بایگانی برچسب: آرسنال

هواداران فوتبال چگونه تیم‌های خود را معرفی می‌کنند؟ بهترین القاب باشگاه‌های قوتبال در اروپا

عسل رضائی-فوتبال لب؛در طول بیش از یک قرن مردم، در سراسر دنیا وارد کالبد ورزش فوتبال شده‌اند و مسئله طرفداری را تبدیل به یکی از مهم ترین عوامل موفقیت و عمر یک باشگاه کرده‌اند. رابطه میان هواداران و باشگاه‌ها با تمام زیبایی های خود گاهی با عبار‌ت‌ها یا کلماتی خاص بیان می‌شود که برای افراد یادآور تیم محبوب یا حتی یکی از رقبای باشگاه‌خودی است. در این مقاله به تعدادی از همین اصطلاحات هواداری خواهیم پرداخت.

استادیوم سانتیاگو برنابئو، میزبان احتمالا بزرگترین جامعه هوادارای فوتبال باشگاهی ملقب به مادریدیستا

انگلیس،هسته اولیه هواداران

با رسوخ فوتبال در زندگی مردم بریتانیا به عنوان خانه‌ فوتبال، در طی سالیان متمادی همواره جالب‌ترین اصطلاحات و القاب هواداری را به وجود آورده‌اند که در ذهن فوتبال‌دوستان در سرتاسر زمین ماندگار شده است. از عنوان “Big Six”تا اسامی هیجان‌انگیزی که به استادیوم‌های جادویی خود اختصاص داده است. اما نام هایی که طرفداران هر تیم برای خود یا تیم رقیب برگزیده‌اند از درخشان‌ترین پدیده‌ها در فرهنگ هواداری این کشور است. اکنون به چند مورد از مشهور‌ترین آنها اشاره خواهیم کرد.

منچستر‌یونایتد که اغلب با نام شیاطین‌سرخ یاد‌می‌شوند پیوند عمیقی با شهر منچستر دارند. مانکویانز نامی است که هواداران این تیم نسبت داده میشود. ساکنین شهر منچستر به لاتین این‌گونه خطاب می‌شوند. “The Rags” به معنای ژنده‌پوشان نیز نامی تحقیر‌آمیز است که طرفداران منچستر سیتی به این تیم با توجه به ورشکستگی مالی در دهه ۱۹۳۰ اعطا کردند اما در طی سالیان این عبارت توسط هواداران باز‌پس گرفته شده‌است.

نیمه آبی شهر منچستر عموما با نام آبی‌آسمانی ها صدا زده‌ می‌شوند که اشاره به رنگ پیراهن‌های منچستر‌سیتی دارد اما واژه “Citizens” در فرهنگ هواداری سیتی به رسمیت شناخته شده‌است. بدین‌شکل هواداران و بازیکنان باشگاه خود‌ را معرفی می‌کنند زیرا بر این‌ باورند که آنها شهروندان اصلی شهر منچستر هستند.

دم‌دستی‌ترین شهر این لیست متعلق به باشگاه آرسنال است. “Gooner” به معنای توپچی به دنبال‌کنندگان و البته بازیکنان این تیم اطلاق می‌شود که به معنای “توپچی” است. در سال ۱۹۸۸ با تاسیس این باشگاه در کارخانه تولیدات توپ‌جنگی(به انگیسی:Arsenal)شمال لندنی‌ها با این نام گره خورده‌اند.

لک‌لک‌ها واژه‌ای بین‌المللی برای اشاره به باشگاه لیورپول نیست اما “The Reds” برای سالیان درازی به تنهایی یادآور مبارزان آنفیلد است. “Scousers” لقب دیگری برای این باشگاه است که استفاده‌ای ندارد. باشگاه اورتون‌، در دیگر سمت دربی مرسی‌ساید به همین نام شناخته می‌شود. البته اورتون نیز به تنهایی عنوان تافی‌ها را یدک می‌کشد‌.

هواداران قرمزهای شهر لیورپول در حال تشویق کرد باشگاه خود

به وستهم “Irons” به معنای آهنی‌ها و به نیوکاسل “Toon Army” یک واژه محلی که بیانگر ارتش شهر(نیوکاسل) است، گفته‌می‌شود. ایپسویچ تاون نیز عضو تازه وارد لیگ برتر، پسران تراکتور خطاب می‌شود.

در دیگر نقاط بریتانیا

رقابت دیرینه دوباشگاه رنجرز و سلتیک در قلب گلاسکو یکی از بزرگترین دشمنی‌ها در تاریخ فوتبال است. هواداران خاص این دو تیم‌باعث شدند که نوع جدیدی از تشویق‌ها و فریاد‌ها در زمین فوتبال به‌ وجود بیاید اما قطعا یکی از مهم‌ترین عناصر تشکیل دهنده این داستان ریشه‌های قومیتی این دو تیم‌ است.


سلتیکی ها خود را”The Bhoys” می‌خوانند که اشاره به زبان گالیک دارد. کاتولیک های ایرلندی ساکن در اسکاتلند با اضافه کردن حرف H به واژه The boys به معنای پسران فرهنگ خود‌را در باشگاه و نام‌ آن به نوعی درونی کردند.
رنجرزی‌ها خود را “The Gers” صدا می‌زنند که کوتاه شده نام‌گلاسکو رنجرز است اما عنوان “teddy bears” از دهه ۷۰ میلادی بسیار پرطرفدار است و با لهجه غلیظ اسکاتلندی توازن خوبی در شعار‌های هواداری باشگاه با گِرس ایجاد می‌کند.

دیدار دو تیم سلتیک و رنجرز که به دلیل مجادلات و مذهب کاتولیک و پروتستان نزد هواداران مهم است.

اسپانیا و تاثیر عمیق ملی‌گرایی

بحث قومیتی و نژادی در اسپانیا هرگز از فوتبال جدا نبوده است. این موضوعی دلیلی برای تولید اصطلاحات و کلماتی شده است که در دل خود هم تاریخ را جا کرده است،هم عشق‌و‌علاقه به این ورزش. البته که همه اسامی خاصه از این الگو پیروی نمی‌کند اما شگفتی‌هایی را خلق کرده‌است.

به طور مثال هواداران رئال مادرید در بیشتر اوقات مادریدیستا ها خطاب می‌شوند. اشاره مستقیم به پایتخت اسپانیا، شهر مادرید یکی از نمادهای ملی کشور بیانگر وابستگی ملی این باشگاه است. البته عنوان کهکشانی ها یا”Los Galácticos” انحصاراً به حضور ستارگان بی‌شمار در دوران مدیریت فلورنتینو پرز مربوط می‌باشد که به نام باشگاه گره خورده‌‌است. سفید ها یا همان “Los belancos” نام مشترک هواداران و رئال مادرید است.


بارسلونا که تا سال ۱۹۰۹ ورزشگاه اختصاصی نداشت،در سال ۱۹۲۲ به استادیوم ۶۰۰۰۰ نفری les cortes منتقل شد. روی دیوار های این استادیوم کلمه “cule” نقش بسته بود. کوله به طرز تعجب‌آوری به معنای الاغ است اما در کاتالونیا به عنوان واژه تحقیرآمیز به کار نمی‌رود. “Socis” سطح بعدی هواداری بارساست. صد‌و‌پنجاه هزار نفر به این عنوان شناخته می‌شوند و حق شرکت در انتخابات بارسلونا را دارند. “Penyes” کلمه‌ای است که به جامعه‌ای از هولیگان های آبی‌واناری اشاره می‌کند.‌


اگر عبارت”Roji belancos”را از میان اسامی مشهور اتلتیکو مادرید فاکتور بگیریم، قطعا عنوان تشک‌ساز ها از غیرمنتظره ترین لقب‌هاست. طرفداران و بازیکنان این تیم با این اسم صدا زده می‌شوند زیرا پس از جنگ داخلی اسپانیا،رنگ تقریبا تمام تشک‌ها راه‌راه سفید-قرمز بود.

احتزاز پرچم ایالت باسک در استادیوم سن مامس توسط هواداران اتلتیک بیلبائو


نام استادیوم شهر بیلبائو “San Mámes” است. برای فهمیدن و درک اهمیت این عبارات باید بدانیم که یکی از افسانه‌های دولت عثمانی و تمام امپراطوری آنها مامس نام دارد. فردی که در کاپادوکیه ترکیه متولد شد و به بردگی گرفته ‌شد‌.وقتی به سیرک فروخته شد، در قفسی از شیرها رها شد اما پیش از اینکه بلعیده شود، شیر‌ها پیش پایش دراز کشیدند و اورا نکشتند. درست است که توسط سربازان به قتل رسید اما اهالی باسک و دیگر کشورها مامس و این شیر ها مقدس شمرده می‌شوند و “Leon”یکی از القاب باشگاه اتلتیک بیلبائو و هواداران است.

ایتالیا در دل تاریخ

الترا ‌ها به طور کلی به هواداران بسیار سفت‌سخت در ایتالیا گفته‌میشود. همان جان‌برکفانی که برای تیم های خود سینه سپر می‌کنند البته که این واژه بین‌المللی جنبه خشونت آمیز نیز دارد اما نمی‌تواند خود را از فرهنگ هواداراری ایتالیا جدا سازد‌. برخی از القاب نیز هستند که اختصاصا به هر تیم یا یا گروه هواداران اشاره دارد که جلوتر به آنها اشاره خواهم کرد.

اهالی شهر میلان خودشان را یا راه‌راه قرمز می‌دانند یا راه‌راه آبی. “Nerazzuri” یعنی مشکی آبی. طرفداران اینترمیلان باشگاه خود و البته یکدیگر را اینگونه خطاب می‌کنند. اما در نگاهی جزئی تر “Biscione” بیشتر به حال‌و‌هوای حاضران جوزپه‌مه‌آتزا نزدیک است. کلمه افعی، الهی مادر شهر میلان است که اغلب در حال به‌دنیا آوردن فرزند نیکوی شهر نمایش‌داده می‌شود.

نبرد نراتزوری و روسونری در استادیوم سن سیرو شهر میلان_تصویر مشهور داربی میلان و غوغا هواداران


اما نیمه قرمز شهر دوست‌ دارد بیشتر از اینکه”Russoneri”تلقی شود. با نام “Cascivit” هواداران خود را صدا کند. چاشیویت یعنی پیچ گوشتی و در واقعیت اشاره به بنیان‌گزاران و هواداران اولیه میلان می‌کند که از طبقه کارگر جامعه شهری بودند.


