در این سری از مقالهها به تاریخچه تمامی جامهای جهانی تاریخ و روند برگزاری آنها میپردازیم.
محمد تقیپور، فوتبال لب – جام جهانی فوتبال بزرگ ترین رویدادهای ورزشی دنیا است. در این مطلب به تاریخچه، پیدایش و نحوه برگزاری آن فوتبال میپردازیم
جام جهانی فوتبال رویدادی است که هر 4 سال یکبار برگزار می شود و 32 تیم ملی از 5 قاره آسیا، اروپا، آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی، آفریقا در آن به رقابت با یکدیگر می پردازند. این روبداد یکی از بزرگ ترین رویدادهای دنیا به شمار می رود و میتوان گفت که این مسابقات حتی از المپیک نیز مهمتر و محبوبتر است. در این مطلب می خواهیم نگاهی به این رویداد بزرگ داشته باشیم.
موفقیت فوتبال در مسابقات المپیک بسیار چشمگیر بود. استقبال از مسابقات فوتبال در المپیک های 1924 و 1928 که هر دو با قهرمانی اروگوئه به پایان رسید، به قدری زیاد بود که FIFA و رئیس وقت آن یعنی ژول ریمه، مجددا تصمیم گرفتند تا مسابقاتی جداگانه برای این ورزش محبوب تشکیل دهند.
در سال 1928 در آمستردام هلند، FIFA به صورت رسمی تشکیل مسابقاتی مستقل را تایید کرد و در همین راستا، اروگوئه که 2 المپیک قبلی را قهرمان شده بود و به نوعی قهرمان فوتبال جهان به شمار می رفت را به عنوان میزبان اولین مسابقات این چنینی فوتبال که به نام جام جهانی مشهور شد انتخاب کرد. بعد از حواشی بسیار پیرامون میزبانی اروگوئه و عدم استقبال اکثر کشورهای اروپایی از این تصمیم، اولین دوره جام جهانی در سال 1930 و با حضور 13 تیم برگزار شد. در پایان، اروگوئه با شکست آرژانتین، به عنوان اولین تیم قهرمان جهان لقب گرفت.
در شب گذشته، پس از اعلام رسمی فسخ قرارداد کریستیانو رونالدو با منچستریونایتد، خبر دیگری تمام توجهها را معطوف به خود کرد.
مهران فرهادی، فوتبال لب – پس از سپری هفتهای پر از حاشیههای کریستیانو رونالدو، به نظر آغاز هفته جدیدی برای اهالی منچستر خوشیمن بوده باشد.
کریستیانو رونالدو، ابرستاره فوتبال جهان که دوران نسبتا خوبی را بازگشت خود به منچستریونایتد سپری میکرد، به نظر توانایی تطابق با ایدههای اریک تنهاخ سرمربی جدید منچستریونایتد را نداشت.
از همان ابتدا اوضاع بین رونالدو و تنهاخ کمی زاویه داشت. باوجود اینکه مرد هلندی در تقابل با رسانهها از رونالدو به عنوان مهرهای حیاتی یاد میکرد به نظر نمیرسید شرایط میان این دو مناسب باشد.
رونالدو ابتدا به دلیل مشکلات شخصی از شرکت در تمرینات پیشفصل خودداری کرد و خب طبیعی به نظر میرسید که تنهاخ از بازی دادن به او در چند بازی ابتدایی فصل امتنا کند. البته رونالدو در هفته آخر اردو پیشفصل تیم حاضر شد ولی باز هم حاشیهساز شد.
رونالدو که درخواست خروجش توسط سران منچستریونایتد رد شده بود بالاخره به کارینگتون بازگشت تمریناتش را از سر گرفت. او در سفر یونایتدیها به نروژ برای رویارویی برابر اتلتیکومادرید حضور نداشت اما برای حضور در اولین بازی اریک تنهاخ در الدترافورد مقابل رایووایکانو آماده بود و بازی را از ابتدا آغاز کرد و بین دو نیمه تعویض شد. با این حال اما کریستیانو حاضر به تماشای بازی همتیمیهای خود نشد و پس از تعویض ورزشگاه را ترک کرد.
دوباره اوضاع وخیم شد. خورخه مندز ایجنت رونالدو بار دیگر به یونایتدیها درخواست خروج داد اما این بار شرایط کمی متفاوت بود. حالا تنهاخ علاقه چندانی به حفظ یکی از بزرگترین بازیکنان تاریخ نداشت. او هنوز به حفظ ظاهر در رسانهها ادامه میداد اما طبق گزارش اتلتیک، معتبرترین رسانه ورزشی بریتانیا، یونایتد حاضر بود تا در صورت وجود پیشنهاد مناسب روی میز کریستیانو را رها کند اما CR7 مشتریای نداشت.
سرانجام پنجره نقل و انتقالاتی به پایان رسید و رونالدو در جمع شیاطین باقی ماند. ماندنی که به نطر نمیرسید کسی از آن راضی باشد. فصل ادامه پیدا کرد و رونالدو هنوز جایگاه خود میان ایدههای اریک تنهاخ را پیدا نکرده بود. هرگاه که او در زمین بود، یونایتد تیم ضعیفتری نشان میداد.
این قضیه هر روز ادامه پیدا میکرد تا نهایتا در بازی مقابل تاتنهام، وقتی مربی هلندی خواست تا رونالدو را در دقیقه ۸۷ به زمین بیاورد اما رونالدو حاضر نشد تا زیربار این امر برود و زودتر از سوت پایان ورزشگاه را ترک کرد. اینجا بود که جرقه مشکلات دوباره زدا شد. تنهاخ و سران یونایتد رونالدو را به اندازه ۵ روز محرومیت از حضور در تمرینات و حقوق یک هفته تنبیه کردند اما همه میدانستند این جزای کافیای برای کریستیانو نیست. پس از اتمام تنبیهات چندوقتی همه چی آرام بود تا مصاحبه ردنالدو و پیرس مورگان پخش شد.
مصاحبهای که طی آن رونالدو اذعان کرده بود هیچ احترامی برای اریک تنهاخ قائل نیست و در بازی تاتنهام از بازی برای منچستریونایتد خودداری کرده است. او در این مصاحبه به چندتن از همتیمیهای سابق خود مانند وین رونی و گری نویل نیز حمله کرد و به وین رونی لقب موش را نسبت داد.
همه چیز تمام شده به نظر میآمد. صبح روز جمعه منچستریونایتد طی بیانیهای اعلام کرد که در روزهای آتی درباره آینده رونالدو تصمیم باشگاه عمومی خواهد شد. ساعاتی پس از این بیانیه بود که رسانههای معتبر انگلیسی از تصمیم یونایتدیها به رهبری تنهاخ برای فسخ قرارداد رونالدو خبر دادند. پس از گذران چند روز و آرام گرفتن جو، منچستریونایتد طی بیانیه دیگری به طور رسمی قطع همکاری خود با کریستیانو رونالدو را اعلام کرد و به این قصه یک سال و نیمه پایان داد.
اما این تنها خبر مهم و خوب شب برای یونایتدیها نبود. تنها ساعاتی پس از خبر فسخ دو طرفه قرارداد رونالدو، رسانه اسکای اسپورتس خبری مبنی بر قصد خانواده گلیزر به فروش منچستریونایتد کار کرد. مالکانی که هفده سال مانند زالو از خون منچستریونایتد میمکیدند حالا به خواسته چندین و چند ساله هواداران تن دادند و حاضرند در صورت وجود پیشنهاد مناسب باشگاه را به مالکان جدید واگذار کنند.
سرجیم رتکلیف سرمایهدار مشهور انگلیسی که در ماههای گذشته تلاش زیادی برای خرید باشگاه کرده بود به عنوان مشتری و خواهان درجه یک منجستریونایتد شناخته میشود. همچنین خبرهایی مبنی بر علاقه دو شرکت آمریکایی و یک شاهزاده اماراتی به خرید این باشگاه شنیده میشود. باید دید که کدامیک نهایتا برنده این جدال شده و مهمتر از آن، آیا میتوانند منچستریونایتد را به روزهای خوب برگرداند یا نه؟
برزیل رو فرم تیته، صربستان خطرناک، سوئیس همیشه زهردار و کامرون از قدرتهای قاره سیاه تشکیلدهنده یکی از سختترین گروههای جام جهانی 2022 قطر میباشند.
مهران فرهادی، فوتبال لب – گروه G جام جهانی ۲۰۲۲ قطر با حضور برزیل، کامرون، صربستان و سوئیس به عنوان یکی از جذابترین گروههای جامهای جهانی اخیر محسوب میشود.
از برزیل مدعی شروع میکنیم. برزیل به عنوان تیم اول رنک فیفا وارد قطر میشود و با فرم فوقالعاده چند وقت اخیرش، در کنار آرژانتین اسکالونس شانس اول قهرمانی محسوب میشود. تیته در طول مسابقات مقدماتی از سیستمها و چینشهای متنوعی استفاده کرده اما شاید کارآمدترین آنها سیستم ۴۲۳۱ بوده. جایی که به نیمار نقش بازیکن آزاد داده شده و او را تبدیل به محور حملات برزیل میکند.
رافینیا و لوکاس پاکتا معمولا به عنوان وینگرهای چپ و راست روی دست نیمار بازی میکنند و به نظر میرسد ریچارلیسون انتخاب شماره ۱ تیته برای پست شماره ۹ باشد. معمولا در هنگام مالکیت، برزیل بیشتر شکل ۴۲۴ به خود گرفته و نیمار به صف مهاجمان این تیم میپیوندد.
فولبکهای این تیم کمی مرکزیتر و عقبتر بازی میکنند و وینگرهای این تیم در مناطق بالاتر و لب خط جایگیری میکنند. این مورد باعث میشود تا مدافعان حریف نتوانند به راحتی پوزیشن خود را رها کنند و نیمار بتواند میان خطوط حرکت کند.
