Category Archives: تاریخ فوتبال

تاریخ فوتبال از ابتدا تا امروز

جنایت بی‌دقت؛ ۳۶ سال پس از فاجعه هیلزبورو

یادواره فاجعه هیلزبورو

ایلیا بهزاد اول، فوتبال لب– بی‌شک روز 15 آوریل 1989، در تقویم تاریخ فوتبال به عنوان یکی از روزهای تاریک و تاثیرگذار شناخته می‌شود. هیلزبورو، فاجعه‌ای که در نیمه‌نهایی جام حذفی فصل 88/89 انگلستان رخ داد. این نه تاریخ باشگاه لیورپول و تشکیلات هواداری این تیم، بلکه به طور کلی فوتبال بریتانیا را تحت تأثیر قرار داد. شاید باید شکل‌گیری لیگ برتر انگلیس به شیوه مدرن را از پیامدهای یکی از تلخ‌ترین روزهای تاریخ فوتبال بدانیم.

ارزیابی یک فاجعه

36 سال قبل در چنین روزی، ورزشگاه اختصاصی تیم شفیلد ونزدی، هیلزبورو، میزبان دیدار نیمه‌نهایی جام حذفی بین تیم‌های ناتینگهام فارست و لیورپول بود. ازدحام جمعیت در جایگاه لیورپول، مرگ 97 هوادار عاشق قرمزهای مرسی‌ساید را رقم زد. با وجود گذشت بیش از سه دهه از این تراژدی، هنوز زخم این حادثه برای هواداران لیورپول تازه است. شاید یکی از دلایل آن، سه دهه مبارزه بازماندگان این فاجعه و خانواده قربانیان برای پاسداشت حقیقت باشد. حقیقتی که از ابتدا، به عمد، اشتباه نمایان شد. در نهایت اما، پس از سال‌ها تلاش و ممارست، برای همگان شفاف شد. پرونده فاجعه هیلزبورو، همچنان طولانی‌ترین پرونده قضایی در تاریخ بریتانیا محسوب می‌شود. در سال‌روز این فاجعه، به بازخوانی اتفاقات تلخ در ورزشگاه هیلزبورو و پیامدهای قضایی آن می‌پردازیم.

شاید هر انسانی می‌توانست به راحتی این موضوع را تشخیص دهد که ورزشگاه هیلزبورو، امکان میزبانی مصاف دو تیم پرهوادار و بزرگ فوتبال بریتانیا را ندارد. نرده‌های قدیمی و کوچک بخش ورودی جایگاه هواداران لیورپول در هیلزبورو، از همان لحظات پیش از آغاز بازی موجب ازدحام شدید در جایگاه هواداران شد. با ورود تعداد بیشتری از هواداران، این ازدحام شدت گرفت.

هوادار لیورپول در جریان هیلزبورو

چه اتفاقی در هیلزبورو رخ داد؟

پلیس که متوجه ازدحام شدید هواداران شد، تصمیم گرفت در اقدامی عجیب، جایگاه مخصوص برای خروج هواداران را برای ورود هواداران باز کند. این موضوع، تنش و ازدحام در جایگاه هواداران لیورپول را افزایش داد. به طور معمول، ماموران پلیس در هر ورزشگاه، پس از پُر شدن یک جایگاه، در ورودی آن را می‌بندند. با این کار، هواداران به قسمت‌های دیگر ورزشگاه هدایت می‌شوند. اما در روز نحس هیلزبورو، هیچ خبری از مأموران پلیس در ورودی جایگاه هواداران لیورپول نبود.

در مسابقه‌ای که تنها 5 دقیقه به طول انجامید، هواداران لیورپول برای تماشای صعود تیمشان به فینال جام حذفی، بی‌پروا به جایگاه خود هجوم بردند. اما نمی‌دانستند که برخی دیگر از هواداران نزدیک به فنس، زیر پای آن‌ها در حال له شدن هستند. افسر پلیسی به نام اندرو ادیسون، که به درون تونل برای بیرون کشیدن مردم رفت، گفت: “همه از ترس شلوارشان را خیس کرده بودند. همه جا بوی تهوع به مشام می‌رسید. دو کپه از اجساد در ردیف جلو بودند. دستی‌ از میان جنازه‌ها بیرون زده بود. بعد از پاکسازی، معلوم شد متعلق به یک کودک است.”

