Author Archives: amirmmd_kln

آنتونیو نوسا: باید برای پاسخ به ابهامات و پرسش‌ها، حرفی برای گفتن می‌داشتم

آنتونیو نوسا، ستاره نو ظهور سرزمین وایکینگ ها

امیر محمد کلانتری، فوتبال‌لب – آنتونیو نوسا اخیراً در مصاحبه‌ای اظهار کرد که یک سال گذشته از لحاظ ذهنی برای او بسیار دشوار بوده است. در ژانویه ۲۰۲۴، نوسا، که آن زمان در کلوب بروژ بازی می‌کرد، در آستانه توافق برای انتقال به برنتفورد بود. او در ۱۷ سالگی در لیگ قهرمانان اروپا گلزنی کرد و در ۱۸ سالگی به تیم ملی نروژ دعوت شد. نوسا به عنوان یکی از ستاره‌ های آینده فوتبال شناخته می‌شد و انتقال به پریمیرلیگ و لندن، گامی هیجان‌انگیز در مسیر حرفه‌ای‌ او به نظر می‌رسید.

نوسا و رویایی که هرگز رنگ واقعیت به خود نگرفت!

انتقال نوسا به برنتفورد لغو شد. باشگاه در مرحله پایانی به شکلی غیرمنتظره از ادامه معامله انصراف داد و این تصمیم، مسیر رو به رشد حرفه او، که تا آن لحظه ثابت و امیدوارکننده بود را با تردید مواجه کرد.

نوسا

نوسا که اکنون ۱۹ سال دارد، در مصاحبه با نشریه The Athletic می‌گوید:

آن دوره واقعاً عجیب بود. اولویت من سلامت جسمانی‌ام و حل این مسئله بود. می‌خواستم بفهمم مشکل اصلی چیست. اما در نهایت مشخص شد هیچ مشکلی وجود ندارد. همه چیز را بررسی کردم و دوباره تمرکزم را به دست آوردم. برای یک بازیکن جوان، که آن موقع ۱۸ ساله بودم ، مطمئناً مقابله با چنین تجربه‌‌های ناشناخته‌ای سخت است. هضم این موضوع زمان می‌خواست. نمی‌گویم راحت بود، اما از آن گذشتم. فکر می‌کنم این اتفاق مرا قوی‌تر کرد.

نوسا در آن روزها روی حمایت خانواده و دوستانش حساب می‌کرد. او می‌گوید تمرکز اصلی‌اش ابتدا بازگشت به آمادگی جسمانی بود. سپس هدف او، برای اولین بار در مدت زمان کوتاه دوران حرفه‌ای خود، نادیده گرفتن جو منفی و تلاش برای یافتن نکات مثبت در این شرایط بود.

نوسا

او در ادامه می‌گوید:

در فوتبال باید چنین تجربه‌هایی داشته باشید تا بفهمید چه حسی دارد و ببینید می‌توانید از پس آن بر بیایید یا نه! بنظرم از این آزمون سربلند بیرون آمدم. شاید این اتفاق باعث رشد من شد. اکنون از جایگاهی که دارم بسیار راضی‌ام. پس با این اوصاف نمی‌توانم شکایتی داشته باشم.

نوسا در لایپزیش؛ پایانی برای آغازی نو!

او اکنون در لایپزیش آلمان حضور دارد. وقتی تیم‌های علاقه‌مند انگلیسی از پیگیری برای جذب نوسا منصرف شدند، که اتفاقاً برنتفورد تنها باشگاهی نبود که به او ابراز علاقه کرد، لایپزیش بی‌سروصدا وارد عمل شد. آلمانی‌ها این جوان نروژی را در آگوست ۲۰۲۴ با مبلغ ۲۱ میلیون یورو به خدمت گرفت. البته لایپزیش همیشه ترجیح می‌دهد معاملاتش را بی‌سروصدا انجام دهد. با این حال، عدم جنجال رسانه‌ای پیش از انتقال نوسا نشان می‌داد بازار او تا حدودی سرد شده است. این آثار معامله لغوشده با برنتفورد را نمایان می‌کرد.

با این حال، لایپزیش برای جذب نوسا قاطع بود.

نوسا در لایپزیش

نوسا در اولین فصل حضورش در بوندسلیگا بیش از ۱۴۰۰ دقیقه بازی کرد. او ۳ گل به ثمر رساند و ۳ پاس گل داده است. نوسا با شور و اشتیاق و ویژگی فنی خود بازی کرد و این عملکرد به بازسازی اعتبار و روحیه‌اش کمک کرد. او در تمام بازی‌های لیگ قهرمانان اروپا حضور داشت و روند صعودی‌اش تا زمان مصدومیت در فوریه مقابل سن پائولی ادامه یافت.

مصدومیتی از ناحیه زانو که خفیف تشخیص دادند. او و باشگاه نگرانی خاصی درباره بازگشتش ندارند و انتظار می‌رود تا پایان مارس به میادین بازگردد.

نوسا: احساس می‌کردم که چیزی برای اثبات خودم دارم.

آنتونیو نوسا، استعداد جدید بوندسلیگای آلمان

او اضافه کرد:

قطعاً احساس می‌کردم چیزی برای اثبات دارم. سوالات زیادی درباره آمادگی جسمانی‌ام مطرح بود. اینکه آیا اصلاً می‌توانم بازی کنم یا اینکه کاری از دستم برمی‌آید یا نه! نمی‌خواهم زیادی روی این موضوع تمرکز کنم یا انرژی‌ام را برایش هدر دهم. بازی کردن در این حجم از مسابقات و برداشتن این قدم به عنوان یک بازیکن، حس خوبی دارد. البته این حس خوب، اولویت من نیست.

این بیشتر بخاطر خودم بود تا بدانم می‌توانم از پس آن بربیایم. شاید (ماجرای سال گذشته) کمی شک به دلم انداخته بود. بنابراین اثبات این موضوع به خودم، بهترین بخش ماجرا بود. حالا می‌دانم که اشکالی ندارد، باید به راه خود ادامه دهم.

علاقه افراطی و بیش از حد نوسا به فوتبال!

نوسا به فوتبال اعتیاد دارد. او قبل از اینکه برای مصاحبه با نشریه The Athletic بیاید، تقریباً کل هفته را صرف تماشای بازی های چمپیونزلیگ کرده بود. مانند بقیه جهان، او هم مسحور بازی لیورپول مقابل پاریسن ژرمن بود. نوسا عادت دارد همزمان چند مسابقه را روی نمایشگر های مختلف تماشا کند. با این کار، هم بازیکنان موردعلاقه‌اش را زیر نظر می‌گیرد و هم پیشرفت دوستانش در اروپا، مانند آندریاس شلدراپ در بنفیکا، دنبال می‌کند.

به نظر می‌رسد جایی برای چیز دیگری در زندگی‌اش باقی نمانده است.

نوسا گلزنی خوب

نوسا در زندگی واقعی و در هنگام بازی با پلی‌استیشن با دوستانش، به مسابقات UFC علاقه دارد. با این حال فوتبال بر افق زندگی‌اش حاکم است. زندگی در لایپزیش، جایی که با دوست دخترش زندگی می‌کند، با روحیاتش سازگار است.

تیم مارکو رز فصل خوبی را پشت سر نمی‌گذارد. آن‌ها به نیمه‌نهایی جام حذفی آلمان راه یافتند. لایپزیش اکنون جزو ۴ تیم بالانشین بوندسلیگا نیست و برای بازگشت به چمپیونزلیگ می‌جنگند.

از لحاظ شخصی، این محیط مکانی مناسب برای رشد آنتونیو نوسا است. حتی اگر این مسیر تا حدی تحت تأثیر معامله ناموفق با برنتفورد باشد.

آنتونیو نوسا مدتی است که چشم‌انداز آینده را مدنظر دارد.

او وقتی ۱۳ سال داشت، به استابک در زادگاهش پیوست. او و والدینش در جنوب شهر زندگی می‌کردند، با فاصله یک سفر با قطار یا اتوبوس، که باعث می‌شد تنها هفته‌ای دو بار به صورت نیمه‌وقت در آکادمی باشگاه تمرین کند.

