قرارداد داوید رایا، دروازبان زنبورها، در پایان فصل آینده به پایان میرسد و او به منچستریونایتد و اسپرز لینک شدهاست.
یوسف جوانشیر، فوتبال لب– باشگاه برنتفورد ارزش حداقل 40 میلیون پوندی برای این بازیکن قرارداده. تاتنهام و منچستریونایتد از دنبالهروهای اصلی این دروازبان، تمایلی به پرداخت درخواست 40 میلیون پوندی برنتفورد برای شماره یک اسپانیایی زنبورها ندارند.
هر دو باشگاه علاقمند به جذب این دروازهبان در تابستان امسال هستند. از سویی، هوگو لوریس قرار است اسپرز را ترک کند و آینده داوید دخئا در یونایتد نیز همچنان نامشخص است.
برنتفورد در گذشته نشان داده است که آنها کمتر از قیمتی که برای یک بازیکن ارزشگذاری میکنند، او را نمیفروشند. تاتنهام نیز این موضوع را دو سال پیش، هنگامی که به اولی واتکینز قبل از پیوستن او به استون ویلا با 33 میلیون پوند علاقمند بودند، متوجه شد.
وضعیت رایا و خط دروازه برنتفورد
برنتفورد اخیراً مارک فلکن را از فرایبورگ به خدمت گرفته اما آنها آمادهاند تا با سه دروازه بان – شماره دو فعلی، توماس استراکوشا، فلکن و رایا – فصل را آغاز نمایند و به هدف سابق آرسنال، اجازه دهند قراردادش را در این تیم به پایان برساند.
توپچیها سه سال پیش قصد داشتند رایا را به خدمت بگیرند، اما برنتفورد از فروش او امتناع کرد. دلیل این امتناع آنها، نداشتن بکآپ مناسب برای این دروازبان ۲۷ساله بود. حال، زنبورها به خوبی توانستند عمق ترکیب خود را تقویت نمایند.
توماس فرانک، سرمربی برنتفورد در پاسخ به سوالی درباره شانس او برای حفظ رایا گفت:
“امیدوارم او برای همیشه بماند، اما به نظر میرسد با این شرایط قرارداد او، اوضاع کمی دشوار باشد. ارزش داوید رایا باید حداقل 40 میلیون پوند باشد. اگر سه سال وقت داشت، مبلغ ارزش او حتی به 70 میلیون پوند نیز میرسید. ارزش کپا چقدر بود؟ رایا حداقل به خوبی اوست.”
سم بلیتز از Sky Sports می نویسد:
دید باز، کاری است که دیوید رایا بسیار عالی در آن تبحر دارد. در واقع، او روز اولی که اولین ضربهاش را به توپ زد، این موضوع را فریاد زد.پس از تنها یک جلسه تمرینی که 11 سال پیش در بلکبرن انجام داد، باشگاه بلافاصله برای جذب این بازیکن 15 ساله از باشگاه اسپانیایی کورنلا با مبلغی حدود 10هزار پوند اقدام کرد. اما اکنون، چقدر آن شخصیت متواضع و درخشان شده است.
به گفته سرمربی تیمش، توماس فرانک، دروازبان برنتفورد اکنون 40 میلیون پوند ارزش دارد. گمانه زنیها در مورد اینکه آیا رایا که قرار است وارد سال پایانی قراردادش شود، در پنجره نقل و انتقالات تابستانی مورد هدف تیمهای موسوم به “بیگ سیکس” قرار خواهد گرفت یا خیر، در حال افزایش است.
با این حال تیمی با برنتفورد در حال حاضر توافقی نداشته. این درحالیست که رایا تنها یک سال از قراردادش باقی مانده و ظاهرا برنامه ای برای تمدید قرارداد وجود ندارد.
به بهانه تقابل امشب فینال لیگ قهرمانان اروپا و جدال منچسترسیتی و اینترمیلان، چهار فینال نابرابر لیگ قهرمانان اروپا در سال های گذشته و نتایج آنرا بررسی میکنیم.
سروش سامی؛ فوتبال لب– از ساعت ۲۲:۳۰ امشب به وقت تهران و در استادیوم المپیک آتاتورک استانبول، اینتر و منچسترسیتی در فینال فصل لیگ قهرمانان اروپا مقابل هم صف آرایی میکنند. مسیر طی شده توسط دو تیم در فینال، ترکیب اصلی و ذخیره دو تیم، و از همه مهمتر ذهنیت بازیکنان، کادر فنی و هواداران منچسترسیتی، همه و همه قهرمانی احتمالی منچسترسیتی را به ذهن هوادار چشم انتظار فینال لیگ قهرمانان اروپا متبادر میکند.
مقایسه کیفیت فنی و تاکتیکی دو تیم و راستی آزمایی این ذهنیت هواداران، به مقالی مفصلتر نیاز دارد. این که منچسترسیتی در این رقابت از پیش برنده است ممکن است مانند شمشیر دولبه باعث پیروزی یا شکست این تیم بر اثر اعتماد به نفس کاذب شود. به همین بهانه به سراغ چهار فینال سال های گذشته لیگ قهرمانان اروپا رفته ایم که فینال آن تا پیش از شروع مسابقه در شرایطی نابرابر قرار داشتند.
پرده اول/ استانبول – ۲۰۰۵/ لیورپول – میلان
“جوزف گوردون لویت” در فیلم سینمایی the walk دیالوگی دارد را این مضمون که “سه قدم آخر محتمل ترین نقطه برای شکست خوردن است؛ چرا که تقریبا از پیروزی مطمئنی.”
بهترین و با پرستیژترین تیم لیگ قهرمانان اروپا در آن سال ها به مصاف تیمی از لیگ انگلیس رفته بود که موفق به کسب سهمیه هم نشده بود و در پایان نیمه اول نیز این میلان بود که سه بر صفر از حریف خود پیش افتاده بود. شاید غرور، شاید اطمینان بیمورد یا شاید هم شانس در نیمه دوم و در فاصله چند دقیقه ورق را برگرداند و بازی سه سه مساوی شد.
ضربات پنالتی عجیب و عملکرد خارق العاده “یرزی دودک” در پایان این نمایش دیدنی، پنجمین جام لیگ قهرمانان اروپا را در میان حیرت هواداران فوتبال و شادی بندرنشینان برای لیورپول به همراه داشت. البته این فینال دو سال بعد و در آتن تکرار شد که این بار با پیروزی دو بر یک میلان و انتقام شیرین روسونری همراه بود.
پرده دوم/ مونیخ – ۲۰۱۲/ بایرن – چلسی
چلسی مدرن “رومن آبراموویچ”، بعد از شکست دراماتیک در فینال مسکو برابر منچستریونایتد، دوباره به فینال لیگ قهرمانان اروپا رسیده بود؛ اما با لیست بلند بالای مصدومان و محرومان باید به مصاف یکی از نام های بزرگ این رقابت ها، بایرن مونیخ آلمان میرفت.
با توجه به شرایط چلسی، کمتر کسی شانس زیادی برای قهرمانی این تیم قائل بود و برخورداری آلمانی ها از امتیاز میزبانی، باعث شده بود تا این تیم با اعتماد به نفس بیشتری با به این رقابت بگذارد.
این مسابقه تا دقایق پایانی بدون گل پیش رفت تا در دقیقه ۸۳، “توماس مولر” دروازه آبی های لندن را گشود. اما چند دقیقه بعد و در دقیقه ۸۸، دیده دروگبا، یکی از زیباترین گل های تاریخ لیگ قهرمانان اروپا را وارد دروازه مونیخ ها کرد تا بازی به وقت اضافه و پنالتی کشیده شود. ضربات پنالتی چلسی را به اولین قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا رساند و تصویر “فیلیپ لام” در پایان این مسابقه به یکی از مشهورترین تصاویر تاریخ لیگ قهرمانان اروپا تبدیل شد.
پرده سوم/ کیف – ۲۰۱۸/ رئال – لیورپول
رئال بعد از دو قهرمانی پیاپی، برای سومین فصل متوالی به فینال لیگ قهرمانان اروپا رسیده بود و از آن سو لیورپول که فصلی سینوس وار را سپری میکرد در مسیری نسبتا ساده تر و با تکیه به ستاره جدید خود “محمد صلاح” امیدوار بود مانعی باشد برای هت تریک رئال در قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا.
اما مصدومیت صلاح در ابتدای بازی و اشتباهات فاجعه بار “لوریس کاریوس”، دروازه بان آلمانی لیورپول، خیلی زود امیدهای قرمزها را ناامید کرد و “گرت بیل” در آخرین درخشش خود، با زدن دو گل، قهرمانی سیزدهم را برای کهکشانی ها به ارمغان آورد تا این بار شگفتی رخ ندهد و تیم قویتر پیروز نبرد باشد.
پرده چهارم/ پاریس – ۲۰۲۲/ لیورپول – رئال
این بار هم دو حریف نامدار انگلیسی و اسپانیایی در فینال لیگ قهرمانان اروپا با هم به رویارویی میپرداختند. رقبای جدید بالاترین سطح از رقابت های باشگاهی فوتبال اروپا بار دیگر به مصاف هم میرفتند با این تفاوت که این بار دست بالا از آن قرمزهای آنفیلد بود. آن ها در بهترین فرم خود بودند و از آن طرف رئال با چاشنی شانس و اتفاقاتی عجیب علیرغم فرم نه چندان فوق العاده، به فینال رسیده بود.
اما در حالی که بازیکنان لیورپول از هفته ها قبل حرف از انتقام میزدند و خود را از پیش برتر میدانستند، باز هم رئال بود که با درخشش کورتوآ و تک گل وینیسیوس جونیور پیروز این تقابل کلاسیک شد و برای چهاردهمین بار قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شد.
امشب نیز در پنجمین پرده از این نمایش مهیج، اینتر به مصاف منچسترسیتی خواهد رفت. باید دید که تیم سوم سری آ توان خلق شگفتی و شکست تیم آماده کسب سه گانه را داراست یا خیر؟
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
مهدی سهیلی،فوتبال لب– با اعلا م رسمی باشگاه تاتنهام، آنژه پوستچوغلو سرمربی استرالیایی یونانی ، در ژوئن ۲۰۲۳ پس از دو فصل حضور در سلتیک و کسب ۵ جام یه عنوان سرمربی مرغ های لندن انتخاب شد، آن هم در حالی که همگان از حضور ناگلزمن و لوئیز انریکه صحبت میکردند.
مدافعان کناری همه کاره
پوستچوغلو پس از موفقیت های داخلی با بريزبن رور و یک فصل کامل با ملبورن ویکتوری ، استرالیا را با سیستم 4-2-3-1 به جام جهانی رساند. فوروارد ها در کناره ها نفوذ میکردند تا توپ را در فضاها به کیهیل که نقش اصلی حمله را ایفا میکرد برساندد. هافبک های استرالیا نیز به رهبری مایل یدیناک موقعیت های خود را در خط هافبک حفظ میکردند تا مدافعان کناری راحتتر و سریع تر به حمله اضافه شوند. بازی جذاب در جام جهانی 2014 مقابل هلند ، که علیرغم باخت تحسین استرالیایی ها را برانگیخت. این سرمربی پس از عملکرد خوب در جاج جهانی مسیر جدیدی را آغاز کرد. اعتقاد این مربی به بازیکنان کناری، با مهره های اسکواد تاتنهام همخوانی کامل دارد
4-3-3 در یوکوهاما و سلتیک
پس تغییر سبک بازی، علاقه به حفظ توپ و بازی مالکیتی بیشتر شد و مدافعان کناری و وینگر سرعتی با فضاهایی که هافبک ها ایجاد میکردند منجر به گل یا موقعیت خطرناک میشد. یوسیپ یورانوویچ ، کایگو فوروهاشی و کالوم مک گریگور نقش های اصلی تیم او در سلتیک بودند.
تیم های آنژه تبحر بالایی در اجرای high press و counter press دارند، به طوری که پس از دست دادن توپ سه مهاجم به بازیکن صاحب توپ حمله ور شده و آنها را پرس میکنند تا باز پس گیری انجام دهند. دقیقا خلاف چیزی که از تاتنهام تحت هدایت سرمربی های قبلی سراغ داریم. او در دو فصلی که هدایت سلتیک را برعهده داشت میانگین ۶۷ و ۶۹ درصد مالکیت توپ را بدست آورد.
آنطور که پیداست آنکه کار سختی برای تغییر فلسفه تاتنهام پس از تجربه مربیانی از جمله کونته و ژوزه مورینیو دارد. با توجه به سبک این مربی فصل جذابی در انتظار هواداران این باشگاه است البته اگر مانع بزرگی مثل دنیل لوی اجازه دهد!
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
جان استونز، بازیکن ملی پوش انگلیسی جایگاه جدیدی به عنوان یه مدافع/هافبک ترکیبی (Hybrid) در ترکیب تیم گواردیولا پیدا کرده است.
منچستر سیتی میتواند با کسب پیروزی در آخرین بازی فصل یعنی فینال لیگ قهرمانان اروپا، به دومین تیم انگلیسی پس از منچستر یونایتد سال 1999 تبدیل شود که فاتح سهگانه میشود و شاید بتوان گفت جان استونز کلیدیترین بازیکن تیم پپ برای به سرانجام رساند این مهم است.
سه سال پیش آینده این جوان 29 ساله نامشخص بود. او در فصل 19/20 که لیورپول عنوان قهرمانی لیگ انگلیس را کسب کرد، تنها 24 بازی انجام داده بود و باشگاه هم در تابستان بیش از 100 میلیون پوند برای مدافعان میانی جدید یعنی نیتن اکه و روبن دیاس هزینه کرد. گواردیولا در آن زمان شمشیر را از رو بست، چه برای جان استونز و چه برای بازیکنان دیگری که اعتماد به نفس کافی برای حضور در ترکیب تیمش نداشتند و از احتمال جدایی آنها صحبت کرد.
