
ایلیا بهزاداول، فوتباللب – تیم ملی ایران در شرایطی صعود خود به جام جهانی ۲۰۲۶ را قطعی کرد که با وجود کسب نتایج قابلقبول، نتوانست با کیفیت فنی خود رضایت هواداران فوتبال و کارشناسان را جلب کند. از مسائل نهچندان فوتبالی پیرامون رابطه مردم با تیم ملی این روزها که بگذریم. باید این حقیقت را پذیرفت که نتایج قابلقبول تیم ملی نمیتواند ضعفهای موجود در کیفیت فنی تیم را پنهان کند.
مردم ایران به درستی از سرنوشت حضور تیم ملی در جام جهانی پیش رو هراسان هستند. از میانگین سنی بالای تیم تا کمبود مهره در خط دفاعی و ساختار تدافعی نهچندان مستحکم، همه و همه از عوامل نگرانکننده در تیم ملی امیر قلعهنویی هستند. اما یکی از مهمترین ایرادات وارد به تیم ملی، عدم وجود تنوع در برنامههای تهاجمی و قطع ارتباط بین خط میانی و خط حمله تیم است.
الگوهای هجومی تیم ملی در بازیهای سختتر، به چند حرکت خاص و ساده محدود شد. همچنین اتکای بیش از حد به خلاقیت فردی بازیکنان باتجربهتر در خط حمله، نمیتواند در سطح جام جهانی برای خلق موقعیت از سوی تیم ملی ایران کافی باشد. یکی از دلایل اصلی این اتفاق، فقر تیم ملی و فوتبال ایران در خط میانیست. این موضوع باعث شد تا فوتبال ایران، از روند بازیسازی رایج در فوتبال امروز دنیا فاصله بگیرد. فوتبال ایران و لیگ معیوبی که سالانه به تعداد انگشتان دو دست، بازیکن جدید در حد و اندازه تیم ملی تولید نمیکند. این لیگ در سالهای اخیر نتوانست هافبکی متناسب با ویژگیهای مدرن دنیای فوتبال معرفی کند. این موضوع حالا گریبانگیر تیم ملی ایران نیز شده است.
افت محسوس عزتاللهی و اهمیت پست ۶ در ایران
همچنان در فوتبال، بازیکنان هجومی هستند که با به ثمر رساندن گلها و حرکات انفجاری خود در لحظات حساس، نتایج مسابقات را تعیین میکنند. اما اگر بخواهیم به صورت فنی فوتبال را بررسی کنیم، باید پست شماره ۶ را یکی از مهمترین پستهای فوتبال در سالهای اخیر بدانیم. بازیکنان پست ۶ در فوتبال امروز، باید توانایی بالایی در جایگیری جلوی خط دفاعی، کنترل و حمل توپ، به دست گرفتن جریان بازی و مهمتر از همه بازیسازی داشته باشند. به همین دلیل، بسیاری از باشگاههای بزرگ اروپایی بیشترین هزینه خود را صرف خرید یک بازیکن در این پست میکنند.
شاید در مطلبی راجع به فوتبال ایران، اشاره به بازیکنی که برنده توپ طلا شد، چندان جالب نباشد. اما غیبت بازیکنی مثل رودری در ترکیب منچسترسیتی به خوبی ثابت کرد که داشتن یک بازیکن مطمئن در پست ۶، میتواند چه تاثیری روی کیفیت فنی تیم در بالاترین سطح داشته باشد. همانطور که اغلب نویسندگان تاکتیکی دنیای فوتبال، به اهمیت بالای نقش سرخیو بوسکتس در پازل تاکتیکی بارسلونای گواردیولا اذعان داشتند. تسلط مناسب بر جریان بازی و گردش توپ در نقاط مختلف زمین، بدون داشتن بازیکن مناسب در پست شش ممکن نیست. این موضوع تبدیل به یکی از معضلات بزرگ فوتبال ایران در این سالها شده است.