یوونتوس خود را با نام “Bianconeri” معرفی می‌کند که مشابه دوغول میلان به رنگ پیراهن باشگاه اشاره وارد اما قطعا زیبایی عنوان بانوی پیر را برای یووه ندارد. احتمالا بامزه ترین لقب این لیست متعلق به همین باشگاه هست که عبارت دوست‌دختر ایتالیا یا”La Fidanzata d’italia” است.


افسانه شهر برای همیشه روی لوگو باشگاه رم نقش بسته است. نگاره‌ای که برای همیشه به هواداران باشگاه بیشتر ازین‌که زرد‌وقرمز ربط دهد، کلمه”Lupi” یا همان گرگها را مربوط می‌کند.

التراها و هواداران رم که تیم خود SheWolf خطاب می‌کنند.

در این مقاله به اسامی اندکی از تیم‌های اروپایی و هواداران آنها پرداختیم. اما در آینده نزدیک قطعا وارد جزئیات بیشتری از این دنیای قابل تامل خواهیم شد.

مسیر سخت قدیس شدن؛چگونه پای ده‌ها هزار نفر برای پرستش زنان به استادیوم ها باز شد.

عسل رضائی-فوتبال لب؛استادیوم‌های فوتبال تبدیل به مکانی به مانند کولسئوم شده‌اند(این مقاله را برای آشنایی بیشتر با استادیوم‌های تاریخی بخوانید). سالیانه میلیون‌ها نفر برای دیدن بازی های فوتبال وارد این پرستشگاه‌ها می‌شوند و به تماشای این بازی زیبا می‌نشینند. در این مقاله قصد داریم به دنیای زنانی که به دنبال توپ جادویی می‌دوند سفر کنیم و ببینیم چگونه استادیوم‌ های فوتبال را پر می‌کنند.

فوتبال، نبرد پشت سنگرها

فوتبال اولین تماشاگران خود را در دهه ۱۸۸۰ میلادی به خود دید. جایی که کمتر از هزار نفر برای دیدن فوتبال نخستین به کنار زمین های فوتبال دانشگاه‌ها و کالج‌ها می‌رفتند.در آن دوران چیزی به نام استائیوم یا ورزشگاه فوتبال وجود نداشت اما جذابیت غیرقابل انکار این بازی در نخستین مراحل تکامل خود توانست افراد زیادی را متحیر خود سازد.

تقریبا بعد از گذشت سه دهه از اولین توپ‌هایی که مقابل دیدگان افراد به تور چسبید فوتبال میزبان هزاران نفر شده بود. با آغاز جنگ جهانی دوم و درگیر شدن بریتانیا در این جنگ(به عنوان خانه فوتبال) تماشاگران زیادی به سمت تماشای بازی کارگرانی که پشت جبهه‌های جنگی برای کشور مبارزه می‌کردند سوق پیدا کردند. این کارگران زنان بودند. زنان سخت کوشی که برای کم کردن بار مشکلات زندگی به فوتبال پناه آوردند و به بسط این بازی زیبا کمک کردند. تیم هایی مانند بانوان دیکرز نگاه‌ها را به خود معطوف و تماشاگران بیشتری نسبت به بازی پسران در همان سال‌ها برای خود دست‌وپا کردند.

فوتبال یک بازی مردانه است.

نتایج بازی زنان مهم شده بود و حضور جمعیت بیست‌هزار نفری در زمین های فوتبال امری عادی بود. اما شاهکار واقعی وقتی اتفاق افتاد که رکورد تاریخ فوتبال در هر سطحی در طول جنگ جهانی اول ۲۷ دسامبر ۱۹۲۰ با حدود پنجاه‌وسه هزار نفر برای یک بازی دوستانه در گودیسون پارک شهر لیورپول شکسته شد. در حالی که چهارده‌هزار نفر در بیرون از استادیوم به تشویق دو تیم پرداختند. این بازی با نتیجه چهار بر صفر به سود دیکرز در برابر سنت هِلِنز به پایان رسید.

تصویری از بازی به یادماندنی باکسینگ دی سال ۱۹۲۰ میان دو تیم دیکرز لیدی و سنت هلنز در استادیوم گودیسون پارک

با پایان‌ جنگ‌جهانی اول، فوتبال نیز برای زنان به یک پایان‌ موقت اما طولانی مواجه شد.برای پنجاه سال در ۲۰ کشور دختران از بازی کردن فوتبال منع شدند. بازی فوتبال، مردانه بود و با این استدلال،در زمین مسابقه جایی برای زنان وجود نداشت.

زنان دیگر فراموش شده بودند

با گذشت نیم قرن از ممنوعیت فوتبال زنان در بریتانیا و تقریبا به همین میزان در بیست کشور دیگر نیز این منع ادامه داشت. فوتبال مردان در همین دوران به اوج خود رسید. ظهور آلفردو دی استفانو،گارینشا،پله،پوشکاش،رابسون و… مردان جای خود را به عنوان صاحبان فوتبال ثابت کردند. اواخر دهه ۶۰ میلادی کم کم ممنوعیت ها برداشته شد و فوتبال دوباره جایی برای مبارزه زنان شد. اما هنوز توسط فیفا به رسمیت شناخته نمیشد. حتی بازی تحت عنوان فینال جام جهانی زنان که توسط فدراسیون فوتبال زنان اروپای مستقل برگزار شد و از صد‌و‌ده هزار نفر در استادیوم آزتک مکزیک پذیرایی کرد هرگز به رسمیت شناخته نشد.

تا اواخر دهه هفتاد میلادی فوتبال زنان تقریبا در سرتاسر جهان مدرن پذیرفته شد اما پنجاه سال زمان کافی بود تا شکاف عمیق بین بازی مردان و زنان چه از نظر کیفی و چه از نظر کمی بیفتد.

سکوهای خالی استادیوم‌ و زمین نامطبوع در حین برگزاری فینال یورو ۱۹۸۴ میان دو تیم سوئد و فرانسه

استادیوم‌های بزرگ اذعان باشگاه های بزرگ‌ بودند ولی تا پذیرفته شدن زنان در این ورزش و حتی تا تاسیس باشگاه های بزرگ‌ زمان زیادی لازم بود. قدمت پاریس سنت ژرمن زنان به اندازه تیم مردان این باشگاه فرانسویست. لیون در سال ۱۹۷۰ وارد فوتبال زنان شد. ۱۹۸۳ بارسلونا تیم‌داری زنان را آغاز کرد. آرسنال سال ۱۹۸۷ تیم تشکیل داد. رئال مادرید،منچستریونایتد، یوونتوس و خیلی از باشگاه های بزرگ در قرن بیست‌و‌یکم در رقابت باشگاه‌های بانوان شرکت کردند.

رویای آمریکایی یعنی پرواز ستاره ها

جهان فوتبال در ایالات‌متحده یک دنیای وارونه است. امریکا یک استثناست. استثنایی فرای باور مردمان دوست‌دار فوتبال در سراسر جهان. تیم ملی زنان ایالات‌متحده همیشه بسیار مشهورتر از هم‌پایان مرد خود بوده اند به طوری که علارغم تلاش های زیاد آمریکایی ها برای محبوب ساختن تیم ملی مردان و فوتبال، این بازی های تیم ملی زنان بود که با استادیوم های پر در دهه ۹۰ میلادی مواج شد.

حضور نود‌هزار و صد‌وهشتاد‌وپنج نفر در استادیوم رزبول حین فینال جام‌جهانی ۱۹۹۹ که با برتری آمریکا در برابر چین به پایان رسید.

قهرمانی در اولین جام‌جهانی زنان در سال ۱۹۹۱ باعث شد تا فوتبال میان دختران به محبوبیت دست یابد. طی یک دهه و با گسترش فوتبال بانوان دیدن استادیوم های پر از تماشاچی برای بازی های ملی عادی بنظر برسد اما همچنان باشگاه ها با مشکلاتی مواجه بودند. سال ۱۹۹۹ و در طی میزبانی آمریکا از جام جهانی زنان رکورد های جالبی برای تیم ملی این کشور از نظر میزان بازدید تماشاچیان ثبت شد. با صعود به فینال رقابت‌ها اینبار رکورد حضور هواداران برای تماشای یک بازی به اصطلاح “ساکر” شکسته شود.

اروپا در مسیر پیشرفت

فوتبال باشگاهی در دهه ۲۰۰۰ تیم‌های‌ ملی را کنار زد و جذاب‌ترین رویدادهای ورزشی را ساخت. نیوکمپ، ومبلی، سن‌سیرو، آلیانزآرنا و… طرفداران زیادی را در خود جای دادند تا مردان‌فوتبال با درخشش در این کلسئوم‌های مدرن تبدیل به قدیسان مردم در سراسر جهان شوند. اما تا اولین گل‌هایی که توسط دختران در این استادیوم‌ها زده‌ شوند سال های فاصله بود.

حرفه‌ای شدن تیم‌های بزرگ اروپایی سبب شد تا بازی زنان بیشتر شناخته شود. علارغم فاصله بسیار زیادی که از نظر کیفیتی بد فوتبال مردان داشت اما کم کم وارد مسیر صعود به قله شود.
در سال ۲۰۰۷ بردن چهارگانه اروپایی توسط بانوان آرسنال، توپچی‌های لندن را از اولین‌هایی کرد که در استادیوم اصلی یک باشگاه مورد تشویق قرار گرفتند.

کلی اسمیت، اسطوره انگلیسی آرسنال در جلسه عکسبرداری از پنجگانه اروپایی در استادیوم امارات

آرسنال،توربین پوتسدام، مالمو، آینتراخت فرانکفورت که از بزرگ ترین تیم های دهه اول قرن بیست‌ویکم بودند به استادیوم های پنج تا ده‌هزار نفره مجهز شدند. به تیم‌های دیگر نیز پس از شکسته شدن این تابو، استادیوم با ظرفیت میزبانی از تماشاگران هرچند اندک تعلق گرفت.