تیته بخش اصلی بیلدآپ خود را به بازیکنان عقب زمین سپرده و تا حد امکان از نیمار، ریچارلیسون، پاکتا و رافینیا در فازهای ابتدایی بلیدآپ استفاده نمیکند. حضور دروازهبانی مانند آلیسون که توانایی بازی با توپ خارقالعادهای دارد نیز به اجرای این ایده تیته کمک شایانی میکند.
نیمار، ستاره، رهبر و امید اول برزیلیها طی این جام محسوب میشود. بازیکنی که محور اصلی حملات برزیل محسوب میشود و تکنیک منحصر به فردش میتواند هر بازیکنی را به زانو در بیاورد. در کنار همه اینها تجربه حضور میادین بزرگ و نفودی که در اسکواد تیم دارد، او را به مهمترین مهره تیته تبدیل میکند.
جام ملتهای آفریقای سال گذشته، تصویر نسبتا کاملی از کامرون و سبک بازی آنها ارائه داد. کامرونیها در آن تورنومنت از لحاظ هجومی تیم بسیار کاملی نشان دادند و شاید بهترین تیم جام از این لحاظ بودند.
کامرونیها زمانی از همیشه خطرناکتر هستند که توپ را به مناطق بالاتر زمین میرساندند. باوجود توکو اکامبی در سمت چپ، نیکولاس مومی در سمت راست و وینسنت ابوبکار در مرکز، رابرت سانگ هر آن چه را که باید در اختیار دارد و این در صورتیست که اریک ماکسیم چومو موتینگ مهاجم بایرن مونیخ معمولا نیمکتنشین ابوبکار است.
پلن اصلی کامرونیها هنگام حملات بردن توپ به مناطق کناری و انجام ارسالهای متعدد به روی دروازه میباشد. البته که به دلیل بازی کردن توکو اکامبی در پست غیر تخصصی و راست پا بودن مومی و حضور فولبک روندهای مانند کالینز فای اکثر این ارسالها از سمت راست صورت میگیرد که هدف اصلی آنها ابوبکار و توکو اکامبی هستند. از همین رو، وینسنت ابوبکار، مهاجمی زهرناک با جاگیریهای هوشمندانه میان مدافعان حریف که از کوچکترین موقعیتها نهایت بهره را میبرد، مهمترین بازیکن کامرونیها طی این تورنومنت محسوب میشود.
سوئیس پس از تغییر سرمربی در تابستان سال گذشته، تغییرات زیادی نسبت به تیم آشنای جام جهانی ۲۰۱۸ و یورو ۲۰۲۰ دارد. سوئیس تحت هدایت سرمربی جدید خود، مورات یاکین، بیشتر با سیستم ۴۲۳۱ به میدان میرود. سیستمی که به ژردان شکیری، از قدیمیهای تیم ملی سوئیس آزادی عمل بیشتری میدهد و او را بیشتر در جریان حملات تیم قرار میدهد.
به طور کلی تیم ملی سوئیس تیم مالکیت محوری نیست ولی استحکام دفاعی بسیار بالایی دارد. به طوری که در طی مسابقات مقدماتی، فقط ۲ بار اجازه باز شدن دروازهشان را به رقبا دادند. در خارج از مالکیت آنها توانایی ویژهای در تغییر سبک دفاع کردن دارند. هر وقت که بخواهند با overload کردن مناطق مرکزی زمین با چینش ۴۵۱ یک میدبلاک دفاعی میچینند و در مواقع مورد نیاز نیز پرس سنگینی را روی حریف اعمال میکنند.
در هنگام حملات نیز، بیش از اینکه به پلن و الگوهای خاصی وابسته باشند، به خلاقیت فردی بازیکنان وابستهاند و همین موضوع باعث میشود تا شکیری به عنوان کلیدیترین بازیکن آنها در قطر شناخته شود. بازیکنی که محور اصلی حملات سوئیسیهاست و بخش زیادی از ضربات ایستگاهی را به روی دروازه حریفان ارسال میکند میتوان عامل تفاوت بین سوئیس و دیگر تیمهای جام در سطح مشابه سوئیس باشد.
صربستان اما از تیمهای جذاب این دوره مسابقات محسوب میشود. تیمی با ترکیب اولیه قدرتمند و بازیکنانی سختکوش که تا آخرین نفس برای پیروزی تلاش میکنند شاید بهترین تعریف برای صربستان در این دوره از جامهای جهانی باشد. آنها با گل لحظه آخری میتروییچ در برابر پرتغال، توانستند بالاتر از این تیم به طور مستقیم به جام جهانی صعود کنند و از همان ابتدا قدرت خود را نمایان کردند.
از لحاظ تاکتیکی صربها معمولا با چینشهای ۳ دفاعه وارد میدان میشوند و بسته به شرایط بازی تاکتیکها دچار تغییر میشوند. اما به طور کلی در خارج از مالکیت با عقبتر آمدن دو وینگبک، تیم حالت ۵ دفاعه به خود میگیرد.
در هنگام مالکیت زیوکوویچ و کاستیچ دو وینگبک این تیم جلوتر آمده و تیم بیشتر شکلی شبیه ۳۴۱۲ به خود میگیرد و ارسالهای باکیفیت این دو بازیکن در کنار حضور دوشان ولاهوویچ و الکساندر میتروویچ در محوطه جریمه، باعث شده تا حمله از جناحین اصلیترین پلن آقای استویچکوویچ هنگام در اختیار داشتن مالکیت توپ باشد. بالا بازی کردن دو وینگبک صربها باعث میشود تا دو مدافع کناری حریف کمی باز تر از حالت عادی جایگیری کنند و فضای ایدهآلی برای ایجاد فرارهای آندرلپ توسط میتروویچ و ولاهوویچ ایجاد شود.
میتروویچ، ولاهوویچ، زوج خط حمله صربها قطعا مهمترین بازیکنان آنها محسوب میشوند. آنها تحت برنامههای آقای استویچکوویچ به خوبی میتوانند بدون هیچ مشکلی در کنار یکدیگر بازی کنند و به نحوی هرکدام مکمل دیگری هستند. وجود دو مهاجم کلاس جهانی و سطح بالا مانند این دو، میتواند عامل اصلی شگفتیسازی صربها طی این تورنومنت باشد.
بلژیک، کرواسی، مراکش و کانادا تیمهای تشکیل دهنده ششمین گروه جام جهانی ۲۰۲۲ قطر میباشند که به بررسی شرایط هرکدام میپردازیم.
مهران فرهادی، فوتبال لب – این جام جهانی، به بیانی آخرین فرصت این نسل طلایی بلژیک است تا پرونده بهترین دوران تاریخ فوتبال این کشور را با یک جام بسته شود. آنها برای این کار در گام اول باید به مصاف کرواسی، مراکش و کانادا بروند.
کانادا برای اولین بار پس از سال ۱۹۸۶ به جام جهانی راه پیدا کرده اما این به آن معنا نیست که آنها به همینجا بسنده میکنند. این دقیقا همان نقطهایست که پروژه ۴ ساله هردمن و کانادا باید ثمر بدهد و چه نتیجهای بهتر از صعود به دور بعدی.
به بیان ساده، هردمن فوتبال کانادا را دگرگون کرد. او آنها را از رنک ۹۴ فیفا به رتبه ۴۱ ام رساند و پس از ۳۶ سال جواز حضور در جام جهانی را برای کاناداییها کسب کرد. هردمن معمولا از یک سیستم ثابت استفاده نمیکند و مدام دست به تغییر نوع چینش و سبک بازی تیمش میزند.
برای مثال او در بازیهای مقدماتی، در دیدار برابر هندوراس از تیمش میخواست تا زمان بیشتری توپ را در اختیار داشته باشد اما در طول بازی با امریکا، شیوه آنها به نحوی بود که فقط ۲۸ درصد مالکیت توپ را به عهده داشتند. هردمن معمولا در برابر تیمهایی با کیفیت بالاتر از دفاع پنج نفره استفاده میکند اما در عمده مسابقات مقدماتی با سیستم ۴۲۳۱ تیم خود را راهی میدان میکرد.
باجود تغییرات زیاد در سیستم و نوع بازی، قواعد حمله کردن کاناداییها همیشه ثابت هستند. آنها اکثرا در تلاشند تا با پاسهای طولی و دریبلهای ریز خط به خط تیم حریف را رد کنند و به دروازه برسند.
سم آدکوگبه، دفاع چپ سرعتی، قدرتمند و با میل هجومیای است که ویژگیهای بازی او بسیار مناسب سبک بازی درخواستی هردمن و البته چنین تورنومنتهایی است. کیفیت این بازیکن باعث شده تا آلفونسو دیویس جلو تر رفته و در یکی از پستهای وینگر چپ و یا هافبک شماره ۱۰ بازی کند تا خلاقیت جلوی زمین کاناداییها افزایش یابد.
کرواسی و زلاتکو دالیچ، نائب قهرمانان جام قبلی، با فرم بسیار خوبی وارد قطر میشوند. آنها با پیروزی در ۴ بازی آخر لیگ ملتها، دانمارک و فرانسه را کنار زدند و به عنوان صدرنشین به دور بعد راه یافتند.
دالیچ دوست دارد تا تیمش با ساختاری مستحکم کنترل مالکیت را به دست داشته باشد از همینرو معمولا با سیستم ۴۳۳ وارد میدان میشود و از دو فولبک خود میخواهد تا در مناطق عرضی دائم در رفت و برگشت باشند. از همین رو، آنها نیز مانند لهستان موقعیتهای بسیار زیادی را از روی ارسالها خلق میکنند. در طی مسابقات مقدماتی، با خلق ۳۷ موقعیت از روی ارسالها، آنها تیم اول قاره سبز از این لحاظ بودند.
کرواسی هم مانند خیلی از تیمهای دیگر جام، از نبود یک تمام کننده در مقابل دروازه رنج میبرد. به طوری که مودریچ و پریسیچ هر کدام با ۳ گل بهترین گلزنان کرواتها طی بازیهای مقدماتی بودند.