خود استونز آن دوران را سختترین مقطع حضورش در جمع سیتیزنها عنوان کرده است اما در طول این سه فصل، او آنقدر شرایط را تغییر داده است که اکنون تاکتیک تیم پپ بدون اون ناقص و ناکارآمد است. اما نقش کنونی استونز در تاکتیک تیم چیست؟
زمانی که گواردیولا به بایرن مونیخ رفت و تیم را از یوپ هاینکس تحویل گرفت، فیلیپ لام در پست فولبک راست مشغول به بازی بود و یکی از بهترین بازیکنان جهان در پست خود بود. پپ ترکیب تیم را به 4-1-4-1 تغییر داد و از فیلیپ لام در پست هافبک بازی گرفت. تغییر هیت مپ این بازیکن در بایرن مونیخ قبل و بعد از ورود پپ به تیم را مشاهده کنید:
گواردیولا فیلیپ لام را باهوشترین بازیکنی لقب داد که تا آن لحظه دیده بود. پس از لام نیز نوبت کیمیش شد که همین تاکتیک را پیاده کند و تا امروز نیز کیمیش نقش بسیار مهمی در دابل پیوت بایرن مونیخ ایفا میکند.
جان استونز در ابتدا از اورتون به عنوان یک دفاع وسط برای سیتی خریداری شد اما ویژگی مهم استونز که پپ را ترغیب به خرید وی کرد، توانایی دفاعی فوق العاده وی نبود بلکه این بازیکن، توانایی خوبی در بازی با پای خود داشت و علاوه بر حمل توپ، میتوانست وظیفه توپ پخش کردن را هم بر عهده بگیرد.
گواردیولا از استونز در سه پست دفاع وسط، فولبک راست و فولبک چپ استفاده کرد اما اوج استفاده وی از استونز به نیم فصل دوم همین فصل یعنی 2022/2023 بر میگردد که استونز در کنار رودری و در خط هافبک استفاده شد و علاوه بر حضور در دابل پیوت و پخش توپ، همزمان وظایف دفاعی هم داشت و به دیاس و واکر در خط دفاع سیتی کمک بسیاری میکرد. این گونه بود که استونز از یک دفاع وسط نه چندان کارآمد برای سیتی، به یک مدافع/هافبک هایبرید تبدیل شد و امروز در ترکیب آبیهای شهر منچستر بی جانشین است.
کمک به رودری برای تخریب بازی حریف و اورلود کردن وسط زمین، کاور کردن فضای پشت سر کایل واکر، گزینه پاس اضافی بودن برای روبن دیاس، پخش توپ برای دی بروینه و گندوغان، کاور کردن نیم فضای دفاعی سیتی و جلوگیری از نفوذ حریف در این منطقه، قرار دادن مهاجم حریف در کاور شدو یا سایه خود، خنثی سازی پرس حریف، جلوگیری از ضد حملات حریف با حفظ برتری عددی در خط دفاعی، فضا سازی برای جلو رفتن آکانجی، رساندن سریع توپهای هوایی به ماحرز و گریلیش و انجام کارهای ترکیبی با واکر و دی بروینه برای ساختن مثلث و بیلد آپ، وظایف جدید جان استونز به عنوان الماس خط میانی منچستر سیتی هستند.
شاید اوج بازی جان استونز در این فصل را در بازی رفت با بایرن مونیخ و بازیهای برگشت منچستر سیتی با لیورپول و البته رئال مادرید در لیگ قهرمانان دیده باشیم که با حضور وی، به نظر میرسد سیتی همواره با 12 بازیکن در حال حمله و دفاع است و حریف مهلت نفس کشیدن ندارد. بازیهای بسیار خوب جان استونز در پست جدید خود باعث شده بسیاری از کارشناسان فوتبال لقب بکنبائر جدید فوتبال را به او بدهند و این ملی پوش انگلیسی فرصت آنرا دارد که با تکرار این عملکرد خوب در فینال چمپیونزلیگ مقابل اینترمیلان، تاریخ و افتخار را در شهر منچستر بازنویسی کند و باعث شود گواردیولا پس از 12 سال، طعم قهرمانی اروپا را با تیمی غیر از بارسلونا بچشد.
پسر بچه انگلیسی ای که روزی او را با جان تری مقایسه میکردند و خودش نیز قبل از رفتن به سیتی، آرزوی بازی در چلسی و پوشیدن پیراهن اسطوره ای شماره 26 را داشت، امروز خود را در جایگاهی میبیند که جان تری هرگز به آن نزدیک هم نشد، فتح سهگانه و به لرزه انداختن جایگاه والای شیاطین سرخ در انگلستان.
تحلیل های تاکتیکی فوتبال لب در اپیزودهای هفتگی رو میتونید از طریق این صفحه دنبال کرده و گوش بدید!
در قسمت اول ریکاوری فوتبال لب موضوعات زیر بررسی و شرح داده شد:
۱. پدیده اعتیاد چیست؟ ۲. انواع اعتیاد ۳. تاریخچه اعتیاد ۴.عوامل زمینه ساز اعتیاد
خلاصه بحث ما رو به صورت تیتر وار میتونید همینجا بخونید و در انتهای همین صفحه هم فایل صوتی این قسمت برای استریم و یا دانلود کردن گذاشته شده که بتونید به طور کامل استفاده کنید.
اعتیاد چیست؟
اعتیاد یک بیماری دارویی رفتار محور است که سیر صعودی دارد و تعامل پیچیده ای با چرخههای مغز، ژنتیک، محیط و تجربههای زندگی ایجاد میکند. افرادی که که دچار اعتیاد هستند از مواد جایگزین استفاده میکنند یا رو به رفتار هایی میآورند که در نهایت تبدیل به اجبار میشود.
انواع مواد:
۱. مواد اصلی: هوا – غذا – قند – ویتامین – پروتئین و غیره. ۲. مواد جایگزین: هرچیزی به جز موارد بالا یا نوع غیر سالم آنها.
انواع اعتیاد:
۱. اعتیاد روانی: اعتیاد به مواد یا رفتار جایگزین صرفا از روی عادت یا نیاز روانی ۲. اعتیاد فیزیکی: اعتیاد به مواد یا رفتار جایگزین بخاطر نیاز فیزیکی
تاریخچه اعتیاد:
اعتیاد از ابتدا در انسان وجود داشته است. یکی از عواملی که موجب شد گونه ما فاتح زمین شوند و گونه های دیگر انسانی را کنار بزنند، اعتیاد به لذت بود که از تولید مثل لذت میبردند که در نهایت باعث افزایش تعداد ما شد. پس مقوله اعتیاد حتی قبل از مکتوب شدن تاریخ و اختراع خط همراه انسان بوده و مرحله به مرحله با کشف مواد جایگزین جدید و البته انجام رفتارهای گوناگون، دچار پیشرفت و تکامل شده است.
عوامل زمینه ساز اعتیاد:
ژنتیک – فرهنگ – محیط – اقتصاد – وسوسه – فشار همسالان – نیاز به خودنمایی و جلب توجه و غیره.
این بود خلاصه ای از اپیزود اول ریکاوری که میتونید همینجا بهش گوش بدید یا دانلود کنید و مباحث رو کامل متوجه بشید و استفاده کنید. فراموش نکنید که حتما با اطرافیان و دوستان خودتون به اشتراک بذارید و اگر از شنیدن این محتوا راضی بودید میتونی از طریق این صفحه از فوتبال لب حمایت مالی کنید.
کاماوینگا به تازگی قابلیت خود را برای بازی در چند پست نشان داده است. به نظر میرسد که زمان درخشش فرانسوی آیندهدار فرا رسیده باشد.
رضا حسینی، فوتبال لب – کاماوینگا، تا اینجای فصل لالیگا که هنوز 12 بازی از آن باقی مانده، در تمامی 26 مسابقهی رئال مادرید به میدان رفته است. چیزی به اندازهی همهی فرصتی که در سال قبل در تمامی بازیها به دست آورده بود. تا همینجای فصل، او 100 دقیقه بیشتر از پارسال بازی کرده، 2 گل بیشتر زده و 5 کارت زرد کمتر گرفته است. همهی اینها نشان از پیشرفت این بازیکن در والدبباس میدهد. آن هم در فصلی که رقیب سرسختی همچون شوامنی را در کنار خود میبیند.
آنچلوتی به تازگی تلاش کرده تا به کمک هافبک 20 سالهی پر انرژی که به خاطر تطبیق پذیری، کنترل تمپوی بازی و آگاهی تاکتیکی معروف است، پویایی بیشتری در تیم خود ایجاد کند. این مسئله سبب شده که کاماوینگا تبدیل به گزینهای هیجان انگیز برای تماشا گردد. سرمربی ایتالیایی سوال خبرنگاران در مورد آینده کاماوینگا را اینگونه پاسخ داد: “ما اجازه نمیدهیم کاماوینگا برود، او مانند مودریچ و کروس غیرقابل دسترس است.”
این تجزیه و تحلیل تاکتیکی، به جزئیات آمار کاماوینگا و اینکه چگونه او در تاکتیکهای آنچلوتی بهعنوان یک هافبک دفاعی یا حتی یک مدافع کناری قرار میگیرد، میپردازد.
موتور محرک بازی سیال
کاماوینگا عمدتا به عنوان یک پست 6 در سیستم 4-3-3 یا به صورت یکی از دو بازیکن دابل پیوت در 3-4-3 یا 4-2-3-1 یا حتی به عنوان پست 8 بازی کرده است. فرانسوی جوان، با چابکی خود در خط هافبک، مومنتوم مورد نیاز در میانهی زمین را ایجاد میکند. او بیش از اینکه یک بازیکن باکس تو باکس باشد، به انتقال توپ و پیشروی آن در زمین کمک میکند.
کاماوینگا در چند ماه اخیر و پس از مصدومیتهایی که برای بازیکنان رئال پیش آمد، فرصت بازی بیشتری پیدا کرد. چه در میانه زمین و چه در زمان غیبت فرلاند مندی، به عنوان دفاع چپ، آنجلوتی تصمیم گرفت که به او اعتماد کند.
حضور کاماوینگا در کنار لوکا مودریچ و تونی کروس باعث شد تا بتواند در کنار این دو بازیکن کنترل بهتری روی دینامیک بازی داشته باشد و بدرخشد. این ترکیب سه نفره، به جای اشغال فضاهای از پیش تعیینشده، پیوسته حرکت، فضاسازی و به صورت پویا حمله میکنند.
کاماوینگا معمولا نقش هافبک دفاعی یا هلدینگ را به شکلی پویا انجام میدهد. برخلاف کاسمیرو، اگر حریف تصمیم به پرس از بالا بگیرد، او میتواند بازیسازی را از عقب زمین آغاز کند. انعطاف و چابکی او باعث می شود یک لحظه از حریف جلوتر باشد و بتواند بلافاصله در کسری از ثانیه بچرخد.
به طور مثال در تصویر زیر، مقابل بارسلونا، در حالی که لوکا مودریچ و تونی کروس به صورت پویا مناطق دفاعی کناری را اشغال میکنند، کاماوینگا فضای ایجاد شده را به خوبی تشخیص داده و برای دریافت توپ به سمت آن حرکت میکند.
سپس با استفاده از مقاومت پرسینگ و حفظ توپ در نزدیک خود، میچرخد و جهت بدن خود را میدهد تا توپ را به آرامی به سمت خلوت حریف انتقال دهد.
در بالای زمین نیز کاماوینگا با همان اصول شناور و غیرمتمرکز در کنار توانایی پاس دادن و دریبل زدن انفجاری خود در فضاهای تنگ، عملکرد موثری دارد. او بیش از آنکه شبیه یک نسخه سنتی از هافبک دفاعی باشد، شبیه یک بازیکن خستگیناپذیر و حامل توپ نترس است که 6.68 پاس رو به جلو در هر 90 دقیقه و 2.64 حمل رو به جلو در هر 90 دقیقه دارد.
در تصویر زیر، در جریان بازی با لیورپول، کروس موقعیت خود را ترک کرد و برای بازیسازی از عمق دفاع اقدام کرد. در همین حین، کاماوینگا و مودریچ در حال حرکت بودند. کاما، فضای پشت خط اول فشار قرمزها را کشف میکند و در آنجا توپ را دریافت میکند. پویایی آنها لیورپول را مجبور کرد تا پرس را از یک خط عقبتر ادامه دهند.
در جریان اولین گل در همان مسابقه، کاماوینگا با دادن پاس بینظیر به کریم بنزما در فاصله بین فان دایک و کوناته، آگاهی محیطی خود را نشان داد. دادن چنین پاس ریسکیای توسط یک هافبک دفاعی، امری غیرعادی است.
علاوه بر این، کاماوینگا با بهره بردن از حرکات بدن و بازیخوانی خو، همیشه با تکل کردن یا دنبال کردن مهاجم حریف، تاثیر مثبتی در قطع ضد حملات حریف دارد. ادواردو، 3.09 تکل در هر 90 دقیقه ثبت میکند.
در اینجا، در تصویر زیر، دست آرنولد را در هنگام پاس توپ به گاکپو میخواند. کاماوینگا موفق میشود توپ را پس بگیرد و سپس تیم را وارد یک ضد حمله خطرناک کند.
با این حال، تمایل او به دادن پاسهای خطرناک و دشوار، شانس از دست دادن توپ را افزایش داده که اغلب منجر به از دست دادن مالکیت میشود. علاوه بر این، کاماوینگا گاهی اوقات از موقعیت خارج میشود که منجر به این شده است که حریف بتواند از شکافهای خط میانی استفاده کند. این دو مسئله به عنوان چاشهای اساسی او در هنگام بازی در پست 6 در نظر گرفته میشود.
شاید به زودی، پس از دوران مودریچ، کروس و آنچلوتی، یک مربی مدرن از راه برسد و یک رویکرد پوزیشنال را اجرا کند که در آن ترکیب، حضور کاماوینگا در کنار شوامنی در دابل پیوت، ایدهی خوبی باشد. قبل از اینکه به نقش جدید کاماوینگا یعنی دفاع چپ بپردازیم، بیایید با دادهها به ویژگی فنی او بیشتر نگاه کنیم.
سولیست توقف ناپذیر
در 365 روز گذشته، 1.58 موفقیت در برابر حریف در هر 90 دقیقه یعنی 95 درصد موفقیت برای او ثبت شده است. در همین حال، میانگین پیروزی 78 درصد است که به این معنی است که کاماوینگا یک دریبلزن عالی در فضای تنگ است و به سختی موقعیتهای یک در برابر یک را از دست میدهد. اینمسئله ناشی از لمس اولیهی سریع او و تغییر جهت بدن یا توپ و همچنین نزدیک نگه داشتن توپ به پاهایش تحت فشار حریف است.
علاوه بر اولین لمسهای مناسب و چرخشهای سریع در فضاهای تنگ، او همچنین در بازیخوانی نیز شگفتانگیز است و پاسهای کامل شدهی او در هر بازی، ۹۰.۱ درصد است. در همین حال، استانیسلاو لوبوتکای ناپولی با ۹۳.۶ درصد بالاترین میزان پاس کامل شده را دارد و میانگین هافبکها 81.9 درصد است.
علیرغم دقت مناسب کاماوینگا، او در یک سوم پایانی زمین، قاتل دروازه نیست. در حالی که میانگین شوت در میان هافبکها، 1.09 در 90 دقیقه است، کاماوینگا 0.94 شوت زده میزند و 0.08 پاس گل میدهد.
او در حالت تدافعی، همان حرکات سریع بدن و تمایل به تکل را با 3.09 تکل در هر بازی با 93 درصد موفقیت اجرا میکند. در عوض، تعداد قطه توپهای او در هر بازی 0.87 با ضریب موفقیت 31 درصد، کمتر از میانگین است. در زیر خلاصهای از آمار کاماوینگا در طول فصل حاضر را مشاهده میکنید.
به عنوان یک فولبک
به هر حال، کاماوینگا تطبیقپذیری خود را برای بازی در پست دفاع چپ در فرانسه و رئال مادرید نشان داده است. دشان و آنچلوتی هر از گاهی در صورت غیبت فولبک چپ خود از او استفاده میکنند.
از نظر دفاعی، او یک مدافع کناری عادی نیست. مشکلاتی چون جاگیری، پوشش و تعقیب وینگرها به سمت مرکز زمین در بازی او دیده میشود و مشخص است که برای بازی در پست دفاع چپ، آگاهی محیطی دفاعی بیشتری لازم دارد.
کاماوینگا در هنگامی که صاحب توپ است، تمایل کمتری به اورلپ کردن وینیسیوس و سانتر از کنارهی زمین نشان میدهد و بیشتر علاقه دارد تا به مرکز زمین اضافه شده و وینی را در سمت چپ در موقعیت یک در مقابل یک با دفاع حریف قرار دهد.
در سیستمهای پوزیشنال، کاماوینگا به عنوان دفاع چپ میتواند به صورت inverted به کار گرفته شود و مانند زینچنکو در منچسترسیتی و آرسنال، وکارکردهای خاصی را در مراحل مختلف بازی از خود نشان دهد.
در تصویر زیر، مقابل اسپانیول، پس از قرار دادن وینیسیوس جونیور در موقعیت همیشگی حمله در برابر دو مدافع گرفتار شده است. کاماوینگا تصمیم میگیرد تا برای مدیریت شرایط حمله به داخل بزند و دو بازیکن حریف را با خود ببرد تا فضای داخل را برای حضور برزیلی باز کند.
این حرکت کاماوینگا باعث میشود که وینی جونیور بتواند به سمت داخل نفوذ کرده و با یک ضربه منحنی، بازی را به تساوی بکشاند.
در تصویر زیر، در جریان فینال جام جهانی باشگاهها مقابل الهلال، مجددا کاماوینگا به داخل حرکت میکند و مارگا را همراه خود به داخل کشانده و مسیر عبور را برای وینیسیوس باز میکند.
سپس کاماوینگا پاس یک را از وینیسیوس گرفته و دو را تحویل میدهد که وینی را در موقعیت یک در برابر یک در مقابل مدافع کناری قرار میدهد.
و در انتها سانتر بیرون پای وینی به بنزما رسید که با تشخیص خوب فضای خالی موفق به گلزنی شد.
حرکات بدون توپ و آگاهی محیطی تهاجمی او در تصویر بعدی مقابل اتلتیکو مادرید نشان داده شده است. در حالی که رئالیها در موقعیت 3 به 3 گرفتار شدهاند، کاماوینگا توپ را به مودریچ پاس میدهد.
سپس به داخل و فضای پشت مدافعان میرود تا پاس مودریچ را دریافت کند.
پس از دریافت توپ در بین مدافعین، کاما شوت مستقیمی را به سمت دروازه زد که اوبلاک به خوبی در مقابل آن مقاومت کرد.
تطبیقپذیری و تواناییهای فنی ادواردو کاماوینگا او را در حال حاضر به یک دارایی ارزشمند در رئال مادرید تبدیل کرده است. او توانایی خود را برای بازی در چندین پست نشان داده است. کاما در خط هافبک مومنتوم مورد نیاز را ایجاد میکند و در صورت نیاز به عنوان یک مدافع کناری به میدان میرود.
ادواردو کاماوینگا قبلاً ثابت کرده است که یک جنگجوی واقعی است. در اردوگاه پناهندگان آنگولا از پدر و مادری کنگویی به دنیا آمد. بلافاصله پس از تولدش به فرانسه آمد. در سال 2019 تابعیت فرانسه را گرفت و اولین بازی خود را برای زیر 21 سال فرانسه انجام داد. حالا او برای قهرمان اروپا بازی می کند.
کاماوینگا دستاوردهای زیادی داشته است و مطمئناً آینده بزرگی با پادشاه اروپا در پیش دارد.
رئال مثل همیشه کامبک زد، این بار در آنفیلد. اما چرا ناتوانی لیورپول در جلوگیری از جابجایی بازیکنان رئال مادرید برای آنها گران تمام شد؟
رضا حسینی، فوتبال لب – آنفیلد جایی بود که توجه تمام فوتبال دوستان جهان را در سهشنبه شب به خود معطوف کرده بود. لیورپول و رئال مادرید در مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا به مصاف هم رفتند. دیداری که در سالهای اخیر، بسیار تکرار شده است. البته این بار هم فرصتی برای انتقام لیورپول و محمد صلاح به وجود نیامد.
اگرچه هر تیم در این فصل در فرم بدی قرار دارند، اما بازی هیجان انگیزی بود. در نهایت، قهرمان 14 دوره اروپا دوباره مانند سال قبل، به روشی دراماتیک پیروز مسابقه بود. شخصیت بازیکنان رئال مادرید در لیگ قهرمانان اروپا در سالهای اخیر در هر شرایطی و در هر ورزشگاهی چیزی منحصر به فرد و نادر است. جدا از لحظات هیجانانگیز بازی، در این تحلیل تاکتیکی، ما به تاکتیکهای هر دو تیم نگاهی دقیقتر میکنیم.
ترکیب اولیه
یورگن کلوپ از سیستم معمول 4-3-3 لیورپول استفاده کرد. آلیسون در دروازه قرار داشت. آرنولد، جو گومز، فن دایک و رابرتسون چهار دفاعی لیورپول را تشکیل میدادند. باجستیچ، فابینیو و هندرسون هافبک ها و صلاح، گاکپو و داروین نونیز مهاجمان قرمزها بودند.
