مرگ وینگر ارتدکس فوتبال

در دهه های اخیر یکی از پست های فوتبال که تغییراتی زیادی را داشته است وینگر بوده است.وینگر ها نقش زیادی در فوتبال دارند.

محمدرضا حیدری;فوتبال لب- رایان گیگز افسانه ای 3 دهه به عنوان یک وینگر کلاسیک چپ پا در منچستریونایتد سرالکس فرگوسن خدمت کرد.
در سال های اخیر پست وینگر در فوتبال دچار تغییر مداوم است. وینگر های کلاسیک اما رفته رفته از تاکتیک ها کنار رفته اند.


وینگر اسپانیایی

زمانی که ژسوس ناواس رهبر سویا برای ششمین قهرمانی در لیگ اروپا شد، حس نوستالژی وجود داشت. وینگری که اساساً روی همان جناح پای مورد علاقه‌اش عمل می‌کرد. از کناره ها به سمت محوطه جریمه حرکت می‌کرد. هدف اصلی آن به عنوان یک وینگر رساندن توپ با مهاجم یا تمام کننده تیم بود.

ناواس به دلیل اینکه یکی از نمونه‌های نادر وینگر ارتدکس یا مدرسه قدیمی (old school) بود شهرت زیادی داشت. اما حتی او در نهایت مجبور شد خود را تطبیق دهد و خود را به عنوان یک مدافع راست در فوتبال مورد استفاده قرار دهد.

این سوال پیش می‌آید که چرا وینگر ارتدوکس به عنوان یک مفهوم تاکتیکی منسوخ شد؟ فوتبال آنطور که ما می شناسیم، یک چرخه کامل را طی کرده است. بسیاری از تاکتیک‌های قدیمی دوباره ظاهر شده‌اند، و بسیاری از تاکتیک‌های معتبر سیستم‌های مدرسه قدیمی را بازسازی کرده‌اند تا بتوانند بازی مدرنی را که پیش روی ما می‌بینیم ایجاد کنند آیا احتمال این وجود دارد که وینگر یک بار دیگر ضروری شود؟

آندری آنتاناسوویچ کانچلسکیس یکی از نمونه های بارز وینگر ارتدکس در فوتبال بود.

442 خطی سرالکس فرگوسن

شاید آخرین تیم بزرگی که از وینگر های ارتدوکس خیره کننده استفاده کرد، منچستریونایتد تحت هدایت سرالکس فرگوسن بود. در حالی که رایان گیگز از مدت‌ها پیش نماینده هنر وینگر ارتدوکس بود، شاید تنها نسخه 2006 منچستریونایتد و نسخه 1994 بود که توانستند به طور همزمان در هر دو جناح وینگر های ارتدوکس داشتند. رونالدو جوان و آندری کانچلسکیس شایستگی گیگز را نشان دادند.

این طرفین دو خط مستقیم 4 نفره با تاکید بر گسترش هر چه بیشتر بازی انجام دادند. وظیفه این وینگرها بود که یک سانتر عالی را ارسال کنند که سپس توسط مهاجم برای ضربه زدن به توپ یا تلاش های هوایی روبرو شود. رونالدو جوان نیز خودش را وارد محوطه میکرد و گلزنی میکرد، اما این یک دستورالعمل تاکتیکی نبود. بیشتر از آن بود که او نتوانست درخشش محض خود را فقط در جناحین اجرا کند و احساس می کرد مجبور است خودش هم به سمت گلزنی برود.

پیتر رابرت «راب» رنسنبرینک یکی از وینگر های هلند یوهان کرویف بود.

شهرت توتال فوتبال

تاثیر 4-3-3 الهام گرفته از آژاکس بر همه تیم های مدرن غیرقابل انکار است و به ویژه این تاکتیک هلندی است که شکل مدرن تری از وینگر را به ما میدهد. در 4-3-3، استفاده از یک مهاجم وسط به تیم اجازه می دهد تا با بازگرداندن مهاجم دوم به خط هافبک، به مالکیت بیشتری دست یابد، بنابراین ایجاد مثلث های پاس آسان تر می شود.