کیروش و سیستم موفقش در تیم ملی ایران
کارلوس کیروش در سیستم ۱-۴-۱-۴ موفق خود در فوتبال ایران، اعتماد و علاقه زیادی به سعید عزتاللهی داشت. بازیکنی که با فیزیک بدنی مناسب و تسلط هنگام مالکیت، میتوانست در زمان مالکیت توپ وزنه مناسبی برای تیم ملی ایران باشد. اما نسخه این روزهای عزتاللهی، شباهت چندانی به آن جوان آیندهدار حاضر در ترکیب کارلوس کیروش و حتی دراگان اسکوچیچ ندارد. کافیست که عملکرد عزتاللهی در دیدار رفت دور مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۲ مقابل کره جنوبی زیر نظر اسکوچیچ را با بازیهای او در تیم ملی قلعهنویی مقایسه کنید. آنگاه متوجه افت فاحش تنها پست ۶ تخصصی سالهای اخیر تیم ملی میشوید.
عزتاللهی یک بازیکن قابلاتکا در فاز بازیسازی بود و معمولا در دوئلهای میانه میدان موفق عمل میکرد. اما حالا تبدیل به یک بازیکن نسبتاً کند که در زمان مالکیت توپ شد. نمیتواند ارزش افزوده چندانی برای تیم در فاز تهاجمی ایجاد کند، شده است. در جام ملتهای آسیا ۲۰۲۳، عزتاللهی در هر بازی به طور میانگین ۵ پاس بلند صحیح به نام خود ثبت کرد. او با ۵۰ درصد پاس بلند صحیح پس از احسان حاجصفی که این روزها در تیم ملی حضور ندارد،
دومین بازیکن برتر ایران و پانزدهمین بازیکن برتر جام از این حیث بود. آماری که نشان میدهد کادر فنی تیم ملی، چندان روی عزتاللهی به عنوان بازیکن بازیساز برای کنترل جریان بازی حساب نمیکنند. جالب اینکه در طول تورنمنت، تنها یک پاس از این پاسهای عزتاللهی برای ایران تبدیل به موقعیت گل شدند. کمتر از امید ابراهیمی که در دو بازی پایانی تیم به ترکیب اصلی رسید. همچنین رضا اسدی که در دقیقه ۸۷ دیدار با هنگکنگ و دقیقه ۸+۹۰ دیدار با امارات به زمین بازی آمد!

فقر ایران در پست هافبک دفاعی
نکته دیگر در خصوص فقر پست شش در تیم ملی این است که عزتاللهی این روزها دیگر توان دوندگی سابق را ندارد. بنابراین کادر فنی تیم ملی برای بازی واکنشگرا مقابل ژاپن در جام ملتها، مجبور به استفاده از امید ابراهیمی ۳۷ ساله در ترکیب تیم شد. عدم دوندگی کافی در خط میانی تیم ملی که در بازیهای مقدماتی جام جهانی نیز به چشم میخورد. میتواند در سرعت بالای بازی جام جهانی تبدیل به یک مشکل بزرگ برای ایران شود.
همانطور که در سومین بازی جام جهانی ۲۰۲۲ مقابل آمریکا، تیم خسته و فرسوده ایران پس از خرج تمام قدرت فیزیکی خود، برای پیروزی مقابل ولز، کاملا قافیه را در میانه میدان به یانکیها باخت. بازیکنان خط میانی آمریکا به راحتی میتوانستند در یکسوم میانی زمین، کار بازیسازی را انجام دهند. به طوری که وستون مککنی و یونس موسا، توانستند یکی از بهترین بازیهای ملی دوران بازی خود را تجربه کنند.
نکته نگرانکننده این است که فعلا در این پست، لیگ ایران نتوانسته بازیکنی استانداردتر از عزتاللهی که تجربه بازی ملی مناسبی را هم دارد تولید کند. چهرههایی مانند محمد قربانی و محمد کریمی که در تیمهای باشگاهی خود عملکرد بدی نداشتند. اما آنها هنوز تجربه ملی لازم را به دست نیاوردند. باید دید در یک سال منتهی به جام جهانی، قلعهنویی چطور این بازیکنان را وارد چرخه تیم ملی خواهد کرد. هر چند که احتمال اینکه این بازیکنان در ساختار فعلی تیم ملی و با توجه به توانایی خود چیزی بیشتر از عزتاللهی به تیم ملی در زمان مالکیت توپ اضافه کنند، چندان بالا نیست.
پست ۸، دردسر بزرگ یوزها
چالش اصلی تیم ملی و به طور کلی فوتبال ایران نه در پست ۶، که در پست ۸ آغاز میشود. جایی که ایران نتوانست بازیکنان زیادی را در خط میانی پرورش دهد که توانایی پوشش حجم وسیعی از زمین بازی را داشته باشند. همچنین چه به عنوان بازیکن طراح و موثر در یکسوم دفاعی حریف و چه به عنوان یک بازیکن تخریبی و مفید در ساختار دفاعی تیم، نقش موثری را برای ایران ایفا کنند.
در جام ملتهای ۲۰۱۹ و در زمان مصدومیت سعید عزتاللهی، کارلوس کیروش نقش بازیکن پست ۶ را به امید ابراهیمی محول کرد. وحید امیری به عنوان هافبکی دونده با قدرت حمل توپ مناسب، توانست به خوبی از پس این مسؤولیت برآید. کیفیت امیری همچنین آزادی عمل مناسبی به اشکان دژاگه پا به سن گذاشته در جام ملتهای ۲۰۱۹ داد. تا با میزان دوندگی کمتر و شرح وظایف نهچندان پیچیده، نقش مهمی در فرآیند بازیسازی تیم ملی ایران نشان دهد. امیری در دوران دراگان اسکوچیچ نیز با وجود آرایشهای مختلفی که تیم مربی کروات به خود گرفت. در پستهای مختلفی به میدان رفت و در همین پست ۸، به خوبی توانست مهره موثری در فاز تهاجمی و تدافعی باشد (مانند دیدار برگشت با سوریه در مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۲).
عدم وجود بازیکن موثر در خط هافبک
با بالارفتن سن وحید امیری و خارج شدن این بازیکن از چرخه دعوت به تیم ملی اما همراهی یک بازیکن کارگر و دونده در پست ۸ به یک مشکل بزرگ برای تیم ملی تبدیل شد. این موضوع به خوبی در بازیهای مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۶ قابل مشاهده است. قلعهنویی در این مسابقات معمولا از سامان قدوس در این پست استفاده کرد. که با توجه به حضور در بالاترین سطح فوتبال دنیا و تمرینات مدرن، توانایی بازیسازی نسبتاً خوبی دارد. در شناسایی نقاط کور خط دفاعی رقبا برای ایجاد موقعیت عملکرد نسبتاً خوبی نشان میدهد.
به طور مثال او در گل نخست ایران به امارات در بازی روز ۳۰ اسفند که یکی از بهترین لحظات تیم امیر قلعهنویی در مقدماتی جام جهانی بود. به خوبی جایگیری درست سردار آزمون را شناسایی کرد. در دیدار با ازبکستان با وجود اینکه نمایش چندان خوبی نداشت، توانست با یک پاس زیرکانه سردار را در یک موقعیت تک به تک قرار دهد. با وجود نمره قابلقبول قدوس در فاز خلق موقعیت، ایراداتی در بازی او وجود دارد. که نمیتوان او را یک بازیکن مطمئن برای رفع مشکلات ایران در خط میانی قلمداد کرد.
ارتباط قدوس با وینگرها در کانالهای کناری که مهمترین مهرههای بازی هجومی قلعهنویی هستند چندان برقرار نیست. این بازیکن در فاز تدافعی نیز با وجود نقشهایی که در برنتفورد داشت، چندان نمیتواند برای ایران موثر عمل کند. تأخیر در عقد قرارداد حرفهای و کوچ او از سطح اول فوتبال جهان به لیگ امارات هم مزید بر علت شد. تا بازیکن سابق تیم ملی سوئد، آن شادابی لازم برای پوشش تمام نقاط زمین به عنوان بازیکن پست ۸ را نداشته باشد. حالا چاره کار کجاست؟ شاید پایان لجبازی و یک آشتی مسالمتآمیز بین امیر و احمد!
