مهران قهرمانی-فوتبال لب، در سالهای اخیر، مدل مالکیت چند باشگاهی در فوتبال به سرعت در حال گسترش است. برخلاف گذشته که باشگاهها عمدتاً توسط یک فرد ثروتمند یا کنسرسیوم محلی اداره میشدند، اکنون مدلهایی مانند مدل ردبول به عنوان الگوی موفقیت در فوتبال مدرن مطرح شدهاند. ردبول که در ابتدا به عنوان یک برند نوشیدنی انرژیزا شناخته میشد، در دهه گذشته به یکی از بزرگترین سرمایهگذاران در فوتبال جهان تبدیل شده است. این مقاله به بررسی فلسفه، استراتژیها و چالشهای ردبول در مدیریت چند باشگاهی این تیم و در ادامه به بررسی جنجال های خرید لیدز یونایتد و ورود به فوتبال انگلیس خواهد پرداخت.
فلسفه ردبول در فوتبال
ردبول GmbH در سال ۱۹۸۷ تأسیس شد و با گذشت چند دهه، فعالیتهای خود را به دنیای ورزش گسترش داد. این برند اتریشی با خرید باشگاه آستریا سالزبورگ در سال ۲۰۰۵، ورود خود به دنیای فوتبال را آغاز کرد. پس از تغییر نام باشگاه به افسی ردبول سالزبورگ، این شرکت شروع به گسترش در رشتههای دیگر ورزشی مانند فرمول ۱، نسکار و گلف کرد. این اقدامات نشاندهنده تمایل ردبول به ایجاد شبکهای جهانی از باشگاههای ورزشی است.
مدل چند باشگاهی ردبول
مدل ردبول مبتنی بر ایجاد شبکهای از باشگاهها است که به طور منسجم با یکدیگر مرتبط هستند. هر باشگاه در لیگ داخلی خود رقابت میکند اما همچنان تحت هدایت یک استراتژی مرکزی قرار دارد. باشگاههایی مانند نیویورک ردبولز و ردبول براگانتینو به عنوان تیمهای تغذیهکننده عمل میکنند، در حالی که آربی لایپزیگ به عنوان مرکز اصلی شبکه و مقصد نهایی استعدادهای جوان است. این مدل به ردبول امکان میدهد که نه تنها در سطح داخلی بلکه در عرصه بینالمللی نیز حضور قدرتمندی داشته باشد.
ورود ردبول به فوتبال انگلستان: تجربه لیدز یونایتد
یکی از بحثبرانگیزترین ورودهای ردبول به فوتبال، خرید سهام اقلیتی باشگاه لیدز یونایتد است. ورود ردبول به فوتبال انگلستان با واکنشهای مختلفی در میان هواداران همراه شد. بسیاری از هواداران لیدز نگران تغییر هویت باشگاه خود بودند، بهخصوص با توجه به اینکه ردبول به عنوان اسپانسر اصلی پیراهن فصل آینده معرفی شده است. رنگ قرمز، که مشخصه برند ردبول است، در میان هواداران لیدز چندان محبوب نیست؛ چرا که این رنگ به رقیب سنتی آنها یعنی منچستر یونایتد مرتبط است.
واکنش هواداران و مدیریت لیدز
نگرانی هواداران لیدز تنها به رنگ پیراهن محدود نمیشود. آنها نگران تغییرات اساسی در هویت باشگاه هستند. انجمن هواداران لیدز یونایتد به صراحت اعلام کرده است که هرگونه تغییر در نام، لوگو یا ویژگیهای هویتی باشگاه با مقاومت شدید مواجه خواهد شد. پراگ ماراته، رئیس باشگاه لیدز، تأکید کرده است که این باشگاه همیشه لیدز یونایتد باقی خواهد ماند و هیچ نمایندهای از ردبول در هیئت مدیره حضور نخواهد داشت.
تجربیات قبلی ردبول در تغییر هویت باشگاهها
ردبول فعالیت فوتبالی خود را با تغییرات بنیادین در هویت باشگاهها آغاز کرد. برای مثال، باشگاه آستریا سالزبورگ پس از تغییر نام به ردبول سالزبورگ با تغییر رنگ پیراهن و لوگو مواجه شد. این تغییرات باعث خشم بسیاری از هواداران شد و حتی برخی از آنها باشگاه جدیدی با نام آستریا سالزبورگ تأسیس کردند. این تجارب نشان میدهد که ردبول در حفظ برند خود مصر است. حتی اگر به قیمت از دست دادن بخشهایی از پایگاه هواداران باشد.
مدیریت و استراتژی حرفهای ردبول
یکی از ویژگیهای بارز ردبول، سرمایهگذاری هوشمندانه در کشف استعدادهای جوان است. این شرکت با بهرهگیری از مدیریت متمرکز و استخدام مدیران ورزشی مانند رالف رانگنیک، ساختار موفقی را پایهگذاری کرده است. این مدل نه تنها به پیشرفت باشگاههای تحت مالکیت ردبول منجر شده بلکه این تیمها را به مراکز پرورش بازیکنان جوانی چون ارلینگ هالند و ساديو مانه تبدیل کرده است.
