بایگانی نویسنده: reza hosseini

بازگشتی به آن آغوش

Real Madrid Atletico Madrid

در مصاف یکشنبه شب، اتلتیکومادرید میزبان دربی مادرید بود تا روند ناموفق شاگردان دیگو سیمئونه و شروع نه چندان خوب این تیم در این فصل، اندکی بهبود یابد.

Real Madrid Atletico Madrid

امیر احمدی حق، فوتبال لب – اشک‌ها خشکیده، چهره‌ها ورافتاده، گیلاس‌ها خرد شده، نگاه‌ها به قالیچه، موزائیک، چمن سبز و سفید، به کفش‌های بیهوده گره‌زده‌مان، به جوراب‌هایی که اگر در ناحیه پشت ساق‌ها در آن حفرات بیضوی را ایجاد نمیکردیم هم امروز هراس کمتری از ناکارآمدی خود نداشتیم؛ پلک‌هامان بازتر از همیشه، این بار نه از هیجان، نه از اشتیاق دستیابی به آن بلندی‌های غرور آمیز. بلکه در انتظار پایان دست و پا زدن‌های این حلق آویزانمان؛ فرزندانمان در ایالات و ممالکی نه چندان دور، با خاطری که هرگز از ما آسوده تر نیست؛ ما چه بر سر یکدیگر آورده‌ایم رئیس؟

یکشنبه، در خانه، این سرای مجلل نفرین شده که بین ما جدایی انداخت، به دربی بزرگ شهر مادرید می‌رفتیم. 13 شکست و یک پیروزی نه چندان غرور آمیز؛ شرم، فخری که مدت‌هاست لگدمال شده. خرسی که اگرچه در خانه همسایه‌ای نزدیک با هفت پرش خود به سوی توت فرنگی‌های حومه دست درازی کرده بود، اما مگر ضربات ترکه صنوبر مستایا و خیزش ایوان پروودل مزه‌ای از توت باقی می‌گذارد؟ 13 شکست که هویت ما را به یک باره ناپدید می‌کرد؛ مگر نه آنکه ما برای مقابله با بزرگان زاده شده بودیم؟ مگر نه آنکه غرش پوزئیدون برای شکست برزرگانی چون الهه سیبلس طنین انداز شد؟ ما دیگر آن خانواده نیستیم برادر. ما همه پژوهشگرانی هستیم تا دلیلی برای اینکه هنوز از بین نرفته‌ایم بیابیم. ما همه تیم تجسسی بودیم تا بیابیم چرا ما همچنان تحت حمایت خدای تریدنت به دست، آن الهه دریاهای زمینیم؛ مگرنه آنکه باید در طی این سالها به رعایای بی‌جان هادس، حاکم آب‌های زیرین، در جوار رفقایمان، ساکنان مستایا می‌پیوستیم؟

با این همه، اولین نتایج این پژوهش‌ها، با آخرین انتخاب‌های مربی ایتالیایی پدیدار شد. کارلتو آنچلوتی، آن نادان‌ترین فردی که زیرکی‌هایش بارها تحسینم را برمی‌انگیخت نمایان شد. آن حفره ای که در تمامی این 12 دیدار بدون شکست خود چندان هم برای رقبا پنهان نبود، این بار در مقابل اتلتیکومادرید، از همیشه درخشان تر به نظر می‌رسید. پنج بازیکن میانی، با پیرمردی که هرگز در کناره خط طولی زمین توان دنبال کردن ناهوئل مولینا را نداشت؛ این آغاز ماجرای ما بود.

real Atletico passmap
رئال با قرار دادن پنج هافبک در مرکز زمین، عملا راه پیش روی مرکزی را برای اتلتیکومادرید بست و در عوض مشارکت پایین بازیکنان در نواحی کناری امکان تشکیل مثلث های هجومی قرمز و سفید ها را فراهم کرد.

حاشیه‌های کناری زمین از همیشه خلوت‌تر، نوید حکمرانی بی چون و چرای مثلث‌های شاگردان سیمئونه در لب خط و نیم فضاها را میداد؛ و اتفاقی که پیش‌بینی میشد بسیار زود به وقوع پیوست.

درحالی که درخت کریسمس رئال مادرید به نگین‌هایی چون فده والورده، ادوارد کاماوینگا و تونی کروس پا به سن گذاشته مطرز شده بود، این بهترین گلزن فصل پیش والنسیا بود که با اتمام مصدومیت خود، آماده تهدید منطقه تحت پوشش والورده و لوکاس وازکز بود. با برش دقیق ارسال داخل پا، مهاجم نه چندان محبوب روخی بلانکوس، از فضای همیشه کافی بین مدافعین خط چهار نفره استفاده کرد و زنگ‌های خطر برای صدرنشینان اسپانیا را به صدا در آورد.

نقطه ضعف از قبل هم آشکارتر شد؛ شاید اکنون افراد بیشتری به یاد آوردند که آرایش کهنه و موفق شش هفته ابتدایی، به چه دلیل در فوتبال نوین منسوخ شده بود. ما بار دیگر آشکار ساز ضعف بزرگان فوتبال شده بودیم، هرچند شاید حکومت این لیگ به قدری علاقه‌مند به قوانین فدرال نباشد و این دشمنان کاتالان ما باشند که با یاری فرزند قدرنادیده‌مان از این آشکارسازی بهره جویی می‌کنند.

در رهبری پیرمرد ایتالیایی اما این بازیکنان بودند که خود را با نقطه ضعف‌ها تطبیق می‌دادند؛ ربع ساعت بعد، داوید آلابا با چشمانی آگاه‌تر، حرکات مهاجم اسپانیایی را دنبال کرد. فدریکو والورده و وازکز، با هراس بیشتر و از فاصله‌ای کمتر، فعالیت ساموئل لینوی برزیلی را زیر نظر گرفتند. اما مشکل این ضعف آنها نبود. لینو با خارج کردن دو مسئول جناح راست، فضا را در اختیار سائول نیگوئز، این کدر و نرم‌ترین الماس کهنه سیویتاس متروپولیتانو، قرار داد. مکثی برای چرخش و ارسال به فضای کذایی رخ نداد، آلابا با هوشیاری موراتا را دنبال کرد، ولی آن فضای همیشگی هرگز با دنبال کردن کاپیتان ماتادورها تحت ضمانت قرار نمی‌گرفت. بلکه این بار، ستاره‌ای نه چندان ناشناخته در حفره مذکور درخشید. آنتوان گریزمان، این منفورترین پدیده‌ای که بار دیگر محبوبیت او سکوهای ورزشگاه را به جهش‌های متوالی دعوت می‌کرد. برتری یاران چولو سیمئونه را دوچندان کرده بود. جهش‌ها بیهوده نبود. ما شاخه‌های توت فرنگی را لمس کرده ایم برادر!

هافبک آلمانی قرار بود به واسطه ناتوانی فیزیکی بدن پا به سن گذاشته‌اش، گذرگاه رستگاری پسران ماتریس در جناح راست باشد؛ اگرچه با حرکات زیرکانه آنتوان گریزمان، این مهم بارها زمینه ساز تاخت و تازهای ناهوئل مولینا و مارکوس یورنته شد، اما هرگز فراموش نخواهیم کرد که وظیفه تطبیق سفیدپوشان، توسط مهره‌های درون زمین صورت می‌گیرد.

Real Madrid Atletico Line Up
کنش هجومی اتلتیکومادرید؛ گریزمان با خارج کردن فران گارسیا از موقعیت، فضایی برای فرار مولینا فراهم میکند؛ حضور یورنته و موراتا از دخالت مدافعین وسط جلوگیری میکند. به دنبال ناتوانی کروس در همراهی مولینا، دقایقی بعد کاماوینگا مسئول پوشش این نوع حملات میشود.

اما پرافتخارترین مربی اروپا در لیگ قهرمانان، به خوبی از لحظاتی که ستاره‌های روزهای پیشین، بیشترین پتانسیل برگرداندن ورق را برای تیمشان دارند آگاه بود؛ ارسال والورده با تجمع حداکثری مدافعین قرمز و سفیدپوش همراه شد و شاگردان سیمئونه، با خط دفاعی پنج نفره خود امیدوار بودند از تهدیدات هوایی همشهری، آن هم در نبود خوزلو مصون باشند. اما با این تمهیدات، آنها توپ را در جلوی پای یکی از شوتزن‌ترین افراد دیدند. این ناکافی‌ترین ساویچ برای پرواز از چمن متروپولیتانو، تراژدی را به خاطر همه مان آورد؛ آیا به راستی بزرگان در حضور تمام ضعف‌هایشان از مقام بزرگی نزول نخواهند کرد؟

مگر نه آنکه آشکار کردن ضعف بزرگان باید با بهره‌برداری مفید و با لبخندی به ارزش سه امتیاز، با تلنگری به ارزش یک شکست و از دست رفتن آن 12 بازی توام باشد؟ نه، ما بار دیگر بیهودگی خود را به یاد آورده‌ایم.

فضاها برای دریبل های رودریگو بسیار تنگ بود؛ فرصت‌ها برای ورود بلینگهام به محوطه بسیار محدود بود. به اندازه یک بازگشت مدافع برای پوشش ارسال والورده و وازکز؛ اما با دیدن توپ زیر پای تونی کروس، این دشمن کهنه همیشه پیروز، هراس در خط مقدم قرمز و سفیدها پدیدار شد؛ آن چنان که مارکوس یورنته، این آخرین به جامانده روزهای درخشان تریپیر و سوارز در 20-21 ، سراسیمه به دنبال متوقف کردن هافبک آلمانی به فضای بلوکه کردن توپ دوید. دویدنی مناسب برای فرار به عمق کور مدافعین لالیگا، اما بیش از حد کافی برای مقاومت در برابر حیله مرد آلمانی. توپ در ابتدا به پای راست سپرده شد و سپس به تور دروازه. اشک هامان بار دیگر فرصت تشکیل یافته بودند تا در پایان نیمه بازی، ما را همراهی کنند و فقط آفساید رودیگر بود که از تکمیل این تراژدی جلوگیری کرد.

در فوتبال، این تاکتیسین‌ها هستند که حین انجام بازی، برای پوشش ضعف‌های دفاعی خود تلاش می‌کنند؛ چنین چیزی در بازی رهبران رخ نمی‌دهد. شاگردان آنچلوتی، اگرچه با مهره‌های متفاوت، اما با همان آرایش سابق به زمین سبز بازگشتند؛ هوشیاری وازکز هرگز برای پیشگیری از رخداد دوباره آنچه دیده بودیم، کافی نبود. ساموئل لینو با حرکت رو به داخل خود، مدافع اسپانیایی را به دنبال خود کشید تا سائول نیگوئز پس دریافت پاس گریزمان، از فضای حاکم گریخته ایالت شرقی نهایت استفاده را کرد و ارسال دیگری را روانه موراتا کرد. کپا و کاماوینگا، فقط نقش نزدیک‌ترین تماشاگران این صحنه را به عهده گرفتند.