دیوید لکی، یکی‌ از کسانی‌ است که در بالکن شماره 3 گیر افتاد. او به یاد دارد که شخصی به نام توماس هوارد، 39 ساله، کارگر کارخانه مواد شیمیایی و پدر سه فرزند در کنارش بود. اطراف او در اثر ازدحام جمعیت فشرده شد. او فریاد می‌زد: “پسرم پسرم!” ولی‌ متاسفانه هم او و هم تامی‌، پسر 14 ساله‌اش، در اثر فشار جمعیت زیر دست و پا ماندند.

افتادن هواداران لیورپول از بالکن

چه عوامل خارجی‌ای در هیلزبورو دخیل بود؟

هنوز چهار سال از فاجعه ورزشگاه هیسل در جدال بین لیورپول و یوونتوس نگذشته بود. فاجعه‌ای که منجر به مرگ 39 هوادار یوونتوس در فینال جام باشگاه‌های اروپا شد. این اتفاق، محرومیت 5 ساله باشگاه‌های انگلیسی از مسابقات اروپایی را به دنبال داشت. تصاویر هولناک از ورزشگاه هیلزبورو، باعث شد تا نیروهای پلیس، مسئولان برگزاری بازی و حتی رسانه‌ها از تقصیرات خود شانه خالی کنند.

پلیس منطقه یورک‌شایر جنوبی، مسئولیت برقراری نظم و امنیت هواداران در این مسابقه را برعهده داشت. آن‌ها برای سال‌ها، با دروغ‌هایی عجیب و باورنکردنی سعی کردند تا هولیگانیسم را تنها عامل این فاجعه بزرگ معرفی کنند. همچنان، پس از 36 سال، ملامت قربانیان از سوی پلیس یورک‌شایر، تیترهای روزنامه سان علیه لیورپول (که منجر به تحریم این روزنامه از سوی باشگاه لیورپول و مردم مرسی‌ساید شد) و مطالب نادرست در رسانه‌ها، ترامای جمعی بازماندگان این حادثه محسوب می‌شود. شعارهای هواداران رقیب در تمسخر ماجرای هیلزبورو با استناد به این مطالب، یکی از شوکه‌کننده‌ترین اتفاقات این سال‌های فوتبال انگلیس بوده است.

سیستم قضایی انگلیس، از جمله برخی قاضیان رده بالا، برای سال‌های متوالی سعی کردند جای متهم و قربانی را در این پرونده تغییر دهند. روشی که از همان ابتدا پلیس یورک‌شایر در پیش گرفت. همین اصرار سیستم قضایی به اثبات حقیقت وارونه پلیس، طولانی‌ترین پرونده قضایی بریتانیا را رقم زد.

خانوادگان قربانیان فاجعه هیلزبورو

دادخواهی، دفاع، مجازات!

ناتوانی سیستم قضایی بریتانیا در کشف حقیقت، خانواده قربانیان را مجبور کرد تا برای 27 سال، اعتراضات و دادخواهی مرگ عزیزان خود داشته باشند.

تشخیص پلیس و سیستم حقوقی انگلیس برای تصادفی اعلام کردن مرگ این افراد در سال 1991. سرانجام پس از 27 سال و در سال 2016، با استناد به بیش از 400 هزار صفحه سند از 80 سازمان، این رای وتو شد. در پایان یک پرونده طولانی، تلخ و جنجالی، دادگاه اعلام کرد 96 هوادار لیورپول در این حادثه به دلیل کوتاهی مسئولین کشته شدند. در سال 2021، اندرو دواین که در زمان حادثه 22 سال سن بیش‌تر نداشت، به دلیل صدمات مغزی ناشی از این اتفاق درگذشت. تعداد قربانیان این حادثه به 97 نفر افزایش پیدا کرد.

اما نکته تلخ این‌جاست: با وجود اثبات کشته شدن این 97 قربانی عاشق فوتبال که بین 10 تا 67 سال سن داشتند، هیچ فردی به طور جدی محاکمه نشد. دیوید داکنفیلد، رئیس پلیس یورک‌شایر جنوبی و مسئول برقراری امنیت این مسابقه، در سال 2016 طی هفت روز دادگاه، از شاهد به متهم تبدیل شد. او به اتهام قتل عمد، محاکمه گشت. اما سه سال بعد، در دادگاهی مجدد تبرئه شد تا خانواده‌های قربانیان، بار دیگر طلب دادخواهی کنند. موضوع جایی عجیب می‌شود که بیشتر درباره دروغ‌های پلیس یورک‌شایر درباره این فاجعه بدانیم.

