم شدند. آنها با برتری دراماتیک ۳ بر ۲، لایپزیش را ترک کردند.
شبی که ترسها فرو ریخت!
رقابت هفته چهارم در خانه بایرن، جایی بود که انتظار میرفت پای لورکوزن بلغزد. آنها در آخرین مسابقه خود با هدایت جراردو سیوانه، با چهار گل در آلیانز آرنا شکست خوردند و ایدههای آلونسو پیش از بازگشت به مونیخ، امتحان خود را پس نداده بودند. انتطار میرفت لورکوزن، بازیگر نقش مکمل در داستان دوازدهمین قهرمانی متوالی بایرن باشد و بازی با همین سناریو آغاز شد. بازیکنان آلونسو اما جواب گل دقیقه ۷ هری کین را به خوبی دادند. پس از گل تساوی گریمالدو روی یک ضربه کاشته مستقیم، میشد احساس کرد که داستان لورکوزن با دیگر رقبای باواریایی برای قهرمانی در سالهای اخیر فرق میکند. ترس لورکوزن فرو ریخت، ژاکا بازی را دیکته میکرد، بازیکنان مضطربی مثل ادموند تاپسوبا با آرامش بیشتری کار را دنبال میکردند و این تیم مهمان بود که با مثلث هجومی بونیفس، هافمن و ویرتز موقعیتهای بیشتری ایجاد میکرد.
کار با به ثمر رسیدن گل برتری بایرن توسط لئون گورتزکا در دقیقه ۸۶ به پایان نرسید. لورکوزن خیلی زود با پنالتی پالاسیوس، جواب گل بایرن و خندههای اولی هوینس در جایگاه ویژه آلیانز آرنا را داد، تا مشخص شود شکست این تیم، چالشی بزرگ برای دیگر تیمهای بوندسلیگاست. رولفس، از این مسابقه به عنوان لحظهای کلیدی در فصل منجر به قهرمانی لورکوزن یاد میکند: «این فقط کسب یک امتیاز در خانه حریف نبود، بلکه ما حس کردیم که میتوانیم در یک سطح با بایرن مونیخ رقابت کنیم. این یک نمایش سطح بالا مقابل یک تیم فوقالعاده بود و آنجا بود که فهمیدیم میتوانیم یک چالش جدی برای قهرمانی این فصل باشیم.»
از Neverkusen تا Neverlusen
باشگاههای زیادی را نمیتوانیم در آلمان پیدا کنیم که به اندازه لورکوزن مورد تمسخر قرار گرفته باشد. القابی مثل Visekusen یا همان تیم همیشه نایب قهرمان و Neverkusen، تاریخ کم افتخار لورکوزن را توصیف میکردند. این القاب، در بازه سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۲ و دوران اوج تیم کلاوس تاپ مولر به لورکوزن داده شد. تیمی باکیفیت و جذاب و البته به شکل اعجابانگیزی بدشانس. در سال ۲۰۰۲، آنها در بوندسلیگا پس از دورتموند دوم شدند و فینال جام حذفی را به شالکه واگذار کردند. فینال مشهور لیگ قهرمانان اروپا در گلاسکو نیز با ضربه به یاد ماندنی زینالدین زیدان به سود رئال مادرید خاتمه یافت تا یکی از بهترین تیمهای تاریخ فوتبال آلمان، دست خالی به مسیر خود ادامه دهد.
توماس برداریچ، بازیکن لورکوزن طی سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۴ که در فینال گلاسکو حضور داشت، مصدومیت و بدشانسی را عامل ناکامی آن تیم در کسب افتخار عنوان کرده اما تفاوت تیم شکستناپذیر آلونسو با آن تیم، ثبات و کیفیت بالای تمام بازیکنان لورکوزن است. درست است که ویرتز فوقالعاده عمل کرده و بازیکنان باتجربه مثل ژاکا و تاه در حد انتظار بودهاند، اما دیگر بازیکنان تیم نیز نقش پررنگی در قهرمانی داشتند. رابرت آندریک، با عملکرد خوب خود برای اولین بار پیراهن مانشافت را بر تن کرد، ناتان تلا که فصل پیش در چمپیونشیپ انگلیس بازی میکرد خود را به سطح اول فوتبال معرفی کرد، امین عدلی و یوزپ استانیشیچ نقش مهمی را ایفا کردند و پاتریک شیک، بعد از مصدومیتی طولانیمدت استانداردهای بالایی از خود در دوره آسیبدیدگی بونیفس نشان داد.
ترس ازدستدادن همه چیز!
