Author Archives: یوسف جوانشیر

توماس فرانک استثنایی: “سس مخفی”، تمرین وقت اضافه و بازی ریسک

امیرحسین محمودی، فوتبال‌لب – اتفاقی که خبرساز شد، سخنرانی هیجان‌انگیز توماس فرانک در رختکن برنتفورد بود.

توماس فرانک، عالی می‌نوازد

تاریخ ۹ دسامبر، بعد از شکست 4 گله نیوکاسل برابر برنتفورد در جی‌تک کامیونیتی استادیوم این سخنرانی انجام شد. بعد از این برد، برنتفورد هفتمین پیروزی خانگی خود در هشت بازی اخیر را به دست آورد. اما به جای قدردانی از ستارگان گل‌زن این بازی (برایان امبومو و یانوئه ویسا)، فرانک توجه خود و تیمش را به بازیکنانی که کمتر به آن‌ها توجه می‌شود، معطوف کرد.

کاپیتان تیم، کریستین نورگارد، برای انجام صدمین بازی خود با پیراهن برنتفورد مورد تشویق قرار گرفت. همچنین ایتان پینوک برای 200مین بازی خود مورد تقدیر قرار گرفت. تعویضی‌های بازی، یعنی میکل دمزگارد و کوین شاده برای توانایی بالای خود برای قدرت تمام‌کنندگی مورد ستایش قرار گرفتند و همچنین بن می، مدافع تیم، برای قدرت تهیج تیم و رهبری‌اش، با اینکه در دقیقه ۸۷ وارد زمین شد، مورد تحسین قرار گرفت.

این ویدیو بعد از وایرال شدن، واکنش‌های زیادی را در بر داشت. فوتبالیست سابق، پیتر کراوچ، اظهار داشت که اگر همچنان فوتبال بازی می‌کرد، علاقه شدیدی به بازی کردن زیر نظر فرانک داشت. توماس فرانکی که همانند تیمش درحال تبدیل شدن به ستاره‌ی درحال خیزش در پریمیرلیگ است (برنتفورد در حال حاضر یازدهم لیگ و بالاتر از تیم‌هایی مانند منچستریونایتد، تاتنهام و وستهم یونایتد است).

آیا شایعات درمورد فرانک درست است؟

اما آیا واقعا بازی کردن و کار کردن با توماس فرانک دوست‌داشتنی است؟ ویژگی‌های او به عنوان یک رهبر چیست و چگونه می‌تواند بهترین استفاده را از بازیکنان خود بکند؟

مصاحبه با بازیکنان سابق و کنونی زیر نظر او، و همچنین همکاران اون می‌تواند ما را به فهمیدن این مهم راهنمایی کند.

پنتوس جنسن (مدافع و کاپیتان سابق برنتفورد در سال‌های 2019 تا 2023) قطعا در این لیست وجود دارد.

او اظهار داشت که:

او یک دوست همیشگی و بهترین مربی‌ای است که داشته‌ام. او یک انسان محشر است، وارد رختکن می‌شود و به همه انرژی می‌دهد. به عنوان یک سرمربی، نحوه توسعه و پیدا کردن راه‌حل‌های جدید و شجاع بودن در امتحان این راهکار‌ها او را به یکی از بهترین‌ها در پریمیرلیگ تبدیل کرده است. با توجه به بودجه کم و اسکوادش دیوانه‌وار است. او فقط در یک سال این کار را انجام نداده و او و تیمش به اندازه‌ کافی باهوش هستند که اوضاع را تغییر دهند. این (روش‌ها) همه را متحیر می‌کند. من به عنوان کسی به برنتفورد آمدم که میخواستم بدرخشم و خود را نشان دهم، (اما فرانک مرا) تبدیل به یک رهبر کرد و مردم من را به عنوان یک کاپیتان و انسانی خوب میشناختند. شکلی که او مرا عوض کرد، هیچوقت فراموشش نمی‌کنم.

ذهنیت درست، انعطاف زیاد

علاقه برای ریسک کردن، توجه او به جزئیات و ذهنیت برنده داشتن برای هر مسابقه (حتی برابر منچسترسیتی و لیورپول) حتی بر روی بازیکنان هم تاثیرگذار بود.
توماس فرانک قبل از این‌که سرمربی جوانان دانمارک شود، در کشورش معلم بود. او سپس مربی تیم براندبی شد و در سال 2016 به برنتفورد آمد، ابتدا در نقش دستیار و سپس سرمربی در سال 2018.

طبق گفته‌ها، “مثبت‌اندیشی” در کمپین برنتفورد، رکن مهمی در پیشرفت آن‌هاست.

بن می، مدافع برنتفورد می‌گوید:

به یاد می‌آورم وقتی در زمان برد، مساوی یا باخت با توماس صحبت می‌کردم، از او می‌پرسیدم که آیا من برای پرتاب توپ‌ها مناسب هستم؟ و او پاسخ می‌داد:(آره، همیشه این کار رو بکن، اصلا درباره‌ش شک نکن) و این همیشه برای من افزایش روحیه داشت.

می اظهار داشت که توجه فرانک به جزئیات بیشترین مقداری بود که در طول کریرش تجربه کرده، به عنوان مثال به این‌که چه زمانی پاس بدهد یا کمی طول بدهد و لمس توپ بیشتری داشته باشد، به جای اینکه مستقیما بعد از دریافت توپ پاس بدهد.

می اضافه کرد:

او به چیزهایی فکر می‌کند که شاید دیگران نکنند، او از شنیدن ایده‌های مختلف استقبال می‌کند، چیزی که عالی است. او همیشه سعی می‌کند ایده بازیکنان را به هیئت مدیره منتقل کند. در نهایت، او دانش زیادی درباره فوتبال دارد.

تاکتیک، تکنیک و درک توماس فرانک

برایان ریمر، دستیار فرانک در سال‌های 2018 تا 2022 و اکنون مربی تیم ملی دانمارک، این گزاره‌ها را تائید می‌کند. به گفته او، رئیس سابقش درک بالایی از تاکتیک و تکنیک در فوتبال دارد و درک او از وضعیت انسانی نیز قابل توجه است:

توماس انسان آرامی است و در کار کردن با بقیه خوب. گاهی می‌بینیم سرمربی‌هایی که به اندازه توماس در باشگاهی حضور دارند، کم کم بی‌حوصله می‌شوند، اما همچنان تمام تیم حامی توماس هستند.

به همین خاطر است که اون انقدر در ساخت پایه قوی‌ است، در ساخت همبستگی.
ریمر در ادامه گفت:

او هر دیدار را با جمله (امروز چه روز زیبایی است) شروع می‌کند. مهم نیست که هوا آفتابی، بارانی یا سرد باشد. او همیشه گفتگو را با این جمله شروع می‌کند. به نظرم او میخواهد به همه یادآوری کند (گوش کنید، ما یک زندگی خارق‌العاده داریم. ما خیلی خوشبختیم. بیاید ارزش آن را قدر بدانیم و هر روز بهترین خود را ارائه کنیم.)

ریمر دمزگارد را مثال می‌زند، کسی که 2022 از سمپدوریا خریده شد. بازیکنی که صبر فرانک را مثمر ثمر واقع کرد:

بعضی از مربیان تسلیم می‌شوند و می‌گویند (قرار نیست کار کند) و او را می‌فروختند. اما توماس کیفیت میکل را متوجه شد و با او کار کرد، صحبت کرد و الان از مزایای آن استفاده می‌کند. چنین ابعادی از توماس برای من، یادآور قدرت او هستند.

پدر خانواده

ساخت رابطه نزدیک با بازیکنان در داخل و خارج زمین، همیشه یک تم مهم در هفت‌سال مربی‌گری او در برنتفورد بوده است.

برای مثال، در دسامبر گذشته، فرانک ناتان کالینز را بعد از باخت ۴ بر ۱ برابر ولوز به ماشینش در راه خانه، دعوت می‌کند. بازی‌ای که مدافع دو اشتباه منجر به گل داشت. پیام کاملا واضح بود: کالینز حمایت کامل فرانک را داشت. او در فصل 2024-25 عملکرد محشری داشت.

فرانک پیشنهاد حمایت خصوصی و عمومی را به آیوان تونی بعد از محرومیتش از فوتبال به دلیل دست داشتن در قمار را داد و بعد از پایان محرومیتش، در هفته اول بازگشت او به تمرینات، کمکش کرد تا به روند بازی کردن برگردد.

توماس فرانک دوست داشتنی
فرانک در تلاش برای حمایت از تونی بعد از اتفاقات انضباطی

هیچ سوالی درباره میزان قدرت فرانک در برنتفورد وجود ندارد، اما این او را از بازیکنان دور نمی‌کند. او در تابستان 2023، به همراه تونی، پینوک، ویتالی ینلت، مدز روزلو و فیل گیلس (مدیر ورزشی برنتفورد) در گرند پریکس بریتانیا شرکت کرد. او همچنین چندین بار کادر مربی‌گری خود را به شام دعوت کرده است.

حامی و تحت حمایت تیم

لوک دنیلز، دروازه‌بان دوم برنتفورد در سال‌های 2017 تا 2021، درباره فرانک گفت:

او کسی است که می‌شود نشست و باهاش قهوه خورد. درباره اتفاقات هفته صحبت می‌کردیم و او از خانواده‌ات از تو می‌پرسید. ماشین من را چندین بار دزدیدند و او به من گفت سعی کن اوضاع رو راست و ریست کنی و مطمئن شد که من هوای خانواده‌ام را دارم. هیچوقت مشکلی برای زدنِ در اتاق او (و صحبت کردن) وجود نداشت.

ریمر می‌گوید:

فرانک کسی بود که همیشه می‌توانست به عقبه یک ماجرا نگاه کند و بگوید:(خیلی خب، آروم باشید. بیاید ببینیم اینجا چه اتفاقاتی افتاد.) ممکن بود هر نوع موضوعی مطرح شود، از وضعیت آیون تونی تا اتفاقات شادی مانند پدر شدن یکی از بازیکنان. من اولین کسی بودم که می‌گفتم:(باشه، بازیکنمون پدر شده، ولی اون باید این بعدازظهر بازی کنه!) ولی توماس می‌دانست چه زمانی باید بگه که بازیکن لازمه کنار خانواده‌ش باشه. اون خیلی آرومه و در رفتار با بازیکنا خیلی خوبه.

این رویکرد تنها به بازیکنان اطلاق نمی‌شود، بلکه کادر هم در برمی‌گیرد. در ویدیویی که هفته بعد از رختکن، در رسانه اجتماعی تیم برنتفورد منتشر شد، فرانک از تمام آشپزهای باشگاه با گفتن اسامی آن‌ها، در وعده کریسمس تشکر کرد. او اشاره کرد که آشپزها با پختن این وعده‌های خوب، به تیمش خوشحالی کسب سه و نیم امتیاز را می‌دهند.

در خارج از فوتبال، فرانک از گشت و گذار و همچنین سفر کردن لذت می‌برد. او همچنین مانند باقی سرمربیان پریمیرلیگ، علاقه به بازی پدل دارد و گاهی با کادر تیمش در زمین ورزشی برنتفورد این بازی را انجام می‌دهد.

ریمر، وقتی که در برنتفورد بود، با خانواده فرانک زندگی می‌کرد:”اتمسفر دنجی در خانه او وجود داشت. همیشه چیزی در آن خانه جریان دارد. فوتبال همیشه از تلویزیون درحال پخش است، عصرها بورد گیم انجام می‌شد.”

