بایگانی نویسنده: ممد حیدری

ادین ترزیچ; سفری از زمین های خاکی تا فینال اروپا

ادین ترزیچ پس از صعود به فینال لیگ قهرمانان به عنوان مربی مورد استقبال و احترام هوادارن فوتبال قرار گرفته است.

ادین ترزیچ مربی هلندی تیم دورتموند.

محمدرضا حیدری فوتبال لب– ادین ترزیچ و بروسیا دورتموند شایسته اش توانستد برای اولین بار در ۱۲ سال گذشته و سومین بار در تاریخ به فینال لیگ قهرمانان اروپا برسند.فینالی که در آن باید در برابر پادشاه فوتبال اروپا رئال مادرید صف آرایی کنند.
احتمالا سالها قبل درست وقتی که کمک مربی تیم زیر ۱۹ سال دورتموند بود این فینال برای ادین ترزیچ رویا محسوب میشد. رویایی که حالا مربی آلمانی چندین روز با زندگی در آن فاصله دارد.

فرزند مهاجر

ادین ترزیچ در خانواده ای مهاجر و از طبقه کارگر در آلمان غربی بزرگ شد. پدر او اصلیت بوسنیکی دارد و مادرش کروات است. مهاجر بودن و کارگر بودن پدر و مادرش نتوانست جلوی علاقه او به فوتبال را بگیرد. سرنوشت از اول برای ادین ترزیچ در سختی و دشواری سروده شده بود.

اما انگار ادین برای فوتبال بازی کردن به این دنیا نیامده بود. دوران بازی مربی شگفتی ساز عمدتا در تیم های لیگ دسته چهار آلمان سپری شد. دوران حرفه ای او تنها ۱۰ سال طول کشید و در سال ۲۰۱۲ و در سن ۳۰ سالگی از مستطیل سبز دور شد. دوری که البته به نفع او بود و بعد ها در دوران مربیگری خود به دستاورد های بسیار بزرگ تری نسبت به مربیگری در لیگ ملی و دسته چهارم آلمان به دست آورد.

ادین ترزیچ و همسر او در مراسم رسمی

دیوار زرد در انتظار منجی

بلافاصله پس از خداحافظی از فوتبال ترزیچ به عنوان استعدادیاب و دستیار در آکادمی دورتموند استخدام شد. وظیفه او گزارش مستقیم عملکرد تیم های آکادمی مخصوصا تیم زیر ۱۹ سال به یورکن کلوپ اسطوره دورتموند و سرمربی وقت تیم بود.
در خلال مسابقات یورو ۲۰۱۲ ادین ترزیچ برای مسابقه تیم ملی کرواسی در برابر ایرلند آنالیز و تحلیلی از بازی ایرلند ارائه داد که مورد توجه اسلاوان بیلیچ مربی تیم ملی کرواسی قرار گرفت. بعد از آن بیلیچ به ترزیچ پیشنهاد دستیاری در تیم لوکوموتیو مسکو را داد که با موافقت ترزیچ همراه شد. اما به دلایلی این همکاری صورت نگرفت. سرانجام از سال ۲۰۱۳ ادین ترزیچ دستیار اسلاوان بیلیچ در تیم های بشیکتاش و وستهم بود و تجربه مربیگری در بهترین لیگ دنیا را کسب کرد.

اتحادیه انگلستان به جای وایزوایلر

در سال ۲۰۱۸ و همزمان با خروج بیلیچ از وستهم که ادین ترزیچ در دوره مربیگری اتحادیه فوتبال انگلستان شرکت کرد. اتفاقی که در نوع خود عجیب بود چرا که اکثر مربیان نسل جدید فوتبال آلمان فارغ التحصیل آکادمی مربیگری وایزوایلر هستند. آکادمی مربیگری که مربیان بزرگی همچون توماس توخل در آن فارغ التحصیل شدند.
ترزیچ در این دوره ۱۸ ماهه با گراهام پاتر و نمانیا ویدیچ همراه بود.
احتمالا تفکرات پرگمتیک و عملگرایانه تر ترزیچ نسبت به مربیان آلمانی نسل جوان همین دوره است. ترزیچ به نسبت اسکواد دورتموند در سالیان اخیر نتایج قابل توجهی کسب کرده است و فوتبال زیبایی بازی میکند.

به خانه خوش برگشتی آقای سرمربی

بلافاصله پس از دریافت مدرک مربیگری ادین ترزیچ دستیار لوسیان فاوره در دورتموند شد. دوران فاوره در دورتموند هواداران دورتموند را آزرده خاطر کرده بود چرا که دورتموند بازیکنانی مثل بلینگهام;هالند و سانچو را در اختیار داشت. لوسیان فاوره بعد از شکست 5-1 برابر فرانکفورت اخراج شد. این اخراج و دوری بیش از حد دورتموند از منطقه سهمیه لیگ قهرمانان باعث شد ادین ترزیچ به صورت موقت تا انتهای فصل به عنوان سرمربی دورتموند انتخاب شود. دلیل این انتخاب انتخابی دیگر از سوی سران دورتموند بود.
با توجه به توافق با مارکو رزه مربی وقت گلادباخ برای فصل بعد این شانس به ترزیچ رسیده بود تا در از فرصت خود استفاده کند. دوران او فراتر از انتظار به اتمام رسید. تیم جذاب او با روی فرم آوردن بازیکنان هجومی به خصوص سانچو و هالند به سهمیه لیگ قهرمانان رسید. همچنین بعد از سال ها دورتموند موفق به قهرمانی در دی اف بی پوکال شد.
همچنین ترزیچ با صعود در برابر سویا به مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان راه پیدا کرد. جایی که با اشتباه تاثیرگذار داوری در برابر منچسترسیتی نایب قهرمان آن فصل حذف شد. این عملکرد عالی ترزیچ فایده ای جز اینکه فصل بعد دستیار مارکو رزه باشد نداشت.

گل مردود بلینگهم در برابر منچسترسیتی.

بازگشت دوباره بعد از افتضاح رزه

پس از اخراج رزه در پایان اولین فصل خودش در دورتموند ترریچ دوباره سرمربی دورتموند شد. انتخابی که روز تلخ پایانی فصل را رقم زد. جایی که شاگردان ترزیچ با تساوی خانگی برابر ماینز دیوار زرد و 82000 تماشاگر و شهر آماده پایکوبی دورتموند را ناامید به خانه فرستادند. شکستی سراسر اندوه و نا امیدی که با فروش ستاره بزرگ این تیم یعنی بلینگهم به رئال مادرید تلخ تر هم شد.

در آن روز ترزیچ اشک ریخت؛ اشکی که آغشته به خون بود. در شبی که احتمالا طولانی ترین شب زندگی ترزیچ بود. هواداران اما دست از حمایت برنداشتند و در پایان بازی یک صدا ادین ترزیچ را تشویق کردند. ادین با صورتی پر از اشک به تشویق هواداران پاسخ داد. احتمالا در آن لحظات حسی مشابه به روبرتو باجو پس از پنالتی در برابر برزیل در جام جهانی 1992 داشت.

اشک های ادین ترزیچ پس از بازی در برابر اشتوتگارت.

ناامیدی دوباره در فصل جدید

از شروع فصل جدید مشخص بود که بازیکنان دورتموند هنوز ناکامی فصل گذشته را فراموش نکرده اند. اوضاع رختکن به حدی پرتنش بود که بعد از کامبک خوردن در بازی داخل خانه برابر هایدنهایم ادین ترزیچ و نیکو اشلوتربک حسابی از خجالت هم درآمدند. ترزیچ بر روی لبه تیغ راه میرفت و در بدترین فشار رسانه ای ممکن قرار داشت. حتی سباستین کهل مدیرورزشی دورتموند دستیارانی را انتصاب کرد تا در روند تسریع اخراج ترزیچ و نابودی او همکاری کنند. البته این نقشه کهل شکست خورد و واتسکه مدیرعامل باشگاه تمام دستیاران وی را اخراج کرد.

اوضاع بد همچنان ادامه داشت تا بازی برابر ماینتس که انگار قرار بود دژاوو رقم بزند. در بازی برابر ماینتس که گویی بدترین بازی تاریخ دورتموند بود تمام بازیکنان دست به دست هم دادند تا ترزیچ اخراج شود. حتی تعویضی های ترزیچ در نیمه دوم نیز کم کاری کردند و تیم مجبور به اتمام بازی با ۱۰ نفر شد.

پس از بازی این حمایت واتسکه بود که ترزیچ را سرمربی تیم نگه داشت. ترزیچ از تعطیلات زمستانی استفاده کرد. مربی نگون بخت زمستان را برای دورتموند تبدیل به بهار کرد و رابطه خود و رختکن را بهبود بخشید. خبری از دورتموند شکست خورده اول فصل نبود و تیمی با ثبات و قدرتمند وارد نیم فصل دوم شده بود. تیمی که موفق به حذف آیندهوون شکست ناپذیر و اتلتیکو مادرید شگفتی ساز شد.

خداحافظ مارکو؛ سلام ومبلی

پس از برد خانگی برابر پاریس شایعاتی مبنی بر خداحافظی پسر زرد از دورتموند شنیده شد. ادین ترزیچ و واتسکه از این فرصت استفاده کردند و با اعلام خبر خداحافظی مارکو رویس در پایان فصل روحیه جنگندگی و جاه طلبی را یه تسم تزریق کردند. به حدی که همه رختکن و حتی راننده اتوبوس تیم سوگند یاد کردند تا به ومبلی برسند و کاپیتان و پسر وفادار را با قهرمانی از خانه رهسپار کنند.

این روحیه تاثیر به سزایی در پیروزی برابر پاریس داشت. 250 کیلومتر دوندگی و همچنین جنگندگی تا لحظه آخر لحظاتی به یاد ماندنی را برای ترزیچ و شاگردانش رقم زد. حالا ترزیچ بعد از ۱۲ سال درست در لندن و در ومبلی قدم خواهد زد. با این تفاوت که دیگر تماشاچی و هوادار نیست. او امید مردم خسته ولی پرشور شهر دورتموند است. بازی که ادین ترزیچ احتمالا هیچوقت فکر نمیکرد پس از تماشای فینال قبلی برابر بایرن از روی سکوها؛ فینال ومبلی را این بار در کنار زمین و به عنوان مغز متفکر نگاه کند.

کیران مک کنا به سمت پریمیرلیگ; تاکتیک ها و استایل بازی پدیده این فصل چمپونشیپ

کیران مک کنا با اولین نقش سرمربیگری خود در ایپسویچ تاون به دو صعود متوالی دست یافت.

کیران مک کنا مربی جوان تیم ایپسویچ است.

محمدرضا حیدری فوتبال لب;این مربی ایرلندی شمالی در دسامبر 2021 و در سن 35 سالگی به عنوان سرمربی منصوب شد. احتمالاً به عنوان یک مربی خیلی جوان است. با این حال، او مدت‌ها بود که پایه‌هایی را برای آنچه که در پورتمن رود اجرا می‌کند، ایجاد کرده بود.

کلایو آلن، مربی وقت تاتنهام مجبور به بازنشستگی در سن 22 سالگی شد. او را چنین توصیف کرد: “بازیکن و فردی که می‌شناسید، هر روز، چه در تمرین و چه در حال بازی، 100 درصد در مورد هر کاری که انجام می‌داد متعهد بود.” آلن با احتیاط ادامه داد: “[او] یک شخصیت مصمم و متعهد است که باهوش و خوش بیان نیز هست. تعجب نکنید اگر کیران به عنوان مربی به اوج بازی برسد.”

کیران مک کنا در دانشگاه لافبورو به تحصیل در رشته علوم ورزشی ادامه داد و اولین گام های خود را در حرفه مربیگری برداشت. او سپس به آکادمی تاتنهام بازگشت. در ابتدا در نقش آنالیزور، قبل از اینکه هدایت تیم های زیر 18 سال را بر عهده بگیرد و آنها را به نیمه نهایی جام حذفی جوانان راهنمایی کند.

کیران مک کنا در منچستریونایتد

کریر او دو سال با تیم زیر 18 ساله های منچستریونایتد دنبال شد و در آنجا قهرمان لیگ برتر در بخش شمالی شد. در سال 2018، او برای کمک به ژوزه مورینیو در تیم بزرگسالان ترفیع یافت. و با اوله گونار سولسشر و سپس برای مدت کوتاهی با رالف رانگنیک کار کرد. او فقط یک ماه را با دومی گذراند، زیرا ایپسویچ تاون به او پیشنهاد سرمربیگری داد.