با همه اینها اما، نگرانی از تکرار تاریخ با توجه به تسلط بایرن مونیخ روی بوندسلیگا و نایبقهرمانی دوباره لورکوزن وجود داشت. شک و شبههها درباره لورکوزن، کم و بیش سراغ هوادارهای فوتبال میآمد. از شب پیروزی لحظه آخری در جام حذفی مقابل اشتوتگارت تا برد سخت مقابل آگزبورگ و لایپزیش، همه نشان از افت مقطعی تیم آلونسو میدادند. بین کارشناسان و هواداران فوتبال، این تفکر پابرجا بود که باواریاییها به هر حال، راهی برای بردن این لیگ پیدا میکند. وردربرمن ۲۰۰۴، اشتوتگارت ۲۰۰۷، وولفسبورگ ۲۰۰۹ و دورتموند ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲، تنها تیمهایی بودند که توانستند در پادشاهی مطلق بایرن بر بوندسلیگا در قرن ۲۱، خللی ایجاد کنند.
کسی از لورکوزن، به عنوان بازنده همیشگی انتظار نداشت تا به سلطه باواریاییها پایان دهد اما باور به معجزه بزرگ، پیش از شروع هر بازی در رختکن تیم موج میزد. رولفس میگوید پیش از دیدار برگشت با بایرن در ماه فوریه، همه از پیروزی در این مسابقه مطمئن بودند و برتری ۳ بر صفر در یک مسابقه یکطرفه، اهالی بیآرنا را بیش از همیشه به معجزه امیدوار کرد. آزادی عمل بازیکنان و کیفیت بالای لورکوزن، طوری بایرن را شوکه کرده بودند که انگار فقط یک تیم در زمین وجود داشت. فردای آن روز، توماس مولر از آن دیدار به عنوان یک شب کابوسوار یاد کرد. آن شب، لورکوزن ثابت کرد که بدون حرف و حدیث، بهترین تیم فوتبال آلمان است.
درجا نزن و تمامش کن، آلونسو توانست!
حتی شایعات جدایی ژابی آلونسو از لورکوزن در پایان فصل و علاقه باشگاههای بزرگ اروپایی به او، نتوانست تمرکز و تعهد تیم را برهم بزند. به گفته رولفس، بازیکنان، رابطه خوب بین مدیر ورزشی و سرمربی را احساس میکردند. حتی اگر میدانستند ژابی در آخر فصل جدا میشود، باز هم به عملکرد خوب خود در زمین و پیروزی برای بردن لیگ ادامه میدادند. در همین حین، سرمربی رقیب اصلی لورکوزن یعنی توماس توخل در بایرن، اعلام کرد که در پایان فصل سرمربی این تیم نخواهد بود و لورکوزن با هشت پیروزی متوالی پس از این اتفاق، قهرمانی خود را قطعی کرد.
این در حالی بود که ژابی آلونسو، دست رد به پیشنهادات رئال، لیورپول و خود بایرن زد و اعلام کرد فصل آینده در لورکوزن میماند. مدیر ورزشی تیم در خصوص نقش بزرگ مغز متفکر اسپانیایی در موفقیت این فصل لورکوزن گفت: «بین تکههای پازلی که در این فصل کنار هم جمع شدند، ژابی بزرگترین آن است.
او به طرز شگفتانگیزی سختکوش است، در سطح بالایی مربیگری میکند و مهمتر از همه میداند چطور روی ذهن بازیکنان خود اثرگذار باشد. آلونسو به شکل دیوانهواری روی بازی بعد تمرکز میکند و همواره خواهان پیشرفت است. به عنوان یک فوقستاره فوتبال در سالهای گذشته، ژابی به خوبی میداند که برای عملکرد خوب در بالاترین سطح باید از چه چیزهایی گذشت.»
آرزوهای بزرگ
لورکوزن پس از ۱۲۰ سال تاج پادشاهی فوتبال آلمان را روی سر گذاشت اما این پایان کار نیست. مأموریت بزرگ آنها، کسب سه جام در یک فصل بدون متحمل شدن حتی یک شکست خواهد بود. تیمی که در چهار هفته باقیمانده فصل، به مصاف اشتوتگارت، فرانکفورت، بوخوم و آگزبورگ خواهد رفت و در نیمهنهایی لیگ اروپا، کار سختی مقابل گرگهای تا دندان مسلح دنیله دروسی دارد. آخرین روز فصل بزرگ ژابی در این فصل نیز، دیدار فینال جام حذفی مقابل کایزرسلاترن در روز پنجم خرداد خواهد بود.
جاهطلبی آلونسو در لورکوزن اما فقط به این فصل محدود نمیشود، جسارت او در ابقا رو نیمکت لورکوزن برای فصل آینده و تجربه لیگ قهرمانان اروپا، نشان میدهد که آقای خوشتیپ اسپانیایی میخواهد فعلا از چوب جادویی خود در بیآرنا، کار بکشد.