تو چهارمین قسمت از فوتبال لب پلات در شاخه شخص مورد نظر، براتون داستان زندگی زلاتان ابراهیموویچ رو داریم که از بچگیش تا بازنشستگیش از زبون خودش تعریف میشه.
زلاتان فقط غرور و دعوا و گل های آکروباتیک و نقل قول های عجیب نیست. زندگی زلاتان ابعاد دیگه ای داره که ما نمی دونیم. چرا همچین شخصیتی اصلا شکل میگیره؟ تو چه خانواده ای بزرگ شده؟ چرا این همه تیم عوض کرده؟
توی این قسمت از فوتبال لب پلات به همه این سوال ها در مورد زلاتان جواب میدیم!
گردآوری: محمد حیدری و هادی نوری
پوستر: معین موسوی
گوینده: هادی نوری
این اپیزود ویژه رو میتونید با حداقل قیمت پنجاه هزار تومان از لینک زیر خریداری کنید:
اگر خارج از ایران زندگی میکنید، برای خرید این محصول به اکانت پشتیبانی تلگرام فوتبال لب یا به ایمیل ما رجوع کنید تا روش های مختلف پرداختی در اختیارتون قرار بگیره و بتونید فوتبال لب پلات چهارم رو داشته باشید.
از اولین روزهای بازی تا لحظات غمانگیز خداحافظی با هواداران در سنسیرو، زلاتان ابراهیموویچ با صحبتها و شخصیت منحصربفرد خود، شخصیت کاریزماتیک خود را به نمایش گذاشت. حتی در روزی که نقل اول رسانهها اشکهای غیرمنتظره نماد غرور و اعتماد به نفس در فوتبال بود، وی شخصیت خود را به هواداران ورونا نشان داد. وقتی اندک هواداران ورونا در سنسیرو صحبتهای پایانی زلاتان را هو میکردند، او رو به آنها گفت: «من را هو کنید چون دیدن من، بزرگترین لحظه فصل تیم شماست!»
شاید در برگههای آمار و تعداد جام زلاتان پرافتخارترین بازیکن تاریخ نباشد اما این ستاره سوئدی، در طول دوران بازی خود برای تمام تیمهای خود یک رهبر بزرگ محسوب میشد. زلاتان به جز یک فصل حضور نهچندان موفقش در بارسلونا، در تیمهای مختلف به عنوان رهبر اصلی خط حمله تیم خود جامهای مختلفی را به دست آورد. عملکرد خوب او در مالمو، آرسن ونگر را برای تست گرفتن از زلاتان ترغیب کرد اما مرد سوئدی در ۱۷ سالگی، پیشنهاد تست دادن در آرسنال را رد کرد! غرور زلاتان از وی یکی از فرصتهای بزرگ هر بازیکنی در فوتبال اروپا را گرفت اما راه ابراهیموویچ، از آمستردام به بزرگترین باشگاههای فوتبال جهان رسید.
دو قهرمانی در لیگ هلند و به ثمر رساندن گل سال یورو اسپورت در سال ۲۰۰۴، نشان داد که زلاتان یک بازیکن معمولی نیست که حضور در بهترین تیم فوتبال هلند برایش قله باشد. انتقال ۱۶ میلیون یورویی به یوونتوس، زلاتان را به فوتبال اروپا معرفی کرد و وی در همان اولین فصل با بانوی پیر، به قهرمانی در سری آ ایتالیا رسید. با وجود درخشش در لباس بیانکونری، دو قهرمانی وی در لیگ ایتالیا با یوونتوس، به دلیل رسواییهای ماجرای کالچوپولی از او گرفته شد و زلاتان که خود را در سطح سری بی ایتالیا نمیدید، به بزرگترین رقیب یووه یعنی اینتر پیوست.
زلاتان در دوره حضور به عنوان بازیکن یوونتوس، تنها یک چهره بزرگ در سری آ و فوتبال ایتالیا به شمار میرفت اما شناخته شدن وی در سطح بینالمللی، در لباس آبی و مشکی نراتزوری رقم خورد. پس از رسوایی کالچوپولی، مینو رایوالا از حق قانونی خود برای فسخ کردن قرارداد زلاتان استفاده کرد و او در سال ۲۰۰۶ راهی اینتر شد. سه سال حضور زلاتان در اینتر زیر نظر روبرتو مانچینی و خوزه مورینیو، با سه اسکودتوی متوالی برای اینتر همراه شد. وی در آخرین فصل حضور مانچینی بهترین بازیکن خارجی و بهترین بازیکن سال سری آ لقب گرفت و نامش را در جمع نامزدهای کسب توپ طلا مطرح کرد. با حضور آقای خاص، نقش زلاتان در تیم اینتر پررنگتر هم شد؛ آزادی عملی که شخصیت خاص زلاتان میخواست، توسط مورینیو به او داده شد و رابطه فوقالعاده این دو شخصیت خاص قرن ۲۱ فوتبال اروپا، در فصل ۲۰۰۸/۰۹ شکل گرفت. معاوضه بزرگ زلاتان و اتوئو در تابستان ۲۰۰۹، فرصت کسب قهرمانی اروپا از زلاتان با لباس اینتر را گرفت.
«وقتی شما من را میخرید، یک فراری خریدهاید. اگر شما فراری میخرید، یک سوخت ویژه در باک میریزید و پا را روی گاز میگذارید. گواردیولا من را با گازوئیل پر کرد؛ او باید فیات میخرید!» حضور در یکی از بزرگترین تیمهای جهان در دوره اوج مسی، ژاوی، اینیستا و یک فصل پس از ششگانه تاریخی گواردیولا، چیزی نبود که زلاتان او را انکار کند. او حتی در مصاحبه با گاردین در سال ۲۰۱۴ نیز از حضور در بهترین باشگاه جهان حرف زده بود اما این نقل قول او درباره گواردیولا، میتواند بهترین نماد برای دلیل ناکامی وی در بارسلونا باشد. زلاتان در اسپانیا نیز به قهرمانی رسید و مانند دیگر لیگها، عملکرد خوبی به جا گذشت اما به دلیل شخصیت منحصربفرد خود، در چارچوبهای ذهنی و نهچندان تطبیقپذیر پپ گواردیولا جای نمیگرفت. زلاتان با این انتقال برای همیشه فرصت قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا را از دست داد و پس از یک فصل حضور در بارسلونا، برای حضور در سومین اول فوتبال ایتالیا به سرزمین چکمه برگشت.
پیش از آنکه فرمانروایی یوونتوس با مربیانی چون کونته و آلگری در فوتبال ایتالیا آغاز شود، میلان با آلگری و درخشش زلاتان به اسکودتو رسید. زلاتان در دوره اول حضور خود به عنوان بازیکن میلان، تبدیل به اولین بازیکن تاریخ شد که برای هر دو تیم شهر میلان، بیش از ۵۰ گل به ثمر رسانده است. دو فصل حضور موفق زلاتان در روسونری، نماد آخرین فصول حضور میلان در جمع مدعیان اصلی سری آ پیش از روزهای تلخ این تیم بود. با این حال انتقال بزرگ زلاتان در سال ۲۰۱۲ به فوتبال فرانسه، میلان را خیلی زود از روزهای خوش دور کرد.
«این حقیقت دارد که من چیز زیادی از لیگ فرانسه نمیدانم، اما لیگ فرانسه من را میشناسد!». این حرف زلاتانی ستاره پاریسنژرمن درباره خود درست از آب درآمد؛ با حضور زلاتان، پاریسنژرمن در سالهای ابتدایی پروژه مالکان قطری به اولین قهرمانی لیگ در ۱۹ سال رسید. ۱۵۶ گل در ۱۸۰ بازی، عملکردی فوقالعاده برای کسب چهار عنوان متوالی قهرمانی در لیگ فرانسه بود. تبدیل شدن لیگ یک فرانسه به یک لیگ تکقطبی، بدون عملکرد فوقالعاده زوج گلزن زلاتان-کاوانی ممکن نبود. شاید زلاتان حق داشت که پس از کسب سه جایزه برترین بازیکن فصل لیگ فرانسه و سه کفش طلای این لیگ، از مدیران پاریسنژرمن برای تمدید قرارداد درخواست ساخت مجسمه وی به جای برج ایفل را کرد!