در آن زمان باشگاه به همان اندازه که به پلی آف نزدیک بود به منطقه سقوط لیگ یک هم نزدیک بود. با این حال، تنها دو شکست در 17 بازی اخر آنها تحت هدایت مک کنا، پیشرفت او را نشان داد. در مرحله بعد، در اولین فصل کامل او، آنها تنها چهار بازی از 46 بازی را از شکست خوردند. این برای صعود با 98 امتیاز کافی بود و به عنوان نایب قهرمان به چمپونشیپ صعود کردند.

بازیسازی با دابل پیوت

مربی قبلی در ایپسویچ از سیستم ۴ دفاعه اسفتاده میکرد. اما کیران مک کنا فورا ترکیب تیم را به ۳ دفاعه تغییر داد. یک دابل پیوت جلوتر از سه مدافع میانی، در ساختار 2-1-4-3 یا 1-2-4-3. این در اولین فصل کامل او به عنوان سرمربی ادامه یافت، تا اینکه او برای فصل 2022/23 لیگ یک به سیستم ۴ دفاعه برگشت. تیم او در 19 بازی پایانی شکست نخورده بود تا صعود را قطعی کند و تقریباً همه این بازی ها را با ساختار 1-3-2-4 انجام داد.

اقتباس‌های پشت خط هر چه که باشند، محور دوگانه برای کیران مک‌ کنا مهم باقی ماند. در فصل 2022/23، ایپسویچ بیشترین مالکیت، بیشترین پاس و سومین تعداد کمترین توپ های بلند را داشت. این سبک پاس کوتاه باعث شد که دابل پیوت از یک سوم دفاعی ساخته شود و به نیمه حریف منتقل شود.

هنگام کار با سه دفاع، دابل پیوت دویدن ها و حرکات بیشتری را در طول زمین انجام می دهد. در اینجا آنها آماده حمایت از مدافعان کناری بودند که طبیعتاً در مقایسه با زوج دفاع کناری و وینگر منزوی‌تر بودند.

پوشش دفاعی دابل پیوت تیم کیران مک کنا.

دودندگی بالا

از دو محور با دویدن کمی جلوتر از توپ پشتیبانی می شود، اما همچنان به طور تهاجمی در سراسر زمین حرکت می کند. ایده آل است برای زمانی که مدافع کناری برای دریافت توپ به وسط زمین می آید یا با فشار تهاجمی مواجه می شود. سپس قسمت بیشتر دو محور پشتیبانی می شود.

با این حال، اگر دفاع کناری خیلی زودتر بالا رود – که بیشتر در سمت راست ایپسویچ به دلیل ویژگی‌های هجومی وس برنز دیده می‌شود – در آن صورت، محور نزدیک‌تر، تقریباً در کنار سه مدافع میانی، پایین می‌آمد. محور بعدی دوباره حرکات مخالف انجام میداد، اما این بار کمی به جلو حرکت می کرد. در آنجا، آنها به عنوان یک پیوند اضافی عمل می کنند تا توپ را به دو شماره 10 تبدیل برسانند که از مهاجم مرکزی تک حمایت می کند.

دابل پیوت در 1-3-2-4

شکل 1-3-2-4 که در پایان فصل قهرمانی لیگ یک آنها مشاهده شد – و متعاقباً در چمپیونشیپ – یک محور دوگانه را در طول مرحله ساخت یا همان بیلداپ حفظ کرده است. خط عقب با توجه به بازیکن اضافی در سراسر زمین گسترده تر است، در حالی که محور دوگانه حرکات جانبی کمتری را ارائه می دهد. در عوض آنها توپ را نگه می دارند، می چرخند یا به سمت توپ می روند و به صورت یک جفت باریک باقی می مانند. در صورتی که حریف فشار خود را محدود کند و یکی از مدافعان کناری ایپسویچ را آزاد بگذارد، این گزینه‌ها را به شما می‌دهد.

حرکت عمیق بودن از پیوت های کیران مک کنا – مشابه آنچه در برایتون تحت هدایت روبرتو دی زربی دیده می شود – همچنین به ترسیم و کشیدن حریف به سمت جلو، در بخش مرکزی زمین کمک می کند. سپس بازیکنان بین خطوط می توانند یک پاس تقسیم شده یا یک پاس کوتاه دریافت کنند.
برخلاف دی زربی، کیران مک کنا به دنبال شماره 10 خود – معمولاً کانر چاپلین – می‌گردد تا عریض شود و به یک سمت زمین برود. اغلب، بازیکن در همان سمتی است که توپ است. در اینجا، وینگر در سمت مقابل زمین نزدیک به وسط می‌شود و تقریباً به‌عنوان یک شماره 10 موقت و دوم عمل می‌کند. این گزینه پاس دیگری را برای بازی از طریق عمق یا توپ های بلند پرس حریف می‌دهد. ایپسویچ همچنین یک بازیکن مرکزی اضافی برای دفاع از انتقال خواهد داشت، تا در صورتی که در تلاش برای ساختن از عقب، مالکیت توپ را از دست بدهد دچار مشکل نشود.

بازیسازی تیم ایپسویچ از عقب رمین.

یک سوم هجومی

اگرچه مک کنا بین 1-3-2-4 و 1-2-4-3 تغییر داده است، اما زمانی که ایپسویچ توپ را برای مدت کافی در اختیار داشته باشد، این دو ساختار تقریباً ادغام می شوند. در هنگام حمله، لیف دیویس، مدافع چپ، بالا و پایین می رود. وینگر چپ کیران مک کنا – هر یک از بین مارکوس هارنس، ناتان برادهد، عمری هاچینسون یا جرمی سارمینتو – به سمت داخل می رود. باقی خط عقب باید تبدیل به یک سه گانه موقت شود که توسط پوشش دو محور جلویی پشتیبانی می شود. این واحد پنج نفره حریف را در نیمه خود قفل می کند و همچنین مسئول دفاع از ضد حمله در صورت از دست دادن توپ توسط ایپسویچ است.

همانطور که وینگر چپ به سمت داخل حرکت می کند، چاپلین به عنوان شماره 10 به خوبی سازگار می شود. او یک دارایی گلزن است و اغلب به عنوان مهاجم دوم به محوطه جریمه حمله می کند. اما او فراتر از خط دفاعی حریف نیز می دود. در مواقعی، او بازی را به سمت کانال داخلی هدایت می‌کند تا با برنز، کیدن جکسون یا هاچینسون تبدیل‌شده، هنگام حمله از این طرف، ترکیب شود. 1-3-2-4 سپس در هنگام حمله به یک نوع 1-2-4-3 تبدیل می شود، با دفاع چپ و وینگر راست مک کنا که عرض را نگه می دارند.

حرکات تغییر دهنده بازیکنان هجومی ایپسویچ تاون.

درخشش بازیکنان

در نتیجه، دیویس و برنز بیش از یک سوم سانترهای ایپسویچ را در چمپیونشیپ انجام دادند و یکی از سه مهاجم را در فضاهای مرکزی انتخاب کردند. با دویدن های رو به جلو چاپلین، وینگر چپ اینورت شده، مهاجم میانی که مدافعان میانی عقب نشینی را اشغال می کند، و یک وینگر یا مدافع کناری به طور بالقوه در پست دور، ایپسویچ به ویژه از کات بک ها تهدید می کند. علاوه بر این، ارسال توپ مرده آنها می تواند تهدیدی برای گل باشد.

در لیگ یک، ایپسویچ با بالاترین پاس‌ها در هر اقدام دفاعی (PPDA) مواجه شد که نشان می‌دهد تیم‌ها ترجیح می‌دهند مقابل آنها عقب بنشینند. این به تسلط آنها بر مالکیت کمک کرد، اما بازی را برای آنها دشوارتر کرد. با وجود این، آنها بیشترین گل را به ثمر رساندند و همچنین بیشترین ضربه را در محوطه جریمه حریف داشتند. این روند در چمپیونشیپ ادامه یافت – پس از 42 بازی در فصل 2023/24، ایپسویچ چهارمین تعداد شوت را انجام داد.

بازی فوروارد کیران مک کنا همچنین کاملاً متکی به یک مهاجم مرکزی قدرتمند – کیفر مور، جورج هرست یا فردی لاداپو – است که می تواند توپ را بالا نگه دارد و بازی را پیوند دهد، اما در صورت لزوم فراتر از آن حرکت کند. داشتن یک نقطه کانونی مرکزی به ایپسویچ اجازه می دهد تا حرکات تهاجمی و چرخش های دور از توپ را انجام دهد. این مدافعان وسط را اشغال می کند و سرعت آنها را در ردیابی، تغییر موقعیت یا پوشش محدود می کند – مخصوصاً در برابر حرکات سمت چپ. این پروفایل فوروارد مرکزی نیز حضوری برای حمله به سانترهای دیویس یا برنز اضافه می کند.

پرسینگ کیران مک کنا

بدون توپ، ایپسویچ یک تیم پر پرس بوده است. با PPDA بسیار پایین تر از میانگین لیگ خود. از پایه 1-3-2-4، وینگرها به طور تهاجمی به سمت مدافعان کناری حریف می روند و مهاجم وسط در حمایت است. در اینجا، ایپسویچ تلاش می کند تا بازی را در یک طرف زمین قفل کند. مدافع کناری و محورهای نزدیکتر، فضای جلوتر از حامل توپ را فشرده می کند.

از اینجا، محور دورتر از توپ به اطراف می چرخد ​​و پوشش میدهد. این محور به سمت مهاجم مرکزی حریف می‌رود، اما همچنان برای مقابله با پاس‌های مرکزی – به‌ویژه پاس‌های برگشتی به داخل، در موقعیت قرار دارد.

یکی از جنبه های کلیدی این پرس زمانی رخ می دهد که وینگر دورتر از توپ به وسط نزدیک می شود. موقعیت یابی وینگر روی مدافع میانی دوم فشار می آورد، شماره 10 ایپسویچ نیز برای محافظت، نمایش و پوشش دسترسی به پاس از مرکز زمین نزدیک است.

بلاک

در چمپیونشیپ، ایپسویچ به روشی مشابه به پرس میپردازد. ساختار 1-3-2-4 فشار تهاجمی از وینگرها را امکان پذیر می کند که توسط نزدیکترین پیوت ها، مدافعان کناری، شماره 10 و وینگرهای دور باریک حمایت می شود. با این حال، تیم کیران مک کنا در مقایسه با زمانی که در لیگ یک حضور داشت، به طور متوسط ​​با هشت پاس بلند کمتر در هر 90 دقیقه مواجه می شود. این در حالی است که حریفان در هر 90 دقیقه 21 پاس به عقب و 17 پاس به جلو بیشتر انجام داده اند. این به این دلیل است که در مجموع، حریفان آنها مالکیت بیشتری در اختیار دارند – با پاس‌های کوتاه‌تر می‌سازند و با بازی دور از دروازه ایپسویچ یا در عرض زمین، مالکیت توپ را دوباره شروع می‌کنند.

با این حال، ایپسویچ در بین بهترین های این بخش برای PPDA باقی مانده است. آنها به اعمال فشار بالا از ساختار 4-2-3-1، به خصوص روی پاس های عقب و کناری از حریف ادامه می دهند. اما میانگین مالکیت آنها اندکی کاهش می یابد. توانایی مک کنا در سازماندهی تیمش در بلاک های فشرده در مسابقات بزرگ بیشتر اتفاق می افتد. در مقایسه با لیگ یک، ایپسویچ در حال تلاش برای دوئل‌های بیشتر و مهارهای بیشتری است. نه فقط در یک پرس بالا، بلکه از یک بلاک عمیق‌تر، که اغلب در یک سوم میانی قرار می‌گیرد.مید بلاک

تله پرس

از اینجا، ایپسویچ اغلب تله گسترده خود را می گذارد. آنها از طریق دفاع تهاجمی مدافع کناری، پیشرفت گسترده را متوقف می کنند، در حالی که بازی را در مرکز از طریق پوشش دو محور خود محدود می کنند. آن‌ها همچنین می‌توانند حریف را که با توپ به عقب حرکت می‌کنند، به دور از فشار، محدود کنند، همانطور که وینگرهای کیران مک کنا به عقب پرس می‌کنند.

این یک روش هوشمندانه و متعهدانه برای بازی است که شخصیت کیران مک کنا را که کلایو آلن توصیف کرده است، منعکس می کند. همچنین این یک سبک بازی است که به خوبی می تواند ایرلندی شمالی را به عنوان مربی به اوج بازی برساند.

الکساندر ایساک; مرد یخی نیوکاسل دنیا را زیر پاهایش دارد

الکساندر ایساک دو گل دیگر را در پیروزی 4-0 نیوکاسل یونایتد مقابل تاتنهام به ثمر رساند. اما بازیکن ملی سوئد چقدر خوب است؟

مهاجم اسکاندوایایی نیوکاسل در فرم بسیار خوبی به سر میبرد.

