دربی غیرقابل پیشبینی/بازگشت به زندگی در اولدترافورد

منچستریونایتد دیشب در نبردی سزاوارانه موفق به شکست رقیب سنتی با نتیجه‌ی دو بر یک شد که به اعتقاد خیلی‌ها، پیروزی در دربی معلول تصمیمات شجاعانه‌ی تن‌هاخ بود.

ایلیا درویش، فوتبال لب – جیدن سانچو و مارکوس رشفورد، مهاجمان انگلیسی ناکام در دو دیدار قبلی منچستر، گل‌های پیروزی بخش شیاطین در دربی را به ثمر رساندند.

اما در سمت دیگر، لیورپول پس از تساوی مقابل کریستال پالاس و فولام، در این دیدار هم موفق به کسب پیروزی مقابل رقیب سنتی‌اش نشد تا پس از ۱۰ سال سه بازی ابتدایی لیگ برتر را بدون برد شروع کند. دیگر فکت ناامید کننده برای شاگردان کلوپ که در این بازی هم ادامه پیدا کرد، دریافت گل اول در هفت دیدار متوالی بود که شاید برای طرفداران لیورپول نگران‌کننده باشد. پس از دریافت دو گل، محمد صلاح دقیقه‌ی ۸۰ یکی از گل‌های عقب افتاده را جبران کرد اما برای بازگشت به بازی کمی دیر بود.

به مصاحبه‌ی تن‌هاخ پیش از بازی اشاره کنیم:

ما می‌دانیم که لیورپول تیم بسیار خوبی‌ است و ما باید بتوانیم آن‌ها را تحت فشار قرار دهیم. برای این کار نیاز به انرژی فراوان داریم و به همین خاطر با سانچو، رشفورد و الانگا بازی را آغاز خواهیم کرد.

یونایتد در ۱۵ دقیقه ابتدایی به خوبی توانست از تله‌های تیم لیورپول فرار کند و به شیوه‌ای فوتبال ارائه کند که شباهت خاصی به اوایل پروژه‌ی سابق شیاطین با اوله گونار سولسشائر داشت. ۳ مهاجم تن‌هاخ در هر لحظه‌ای به ویژه در ترنزیشن‌ها برای فرار به عمق لیورپول و استفاده از نقاط ضعف دفاعی شاگردان کلوپ آماده بودند و از پس این کار به خوبی برآمدند.

در خط دفاع یونایتد، رافائل واران و لیساندرو مارتینز دقیقا همان شکلی که باید، یعنی ساده و اصولی از دروازه‌ی تیمشان دفاع کردند. زوج خط دفاعی یونایتد با جایگیری‌های مناسب نزدیک به باکس خودی و همچنین اگرسیو بودن در دوئل‌های تک به تک، موفق شدند نمایشی کم نقص را به اجرا بگذارند. عملکرد مطمئن و خوب واران و مالاسیا، باعث شد لیساندرو مارتینی آرژانتینی نیز اعتماد به نفس بیشتری به دست آورده و عملکرد بسیار مناسبی داشته باشد.

ترجیح آنتونی مارسیال به کریستیانو رونالدو در نیمه دوم نیز، شایعات مشکل رونالدو و تن‌هاخ را تقویت کرد. از آنجا که سرمربی هلندی این فرصت را داشت تا حداقل در نیمه دوم رهبری خط حمله را به کریستیانو بسپارد، اما از این امر اجتناب کرد تا نشان دهد بر خلاف گفته‌هایش در کنفرانس‌های خبری، شاید فوق‌ستاره‌ی پرتغالی واقعا جایی در پروژه‌ی جدید یونایتد نداشته باشد. به هرحال، در این مسابقه شاهد عملکردی شجاعانه و قابل ستایش از شاگردان تن‌هاخ بودیم.

از دیگر تصمیمات عاقلانه‌ی مرد هلندی، درک ظرفیت یونایتد و تغییر ایده‌های مورد‌استفاده‌اش بود. سقوط و نابودی یونایتد در دو دیدار اخیر، بیش از همه به یک عامل ویرانگر مربوط است. بازیسازی از عقب زمین و به ویژه شروع آن از داوید دخیا، تبدیل به کابوس یونایتد در مسابقات قبلی شده بود.

با این حال در این دیدار نیز یونایتد از شیپ سابق استفاده کرد‌. دو مدافع میانی در دو طرف دروازه‌بان و استفاده از یک سینگل پیوت نزدیک به دخیا؛ با این تفاوت که دروازه‌بان اسپانیایی مقابل لیورپول به جای استفاده از این ۳ نفر و انجام بازیسازی، اقدام به ارسال پاس‌های بلند به میانه زمین می‌کرد تا دچار تله‌های پرسینگ لیورپول و تحقیر مجدد در تئاتر رویاها نشوند.

نقشه‌ی پاس‌های دخیا مقابل لیورپول

سبک فوتبال مورد‌استفاده‌ی تن‌هاخ مقابل لیورپول، شگردی بود که فولام نیز در دیدار نخست از آن استفاده کرد و با استفاده از پاس‌های مستقیم طولی و بلند، پرسینگ لیورپول را دور می‌زد.