نقطه قوت کرواتها دقیقا در میانه میدان است. جایی که متئو کواچیچ، مارسلو بروزویچ و لوکا مودریچ مثلث خط میانی دالیچ را تشکیل میدهند. ۳ بازیکن که کاملا مکمل یکدیگرند و خط هافبکی ایدهآل را تشکیل میدهند.
مراکش اما باوجود صعود نسبتا راحت به جام جهانی، با آن تیم ترسناک دوره قبل تفاوتهای بسیاری دارد. ولید رگرروی که در ماه آگوست سال ۲۰۲۲ سکان هدایت مراکش را به دست گرفته تنها دو بازی سرمربی مراکشیها بوده.
طی همین دو بازی او تیمش را با سیستم ۴۳۳ راهی مستطیل سبز کرده و از یک هافبک هولدر و دو وینگر که بیشتر نیمفصاها سیر میکنند استفاده کرده است. در این دو بازی برابر شیلی و پاراگوئه، عملکرد هجومی مراکشیها قابل تقدیر بوده و آنها نسبت به ایدههای جدید واکنش خوبی نشان دادهاند اما باید دید که این شوک سرمربی جدید تا کی اثرگذار خواهد بود.
در هر دوی این بازیها، خارج از مالکیت شاگردان رگرروی به صورت ۴۱۴۱ در زمین جاگیری کرده و با تشکیل یک بلاک در میانه میدان در تلاشند تا راههای نفوذ را مسدود کنند.
باوجود بازگشت حکیم زیاش به تیم ملی مراکش، حالا سمت راست آنها با حضور اشرف حکیمی و زیاش از همیشه خطرناکتر خواهد بود. همین مسئله در کنار تجربه حضور در میادین بزرگ، این دو بازیکن را به مهمترین بازیکنان مراکش طی جام جهانی پیشرو تبدیل کرده است.
بلژیک و روبرتو مارتینز درست مثل تمام تورنومنتهای دیگری که در آن حاضر بودند از جذابترین تیمهای جام محسوب میشوند اما این جذابیت حتی برای خودشان هم کافی نیست. به احتمال قوی این آخرین تورنومنتی باشد که نسل طلایی بلژیک فرصت به دست آوردن جامی را داشته باشد.
اگر بنا به تکرار باشد، احتمالا مارتینز بلژیکیها را با چینش ۳۴۲۱ راهی میدان کند. در این سیستم معمولا کوین دیبروینه هافبک هجومی آنها به مراتب بین خطوط و در طول زمین جا عوض میکند و تلاش میکند تا خطوط حریف را بشکند.
انتظار میرود تا ادن هازارد یکی از مهاجمین سیستم دو مهاجمه آقای مارتینز باشد و در خیلی از اوقات به کنارهها رفته تا برتری عدد را ایجاد کند. یوری تیلمانس و اکسل ویتسل معمولا وظیفه برقراری ارتباط و شکستن خطهای حریف را برعهده دارند. دو وینگبک این تیم نیز معمولا در مناطق عرضی، عرض بازی را تامین میکنند و به محض سوییچ به سرعت از پشت مدافع حریف اورلپ میکنند.
در خیلی از مواقع نیز وقتی یکی از وینگبک ها دیبروین در مناطق عرضی توپ را در موقعیت یک به یک در اختیار دارند، یکی از بازیکنان با انجام فرار آندرلپ از گپ ایجاد شده بین مدافع کناری و مدافع وسط استفاده میکند.
نقطه عطف این تیم بلژیک، قدرت هجومی آنهاست. در طی این ۶ سال حضور مارتینز، آنها فقط در دو بازی رسمی موفق به گلزنی نشدهاند. در نقطه مقابل، ضعف اصلی آنها سن بالا و سرعت پایین بازیکنان عقب زمین آنهاست که در هنکام ضدحملات و انتقالهای منفی ضربات هولناکی را به بلژیکیها وارد میکند. درست مانند دو کلی که دیشب طی دیداری دوستانه از مصر دریافت کردند.
اسپانیا، آلمان، کاستاریکا و ژاپن تیمهای تشکیلدهنده گروه مرگ مسابقات جام جهانی ۲۰۲۲ قطر میباشند.
مهران فرهادی، فوتبال لب – شاید هیچیک از تیمهای آلمان، اسپانیا و حتی ژاپن بهترین روزهای دوران خود را سر نکنند اما باز هم با این حال این گروه بهرمند حساسیتی خاصی نسبت به دیگر گروهها میباشد.
باوجود دور بودن آلمان و اسپانیا از سطحی که همگی به یاد داریم، ژاپن و هاجیمه موریاسو امیدوارند تا بتوانند جواز صعود به مرحله بعد جام جهانی از گروه مرگ را به دست بیاورند.
انتظار میرود تا ژاپن درست مانند جام جهانی قبلی با سیستم ۴۲۳۱ وارد میادین شود و تاکتیکها نیز فرق چندانی با ۲۰۱۸ نداشته باشند و فقط پرسنل دچار تغییر شده باشند.
در طی مسابقات مقدماتی آنها به طور میانگین بیش از ۶۰ درصد مالکیت توپ را در اختیار داشتند اما علاقه چندانی به نگه داشتن توپ در زمین خود نداشته و تلاش میکردند تا در زمین حریف مالکیت توپ را حفظ کنند.
در هنگام پرس کردن، با جلوتر آمدن کامادا و قرارگیری در مائدا وینگرها کمی عقب رفته و ژاپن شکل ۴۴۲ به خود میگیرد. معمولا دو مهاجم فشار را بر روی مدافعان گذاشته و وینگرها نیز مدافعان کناری را در سایه خود قرار میدهند تا در صورت ارسال پاس برای آنها سریعا مداخله کنند.
اما درست مانند شمار زیادی از تیمهای این جام، ژاپن نیز مشکل بزرگی در امر گلزنی دارد. آنها معمولا موقعیتهای خوبی خلق میکنند اما در تمام کردن آنها شدیدا مشکل دارند. طی مسابقات مقدماتی، ژاپنیها فقط ۱۲ گل با ثمر رساندند که در میان تیمهای آسیایی صعود کرده، این کمترین مقدار است.
تاکومی مینامینو مهاجم اسبق لیورپول و حال حاضر موناکو میتواند به مهمترین مهره ژاپنیها تبدیل شود. از زمان انتصاب موریاسو، مینامینو طی ۴۱ بازی ملی ۱۷ گل به ثمر رسانده و ۱۰ گل هم ساخته و توانایی بازی در هر ۳ پست جلوی سیستم ۴۲۳۱ مدنظر موریاسو را دارد.
پس از انتصاب به عنوان سرمربی اسپانیا، انریکه به طرز خارقالعادهای ورق را برگرداند و لاروخا را دوباره به یکی از قدرتمندترین تیمهای اروپا تبدیل کرد. او با میدان دادن به امثال گاوی، پدری، اونای سیمون و … توانست تا باوجود اسکواد ضعیفتر اسپانیا را به نیمهنهایی ۳ تورنومنت برساند.
انریکه از شاگردان خود فوتبالی مالکانه و صبورانه را طلب میکند و در خیلی از مواقع از تیمش میخواهد تا پاسهای بلند اما دقیق کنترل بازی را به دست بگیرد. انریکه معمولا بوسکتس را به عنوان کسی که توپ را از مدافعان بگیرد و آن را بین بازیکنان جلوی زمین پخش کند انتخاب میکند و با قرار دادن پدری و گاوی انرژی لازم در میانه میدان را به تیم تزریق میکند.
اما اسپانیا در خارج از مالکیت هم حرفهای زیادی برای گفتن دارد. طبیعتا آنها فوتبالی مبتنی بر پرس شدید را در زمین پیاده میکنند و از بهترین تیمهای دنیا در این امر به شمار میروند. آنها معمولا با آزاد کردن فضا برای حریفان در مناطق کناری برایشان تله گذاری میکنند و به محض اشتباه، ماشه پرس را کشیده و به سمت فضای خالی هجوم میآورند.
پدری و گاوی، دو بازیکنی که در سنین کم توسط خود انریکه به تیم ملی اسپانیا راه یافتند مهمترین بازیکنان این سرمربی اسپانیایی تلقی میشوند. آنها عاملهای اصلی کنترل و تسلط اسپانیا هنگام مالکیت هستند و با جابهجاییهاش بسیار در نیمفضاهه هنگام مالکیت فضای زیادی را برای بازیکنان عرضی ایجاد میکنند.
کاستاریکا، پدیده بلامنازع جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل، امسال اما درست مانند جام قبلی، با شرایط نه چندان مناسبی پا به مسابقات میگذارد. آنها آخرین تیمی بودند که بلیط سفر به قطر را رزرو کردند و به نظر میآید جزء اولین تیمهایی باشند که باید بلیط برگشت را نیز تهیه کنند.
کاستاریکای ۲۰۱۴ که در گروه مرگ به عنوان تیم صدرنشین شناخته شد از لحاظ پرسنل فرقی با کاستاریکایی که الان هم در گروه مرگ حضور دارد، ندارد. کیلور ناواس، برایان اویدو، اسکار دوارته، کلوس بورگس و کمپل بازیکنانی هستند که از برزیل تا قطر همواره همراه تیم ملی کشورشان بودهاند.
با توجه به نمودار زیر، کاستاریکا هنوز هم مانند جام جهانی ۲۰۱۴ با شدت بالایی دفاع میکند و از تک موقعیتها برای گلزنی استفاده میکند. آنها از لحاظ فشاری که روی حریف میگذارند(PPDA)، مالکیت توپ، گردش توپ در زمین حریف(Field tilt)، شوت به سمت دروازه حریف، و شوتهای متحمل شده به دروازه خودی یا ضعیفترین تیم امریکای شمالی بودهاند یا جزء ضعیفترینها. از همینرو انتظار میرود کیلور ناواس، دروازهبان سابق کهکشانیها برنده 3 چمپیونزلیگ، امید اول و آخر کاستاریکاییها برای کسب نتیجهای آبرومند در این جام باشد.