ریمر اشاره می‌کند که توماس فرانک برای روز بازی که آن را “منطقه جنگی” می‌نامد، کاملا مشتاق است. اما هیچوقت کنترلش را بعد از بازی، از دست نمی‌دهد:

بعضی از مربیان را می‌بینیم که بعد از بازی یا بین دو نیمه داد و فریاد به را می‌اندازند، من هیچوقت توماس را این‌طور ندیده‌ام. او همیشه قبل از بازی، در رختکن (قبل شروع بازی) و بعد از آن آرام است. اما بین دو نیمه همه چیز فرق می‌کند، به نظرم هیچکس نباید هیولایی که در درون اوست را دستکم بگیرد.

رشد موفقیت‌آمیز برنتفورد

بی‌عدالتی است اگر تمام موفقیت برنتفورد را مدیون فرانک بدانیم. نحوه به خدمت‌گیری خاص باشگاه، که با استفاده از مدل دیتای منحصر به‌فرد، توسط مالک، متیو بنهام شکل گرفت، مورد حسادت کل لیگ است.
بنهام شبکه Smartodds (که یک شبکه تامین دیتا و توصیه شرطبندی به کاربران است) را به برنتفورد وارد کرد. این شبکه حدود 85هزار بازیکن در سراسر جهان را مورد بررسی قرار می‌دهد. آن‌ها شش مدل بررسی بازیکن و 16 موقعیت قرارگیری بازیکن (نه 11) را مورد بازبینی قرار می‌دهند.

ارقام در این باشگاه، که از نظر تاریخی زیر سایه همسایه‌های پول‌دارتر و بزرگ‌ترشان زندگی کرده‌اند و در رده‌های بالاتر رقابت می‌کنند، بسیار مهم و حیاتی است. اما توانایی فرانک در ایجاد توازن در عملکردشان با اسکوادی نه چندان نخبه، بسیار مهم است.
او فرهنگ باشگاه را “سس مخفی” نام‌گذاری کرده، اما خود فرانک ذهن فوتبالی هوشمندی دارد.

ریمر می‌گوید:

اون نشان داد که در حوزه تاکتیکال چه مربی توانمندی‌ست و این‌که چطور می‌تواند ایده‌های درون سرش را به این سرعت به زمین بازی وارد کند، محشر است. اگر می‌خواهید در پریمیرلیگ بقا بیابید، باید این توانایی را داشته باشید.

توماس فرانک
شکی در توانایی‌های من منیجمنت توماس فرانک وجود ندارد، اما او همچنین ذهن تاکتیکی قوی‌ای دارد

به عقیده ریمر، برنتفورد زیر نظر فرانک، از یک تیم چمپیونشیپی به دنبال تسلط در زمین با در دست داشتن توپ، به یک تیم عمل‌گراتر پریمیرلیگی تبدیل شد. این عملکرد حتی بعد از فروش آیوان تونی به الاهلی ادامه پیدا کرد، به طوری که در 15 بازی خانگی‌شان، 30 گل به ثمر رسانده‌اند.

ریمر گفت:

همان‌طور که در مورد‌های دیگر دیدیم، اگر به پریرمرلیگ بیایید و در حوزه کیفیت بازی در مقایسه با تیم‌های دیگر، کمی ابتدایی بازی کنید، میتواند برایتان مشکل‌ساز باشد. پس برنتفورد تبدیل به تیمی قدرتمند از نظر ضدحمله‌ شد که به نظر من روش درستی بود.

تحسین مرد دانمارکی

ریمر همچنین فرانک را به خاطر تغییر فرمت از 4-3-3 به 3-5-2، در ابتدای حضورش در برنتفورد، تحسین می‌کند. تصمیمی که در ابتدا شکننده به نظر می‌رسید. او ده‌بازی ابتدایی، از مربی به سرمربی (جایگزین دین اسمیت در 2018)، هشت بازی را باخت. سه سال بعد، به پریمیرلیگ راه یافت.

دنیلز درباره فرانک می‌گوید:

توماس به شدت در جزئیات دقت می‌کند. او همه چیز را زیر و رو می‌کند، همه چیز آنالیز شده‌ است. ما قبلا گل‌های زیادی می‌خوردیم، پس مجبور بودیم از حریف گل‌های بیشتری بزنیم

فرانک هر روز ساعت شش صبح بیدار می‌شود، به دنبال راه‌های کوچکی برای منفعت برنتفورد می‌گردد. مثال بارز این فصل، حمله سریع از شروع بازی و گلزنی بود.

او همچنین زمان تمرین را وقف آمادگی برای دقایق پایانی مسابقات می‌کند، مشخصا با این دید که برنتفورد از دقیقه ۹۰ به بعد چطور بازی کند. به این خاطر که دقایق اضافه زیادی توسط داوران اخذ می‌شود. برنتفورد سریع حمله می‌کند و از این که در محوطه ۱۸ قدم حریف حداقل دو بازیکن، بین دو تیرک و بین دروازه‌بان حریف قرار داشته باشند، اطمینان حاصل می‌کند.

چهره‌ی تاکتیکی فرانک

در مصاحبه‌های گذشته، فرانک درباره اهمیت انعطاف به نسبت حریف صحبت می‌کند. او به نسبت راسل مارتین (ساوتهمپتون) و انژ پستکغلو (تاتنهام) در مورد عدم تغییر ذهنیت اصلی، کمتر مورد انتقاد است.

پیچش‌های تاکتیکی فرانک همیشه هم جوابگو نیست. برابر فولهام، با تعویض امبومو با می، فشار تهاجمی تیم کم شد و نتیجه ۱-۰ با باخت ۲-۱ عوض شد.

برایان امبومو از بازیکنان مدنظر توماس فرانک
برایان امبومو بازیکن مهمی برای تاکتیک فرانک محسوب می‌شود

بهرحال، توماس فرانک جزو سرمربیانی است که اکنون توسط مدیران و تیم‌های پریمیرلیگی به عنوان یک شخصیت باهوش، دوست داشتنی و همراه با شرایط در نظر گرفته می‌شود.

او در تابستان، بین گزینه‌های جانشین اریک‌ تن‌هاخ، سرمربی یونایتد بود. او همچنین زمانی که هلندی در ماه اکتبر اخراج شد، در لیست جانشینانی که دن اشورث تهیه کرده بود، حضور داشت.

در آخرین مصاحبه با اتلتیک، فرانک اظهار داشت که در برنتفورد خوشحال است. او این عقیده را دارد که زندگی خوبی دارد و وضعیتش از این بهتر نمی‌شود، اما همچنین گفت که نمی‌داند که در آینده چه رخ می‌دهد.

ریمر می‌گوید که فرانک آمادگی قدم بعدی با به هدایت گرفتن باشگاهی بزرگ‌تر را دارد، اما آیا توانایی کنترل ستاره‌های حاضر در این تیم‌ها را هم دارد؟

او کسی نیست که با ستاره‌ها به مشکل بخورد. من باور دارم که او شخصیت و هوش لازم برای کنترل این دست از چالش‌ها را دارد.

برای شنیدن تحلیل‌های صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!

تغییر زندگی ترنت الکساندر-آرنولد پس از طغیان هواداران لیورپول

از ستایش تا خیانت: سقوط یک قهرمان محلی

آرنولد

علیرضا خلیلی، فوتبال‌لب – الکساندر-آرنولد، از آکادمی لیورپول به تیم اصلی آمد. او در ۳۴۹ بازی خود ۸۶ پاس گل و ۲۲ گل به ثمر رساند. همواره از او به‌عنوان نمادی از وفاداری و هویت شهر لیورپول یاد می‌شد. با این حال، تصمیم او برای ترک تیم محبوبش بدون دریافت هیچ هزینه انتقالی، احساسات هواداران را جریحه‌دار کرد. بسیاری از طرفداران قدیمی، مانند مایکل ویکهام، این اقدام را «بی‌احترامی به باشگاهی که او را ساخت» توصیف کردند و معتقدند اعلام این خبر در میانه رقابت‌های قهرمانی لیگ برتر، تمرکز تیم را برهم زد.

میراث در مقابل جاهطلبی: چرا مادرید؟

انتقال به رئال مادرید برای الکساندر-آرنولد فرصتی استثنایی محسوب می‌شود. او که تمامی جام‌های مهم از جمله لیگ قهرمانان اروپا و لیگ برتر را با لیورپول فتح کرده، اکنون به‌دنبال تقویت میراث فردی خود است. در مصاحبه‌ای با اسکای اسپورتس، او بر آرزوی کسب توپ طلا تأکید کرد. موضوعی که برخی هواداران آن را نشانه بیتوجهی به ارزش‌های جمعی تیم تفسیر کردند. از سوی دیگر، همکاری با ستارگانی چون جود بلینگهام و کیلیان امباپه در مادرید، فرصتی بی‌نظیر برای رشد حرفه‌ای اوست .

مقایسه با پیشینیان: درس‌هایی از گذشته

واکنش تند هواداران لیورپول به تصمیم ترنت، یادآور خروج استیو مک‌منه‌من در سال ۱۹۹۹ به مادرید است. مک‌منه‌من که دو بار قهرمان لیگ قهرمانان با مادرید شد، هرگز جایگاه سابق خود در دل هواداران لیورپول را بازنیافت. حتی استیون جرارد، اسطوره این تیم، در سال ۲۰۱۰ به انتقال به مادرید نزدیک شد، اما وفاداری‌اش مانع از این تصمیم شد. این مقایسه‌ها نشان می‌دهد که هویت محلی در لیورپول اهمیتی فراتر از موفقیت‌های فردی دارد.

انتقاد از مدیریت باشگاه: چرا اجازه دادند آرنولد رایگان برود؟

بسیاری از تحلیل‌گران، خروج الکساندر-آرنولد را نتیجه بی‌کفایتی مدیریت لیورپول در تمدید قرارداد می‌دانند. پاتریک اوهانلون، هوادار قدیمی، معتقد است: «اگر او رایگان برود، لیورپول نمی‌تواند ادعا کند که از نام او سود مالی نبرده است. او ۲۲ سال به این باشگاه خدمت کرده و هیچ بدهی به هواداران ندارد» . این در حالی است که ارزش بازار او حدود ۸۰ میلیون پوند برآورد می‌شود .

آینده مبهم: آیا آرنولد می‌تواند دوباره محبوب شود؟

اگرچه الکساندر-آرنولد اکنون به «دشمن عمومی شماره یک» لیورپول تبدیل شد. برخی معتقدند تاریخ داوری نهایی را انجام خواهد داد. فرزر واتسون، روزنامه‌نگار ورزشی، می‌گوید: «خشم هواداران نشان‌دهنده تناقض در ذهنیت آن‌هاست. ترنت ۳۴۹ بازی برای لیورپول انجام داد و حق دارد چالش جدیدی را تجربه کند» . موفقیت در مادرید ممکن است خاطرات تلخ را کمرنگ کند، اما به‌گفته مایکل فیتزهاریس، هواداران هرگز انتقال رایگان او را نخواهند بخشید.

زندگی ترنت الکساندر-آرنولد، از آن روزی که هواداری جوان نام او را بر پشت پیراهنش دید تا امروز که همان پیراهن به نماد خشم تبدیل شده، تحولی شگرف را تجربه کرده است. این داستان نه‌تنها درباره انتخاب‌های یک فوتبالیست، بلکه درباره تعارض بین وفاداری محلی و جاهطلبی جهانی است. چه او در مادرید به اوج برسد یا نه، میراث او در لیورپول همواره با این فصل از تاریخ گره خواهد خورد.