آنتونیو نوسا در استابک نروژ

اما این محدودیت به جای مانع شدن، خلاقیت فردی او را تقویت کرد. او همچنان در لیگ محلی بازی می‌کرد، اما وقتی در اسلو نبود، به تماشای کلیپ‌های یوتیوب اسطوره‌هایش، خصوصاً نیمار، می‌پرداخت. سپس آنچه یاد گرفته بود را در زمین‌ تکرار می‌کرد و به خصوصیات بازی خود می‌افزود.

امروز او با علاقه از آن روزها یاد می‌کند و در واقع، چیز زیادی تغییر نکرده است.

آنتونیو نوسا در این باره اینگونه می‌گوید:

آن‌ها بازیکنانی بودند که در کودکی الهام‌بخش من بودند. وقتی خانه یا مدرسه بودم، کامپیوترم را باز می‌کردم و اصلاً به کلاس توجهی نداشتم. می‌خواستم مثل آنها باشم و مثل آنها بازی کنم. این موضوع در کودکی حسابی من را خوشحال می‌کرد. حتی امروز هم عاشق تماشا کردن فوتبال هستم. این اشتیاق و پناهگاه شادی من است.

نوسا: تماشای بازی ستاره‌ها برای من فوق‌العاده تأثیر گذار بود.

او افزود:

انجام این کار برای من فوق‌العاده بوده و واقعاً به عنوان یک بازیکن رشد کردم. حالا در پست‌‌هایی بازی کردم که قبلاً هرگز تجربه نکرده بودم. در دوران پیشرفت، همیشه مهاجم چپ بودم، اما امروزه چند پسته بودن در فوتبال یک مزیت بزرگ است. به همین دلیل سعی می‌کنم بازی خودم در سمت راست را بهبود بخشم.

این روند هنوز در حال پیشرفت است تا به تسلط کامل برسم. احساس می‌کنم حمایت و راهنمایی‌های لازم را دریافت کردم.

یکی از مزایای حضور در لایپزیش این است که نوسا دیگر تنها ستاره درخشان تیم نیست. در این باشگاه، بنجامین شسکو آینده‌ای درخشان پیش رو دارد. ژاوی سیمونز بازیکنی خارق‌العاده است. لوئیس اوپندا نیز فصل گذشته با ۲۴ گل و ۷ پاس گل در ۳۳ بازی بوندسلیگا درخشید.

فصل ۲۵–۲۰۲۴ برای همه سخت بود. مصدومیت‌ها و از دست‌دادن اعتماد به‌ نفس در عملکرد تیم تأثیر گذاشت و مارکو رز تحت فشار است تا تابستان امسال جایگاهش را حفظ کند. با این حال، این تیم هنوز ترکیبی استعداد محور است که نوسا می‌تواند با بسیاری از بازیکنانش ارتباط برقرار کند.

نوسا توضیح می‌دهد:

بسیاری از بچه‌ها همزمان با من در این مرحله از حرفه‌شان قرار دارند. فکر می‌کنم این همکاری متقابل به رشدمان کمک می‌کند. وقتی افرادی همسن خودت را می‌بینی که همان مسیر را طی می‌کنند، شرایط یکدیگر را بهتر درک می‌کنید. این سفر را با هم طی می‌کنیم و بخشی از داستان آن‌ها بودن نیز لذت‌بخش است.

سفر نوسا تفاوت‌های خود را دارد

او همچنان یکی از امیدهای بزرگ فوتبال نروژ است و در مسیر این تیم برای جام جهانی ۲۰۲۶، آوردگاهی که از سال ۱۹۹۸ در آن حضور نداشتند، نقش کلیدی خواهد داشت.
بازگشت او به فرم مناسب، گفتمان حول محورش را تغییر داده است. حالا دوباره بحث بر سر فوتبال و محدوده پیشرفتش در این ورزش است. اما این به معنای بازگشت انتظارات و افزایش فشارهاست.

نوسا با پتانسیل بالا برای سایر تیم ها

با این حال، نوسا از این چالش نمی‌هراسد. در واقع، او این توجه و انتظار را بخشی از مسیرش می‌داند:

توقعات چیز خوبی هستند. وقتی در سطوح بالاتر بازی می‌کنی، توقعات هم بیشتر می‌شود و باید سعی کنی آن را بپذیری. به نوعی از این موضوع لذت می‌برم. اگر کار درستی انجام بدهی، مردم به هر حال درباره‌ات حرف می‌زنند.

برای شنیدن تحلیل‌های صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!

آرنولد و میراثی که ادامه نیافت؛ آخرین اخبار از رفیق نیمه راه آنفیلد.

امیر محمد کلانتری، فوتبال‌لب – به نظر می‌رسد که سرنوشت قرارداد ترنت الکساندر آرنولد در حال مشخص شدن است. بدون شک شفافیت در مورد این موضوع به نفع همه طرف‌ها می‌باشد.

آرنولد به رئال مادرید؛ موضوعی که مسئله آن زمان است.

هنوز هیچ اطلاعیه رسمی صادر نشده است. در حال حاضر هیچ توافق رسمی وجود ندارد. اما با اخبار منتشر شده، همه نشانه‌ها حاکی از آن است که فولبک لیورپول، فصل آینده را در شهر مادرید آغاز خواهد کرد.

به جرات می‌توان گفت که این یکی از بدترین رازداری‌های تاریخ فوتبال می‌باشد. آرنولد در آغاز فصل اشاره کرده بود که نمی‌خواهد بحث درباره آینده‌اش به صورت عمومی مطرح شود. با این حال، سروصداهای زیادی عمدتا از سوی اسپانیا و سایر نشریه‌ها مدام به گوش می‌رسید.

انتقالی که از ژانویه بر سر زبان‌ها افتاد!

پرس‌وجوی رئال مادرید در ماه ژانویه، به شایعات پیرامون این بازیکن دامن زد. در همین حال آینده ویرجیل فندایک و محمد صلاح نیز در هاله‌ای از ابهام قرار داشته است. با وجود این، هیچکدام از آن‌ها همانند آرنولد به باشگاه بزرگی به طور جدی لینک نشدند.

اکنون با نزدیک شدن به پایان فصل و تمرکز کامل لیورپول بر قهرمانی در لیگ برتر، به نظر می‌رسد زمان مناسبی است که آرنولد ۲۶ ساله این وضعیت را روشن کند تا هواداران لیورپول بتوانند آن را هضم کرده و به جلو حرکت کنند.

ماجرای آرنولد به هیچکسی سود نمی‌رساند!

به نظر می‌رسد این ماجرا به هیچکس سودی نرساند. نه برای لیورپول که آینده یکی از ستاره‌هایش در خطر قرار گرفته است. نه برای خود بازیکن که بی‌تردید از شایعات آگاه بوده، و نه برای رئال مادرید که با مصدومیت دنی کارواخال، ترجیح می‌داد او را در ژانویه جذب کند.

ترنت الکساندر آرنولد

سکوت تاکنون شاید تا حدی ناشی از تمایل به جلوگیری از واکنش منفی هواداران است. خشم بخشی از هواداران در ژانویه پس از تساوی ۲-۲ مقابل منچستریونایتد و به ویژه پس از رد پیشنهاد مادرید توسط لیورپول، چیزی بود که همه مایل به اجتناب از آن هستند.

آن زمان، لیورپول در پی چهار عنوان قهرمانی بود. رقابت برای این عناوین باعث تشدید فشارهای حداکثری به نظر می‌رسید. اما اکنون شرایط متفاوت است. مگر اینکه تیم آرنه اسلات در ۹ بازی پایانی نابود شود. قهرمانی در پریمیرلیگ تقریباً قطعی است. لیورپول با ۱۲ امتیاز اختلاف پیشتاز است و احتمالاً تا پایان آوریل عنوان قهرمانی را مسجل خواهد کرد.
شفاف سازی وضعیت او پیش از بازگشتش به میدان، که احتمالا تا پایان آوریل رقم بخورد، تصمیمی منطقی به نظر می‌رسد.

خداحافظی بعنوان یک خائن یا یک ستاره؟

برخی از هواداران به خداحافظی احساسی و باشکوه اهمیتی نخواهند داد. آن‌ها تصمیم او برای ترک باشگاهی که از کودکی در آن بود را خیانت خواهند دانست. به ویژه آنکه لیورپول حتی از بابت هزینه انتقال هم سودی نخواهد برد! موضوعی که میراث او را خدشه‌دار می‌کند.

دیوار نگاره آرنولد در نزدیک آنفیلد

اما قطعاً عده‌ای دیگر نیز دیگر قدردان دستاوردهای او در لیورپول خواهند بود. او نقشی کلیدی در قهرمانی در تمامی جام‌های مهم سطح باشگاهی ایفا کرد. آن‌ها درک خواهند کرد که مقاومت در برابر وسوسه پیوستن به رئال مادرید برای هر بازیکنی دشوار است. عناوین لالیگا در انتظار او خواهند بود. فرصت‌های بیشتری برای افزودن به مدال قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا پیش خواهد آمد. علاوه بر این، او این شانس را خواهد داشت که در کنار دوست صمیمی‌اش، جود بلینگهام، بازی کند.

مدیریت لیورپول نیز مقصر است؟

احتمالاً بخش زیادی از سرزنش‌ها متوجه مدیریت باشگاه خواهد بود که چرا زودتر قرارداد جدیدی به او ارائه ندادند. با توجه به سن و جایگاه آرنولد، دادن قرارداد جدید به او حتی بیش از دو سال پیش هم ریسک چندانی نداشت. هرچند ریچارد هیوز تنها یک سال است که به این سمت منصوب شده، اما آیا واقعاً نیاز بود یک مدیر ورزشی این مسئله را حل کند؟ آیا این کار می‌توانست علاقه مادرید را قبل از شکل‌گیری متوقف کند؟

صرف نظر از پاسخ این پرسش‌ها، به نظر می‌رسد لیورپول نه تنها در آستانه از دست‌دادن یکی از بزرگترین استعدادهای فوتبال اروپا قرار دارد، بلکه فرصت دریافت هزینه قابل توجهی را نیز از دست خواهد داد.

تنها تعداد معدودی از افراد حاضر در مذاکرات دقیقاً می‌دانند که لیورپول چه پیشنهادی به الکساندرآرنولد داد و چرا به توافق نرسیدند. هواداران حق دارند با سوال‌های زیادی مواجه شوند.

لیورپول قطعاً خود را برای احتمال خداحافظی آرنولد آماده کرده بود. نبود او جای خالی بزرگی در ترکیب تیم به جا می‌گذارد. آن هم در آستانه تابستانی که خود وعده تحولات زیادی را می‌دهد. هرچند آن‌ها گزینه مستعدی مانند کانر بردلی را برای جایگزینی در اختیار دارند، اما برای حفظ عمق ترکیب در آن پست، نیاز به جایگزینی مناسب برای آرنولد خواهند داشت.

جایگزین کردن آرنولد، کاری دشوار برای لیورپول.

مشکل اینجاست که پیدا کردن جانشین برای فوتبالیستی منحصربه‌فرد، کار ساده‌ای نخواهد بود. حداقل این موضوع ارزان تمام نخواهد شد. آرنولد موقعیت فولبک را متحول کرده است. آگاهی محیطی و دامنه پاس‌دهی او، به او امکان داده تا به عنصری خلاقانه و تأثیرگذار برای لیورپول تبدیل شود. پیدا کردن بازیکنی که بتواند با دقتی مثال‌زدنی پاس‌های بلند بدهد، مثل یک وینگر درجه‌یک که توپ‌های دقیق ارسال کند و در عین حال پایداری دفاعی داشته باشد، تقریباً غیرممکن به نظر می‌رسد. هرچند آرنولد مدافع بزرگی نیست، اما آنقدرها هم که منتقدانش می‌گویند ضعیف نیست.

شکست اخیر در فینال جام اتحادیه مقابل نیوکاسل، یادآور تازه‌ای بود از اینکه لیورپول چقدر فقدان او را احساس خواهد کرد. در حالی که دیگر بازیکنان در کنترل توپ تقلا می‌کردند، کسی مثل آرنولد وجود نداشت تا با یک پاس رو به جلو خط دفاع حریف را بشکند یا با تغییر زمین بازی، معادله را دگرگون کند.
شاید یک فولبک جدید بتواند سمت راست دفاع لیورپول را مستحکم‌تر کند. آیا این جایگزین‌ها می‌توانند همان لحظات جادویی را خلق کنند که بازیکنان قبلی بارها از پس آن برآمده‌اند؟ این پرسش را به ذهن متبادر می‌کند که آیا لیورپول اصلاً باید به دنبال جانشینی مشابه آرنولد باشد، یا باید نگاه خود به نقش فولبک راست و توازن تیم را مورد بازنگری قرار دهد.
در هر صورت، روشن شدن وضعیت آینده الکساندر آرنولد حداقل به این جنجال پایان می‌دهد و به هواداران فرصت می‌دهد تا بر آینده تمرکز کنند.

برای شنیدن تحلیل‌های صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!

توخل و شروع نه‌چندان متفاوت؛ انتظار تغییر یک‌شبه واقعاً به جا است؟

توماس توخل، مربی جدید انگلیس

امیر محمد کلانتری، فوتبال‌لب –  هواداران فوتبال انگلیس، شیفته‌ی تغییرات اساسی و شروعی تازه هستند. با ورود توماس توخل، امیدها برای خلق یک تاکتیک منحصر به‌ فرد و رها کردن گذشته، شدت گرفته است. توخل که به عنوان یکی از مربیان تراز اول جهان شناخته می‌شود، حالا مسئولیت هدایت نسل طلایی بازیکنان انگلیسی را برعهده دارد. بدون شک مهمترین هدف این سرمربی، رسیدن به دستاوردی بزرگ در جام جهانی آینده می‌باشد.

توخل انگلیس را باید یک شبه دگرگون می‌کرد؟

پیروزی ۲-۰ انگلیس مقابل آلبانی، اثبات کرد که فوتبال آنقدری که بعضی‌ها فکر می‌کنند، ساده نیست.

این پیروزی، نمونه‌ای از یک برد مدیریت شده بود؛ بازی‌ای که از اولین دقیقه تا پایان، بدون اشتباه فاحش پیش رفت و ترکیبی از مدیریت هوشمندانه، عملکرد درخشان انفرادی برخی از بازیکنان و انرژی مثبت تماشاگران، نتیجه را تضمین کرد.

توخل در حال خوش و بش با کودکان طرفدار تیم.

دقیقاً به همین دلایل، تماشای این بازی شبیه به سایر بردهای معمولی انگلیس در بازی‌های مقدماتی خانگی طی هشت سال اخیر بود.

شاید اینکه از سبک گرت ساوتگیت در چنین شب‌هایی استفاده شود، هیچ اشکالی نداشته باشد، اما باید یادآور شد که این تازه آغاز راه برای توخل است.

شاید آن دسته از ما که منتظر دگرگونی اساسی بودیم، این هفته کمی با واقعیت مواجه شدیم.

سخت، اما شدنی!

توخل پیش‌تر دربارهٔ تمایلش به تزریق پتانسیل پریمیرلیگی به تیم انگلیس در راستای دستیابی به اهداف تاکتیکی خود، صحبت کرده بود. اهدافی مانند: بهبود ریتم بازی آن‌ها، انتقال سریع از دفاع به حمله، اجرای پرس از بالا و بازگرداندن پویایی فیزیکی به تیم. هدف‌هایی تحسین‌ برانگیز بودند. حال، ممکن است این سوال پیش بیاید که اگر اجرای فوتبال با تمپوی بالا در سطح ملی کار ساده‌ای بود، قطعاً همه این سبک را در پیش می‌گرفتند.