پس از فجایع جام جهانی ۲۰۱۸ و یورو ۲۰۲۰، حالا هانسی فلیک دوباره به تیم آلمان برگشته اما این بار نه به عنوان دستیار، بلکه به عنوان سرمربی. فلیک در همان ابتدای حضورش سریعا سیستم را از ۳۴۲۱ به ۴۲۳۱ تغییر داد تا یک بازیکن بیشتر در فاز هجومی داشته باشد و بتواند ساختار وسط زمین را حفظ کند. تغییراتی که آلمان را روز به روز به بایرنمونیخ ورژن فلیک نزدیکتر میکند.
ژرمنها با کمبود بازیکنانی که بتواند در مناطق عرضی یک به یکها را بردارد و موقعیت ایجاد کند مواجه هستند اما از طرف دیگر هافبکهایی دارند که به خوبی میان خطوط جایگیری کرده و با تشکیل مثلث در زون ۱۴، پاسهای تک ضرب و کارهای ترکیبی موقعیت ایجاد میکنند.
باوجود قدرتمندی ژرمنها در مناطق میانی میدان، ضعف در جناحین نقطه ضعف اصلی آنها محسوب میشود. این ضعف در و سمت خط دفاعی بیشتر از همه جا احساس میشود جایی که تیلو کرر که بیشتر یک مدافع وسط است تا مدافع راست و دیوید رام که فضای زیادی را پشت سر خودش خالی میگذارد احتمالا گزینههای اول فلیک برای بازی در جناحین خط دفاعی خواهند بود.
گروه D جام جهانی قطر با حضور فرانسه، تونس، استرالیا و دانمارک از متعادلترین گروههای مسابقات میباشد که امروز درباره آن صحبت خواهیم کرد.
مهران فرهادی، فوتبال لب – در این بخش از سفرمان به گروههای مختلف جام جهانی ۲۰۲۲ قطر به گروه D مسابقات با حضور فرانسه، تونس، استرالیا و دانمارک میپردازیم.
اول از همه به سراغ کسپر هیولمن و دانمارک جذاب او خواهیم رفت. آنها یکی از متعادلترین و جذابترین تیمهای جام جهانی پیشرو میباشند. وایکینگها معمولا با یکی از سه چینش ۴۲۳۱، ۳۴۳ و ۳۵۲ پا به مستطیل سبز میگذارند و در طول بازی به کرّات نحوه چینش خود را عوض میکنند.
برای مثال در بازی رفت لیگ ملتها برابر فرانسه، دانمارک کار را با با ۳۴۳ آغاز کرد و با دفاع بسیار خوب در مناطق میانی میدان، ابتکار عمل را به دست گرفت اما در بازی برگشت با اضافه شدن دو تن از وینگرها به صف بازیکنان میانی، هنگام از دست دادن مالکیت با سیستم ۴۱۴۱ دفاع میکرد.
دانمارک میتواند در محوطه خودی دفاع کنند یا از بالا روی حریفی مانند فرانسه فشار بگذارد و یا با استفاده از انتقالها به حریف ضربه بزند. احتمالا بزرگترین نقطه قوت آنها همین انعطاف پذیری بینظیرشان باشد که رفته رفته آنها را تبدیل به یک تیم قدرتمند کرده است.
با وجود پرسنل خوب در همه نقاط زمین، اما این خط هافبک دانمارکیهاست که معمولا تفاوت را برایشان رقم میزند. از لحاظ دفاعی هویبیرگ و دلینی توانایی پرس از بالا و پیروزی در دوئلهای میانه میدان را دارند و اریکسن که همان موتور محرک وایکینگ هاست وظیفه پخش توپ و موقعیتسازی را به عهده دارد و همین عامل است که این ۳ بازیکن را به کلیدیترین بازیکنان هیولمن بدل کرده است.
تونس اما دیگر تیم این گروه است که به نظر نمیآید شانس چشمگیری برای صعود از این گروه داشته باشد. شاگردان جلال کدری که از ژانویه پارسال هدایت تونسیها را به عهده گرفته جزء مسنترین تیمهای این جام محسوب میشوند.
اگر بخواهیم بخش معرفی سبک فوتبال آنها را به یک کلمه خلاصه کنیم، آن کلمه دفاعی خواهد بود. طی ۷ بازی ابتدایی تونس زیر نظر کدری آنها مقابل تیمهایی نظیر شیلی و ژاپن ۷ کلینشیت ثبت کردند.
تصویر زیر نحوه قرارگیری بازیکنان تونس طی دو دیدار پلیآف مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۲ قطر در برابر مالی را نشان میدهد و همانطور که واضح است شاگردان کدری گل نخوردن را اولویت ابتدایی خود قرار دادهاند. طی دو بازی رفت و برگشت برابر مالی، تونسها حتی اجازه خلق یک موقعیت مناسب گلزنی هم به مالی ندادند و راهی جام جهانی شدند.
نقطه ضعف آنها نیز دقیقا دلیل این سبک بازی آنهاست. تونسیها اگر ضعیفترین تیم هجومی جام نباشند یکی از ضعیفترینهاست و مشکلات بزرگی در خلق موقعیتها دارند از همینرو به دفاع و پارک کردن اتوبوس مقابل دروازه خودی روی آوردهاند تا در لحظات مناسب از شانسهای کوچک نهایت بهره را ببرند.
از الیاس سخیری نیز میتوان به عنوان کلیدیترین بازیکن آنها نام برد. هافبکی که نظام دفاعی تیم حول او برقرار میشود و در هنگام بازیسازی میان دو مدافع آمده و به مدافعان و دروازهبان تیم خود یاری میرساند.
استرالیا که برای پنجمین بار متوالی در جام جهانی حضور دارد، به نظر نمیرسد که قدرت سالهای گذشته را داشته باشد و حذف زودهنگامآنها از مسابقات قابل تصور است.
آنها در میانه مسابقات مقدماتی ناگهان افت شدیدی داشتند و از ۷ مسابقه فقط یک برد کسب کردند. از همین جا بود که گراهام آرنولد دفاع ۴ نفره را کنار گذاشت و دفاع ۳ نفره را جایگزین آن کرد. او همچنین از فولبکها خواست تا کمی فشرده بازی کنند و نزدیکتر به میانه زمین جایگیری کنند. او همچنین نقش یکی از دو بازیساز اصلی را تغییر داد و با آرون موی در عقب زمین به کار ادامه داد.
همین تغییرها باعث شد تا استرالیا خیلی زود از کوران مسابقات خارج نشود و با پیروزی برابر امارات و پرو در مسابقات پلیآف جواز حضور در جام جهانی ۲۰۲۲ قطر را کسب کند.
آور مابیل وینگر چپ استرالیاییها نیز یکی از مهمترین بازیکنان آنها محسوب میشود و بخش زیادی از بار هجومی تیم بر عهده اوست. او حتی در خیلی از اوقات عقبتر آمده و در فرآیند بیلدآپ به همتیمیهای خود یاری میرساند.
فرانسه و دشام در حالی وارد قطر میشوند که لقب قهرمان جهان را یدک میکشند و طبق معمول انتظارها از خروسها بسیار بالاست.
دشام در جام قبلی با چینش ۴۲۳۱ غیرمتقارن تیمش را راهی تورنومنت کرد و عنوان قهرمانی را به دست آورد و پس از تغییرهای شکست خورده، او اعلام کرده که در قطر به همان سیستم پیردز ۲۰۱۸ بازخواهد گشت.
در طی این چهار سال فرانسویها معمولا با چینش ۳۴۱۲ راهی میدان مسشدند که آنتوان گریزمان به عنوان بازیکن پست ۱۰ پشت سر کیلیان امباپه و بنزما بازی میکرد. این سیستم استحکام دفاعی خوبی به خروسها میداد اما در موقعیتهای هجومی ضربه زیادی به خلاقیت این تیم وارد میکرد. آنها معمولا با تعداد نفرات بالا از همان محوطه جریمه حریف پرس را آغاز میکردند و خط به خط به خوبی یکدیگر را پشتیبانی میکردند.
حالا دشام متقاعد شده تا به ترکیب برنده روسیه بازگردد و به همین دلیل جاناتان کلاوس از مارسی و لوکا دینیه از استون ویلا باوجود عملکردهای با کیفیت، به لیست ۲۵ نفره خروسها دعوت نشدند. به نظر نمیآید دشام نیازی به این دست از فولبکها داشته باشد.
قطعا کیلین امباپه مهاجمی که کیتواند بلای جان هر مدافعی باشد مهمترین بازیکن دشام در این مسابقات است. او که به عنوان یک تینیجر موفق به گلزنی در فینال جام جهانی هم شده باید پاسخگوی انتظارات طرفداران باشد و عملمردهای نهچندان خوب یورو 2020 را جبران کند.
اما فرانسه با فرم خوبی پا به قطر نمیگذارد. از مصدومیت پوگبا، کانته و انکونکو که بگذریم فرانسویها در صورتی وارد این تورنومنت میشوند که در لیگ ملتها از گروه خود صعود نکردند و نتایج ضعیفی در این بازیها کسب کردند و همین آنها را نگران کرده که شاید مانند تمام جامهای جهانی اخیر، تیم قهرمان باز هم موفق به صعود از گروهش نشود.
در این بخش از سفرمان به گروههای مختلف جام جهانی ۲۰۲۲ قطر، سری به گروه C مسابقات با حضور آرژانتین، عربستان، لهستان و مکزیک خواهیم زد.
مهران فرهادی، فوتبال لب – گروه C جام جهانی ۲۰۲۲ قطر، از آن دست گروههاست که هر چه طلب کنید در آن پیدا میشود. از آرژانتین آماده اسکالونی گرفته تا مکزیک که هنوز با اوچوآ در چهارچوب دروازه خود راهی تورنومنتها میشود.