در مقابل، کارلو آنچلوتی که پیش از این 4 عنوان قهرمانی اروپا را کسب کرده بود، رئال مادرید را با فرم 4-3-3 صف آرایی کرد و بازی را با کریم بنزما در جلو در کنار رودریگو و وینیسیوس جونیور آغاز کرد. دنی کارواخال، ادر میلیتائو، آنتونیو رودیگر و دیوید آلابا خط دفاع رئال را در جلوی تیبو کورتوا تشکیل میدادند. مثلث هافبک رئال در این بازی نیز، فده والورده، ادواردو کاماوینگا و لوکا مودریچ بودند.
یک شروع عالی
هیچ راهی برای شروع یک بازی در مرحله حذفی، بهتر از برتری 2-0 در 14 دقیقه اول نیست؛ دقیقا مانند آنچه لیورپول انجام داد. لیورپول بازی را با ترکیب 4-3-3 و البته ماکیت توپ آغاز کرد و تلاش کرد تا با استفادهاز مثلث صلاح، هندرسون و ترنت در سمت راست، پویایی سابق را به تیم بازگرداند.
پیش از این، رئال مادرید در یک بلوک دفاعی 4-5-1 در نیمه خود باقی ماند. در همین حال، مثلث لیورپول در سمت راست پویاتر بود و حرکات عمیق گاکپو در بین خطوط، گزینه اضافی برای نفوذ و حمله از عمق را در دسترس لیورپول قرار میداد.
در اینجا و در تصویر اول، در حالی که عملکرد دفاعی بدی از سوی وینیسیوس رخ داد، حرکت هندرسون روی دست صلاح توجه آلابا را به خود جلب میکند و رودیگر را تحریک میکند تا برای مقابله با خطر از منطقهی دفاعی خود خارج شود. در همان زمان، داروین از سمت کور موجود در مقابل کارواخال، به سمت کور میلیتائو حرکت میکند. نونیز پاس را از صلاح دریافت میکند و گل اول را به ثمر میرساند.
این ایده سیال بودن سمت راست در کنار حمله به فضا از سمت چپ به طور متوالی در طول بازی و عمدتاً در نیمه اول زمانی که قرمزها به یک سوم دفاعی مادرید میرسیدند، به کار گرفته شد. در تصویر زیر، آرنولد از موقعیت عقبتری به هندرسون میرسد که با اورلپ در سمت راست به بیرون حرکت کرده و به صلاح اجازه میدهد تا از نیمهفضای سمت راست استفاده کند. علاوه بر این، موقعیت صلاح باعث میشود که آلابا اشتباه کرده و پست خود را ترک کند. در این لحظه، هندرسون در قسمت کور وینی و در پشت خط دفاع، توپ را دریافت میکند.
هنگامی که هندرسون توپ را در منطقه کات بک دریافت کرد، صلاح و گاکپو به سرعت به محوطه جریمه رئال حمله میکنند. در این زمان رابرتسون به صورت مورب میدود و کارواخال را در سمت کور خود گیج میکند تا شانس رسیدن نونیز به توپ افزایش یابد.
در تصویر زیر، گرافیک حرکات وینگرهای لیورپول نشان داده شده است که نشان می دهد سمت راست لیورپول به چه میزان در این بازی برای میزبان تاثیرگذار بوده است.
کلوپ بعد از بازی گفت: “بسیار مهم است که شاهد گامهای مثبت در شروع بازی باشیم. فکر میکنم نیمه اول، فارغ از دو گلی که خوردیم، بهترین نیمهای بود که در کل فصل بازی کرده بودیم. از آن خیلی خوشم آمد.” اما بعد از اینکه صلاح گل دوم را روی اشتباه وحشتناک کورتوا به ثمر رساند، رئال مادرید بازگشتی باورنکردنی داشت. اما چگونه؟
شخصیت باعث می شود رئال مادرید همچنان زنده بماند
کامبک در این سطح از فوتبال، نتیجهی تجربه، قدرت ذهنی، اعتماد به نفس و مقابله با فشار است. قوهای سپید، همه این ویژگیها را دارند. کارلتو، قهرمان اروپا را در شکل کلاسیک 4-3-3 خود چیده بود. حرکات همیشگی بنزما به خارج از محوطهی جریمه و به خصوص در سمت چپ، فضای مناسبی را برای بهرهبرداری رودریگو ایجاد میکرد.
رئال مادرید در جریان بازی اقدام به استفاده از مودریچ در موقعیتهای عقبتری در زمین خودی در کنار کاماویگا کرد تا از فشار بالای لیورپول خارج شود و با توانایی مودریچ در فرار از پرسینگ و کیفیت بالای پاسهای او، پرسینگ را شکست.
در تصویر زیر هیت مپ تماسهای مودریچ با توپ را میبینید. این نقشه نشان میدهد که او همه جا بوده است.
هنگامی که رئالیها به یک سوم نهایی میرسیدند، سمت چپ، جایی بود که وینیسیوس، آلابا و مودریچ با کمک بنزما، بسیار موثر بودند. با وجود مشکلات دفاعی قرمزها در سمت راست در این فصل، اوضاع بدتر هم شد.
در تصویر زیر، وینی توپ را در سمت چپ در اختیار دارد. در همین حال، بنزما عقبتر قرار دارد و برتری عددی را در آن ناحیه برای رئال به ارمغان آورده است. عدم بازگشت صلاح برای حمایت از مدافع کناریاش، موجب میشود که گومز برای پوشش آرنولد، موقعیت خود را در مرکز خط دفاع ترک کند.
در این زمان، مودریچ فضا را تشخیص میدهد و در نیم فضای چپ پشت گومز، حرکت میکند که گومز را مجبور به عقبنشینی دوباره میکند و فضا را برای وینیسیوس باز میکند.
پس از انجام یک یک و دوی موفق بین وینی و بنزما، وینیسوس، یک گل زیبا به ثمر میرساند.
رئال مادرید به طور مداوم این الگو را به خوبی انجام میداد. در تصویر زیر، در حالی که همین الگو در حال اجرا است و مودریچ نیز وارد نیم فضای چپ میشود و بنزما عثبتر قرار دارد، رودریگو نقش مهاجم را بازی میکند و کارواخال به سمت نقطهی کور حمله میکند و منتظر سانتر است.
مانند کورتوا، خطای آلیسون باعث شد رئال مادرید به تساوی برسد. در نهایت نتیجهی این مسابقه توسط ترنزیشنهای هجومی مادرید تعیین شد.
ترنزیشنهای مرگبار رئال مادرید
کلوپ قبلا گفته بود: “هویت ما شدت (Intensity) است”. مشکل اصلی لیورپول در این فصل، از دست دادن شدت در هر کاری است که آنها خوب انجام می دادند.
رئال مادرید کنشگرانهترین تیم اروپا نیست. آنها عاشق حملات برقآسا هستند. در طول بازی، لیورپول به دلیل عدم انسجام در ترنزیشنها آسیب پذیر بود.