تفاوت فوتبال ملی و باشگاهی از دقایق ابتدایی بازی قابل مشاهده بود. آلبانی دقیقاً همان سبکی را در پیش گرفت که از آن‌ها انتظار می‌رفت. سازمان‌یافته، پرتلاش، عقب‌نشینی در نیمه خودی و انتظار برای ایجاد فرصت طلایی. آن‌ها اصلا نگران این موضوع نبودند که مدت زیادی را بدون مالکیت توپ بگذرانند.

شاید این روشی کاملاً قابل قبول برای بازی در سطح ملی است، اما هیچ تیمی در پریمیرلیگ واقعاً اینگونه عمل نمی‌کند. فرصت‌های نفوذ به فضاهای خالی که در لیگ به دست می‌آورید، در سطح ملی به همان شکل وجود ندارد. تیم‌ها باید صبور باشند، مالکیت توپ را حفظ کنند، حریف را خسته کنند و منتظر فرصت طلایی خود بمانند.

او نیست، اما پس لرزه‌های وجودش همچنان پابرجاست!

اگر به امید تماشای یک تیم کاملاً متحول‌شده به اینجا آمده‌اید که بازی سریع، پرحرارت و مسلط از لحاظ فیزیکی را اجرا کند، قطعاً ناامید شده‌اید. برای دیدن آن سبک، باید حداقل تا فیفادی‌های بعدی منتظر بمانید. آنچه به جای آن دیدیم، بازی آشنایی بود که بارها در طول سال‌ها شاهدش بودیم. انگلستان همچنان در ومبلی حاکم میدان است. آن‌ها سعی می‌کنند به اندازهٔ کافی خلاق باشند تا دفاع منظم حریف را بشکافند. با همه این‌ها، هرگز در برابر ضدحمله آسیب‌پذیر نمی‌شوند.

این دقیقاً سبک بازی‌ای است که گرت ساوتگیت طی سال‌ها آن را به کمال رساند. تیم او در مسابقات مقدماتی تورنمنت‌‌های بزرگ یک کارنامه کم نقص داشت. انگلیس در سال‌های اخیر در این زمینه به مراتب بهتر از گذشته عمل کرد. بخش عظیمی از فوتبال ملی دقیقاً همین است. همه می‌خواهند در تورنمنت‌های بزرگ، زیر نگاه‌ جهانیان تاریخ‌ساز شوند. آن لحظات به یادماندنی، همگی بر پایه پیروزی‌های حرفه‌ای اما فراموش شدنی، مانند این بازی ساخته می‌شوند.

بنابراین، انتقادی به توخل نیست اگر بگوییم بخش اعظم این بازی می‌توانست تصاویر آرشیوی از دوران ساوتگیت باشد. تسلط در نیمه حریف، شروع پرانرژی، و نیمه دوم کند و بی‌رمق، این حس که انگلیس به نقطه اوج خود نرسید، و تکیه بر ستاره‌های تیم برای خلق لحظات کیفی، که در نهایت پیروزی را به ارمغان آورد. این یک پیروزی راحت و کارآمد بود، اما خیره کننده نبود. این می‌توانست هر پیروزی خانگی انگلیس در مرحلهٔ مقدماتی از سال ۲۰۱۶ به بعد باشد.

مالکیت مطلق و فقدان خلاقیت در تیم توخل

در نیم ساعت ابتدایی، نشانه‌ای از سبک دلخواهی که توخل قصد اجرا کردنش را داشت، دیده می‌شد. زمانی که توپ را در زمین آلبانی تحت سلطه داشتند، مالکیت مطلق را به سود خود رقم زدند. این مالکیت تا حدی بود که به حریف اجازه ضربه به توپ را نمی‌دادند. انگلیس توپ را با اطمینان جابه‌جا می‌کرد. آن‌ها به اندازه کافی خلاقیت و دقت لازم برای گشودن دفاع منظم حریف را نداشتند. تصادفی نبود، وقتی بازیکنان انگلیس برای اولین بار قصد داشتند توسط مایلز لوئیس اسکلی، بدون توپ فضایی برای نفوذ ایجاد کنند، آلبانی غافلگیر شد و در نهایت گل اول سه شیر ها به ثمر رسید.

انگلیس به کنترل بازی ادامه داد، اما تحرک و دقت لازم در مناطق لب‌خط هرگز به طور کامل محقق نشد. آن‌ها چند فرصت برای دوبرابر کردن نتیجه ایجاد کردند. فرصت‌هایی که با توجه به مالکیت بالای توپ، بیشتر انتظار می‌رفت. درنهایت، یک فرصت عالی از سوی هری کین کافی بود تا پیروزی انگلیس را تثبیت کند. او با کنترل اولیهٔ خوب خود و شوت دقیق روی سانتر دکلن رایس، گل دوم را به ثمر رساند. کین استعداد خوبی در تبدیل کوچکترین فرصت‌ها به گل دارد. همانطور که توخل، همچون دیگران، به خوبی از آن آگاه است.

در بازی‌هایی شبیه به این که نتیجه تا آخرین دقایق شکننده است، چنین مهارتی بی‌همتاست. مهارتی که ساوتگیت هم در طول سال‌ها به آن پی‌برد.

اکنون زمان انتقاد نیست!

انتقاد شدید از این عملکرد با توجه به زمان اندک برای آماده سازی، ناعادلانه است. این تیم و مربی تنها روز دوشنبه برای اولین بار گرد هم آمدند. آن‌ها کمتر از یک هفته فرصت داشتند تا برای آغاز یک دوران جدید با یکدیگر تمرین مشترک داشته باشند. فقط می‌توان گفت که این یک شروع محکم بود و به همین بسنده کرد.

خط و نشان توخل برای رشفورد و فودن!

توخل پس از بازی گفت:

هر دو وینگری که امروز در ترکیب ابتدایی بودند، به اندازه‌ای که معمولاً در فوتبال باشگاهی تأثیرگذار هستند، عملکرد قابل قبولی نداشتند.

او تأیید کرد که انگلیس نتوانسته بود در زمینه انتقال توپ به این دو بازیکن موفق باشد. با این حال همچنین اشاره کرد که رشفورد و فودن می‌توانستند عملکرد بهتری داشته باشند.

اگر تیم توخل قرار است سبکی پویاتر و تهاجمی‌تر را ارائه دهد، قطعاً به عملکرد بهتری در مناطق کناری زمین نیاز خواهد داشت. رشفورد در نیمهٔ اول خوب به نظر نمی‌رسید، اما در نیمهٔ دوم عملکرد بهتری از خود ارائه داد. فودن با وجود تکنیک تمیز و بی‌نقص، هرگز تهدید کننده یا تعیین کننده نبود.

سرمربی سابق انگلیس هرگز به درستی نمی‌دانست چطور بهترین بازدهی را از فودن بگیرد. علیرغم بازی‌های زیاد، فودن هرگز به بازیکنی غیرقابل جایگزین بدل نشد.

این عملکرد فودن می‌توانست هر بازی دیگری از او در سال‌های اخیر باشد. سطح تکنیکی او غیرقابل انکار است، اما همیشه با تیم هماهنگ نمی‌شود.

اگر ساکا به سمت راست زمین برگردد، در آن صورت، فودن مجبور خواهد بود در جای دیگری از تیم جای بگیرد. شاید سمت چپ زمین، جایی که رشفورد در بازی جمعه شب نقش آفرینی کرد. با این حال راه زیادی در پیش است. اگر توخل به سرعت بیشتری در تیم نیاز داشته باشد، شاید آنتونی گوردون، گزینهٔ منطقی‌تری برای آن سمت باشد. یا شاید از بازیکن دیگری استفاده کند.

جمع بندی و پایان.

فرصت دیگری در بازی مقابل لتونی روز دوشنبه وجود خواهد داشت تا توخل تلاش کند به برخی از این پرسش‌ها، پاسخ دهد. ما هنوز در اولین بازی هستیم. اما شاید امیدواری‌ها به اینکه توخل این هفته در ومبلی سبک جدیدی را در تیم ملی انگلیس رونمایی می‌کند، واقع بینانه نبود.