اما یک اشکال بالقوه بزرگ وجود داشت. اگر وینگرهای ارتدکس توپ را به داخل محوطه جریمه عبور می دادند، تنها یک مهاجم انفرادی در انتهای مسیر توپ وجود داشت و تعداد مدافعین از تعداد او بیشتر بود. نه تنها توسط مدافعان میانی، بلکه با پوشش دفاع کناری در تیرک دورتر. این بدان معنی بود که تمام مالکیت اساسا بیهوده بود.

تغییر در وینگر ارتدکس

بنابراین به منظور استفاده مثبت از این مالکیت، آژاکس وینگرها را به عنوان مهاجمان در حمایت از مهاجم نوک مستقر می کند. در حالی که تمرکز اصلی یکسان بود. با توجه به موقعیت خود، مهاجمان بیرونی نزدیک‌تر به دروازه بازی می‌کردند و این منجر به افزایش سانترها می‌شد که به ضربه‌های آسان ختم می‌شد.

ارین روبن نمونه یکی از وینگر های اینورتد در فوتبال است.

اینورتد وینگر

این نیاز فزاینده به گل در موقعیت‌های “فوروارد دور از دروازه” در نهایت منجر به ایجاد و برتری وینگرهای وارونه (اینورتد)شد. بازیکنانی که می‌توانستند از کانال‌های نیمه‌فضای چپ/راست وارد شوند و با پای مورد علاقه‌شان شوت بزنند. به نفع آنهایی که مانند فیگو بازی در هر دو جناح را تجربه کردند. وینگر وارونه به ویژه با ظهور رونالدینیو، آرین روبن و مسی برجسته شد.

این سه بازیکن به حدی بر بازی مدرن تأثیر گذاشتند که اکنون بازی با وینگرهای وارونه عادی شده است. همچنین باید به کریستیانو رونالدو که این وظیفه را بر عهده گرفت تا از یک وینگر سمت راست ارتدکس به یکی از بهترین وینگر وارونه های تمام دوران تبدیل شود.

با ظهور وینگر وارونه، مسئولیت اکنون به عهده دفاع افتاد که از کناره ها نفوذ کند. یک عارضه جانبی سودمند این بود که تیم ها اکنون بهترین های هر دو جهان را داشتند. افزایش خطر گلزنی، با سه مهاجم که می‌توانند وارد محوطه شوند و گل بزنند، در عین حال از طریق حمایت بازیکنان کناری.با وجود طیف وسیع تری از امکانات هجومی که اکنون در اختیار دارند، آیا واقعاً فرصتی برای وینگر ارتدوکس وجود داشت که از خاکستر بلند شود؟

سرژ گنبری یکی از وینگر های کنار زمین در فوتبال مدرن محسوب میشود.

بازگشتی از آینده

بازی مدرن همچنان در حال تکامل است، اما اخیراً ما متوجه بازگشت انواع سیستم های قدیمی شدیم. البته با تغییر، برخی از مجموعه‌های تاکتیکی داستان‌های موفقیت خود را بیان می‌کنند. وینگر مدرن ممکن است چندان شبیه به کلاسیک نباشد، اما نشانه هایی از احیای آن وجود دارد.

در قهرمانی سویا در لیگ اروپا، از نظر تاکتیکی شاهد هر دو طرف بازی بودیم. تیم لوپتگی یک بازی بسیار انعطاف پذیر 1-4-1-4 3-3-4 با یک وینگر بیرونی لوکاس اوکامپوس و یک وینگر وارونه سوسو بازی کرد.

چیزی به همان اندازه کلیدی برای احیای بایرن مونیخ تحت هدایت هانسی فلیک بوده است. او از وینگر ارتدکس گنابری در سمت راست و دیویس دفاع کناری هجومی مدرن با پریسیچ/کومان وینگرهای وارونه در سیستم 4-2-3-1 مورد علاقه خود استفاده کرد که در بعضی مواقع شکست ناپذیر به نظر می رسید. او از آن زمان لروی سانه را به دست آورد. مسلماً بهترین بازیکن ارتدکسس در این بازی مدرن. من سیتی به عنوان یک جایگزین تاکتیکی برای رویکرد وینگر معکوس سانه را از دست داد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *