خریدهای بزرگ، مسائل مالی پیچیده و ریسکهای بسیار؛ تابستان بارسلونا مطمئناً آرام نبوده است. لاپورتا بارسلونا را از چاله در خواهد آورد یا آنها را به ته چاه ویل بدهکاری خواهد انداخت؟
رضا حسینی، فوتبال لب – فرانک کسیه، آندریاس کریستنسن، روبرت لواندوفسکی، رافینیا و ژول کونده همگی با حدود 200 میلیون پوند به بارسلونا آمدهاند، علیرغم اینکه باشگاه بیش از یک میلیارد پوند بدهی دارد. بارسلونیها برای کاهش فشار مالی در کوتاه مدت و کسب اجازهی ثبت قراردادهای جدید خود، درصدی از حقوق تلویزیونی آینده خود و همچنین تقریبا نیمی از سهام واحد تولید رسانه ای خود “بارسا استودیوز” را فروختند. اما رویکرد رئیس باشگاه خوان لاپورتا منجر به این اتهام شده است که او با آینده بلند مدت باشگاه قمار میکند.
بارسا در یک چاه عمیق گرفتار شده است و سعی می کند از آن خارج شود. آیا هر کاری که انجام می دهند درست است؟ نه. آیا آنها کاری را که قرار است انجام دهند، انجام می دهند؟ بیشتر، بله.
لاپورتا در حال تکرار چرخهی بیعیب و نقصی است که در اولین دورهی حضور او در باشگاه، موفقیت زیادی به ارمغان آورد. همه یا هیچ. در آن زمان هم او مانند اکنون، پیشینیان را مقصر گرفتاریهایی که به ارث برده بود میدانست. اکنون نیز لاپورتا تیغ تیز انتقادات را به سمت بارتومئو نشانه رفته است. آشکار است که در دوران رئیس سابق، تصمیمات فاجعهباری در بخش ورزشی از جمله تمدید قراردادهای پرهزینه برای بازیکنان مشهور گرفته شد که خود بارتومئو نیز این اشتباهات را قبول دارد. اما همه چیز بد نبود.
همیشه یک جنگ داخلی در بارسلونا بین دو طرف که دائماً برای قدرت میجنگند، وجود داشته است که اکنون توسط بارتومئو و ساندرو راسل از یک سو (تشکیلات کاتالونیا) و لاپورتا از سوی دیگر نمایندگی میشوند. این مسئله، اغلب رئیس باشگاه را مجبور میکند که برای خشنود کردن هواداران و رسانهها به سمت تصمیمات کوتاه مدت برود و آیندهنگری نداشته باشد.
در نهایت بارسلونا با گرفتن قرض و فروش بخشهایی از باشگاه، پول خرید بازیکنان را تهیه کرد. مشکل اما ثبت نام آنها بود؛ زیرا باشگاه باید ضمن پرداخت دستمزد خریدهای جدید، قوانین سختگیرانهی لالیگا در زمینهی فیرپلی مالی را نیز رعایت کند. با این حال، اکنون تحت قانون 1/1 لالیگا، با صرفهجویی هر پنی توسط باشگاه، بارسلونا میتواند آن پول را روی بازیکنان جدید سرمایهگذاری کند. در حالی که در گذشته و طبق قانون 1/4، آنها میتوانستند یک چهارم پولی که صرفهجویی میکنند را صرف حقوق بازیکنان جدید کنند. به عنوان مثال، اکنون اگر جرارد پیکه در نهایت با کاهش شدید دستمزد خود موافقت کند – کاری که به نظر میرسید انجام شده است اما در روزهای اخیر کند شده – به ثبت نام کونده کمک میکند؛ بازیکنی که احتمالاً به جای خود او بازی خواهد کرد.