اصلا بگذارید از همین مکزیک کار این گروه را آغاز کنیم. شاگردان آقای جراردو مارتینو در طی مسابقات مقدماتی با چینش ۴۳۳ راهی میدان شدند. مورنو علاقه شدیدی به استفاده از وینگرهایی دارد که بیشتر در مناطق داخلی زمین سیر میکنند و فضای زیادی را برای فرارهای اورلپ فولبکها آزاد میکنند، دارد. او همچنین حضور یک هافبک که بتواند از مناطق عمقیتر زمین بازیسازی کند و تمپو بازی را دست بگیرد را، برای تیمهای خود الزامی میداند.
نمودار زیر مکزیک را با دیگر تیمهای آمریکای شمالی در متریکهای مختلف مقایسه میکند. همامطور که مشخص است مکزیکیها نیز مانند اکوادور و ولز، دیگر تیمهایی که تا به حال در این جام به آنها پرداختهایم سرعت و مستقیم بودن در حملات را سرلوحه کار خود قرار دادهاند.
آنها همچنین بهترین تیم این قاره در حفظ مالکیت توپ در زمین تیم مقابل(Field tilt) میباشند، قابلیتی که در بازیهای بزرگ و یا مسابقاتی که آنها نتیجه دلخواهشان را کسب کردهاند میتواند در کنترل توپ و میدان کمک شایانی به آنها بکند.
اما در بخش ضعفها، شاید بزرگترین مشکل مکزیک طی جام جهانی پیشرو سن بالای بازیکنان آنها و عدم آمادگیشان برای مبارزه در این سطح میباشد. مکزیکیها در جام جهانی گذشته دومین تیم پیر جام بودند و الان هم با میانگین سنی ۲۸.۵ از مسنترین تیمهای جام شمار میروند.
مشکل دیگر مکزیکیها نبود بیرحمی و تمامکنندگی مناسب در مقابل دروازه است. آنها در کل مسابقات مقدماتی فقط ۱۷ گل به ثمر رساندند و رائول خیمنز با ۳ گل بهترین گلزن آنها بود که او هم هر ۳ گل را از روی نقطه پنالتی به ثمر رساند.
از همه اینها که بگذریم، به بحث بازیکنان کلیدی آقای مارتینو میرسیم. گیلرمو اوچوآ دروازهبان پا به سن گذاشته مکزیکیها باز هم مهمترین مهره مکزیک در این شناخته میشود. دروازهبانی که طی مسابقات قبلی با وجود حذف زودهنگام بیشترین تعداد سیو مسابقات را داشت، حالا باز هم انتظار میرود امید اصلی آنها برای راهیابی به دور بعد جام جهانی قطر باشد.
تیم بعدی، عربستان هروه رنارد خواهد بود. رنارد که پس از قهرمانی آفریقا با دو تیم زامبیا و ساحل عاج، از سال ۲۰۱۹ هدایت عربستان را به عهده گرفته. رنارد تیم بسیار آمادهای را روانه مسابقات کرده و امیدهای زیادی برای صعود به مرحله بعدی دارد.
به طور معمول رنارد چینش ۴۲۳۱ رو به باقی سیستمها ارجحیت داده و به دنبال این است که با متمایلتر کردن وینگرها به نیمفضاها موقعیت مناسب برای اورلپ فولبک ها را انجام دهد. همچنین او علاقه خاصی به سوییچ کردنهای پیدرپی بازی توسط مدافعان وسط خود را دارد و به بازیکنان دستور میدهد تا با ایجاد مثلثهای متعدد در مناطق عرضی و ایجاد گزینههای پاس به دروازه حریفان نزدیک شوند.
به طور کلی آنها علاقه زیادی به بازیسازی از عقب زمین دارند اما به محض اینکه کمی کیفیت پرس حریف بالا رود، توپ را مستقیما به مهاجم نوک خود میرسانند. طبق گراف زیر آنها علاقه زیادی به استفاده از سرعت و غافلگیری در یک سوم نهایی ندارند و در تلاشند تا با صبر و حوصله زیاد قدم به قدم به ایجاد موقعیت گلزنی نزدیکتر شوند.
و برای حرف آخر راجع به عربستان، سالم الدوساری وینگر چپ ۳۱ ساله سعودیها قطعا کلیدیترین بازیکن آنها شمرده میشود. دوساری طی مسابقات مقدماتی ۷ گل با ثمر رساند و در جام جهانی گذشته نیز با گلزنی در برابر مصر تنها برد مسابقات برای عربستان را به ارمغان آورد.
لهستان از دسته تیمهای این جام است که انجام هرگونه پیشبینی درباره سرنوشت آنها کاری دشوار تلقی میشود. هنوز حتی یک سال هم از انتصاب میچینویکز به عنوان سرمربی آنها نگذشته و نتایجشان طی این بازه ۹ ماهه، جایی برای پیشبینی نگذاشته است.
طی ۸ بازی تحت هدایت میچینویکز، در ۷ بازی آنها مقدار کمتری از مالکیت توپ را در اختیار داشتند و موفق به کسب سه پیروزی، دو مساوی و سه شکست شدند. از لحاظ پرسنل هجومی، با حضور امثال لواندوفسکی، زیلینسکی و میلیک، شاید لهستانیها به هیچ چیز دیگری نیاز نداشته باشند. آنها معمولا تلاش میکنند تا بازی مستقیم، پرس توپهای دوم حریفان و سانترهای متعدد برای حریفان خطرآفرین باشند.
در طی بازیهای مقدماتی آنها تیم اول مسابقات از لحاظ خلق موقلیت گلزنی از روی ارسالها و به ثمر رساندن آنها بودند.
در طرف دیگر، قطعا لواندوفکسی مهمترین بازیکن لهستانیهاست. مهاجمی باهوش و با میل وحشتناک به گلزنی که لرزه به اندام هر حریفی میانداز همان چیزیست که تیمهایی مانند لهستان برای صعود به مراحل بالاتر به آن نیاز دارند.
اما برسیم به آرژانتین جذاب اسکالونی. مردی که پس از سالها هویت را به فوتبال آلبی سلسته برگردانده است. اسکالونی پس از سالها توازن را در تیم ملی آرژانتین برقرار کرده. مسئلهای که شاید مشکل اصلی آنها طی دو دهه گذشته تلقی شود.
تا قبل ورود اسکالونی شاید این مسی بود که بخش عظیمی از بار تیم ملی آرژانتین را بر روی دوش خود احساس میکرد اما حالا بهنظر میآید اسکالونی توانسته تا به خوبی از مسی در راستای تاکتیکها و صلاحیت تیمش بازی بگیرد.
آرژانتین تحت نظر اسکالونی معمولا با یکی از دو سیستم ۴۲۳۱ یا ۴۳۳ وارد میدان میشود و حساب ویژهای روی انتقالهای مثبت و منفی باز میکند. معمولا اسکالونی پلنهای متنوعی را برای بیلدآپ کردن در نظر دارد و با وجود امیلیانو مارتینز، لیساندرو مارتینز، کریستین رومرو و هافبکهایی مانند رودریگو دیپائول و انزو فرناندز بهنظر نمیرسد مشکلی در فاز اول بیلدآپ و مقابله با پرس حریفان برای اسکالونی وجود داشته باشد.
اسکالونی همچنین انعطاف تاکتیکی خوبی از خود نشان داده. برای مثال او در فینال کوپاآمهریکا با توجه به شرایط حاکم، به خوبی همه چیز را تغییر داد و با چینش ۴۴۲ تیمش را راهی وارد میدان کرد و با چیدن یک میدبلاک در میانه زمین به خوبی توانست بازی را در طول ۹۰ دقیقه کنترل کند.
و قطعا لیونل مسی مهمترین قطعه این پازل اسکالونی میباشد. مسی نه تنها تاثیر فوقالعادهای در گلهای تیم آرژانتین دارد، بلکه در مراحل انتقال توپ نیز نقش مهمی دارد و توپپخشکن اصلی آلبی سلسته نیز محسوب میشود و جدای از همه اینها او کاپیتان و الگوی سایر بازیکنان آلبی سلسته میباشد و اساسیترین مهره اسکالونی در هر بعدی محسوب میشود.
ترابیان سرپرست سابق تیم ملی گفت: در قضیه بازگشت کیروش به تیم ملی، این ما نیستیم که باید به او پول بدهیم. اوست که باید بداند او را به جام جهانی بردهایم و باید به ما پول بدهد.
نوید خیرخواه، فوتبال لب – عباس ترابیان، سرپرست سابق تیم ملی ایران در مصاحبهای که با خبرنگار فوتبال لب داشت، درباره بازگشت مهدی تاج به سمت ریاست فدراسیون فوتبال اظهار داشت: ببینید هر اتفاقی افتاده با نظر و تاییدیه هئیت بدوی بوده و الان هم میگویند که اتهاماتی که به ایشان وارد بوده در تاریخ ۶ شهریور به دست فدراسیون و هیئت بدوی رسیده شده.
ترابیان گفت: ۸ شهریور هم تاریخ انتخابات بوده و هیئت بدوی هم هیچ تصمیمی نگرفته است. اینها مسائلی هست که باید به آنها پرداخته شود. الان که همه در این ارتباط دارند اقدام میکنند تا ایشان را برکنار کنند، اصلا فکر این را نمیکنند که فوتبال ایران تعلیق خواهد شد؛ اصلا به این فکر نمیکنند که تیم ملی نخواهد توانست که به جام جهانی برود؛ اصلا به از دست رفتن آبرویمان در سراسر دنیا فکر نمیکنند.