ادعا کردیم که از اشتباهاتمان درس گرفتیم. در شب بازگشت خوزه ما خیمنز، پس از دستیابی دوباره به اختلاف دوگله، شاگردان مرد سیاهپوش توپ را تقدیم کرده و به دفاع از دژ خود پرداختند. آنها در طول بازی با استفاده تکراری از ماریو هرموسو در مرکز، تا حدودی برتری عددی رقیب در میانه را خنثی کرده بودند، اما اکنون این اجازه در اختیار سفیدپوشان بود و تا مرز منطقه 14، مزاحمتی برای پاسکاری های نه چندان مفید آنها دیده نمی‌شد.

Atletico Madrid passmap
چیدمان اتلتیکومادرید و حضور مرکزی ماریو هرموسو؛ به دلیل بازگشت وی به خط دفاع در نیمه دوم، نقطه به کارگیری تقریبی این بازیکن، اندکی عقب تر از کوکه میباشد.
zone 14 plot
نقشه پاس های نیم فضا و منطقه 14 دو تیم ؛ کنش های هجومی فراوان رئال مادرید موفق به بازکردن قفل دروازه اوبلاک در نیمه دوم نشد.

همه چیز بر طبق اصول روزهای اوج تیم دیگو سیمئونه می‌چرخید. استفاده بهینه از کمترین کنش های تهاجمی؛ دفاع کم اشتباهی که با مصدومیت های مکرر خیمنز، خداحافظی گودین و پا به سن گذاشتن ساویچ مدتها از خاطر همگان رفته است، این بار در ناکام گذاشتن رقیب همشهری مفید واقع شده بود و با وجود اختیار تام در مرکز زمین، سربازان مرد آرژانتینی با هوشیاری از پدید آمدن موقعیت های ارزشمند رقیب، پیشگیری کردند.

xG Plot

بزرگان، بار دیگر، اگرچه در نبود مهره های ارزشمند تدافعی، بدون امتیاز از خانه ما خارج شده بودند؛ اما مگر نه آنکه در بسیاری از آن 13 شکست وضعیت خود روخی بلانکوس در غیاب اندک بازیکنان سرشناس تیم رخ داده بود؟ مگر نه آنکه به وضوح برتری تاکتیکی و عدم پوشش ضعف‌ها از رختکن سفیدپوشان عامل اصلی شکستشان بود؟ چولو سیمئونه مجوز یافت تا یک شب دیگر با خواندن “Allez Allez”  این پیروزی خانگی را جشن بگیرد. نه به عنوان آشتی این کوچک‌ترین خانواده، نه به عنوان پرواز ققنوسی که در آتش دو سال فاجعه بار اخیر سوخته، بلکه به عنوان شبی زیبا در این خانه نفرین شده که می تواند کوچک‌ترین دلیل فعلی افتخار الهه پوزئیدون به رعایای وفادار خود باشد. فصلی طولانی در انتظار آنهاست …

مجسمه سیبلس

کاماوینگا، پیشرفت سریع یا راه نجات آنجلوتی در غیاب مصدومان؟

کاماوینگا به تازگی قابلیت خود را برای بازی در چند پست نشان داده است. به نظر می‌رسد که زمان درخشش فرانسوی آینده‌دار فرا رسیده باشد.

رضا حسینی، فوتبال لب – کاماوینگا، تا اینجای فصل لالیگا که هنوز 12 بازی از آن باقی مانده، در تمامی 26 مسابقه‌ی رئال مادرید به میدان رفته است. چیزی به اندازه‌ی همه‌ی فرصتی که در سال قبل در تمامی بازی‌ها به دست آورده بود. تا همین‌جای فصل، او 100 دقیقه بیشتر از پارسال بازی کرده، 2 گل بیشتر زده و 5 کارت زرد کمتر گرفته است. همه‌ی اینها نشان از پیشرفت این بازیکن در والدبباس می‌دهد. آن هم در فصلی که رقیب سرسختی همچون شوامنی را در کنار خود می‌بیند.

آنچلوتی به تازگی تلاش کرده تا به کمک هافبک 20 ساله‌ی پر انرژی که به خاطر تطبیق پذیری، کنترل تمپوی بازی و آگاهی تاکتیکی معروف است، پویایی بیشتری در تیم خود ایجاد کند. این مسئله سبب شده که کاماوینگا تبدیل به گزینه‌ای هیجان انگیز برای تماشا گردد. سرمربی ایتالیایی سوال خبرنگاران در مورد آینده کاماوینگا را اینگونه پاسخ داد: “ما اجازه نمی‌دهیم کاماوینگا برود، او مانند مودریچ و کروس غیرقابل دسترس است.”

این تجزیه و تحلیل تاکتیکی، به جزئیات آمار کاماوینگا و اینکه چگونه او در تاکتیک‌های آنچلوتی به‌عنوان یک هافبک دفاعی یا حتی یک مدافع کناری قرار می‌گیرد، می‌پردازد.

موتور محرک بازی سیال

کاماوینگا عمدتا به عنوان یک پست 6 در سیستم 4-3-3 یا به صورت یکی از دو بازیکن دابل پیوت در 3-4-3 یا 4-2-3-1 یا حتی به عنوان پست 8 بازی کرده است. فرانسوی جوان، با چابکی خود در خط هافبک، مومنتوم مورد نیاز در میانه‌ی زمین را ایجاد می‌کند. او بیش از اینکه یک بازیکن باکس تو باکس باشد، به انتقال توپ و پیش‌روی آن در زمین کمک می‌کند.

کاماوینگا در چند ماه اخیر و پس از مصدومیت‌هایی که برای بازیکنان رئال پیش آمد، فرصت بازی بیشتری پیدا کرد. چه در میانه زمین و چه در زمان غیبت فرلاند مندی، به عنوان دفاع چپ، آنجلوتی تصمیم گرفت که به او اعتماد کند.

حضور کاماوینگا در کنار لوکا مودریچ و تونی کروس باعث شد تا بتواند در کنار این دو بازیکن کنترل بهتری روی دینامیک بازی داشته باشد و بدرخشد. این ترکیب سه نفره، به جای اشغال فضاهای از پیش تعیین‌شده، پیوسته حرکت، فضاسازی و به صورت پویا حمله می‌کنند.

کاماوینگا معمولا نقش هافبک دفاعی یا هلدینگ را به شکلی پویا انجام می‌دهد. برخلاف کاسمیرو، اگر حریف تصمیم به پرس از بالا بگیرد، او می‌تواند بازیسازی را از عقب زمین آغاز کند. انعطاف و چابکی او باعث می شود یک لحظه از حریف جلوتر باشد و بتواند بلافاصله در کسری از ثانیه بچرخد.

به طور مثال در تصویر زیر، مقابل بارسلونا، در حالی که لوکا مودریچ و تونی کروس به صورت پویا مناطق دفاعی کناری را اشغال می‌کنند، کاماوینگا فضای ایجاد شده را به خوبی تشخیص داده و برای دریافت توپ به سمت آن حرکت می‌کند.

سپس با استفاده از مقاومت پرسینگ و حفظ توپ در نزدیک خود، می‌چرخد و جهت بدن خود را می‌دهد تا توپ را به آرامی به سمت خلوت حریف انتقال دهد.

در بالای زمین نیز کاماوینگا با همان اصول شناور و غیرمتمرکز در کنار توانایی پاس دادن و دریبل زدن انفجاری خود در فضاهای تنگ، عملکرد موثری دارد. او بیش از آنکه شبیه یک نسخه سنتی از هافبک دفاعی باشد، شبیه یک بازیکن خستگی‌ناپذیر و حامل توپ نترس است که 6.68 پاس رو به جلو در هر 90 دقیقه و 2.64 حمل رو به جلو در هر 90 دقیقه دارد.

در تصویر زیر، در جریان بازی با لیورپول، کروس موقعیت خود را ترک کرد و برای بازیسازی از عمق دفاع اقدام کرد. در همین حین، کاماوینگا و مودریچ در حال حرکت بودند. کاما، فضای پشت خط اول فشار قرمزها را کشف می‌کند و در آنجا توپ را دریافت می‌کند. پویایی آنها لیورپول را مجبور کرد تا پرس را از یک خط عقب‌تر ادامه دهند.

در جریان اولین گل در همان مسابقه، کاماوینگا با دادن پاس بی‌نظیر به کریم بنزما در فاصله بین فان دایک و کوناته، آگاهی محیطی خود را نشان داد. دادن چنین پاس ریسکی‌ای توسط یک هافبک دفاعی، امری غیرعادی است.

علاوه بر این، کاماوینگا با بهره بردن از حرکات بدن و بازی‌خوانی خو، همیشه با تکل کردن یا دنبال کردن مهاجم حریف، تاثیر مثبتی در قطع ضد حملات حریف دارد. ادواردو، 3.09 تکل در هر 90 دقیقه ثبت می‌کند.

در اینجا، در تصویر زیر، دست آرنولد را در هنگام پاس توپ به گاکپو می‌خواند. کاماوینگا موفق می‌شود توپ را پس بگیرد و سپس تیم را وارد یک ضد حمله خطرناک کند.

با این حال، تمایل او به دادن پاس‌های خطرناک و دشوار، شانس از دست دادن توپ را افزایش داده که اغلب منجر به از دست دادن مالکیت می‌شود. علاوه بر این، کاماوینگا گاهی اوقات از موقعیت خارج می‌شود که منجر به این شده است که حریف بتواند از شکاف‌های خط میانی استفاده کند. این دو مسئله به عنوان چاش‌های اساسی او در هنگام بازی در پست 6 در نظر گرفته می‌شود.

شاید به زودی، پس از دوران مودریچ، کروس و آنچلوتی، یک مربی مدرن از راه برسد و یک رویکرد پوزیشنال را اجرا کند که در آن ترکیب، حضور کاماوینگا در کنار شوامنی در دابل پیوت، ایده‌‌ی خوبی باشد. قبل از اینکه به نقش جدید کاماوینگا یعنی دفاع چپ بپردازیم، بیایید با داده‌ها به ویژگی فنی او بیشتر نگاه کنیم.

سولیست توقف ناپذیر

در 365 روز گذشته، 1.58 موفقیت در برابر حریف در هر 90 دقیقه یعنی 95 درصد موفقیت برای او ثبت شده است. در همین حال، میانگین پیروزی 78 درصد است که به این معنی است که کاماوینگا یک دریبل‌زن عالی در فضای تنگ است و به سختی موقعیت‌های یک در برابر یک را از دست می‌دهد. اینمسئله ناشی از لمس اولیه‌ی سریع او و تغییر جهت بدن یا توپ و همچنین نزدیک نگه داشتن توپ به پاهایش تحت فشار حریف است.

علاوه بر اولین لمس‌های مناسب و چرخش‌های سریع در فضاهای تنگ، او همچنین در بازی‌خوانی نیز شگفت‌انگیز است و پاس‌های کامل شده‌ی او در هر بازی،‌ ۹۰.۱ درصد است. در همین حال، استانیسلاو لوبوتکای ناپولی با ۹۳.۶ درصد بالاترین میزان پاس کامل شده را دارد و میانگین هافبک‌ها 81.9 درصد است.

علیرغم دقت مناسب کاماوینگا، او در یک سوم پایانی زمین، قاتل دروازه نیست. در حالی که میانگین شوت در میان هافبک‌ها،‌ 1.09 در 90 دقیقه است، کاماوینگا 0.94 شوت زده می‌زند و 0.08 پاس گل می‌دهد.