محمدرضا حیدری;فوتبال لب- آنها مهاجمان خود را در نیوکاسل دوست دارند. جکی میلبرن، اندی کول، آلن شیرر. کسانی که گل می زنند تا طرفداران سنت جیمز پارک را روی پا بگذارند، به عنوان ابرقهرمانان آن بخش خاص از شمال شرق انگلیس معرفی می شوند.

الکساندر ایساک و ویلسون

در دو سال گذشته، آن چشم‌های دوست‌داشتنی به کالوم ویلسون و الکساندر ایساک است. که از آغاز فصل 2022-2023 تاکنون 57 گل بین آنها در همه رقابت‌ها به ثمر رسید.

از آنجایی که ویلسون به دلیل مصدومیت قفسه سینه از اوایل فوریه غایب بود، فشار بر الکساندر ایساک برای گام برداشتن وارد شد. و گامی بلند برداشت و بسیار فراتر رفت.

این بازیکن 24 ساله در 6 بازی اخیر خود در لیگ برتر برای نیوکاسل یونایتد هفت گل را زد. اولین گل او به این معنی بود که ایساک پس از شیرر (15 بازی در 1996-1997)، کول (8 در 1993-94) و لس فردیناند (6 بازی در 1995) به چهارمین بازیکنی تبدیل شد که در 6 بازی خانگی پیاپی لیگ برتر برای نیوکاسل گلزنی می کند.

بدون احتساب فصول زمانی که آنها در چمپیونشیپ بودند، الکساندر ایساک هم اکنون اولین بازیکن نیوکاسل است که پس از شیرر در 2003-2004 (28 گل) در تمام رقابت ها در یک فصل بیش از 20 گل به ثمر می رساند.

آمار الکساندر ایساک بسیار عالی بوده است و مهاجم نوک این تیم عملکرد خوبی داشته است.

الکساندر ایساک در برابر تاتنهام

این یک عملکرد کلی عالی برای مردان ادی هاو در برابر اسپرز بود، و به خصوص در مورد دو گل ایساک، احساس اجتناب ناپذیری در مورد آنها وجود داشت.

در بازی خانگی قبلی نیوکاسل، الکساندر ایساک یک توپ را از پشت خط دفاع اورتون تعقیب کرد. مدافعان وحشت زده را کنار زد و شوتش به گوشه دروازه فرو رفت.

او در مقابل اسپرز نیز از توپ های عمقی استفاده کرد. از یک مدافع (در هر دو مورد میکی فن دی فن) فرار کرد و بدون هیاهو، شوت‌های خود را به درون دروازه ویکاریو فرستاد.

تغییر نسبت به فصل قبل

فن دی فن فصل اول فوق العاده ای را در تاتنهام سپری میکند. اما در این موقعیت نادر در موارد متعدد بسیار احمقانه به نظر می رسید. حتی سرعت ریکاوری معروف او برای متوقف کردن ایساک کافی نبود. کسی که به طرز ماهرانه‌ای در گل اول او را کنار زد. همچنین زمان‌بندی دقیقی برای دویدن خود داشت تا برای زدن دومین گل از مدافع هلندی دور بماند.

الکساندر ایساک 21 گل در 34 بازی (30 شروع) در تمام رقابت های این فصل به ثمر رسانده است. با 17 گل در تنها 24 بازی (21 شروع) در لیگ برتر. این به دنبال 10 گل در 22 بازی (17 بازی شروع) در لیگ در اولین فصل او در انگلیس پس از انتقال او از رئال سوسیداد در آگوست 2022 است.

17 گل او در لیگ برتر در این فصل، هم‌اکنون بیشترین گلزنی یک بازیکن سوئدی در یک فصل در این رقابت‌ها به همراه زلاتان ابراهیموویچ برای منچستریونایتد در فصل 2016-2017 است. بنابراین به نظر می‌رسد الکساندر ایساک احتمالاً قبل از پایان رقابت‌ها، این رکورد گل را خواهد شکست.

او در این فصل دقایق بیشتری نسبت به گذشته در لیگ برتر بازی کرده است. همچنین تقریباً به طور کامل در پست مورد علاقه خود به عنوان مهاجم مرکزی بازی میکند.

در طول اولین فصل خود به عنوان راهی برای وارد کردن ایساک و ویلسون به تیم، هاو اغلب سوئدی را در سمت چپ مستقر می کرد.

آمار بازی ایساک در فصل قبل
آمار بازی ایساک در فصل قبل
آمار بازی ایساک در فصل کنونی
آمار بازی ایساک در فصل کنونی

تمام کننده

ایساک کنترل را در اختیار دارد تا گزینه مفیدی در آنجا باشد، اما این فصل هیچ شکی باقی نگذاشته است که او در بهترین حالت خود در مهاجم نوک است.

به پایان رساندن موقعیت های تک به تک به یک نشانه تجاری برای ایساک تبدیل می شود. او در این فصل انواع گل ها را به ثمر رسانده است.

اولین بار او در بازی روز افتتاحیه استون ویلا در سنت جیمز پارک بود. یک ضربه ایستگاهی خوب، سون باتمن را دید که توپ را به عقب پاس داد تا توپ ایساک برای اولین بار از امیلیانو مارتینز عبور کند. همچنین در تساوی 2-2 مقابل وستهام در ماه اکتبر، دو گل واقعی به نام “شماره 9” به ثمر رسید. یکی از آنها تلاشی مشابه از روی ضربات ایستگاهی تمام شده بود، در حالی که گل دوم او را دید که در محوطه شش قدم منتظر بود تا یک توپ را به گل تبدیل کند.

پیدا کردن فضا

یکی از بزرگترین دارایی های ایساک توانایی او در یافتن فضا است. چه با دویدن از کنار شانه آخرین مدافع یا با ایستادن نسبتاً ثابت و انتظار برای باز شدن فضا در اطراف او.

او این موضوع را در پیروزی خانگی 4-1 مقابل چلسی در نوامبر گذشته به خوبی نشان داد. زمانی که در وسط محوطه جریمه قرار گرفت، کمی حرکت کرد تا فضا برای پاس لوئیس مایلی باز شود. سپس در هنگام حرکت ناگهانی او نهایت استفاده را برد. مدافعان مهمان به او فرصت دادند تا توپ را کنترل کند و از رابرت سانچز عبور کند.

برای تیمی که دقیقاً بازیکنان را به جلو انباشته نمی کند و در محوطه جریمه نمی ریزد، ایساک گل های زیادی را در مناطق مرکزی بین نقطه پنالتی و دروازه به ثمر می رساند.

همانطور که از نقشه منطقه لمسی بازی خود می بینید، نیوکاسل به طور میانگین تنها 29.1 لمس در هر بازی در محوطه جریمه حریف دارد. این هفتمین رتبه برتر در لیگ است، اما با فاصله کمی پس از منچسترسیتی (42.5)، آرسنال (40.6)، لیورپول (38.7) و تاتنهام (37.3)، بنابراین این بر عهده ایساک است که از لحظات معدودی خود به طور کامل استفاده کند.

نقشه حرارتی ضربات نیوکاسل در هنگام بازی در جریان
نقشه حرارتی ضربات نیوکاسل در هنگام بازی در جریان

ایساک همچنین با زدن چهار پنالتی از چهار پنالتی در این فصل لیگ برتر، تمام کردن سنجیده‌ای را به نمایش می گذارد. اما او عملکرد قابل توجهی از گل‌های مورد انتظار غیرپنالتی خود (np xG) ندارد. او 13 گل غیر پنالتی از 12.8 np xG به ثمر رسانده است. اما دارای بهترین گل در هر 90 دقیقه بازیکن در این بخش با 0.86 (دقیقه 160 دقیقه بازی) همراه با کول پالمر و بالاتر از ارلینگ است.

نقشه گلزنی ایساک در این فصل

مشارکت در بازیسازی

از بین کسانی که در این فصل حداقل 600 دقیقه در لیگ برتر بازی کرده اند، فقط کریس وود مهاجم سابق ناتینگهام فارست (38.7 درصد) و الیجا آدبایو (32.1 درصد) از لوتون تاون درصد تبدیل شوت بهتری نسبت به ایساک 28.3 درصدی دارند. بازیکن سوئدی بیش از مجموع شوت های هر دوی آنها تلاش کرده است.

فقط هالند (16) بیش از 15 موقعیت بزرگ ایساک را به گل تبدیل کرده است. که به عنوان فرصتی تعریف می شود که بازیکن مهاجم احتمالاً از آن گل می زند. در حالی که بازیکن نیوکاسل 16 موقعیت کمتر (46 به 30)دارد .

مانند هالند، الکساندر ایساک نیز در هر بازی لمس زیادی ندارد. تنها 6 مهاجم در لیگ برتر که حداقل 600 دقیقه در این فصل بازی کرده اند به طور میانگین کمتر از 30.9 لمس او در هر بازی هستند. که دو نفر از آنها هالند (23.7) و اولی واتکینز (29.9) هستند. به نظر می رسد که این به دلیل دستورات هاو باشد زیرا ویلسون هم قبل از مصدومیت خود فقط 33.2 لمس در هر بازی را به طور میانگین انجام می داد.

همانطور که نقشه حرارتی الکساندر ایساک در زیر نشان می‌دهد، او این روزها بیشتر در مرکز قرار می‌گیرد. اما همچنین دوست دارد از کانال چپ وارد شود، که برخی از مقایسه‌ها را با تیری آنری ایجاد میکند. او ممکن است به این سرعت عمل نکند، اما وقتی می‌بینید که الکساندر ایساک به همان شیوه‌ای که هانری با چنین نظمی انجام می‌داد، توپ را با عمد به گوشه دروازه می‌زند، توصیف بسیار مناسبی به نظر می‌رسد.

نقشه حرارتی بازی الکساندر ایساک

یک مهاجم کامل

ایساک به خوبی از توپ مراقبت می کند. از میان مهاجمان لیگ برتر که حداقل 200 دقیقه در این فصل بازی می کنند، تنها هالند (5.9) کمتر از 8.3 از دست دادن مالکیت توپ در هر بازی را دارد.

در واقع بازیکنی که در پنج لیگ برتر اروپا بیشتر به ایساک نزدیک است، در واقع ویلسون است. این یا به سازگاری تنظیمات و دستورالعمل های هاو اشاره می کند، یا به استخدام نیوکاسل می گوید که آنها بازیکنی را پیدا کردند که می تواند آنچه را ویلسون به آنها می دهد بازسازی کند همچنین جالب است که هری کین، مهاجم بایرن مونیخ را می بینیم که چندان در این لیست قرار ندارد.

فوتبال چنین است، استعداد هیجان انگیزی که در این بازی ظاهر می شود با شایعات نقل و انتقالاتی مواجه خواهد شد. بیشتر به دلیل گزارش هایی مبنی بر اینکه نیوکاسل ممکن است مجبور شود قبل از خرید در تابستان مجبور به فروش شود. پیشنهاداتی مبنی بر احتمال دور زدن کوسه هایی مانند آرسنال، تاتنهام و چلسی وجود دارد.

السکاندر ایساک مهره کلیدی

سرمربی او اخیراً گفت: “برای اینکه تیمی باشیم که می خواهیم باشیم، باید بهترین بازیکنانمان را حفظ کنیم.” این واضح به نظر می رسد و گزارش ها همچنین حاکی از آن است که نیوکاسل قصد ندارد برای ایساک پیشنهادی قبول کند. در حالی که خود بازیکن آرام و خوشحال به نظر می رسد.

و چرا او نخواهد بود؟ نیوکاسل هنوز شانس زیادی برای صعود مجدد به اروپا دارد، در حالی که او در تیمی بازی می کند که مناسب اوست و برای هوادارانی که او را می ستایند.

او پس از حضور در بوروسیا دورتموند و رئال سوسیداد، با تجربه کمی برای یک بازیکن 22 ساله وارد نیوکاسل شد.

الکساندر ایساک در 24 سالگی دنیا را زیر پای خود دارد. به این ترتیب، انتظار داشته باشید که جهان با آرامش در گوشه دروازه قرار گیرد.

زیدان; آنالیز تاکتیکی زیزو در رئال مادرید

زیدان با وجود اینکه بعد از رئال مادرید مربی تیمی نشد، اما هنوز هم رئال مادرید زیزو، یکی از بهترین تیم‌های دهه اخیر به شمار می‌رود.

زین الدین زیدان یکی از بهترین مربی های دهه ۲۰۱۰ است.