او همچنین افزود: در واقع در این مواقع کمی عقلانی با قضیه برخورد نمیکنیم و موجب یک ضرر بسیار بزرگ و غیرقابل تصور در فوتبال میشویم. بنابراین من معتقد هستم که باید بسیار زودتر این اقدامها صورت میگرفت. الان و وقتی که انتخابات برگزار شده و نماینده AFC نیز در مراسم حضور داشته و آن را تایید کرده، دیگر فایدهای نخواهد داشت.
من اصلا کاری به این که آیا این اتهامات به آقای تاج وارد هست یا نیست یا اینکه آیا آقای تاج مقصر هست یا نیست ندارم چون که نه تجربه این کار را دارم و نه علمش را ولی فکر میکنم که ما باید ببینیم تبعات این کار چه خواهد بود. الان که همه میگویند تاج و سیستم تاج باید بروند، بعدش چه خواهد شد؟ بعدش چه پاسخی برای فیفا داریم؟ فیفا الان این انتخابات را به عنوان یک انتخابات قابل قبول پذیرفته و AFC درباره آن نظر داده است. بعد از آن چه میخواهید بکنید؟
سرپرست سابق تیم ملی در رابطه با حق قانونی کامرانی فر برای لغو انتخابات عنوان داشت: نمیدانم. بالاخره چون برگزارکننده هستند میتوانند این کار را بکنند. بالاخره مجمع را باید خود فدراسیون و دبیر کل برگزار بکند. چون به اصطلاح ایشون نفری هست که باید این مجمع را برگزار بکند ممکن است این حق را داشته باشد. اما ایشون با چه کسانی چه مشورتهایی کرده و چه کار کرده را کسی حرفی راجع بهش نمیزند و اصلا معلوم نیست چه اتفاقی افتاده و به چه شکلی بوده. در هر حال این انتخابات یک سری مسائل و علامت سوالهایی داخلش هست.
وی در ادامه گفت: حتی آن نفر قبلی هم به نوعی مهندسی کرده بود برای این انتخابات تا مثلا نفرات و کاپیتانهارو عوض کند تا نفراتی که میدانند به خودشان رای خواهند داد را روی کار بیارند. همهی این کارها را انجام میدهند متاسفانه ولی در هر حال، الان نتیجه مشخص است. الان فرمان تیم ملی و فرمان فدراسیون خواه ناخواه دست اقای تاج هست. غلط است اگر بخواهیم با کله او را زمین بزنیم. شما نمیتوانید سریعا بیایید انتخابات برگزار کنید. به نظر من به محض اینکه بخواهید مجوز بگیرید فیفا اکشن خواهد گرفت.
ترابیان درباره رسیدن اطلاعات به دست کمیته بدوی و لغو انتخابات تاکید کرد: قطعا باید رسیده باشد. وقتی به فدراسیون میرسد یعنی به اشخاص دیگر که درگیر انتخابات هستند هم رسیده. خیر؛ اصلا نمیتوانند این کار را بکنند. اگر این کار را انجام دهند فیفا فوتبال ما را تعلیق میکند.
عباس ترابیان در جام جهانی در مورد استراتژی تاج برای بازگرداندن کیروش عنوان کرد: خواستند آس رو کنند. بالاخره این یک نوع آس رو کردن هست تا بیایند از طریق کیروش به اصطلاح جریان دیدگاههای رسانهای را برانگیخته کند. حالا هر چه که بود نوعی استراتژی است که جواب داد.
سرپرست پیشین تیم ملی که در برههای در مذاکراتی جدی با هروه رنار برای هدایت تیم ملی بود، درمورد برکناری اسکوچیچ هم اینگونه نظر داد: کاملا غلط است. اسکوچیچ الان ساختار تیم را بسته. ۷۴ روز مانده به جام جهانی و با ۷۴ روز فرگوسن هم نمیتواند این ساختار را دوباره تغییر دهد یا دوباره بازیهای باشگاهی را ببیند و یا بازیکن جابجا کند و مشخص کند که من با چه سیستمی میخواهم بازی کنم و مشکلات دیگر که با آن دست و پنجه نرم کند. ۲ روز دیگر قرار است در اتریش بازی کنند، آنجا با چه سیستمی میخواهند بازی کنند؟ یعنی چه؟ من نمیدانم چقدر احساسی با قضایا برخورد میکنند. این برخورد به نظر من احساسی هست.
ترابیان درمورد بازگشت کیروش به تیم ملی تصریح کرد: از آن طرف اشتباهات پشت سر اشتباهات در حال رخ دادن هستند. الان کیروش را آوردند. کیروش یک مربیست که در دو کشور کلمبیا و مصر نتوانسته موفق شود و نوار رزومه صعود او به جام جهانی با تیمهای مختلف پاره شده. به نظر من، الان اگر ایشان صادقانه بخواهند صحبت کنند، میگویند که باید یه مبلغی را به شما بدهم که بیایم روی نیمکت شما در جامجهانی باشم. نه اینکه ما به او پولی بدهیم.
ترابیان در ادامه خاطرنشان کرد: الان من نگران این هستم که باز اشتباهی رخ دهد و یک قرارداد سنگین آنچنانی را با ایشان منعقد کرده باشند؛ بدون اینکه هیچ یک از این موارد رو تحت نظر قرار بدهند. در ضمن کیروش هم که دلش به حال ما نسوخته، ایشان فقط میخواهد که یک ۴ سال دیگر بعد از جامجهانی را برای خودش رزرو بکند و اینها مسائلیاند که فدراسیون و تصمیمگیرندههای فوتبال ما باید به آنها فکر کنند. ما که نباید هر دفعه اشتباه بکنیم و بعدش بگوییم که یکی به ما گفته بود این کار را بکنید. ما هم خواهان موفقیت کشوریم و دلمان برای مملکت خود میسوزد ولی خب به هر حال آدم باید تلخیها و حقیقتها را هم بگوید.
ترابیان در نهایت درباره احتمال موفقیت کیروش در جام جهانی گفت: بنده عرض کردم؛ کیروش در این مقطع زمانی هیچ کار مهم و جدیدی نمیتواند برای ما انجام دهد. مخصوصا که کیروش ثابت کرده آدم برنامه محوری هست. مربی برنامه محور مربیای هست که برای خودش سبکی دارد و برای سبکش زمان میخواهد تا تیمش برای بازی با انگلیس، آمریکا و ولز آماده شود. این بازیها، بازیهای پیش پا افتاده نیست. بنابراین من به هیچ وجه این را نمیبینم که در ید قدرت کیروش باشد تا ما را به مرحلهی دوم ببرد. ما برای ۴ سال بعد باید برنامه ریزی کنیم. چون او برنامه محور است و همینطوری جایی نمیرود. ایشان ۴ سال بعد را مدنظر قرار داده که بیاید و مربی تیم ملی ما بماند.
حالا که ارلینگ هالند به جلد اول روزنامههای انگلستان راه پیدا کرده، اخبار جالبی درباره سالهای ابتدایی فوتبال او دست به دست میشود.
مهران فرهادی، فوتبال لب – شاید امروزه هیچ طرفداری نباشد که خواهان حضور مهاجمی مانند ارلینگ هالند در ترکیب اولیه تیم مورد علاقه خود نباشد. بازیکنی که تمام ویژگیهای لازم برای بازی در سطح اول فوتبال جهان را دارد و فقط با وجودش میتواند سطح بازی هر تیمی را چند مرحله بهبود ببخشد.
اما حالا و پس از شنیدن صحبتهای جان ویک، رئیس سابق استعدادیابهای باشگاه مولده نروژ، شاید حسرت این هواداران حتی دوچندان هم شود. ویک که خود کاشف این غول نروژی بود و او را به فوتبال جهان معرفی کرده بود، درباره این بازیکن گفت
“یک روز عادی بود و من در حال تماشای تمرینات ارلینگ بودم. حدود هشت ماهی از اولین حضور او در جمع ما گذشته بود و هالند روز به روز سختتر کار میکرد تا به لیست تیم اصلی راه پیدا کند. پس از دیدن تمرینات سریعا به پیش اوله گونار سولشیائر مربی وقت مولده رفتم و گفتم باید او را به منچستریونایتد معرفی کنی. این چیزی که ما میبینیم واقعی نیست”.
به نظر میرسد ویک بازیکنی که خودش آن را کشف کرده را بهتر از هر کسی میشناخت. او در ادامه دست از مدح هالند برنداشت و افزود:
“اوله نیز سریعا موافقت کرد. من در اوایل قرن جدید با یونایتد همکاریهای بسیاری داشتم اما آن موقع اکثر دوستان من از باشگاه رفته بودند ولی خب محض رضای خدا او اوله بود. به او گفتم که با نیکی بات (رئیس وقت آکادمی یونایتد) یا هر کس دیگهای تماس بگیر. او نیز این کار را انجام داد اما من هیچوقت نفهمیدم که آنها چگونه قضیه ارلینگ را پیگیری کردند”.
اما منچستریونایتد تنها باشگاه بزرگی نبود که شانس جذب این بازیکن را رد کرد. لیورپول، آرسنال و بسیاری از باشگاههای پریمیرلیگی این شانس را داشتند تا یکی از درخشانترین استعدادهای نسل جدید فوتبال را با قیمتی بسیار کم به خدمت بگیرند اما همگی به این پیشنهاد دست رد زدند. ویک در این باره گفت:
“به نظرم به دلیل فیزیک بزرگش، استعدادیابهای انگلیسی بیشتر او را به عنوان یک مهاجم هدف میدیدند اما من مدام به آنها میگفتم که او چنین بازیکنی نیست. اگر اینگونه او را بسنجید، از نتایج ناامید خواهید شد. یک بار حتی به دوستانم که در انگلیس کار میکنند گفتم او را به عنوان یک مهاجم هدف نبینید. او در بین خطوط جاگیری میکند، به فضا ها هجوم میبرد و در محوطه جریمه فوقالعاده است اما هیچکس این حرف را قبول نمیکرد”.