او در حالت تدافعی، همان حرکات سریع بدن و تمایل به تکل را با 3.09 تکل در هر بازی با 93 درصد موفقیت اجرا می‌کند. در عوض، تعداد قطه توپ‌های او در هر بازی 0.87 با ضریب موفقیت 31 درصد، کمتر از میانگین است. در زیر خلاصه‌ای از آمار کاماوینگا در طول فصل حاضر را مشاهده می‌کنید.

به عنوان یک فولبک

به هر حال، کاماوینگا تطبیق‌پذیری خود را برای بازی در پست دفاع چپ در فرانسه و رئال مادرید نشان داده است. دشان و آنچلوتی هر از گاهی در صورت غیبت فولبک چپ خود از او استفاده می‌کنند.

از نظر دفاعی، او یک مدافع کناری عادی نیست. مشکلاتی چون جاگیری، پوشش و تعقیب وینگرها به سمت مرکز زمین در بازی او دیده می‌شود و مشخص است که برای بازی در پست دفاع چپ، آگاهی محیطی دفاعی بیشتری لازم دارد.

کاماوینگا در هنگامی که صاحب توپ است، تمایل کمتری به اورلپ کردن وینیسیوس و سانتر از کناره‌ی زمین نشان می‌دهد و بیشتر علاقه دارد تا به مرکز زمین اضافه شده و وینی را در سمت چپ در موقعیت یک در مقابل یک با دفاع حریف قرار دهد.

در سیستم‌های پوزیشنال، کاماوینگا به عنوان دفاع چپ می‌تواند به صورت inverted به کار گرفته شود و مانند زینچنکو در منچسترسیتی و آرسنال، وکارکردهای خاصی را در مراحل مختلف بازی از خود نشان دهد.

در تصویر زیر، مقابل اسپانیول، پس از قرار دادن وینیسیوس جونیور در موقعیت همیشگی حمله در برابر دو مدافع گرفتار شده است. کاماوینگا تصمیم می‌گیرد تا برای مدیریت شرایط حمله به داخل بزند و دو بازیکن حریف را با خود ببرد تا فضای داخل را برای حضور برزیلی باز کند.

این حرکت کاماوینگا باعث می‌شود که وینی جونیور بتواند به سمت داخل نفوذ کرده و با یک ضربه منحنی، بازی را به تساوی بکشاند.

در تصویر زیر، در جریان فینال جام جهانی باشگاه‌ها مقابل الهلال، مجددا کاماوینگا به داخل حرکت می‌کند و مارگا را همراه خود به داخل کشانده و مسیر عبور را برای وینیسیوس باز می‌کند.

سپس کاماوینگا پاس یک را از وینیسیوس گرفته و دو را تحویل می‌دهد که وینی را در موقعیت یک در برابر یک در مقابل مدافع کناری قرار می‌دهد.

و در انتها سانتر بیرون پای وینی به بنزما رسید که با تشخیص خوب فضای خالی موفق به گلزنی شد.

حرکات بدون توپ و آگاهی محیطی تهاجمی او در تصویر بعدی مقابل اتلتیکو مادرید نشان داده شده است. در حالی که رئالی‌ها در موقعیت 3 به 3 گرفتار شده‌اند، کاماوینگا توپ را به مودریچ پاس می‌دهد.

سپس به داخل و فضای پشت مدافعان می‌رود تا پاس مودریچ را دریافت کند.

پس از دریافت توپ در بین مدافعین، کاما شوت مستقیمی را به سمت دروازه زد که اوبلاک به خوبی در مقابل آن مقاومت کرد.

تطبیق‌پذیری و توانایی‌های فنی ادواردو کاماوینگا او را در حال حاضر به یک دارایی ارزشمند در رئال مادرید تبدیل کرده است. او توانایی خود را برای بازی در چندین پست نشان داده است. کاما در خط هافبک مومنتوم مورد نیاز را ایجاد می‌کند و در صورت نیاز به عنوان یک مدافع کناری به میدان می‌رود.

ادواردو کاماوینگا قبلاً ثابت کرده است که یک جنگجوی واقعی است. در اردوگاه پناهندگان آنگولا از پدر و مادری کنگویی به دنیا آمد. بلافاصله پس از تولدش به فرانسه آمد. در سال 2019 تابعیت فرانسه را گرفت و اولین بازی خود را برای زیر 21 سال فرانسه انجام داد. حالا او برای قهرمان اروپا بازی می کند.

کاماوینگا دستاوردهای زیادی داشته است و مطمئناً آینده بزرگی با پادشاه اروپا در پیش دارد.

رئال مادرید و لیورپول؛ یک کامبک تکراری

کامبک رئال مادرید به لیورپول

رئال مثل همیشه کامبک زد، این بار در آنفیلد. اما چرا ناتوانی لیورپول در جلوگیری از جابجایی بازیکنان رئال مادرید برای آن‌ها گران تمام شد؟

رضا حسینی، فوتبال لب – آنفیلد جایی بود که توجه تمام فوتبال دوستان جهان را در سه‌شنبه شب به خود معطوف کرده بود. لیورپول و رئال مادرید در مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا به مصاف هم رفتند. دیداری که در سال‌های اخیر، بسیار تکرار شده است. البته این بار هم فرصتی برای انتقام لیورپول و محمد صلاح به وجود نیامد.

اگرچه هر تیم در این فصل در فرم بدی قرار دارند، اما بازی هیجان انگیزی بود. در نهایت، قهرمان 14 دوره اروپا دوباره مانند سال قبل، به روشی دراماتیک پیروز مسابقه بود. شخصیت بازیکنان رئال مادرید در لیگ قهرمانان اروپا در سال‌های اخیر در هر شرایطی و در هر ورزشگاهی چیزی منحصر به فرد و نادر است. جدا از لحظات هیجان‌انگیز بازی، در این تحلیل تاکتیکی، ما به تاکتیک‌های هر دو تیم نگاهی دقیق‌تر می‌کنیم.

ترکیب اولیه

یورگن کلوپ از سیستم معمول 4-3-3 لیورپول استفاده کرد. آلیسون در دروازه  قرار داشت. آرنولد، جو گومز، فن دایک و رابرتسون چهار دفاعی لیورپول را تشکیل می‌دادند. باجستیچ، فابینیو و هندرسون هافبک ها و صلاح، گاکپو و داروین نونیز مهاجمان قرمز‌ها بودند.

در مقابل، کارلو آنچلوتی که پیش از این 4 عنوان قهرمانی اروپا را کسب کرده بود، رئال مادرید را با فرم 4-3-3 صف آرایی کرد و بازی را با کریم بنزما در جلو در کنار رودریگو و وینیسیوس جونیور آغاز کرد. دنی کارواخال، ادر میلیتائو، آنتونیو رودیگر و دیوید آلابا خط دفاع رئال را در جلوی تیبو کورتوا تشکیل می‌دادند. مثلث هافبک رئال در این بازی نیز، فده والورده، ادواردو کاماوینگا و لوکا مودریچ بودند.

یک شروع عالی

هیچ راهی برای شروع یک بازی در مرحله حذفی، بهتر از برتری 2-0 در 14 دقیقه اول نیست؛ دقیقا مانند آنچه لیورپول انجام داد. لیورپول بازی را با ترکیب 4-3-3 و البته ماکیت توپ آغاز کرد و تلاش کرد تا با استفادهاز مثلث صلاح، هندرسون و ترنت در سمت راست، پویایی سابق را به تیم بازگرداند.

پیش از این، رئال مادرید در یک بلوک دفاعی 4-5-1 در نیمه خود باقی ماند. در همین حال، مثلث لیورپول در سمت راست پویاتر بود و حرکات عمیق گاکپو در بین خطوط، گزینه اضافی برای نفوذ و حمله از عمق را در دسترس لیورپول قرار می‌داد.

در اینجا و در تصویر اول، در حالی که عملکرد دفاعی بدی از سوی وینیسیوس رخ داد، حرکت هندرسون روی دست صلاح توجه آلابا را به خود جلب می‌کند و رودیگر را تحریک می‌کند تا برای مقابله با خطر از منطقه‌ی دفاعی خود خارج شود. در همان زمان، داروین از سمت کور موجود در مقابل کارواخال، به سمت کور میلیتائو حرکت می‌کند. نونیز پاس را از صلاح دریافت می‌کند و گل اول را به ثمر می‌رساند.

این ایده سیال بودن سمت راست در کنار حمله به فضا از سمت چپ به طور متوالی در طول بازی و عمدتاً در نیمه اول زمانی که قرمزها به یک سوم دفاعی مادرید می‌رسیدند، به کار گرفته شد. در تصویر زیر، آرنولد از موقعیت عقب‌تری به هندرسون می‌رسد که با اورلپ در سمت راست به بیرون حرکت کرده و به صلاح اجازه می‌دهد تا از نیمه‌فضای سمت راست استفاده کند. علاوه بر این، موقعیت صلاح باعث می‌شود که آلابا اشتباه کرده و پست خود را ترک کند. در این لحظه، هندرسون در قسمت کور وینی و در پشت خط دفاع، توپ را دریافت می‌کند.

هنگامی که هندرسون توپ را در منطقه کات بک دریافت کرد، صلاح و گاکپو به سرعت به محوطه جریمه رئال حمله می‌کنند. در این زمان رابرتسون به صورت مورب می‌دود و کارواخال را در سمت کور خود گیج می‌کند تا شانس رسیدن نونیز به توپ افزایش یابد.

در تصویر زیر، گرافیک حرکات وینگرهای لیورپول نشان داده شده است که نشان می دهد سمت راست لیورپول به چه میزان در این بازی برای میزبان تاثیرگذار بوده است.

کلوپ بعد از بازی گفت: “بسیار مهم است که شاهد گام‌های مثبت در شروع بازی باشیم. فکر می‌کنم نیمه اول، فارغ از دو گلی که خوردیم، بهترین نیمه‌ای بود که در کل فصل بازی کرده بودیم. از آن خیلی خوشم آمد.” اما بعد از اینکه صلاح گل دوم را روی اشتباه وحشتناک کورتوا به ثمر رساند، رئال مادرید بازگشتی باورنکردنی داشت. اما چگونه؟

شخصیت باعث می شود رئال مادرید همچنان زنده بماند

کامبک در این سطح از فوتبال، نتیجه‌ی تجربه، قدرت ذهنی، اعتماد به نفس و مقابله با فشار است. قوهای سپید، همه این ویژگی‌ها را دارند. کارلتو، قهرمان اروپا را در شکل کلاسیک 4-3-3 خود چیده بود. حرکات همیشگی بنزما به خارج از محوطه‌ی جریمه و به خصوص در سمت چپ، فضای مناسبی را برای بهره‌برداری رودریگو ایجاد می‌کرد.

رئال مادرید در جریان بازی اقدام به استفاده از مودریچ در موقعیت‌های عقب‌تری در زمین خودی در کنار کاماویگا کرد تا از فشار بالای لیورپول خارج شود و با توانایی مودریچ در فرار از پرسینگ و کیفیت بالای پاس‌های او، پرسینگ را شکست.