سرآغاز یک تغییر فرای اروپا

در حالی که گذشت زمان توجهات به تیم‌های زنان بیشتر می‌شد به همین صورت به تعداد تماشاگران نیز اضافه میشد. با ورود به دهه جدید تیم‌های ملی بیشتری توانستند مسابقاتی را در استادیوم های اصلی کشور تجربه کنند‌. چهل‌و‌پنج هزار نفر در سال ۲۰۱۴ به تماشای اولین بازی انگلیس در مقابل آلمان پرداختند.

دیدار نهایی جام‌جهانی ۲۰۱۱ میان دو تیم ژاپن و آمریکا که با برتری ژاپن به پایان رسید پر تماشاگر ترین بازی تاریخ زنان در یک استادیوم آلمانی تا آن زمان بود.

کاهش تعداد تماشاگران در جام‌جهانی ۲۰۱۱ آلمان نسبت به تماشاگران حاضر در جام جهانی ۲۰۰۷ چین گواه بر این موضوع بود که در اروپا بر خلاف آمریکای شمالی چندان مورد استقبال قرار نگرفته است. برگزاری یورو زنان نیست در طی سه دهه نیز با میانگین تماشاگران کمتر از ده‌هزار نفر برای هر بازی بیان می‌کرد که فوتبال بانوان در اروما استاندارد مردان نیز بسیار فاصله دارد.

جام جهانی ۲۰۱۹ فرانسه از نظر تعداد تماشاگران انقلابی در اروپا بود و حضور بیش از یک‌میلیون نفر در طول مسابقات در ورزشگاه‌های محل برگزاری پیشرفت بزرگی به حساب می‌آمد حتی با این‌که ستاره اصلی جام اهالی ایالات‌متحده بودند اما این اروپا بود که در آستانه یک تغییر بزرگ قرار گرفته بود.

در مسیر یک انقلاب زنانه

تصاویر استادیوم‌های خالی که پس از شیوع ویروس کووید-۱۹ در سراسر دنیا دست به دست چرخید چندان برای دختران ناآشنا نبود. البته که با گذشته نیم قرن از برداشته شدن ممنوعیت بازی زنان تعداد تماشاگران از تعداد انگشت‌های دست به هزاران نفر رسیده است اما همچنان چند قدم تا شنیدن فریادهای شادی از بزرگترین میادین ورزشی اروپا و شاید جهان فاصله بود.

در همین دوران یه جهش بزرگ در بازاریابی و مارکتینگ این بازی و ظهور ستاره‌های بزرگ مانند الکسیا پوتیاس، ویویانه میدما، لوسی برنز، آدا هگربرگ و… به وجود آمد. بازگشت تماشاگران در سال ۲۰۲۱ به استادیوم‌های فوتبال با مشارکت بیشتر مردم در تیم‌های زنان هر باشگاه مواجه شد. در انگلیس، اسپانیا، فرانسه، ایتالیا، آلمان و … رقابت‌های بیشتری به استادیوم‌های اصلی باشگاه ها منتقل شد و با شروع سال ۲۰۲۲ یک انقلاب بزرگ در گرفت. انقلابی به رنگ آبی‌واناری، سرخ‌و‌سفید، کاملا سفید یا کاملا آبی.

۳۰ مارس ۲۰۲۲؛ دیدار برگشت الکلاسیکو در یک‌چهارم‌ نهایی لیگ‌ قهرمانان‌اروپا

حدود یک هفته از رسوایی تیم مردان بارسلونا در لیگ اروپا می‌گذشت. کاتالان ها بلیط های دیدار خانگی مقابل آینتراخت فرانکفورت را خریده بودند و در بازار سیاه به آلمانی‌ها دادند. تصویری از نیوکمپ ساخته شد که بیشتر شبیه استادیومی در قلب آلمان بود. حالا تیم زنان با برد سه بر یک رئال‌مادرید در دیدار رفت پا به نیوکمپ می‌گذاشتند. برخلاف انتظارات تمام بلیط های قابل خریداری تیم مدافع عنوان قهرمانی اروپا به اتمام رسیده بود و همه چیز اماده خلق یک معجزه بود.

روشن شدن دوربین های استادیوم آعاز ثبت لحظات تاریخی شد. نود‌ویک‌هزار عددی بود که روی اسکوربرد ورزشگاه نمایش داده شد تا بارسلونا میزبان بیشترین تماشاگر در فصل ۲۰۲۱/۲۰۲۲ باشد ولی در کمال ناب‌آوری این رکورد برای یاران الکسیا‌ پوتیاس‌،برنده بالون دور سال گذشته بود.

زنان بارسلونا، برندگان داخل و خارج از زمین الکلاسیکو و اروپا در شب تاریخی استادیوم نیوکمپ

فقط بیست و دو روز بعد بار دیگر این رکورد در دیدار رفت مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا شکسته و بارسلونا با میزبانی مقابل وولفسبورگ آلمان رکورد حضور هواداران یک تیم فوتبال در همان فصل و تاریخ فوتبال زنان را که به خودش تعلق داشت را بالاتر برد.

۳۱ جولای ۲۰۲۲؛ انگلیس تاریخ ساز جام را به خانه بازگرداند

هشت سال از اولین حضور شیرزنان در استادیوم ومبلی می‌گذشت و اینبار درست یک سال بعد از باخت تیم مردان انگلیس در فینال یورو ۲۰۲۰، یورو ۲۰۲۱ به ایستگاه پایانی خود رسیده بود. انگلیس دیدار افتتاحیه را در استادیوم اولدترافورد شهر منچستر مقابل دیدگان شصت هزارنفر با پیروزی به پایان رسانده بود و حالا انگلیس و آلمان در فینال باهم روبه‌رو می‌شدند. در پایان ۱۲۰ دقیقه رقابت تنگاتنگ این انگلیس بود که فوتبال را بعد از ۵۶ سال به خانه باز می‌گشت.

شور‌ ملی تا جایی بالا گرفته بود که رکورد حضور تماشاگران در یک بازی ملی برای انگلیس در سده جدید شکسته شد حتی بالاتر از حضور تماشاگران فینال گذشته. تقریبا هشتاد‌‌وهشت هزار نفر برای تماشای رقابت شیرزنان به ومبلی رفتند و سرود “I’ts coming home” سر دادند.

لحظه بالابردن کاپ قهرمانی توسط لیا ویلیمسن و میلی برایت در استادیوم ومبلی که پس از ۵۶ سال انگلیس را به قهرمانی در یک تورنومنت رسمی رساندند.

ومبلی بار دیگر میزبان تیم زنان انگلیس شد. در فینالییسیمای همان سال که میان قهرمان کوپاآمریکا یعنی برزیل و انگلیس برنده یورو برگزار شد نزدیک به هشتاد‌وپنج هزار نفر از این مسابقه دیدن کردند.

۲۴ سپتامبر ۲۰۲۲؛دربی شمال لندن

آرسنال در تمام سال های فعالیت خود از بزرگترین تیم‌ها و محبوب‌ترین تیم‌های زنان بوده است. اولین چهارگانه تاریخ بریتانیا برای توپچی های لندن ثبت شد و تا امروز آنها را تبدیل به پر افتخارترین تیم تاریخ زنان بریتانیا کرده است. با این تفاصیر طبیعی است که بازی های زیادی را در استادیوم امارات برگزار کند اما آعاز این روند از دربی شمال لندن رفت سال ۲۰۲۲ در سوپرلیگ آغاز می‌شود.

دربی لندن در استادیوم امارات

با درهم شکستن تاتنهام در حضور چهل‌وهفت هزار تماشاگر آرسنال خود را نیز ثابت کرد. در طول آن فصل آرسنال از منچستر یونایتد، چلسی،لیون و یوونتوس نیز میزبانی کرد و استادیوم تقریبا پر امارات دلیلی بر محبوبیت آنها بود. آرسنال در بهار ۲۰۲۳ به نیمه نهایی لیگ‌قهرمانان اروپا برای اولین بار به طور کامل بلیط های خود را فروخت و علارغم باخت این دیدار در دقایق پایانی نیمه دوم وقت‌های اضافه قفل استادیوم امارات را شکست.

۱۴ می ۲۰۲۳؛ چلسی بر بام انگلیس

چلسی قهرمان سه دوره گذشته سوپر لیگ و انواع اقسام جام‌های داخلی در ومبلی و در فینال جام‌حذفی برابر منچستر‌یونایتد به برتری یک‌بر صفر رسید اما دلیل اصلی به یاد ماندنی بودن این بازی حضور هفتاد‌و‌هفت هزار تماشاگر در استادیوم است. استمفوردبریج نیز در طول این فصل خانه آبی‌های لندن بود. چلسی در نیمه نهایی لیگ قهرمانان همان سال نیز در نیوکمپ حضور داشت و در مقابل بیش از هشتاد هزار تماشاگر مسابقه داد.

اکنون در کجا قرار داریم

جام‌جهانی زنان سال ۲۰۲۳ بیش از یک میلیارد دلار درآمد داشت. حدود دو میلیون نفر نیز ازین رقابت ها دیدن کردند. در آمریکا تیم های NWSL به استادیوم های اختصاصی با ظرفیت بالا مجهز شده اند.

استادیوم‌ امارت از فصل ۲۰۲۳/۲۰۲۴ خانه زنان آرسنال خواهد شد. منچستر یونایتد مسابقات مهم خود را در اولدترافورد برگزار خواهد کرد و بعد از اتمام ساخت ورزشگاه جدید به صورت کامل به این مکان منتقل خواهد شد. چلسی بازی های زیادی را در استمفورد بریج میزبانی خواهد کرد. و سیتی در اتحاد بازی میکند. گودیسون پارک،ویلا پارک، آنفیلد و… درهای خود را روبه زنان گشوده اند.

بارسلونا نیز بعد از اتمام بازشازی نیوکمپ،استادیوم را به عنوان خانه خود میشناسد. و رئال مادرید برای اولین بار از فصل آینده در سانتیاگو برنابئو مسابقه خواهد داد. سن سیرو، المپیکو، آلیانز استادیوم در ایتالیا بازی های تیم های زنان را برگزار میکنند. پاریس سنت ژرمن و لیون به اندازه استادیوم هاس خودشان تماشاگر خواهند داشت و درکلاسیکر(در بخش زنان به دیدار بایرن‌مونیخ و وولفسبورگ گفته می‌شود) در فضای بزرگتری برگزار خواهد شد.