فارکه «۱۰۰٪ مطمئن» است که لیدز به پریمیرلیگ صعود خواهد کرد

علیرضا خلیلی، فوتبال‌لب – دنیل فارکه، سرمربی لیدز یونایتد، با وجود از دست دادن فرصت صدرنشینی در چمپیونشیپ، اعلام کرد که «کاملاً مطمئن» است تیمش فصل آینده در لیگ برتر انگلیس بازی خواهد کرد.

تساوی دیرهنگام سوانزی در الند رود

گل تساوی‌بخش زان ویپوتنیک در دقیقه ۹۶، سوانزی سیتی را به تساوی ۲-۲ مقابل لیدز رساند. همین امر باعث شد این تیم با ۲ امتیاز کمتر از شفیلد یونایتد (صدرنشین جدید) قرار گیرد. شفیلد با پیروزی ۳-۱ مقابل کاونتری در روز جمعه به رده اول صعود کرد.

لیدز اواخر ماه گذشته با پیروزی در برامال لین، ۵ امتیاز از شفیلد پیش بود. اما با کسب تنها ۶ امتیاز از ۵ بازی اخیر، حالا در رده دوم جدول قرار دارد و تنها با اختلاف گل از برنلی (سوم) پیش است.

فارکه: «صعود قطعی است»

فارکه در کنفرانس خبری تأکید کرد:

ما مراحل بسیار زیادی را پشت سر گذاشتیم و اکنون در آخرین قدم هستیم که همیشه سختترین مرحله است. هرگز تضمینی برای موفقیت وجود ندارد، اما ما قبلاً در چنین موقعیتی بودهایم. میدانم رهبری جدول گاهی چقدر پیچیده است، اما میدانم برای عبور از این مرحله چه چیزی لازم است. ما همه تلاشمان را میکنیم تا بازیکنان بهترین شانس را برای برد این قدم نهایی داشته باشند.

او افزود:

این فصل ما پیشتاز بودهایم و هنوز هم اگر ببریم، در میان دو تیم اول خواهیم بود، چون برنلی و شفیلد باید مقابل هم بازی کنند.

لیدز: از رکورد به تساوی

لیدز شروع ایده‌آلی داشت و برندن آرونسون در دقیقه اول گلزنی کرد. در ادامه، ایان مزلیر دروازه‌بان لیدز یک ضربه پنالتی را مهار کرد، اما اشتباهش منجر به گل تساوی هری دارلینگ شد. سپس ویلی گنونتو با به ثمر رساندن گل دوم، امید به پیروزی را زنده کرد. اما ویپوتنیک در دقایق پایانی بازی را مساوی کرد.

این تساوی در تضاد آشکار با شادی هواداران لیدز پس از پیروزی‌های متوالی مقابل ساندرلند و شفیلد در هفته‌های گذشته بود.

فارکه

واکنش فارکه به عملکرد تیم

فارکه در مصاحبه با BBC Radio Leeds گفت:

ورزش همیشه آسان نیست. در یک فصل طولانی، گاهی اوقات شکست می‌خورید. واکنش تیم ما به گل تساوی اول حیرتانگیز بود. بازیکنان ذخیره هم تأثیرگذار بودند، مخصوصاً گنونتو که نزدیک بود قهرمان بازی شود.

لیدز با ۲ امتیاز کمتر از شفیلد، اما با بازی در دست، هنوز شانس بالایی برای صعود مستقیم دارد.

رقابت فشرده بین ۳ تیم برتر (شفیلد، لیدز، برنلی) تا پایان فصل ادامه خواهد داشت.

تیم مالکیت پاری‌سن‌ژرمن در حال بررسی خرید باشگاه مالاگای اسپانیا

یوسف جوانشیر، فوتبال‌لب – صاحبان پاری‌سن‌ژرمن در حال بررسی امکان خرید باشگاه مالاگا از لیگ دسته دوم اسپانیا هستند. گروه سرمایه‌گذاری ورزشی قطر (QSI) تحت ریاست ناصرالخلیفی فعالیت می‌کند. این گروه پیش از این 22 درصد از سهام باشگاه براگا پرتغال را خرید. در تیم فرمول یک آئودی و تیم بسکتبال واشنگتن ویزاردز نیز سرمایه‌گذاری کرد.

منابع آگاه به نشریه The Athletic تأیید کردند که این گروه به خرید مالاگا علاقه‌مند است. سخنگوی QSI در این باره گفت:

ما در حال حاضر در حال بررسی فرصت‌های سرمایه‌گذاری مختلف در اروپا و آمریکا هستیم.

یکی از دلایل جذابیت مالاگا برای QSI، ورزشگاه سی‌هزارنفری لا-روسالدا (La Rosaleda stadium) است که میزبان برخی بازی‌های جام جهانی 2030 خواهد بود.

در حال حاضر 49 درصد از سهام مالاگا در اختیار گروه اسپانیایی Blue Bay (فعال در زمینه هتلداری و املاک) است و 51 درصد باقیمانده متعلق به تاجر قطری، عبدالله الثانی می‌باشد. این باشگاه هم‌اکنون تحت مدیریت قضایی قرار دارد.

مالاگا در سال‌های اخیر دوران پرتلاطمی را پشت سر گذاشت. پس از دو دهه حضور در لالیگا، این تیم در سال 2018 به دسته دوم سقوط کرد و در سال 2023 حتی به لیگ دسته سوم رفت. آن‌ها اکنون به دسته دوم بازگشته‌اند و با هفت امتیاز فاصله از منطقه سقوط، در رده پانزدهم جدول قرار دارند.

برای شنیدن تحلیل‌های صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!

بزرگ‌ترین اتفاق تاریخ فوتبال اروپا، قسمت دوم: سال‌های ابتدایی جام اروپا

جام اروپا و رئال مادرید

سال‌های آغازین جام اروپا

یوسف جوانشیر، فوتبال‌لب – پس از بازی‌های یک شانزدهم نهایی لیگ قهرمانان اروپا 25-2024 و به بهانه‌ی 70امین فصل برگزاری این رقابت‌ها، امروز، قصد داریم در ادامه‌ی مقاله‌ی پیدایش لیگ قهرمانان اروپا، نگاهی به سال‌های ابتدایی این جام بیندازیم. دورانی که این تورنمنت با نام جام اروپا (European Cup) شناخته می‌شد.

اولین دوره جام اروپا در فصل 56-1955 برگزار شد. این مسابقات پس از پیشنهاد گابریل هانو، سردبیر روزنامه ورزشی فرانسوی L’Équipe، برای ایجاد یک تورنمنت بین‌المللی در اروپا شکل گرفت. ایده هانو از مسابقات قهرمانی در آمریکای جنوبی و همچنین جام‌های دوستانه‌ای که گاهی در اروپا برگزار می‌شدند، الهام گرفته شده بود. در نهایت، 16 تیم از سراسر اروپا برای شرکت در این رقابت‌ها دعوت شدند. انتخاب تیم‌ها بر اساس سابقه و عملکرد آن‌ها در مسابقات قهرمانی داخلی انجام گرفت.

تیم‌های دعوت‌شده به این رقابت‌ها

بیشتر تیم‌های دعوت شده، قهرمانان فصل گذشته لیگ‌های داخلی خود بودند. از جمله این تیم‌ها می‌توان به رئال مادرید از اسپانیا، میلان از ایتالیا و ریمس از فرانسه اشاره کرد. چلسی نیز به عنوان نماینده انگلیس دعوت شد و علاقه‌مند به حضور در این مسابقات بود، اما اتحادیه فوتبال انگلیس با این تصمیم مخالفت کرد و حضور چلسی را ممنوع اعلام نمود. دلیل این مخالفت، نگرانی از کاهش توجه به رقابت‌های داخلی فوتبال انگلیس بود. در نهایت، گواردیا وارساو از لهستان به عنوان جایگزین چلسی انتخاب شد. آبردین، قهرمان اسکاتلند نیز با سرنوشتی مشابه مواجه شد و نتوانست در این رقابت‌ها شرکت کند.

تیم‌های شرکت‌کننده در جام اروپا

این آغاز مسیر طولانی و پرفرازونشیب جام اروپا بود که بعدها به لیگ قهرمانان اروپا تبدیل شد و به یکی از معتبرترین و محبوب‌ترین تورنمنت‌های فوتبال جهان مبدل گشت.

برخی از تیم‌های دعوت شده به نخستین دوره جام اروپا، مانند هلند اسپورت و بوداپست هونود، از شرکت در این مسابقات خودداری کردند. به همین دلیل، PSV آیندهوون از هلند و Vörös Lobogó از مجارستان به عنوان جایگزین آن‌ها انتخاب شدند. جالب اینجاست که آلمان در این دوره دو نماینده داشت؛ روت وایس اسن به نمایندگی از آلمان غربی و اف‌سی زاربروخن، نماینده ایالت زارلند. ایالت زارلند در آن زمان به عنوان یک منطقه خودمختار شناخته می‌شد و تیم‌های آن در مسابقات بین‌المللی به طور مستقل شرکت می‌کردند. اما این وضعیت دوام چندانی نداشت و در سال 1957، زارلند به آلمان غربی ملحق شد.

چگونگی قرعه‌کشی و برگزاری جام اروپا

برخلاف سیستم امروزی لیگ قهرمانان اروپا، در آن زمان قرعه‌کشی برای تعیین حریفان وجود نداشت. تیم‌ها به صورت دستی و توسط برگزارکنندگان مسابقات در جدول رقابت‌ها قرار می‌گرفتند. اولین بازی تاریخ جام اروپا، در 4 سپتامبر 1955برگزار شد. این دیدار بین اسپورتینگ سی‌پی از پرتغال و پارتیزان بلگراد از یوگسلاوی با نتیجه 3-3 به پایان رسید. خوائو باپتیستا مارتینز، بازیکن اسپورتینگ سی‌پی، افتخار زدن اولین گل تاریخ جام اروپا را به نام خود ثبت کرد.

در مرحله نیمه‌نهایی، ریمس فرانسه به راحتی هیبرنیان اسکاتلند را شکست داد. هیبرنیان در مرحله یک‌چهارم نهایی، جورگاردن (Djurgården)، قهرمان سوئد، را با نتیجه مجموع 3-0 حذف کرده بود. این مسیر هیبرنیان به نیمه‌نهایی، نشان‌دهنده قدرت تیم‌های اروپایی در آن دوران و همچنین جذابیت رقابت‌های جام اروپا از همان ابتدا بود.

مرحله نیمه نهایی در سمتی دیگر، مصاف رئال مادرید و میلان را به خود می‌دید. لوس بلانکوس موفق به برد 4-2 در برنابئو شد؛ در حالی که میلان تنها توانست 2-1 در سن سیرو پیروز شود. بنابراین، اولین فینال جام ملت‌های اروپا در پارک دو پرنس بین دو تیم ریمس و رئال مادرید برگزار می‌شد. ریمس پس از 10 دقیقه موفق به ثبت نتیجه‌ی 2-0 شد. اما رئال پیش از نیمه، کار را به تساوی کشاند. در دقیقه 62، ریمس دوباره توانست پیش بیفتد. اما دو گل دیرهنگام رئال باعث شد که اولین جام اروپا به مادرید برسد.