پرمیرلیگ در آستانه شروع؛ نگاهی به یک مسئله مهم در ترکیب هر یک از تیم ها (۲)

سرمربی تیم تاتنهام، یکی از باشگاه های لندنی پرمیرلیگ

امیرمحمد کلانتری، فوتبال لب – باشگاه‌های حاضر در پرمیرلیگ در اواخر آماده سازی پیش فصل خود قرار دارند. اغلب آنها برای برگزاری مسابقات دوستانه خود تصمیم به برگزاری تور های بین المللی گرفتند، در حالی که تیم های دیگر بازی‌ های تدارکاتی را نزدیک به خانه برگزار کردند. با این حال، به هر نحوی که یک باشگاه برای فصل جدید آماده شود، تجربیات (خوب و بد) فصل گذشته در حالی که افکار به سمت فصل جدید پیش میرود، باقی میماند.

فصل جدید پرمیرلیگ در تاریخ ۱۶ آگوست، با میزبانی منچستریونایتد از فولام، آغاز میشود. این به مدیران و سرمبیان باشگاه ها فرصت محدودی میدهد تا هر گونه ضعف های تیم را در هفته‌ های آینده حل کنند.

در این مقاله ما بر روی یک ضعف و مسئله بزرگ برای هر تیم پرمیرلیگی که نیاز به رفع شدن دارد تمرکز کردیم.

لسترسیتی و نارضایتی هواداران

با وجود اینکه این تیم چند فصل قبل به عنوان قهرمانی پرمیرلیگ و سپس جام حذفی دست یافت و در طی هفت فصل در هر سه رقابت باشگاهی یوفا بازی کرد، آنها خود را در حال سقوط به دسته پایین تر یافتند و از سوی پرمیرلیگ به نقض قوانین سود و پایداری (PSR) متهم شدند. این موضوع باعث شده است که بسیاری از هواداران از نحوه مدیریت باشگاه دلسرد شوند.

لسترسیتی و بازگشت دوباره به پرمیرلیگ

بهترین بازیکن فصل این تیم، کیرنان دوزبری هال به چلسی فروخته شد. برخی از هواداران نیز نسبت به انتصاب استیو کوپر (سرمربی سابق ناتینگهام فارست) تردید دارند.

 تصمیمات بحث‌برانگیز دیگری نیز وجود دارد. از جمله این تصمیم ها میتوان به گرفتن ۲۵ پوند (۳۲ دلار) برای یک بلیط فصل اشاره کرد. تمدید قرارداد با یانیک وسترگارد، انتخاب یک شرکت قمار آنلاین به عنوان اسپانسر پیراهن و تعیین قیمت ۱۰ پوند برای تماشای بازی‌های شروزبری تاون به صورت آنلاین، از دیگر تصمیمات بحث‌برانگیز هستند. بدون اینکه حتی یک بازی در فصل جدید انجام شود، طرفداران بیشتر از همیشه دچار تفرقه شده‌اند.

 اگر کسر امتیاز احتمالی را نیز در نظر بگیریم، ممکن است رقابت در سطح اول انگلیس برای لستر سیتی دشوارتر شود.

لیورپول؛ تیمی که دیر به خودش می‌آید

در فصل گذشته، قرمزها با بی دقتی‌های مکرر در اوایل مسابقه، ابتکار عمل را حریفان خود دادند.

یورگن کلوپ، یکی از برترین سرمربیان تاریخ پرمیرلیگ

آنها در ۱۶ مسابقه از مجموع ۳۸ مسابقه پرمیرلیگ، اولین گل را دریافت کردند. قرمزها در هشت مورد، گل اول را در ۱۵ دقیقه ابتدایی بازی‌ دریافت کردند. تنها برنتفورد، کریستال پالاس، ناتینگهام فارست و ولورهمپتون (همه با ۹ مورد)، وستهم و شفیلد (هرکدام ۱۲ مورد) رکورد بدتری داشتند.

لیورپولی ها ۲۸ امتیاز خود را در حالی به دست آورد که در ابتدا بازی را از حریف باخته بودند و توانستند تا ماه آوریل در رقابت قهرمانی پرمیرلیگ باقی بمانند. بیشتر از هر تیم دیگری.

اگر لیورپول بخواهد که به عنوان یک مدعی جدی‌تر ظاهر شود، آرنه اسلات باید ذهنیت جدیدی در باشگاه ایجاد کند و این ضعف و مشکلات را به تاریخ بسپارد.

قهرمان پرمیرلیگ و نبود یک جانشین مناسب برای رودری

زمانی که رودری غایب است، چه کسانی میتوانند جایگزین او باشند؟! این سوالی میباشد که ممکن است ذهن عده زیادی از هواداران و حتی پپ گواردیولا را درگیر کرده باشد.

رودری، بهترین هافبک دفاعی حال حاضر پرمیرلیگ

آنها در فصل گذشته برای جبران این خلل از دو هافبک استفاده کردند. با این حال سه بازی از چهار بازی خود را در پرمیرلیگ بدون حضور هافبک اسپانیایی واگذار کردند. آنها به بازیکنی نیاز دارند که هم بتواند در کنار رودری در میانه میدان بازی کند و هم در غیاب او این وظیفه را به دوش بکشد. این همان برنامه‌ای بود که آنها می‌خواستند در تابستان گذشته به وسیله جذب دکلن رایس عملی کنند.

تابستان امسال، برونو گیمارش از نیوکاسل میتواند گزینه‌ای برای بررسی باشد اما سران سیتی او را بسیار گران میدانند. آنها انتظار دارند که اگر خولین آلوارز و ادرسون جدا شوند، عمده فعالیت های نقل و انتقالاتی را برای جذب جایگزین این دو بازیکن انجام دهند. فروش متئوس نونس میتواند بودجه و فضای لازم را برای انجام پروژه جانشینی رودری فراهم کند.

منچستریونایتد و یک شکاف بزرگ در خط میانی

فصل گذشته، بین پرس از بالای شدید و ناکارآمد یونایتد و دفاع عقب نشسته آنها شکاف بزرگی وجود داشت. موضوعی که به حریفان اجازه میداد به راحتی توپ را بین خطوط حرکت دهند. هنگامی که یونایتد کنترل خط میانی را از دست میداد و سعی میکرد بی نظمی و شلوغی را بپذیرد، بازی‌ها به نبردهایی با ضد حمله های متعدد تبدیل میشدند.

اریک تن هاخ، سرمربی منچستریونایتد در پرمیرلیگ

یونایتد باید این فصل بهتر عمل کند. هنوز نیاز شدیدی به بهبود از لحاظ تاکتیکی حس میشود. تیم باید بتواند توانایی مدیریت بازی را دوباره به دست آورد. نقاط ضعف باید پوشش داده شوند. بازیکنان باید در حفظ توپ بهتر عمل کنند و بتوانند در سطحی که از آنها انتظار میرود بازی کنند.

نیوکاسل؛ همه را دلگرم کنید…

با توجه به امضای قراردادهایی که انجام میدادند، واضح بود که نیوکاسل در معرض خطر از دست دادن جایگاه خود قرار دارد. همین اتفاق هم افتاد. آنها به رده هفتم جدول سقوط کردند و نه به سهمیه لیگ اروپا رسیدند و نه توانستند به یک فینال دلگرم کننده برسند.

این فقط یک ضربه اولیه بود. ضربه نهایی به وسیله یک مشکل بزرگ مالی که به قوانین PSR مربوط میشد وارد شد. این مشکل باعث شد که ترازنامه مالی باشگاه در معرض دید عموم قرار بگیرد و فشار مالی زیادی بر تیم وارد شود. همچنین آنها مجبور به بررسی فروش بازیکنان اصلی خود برای رفع این نگرانی شده بودند. در هیئت مدیره باشگاه نیز اتفاقات غیرمنتظره‌ای در مورد تغییر یا جانشینی مدیران رخ داد که باعث ایجاد نوعی بحران یا ناآرامی شد.

ادی هاو و احیای نیوکاسل در پرمیرلیگ پس از سال ها

“یک تابستان بسیار سخت” این توصیف ادی هاو از شرایط حاکم بر باشگاه بود.