مودریچ 37 ساله در دو گل آخر به دلیل هوشیاری تدافعی، فوقالعاده بود. او نقش اصلی را در ترنزیشن از دفاع به حمله بازی میکرد و با هوش خود ضدحملات را آغاز میکرد. در تصویر زیر، قبل از گل چهارم، لوکا در حال مهار عالی پاس رو به جلوی باجستیچ به گاکپو است. ضد حملهای که بعداً تبدیل به گل میشود.
همچنین در گل پنجم، مودریچ پس از لمس بد فابینیو، او را تکل کرد. توپ را وارگرفته و سپس پاسی را به وینی داد که بعداً منجر به گل بنزما شد.
رئال مادرید بدون شک غیر قابل پیش بینی ترین تیم تاریخ لیگ قهرمانان اروپا است. همانطور که تجزیه و تحلیل تاکتیکی نشان داد، رئال مادرید تلاش کرد و موفق شد لیورپول را در آنفیلد 5-2 شکست دهد و بازی بعدی را برای قرمزها در سانتیاگو برنابئو بسیار چالشبرانگیز کرد.
و سوالی که هنوز وجود دارد، این است که آیا تیمی در اروپا وجود دارد که رئال مادرید نتواند از این تورنمنت خارج کند؟
دو تیم لیورپول و رئال مادرید بازی رفت مرحله یک هشتم نهایی چمپیونزلیگ خودشونو در ورزشگاه آنفیلد در تاریخ سه شنبه دوم اسفند ماه ۱۴۰۱ برگزار کردن که پس از دو گل زود هنگام داروین نونیز و محمد صلاح، مادریدی ها بازگشتی رویایی به بازی داشتن و با گلزنی های وینیسیوس (دوبار)، بنزما (دوبار) و ادر میلیتائو موفق شدن پنج گل به حریف پر مدعای انگلیسی شون بزنن تا بلیط یورگن کلوپ به شهر استانبول صرفا برای تماشای بازی فینال باشه و نه مربیگری. در این مینی آنالیز تحلیل کوتاهی از این بازی رو باهم میشنویم.
شما هم اگه در مورد این بازی نظری دارید توی کامنت ها برامون بنویسید.
فصل گذشته در برنابئو، ایدهای عمیق ریشه دوانده بود: رئال مادرید بهترین دروازهبان (تیبو کورتوا) و بهترین شماره 9 (کریم بنزما) را دارد و این برای پیروزی کافی است. زمانی که آنها لیگ قهرمانان و لالیگا را بردند، به نظر میرسید که تعداد کمی حاضر باشند تا این ایده را به چالش بکشند. با این حال، اگر چه امسال هم کورتوا به دفع توپها ادامه میدهد و بنزما همچنان گل میزند، اما دیگر اوضاع به خوبی سال قبل نیست.
رضا حسینی، فوتبال لب – جدا از شکست رئال مادرید در فینال سوپرکاپ اسپانیا در برابر بارسلونای آماده که غم و اندوه فراوانی را به هواداران لوس بلانکوس تحمیل کرد، مادریدیها در این فصل در لالیگا نیز کیفیت سال قبل را نداشتهاند. اوضاع تا جایی بد پیش رفته که بعد از گذشت تقریبا یک نیم فصل، اختلاف آنها با کاتالانها به 11 امتیاز (با وجود یک بازی کمتر نسبت به بارسلونا) رسیده است.
رئالیها امسال سه بازی را به حریفانی واگذار کردهاند که سال گذشته کار چندان سختی را در برابر آنها نداشتند. تا اینجای فصل، سه باخت برابر رایووالکانو، ویارئال و مایورکا در پرونده شاگردان آنجلوتی ثبت شده است. البته باخت در الکلاسیکوی عربستان نیز چیز نیست که به راحتی از خاطرهی هواداران مادریدی پاک شود.
با این نتایج، الگوی موفقیت مادرید در سال گذشته، زیر سوال رفته است و آنچلوتی باید کارهای زیادی در خط دفاع، هافبک و حمله انجام دهد. آنچلوتی پس از شکست در ال کلاسیکو رئال گفت: “این یک لحظه حساس نیست، بلکه یک لحظه پیچیده و دشوار است، همانطور که معمولا در یک فصل وجود دارد. اما ما برمی گردیم.» با این حال، مسئله فقط مدیریت آنچلوتی نیست و مشکلات زیادی در حال حاضر اکو سیستم رئالیها را مختل میکند.
دفاعهای کناری پایینتر از حد انتظار
رئال مادرید در 20 بازی این فصل لالیگا در مجموع 17 گل دریافت کرده است و اگر مجموع بازیهای این فصل آنها در تمام رقابتها را در نظر بگیریم به آمار یک گل در هر بازی میرسیم. اگرچه کورتوا در فرم نسبتا خوبی قرار دارد، اما شکنندگی دفاعی رئال، یکی از بزرگترین نگرانیهای آنجلوتی است. بنابراین تعجب آور نیست که آنچلوتی در کنفرانس مطبوعاتی پس از بازی الکلاسیکو در را برای تغییرات دفاعی باز کرد. او گفت: “من باید به این فکر کنم که برای بهبود دفاع چه کار کنم. وقتی سه گل دریافت میکنید، بدیهی است که باید چیزی را تغییر دهید.»
اما بلاتکلیفی در دفاع عمدتاً از ناحیه دفاع کناری، یعنی دنی کارواخال و فرلاند مندی ناشی میشود که در این فصل در فرم خوبی قرار ندارند. هر دو وقتی با سرعت بازیکنان جوانتر مواجه میشوند، بسیار آسیبپذیر جلوه میکنند؛ اتفاقی که در برابر الخاندرو بالده و گاوی در الکلاسیکو تجربه کردند. این وضعیت در جناحین دفاع رئال با مصدومیت کارواخال و مندی و نبود جایگزین، بدتر هم شد.
اودریوزولا برای پست دفاع راست مدعی نیست. رودیگر هم در پست دفاع چپ به کار گرفته نشده است. ناچو گاهی در دفاعهای کناری به کار گرفته میشود اما آن چیزی نیست که باید باشد. در این بین، آنچلوتی باید به آمادگی کارواخال و مندی تکیه کند و در عین حال به دنبال بهبود سیستمی برای پشتیبانی از آنها در زمین باشد.
خط هافبک ضعیف بعد از جام جهانی
یکی دیگر از مشکلات این فصل این بود که این مسابقات به دلیل تعطیلات جام جهانی به دو قسمت تقسیم شد. این مسئله، بدون شک رئال مادرید را تحت تأثیر قرار داده است؛ زیرا بسیاری از بازیکنان آنها و به ویژه هافبکها در قطر حضور داشتند. هافبکهایی که برای متعادل کردن فشار دفاعی و تنظیم بازی، کلیدی هستند.
فدریکو والورده، بازیکن ملی پوش اروگوئهای رئال، بعد از جام جهانی به فرم خود برنگشته است. کما اینکه حضور گاه و بیگاه او در پست وینگر راست، والورده را از منطقهی خلاقانهی خط هافبک – که والورده نیز علاقهی بیشتری برای بازی در این منطقه دارد- دور میکند.