هرازگاهی پاس‌های دخیا مستقیماً به رشفورد و مهاجمین می‌رسید و هرگاه که بازیکنان یونایتد موفق به پیروزی در دوئل‌های هوایی نمی‌شدند، هافبک‌های مرکزی یونایتد برای بدست آوردن توپ‌های دوم آماده بودند. در بدترین حالت و عدم موفقیت شیاطین در دوئل‌ها، لیورپول در زمین خودش صاحب توپ می‌شد نه در زمین یونایتد و یا در موقعیتی تک به تک با دروازه‌بان.

تن‌هاخ با استفاده از فرم ۴-۲-۳-۱ به وینگر‌هایش اجازه می‌داد که در زمین حریف فولبک‌های لیورپول را پرس کرده و بیش از حد به آ‌ن‌ها اجازه‌ی نفوذ ندهند. اما یونایتد اقدام به پرس کردنش را بسیار خوب زمانبندی کرده بود و به طور منظمی شیپ تیمی‌اش را حفظ کرده و به ندرت در زمین حریف اقدام به بازپسگیری توپ می‌کرد.

مکان عمکلرد‌های دفاعی یونایتد

ولیکن سوال اینجاست که چه بلایی بر سر کلوپ و شاگردانش آمده و علت این نمایش اسف‌بار چیست؟

یورگن کلوپ با بیرون گذاشتن فابینیو از ۱۱ نفر اصلی برای دربی، تصمیم عجیب و شجاعانه‌ای گرفت ولی خیلی زود مشخص شد که اقدام اشتباهی بود. البته که مشکلات خط هافبک لیورپول بزرگ‌تر و عمیق‌تر از این حرف‌هاست.

جوردن هندرسون، جیمز میلنر و هاروی الیوت کاملا بی‌حال و بی‌ثمر به‌ نظر می‌‌رسیدند. خط هافبک لیورپول نه تنها به اندازه‌ی کافی فیزیکی و اگرسیو نبود، بلکه از خلاقیت کافی برای خلق موقعیت بهره‌ای نبرده بود و حتی در حفاظت از فضای پشت‌شان ضعف عمده‌ای داشتند.

ویژگی‌هایی که اکثر فوتبال‌دوستان از خط هافبک تیم کلوپ می‌شناسند کاملا متفاوت با نمایشی‌ است که دیشب شاهد بودیم. کنترل بازی، از کار انداختن خط هافبک حریف و از بین بردن اعتماد به نفس‌شان، خصوصیاتی‌ است که از خط هافبک لیورپول انتظار می‌رود.

کلوپ می‌تواند سال‌ها راجع به عدم نیاز به هافبک جدید و یا خرید شخص درست صحبت کند. اما تا آنجا که شواهد می‌گویند، لیورپول با وضعیت فعلی در طول فصل با مشکلات بزرگی روبرو خواهد شد و شاید بهتر است تا دیر نشده مشکل را حل کنند.

دیگر مشکل لیورپول در دربی را می‌توان شکست فیرمینو در رهبری خط حمله دانست. مهاجم برزیلی به صورت مداوم به میانه زمین می‌آمد تا با دریافت توپ از خط دفاع برای وینگر‌ها بازیسازی کند. این امر تا حدی تکرار شد که میانگین جاگیری‌های فیرمینو در نیمه‌ی اول حتی از جیمز میلنر نیز دیپ‌تر بود.

مکان لمس توپ‌های فیرمینو

اما این سبک از بازی فیرمینو کمک چندانی به لیورپول نمی‌کرد. از آنجایی که یونایتد به جای پرسینگ از مید بلاک استفاده کرده بود، لیورپول بیشتر به مهاجمی شبیه نونیز نیاز داشت تا جلو‌ی خط دفاعی یونایتد بماند و آن‌ها را عقب نگه دارد تا خط دفاعی یونایتد موفق نشود فضای میانه‌ی زمین را اشغال کند و فضای بازیسازی برای هافبک‌های لیورپول فراهم‌تر شود. اما حرکات رو به عقب فیرمینو تنها منجر به دشوار‌تر شدن شرایط می‌شد و کمک حال لیورپول نبود. جالب است بازیکنانی که از فیرمینو بیشترین پاس را دریافت کردند، به ترتیب الیوت، هندرسون و میلنر بودند و مهاجم برزیلی عملاً در تغذیه‌ی دیاز و صلاح ناموفق بود.

این عوامل، مجموعاً دست به دست هم داد تا منچستریونایتد، هویت و جنگندگی گم شده‌ی خود را پس از مدت‌ها در تئاتر رویاها پیدا کند و با شکست رقیب سنتی در دربی، تا حدودی از بحران و فشار مضاعف خارج شود. بحرانی که احتمالاً از این پس کلوپ و شاگردانش باید با آن دست و پنجه نرم کرده و سربلند بیرون بیایند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *