بایگانی نویسنده: محمدرضا حیدری

نمادین ترین استادیوم های تاریخ فوتبال

در تاریخ فوتبال همیشه استادیوم های بزرگ با جو های باورنکردنی میزبان مسابقاتی هیجان انگیز بوده اند، در این مقاله چند استادیوم نمادین تاریخ فوتبال را بررسی می کنیم.

محمدرضا حیدری فوتبال لب- فوتبال که اغلب به عنوان “بازی زیبا” شناخته می شود، ورزشی غنی از تاریخ، اشتیاق و سنت است. بخشی جدایی ناپذیر از این تجربه، استادیوم هایی هستند که میزبان این مسابقات هستن. کلیساهای مدرنی که طرفداران برای جشن گرفتن بازی تیم های خود در آن گرد هم می آیند. هر استادیوم داستان، جو و اهمیت منحصر به فرد خود را دارد، که آنها را به نشانه های نمادین در دنیای ورزش تبدیل می کند.

ومبلی-لندن

استادیوم ومبلی، که اغلب به عنوان “ومبلی” شناخته می شود، یکی از مشهورترین استادیوم های جهان است. ومبلی در ابتدا در سال 1923 افتتاح شد و سپس در سال 2007 بازسازی و دوباره افتتاح شد. ومبلی خانه فوتبال انگلیس است. این استادیوم دارای ظرفیت 90000 نفر است که آن را به بزرگترین استادیوم در انگلستان و دومین استادیوم بزرگ در اروپا تبدیل می کند.

برج های دوقلو و قوس

ومبلی اصلی به خاطر برج های دوقلوی نمادین خود شناخته می شد که یکی از ویژگی های مشخص کننده خط افق لندن بود. ومبلی جدید، در حالی که مدرن شده است، به پیشگام خود با قوس مشهور ویمبلی ، یک ساختار 134 متری که می تواند از مایل دور دیده شود، احترام می گذارد.

ورزشگاه ومبلی لندن خانه فوتبال

محل برگزاری مسابقات تاریخی

ومبلی میزبان بازی های تاریخی بی شماری بوده است، از جمله فینال جام جهانی 1966 که در آن انگلستان پیروز شد. همچنین به طور منظم میزبان فینال جام انگلستان است که یکی از قدیمی ترین و معتبرترین مسابقات جام داخلی در فوتبال است.

کمپ نو-بارسلون

کمپ نو، خانه باشگاه بارسلونا، بزرگترین استادیوم اروپا است که ظرفیت آن 99354 نفر است. این نه تنها نماد غرور کاتالونیا است بلکه قلعه ای برای یکی از موفق ترین باشگاه های فوتبال در تاریخ است.

قلعه فوتبال

اندازه ی کمپ نو و حمایت پرشور هواداران بارسا فضای ترسناک برای تیم های مهمان ایجاد می کند. این ورزشگاه شاهد به یادماندنی ترین لحظات فوتبال از جمله بازی های افسانه ای بازیکنانی همچون لیونل مسی بوده است.

ورزشگاه کمپ نو ایالت کاتالونیا

اهمیت فرهنگی

علاوه بر فوتبال ، کمپ نو جایگاه فرهنگی قابل توجهی در کاتالونیا دارد. این مکان برای رویدادهای سیاسی و فرهنگی بوده است که نماد هویت و آرزوهای منطقه است.

سانتیاگو برنابئو-مادرید

استادیوم سانتیاگو برنابئو خانه رئال مادرید است که یکی از موفق ترین باشگاه های فوتبال جهان است. با ظرفیت 81044 نفر ، به خاطر جایگاه های شیب دارش شناخته می شود که طرفداران را به زمین بازی نزدیک می کند.

خانه ای برای افسانه ها

برنابئو صحنه نمایش بسیاری از بزرگترین بازیکنان فوتبال از جمله آلفردو دی استفانو ، کریستیانو رونالدو و زین الدین زیدان بوده است. این تیم میزبان فینال های متعدد اروپا و سایر بازی های مهم بین المللی بوده است.

ورزشگاه سانتیاگو برنابئو خانه رئال مادرید

بازسازی های مدرن

در حال حاضر در حال بازسازی قابل توجهی است ، برنابئو قرار است به یکی از پیشرفته ترین استادیوم های جهان تبدیل شود ، با سقف قابل جمع شدن و یک صفحه نمره ویدئویی 360 درجه ، که تجربه طرفداران را افزایش می دهد.

سن سیرو-میلان

سن سیرو ، که به طور رسمی به عنوان استادیوم جوزپه مه آتزا شناخته می شود، توسط دو باشگاه موفق ایتالیا، میلان و اینتر میلان به اشتراک گذاشته می شود. با ظرفیت 75923 نفر، به دلیل معماری منحصر به فرد و جو الکتریکی مشهور است.

جایگاه های شکوه

طراحی سن سیرو، با پایه های بلند و رمپ های مارپیچی متمایز، محیطی ترسناک برای تیم های بازدید کننده ایجاد می کند. این استادیوم میزبان چندین فینال لیگ قهرمانان اروپا و بسیاری از بازی های سری آ است.

محل برگزاری رویدادهای بزرگ

به غیر از فوتبال ، سان سیرو محل کنسرت ها و رویدادهای مهم بوده است ، و به عنوان یک مرکز مرکزی سرگرمی در میلان حساب می شود.

ماراکانا-ریو دو ژانیرو

ماراکانا ، که به طور رسمی به نام استادیوم جورنالیستا ماریو فیلو نامگذاری شده است ، یکی از نمادین ترین استادیوم های فوتبال در جهان است. در سال 1950 برای میزبانی جام جهانی افتتاح شد و همچنان نماد اشتیاق فوتبال برزیل است.

یک عرصه افسانه ای

ماراکانا با ظرفیت اصلی نزدیک به 200000 نفر ، زمانی بزرگترین استادیوم جهان بود. امروزه ، پس از بازسازی ، حدود 78838 صندلی دارد اما هنوز اهمیت تاریخی خود را حفظ کرده است.

مسابقات و لحظات تاریخی

ماراکانا دو فینال جام جهانی فیفا (1950 و 2014) و بسیاری از بازی های مهم دیگر را پشت سر گذاشته است. این شهر همچنین به خاطر فضای پر جنب و جوش خود شناخته شده است که توسط هواداران پرشور برزیل تغذیه می شود.

الدترافورد-منچستر

الد ترافورد، که لقب “تئاتر رویاها” را دارد، خانه منچستر یونایتد است. با ظرفیت 74140 نفر ، این بزرگترین استادیوم یک باشگاه در انگلستان است.

استادیوم پر از تاریخ

الد ترافورد زمینه بسیاری از بزرگترین لحظات منچستریونایتد بوده است، از پیروزی های داخلی تا شکوه اروپایی. مجسمه های سر مت بازبی، سر الکس فرگوسن و” تثلیث مقدس ” بست، لاو و چارلتون گواهی بر تاریخ غنی باشگاه است.

یک تجربه مدرن

با وجود سنش ، اولد ترافورد به مدرن شدن ادامه می دهد ، ارائه امکانات پیشرفته در حالی که جذابیت تاریخی خود را حفظ می کند. تورهای استادیوم به هواداران یک نگاه اجمالی به گذشته ی افسانه ای باشگاه می دهد.

کشف نمادین ترین استادیوم های فوتبال ، چیزهای زیادی در مورد تاریخ غنی و اهمیت فرهنگی این ورزش نشان می دهد. این عرصه ها چیزی بیش از مکان های بازی هستند؛ آنها خون زندگی فوتبال هستند، خاطرات و لحظات را که بازی زیبا را تعریف می کنند، در خود جای داده اند. از شگفتی مدرن ومبلی تا جذابیت تاریخی ماراکانا، هر استادیوم یک نگاه منحصر به فرد به دنیای فوتبال و اشتیاق آن را در طرفداران در سراسر جهان الهام می دهد.

برنامه های استادیوم منچستریونایتد: آیا سر جیم رتکلیف ورزشگاه جدیدی برای جایگزینی الدترافورد خواهد ساخت ؟

سر جیم رتکلیف به دنبال ساخت یک استادیوم جدید برای منچستر یونایتد است؛ میلیاردر بریتانیایی می خواهد یک “ومبلی شمال” بسازد؛ گروه کاری بازسازی الدترافورد به این نتیجه رسید که ساخت یک استادیوم جدید گزینه ای تحول آمیز تر خواهد بود.

ورزشگاه الدترافورد نیاز به بازسازی و یا تخریب دارد.

محمدرضا حیدری فوتبال لب- منچستر يونايتد يه استاديوم جديد دارد؟ این چه معنایی برای آینده الدترافورد خواهد داشت؟ و این کار ها چقدر هزینه خواهد داشت ؟ اسکای اسپورتس به سوالات کلیدی نگاه می کند.

آیا منچستریونایتد می تواند استادیوم جدیدی بسازد ؟
روزنامه دیلی تلگراف در ماه فوریه گزارش داد که سر جیم رتکلیف می خواهد یک استادیوم جدید برای منچستریونایتدی بسازد، که 114 سال گذشته را در الدترافورد گذراند.الدترافوردی که نزدیک به 74000 تماشاگر را در خود جای می دهد.

بر اساس این گزارش، این طرح باعث می شود که یونایتد یک “ومبلی شمال” ایجاد کند تا با استادیوم ملی 90000 نفره در شمال لندن رقابت کند.

حالا گروه کار بازسازی الدترافورد این دیدگاه را تأیید کرده است. آنها پشت این ایده هستند که یک ورزشگاه 100 هزار نفره ساخته شود. ورزشگاهی که بزرگترین ورزشگاه انگلستان شود. هنوز زود است که بگوییم این تنها مسیری است که یونایتد طی خواهد کرد. اگرچه این مسیر مورد علاقه برای ایجاد یک ورزشگاه جدید در سطح جهانی با مزایای اضافی آن مانند برگزاری کنسرت است. سایر اعضای گروه کاری ورزشگاه شامل لرد کو ، گری نویل و اندی برنهام، شهردار منچستر بزرگ هستند.

موضع منچستریونایتد در این مورد چیست ؟

بر اساس گزارش اصلی تلگراف، رتکلیف با ایده جابجایی باشگاه مخالف است. اما احساس می کند که هواداران از تغییر ورزشگاه در صورتی که در همین موقعیت مکانی بمانند، حمایت می کنند.

يونايتد حدود 100 هکتار زمين در اطراف اولد ترافورد دارد. 43 هکتار از آن زمين براي توسعه برنامه ریزی می شود. حدود 25 هکتار استفاده نشده و باشگاه احساس ميکند که امکان استفاده بیشتری را دارد.

حالا گروه پروژه استادیوم به این نتیجه رسیده که بهتر است که به جای بازسازی زمین موجود از این زمین ها برای ساخت یک استادیوم کاملا جدید استفاده شود. یونایتد در حال تحقیق در مورد آنچه باشگاه های ورزشی دیگر در سراسر جهان انجام داده اند است. از جمله استادیوم SoFi در لس آنجلس، مکانی که در آن در بازی پیش فصل با آرسنال دیدار کردند این باشگاه چندین جلسه با تیم پشت این توسعه که از طریق سرمایه گذاری خصوصی تامین می شود، در تور ایالات متحده برای یادگیری از این ورزشگاه برگزار کرد.

زمین های اطراف الدترافورد که منچستریونایتد مالکیت آن را بر عهده دارد.

معماری الدترافورد جدید

به عنوان بخشی از سری آینده فوتبال، جیم هیرین، مدیر شرکت معماری زاها حدید ، گفت که شیوه ای که بارسلونا، رئال مادرید و لیورپول استادیوم های خود را بازسازی کرده اند شیوه ای است که منچستریونایتد باید دنبال کند.

“در اولد ترافورد ، قطعا انتظار دارید که آنها در مورد تغییر هدف فکر کنند و به هیچ جای دیگری نروند. ببینید لیورپول با این تغییرات و ارتقاء های کوچک چه کاری انجام می دهد. این شبیه آینده است”. “می دانم چرا اورتون در حال تغییر ورزشگاه است اما این بیشتر شبیه به روش قدیمی نگاه کردن به استادیوم های جدید است. به ویژه زمانی که شما چیزی دارید که در حال حاضر یک دارایی است.
گری نویل، بخشی از گروه کاری بازسازی اولد ترافورد، در مورد نیاز به بهبود امکانات اولد ترافورد بسیار صریح بوده است. “شاید کاری که لیورپول انجام داده راه پیش رو است”. “اگر کمبود بودجه وجود داشته باشد ، شاید یک یا دو پایه ، کاملا در سطح جهانی ، و دو مورد دیگر در طول پنج تا 10 سال آینده پیگیری شود. اين يه نقشه خواهد بود”

مشکل الدترافورد چیست؟

“اولد ترافورد در حال سقوط است” اولین خط از یک شعار است که طرفداران باشگاه های رقیب به طور مداوم برای اشاره وضعیت بد منچستریونایتد در این فصل استفاده کرده اند.

آبشار آب در الدترافورد

سقوط استانداردهای ورزشگاه یونایتد به خوبی مستند شده است، آخرین نمونه آن در پی شکست آنها در خانه به آرسنال در ماه مه ، جایی که سقوط آب از طبقات بالایی سوژه شد.

ویدئوهای دیگر از بخش های فرسوده زمین در سال های اخیر به صورت آنلاین منتشر شده است. با وجود اینکه این بزرگترین استادیوم یک باشگاه در انگلستان است، برای میزبانی یورو 2028 انتخاب نشد.

مالکان خائن

“جایگاه اصلی نیاز به تعمیر دارد ، سقف نیز نیاز دارد ،فضای بیرونی استادیوم هم نیاز به تغییرات دارد “. “در مناطق مختلف کمی وضعیت قرمز به نظر می رسد و مسائل اساسی با اولد ترافورد وجود دارد.
“طراحی استادیوم ها از آن زمان تغییر کرده است. از زمان ساخت این استادیوم، جایگاه قرارگیری پا در صندلی ها همان اندازه را دارد.
“این یک استادیوم زیباست ، اما من طرفدار سقف الدترافورد نیستم چون فکر می کنم خیلی پایین است. الدترافورد نباید کوچکتر شود، باید بزرگتر شود.”

نویل در مورد نیاز به بهبود امکانات الدترافورد بسیار صریح بوده است. او در اواخر سال گذشته گفت: من شنيدم که فقط چند صد ميليون پوند در الدترافورد خرج شده این کافی نیست”. “من ترجیح می دهم 200 میلیون پوند برای استادیوم قدیمی خرج کنم و دو بخش از الدترافورد کاملا شگفت انگیز به نظر برسد. مهم است که به جايي که بازي ميکني افتخار کني و الدترافورد يک استاديوم فوق العاده است”.

آخرین باری که باشگاه کارهای بزرگی در اولد ترافورد انجام داد در ماه مه 2006 بود، زمانی که 8000 صندلی به بخش های شمال غربی و شمال شرقی استادیوم اضافه شد. این کار قبل از اینکه خانواده گلیزر کنترل باشگاه را در ژوئن 2005 به دست بگیرند، تایید شد ، به این معنی که هیچ کاری برای بازسازی الدترافورد از زمان مالکیت 19 ساله خانواده گلیزر ها انجام نشد.

باشگاه های دیگر اخیرا چه کارهایی کردند؟

ورزشگاه جدید تاتنهام که ۶۰۰۰۰ نفر گنجایش دارد.

ماندن در همان زمین، حرکتی است که تاتنهام هنگام توسعه استادیوم جدید خود انجام داد. اسپرز در سال 2016 زمین قدیمی خود را در وایت هارت لین ترک کرد و تقریبا سه فصل در ومبلی گذراند، قبل از اینکه در اوایل سال 2019 به مکان جدید 60000 نفره خود بازگردد. یک مسئله این است که اولد ترافورد بین یک خط راه آهن و یک کانال آب واقع شده است، که تدارکات را نسبتا چالش برانگیز می کند. در حالی که برنتفورد موفق به غلبه بر یک چالش مشابه برای استادیوم خود در سال 2020 شد، استادیوم آنها بسیار کوچکتر است و تنها 17000 هوادار را در خود جای می دهد.

بازسازی استادیوم آویوا در دوبلین نیز چالش های مربوط به خط راه آهن را داشت، با یک خط در کنار غرب استادیوم. این بازسازی در سال 2010 تکمیل شد.

هزینه ساخت استادیوم جدید چقدر است؟

کمیته ورزشگاه جدید منچستریونایتد

طبق گفته مالک اسپرس ، دانیل لیوی در مصاحبه ای در نوامبر 2020 ، استادیوم جدید تاتنهام حدود 1.2 میلیارد پوند هزینه داشت. پیش بینی میشود ورزشگاه جدید برای یونایتد حدود 2 میلیارد پوند هزینه بردارد.
به عنوان بخشی از قرارداد 1.2 میلیارد پوند برای خرید سهام در یونایتد، رتکلیف 239 میلیون پوند به باشگاه داد تا به تقویت زیرساخت های باشگاه کمک کند. بانکدار قطری شیخ جاسم که در رقابت برای کنترل یونایتد با رتکلیف رقابت می کرد، حاضر بود 1.27 میلیارد پوند برای این کار تعهد کند.

تامین مالی یکی از ملاحظات کلیدی این گروه کاری بوده و طیف گسترده ای از منابع بالقوه تامین مالی خصوصی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. ممکن است فرصت هایی برای یک مشارکت دولتی-خصوصی برای ساخت ورزشگاه وجود داشته باشد. شهردار منچستر بزرگ برنهام در اوایل امسال گفت: “هر چیزی که آنها [رتکلیف و اینوس] می خواهند ، ما تسهیل خواهیم کرد و ما آنجا خواهیم بود تا اطمینان حاصل کنیم کهآینده این باشگاه تامین می شود.”

یورو با طعم مرگ، مربیانی که بر روی لبه تیغ راه می روند

یورو ۲۰۲۴ ممکن است پایان راه بسیاری از مربیان در تیم های ملی باشد،در این مقاله به بررسی مربیانی میپردازیم که آخرین فرصت خودنمایی را دارند.

محمدرضا حیدری فوتبال لب- در حالی که بسیاری از کشور های اروپایی با مربیان جدید و یا موفق خود وارد مسابقات یورو خواهند شد، برخی کشور ها ممکن است آخرین فرصت را به مربیان خود داده باشند. مربیانی که محکوم به موفقیت هستند. اکثر آنها پس از گذشت سالها هنوز هیچ دستاوردی نداشته اند.

مارکو روسی مربی ایتالیایی مجارستان.

مارکو روسی-مجارستان

مربی ۵۹ ساله ایتالیایی دوران نسبتا موفقی را در مجارستان سپری می کند. زمانی که روسی به عنوان مربی مجارستان انتخاب شد آنها در حسرت جام جهانی بودند. حسرتی که روسی نیز در راه قطر آن را تمدید کرد. عملکرد روسی در گروه مرگ یورو ۲۰۲۰ قابل ستایش بود. جایی که مجار ها تنها ۲۰ دقیقه با صعود از گروه مرگ و حذف کردن آلمان فاصله داشتند.

اما روسی خوب می داند که عدم صعود از گروه نسبتا سخت خود در یورو می تواند حکم اخراج او را با وجود اینکه ۱ سال از قراردادش باقی مانده است، امضا کند. شاگردان روسی کار بسیار سختی در گروه A دارند. جایی که با آلمان میزبان، سوئیس و اسکاتلند همگروه هستند.

استیو کلارک مربی اسکاتلندی تیم ملی کشور خودش.

استیو کلارک-اسکاتلند

شاید روزی که کلارک به عنوان سرمربی کشورش انتخاب شد فکر نمیکرد دوران او به این خوبی رقم بخورد. کلارک در حالی در سال ۲۰۱۹ مربی اسکاتلند شد که مخترعان فوتبال دو حسرت بزرگ داشتند. حسرت اول حضور در یورو که آخرین بار در یورو ۱۹۹۶ حاضر بودند و حسرت دوم جام جهانی که از سال ۱۹۹۸ به آن نرسیده بودند.

استیو کلارک احتمالا بهترین نسل اسکاتلند در قرن ۲۱ را در اختیار دارد. نسلی که بازیکنان فیزیکی و پر استعدادی دارد. کلارک در رسیدن به یورو ۲۰۲۰ از طریق رقابت های مقدماتی ناموفق بود. اما استفاده از سهمیه مستقیم قهرمان لیگ ملت ها باعث شد بعد از سالها اسکاتلند خود را در مسابقات یورو ببینند. عملکرد آنها در یورو اما ناامید کننده بود. کسب تنها یک تساوی در برابر انگلستان آن هم در شرایطی که در ۲ بازی خانگی خود شکست خوردند.

اسکاتلندی ها در راه رسیدن به جام جهانی ۲۰۲۲ نیز ناموفق بودند. اما یورو ۲۰۲۴ احتمالا آخرین فرصت کلارک برای یک نمایش موفق است. نمایشی که باید به صعود از گروه سخت A همراه شود. اتفاقی که باید برای اولین بار در تاریخ فوتبال اسکاتلند رخ بدهد. گروهی که اکثر کارشناسان شانس اسکاتلند را پایین تر از مابقی تیم ها میدانند.

کسپر هیولمند مربی دانمارکی تیم ملی دانمارک.

کسپر هیولمند-دانمارک

هیولمند پس از حذف دانمارکی ها در جام جهانی ۲۰۱۸ به عنوان مربی دانمارک انتخاب شد. او نسلی از بازیکنان با تجربه و روی فرم مانند اریکسن و اشمایکل و بازیکنان آینده داری مثل کریستنسن و هویبرگ را تحویل گرفت. در یورو ۲۰۲۰ عملکرد فوق العاده ای داشت و بعد از حدود ۳۰ سال دانمارک را به نیمه نهایی رساند. البته که قرعه راحت هم تاثیر زیادی داشت. هرچند که مهم ترین بازیکن خود یعنی اریکسن را به دلیل سکته قلبی از دست داد اما توانست تیم خود را به مراحل بالا برساند.
اما نقطه تاریک عملکرد او بدون شک جام جهانی قطر بود. جایی که در گروه نسبتا آسان بدون پیروزی و تنها با یک تساوی برابر تونس در قعر گروه قرار گرفت و حذف شد. اتفاقی که مورد انتقاد هواداران دانمارکی قرار گرفت. دور از ذهن نیست که دانمارک از گروه خود بالا بیاید اما نرسیدن به مراحل بالا می تواند تکمیل کننده افتضاح دو سال قبل باشد. افتضاحی که ممکن است حکم اخراج هیولمند را امضا کند.

گرت ساوتگیت-انگلستان

همه فوتبال دوستان به خوبی از تاثیر گرت در نسل سازی و تبدیل انگلستان از ویرانه به تیمی مدعی خبر دارند. ساوتگیت در جام جهانی ۲۰۱۸ با تیمی نه چندان قوی به رده بندی رسید. در ادامه در یورو نایب قهرمان شد. اما نرسیدن به مراحل بالاتر جام جهانی ۲۰۲۲ فشار زیادی روی ساوتگیت گذاشت.

نسلی که در اختیار ساوتگیت است نسلی فوق العاده و آینده دار است. اما عملکرد ۸ ساله ساوتگیت یک سوراخ بزرگ دارد. کسی در جام جهانی ۲۰۱۸ از انگلیس صعود به نیمه نهایی را انتظار نداشت. اما در دو تورنومنت گذشته هواداران انگلیس رویای بازگشت فوتبال به خانه را داشتند. رویایی که پنالتی ها آن را با کابوس عوض کرد. حالا و در یورو ۲۰۲۴ تنها قهرمانی موجع به تمدید قرارداد ساوتگیت میشود. هرچند خود ساوتگیت به صراحت اعلام کرد فقط در صورتی که فوتبال به خانه برگردد استعفا نخواهد داد.

رونالد کومان-هلند

یورو ۲۰۲۴ اولین تورنومنت رسمی کومان با هلند است. هرچند او در سال ۲۰۱۹ نایب قهرمان لیگ ملت ها شد، اما عملکرد ضعیف جانشینش در یورو ۲۰۲۰ فشارها بر روی کومان برای این یورو زیاد کرده است. هلندی ها در جام جهانی ۲۰۲۲ با پیرمرد هلندی به یک چهارم نهایی رسیدند و فاصله ای با نیمه نهایی نداشتند.
گروه مرگ برای هلند ممکن است تبدیل به کابوس کومان شود. در صورت عدم صعود به مرحله حذفی به احتمال زیاد داستان کومان و هلند این بار با اخراج و نه با پیشنهاد بارسلونا به پایان می رسد. هلند باید با فرانسه،اتریش آماده رالف رانگنیک و لهستان در مرحله گروهی رقابت کند و تنها در صورتی در مرحله حذفی به تیمی سخت برخورد نمی کند که در گروه خود صدرنشین شود.

انزو مارسکا، تاکتیک ها و سبک بازی

انزو مارسکا سرمربی جدید آبی های لندن تاکتیک ها و سبک بازی جذابی دارد که در این مقاله به آن میپردازیم.

انزو مارسکا مربی ایتالیایی سابق لسترسیتی و حال حاضر چلسی.

محمدرضا حیدری فوتبال لب-حرکت‌ها برای دوران مربیگری فوتبال انزو مارسکا اساسی بوده است. هنگام تحصیل در مرکز مربیگری افسانه ای ایتالیا، کوورچیانو پایان نامه او با عنوان فوتبال و شطرنج بود. مربی ایتالیایی با مقایسه این دو بازی گفت: “شباهت های زیادی وجود دارد.” “مهمترین آن بازی موقعیتی و استراتژی است. برای یک مربی، داشتن ذهنیت یک شطرنج باز مهم است: برنامه ریزی کنید، حرکات و ضد حرکات را مطالعه کنید، ترتیب مهره ها را انتخاب کنید.

حرکات تاکتیکی مورد علاقه او در زمین بدون شک با جا به جایی هایی که از باشگاهی به باشگاه دیگر و کشوری به کشور دیگر انجام داده است، شکل گرفته است. این بازیکن ایتالیایی دوران بازی خود را در تیم جوانان آث میلان با شماره شش و هشت آغاز کرد. در آنجا، او با شماره 10 تیم روبرتو دزربی دوست شد.

دوران بازیگری

مارسکا در سن 18 سالگی جسورانه به وست برومویچ آلبیون رفت و اولین طعم فوتبال بزرگسالان را در دسته دوم انگلیس چشید. سپس به یوونتوس نقل مکان کرد، جایی که برای کارلو آنچلوتی و مارچلو لیپی بازی کرد و سویا. یک قهرمانی در سری آ، دو جام یوفا و یک کوپا دل ری به دست آورد. یک فصل با المپیاکوس به تجربه او از فرهنگ های مختلف فوتبال افزود.

یک دوره 18 ماهه با بازی زیر نظر مانوئل پلگرینی در مالاگا دنبال شد و در طی آن مربی شیلیایی به انزو مارسکا گفت که پتانسیل تبدیل شدن به یک مربی خوب را دارد. پس از دوره های اولیه مربیگری در سری B با آسکولی و سپس در سویا، او در تابستان 2018 به کادر مربیگری پلگرینی در وستهام پیوست.

در این مرحله، مارسکا به عنوان یک مربی پیشرو با توجه عالی به بازی موقعیتی شهرت پیدا کرده بود. شاید تعجبی نداشته باشد که در سال 2020، پپ گواردیولا او را برای هدایت تیم توسعه نخبگان منچسترسیتی (EDS) به خدمت گرفت. مارسکا با تیمی شامل رومئو لاویا، کول پالمر و تامی دویل، اولین قهرمانی سیتی در لیگ برتر 2 را به درستی به دست آورد.

اولین نقش سرمربیگری او در سال 2021 در سری B با پارما انجام شد. اما تنها پس از 14 بازی به پایان رسید. گواردیولا در بازگرداندن انزو مارسکا به عنوان دستیار تیم اول برای فصل کسب سه گانه تردیدی نداشت.

بازیسازی تیم لسترسیتی در زمان هدایت انزو مارسکا

بازیسازی بسیار عمیق

انزو مارسکا ارزش بالایی برای بازیسازی عمیق قائل است. با استفاده از پاس های کوتاه از خط عقب برای شکست دادن پرس از بالای حریف. دروازه بان نقش بزرگی در این استراتژی ایفا می کند و اغلب به خط دفاعی می پیوندد. این به ایجاد اوورلود در صورت نیاز کمک می کند، مخصوصا اگر حریف از پرس بازیکن محور استفاده کند.

انزو مارسکا اغلب یک دفاع چهار نفره را در ترکیب 1-3-2-4 یا 3-3-4 انتخاب می کند. پیوستن دروازه بان به بازی به مربی ایتالیایی اجازه می دهد یکی از مدافعان کناری خود را به داخل ببرد و چهار مدافع را در خط دفاع نگه دارد. در شکل 3-3-4 خود در لستر، یک مدافع کناری معکوس به شکل گیری یک دابل پیوت کمک می کند تا از مدافعان پاس دریافت کند. دخالت دروازه بان و دفاع کناری وارونه، ترفندهایی است که از تیم منچستر سیتی در او آشناست.

در تیم پارما نیز انزو مارسکا تلاش کرد تا از عقب بازیسازی کند. حتی اگر میانگین مالکیت توپ کمتری نسبت به لستر در اوایل دوران او در استادیوم کینگ پاور داشته باشد. تیم سری B یک حرکت دفاع کناری معکوس در سمت مقابل توپ داشت. مدافع کناری دیگر به طور همزمان برای پیوستن به حمله به سمت بالا پیش می رفت یا شماره هشت و وینگر پشتیبانی را می کرد. در لستر، مدافع کناری به نظر می‌رسد قبل از اینکه توپ فراتر از خط اول حریف بازیسازی شود، معکوس می شود.

بازیسازی تیم پارما در سری بی ایتالیا

تهدید های دو شماره هشت

در لستر، یک مدافع کناری معکوس که یک دابل پیوت را تشکیل می‌دهد به شماره هشت‌ها اجازه می‌دهد بالاتر بازی کنند. سپس به کانال های داخلی و نیم فضا ها اضافه میشوند و به مهاجم نوک تیم کمک میکنند. در بازی‌های اولیه آبی ها زیر نظر مارسکا، حمله به کانال‌های داخلی موثر بوده است. اینها الگوهایی هستند که از تیم های پارما و منچستر سیتی او نیز دیده می شود.

هنگامی که مدافعان کناری پارما در ساخت یک حمله معکوس می‌شدند، هشت‌ها به سمت خط جلو حرکت می‌کردند و در واقع به 5-3-2 تبدیل می‌شدند. در لستر، با یک مهاجم کناری شکل هجومی بیشتر شبیه 1-4-2-3 است.

هر دو سیستم نیاز به دویدن های تهاجمی از پست هشت دارند. هر زمان که مدافع کناری حریف برای فشار آوردن به مهاجمان گسترده باز جایگاه خود خارج شوند، ران‌های شماره هشت در دسترس هستند. این امر به ویژه در صورتی اتفاق می افتد که مهاجم وسط نزدیک ترین مدافع بعدی را مارک کند.

تنها در یکی از هفت بازی اول انرو مارسکا در لستر، تیمش کمتر از 63 درصد مالکیت توپ را در اختیار داشت. این اغلب حریفان را برای دوره های طولانی در بلاک های میانی و پایین قفل می کرد. دویدن های درون کانال از هشت ها می توانند جلوی مدافعین فضا دهد و فشار را از مهاجم مرکزی برای دویدن پشت دفاع کم میکند.

اگر هافبک های حریف این دوها را دنبال کنند و هشت ها را مهار کنند، هافبک وسط با مدافع کناری معکوس می تواند بر توپ مسلط شود. این برای تضمین مالکیت توپ بالا عمل می کند. وینگرهای مارسکا می‌توانند به داخل حمله کنند، زمانی که هشت‌ها از وسط زمین خارج شدند، به اوورلود مرکزی اضافه کرده و تهدیدی برای گل ایجاد می‌کنند.

دفاع تیم پارما در برابر ضدحمله ها

دفاع در برابر ضدحمله

در لستر، مانند پارما، خط حمله در فاز هجومی پنج نفره است. چیدمان مارسکا در حمله در سری B از نظر شکل بازیکنان در هنگام مالکیت توپ در مقایسه با روزهای اولیه او به عنوان سرمربی در چمپیونشیپ متفاوت بود.

با توجه به چرخش های لستر در فاز هجومی، آنها اغلب سه بازیکن در خط دفاعی و یک دابل پیوت دارند. این یک شکل 2-3 را تشکیل می دهد. برای محافظت در برابر ضد حملات احتمالی، در فضاهای مرکزی قرار میگیرند.

این سه نفر مدافعان میانی هستند که آماده اند تا با ضد حملات گسترده مقابله کنند. با دو محوری که جلوتر از یک مدافع میانی محافظت می‌کند، مدافعان میانی کناری باید ضد حملات را به تعویق بیاندازند تا هم تیمی‌های مهاجم برگردند.

در پارما، پوشش در انتقال دفاعی، دو نفر را در خط عقب و سه نفر جلوتر، به شکل 3-2 نشان داد. خط دوم معمولاً از هر دو مدافع کناری و تک پیوت از 3-3-4 تشکیل می شد. بنابراین، در تیم پارما مارسکا در مقایسه با دابل پیوت لستر، پرس و دوئل فوری و تهاجمی‌تر هنگام مالکیت توپ داشت. بازیکن اضافی نزدیکتر به توپ نیاز به پرسینگ عقب را کاهش می داد.

قفل کردن بازی توسط لسترسیتی قهرمان چمپدونشیپ

قفل کردن بازی در یک سمت

انزو مارسکا می‌خواهد بازیکنانش فشار بیاورند و به سرعت توپ را پس بگیرند، این کار با هدف تسلط بر مالکیت و محدود کردن حملات حریف انجام می شود. لستر معمولاً مانند تیم منچستر سیتی در پرس به 2-4-4 تبدیل می شود. این امر مستلزم این است که یکی از هشت ها در کنار مهاجم مرکزی قرار گیرد، زیرا مهاجم دوم تلاش می کند توپ را به یک سمت وادار کند.

اگر آنها توپ را از یک طرف قفل کنند، شماره هشت آماده است تا هر تلاشی را برای جابجایی مجدد انجام دهد. وینگر مقابل نیز معکوس می‌شود و به دو هافبک میانی اجازه می‌دهد به سمت بالا حرکت کنند و نزدیک‌ترین وینگر با فشار بالا برای پرس کردن اقدام میکند. مدافع کناری مقابل نیز باید حمایت کند، لستر توپ را در یک سمت قفل می کند تا بتواند توپ را دوباره به دست آورد.

هنگامی که پرس بالا یک گزینه نیست، لستر در بلاکی قرار می گیرد که شکل 2-4-4 را حفظ می کند. یکی از شماره هشت ها در خط اول باقی می ماند و دو هافبک میانی دیگر پوشش میدهند. یکی عقب می افتد تا فضای بین خطوط را بپوشاند و از مدافعان مرکزی حمایت کند. شکاف آنها در خط میانی پس از آن با پرسینگ پشتی شماره 8 پر می شود، یا یک وینگر که به داخل حرکت می کند و یک منطقه وسیع را آزاد می کند.

انزو مارسکا سرمربی ایتالیایی جدید چلسی

عدم موفقیت در پارما

در پارما، انزو مارسکا تیمش را تشویق کرد که یک طرفه بازی کند و فشار بیاورد. کل خط جلو به سمت خط دفاعی حریف فشار می آورد و هافبک مرکزی شکل خود را حفظ می کرد تا پاس‌های مرکزی را دریافت کند. مدافعان کناری خیلی زودتر از تیم های منچسترسیتی و لستر ادر مناطق بالا حمایت می کردند و فشار می آوردند. در نتیجه، تاکید زیادی بر بازیابی مالکیت در مناطق وسیع از طریق دویدن با شدت بالا از بازیکنان تیم بود.

اگر تیم‌ها روی وینگرها بازی می‌کردند، 3-3-4 به سرعت تبدیل به یک بلاک 1-4-1-4 می‌شد و هافبک‌های مرکزی روی محافظت از وسط تمرکز می‌کردند. مدافعان کناری پارما همچنان برای پرس از جایگاه خود خارج می شدند، و وینگرها باید برگردند و در پشتیبانی دو برابر شوند. پرس پرانرژی در مناطق وسیع نیز زمانی رخ میداد که پارما در یک بلاک تنظیم شده بود.

زمان زیادی به مارسکا داده نشد تا ایده های خود را در اولین نقش سرمربی ارشد اجرایی کند. چهار برد و پنج تساوی از 14 بازی که هدایت پارما را بر عهده داشت، باعث شد که به او در خروج ورزشگاه انیو تاردینی را نشان دهند. در لستر، او چهار پیروزی در چهار بازی اول خود در چمپیونشیپ به دست آورد. اکنون هدف این است که حرکت بزرگ بعدی خود را در لیگ برتر و تیم چلسی انجام دهد.

آرنه اسلات دهمین مربی، رتبه بندی تمام مربیان هلندی تاریخ در پریمیرلیگ

مربیان هلندی در تاریخ پریمیر لیگ

هیچ یک از مربیان هلندی تا به حال تیمی را به عنوان قهرمانی لیگ برتر نرسانده است. این مسئله باعث شد هواداران لیورپول انتصاب آرنه اسلات را تا حدی غیرقابل تحمل بدانند.

محمدرضا حیدری فوتبال لب- شما نمی توانید یک کتاب را از روی جلد آن قضاوت کنید. آرنه اسلات ممکن است فقط پاسخی برای تمام مشکلات لیورپول باشد. سرمربی فاینورد قرار است به دهمین سرمربی از میان مربیان هلندی تاریخ لیگ برتر تبدیل شود. او امیدوار است به دستاوردهای بیشتری نسبت به پیشینیان خود برسد. بدون مقدمه، بیایید هر یک از مربیان هلندی را در تاریخ لیگ رتبه بندی کنیم، لذت ببرید!

۹-فرنک دی بوئر

فرنک دی بوئر ناموفق ترین مربی تاریخ پریمیرلیگ است.

دوران سلطنت فرانک دی بوئر در کریستال پالاس یکی از عجیب ترین و کوتاه ترین انتصابات لیگ برتر تا به امروز است. او در سال 2017 به سلهرست پارک آمد. اما پس از هدایت تیم برای تنها 4 بازی، بلافاصله آن جا را ترک کرد. او در این بازی ها حتی یک برد هم نتوانست به ثبت برساند و در واقع در دوران حضورش یک گل را هم ندید. ژوزه مورینیو او را “بدترین مربی تاریخ لیگ برتر” نامید.

۸-رنه مئولنستین

رنه دستیار سابق سرالکس فرگوسن در منچستریونایتد بود.

رنه مئولنستین نیز مدت زیادی در نقش خود در فولام دوام نیاورد و در فوریه 2014 با فولام خداحافظی کرد. او موفقیت‌های کمی بیشتری نسبت به دی بوئر دید. با این حال، تیم را از طریق 17 بازی در همه رقابت‌ها رهبری کرد و در 4 بازی پیروز شد. انتقال او به عنوان سرمربی در آن زمان پس از گذراندن چند سال به عنوان دستیار سر الکس فرگوسن در منچستریونایتد کاملاً منطقی بود. دوران مئولنستین در فولام چندان مثمر ثمر نبود، زیرا تیم در زمان اخراج او در انتهای لیگ قرار داشت.

۷-دیک ادووکات

دیک ادووکات مربی هلندی

زمانی که ساندرلند به دنبال یک مربی باتجربه بود تا آنها را به موفقیت برساند، دیک ادووکات گزینه خوبی به نظر می رسید، که قبلاً 18 تیم دیگر را مدیریت کرده بود. با تأمل، شاید دلیل دیگری وجود داشت که تعداد تیم ها بسیار زیاد بود. او موفق شد تیمش را در لیگ برتر حفظ کند، البته به شکلی دراماتیک، و برای کارش دستمزد خوبی دریافت کرد.

اما، ادووکات از کار با بازیکنانی که جاه طلبی نداشتند خودداری کرد و این را یکی از دلایل کناره گیری خود نامید. او تحت فشار شدید وارد شد و کمتر از یک سال پس از پیوستن به باشگاه، باشگاه را ترک کرد. ادووکات از آن زمان گفته است که می‌خواهد زمان کافی برای ساندرلند بدهد تا رهبر دیگری پیدا کند. اما در آن زمان به نظر می‌رسید که می‌خواهد بلند شود و آنها را در آشفتگی کامل رها کند.

۶-رود گولیت

رود گولیت هافبک خیلی خوب اما مربی بسیار ضعیفی بود.

رود گولیت بدون شک در زمین با استعداد بود، اما مهارت‌های او در کنار زمین بازی آنطور که او می‌خواست، تغییر نکرد. در مراحل پایانی دوران حرفه ای خود، هافبک هلندی به چلسی آمد تا نقش یک بازیکن/مدیر را ایفا کند. اما تنها دو سال بعد او را رها کردند.

تنها پنج ماه پس از اخراج، گولیت به نیوکاسل یونایتد پیوست و با مهاجم ستاره آنها – آلن شیرر – دشمن شد. هواداران از چیزی که دیدند تحت تأثیر قرار نگرفتند و مربی هلندی پس از 53 بازی از سمت خود اخراج شد. در واقع، بهترین کاری که گولیت در دوران حضورش در لیگ برتر انجام داد این بود که جانفرانکو زولا را به استمفوردبریج آورد.

۵-مارتین یول

مارتین یول مربی نسبتا موفق هلندی در تاتنهام و فولام بود.

مارتین یول مدت زمانی را برای تاتنهام و فولام سپری کرد، اما دوران سلطنت او با اسپرز به یاد ماندنی است، زیرا از سال 2004 تا 2007 هدایت این تیم را برعهده داشت. او به عنوان دستیار به باشگاه ملحق شد، اما پس از انجام یک کار درخشان، مقام سرمربی را به دست آورد. در طول دوران سرمربیگری خود، اسپرز را به دو مقام پنجم رساند. در سال 2006 با اندکی فاصله لیگ قهرمانان اروپا را از دست داد.

همه چیز در سال 2007 تغییر کرد زیرا شروع ضعیف فصل یول را در خط آتش قرار داد. در واقع، او در جریان شکست 2-1 تاتنهام مقابل ختافه در جام یوفا با انتشار این خبر در سراسر زمین قبل از اینکه یول حتی مطلع شود، اخراج شد. او بعداً به عنوان سرمربی فولام ادامه داد و به آنها یک مقام نهمی را هدیه داد.

۴-اریک تنهاخ

اریک تنهاخ همچنان نتوانسته عملکرد مطلوبی داشته باشد.

ممکن است لازم باشد قبل از وارد شدن به این مورد، محدودیت کلمات را بررسی کنیم. زیرا درک دوران اریک تنهاخ در منچستریونایتد تا کنون سخت بوده است.

بیایید صادق باشیم، او بدترین مربی نیست و هدایت تیمی مانند یونایتد همیشه یک درخواست جدی خواهد بود. اما پس از اولین فصل حضورش در اولدترافورد، تنهاخ همچنان هوادارانی را که خواهان فوتبال مهیج و موفق هستند، ناامید کرده است. در طول فصل اول رقابت او به نظر می رسید که شیاطین سرخ سرانجام به یک رهبر قدرتمند دست یافته بودند، به دو فینال جام حذفی رسیدند و به لیگ قهرمانان اروپا راه یافتند. با این حال، فصل 2023/24 افتضاح بود.

۳-رونالد کومان

رونالد کومان عملکرد بدی در لیگ برتر نداشت، اما دوران حضورش در انگلیس قطعاً یک ترن هوایی بود. دوران او در ساوتهمپتون تحسین برانگیز بود و با این واقعیت که او از مائوریسیو پوچتینو موفق پیروی کرد، تحسین برانگیزتر شد. اما، او موفق شد قدیس ها را به بالاترین امتیاز خود در لیگ هدایت کند. در رده ششم قرار گرفت و سهمیه لیگ اروپا را کسب کرد.

کومان پس از دو سال تصمیم گرفت سنت مری را ترک کند و به اورتون بپیوندد. اینجا بود که همه چیز شروع به سرازیر شدن کرد. به او یک قرارداد سه ساله با تافی ها پیشنهاد شد، اما تنها 16 ماه از آن را پس از اخراج شدن دید، زیرا اورتون با ثبت دو برد در 13 بازی، از آخر سوم شد.

۲- لوئیس فن خال

تا جایی که سرمربیان اخیر یونایتد می گویند، لوئیس فن خال یکی از مربیان هلندی خوب در اولدترافورد بود. او هنوز آخرین سرمربی شیاطین سرخ است که جام حذفی را برده است و مستقیماً از افسانه ای که سر الکس فرگوسن است پیروی می کند. کار سختی برای هر کسی که باید انجام دهد.

حالا فوتبالش جذاب نبود اما ثابت بود و تاکتیک هایش بسیار ستودنی بود. فان خال تنها چند روز پس از شکست کریستال پالاس برای قهرمانی در جام حذفی به طرز تکان دهنده ای اخراج شد. یونایتد از آن زمان تاکنون 4 مربی را دیده است و هیچ کدام نتوانسته انتظارات بالایی را که تعیین شده بود برآورده کند.

۱- گاس هیدینک

گاس هیدینک، علیرغم اینکه هرگز نقشی دائمی در چلسی نداشته است، جایگاه اول ما را برای مربیان هلندی به خود اختصاص داده است. در دو نوبت از او به عنوان سرمربی موقت آبی ها نام برده شد که کمترین تاثیرگذارترین آنها دومین مورد او پس از جانشینی ژوزه مورینیو در سال 2015 بود، زمانی که تیم به بازسازی نیاز داشت.
با این حال، ورود اولیه او فوق العاده بود. هیدینک تیم ملی روسیه را رها کرد. و همچنین انتصابش در استمفورد بریج دستکاری کرد، اما تحت فشار عالی بود و تنها یکی از 22 بازی خود را در فصل 2008/09 باخت. چلسی می خواست هیدینک را در اطراف نگه دارد، اما تعهد او به ترکیب روسیه به این معنی بود که دوران حضور او در لیگ برتر کوتاه بود، اما خیلی شیرین بود.

منبع: 90 Min

ادین ترزیچ; سفری از زمین های خاکی تا فینال اروپا

ادین ترزیچ پس از صعود به فینال لیگ قهرمانان به عنوان مربی مورد استقبال و احترام هوادارن فوتبال قرار گرفته است.

ادین ترزیچ مربی هلندی تیم دورتموند.

محمدرضا حیدری فوتبال لب– ادین ترزیچ و بروسیا دورتموند شایسته اش توانستد برای اولین بار در ۱۲ سال گذشته و سومین بار در تاریخ به فینال لیگ قهرمانان اروپا برسند.فینالی که در آن باید در برابر پادشاه فوتبال اروپا رئال مادرید صف آرایی کنند.
احتمالا سالها قبل درست وقتی که کمک مربی تیم زیر ۱۹ سال دورتموند بود این فینال برای ادین ترزیچ رویا محسوب میشد. رویایی که حالا مربی آلمانی چندین روز با زندگی در آن فاصله دارد.

فرزند مهاجر

ادین ترزیچ در خانواده ای مهاجر و از طبقه کارگر در آلمان غربی بزرگ شد. پدر او اصلیت بوسنیکی دارد و مادرش کروات است. مهاجر بودن و کارگر بودن پدر و مادرش نتوانست جلوی علاقه او به فوتبال را بگیرد. سرنوشت از اول برای ادین ترزیچ در سختی و دشواری سروده شده بود.

اما انگار ادین برای فوتبال بازی کردن به این دنیا نیامده بود. دوران بازی مربی شگفتی ساز عمدتا در تیم های لیگ دسته چهار آلمان سپری شد. دوران حرفه ای او تنها ۱۰ سال طول کشید و در سال ۲۰۱۲ و در سن ۳۰ سالگی از مستطیل سبز دور شد. دوری که البته به نفع او بود و بعد ها در دوران مربیگری خود به دستاورد های بسیار بزرگ تری نسبت به مربیگری در لیگ ملی و دسته چهارم آلمان به دست آورد.

ادین ترزیچ و همسر او در مراسم رسمی

دیوار زرد در انتظار منجی

بلافاصله پس از خداحافظی از فوتبال ترزیچ به عنوان استعدادیاب و دستیار در آکادمی دورتموند استخدام شد. وظیفه او گزارش مستقیم عملکرد تیم های آکادمی مخصوصا تیم زیر ۱۹ سال به یورکن کلوپ اسطوره دورتموند و سرمربی وقت تیم بود.
در خلال مسابقات یورو ۲۰۱۲ ادین ترزیچ برای مسابقه تیم ملی کرواسی در برابر ایرلند آنالیز و تحلیلی از بازی ایرلند ارائه داد که مورد توجه اسلاوان بیلیچ مربی تیم ملی کرواسی قرار گرفت. بعد از آن بیلیچ به ترزیچ پیشنهاد دستیاری در تیم لوکوموتیو مسکو را داد که با موافقت ترزیچ همراه شد. اما به دلایلی این همکاری صورت نگرفت. سرانجام از سال ۲۰۱۳ ادین ترزیچ دستیار اسلاوان بیلیچ در تیم های بشیکتاش و وستهم بود و تجربه مربیگری در بهترین لیگ دنیا را کسب کرد.

اتحادیه انگلستان به جای وایزوایلر

در سال ۲۰۱۸ و همزمان با خروج بیلیچ از وستهم که ادین ترزیچ در دوره مربیگری اتحادیه فوتبال انگلستان شرکت کرد. اتفاقی که در نوع خود عجیب بود چرا که اکثر مربیان نسل جدید فوتبال آلمان فارغ التحصیل آکادمی مربیگری وایزوایلر هستند. آکادمی مربیگری که مربیان بزرگی همچون توماس توخل در آن فارغ التحصیل شدند.
ترزیچ در این دوره ۱۸ ماهه با گراهام پاتر و نمانیا ویدیچ همراه بود.
احتمالا تفکرات پرگمتیک و عملگرایانه تر ترزیچ نسبت به مربیان آلمانی نسل جوان همین دوره است. ترزیچ به نسبت اسکواد دورتموند در سالیان اخیر نتایج قابل توجهی کسب کرده است و فوتبال زیبایی بازی میکند.

به خانه خوش برگشتی آقای سرمربی

بلافاصله پس از دریافت مدرک مربیگری ادین ترزیچ دستیار لوسیان فاوره در دورتموند شد. دوران فاوره در دورتموند هواداران دورتموند را آزرده خاطر کرده بود چرا که دورتموند بازیکنانی مثل بلینگهام;هالند و سانچو را در اختیار داشت. لوسیان فاوره بعد از شکست 5-1 برابر فرانکفورت اخراج شد. این اخراج و دوری بیش از حد دورتموند از منطقه سهمیه لیگ قهرمانان باعث شد ادین ترزیچ به صورت موقت تا انتهای فصل به عنوان سرمربی دورتموند انتخاب شود. دلیل این انتخاب انتخابی دیگر از سوی سران دورتموند بود.
با توجه به توافق با مارکو رزه مربی وقت گلادباخ برای فصل بعد این شانس به ترزیچ رسیده بود تا در از فرصت خود استفاده کند. دوران او فراتر از انتظار به اتمام رسید. تیم جذاب او با روی فرم آوردن بازیکنان هجومی به خصوص سانچو و هالند به سهمیه لیگ قهرمانان رسید. همچنین بعد از سال ها دورتموند موفق به قهرمانی در دی اف بی پوکال شد.
همچنین ترزیچ با صعود در برابر سویا به مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان راه پیدا کرد. جایی که با اشتباه تاثیرگذار داوری در برابر منچسترسیتی نایب قهرمان آن فصل حذف شد. این عملکرد عالی ترزیچ فایده ای جز اینکه فصل بعد دستیار مارکو رزه باشد نداشت.

گل مردود بلینگهم در برابر منچسترسیتی.

بازگشت دوباره بعد از افتضاح رزه

پس از اخراج رزه در پایان اولین فصل خودش در دورتموند ترریچ دوباره سرمربی دورتموند شد. انتخابی که روز تلخ پایانی فصل را رقم زد. جایی که شاگردان ترزیچ با تساوی خانگی برابر ماینز دیوار زرد و 82000 تماشاگر و شهر آماده پایکوبی دورتموند را ناامید به خانه فرستادند. شکستی سراسر اندوه و نا امیدی که با فروش ستاره بزرگ این تیم یعنی بلینگهم به رئال مادرید تلخ تر هم شد.