فرصتها و چالشهای لیدز یونایتد
ورود ردبول به لیدز یونایتد، برخلاف پروژههای دیگر این برند، بهصورت خرید سهام اقلیتی انجام شده است. این نشاندهنده تغییری در استراتژی ردبول پس از درگذشت دیترش ماتشیتز است. در حالی که این همکاری میتواند منابع مالی و مدیریت حرفهای را برای لیدز به همراه داشته باشد، چالشهای فرهنگی و مقاومت هواداران نیز باید بهدقت مدیریت شود.
آینده همکاری ردبول و لیدز
اگرچه ورود ردبول به لیدز همچنان با ابهامات زیادی همراه است، اما این اقدام میتواند نقطه آغازی برای حضور گستردهتر ردبول در فوتبال انگلستان باشد. با توجه به موفقیتهای قبلی ردبول در دیگر باشگاهها، انتظار میرود که در صورت حفظ هویت اصلی باشگاه، این همکاری برای هر دو طرف مفید باشد.
جمعبندی
مدل ردبول به عنوان یکی از موفقترین مدلهای چند باشگاهی، همواره با چالشهای اجتماعی و فرهنگی مواجه بوده است. ورود به فوتبال انگلستان از طریق لیدز یونایتد، آزمایشی جدید برای این برند است. اگرچه مخالفتهایی وجود دارد، اما موفقیت در این پروژه میتواند جایگاه ردبول در فوتبال انگلستان را تثبیت کند.
اگر به تحلیل دقیقتر فلسفه ردبول، باشگاه های فوتبالی و غیرفوتبالی تحت نظارت ردبول و جزئیات جنجالهای پیرامون این برند و باشگاه لیدز علاقهمندید، نسخه کامل این مقاله در قالب گفت و گو در پادکست گریفین منتشر خواهد شد.
آروین منصوری، فوتبال لب– مرکز تمرینی RB لایپزیگ در Cottaweg مانند زمینهای تمرینی دیگر در سراسر اروپا است. یک متصدی پذیرش به تلفنی که هیچوقت از زنگ خوردن باز نمیایستد، پاسخ میدهد. در تلویزیون وسیعی که از دیوار آویزان است، اخبار ورزشی تکرار میشود.
فضای کلی آکادمی
به داخل ساختمان میرویم و فضا تغییر میکند.
در داخل، صفحههای کوچک پلاسما، هایلایت بازیهای اخیر تیم جوانان پخش میشود و پیشرفت استعدادهای آکادمی مورد نمایش قرار میگیرد. در روز بازدید خبرنگاران، مراسم تجلیل از یک هافبک تیم زیر 11 سال به خاطر “افزایش توانایی گلزنی”و “بهبود کلی در مناطق تهاجمی” در جریان بود.
این یک روند الهام بخش است. بازیکنان بزرگسال و جوانان لایپزیگ در یک مکان تمرین می کنند. تا پایان آن روز، ژاوی سیمونز، بنجامین شسکو و بقیه بازیکنان تیم بزرگسالان، برای اولینبار نام این هافبک جوان را شنیده و چهره او را خواهند دید. مانند خود ساختمان، تأکید بر آینده وجود دارد.
این مرکز میزبان 50 بازیکن جوان به صورت همزمان است. آنها در مکانهای تعبیه شده زندگی می کنند، اتاق نشیمن و امکانات آشپزخانه خود را دارند و توسط یک خانواده که آنها نیز در آنجا زندگی میکنند، میزبانی میشوند.
امکانات و تجهیزات
هر چیزی که یک بازیکن جوان میتواند نیاز داشته باشد وجود دارد. سالنهای ورزشی در بهترین حالت هستند. یک استادیوم کوچک بیرون از محوطه وجود دارد. اطراف زمینهای تمرین، یک زمین با موانع برای آماده سازی، یک تپه دوی سرعت و حتی یک زمین پدل وجود دارد. تمام فعالیتهای بازیکنان مسنتر آکادمی در تمرینات، توسط شبکهای از دوربینها که هر قسمت چمن را پوشش میدهد، نظارت میشود. حتی اپلیکیشنی وجود دارد که از طریق آن مربیان قادر به ارسال کلیپها و ارسال و دریافت بازخورد عملکردهای اخیر بازیکنان، در جلسات تمرینی و مسابقات هستند.
بنابراین، این مرکز جایی است که بازیکنان میتوانند رشد کنند. با این حال، لایپزیگ هنوز هم میخواهد تعداد بیشتری بازیکن بسازد. بازیکنان دیگر، ممکن است به خاطر پیشرفت در این حرفه مشهور شده باشند، اما (در حال حاضر)، “ارمدین دمیرویچ”، مهاجم اشتوتگارت، مطرح ترین بازیکن بوندسلیگا است که مدتی را در آکادمی لایپزیگ گذرانده است. اما هنوز اثری از یک ستاره بومی وجود ندارد.
باوم وارد میشود
مانوئل باوم، 45 ساله، مسئول تغییر آن است. باوم در سال 2023 به عنوان سرپرست توسعه جوانان منصوب شد. او قبلاً آگزبورگ و شالکه را مربیگری کرده بود و مسئولیت تیمهای زیر20 و زیر18 سال آلمان را بر عهده داشت.
او میگوید: «میخواهم سعی کنم تمام تجربیاتی که در زندگی فوتبالیام داشتهام را، به RB Laipzig بیاورم. میگوبند در این بخش از آلمان، استعداد کافی وجود ندارد. اما این درست نیست. این مشکل سیستم آموزشی است، مشکل از بازیکنان نیست.”
باوم در زمان مربیگری تیم شالکه در سال 2020
لایپزیگ، کم و کاستیها
در لایپزیگ، چالش های منحصر به فردی وجود دارد.
این باشگاه سال 2009 تشکیل شده است و در حالی که امکانات بسیار چشمگیر است، در سال 2015 (فصل قبل از صعود تیم بزرگسالان به بوندسلیگا) بازیکنان در کابین لباس عوض میکردند.
با این حال، مشکلات دیگری وجود دارد که باید بر آنها غلبه کرد. باوم، درحالی که در مقابل یک صفحه پروژکتور، که موقعیت جغرافیایی باشگاههای بوندسلیگای آلمان، و کارخانه تولید استعداد، که الان سقوط کرده هستند، مانند هامبورگ، شالکه، کایزرسلاترن و نورنبرگ را نشان میداد، توضیح داد.
او با اشاره به موقعیت لایپزیگ در نقشه، جزیرهای که قبلاً آلمان شرقی (GDR) بود، میگوید: «ما اینجا در ساکسونی هستیم. باشگاههای زیادی در جنوب، جنوب غرب، غرب و شمال وجود دارد. اما اینجا در اطراف لایپزیگ، تعداد کمی باشگاه وجود دارد. از اینجا تا برلین و ولفسبورگ حدود دوساعت راه است.
بنابراین، ما یک وضعیت انحصاری داریم. از طرف دیگر، ما این مشکل را داریم که آکادمیهای قوی کمی در منطقه داریم. این بدین معنی است که دانش فوتبالی بازیکنان، زمانی که به ما ملحق میشوند، می تواند پایین باشد. زیرا قبلا در مراکز خوبی آموزش ندیدهاند.»
این کسری با سایر کمبودها همراه میشود. در سال 2025، بیکاری در غرب آلمان دو درصد کمتر از شرق شناسایی شده است. در میان 16 ایالت این کشور، پنج ایالت فقیر از نظر میانگین دستمزد (از جمله ساکسونی) همگی در شرق قرار دارند. چه با سختتر شدن کار والدین برای رساندن کودکان به بازیها و چه به این دلیل که تهیه کفشها و تجهیزات برای والدین سخت است. مشکلات واضح است، و آمارها هم این مسائل را نشان میدهد.
از 150 بازیکن متولد آلمان که در این فصل در بوندسلیگا بازی کردهاند، بدون احتساب برلین، تنها 7 بازیکن در شرق به دنیا آمده اند.
راهکار لایپزیگ
پاسخ مقطعی لایپزیگ به این مشکل، برنامه Forderoffensive (تهاجم مالی) است که در مارس 2024 راه اندازی شد. این طرح، از باشگاههای سراسر شهر حمایت می کند. تجهیزات و استخدام مربیان تمام وقت را تامین مالی میکند و همچنین امکان دسترسی به دوره های آموزشی را فراهم می کند.
باوم می گوید: “ما بیش از 600،000 ساکن در این منطقه داریم. بنابراین باید بتوان بازیکنان زیادی را از این منطقه توسعه داد. و به همین دلیل است که ما به مدارس و مهدکودک ها میرویم و پول زیادی را برای این گروه سنی خرج میکنیم.”
لایپزیگ و باوم چه دیدگاهی به فوتبال دارند؟
باوم می تواند ساعتها، با جزئیات عمیق و فشرده درباره فوتبال صحبت کند. او در مورد اینکه کجای پیشرفت بازیکن در حال حاضر اشتباه پیش میرود یا اینکه برخی از نگرانیهای پیرامون آن چقدر نادرست هستند، دیدگاههای جالبی مطرح میکند.
“همه در مورد منطقه انتقال صحبت میکنند: از تیم زیر19 سال به تیم اصلی. اما به نظر من، بزرگترین مشکل، مرحله پایه است. ما خیلی دیر شروع به آموزش بازیکنان میکنیم و به آنها آموزش میدهیم که به جای اینکه با توپ چه کار کنند، به کدام سمت بدوند.
این یکی از دلایلی است که ما سرمایهگذاری زیادی در مرحله پایه انجام میدهیم، زیرا واقعا مهم است که برای بازیکنان ارزش قائل شویم.”
بخشی از این هدف، شامل بهبود شرایط خارج از باشگاه و امکاناتی است که بازیکنان اولین ارتباط را با آن میگیرند. او میگوید که این شامل بررسی سلسله مراتب مربیگری نیز میشود که در باشگاه خودش وجود دارد.
“من به متخصصان نیاز دارم. به طور معمول، در برخی باشگاهها، اگر مربی زیر 16 سال باشید، دو برابرِ درآمد مربی زیر 10 سال دریافت میکنید. بنابراین، مربی زیر 10 سال چه میخواهد؟ او میخواهد مربی بعدی زیر 16 سال باشد تا بتواند درآمد بیشتری کسب کند. این برای توسعه بازیکنان خوب نیست. بنابراین، اینها برخی از چیزهایی است که ما روی آن کار میکنیم.”
نتیجه چه بوده؟
اگرچه نمیتوان آن را به فلسفه اخیر نسبت داد، اما نشانههای اولیهای از کارآمدتر شدن آکادمی وجود دارد. در نوامبر 2024، ویگو گبل، هافبک 17 ساله متولد لایپزیگ، اولین بازی خود را در لیگ قهرمانان مقابل اینتر انجام داد. همچنین در این فصل گبل در بوندسلیگا هم بازی کرده است. همچنین فایک ساکار 16 ساله در دسامبر 2024 به عنوان یار تعویضی مقابل هلشتاین کیل وارد زمین شد.
سه نفر از 10 بازیکن جوان تاریخ بوندسلیگا از تیم لایپزیگ هستند. این شامل گبل و ساکار، و همچنین سیدنی رابیگر، یکی دیگر از محصولات آکادمی است که باشگاه را ترک کرده و در حال حاضر برای اینتراخت براونشوایگ بازی میکند.
گبل (سمت راست) در بازی سلتیک در چارچوب رقابتهای لیگ قهرمانان جوانان
اینها، موفقیتهایی هستند که به تبدیل شدن آکادمی لایپزیگ، به عنوان مقصدی برای سایر بازیکنان جوان کمک میکند. اما هدف باوم ایجاد عرضه ثابت و قابل اعتماد از بازیکنان به سطح بالای فوتبال است. در تعقیب این هدف، او مجموعهای از تغییرات را، نه تنها در مورد نحوه تربیت بازیکنان جوان، بلکه نحوه تفکر باشگاه در مورد آنها را نیز، نظارت کرده است.
لایپزیگ و قدمهای باوم
او میگوید: “اولین قدم من ایجاد یک مأموریت بود: هدف ما در آکادمی چیست؟ ما میخواهیم فوتبالیستهای حرفهای را، در یک فرهنگِ با عملکرد بالا توسعه دهیم. این تنها برای تیم اصلی نیست. زمانی که بازیکنانی در سایر باشگاههای رده اول لیگ آلمان داشته باشیم، برای ما یک موفقیت است.”
“گام دوم من این بود که تمام بخشهایی را که در آکادمی داشتیم با این مأموریت هماهنگ کنم.”
“زمانی که من برای اولینبار کار در آکادمی را شروع کردم و ارزیابی کردم، آن بخشها ماموریت خاص خود را داشتند برای مثال، فیزیوتراپیستها بیشتر فیزیوتراپیستهای بیمارستانی بودند تا فیزیوتراپیستهای فوتبال. مربیان بدنسازی میخواستند ماهیچههای بزرگی برای بازیکنان بسازند، اما نه لزوما آنهایی که مربوط به فوتبال هستند.”
“همچنین سرمربیها: هرکسی فلسفه بازی خود را داشت و به عملکرد کلی تیم خود نگاه میکرد، نه به تک تک بازیکنان.”
در ردههای مختلف چه خبر است؟
مانند بسیاری از باشگاهها، لایپزیگ سبک بازی و ترکیببندی را در بین گروههای سنی خود هماهنگ می کند. اما در حال حاضر، آموزش نیز دورهبندی می شود. تیم های بین رده های زیر 16 و زیر 19 سال همگی برنامه یکسانی دارند، بلوکهایی وجود دارد که تعیین میکند بازیکنان چه زمانی کار تیمی، انفرادی یا فیزیکی را انجام دهند و مربیان، با چه شدتی میتوانند روشهای خود را در آن چارچوب به کار گیرند.
سطح زیر 16 سال، جایی که بازیکنان هر روز تمرین نمیکنند، برنامه فشرده است.