در تصویر زیر هیت مپ تماس‌های مودریچ با توپ را می‌بینید. این نقشه نشان می‌دهد که او همه جا بوده است.

هنگامی که رئالی‌ها به یک سوم نهایی می‌رسیدند، سمت چپ، جایی بود که وینیسیوس، آلابا و مودریچ با کمک بنزما، بسیار موثر بودند. با وجود مشکلات دفاعی قرمزها در سمت راست در این فصل، اوضاع بدتر هم شد.

در تصویر زیر، وینی توپ را در سمت چپ در اختیار دارد. در همین حال، بنزما عقب‌تر قرار دارد و برتری عددی را در آن ناحیه برای رئال به ارمغان آورده است. عدم بازگشت صلاح برای حمایت از مدافع کناری‌اش، موجب می‌شود که گومز برای پوشش آرنولد، موقعیت خود را در مرکز خط دفاع ترک کند.

در این زمان،‌ مودریچ فضا را تشخیص می‌دهد و در نیم فضای چپ پشت گومز، حرکت می‌کند که گومز را مجبور به عقب‌نشینی دوباره می‌کند و فضا را برای وینیسیوس باز می‌کند.

پس از انجام یک یک و دوی موفق بین وینی و بنزما، وینیسوس، یک گل زیبا به ثمر می‌رساند.

رئال مادرید به طور مداوم این الگو را به خوبی انجام می‌داد. در تصویر زیر، در حالی که همین الگو در حال اجرا است و مودریچ نیز وارد نیم فضای چپ می‌شود و بنزما عثب‌تر قرار دارد، رودریگو نقش مهاجم را بازی می‌کند و کارواخال به سمت نقطه‌‌ی کور حمله می‌کند و منتظر سانتر است.

مانند کورتوا، خطای آلیسون باعث شد رئال مادرید به تساوی برسد. در نهایت نتیجه‌ی این مسابقه توسط ترنزیشن‌های هجومی مادرید تعیین شد.

ترنزیشن‌های مرگبار رئال مادرید

کلوپ قبلا گفته بود: “هویت ما شدت (Intensity) است”. مشکل اصلی لیورپول در این فصل، از دست دادن شدت در هر کاری است که آنها خوب انجام می دادند.

رئال مادرید کنشگرانه‌ترین تیم اروپا نیست. آنها عاشق حملات برق‌آسا هستند. در طول بازی، لیورپول به دلیل عدم انسجام در ترنزیشن‌ها آسیب پذیر بود.

مودریچ 37 ساله در دو گل آخر به دلیل هوشیاری تدافعی، فوق‌العاده بود. او نقش اصلی را در ترنزیشن از دفاع به حمله بازی می‌کرد و با هوش خود ضدحملات را آغاز می‌کرد. در تصویر زیر، قبل از گل چهارم، لوکا در حال مهار عالی پاس رو به جلوی باجستیچ به گاکپو است. ضد حمله‌ای که بعداً تبدیل به گل می‌شود.

همچنین در گل پنجم، مودریچ پس از لمس بد فابینیو، او را تکل کرد. توپ را وارگرفته و سپس پاسی را به وینی داد که بعداً منجر به گل بنزما شد.

رئال مادرید بدون شک غیر قابل پیش بینی ترین تیم تاریخ لیگ قهرمانان اروپا است. همانطور که تجزیه و تحلیل تاکتیکی نشان داد، رئال مادرید تلاش کرد و موفق شد لیورپول را در آنفیلد 5-2 شکست دهد و بازی بعدی را برای قرمزها در سانتیاگو برنابئو بسیار چالش‌برانگیز کرد.

و سوالی که هنوز وجود دارد، این است که آیا تیمی در اروپا وجود دارد که رئال مادرید نتواند از این تورنمنت خارج کند؟

رئال مادرید، مشکلات بی‌پایان از دفاع تا حمله

باخت رئال مادرید

فصل گذشته در برنابئو، ایده‌ای عمیق ریشه دوانده بود: رئال مادرید بهترین دروازه‌بان (تیبو کورتوا) و بهترین شماره 9 (کریم بنزما) را دارد و این برای پیروزی کافی است. زمانی که آنها لیگ قهرمانان و لالیگا را بردند، به نظر می‌رسید که تعداد کمی حاضر باشند تا این ایده را به چالش بکشند. با این حال، اگر چه امسال هم کورتوا به دفع توپ‌ها ادامه می‌دهد و بنزما همچنان گل می‌زند، اما دیگر اوضاع به خوبی سال قبل نیست.

رضا حسینی، فوتبال لب – جدا از شکست رئال مادرید در فینال سوپرکاپ اسپانیا در برابر بارسلونای آماده که غم و اندوه فراوانی را به هواداران لوس بلانکوس تحمیل کرد، مادریدی‌ها در این فصل در لالیگا نیز کیفیت سال قبل را نداشته‌اند. اوضاع تا جایی بد پیش رفته که بعد از گذشت تقریبا یک نیم فصل، اختلاف آن‌ها با کاتالان‌ها به 11 امتیاز (با وجود یک بازی کمتر نسبت به بارسلونا) رسیده است.

رئالی‌ها امسال سه بازی را به حریفانی واگذار کرده‌اند که سال گذشته کار چندان سختی را در برابر آن‌ها نداشتند. تا اینجای فصل، سه باخت برابر رایووالکانو، ویارئال و مایورکا در پرونده شاگردان آنجلوتی ثبت شده است. البته باخت در الکلاسیکوی عربستان نیز چیز نیست که به راحتی از خاطره‌ی هواداران مادریدی پاک شود.

با این نتایج، الگوی موفقیت مادرید در سال گذشته، زیر سوال رفته است و آنچلوتی باید کارهای زیادی در خط دفاع، هافبک و حمله انجام دهد. آنچلوتی پس از شکست در ال کلاسیکو رئال گفت: “این یک لحظه حساس نیست، بلکه یک لحظه پیچیده و دشوار است، همانطور که معمولا در یک فصل وجود دارد. اما ما برمی گردیم.» با این حال، مسئله فقط مدیریت آنچلوتی نیست و مشکلات زیادی در حال حاضر اکو سیستم رئالی‌ها را مختل می‌کند.

دفاع‌های کناری پایین‌تر از حد انتظار

رئال مادرید در 20 بازی این فصل لالیگا در مجموع 17 گل دریافت کرده است و اگر مجموع بازی‌های این فصل آن‌ها در تمام رقابت‌ها را در نظر بگیریم به آمار یک گل در هر بازی می‌رسیم. اگرچه کورتوا در فرم نسبتا خوبی قرار دارد، اما شکنندگی دفاعی رئال، یکی از بزرگترین نگرانی‌های آنجلوتی است. بنابراین تعجب آور نیست که آنچلوتی در کنفرانس مطبوعاتی پس از بازی الکلاسیکو در را برای تغییرات دفاعی باز کرد. او گفت: “من باید به این فکر کنم که برای بهبود دفاع چه کار کنم. وقتی سه گل دریافت می‌کنید، بدیهی است که باید چیزی را تغییر دهید.»

اما بلاتکلیفی در دفاع عمدتاً از ناحیه دفاع کناری، یعنی دنی کارواخال و فرلاند مندی ناشی می‌شود که در این فصل در فرم خوبی قرار ندارند. هر دو وقتی با سرعت بازیکنان جوانتر  مواجه می‌شوند، بسیار آسیب‌پذیر جلوه می‌کنند؛ اتفاقی که در برابر الخاندرو بالده و گاوی در الکلاسیکو تجربه کردند. این وضعیت در جناحین دفاع رئال با مصدومیت کارواخال و مندی و نبود جایگزین، بدتر هم شد.

اودریوزولا برای پست دفاع راست مدعی نیست. رودیگر هم در پست دفاع چپ به کار گرفته نشده است. ناچو گاهی در دفاع‌های کناری به کار گرفته می‌شود اما آن چیزی نیست که باید باشد. در این بین، آنچلوتی باید به آمادگی کارواخال و مندی تکیه کند و در عین حال به دنبال بهبود سیستمی برای پشتیبانی از آنها در زمین باشد.

خط هافبک ضعیف بعد از جام جهانی

یکی دیگر از مشکلات این فصل این بود که این مسابقات به دلیل تعطیلات جام جهانی به دو قسمت تقسیم شد. این مسئله، بدون شک رئال مادرید را تحت تأثیر قرار داده است؛ زیرا بسیاری از بازیکنان آنها و به ویژه هافبک‌ها در قطر حضور داشتند. هافبک‌هایی که برای متعادل کردن فشار دفاعی و تنظیم بازی، کلیدی هستند.

فدریکو والورده، بازیکن ملی پوش اروگوئه‌ای رئال، بعد از جام جهانی به فرم خود برنگشته است. کما اینکه حضور گاه و بی‌گاه او در پست وینگر راست، والورده را از منطقه‌ی خلاقانه‌ی خط هافبک – که والورده نیز علاقه‌ی بیشتری برای بازی در این منطقه دارد- دور می‌کند.

از سوی دیگر مودریچ و کروس هم 37 و 33 ساله شده‌اند و توانایی فصل پیش را ندارند، همانطور که صداهایی در باشگاه در مورد بازنشستگی این دو به گوش می‌رسد. به خصوص هنگامی که این دو با هم در زمین حضور دارند، کیفیت خط هافبک رئال به طور قابل ملاحظه‌ای افت می‌کند.

نیاز به گلزنان بیشتر

اگر والورده به خط میانی بازگردد، آنچلوتی این فرصت را خواهد داشت که وینیسیوس جونیور، رودریگو و بنزما را در خط حمله گرد هم بیاورد. آنچلوتی قبل از سفر تیمش به عربستان سعودی برای سوپرجام گفت: رودریگو در حال حاضر شروع کننده است. با این حال، اخیرا، کارلتو به دنبال بازی رودریگو به عنوان یک تعویضی طلایی بوده و تیم احساس می کند که او نمی تواند در حمله باشد. البته در دو سه بازی آخر و بعد از مصدومیت بنزما، رودریگو به عنوان بازیکن نوک و حتی 9 کاذب مورد استفاده قرار گرفت. چیزی که قطعا فقط تا بازگشت بنزما به طول خواهد انجامید.

11 گل بنزما برای تیمی مانند رئال بسیار کم است، گرچه بنزما نیز امسال با مصدومیت‌های زیادی روبرو بوده است و نیمی از بازی‌های فصل (تا اینجا 8 بازی) را از دست داده است. وینیسیوس این فصل فاصله‌ی زیادی با ناجی رئال در فصل گذشته دارد. او در فصل پیش آمار 17 گل و 13 پاس گل را به ثبت رساند ولی تا اینجای فصل تنها 7 گل و 3 پاس گل داشته است. اگر وینیسیوس بتواند دوباره مدافعان کناری حریف را به وحشت اندازد، گل‌های بیشتری به دست خواهد آمد. مادرید همچنین از مارکو آسنسیو انتظارات بیشتری دارد که تاکنون برآورده نشده است.