محمدرضا حیدری; فوتبال لب- تنها 10 ماه پس از استعفا، زین الدین زیدان به جایگاه خود بر روی نیمکت رئال مادرید بازگشت. جولن لوپتگی و سانتیاگو سولاری پیش از بازگشت زیدان، دوره‌های کوتاهی را به عنوان سرمربی کهکشانی‌ها سپری کردند و احساس ثباتی که رئال نیاز داشت را، نتوانستند در باشگاه حفظ نمایند.

بحران در کهکشانی ها

با این حال، او به تیمی بازگشت که با رفتن کریستیانو رونالدو به یوونتوس، ضعف عظیمی را حس می‌کرد. اما این بار خواسته مدیریت از او، تفاوتی اساسی داشت. تیم پرمهره تا حدودی از اوج دور و جایگزین آن، از او خواسته شد تا بر دوره بلند مدت و جوان‌سازی نظارت کند و این انتقال نسل را برعهده گرفته و توسعه دهد. این موضوع یک قهرمانی دیگر در لیگ به دنبال داشت؛ تا اینکه زیدان دوباره در ماه می 2021 از رئال جدا شد. شاید مهمتر از آن، نظارت او بر پیشرفت مداوم مارکو آسنسیو، فدریکو والورده و وینیسیوس جونیور بود. بازیکنانی که انتظار می‌رفت تیم جدید را رهبری کنند. رئال پس از استعفای مجدد او در بیانیه‌ای اعلام کرد:

زیدان یکی از نمادهای بزرگ رئال مادرید است. میراث او فراتر از آن چیزی است که به عنوان مربی و بازیکن در باشگاه ما به دست آورده است.

سبک بازی

انتخاب‌ها و عملکرد ثابت تیمی، الهام بخش بسیاری از موفقیت‌های رئال در اولین دوره مربیگری زیدان بود. برای مثال، برای هر دو فینال لیگ قهرمانان 2017 و 2018، او از یک ترکیب یازده نفره یکسان استفاده کرد. اندک تفاوت اما، نقش اصلی ایسکو در سال 2018 بود.

اولویت زیدان همچنین، استفاده از بهترین بازیکنان خود تا زمان تاثیرگذاری مثبت در نقش‌های اصلی آن‌هاست. رونالدو شاید یکی از بهترین مهاجمین داخل محوطه جریمه جهان، در دوره‌ای بود که رئال تحت سرمربیگری زیزو قرار داشت. بنابراین او از نقش خود به عنوان یک مهاجم چپ، با تغییر رول به عنوان مهاجم مرکزی به کار گرفته شد و با کمک به بنزما و موقعیت سازی‌ مناسب او، موقعیت شوتزنی را برای خود فراهم می‌نمود.

بنزما نیز از این تغییر پیشرفت کرد. به ایسکو آزادی عمل داد تا از نقش خود به عنوان پست 10 رئال خلاص شود. این موضوع باعث شد تا بازیکن اسپانیایی، مرتباً با بازیکنانی که از عرض استفاده می‌کردند جابجا شده و ایجاد فضا نماید. همچنین این تغییر رول، اغلب به رونالدو فضای بیشتری در مناطق می‌داد. انجام این کار او همچنین، به برتری نفری در برخی شرایط، در مناطق مختلف کمک می‌کرد. استفاده از این تغییرات، منجر به تسلط رئال بر موقعیت‌ها و فضاها، در زمان مالکیت توپ تحت هدایت زیزو شد.

نوع چینش بازیکنان در تیم کهکشانی زیدان.

تغییر هنگام بازگشت

پس از بازگشت زیدان، استفاده از نقاط مختلق زمین در اولوبت تاکتیکی تیم قرار گرفت. جدایی رونالدو باعث شد تا بنزما نقش متفاوتی را ایفا کند و دوباره در 4-3-3 قرار گیرد. او گاهی از پست اصلی خود تغییر رول می‌داد تا به میانه زمین بیاید. او در پخش توپ، همچنین شکست خطوط دفاعی حریف و تسلط بیشتر بر یک سوم میانی کمک می‌کرد. اما اغلب از او در کنار رونالدو به بهترین نحو مورد استفاده قرار می‌گرفت. بسیاری از کسانی که به رئال آمدند از جمله، ادن هازارد، رودریگو و وینیسیوس، اغلب در بهترین حالت خود در پست وینگر به تیم کمک می‌کردند. در زمان حمله، ترکیبی آن‌ها با اوورلب مارسلو، کارواخال، لوکاس وازکز و فرلاند مندی، که مدافعان کناری‌شان بودند، باعث فضاسازی و ایجاد موقعیت بر روز خطوط کناری و همچنین نفوذ به داخل محوطه حریف می‌شد.

وظایف هافبک‌های میانی نیز به شکلی ظریف تغییر کرد. دو نفر از میان تونی کروس، کاسمیرو و لوکا مودریچ معمولاً دبل پیوت تشکیل می‌دادند، همانطور که در سه قهرمانی متوالی لیگ قهرمانان اروپا انجام دادند.
اضافه شدن والورده در آن پست‌ها نیز، فضای بیشتری را در اطراف بنزما ایجاد کرد. همچنین برای ترکیب در شرایط نیاز به فضای بیشتر، از ایسکو استفاده می‌شد، همانطور که او قبلا در تغییر فورمیشن رئال به چهار چهار دو از خود نشان داد. هافبک‌های مرکزی نیز از فضا استفاده می‌نمودند و با ورود به محوطه جریمه حریف، ایجاد موقعیت گلزنی می‌کردند. معمولاً از طریق فضای مابین مدافعین این نفوذ صورت می‌گرفت. این موضوع باعث تقسیم تعداد گل‌ها میان همه اسکواد می‌شد و دیگر خبری از کانونی به نام کریستیانو رونالدو وجود نداشت.

ترکیب تیم در هنگام بازگشت دوباره زیدان.

زیدان در هنگام پرس و دفاع

میزان اوورلب مدافعان کناری رئال، اهمیت فزاینده‌ای به تعادل دفاعی آنها می‌دهد. کروس، مودریچ و کاسمیرو اغلب در تغذیه مهاجمان، عالی عمل می‌کردند. وقتی حملات شکست می‌خورد، با پرسی سریع در مقابل مدافعان مرکزی‌شان ترکیب می‌شدند تا تلاش برای حمله از روی ضد حمله را خنثی کنند.

هنگامی که آنها چهار چهار دو خود را اتخاذ کردند، موقعیت کروس به سمت چپ و مودریچ به سمت راست، به این معنی بود که نقضه‌های بسیاری از میانه زمین شگل می‌گیرند. همچنین فضا و آزادی عمل بیشتری در بین مهاجمان بوجود می‌آمد. کروس و مودریچ مغز متفکر تمام نقشه‌هایی بودند که توسط مهاجم مربوطه ادامه می‌یافت و یک مدافع کناری با اوورلب در یک سمت و ایسکو در سمت دیگر داشت. این دو هافبک که توسط کاسمیرو همیشه حمایت می‌شدند، در مواقعی که حریف پیش می‌رفت، به طور موثر دفاع می کردند. وجود این دو مدافع کناری، کمک اساسی برای کهکشانی‌ها بود و تقریبا در تمام نقشه‌های تیمی نقش داشتند.

تغییر زیدان به ۳ مهاجم

بازگشت آنها به 4-3-3 در نهایت به تغییر رویکرد ضد پرس آنها کمک کرد. رئال همچنان به شدت و به همان اندازه به پرس ادامه داد و همچنان این کار را با پنج نفر شروع می‌کرد. مدافعان کناری آن‌ها در هنگام بازی در پشت خط میانی، کمتر از آنچه که لازم بود نفوذ می‌کردند، بنابراین حریفان احتمالاً پاس‌های بلند می‌دادند، که منجر به بازپس‌گیری مالکیت رئال در زمین خودی می‌شد، در حالی که زمانی می‌توانستند خیلی نزدیک به دروازه حریف این پرس و بازپس‌گیری را انجام دهند.

از طریق وینگرها، توپ را به مرکز زمین منتقل می‌کردند.در ادامه هافبک‌های میانی وظیفه انتقال توپ از طریق فضای میان مدافعین مرکزی را برعهده داشتند. در حالی که پیش از آن، موج دوم حمله، توسط فولبک‌های پیش تاخته و شماره 10 آن‌ها شکل می‌گرفت. بنابراین آن‌ها چهار نفر بیشتر از قبل در موج بعدی و همچنین بازپس‌گیری توپ داشتند. دفاع بدین صورت بود که پس از رد شدن توپ، مدافعین مرکزی با کمک هافبک‌ها، فضاها را می‌بستند و با پرس به موقع، شرایط را به نفع خود تغییر می‌دادند.

ترکیب تیم زیدان در دو مقطع مربیگری خود در رئال مادرید

رودری: بسیار بیشتر از یک هافبک دفاعی

رودری به عنوان بازیکنی در قالب بوسکتس وارد منچسترسیتی شد اما در سال های اخیر اعداد تهاجمی باورنکردنی را ثبت کرد.

محمدرضا حیدری؛ فوتبال لب- شاید به این دلیل است که او اسپانیایی است. شاید این احترامی است که پپ گواردیولا برای او قائل است. به احتمال زیاد، به این دلیل است که او یک هافبک میانی برنده سه گانه، سقوط ناپذیر و توپگیر است.

رودری در طول دوران حرفه ای خود با سرخیو بوسکتس اسطوره بارسلونا مقایسه شده است.

از نظر سبک، البته، شباهت های زیادی وجود دارد. اما حقیقت این است که در حالی که رودری به سیتی آمد تا سوراخ بوسکتس شکل در پازل گواردیولا را پر کند. او به چیزی کاملاً متفاوت تبدیل شد.

او همچنان یک توپگیر نخبه است و هنوز هم در محوطه مقابل مدافعان تیمش رژه می رود. مالکیت توپ را بالا می برد و آن را بین مهاجمان تقسیم می کند. او همچنان مرتباً توپ را از خط دفاعی خارج می‌کند و نقشی کلیدی در ترکیب سیتی بازی می‌کند.

اما عملکرد هجومی او در این فصل افزایش چشمگیری داشته است. رودری با یک گل و یک پاس گل در پیروزی 4-1 مقابل استون ویلا و یک پاس گل دیگر در پیروزی 4-2 در کریستال پالاس ، تعداد گل های خود را در این فصل به 14 رساند.

آمار رودری نشان دهنده این است که او در سیستم پپ گواردیولا نقش کلیدی دارد.

بهتر از خیلی ها

او با هفت گل و هفت پاس گل، در رده شانزدهم لیگ برتر از نظر تعداد گل‌زنی‌ها قرار دارد. در این فصل، او به طور مستقیم به گل های بیشتری نسبت به مارتین اودگارد (13)، نیکلاس جکسون (12)، برونو فرناندس (12)، لوئیس دیاز (12)، برناردو سیلوا (10) و دژان کولوسفسکی (9) کمک کرد. این لیست ادامه دارد.

بوسکتس چیزهای زیادی بود – از جمله استعدادی نسلی که الهام بخش نسل بعدی هافبک های دفاعی بود – اما او هرگز تهدیدی برای گل نبود. او در 481 بازی حرفه ای خود در لالیگا، تنها 11 گل به ثمر رساند.

رودری زمانی که برای اولین بار به سیتی نقل مکان کرد، بیشتر از این نوع بازیکن بود. او در 97 بازی خود در لالیگا برای ویارئال و اتلتیکو مادرید، تنها 4 گل به ثمر رساند و میانگین 0.9 شوت در 90 دقیقه بازی را به ثمر رساند. در سه فصل کامل حضورش در اسپانیا، میانگین کمتر از یک لمس در محوطه حریف به ازای هر 90 نفر بود.

این در سیتی ادامه یافت، جایی که او در اولین فصل حضورش، تنها سه گل به ثمر رساند. میانگین 0.9 شوت و 1.0 لمس در محوطه جریمه حریف در هر 90 ضربه داشت.

آمار تهاجمی رودری در سالیان اخیر

بیشتر از یک هافبک دفاعی

تاثیرات او در محوطه حریف فصل به فصل افزایش یافته است و در فصل 2023-2024 عدد 2.8 در 90 است. او تعداد پاس‌های بیشتری در یک سوم پایانی (13.8)، داشتن ضربات (2.1) بیشتر و ایجاد موقعیت‌های بیشتر در هر 90 (1.5) نسبت به هر فصل دیگری در دوران حرفه‌ای خود دارد.