سپس ویک باشگاههای انگلیسی را هدف قرار داد و سیستم استعدادیابی آنها و نگاه کلی و سنتیشان به بازیکنان را زیر سوال برد. او ادامه داد:
“این مسئله در برخی باشگاههای انگلیسی مشاهده میشود. آنها همیشه به دنبال مهاجمانی هستند که شبیه یکدیگرند. نه فقط مهاجمها بلکه برای هر نقش، آنها فقط یک نوع خاص از بازیکن را میپسندند و وقتی با هالند مواجه میشوند همه چیز را ول میکنند و از فرم بدنش به نوع بازی او پیمیبرند. هم لیورپول و هم آرسنال در کنار بقیه باشگاهها شانس جذب ارلینگ را داشتند اما آنها او را به عنوان یک بازیکن قدبلند، تنومند و مهمتر از همه یک مهاجم هدف میدیدند، پس از جذبش منصرف میشدند”.
کشف هالند توسط این استعدادیاب آمریکایی نیز داستان جالبی دارد. در اواسط سپتامبر ۲۰۱۵ بود که قرار بود بهترین بازیکنان زیر ۱۵ سال سوئد و نروژ در مسابقهای به مصاف یکدیگر بروند. ویک که از قبل شایعات زیادی را توسط پسربچهای به نام ارلینگ شنیده بود حالا میخواست تا بازی او را از نزدیک تماشا کند.
حتی دو ثانیه هم از شروع نیمه دوم نگذشته بود که هالند فضای پشت دروازهبان سوئدیها که کمی از خط دروازه دور شده بود را دید و لحظهای درنگ نکرد، مستقیما از میانه میدان قفل دروازه را باز کرد. اما نکته جذاب این گل برای ویک تکنیک فوقالعاده هالند نبود بلکه او از دل و جرات او برای زدن چنین شوتی به وجد آمده بود. او حتی در گزارشی که پس از بازی برای دپارتمان استعدادیابی بیش از توانایی فنی هالند به ذهنیت قوی و شجاعت او در جریان بازی اشاره کرد و مسئولان مولده را متقاعد کرد تا جزئیات این انتقال را نهائی کنند.
هالند در آن زمان فقط ۱۴ سال داشت اما با این وجود با تیم زیر ۱۹ سالههای باشگاه محل زادگاهش تمرین میکرد. جدا از اینها، در همان سن هم او دفعات زیادی به آلمان سفر کرد تا در تمرینات امتحانی تیمهای سطح اول فوتبال این کشور حضور پیدا کند ولی هیچ یک از باشگاهها پتانسیل نهفته در او را ندیدند و از خرید او خودداری کردند. نهایتا شاید بازنده اصلی این جریانها باشگاههایی بودند که شانس جذب هالند را داشتند اما از این عمل خودداری کردند و الان حسرت چنین مهاجمی در ترکیب اصلی تیم خود را میکشند.
مسیح میرجعفری، فوتبال لب – بامداد سهشنبه به وقت تهران وقتی کیلومترها آنطرفتر در منچستر مایکل اولیور در سوت پایان بازی تیمهای منچستر یونایتد – لیورپول، دربی شمال غرب انگلیس را زد؛ بار سنگینی از روی دوش من برداشتهشد. باری که اقلا یکسال با خود حمل میکنم ننگ باختهای پیاپی و پرگل مقابل رقیب قدیمی. این بار ما بودیم که بردیم. کمتر کسی فکرش را میکرد، اما من فکرش را میکردم و این برد را برایم شیرینتر میکرد.
منچستر در روزهای بحران با یک مربی که تمام رکوردهای بد را هم شکست همین چندماه پیش 3 – 0 برنتفورد را بردهبود. فاصله دو تیم در جدول این فصل پیش از بازی فقط دو امتیاز بود اما رالف رانگنیک هم تایید میکرد که یونایتد سالها از رقیب دیرینه عقب است. از همان زمانی که لیورپول کلوپ را آورد و منچستر نتوانست کسی همسنگ او را برای خود پیدا کند.
عقب افتادن یونایتد از لیورپول
کافیست تنها به چند روز پیش از بازی پالاس برگردیم تا یک جام دیگر را که توسط لیورپول فتح میشود مشاهده کنیم: کامیونیتی شیلد یا همان جام خیریه. رقابتی که منچستریونایتد پرافتخارترین تیم آن است اما این بار لیورپول با فتح آن و پیروزی برابر همشهری یونایتد دو رکورد را شکست! اول اینکه این تنها جامی بود که کلوپ در این هشت سال به آن دست نیافتهبود و دوم با این جام مجموع جامهای لیورپول به ۶۷ میرسید یعنی یکی بیشتر از یونایتد. حالا دیگر رجوع به تاریخ پرزرق و برق منچستر پس از شکستهای متوالی برابر لیورپول هم کارساز نبود.
لیورپول در کمتر از یکسال با نتایج ۴ – ۲ سپس ۵ – ۰ و سپس ۴ – ۰ یوناتید را تحقیر کردهبود. اشاره به کلکسیون جامها تنها راه من رهایی از زخم زبانهای دوستان لیورپولی بود اما دیشب ما برنده شدیم با اختلاف یک گل، جانانه جنگیدیم و مهمتر از همه بحران را از اردو خودمان به ۴۰ مایل آن طرف بفرستیم به لیورپول.
شروع نه چندان خوب
بعد از باخت مقابل برنتفورد هنوز ایمانم به پروژه را از دست ندادهبودم، پروژهای که چند ماه پیش با رانگنیک شروع شدهبود و حالا تنهاخ رهبر جدید آن بود. تنهاخ مربی آژاکس بود، رشد خوبی را در تیم او دیدیم و روزگاری که ترکیب طلاییاش را داشت تا نیمهنهایی لیگ قهرمانان جلو رفت. گزینه جذابی برای من بود چه از لحاظ سبک بازی و چه کاراکتر. حالا آمدهبود ما را نجات دهد. از لحظههای آغازین او در شهر منچستر امیدواریم بیشتر و بیشتر میشد. بازی دوستانه اولش را که انجام داد مقابل همین لیورپول بود چهارتا زدیم و گلی نخوردیم انگار معجزه شدهبود اما ته دلمان میگفتیم این یک بازی بیاهمیت است، واقعا هم بود. پیش فصل نسبتاً خوبی داشتیم بعد لیگ شروع شد و همه چیز عوض شد.
نمایش اقتدار
روز بعد از باخت برنتفورد خبر آمد که تنهاخ بازیکنان را مجبور کرده ۱۳.۸ کیلومتر بدوند همان مقداری که کمتر از تیم مقابل دویدهاند. حالا بعد از بازی لیورپول میدانیم او هم پا به پای این بازیکنان دویده تا همراهیاش با تیم را نشان بدهد. فصل پیش وقتی مدیران یونایتد بین کونته و رانگنیک مردد بودند. عدهای از هواداران گفتند: کنته به فلسفه باشگاه نمیخورد. این باشگاه فقط یک فلسفه دارد: به هرقیمتی برنده شو! نماینده این فلسفه اکنون برای من تنهاخ است من امیدم را انقدر ساده از دست نمیدهم. من به پروژه اعتماد میکنم.
ترکیب اصلی منچستر یونایتد
ترکیب که آمد مشکل اصلی همان شماره یک بود؛ من به داوید دخیا اعتماد ندارم. تواناییهایی او حتی به عنوان یک گلر سنتی هم تواناییهای کاملی ندارد در بازی گذشته هم دیدیم که چگونه با دو اشتباه پیاپی همه چیز را به باد داد. او دیگر توانایی مهار شوت را هم ندارد. هنوز درک نمیکنم چرا در تابستان دین هندرسون را دادیم به ناتینگهام فارست؟
زوج دفاعی مورد نظر من بالاخره در این تیم دیدهشد: لیساندرو مارتینز خرید جدیدمان از آژاکس، تیم قبلی سرمربی و واران که بهتر از هر کس دیگری است که داریم. مالاسیا هم که از هلند آمده بازیکن بسیار خوبی است و بالاخره جایگزین لوک شاو در ترکیب اصلی تیم شد. بالاخره یک نفر جرئت کرده انگلیسیها را نیمکتنشین کند.
شکل چینش
دابل پیوت این بازی احتمالا بهترین گزینه ممکن با بازیکنان موجود بود: اریکسن و اسکاتی. با تمام انتقاداتی که میشود اسکاتی را دوست دارم و امیدوارم بهتر شود، اریکسن برای باکس تو باکس بازی کردن یک مقدار پیر است ولی بهتر از این نمیشود. البته اول همین بازی از خرید جدید تیم کاسمیرو رونمایی شد، فصل پیش در فینال لیگ قهرمانان همین لیورپول را بردند و یکی از پرافتخارترین بازیکنان تاریخ این تورنمومنت است. یکی از سه نفر بهترین خط هافبک تاریخ رئال و منچستر وقتی او را خرید که با دو باخت متوالی در ردۀ آخر جدول لیگ بود. احتمالا بازیهای بعد شاهد زوج اریکسن و کاسمیرو خواهیم بود. البته سرمربی در یک هفته باقیمانده هنوز از رویای فرانکی دیونگ، هافبک آن یکی غول اسپانیایی، بارسلونا، دست نکشیدهاست.
هدف خرید ها
مرد هلندی دنبال کسانی در زمین است که حرف او را بفهمند. اوضاع خرید دیونگ خیلی پیچیده است. برعکس کاسمیرو که خریدش در چند روز انجام شد! رئال پیش از این جایگزین او را با حدود 100 میلیون یورو از موناکو آوردهبود و پرز ترجیح داد برای اینکه دقایق بیشتر به او بازی برسد، کاسمیرو را بفروشد! احتمالاً آخرین سالی هم بود که میشد از او پول خوبی در آورد.