این وضعیت باعث تغییر شرایط و روحیه تیم شد. نیوکاسل برای بازگشت به مسیر موفقیت باید اقدامات جدی انجام دهد. آنها باید با جذب بازیکنان گران‌قیمت و تأیید شده توسط ادی هاو، به تیم اصلی قدرت ببخشند و نشان دهند که همچنان توانایی رقابت در سطح بالا را دارند. این اقدامات باید نه تنها برای بازیکنان فعلی و مورد نظر، بلکه برای هواداران، شرکای تجاری و مدیر تیم نیز قانع‌کننده باشد. به عبارت دیگر، نیوکاسل باید با این اقدامات قدرت و توانایی خود را به همه اثبات کند.

ناتوانی دفاع در برابر ضربات ایستگاهی، قاتل اصلی ناتینگهام فارست

ناتینگهام فارست در فصل گذشته پرمیرلیگ در دفاع از ضربات ایستگاهی و کرنرها بسیار ضعیف عمل کرد. آنها تنها تیم پرمیرلیگ بودند که از ضربات ایستگاهی و کرنرها بیشترین تعداد گل را دریافت کردند. این ضعف باعث شد که آنها امتیازات مهمی را از دست بدهند و در پایان فصل با تنش و نگرانی بیشتری مواجه شوند. اگر آنها توانسته بودند بهتر در برابر ایستگاهی دفاع کنند، وضعیت مطلوب‌تری در جدول پرمیرلیگ داشتند.

نونو اسپریتو سانتو و حفظ ناتینگهام در پرمیرلیگ

 ناتینگهام فارست معتقد است که توانسته با روشی ساده، این مشکل را حل کند. آنها برای خرید یک دروازه‌بان بلندقد و یک مدافع مرکزی سرزن اقدام کردند. هرچند این راه‌حل ساده به نظر میرسد، اما منطقی است و زمان نشان خواهد داد که آیا این دو بازیکن [کارلوس میگل و نیکولا میلنکوویچ] میتوانند مشکل تیم در دفاع از ضربات ایستگاهی را حل کنند یا نه.

چالش بزرگ قدیس ها برای تداوم روند خوب گلزنی

راسل مارتین چگونه می‌تواند فرم گلزنی موفقیت آمیز ساوتهمپتون در فصل گذشته را حفظ کند؟

راسل مارتین و صعود به پرمیرلیگ

از میان هشت گلزن برتر آنها در فصل قبل، چی آدامز (۱۵ گل) و استوارت آرمسترانگ (۵ گل) با پایان قراردادهایشان تیم را ترک کردند. ریان فریزر (۶ گل) و جو روثول (۴ گل) با پایان قرارداد قرضی، به باشگاه‌های اصلی خود بازگشتند.

آدام آرمسترانگ فصل گذشته به عنوان بهترین گلزن ساوتهمپتون ۲۱ گل به ثمر رساند. او با اعتماد به نفس بیشتری فصل را آغاز خواهد کرد. این یک پیشرفت چشمگیر نسبت به چهار گلی است که در دو فصل قبلی در پرمیرلیگ برای ساوتهمپتون به ثمر رسانده بود. همچنین هواداران تیم امیدوارند پس از فصل اولی که با مصدومیت‌های زیادی برای راس استوارت همراه بود، او را بیشتر در میدان ببینند.

برای خرید های جدید هنوز زمان باقی مانده است. سبک تیم راسل مارتین در فصل گذشته چمپیونشیپ گل های زیادی را به همراه داشت. چالش اصلی او این است که نشان دهد این تاکتیک در پرمیرلیگ نیز کارآمد است.

افزایش هماهنگی و انسجام در خط دفاع، تنها راه تاتنهام برای تبدیل شدن به یک مدعی در پرمیرلیگ

آنژ پستکوغلو در اولین فصل خود تاتنهام را به تیمی جذاب و پرتحرک تبدیل کرد و پس از پایان ناامیدکننده دوران آنتونیو کونته، جو باشگاه را دگرگون کرد.

سرمربی استرالیایی و رویاهای جاه طلبانه در پرمیرلیگ

بیشتر هواداران خواهان جذب یک جایگزین مناسب برای ریچارلیسون هستند. با این حال مشکل واقعی که تاتنهام باید حل کند، خط دفاعی آنهاست. تاتنهام فصل گذشته همانند تیم چهارم پرمیرلیگ، استون ویلا، ۶۱ گل دریافت کرد. با وجود این، دروازه آنها به‌طور قابل‌توجهی بیشتر از لیورپول (۴۱ گل)، آرسنال (۲۹ گل) و منچسترسیتی (۳۴ گل) باز شد.

پستکوغلو، سرمربی تاتنهام، بر فلسفه بازی خود که مبتنی بر ریسک‌پذیری در هنگام بازی با توپ است، پایبند خواهد ماند. با این حال، او میتواند تغییرات کوچکی در تیم ایجاد کند تا دفاع تیم منسجم‌تر و قوی‌تر شود. در تیم تاتنهام بازیکنان بااستعداد و مناسبی برای این هدف وجود دارند. دسینی اودوگی، پدرو پورو، کریستین رومرو و میکی فن ده فن نمونه هایی از این بازیکنان هستند. چالش اصلی، بهبود هماهنگی و انسجام این بازیکنان برای رسیدن به عملکرد بهتر است.

تقویت آپشن های هجومی، نیاز شدید چکش ها برای رقبت در پرمیرلیگ

پست مهاجم مرکزی همواره یکی از موقعیت هایی بوده است که باشگاه در بازار نقل و انتقالات زیر نظر داشته است. به دلیل مبهم بودن آینده مایکل آنتونیو و دنی اینگز، تقویت این پست اولویت تیم اشتایدن و جولن لوپتگی بود که با جذب نیکلاس فولکروگ از دورتموند آن را عملی کردند.

جولن لوپتگی و بازگشت به پرمیرلیگ

پیش از این لوپتگی به دنبال جذب جان دوران ۲۰ ساله بود. علاقه وستهم به این بازیکن به ژانویه گذشته بازمیگردد. با این حال استون ویلا در آن زمان پیشنهاد خرید قرضی وستهم را همراه با بند خرید دائمی رد کرد.

آینده نامعلوم نلسون سمدو، بزرگترین علامت سوال برای ولورهمپتون

برای دومین تابستان متوالی، آینده این مدافع کناری یکی از بزرگترین معماهایی است که ولورهمپتون با آن روبرو است. اما این بار شرایط فرق دارد.

نلسون سمدو، یکی از مدافعان کناری حاضر در پرمیرلیگ

ولورهمپتون فصل گذشته با یک دوراهی مواجه بود: آیا باید نلسون سمدو را که یکی از پردرآمدترین بازیکنان تیم است، برای دو سال دیگر نگه دارند یا پس از چندین فصل عملکرد ناموفق، اجازه دهند او به‌صورت رایگان از باشگاه جدا شود. تصمیم‌گیری در این مورد دشوار بود، زیرا سمدو پس از انتقال گران‌قیمت خود به باشگاه، نتوانسته بود انتظارات را برآورده کند.

پس از یک فصل موفق، باشگاه ولورهمپتون در حال بررسی این موضوع است که با نلسون سمدو که وارد سال پایانی قراردادش شده است چه کند. باشگاه میخواهد او را حفظ کند اما دستمزد بالای او با اهداف مالی باشگاه همخوانی ندارد. بنابراین، برای تمدید قرارداد، سمدو باید با کاهش دستمزد موافقت کند.

باشگاه ولورهمپتون دو گزینه در پیش رو دارد: یکی اینکه نلسون سمدو را بفروشند و از نظر مالی سود ببرند، و دیگری اینکه با او در آستانه اتمام قراردادش ادامه دهند. هیچ‌ یک از این گزینه‌ها ساده یا بدون مشکل نیست و تصمیم‌گیری دشواری دارد.

پرمیرلیگ در آستانه شروع؛ نگاهی به یک مسئله مهم در ترکیب هر یک از تیم ها

اونای امری، سرمربی استون ویلا. آنها در فصل گذشته پرمیرلیگ در رتبه چهارم کار خود را به اتمام رساندند.