نوراللهی، گزینه در دسترس برای تیم ملی ایران
احمد نوراللهی که بیش از یک سال است به دلایل غیرفنی جایی در لیست تیم ملی ایران ندارد، فعلا بهترین گزینه برای پر کردن خلاء یک بازیکن پست ۸ در ترکیب ایران است. نوراللهی حداقل در سطح لیگ امارات و باشگاه الوحده، توانست به عنوان یک بازیکن رابط در خط میانی موفق عمل کند. همچنین معیارهای لازم برای حضور در ترکیب تیم ملی اعم از دوندگی بالا، حضور موثر در دوئلها، حضور موثر در ساختار دفاعی تیم در زمان مالکیت حریف و همینطور توانایی ایجاد موقعیت از طریق ارتباط با بازیکنان کناری تیم را دارد.
نوراللهی، همچنان تاثیرگذار مانند گذشته
همانطور که در هر سه بازی جام جهانی ۲۰۲۲ و پیش از کنار عدم انتخاب او در ترکیب توسط قلعهنویی، به او اعتماد شد. او در ۸۰ دقیقه حضور مقابل ولز، سه دفع توپ، ۴ قطع توپ، ۸ بازپسگیری توپ را به نام خود ثبت کرد و تنها یک بار از بازیکنان رقیب دریبل خورد. هر چند که با بالاتر رفتن سن نوراللهی، شاید این بازیکن کیفیت آن روزها و حتی فصل ۲۰۲۳/۲۰۲۴ فوتبال امارات را نداشته باشد اما همچنان به عنوان یک مهره تاثیرگذار در الوحده و به عنوان کاپیتان تیم، روی او حساب باز میکنند.
خلا نوراللهی، جایی که خالی ماند
به تابستان ۱۴۰۰ برمیگردیم، جایی که پرسپولیس در پنجره نقل و انتقالات تابستانی احمد نوراللهی را از دست داد و یحیی گلمحمدی، به دنبال پر کردن جای خالی او در ترکیب تیمش بود. نوراللهی با توانایی حمل توپ و حضور موثر در نیمفضاها و سپردن توپ به وینگرها برای ارسال زودهنگام در زمان حمله، یکی از موثرترین بازیکنان پرسپولیس در فاز بازیسازی محسوب میشد. برای پر کردن جای خالی او، گلمحمدی تصمیم به استفاده از رضا اسدی و تغییر در شرح وظایف میلاد سرلک گرفت اما هیچکدام از این دو اقدام، برای پرسپولیس موثر نبودند و در پایان فصل، استقلال قهرمانی لیگ را کسب کرد.
شاید نوراللهی، آن کیفیت قدوس در ارسال پاسهای کلیدی را نداشته باشد اما کیفیت قابلقبول در ضربات شروع مجدد و شوتزنی، ویژگیهای مثبتیست که نوراللهی میتواند به ترکیب تیم ملی ایران اضافه کند. با این حال مشکلات فنی تیم ملی در فاز تهاجمی، فقط محدود به یک بازیکن نیست و حضور بازیکنی مانند احمد نوراللهی که به تدریج وارد سالهای پایانی دوران بازی خود میشود نمیتواند به تنهایی حلال مشکلات ایران باشد.
تجربه یک جام جدید
چالشهای فنی تیم ملی ایران تنها به خط میانی محدود نمیشود. البته باید این نکته را در نظر داشت که تیم ملی، زیر نظر قلعهنویی چه در جام ملتها و چه در مقدماتی جام جهانی، نکات مثبت زیادی داشت که شاید در رسانهها چندان به آن توجه نمیشود. با این وجود معمولا در سال منتهی به جام جهانی، معمولاً بررسی ضعفهای تیم ملی چه در بازیهای رسمی و چه در بازیهای تدارکاتی، بیشتر مورد توجه رسانهها قرار میگیرد.