و بدین ترتیب به زودی میتوان از هواداران باشگاه های بانوان به عنوان یک جامعه یاد کرد.

پرمیرلیگ در آستانه شروع؛ نگاهی به یک مسئله مهم در ترکیب هر یک از تیم ها

اونای امری، سرمربی استون ویلا. آنها در فصل گذشته پرمیرلیگ در رتبه چهارم کار خود را به اتمام رساندند.

امیرمحمد کلانتری، فوتبال لب – باشگاه‌های حاضر در پرمیرلیگ به طور کامل وارد پیش‌ فصل شدند. اغلب آنها برای برگزاری مسابقات دوستانه خود تصمیم به برگزاری تور های بین المللی گرفتند، در حالی که تیم های دیگر بازی‌ های تدارکاتی را نزدیک به خانه برگزار میکنند. با این حال، به هر نحوی که یک باشگاه برای فصل جدید آماده شود، تجربیات (خوب و بد) فصل گذشته در حالی که افکار به سمت فصل جدید پیش میرود، باقی میماند.

فصل جدید پرمیرلیگ در تاریخ ۱۶ آگوست، با میزبانی منچستریونایتد از فولام، آغاز میشود. این به مدیران و سرمبیان باشگاه ها فرصت محدودی میدهد تا هر گونه ضعف های تیم را در هفته‌ های آینده حل کنند.

در این مقاله ما بر روی یک ضعف و مسئله بزرگ برای هر تیم پرمیرلیگی که نیاز به رفع شدن دارد تمرکز کردیم.

بی ثباتی در جناح چپ، چالش اصلی نایب قهرمان پرمیرلیگ

تصور کنید آرسنال در بهترین فرم هجومی خود قراردارد و بلافاصله ذهن شما به سمت جناح راست این تیم معطوف میشود. مشخصاً جایی که بن وایت، مارتین اودگارد و بوکایو ساکا قرار دارند. اما در فصل گذشته، در سمت مقابل یعنی جناح چپ، به نظر میرسید که انتخاب بازیکن برای حضور در پست های دفاع چپ، هافبک چپ و وینگر چپ حالتی شبیه به قرعه کشی داشت.

یاکوب کیویور، اولکساندر زینچنکو و تاکه‌هیر‌و تومیاسو در خط دفاعی به طور چرخشی بازی کردند. گابریل مارتینلی و لیاندرو تروسارد نیز در پست وینگر با یکدیگر جا به جا میشدند. همکاری و هماهنگی زینچنکو، مارتینلی و گرانیت ژاکا در فصل قبل تمام شد و بنظر میرسید که آرسنال در آن منطقه دیگر روان نیست.

میکل آرتتا، سرمربی تیم آرسنال. آنها فصل گذشته پرمیرلیگ را در رتبه دوم به اتمام رساندند.

آنها فصل گذشته پیشرفت چشمگیری در خط دفاع داشتند. همچنین با انتخاب کای هاورتز به عنوان مهاجم اصلی، میکل آرتتا به غیرقابل پیش‌بینی بودن خط حمله‌ای که میخواست، دست یافت.

اما در این تیم که تقریبا کامل به نظر میرسد، تنها سوالی که در مورد بازیکنان فیکس باقی مانده است، مربوط به پست های سمت چپ می‌باشد.

استون ویلا و نبود بکاپ مطمئن در دو پست کلیدی

یکی از موضوعات اصلی فعالیت‌ های تابستانی استون ویلا، تقویت عمق خط هافبک و پست های هجومی بود. در دنیای فوتبال، تعداد کمی از مربیان گزینه‌ های اصلی بهتری در دروازه و خط حمله نسبت به اونای امری با امیلیانو مارتینز و اولی واتکینز دارند.

اما نگرانی اصلی در ذهن تمام هواداران این است که اگر یکی از این بازیکنان دچار آسیب دیدگی شود، چه اتفاقی خواهد افتاد؟

اولی واتکینز و امیلیانو مارتینز. دوتا از بهترین های پرمیرلیگ در پست خود.

در اسکواد این تیم اختلاف زیادی در کیفیت امیلیانو مارتینز و اولی واتکینز با گزینه های جایگزین آنها وجود دارد. هردوی آنها به دلیل حضور در بازی های ملی، پیش فصل کوتاه تری خواهند داشت. امری به رابین اولسن، دروازه بان پشتیبان این تیم اعتماد زیادی دارد، اما این دروازه‌بان سوئدی دارای ضعف هایی در جایگیری و توزیع توپ است. کامرون آرچر و جان دوران مهاجمان جوان و با پتانسیلی هستند، اما آینده آنها نامعلوم است و از نظر عملکرد نسبت به واتکینز دچار کمبود هایی هستند.

گیلاس ها و یکی از شکننده ترین خط های دفاعی پرمیرلیگ

مقابله و دفاع در برابر ضربات ایستگاهی، سانتر ها و کرنر ها، مشکلی است که بورنموث مدت ها با آن دست پنجه نرم میکند. این مشکل به دوران ادی هاو برمیگردد. با این حال، آنها در فصل گذشته تنها ۱۰ گل از ضربات آزاد دریافت کردند. این آمار ششمین مقدار کم از این لحاظ در پرمیرلیگ بود.

به هر حال، آنها در فصل گذشته ۴۸ گل را در جریان بازی دریافت کردند. آنها از این لحاظ در رتبه ششم در بین تیم های پرمیرلیگ قرار گرفتند. این نشان دهنده بی ثباتی دفاع آنان است.

آندونی ایرایولا، سرمربی موفق تیم بورنموث. تیم تحت هدایت او در فصل گذشته یکی از بهترین عملکرد های تاریخ خود را در پرمیرلیگ رقم زد.

این موضوع، تا حد زیادی مربوط به تاکتیک تیم آندونی ایرایولا در زمانی است که مالکیت توپ را در اختیار ندارند. چیزی که موجب میشود تیم حریف در صورت عبور از فاز اول پرس، فضای زیادی برای انتقال توپ در اختیار داشته باشد

حتی یک بهبود تدریجی نیز میتواند ارزش قابل توجهی به پیشرفت‌ هایی که تحت نظر ایرایولا حاصل شده است، اضافه کند.

برنتفورد و نیاز به جذب یک فولبک جدید

ریکو هنری و آرون هیکی، بخش زیادی از فصل گذشته را به دلیل مصدومیت از دست دادند. موضوعی که باعث شد تا توماس فرانک از روی ضرورت و ناچاری، دو هافبک خود، سامان قدوس و ویتالی ژانلت را در دفاع کناری به کار بگیرد.

مصدومیت ریکو هنری در جریان دیداری در پرمیرلیگ

هنری در چند سال گذشته یکی از بهترین بازیکنان برنتفورد در پرمیرلیگ بود. با این حال پس از آسیب دیدگی رباط صلیبی قدامی در زانوی پای چپش، برای اینکه به فرم قبلی خود بازگردد، به زمان نیاز دارد. آرون هیکی هم نیاز به جراحی در کشاله ران خود داشت و سپس با یک مشکل جدید مواجه شد!

برنتفورد به شدت به یک فولبک جدید نیاز دارد تا مدس روئرسلو تنها گزینه جایگزین و در دسترس آنها نباشد. آشفتگی دفاعی ناشی از این مصدومیت‌ها، فصل گذشته تأثیر زیادی بر تیم داشت و آنها در معرض سقوط به لیگ پایین‌تر بودند.

برایتون، یکی از ناکام ترین تیم های پرمیرلیگ در استفاده از ضربات آزاد

در فصل گذشته، تنها چهار تیم کمتر از برایتون (۸) از طریق ضربات آزاد و کرنر گلزنی کردند. حتی هنگامی که تیم ها را به ازای هر ۱۰۰ ضربه ایستگاهی با یکدیگر مقایسه میکنیم، برایتون با میانگین نسبتاً کم ۳/۸ گل، به طور مشترک با تاتنهام در رتبه دوازدهم قرار میگیرد.

سرمربی برایتون، فابیان هورزلر، مارکو کنوپ را از باشگاه سابقش سنت پائولی به کادر فنی خود اضافه کرد. کنوپ پیش از این در باشگاه هامبورگ آلمان، مربی دروازه‌بانان و دفاع در برابر ضربات ایستگاهی بود.

فابیان هوزلر، سرمربی جدید برایتون و جوان ترین مربی تاریخ پرمیرلیگ

هورزلر می‌گوید: « ضربات ایستگاهی می‌توانند بازی را تغییر دهند. آن‌ها می‌توانند تعیین‌کننده نتیجه مسابقه باشند. این بخشی از هویت و ویژگی تیم من خواهد بود. »

شاگردان روبرتو دی‌زربی در فصل گذشته پرمیرلیگ با کسب ۱۲ تساوی، از این لحاظ رکورددار شدند و حداقل دو تساوی بیشتر از هر تیم دیگری کسب کردند. اهمیت ضربات ایستگاهی در اینجا نمایان میشود، به گل رسیدن از این طریق میتواند تساوی ها را به پیروزی تبدیل کند.

چلسی و خرابکاری انزو فرناندز

انزو مارسکا در اولین کنفرانس خبری خود در چلسی، به شدت سعی داشت تا از بروز هرگونه تاثیر و حساسیت های درون تیمی نسبت به شعار خوانده شده توسط انزو فرناندز جلوگیری کند و موضوع را کم اهمیت جلوه بدهد. فدراسیون فوتبال فرانسه شعار این بازیکن را نژاد پرستانه و توهین آمیز خطاب کرده بود.

انزو فرناندز، هافبک ملی پوش و آرژانتینی چلسی و یکی از گران ترین خرید های تاریخ پرمیرلیگ و شیر های لندنی

فرناندز عذرخواهی کرد. چلسی در حال بررسی موضوع است و ممکن است تنبیه یا جریمه‌ای را برای او در نظر بگیرد اما نشانه‌ای از پذیرش ابراز پشیمانی این بازیکن ۲۳ ساله توسط شش هم‌تیمی فرانسوی‌اش وجود ندارد.