نیاز مادریدی‌ها به یک گلزن زمانی آشکارتر می‌شود که در نظر بگیرید ادن هازارد و ماریانو دیاز عملاً از سیستم چرخشی آنچلوتی خارج شده اند. رئالی‌ها که در تابستان در خرید امباپه ناکام ماندند، ژانویه نیز خریدی نداشت. پرز شاید منتظر است تا این فصل تمام شود و تکلیف بنزما و تمدیدش با رئال مشخص شود. در کل رئال مادرید شرایط پیچیده‌ای را در خط حمله و پست شماره 9 تجربه می‌کند.

هنوز تمدید بنزما انجام نشده است و گزینه‌های وسوسه‌انگیزی همچون امباپه و هالند هم برای سال آینده در دسترس به نظر نمی‌رسند. گذشته از همه‌ی این حرف‌ها، رئال باید برای ادامه فصل از منابعی که در تیم اصلی دارد استفاده کند یا در غیر این صورت در را برای جوانان کاستیا باز کند، جایی که بازیکنان با کیفیتی همچون سرخیو آریباس در کمین یک فرصت کوتاه هستند تا همچون بازی نیمه نهایی جام باشگاه‌های جهان خود را نشان دهند.

چگونه ارنستو والورده در اتلتیک بیلبائو تغییر ایجاد کرد؟

بازگشت ارنستو والورده به اتلتیکو بیلبائو
بازگشت ارنستو والورده به اتلتیکو بیلبائو

سرانجام پس از دو سال و نیم دوری از لالیگا، ارنستو والورده با اتلتیک بیلبائو به این رقابت‌ها بازگشت تا تنور لیگ امسال را داغ‌تر از همیشه کند. اما او چه تغییراتی در این تیم ایجاد کرده است؟

رضا حسینی، فوتبال لب – سفید و سرخ‌پوشان باسکی، سال قبل را با مارسلینو در رتبه هشتم جدول به پایان رساندند و تنها به 3 امتیاز دیگر احتیاج داشتند تا به جای ویارئال راهی لیگ کنفرانس شوند. بعد از انتخابات ریاست باشگاه اتلتیک بیلبائو در تابستان، مارسلینو از کار برکنار شد. سپس، رقابتی برای جانشینی او بین دو مربی سابق بیلبائو یعنی مارچلو بیلسا و ارنستو والورده درگرفت. در نهایت این والورده بود که جایگاه را تصاحب کرد و برای سومین بار بر روی نیمکت سن مامس نشست. شیرها امسال شروع بهتری داشتند. آن‌ها در چهار بازی اول خود، دو برد، یک تساوی کسب کرده‌اند، سه بازی اول را بدون گل خورده پشت سر گذاشته‌اند و در رتبه‌ی ششم قرار دارند. در این مقاله به تاثیر والورده بر سیستم بازی اتلتیک بیلبائو خواهیم پرداخت.

تغییر در چینش اولیه

مارسلینو دیوانه‌وار عاشق سیستم 4-4-2 بود. فارغ از اتفاقات بازی یا سبک تاکتیکی تیم حریف، در نهایت مارسلینو سیستم 4-4-2 را انتخاب می‌کرد. فصل گذشته، مارسلینو در 96 درصد بازی‌ها از سیستم 4-4-2 استفاده کرد. تنها چینش متفاوت او، 4-4-1-1 بود که یکی از مهاجمان کمی عقب‌تر و پشت مهاجم دیگر بازی می‌کرد. این لجاجت و عدم انعطاف در تغییر شکل چیزی است که کمتر در فوتبال مدرن و روز دنیا اتفاق می‌افتد.

بیلبائو اما تحت هدایت والورده، انعطاف بیشتری از خود نشان داده است. با اینکه سیستم پایه‌ی آن‌ها 4-2-3-1 بوده است، تا همین جای فصل از سیستم‌های 4-3-3 و 4-4-2 نیز بهره گرفته‌اند. ظاهرا والورده اعتقاد دارد که با توجه به قدرت و سبک بازی حریفان می‌تواند از چینش‌های متفاوتی استفاده کند. البته باید ببینیم در آینده از دفاع سه نفره هم استفاده خواهد کرد یا خیر. بیایید کمی با تاکتیک‌هایی که امسال در سن مامس به اجرا گذاشته است آشنا شویم.

چینش 4-3-3 هجومی

مانند آنچه در زمان حضور والورده در نیوکمپ سراغ داریم، در اینجا هم سبک بازی پوزیشنال را می‌بینیم. در فاز تهاجمی و به خصوص در فاز طراحی حمله، سیستم اولیه‌ی بیلبائو از اهمیت بالایی برخوردار است. اینجا در 15 ثانیه بازی اول اتلتیکو بیلبائو در برابر مایورکا می‌توان شباهت چینش بیلبائو با ساختار مورد علاقه‌ی گواردیولا را مشاهده کرد.

فاز طراحی

در فاز طراحی، مدافعان میانی از همدیگر فاصله می‌گیرند تا دروازه‌بان به مرکز این دو آمده و در بازی‌سازی شرکت کند. در این حالت، مدافعان کناری کمی بالاتر می‌روند؛ البته در حدی که فاصله‌ی مناسبی برای دریافت توپ داشته باشند. بازیکن پست شش درست قبل از خط اول فشار حریف قرار می‌گیرد. دو هافبک مرکزی دیگر به جلوتر رفته و در بین شکاف خط هافبک تیم مدافع قرار گرفته و آن‌ها را به عقب می‌رانند.

یکی دیگر از ویژگی‌هایی که والورده همراه خود از کاتالونیا به باسک سوغات آورده است، سرسختی او برای ادامه‌ی این ساختار در فازهای حمله است. صرف نظر از اینکه او 4-2-3-1 یا 4-4-2 را اجرا کند، فاز طراحی در سیستم 4-3-3 اجرا می‌شود.

طراحی حمله

اتلتیک بیلبائو در مقابل کادیز با سیستم 4-2-3-1 بازی کرد. در این بازی، اویهان سانست در کنار میکل وسگا دو هافبک دفاعی تیم بودند. با این حال همانطور که در تصویر بالا مشاهده می‌کنید، زمانی که بیلبائو در فاز طراحی حمله بود، سانست در عرض بازیکن پست 8 تیم یعنی ایکر مونیایین به سمت بالا حرکت می‌کرد و وسگا به عنوان “سینگل پیوت” در عقب باقی می‌ماند. حتی می‌توان گفت که قرار دادن بازیکنی همچون سانست، که تفکر تهاجمی دارد و سال قبل گاهی به عنوان مهاجم نیز به میدان رفته است، به عنوان یکی از دو هافبک دفاعی نشان می‌دهد که برنامه‌ی والورده این است که این بازیکن 22 ساله را جلوتر قرار دهد تا بتواند تاثیر بیشتری داشته باشد. بیلبائو برای انتقال توپ از عقب به جلوی زمین، از بازی در عرض استفاده می‌کند. آنها اغلب از بازی ترکیبی سریع برای غلبه بر پرس از بالای حریف بهره می‌گیرند.

طراحی حمله از کناره زمین

بازی ترکیبی بیلبائو معمولاً توسط مدافعان کناری، وینگرها و بازیکن پست 6 آن‌ها اجرا می‌شود. با بررسی نقشه پاس این تیم در بازی آنها مقابل کادیز می‌توان مشاهده کرد که بازیکن پست 6 به سمت توپ می‌رود تا پاس را از بازیکنان کناری دریافت کند.

نمودار پاس

آنچه مشهود است تعداد بالای پاس از مدافعان کناری، وینگرها و خط دفاعی به وسگا در میانه‌ی زمین است. فازغ از اینکه کادیزی‌ها کدامیک از کجای زمین شروع به پرس و چیدن بلوک دفاعی می‌کردند، بیلبائو برای عبور از این بلوک دفاعی، اقدام به گردش زیاد توپ کرده است. با جلو رفتن توپ در زمین در هنگام حمله‌ی بیلبائو، شکل چینش اولیه‌ی آن‌ها یعنی 4-3-3، دستخوش تغییر می‌شود. البته این مسئله، امری طبیعی در سبک بازی پوزیشنال است. آرایش اولیه هرگز در هنگام مالکیت توپ ثابت نیست.

طراحی حمله در جلوی زمین

تصویر بالا، شکل اولیه‌ی طراحی حمله‌ی بیلبائو در جلوی زمین را نشان می‌دهد. به طور کلی، وینگر چپ، آلخاندرو برنگوئر، به لب خط می‌رود و  وینگر راست در نیم فضا قرار می‌گیرد. در این بازی از اینیاکی ویلیامز به عنوان وینگر راست استفاده شده بود. پستی که در بازی‌های دیگر توسط برادرش نیکو اشغال شد. این دو برادر با سرعت بالای خود به خوبی در بین و پشت خطوط دفاعی حریف حرکت می‌کنند. در همین حین و با اضافه شدن دو بازیکن پست 8 به جلوی زمین، بیلبائو چهار بازیکن در این منطقه از زمین دارد. جالب اینجاست که مدافعان کناری تا زمانی که توپ به یک سوم پایانی نرسد، چندان به جلو حرکت نمی‌کنند. این را می‌توان در نقشه‌ی حرکت بازیکنان مشاهده کرد:

نقشه حرکت بازیکنان

این تصویر، شبکه‌ی پاس‌های اتلتیک بیلبائو و موقعیت بازیکنان را در پیروزی یک بر صفر آنها مقابل والنسیا به تصویر می‌کشد. می‌توان دید که مدافعان کناری بسیار عقب بازی کرده‌اند؛ در حالی که هافبک‌ها و مهاجمان بین خطوط قرار گرفته و نزدیک به هم می‌مانند. در اغلب لحظات چینش تیم 4-1-5 نامتقارن است. اما آن‌ها چگونه با این ساختار دست به ایجاد موقعیت می‌زنند؟

سانترها و حرکات سریع پشت خطوط دفاعی

استفاده از نقاط قوت بازیکنان،‌ یکی از مهمترین فاکتورهای مربیگری است و والورده، این اصل را به خوبی رعایت می‌کند. یکی از روش‌های بیلبائو برای عبور از سد دفاعی حریفان، استفاده از توپ‌های هوایی پشت دفاع حریف است. استفاده از سرعت بازیکنی مانند ایناکی ویلیامز روشی فوق‌العاده برای انجام این کار است، زیرا این بازیکن بدون شک یکی از سریع ترین و قدرتمندترین مهاجمان لالیگا است. ویلیامز به خوبی از بین کانال‌های دفاعی حریف فرار می‌کند و میانبری ساده و موثر برای رساندن توپ به پشت دفاع یا درون یک سوم دفاعی حریفان است.

ارسال پاس به اینیاکی ویلیامز

این پاس‌ها می‌تواند از هر بازیکنی که در موقعیت عقب زمین قرار دارد برای ویلیامز ارسال شود اما غالبا فولبک‌ها هستند که پاس را در بین کانال‌های دفاعی برای او می‌فرستند. با بررسی نقشه‌ی پاس‌های بیلبائو در بازی با والنسیا می‌توان دریافت که ارسال توپ از فولبک راست آن‌ها یعنی دی‌مارکوس به ویلیامز، روشی رایج برای جلو بردن توپ توسط مردان والورده بوده است.