جام اروپا 57-1956

جام اروپا 57-1956

فصل 57-1956، دومین دوره جام اروپا (European Cup)، شاهد افزایش تعداد تیم‌های شرکت‌کننده بود. موفقیت چشمگیر نخستین دوره این رقابت‌ها، شش کشور جدید را ترغیب کرد تا نمایندگان خود را برای شرکت در این مسابقات معرفی کنند. در میان این کشورها، انگلیس نیز حضور داشت که پس از ممانعت از شرکت چلسی در فصل گذشته، این بار منچستریونایتد را به عنوان اولین نماینده خود به جام اروپا فرستاد. پیش از این، اتحادیه فوتبال انگلیس جام اروپا را به عنوان یک مزاحم ناخوانده برای برنامه‌های داخلی تیم‌های انگلیسی می‌دید، اما با افزایش محبوبیت این رقابت‌ها، تصمیم به مشارکت گرفت.

منچستریونایتد، معروف به شیاطین سرخ، در این دوره عملکردی درخشان از خود نشان داد و به مرحله نیمه‌نهایی رسید. آن‌ها در این مرحله با رئال مادرید، قهرمان فصل گذشته، روبرو شدند. بازی رفت در برنابئو با نتیجه 3-1 به سود رئال مادرید به پایان رسید. در بازی برگشت در اولدترافورد، منچستریونایتد با نتیجه 2-2 مساوی کرد. یکی از گل‌های رئال مادرید توسط ریموند کوپا، ستاره فرانسوی تیم، به ثمر رسید. با این حال، منچستریونایتد از حضور دو گلزن برتر خود، دنیس ویولت (با ۹ گل) و تامی تیلور (با ۸ گل)، بهره زیادی برد و توانست نام خود را به عنوان یکی از تیم‌های بزرگ اروپا مطرح کند.

در سویی دیگر، فیورنتینا ایتالیا با نتیجه 1-0 در برابر ستاره سرخ بلگراد به پیروزی رسید. تنها گل این بازی توسط مائوریلیو پرینی به ثمر رسید و فیورنتینا را به فینال رساند. فینال این دوره در سانتیاگو برنابئو، خانه رئال مادرید، برگزار شد. رئال مادرید به عنوان قهرمان فصل گذشته، این افتخار را داشت که میزبان فینال باشد.

فینال جنجالی، رئال مادرید در قله اروپا

فینال با تساوی 0-0 پیش می‌رفت تا اینکه در دقایق پایانی، یک پنالتی به نفع رئال مادرید اعلام شد. این تصمیم جنجالی بود، چرا که لئو هورن، داور هلندی، اعلام آفساید توسط کمک داور را نادیده گرفت. آلفردو دی استفانو از روی نقطه پنالتی گلزنی کرد و پاکو خنتو شش دقیقه بعد گل دوم را به ثمر رساند. با این نتیجه، رئال مادرید دومین جام اروپایی خود را به دست آورد و برتری خود را در فوتبال اروپا تثبیت کرد.

این فصل از جام اروپا نه‌تنها نشان‌دهنده رشد و گسترش این رقابت‌ها بود، بلکه حضور تیم‌های جدید و افزایش هیجان را نیز به همراه داشت. رئال مادرید با عملکردی استثنایی، خود را به عنوان قدرتمندترین تیم اروپا معرفی کرد و پایه‌های سلطه‌اش بر فوتبال قاره سبز را محکم‌تر نمود.

جام اروپا 58-1957

منچستر یونایند در واقعه مونیح 1957 1958

یکی از غم‌انگیزترین فجایع تاریخ فوتبال در فصل 58-1957 اتفاق افتاد: فاجعه مونیخ. این حادثه تلخ نه‌تنها زندگی بسیاری از بازیکنان جوان و بااستعداد منچستریونایتد را گرفت، بلکه دنیای فوتبال را در سوگ فرو برد. تیم جوان و هیجان‌انگیز منچستریونایتد، با میانگین سنی تنها 22 سال، اولین تیمی بود که موفق به کسب سه قهرمانی متوالی در لیگ انگلیس شده بود. آن‌ها در کنار رئال مادرید به عنوان یکی از مدعیان اصلی قهرمانی در جام اروپا شناخته می‌شدند. شیاطین سرخ در حال بازگشت از بازی تساوی 3-3 در بلگراد بودند که به آن‌ها اجازه داد تا به مرحله نیمه‌نهایی جام اروپا صعود کنند. اما در راه بازگشت، هواپیمای آن‌ها به دلیل برف سنگین و خطای خلبان در مونیخ سقوط کرد. این حادثه جان 23 نفر، از جمله 8 بازیکن منچستریونایتد را گرفت و دنیای فوتبال را در شوک و اندوه فرو برد.

پس از این فاجعه، سر مت بازبی، مربی منچستریونایتد، تصمیم گرفت به جای خرید بازیکنان جدید، تیمی متشکل از بازیکنان جوان و استعدادهای داخلی بسازد. این تصمیم، آغازی بر تأسیس آکادمی‌های فوتبال در اروپا بود و منچستریونایتد را به عنوان پیشگام این حرکت معرفی کرد. این رویکرد در نهایت منجر به موفقیت‌های بزرگ این تیم، از جمله قهرمانی در جام اروپا در سال 1968 شد.

قهرمانی در پی قهرمانی

در این فصل، اسپانیا بار دیگر با دو تیم در جام اروپا حضور یافت: رئال مادرید، قهرمان فصل گذشته جام اروپا و لیگ اسپانیا و سویا، نایب قهرمان لالیگا. رئال مادرید به عنوان مدافع عنوان قهرمانی وارد رقابت‌ها شد، در حالی که سویا اولین حضور خود در این مسابقات را تجربه می‌کرد. در دور مقدماتی، ویسموت آلمان پس از یک بازی پلی‌آف جنجالی مقابل گواردیا ورشو به دلیل قطع برق نورافکن‌ها، با پرتاب سکه به دور بعد صعود کرد. همچنین، منچستریونایتد و شامروک روورز از حق استراحت بین دو نیمه صرف‌نظر کردند تا بازی خود را قبل از تاریک شدن هوا به پایان برسانند.

در مرحله نیمه‌نهایی، رئال مادرید با واساس مجارستان روبرو شد، تیمی که آژاکس را در مرحله یک‌چهارم نهایی حذف کرده بود. از سوی دیگر، منچستریونایتد در مجموع با نتیجه 5-2 مغلوب آث میلان شد. فینال این دوره در ورزشگاه هیسل بروکسل بلژیک و در حضور 67 هزار تماشاگر برگزار شد. میلان در دقیقه 59 پیش‌افتاد، اما آلفردو دی استفانو 15 دقیقه بعد گل تساوی را برای رئال مادرید به ثمر رساند. دی استفانو با 10 گل، بهترین گلزن این دوره لقب گرفت. میلان دوباره در دقیقه 77 پیش‌افتاد، اما رئال تنها دو دقیقه بعد گل تساوی را زد و بازی را به وقت اضافه کشاند. در وقت اضافه، پاکو خنتو گل پیروزی را برای رئال مادرید به ثمر رساند و آن‌ها سومین قهرمانی متوالی خود در جام اروپا را جشن گرفتند.

این فصل از جام اروپا نه‌تنها نشان‌دهنده سلطه بی‌چون‌و‌چرای رئال مادرید در فوتبال اروپا بود، بلکه یادآور غم و اندوه ناشی از فاجعه مونیخ نیز هست. منچستریونایتد، با وجود از دست‌دادن ستاره‌هایش، راه بازسازی خود را آغاز کرد و در نهایت به یکی از بزرگ‌ترین تیم‌های تاریخ فوتبال تبدیل شد. رئال مادرید نیز با ادامه روند قهرمانی‌هایش، نام خود را به عنوان یکی از افسانه‌های فوتبال اروپا ثبت کرد.

دلیل رشد فوتبال در جای‌جای اروپا؛ 59-1958

فصل 59-1958 جام اروپا شاهد حضور بازیکنان جدید و تیم‌هایی بود که برای اولین بار در این رقابت‌ها شرکت می‌کردند. فنلاند برای اولین بار نماینده‌ای به جام اروپا فرستاد. المپیاکوس نیز قرار بود اولین تیم یونانی حاضر در این مسابقات باشد. اما این اتفاق نیفتاد، چرا که المپیاکوس پس از تساوی در بازی مقابل بشیکتاش ترکیه، به دلایل سیاسی از ادامه مسابقات انصراف داد. همچنین از بازی در استانبول خودداری کرد. این تصمیم باعث شد تا بشیکتاش به دور بعد صعود کند.

پس از فاجعه هوایی مونیخ در فصل گذشته، منچستریونایتد به عنوان نماینده انگلیس به جام اروپا دعوت نشد. این در حالی بود که اسپانیا برای سومین فصل متوالی با دو تیم در رقابت‌ها حضور داشت. رئال مادرید به عنوان قهرمان فصل گذشته جام اروپا و لیگ اسپانیا، و اتلتیکو مادرید به عنوان نایب قهرمان لالیگا، نمایندگان اسپانیا بودند. این فصل شاهد نتایج شگفت‌انگیزی نیز بود، از جمله پیروزی قاطع وینر اسپورت کلاب اتریشی بر یوونتوس ایتالیا با نتیجه مجموع 8-3 در دور مقدماتی.

به سوی اولین فینال تکراری تاریخ؟

در مرحله نیمه‌نهایی، ریمس فرانسه که یانگ بویز برن سوئیس را شکست داده بود، قرار بود به مصاف منچستریونایتد برود. اما به دلیل ممانعت اتحادیه فوتبال انگلیس (FA)، این بازی برگزار نشد و ریمس به فینال راه یافت. از سوی دیگر، رئال مادرید و اتلتیکو مادرید در یک نیمه‌نهایی پرتنش روبروی هم قرار گرفتند. پس از تساوی 2-2 در هر دو بازی رفت و برگشت، دو تیم در یک بازی پلی‌آف به مصاف هم رفتند که در نهایت رئال مادرید با نتیجه 2-1 پیروز شد و به فینال رسید.

فینال این فصل در Neckarstadion اشتوتگارت آلمان برگزار شد. برای اولین بار در تاریخ جام اروپا، فینال بین دو تیمی بود که پیش‌تر در سال 1956 مقابل هم بازی کرده بودند: رئال مادرید و ریمس. رئال مادرید با حضور ستاره‌هایی مانند آلفردو دی استفانو و ریموند کوپا (که دو سال قبل از ریمس به رئال پیوسته بود)، در مقابل ریمس با جاست فونتین، بهترین گلزن آن دوره جام اروپا با ۱۰ گل، قرار گرفت. فونتین که در طول مسابقات عملکرد درخشانی داشت، در فینال نتوانست گلی به ثمر برساند.

رئال مادرید در این بازی با گل‌های انریکه متئوس و دی استفانو، 2-0 پیش افتاد و در نهایت همین نتیجه را تا پایان بازی حفظ کرد. این پیروزی، چهارمین قهرمانی متوالی رئال مادرید در جام اروپا بود و سلطه بی‌چون‌و‌چرای آن‌ها در فوتبال اروپا را تثبیت کرد. رئال مادرید با این قهرمانی، نام خود را به عنوان یکی از بزرگ‌ترین تیم‌های تاریخ فوتبال اروپا ثبت کرد و فصل 59-1958 را به عنوان یکی از درخشان‌ترین دوره‌های خود به پایان رساند.