تمام این شش نفر به همراه رومئو لاویا (که در بلژیک به دنیا آمده و والدینش آفریقایی هستند) پس از این حادثه، انزو فرناندز را در شبکه‌ های اجتماعی آنفالو کردند. وسلی فوفانا به‌طور علنی ویدیو را به عنوان نمونه‌ای از «نژادپرستی بی‌محابا» محکوم کرد.

وضعیت تغییری نکرده است و جو درون تیمی پس از پیوستن انزو فرناندز به اردوی این تیم میتواند برای سرمربی چالش برانگیز باشد.

کریستال پالاس و ضرورت تقویت تیم

عمق اسکواد این تیم در جناحین و خط حمله ضعیف است. سم جانستون و دین هندرسون برای تبدیل شدن به دروازه بان اول رقابت خواهند کرد. ورود چادی ریاضی به این تیم، مهره های پالاس را در پست دفاع میانی بهبود خواهد بخشید. شیخ دوکوره نیز پس از بازگشت از مصدومیت، به خط هافبک اضافه خواهد شد. جدا از این، تیم اولیور گلاسنر از نظر عمق اسکواد کمی ضعیف است.

اولیور گلاسنر، سرمربی تیم کریستال پالاس. او در اواسط فصل گذشته پرمیرلیگ جانشین روی هاجسون شد.

انتقال رایان سسنیون برای ایجاد رقابت با تایریک میچل در موقعیت وینگ بک چپ حاصلی نداشت و دنیل مونیوز کلمبیایی، پس از یک تابستان طولانی و خسته‌کننده‌ در کوپا آمه‌ریکا، هیچ بکاپ مناسبی در سمت راست ندارد.

اگر مصدومیت های زودهنگام ترکیب این تیم را تحت تاثیر خود قرار دهند، ترکیب آنها ضعیف به نظر خواهد رسید. اولیور گلاسنر قطعا ضعف های تیم را پیدا خواهد کرد اما آیا باشگاه به خواسته های او توجه میکند؟!

نامعلوم بودن آینده کالورت لوین در اورتون!

در اورتون اتفاقات زیادی در حال رخ دادن است که تمرکز بر یک موضوع خاص به نظر عجیب میرسد. جستجو برای سرمایه‌گذاری بلندمدت احتمالاً ماه‌های آینده را تعیین خواهد کرد. آینده دومینیک کالورت لوین نیز مطرح است. این بازیکن ۲۷ ساله در تابستان امسال میتوانست به نیوکاسل بپیوندد. یانکوبا مینتیه نیز آماده رفتن به تیم مقابل (اورتون) بود.

دومینیک کالورت-لوین، مهاجم 27 ساله و ناکام اورتون در پرمیرلیگ

پس از شکست آن معامله، کالورت لوین به زودی وارد ۱۲ ماه پایانی قراردادش خواهد شد و نشانه‌ای از تمایل به تمدید قرارداد نشان نداده است. او هنوز یک دارایی قابل توجه برای باشگاه است. پس از دوره ای عملکرد ناامید کننده در فصل قبل پرمیرلیگ، او نمایش درخشانی در دربی مرسی‌ساید داشت و در پایان فصل به نظر میرسید که به فرم قبلی خود بازگشته است.

هرچه تکلیف آینده این بازیکن زودتر روشن شود، بهتر خواهد بود. تنها در این صورت است که شان دایچ می‌تواند به درستی برنامه‌ های خود را در خط حمله برای فصل جدید پرمیرلیگ تنظیم کند.

تحولات تدریجی در ترکیب فولام، زنگ خطری برای آنها در پرمیرلیگ

کراون کاتیج، ورزشگاه خانگی تیم فولام. یکی از تیم های لندنی پرمیرلیگ

تغییراتی در ترکیب تیم در حال وقوع است. ژوائو پالینیا به بایرن مونیخ پیوسته است. توسین آدارابیویو، مدافع این تیم، به چلسی رفته است. ویلیان قرارداد جدیدی امضا نکرده، در تمرینات پیش فصل شرکت نمیکند و به نظر میرسد که احتمالاً تیم را ترک خواهد کرد. بابی رید، یکی از کاپیتان‌های تیم، به لسترسیتی پیوسته است. کاپیتان دیگر باشگاه، تیم ریم، در مذاکرات پیشرفته با شارلوت اف‌سی در لیگ MLS قرار دارد. اگر همه آنها بروند، تغییر قابل توجهی در ترکیب تیم ایجاد می‌شود. آنها نیاز به جانشین دارند و فولام باید خود را بدون حضور برخی بازیکنان تأثیرگذار وفق دهد. صرف نظر از اینکه هرگونه جذب بازیکن جدید چقدر سریع انجام شود، این خروجی ها میتوانند عملکرد تیم را در مقطع ابتدایی فصل جدید پرمیرلیگ مختل کنند.

ضعف در عمق خط هافبک، مشکل بزرگ مهمان جدید پرمیرلیگ

ایپسویچ برای رفع ضعف و نگرانی های فصل گذشته خود در خط دفاع، جیکوب گریوس و بن جانسون را به خدمت گرفته است. حالا خط میانی آنها نیاز به تقویت دارد.

کیران مک‌کنا در ۱۸ ماه گذشته به زوج سام مرسی و ماسیمو لونگو در خط میانی تکیه کرده است.

کیران مک کنا، سرمربی ایپسویچ تاون. او این تیم را با قهرمانی در چمپیونشیپ به پرمیرلیگ رساند.

مصدومیت یا احتمالاً محرومیت یکی از آنها، ایپسویچ را در خط میانی با کمبود بازیکن مواجه میکند. باتوجه به سبک هجومی و درگیرانه این دو بازیکن، دریافت کارت زرد بخش جدایی ناپذیر از بازی آنهاست. آنها فصل گذشته ۲۵ کارت زرد دریافت کردند و ایپسویچ تنها یکی از چهار مسابقه‌ای را که کاپیتان مرسی در آن‌ حضور نداشت را پیروز شد.

اکسل توانزبه و جانسون تنها بازیکنان فعلی ایپسویچ هستند که تجربه بیش از ۱۵ بازی در لیگ برتر را دارند. بیشتر بازیکنان این تیم تجربه چندانی در سطح بالاتر ندارند و اضافه کردن یک هافبک که تجربه بازی در پرمیرلیگ را دارد، میتواند یک انتقال مفید باشد.

کلوپ یا آرتتا؟ / از آینه بپرس نجات دهنده‌ات را آقای گواردیولا!

امیرحسین مرادی، فوتبال لب – در دنیای به دور از جنگ موشک‌ها، جنگی به نام فوتبال در جزیره بین کلوپ، آرتتا و گواردیولا رخ می‌دهد!

حالا با شکست شاگردان کلوپ و توپچی‌ها همراه آرتتا جوان، بار دیگر کورسوی امید به سراغ شاگردان گواردیولا و هواداران منچسترسیتی آمده و حال با به دست آوردن رتبه اول، سیتیزن‌ها خودشان را دوباره شانس اول قهرمانی می‌دانند!

وقتی کلوپ بنزین تمام کرد!

کلوپ حالا بعد از شکست مقابل آتالانتا در آنفیلد و از دست رفتن شانس صعود به مرحله بعدی لیگ اروپا و شاید قهرمانی در این جام، حالا با شکستی دیگر در جزیره، شاید تا حدودی یک جام دیگر را از دست می‌دهد!

یورگن کلوپ بعد از شکست در آنفیلد در کنفرانس خبری بعد بازی با کریستال پالاس در هنگامی که بسیار ناراحت و عصبی بود.
او افزود: اگر قرار است باز هم مثل نیمه اول این مسابقه بازی کنیم، چرا باید ‏برنده لیگ بشویم؟
حس خیلی مزخرفی دارم و زمان می‌برد تا آن را هضم کنم!

همچنین شاگردان مایکل آرتتا بعد از یک بازی دشوار در ورزشگاه امارات مقابل بایرن مونیخ و تساوی مقابل این تیم، پنج روز بعد باز هم در خانه جدال حساس و سرنوشت‌سازی مقابل آستون‌ویلا برگذار کرد.

با شکست مقابل این تیم، صدر جدول لیگ جزیره را در این مقطع حساس در این لیگ را دو دستی تقدیم منچسترسیتی کرد!


آرتتا بعد از بازی در کنفرانس خبری گفت :شاید ما به اندازه کافی خوب نیستیم که جام را ببریم و قهرمان لیگ برتر شویم. ما تیم بزرگ و متحدی هستیم. باخت و توقف در فوتبال عادی است. ما تا پایان فصل، تمام تلاش خود را انجام می‌دهیم تا به موفقیت دسترسی پیدا کنیم.


حالا با این وضعیت باید دید که در هفته‌های باقی مانده فوتبال اروپا چه سرنوشتی در انتظار این دو تیم ریشه‌دار انگلیسی است؟


برای شنیدن تحلیل‌های صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!

نبرد اتحاد تعیین‌کننده کورس قهرمانی؛ آرسنال محکوم به برد

ایلیا بهزاداول، فوتبال لب-با رسیدن به هفته‌های پایانی لیگ برتر انگلیس، کورس برای رسیدن به عنوان قهرمانی در حساس‌ترین حد ممکن قرار دارد و آخرین رقابت رودرروی سه تیم مدعی، برای کسب عنوان قهرمانی حیاتی خواهد بود.

پس از گذشت ۱۰ هفته از این فصل لیگ برتر انگلیس، تاتنهام تیم صدرنشین مسابقات بود و آرسنال و منچسترسیتی با دو امتیاز کم‌تر پشت سر آن‌ها قرار داشتند و لیورپول نیز با یک امتیاز کم‌تر، در رده چهارم ایستاده بود. اگر اشتباه مهلک و جنجالی VAR در رد کردن گل لوییز دیاز مقابل تاتنهام را در نظر نگیریم، ترکیب سه تیم بالایی جدول به همان شکلی بود که اکنون و در فاصله ۱۰ هفته تا پایان لیگ وجود دارد. این موضوع به ما چه چیزی را می‌گویید؟ اینکه هر سه تیم رقابت نزدیکی دارند، در طول فصل ثبات خود را حفظ کرده‌اند و شاید در لیگ‌های مدرن فوتبال امروزی، نمی‌توان اختلاف زیادی را در بالای جدول ایجاد کرد.