باوم میگوید این کلید «توسعه سیستماتیک بازیکن» است و به «چهار سؤال کلیدی» بستگی دارد که او از همه مربیانش میخواهد در نظر بگیرند.
«”چه زمانی و چقدر تمرین میکنید؟” این مربوط به دورهبندی است. “چه چیزی را تمرین میکنید؟” این بخش محتوا است، شوت زدن، پاس دادن و غیره. “چگونه تمرین میکنید؟” این بیشتر مربوط به روش است. و در نهایت: “چه کسی تمرین را هدایت میکند؟” سرمربی، کمک مربی، مربی ورزشی یا مربی ویدیویی … و غیره.»
تصویری از بازی زیر15 سال، بر روی صفحه نمایش ساختمان آکادمی
لایپزیگ جمعگرا؟
در گفتگو با باوم، موضوعی که اهمیت دارد فردیت است. به گفته او: “یکی از بزرگترین چالشها این است که مربیان را از وفاداری آنها به عملکرد تیمی دور کنیم، و بیشتر به سمت پیشرفت حرکت کنیم. برنده شدن در بازیها و تورنمنتها خوب است، اما در رابطه با هدف کلیدی “آماده کردن بازیکنان برای فوتبال حرفهای”، بیاهمیت است.”
او میگوید: “منطقی است که بگوییم فوتبال جوانان در واقع یک ورزش انفرادی است. برای من، تنها استفاده از تیم این است که محیطی را فراهم میکند که بازیکنان یاد بگیرند چگونه در یک تیم بازی کنند.
تیمها یاد نمیگیرند؛ افراد درون تیمها یاد میگیرند. تیمها اولین بازی را انجام نمیدهند، افراد این کار را انجام میدهند. من هرگز ندیدهام که یک تیم کامل به تیم اول برود. فقط چند بازیکن هستند.”
آنها از مکانیزمهای دیگری نیز استفاده میکنند. وامهای آموزشی، که در آن بازیکنان جوان بخشی از هفته خود را با باشگاههای منطقهای در رده چهارم یا پنجم می گذرانند. این به تسریع آمادگی آنها برای بازی بزرگسالان کمک میکند. برنامه تمرکز بازیکن، که توسط کامرون کمپبل، مربی اسکاتلندی که در سال 2024 وارد آکادمی لایپزیگ شد و قبلاً در رنجرز، آبردین و آکادمی Right to Dream کار کرده بود، نظارت میشود.
برنامههای آشنا سازی
در روزهای دوشنبه و سهشنبه، بازیکنان زیر 16 سال لزوماً بر اساس سن گروهبندی نمیشوند، بلکه بر اساس شرایطی که به بهترین وجه برای رشد آنها مناسب است، گروهبندی میشوند. به آن ارتباط زیستی میگویند. لایپزیگ از آن برای بررسی و به چالش کشیدن چشمانداز خود در شرایط مختلف استفاده میکند.
باوم توضیح میدهد: «ما سه نوع بازی مختلف داریم. یک بازی “ایمن”، یک بازی “کششی” و یک بازی “استرسی”. اگر بازیکنی فقط بازیهای ایمن داشته باشد، پس پیشرفت نمی کند، زیرا همیشه در رده سنی خود بهترین است. اما ما باید او را تحت استرس قرار دهیم، زیرا میخواهیم ببینیم کجا خوب نیست.”
تجربه نشان داده است که اولین باری که بازیکن معمولاً استرس زیادی پیدا میکند، زمانی است که به تیم اصلی می رود، اما تا آن زمان دیگر خیلی دیر شده است.
اجازه دادن به بازیکن مسنتر برای آسانگیری به بازیکن جوان، میتواند استرس بازی را کاهش دهد. برعکس، قرار دادن یک بازیکن در یک گروه سنی بالاتر (و در شرایط جسمی ضعیف) میتواند مشکلاتی را که یک بازیکن در هنگام انتقال از فوتبال جوانان به تیم اصلی تجربه میکند، شبیهسازی کند.
نیمه دیگر فوتبال
باوم میافزاید: “بنابراین، ما فقط نمیخواهیم به بازیکنان چیزی برای یادگیری بدهیم. ما میخواهیم ببینیم که شهود بازیکن چیست و سپس آن را زنده کنیم.”
ما میخواهیم به بازیکنان آزادی بدهیم. در گذشته، RB لایپزیگ به بازیکنان یک سبک بازی را آموزش میداد. اکنون، ما سعی میکنیم به آنها یاد دهیم که فوتبال را درک کنند و سبک بازی را یاد بگیرند. اگر آنها به تیم اصلی مارکو رز (سرمربی) بروند و او بخواهد از نظر تاکتیکی کاری متفاوت انجام دهند، بازیکنانی که ما تولید میکنیم فقط میدانند که چگونه در یک موقعیت کار کنند.