این بازیکن اسپانیایی همچنین 0.52 گل یا پاس گل به ازای هر 90 گل می دهد. که به راحتی بالاترین میزان او در تاریخ است، و بهتر از هر بازیکن دیگری است. یک نرخ شگفت انگیز برای بازیکنی که هنوز در درجه اول یک هافبک دفاعی است.

مقایسه نقشه لمسی رودری از فصل اول (2019-2019) در سیتی با 2023-24 تصویر قابل توجهی را نشان می دهد. هافبک اسپانیایی در این فصل به طور متوسط ​​20 لمس بیشتر در هر 90 بازی (125.9) نسبت به هر دوره دیگری برای سیتی دارد. چهار منطقه ای که بیشترین افزایش را داشته اند در یک سوم هجومی زمین بوده اند.

همانطور که نقشه لمسی او در زیر نشان می دهد، او به طور متوسط ​​5.4 لمس بیشتر در هر 90 دقیقه در منطقه مهم 14 و 5.2 در 90 در دو نیمه فاصله در هر طرف دارد.

بیشتر هجومی تا دفاعی

او همچنین تقریباً سه برابر بیشتر از اولین فصل حضورش در باشگاه (1.0 در 90) در مجوطه حریف در هر 90 (2.8) لمس می کند. واضح است که او تشویق شده است که بیشتر به مناطق هجومی وارد شود.

سیتی این روزها حتی از زمانی که رودری برای اولین بار به آن پیوست، تسلط بیشتری دارد. و آنها با یک های لاین بازی می‌کنند و درست به سمت زمین پیش می‌روند تا حریف را در نیمه خود نگه دارند.

همانطور که نقشه منطقه لمسی زیر برای کل تیم نشان می دهد، سیتی در موقعیت های مرکزی بسیار بیشتر در رده سوم حمله قرار می گیرد.

به این ترتیب رودری در موقعیت های پیشرفته تری قرار خواهد گرفت.

آمار لمس توپ های بازیکنان تیم صدرنشین لیگ منچسترسیتی.

تغییرات پپ

یکی از تغییراتی که گواردیولا ایجاد کرده این است که رودری دیگر در طول تمرین سیتی وارد خط دفاعی نمی شود. او به قدری در برابر مطبوعات مقاومت می کند که گواردیولا متوجه شد که هیچ فایده ای برای حضور او در خط مقدم حریف وجود ندارد. او همچنین ممکن است رودری را در یک منطقه شلوغ در وسط زمین داشته باشد. در این فصل، گواردیولا رودری را حتی بیشتر جلو برد.

هافبک سیتی در این فصل لیگ برتر را برای تعداد دفعاتی که در زمان مالکیت توپ تحت فشار قرار گرفته است (1075) رهبری می کند. در موقعیت های بازی باز که حداقل یکی از حریف ها در فاصله دو متری قرار دارد، ضریب موفقیت پاس 87.3 درصد را حفظ کرده است.

این دومین بالاترین میزان در بین بازیکنان لیگ برتر است که حداقل 300 پاس با حریف در فاصله 2 متری انجام می دهند، پس از بیلی گیلمور از برایتون (88.4٪). گیلمور این میزان موفقیت را از 361 پاس حفظ کرده است. مرد سیتی با نگاه کردن به میزان موفقیت پاس با حریفی در فاصله 3 متری خود (90.3%) در لیگ برتر پیشتاز است.

اینطور نیست که رودری با پاس‌هایش به خوبی بازی کند. تنها پاسکال گروس (169) در این فصل بیشتر از اسپانیایی (168) در بازی‌های لیگ برتر پاس‌های مترقی داده است. در حالی که رودری 1179 پاس داده است که حداقل دو حریف را دور زده است – 247 پاس بیشتر از هر کس دیگری (یان پل ون هکه). دوم، با 932). او همچنین در این فصل بیش از هر بازیکن دیگری (137) پاس های خط شکن در لیگ قهرمانان اروپا انجام داده است.

آمار پاس های خط شکن رودری

یک پاسور مورد اعتماد

همچنین می‌توانیم از معیاری به نام تأثیر پاسور برای اندازه‌گیری میزان خوب پاس‌های یک بازیکن در مقایسه با آنچه که باید از یک پاسور معمولی انتظار داشته باشیم استفاده کنیم.

تاثیر کل پاسور رودری در این فصل 182.1 است – تقریباً دو برابر هر بازیکن دیگری، با گروس (96.4) و اودگارد (80.7) در ردیف بعدی. او همچنین از نظر میانگین تاثیر پاس‌هایش (0.06) از بازیکنان در رتبه اول قرار دارد تا حداقل 500 پاس در این فصل انجام دهد. رودری با پاس های خود در این فصل بیش از هر کس دیگری در لیگ برتر روی بازی ها تأثیر می گذارد.

اگر او را بیش از حد عمق در اختیار داشته باشد، استعداد او هدر می‌رود، و او آنقدر تحت فشار است که گواردیولا از او خواسته حتی بیشتر از گذشته جلوتر برود. نتایج ویرانگر بوده است.

او در لحظات کلیدی جلوی دروازه نقش می بندد، دقیقاً مانند گل برنده فصل گذشته اش در فینال لیگ قهرمانان اروپا. از 14 گل یا پاس گل او در این فصل، 10 گل سیتی را به برد رسانده یا آنها را به تساوی رسانده است، از جمله اولین گل او مقابل ویلا در هفته گذشته. او در اوایل فصل در دقیقه 88 در شفیلد یونایتد گل برتری را به ثمر رساند و همچنین گل های مهمی را هم در خانه و هم در خارج از خانه به چلسی زد.

رودری در این فصل نسبت به هر فصل دیگری در دوران حرفه‌ای خود ریکاوری کمتری (مجموع دفعات بازیابی مالکیت) انجام می‌دهد، با 7.3 در 90. همچنین او میانگین بیش از 9 بازیابی در هر 90 در هر یک از سه فصل گذشته داشته است.

امار تدافعی رودری در این فصولی که گذشته است.

تهاجمی تر از گذشته

با این حال، به طور باورنکردنی، مجموع 195 ریکاوری او بیش از هر بازیکن دیگری در لیگ برتر در این فصل است. او حجم وسیعی از زمین را پوشش می دهد، و از بسیاری جهات، کار بیش از یک بازیکن را انجام می دهد.

رودری هوشمندانه بازی را قطع می‌کند و می‌داند چه زمانی باید خطا کند. او مدت‌هاست که به‌عنوان استاد لیگ برتر در انجام هرچه بیشتر خطاها بدون جریمه مورد تحسین و نفرت قرار میگیرد. اما با وجود زمین‌های زیاد برای جبران دوره‌های ریکاوری‌اش، او بیشتر در سمت اشتباه توپ قرار میگیرد.

که منجر به خطاهای بیشتر و کارت های بیشتر شده است. در حالی که هفت بازی تا پایان فصل 2023-24 باقی مانده است، او در حال حاضر با هشت بازی با بیشترین تعداد زردها در یک فصل برابری کرده است.

بد انضباط مسلما تنها نقص فصل او بوده است. او برای اولین بار در دوران حرفه ای خود در سیتی یک بازی را به دلیل انباشته شدن کارت های زرد از دست داد. و همچنین کارت قرمز و متعاقباً سه جلسه محرومیتی که در مقابل ناتینگهام دریافت کرد وجود داشت.

او در غیر این صورت تقریبا همیشه در دسترس است. این چهار بازی اولین بازی‌هایی بود که او به دلیل محرومیت برای سیتی از دست داد، و از نوامبر 2019 تاکنون حتی یک بازی را به دلیل مصدومیت از دست نداده است. این رکورد در دسترس بودن، او را ارزشمندتر می‌کند، به‌ویژه با توجه به اینکه سیتی در هر چهار بازی بدون او شکست خورد.

مهره کلیدی

گواردیولا بیش از هر بازیکن دیگری در تیم خود به ژنرال هافبک خود متکی است و به راحتی می توان دلیل آن را فهمید.

اما اگرچه آمادگی جسمانی برای رودری مشکلی به نظر نمی‌رسد، چند اشتباه و پاس‌های نابجا مقابل پالاس در روز شنبه رخ داد که نشان می‌دهد او ممکن است آسیب‌های روانی را احساس کند که هرگز نمی‌تواند یک بازی را از دست بدهد.

شاید بتوان این واقعیت را خواند که گواردیولا به محض اینکه سیتی در مقابل ویلا و پالاس 4-1 پیش رفت – در هر نوبت 15 دقیقه مانده به پایان – که قبلا تنها یک بار رودری را از زمین خارج کرده بود – پس از 87 دقیقه در خانه، رودری را تعویض کرد. سرمربی سیتی باید رودری را برای هر بازی آماده و شاداب نگه دارد.

در این فصل، شاهد پیشرفت رودری به هافبک باکس به باکس بودیم. یک ناوشکن در هر دو انتهای زمین؛ و یک پست هشت در حالی که همچنان کارهای شش را انجام می دهد. او از این نظر در فوتبال جهان منحصر به فرد است و اکنون، به معنای واقعی کلمه، شکست ناپذیر است. رودری به چیزی بیش از یک هافبک دفاعی تبدیل شده است.

چرا چلسی در نیمه دوم اینقدر بد است؟

چلسی در این فصل یکی از بدترین رکوردهای لیگ برتر را با نگاهی تنها به نیمه دوم مسابقات دارد. ما سعی می کنیم بررسی کنیم که در استمفورد بریج چه می گذرد.

شاگردان پوچتینو در این فصل فراتر از انتظار ضعیف بوده اند.

محمدرضا حیدری فوتبال لب- در این فصل خیلی چیزها برای چلسی اشتباه شده است. ساوی آخر هفته گذشته به برنلی فقط آخرین نادر است، اما ممکن است کمترین اتفاق باشد.

در مقابل دیگر مبارزان سقوط ناتینگهام فارست، اورتون و برنتفورد شکست خورده اند و نتیجه شنبه در خانه مقابل برنلی حتی یک شکست هم نبود.

پس از اینکه کول پالمر با یک پنالتی که به دلیل خطای انجام شده که باعث شد لورنز آسینیون کارت زرد دوم را دریافت کند. چلسی را 1-0 جلو انداخت، به نظر نمی رسید مسیر زیادی برای بازگشت به بازی برای میهمان وجود داشته باشد. تیم وینسنت کمپانی با کسب تنها یک امتیاز از یک موقعیت باخت در تمام فصل – کمتر از هر تیم دیگری در لیگ برتر، وارد بازی شد.

با این حال، برنلی درست پس از شروع بازی، توسط جاش کالن بازی را به تساوی کشاند و سپس برای دومین بار به بازی برگشت. این بار، پس از اینکه پالمر ماهرانه دوباره چلسی را جلو انداخت، دارا اوشی با ضربه سر ضعیف به سمت جورجه پتروویچ به تساوی رسید.

چلسی در برابر برنلی به راحتی پیروزی را با تساوی عوض کرد.

پایان بد

و این برنلی 10 نفره بود و نه میزبان پرهزینه آنها که به کسب یک پیروزی نزدیک شد. در دقیقه 88، جی رودریگز یک ضربه سر را از روی کرنر به تیر افقی دروازه کوبید و سپس ریباند را به اوت زد.

نکته نگران کننده برای چلسی این است که این تسلیم شدن در نیمه دوم یک اتفاق جدید یا غافلگیرکننده نیست.

تنها شفیلد یونایتد و برنلی در نیمه دوم مسابقات لیگ برتر در این فصل رکورد ضعیف تری نسبت به چلسی دارند. شاگردان مائوریسیو پوچتینو از 28 نیمه دوم خود فقط 7 نیمه را برنده شده اند. اگر امتیازات نیمه دوم فقط در نظر گرفته می شد، چلسی در این فصل فقط 27 امتیاز داشت و در رده هفدهم لیگ برتر قرار می گرفت.

جدول لیگ برتر اگر فقط نتایج نیمه اول لحاظ شود

تفاوت با دیگران

البته، داشتن یک رکورد ضعیف فقط بعد از نیمه استراحت لزوماً مشکلی نیست. منچسترسیتی تنها در 16 بازی از 30 نیمه دوم خود در این فصل “برنده” شده است و نتایج آنها بر اساس بازی های نیمه دوم فقط 55 امتیاز بوده است – 15 امتیاز کمتر از لیورپول. در جدول واقعی لیگ، سیتی با صدر جدول یورگن کلوپ هم سطح است و بسیار در رقابت قهرمانی است.

واقعیت این است که سیتی به اندازه سایر تیم‌ها نیازی به برد در نیمه دوم ندارد، زیرا آنها اغلب در وقت استراحت پیش هستند. آنها در این فصل در بیشتر بازی های لیگ برتر (15) نسبت به هر تیم دیگری در زمان استراحت پیشتاز بوده اند.