سابقه کورس قهرمانی

برای تبدیل شدن این کورس قهرمانی به یک رقابت تاریخی و پر پیچ و خم، شگفتی‌ها و اتفاقات دور از انتظار در هفته‌های پایانی نقش مهمی را ایفا می‌کند. در فصل ۱۹۷۱/۱۹۷۲، دربی کانتی در شرایطی توانست عنوان قهرمانی سطح اول فوتبال انگلیس را از آن خود کند که لیدز و لیورپول، دو رقیب آن‌ها برای کسب عنوان قهرمانی نتوانستد در سه بازی آخر فصل به پیروزی برسند. در آن زمان به طور معمول تیم‌های حاضر در کورس قهرمانی، در سه یا چهار مسابقه از ۱۰ دیدار پایانی خود امتیاز از دست می‌دادند اما در فصل سخت ۲۰۱۸/۲۰۱۹ که منچسترسیتی و لیورپول برای قهرمانی رقابت کردند، هر دو تیم ۹ دیدار پایانی خود را با برد پشت سر گذاشتند.

هاورتز و رایس پس از قهرمانی در جام خیریه سوپرکاپ انگلیس

این بردهای متوالی، یکی از نتایج و مشکلات تفاوت وضعیت مالی تیم‌های مختلف لیگ برتر انگلیس در عصر امروز است. وقتی که تیم‌ها برای قهرمانی به بیش از ۸۵ و گاهی اوقات ۹۰ امتیاز نیاز دارند، دیگر فضایی برای بازگشت و درجا زدن تیم‌ها مانند روزهای دهه ۷۰ وجود ندارد.

وضعیت این فصل

با این حال هر سه تیم حاضر در کورس قهرمانی در پایان فصل پشیمانی‌های خود را خواهند داشت، سیتیزن‌ها به این فکر می‌کنند که چطور به ولورهمپتون باختند، چهار امتیاز را مقابل چلسی از دست دادند و چطور برد خانگی مقابل کریستال پالاس را با دریافت کردن دو گل لحظه آخری تقدیم کردند. در سمت دیگر، لیورپول نگاهی به تساوی مقابل لوتون و بازی بدون گل خانگی مقابل منچستریونایتد در شبی که ۳۴ شوت بدون گل زده داشتند خواهد داشت. همچنین آرسنال امتیازات مهمی را در دوران سال جدید با شکست مقابل وستهم و فولام از دست داد؛ نشانه‌های خوبی از اینکه بردها آسان به دست نمی‌آیند.

شادی گل گابریل مارتینلی پس از گلزنی به منچسترسیتی

آخرین بار که کورس قهرمانی لیگ برتر انگلیس با حضور سه تیم و نزدیک به شرایط فعلی بود، به سال ۲۰۱۰ برمی‌گردد‌. وقتی که چلسی کارلو آنچلوتی در یک دیدار خانگی با نتیجه ۴ بر ۲ مغلوب منچسترسیتی شد و در فاصله ۱۰ بازی تا پایان لیگ، منچستریونایتد را با یک امتیاز اختلاف در صدر جدول قرار داد و آرسنال نیز با دو امتیاز کم‌تر در رده سوم حضور داشت.

توپچی‌ها با تساوی مقابل برمینگهام و شکست برابر تاتنهام و ویگان از کورس خارج شدند! در حالی که چلسی با پیروزی در ۸ مسابقه از ۹ رقابت پایانی، علی‌الخصوص پیروزی حیاتی ۲ بر ۱ مقابل منچستریونایتد در اولدترافورد به عنوان قهرمانی رسید. آبی‌های لندن با یک امتیاز بیش‌تر از شیاطین سرخ وارد هفته پایانی رقابت‌ها شدند و میزبان ویگان بودند؛ در طرف مقابل، منچستریونایتد نیز از استوک سیتی پذیرایی می‌کرد. با وجود هیجان بالای هفته پایانی، این احساس وجود داشت که پیروزی دو بر صفر چلسی مقابل لیورپول در هفته ماقبل پایانی، تکلیف قهرمان لیگ را مشخص کرده. پیروزی چهار بر صفر تیم سرالکس فرگوسن مقابل استوک، فایده‌ای برای آن‌ها نداشت چرا که چلسی با هشت گل ویگان را درهم کوبید و عنوان قهرمانی را از آن خود کرد.

در کورس این فصل نیز خطر یک هفته آخر کم‌هیجان با شرایط مشابه سال ۲۰۱۰ وجود دارد. آرسنال، سیتی و لیورپول به ترتیب در خانه با تیم‌هایی بازی می‌کنند که احتمالاً هیچ انگیزه‌ای برای کسب نتیجه ندارند: اورتون، ولورهمپتون و وستهم. به همین دلیل، رقابت یکشنبه هفته آینده بین سیتی و آرسنال اهمیت بالایی خواهد داشت؛ حتی اگر حدود یک چهارم از فصل باقی مانده باشد. با وجود اینکه هر سه تیم در ۱۰ بازی آینده با استون ویلا و تاتنهام بازی می‌کنند، این آخرین دیدار از ۶ تقابل بین سه مدعی اصلی قهرمانی خواهد بود. سیتی سفر سختی به لندن برای تقابل با تاتنهام خواهد داشت اما این تنها تقابل نسبتاً دشوار آن‌ها در ۹ دیدار آینده خواهد بود و با توجه به فاصله یک امتیازی سیتیزن‌ها تا صدر، آن‌ها را به مدعی اول قهرمانی تبدیل می‌کند. به همین دلیل دو هفته پیش در آنفیلد این احساس وجود داشت که آن‌ها برای کسب عنوان قهرمانی، حتماً باید مقابل سیتی به پیروزی برسند.

کورس قهرمانی فصل گذشته

سال گذشته و با برگزاری جام جهانی در میانه فصل، روند پیروزی تیم‌ها برای کسب عنوان قهرمانی خیلی زود آغاز شد؛ وقتی آرسنال مقابل استون ویلا و بورنموث در دو بازی دشوار به برتری رسید، این احساس وجود داشت که آن‌ها در مسیر همواری برای قهرمانی قرار گرفته‌اند اما هنوز یک سوم از فصل باقی مانده بود.

وقتی به رقابت تعیین‌کننده قهرمانی بین آرسنال و سیتی در ماه آوریل رسیدیم، سه تساوی متوالی توپچی‌ها آن‌ها را از کورس قهرمانی حذف کرده بود. در این فصل اما رقابت دو تیم زمانی برگزار می‌شود که رقابت برای قهرمانی هنوز زنده است؛ سیتی در تیم‌های موسوم به «بیگ سیکس» تنها مقابل منچستریونایتد پیروز شده، حتی اگر این «بیگ سیکس» را به شش تیم برتر جدول تغییر دهم، دو تساوی مقابل چلسی جایش را به شکست یک بر صفر مقابل استون ویلا می‌دهد. شاگردان گواردیولا در ۲۲ بازی قبلی خود با رکورد ۱۹ برد شکست‌ناپذیر بوده‌اند اما نشانه‌هایی از آسیب‌پذیری در تیم فصل سیتی وجود دارد؛ نشانه‌هایی که پس از عملکرد این تیم در نیمه دوم رقابت با لیورپول در آنفیلد افزایش هم یافته‌ است. آرسنال نیز در این فصل دو بار مقابل سیتی به برتری رسیده، یک بار در ضربات پنالتی سوپرجام و یک بار در دیدار رفت با تک گل گابریل مارتینلی.

آرسنال که در ماه ژانویه از جام حذفی حذف شده، در حالی پا به این مسابقه حساس می‌گذارد که ۱۸ روز استراحت کرده است. از طرفی، پس از هشت برد متوالی در لیگ و رسیدن به جمع هشت تیم پایانی لیگ قهرمانان اروپا، این وقفه در زمان بدی گریبان‌گیر آرسنال شده‌ است. برد دشوار آن‌ها در نیمه دوم رقابت با برنتفورد در حالی که بازی را تحت کنترل داشتند، نشان داد که آرسنال همچنان یک تیم احساسیست؛ چه از بعد مثبت و چه از بعد منفی، حفظ روحیه و اعتماد به نفس برای آن‌ها کلیدی خواهد بود. دیدار مقابل برنتفورد، آخرین مسابقه لیگ در روند فوق‌العاده آن‌ها پس از امتیازات از دست رفته کریسمس بود؛ روندی که با روتین و ایده‌های جدید در ضربات کرنر و شروع مجدد، می‌تواند در ادامه فصل تعیین‌کننده باشد.

با رقابت مقابل برایتون، ولورهمپتون، تاتنهام و منچستریونایتد در هفته‌های آتی، آرسنال احتمالاً سخت‌ترین برنامه را بین سه تیم مدعی قهرمانی دارد. حتی با وجود عملکرد فوق‌العاده از ماه فوریه تاکنون، آیا شما می‌توانید به آن‌ها اعتماد بکنید که مانند رقابت مقابل وستهم و فولام پایشان نلغزد و امتیاز از دست ندهند؟ آرسنال اما فرصتی دارد که لیورپولی‌ها از آن بهره‌مند نیستند؛ فرصت ضربه زدن مستقیم به یک رقیب در کورس قهرمانی. بردن در دیدار روز یکشنبه، آن هم در ورزشگاهی که آن‌ها نتوانستند برای ۹ سال طعم برد را تجربه کنند و موج سرخوشی و روحیه بالای حاصل از آن، می‌تواند برای بردن جام به خانه آرسنال کافی باشد.

برای شنیدن تحلیل‌های صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!

داوید رایا در آغوش توپچی‌ها / نه اسپرز نه شیاطین سرخ

رایا دروازبان تیم برنتفورد به آرسنال پیوست. حال باید ببینیم آرتتا از چه جهت به او نیاز دارد؟

داوید رایا در لباس آرسنال

یوسف جوانشیر، فوتبال لب – داوید رایا با قراردادی 30 میلیون پوندی به آرسنال پیوست. پیش از این و در فصل 22-2021 توپچی‌ها آرون رمزدیل را با مبلغ مشابه 30 میلیون پونداز شفیلد یونایتد به خدمت گرفت که بسیاری از هواداران را متعجب کرد. رمزدیل که در فصل‌های متوالی با بورنموث و سپس شفیلد یونایتد سقوط کرده بود، به نظر نمی‌رسید جایگاه لازم برای دروازبانی برای تیمی با آرمان‌های چهار تیم برتر (و یا حضور در بیگ سیکس) را داشته باشد.