و شما باید در یک بازی چابک باشید. اگر بعد از 5 دقیقه گل بزنید، همهچیز تغییر میکند. شما باید فوتبال را درک کنید.
مانند بسیاری از باشگاهها، لایپزیگ به بازیکنی تا زمانی که 16 ساله نشوند، یک پست تمام وقت اختصاص نمیدهد. او میگوید که این به گسترش تجربه بازیکن کمک میکند. “اگر کسی همیشه مدافع میانی بوده است، پس از کجا می داند که بازی پر فشار در جلوی زمین چگونه است؟”
همچنین، میدانیم که فوتبال همیشه در حال تغییر است و بازی باوم و مربیانش که این بازیکنان را برای آن آماده میکنند دائما در حال تغییر است.
“بازی فوتبال آینده چگونه به نظر میرسد؟ بسیاری از باشگاهها در توسعه فنی واقعاً خوب شدهاند، اما چیزی که ما متوجه شدیم، اهمیت بازی یک به یک و اینکه چگونه این مورد میتواند یک KPI (شاخص عملکرد کلیدی) برای ما باشد.”
ساکار (سمت چپ)، در حال بازی برای تیم ملی جوانان آلمان، 2023
دیتا مهم است!
بیشتر سرمایهگذاری لایپزیگ در سطح آکادمی، تفسیر دیتا و استفاده از هوش مصنوعی بوده است. اگر به طور موثر از آن استفاده شود، می تواند به قضاوت در مورد اینکه بازیکنان چقدر در تقابل با یکدیگر موثر هستند، با/علیه مالکیت، و همچنین بدون توپ، کمک میکند. آیا یک بازیکن هجومی، با دویدن به فضا، کسی که مارکش کرده را “شکست” میدهد؟ آیا خط هافبک به طور مداوم زوایای ارسال و گزینهها را مسدود میکند؟
با توجه به تعهد باوم به نظارت مربیانش، در مورد نحوه پیشرفت بازیکنانشان، به جای صرفا برنده بازی شوند، یک معیار ارزشمند برای قضاوت در مورد پیشرفت است. فراتر از آن، تأکید بر نبردهای فردی که همیشه در قلب فوتبال خواهد بود، راهی است که در آینده ثابت شده است.
سرمایهگذاری برای آینده
البته مشکل سرمایهگذاری در چنین مراحل اولیه این است که مزایای آن تا آیندهای دور دیده نخواهد شد. باوم با خوشحالی می پذیرد که ممکن است وقتی این اتفاق بیفتد دیگر در باشگاه نباشد و در هر صورت، قضاوت در مورد تأثیر این اصلاحات همیشه دشوار خواهد بود.
او میافزاید: «اما من میخواهم این روند را قابل اعتمادتر کنم. بنابراین شاید هر سال 500 دقیقه بازی در بوندسلیگا از بازیکنان آکادمی ببنیم. باید حداقل شش بازیکن ملی پوش تولید کنیم.
ما باید اهداف روشن و یک برنامه اقدام روشن داشته باشیم.»
امیر محمد کلانتری، فوتباللب – آنتونیو نوسا اخیراً در مصاحبهای اظهار کرد که یک سال گذشته از لحاظ ذهنی برای او بسیار دشوار بوده است. در ژانویه ۲۰۲۴، نوسا، که آن زمان در کلوب بروژ بازی میکرد، در آستانه توافق برای انتقال به برنتفورد بود. او در ۱۷ سالگی در لیگ قهرمانان اروپا گلزنی کرد و در ۱۸ سالگی به تیم ملی نروژ دعوت شد. نوسا به عنوان یکی از ستاره های آینده فوتبال شناخته میشد و انتقال به پریمیرلیگ و لندن، گامی هیجانانگیز در مسیر حرفهای او به نظر میرسید.
نوسا و رویایی که هرگز رنگ واقعیت به خود نگرفت!
انتقال نوسا به برنتفورد لغو شد. باشگاه در مرحله پایانی به شکلی غیرمنتظره از ادامه معامله انصراف داد و این تصمیم، مسیر رو به رشد حرفه او، که تا آن لحظه ثابت و امیدوارکننده بود را با تردید مواجه کرد.
نوسا که اکنون ۱۹ سال دارد، در مصاحبه با نشریه The Athletic میگوید:
آن دوره واقعاً عجیب بود. اولویت من سلامت جسمانیام و حل این مسئله بود. میخواستم بفهمم مشکل اصلی چیست. اما در نهایت مشخص شد هیچ مشکلی وجود ندارد. همه چیز را بررسی کردم و دوباره تمرکزم را به دست آوردم. برای یک بازیکن جوان، که آن موقع ۱۸ ساله بودم ، مطمئناً مقابله با چنین تجربههای ناشناختهای سخت است. هضم این موضوع زمان میخواست. نمیگویم راحت بود، اما از آن گذشتم. فکر میکنم این اتفاق مرا قویتر کرد.