جام رئال مادرید

پس از این آن‌ها توانستند فصل 60-1959 را نیز با برتری قاطع 7-3 در برابر آینتراخت فرانکفورت، برای پنجمین فصل متوالی اولین قهرمان جام تازه تاسیس اروپا شوند. فرانس پوشکاش در این فصل توانست بالاتر از همه و با 12 گل، آقای گل این رقابت‌ها لقب بگیرد.

رئال مادرید اولین تیم با 5 قهرمانی جام اروپا

برای شنیدن تحلیل‌های صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!

شریک پریمیرلیگ Sorare، ادعای بی‌گناهی کرد!

سوراره، شریک پریمیرلیگ، زیر انگشت اتهام

پریمیرلیگ و سوراره

یوسف جوانشیر، فوتبال‌لب – شریک رسمی پریمیرلیگ، سوراره (Sorare، فروش و تامین تسهیلات قمار بدون مجوز به مصرف‌کنندگان در بریتانیا را رد کرد و برای این اتهام، مدارک خود را ارائه داد.

این شرکت فرانسوی صبح روز جمعه سه ادعا به جهت بی‌گناهی خود را، در دادگاه بیرمنگهام ارائه کرد. سوراره توسط کمیسیون قمار، به سه اتهام ارائه تسهیلات قمار بدون مجوز از راه دور برای مصرف کنندگان در بریتانیا متهم شد. هر اتهام مربوط به دوره زمانی متفاوت و بین فوریه 2022 و آوریل 2024 است. هیچ شخصی از سوی این شرکت در دادگاه حضور نداشت؛ اما از طریق وکیل Kwaku Awuku-Asabre این درخواست برای دادگاه ارسال شد.

قاضی منطقه، دیوید موری، پرونده را برای محاکمه در همان دادگاه در 16 ژوئن سال آینده به تعویق انداخت و تاریخ جلسه پیش-محاکمه را در تاریخ 10 مارس اعلام نمود. سوراره در این باره گفت:

«بمب ساعتی کنترل‌نشده» یا یک بازی فانتزی که فوتبال را متحول خواهد کرد؟

در ژانویه 2023، لیگ برتر طی قرارداد چهارساله با سوراره، اعلام کرد که «کارت های دیجیتالی بازیکنان تمام 20 باشگاه لیگ برتر را به عنوان بخشی از بازی آنلاین فوتبال فانتزی رایگان خود منتشر می‌کند. این قرارداد به نوعی بسته شد که سوراره، در وب‌سایت رسمی لیگ برتر به عنوان یک شریک ظاهر خواهد شد.

سوراره که بود چه کرد؟

سوراره بازی‌ای است که در آن بازیکنان با ارز دیجیتال خرید می‌کنند، برنده می‌شوند و یک تیم مجازی از کارت‌های دیجیتال بازیکنان (NFT) یا توکن‌های غیرقابل تعویض را مدیریت می‌کنند. وب سایت آن می‌گوید که کاربران می توانند “برای بیش از 15،000،000 دلار در مجموع جوایز نقدی، بلیط های VIP، پیراهن‌های دارای امضا و موارد دیگر رقابت کنند.”

ریچارد مسترز، مدیر اجرایی پریمیرلیگ، هنگام اعلام قرارداد سوراره اظهار داشت:

کارت‌های دیجیتالی و بازی آنلاین نوآورانه سوراره، نشان‌دهنده راه جدیدی برای آن‌ها است. این روند برای این اجرایی شد تا هواداران احساس کنند به پریمیرلیگ نزدیک‌ترند، چه در استادیوم باشند، چه از سراسر جهان.

کمیسیون شرط‌بندی در سال 2021 گفت که در حال بررسی است که آیا Sorare یک سرویس شرط‌بندی ارائه می‌کند. اینکه آیا برای انجام این کار به مجوز نیاز دارد یا خیر؟ پس از انتشار اخباری مبنی بر متهم شدن سوراره، پریمیرلیگ اظهار نظری نکرد!

تیم لیگ برتری لیورپول قبلا با سوراره شریک بود. این باشگاه در ماه آوریل در مورد این شراکت پستی منتشر کرد، اما پس از پایان قراردادشان در ماه می، آن‌ها دیگر با شرکت فرانسوی ارتباطی نداشتند. طبق وب سایت رسمی سوراره، آن‌ها همچنین با  MLS، بوندسلیگا، سری آ و لالیگا و همچنین NBA و MLB شراکت دارد.

برای شنیدن تحلیل‌های صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید.

حکم APT علیه منچسترسیتی، نیز نظر کسی را نتوانست تغییردهد!

منچسترسیتی و حکم APT

منچسترسیتی برنده داستان می‌شود؟

یوسف جوانشیر، فوتبال لب – وجه مشترک اهالی رسانه و تیم‌ها در مورد درگیری‌های حقوقی میان منچسترسیتی و لیگ برتر، توجه و زیرسوال بردن تمام موارد ارائه شد.

دیدگاه‌های دوگانه‌ای در مورد این 115 اتهام وجود دارد: رقبای سیتی ممکن است نابودی این تیم را بخواهند، همان‌طور که پپ گواردیولا اخیراً بیان کرد! در حالی که باشگاه امیدوار است و احتمالاً انتظار یک پیروزی بزرگ را داشته باشد. همه می‌خواهند بدانند که کدام یک از این دو نتیجه در پیش خواهد بود.

به احتمال زیاد این جدل‌ها ادامه می‌یابند، تا بالاخره در مرحله‌ای، یک برنده نهایی وجود داشته باشد. طرف بازنده اما، نمی‌تواند برای مثال میان تبرئه و سقوط، یکی را انتخاب کند.

موضوعی که در مورد حکم بعدازظهر دوشنبه، از اتهام حقوقی منچسترسیتی به لیگ برتر بر سر قوانین معاملاتی با طرف‌های مرتبط (APT)  وجود دارد، این است که برای هر دو طرف شرایطی فراهم شد که ادعای پیروزی کنند. حتی متخصصان حقوقی نیز نتوانستند در مورد اینکه چه کسی تا به حال برنده این دوئل شد، به اجماع برسند.

روز دوشنبه، لیگ برتر انگلیس طی بیانیه‌ای اعلام کرد که “سیتی در اکثر چالش‌های خود ناموفق بود. همچنین دادگاه تشخیص داد که قوانین APT  از اجزا ضروری به شمار می‌روند، و بایستی به عنوان یک هدف قانونی، دنبال شوند. همچنین برای اطمینان از موثر بودن آن‌ها، قوانین سودآوری و پایداری (PSR) وضع شد. که در نتیجه، از یکپارچگی و پایداری ورزشی در لیگ برتر حمایت شد.”

تلاش بی‌فایده؟

سیتی بیانیه خود، که پنج ضربه مهلک به لیگ برتر را وارد کرده بود، منتشر کرد. در واقع یک پیوند مستقیم به صفحه 164 سند هیئت مستقل ارائه کرده بود، که خلاصه ای از یافته‌های مستقل برای حمایت از موضع خود – اگرچه تقریبا غیرممکن است برای هر کسی، به خصوص یک فرد کاملا نامرتبط، آن را بدون پیش‌زمینه از 174 صفحه دیگر، درک کند.

روز سه‌شنبه، اتفاق متفاوتی رخ داد: سیتی آنقدر مطمئن است که بطور قاطعانه خود را برنده ماجرا می‌بیند. آن‌ها به لیگ و 19 باشگاه دیگر، در این بخش نامه نوشت تا اصرار کنند که برداشت لیگ برتر از وقایع اشتباه است. در آن نامه، سیتی می‌گوید که بیانیه‌ای که بعدازظهر دوشنبه توسط لیگ منتشر شد «گمراه‌کننده و حاوی چندین اشتباه است» و «یک روش عجیب و غریب برای نگاه کردن به قضیه است.»

باشگاه‌های لیگ برتر، هفته آینده برای بحث درباره پیامدهای پرونده APT تشکیل جلسه خواهند داد.

مدیران باشگاه همچنین نگرانی خود را از اینکه لیگ قصد دارد ظرف 10 روز، قوانین خود را به روز کند، ابراز کردند. یکی از دلایل اساسی که سیتی در وهله اول علیه قوانین APT لیگ شکایت کرد، این بود که آن‌ها احساس کردند این قانون که در سال 2021 اقتباس شد، باعجله در حال اجرایی‌شدن هستند.

در بیانیه دوم سیتی آمد: «دادگاه قوانین APT را غیرقانونی اعلام کرد. موضع باشگاه منچسترسیتی این است که بدان معناست؛ همه قوانینAPT  باطل هستند و از سال 2021 وجود داشتند. در مکاتبات اخیر، لیگ برتر با منچسترسیتی موافقت کرد که این موضوعی است که باید توسط دادگاه حل شود. بنابراین، قابل توجه است که لیگ برتر اکنون به دنبال مشارکت باشگاه‌های عضو در فرآیند اصلاح قوانین APT است؛ در حالی که حتی از وضعیت آن قوانین اطلاعی ندارد.

سند APT دارای مشکل است و روزنامه‌نگاران چیزی از آن متوجه نمی‌شوند!

منچسترسیتی

در حالی که جلسه رسیدگی به اتهامات 115 درجریان است. رقبای سیتی می‌خواهند که قانون به سختی و آنگونه که مستحق آن هستند، در برابر این اتهامات ایستادگی کند. لیگ برتر مخصوصا اعلام کرد که ادعای سیتی مبنی بر گمراه‌کننده بودن یافته‌های آن‌ها را کاملاً رد می‌کند. اگرچه تصور می‌شود که هیچ برنامه‌ای برای رأی‌گیری درباره هیچ یک از یافته‌ها در جلسه پنج‌شنبه آینده لیگ وجود نخواهد داشت.

این یکی از بزرگ‌ترین مشکلاتی است که در این میان وجود دارد: یک سند 175 صفحه‌ای در دسترس عموم است. اما فرد معمولی شما (یا روزنامه نگار) اشتها یا استقامتی ندارد، چه برسد به درک همه چیز. آیا می‌تواند این موضوعات را به درستی هضم کند؟ افراد بسیار بیشتری هستند که قبلاً تصمیم خود را گرفته‌اند که مهم نیست سیتی یا لیگ برتر چقدر قانع‌کننده ادعای خود را مطرح کنند، خیلی به خود سخت نمی‌گیرند.

این احتمالاً همان عاملی است که حتی پس از رسیدگی به 115 اتهام، نظر همه درمورد نتیجه آن یکسان نخواهد بود. اما حداقل برندگان و بازندگان آشکاری وجود دارد. با پرونده APT، هنوز جای زیادی برای ادعاهای متقابل وجود دارد.

سیتی از جهتی که موفقیت‌های بزرگی را تجربه کرد، حتی اگر بسیاری از دفاعیه‌های آن‌ها رد شود، حق دارد. هنگامی که چالش حقوقی در ژوئن آشکار شد، گزارشی که آن‌ها به پنل لیگ ارائه کردند، که به دلیل تأثیر قوانین APT، قیمت بلیط باید افزایش یابد. چیزی که در وهله اول باعث شد طرفداران باشگاه را به تردید بیاندازد، همچنین هیچ واکنشی برای ارائه در برابر این اتفاق ناگهانی نداشت.