انتقال به ورزشگاه اولدترافورد و فوتبال انگلیس، تصمیم غیرمنتظره زلاتان در سال ۲۰۱۶ بود. خوزه مورینیو برای ساخت تیم فصل اول خود رو به جذب یک مهاجم باتجربه آورد و دوران کوتاه وی در فوتبال انگلیس، با کسب سه جام برای شیاطین سرخ همراه شد. در ابتدای فصل، زلاتان گفت که نمیخواهد مثل اریک کانتونا پادشاه یونایتد باشد، بلکه او خدای یونایتد خواهد بود! دوران خدایی زلاتان طولانیمدت نشد و مصدومیت سخت در روزهای آخر فصل ۲۰۱۶/۱۷، فرصت شکستن رکوردهای گلزنی در انگلیس را از زلاتان گرفت اما روحیه برنده وی و قدرت رهبری زلاتان، به مورینیو و یونایتد در کسب سوپرجام انگلیس، جام اتحادیه و لیگ اروپا کمک بسیار کرد.
زلاتان در فصل ۲۰۱۷/۱۸ برای بازگشت به ترکیب یونایتد تلاش کرد اما مشخصا این مهاجم مسن، از شرایط حضور فیکس در لیگ فرسایشی انگلیس فاصله گرفته بود. مانند بسیاری از بازیکنان پا به سن گذاشته، زلاتان ابراهیموویچ آمریکا را برای سالهای پایانی فوتبال خود انتخاب کرد.
مردم نهچندان فوتبالی آمریکا، هیچگاه فکر نمیکردند که یک ستاره فوتبالی بتواند تبدیل به چهره اول ورزشی رسانههای این کشور بشود. زلاتان در بدو ورود به لسانجلس گلکسی، از حضور او به عنوان بزرگترین زلزله این شهر یاد کرد و بارها در مصاحبههای خود، سطح این لیگ را به بدترین شکل ممکن تحقیر کرد. شاید آنقدر که به ثمر رساندن گلهای خاص و ضربات عجیب توسط او در لیگ آمریکا مورد توجه قرار گرفت، نتایج لیگ آمریکا برای رسانهها مهم نبود. لبران جیمز، ستاره اول بسکتبال آمریکا پیراهن خود را برای زلاتان فرستاد و این موضوع خود یک افتخار برای هر ورزشکاری در آمریکا محسوب میشود؛ زلاتان اما با جیمز مانند یک هوادار عادی برخورد کرد و با امضای خود، لباس جیمز را به او برگرداند! یک حرکت کاملاً زلاتانی که باعث شد مردم آمریکا از غرور و اعتماد به نفس این شخصیت فوتبالی در کشورشان تعجب کنند.
معمولا لیگهایی مانند آمریکا آخرین مقصد ستارگان فوتبال پیش از خداحافظی محسوب میشوند اما زلاتان ابراهیموویچ به دنبال رقابت در بالاترین سطح بود. بازگشت به میلان در روزهای کابوسوار این تیم، هدیهای بود که ابراهیموویچ به هواداران میلان داد. قرارداد شش ماهه وی تا پایان فصل ۲۰۱۹/۲۰، با عملکرد خوب زلاتان تمدید شد و او بود که توانست با گلهای خود، استفانو پیولی را روی نیمکت روسونری نگه دارد. عملکرد کمنقص در آخرین فصل، نایب قهرمانی و بازگشت به لیگ قهرمانان اروپا را پس از هفت سال به میلان هدیه داد و راهی که زلاتان آغاز کرده بود، در پایان فصل گذشته به قهرمانی در سری آ ختم شد. به لحاظ آماری، بازیکنان بهتر زیادی از زلاتان در سه فصل اخیر وجود داشتند اما نقش کلیدی وی در بیدار شدن غول خفته فوتبال اروپا، برای تمامی هواداران میلان غیرقابل انکاری است.
یکشنبه شب و پس از مصدومیتهای متوالی، زلاتان در سالهای ابتدایی پنجمین دهه زندگی خود از مستطیل سبز خداحافظی کرد. شاید غرور و شخصیت وی باعث شده باشد که همه هواداران فوتبال او را دوست نداشته باشند، شاید او با صحبتهای خود باعث ناراحتی برخی از ستارگان فوتبال شده باشد و شاید فرصت درخشش با آرسنال یا بارسلونا را از دست داده باشد؛ اما زلاتان هیچگاه از باور به خود و شخصیت خودش دست نکشید. او نمیخواست مثل ستارگان دیگر باشد و زلاتان بودن را بیش از هر چیزی دوست داشت. آنچه فوتبال جهان از امروز از دست میدهد، تنها یک مهاجم گلزن و فوقالعاده نیست. بلکه زلاتان ابراهیموویچ است. شخصیتی که نمیتوان او را با صفت خاصی توصیف کرد و نام او خود نیز در زبان سوئدی صفتی نزدیک به “تسلط داشتن” محسوب میشود.