نوسا در آن روزها روی حمایت خانواده و دوستانش حساب میکرد. او میگوید تمرکز اصلیاش ابتدا بازگشت به آمادگی جسمانی بود. سپس هدف او، برای اولین بار در مدت زمان کوتاه دوران حرفهای خود، نادیده گرفتن جو منفی و تلاش برای یافتن نکات مثبت در این شرایط بود.
او در ادامه میگوید:
در فوتبال باید چنین تجربههایی داشته باشید تا بفهمید چه حسی دارد و ببینید میتوانید از پس آن بر بیایید یا نه! بنظرم از این آزمون سربلند بیرون آمدم. شاید این اتفاق باعث رشد من شد. اکنون از جایگاهی که دارم بسیار راضیام. پس با این اوصاف نمیتوانم شکایتی داشته باشم.
نوسا در لایپزیش؛ پایانی برای آغازی نو!
او اکنون در لایپزیش آلمان حضور دارد. وقتی تیمهای علاقهمند انگلیسی از پیگیری برای جذب نوسا منصرف شدند، که اتفاقاً برنتفورد تنها باشگاهی نبود که به او ابراز علاقه کرد، لایپزیش بیسروصدا وارد عمل شد. آلمانیها این جوان نروژی را در آگوست ۲۰۲۴ با مبلغ ۲۱ میلیون یورو به خدمت گرفت. البته لایپزیش همیشه ترجیح میدهد معاملاتش را بیسروصدا انجام دهد. با این حال، عدم جنجال رسانهای پیش از انتقال نوسا نشان میداد بازار او تا حدودی سرد شده است. این آثار معامله لغوشده با برنتفورد را نمایان میکرد.
با این حال، لایپزیش برای جذب نوسا قاطع بود.
نوسا در اولین فصل حضورش در بوندسلیگا بیش از ۱۴۰۰ دقیقه بازی کرد. او ۳ گل به ثمر رساند و ۳ پاس گل داده است. نوسا با شور و اشتیاق و ویژگی فنی خود بازی کرد و این عملکرد به بازسازی اعتبار و روحیهاش کمک کرد. او در تمام بازیهای لیگ قهرمانان اروپا حضور داشت و روند صعودیاش تا زمان مصدومیت در فوریه مقابل سن پائولی ادامه یافت.
مصدومیتی از ناحیه زانو که خفیف تشخیص دادند. او و باشگاه نگرانی خاصی درباره بازگشتش ندارند و انتظار میرود تا پایان مارس به میادین بازگردد.
نوسا: احساس میکردم که چیزی برای اثبات خودم دارم.
او اضافه کرد:
قطعاً احساس میکردم چیزی برای اثبات دارم. سوالات زیادی درباره آمادگی جسمانیام مطرح بود. اینکه آیا اصلاً میتوانم بازی کنم یا اینکه کاری از دستم برمیآید یا نه! نمیخواهم زیادی روی این موضوع تمرکز کنم یا انرژیام را برایش هدر دهم. بازی کردن در این حجم از مسابقات و برداشتن این قدم به عنوان یک بازیکن، حس خوبی دارد. البته این حس خوب، اولویت من نیست.
این بیشتر بخاطر خودم بود تا بدانم میتوانم از پس آن بربیایم. شاید (ماجرای سال گذشته) کمی شک به دلم انداخته بود. بنابراین اثبات این موضوع به خودم، بهترین بخش ماجرا بود. حالا میدانم که اشکالی ندارد، باید به راه خود ادامه دهم.
علاقه افراطی و بیش از حد نوسا به فوتبال!
نوسا به فوتبال اعتیاد دارد. او قبل از اینکه برای مصاحبه با نشریه The Athletic بیاید، تقریباً کل هفته را صرف تماشای بازی های چمپیونزلیگ کرده بود. مانند بقیه جهان، او هم مسحور بازی لیورپول مقابل پاریسن ژرمن بود. نوسا عادت دارد همزمان چند مسابقه را روی نمایشگر های مختلف تماشا کند. با این کار، هم بازیکنان موردعلاقهاش را زیر نظر میگیرد و هم پیشرفت دوستانش در اروپا، مانند آندریاس شلدراپ در بنفیکا، دنبال میکند.
به نظر میرسد جایی برای چیز دیگری در زندگیاش باقی نمانده است.
نوسا در زندگی واقعی و در هنگام بازی با پلیاستیشن با دوستانش، به مسابقات UFC علاقه دارد. با این حال فوتبال بر افق زندگیاش حاکم است. زندگی در لایپزیش، جایی که با دوست دخترش زندگی میکند، با روحیاتش سازگار است.
تیم مارکو رز فصل خوبی را پشت سر نمیگذارد. آنها به نیمهنهایی جام حذفی آلمان راه یافتند. لایپزیش اکنون جزو ۴ تیم بالانشین بوندسلیگا نیست و برای بازگشت به چمپیونزلیگ میجنگند.
از لحاظ شخصی، این محیط مکانی مناسب برای رشد آنتونیو نوسا است. حتی اگر این مسیر تا حدی تحت تأثیر معامله ناموفق با برنتفورد باشد.
آنتونیو نوسا مدتی است که چشمانداز آینده را مدنظر دارد.
او وقتی ۱۳ سال داشت، به استابک در زادگاهش پیوست. او و والدینش در جنوب شهر زندگی میکردند، با فاصله یک سفر با قطار یا اتوبوس، که باعث میشد تنها هفتهای دو بار به صورت نیمهوقت در آکادمی باشگاه تمرین کند.
اما این محدودیت به جای مانع شدن، خلاقیت فردی او را تقویت کرد. او همچنان در لیگ محلی بازی میکرد، اما وقتی در اسلو نبود، به تماشای کلیپهای یوتیوب اسطورههایش، خصوصاً نیمار، میپرداخت. سپس آنچه یاد گرفته بود را در زمین تکرار میکرد و به خصوصیات بازی خود میافزود.
امروز او با علاقه از آن روزها یاد میکند و در واقع، چیز زیادی تغییر نکرده است.
آنتونیو نوسا در این باره اینگونه میگوید:
آنها بازیکنانی بودند که در کودکی الهامبخش من بودند. وقتی خانه یا مدرسه بودم، کامپیوترم را باز میکردم و اصلاً به کلاس توجهی نداشتم. میخواستم مثل آنها باشم و مثل آنها بازی کنم. این موضوع در کودکی حسابی من را خوشحال میکرد. حتی امروز هم عاشق تماشا کردن فوتبال هستم. این اشتیاق و پناهگاه شادی من است.
نوسا: تماشای بازی ستارهها برای من فوقالعاده تأثیر گذار بود.
او افزود:
انجام این کار برای من فوقالعاده بوده و واقعاً به عنوان یک بازیکن رشد کردم. حالا در پستهایی بازی کردم که قبلاً هرگز تجربه نکرده بودم. در دوران پیشرفت، همیشه مهاجم چپ بودم، اما امروزه چند پسته بودن در فوتبال یک مزیت بزرگ است. به همین دلیل سعی میکنم بازی خودم در سمت راست را بهبود بخشم.
این روند هنوز در حال پیشرفت است تا به تسلط کامل برسم. احساس میکنم حمایت و راهنماییهای لازم را دریافت کردم.
یکی از مزایای حضور در لایپزیش این است که نوسا دیگر تنها ستاره درخشان تیم نیست. در این باشگاه، بنجامین شسکو آیندهای درخشان پیش رو دارد. ژاوی سیمونز بازیکنی خارقالعاده است. لوئیس اوپندا نیز فصل گذشته با ۲۴ گل و ۷ پاس گل در ۳۳ بازی بوندسلیگا درخشید.
فصل ۲۵–۲۰۲۴ برای همه سخت بود. مصدومیتها و از دستدادن اعتماد به نفس در عملکرد تیم تأثیر گذاشت و مارکو رز تحت فشار است تا تابستان امسال جایگاهش را حفظ کند. با این حال، این تیم هنوز ترکیبی استعداد محور است که نوسا میتواند با بسیاری از بازیکنانش ارتباط برقرار کند.
نوسا توضیح میدهد:
بسیاری از بچهها همزمان با من در این مرحله از حرفهشان قرار دارند. فکر میکنم این همکاری متقابل به رشدمان کمک میکند. وقتی افرادی همسن خودت را میبینی که همان مسیر را طی میکنند، شرایط یکدیگر را بهتر درک میکنید. این سفر را با هم طی میکنیم و بخشی از داستان آنها بودن نیز لذتبخش است.
سفر نوسا تفاوتهای خود را دارد
او همچنان یکی از امیدهای بزرگ فوتبال نروژ است و در مسیر این تیم برای جام جهانی ۲۰۲۶، آوردگاهی که از سال ۱۹۹۸ در آن حضور نداشتند، نقش کلیدی خواهد داشت. بازگشت او به فرم مناسب، گفتمان حول محورش را تغییر داده است. حالا دوباره بحث بر سر فوتبال و محدوده پیشرفتش در این ورزش است. اما این به معنای بازگشت انتظارات و افزایش فشارهاست.
با این حال، نوسا از این چالش نمیهراسد. در واقع، او این توجه و انتظار را بخشی از مسیرش میداند:
توقعات چیز خوبی هستند. وقتی در سطوح بالاتر بازی میکنی، توقعات هم بیشتر میشود و باید سعی کنی آن را بپذیری. به نوعی از این موضوع لذت میبرم. اگر کار درستی انجام بدهی، مردم به هر حال دربارهات حرف میزنند.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!