اما در حالی که چلسی رکورد خوبی در نیمه اول دارد و در 28 بازی خود سه بار در نیمه اول شکست خورد. مجموع 9 برتری آنها در نیمه اول برای جبران رکورد وحشتناک آنها پس از استراحت کافی نیست. .

جدول لیگ برتر در نیمه دوم
جدول لیگ برتر اگر فقط نتایج نیمه دوم لحاظ شود

چلسی همیشه بازنده

در نیمه‌های دوم بازی‌های خود در این فصل، و همچنین «شکست» 2-1 مقابل برنلی 10 نفره، باخت 2-1 به برنتفورد و لوتون و باخت 2-0 از اورتون بوده است. چلسی در تمام این بازی‌ها در نیمه اول یا برتر بود یا مساوی بود. هنگامی که حریفان به آنها حمله می کنند، آنها اغلب در هم می ریزند.

پوچتینو پس از تساوی روز شنبه مقابل برنلی ناله کرد: «برای آنها خیلی آسان بود که به یک سوم آخر ما برسند. ما در بازی باز و دفاع از ضربات ایستگاهی به اندازه کافی تهاجمی نبودیم. ما باید مانند یک تیم پیشرفت کنیم و رقابتی تر باشیم.”

دلیل نمایش ضعیف چیست؟

صدمات مشکل بزرگی بوده است. چلسی بیش از سایر تیم‌ها آسیب دیده‌اند و بازیکنان تیم اصلی مانند کریستوفر انکونکو، بن چیلول، ریس جیمز، مارک کوکورلا و ترووه چالوبا همگی بیشتر فصل را از دست داده‌اند. پوچتینو این هفته اعتراف کرد که بعید است نکونکو در این فصل دوباره بازی کند.

همچنین این واقعیت وجود دارد که تیم پوچتینیو به سرعت جمع شد. با تعداد زیادی بازیکنان جوان اضافه شده و تیم کاملاً فاقد تجربه است – به خصوص در زمینه تمام مصدومیت های آنها.

نتیجه این است که آبی ها در این فصل جوان‌ترین نیمکت‌های تعویضی را در بین تمام تیم‌های لیگ برتر داشته است. بازیکنان روی نیمکت آنها میانگین سنی فقط 22 سال و 129 روز داشته اند که بهترین بخش آن 2 سال جوانتر از هر تیم دیگری است (لیورپول دومین جوان را با 23 سال و 361 روز داشته است).

اما با وجود این، چلسی هنوز تیم بسیار قدرتمندی دارد و حتی جوانان آن بسیار بسیار خوب، دستمزد خوب و ارزش پول زیادی دارند. برای مثال، در روز شنبه، در حالی که برنلی به سراغ رودریگز 34 ساله می رفت که در 96 بازی اخیر خود در لیگ برتر 5 گل زد. جاش براونهیل، چارلی تیلور و جوی گادموندسون، چلسی رحیم استرلینگ و نونی مادوکه را به خدمت گرفت.

اینطور نبود که چلسی بازی را با تیمی وحشتناک به پایان برساند. آنها هنوز دو هافبک 100 میلیون پوندی انزو فرناندز و مویس کایسدو داشتند. هم زمان یک خط حمله جلوی گران قیمت در پالمر، نیکلاس جکسون و میخایلو مودریک داشتند. آنها هنوز هم یک دفاع داشتند که در مجموع بیش از 150 میلیون پوند هزینه داشت. این گروهی نبود که برنلی باید مقابل آن شانس می آورد، به خصوص یک گل و یک بازیکن که اخراج شد.

عمق اسکواد چلسی در این فصل که مصدومیت های زیادی داشته است.

مشکل کجاست؟

بنابراین، شاید مسئله نگرش باشد. پالمر مطمئناً فکر می کند که این یک عامل مؤثر است.

«ضعیف است. این هافبک پس از تساوی برنلی گفت: این نمی تواند اتفاق بیفتد، به خصوص وقتی آنها به 10 نفر می رسند. «اتاق رختکن واقعاً خراب است. وقتی آنها به ده نفر رسیدند، ما یک بر صفر پیش بودیم و خیلی راحت شدیم. همین داستان، هر هفته خودمان را می کشیم. این باید از ما به عنوان بازیکن بهتر شود.”

پس شاید آنچه ما شاهد آن هستیم نتیجه تیمی است که خیلی سریع ساخته شد. شما نمی توانید راه خود را صرف داشتن روحیه تیمی سریع کنید که بهترین تیم تاتنهام پوچتینو بر اساس آن ساخته شد. این زمان می برد، بنابراین منطقی است که بگوییم آنچه چلسی و پوچتینو به آن نیاز دارند زمان و صبر است.

اما هنوز هم نیاز به یک بهبود آشکار در آینده نزدیک وجود دارد. اگر چلسی در نیمه دوم بازی های خود “بازنده” باشد، نمی تواند راه خود را به نیمه اول و احتمالاً در رقابت های اروپایی باز کند.

روبن آموریم؛آنالیزی از جدی ترین گزینه لیورپول برای جانشینی کلوپ

روبن آموریم پس از خبر ماندن ژابی آلونسو در بایرلورکوزن به اصلی ترین گزینه نیمکت لیورپول در دوران پساکلوپ تبدیل شد.

روبن آموریم سرمربی فعلی اسپورتینگ لیسبون

محمدرضا حیدری فوتبال لب- روبن آموریم تنها چند سالی است که در مربیگری به یکی از مربیان جوان با رتبه بالا و پرتقاضا در فوتبال تبدیل شده است. آموریم در سال 2018 در کاسا پیا در رده سوم پرتغال شروع به کار کرد. سپس اولین فرصت خود را در یک باشگاه بزرگ زمانی که براگا او را به عنوان مربی تیم دوم منصوب کرد، به دست آورد. تنها سه ماه بعد، پس از اخراج ریکاردو سا پینتو، مربی جوان هدایت براگا را بر عهده گرفت. با انجام این کار، او در سن 34 سالگی مربی یک تیم باشگاهی شد که در یک لیگ معتبر اروپایی شرکت می کرد.

روبن آموریم در 13 بازی سرمربیگری خود آنقدر تحت تأثیر قرار گرفت که اسپورتینگ لیسبون فراخوان داد. در مارس 2020 آنها مبلغ قابل توجهی را برای خرید این مربی از قراردادش با براگا پرداخت کردند. سپس، به طور قابل توجهی، در اولین فصل کامل خود در این باشگاه، آموریم اسپورتینگ را به دوگانه داخلی، از جمله اولین قهرمانی آنها در لیگ در 19 سال، هدایت کرد. اسپورتینگ در تمام فصل تنها یک شکست در لیگ متحمل شد، آن باخت در بازی 33 از 34 و پس از پایان عنوان قهرمانی بود.

بک تری تطبیق پذیر

روبن آموریم با اسپورتینگ به دنبال یک ساختار سه نفره دفاعی است. در طول دوران هدایتش، تیمش یک بازی مبتنی بر مالکیت انجام میدهد. آموریم در طول بازی عمیق خود، از سه مدافع میانی خود می‌خواهد که تا آنجا که ممکن است خط فشار حریف را از طریق پاس عمقی بشکنند.

با عقب آمدن دابل پیوت در عمق، مدافعان میانی گونسالو ایناسیو و کوتس و ماتئوس ریس به دنبال پاس‌های رو به جلو به پای دابل پیوت هستند. هافبک ها به دنبال بازی رو به جلو هستند و اگر نتوانند در عوض توپ را به سمت مدافعان کناری میبرند.

روبن آموریم همچنین فرم سمت خود را تنظیم می کند و مدافع میانی معمولاً کوتس کمی بالاتر بازی میکند. این به این معنی است که دو پیوت باز می شوند و به مدافعان کناری نزدیک می شوند. این همچنین می‌تواند خطوط عبور بیشتری را برای پاس‌های رو به جلو مستقیم و عرضی برای مدافعین ایجاد کند. این پاس‌ها گزیه های نزدیک را رد میکنند و در عوض مهاجمی را پیدا می‌کنند که از طریق کانال‌های داخلی حرکت میکند.

عمیق بازی کردن مدافع میانی

کانال های داخلی

در بالای زمین، روبن آموریم دوست دارد تیم هایش با سه بازیکن جلو حمله کنند که می چرخند تا بین خطوط فضا پیدا کنند. در اکثر موارد، مدافعان کناری عرض را نگه می دارند. سپس به داخل حرکت می کنند، چه تیم در مالکیت یا خارج از مالکیت باشد. مهاجمان گسترده اسپورتینگ در چند فصل گذشته – بازیکنانی مانند مارکوس ادواردز، پدرو گونسالوز، فرانسیسکو ترینکائو، پابلو سارابیا و برونو تاباتا – همگی با کار کردن در جلو و پشت یک مهاجم وسط، به دنبال تسلط بر فضاها، تهدیدی ثابت برای گل ایجاد کرده‌اند.

آموریم از پائولینیو، یک مهاجم وسط سنتی تر، در میانه این سه مهاجم استفاده کرده است. اما او به تدریج به یک مهاجم روان تر شد. با بازیکنانی که می توانند از موقعیت های گسترده حمله کنند و همچنین به یک موقعیت مرکزی بچرخند. این امکان چرخش های بیشتر را برای قرار دادن بازیکنان بین خطوط و اضافه بارهای مهم در کانال های داخلی فراهم کرده است.

نحوه قرارگیری بازیکنان اسپورتینگ در زمین

پرتعداد در حمله

با داشتن وینگبک ها، روبن آموریم اغلب دو تا از سه نفر جلو را در یک کانال داخلی می‌خواهد. مهاجم سوم و آخر پس از آن باریک می شود تا به یک تهدید مرکزی تبدیل شود و مدافع کناری در سمت دور برای تغییر بازی در دسترس است. این استراتژی یک طرف زمین را اورلود می کند.
روبن آموریم بازیکنانی را جذب و انتخاب می کند که قادر به بازی ترکیبی نزدیک در یک کانال داخلی هستند تا مخالفان را به آن طرف زمین بکشاند. اگر آنها نتوانند از طریق کانال داخلی پیشرفت کنند، این فرصت را برای تغییر بازی و پا به توپ کردن یک مدافع در طرف دیگر زمین باز می کند.

نونو سانتوس که وینگر بود به عنوان مدافع چپ استفاده می شود که در یک سوم پایانی از سمت چپ، یک حضور هجومی اضافی اضافه کرده است. این شبیه به نحوه ای است که گراهام پاتر گاهی اوقات در کنار برایتون به عنوان مدافع کناری بازی می کرد.
در اسپورتینگ، این منجر به اورلود در کانال سمت راست داخلی شد. با سانتوس، که راحت در حمله 1 به 1، آزاد در سمت چپ است. پس از تغییر بازی، بازیکنانی که قبلاً کانال سمت راست را پر کرده بودند، برای پاس سانتوس برای ارسال سانترها یا کات بک ها به دروازه حمله می کنند.

دابل پیوت دفاع را پوشش می دهد و به مدافعان کناری اجازه می دهد همزمان به جلو فشار بیاورند. آموریم دوست دارد تیم هایش با پنج بازیکن حمله کنند و به طور کلی پنج بازیکن را نگه می دارد.

پرسینگ

خارج از مالکیت، اسپورتینگ آموریم یکی از پرقدرت ترین تیم های پرتغال است. هنگام پزس، سه بازیکن جلو باریک می شوند تا از فضاهای مرکزی محافظت کنند. درست مانند زمانی که تیمش مالکیت توپ را در اختیار دارد، اولین فکر آموریم این است که مناطق مرکزی را اشغال کند.

هنگامی که پرس انجام میشود، هدف مهاجمان این است که به زور بازی را به سمت بیرون سوق دهند. دابل پیوت با توپ حرکت می کند، اغلب موقعیت خود را رها میکنند تا توپ را از مهاجمان حریف بدزدند. قرار گرفتن عضو بالاتر دابل پیوت بین حریفان به آنها این امکان را می دهد که درست در مقابل نزدیکترین مدافع کناری دفاع کنند و بسته به اینکه حریف پاس بعدی خود را کجا انجام دهد تصمیم بگیرد که چه کسی را تحت فشار قرار دهند. در صورتی که حریف از خط اول عبور کند مدافعان کناری به شدت فشار خواهند آورد.

بازیکن دوم پیوت خطوط میانی را پوشش می دهد و آماده است تا بین مدافعان میانی قرار بگیرد. دفاع کناری باریک خواهد شد و در فضاهای مرکزی محافظت بیشتری از مدافعان میانی ایجاد می‌کند. این همچنین باعث می‌شود که دابل‌پیوت با موقعیت‌های تکان‌دهنده‌شان و در تصمیم‌گیری‌های خود برای حرکت به بیرون و تحت فشار قرار دادن توپ، تهاجمی‌تر عمل کنند.