با این حال، هیچ شکی وجود ندارد که این هیئت اعلام کرد که قوانین لیگ برتر در موقعیت‌های غیرقانونی و غیرمنصفانه اعمال می‌شود؛ به ویژه در مورد منچسترسیتی، و این یک پیروزی بزرگ برای باشگاه است. دو تصمیم قبلی لیگ برتر در مورد حامیان مالی مستقر در ابوظبی نیز باطل شد (یک سوم آن پیش از جلسه دادگاه لغو شد.)؛ زیرا مدت زمان زیادی برای بررسی آن از سوی لیگ گذاشت.

منچسترسیتی، لیگ برتر را زیر سوال برد؟!

با اصرار سیتی در نامه خود مبنی بر اینکه همه قوانین APT اکنون باطل هستند، این ایده قابل بحث است که باشگاه، اتهام قانونی را در تلاش برای لغو کامل قوانین باوجود نداشتن جایگزین آن‌ها آغاز کرد. تلقین برخی از رقبا این است که سیتی می‌تواند و باید قراردادهای اسپانسرشیپ را افزایش دهد، تا به دور زدن قوانین کمک کند.

اگرچه سیتی فهرست بلندبالایی از مسائل مربوط به این قوانین داشت. نحوه نگارش آن‌ها، دامنه آن‌ها، نحوه به کارگیری آن‌ها، پیامدهای آن‌ها، چرایی ورود آن‌ها در وهله اول. و قطعاً به نظر می‌رسد بسیار مشتاق به اشاره آن است که قوانین لیگ برتر دیگر معتبر نیستند! آن‌ها انتظار یا حتی امیدی به سناریوی غرب وحشی ندارند که در آن هرچیزی انجام می‌شود. آن‌ها هنوز هم قوانین و مقررات را می‌خواهند، فقط در ظاهری متفاوت.

علاوه بر این، سیتی از مدت زمان شروع جریان، رویه‌های لیگ برتر برای تجزیه و تحلیل قراردادهای اسپانسرینگ، میزان هزینه بر بودن مقررات برای باشگاه‌ها، میزان گسترده بودن تعاریف لیگ با نگاهی به قراردادها و قوانین اسپانسرینگ، ناراضی بود. در سال 2021 از بخش‌های «وابسته» به بخش‌های «مرتبط» تغییر کرد، و کلمه «بدیهی است» نیز هنگام تعیین ارزش منصفانه بازار حذف شد. منصفانه است که بگوییم آن‌ها مدلی مطابق با مقررات قبلی را در نظر داشتند (بین سال های 2013 تا 2021 و مقررات فعلی یوفا که باشگاه‌ها باید بدون توجه به قوانین لیگ برتر به آن پایبند باشند).

قانون سوم نیوتن

منچسترسیتی و قانون سوم نیوتن

یکی از بردهای بزرگ منچسترسیتی به یافته‌های مربوط به وام های سهامداران مربوط می‌شود. بخشی از دلایلی که سیتی با موفقیت استدلال کرد که قوانین APT به طور ناعادلانه اعمال می‌شود؛ این بود که آن‌ها اشاره کردند که لیگ برتر مواردی را که مالکان به باشگاه‌های خود پول قرض دادند، نادیده گرفت.

معاملات بین، مثلاً، باشگاه‌های متعلق به خاورمیانه و حامیان مالی خاورمیانه به شدت مورد بررسی قرار می‌گیرند. اما باشگاه‌هایی که صرفاً از صاحبان خود پول دریافت می‌کنند (که گاهی اوقات بدون سود بازپرداخت می‌شوند) مشکلی ندارد؟ این موضوع اکنون در کانون توجه قرار گرفت و به راحتی می‌توان تصور کرد که سیتی با این فکر که چندین باشگاه که در سال‌های اخیر برای مجازات آن‌ها تلاش کردند، اکنون در معرض خطر نقض قوانین هزینه‌ها قرار دارند، به ریش افراد علیه خود می‌خندد.

برای کسانی که به سیتی بی‌اعتماد هستند، ممکن است تلخ به نظر برسد، اما باشگاه در اینجا یک نکته غیرقابل انکار را ارائه می‌کند: بدیهی است که وام‌ها باید بازپرداخت داشته باشند. اما باشگاه‌هایی که این وام‌ها را دریافت می‌کنند، می‌توانند با شرایط بسیار مطلوب و اغلب انعطاف پذیر از تسهیلات مالی بهره‌مند شوند. این مطمئناً باید هنگام تفکر در مورد PSR در مورد توجه قرار بگیرد.

همانطور که هیئت ناظر دست یافت، “اثر بر رقابت یکسان است، چه پول به طور شفاف از مالک دریافت شود یا به روشی غیرشفاف از شخص ثالث.”

با توجه به این که تعداد زیادی باشگاه ممکن است تحت تأثیر قرار گیرند (۹ باشگاه از مالکان خود وام دریافت کردند) و اکثریت ۱۴ باشگاه باید یک پیشنهاد را تصویب کنند. تصور اینکه این مقررات چگونه عمل خواهند کرد، قابل پیش بینی نیست. مانند این است که بوقلمون‌ها در مورد نحوه تحویل کریسمس نظر می‌دهند.

لیگ برتر زیر سلطه وکلای منچسترسیتی

همچنین یک بخش قانونی ظریف اما بسیار قابل توجه در حکم نیز وجود دارد. این هیئت با ارائه مدارکی حاوی چشم‌پوشی از وام‌های سهامداران، مشخص کرد که لیگ برتر قانون رقابت را با دلایل مشخص نقض کرده است. این بدان معناست که لیگ در واقع به جای اینکه این کار را تصادفی انجام دهد، تصمیم به انجام آن گرفت. وقتی صحبت از سوء استفاده از قدرت توسط لیگ به میان می‌آید، قضیه کاملا واضح است.

این حکم همچنین پتانسیل برای سیتی و سایر باشگاه‌ها ایجاد می‌کند، که برای پیگیری خسارات ناشی از لیگ برتر در رابطه با معاملاتی که به‌طور ناعادلانه محاسبه شد، ممکن است منجر به تحویل مبالغ چشمگیر نشود، اما می‌تواند فساد در لیگ را را به شکلی دیگر اثبات کند.

لیگ برتر قبلاً مبالغ قابل توجهی را برای هزینه‌های قانونی با سایر باشگاه‌ها درگذشته خرج کرده است. این در حالیست که منچسترسیتی مبلغ قابل‌توجهی که برای مشاور حقوقی هزینه می‌کند، لیگ برتر همان حدود را از اورتون و به‌ویژه لسترسیتی دریافت کرد. با وجود این که آن باشگاه‌ها از تیم وکلا ارزان‌تری استفاده می‌کنند.

یکی دیگر از مواردی که حکم روز دوشنبه ثابت کرد این بود که این به دور از درخواست بیهوده سیتی بود. هنگامی که اخبار مربوط به اتهام حقوقی در ماه ژوئن منتشر شد، بسیاری آن را پایان فوتبال آنگونه که ما می شناسیم، تلقی کردند. خم کردن مچ شیطانی توسط قهرمانان لیگ برتر برای نشان دادن اینکه آن‌ها برای رسیدن به نتیجه بزرگتر دست از هیچ کاری نمی کشند.

سیتی مطمئناً تمام تلاش خود را برای شکست دادن لیگ برتر به دلیل 115 اتهام انجام می‌دهد، اما رای APT نشان می‌دهد که سیتی دلایل واقعی برای ارائه به این پرونده داشت. همه استدلال‌های آن‌ها پذیرفته نشد، اما برخی از موارد مهم مورد تایید قرار گرفتند. همجنین هرگونه تغییر در قوانین مربوط به وام‌های سهامداران در واقع می‌تواند لیگ را به طور کلی عادلانه‌تر و همچنین مدیران سیتی را خوشحال کند.

انتظار برای برندگان و بازندگان بزرگ ادامه دارد.

برای شنیدن تحلیل‌های صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید.

بازگشت سن‌پائولی به بوندسلیگا

فرهنگ چپ‌گرایانه از دل خیابان‌های هامبورگ

ایلیا بهزاداول، فوتبال لب – به بهانه‌ی بازگشت سن‌پائولی نگاهی به تشکل‌های هواداری خواهیم داشت. تشکل‌های هواداری تیم‌های مختلف در هر کشوری، فرهنگ و آداب مخصوص خود را دارند و گاهی اوقات، چیزی بیش‌تر از هواداری یک تیم فوتبال را نمایندگی می‌کنند. حضور در تشکل هواداری یک باشگاه، گاهی به معنای پیروی از یک عقیده سیاسی و اجتماعی نیز هست و در اروپا، بیش از سایر نقاط جهان این مسئله بروز پیدا می‌کند.

تشکل‌های هواداری در قسمت‌های مختلف اروپا، از مهم‌ترین نهادهای اجتماعی هر جامعه هستند و در بسیاری از مواقع هواداری از یک تیم، می‌تواند بیان‌کننده طرز فکر شما درباره مسائل اجتماعی، سیاست‌های مهاجرتی و ریل‌گذاری اقتصادی آن کشور باشد. در آلمان، تشکل‌های هواداری تیم‌های مختلف به شکل سازمان‌یافته‌ای طی دهه‌های اخیر ایجاد شده‌اند و حتی در پایین‌ترین سطوح فوتبال این کشور، می‌توانید آثار هولیگانیسم و تلفیق تفکرات سیاسی و اجتماعی با هواداری از فوتبال را پیدا کنید.

سن‌پائولی دوباره در قلب فوتبال آلمان

یکشنبه شب برای اولین بار از سال ۲۰۱۱، تیم ریشه‌دار و قدیمی سن‌پائولی در سطح اول فوتبال آلمان به میدان خواهد رفت. تیمی که اگرچه همواره پایین‌تر از هامبورگ به عنوان تیم دوم این شهر شناخته شد، اما حالا بالاتر از همشهری مشهور خود قرار دارد؛ اکنون فرصت خودنمایی در بوندسلیگا را به دست می‌آورد. سن‌پائولی، یکی از تیم‌های خاص فوتبال آلمان است که تشکل‌های هواداری آن از یک عقیده خاص پیروی می‌کنند.

از تصاویر دزد دریایی روی پرچم‌های مشکی هواداران باشگاه گرفته تا شعارهای بی‌پروای سیاسی، هواداران سن‌پائولی را تبدیل به یکی از خاص‌ترین هواداران جهان کرد که تفکرات موجود در خیابان‌های هامبورگ را نمایندگی می‌کنند. شهری که پس از سپری کردن بحران‌های بزرگی چون حکومت ناپلئون، شیوع وبا و جنگ جهانی دوم، از طریق موقعیت جغرافیایی و ارتباطات بین‌المللی خود را سرپا نگه داشت. همچنین بندری بودن آن، به افزایش جمعیت و رشد اقتصاد در این شهر کمک زیادی کرده است.

هامبورگ، تنها و استوار

هامبورگ در دو قرن اخیر، با وجود اینکه بخشی از آلمان است همواره به عنوان یک شهر آزاد و تقریباً خودمختار شناخته شد. همین موضوع، روی غرور و فرهنگ خاص مردم این شهر هم اثرگذار بود.جای تعجبی نداشت که هواداران سن‌پائولی در این شهر، به اصول خاص خود پایبند باشند اما دهه ۱۹۸۰، دهه‌ای سرنوشت‌ساز برای هواداران این باشگاه بود. جایی که کثرت گرایی و گوناگونی فرهنگی و تمایز، تبدیل به یکی از شاخصه‌های اصلی سن‌پائولی شد.

