بایگانی نویسنده: میلاد امینی

پایانِ برلوسکونی/ خداحافظ گادفادر

مالدینی میگه سال 1993 برلوسکونی که اون زمان هم زیاد شناخته شده نبود، اومد تو رختکن و گفت: ما امسال سه هدف داریم، اول اسکودتو، بعد چمپیونزلیگ و در آخر من نخست‌وزیر بشم. در پایانِ اون فصل ما قهرمان ایتالیا و اروپا شدیم و برلوسکونی هم نخست‌وزیر ایتالیا شد.

برلوسکونی و مالدینی

امروز بالاخره سرطان خون گادفادر ایتالیا را هم به زانو درآورد، پیرمرد محبوب 86 ساله شهر میلان که محبوبیتش نه به واسطه سه دوره نخست‌وزیری بلکه به خاطر 31 سال افتخار آفرینی در قسمت روسونری شهر میلان است. ال دیاولو در دوران حضور پرزیدنت برلوسکونی موفقیت‌های فراوانی را کسب کرد که 8 قهرمانی ایتالیا، 5 قهرمانی اروپا و 1 قهرمانی جهان از شاخص‌ترین آنهاست.

برلوسکونی و جام های کسب شده میلان در دوران ریاست او

میلاد امینی، فوتبال لب – مردی که کار خود را روی دریا و با آوازخوانی در کشتی شروع کرده بود، بالای آسمان و با هلیکوپتری که او را بر سر تمرین می‌برد، ادامه داد. سیلویوی جوان که بیرون تالارهای عروسی خرده فروشی می‌کرد به گادفادر برلوسکونی‌ای بدل شد که با قیمت‌های نجومی ستاره‌های آن زمان فوتبال را به میلان می‌اورد.

برلوسکونی همانگونه که به داشتن چندین زن علاقه داشت، از تک مهاجمه بازی کردن مربیانش هم بیزار بود. از انتقاد به گتوزوی که فقط با ایگواین بازی می‌کرد تا هشدار عمومی به کارلتو که اگر میخواهد سرمربی میلان باقی بماند باید با دو مهاجم بازی کند.

از دیگر تصمیمات عجیب گادفادر خرید باشگاهی در سری چی ایتالیا به نام مونزا بود، تیمی که الان در نیمه اول جدول سری‌آ حضور دارد و اگر عمر برلوسکونی اجازه می‌داد، شاید شاهد یک پروژه 30 ساله دیگر مانند میلان می‌بودیم. از قوانین جالب این تیم، حضور بازیکنان بدون گوشواره و تتو و مدل موی عجیب بود که البته بعدها همانطور که برلو تسلیم مرگ شد، بواتنگ را با آن ظاهر متفاوتش جذب کرد.

برلوسکونی

مردی که در ثروت خود را وارد بزرگانِ لیستِ فوربس کرد یا در سیاست توانست تصمیمِ ناتمامِ پابلو اسکوبار را عملی کند و در روابط عاطفی از دیکاپریو کمتر نگذاشت و در فوتبال تبدیل به پرزیدنت برلوسکونی شد. حال با تمام این اوصاف هجومِ سرطان خون و عفونت ریه و سایر بیماری‌ها، دون کورلئونه‌ فوتبال ایتالیا را راهی آرامش ابدی کرده است و تنها نامی از خود بعنوان مردی که به معنی واقعی کلمه زندگی کرد، برجای گذاشته است.

ریکاردو ساپینتو/ سریع و خشن پرتغالی

ساپینتو شاید مثل مورینیو، سانتوس، کی‌روش و دیگر هموطنانش خویِ خشنی داشته باشد اما هیچ‌گاه مانند آنها عادت به بازی کند و اتوبوسی نداشت.

میلاد امینی، فوتبال لب – آخرین سکانسِ ساپینتوی پرتغالی، جایی بود که مانند حموسو در چوسان قدیم و در هنگامه مرگ روی پله‌های کنار میکسدوزن آزادی افتاده بود، در حالی که باران بطری پلاستیکی بر سرش می‌ریخت و البته او در آخرین پلانش هم تدافعی نبود و به اندازه کافی فیدبکِ سریع و خشنی نشان داد.