نقشه پاس

سانتر کردن یکی از راه‌های دیگر تیم والورده برای پشت سر گذاشتن دفاع عقب نشسته‌ی حریفان و ایجاد موقعیت بر روی دروازه‌ی آنهاست. گرچه این روش خیلی ساده به نظر می‌رسد، اما فرمول مشخصی وجود دارد که بیلبائو از آن برای ارسال مناسب استفاده می‌کند. در بخش قبل در این مورد صحبت کردیم که چطور باسکی‌ها تمایل دارند تا در هنگام طراحی حمله بر اساس بازی پوزیشنال، چهار بازیکن خود را در بین خطوط دفاعی حریف قرار دهند. دلیل این امر این است که والورده می‌خواهد شماره 6 و بازیکنان خط دفاع توپ را به این چهار بازیکن برسانند. بازیکنانی که در فضای بین خطوط حرکت می‌کنند و به دنبال زاویه‌ای مناسب برای دریافت توپ می‌گردند.

استفاده از فاصله بین خطوط حریف
استفاده از فاصله بین خطوط دفاعی والنسیا

دو تصویر بالا، نمونه‌ی بی‌نقصی از استفاده از بازیکنان بیلبائو بین خطوط دفاعی حریف است. وسگا در راهروهای مرکزی با مونیاین سریع یک و دو بازی کرده است. در اینجا، وسگا یک یک و دوی سریع با مونیایین در دالان مرکزی انجام می‌دهد. به طور طبیعی، والنسیا بلوک دفاعی خود را برای متراکم کردن فضای بین خط میانی و خط دفاعی جمع کرده است. این مسئله موجب ایجاد فضای بسیار زیادی در کناره‌ها شده است. مدافع کناری بیلبائو، یوری برچیچه، با دیدن این مسئله به سرعت به جلو حرکت کند تا با تغییر سریع منطقه‌ی بازی، در انتهای زمین صاحب توپ شود. این توپ به جایی نرسید ولی به والنسیا هشدار داد که بیلبائو می‌تواند روی این الگو خطرناک باشد.

تا اینجای فصل، اتلتیک بیلبائو به طور میانگین در هر بازی 18 سانتر انجام داده است. با توجه به آمار نسبتا مناسب دقت 34 درصدی در سانترهای باسکی‌ها، به طور متوسط در هر بازی 6.29 سانتر آنها موفق بوده است. میانگین xG آنها در حال حاضر 1.6 در هر بازی است و 5 گل در 4 بازی اول به ثمر رسانده‌اند. این آمار نشان می‌دهد که مطمئناً در روزهای اولیه‌ی بازگشت والورده به سن مامس مشکل اساسی از لحاظ گلزنی و ایجاد فرصت وجود نداشته است.

پرس کردن و انتقال سریع توپ

در حالیکه والورده عملکرد تیم در هنگام تصاحب توپ و همچنین آرایش تاکتیکی تیم را بهبود بخشیده است، عملکرد خوب تیم در هنگام بازی بدون توپ را حفظ کرده است. در زمان مارسلینو، بیلبائو عملکرد بسیار خوبی در هنگام پرس از بالای زمین از خود نشان می‌داد. آن‌ها در فصل گذشته یکی از شناخته‌شده‌ترین تیم‌های اروپا در زمینه‌ی پرس کردن بودند. در زمان مارسلینو، بیلبائو به صورت منطقه‌ای فشار می‌آورد و گزینه‌های پاس به مرکز را قطع می‌کرد تا حریف مجبور به استفاده از عرض زمین شود. در این هنگام، آنها با استفاده از خطوط کناری زمین به عنوان یک مدافع اضافی، حریف خود را به دام می‌انداختند و به شدت فضا را تنگ می‌کردند تا توپ را از حریف باز پس بگیرند.

پرس بیلبائو

از زمان برگشت والورده به بیلبائو، این مربی باتجربه با درک مفید بودن این روش دفاعی، کماکان به همین سبک دست به پرس حریفان، دام پهن کردن برای آنها و بازپسگیری توپ می‌زند.  با دقت در تصویر زیر، می‌توان دید که تنها گل بیلبائو در برابر والنسیا از همین سبک دفاعی به دست آمد.

تله پرس بیلبائو

والنسیا مجبور به بازی در عرض شد. مردان والورده به سزعت به سمت توپ حرکت کرده و تمام مسیرهای پاس را مسدود کردند. بازیکن والنسیا سعی کرد که هوشمندانه عمل کند و توپ را از بالای تله پرسینگ عبور دهد. اما ویلیامز هوشیار بود و مسیر توپ را قطع کرد.

پرس موفق بیلبائو

بعد از گرفتن توپ، بیلبائو به سرعت فاز انتقال را انجام داد. در نهایت برنگوئر در سمت چپ صاحب توپ شد و با یک شوت به تیر نزدیک، گل را به ثمر رساند. این یک پایان خوب برای پرس به روش مارسلینو بود.

گل بیلبائو در برابر والنسیا

انتقال سریع که میراث دوران مارسلینو می‌باشد، کماکان عنصری اصلی در تیم والورده است. بیلبائو به گونه‌ای برنامه‌ریزی شده است که بتواند عقب‌تر دفاع کند و به محض بازپس‌گیری توپ، به حیفان حمله کند. والورده هم قصد ندارد که تیمش این قابلیت مفید را از دست بدهد. در هنگام دفاع از عقب زمین هم باسکی‌ها همچنان بسیار تهاجمی دفاع می‌کنند و به دنبال گرفتن توپ در بلوک 4-4-2 خود می‌باشند.

فورمیشن دفاعی بیلبائو

با این حال، هنگامی که مالکیت توپ به دست می‌آید، بازیکنانی مانند برادران ویلیامز، سانست، برنگوئر و مونیایین، همگی از سرعت و قدرت هجومی خود برای حرکت درون فضاها استفاده می‌کنند و امیدوارند که در ضد حمله به گل برسند.

ضد حملات بیلبائو

جمع‌بندی

در حال حاضر والورده موفق شده که اتلتیک بیلبائو را تبدیل به تیمی بهتر کند. در حالی که هنوز در روزهای اولیه‌‌ی لیگ هستیم، تیم در حرکت رو به جلو بسیار خطرناک‌تر به نظر می‌رسد و در زمینه‌ی حفظ توپ هم نسبت به زمان مارسلینو بهتر عمل می‌کند. با این حال، سرمربی جدید نقشه‌ی قدیمی را به طور کامل از بین نبرده است و فقط به آن اضافه کرده است. کاری که والورده انجام داده است، بهبود عملکرد باسکی‌ها و به خصوص در هنگام بازی با توپ است. کماکان راه درازی در پیش است، اما هواداران باشگاه مطمئناً می‌توانند از دورنمای رقابت برای به دست آوردن یکی از جایگاه‌های اروپایی هیجان‌زده باشند.

راز قهرمانی رئال مادرید در لیگ قهرمانان سال گذشته مشخص شد؟

قهرمانی رئال در پاریس

یک روز از قرعه‌کشی لیگ قهرمانان اروپای سال 2022/3 گذشته است و بحث‌های زیادی در مورد قرعه‌کشی در جریان می‌باشد. اما هنوز صحبت‌ها در مورد جادوی برنابئو در سال گذشته به پایان نرسیده است. به راستی چه راز تاکتیکی در پشت قهرمانی رئال مادرید نهفته بود؟

قهرمانی رئال در پاریس
قهرمانی رئال مادرید در لیگ قهرمانان 2022

رضا حسینی،‌ فوتبال لب – در نشست خبری قبل از بازی فینال پاریس، خبرنگاران نظر آنجلوتی را در مورد لیورپول پرسیدند. در آن روز ،کارلتوی کارکشته تنها زبان به تمجید از لیورپول و یورگن کلوپ گشود و از شور و هیجان بالا و سازماندهی خوب رقیب گفت. اما در مصاحبه‌ی بعد از بازی و قهرمانی رئال مادرید، آنجلوتی محافظه‌کاری را کنار گذاشت و حرف‌هایی زد که چیزهای بیشتری را برای دوست‌داران فوتبال فاش کرد. او گفت که رمزگشایی از لیورپول ساده‌تر از دیگر حریفان بود. شخصیت ثابت قرمزها باعث شد که رئالی‌ها بدانند چه استراتژی را اتخاذ کنند و چگونه برای فینال آماده شوند.

یوفا تجزیه و تحلیل جامعی از لیگ قهرمانان سال گذشته ارائه داده است که 125 مسابقه را پوشش می‌دهد و نظرات 23 کارشناس از جمله گرت ساوتگیت، سرمربی تیم ملی انگلیس در آن وجود دارد. این گزارش نشان می‌دهد که چگونه رئال توانست بر روندهای تاکتیکی دیگر تیم‌ها فائق آید و قهرمان مسابقات شود. بخشی از این گزارش را مرور می‌کنیم تا با عوامل قهرمانی رئال بیشتر آشنا شویم.

واگذاری فضا به حریفان

برای کلوپ و دیگر مربیانی که تیم‌های بزرگ اروپا را هدایت می‌کنند، دفاع از بالا، پرس سنگین، گرفتن فضا و غنیمت شمردن فرصت‌ها فلسفه‌ی اصلی بازی در سالیان اخیر بوده است. منچسترسیتی، بایرن مونیخ و لیورپول همگی در لیگ قهرمانان اروپا، خط دفاع خود را بالا نگه داشتند. در طول مراحل حذفی، در زمانی که صاحب توپ نبودند، آخرین مدافع آنها به ترتیب 45.5 متر، 44.4 متر و 43.6 متر از خط دروازه فاصله داشت. این سه تیم بالاترین آمار را از این حیث در مجموع مسابقات داشتند.

در مقابل، رئال مادرید عقب نشست. این مولفه برای آن‌ها 35.2 متر بود که در بین 16 تیم پایانی، رتبه‌ی دهم را کسب کردند. از آنجایی که آنچلوتی به جای پرس سنگین و فشار بر روی توپ، دقت را در اولویت قرار داده بود، رقبای رئال به راحتی در زمین حرکت می‌کردند. یوفا میزان فضایی که تیم‌ها در هنگام مالکیت توپ به تسخیر خود در می‌آوردند را محاسبه کرد و مشخص گردید که فقط شریف و دیناموکیف بیشتر از رئال مادرید به حریفان خود فضا دادند. به سادگی می‌توان نتیجه گرفت که مادریدی‌ها در این فصل نه تنها برنامه‌ای برای مالکیت توپ نداشتند، بلکه تصمیمی به اشغال فضاهای موجود در زمین نیز نداشته و جمع شدن در زمین و استفاده از حداقل فضای موجود را در دستور کار خود قرار داده بود.

فابیو کاپلو، یکی از کارشناسان یوفا و یکی از مربیان سابق رئال، این مسئله را یک انتخاب عملگرایانه بر اساس بازیکنان موجود رئال می‌داند. بارزترین مثال شاید در خط هافبک رئال باشد. مثلث هافبک رئال در آن تورنومنت که شامل کاسمیرو 30 ساله، تونی کروس 32 ساله و لوکا مودریچ 36 ساله بود، سال‌ها در جام‌های متفاوتی در کنار یکدیگر بازی کرده بودند. همان‌گونه که کاپلو می‌گوید، این هافبک‌ها دیگر نه جوان هستند و نه چندان سریع. پس آنجلوتی تصمیم گرفت به انتخابی عملگرایانه دست بزند.