فیکس بودن آنتونی الانگای جوان توجیه تاکتیکی خوبی داشت میتوان از سرعت او برای پرس دفاع استفاده کرد. رونالدو سرعت و انرژی او را ندارد و مارسیال هوش او را. رونالدو هم مثل مگوایر چسبیدهبود به نیمکت دو نفری که داعیه رهبری تیم را داشتند بهترین جایگاهشان را پیدا کردند.
همچنان شایعاتی در بازار نقل و انتقالات جاری است شاگرد قبلی تنهاخ، آنتونی بازیکن برزیلی آژاکس به نظر دوست دارد به یونایتد بیاید. پلن جایگزین خرید او خرید همتیمی سابق مالاسیا گاکپو هلندی است. زمزمههایی هم میآید که منچستر به آلن سنت-ماکسیمین علاقه دارد البته بعید به نظر میرسد مالکان سعودی جدید نیوکاسل او را بفروشند او بخش مهمی از یک پروژه است.
ما مستحق برد بودیم
کلوپ پیش از بازی گفتهبود ترجیح میدادم وقتی با منچستر رو به رو شویم که بازی قبلیشان را ۵ – ۰ بردهاند (نه وقتی که ۴ – ۰ باختهاند) در این مورد حق با او بود. منچستر متحمل تحقیرهایی شدهبود و دیگر تحقیر جدیدی را برنمیتابید. به خاطر همین برای اولین بار پس از مدتها بود که تیم ما جنگید. تلویزیون ایران ۱۰ دقیقه اول بازی نتوانست تصاویر را از جایی کش برود به خاطر همین این لحظات را به سختی و با سرعت کم اینترنت دیدم.
شرح بازی
بعدتر پس از پایان بازی نسخه کامل اسکای اسپورت را دانلود کردم و دیدم در ۱۵ دقیقه اول ما بر بازی مسلط بودیم تا سانچو گل را زد و ترجیح دادیم عقب بنشینیم. و سانچو هم عجب گلی زد، منچستر اول یک حمله از سمت راست ترتیب داد برونو فرناندز در عرض پاس داد توپ به اریکسن رسید، اریکسن ترجیح داد و به عقب پاس بدهد به مالاسیای جوان، مالاسیا هم فوراً توسط دو بازیکن احاطه شد باز هم رو به عقب برای لیساندرو مارتینز و لیساندرو یک پاس رو به جلو برای الانگا ارسال کرد، یک و دو با اریکسن پاس کاتبک برای جیدون سانچو، او دور خودش چرخید. مینلر پیر عجولانه تکل زد با یک سر توپ محو شد و یک ضربه دقیق که احتمالاً گل شدن آن 79 درصد بود. تمام.
شرح وقایع بازی بعد از گل یونایتد
در این 15 دقیقه الانگا یه توپ را به تیرک زد که همچنان حسرتش باقیست، چون گل برای او معنای دیگری داشت. البته گلزدن برای تمام این بازیکنان که زیر فشاری بیامان بودند، موهبت بزرگی بود. در این دقایق که حرفش را میزنم اوضاع به شکل عجیبی بر وقف مراد بود حتی دخیا که برای مشت کردن توپ از شش قدم خارج نمیشود به سبک گلر سوییپرهای این روز فوتبال از هجده قدم آمد بیرون و توپ را به اوت زد.
بعد از آن اگرچه مالکیت دست لیورپول بود اما اجازه ندادیم دروازه را چندان تهدید کنند. بزرگترین عامل این هم لیچا بود، شماره 6 آرژانتینی. جدیترین موقعیت لیورپول در نیمه اول و احتمالا کل بازی دفع توپ عجیب برونو بود که توپ را یک راست به سمت گل خودی زد و لیساندرو با بدنش جلوی توپ ایستاد.
نیمه دوم متفاوت
نیمه دوم هم که شروع شد بازی دست لیورپول بود اما پس از سانتر آرنولد، واران توپ را برگرداند، هندرسون نتوانست توپ را کنترل کند و لغزید زیر پای مارسیال تازه نفس، فندایک نتوانست توپ را کنترل کند و یک پاس در عمق ضربه تمام کننده راشفورد و هر آنچه میخواستیم. تنها چیزی که آن لحظه نگرانش بودم آفساید شدن، گل بود که نشد. واقعا این پسر را دوست دارم نمیدانم چرا با وجود او بازوبند را دادند به مگوایر و برونو.
گل لیورپول در دقایق پایانی حاصل عوامل متعددی بود من جمله هوش صلاح در جاگیری و تمامکنندگی اما برای من مهم بعد از آن بود که کاپیتان برونو رفت و توپ را برداشت و نمیداد به صلاح در واقع داشت سعی میکرد بازی به تاخیر بیفتد دقیقه ۷۵ او یک کارت زرد گرفتهبود اگر اولیور میخواست میتوانست دقیقه ۸۱ یعنی پس از گل صلاح کارت زرد دوم را نشان دهد و برونو را از زمین اخراج کند. یعنی ۹ دقیقه (به علاوه ۵) ده نفره بازی میکردیم.
کریستانو رونالدو لعنتی
پارسال آمد. بعد از دوازده سال جدایی، بالاخره برگشت در این دوازده سال چهار لیگ قهرمانان برد و به یکی از بهترین بازیکنان تاریخ رئال تبدیل شد. روزهایی را در یوونتوس گذراند با پیراهن آنها به یونایتد گل زد و خوشحالی کرد بعد از آن هیچوقت دلم نمیخواست برگردد اما برگشت. منچستر یک چالش جدید بود یا پروژه بازنشستگی؟ هیچکدام. بعد از اینکه منچستر نتوانست یکی از ۴ تیم انگلیسی لیگ قهرمانان باشد. رونالدو آواز جدایی سر داد. تقریبا کل تور پیش فصل را غایب بود و فصل را از روی نیمکت شروع کرد درست مانند فصل پیش در یوونتوس که ۱۰ روز بعدش به یونایتد آمد. در این تابستان هر جا تلاش کرد برود نشد نه منچستر گذاشت و نه کسی او را میخواست.
رونالدو توقع دارد تاکتیک تیم روی خواسته او بچرخد، اگر یک بازیکن در دنیا چنین خواستهای حقش باشد اوست اما نه تنهاخ چنین آدمی است، نه یونایتد چنین باشگاهی. به نظر نمیآید مسئله به سادگی حل شود و ممکن است اصلا حل نشود اما در بازی دیشب برابر لیورپول وقتی 5 دقیقه به پایان وقت قانونی وارد زمین شد، عملاً شانس گل سوم را از منچستر گرفت. راشفورد و برنو – که هموطنش هم هست وقتی کنار او قرار میگیرند پراسترستر بازی میکنند و کارهای قبلیشان هم یادشان میرود.
در آستانه انقلاب یونایتد
همه چیز در زمین بازی و تمرین نشان میدهد انقلابی در راه است اما انقلاب اصلی باید خارج از زمین اتفاق بیفتد. مالکان این باشگاه سرمایهداران آمریکاییای هستند که با ۸۰۰ میلیون پوند وام این باشگاه را خریدهاند و تا به حال بیش از ۲ میلیارد از آن درآمد داشتهاند. مردان و زنانی که تنها به این خاطر که نام خانوادگیشان گلیزر است از باشگاه حقوق میگیرند در حالی که آنها هیچ هزینه و تلاشی برای این باشگاه نمیکنند.
وضعیت بد باشگاه
در گزارشهایی که اوضاع آشفته تیم در فصل گذشته آمد خواندیم رونالدو از اینکه وسایل استخر باشگاه در این ۱۲ سال تغییری نکردهاند متعجب شده. این اولین باری نیست که چنین صدایی از بازیکنان یونایتد در بیاید، رونالدو آن کسی که صدایش شنیده میشود. الکسیس سانچز گفتهبود یخچال رختکن کنار پای من است و وقتی در آن را چند بار باز میکنند تا آب معدنی بردارند پای من یخ میکند و نمیتوانم خوب بازی کنم. زلاتان هم گفتهبود وقتی ما در تمرین آب میخوریم پول آن را از ما میگیرند. یک بطری آب معدنی در انگلیس ۱.۵ پوند است و حقوق زلاتان سالی ۷ میلیون یورو بود.
خریداران احتمالی
گزینه مورد علاقه خیلیها برای انتقال منچستر یک گروه ورزشی شناخته شده مانند مالکان لیورپول یا یک شیخ متمول عرب است که خرج خوبی بکنند. گزینه دیگر که با توجه به اخبار متحمل است سر جیم رادکیلف، سرمایهدار بریتانیایی، است. یک دیدگاه سنتی میگوید که او بهترین گزینه است چراکه به عنوان یک بریتانیایی تعصب دارد. او میگوید چه بر سر آبروی فوتبال بریتانیا آمده و میتواند این باشگاه را درست کند. رادکیلف نمیتواند مثل تاد بولی یک شبه صاحب کل باشگاه بشود مسیر انتقال مالکیت به او چند سال طول خواهد کشید.
پس از پایان
مشخص است ذوق زدهام فکر میکنم اگر ۱۰ سال دیگر این نوشته را نگاه کنم چه حس و حالی خواهم داشت یا جواب اعتمادم به پروژه را گرفتهام؟ تنهاخ پیروز شده یا شکست خورده؟ کدام انتقال نهایی شده و کدام جواب داده؟ رادکیلف باشگاه را خریده یا نه؟ هیچ چیز برایم روشن نیست حتی نتیجه این فصل. میتوانیم قهرمان لیگ اروپا شویم؟ هر چقدر حرف از صبر بزنیم باید بگوییم هواداران این باشگاه پرتوقع اند. آیا میتوانیم سهیمه لیگ قهرمانان را بگیریم؟ فشار رسانهای بیامان این اجازه را به تنهاخ و تیمش میدهد؟
هیچ چیزی نمیدانم فقط میدانم از اینکه لیورپول را بردیم خوشحالم. میخواهم برای خودم لیستی بنویسم از حسهایی که هیچوقت تغییر نمیکنند: شماره یک) حس خوب بردن لیورپول.