جام جهانی پیش رو با توجه به فرمت جدید برای ایران یک تجربه جدید خواهد بود. تیم ملی در دورههای قبلی و با مربیای به نام کیروش که با استراتژیهای دفاعی خود مشهور است، در جام جهانی مجبور به بازی واکنشگرا بود و با این شیوه، ایران در فاز هجومی چندان توجهی به گردش توپ و بازی مالکانه در پروسه آمادهسازی نداشت. در بحث خلق موقعیت، بیشتر تمرکز تیم روی بازی روبهجلو، انتقال سریع توپ و ایجاد خطر از طریق ضدحملات بود. به همین دلیل گاهی بازی ایران در مصاف با رقبای آسیایی، چندان باب میل هواداران فوتبال نبود. چرا که کیروش، تیم ملی را برای حضور در جام جهانی ساخت و ایران نمیتوانست آن بازی مالکانه دلخواه و تماشاگرپسند را مقابل رقبای ضعیفتر آسیایی پیاده کند.
زمان موعود فرا رسید؟
در این جام جهانی که ما چندان شناختی از شکل برگزاری آن با ۴۸ تیم نداریم اما شرایط تغییر کرده است. ایران با توجه به ردهبندی فیفا، در سید دوم حضور خواهد داشت. حداقل در یک بازی و شاید در دو بازی، مجبور به ارائه یک بازی کنشگرا و مالکانه باشد. البته که همه چیز به قرعهکشی نهایی بستگی دارد اما کادر فنی تیم ملی، باید تمام سناریوهای ممکن را پیشبینی کند. باید توجه کرد که این موضوع مختص به ایران نیست. یکی از چالشهای بزرگ و همیشگی فوتبال آفریقا و آسیا، تفاوت نحوه تیمسازی کشورهای مختلف این دو قاره برای جام جهانی و جام ملتها در فاصله زمانی کمتر از یک سال است.
زمانیکه تیمی واکنشگرا و متمرکز بروی دفاع را برای حضور در جام جهانی میسازید، در جام ملتها دچار مشکل خواهید شد و بالعکس. شرایط ژاپن در جام ملتهای ۲۰۲۳ و ناتوانی این تیم در خلق موقعیت برابر دفاع لوبلاک رقبای آسیایی از جمله عراق و ایران. حذف هر پنج نماینده آفریقا در جام جهانی ۲۰۲۲ پیش از مرحله یکچهارم نهایی جام ملتهای ۲۰۲۳ آفریقا، خود گویای این موضوع است.
ساختار غلط
مطلبی که در خصوص فقر فوتبال ایران در خط میانی نوشته شد. بیشتر زمانی کاربرد دارد که تیم، به دنبال به نمایش گذاشتن یک بازی کنشگرا و مالکانه باشد. موضوعی که فوتبال ایران در شرایط فعلی چندان چشمانداز مثبتی در آن ندارد. در این شرایط، نمیتوان همه چیز را گردن کادر فنی تیم ملی فوتبال یا بازیکنان انداخت.
ساختار تولید بازیکن در فوتبال ایران سالهاست به یک ساختار معیوب تبدیل شده است. همچنین نمیتوان از یک لیگ ناکارآمد و معیوب با مربیانی که چندان آشنایی زیادی با فوتبال روز دنیا ندارند، انتظار یک تیم ملی متفاوت را داشت. چالش بزرگ تیم ملی ایران، قطعا پس از پایان جام جهانی ۲۰۲۶ و جام ملتهای ۲۰۲۷ و با خداحافظی بخش بزرگی از نسل مسن فعلی آغاز خواهد شد. این تغییر نسل، نیاز به یک جسارت در بخش فنی فدراسیون و کادر فنی تیم ملی دارد؛ جسارتی که این روزها، در محتاط ترین امیر قلعهنویی نیست.