نجات‌های کورتوا

اما هر زمان که رئالی‌ها نتوانستند حریف را در چنگ خود نگه دارد، برای نجات دست به دامن پرش‌های بلند دروازه‌بان خود شدند. کاری که تیبو کورتوا به درستی از پس انجام آن بر آمد و چهره‌ی برتر فینال شد. دروازه‌بان سابق چلسی که از نادیده گرفته شدن خود در انگلیس دلگیر بود، در شب فینال 9 سیو انجام داد تا مانع از قهرمانی لیورپول شود. این بهترین رکورد یک دروازه‌بان در تمامی فینال‌های لیگ قهرمانان اروپا بود.

همچنین کورتوا با 59 سیو، بیش از هر دروازه بان دیگری در این رقابت ها سیو انجام داد. بر طبق آمار انتظار گل (xG) حریفان رئال مادرید، کورتوا مانع از به ثمر رسیدن 4.63 گل حریفان رئال گردید که این بهترین آمار دروازه‌بان‌های حاضر در فصل گذشته‌ی لیگ قهرمانان بود.

راندمان بالای تهاجمی رئال مادرید، عامل مهم کامبک‌های دقایق پایانی

در آن سوی زمین نیز رئال عملکرد بهتری نسبت به میانگین داشت. کریم بنزما، مهاجم فرانسوی کهکشانی‌ها با حمایت دو وینگر برزیلی یعنی رودریگو و وینیسیوس جونیور، بسیار بی‌رحم بود. بر روی کاغذ، xG رئال مادرید پس از مرحله گروهی 21.78 بود. با این حال، در زمین آنها موفق شدند 29 بار توپ را به دروازه‌ی حریفان برسانند. این گل‌ها اکثرا در موقعیتی به دست می‌آمدند که رئالی‌ها عقب نشسته و صبورانه در جستجوی موقعیت بودند. این اقدام بر خلاف دو روش مورد استفاده‌ی دیگر حریفان آن‌ها بود یعنی نه مانند حملات برق‌آسای بعضی رقبا که با فشار بالا و پرس انجام می‌دادند و نه مانند تیم‌های ضعیف و با روش حملات مستقیم.

رئال مادرید به طور متوسط 16.2 ثانیه قبل از هر گل توپ را در اختیار داشت که این میزان بیش از هر تیم دیگری است که به مرحله حذفی رسیده بود. باز هم آمار رئال در تضاد با رقیب آن‌ها در فینال یعنی لیورپول است. تیم کلوپ به طور متوسط 9.5 ثانیه قبل از اینکه دروازه را فتح کند، توپ را در اختیار داشت.

با این حال، اندازه‌گیری برخی دیگر از عناصر موفقیت رئال سخت‌تر است. آنها در حالی که 15 دقیقه به پایان بازی یک هشتم نهایی مقابل پاری‌سن ژرمن باقی مانده بود، شروع به کار کردند. در حالی که 10 دقیقه به پایان بازی مرحله یک چهارم نهایی مقابل چلسی مانده بود، شروع به گلزنی کردند و در حالی که تنها 5 دقیقه وقت اضافه مقابل منچسترسیتی باقی مانده بود، دست به کار بزرگ و برگرداندن بازی زدند. هر بار در آخرین لحظات از مخمصه گریختند و به دور بعدی رفتند. خوش شانسی بی‌نظیر یا آمادگی ذهنی فوق‌العاده؟ یا کمی از هر دو؟ پاسخ به این سوال می‌تواند به ساعت‌ها بحث و جدل منتهی شود.

شاید به همین دلیل است که آنچلوتی پس از فینال مصاحبه‌ی خود را ساده و خلاصه برگزار کرد. او گفت: وینیسیوس یک گل زد، کورتوا چند سیو کرد، پایان ماجرا! اگرچه این که رئال چگونه به آنجا رسید، بسیار ساده نبود.

بارسلونا با آینده خود قمار می‌کند یا فقط به هواداران امید می دهد؟

laporta

خریدهای بزرگ، مسائل مالی پیچیده و ریسک‌های بسیار؛ تابستان بارسلونا مطمئناً آرام نبوده است. لاپورتا بارسلونا را از چاله در خواهد آورد یا آن‌ها را به ته چاه ویل بدهکاری خواهد انداخت؟

laporta

رضا حسینی، فوتبال لب – فرانک کسیه، آندریاس کریستنسن، روبرت لواندوفسکی، رافینیا و ژول کونده همگی با حدود 200 میلیون پوند به بارسلونا آمده‌اند، علیرغم اینکه باشگاه بیش از یک میلیارد پوند بدهی دارد. بارسلونی‌ها برای کاهش فشار مالی در کوتاه مدت و کسب اجازه‌ی ثبت قراردادهای جدید خود، درصدی از حقوق تلویزیونی آینده خود و همچنین تقریبا نیمی از سهام واحد تولید رسانه ای خود “بارسا استودیوز” را فروختند. اما رویکرد رئیس باشگاه خوان لاپورتا منجر به این اتهام شده است که او با آینده بلند مدت باشگاه قمار می‌کند.

بارسا در یک چاه عمیق گرفتار شده است و سعی می کند از آن خارج شود. آیا هر کاری که انجام می دهند درست است؟ نه. آیا آنها کاری را که قرار است انجام دهند، انجام می دهند؟ بیشتر، بله.

لاپورتا در حال تکرار چرخه‌ی بی‌عیب و نقصی است که در اولین دوره‌ی حضور او در باشگاه، موفقیت زیادی به ارمغان آورد. همه یا هیچ. در آن زمان هم او مانند اکنون، پیشینیان را مقصر گرفتاری‌هایی که به ارث برده بود می‌دانست. اکنون نیز لاپورتا تیغ تیز انتقادات را به سمت بارتومئو نشانه رفته است. آشکار است که در دوران رئیس سابق، تصمیمات فاجعه‌باری در بخش ورزشی از جمله تمدید قراردادهای پرهزینه برای بازیکنان مشهور گرفته شد که خود بارتومئو نیز این اشتباهات را قبول دارد. اما همه چیز بد نبود.

همیشه یک جنگ داخلی در بارسلونا بین دو طرف که دائماً برای قدرت می‌جنگند، وجود داشته است که اکنون توسط بارتومئو و ساندرو راسل از یک سو (تشکیلات کاتالونیا) و لاپورتا از سوی دیگر نمایندگی می‌شوند. این مسئله، اغلب رئیس باشگاه را مجبور می‌کند که برای خشنود کردن هواداران و رسانه‌ها به سمت تصمیمات کوتاه مدت برود و آینده‌نگری نداشته باشد.

در نهایت بارسلونا با گرفتن قرض و فروش بخش‌هایی از باشگاه، پول خرید بازیکنان را تهیه کرد. مشکل اما ثبت نام آنها بود؛ زیرا باشگاه باید ضمن پرداخت دستمزد خریدهای جدید، قوانین سخت‌گیرانه‌ی لالیگا در زمینه‌ی فیرپلی مالی را نیز رعایت کند. با این حال، اکنون تحت قانون 1/1 لالیگا، با صرفه‌جویی هر پنی توسط باشگاه، بارسلونا می‌تواند آن پول را روی بازیکنان جدید سرمایه‌گذاری کند. در حالی که در گذشته و طبق قانون 1/4، آنها می‌توانستند یک چهارم پولی که صرفه‌جویی می‌کنند را صرف حقوق بازیکنان جدید کنند. به عنوان مثال، اکنون اگر جرارد پیکه در نهایت با کاهش شدید دستمزد خود موافقت کند – کاری که به نظر می‌رسید انجام شده است اما در روزهای اخیر کند شده – به ثبت نام کونده کمک می‌کند؛ بازیکنی که احتمالاً به جای خود او بازی خواهد کرد.

لاپورتا ترجیح داده است که بیشتر پول موجود را خرج کند تا یک تیم قوی جمع کند او باور دارد که موفقیت در زمین، پول و شرکای جدید را به همراه خواهد آورد و این مسئله به پرداخت دستمزدها و هزینه‌های نقل و انتقالات در آینده کمک می‌کند و این موضوع نیز موفقیت را به ارمغان خواهد آورد که موجب آمدن بهترین بازیکنان به تیم خواهد شد و این داستان به همین ترتیب ادامه پیدا خواهد کرد. این همان چرخه‌ی بی‌عیب و نقص موفقیتی است که لاپورتا در ذهن دارد. بارسلونا معتقد است که موفقیت در زمین نشان دهنده 30 تا 40 درصد ارزش برند آنهاست و برند آنها آنقدر قوی است که تا زمانی که بازیکنان بزرگ پیراهن آنها را بپوشند، یک یا دو سال بدون موفقیت چشمگیر نیز دوام خواهند آورد.

آنهایی که کل طرح را مشابه لاپورتا نمی‌بینند، از آینده می‌ترسند. در سال 2003، زمانی که لاپورتا برای اولین بار به این باشگاه آمد، بارسلونا 170 میلیون یورو درآمد داشت که در مقایسه با سایر باشگاه‌های اروپایی در میانه جدول قرار داشت. در آن زمان پتانسیل زیادی برای افزایش درآمد توسط تصمیمات هوشمندانه وجود داشت. با این حال، اکنون بارسلونا از نظر درآمد در بالاترین حد ممکن است و این برند در قوی‌ترین حالت خود قرار دارد. به دست آوردن جام های بزرگ، باعث رشد بیشتر درآمد در کوتاه مدت نخواهد شد. اساساً، باشگاه در حال حاضر راه‌های سنتی کسب درآمد را به حداکثر رسانده است – حقوق تلویزیونی، بازارگردانی و تبلیغات، بلیط. تنها راه واقعی برای ایجاد رشد در میان مدت و بلند مدت از طریق فعالیت‌های دیجیتالی باشگاه است که لاپورتا به تازگی تقریبا 50 درصد از این تجارت را فروخته است. بنابراین دیدگاه لاپورتا خطرات زیادی را به همراه دارد و البته محتاج موفقیت در زمین بازی است.

آنها چقدر می‌توانند در میدان مسابقه موفق باشند؟ لواندوفسکی، نماد جدید آنها، رونالدینیو نیست. موفقیت دوره اول لاپورتا نیز بر اساس ساخته‌های لاماسیا و البته مسی بود. پدری چیزی شبیه آندرس اینیستا است، اما نمی‌توان امثال ژاوی، بوسکتس، پویول یا چیزی نزدیک به مسی را در تیم پیدا کرد. این تیم کیفیت بالایی دارد و بر اساس این کیفیت اکثر بازی ها را پیروز خواهد شد. چیزی که مشخص نیست این است که آنها در مقابل بزرگ‌ترین تیم‌ها چگونه عمل خواهند کرد.