ورزشگاه این تیم که در سال ۱۹۶۳ افتتاح شد. درست در نزدیکی یکی از اصلی‌ترین و مشهورترین خیابان‌های شهر یعنی ریپربان قرار داشت. این خیابان با توجه به شهرت خود، تبدیل به محلی برای حضور افراد مختلف، اعم از مهاجران و اقلیت‌های گوناگون شد. در دهه ۸۰، فراوانی این افراد متنوع می‌توانست باعث ایجاد گروه‌های چپ‌گرا و تفکر در خصوص مسائل اجتماعی شود؛ آن هم درست در نزدیکی ورزشگاه خانگی تیم فوتبال سن‌پائولی. این موضوع، هواداران سن‌پائولی را تبدیل به هوادارانی با هویت، طرز تفکر و عقاید خاصی سیاسی کرد.

زمانی که هواداران فوتبال در آلمان چندان علاقه‌ای به مانیفست دادن و بروز دادن عقاید خود نداشتند، هواداران سن‌پائولی را با عقیده‌های خاص خود می‌شناختند. البته بارها مورد تهاجم هواداران تیم‌های رقیب قرار گرفتند. مواضع هواداران سن‌پائولی علیه فاشیسم، نژادپرستی و همجنس‌گراهراسی، تشکل‌های هواداری این تیم را تبدیل به تشکلی با ایده‌های متمایز و چپ‌گرایانه در فوتبال آلمان کرد.

سن‌پائولی، الگوی هواداری

در دنیا، تشکل‌های هواداری مختلفی با ایده‌های مشابه وجود دارند که حمایت خود را از ایده‌های هواداری سن‌پائولی مطرح کردند. باشگاه‌هایی از جمله سلتیک اسکاتلند(که سال گذشته هواداران آن با پرچم فلسطین در رقابت‌های لیگ قهرمانان اروپا حاضر شدند.)، رایو وایکانو اسپانیا و آ.ا.ک آتن در یونان. هواداری از سن‌پائولی در آلمان، تقریباً با هواداری از ایده‌های چپ‌گرایانه مترادف شد. این هم‌اندیشی هواداران، باعث شد ظرفیت ورزشگاه خانگی این تیم در اکثر بازی‌ها تکمیل شود. حتی در سال‌هایی که سن‌پائولی، در فوتبال آلمان هیچ چیزی برای ارائه نداشت.

سن‌پائولی از لحاظ فوتبالی همواره زیر سایه نام بزرگ هامبورگ بود و این باشگاه حتی بارها تا مرز ورشکستگی نیز پیش رفت. اما وفاداری هواداران به این تیم و کمک آن‌ها برای نجات تیم و البته ایدئولوژی هواداری خود، این تیم را سرپا نگه‌داشت. تیمی که خود در بسیاری از مواقع به کمک بیرونی احتیاج داشت. اما چندین مسابقه دوستانه در کوبا برای کمک به مردم این کشور برگزار کرد. همچنین در مقطعی، مهاجران سوری حاضر در آلمان که توسط مردم محلی طرد شدند به تصمیم باشگاه اجازه خواب و زندگی در ورزشگاه اصلی سن‌پائولی داشتند.

سیاستی که در چند دهه اخیر، از بخش‌های اصلی هویت باشگاه بود. در هر بازی خانگی، می‌توان بنرهایی را در حمایت از مهاجران حاضر در آلمان مشاهده کرد. یکی دیگر از نمادهای هواداری در سن‌پائولی، استفاده از پرچمی با نماد دزد دریایی است که از دهه ۸۰ میلادی در ورزشگاه‌های این تیم باب شد. وقتی که هواداری که خود را دکتر مابوسه معرفی می‌کرد، برای فریاد زدن مشکلات سیاسی منطقه خود از این پرچم استفاده نمود. به تدریج، استفاده از پرچم دزد دریایی برای بروز دادن عقاید سیاسی، تبدیل به یک سنت هواداری در سن‌پائولی شد.

وضعیت دزدان دریایی در بوندسلیگا

از لحاظ فوتبالی اما همانطور که گفته شد، سن‌پائولی همیشه زیر سایه نام بزرگ هامبورگ قرار داشت. آن‌ها برای اولین بار از فصل ۲۰۱۰/۲۰۱۱ پا به بوندسلیگا می‌گذارد. آن هم در شرایطی که سرمربی جوان و محبوب این تیم یعنی فابیان هورزلر، پس از درخشش در سطح دوم فوتبال آلمان راهی انگلیس شد و هدایت برایتون را برعهده گرفت. از بین هشت حضور قبلی تیم سن‌پائولی در سطح اول فوتبال آلمان، شش دوره بین سال‌های ۱۹۸۸ تا ۲۰۰۱ رقم خورد. طی یک دهه اخیر، این تیم از لحاظ مالی ثبات نسبی‌ای در سطح دوم فوتبال آلمان پیدا کرد. حالا و پس از ۱۳ سال انتظار، سن‌پائولی به بوندسلیگا برگشته و هواداران این تیم که در مواقعی بیش از تیم‌های سطح اول فوتبال آلمان ورزشگاه را پر کردند. آن‌ها مشتاق نمایندگی کردن تیم خود، فرهنگ شهر هامبورگ و البته ایده‌های سیاسی خود در بوندسلیگا هستند.

رنگ قهوه‌ای و سفید لباس تیم سن‌پائولی، تمایز فرهنگی این تیم با سایر تیم‌های حاضر در فوتبال آلمان را بیش‌تر هم می‌کند. بی‌شک در این دوره از بوندسلیگا باید شاهد اتفاقاتی جالب توجه در ورزشگاه کوچک شهر هامبورگ باشیم. اتفاقاتی از جنس عقاید هواداران این تیم که ریشه در فرهنگ بندری هامبورگ، آثار جنگ جهانی دوم، حضور مهاجران در آلمان و تفکرات چپ‌گرایانه موجود در این کشور دارند. می‌توان گفت که فرهنگ هواداری سن‌پائولی، به نوعی فرهنگ عامه شهر هامبورگ را نمایندگی می‌کند. حضور این تیم در بالاترین سطح فوتبال آلمان، نویدبخش روزهای جذاب در فصل ۲۰۲۴/۲۰۲۵ بوندسلیگا خواهد بود.

برای شنیدن تحلیل‌های صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید

نبوغ گواردیولا: رفع مشکل هجومی فصل گذشته

مشکل هجومی سیتی

گواردیولا در نقش تئوریسین

هادی نوری، فوتبال لب – آیا مشکل هجومی آن‌ها قابل حل بود؟ پپ همیشه از دراختیار داشتن میدفیلد استفاده می‌کرد. برای کارآیی بهتر این تفکر، بهترین بازیکنان خود را در آن ناحیه استفاده و اورلود می‌کرد. در دو فصل اخیر، با استفاده از جان استونز یا آکانجی، به نتیجه‌ای به نام باکس میدفیلد رسید. به یک چینش چهار نفر مربعی، که اورلود را به بهترین شکل انجام می‌دادند و منجر به تقدیم ضد حمله به تیم حریف نیز نمی‌شدند.

تفاوت این چینش با اینورتد فولبک‌های مورد استفاده در لیگ، مانند آرنولد یا تریپیر، این بود که استونز یا آکانجی ذاتا فولبک نبودند؛ بلکه پست تخصصی آن‌ها دفاع وسط بود. به همین جهت، دابل پیوتی که با رودری تشکیل می‌دادند، بسیار کم نقص‌تر از بقیه بود. علت آن؟ فیزیک بدنی قابل قبول به دلیل پست تخصصی و استایل آن‌ها!

مشکل هجومی؟ راه حل پپ؟

مشکل این چینش اما جایی بود که تیم‌ها برای مقابله، کاملا اگرسیو از وسط زمین دفاع را آغاز می‌کردند. همین موضوع باعث تشکیل میدبلاک شلوغی می‌شد. در نتیجه توپ کمتری به هالند می‌رسید. پپ برای راه حل این موضوع دست به چه کاری زد؟ استفاده از خط دفاعی 4 نفره سنتی، با وجود نفوذ فولبک‌ها!

مشکل هجومی

زینچنکو پیش از این، از سیتی رفته بود و آکانجی حالا توانایی نفوذ خیلی خوبی نداشت. پس واردیول که هم سرعت و هم قدرت حمل توپ خوبی داشت به عنوان فولبک چپ شروع به کار کرد. همچنین نقش کایل واکر بعد از خروج کانسلو که فیزیک لازم را نداشت، مانند زینچنکو دوباره پررنگ شد. این دو فولبک با وینگرها، علی الخصوص با جرمی دوکو و فیل فودن، ترکیب خوبی می‌ساختند.

واردیول و واکر

این چینش مشکل هجومی را برطرف کرد، اما در بخش دفاعی خیر! زیرا داشتن یک خط دفاع 2 نفره باعث می‌شد تا آن‌ها در ضدحمله‌ها آسیب پذیر نشان دهند. نمود این قضیه را در سری گل‌های دریافتی‌شان یا قفل‌شدن بازی در برابر تیم‌هایی همچون؛ رئال مادرید، آرسنال، لیورپول، چلسی، کریستال پالاس، استون ویلا و تاتنهام دیدیم. با وجود نقش قابل اعتمادی که جان استونز در این نقش جدید، از خود نشان داد؛ اما در نقش دفاعی خود چنان مستحکم نشان نداد.

مشکل تدافعی

امتحان چینش جدید دربرابر چلسی!

حال، در این فصل و دربازی برابر چلسی، پپ تمام 90 دقیقه را از دفاع 3 نفره استفاده کرد. ریکو لوییس وظیفه اینورت کردن را برعهده داشت و تشکیل دابل پیوت می‌داد. اما نه دقیقا در پوزیشنی که استونز قبلا قرار می‌گرفت! او علاوه بر وظیفه اصلی خود، به عنوان یک پست 8 باکس تو باکس بازی می‌کرد. وظیفه دیگر ریکو لوییز، پوشش زون‌های کثیری در زمین مسابقه بود؛ که در هیت مپ این بازیکن نیز قابل مشاهده می‌باشد. او به عنوان یک بازیکن بالغ، کاملا خونسرد و با تجربه بازی کرد درحالیکه اصلا مشخص نبود که فقط 19 سال دارد.

بوزی میانه زمین

حال شکل بازی اینگونه بود. در زمان هجوم، سیتی با تک پیوت بازی می‌کرد و یک لوزی در وسط زمین تشکیل می‌داد. کوین دی بروین برخلاف همیشه سمت چپ زمین بود و همین باعث ایجاد کلی موقعیت شد. از طرفی دیگر نیز، ریکو لوییس باکس تو باکس بود و وظایف پخش توپ و البته بادیگارد دی بروین و برناردو سیلوا بودن را به تناوب انجام می‌داد. دراین چینش، برناردو راس این لوزی قرارداشت.

چلسی در تله موش…

حال اگر چلسی میانه زمین را شلوغ می‌کرد و جلوی این همکاری را می‌گرفت، دفاع وسط‌های سیتی یعنی واردیول و آکانجی که قدرت پا به توپ خوبی نیز دارند، می‌توانستند از روبن دیاز یا ادرسون توپ‌گیری کنند و با بردن توپ به کناره‌ها، موقعیت و بازیسازی را در اختیار وینگرهای سیتی، یعنی دوکو و ساویو قراردهند. که ساویو مصدوم شد و بین دو نیمه فودن وارد بازی شد.