با این حال، از آن زمان، رمزدیل همیشه در دروازه آرسنال حضور داشته و ثبات مورد نیاز را در خط دفاعی آن‌ها به ارمغان آورد. قرارداد بلندمدتی که او چند ماه پیش امضا کرد مطمئناً به این معنی است که او دروازبان اول و بلندمدت باشگاه است. پس چرا آرسنال داوید رایا را به صورت قرضی از برنتفورد (با بند خرید) به تیم آورد؟ آن‌ها قبلاً یک دروازبان منتخب برای ترکیب اصلی دارند!

این دقیقاً یک معامله ارزان هم نیست، با فرض اینکه آرسنال آن را دائمی کند، مبلغ نهایی حدود 30 میلیون پوند است. این میزان خرج برای دروازبان نیمکت‌نشین منطقی به نظر نمی‌آید. همچنین تصورش را نمی‌توان کرد که رایا امنیت پستی حضور در ترکیب اصلی و نقش اول بود در برنتفورد را رها کند و در آرسنال به عنوان دروازبان جایگزین را بازی کند.

رقابت میان داوید رایا و آرون رمزدیل

درست ترین جواب اما؛ رقابت برای حضور در ترکیب اصلی به نظر می‌رسد. آرسنال در تلاش برای از بین بردن برتری منچسترسیتی، نمی‌تواند از بازیکنان ثابتی را در چیدمانی ثابت قراردهد. آن‌ها در فصل نقل و انتقالات خود تا کنون – ژورین تیمبر، دکلان رایس و کای هاورتز – را جذب کردند که می توانند بلافاصله برای یک حضور در ترکیب اولیه رقابت کنند، اگرچه متاسفانه تیمبر در پیروزی روز اول مقابل ناتینگهام فارست از ناحیه زانو آسیب دید و در اثر پارگی رباط، احتمالا تمامی فصل را از دست داد.

آمار داوید رایا

از سوی دیگر، رمزدیل در واقع یک گل بیش‌تر از آنچه که «باید» نتظار می‌رفت دریافت کند، دریافت کرد. این موضوع شاید این احساس را متبلور کند، که در حالی که لحظات درخشانی داشت، اما مستعد بازی‌هایی با فرم ضعیف نیز بود. حتی در 2021-22، جایی که رمزدیل بدون شک اولین فصل تاثیرگذاری را در شمال لندن داشت، گل‌های دریافتی او تقریباً میانگین لیگ بود. او فقط 0.6 گل بیش‌تر از میانگین دریافت کرد.

آمار آرون رمزدیل

آمار فوق‌العاده داوید رایا

توانایی بازی با پای رمزدیل یکی از دلایل اصلی هدف قرار دادن او توسط آرسنال بود، اما این چیزی است که رایا نیز با توجه به تاکتیک تیم، به شکل متفاوتی آن را ارائه می‌دهد. برنتفورد همچنین بازی مستقیم‌تری به نسبت آرسنال ارائه می‌کند. در نتیجه، اغلب از رایا خواسته می‌شد که ضربه‌های بلندی به سمت ایوان تونی، چه در جریان بازی و چه از روی ضربات دروازه، ارسال نماید. 66% از پاس‌های او در فصل گذشته پاس‌های بلند و با مسافت زیاد بودند. این آمارششمین آمار برتر در بین دروازبانان لیگ برتر و احتلاف زیادی با 51% آرون دارد.

دقت پاس رمزدیل 63.4 درصد و در مقابل رایا 60.8 درصد است. دقت پاس رایا در مسافت‌های طولانی بسیار خوب بود. رایا 42 درصد از تمام پاس‌های بلند خود را در فصل گذشته به ثبت رساند که در بین بهترین آمار لیگ قرار داشت. در مقایسه، فقط 29.2 درصد پاس‌های بلند رمزدیل به مقصد رسیدند. این آمار رتبه سوم بدترین آمار دقت پاس‌های بلند بین دروازبان‌های اول فصل گذشته است. این اختلاف فاحس حاکی از سبک بازی و تاکتیک تیم فرانک است. در هر صورت اختلاف قدری قابل توجه است که نقطه ضعفی برای رمزدیل محسوب می‌شود.

دقت داوید رایا در پاس‌های بلند ارسالی و تاخیری سلاح مفیدی برای برنتفورد بود. دروازبان برنتفورد در فصل گذشته 9 شانس ثانویه گلزنی ایجاد کرد. این شانس‌ها شامل پاس پیش از پاس‌گل یا پاس منجر به شوت می‌شود. این تعداد خلق موقعیت، چهار موقعیت بیش‌تر از هر دروازبان دیگری را ثبت می‌نماید. او همچنین 22 پاس رو به جلو را ارسال نمود. این آمار نیز 16 پاس بیش‌تر از هر دروازبان دیگری در فصل گذشته را نشان می دهد؛ که تیم توماس فرانک چقدر از بازی با پا داوید رایا برای پیشروی در بازی بهره می‌گیرد.

نحوه خلق موقعیت‌های ثانویه رایا

موارد زیر تنها یکی از نمونه‌های متعددی از پاس‌های بلند رایا است که حملات برنتفورد را راه‌اندازی می‌کنند.

در آستانه نیمه اول مقابل استون ویلا، رایا به بالا نیمه زمین حریف نگاه می‌کند. او برایان امبومو را در مقابل یک مدافع کناری خود می‌بیند…

… و بنابراین او یک پاس دقیق روی بندهای کفش ام‌به‌اومو می‌فرستد. سپس این بازیکن کامرونی به زیبایی در فرصت بسیار خوبی قرار می‌گیرد.

برنتفورد آنقدر مشتاق استفاده از بازی با پای داوید رایا بود که اغلب توپ را مستقیماً پس از آغاز بازی به او می‌سپردند:

داوید رایا در آغاز بازی

یا اینکه خود را به نیمه حریف رسانده تا ضربات شروع مجدد را بروی دروازه حریفان ارسال کند:

داوید رایا در برابر لیورپول

رایا جایگاه خود را تصاحب می‌کند!!

برنتفورد در فصل گذشته تا آنجا که ممکن بود از رایا استفاده کرد. او در 1195 موقعیت اوپن پلی در فصل 23-2022 شرکت داشت. آماری بیش از هر دروازبان دیگری در مجموع و 372 بیش‌تر از رمزدیل. علیرغم اینکه این زوج به تعداد دقایق برابر بازی کردند.

این بدان معنا نیست که رمزدیل نمی‌تواند این نقش را ایفا کند یا نمی‌تواند ارقا پیدا کند که پاس‌های دوربرد خود را بهبود بخشد. او به تازگی 25 سااله شده و به اندازه کافی جوان است تا مهارت‌های خود را گسترش دهد. اما رایا می‌تواند هر زمان که تیم بخواهد و در صورت خواست آرتتا، این کار را عملی کند.

همچنین جذب رایا اغلب نادیده گرفته می‌شود و دلیل آن این است که او به عنوان یک بازیکن بومی واجد شرایط است. دروازبان شماره دو قدیمی آرسنال، مت ترنر (اکنون عضو ناتینگهام فارست است) اینطور نیست. این به آرتتا انعطاف‌پذیری بیشتری در تیم از نظرداشتن یک جایگاه در تیم برای خرید یا استفاده از بازیکن خارجی می‌دهد.

رایا برای شروع کار با اکثر تیم‌های لیگ برتری، از جمله آرسنال، به اندازه کافی توانایی دارد. داشتن زمان برای امضای قرارداد دائمی او، برای چیزی که در نهایت 15 تا 20 میلیون پوند خرج خالص می‌شود، زمانی که هزینه ترنر را در نظر بگیرید، یک انتقال هوشمندانه است. او یک دروازبان با استعداد، منعطف و با گیرایی بالا به نسبت رمزدیل است و این احتمال وجود دارد که جایگاه او را به عنوان شماره یک تصاحب نماید.

برای شنیدن تحلیل‌های صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!

نگاهی بر دیدار افتتاحیه پریمیرلیگ؛ از منچستر چه آورده ای زینچنکو؟

میکل آرتتا برای سومین بار فصل را به عنوان سرمربی آرسنال آغاز می‌کند.

امیر احمدی حق، فوتبال لب – به پایان رساندن لیگ در رتبه هشتم و ناکامی در کسب سهمیه لیگ اروپا در دو فصل پیاپی هم نتوانست مانع اعتماد مالک آمریکایی به دستیار سابق گواردیولا شود.

در لندن، آنها ایمان داشتند که هافبک سابق توپچی ها با پرورش  نسلی جوان و تزریق دانش استاد خود، شمال لندن را بار دیگر به رنگ قرمز و سفید درخواهد آورد.

حال با جذب گابریل ژسوس و الکساندر زینچنکو، به نظر می‌رسد ردپای سرمربی اسپانیایی منچستر سیتی در افکار آرتتا پررنگ تر شده و این موضوع را با توجه به تاثیر این دو بازیکن طی  فازهای بازی‌سازی و خلق موقعیت آرسنال در مقابل کریستال پالاس می توان به خوبی درک کرد.

در فصول اخیر، بارها متوجه استفاده متفاوت پپ گواردیولا از مدافعین کناری منچسترسیتی شده‌ایم؛ فولبک‌های پپ محدود به کناره های زمین نبوده و در کنار هافبک دفاعی این تیم در سیستم 433 (رودری و سابقا فرناندینیو) نقشی محوری در بازیسازی در مرکز زمین داشته‌اند تا بازیکنان میانی سیتیزن ها در اشغال نیم فضاها و ایجاد برتری عددی در یک سوم دفاعی حریف ، آزاد باشند.

تصاویر زیر ، به خوبی کنش های تهاجمی دو مدافع کناری آرسنال ، بن وایت و زینچنکو را در جریان دیدار افتتاحیه لیگ برتر انگلستان میان آرسنال و کریستال پالاس نشان می دهند.

کنش های تهاجمی زینچنکو ؛ همانند آنچه در منچسترسیتی میدیدیم ، خرید جدید آرسنال بیش از اینکه پوشش دهنده فلنک چپ باشد ، در مرکز زمین و روی دست توماس پارتی ، به بازیسازی میانه میدان کمک میکرد.