اسپورتینگ لیسبون در هنگام پرسینگ

تله های کناری

هنگامی که حریف مالکیت توپ را به دست آورد و برای تیم آموریم امکان پرس از بالا وجود نداشته باشد، معمولاً به شکل 5-2-3 میشوند، اگرچه گاهی اوقات از 5-4-1 استفاده می شود. تیم او همچنان حفاظت از مرکز زمین را در اولویت قرار می‌دهد، با بلوک 5-2-3 خود که طبیعتاً بازی را مجبور می‌کند باز تر باشد.

همانطور که خط جلو به توپ فشار می آورد، وینگ بک از خط دفاع پنج نفره بیرون می آید. وینگر سمت دور در یک خط پشتیبانی چهار نفره می ماند. دابل پیوت به طور تهاجمی در سراسر زمین حرکت می کند تا بازی را در یک طرف قفل نگه دارد. کمتر احتمال دارد که آنها در این شرایط موقعیت خود را در خط دوم متزلزل کنند، و اکنون تمرکز آنها بر جلوگیری از بازی مجدد حریف در مناطق میانی است. نزدیکترین مدافع میانی آماده ردیابی هر دونده ای است. بقیه خط دفاعی برای رقابت برای هر دوئل هوایی یا تغییر بازی در موقعیت قرار دارند.

خط جلو هنوز هم برای پرس کردن توپ کار می کند. مهاجم وسط موقعیت خود را حفظ می کند تا از نفوذ پاس ها به وسط بلاک جلوگیری کند و مهاجم در سمت دور موقعیت خود را بسته به نقاط قوت حریف تطبیق می دهد. اگر آنها در تعویض بازی مهارت داشته باشند، بازیکن با عرض دور به خط دوم بازمی گردد. اگر آموریم فکر می‌کند ارزش ریسک بیشتری را دارد، این بازیکن همچنان بالا باقی می‌ماند، آماده انتقال سریع یا فشار بالا اگر حریف پاس ماشه‌ای را انجام دهد.

فوتبال فعال آموریم منجر به صحبت های مثبت زیادی در مورد آینده او شده است. جالب خواهد بود که ببینیم او تا چه حد در نخبگان فوتبال قرار می گیرد.

المپیک تابستانی و تورنومنت هایی که باعث تغییر شد

المپیک 2020 توکیو به دلیل همه گیری کووید 19 یک سال با تاخیر برگذار شد.

امیررضا همایون; فوتبال لب- در گذشته به ورزش و المپیک تابستانی تنها به چشم یک تورنمنت ورزشی نگاه میشد که هیچ سود آوری ای برای جامعه نداشت. اما امروزه این اتفاق برعکس است. برای نهاد ها و کشورهای برگزار کننده یک تورنمنت ورزشی ابتدا تامین اقتصاد آن. یعنی بازگشت حداقلی سرمایه هزینه شده برای ساخت اماکن ورزشی در اولویت قرار می گیرد. امروز نگاهی به آمار و ارقام بازی های المپیک تابستانی توکیو می اندازیم . همچنین آن را با اقتصاد جام جهانی فوتبال که یکی از پردر آمد ترین رویداد های ورزشی در سراسر جهان است،می اندازیم. معیار مقایسه در این مطلب بازی های تابستانی توکیو با جام جهانی قطر که پائیز 2022 برگزار شد،خواهد بود.

دولت ها و نهاد های برگزار کننده یک تورنمنت که در اینجا کمیته بین الملی المپیک (IOC) و فدراسیون جهانی فوتبال (FIFA ) است. چند راه برای در آمد زایی از تورنمنت برگزار شده دارند.

تبلیغات

امروزه تبلیغات یکی از روش های نوین درآمد زایی در تورنمنت های ورزشی و یا فرهنگی در سراسر جهان است. طبعا وقتی اسم جام جهانی و یا المپیک تابستانی به میان آید بسیاری از کمپانی های بزرگ جهان برای اینکه نامشان در این رویداد بزرگ که میلیون ها بیننده دارد،دیده شود،هرکاری انجام می دهند. البته باید گفت تبلیغات در بازی های المپیک تابستانی نقش کمتری را نسبت به بازی های جام جهانی بازی می کند. تویوتا یکی از برند های خودروسازی مشهور ژاپن برای بازی های 2020 رباط خودرویی ها را ساخت که نامش را بر سر زبان ها انداخت. یا اینکه این شرکت ژاپنی تاکسی هایی را برای انتقال ورزشکاران و خبرنگاران به مرکز خبری،دهکده و سالن های برگزاری ساخت. البته باید گفت به مثال هایی که در بالا خواندید تبلیغات غیر مستقیم میگویند.

ربات های تویوتوا برای المپیک تابستانی توکیو 2020.

حق پخش تلویزیونی

حق پخش تلوزیونی در تورنمت های بزرگ یکی از ارکان اصلی است. آنچه به واسطه شیوع گشترده کووید 19 در جهان نقش اول بازی های 2020 بود، چراکه ژاپن به علت کووید 19 درآمد زایی از گردشگران را از دست داد. با این حال حق پخش برای ژاپن در المپیک توکیو 1.76 میلیارد دلار سود به همراه داشت. آمار بزرگی که از ضرر این کشور و مخاطراتی که مردم این کشور در زمان برگزاری بازی های توکیو تحمل کرده اند،بسیار ناچیز بود.

هزینه های ثانویه

هر تورنمنت هزینه های غیر پیش بینی شده با خودش دارد. به طور مثال برای بازی های توکیو زمانی که کمیته برگزاری بودجه مسابقات را تدوین کرد خبری از کرونا در سطح جهان نبود اما زمان برگزاری دولت ژاپن مجبور به استفاده از کیت های تشخیص کووید 19 شد. آنچه هزینه های زیادی را به این کشور تحمیل کرد. بهتر است بگوییم شاید اگر این هزینه ها نبود سرزمین آفتاب تابان هیچ گاه تا این اندازه دچار ضرر از المپیک و پار المپیک 2020 توکیو نمی شد.

مقایسه هزینه های کمیته بین الملی المپیک تابستانی برای توکیو 2020 و ریو 2016

علاوه بر هزینه هایی که کشورها برای دستیابی به میزبانی المپیک می‌کنند، کمیته بین الملی المپیک هم برای جابجایی ورزشکاران و کشورها به بازی های تابستانی و زمستانی هزینه هایی را دارد. این مبلغ برای بازی های تابستانی توکیو 1892 میلیارد دلار امریکا است. در صورتی که این رقم برای المپیک 2016 ریو دوژانیرو برزیل تنها 1 میلیارد پنجاه و سه میلیون دلار بوده است. البته بیشتر شدن هزینه ها در توکیو نسبت به ریو یکی از دلایل اصلی افزایش بودجه کمیته بین الملی المپیک برای بازی 2020 است.

جام جهانی و المپیک تابستانی

بی تردید مقایسه رقابت های المپیک و جام جهانی کار درستی نخواهد بود. چراکه تفاوت برگزاری این دو رویداد بزرگ کار را برای مقایسه در این باره سخت می کند. جام جهانی تنها یک رشته را شامل می‌شود اما المپیک تابستانی چندین رشته را در بر خواهد گرفت. با این وجود اما برای دانستن این موضوع که سود کدام یک بیشتر است باید این اتفاق را رقم بزنیم.
البته باید گفت فیفا و جام جهانی تحت امرش هیچ گاه درگیر اتفاقی همچون کرونا و یا تهدید های ترروریستی نشده اند. بنابراین بسیاری از هزینه های ثانویه که در المپیک 2020 برای ویروس کرونا و در ریو 2016 برای مقابله با تهدید های تروریستی. آن زمان و مقابله با ویروس زیکا بوده است را نداشت. به همین دلیل تفاوت های بسیاری را را می توان بین دو المپیک تابستانی گذشته و جام جهانی 2022 که در قطر برگزار شد را قائل گشت.

شرکای تجاری فیفا

اسپانسرینگ بزرگ و ملموس یکی از اتفاقات ویژه فیفا و جام جهانی نسبت به کمیته بین الملی المپیک و بازی ها است. البته باید گفت IOC هم شرکای گسترده تجاری خودش را دارد اما آنها به اندازه فیفا در زمان برگزاری رقابت ها مملموس نیستند. به طور مثال در جام های جهانی گذشته از 2010 آفریقای جنوبی به این سو خطوط هوایی دولتی قطر،مک دونالد و کوکا کولا سه شریک اصلی فیفا برای برگزاری جام جهانی در هر رده های سنی هستند.

البته بسیاری از شرکت ها با پرداخت هزینه تنها برای تبلیغ در یک دوره از مسابقات به جمع شرکای تجاری فیفا می آیند و پس از آن هم می روند. فیفا از جام جهانی قطر در مجموع 6314 میلیون دلار سود کرد. آنچه باعث شد قطر 2022 تبدیل به سود آور ترین دوره جام جهانی در تاریخ شود. بنابراین سود جام جهانی قطر با المپیک توکیو غیر قابل مقایسه خواهد بود. البته باید به این نکته توجه داشت که المپیک حق اسپانسرینگ ملموس ندارد. دوره قبل بازی های تابستانی هم که معیار مقایسه ما در این مطلب است، در شرایط غیر عادی (شیوع ویروس کرونا) برگزار شد و برهمین اساس کمیته بین الملی المپیک و کشور میزبان بسیاری از درآمد ها مانند بلیت فروشی و گردشگری را از دست دادند.

به همین خاطر به نظر می آید مقایسه درآمد بازی های پاریس که مرداد امسال در پایتخت فرانسه برگزار می شود. به دلیل داشتن شرایط یکسان نسبت به قطر 2022 نگاه واضح تری را به ما در این زمینه می دهد. با این وجود اما توکیو 2020 و قطر 2022 دو تورنمنتی که بودند که هر دو شرایط خاصی را به نهاد های برگزار کننده تحمیل کرده اند. بنابراین این دو رویداد ورزشی مسیر برگزاری تورنمنت ها در سالیان آتی را به کلی تغییر می دهد.

مرگ وینگر ارتدکس فوتبال

در دهه های اخیر یکی از پست های فوتبال که تغییراتی زیادی را داشته است وینگر بوده است.وینگر ها نقش زیادی در فوتبال دارند.

محمدرضا حیدری;فوتبال لب- رایان گیگز افسانه ای 3 دهه به عنوان یک وینگر کلاسیک چپ پا در منچستریونایتد سرالکس فرگوسن خدمت کرد.
در سال های اخیر پست وینگر در فوتبال دچار تغییر مداوم است. وینگر های کلاسیک اما رفته رفته از تاکتیک ها کنار رفته اند.


وینگر اسپانیایی

زمانی که ژسوس ناواس رهبر سویا برای ششمین قهرمانی در لیگ اروپا شد، حس نوستالژی وجود داشت. وینگری که اساساً روی همان جناح پای مورد علاقه‌اش عمل می‌کرد. از کناره ها به سمت محوطه جریمه حرکت می‌کرد. هدف اصلی آن به عنوان یک وینگر رساندن توپ با مهاجم یا تمام کننده تیم بود.

ناواس به دلیل اینکه یکی از نمونه‌های نادر وینگر ارتدکس یا مدرسه قدیمی (old school) بود شهرت زیادی داشت. اما حتی او در نهایت مجبور شد خود را تطبیق دهد و خود را به عنوان یک مدافع راست در فوتبال مورد استفاده قرار دهد.

این سوال پیش می‌آید که چرا وینگر ارتدوکس به عنوان یک مفهوم تاکتیکی منسوخ شد؟ فوتبال آنطور که ما می شناسیم، یک چرخه کامل را طی کرده است. بسیاری از تاکتیک‌های قدیمی دوباره ظاهر شده‌اند، و بسیاری از تاکتیک‌های معتبر سیستم‌های مدرسه قدیمی را بازسازی کرده‌اند تا بتوانند بازی مدرنی را که پیش روی ما می‌بینیم ایجاد کنند آیا احتمال این وجود دارد که وینگر یک بار دیگر ضروری شود؟

آندری آنتاناسوویچ کانچلسکیس یکی از نمونه های بارز وینگر ارتدکس در فوتبال بود.