از سوی دیگر مودریچ و کروس هم 37 و 33 ساله شدهاند و توانایی فصل پیش را ندارند، همانطور که صداهایی در باشگاه در مورد بازنشستگی این دو به گوش میرسد. به خصوص هنگامی که این دو با هم در زمین حضور دارند، کیفیت خط هافبک رئال به طور قابل ملاحظهای افت میکند.
نیاز به گلزنان بیشتر
اگر والورده به خط میانی بازگردد، آنچلوتی این فرصت را خواهد داشت که وینیسیوس جونیور، رودریگو و بنزما را در خط حمله گرد هم بیاورد. آنچلوتی قبل از سفر تیمش به عربستان سعودی برای سوپرجام گفت: رودریگو در حال حاضر شروع کننده است. با این حال، اخیرا، کارلتو به دنبال بازی رودریگو به عنوان یک تعویضی طلایی بوده و تیم احساس می کند که او نمی تواند در حمله باشد. البته در دو سه بازی آخر و بعد از مصدومیت بنزما، رودریگو به عنوان بازیکن نوک و حتی 9 کاذب مورد استفاده قرار گرفت. چیزی که قطعا فقط تا بازگشت بنزما به طول خواهد انجامید.
11 گل بنزما برای تیمی مانند رئال بسیار کم است، گرچه بنزما نیز امسال با مصدومیتهای زیادی روبرو بوده است و نیمی از بازیهای فصل (تا اینجا 8 بازی) را از دست داده است. وینیسیوس این فصل فاصلهی زیادی با ناجی رئال در فصل گذشته دارد. او در فصل پیش آمار 17 گل و 13 پاس گل را به ثبت رساند ولی تا اینجای فصل تنها 7 گل و 3 پاس گل داشته است. اگر وینیسیوس بتواند دوباره مدافعان کناری حریف را به وحشت اندازد، گلهای بیشتری به دست خواهد آمد. مادرید همچنین از مارکو آسنسیو انتظارات بیشتری دارد که تاکنون برآورده نشده است.
نیاز مادریدیها به یک گلزن زمانی آشکارتر میشود که در نظر بگیرید ادن هازارد و ماریانو دیاز عملاً از سیستم چرخشی آنچلوتی خارج شده اند. رئالیها که در تابستان در خرید امباپه ناکام ماندند، ژانویه نیز خریدی نداشت. پرز شاید منتظر است تا این فصل تمام شود و تکلیف بنزما و تمدیدش با رئال مشخص شود. در کل رئال مادرید شرایط پیچیدهای را در خط حمله و پست شماره 9 تجربه میکند.
هنوز تمدید بنزما انجام نشده است و گزینههای وسوسهانگیزی همچون امباپه و هالند هم برای سال آینده در دسترس به نظر نمیرسند. گذشته از همهی این حرفها، رئال باید برای ادامه فصل از منابعی که در تیم اصلی دارد استفاده کند یا در غیر این صورت در را برای جوانان کاستیا باز کند، جایی که بازیکنان با کیفیتی همچون سرخیو آریباس در کمین یک فرصت کوتاه هستند تا همچون بازی نیمه نهایی جام باشگاههای جهان خود را نشان دهند.
تیمهای ملی آرژانتین و کرواسی، بار دیگر در جام جهانی مقابل هم تقابل میکنند. تقابلی که این بار تفاوتهای زیادی با دفعات قبلی دارد.
مهران فرهادی، فوتبال لب – جام جهانی 2022 قطر رفته رفته به ایستگاه پایانی خود نزدیک و نزدیکتر میشود. حالا به چهار تیم نهایی رسیدهایم. چهار تیمی که تا روز پایانی مسابقات در قطر باقی خواهند ماند و برای کسب خوشرنگترین مدال مسابقات میجنگند.
در یک طرف نیمه نهایی، آرژانتین و کرواسی به مصاف یکدیگر میروند. این دو تیم تا به حال فقط 5 بار به مصاف یکدیگر رفتهاند که سهم هر تیم از این پنج تقابل دو برد بوده و یک بازی هم بدون برنده به اتمام رسیده. در کوران مسابقات جامهای جهانی اما این دو تیم فقط دو بار به تور یکدیگر برخورد کردند. یک بار در جام جهانی 1998 و بار دیگر 20 سال بعد و در جام جهانی 2018.
در جام 98 فرانسه، کرواسی که در آن زمان اولین روزهای استقلال از یوگوسلاوی را تجربه میکرد به مصاف آرژانتینی که شرایط نسبتا خوبی داشت و آماده به دست آوردن قهرمانی سوم بود میرفت. این دیدار نهایتا با تک گل مائوریتسیو پیندا به نفع آرژانتین به اتمام رسید.
این پیروزی باعث شد تا آلبی سلسته با کسب هر 9 امتیاز دور گروهی راهی مرحله بعد شود و در مرحله یک هشتم نهایی به مصاف انگلستان رفت که نهایتا در ضربات پنالتی توانست این رقیب دیرینه را از پیشرو بردارد اما این باخت مقابل هلند گاس هیدینگ بود که دست آرژانتینیها را از رسیدن به جمع چهار تیم نهایی کوتاه کرد.
کرواسی هم که به عنوان تیم دوم از گروه H بالا آمده بود با برد تیمهایی نظیر رومانی و آلمان به مرحله نیمه نهایی هم رسید و مقلوب فرانسه قهرمان شد. البته که برد در دیدار ردهبندی مقابل هلند باعث شد تا این جام برای کرواتها با کسب مدال برنز حتی شیرینتر به یادماندنیتر هم شود.
20 سال بعد اما در روسیه خیلی چیزها نسبت به سال 1998 فرق کرده بود. کرواسی و آرژانتین در دور دوم مرحله گروهی جام جهانی 2018 به مصاف یکدیگر رفتند که با سه گل آنته ربیچ، لوکا مودریچ و ایوان راکیتیچ کرواتها به عنوان پیروز میدان را ترک کردند و آرژانتین و سمپائولی را یک قدم به حذف نزدیکتر کردند.
البته که نهایتا مسی و یاران توانستند با برد نیجریه به دور بعدی صعود کنند اما در مرحله یک هشتم نهایی بود که فرانسه قهرمان با درخشش کیلیان امباپه یقه آلبی سلسته را گرفت و طی دیداری جذاب آنها را با نتیجه چهار بر سه شکست داد.
در سمت دیگر به نظر نمیآمد که کرواسی و دالیچ خیال حذف شدن در سر داشته باشند و تک به تک حریفان خود را با کمک وقتهای اضافه و ضربات پنالتی از پیشرو برمیداشتند تا در فینال که به فرانسه قدرتمند برخورد کردند و درست مانند سال 98 از بردن آنها عاجز بودند و به به مدال نقره جام جهانی قناعت کردند.
خارج از مسابقات جام جهانی اما این دو تیم یک دیدار دوستانه و البته بسیار خاص در سال 2006 نیز برگزار کردند. دیداری که در آن لوکا مودریچ اولین بازی ملی خود را برای کرواسی انجام داد و لیونل مسی هم اولین گل ملی خود را به ثمر رساند. دو بازیکنی که شاید هیچکس فکر نمیکرد در 12 سال آینده مجموعا 6 توپ طلا برده باشند.