امیرمحمد کلانتری، فوتبال لب – باشگاه‌های حاضر در پرمیرلیگ به طور کامل وارد پیش‌ فصل شدند. اغلب آنها برای برگزاری مسابقات دوستانه خود تصمیم به برگزاری تور های بین المللی گرفتند، در حالی که تیم های دیگر بازی‌ های تدارکاتی را نزدیک به خانه برگزار میکنند. با این حال، به هر نحوی که یک باشگاه برای فصل جدید آماده شود، تجربیات (خوب و بد) فصل گذشته در حالی که افکار به سمت فصل جدید پیش میرود، باقی میماند.

فصل جدید پرمیرلیگ در تاریخ ۱۶ آگوست، با میزبانی منچستریونایتد از فولام، آغاز میشود. این به مدیران و سرمبیان باشگاه ها فرصت محدودی میدهد تا هر گونه ضعف های تیم را در هفته‌ های آینده حل کنند.

در این مقاله ما بر روی یک ضعف و مسئله بزرگ برای هر تیم پرمیرلیگی که نیاز به رفع شدن دارد تمرکز کردیم.

بی ثباتی در جناح چپ، چالش اصلی نایب قهرمان پرمیرلیگ

تصور کنید آرسنال در بهترین فرم هجومی خود قراردارد و بلافاصله ذهن شما به سمت جناح راست این تیم معطوف میشود. مشخصاً جایی که بن وایت، مارتین اودگارد و بوکایو ساکا قرار دارند. اما در فصل گذشته، در سمت مقابل یعنی جناح چپ، به نظر میرسید که انتخاب بازیکن برای حضور در پست های دفاع چپ، هافبک چپ و وینگر چپ حالتی شبیه به قرعه کشی داشت.

یاکوب کیویور، اولکساندر زینچنکو و تاکه‌هیر‌و تومیاسو در خط دفاعی به طور چرخشی بازی کردند. گابریل مارتینلی و لیاندرو تروسارد نیز در پست وینگر با یکدیگر جا به جا میشدند. همکاری و هماهنگی زینچنکو، مارتینلی و گرانیت ژاکا در فصل قبل تمام شد و بنظر میرسید که آرسنال در آن منطقه دیگر روان نیست.

میکل آرتتا، سرمربی تیم آرسنال. آنها فصل گذشته پرمیرلیگ را در رتبه دوم به اتمام رساندند.

آنها فصل گذشته پیشرفت چشمگیری در خط دفاع داشتند. همچنین با انتخاب کای هاورتز به عنوان مهاجم اصلی، میکل آرتتا به غیرقابل پیش‌بینی بودن خط حمله‌ای که میخواست، دست یافت.

اما در این تیم که تقریبا کامل به نظر میرسد، تنها سوالی که در مورد بازیکنان فیکس باقی مانده است، مربوط به پست های سمت چپ می‌باشد.

استون ویلا و نبود بکاپ مطمئن در دو پست کلیدی

یکی از موضوعات اصلی فعالیت‌ های تابستانی استون ویلا، تقویت عمق خط هافبک و پست های هجومی بود. در دنیای فوتبال، تعداد کمی از مربیان گزینه‌ های اصلی بهتری در دروازه و خط حمله نسبت به اونای امری با امیلیانو مارتینز و اولی واتکینز دارند.

اما نگرانی اصلی در ذهن تمام هواداران این است که اگر یکی از این بازیکنان دچار آسیب دیدگی شود، چه اتفاقی خواهد افتاد؟

اولی واتکینز و امیلیانو مارتینز. دوتا از بهترین های پرمیرلیگ در پست خود.

در اسکواد این تیم اختلاف زیادی در کیفیت امیلیانو مارتینز و اولی واتکینز با گزینه های جایگزین آنها وجود دارد. هردوی آنها به دلیل حضور در بازی های ملی، پیش فصل کوتاه تری خواهند داشت. امری به رابین اولسن، دروازه بان پشتیبان این تیم اعتماد زیادی دارد، اما این دروازه‌بان سوئدی دارای ضعف هایی در جایگیری و توزیع توپ است. کامرون آرچر و جان دوران مهاجمان جوان و با پتانسیلی هستند، اما آینده آنها نامعلوم است و از نظر عملکرد نسبت به واتکینز دچار کمبود هایی هستند.

گیلاس ها و یکی از شکننده ترین خط های دفاعی پرمیرلیگ

مقابله و دفاع در برابر ضربات ایستگاهی، سانتر ها و کرنر ها، مشکلی است که بورنموث مدت ها با آن دست پنجه نرم میکند. این مشکل به دوران ادی هاو برمیگردد. با این حال، آنها در فصل گذشته تنها ۱۰ گل از ضربات آزاد دریافت کردند. این آمار ششمین مقدار کم از این لحاظ در پرمیرلیگ بود.

به هر حال، آنها در فصل گذشته ۴۸ گل را در جریان بازی دریافت کردند. آنها از این لحاظ در رتبه ششم در بین تیم های پرمیرلیگ قرار گرفتند. این نشان دهنده بی ثباتی دفاع آنان است.

آندونی ایرایولا، سرمربی موفق تیم بورنموث. تیم تحت هدایت او در فصل گذشته یکی از بهترین عملکرد های تاریخ خود را در پرمیرلیگ رقم زد.

این موضوع، تا حد زیادی مربوط به تاکتیک تیم آندونی ایرایولا در زمانی است که مالکیت توپ را در اختیار ندارند. چیزی که موجب میشود تیم حریف در صورت عبور از فاز اول پرس، فضای زیادی برای انتقال توپ در اختیار داشته باشد

حتی یک بهبود تدریجی نیز میتواند ارزش قابل توجهی به پیشرفت‌ هایی که تحت نظر ایرایولا حاصل شده است، اضافه کند.

برنتفورد و نیاز به جذب یک فولبک جدید

ریکو هنری و آرون هیکی، بخش زیادی از فصل گذشته را به دلیل مصدومیت از دست دادند. موضوعی که باعث شد تا توماس فرانک از روی ضرورت و ناچاری، دو هافبک خود، سامان قدوس و ویتالی ژانلت را در دفاع کناری به کار بگیرد.

مصدومیت ریکو هنری در جریان دیداری در پرمیرلیگ

هنری در چند سال گذشته یکی از بهترین بازیکنان برنتفورد در پرمیرلیگ بود. با این حال پس از آسیب دیدگی رباط صلیبی قدامی در زانوی پای چپش، برای اینکه به فرم قبلی خود بازگردد، به زمان نیاز دارد. آرون هیکی هم نیاز به جراحی در کشاله ران خود داشت و سپس با یک مشکل جدید مواجه شد!

برنتفورد به شدت به یک فولبک جدید نیاز دارد تا مدس روئرسلو تنها گزینه جایگزین و در دسترس آنها نباشد. آشفتگی دفاعی ناشی از این مصدومیت‌ها، فصل گذشته تأثیر زیادی بر تیم داشت و آنها در معرض سقوط به لیگ پایین‌تر بودند.

برایتون، یکی از ناکام ترین تیم های پرمیرلیگ در استفاده از ضربات آزاد

در فصل گذشته، تنها چهار تیم کمتر از برایتون (۸) از طریق ضربات آزاد و کرنر گلزنی کردند. حتی هنگامی که تیم ها را به ازای هر ۱۰۰ ضربه ایستگاهی با یکدیگر مقایسه میکنیم، برایتون با میانگین نسبتاً کم ۳/۸ گل، به طور مشترک با تاتنهام در رتبه دوازدهم قرار میگیرد.

سرمربی برایتون، فابیان هورزلر، مارکو کنوپ را از باشگاه سابقش سنت پائولی به کادر فنی خود اضافه کرد. کنوپ پیش از این در باشگاه هامبورگ آلمان، مربی دروازه‌بانان و دفاع در برابر ضربات ایستگاهی بود.