اما اگر آن‌ها در زمین مسابقه موفق نشوند، چه اتفاقی می‌افتد؟ بانک سرمایه‌گذاری گلدمن ساکس در حال اعطای 2 میلیارد یورو در قالب وام‌های مختلف به باشگاه است و به نظر می‌رسد که در صورت لزوم آن را افزایش نیز خواهد داد. ضمن اینکه اعتباری که برای بازسازی استادیوم در نظر گرفته شده است (1.5 میلیارد یورو)، برای بارسلونا بسیار عالی است؛ زیرا آنها تا زمانی که شروع به کسب درآمد از تاسیسات جدید نکنند، نیازی به بازپرداخت آن ندارند. با این حال اگر همه چیز به درستی پیش نرود، احتمالا باشگاه به بخش خصوصی سپرده خواهد شد. در هر صورت، بارسلونا دیگر به طور کامل به کسانی که بلیت استادیوم را در دست دارند تعلق ندارد. آنها مالکیت باشگاه را با کسانی که قسمت‌هایی از باشگاه را خریداری کرده‌اند شریک شده‌اند.

آیا ژائو فلیکس می تواند الهام بخش اتلتیکو باشد؟

اتلتیکو مادرید

اتلتیکو مادرید نیز همچون بارسلونا در سال گذشته قافیه را به رئال مادرید باخته بود. اما تشک‌سازان مادریدی امسال سودای دیگری در سر دارند.

اتلتیکو مادرید

رضا حسینی، فوتبال لب – رئال مادرید و بارسلونا اسب خود را برای به دست آوردن قهرمانی لالیگا زین کرده‌اند؛ اما آیا امسال در لالیگا شاهد یک مسابقه‌ی دو اسبه خواهیم بود؟ بعید به نظر می‌رسد. فعلا باید روی اتلتیکو هم شرط‌بندی کرد.

شاگردان سیمئونه سال گذشته نتوانستند از عنوان قهرمانی خود دفاع کنند و سایه‌ای از تیم قهرمان سال قبل خود را نشان دادند و تنها به لطف اوج‌گیری در هفته‌های پایانی توانستند در جمع چهار تیم برتر لیگ قرار گرفته و در لیگ قهرمانان امسال حاضر باشند. اما نشانه‌های دلگرم‌کننده‌ای برای لیگ پیش رو وجود دارد. خرید مولینا از اودینزه باید حفره‌ی ناشی از جدایی کایران تریپیه در دفاع راست را پر کند، در حالی که اکسل ویتسل، ملی پوش باتجربه‌‌ی بلژیکی، می‌تواند سر و سامانی به مرکز زمین اتلتیکو مادرید دهد؛ اگر چه در بازی اول و بر خلاف تصور همگان، سیمئونه از ویتسل در مرکز خط دفاع سه نفره استفاده کرد و کیفیت خوبی را نیز از وی شاهد بودیم.

اتلتیکو مادرید در طول پیش فصل در گلزنی بسیار موفق عمل کرد و همه‌ی حریفان را از دم تیغ گذراند. در این بین بازی ژائو فلیکس چشمنواز بوده است و نشان می‌دهد که مهاجم با استعداد پرتغالی آماده است تا در نهایت در این فصل استعداد خود را به طور کامل شکوفا سازد. موراتا نیز اکنون باتجربه‌تر شده است و در پیش‌فصل نیز آمار خوبی را از خود به جای گذاشت. همان‌طور که دیدیم در اولین بازی فصل نیز فلیکس سه پاس گل داد و موراتا دو گل از سه گل اتلتیکو در برابر ختافه را به ثمر رساند.

باید ببینیم که خرید‌های جدید به کار اتلتیکو مادرید می‌آید و فلیکس می‌تواند به درخشش خود ادامه دهد و آیا سیمئونه می‌تواند استحکام دفاعی گذشته را که دوران ده ساله‌ی سلطنتش در اتلتیکو را مرهون آن است، به دست آورد؟ اگر چنین شود، اتلتیکو تا آخرین پیچ مسابقه در کنار بارسلونا و رئال مادرید خواهد بود.

رئال مادرید و کسب دومین قهرمانی پیاپی/ پادشاه در پی پادشاهی

رئال مادرید
قهرمانی رئال در لالیگا 2022

رئال مادرید به دنبال تکرار قهرمانی سال گذشته خود است ولی آیا به عنوان یک مدعی قهرمانی، بیش از حد به بنزما متکی نیستند؟

رضا حسینی،‌ فوتبال‌ لب – رئال مادرید که سال گذشته عنوان قهرمانی لالیگا را با 13 امتیاز اختلاف نسبت به تیم دوم به دست آورد، امسال نیز با قدرت پا به این مسابقات گذاشته است. قوهای سپید امیدوارند که بتوانند برای دومین سال پیاپی این عنوان را کسب کنند. پایتخت‌‌نشینان آخرین بار در سال‌های 2007 و 2008 موفق شده بودند که دو بار پیاپی قهرمان لالیگا شوند. آن‌ها برای تقویت تیم خود، رودیگر را به صورت رایگان و بازیکن آزاد به خدمت گرفتند. همچنین شوامنی را با 80 میلیون یورو از موناکو خریداری کردند تا خط دفاع و هافبک خود را تقویت کنند.

دیگر برای همگان مسجل است که آنجلوتی علاقه‌ی زیادی دارد که ترکیب همیشگی خود را داشته باشد و بازی‌ها را با 11 نفر مورد علاقه‌ی خود شروع کند؛ ولی با توجه به فصل طولانی پیش رو و وقفه‌ای که به خاطر برگزاری بازی‌های جام جهانی پیش خواهد آمد، کارلتو مجبور است تا بیشتر از سیستم چرخشی استفاده کند. پس بازیکنان تازه وارد مادرید به همراه کاماوینگا، والورده و رودریگو شانس بالایی جهت به دست آوردن زمان بیشتری برای بازی در ترکیب دارند.

در این بین تنها استثنا کریم بنزما است. شکست غیرمنتظره رئال در جذب کیلیان امباپه به این معنی است که بنزما تنها مهاجم مرکزی تیم است. لوکا یوویچ به فیورنتینا رفته و آنچلوتی هرگز به ماریانو دیاز اعتماد نکرده است. اتکای بیش از حد رئال مادرید در زمینه‌ی گلزنی به بازیکنی که در دسامبر 35 ساله می شود، بزرگترین علامت سوال در مورد جاه‌طلبی‌های رئال است.

با این حال برای مادریدی‌ها کورسوی امیدی وجود دارد، ادن هازارد. مصدومیت‌های پیاپی باعث شدند تا بلژیکی بعد از سه سال حضور در مادرید، تنها 6 گل به ثمر برساند. این باعث ناامیدی هواداران مادریدی و حتی خود او شده است. اما در انتهای فصل گذشته و بعد از قهرمانی رئال در لیگ قهرمانان، هازارد به طرفداران رئال قول داد که وقت جبران فرا رسیده است. حالا هازارد آماده است، با یک پیش فصل کامل و با حمایت آنجلوتی که قصد دارد از بلژیکی در یک نقش 9 کاذب استفاده کند. باید ببینیم که آیا او موفق می‌شود تا از این فرصت استفاده کند و در نهایت تبدیل به آن فوق‌ستاره‌ای شود که قبلاً در استمفورد بریج دیده‌ایم؟ اگر این اتفاق بیفتد، ترکیب رئال در تنها منطقه‌ای که مادریدی‌ها در آن آسیب‌پذیر به نظر می‌رسد، عمق مناسبی پیدا خواهد کرد.

بارسلونا با هزینه‌های کلان به بازی برمی‌گردد؟/ داستان اهرم‌های پی‌در‌پی

بارسلونا قهرمانی فصل گذشته را به رئال مادرید واگذار کرد؛ اما امسال در اسپانیا همه‌ی چشم‌ها به کاتالان‌ها خیره شده است تا ژاوی با خریدهای متعدد لاپورتا معجزه کند.

رضا حسینی، فوتبال لب – بارسلونایی‌ها تابستان داغی را پشت سر گذاشتند که البته تنها تحت تاثیر گرمایش جهانی نبود. بخشی از این گرما، تحت تاثیر خوان لاپورتا، و قمار بزرگی بود که با فروش بخش‌هایی از دارایی‌های تجاری باشگاه بارسلونا و برای تامین هزینه‌ی ولخرجی‌های فصل نقل و انتقالاتی بارسلونا اتفاق افتاد.

ژاوی از باشگاه خواسته بود که در هر پست دو بازیکن کلاس جهانی داشته باشد ولی باشگاه چیزی به او داد که بیش از انتظارات و خیال‌پردازی‌های او بود. از سویی ژول کونده، آندریاس کریستینسن، فرانک کسیه، رافینیا و روبرت لواندوفسکی به نیوکمپ آمدند و از سوی دیگر قرارداد عثمان دمبله تمدید شد و مذاکرات جریان دارد تا مارکوس آلونسو و برناردو سیلوا نیز به جمع آبی و اناری‌پوشان اضافه گردند.

البته هنوز بارسایی‌ها با مشکلات مالی شدیدی دست و پنجه نرم می‌کنند و برای رعایت مقررات مالی سخت‌گیرانه‌ی لالیگا کار سختی را پیش رو دارند. با این حال آن‌ها مطمئن هستند که از پس این مشکلات بر خواهند آمد و اکنون فشار بر روی مربی است تا خود را ثابت کند. تلاش بارسلونا برای بازگشت به مسیر افتخار بستگی به یک سوال اساسی و البته در حال حاضر بی‌پاسخ است: ژاوی چقدر مربی خوبی است؟

آنها در فصل گذشته از 26 بازی خود در لیگ و زیر نظر ژاوی، 56 امتیاز به دست آوردند و رکورد قابل توجه هفت پیروزی متوالی بین فوریه و آوریل و از جمله پیروزی 4 بر صفر بر رئال مادرید در برنابئو را ثبت کردند. اما در این بین ضعف‌هایی نیز وجود داشت؛ باخت خانگی به کادیز و رایو وایکانو و حذف تحقیرآمیز از لیگ اروپا با شکست در مقابل آینتراخت فرانکفورت از آن جمله‌اند. می‌توان گفت که اولین وظیفه‌‌ی ژاوی این است که این بی‌ثباتی‌ها را در تیم از بین ببرد تا باعث خروج بارسلونا از ریل پیشرفت نگردند.

سیستم پایه و مورد علاقه‌ی ژاوی 4-3-3 است ولی با توجه به خریدهای جدید می‌تواند از دفاع سه نفره نیز استفاده کند. ضمن اینکه حضور مهاجمانی چون لواندوفسکی، دمبله، رافینیا، آنسو فاتی، فران تورس و پیر امریک اوبامیانگ دست او را در خط حمله نیز باز نگه می‌دارد.

با این اوصاف به نظر می‌رسد امثال شاهد گل‌های زیادی از خط حمله‌ی آتشین بارسلونا باشیم. اما دفاع بارسایی‌ها تا چه حد می‌تواند در مقابل حریفان مقاومت کند. نقطه ضعف بارسا در چند سال گذشته، آسیب‌پذیری در برابر ضدحملات سریع بوده است؛ اما ژاوی امیدوار است که سرعت کونده و رونالد آرائوخو به تیمش اجازه دهد تا همزمان که دفاع را از خط جلوی زمین انجام می‌دهد، در خط دفاعی نیز در معرض خطر قرار نگیرند.