کنش های تهاجمی بن وایت ؛ برخلاف گواردیولا ، آرتتا بصورت نامتقارن از مدافعین کناری خود استفاده کرد و بن وایت هرگز به اندازه زینچنکو در مرکز زمین دیده نشده. ( که البته با توجه به حضور ویلفرد زاها در جناح چپ پالاس و همچنین غیبت مایکل اولیس در سمت مقابل ، این سیستم کاملا منطقی بود)

اضافه شدن زینچنکو به خط میانی ، باعث آزادی ژاکا در نفوذ به نیم فضای چپ و اعمال فشار حداکثری آرسنال به خط دفاع پالاس شد که در پی آن توپچی ها موفق به خلق موقعیت هایی ارزشمند و به ثمر رساندن گل اول بازی شدند

اضافه شدن زینچنکو به خط میانی ، باعث آزادی ژاکا در نفوذ به نیم فضای چپ و اعمال فشار حداکثری آرسنال به خط دفاع پالاس شد که در پی آن توپچی ها موفق به خلق موقعیت هایی ارزشمند و به ثمر رساندن گل اول بازی شدند.

با این حال ، عملکرد آرسنال در کناره های زمین در ادامه مسابقه بی نقص نبود و پس از گل گابریل مارتینلی ، به تدریج ضعف های شاگردان آرتتا در تقابل با وینگرهای کریستال پالاس آشکار شد.

زینچنکو هرگز از لحاظ دفاعی بازیکن مستحکمی به شمار نرفته و این موضوع در فصل پیش به خوبی برای علاقه مندان به لیگ جزیره نمایان شد. وی یک هفته مانده به پایان لیگ در جریان تساوی 2-2 منچسترسیتی مقابل وستهم (از اینجا ببینید.

روی هر دو گل دریافتی تیمش مقصر شناخته شد تا قهرمانی لیگ از آنچه تصور میشد برای سیتیزن ها دشوارتر به دست بیاید.

اکثر حملات کریستال پالاس از ارسال پاس های مستقیم به هدف ویلفرد زاها در کناره راست زمین آرسنال شکل می گرفت و مصدومیت مایکل اولیس باعث شد خرید جدید آرسنال کمتر در فاز دفاع به چالش کشیده شود. اما با این حال در اندک نفوذ های جردن آیو نیز میشد متوجه جای خالی زینچنکو شد و حضور گرانیت ژاکا تدبیر سرمربی اسپانیایی برای پوشش این فضای خالی بود.

نمودار شاخص موقعیت گل دو تیم نشان می دهد که علی رغم شروع خوب آرسنال و کارآیی بازی پرفشار 20 دقیقه ابتدایی ، دو تیم تقریبا با شاخص برابری دیدار را به پایان رساندند و فرصت سوزی های شاگردان پت ویرا در مقابل دروازه در کنارعملکرد لایق تحسین ویلیام سالیبا در قلب دفاعی توپچی ها ، عامل مهمی در شکست میزبان بود.

بایستی دید در هفته های آتی و تقابل با خط حمله های با کیفیت تر لیگ ، آرتتا چه تدابیری را برای بیشینه کردن کارآیی مدافعین کناری خود خواهد کرد. آیا مدافعین میانی و ژاکا ، وظیفه پوشش جای خالی زینچنکو را به عهده خواهند گرفت؟ آیا با به کار گیری کیران تیرنی در مقابل تیم های تهاجمی تر باعث نیمکت نشینی فولبک 25 ساله خواهد شد؟ تنها زمان به ما خواهد گفت.

از سیر تا پیازِ مارتینز/ داستان مهره جدید شیاطین سرخ

منچستریونایتد لیساندرو مارتینز از آژاکس را با قیمت ۵۵ میلیون یورو به خدمت گرفت. ملی‌پوش آرژانتینی می‌تواند در دفاع میانی، دفاع چپ و هافبک میانی بازی کند و آرسنال از جمله مشتری‌های دیگر او بود.

ایلیا میری، فوتبال لب – لیساندرو مارتینز در ۱۸ ژانویه ۱۹۹۸ در شهر گالگوئه واقع در کشور آرژانتین متولد شد. وضع مالی خانواده آن‌ها چندان مناسب نبود و لیساندرو حتی توانایی خرید کفش مناسب فوتبال هم نداشت. در محله منابع کافی وجود نداشت و او در کودکی بعضی از اوقات با شکم گرسنه و بدون خوردن غذا فوتبال بازی می‌کرد. روحیه جنگندگی و سختکوش بودنش را می‌توان نشأت گرفته از همان دوران دانست.

با وجود تمام سختی‌ها او از ۵ سالگی وارد فوتبال شد و به تیم اورکوئیزا پیوست و در رده های پایه به پیشرفتش ادامه داد تا در سال ۲۰۱۴ به تیم پایه نیوولز اولدبویز بپیوندد و بعد از گذشت ۳ سال به تیم بزرگسالان آنها راه یابد؛ بعد از آن، و به صورت قرضی به جاستیزیا رفت و از آنجا هم به باشگاه آژاکس منتقل شد.

مارتینز درباره شروع کارش در آژاکس :

چند هفته اول وحشتناک بود، جلسات تمرینی کاملاً متفاوت با آنچه در آرژانتین به آن عادت داشتم پیش رفت. شدت، کنترل، تسلط، پاس‌ها و نگاه آن‌ها به فوتبال متفاوت بود.

مارتینز وقتی فقط ۲۱ سال داشت وارد فوتبال اروپا شد؛ او درباره روند تطبیق خودش با آژاکس می‌گوید:

من بازیکنی هستم که دوست دارم توپ را در اختیار داشته باشم، اما وقتی سبک آنها را در آمستردام دیدم که با پاس های تک‌ضرب چقدر سریع بازی می‌کنند من رو شگفت‌زده کردن موقع بود که فهمیدم چقدر سرعتم پایینه.

اما او در عرض چند ماه و بعد گذراندن یک پیش‌فصل خوب در آژاکس تبدیل به مهره اصلی تیم هلندی شد و توسط هواداران باشگاه به «قصاب» معروف شد. او در دفاع سبک تهاجمی و خشن دارد اما در مالکیت توپ کاملا باهوش و سنجیده عمل می‌کند.

در همان پنجره که دلیخت به یوونتوس پیوست، مارتنیز با ۷ میلیون یورو جانشین او شد. به نظر می‌رسید که او قرار است جانشین بلندمدت کاپیتان سابق آن‌ها در قلب خط دفاعی باشد اما بعد از گذشت مدتی او مجبور شد که جای خالی دیونگ را در هافبک پر کند.

تن‌هاخ در آن زمان گفت:

ر ابتدای فصل ما به دنبال رهبری برای هافبک مرکزی بودیم. ما می‌دانستیم که مارتینز در هافبک مرکزی بازی کرده است، اما آیا او می‌تواند در سیستم آژاکس این کار را انجام دهد؟ ما او را در آن‌جا امتحان کردیم و چیزهای خوب و مثبتی دیدیم.

و این سندی بر هوش تاکتیکی و تطبیق‌پذیری مارتینز است که در محیطی جدید و ناآشنا و بدون هیچ تسلطی بر زبان انگلیسی و هلندی، او توانست خود را با احتمالاً سخت‌ترین نقش در تیم آژاکس، یعنی دیکته کردن بازی از ابتدای خط دفاعی تا انتهای خط میانی با ایجاد پلی بین دفاع و حمله وفق دهد.

بخشی از این پیشرفت مارتینز بخاطر استعداد ذاتی او بود اما اشتهای بی‌انتهای او برای پیشرفت به همان اندازه مهم بود. مارتینز ذاتاً اهل مطالعه بود پس تلاش کرد تا بازیکنان دیگری را که از دفاع به هافبک تغییر پست داده بودند تماشا کند و از آن‌ها یاد بگیرد.

یکی از بازیکنانی که او درباره اش مطالعه کرد جاشوا کیمیچ از بایرن مونیخ بود که قبل از انتقال به خط میانی زیر نظر پپ گواردیولا، به عنوان یک دفاع راست شروع به کار کرد.

مارتینز درباره کیمیچ گفت:

وقتی او در خط میانی بازی می کند، آرامشی که دارد و نحوه بازی‌خوانی او را دوست دارم، یک بازیکن باید باهوش باشد، البته که باید اعتماد به نفس داشته باشد.

فصل بعد برای مارتینز چالش برانگیزتر بود، به طوری که تن‌هاخ در ابتدا ترجیح داد از رایان گراونبرخ در نقش هافبک و دیلی بلیند به عنوان مدافع میانی سمت چپ خود استفاده کند. لازمه بازگشت او از هافبک به مدافع میانی برعهده گرفتن مسئولیت دفاعی بیشتر بود. اما بازی در مناطق عقب باعث نشد که تاثیر او در بازیسازی آژاکس کمتر شود. در واقع، فصل گذشته، او میانگین پاس‌های بیشتری در 90 دقیقه نسبت به سایر بازیکنان لیگ هلند داشت.

مارتینز مانند هموطنش روبرتو آیالا، ملی‌پوش سابق آرژانتین که با وجود جثه کوچکش به عنوان یکی از بهترین مدافعان میانی نسل خود شناخته می‌شود. او به طرز فوق‌العاده‌ای در هوا مستحکم است و جهشی شگفت انگیز دارد. فصل گذشته در آژاکس، او بیش از هر بازیکن دیگری با ضربه سر توپ را دور کرد(۲۹) و در ۷۹ مورد از ۱۱۲ دوئل هوایی خود پیروز شد. ضریب موفقیت او ۷۱ درصد بود و او را پس از هری مگوایر از منچستریونایتد در رده دوم قرار داد. او به دلیل بازیخوانی خوب و یارگیری مهاجمان و موقعیت‌یابی هوشمندانه برا انجام تکل‌ها و توپ‌گیری‌ها مشهور است.

این ویژگی‌ها، همراه با تاکتیک.پذیری و مهارت فنی، او را برای تیم‌های لیگ برتر جذاب‌تر می‌کند و حالا بعد سه سال همکاری، مارتینز به دیدار مجدد با سرمربی خود این بار در تئاتر رویاها می‌رود.