442 خطی سرالکس فرگوسن

شاید آخرین تیم بزرگی که از وینگر های ارتدوکس خیره کننده استفاده کرد، منچستریونایتد تحت هدایت سرالکس فرگوسن بود. در حالی که رایان گیگز از مدت‌ها پیش نماینده هنر وینگر ارتدوکس بود، شاید تنها نسخه 2006 منچستریونایتد و نسخه 1994 بود که توانستند به طور همزمان در هر دو جناح وینگر های ارتدوکس داشتند. رونالدو جوان و آندری کانچلسکیس شایستگی گیگز را نشان دادند.

این طرفین دو خط مستقیم 4 نفره با تاکید بر گسترش هر چه بیشتر بازی انجام دادند. وظیفه این وینگرها بود که یک سانتر عالی را ارسال کنند که سپس توسط مهاجم برای ضربه زدن به توپ یا تلاش های هوایی روبرو شود. رونالدو جوان نیز خودش را وارد محوطه میکرد و گلزنی میکرد، اما این یک دستورالعمل تاکتیکی نبود. بیشتر از آن بود که او نتوانست درخشش محض خود را فقط در جناحین اجرا کند و احساس می کرد مجبور است خودش هم به سمت گلزنی برود.

پیتر رابرت «راب» رنسنبرینک یکی از وینگر های هلند یوهان کرویف بود.

شهرت توتال فوتبال

تاثیر 4-3-3 الهام گرفته از آژاکس بر همه تیم های مدرن غیرقابل انکار است و به ویژه این تاکتیک هلندی است که شکل مدرن تری از وینگر را به ما میدهد. در 4-3-3، استفاده از یک مهاجم وسط به تیم اجازه می دهد تا با بازگرداندن مهاجم دوم به خط هافبک، به مالکیت بیشتری دست یابد، بنابراین ایجاد مثلث های پاس آسان تر می شود.

اما یک اشکال بالقوه بزرگ وجود داشت. اگر وینگرهای ارتدکس توپ را به داخل محوطه جریمه عبور می دادند، تنها یک مهاجم انفرادی در انتهای مسیر توپ وجود داشت و تعداد مدافعین از تعداد او بیشتر بود. نه تنها توسط مدافعان میانی، بلکه با پوشش دفاع کناری در تیرک دورتر. این بدان معنی بود که تمام مالکیت اساسا بیهوده بود.

تغییر در وینگر ارتدکس

بنابراین به منظور استفاده مثبت از این مالکیت، آژاکس وینگرها را به عنوان مهاجمان در حمایت از مهاجم نوک مستقر می کند. در حالی که تمرکز اصلی یکسان بود. با توجه به موقعیت خود، مهاجمان بیرونی نزدیک‌تر به دروازه بازی می‌کردند و این منجر به افزایش سانترها می‌شد که به ضربه‌های آسان ختم می‌شد.

ارین روبن نمونه یکی از وینگر های اینورتد در فوتبال است.

اینورتد وینگر

این نیاز فزاینده به گل در موقعیت‌های “فوروارد دور از دروازه” در نهایت منجر به ایجاد و برتری وینگرهای وارونه (اینورتد)شد. بازیکنانی که می‌توانستند از کانال‌های نیمه‌فضای چپ/راست وارد شوند و با پای مورد علاقه‌شان شوت بزنند. به نفع آنهایی که مانند فیگو بازی در هر دو جناح را تجربه کردند. وینگر وارونه به ویژه با ظهور رونالدینیو، آرین روبن و مسی برجسته شد.

این سه بازیکن به حدی بر بازی مدرن تأثیر گذاشتند که اکنون بازی با وینگرهای وارونه عادی شده است. همچنین باید به کریستیانو رونالدو که این وظیفه را بر عهده گرفت تا از یک وینگر سمت راست ارتدکس به یکی از بهترین وینگر وارونه های تمام دوران تبدیل شود.

با ظهور وینگر وارونه، مسئولیت اکنون به عهده دفاع افتاد که از کناره ها نفوذ کند. یک عارضه جانبی سودمند این بود که تیم ها اکنون بهترین های هر دو جهان را داشتند. افزایش خطر گلزنی، با سه مهاجم که می‌توانند وارد محوطه شوند و گل بزنند، در عین حال از طریق حمایت بازیکنان کناری.با وجود طیف وسیع تری از امکانات هجومی که اکنون در اختیار دارند، آیا واقعاً فرصتی برای وینگر ارتدوکس وجود داشت که از خاکستر بلند شود؟

سرژ گنبری یکی از وینگر های کنار زمین در فوتبال مدرن محسوب میشود.

بازگشتی از آینده

بازی مدرن همچنان در حال تکامل است، اما اخیراً ما متوجه بازگشت انواع سیستم های قدیمی شدیم. البته با تغییر، برخی از مجموعه‌های تاکتیکی داستان‌های موفقیت خود را بیان می‌کنند. وینگر مدرن ممکن است چندان شبیه به کلاسیک نباشد، اما نشانه هایی از احیای آن وجود دارد.

در قهرمانی سویا در لیگ اروپا، از نظر تاکتیکی شاهد هر دو طرف بازی بودیم. تیم لوپتگی یک بازی بسیار انعطاف پذیر 1-4-1-4 3-3-4 با یک وینگر بیرونی لوکاس اوکامپوس و یک وینگر وارونه سوسو بازی کرد.

چیزی به همان اندازه کلیدی برای احیای بایرن مونیخ تحت هدایت هانسی فلیک بوده است. او از وینگر ارتدکس گنابری در سمت راست و دیویس دفاع کناری هجومی مدرن با پریسیچ/کومان وینگرهای وارونه در سیستم 4-2-3-1 مورد علاقه خود استفاده کرد که در بعضی مواقع شکست ناپذیر به نظر می رسید. او از آن زمان لروی سانه را به دست آورد. مسلماً بهترین بازیکن ارتدکسس در این بازی مدرن. من سیتی به عنوان یک جایگزین تاکتیکی برای رویکرد وینگر معکوس سانه را از دست داد.

کوبی ماینو:آنالیز تکنیکی و تاکنیکی

کوبی ماینو جدید ترین استعداد جهان فوتبال می باشد.هافبک جوان انگلیسی در فصل بسیار ضعیف شیاطین سرخ بسیار عالی عمل کرده است.

کوبی ماینو هافبک غنایی انگلیسی منچستریونایتد است.

محمدرضا حیدری فوتبال لب; کوبی ماینو اولین بازی خود در منچستریونایتد را در نوامبر در سن 18 سالگی، در پیروزی 3-0 مقابل اورتون انجام داد. گری نویل در نقد هافبک جوان گفت: “من همیشه بازیکنان را در زمانی که سخت ترین قسمت بازی است قضاوت می کنم.” زمانی که یونایتد سخت ترین دوران خود را در نیمه اول داشت، فکر می کردم او تنها بازیکنی بود که در این نیمه حضور داشت. او خیلی خونسرد به نظر می رسد، آنقدر برازنده، همیشه بالای شانه اش نگاه می کند، می داند که همه کجا هستند.»

آنالیز تکنیکی

کوبی ماینو یک هافبک راست پا است که بیشتر در نقش هافبک دفاعی برای تیم اصلی منچستریونایتد بازی کرده است. او در نقش های پیشرفته تری در سطح جوانان بازی میکرد. اما از زمان ورود به تیم بزرگسالان، او به عنوان بخشی از دابل پیوت، در کنار هم تیمی های باتجربه مورد استفاده قرار گرفت.

انرژی، پرس انفرادی و دوئل کوبی ماینو چشمگیر است. از بین بازیکنان منچستریونایتد که پس از 24 بازی لیگ برتر در فصل 2023/24 بیش از 50 دوئل دفاعی ثبت کرده اند، ستاره جوان سومین میزان موفقیت را داشت.

ریکاوری او در زمان ضد حملات دفاعی نیز تاثیرگذار بوده است. او نه تنها می‌تواند بازیکنان را ردیابی کند، خطرات را ارزیابی کند و در صورت نیاز تغییر موقعیت دهد، بلکه در دوئل‌ها، تکل‌ها و تلاش برای پس گرفتن توپ نیز سرسخت عمل میکند. پوشش و حمایت کلی دفاعی او در اطراف و پشت مدافع کناری او نقطه قوت دیگری است.

پوشش دفاعی کوبی ماینو در هنگام نفوذ دفاع راست

کوبی ماینو در هنگام مالکیت

کوبی ماینو با توپ چابک است و می تواند از فشار و حریف مستقیم خود بپیچد و بچرخد. بدن نسبتا کوچک او به او اجازه می دهد توپ را در نواحی تنگ نگه دارد. اما قدرت انفجاری کافی دارد تا در مواقع لزوم از فشار دور شود.

او قادر است که در نواحی تنگ مالکیت توپ را حفظ کند و با هم تیمی هایش ترکیب شود و گهگاه از طریق حمل توپ به سمت بالا حمله کند.

گل پیروزی بخش کوبی ماینو در دقایق پایانی برابر ولورهمپتون

وقتی که کوبی ماینو با هم تیمی هایش ترکیب می شود، چابکی او به او کمک می کند که جلوتر بازی کند و مالکیت توپ را حفظ کند. زمان انتشار پاس او می تواند حریفان را به پرس ترغیب کند. که فضای بزرگ تری را برای هم تیمی او برای دریافت و بازی رو به جلو ایجاد می کند.
هنگامی که نزدیکترین هم تیمی او به شدت علامت گذاری می شود و نمی تواند به راحتی به جلو بازی کند، این فضا برای کوبی ماینو ایده آل است تا آن را اشغال کند و پس بگیرد. چابکی و تعادل او به او کمک می کند تا در این فضای جدید دریافت کند، جایی که می تواند دوباره با یک پاس رو به جلو ترکیب شود .

کوبی ماینو با یک پاس ساده و جرکت به فضای خالی تیمش را از زیر فشار خارج میکند.

کوبی ماینو در اولین بازی‌های تیم اول خود، هنوز نتوانسته بود پاس‌هایی را از خطوط متعدد به نمایش بگذارد. توپ های عبوری او اغلب نادرست بود و به ندرت با دویدن حمایتی زمان بندی می شد. او همچنین وزن مناسبی در پاس‌های طولانی‌تر خود نداشت و فضایی برای پیشرفت در یافتن فضای ثابت‌تر وجود داشت. با قرار گرفتن در معرض بیشتر در سطوح ارشد، این ثبات و کیفیت مطمئناً به دست می آید.

دابل پیوت

کوبی ماینو در قالب دابل پیوت به شکل 4-2-3-1 وارد تیم یونایتد شد. در 10 بازی اول خود در لیگ برتر، او با کاسمیرو، کریستین اریکسن و اسکات مک تومینای همراه بود. همه مجموعه مهارت‌ها و الزامات پشتیبانی متفاوتی را ارائه می‌کردند که این بازیکن به خوبی با آنها سازگار شد.
با کاسمیرو، کوبی ماینو در طول بازیسازی یونایتد کمی بالاتر رفت و از حرکات برونو فرناندز به عنوان شماره 10 استفاده کرد. لحظاتی وجود دارد که او برای حمایت از کاسمیرو در مراحل بازیسازی، عمیق تر شده است، اما بین شماره 10 و کاسمیرو است که او بیشتر حرکات و دریافت های چابک خود را نشان میدهد.

حرکات کوبی ماینو به فضای ایجاد شده توسط کاسیمیرو و برونو فرناندز

از آنجایی که اریکسن هافبک تهاجمی تری نسبت به کاسمیرو می باشد، کوبی ماینو مسئولیت بیشتری در قبال ساخت و ساز عمیق تر هنگام پیوستن به دانمارکی در دو محور دارد. اریکسن بیشتر از کازمیرو به جلو می چرخد ​​و اغلب در موقعیت های بین خطوط به فرناندز می پیوندد. در نتیجه، کوبی ماینو عمیق تر باقی مانده است تا به عنوان محور اصلی دریافت کننده از دفاع مرکزی عمل کند.

قدرت دفاعی کوبی ماینو

مهم نیست که کوبی ماینو به عنوان دابل پیوت با چه کسی همکاری کرده است، خروجی دفاعی او ثابت مانده است. به عنوان یک دابل پیوت در یک میدبلاک یا یک پرس بالا ثابت، پوشش او برای مدافعان کناری پیشرو مهم بوده است. این مورد به ویژه در شرایطی است که جفت های گسترده بازی هجومی یونایتد را ایجاد کرده و پیشرفت کرده اند.

توانایی او در نمایش و محافظت از فضاهای مرکزی، سپس مناطق وسیع به عنوان پوشش، به طور مداوم مشهود بوده است. گام بعدی کمک به دفاع بیشتر در بالای زمین، در مناطق مرکزی، برای کمک به حمله زوج های گسترده پس از از دست دادن توپ زیاد است.