اما! سیستم کماکان ادامه داشت و وینگرها مدام با فولبک‌های چلسی در موقعیت یک در برابر یک قرار می‌گرفتند. که قدرت دریبلینگ بالای آن‌ باعث خلق موقعیت‌های زیادی شد. بدین صورت؛ دوکو 5 دریبل موفق از 10 تلاش، 1 پاس کلیدی از 61 لمس توپ. ساویو 3 دریبل موفق از 3 تلاش، 3 پاس کلیدی از 24 لمس توپ.

این موضوع به خودی خود تهدید هجومی بسیار بیشتری به نسبت گذشته که واکر و واردیول، باید جلوی فولبک‌های حریف صاحب توپ می‌شدند، به همراه داشت. حال این که دفاع وسط‌های رونده سیتی، فضای زیادی داشتند، بخاطر شلوغ شدن مرکز زمین باعث میشد موقع پرس کول پالمر مجبوربه پرس واردیول شده و از پوزیشن خود خارج شود. همین باعث ایجاد فضایی خوب، درست پشت سرش می‌شد. این موضوع باعث بیرون آمدن دی بروین از کاور شدو، و درنتیجه تبدیل شدن به اولین آپشن پاس می‌شد.

پارکی خلوت، استعاره‌ای برای بیان میانه زمین چلسی!

دی بروین، وقتی توپ را می‌گرفت با دید خوبی که به کل زمین دارد، شروع به پخش توپ‌های موثر همیشگی خود و یا شروع به حرکت پا به توپ و موقعیت سازی مستقیم با شوت، یا پاس به هالند می‌کرد. همین اتفاق باعث می‌شد که وینگر سیتی که حالا دوکو، ساویو یا فودن باشند، قابلیت کات اینساید داشته باشند و در نیم فضاها تا فولبک چلسی که مالو گوستو یا کوکوریا باشد، در موقعیت تک به دو قرار گیرد و موقعیت سختی داشته باشد. این به خودی خود، حالتی نامتقارن درست می‌کند که در خط میانی که ریکو لوییس یکم عقب‌تر از کوین قرار میگیرد و از آن طرف نیز، جابجایی مدام وینگرها که مدام جناح بازی خود را عوض میکردند، خط دفاع چلسی را از پای درآورده بود.

مشکل هجومی و دید باز دی بروین

مزایای این سیستم اینجا تمام نمی‌شد! وقتی چلسی شرایط را دید، سعی کرد این همه فضای عرضی را از بازیکنان سیتی بگیرد. پس یکی از هافبک‌های خود را موظف به مراقبت از دی بروین می‌کند. دیگری را نیز به عنوان یار پرس برناردو سیلوا و یا نقش وینگر در لحظه قرار می‌دهد.

مشکل هجومی! گرگیجه‌ در زمین فوتبال

نتیجه؟ سمت راست میدفیلد چلسی کاملا باز می‌شود و با یه سوییچ پلی ساده، جناح بازی را عوض می‌کند و از آن شلوغی خارج می‌شود. علت لمس توپ بیشتر دوکو نیز همین موضوع بود. به قدری این سوییچ انجام می‌شد تا توپ به ریکو لوییس می‌رسید که او نیز دوکو را صاحب توپ می‌کرد. تا در عدم حضور لاویا چون در سمتی دیگر مشغول بود، به خط دفاع چلسی نفوذ کند و اگر دوکو دقت بیشتری به خرج می‌داد، شوت او نیز گل می‌شد.

دوباره این موضوع باعث شد کول پالمر و انکونکو پرس پسیوتری اعمال کنن. بنابراین بالا بازی نمی‌کردند و انزو فرناندز نیز یارگیر اصلی کواچیچ شده بود، تا تک پیوت سیتی را از تمپو بازی خارج کند. حتی در دقایقی دو نفره کواچیچ را تحت پرس قرار می‌دادند که ارتباط‌های او را قطع کنند؛ اما این لوزی خط میانی سیتی باعث شده بود تا همیشه در صحنه‌ها، برتری 1 نفره داشته باشند. اگر کواچیچ نیز تحت پرس شدید قرارمی‌گرفت، باقی آزاد می‌شدند و مدافعین میانی، گزینه‌های بیشتری برای پاس داشتند.

مشکل هجومی

استفاده از چینش نفر 12ام؛ راه حل نهایی برای حل مشکل هجومی، میانی و تدافعی

دوباره یک کار هوشمندانه از پپ شکل گرفت. هنگامیکه کواچیچ را تحت من مارک فرناندز دید، کواچیچ را به کناره‌ها می‌برد تا انزو نیز با او به کناره‌ها برود و همین باعث ایجاد یک بزرگ در میان خط پرس چلسی می‌شد. همین موضوع باعث می‌شد تا استفاده از پیرسینگ پاس کاربرد زیادی در بازی سیتی ایفا کند. پیرسینگ پاس همان پاس عمقی خط شکن یا پرس شکن است.

در مورد همه حرف زده شد غیر از برناردو سیلوا. او کاملا فری روم (free roam) بود و هرجای زمین سر و کله‌اش پیدا می‌شد. هرکسی که تصمیم می‌گرفت را صاحب توپ می‌کرد و گاهی اوقات ناگهان به داخل نفوذ می‌کرد. لحظه‌ای نیم فضا بود، لحظه‌ای نزدیک به وینگر، لحظه‌ای نزدیک به دایره وسط زمین. خط دفاع و پرس چلسی انقدر با بقیه بازیکن‌ها مشغول بودند، اصلا نمی‌دانستند برناردو را چکار کنند! پس بیخیال او شدند و برناردو هر اسبی که خواست تازاند و در نهایت یک پاس گل را نیز به نام خود ثبت کرد.

مشکل هجومی پپ گواردیولا برناردو سیلوا

بدین شکل که شما به تصور اینکه گواردیولا همیشه در خط میانی نیازمند نفری اضافه است؛ اما در نهایت شاهد آزاد شدن یار خودی و در قبال آن، درگیری نفر حریف (داشتن نفر اضافه در تمام طول بازی) خواهید بود. گویا 12 نفر در برابر 11 نفر قرار گرفته‌اند. انگار حریف یک اخراجی دارد و یار دوازدهم تیم پپ، نه تماشاگران و نه داور هستند.

نقاط ضعف سیستم پپ؟ دو نمره

نقطه ضعفی که به نظرم قابل مشاهده است، ترنزیشن‌های خیلی سریع و ضد حمله‌های برق آساست! که چلسی توانایی همچین کاری را ندارد. اما برای مثال رئال مادرید سال گذشته توانست آن را اجرایی کند. اما آن‌ها اکنون نه تونی کروس ندارند. همچنین بخاطر امباپه، بلینگام قابلیت حرکت‌های آزادانه گذشته خود را نخواهد داشت. باید صبر کنیم و در انتظار بازی ان‌ها در لیگ داخلی در برابر آرسنال و لیورپول و شاید یونایتد، و عکس العمل هریک از سرمربی‌های ان‌ها برابر سیتی باشیم.

شما برای تقابل با مشکل هجومی و تدافعی پیش رو، باید زیر 6 ثانیه توپ را از خط دفاعی خود، به باکس سیتی برسانید. آن هم با حداقل 2 بازیکن که مایند ست بازیکنانتان باید انقدر قوی باشد، که وقتی 90 دقیقه در حال دفاع کردن در مقابل به ظاهر 12 نفر هستند، در کسری از ثانیه ذهنیت خود را عوض کرده و انقدر سرپنجه باشند که حرکات رو به عقب خود را به حرکات رو به جلو، آن هم به قصد استفاده حداکثری از حداقل موقعیت‌‌ها کنند.

برای شنیدن تحلیل‌های صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید.

منچسترسیتی در بازار به دنبال جایگزین برای خولین آلوارز نیست؟

خولین آلوارز بازیکن سابق منچسترسیتی

چگونه منچسترسیتی قصد دارد تا جایگزینی برای خولین آلوارز، که این تیم را به مقصد اتلتیکومادرید ترک کرده است، پیدا کند؟

خولین آلوارز با قراردادی 81.5 میلیون پوندی، منچسترسیتی را به مقصد اتلتیکومادرید ترک خواهد کرد. اولویت سیتی گروپ این است که به دنبال جانشین او در تیم‌های تحت نظر این گروه باشند. آن‌ها برای جایگزینی این ستاره آرژانتینی وارد بازار نقل و انتقالات نخواهند شد و ترجیح‌شان به بازیکنان تیم دوم و رده پایه خود می‌باشد.

آلوارز تنها دو سال پس از حضور در ریورپلاته، در آستانه انتقال 81.5 میلیون پوندی قراردارد. در این مدت او توانست با 54 گل وپاس‌گل در 103 بازی، سهم قابل توجهی در موفقیت‌های منچسترسیتی داشته باشد. گواردیولا از آلوارز در پست‌های متفاوتی بازی گرفت. از او به عنوان بازیکن جایگزین بجای ارلینگ هالند و کوین دی بروین، که هردو چندین بازی از فصل 2023/24 را از دست دادند، استفاده می‌شد.

جیمز مک‌آتی، ستاره آینده‌دار سیتی

جیمز مک‌آتی ستاره آینده دار منچسترسیتی

جیمز مک‌آتی بازیکن 19ساله آکادمی سیتی است که عملکرد خوبی را درماه گذشته در پست فالس‌ناین از خود، نشان داده است. همچنین پپ به او بسیار امیدوار است که بتواند جای خالی آلوارز را برای او پر کند.

پپ در ادامه افزود:

خیلی دوست دارم او در فصل آینده همراهی‌مان کند. او بازیکن خاصی است و می‌تواند در فضاهای کم و تحت فشار بازی کند. این بازیکنان بسیار نادر هستند. به او امید بسیاری دارم و دوست دارم در تیم من نقش بسزایی را ایفا کند.

مک‌آتی دو فصل گذشته را بصورت قرضی با شفیلد در چمپیونشیپ و لیگ برتر سپری نمود. او در این دو فصل توانست در 75 بازی برای شفیلد، تجربه‌ی زیادی کسب کند.

خرید جدید آن‌ها، ساوینیو، نیز مانند اسکار باب، می‌تواند گزینه خوبی برای جایگزینی آلوارز باشد. اسکار باب تحت نظر چلسی قراردارد، اما سیتی نمی‌خواهد مانند کول پالمر، او را نیز از دست بدهد. بازیکن نروژی یکی از بازیکنان موردعلاقه پپ گواردیولا است.

سیتی در حالت ایده‌‎آل نمی‌خواست آلوارز را از دست بدهد. مبلغ درخواستی آن‌ها اما گویای این ماجراست و سیتی سود بسیار خوبی به نسبت بهای پرداختی برای او در سال 2022 (مبلغ 14 میلیون پوند) بدست آورد.

گمانه‌زنی‌هایی درمورد قرارداد ژائو فلیکس با اتلتیکومادرید وجود داشت. اما هرگز هیچ بحثی در این مورد شکل نگرفت. پولی که سیتی از خروج آلوارز بدست آورد، می‌تواند در خط هافبک این تیم سرمایه‌گذاری شود. برونو گیمارش ستاره‌ کنونی نیوکاسل، یکی از گزینه‌های مدنظر سیتی است.