ریکارد شیردل” لقبی بود که در پرتغال به مهاجم اسپورتینگ داده بودند، کسی که سابقه گلزنی به رئال مادرید را در کارنامه خود دارد، شیردلِ داستانِ ما با همین روحیه جنگاوری خود وارد عرصه مربیگری شد که نتیجه آن، اخراج در لیریا به دلیل درگیری با بازیکن خودی در رختکن، آن هم پس از برد!! یا جریمه 2805 یورویی و 15 روز محرومیت، پس از تحریک هواداران ویزلا در پلی‌آف لیگ پرتغال بود، حتی یک بار در دوران بازی پس از عدم دعوت به اردوی تیم ملی به محل اردوی تیم ملی پرتغال در لیسبون رفت و مشتی نثار صورت سرمربی کرد.

در کنار روحیه تهاجمی اخلاقی، یقیناً روحیه تهاجمی فوتبالی ساپینتو بوده که سبب شده او در 50 سالگی همچنان سرمربی فوتبال باقی بماند. تیم‌های مرد پرتغالی در دوران سرمربی‌گری‌اش در 334 بازی موفق به زدن 446 گل شده‌اند، وی همچنین در فوتبال ایران موفق به اخذ درصد برد 64 شد و در 36 بازی استقلالِ زیرنظرِ او توانست 63 گل به ثمر برساند. شاید همین طراوات بازی و نتایجی چون هفت گله کردن تراکتور باعث شده که ساپینتو علیرغم از دست دادن جام‌ها، همچنان محبوبِ قلبِ آبی‌های پایتخت باقی بماند.

با تمام این اوصاف، سریع و خشن پرتغالی حالا راهی مدیترانه شده تا در قبرس، برگ جدیدی از زندگی فوتبالی‌اش را رقم بزند. این که او در آپوئل که به تازگی هم نائب قهرمان قبرس شده، موفق خواهد شد یا خیر. فقط و فقط به یک چیز بستگی دارد، این که “ریکاردو مانوئل آندراده سیلوا سا پینتو” تصمیم بگیرد در مستطیلِ سبزِ مدیترانه‌ی سراسر آبی، خوی سریع خود را فعال کند یا خوی خشنش را.

برای شنیدن تحلیل‌های صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!

07:44 PM

عربستان و فوتبالِ زیرِ نخلا

فوتبالمردان کنونی عربستان پا در مسیر امریکای 1980 و چین 2010 نهاده‌اند تا لیگی رقابتی هم‌تراز با لیگ‌های معتبر اروپایی بنا کنند.

میلاد امینی، فوتبال لب – سالهایی بود که گذرِ گوشِ هر فوتبالدوستی به روسو، بیانکو، جالو و سایر رنگهای کشور آتزوری افتاده بود اما اکنون زمانیست که به اصفر و احمر و ازرق و دیگر رنگهای شبه جزیره عربستان عادت کنیم.

هزار و چهارصد سال پیش اعراب مسلمان فتوحات خود را شروع کرده و پس از مدتی، شرق و غرب از اندلس تا چین را به انضمام قلمرو خود درآوردند ولی الان نه با زور شمشیر فولادی بلکه با قدرت دلارهای نفتی در صدد ساخت لیگی هم‌پای لالیگا و پریمیرلیگ هستند.

همه چیز دقیقا از همان لحظه‌ای شروع شد که پنج شش عدد جوانک عربستانی راهی تیم های درجه چندم اسپانیایی شدند (البته با صرف پول نه با دریافت دستمزد!!!) تا فوتبال را بیاموزند، آن زمان حتی در کشور خودمان هم مسخره عام و خاص شدند ولی حالا آرزوهایمان را زندگی می‌کنند و بر سر جذب رونالدو و بنزما با هم کری می‌خوانند آن هم درشرایطی که فوتبالمردان ما توان نگه‌داشتن لوکادیا نامی را ندارند، در نتیجه بهتر است که پیکانِ نیش و کنایه را به خودمان برگردانیم نه به تیمی که سال بعد راهی کوپا آمه‌ریکا خواهد شد تا دوباره آرژانتین و سایر لاتین‌نشینان را به چالش بکشد.

حالا که روز به روز و لحظه به لحظه تماشاگران سابق مسابقات هیجان‌انگیز شترسواری به سکوهای مستطیل سبز روی آورده‌اند، خالی از لطف نیست اگر بگوییم کانته، مودریچ، صلاح، دیماریا و سایرین تنها تعداد کمی از خروار اسامی‌ای است که نامشان در کنار الفلان‌های عربستان دیده خواهد شد.

بلندگو به دست‌های گذشته اکنون آخر هر هفته در شهرهایشان به تماشاگه نقش‌آفرینی سوپراستارهای جهان فوتبال می‌نشینند و ما نیز همچنان اندر خم کوچه‌ی مجوز حرفه‌ای و پرداختِ طلبِ پسماندهای درجه چندم فوتبال جهان.