در آن روز ترزیچ اشک ریخت؛ اشکی که آغشته به خون بود. در شبی که احتمالا طولانی ترین شب زندگی ترزیچ بود. هواداران اما دست از حمایت برنداشتند و در پایان بازی یک صدا ادین ترزیچ را تشویق کردند. ادین با صورتی پر از اشک به تشویق هواداران پاسخ داد. احتمالا در آن لحظات حسی مشابه به روبرتو باجو پس از پنالتی در برابر برزیل در جام جهانی 1992 داشت.

اشک های ادین ترزیچ پس از بازی در برابر اشتوتگارت.

ناامیدی دوباره در فصل جدید

از شروع فصل جدید مشخص بود که بازیکنان دورتموند هنوز ناکامی فصل گذشته را فراموش نکرده اند. اوضاع رختکن به حدی پرتنش بود که بعد از کامبک خوردن در بازی داخل خانه برابر هایدنهایم ادین ترزیچ و نیکو اشلوتربک حسابی از خجالت هم درآمدند. ترزیچ بر روی لبه تیغ راه میرفت و در بدترین فشار رسانه ای ممکن قرار داشت. حتی سباستین کهل مدیرورزشی دورتموند دستیارانی را انتصاب کرد تا در روند تسریع اخراج ترزیچ و نابودی او همکاری کنند. البته این نقشه کهل شکست خورد و واتسکه مدیرعامل باشگاه تمام دستیاران وی را اخراج کرد.

اوضاع بد همچنان ادامه داشت تا بازی برابر ماینتس که انگار قرار بود دژاوو رقم بزند. در بازی برابر ماینتس که گویی بدترین بازی تاریخ دورتموند بود تمام بازیکنان دست به دست هم دادند تا ترزیچ اخراج شود. حتی تعویضی های ترزیچ در نیمه دوم نیز کم کاری کردند و تیم مجبور به اتمام بازی با ۱۰ نفر شد.

پس از بازی این حمایت واتسکه بود که ترزیچ را سرمربی تیم نگه داشت. ترزیچ از تعطیلات زمستانی استفاده کرد. مربی نگون بخت زمستان را برای دورتموند تبدیل به بهار کرد و رابطه خود و رختکن را بهبود بخشید. خبری از دورتموند شکست خورده اول فصل نبود و تیمی با ثبات و قدرتمند وارد نیم فصل دوم شده بود. تیمی که موفق به حذف آیندهوون شکست ناپذیر و اتلتیکو مادرید شگفتی ساز شد.

خداحافظ مارکو؛ سلام ومبلی

پس از برد خانگی برابر پاریس شایعاتی مبنی بر خداحافظی پسر زرد از دورتموند شنیده شد. ادین ترزیچ و واتسکه از این فرصت استفاده کردند و با اعلام خبر خداحافظی مارکو رویس در پایان فصل روحیه جنگندگی و جاه طلبی را یه تسم تزریق کردند. به حدی که همه رختکن و حتی راننده اتوبوس تیم سوگند یاد کردند تا به ومبلی برسند و کاپیتان و پسر وفادار را با قهرمانی از خانه رهسپار کنند.

این روحیه تاثیر به سزایی در پیروزی برابر پاریس داشت. 250 کیلومتر دوندگی و همچنین جنگندگی تا لحظه آخر لحظاتی به یاد ماندنی را برای ترزیچ و شاگردانش رقم زد. حالا ترزیچ بعد از ۱۲ سال درست در لندن و در ومبلی قدم خواهد زد. با این تفاوت که دیگر تماشاچی و هوادار نیست. او امید مردم خسته ولی پرشور شهر دورتموند است. بازی که ادین ترزیچ احتمالا هیچوقت فکر نمیکرد پس از تماشای فینال قبلی برابر بایرن از روی سکوها؛ فینال ومبلی را این بار در کنار زمین و به عنوان مغز متفکر نگاه کند.

کیران مک کنا به سمت پریمیرلیگ; تاکتیک ها و استایل بازی پدیده این فصل چمپونشیپ

کیران مک کنا با اولین نقش سرمربیگری خود در ایپسویچ تاون به دو صعود متوالی دست یافت.

کیران مک کنا مربی جوان تیم ایپسویچ است.

محمدرضا حیدری فوتبال لب;این مربی ایرلندی شمالی در دسامبر 2021 و در سن 35 سالگی به عنوان سرمربی منصوب شد. احتمالاً به عنوان یک مربی خیلی جوان است. با این حال، او مدت‌ها بود که پایه‌هایی را برای آنچه که در پورتمن رود اجرا می‌کند، ایجاد کرده بود.

کلایو آلن، مربی وقت تاتنهام مجبور به بازنشستگی در سن 22 سالگی شد. او را چنین توصیف کرد: “بازیکن و فردی که می‌شناسید، هر روز، چه در تمرین و چه در حال بازی، 100 درصد در مورد هر کاری که انجام می‌داد متعهد بود.” آلن با احتیاط ادامه داد: “[او] یک شخصیت مصمم و متعهد است که باهوش و خوش بیان نیز هست. تعجب نکنید اگر کیران به عنوان مربی به اوج بازی برسد.”

کیران مک کنا در دانشگاه لافبورو به تحصیل در رشته علوم ورزشی ادامه داد و اولین گام های خود را در حرفه مربیگری برداشت. او سپس به آکادمی تاتنهام بازگشت. در ابتدا در نقش آنالیزور، قبل از اینکه هدایت تیم های زیر 18 سال را بر عهده بگیرد و آنها را به نیمه نهایی جام حذفی جوانان راهنمایی کند.

کیران مک کنا در منچستریونایتد

کریر او دو سال با تیم زیر 18 ساله های منچستریونایتد دنبال شد و در آنجا قهرمان لیگ برتر در بخش شمالی شد. در سال 2018، او برای کمک به ژوزه مورینیو در تیم بزرگسالان ترفیع یافت. و با اوله گونار سولسشر و سپس برای مدت کوتاهی با رالف رانگنیک کار کرد. او فقط یک ماه را با دومی گذراند، زیرا ایپسویچ تاون به او پیشنهاد سرمربیگری داد.

در آن زمان باشگاه به همان اندازه که به پلی آف نزدیک بود به منطقه سقوط لیگ یک هم نزدیک بود. با این حال، تنها دو شکست در 17 بازی اخر آنها تحت هدایت مک کنا، پیشرفت او را نشان داد. در مرحله بعد، در اولین فصل کامل او، آنها تنها چهار بازی از 46 بازی را از شکست خوردند. این برای صعود با 98 امتیاز کافی بود و به عنوان نایب قهرمان به چمپونشیپ صعود کردند.

بازیسازی با دابل پیوت

مربی قبلی در ایپسویچ از سیستم ۴ دفاعه اسفتاده میکرد. اما کیران مک کنا فورا ترکیب تیم را به ۳ دفاعه تغییر داد. یک دابل پیوت جلوتر از سه مدافع میانی، در ساختار 2-1-4-3 یا 1-2-4-3. این در اولین فصل کامل او به عنوان سرمربی ادامه یافت، تا اینکه او برای فصل 2022/23 لیگ یک به سیستم ۴ دفاعه برگشت. تیم او در 19 بازی پایانی شکست نخورده بود تا صعود را قطعی کند و تقریباً همه این بازی ها را با ساختار 1-3-2-4 انجام داد.

اقتباس‌های پشت خط هر چه که باشند، محور دوگانه برای کیران مک‌ کنا مهم باقی ماند. در فصل 2022/23، ایپسویچ بیشترین مالکیت، بیشترین پاس و سومین تعداد کمترین توپ های بلند را داشت. این سبک پاس کوتاه باعث شد که دابل پیوت از یک سوم دفاعی ساخته شود و به نیمه حریف منتقل شود.

هنگام کار با سه دفاع، دابل پیوت دویدن ها و حرکات بیشتری را در طول زمین انجام می دهد. در اینجا آنها آماده حمایت از مدافعان کناری بودند که طبیعتاً در مقایسه با زوج دفاع کناری و وینگر منزوی‌تر بودند.

پوشش دفاعی دابل پیوت تیم کیران مک کنا.

دودندگی بالا

از دو محور با دویدن کمی جلوتر از توپ پشتیبانی می شود، اما همچنان به طور تهاجمی در سراسر زمین حرکت می کند. ایده آل است برای زمانی که مدافع کناری برای دریافت توپ به وسط زمین می آید یا با فشار تهاجمی مواجه می شود. سپس قسمت بیشتر دو محور پشتیبانی می شود.

با این حال، اگر دفاع کناری خیلی زودتر بالا رود – که بیشتر در سمت راست ایپسویچ به دلیل ویژگی‌های هجومی وس برنز دیده می‌شود – در آن صورت، محور نزدیک‌تر، تقریباً در کنار سه مدافع میانی، پایین می‌آمد. محور بعدی دوباره حرکات مخالف انجام میداد، اما این بار کمی به جلو حرکت می کرد. در آنجا، آنها به عنوان یک پیوند اضافی عمل می کنند تا توپ را به دو شماره 10 تبدیل برسانند که از مهاجم مرکزی تک حمایت می کند.

دابل پیوت در 1-3-2-4

شکل 1-3-2-4 که در پایان فصل قهرمانی لیگ یک آنها مشاهده شد – و متعاقباً در چمپیونشیپ – یک محور دوگانه را در طول مرحله ساخت یا همان بیلداپ حفظ کرده است. خط عقب با توجه به بازیکن اضافی در سراسر زمین گسترده تر است، در حالی که محور دوگانه حرکات جانبی کمتری را ارائه می دهد. در عوض آنها توپ را نگه می دارند، می چرخند یا به سمت توپ می روند و به صورت یک جفت باریک باقی می مانند. در صورتی که حریف فشار خود را محدود کند و یکی از مدافعان کناری ایپسویچ را آزاد بگذارد، این گزینه‌ها را به شما می‌دهد.

حرکت عمیق بودن از پیوت های کیران مک کنا – مشابه آنچه در برایتون تحت هدایت روبرتو دی زربی دیده می شود – همچنین به ترسیم و کشیدن حریف به سمت جلو، در بخش مرکزی زمین کمک می کند. سپس بازیکنان بین خطوط می توانند یک پاس تقسیم شده یا یک پاس کوتاه دریافت کنند.
برخلاف دی زربی، کیران مک کنا به دنبال شماره 10 خود – معمولاً کانر چاپلین – می‌گردد تا عریض شود و به یک سمت زمین برود. اغلب، بازیکن در همان سمتی است که توپ است. در اینجا، وینگر در سمت مقابل زمین نزدیک به وسط می‌شود و تقریباً به‌عنوان یک شماره 10 موقت و دوم عمل می‌کند. این گزینه پاس دیگری را برای بازی از طریق عمق یا توپ های بلند پرس حریف می‌دهد. ایپسویچ همچنین یک بازیکن مرکزی اضافی برای دفاع از انتقال خواهد داشت، تا در صورتی که در تلاش برای ساختن از عقب، مالکیت توپ را از دست بدهد دچار مشکل نشود.

بازیسازی تیم ایپسویچ از عقب رمین.

یک سوم هجومی

اگرچه مک کنا بین 1-3-2-4 و 1-2-4-3 تغییر داده است، اما زمانی که ایپسویچ توپ را برای مدت کافی در اختیار داشته باشد، این دو ساختار تقریباً ادغام می شوند. در هنگام حمله، لیف دیویس، مدافع چپ، بالا و پایین می رود. وینگر چپ کیران مک کنا – هر یک از بین مارکوس هارنس، ناتان برادهد، عمری هاچینسون یا جرمی سارمینتو – به سمت داخل می رود. باقی خط عقب باید تبدیل به یک سه گانه موقت شود که توسط پوشش دو محور جلویی پشتیبانی می شود. این واحد پنج نفره حریف را در نیمه خود قفل می کند و همچنین مسئول دفاع از ضد حمله در صورت از دست دادن توپ توسط ایپسویچ است.

همانطور که وینگر چپ به سمت داخل حرکت می کند، چاپلین به عنوان شماره 10 به خوبی سازگار می شود. او یک دارایی گلزن است و اغلب به عنوان مهاجم دوم به محوطه جریمه حمله می کند. اما او فراتر از خط دفاعی حریف نیز می دود. در مواقعی، او بازی را به سمت کانال داخلی هدایت می‌کند تا با برنز، کیدن جکسون یا هاچینسون تبدیل‌شده، هنگام حمله از این طرف، ترکیب شود. 1-3-2-4 سپس در هنگام حمله به یک نوع 1-2-4-3 تبدیل می شود، با دفاع چپ و وینگر راست مک کنا که عرض را نگه می دارند.

حرکات تغییر دهنده بازیکنان هجومی ایپسویچ تاون.

درخشش بازیکنان

در نتیجه، دیویس و برنز بیش از یک سوم سانترهای ایپسویچ را در چمپیونشیپ انجام دادند و یکی از سه مهاجم را در فضاهای مرکزی انتخاب کردند. با دویدن های رو به جلو چاپلین، وینگر چپ اینورت شده، مهاجم میانی که مدافعان میانی عقب نشینی را اشغال می کند، و یک وینگر یا مدافع کناری به طور بالقوه در پست دور، ایپسویچ به ویژه از کات بک ها تهدید می کند. علاوه بر این، ارسال توپ مرده آنها می تواند تهدیدی برای گل باشد.

در لیگ یک، ایپسویچ با بالاترین پاس‌ها در هر اقدام دفاعی (PPDA) مواجه شد که نشان می‌دهد تیم‌ها ترجیح می‌دهند مقابل آنها عقب بنشینند. این به تسلط آنها بر مالکیت کمک کرد، اما بازی را برای آنها دشوارتر کرد. با وجود این، آنها بیشترین گل را به ثمر رساندند و همچنین بیشترین ضربه را در محوطه جریمه حریف داشتند. این روند در چمپیونشیپ ادامه یافت – پس از 42 بازی در فصل 2023/24، ایپسویچ چهارمین تعداد شوت را انجام داد.

بازی فوروارد کیران مک کنا همچنین کاملاً متکی به یک مهاجم مرکزی قدرتمند – کیفر مور، جورج هرست یا فردی لاداپو – است که می تواند توپ را بالا نگه دارد و بازی را پیوند دهد، اما در صورت لزوم فراتر از آن حرکت کند. داشتن یک نقطه کانونی مرکزی به ایپسویچ اجازه می دهد تا حرکات تهاجمی و چرخش های دور از توپ را انجام دهد. این مدافعان وسط را اشغال می کند و سرعت آنها را در ردیابی، تغییر موقعیت یا پوشش محدود می کند – مخصوصاً در برابر حرکات سمت چپ. این پروفایل فوروارد مرکزی نیز حضوری برای حمله به سانترهای دیویس یا برنز اضافه می کند.

پرسینگ کیران مک کنا

بدون توپ، ایپسویچ یک تیم پر پرس بوده است. با PPDA بسیار پایین تر از میانگین لیگ خود. از پایه 1-3-2-4، وینگرها به طور تهاجمی به سمت مدافعان کناری حریف می روند و مهاجم وسط در حمایت است. در اینجا، ایپسویچ تلاش می کند تا بازی را در یک طرف زمین قفل کند. مدافع کناری و محورهای نزدیکتر، فضای جلوتر از حامل توپ را فشرده می کند.

از اینجا، محور دورتر از توپ به اطراف می چرخد ​​و پوشش میدهد. این محور به سمت مهاجم مرکزی حریف می‌رود، اما همچنان برای مقابله با پاس‌های مرکزی – به‌ویژه پاس‌های برگشتی به داخل، در موقعیت قرار دارد.

یکی از جنبه های کلیدی این پرس زمانی رخ می دهد که وینگر دورتر از توپ به وسط نزدیک می شود. موقعیت یابی وینگر روی مدافع میانی دوم فشار می آورد، شماره 10 ایپسویچ نیز برای محافظت، نمایش و پوشش دسترسی به پاس از مرکز زمین نزدیک است.

بلاک

در چمپیونشیپ، ایپسویچ به روشی مشابه به پرس میپردازد. ساختار 1-3-2-4 فشار تهاجمی از وینگرها را امکان پذیر می کند که توسط نزدیکترین پیوت ها، مدافعان کناری، شماره 10 و وینگرهای دور باریک حمایت می شود. با این حال، تیم کیران مک کنا در مقایسه با زمانی که در لیگ یک حضور داشت، به طور متوسط ​​با هشت پاس بلند کمتر در هر 90 دقیقه مواجه می شود. این در حالی است که حریفان در هر 90 دقیقه 21 پاس به عقب و 17 پاس به جلو بیشتر انجام داده اند. این به این دلیل است که در مجموع، حریفان آنها مالکیت بیشتری در اختیار دارند – با پاس‌های کوتاه‌تر می‌سازند و با بازی دور از دروازه ایپسویچ یا در عرض زمین، مالکیت توپ را دوباره شروع می‌کنند.

با این حال، ایپسویچ در بین بهترین های این بخش برای PPDA باقی مانده است. آنها به اعمال فشار بالا از ساختار 4-2-3-1، به خصوص روی پاس های عقب و کناری از حریف ادامه می دهند. اما میانگین مالکیت آنها اندکی کاهش می یابد. توانایی مک کنا در سازماندهی تیمش در بلاک های فشرده در مسابقات بزرگ بیشتر اتفاق می افتد. در مقایسه با لیگ یک، ایپسویچ در حال تلاش برای دوئل‌های بیشتر و مهارهای بیشتری است. نه فقط در یک پرس بالا، بلکه از یک بلاک عمیق‌تر، که اغلب در یک سوم میانی قرار می‌گیرد.مید بلاک

تله پرس

از اینجا، ایپسویچ اغلب تله گسترده خود را می گذارد. آنها از طریق دفاع تهاجمی مدافع کناری، پیشرفت گسترده را متوقف می کنند، در حالی که بازی را در مرکز از طریق پوشش دو محور خود محدود می کنند. آن‌ها همچنین می‌توانند حریف را که با توپ به عقب حرکت می‌کنند، به دور از فشار، محدود کنند، همانطور که وینگرهای کیران مک کنا به عقب پرس می‌کنند.

این یک روش هوشمندانه و متعهدانه برای بازی است که شخصیت کیران مک کنا را که کلایو آلن توصیف کرده است، منعکس می کند. همچنین این یک سبک بازی است که به خوبی می تواند ایرلندی شمالی را به عنوان مربی به اوج بازی برساند.

الکساندر ایساک; مرد یخی نیوکاسل دنیا را زیر پاهایش دارد

الکساندر ایساک دو گل دیگر را در پیروزی 4-0 نیوکاسل یونایتد مقابل تاتنهام به ثمر رساند. اما بازیکن ملی سوئد چقدر خوب است؟

مهاجم اسکاندوایایی نیوکاسل در فرم بسیار خوبی به سر میبرد.

محمدرضا حیدری;فوتبال لب- آنها مهاجمان خود را در نیوکاسل دوست دارند. جکی میلبرن، اندی کول، آلن شیرر. کسانی که گل می زنند تا طرفداران سنت جیمز پارک را روی پا بگذارند، به عنوان ابرقهرمانان آن بخش خاص از شمال شرق انگلیس معرفی می شوند.

الکساندر ایساک و ویلسون

در دو سال گذشته، آن چشم‌های دوست‌داشتنی به کالوم ویلسون و الکساندر ایساک است. که از آغاز فصل 2022-2023 تاکنون 57 گل بین آنها در همه رقابت‌ها به ثمر رسید.

از آنجایی که ویلسون به دلیل مصدومیت قفسه سینه از اوایل فوریه غایب بود، فشار بر الکساندر ایساک برای گام برداشتن وارد شد. و گامی بلند برداشت و بسیار فراتر رفت.

این بازیکن 24 ساله در 6 بازی اخیر خود در لیگ برتر برای نیوکاسل یونایتد هفت گل را زد. اولین گل او به این معنی بود که ایساک پس از شیرر (15 بازی در 1996-1997)، کول (8 در 1993-94) و لس فردیناند (6 بازی در 1995) به چهارمین بازیکنی تبدیل شد که در 6 بازی خانگی پیاپی لیگ برتر برای نیوکاسل گلزنی می کند.

بدون احتساب فصول زمانی که آنها در چمپیونشیپ بودند، الکساندر ایساک هم اکنون اولین بازیکن نیوکاسل است که پس از شیرر در 2003-2004 (28 گل) در تمام رقابت ها در یک فصل بیش از 20 گل به ثمر می رساند.

آمار الکساندر ایساک بسیار عالی بوده است و مهاجم نوک این تیم عملکرد خوبی داشته است.

الکساندر ایساک در برابر تاتنهام

این یک عملکرد کلی عالی برای مردان ادی هاو در برابر اسپرز بود، و به خصوص در مورد دو گل ایساک، احساس اجتناب ناپذیری در مورد آنها وجود داشت.

در بازی خانگی قبلی نیوکاسل، الکساندر ایساک یک توپ را از پشت خط دفاع اورتون تعقیب کرد. مدافعان وحشت زده را کنار زد و شوتش به گوشه دروازه فرو رفت.

او در مقابل اسپرز نیز از توپ های عمقی استفاده کرد. از یک مدافع (در هر دو مورد میکی فن دی فن) فرار کرد و بدون هیاهو، شوت‌های خود را به درون دروازه ویکاریو فرستاد.

تغییر نسبت به فصل قبل

فن دی فن فصل اول فوق العاده ای را در تاتنهام سپری میکند. اما در این موقعیت نادر در موارد متعدد بسیار احمقانه به نظر می رسید. حتی سرعت ریکاوری معروف او برای متوقف کردن ایساک کافی نبود. کسی که به طرز ماهرانه‌ای در گل اول او را کنار زد. همچنین زمان‌بندی دقیقی برای دویدن خود داشت تا برای زدن دومین گل از مدافع هلندی دور بماند.

الکساندر ایساک 21 گل در 34 بازی (30 شروع) در تمام رقابت های این فصل به ثمر رسانده است. با 17 گل در تنها 24 بازی (21 شروع) در لیگ برتر. این به دنبال 10 گل در 22 بازی (17 بازی شروع) در لیگ در اولین فصل او در انگلیس پس از انتقال او از رئال سوسیداد در آگوست 2022 است.

17 گل او در لیگ برتر در این فصل، هم‌اکنون بیشترین گلزنی یک بازیکن سوئدی در یک فصل در این رقابت‌ها به همراه زلاتان ابراهیموویچ برای منچستریونایتد در فصل 2016-2017 است. بنابراین به نظر می‌رسد الکساندر ایساک احتمالاً قبل از پایان رقابت‌ها، این رکورد گل را خواهد شکست.

او در این فصل دقایق بیشتری نسبت به گذشته در لیگ برتر بازی کرده است. همچنین تقریباً به طور کامل در پست مورد علاقه خود به عنوان مهاجم مرکزی بازی میکند.

در طول اولین فصل خود به عنوان راهی برای وارد کردن ایساک و ویلسون به تیم، هاو اغلب سوئدی را در سمت چپ مستقر می کرد.

آمار بازی ایساک در فصل قبل
آمار بازی ایساک در فصل قبل
آمار بازی ایساک در فصل کنونی
آمار بازی ایساک در فصل کنونی

تمام کننده

ایساک کنترل را در اختیار دارد تا گزینه مفیدی در آنجا باشد، اما این فصل هیچ شکی باقی نگذاشته است که او در بهترین حالت خود در مهاجم نوک است.

به پایان رساندن موقعیت های تک به تک به یک نشانه تجاری برای ایساک تبدیل می شود. او در این فصل انواع گل ها را به ثمر رسانده است.

اولین بار او در بازی روز افتتاحیه استون ویلا در سنت جیمز پارک بود. یک ضربه ایستگاهی خوب، سون باتمن را دید که توپ را به عقب پاس داد تا توپ ایساک برای اولین بار از امیلیانو مارتینز عبور کند. همچنین در تساوی 2-2 مقابل وستهام در ماه اکتبر، دو گل واقعی به نام “شماره 9” به ثمر رسید. یکی از آنها تلاشی مشابه از روی ضربات ایستگاهی تمام شده بود، در حالی که گل دوم او را دید که در محوطه شش قدم منتظر بود تا یک توپ را به گل تبدیل کند.

پیدا کردن فضا

یکی از بزرگترین دارایی های ایساک توانایی او در یافتن فضا است. چه با دویدن از کنار شانه آخرین مدافع یا با ایستادن نسبتاً ثابت و انتظار برای باز شدن فضا در اطراف او.

او این موضوع را در پیروزی خانگی 4-1 مقابل چلسی در نوامبر گذشته به خوبی نشان داد. زمانی که در وسط محوطه جریمه قرار گرفت، کمی حرکت کرد تا فضا برای پاس لوئیس مایلی باز شود. سپس در هنگام حرکت ناگهانی او نهایت استفاده را برد. مدافعان مهمان به او فرصت دادند تا توپ را کنترل کند و از رابرت سانچز عبور کند.

برای تیمی که دقیقاً بازیکنان را به جلو انباشته نمی کند و در محوطه جریمه نمی ریزد، ایساک گل های زیادی را در مناطق مرکزی بین نقطه پنالتی و دروازه به ثمر می رساند.

همانطور که از نقشه منطقه لمسی بازی خود می بینید، نیوکاسل به طور میانگین تنها 29.1 لمس در هر بازی در محوطه جریمه حریف دارد. این هفتمین رتبه برتر در لیگ است، اما با فاصله کمی پس از منچسترسیتی (42.5)، آرسنال (40.6)، لیورپول (38.7) و تاتنهام (37.3)، بنابراین این بر عهده ایساک است که از لحظات معدودی خود به طور کامل استفاده کند.

نقشه حرارتی ضربات نیوکاسل در هنگام بازی در جریان
نقشه حرارتی ضربات نیوکاسل در هنگام بازی در جریان

ایساک همچنین با زدن چهار پنالتی از چهار پنالتی در این فصل لیگ برتر، تمام کردن سنجیده‌ای را به نمایش می گذارد. اما او عملکرد قابل توجهی از گل‌های مورد انتظار غیرپنالتی خود (np xG) ندارد. او 13 گل غیر پنالتی از 12.8 np xG به ثمر رسانده است. اما دارای بهترین گل در هر 90 دقیقه بازیکن در این بخش با 0.86 (دقیقه 160 دقیقه بازی) همراه با کول پالمر و بالاتر از ارلینگ است.

نقشه گلزنی ایساک در این فصل

مشارکت در بازیسازی

از بین کسانی که در این فصل حداقل 600 دقیقه در لیگ برتر بازی کرده اند، فقط کریس وود مهاجم سابق ناتینگهام فارست (38.7 درصد) و الیجا آدبایو (32.1 درصد) از لوتون تاون درصد تبدیل شوت بهتری نسبت به ایساک 28.3 درصدی دارند. بازیکن سوئدی بیش از مجموع شوت های هر دوی آنها تلاش کرده است.

فقط هالند (16) بیش از 15 موقعیت بزرگ ایساک را به گل تبدیل کرده است. که به عنوان فرصتی تعریف می شود که بازیکن مهاجم احتمالاً از آن گل می زند. در حالی که بازیکن نیوکاسل 16 موقعیت کمتر (46 به 30)دارد .

مانند هالند، الکساندر ایساک نیز در هر بازی لمس زیادی ندارد. تنها 6 مهاجم در لیگ برتر که حداقل 600 دقیقه در این فصل بازی کرده اند به طور میانگین کمتر از 30.9 لمس او در هر بازی هستند. که دو نفر از آنها هالند (23.7) و اولی واتکینز (29.9) هستند. به نظر می رسد که این به دلیل دستورات هاو باشد زیرا ویلسون هم قبل از مصدومیت خود فقط 33.2 لمس در هر بازی را به طور میانگین انجام می داد.

همانطور که نقشه حرارتی الکساندر ایساک در زیر نشان می‌دهد، او این روزها بیشتر در مرکز قرار می‌گیرد. اما همچنین دوست دارد از کانال چپ وارد شود، که برخی از مقایسه‌ها را با تیری آنری ایجاد میکند. او ممکن است به این سرعت عمل نکند، اما وقتی می‌بینید که الکساندر ایساک به همان شیوه‌ای که هانری با چنین نظمی انجام می‌داد، توپ را با عمد به گوشه دروازه می‌زند، توصیف بسیار مناسبی به نظر می‌رسد.

نقشه حرارتی بازی الکساندر ایساک

یک مهاجم کامل

ایساک به خوبی از توپ مراقبت می کند. از میان مهاجمان لیگ برتر که حداقل 200 دقیقه در این فصل بازی می کنند، تنها هالند (5.9) کمتر از 8.3 از دست دادن مالکیت توپ در هر بازی را دارد.

در واقع بازیکنی که در پنج لیگ برتر اروپا بیشتر به ایساک نزدیک است، در واقع ویلسون است. این یا به سازگاری تنظیمات و دستورالعمل های هاو اشاره می کند، یا به استخدام نیوکاسل می گوید که آنها بازیکنی را پیدا کردند که می تواند آنچه را ویلسون به آنها می دهد بازسازی کند همچنین جالب است که هری کین، مهاجم بایرن مونیخ را می بینیم که چندان در این لیست قرار ندارد.

فوتبال چنین است، استعداد هیجان انگیزی که در این بازی ظاهر می شود با شایعات نقل و انتقالاتی مواجه خواهد شد. بیشتر به دلیل گزارش هایی مبنی بر اینکه نیوکاسل ممکن است مجبور شود قبل از خرید در تابستان مجبور به فروش شود. پیشنهاداتی مبنی بر احتمال دور زدن کوسه هایی مانند آرسنال، تاتنهام و چلسی وجود دارد.

السکاندر ایساک مهره کلیدی

سرمربی او اخیراً گفت: “برای اینکه تیمی باشیم که می خواهیم باشیم، باید بهترین بازیکنانمان را حفظ کنیم.” این واضح به نظر می رسد و گزارش ها همچنین حاکی از آن است که نیوکاسل قصد ندارد برای ایساک پیشنهادی قبول کند. در حالی که خود بازیکن آرام و خوشحال به نظر می رسد.

و چرا او نخواهد بود؟ نیوکاسل هنوز شانس زیادی برای صعود مجدد به اروپا دارد، در حالی که او در تیمی بازی می کند که مناسب اوست و برای هوادارانی که او را می ستایند.

او پس از حضور در بوروسیا دورتموند و رئال سوسیداد، با تجربه کمی برای یک بازیکن 22 ساله وارد نیوکاسل شد.

الکساندر ایساک در 24 سالگی دنیا را زیر پای خود دارد. به این ترتیب، انتظار داشته باشید که جهان با آرامش در گوشه دروازه قرار گیرد.

زیدان; آنالیز تاکتیکی زیزو در رئال مادرید

زیدان با وجود اینکه بعد از رئال مادرید مربی تیمی نشد، اما هنوز هم رئال مادرید زیزو، یکی از بهترین تیم‌های دهه اخیر به شمار می‌رود.

زین الدین زیدان یکی از بهترین مربی های دهه ۲۰۱۰ است.

محمدرضا حیدری; فوتبال لب- تنها 10 ماه پس از استعفا، زین الدین زیدان به جایگاه خود بر روی نیمکت رئال مادرید بازگشت. جولن لوپتگی و سانتیاگو سولاری پیش از بازگشت زیدان، دوره‌های کوتاهی را به عنوان سرمربی کهکشانی‌ها سپری کردند و احساس ثباتی که رئال نیاز داشت را، نتوانستند در باشگاه حفظ نمایند.

بحران در کهکشانی ها

با این حال، او به تیمی بازگشت که با رفتن کریستیانو رونالدو به یوونتوس، ضعف عظیمی را حس می‌کرد. اما این بار خواسته مدیریت از او، تفاوتی اساسی داشت. تیم پرمهره تا حدودی از اوج دور و جایگزین آن، از او خواسته شد تا بر دوره بلند مدت و جوان‌سازی نظارت کند و این انتقال نسل را برعهده گرفته و توسعه دهد. این موضوع یک قهرمانی دیگر در لیگ به دنبال داشت؛ تا اینکه زیدان دوباره در ماه می 2021 از رئال جدا شد. شاید مهمتر از آن، نظارت او بر پیشرفت مداوم مارکو آسنسیو، فدریکو والورده و وینیسیوس جونیور بود. بازیکنانی که انتظار می‌رفت تیم جدید را رهبری کنند. رئال پس از استعفای مجدد او در بیانیه‌ای اعلام کرد:

زیدان یکی از نمادهای بزرگ رئال مادرید است. میراث او فراتر از آن چیزی است که به عنوان مربی و بازیکن در باشگاه ما به دست آورده است.

سبک بازی

انتخاب‌ها و عملکرد ثابت تیمی، الهام بخش بسیاری از موفقیت‌های رئال در اولین دوره مربیگری زیدان بود. برای مثال، برای هر دو فینال لیگ قهرمانان 2017 و 2018، او از یک ترکیب یازده نفره یکسان استفاده کرد. اندک تفاوت اما، نقش اصلی ایسکو در سال 2018 بود.

اولویت زیدان همچنین، استفاده از بهترین بازیکنان خود تا زمان تاثیرگذاری مثبت در نقش‌های اصلی آن‌هاست. رونالدو شاید یکی از بهترین مهاجمین داخل محوطه جریمه جهان، در دوره‌ای بود که رئال تحت سرمربیگری زیزو قرار داشت. بنابراین او از نقش خود به عنوان یک مهاجم چپ، با تغییر رول به عنوان مهاجم مرکزی به کار گرفته شد و با کمک به بنزما و موقعیت سازی‌ مناسب او، موقعیت شوتزنی را برای خود فراهم می‌نمود.

بنزما نیز از این تغییر پیشرفت کرد. به ایسکو آزادی عمل داد تا از نقش خود به عنوان پست 10 رئال خلاص شود. این موضوع باعث شد تا بازیکن اسپانیایی، مرتباً با بازیکنانی که از عرض استفاده می‌کردند جابجا شده و ایجاد فضا نماید. همچنین این تغییر رول، اغلب به رونالدو فضای بیشتری در مناطق می‌داد. انجام این کار او همچنین، به برتری نفری در برخی شرایط، در مناطق مختلف کمک می‌کرد. استفاده از این تغییرات، منجر به تسلط رئال بر موقعیت‌ها و فضاها، در زمان مالکیت توپ تحت هدایت زیزو شد.

نوع چینش بازیکنان در تیم کهکشانی زیدان.

تغییر هنگام بازگشت

پس از بازگشت زیدان، استفاده از نقاط مختلق زمین در اولوبت تاکتیکی تیم قرار گرفت. جدایی رونالدو باعث شد تا بنزما نقش متفاوتی را ایفا کند و دوباره در 4-3-3 قرار گیرد. او گاهی از پست اصلی خود تغییر رول می‌داد تا به میانه زمین بیاید. او در پخش توپ، همچنین شکست خطوط دفاعی حریف و تسلط بیشتر بر یک سوم میانی کمک می‌کرد. اما اغلب از او در کنار رونالدو به بهترین نحو مورد استفاده قرار می‌گرفت. بسیاری از کسانی که به رئال آمدند از جمله، ادن هازارد، رودریگو و وینیسیوس، اغلب در بهترین حالت خود در پست وینگر به تیم کمک می‌کردند. در زمان حمله، ترکیبی آن‌ها با اوورلب مارسلو، کارواخال، لوکاس وازکز و فرلاند مندی، که مدافعان کناری‌شان بودند، باعث فضاسازی و ایجاد موقعیت بر روز خطوط کناری و همچنین نفوذ به داخل محوطه حریف می‌شد.

وظایف هافبک‌های میانی نیز به شکلی ظریف تغییر کرد. دو نفر از میان تونی کروس، کاسمیرو و لوکا مودریچ معمولاً دبل پیوت تشکیل می‌دادند، همانطور که در سه قهرمانی متوالی لیگ قهرمانان اروپا انجام دادند.
اضافه شدن والورده در آن پست‌ها نیز، فضای بیشتری را در اطراف بنزما ایجاد کرد. همچنین برای ترکیب در شرایط نیاز به فضای بیشتر، از ایسکو استفاده می‌شد، همانطور که او قبلا در تغییر فورمیشن رئال به چهار چهار دو از خود نشان داد. هافبک‌های مرکزی نیز از فضا استفاده می‌نمودند و با ورود به محوطه جریمه حریف، ایجاد موقعیت گلزنی می‌کردند. معمولاً از طریق فضای مابین مدافعین این نفوذ صورت می‌گرفت. این موضوع باعث تقسیم تعداد گل‌ها میان همه اسکواد می‌شد و دیگر خبری از کانونی به نام کریستیانو رونالدو وجود نداشت.

ترکیب تیم در هنگام بازگشت دوباره زیدان.

زیدان در هنگام پرس و دفاع

میزان اوورلب مدافعان کناری رئال، اهمیت فزاینده‌ای به تعادل دفاعی آنها می‌دهد. کروس، مودریچ و کاسمیرو اغلب در تغذیه مهاجمان، عالی عمل می‌کردند. وقتی حملات شکست می‌خورد، با پرسی سریع در مقابل مدافعان مرکزی‌شان ترکیب می‌شدند تا تلاش برای حمله از روی ضد حمله را خنثی کنند.

هنگامی که آنها چهار چهار دو خود را اتخاذ کردند، موقعیت کروس به سمت چپ و مودریچ به سمت راست، به این معنی بود که نقضه‌های بسیاری از میانه زمین شگل می‌گیرند. همچنین فضا و آزادی عمل بیشتری در بین مهاجمان بوجود می‌آمد. کروس و مودریچ مغز متفکر تمام نقشه‌هایی بودند که توسط مهاجم مربوطه ادامه می‌یافت و یک مدافع کناری با اوورلب در یک سمت و ایسکو در سمت دیگر داشت. این دو هافبک که توسط کاسمیرو همیشه حمایت می‌شدند، در مواقعی که حریف پیش می‌رفت، به طور موثر دفاع می کردند. وجود این دو مدافع کناری، کمک اساسی برای کهکشانی‌ها بود و تقریبا در تمام نقشه‌های تیمی نقش داشتند.

تغییر زیدان به ۳ مهاجم

بازگشت آنها به 4-3-3 در نهایت به تغییر رویکرد ضد پرس آنها کمک کرد. رئال همچنان به شدت و به همان اندازه به پرس ادامه داد و همچنان این کار را با پنج نفر شروع می‌کرد. مدافعان کناری آن‌ها در هنگام بازی در پشت خط میانی، کمتر از آنچه که لازم بود نفوذ می‌کردند، بنابراین حریفان احتمالاً پاس‌های بلند می‌دادند، که منجر به بازپس‌گیری مالکیت رئال در زمین خودی می‌شد، در حالی که زمانی می‌توانستند خیلی نزدیک به دروازه حریف این پرس و بازپس‌گیری را انجام دهند.

از طریق وینگرها، توپ را به مرکز زمین منتقل می‌کردند.در ادامه هافبک‌های میانی وظیفه انتقال توپ از طریق فضای میان مدافعین مرکزی را برعهده داشتند. در حالی که پیش از آن، موج دوم حمله، توسط فولبک‌های پیش تاخته و شماره 10 آن‌ها شکل می‌گرفت. بنابراین آن‌ها چهار نفر بیشتر از قبل در موج بعدی و همچنین بازپس‌گیری توپ داشتند. دفاع بدین صورت بود که پس از رد شدن توپ، مدافعین مرکزی با کمک هافبک‌ها، فضاها را می‌بستند و با پرس به موقع، شرایط را به نفع خود تغییر می‌دادند.

ترکیب تیم زیدان در دو مقطع مربیگری خود در رئال مادرید

رودری: بسیار بیشتر از یک هافبک دفاعی

رودری به عنوان بازیکنی در قالب بوسکتس وارد منچسترسیتی شد اما در سال های اخیر اعداد تهاجمی باورنکردنی را ثبت کرد.

محمدرضا حیدری؛ فوتبال لب- شاید به این دلیل است که او اسپانیایی است. شاید این احترامی است که پپ گواردیولا برای او قائل است. به احتمال زیاد، به این دلیل است که او یک هافبک میانی برنده سه گانه، سقوط ناپذیر و توپگیر است.

رودری در طول دوران حرفه ای خود با سرخیو بوسکتس اسطوره بارسلونا مقایسه شده است.

از نظر سبک، البته، شباهت های زیادی وجود دارد. اما حقیقت این است که در حالی که رودری به سیتی آمد تا سوراخ بوسکتس شکل در پازل گواردیولا را پر کند. او به چیزی کاملاً متفاوت تبدیل شد.

او همچنان یک توپگیر نخبه است و هنوز هم در محوطه مقابل مدافعان تیمش رژه می رود. مالکیت توپ را بالا می برد و آن را بین مهاجمان تقسیم می کند. او همچنان مرتباً توپ را از خط دفاعی خارج می‌کند و نقشی کلیدی در ترکیب سیتی بازی می‌کند.

اما عملکرد هجومی او در این فصل افزایش چشمگیری داشته است. رودری با یک گل و یک پاس گل در پیروزی 4-1 مقابل استون ویلا و یک پاس گل دیگر در پیروزی 4-2 در کریستال پالاس ، تعداد گل های خود را در این فصل به 14 رساند.

آمار رودری نشان دهنده این است که او در سیستم پپ گواردیولا نقش کلیدی دارد.

بهتر از خیلی ها

او با هفت گل و هفت پاس گل، در رده شانزدهم لیگ برتر از نظر تعداد گل‌زنی‌ها قرار دارد. در این فصل، او به طور مستقیم به گل های بیشتری نسبت به مارتین اودگارد (13)، نیکلاس جکسون (12)، برونو فرناندس (12)، لوئیس دیاز (12)، برناردو سیلوا (10) و دژان کولوسفسکی (9) کمک کرد. این لیست ادامه دارد.

بوسکتس چیزهای زیادی بود – از جمله استعدادی نسلی که الهام بخش نسل بعدی هافبک های دفاعی بود – اما او هرگز تهدیدی برای گل نبود. او در 481 بازی حرفه ای خود در لالیگا، تنها 11 گل به ثمر رساند.

رودری زمانی که برای اولین بار به سیتی نقل مکان کرد، بیشتر از این نوع بازیکن بود. او در 97 بازی خود در لالیگا برای ویارئال و اتلتیکو مادرید، تنها 4 گل به ثمر رساند و میانگین 0.9 شوت در 90 دقیقه بازی را به ثمر رساند. در سه فصل کامل حضورش در اسپانیا، میانگین کمتر از یک لمس در محوطه حریف به ازای هر 90 نفر بود.

این در سیتی ادامه یافت، جایی که او در اولین فصل حضورش، تنها سه گل به ثمر رساند. میانگین 0.9 شوت و 1.0 لمس در محوطه جریمه حریف در هر 90 ضربه داشت.

آمار تهاجمی رودری در سالیان اخیر

بیشتر از یک هافبک دفاعی

تاثیرات او در محوطه حریف فصل به فصل افزایش یافته است و در فصل 2023-2024 عدد 2.8 در 90 است. او تعداد پاس‌های بیشتری در یک سوم پایانی (13.8)، داشتن ضربات (2.1) بیشتر و ایجاد موقعیت‌های بیشتر در هر 90 (1.5) نسبت به هر فصل دیگری در دوران حرفه‌ای خود دارد.

این بازیکن اسپانیایی همچنین 0.52 گل یا پاس گل به ازای هر 90 گل می دهد. که به راحتی بالاترین میزان او در تاریخ است، و بهتر از هر بازیکن دیگری است. یک نرخ شگفت انگیز برای بازیکنی که هنوز در درجه اول یک هافبک دفاعی است.

مقایسه نقشه لمسی رودری از فصل اول (2019-2019) در سیتی با 2023-24 تصویر قابل توجهی را نشان می دهد. هافبک اسپانیایی در این فصل به طور متوسط ​​20 لمس بیشتر در هر 90 بازی (125.9) نسبت به هر دوره دیگری برای سیتی دارد. چهار منطقه ای که بیشترین افزایش را داشته اند در یک سوم هجومی زمین بوده اند.

همانطور که نقشه لمسی او در زیر نشان می دهد، او به طور متوسط ​​5.4 لمس بیشتر در هر 90 دقیقه در منطقه مهم 14 و 5.2 در 90 در دو نیمه فاصله در هر طرف دارد.

بیشتر هجومی تا دفاعی

او همچنین تقریباً سه برابر بیشتر از اولین فصل حضورش در باشگاه (1.0 در 90) در مجوطه حریف در هر 90 (2.8) لمس می کند. واضح است که او تشویق شده است که بیشتر به مناطق هجومی وارد شود.

سیتی این روزها حتی از زمانی که رودری برای اولین بار به آن پیوست، تسلط بیشتری دارد. و آنها با یک های لاین بازی می‌کنند و درست به سمت زمین پیش می‌روند تا حریف را در نیمه خود نگه دارند.

همانطور که نقشه منطقه لمسی زیر برای کل تیم نشان می دهد، سیتی در موقعیت های مرکزی بسیار بیشتر در رده سوم حمله قرار می گیرد.

به این ترتیب رودری در موقعیت های پیشرفته تری قرار خواهد گرفت.

آمار لمس توپ های بازیکنان تیم صدرنشین لیگ منچسترسیتی.

تغییرات پپ

یکی از تغییراتی که گواردیولا ایجاد کرده این است که رودری دیگر در طول تمرین سیتی وارد خط دفاعی نمی شود. او به قدری در برابر مطبوعات مقاومت می کند که گواردیولا متوجه شد که هیچ فایده ای برای حضور او در خط مقدم حریف وجود ندارد. او همچنین ممکن است رودری را در یک منطقه شلوغ در وسط زمین داشته باشد. در این فصل، گواردیولا رودری را حتی بیشتر جلو برد.

هافبک سیتی در این فصل لیگ برتر را برای تعداد دفعاتی که در زمان مالکیت توپ تحت فشار قرار گرفته است (1075) رهبری می کند. در موقعیت های بازی باز که حداقل یکی از حریف ها در فاصله دو متری قرار دارد، ضریب موفقیت پاس 87.3 درصد را حفظ کرده است.

این دومین بالاترین میزان در بین بازیکنان لیگ برتر است که حداقل 300 پاس با حریف در فاصله 2 متری انجام می دهند، پس از بیلی گیلمور از برایتون (88.4٪). گیلمور این میزان موفقیت را از 361 پاس حفظ کرده است. مرد سیتی با نگاه کردن به میزان موفقیت پاس با حریفی در فاصله 3 متری خود (90.3%) در لیگ برتر پیشتاز است.

اینطور نیست که رودری با پاس‌هایش به خوبی بازی کند. تنها پاسکال گروس (169) در این فصل بیشتر از اسپانیایی (168) در بازی‌های لیگ برتر پاس‌های مترقی داده است. در حالی که رودری 1179 پاس داده است که حداقل دو حریف را دور زده است – 247 پاس بیشتر از هر کس دیگری (یان پل ون هکه). دوم، با 932). او همچنین در این فصل بیش از هر بازیکن دیگری (137) پاس های خط شکن در لیگ قهرمانان اروپا انجام داده است.

آمار پاس های خط شکن رودری

یک پاسور مورد اعتماد

همچنین می‌توانیم از معیاری به نام تأثیر پاسور برای اندازه‌گیری میزان خوب پاس‌های یک بازیکن در مقایسه با آنچه که باید از یک پاسور معمولی انتظار داشته باشیم استفاده کنیم.

تاثیر کل پاسور رودری در این فصل 182.1 است – تقریباً دو برابر هر بازیکن دیگری، با گروس (96.4) و اودگارد (80.7) در ردیف بعدی. او همچنین از نظر میانگین تاثیر پاس‌هایش (0.06) از بازیکنان در رتبه اول قرار دارد تا حداقل 500 پاس در این فصل انجام دهد. رودری با پاس های خود در این فصل بیش از هر کس دیگری در لیگ برتر روی بازی ها تأثیر می گذارد.

اگر او را بیش از حد عمق در اختیار داشته باشد، استعداد او هدر می‌رود، و او آنقدر تحت فشار است که گواردیولا از او خواسته حتی بیشتر از گذشته جلوتر برود. نتایج ویرانگر بوده است.

او در لحظات کلیدی جلوی دروازه نقش می بندد، دقیقاً مانند گل برنده فصل گذشته اش در فینال لیگ قهرمانان اروپا. از 14 گل یا پاس گل او در این فصل، 10 گل سیتی را به برد رسانده یا آنها را به تساوی رسانده است، از جمله اولین گل او مقابل ویلا در هفته گذشته. او در اوایل فصل در دقیقه 88 در شفیلد یونایتد گل برتری را به ثمر رساند و همچنین گل های مهمی را هم در خانه و هم در خارج از خانه به چلسی زد.

رودری در این فصل نسبت به هر فصل دیگری در دوران حرفه‌ای خود ریکاوری کمتری (مجموع دفعات بازیابی مالکیت) انجام می‌دهد، با 7.3 در 90. همچنین او میانگین بیش از 9 بازیابی در هر 90 در هر یک از سه فصل گذشته داشته است.

امار تدافعی رودری در این فصولی که گذشته است.

تهاجمی تر از گذشته

با این حال، به طور باورنکردنی، مجموع 195 ریکاوری او بیش از هر بازیکن دیگری در لیگ برتر در این فصل است. او حجم وسیعی از زمین را پوشش می دهد، و از بسیاری جهات، کار بیش از یک بازیکن را انجام می دهد.

رودری هوشمندانه بازی را قطع می‌کند و می‌داند چه زمانی باید خطا کند. او مدت‌هاست که به‌عنوان استاد لیگ برتر در انجام هرچه بیشتر خطاها بدون جریمه مورد تحسین و نفرت قرار میگیرد. اما با وجود زمین‌های زیاد برای جبران دوره‌های ریکاوری‌اش، او بیشتر در سمت اشتباه توپ قرار میگیرد.

که منجر به خطاهای بیشتر و کارت های بیشتر شده است. در حالی که هفت بازی تا پایان فصل 2023-24 باقی مانده است، او در حال حاضر با هشت بازی با بیشترین تعداد زردها در یک فصل برابری کرده است.

بد انضباط مسلما تنها نقص فصل او بوده است. او برای اولین بار در دوران حرفه ای خود در سیتی یک بازی را به دلیل انباشته شدن کارت های زرد از دست داد. و همچنین کارت قرمز و متعاقباً سه جلسه محرومیتی که در مقابل ناتینگهام دریافت کرد وجود داشت.

او در غیر این صورت تقریبا همیشه در دسترس است. این چهار بازی اولین بازی‌هایی بود که او به دلیل محرومیت برای سیتی از دست داد، و از نوامبر 2019 تاکنون حتی یک بازی را به دلیل مصدومیت از دست نداده است. این رکورد در دسترس بودن، او را ارزشمندتر می‌کند، به‌ویژه با توجه به اینکه سیتی در هر چهار بازی بدون او شکست خورد.

مهره کلیدی

گواردیولا بیش از هر بازیکن دیگری در تیم خود به ژنرال هافبک خود متکی است و به راحتی می توان دلیل آن را فهمید.

اما اگرچه آمادگی جسمانی برای رودری مشکلی به نظر نمی‌رسد، چند اشتباه و پاس‌های نابجا مقابل پالاس در روز شنبه رخ داد که نشان می‌دهد او ممکن است آسیب‌های روانی را احساس کند که هرگز نمی‌تواند یک بازی را از دست بدهد.

شاید بتوان این واقعیت را خواند که گواردیولا به محض اینکه سیتی در مقابل ویلا و پالاس 4-1 پیش رفت – در هر نوبت 15 دقیقه مانده به پایان – که قبلا تنها یک بار رودری را از زمین خارج کرده بود – پس از 87 دقیقه در خانه، رودری را تعویض کرد. سرمربی سیتی باید رودری را برای هر بازی آماده و شاداب نگه دارد.

در این فصل، شاهد پیشرفت رودری به هافبک باکس به باکس بودیم. یک ناوشکن در هر دو انتهای زمین؛ و یک پست هشت در حالی که همچنان کارهای شش را انجام می دهد. او از این نظر در فوتبال جهان منحصر به فرد است و اکنون، به معنای واقعی کلمه، شکست ناپذیر است. رودری به چیزی بیش از یک هافبک دفاعی تبدیل شده است.