لاپورتا ترجیح داده است که بیشتر پول موجود را خرج کند تا یک تیم قوی جمع کند او باور دارد که موفقیت در زمین، پول و شرکای جدید را به همراه خواهد آورد و این مسئله به پرداخت دستمزدها و هزینههای نقل و انتقالات در آینده کمک میکند و این موضوع نیز موفقیت را به ارمغان خواهد آورد که موجب آمدن بهترین بازیکنان به تیم خواهد شد و این داستان به همین ترتیب ادامه پیدا خواهد کرد. این همان چرخهی بیعیب و نقص موفقیتی است که لاپورتا در ذهن دارد. بارسلونا معتقد است که موفقیت در زمین نشان دهنده 30 تا 40 درصد ارزش برند آنهاست و برند آنها آنقدر قوی است که تا زمانی که بازیکنان بزرگ پیراهن آنها را بپوشند، یک یا دو سال بدون موفقیت چشمگیر نیز دوام خواهند آورد.
آنهایی که کل طرح را مشابه لاپورتا نمیبینند، از آینده میترسند. در سال 2003، زمانی که لاپورتا برای اولین بار به این باشگاه آمد، بارسلونا 170 میلیون یورو درآمد داشت که در مقایسه با سایر باشگاههای اروپایی در میانه جدول قرار داشت. در آن زمان پتانسیل زیادی برای افزایش درآمد توسط تصمیمات هوشمندانه وجود داشت. با این حال، اکنون بارسلونا از نظر درآمد در بالاترین حد ممکن است و این برند در قویترین حالت خود قرار دارد. به دست آوردن جام های بزرگ، باعث رشد بیشتر درآمد در کوتاه مدت نخواهد شد. اساساً، باشگاه در حال حاضر راههای سنتی کسب درآمد را به حداکثر رسانده است – حقوق تلویزیونی، بازارگردانی و تبلیغات، بلیط. تنها راه واقعی برای ایجاد رشد در میان مدت و بلند مدت از طریق فعالیتهای دیجیتالی باشگاه است که لاپورتا به تازگی تقریبا 50 درصد از این تجارت را فروخته است. بنابراین دیدگاه لاپورتا خطرات زیادی را به همراه دارد و البته محتاج موفقیت در زمین بازی است.
آنها چقدر میتوانند در میدان مسابقه موفق باشند؟ لواندوفسکی، نماد جدید آنها، رونالدینیو نیست. موفقیت دوره اول لاپورتا نیز بر اساس ساختههای لاماسیا و البته مسی بود. پدری چیزی شبیه آندرس اینیستا است، اما نمیتوان امثال ژاوی، بوسکتس، پویول یا چیزی نزدیک به مسی را در تیم پیدا کرد. این تیم کیفیت بالایی دارد و بر اساس این کیفیت اکثر بازی ها را پیروز خواهد شد. چیزی که مشخص نیست این است که آنها در مقابل بزرگترین تیمها چگونه عمل خواهند کرد.
اما اگر آنها در زمین مسابقه موفق نشوند، چه اتفاقی میافتد؟ بانک سرمایهگذاری گلدمن ساکس در حال اعطای 2 میلیارد یورو در قالب وامهای مختلف به باشگاه است و به نظر میرسد که در صورت لزوم آن را افزایش نیز خواهد داد. ضمن اینکه اعتباری که برای بازسازی استادیوم در نظر گرفته شده است (1.5 میلیارد یورو)، برای بارسلونا بسیار عالی است؛ زیرا آنها تا زمانی که شروع به کسب درآمد از تاسیسات جدید نکنند، نیازی به بازپرداخت آن ندارند. با این حال اگر همه چیز به درستی پیش نرود، احتمالا باشگاه به بخش خصوصی سپرده خواهد شد. در هر صورت، بارسلونا دیگر به طور کامل به کسانی که بلیت استادیوم را در دست دارند تعلق ندارد. آنها مالکیت باشگاه را با کسانی که قسمتهایی از باشگاه را خریداری کردهاند شریک شدهاند.