فابیان هوزلر، سرمربی جدید برایتون و جوان ترین مربی تاریخ پرمیرلیگ

هورزلر می‌گوید: « ضربات ایستگاهی می‌توانند بازی را تغییر دهند. آن‌ها می‌توانند تعیین‌کننده نتیجه مسابقه باشند. این بخشی از هویت و ویژگی تیم من خواهد بود. »

شاگردان روبرتو دی‌زربی در فصل گذشته پرمیرلیگ با کسب ۱۲ تساوی، از این لحاظ رکورددار شدند و حداقل دو تساوی بیشتر از هر تیم دیگری کسب کردند. اهمیت ضربات ایستگاهی در اینجا نمایان میشود، به گل رسیدن از این طریق میتواند تساوی ها را به پیروزی تبدیل کند.

چلسی و خرابکاری انزو فرناندز

انزو مارسکا در اولین کنفرانس خبری خود در چلسی، به شدت سعی داشت تا از بروز هرگونه تاثیر و حساسیت های درون تیمی نسبت به شعار خوانده شده توسط انزو فرناندز جلوگیری کند و موضوع را کم اهمیت جلوه بدهد. فدراسیون فوتبال فرانسه شعار این بازیکن را نژاد پرستانه و توهین آمیز خطاب کرده بود.

انزو فرناندز، هافبک ملی پوش و آرژانتینی چلسی و یکی از گران ترین خرید های تاریخ پرمیرلیگ و شیر های لندنی

فرناندز عذرخواهی کرد. چلسی در حال بررسی موضوع است و ممکن است تنبیه یا جریمه‌ای را برای او در نظر بگیرد اما نشانه‌ای از پذیرش ابراز پشیمانی این بازیکن ۲۳ ساله توسط شش هم‌تیمی فرانسوی‌اش وجود ندارد.

تمام این شش نفر به همراه رومئو لاویا (که در بلژیک به دنیا آمده و والدینش آفریقایی هستند) پس از این حادثه، انزو فرناندز را در شبکه‌ های اجتماعی آنفالو کردند. وسلی فوفانا به‌طور علنی ویدیو را به عنوان نمونه‌ای از «نژادپرستی بی‌محابا» محکوم کرد.

وضعیت تغییری نکرده است و جو درون تیمی پس از پیوستن انزو فرناندز به اردوی این تیم میتواند برای سرمربی چالش برانگیز باشد.

کریستال پالاس و ضرورت تقویت تیم

عمق اسکواد این تیم در جناحین و خط حمله ضعیف است. سم جانستون و دین هندرسون برای تبدیل شدن به دروازه بان اول رقابت خواهند کرد. ورود چادی ریاضی به این تیم، مهره های پالاس را در پست دفاع میانی بهبود خواهد بخشید. شیخ دوکوره نیز پس از بازگشت از مصدومیت، به خط هافبک اضافه خواهد شد. جدا از این، تیم اولیور گلاسنر از نظر عمق اسکواد کمی ضعیف است.

اولیور گلاسنر، سرمربی تیم کریستال پالاس. او در اواسط فصل گذشته پرمیرلیگ جانشین روی هاجسون شد.

انتقال رایان سسنیون برای ایجاد رقابت با تایریک میچل در موقعیت وینگ بک چپ حاصلی نداشت و دنیل مونیوز کلمبیایی، پس از یک تابستان طولانی و خسته‌کننده‌ در کوپا آمه‌ریکا، هیچ بکاپ مناسبی در سمت راست ندارد.

اگر مصدومیت های زودهنگام ترکیب این تیم را تحت تاثیر خود قرار دهند، ترکیب آنها ضعیف به نظر خواهد رسید. اولیور گلاسنر قطعا ضعف های تیم را پیدا خواهد کرد اما آیا باشگاه به خواسته های او توجه میکند؟!

نامعلوم بودن آینده کالورت لوین در اورتون!

در اورتون اتفاقات زیادی در حال رخ دادن است که تمرکز بر یک موضوع خاص به نظر عجیب میرسد. جستجو برای سرمایه‌گذاری بلندمدت احتمالاً ماه‌های آینده را تعیین خواهد کرد. آینده دومینیک کالورت لوین نیز مطرح است. این بازیکن ۲۷ ساله در تابستان امسال میتوانست به نیوکاسل بپیوندد. یانکوبا مینتیه نیز آماده رفتن به تیم مقابل (اورتون) بود.

دومینیک کالورت-لوین، مهاجم 27 ساله و ناکام اورتون در پرمیرلیگ

پس از شکست آن معامله، کالورت لوین به زودی وارد ۱۲ ماه پایانی قراردادش خواهد شد و نشانه‌ای از تمایل به تمدید قرارداد نشان نداده است. او هنوز یک دارایی قابل توجه برای باشگاه است. پس از دوره ای عملکرد ناامید کننده در فصل قبل پرمیرلیگ، او نمایش درخشانی در دربی مرسی‌ساید داشت و در پایان فصل به نظر میرسید که به فرم قبلی خود بازگشته است.

هرچه تکلیف آینده این بازیکن زودتر روشن شود، بهتر خواهد بود. تنها در این صورت است که شان دایچ می‌تواند به درستی برنامه‌ های خود را در خط حمله برای فصل جدید پرمیرلیگ تنظیم کند.

تحولات تدریجی در ترکیب فولام، زنگ خطری برای آنها در پرمیرلیگ

کراون کاتیج، ورزشگاه خانگی تیم فولام. یکی از تیم های لندنی پرمیرلیگ

تغییراتی در ترکیب تیم در حال وقوع است. ژوائو پالینیا به بایرن مونیخ پیوسته است. توسین آدارابیویو، مدافع این تیم، به چلسی رفته است. ویلیان قرارداد جدیدی امضا نکرده، در تمرینات پیش فصل شرکت نمیکند و به نظر میرسد که احتمالاً تیم را ترک خواهد کرد. بابی رید، یکی از کاپیتان‌های تیم، به لسترسیتی پیوسته است. کاپیتان دیگر باشگاه، تیم ریم، در مذاکرات پیشرفته با شارلوت اف‌سی در لیگ MLS قرار دارد. اگر همه آنها بروند، تغییر قابل توجهی در ترکیب تیم ایجاد می‌شود. آنها نیاز به جانشین دارند و فولام باید خود را بدون حضور برخی بازیکنان تأثیرگذار وفق دهد. صرف نظر از اینکه هرگونه جذب بازیکن جدید چقدر سریع انجام شود، این خروجی ها میتوانند عملکرد تیم را در مقطع ابتدایی فصل جدید پرمیرلیگ مختل کنند.

ضعف در عمق خط هافبک، مشکل بزرگ مهمان جدید پرمیرلیگ

ایپسویچ برای رفع ضعف و نگرانی های فصل گذشته خود در خط دفاع، جیکوب گریوس و بن جانسون را به خدمت گرفته است. حالا خط میانی آنها نیاز به تقویت دارد.

کیران مک‌کنا در ۱۸ ماه گذشته به زوج سام مرسی و ماسیمو لونگو در خط میانی تکیه کرده است.

کیران مک کنا، سرمربی ایپسویچ تاون. او این تیم را با قهرمانی در چمپیونشیپ به پرمیرلیگ رساند.

مصدومیت یا احتمالاً محرومیت یکی از آنها، ایپسویچ را در خط میانی با کمبود بازیکن مواجه میکند. باتوجه به سبک هجومی و درگیرانه این دو بازیکن، دریافت کارت زرد بخش جدایی ناپذیر از بازی آنهاست. آنها فصل گذشته ۲۵ کارت زرد دریافت کردند و ایپسویچ تنها یکی از چهار مسابقه‌ای را که کاپیتان مرسی در آن‌ حضور نداشت را پیروز شد.

اکسل توانزبه و جانسون تنها بازیکنان فعلی ایپسویچ هستند که تجربه بیش از ۱۵ بازی در لیگ برتر را دارند. بیشتر بازیکنان این تیم تجربه چندانی در سطح بالاتر ندارند و اضافه کردن یک هافبک که تجربه بازی در پرمیرلیگ را دارد، میتواند یک انتقال مفید باشد.