عدالت خواهی خانوادگان قربانیان

مورد عجیب پلیس‌ها در هیلزبورو!

داکنفیلد در اظهارات خود به اتحادیه فوتبال انگلیس، دستورات خود راجع به باز کردن گیت خروجی را کتمان کرده بود. اما بعدها در دادگاه مشخص شد که شخص وی، دستور باز کردن گیت‌ مخصوص خروج هواداران را صادر کرده است. داکنفیلد، پلیس یورک‌شایر را متقاعد کرد تا با داستانی‌ جعلی منکر هرگونه قصور و کوتاهی پلیس شوند. او در عوض گناه را به گردن طرفداران انداخت.

تلاش پلیس برای مقصر اعلام کردن مردم بی‌گناه و خانواده‌های آن‌ها، که سال‌ها در دادگاه برای اثبات بی‌گناهی می‌جنگیدند، تماشایی بود.

وکیل مدافع داکنفیلد، جان بگز، هواداران را به رفتارهای خشن و عدم توجه به اخطار پلیس متهم می‌کرد. او حتی نوعی فرهنگ هولیگانیسم را به آن‌ها نسبت می‌داد. رفتار او باعث انزجار خانواده بازماندگان شد. اما بگز تنها نبود. پلیس یورک‌شایر جنوبی، بارها در مصاحبه‌ها، مردم را به رفتار ناهنجار، به خاطر افراط در مصرف الکل و عدم همکاری با نیروی پلیس متهم کرد.

چیزی که بعدا اثبات شد، کاملا عکس صحبت‌های آن‌ها را نشان می‌داد. اصرار افسران پلیس یورک‌شایر، به مقصر دانستن مردم و خانواده‌هایشان در حادثه، چهره‌ای زشت و غیرقابل اعتماد از پلیس را برای مردم ترسیم کرد. مردم بارها در مجامع عمومی از دروغ گویی آن‌ها حرف زدند.

داکنفیلد، کسی که هیچ نمی‌دانست!

نکته جالب این‌که سر بازرس پیتر رایت، یکی از مأموران ارشد پلیس یورک‌شایر جنوبی، برایان مول را اخراج کرد. او یکی از ماهرترین و کاربلدترین فرماندهان پلیس بود. برایان مول 19 روز قبل از برگزاری این مسابقه، به دلایلی نامعلوم اخراج شد. متهم ردیف اول داستان، یعنی داکنفیلد، جای مول را گرفت.

داکنفیلد بعدها اعتراف کرد که آشنایی کاملی با شرایط برگزاری امن یک مسابقه فوتبال نداشته است. او اوراق مربوط به عملیات اضطراری در زمان وقوع حادثه را مطالعه نکرده بود و حتی از زمین محل برگزاری بازی نیز بازدید نکرد. او پس از 26 سال، به این موضوع اقرار کرد که وظیفه خود را نمی‌دانست. بزرگ‌ترین پشیمانی وی، به تعویق نینداختن زمان شروع بازی بود. با این کار، نظم و آرامش در ورزشگاه برقرار می‌شد و حتی ازدحام هواداران نیز کم‌تر می‌شد.

تصویر ضبط شده از یک قربانی هیلزبورو

اتفاقی که در فینال لیگ قهرمانان 2022 و پس از ازدحام هواداران لیورپول و رئال مادرید در پاریس رقم خورد و بازی، با تأخیر آغاز شد. هر چند که اتفاقات همین مسابقه هم برای هواداران قدیمی لیورپول، زخم کهنه فاجعه هیلزبورو را تازه کرد و حتی باعث خودکشی 2 هوادار این تیم نیز شد. داکنفیلد پذیرفت در حالیکه مردم بی‌گناه زیر دست و پا له می‌شدند، او مشغول دروغ بافی بوده است. داستان‌هایی درباره تماشاچیان بدون بلیط یا نابودی دروازه‌ها توسط هولیگان‌ها. چیزهایی که هیچ‌‎‎گاه در اذهان عمومی مورد قبول واقع نشد.‌

همکاری پلیس، رسانه و شیطان.

از همان لحظات ابتدایی پس از حادثه، پرونده‌سازی پلیس یورکشایر برای متهم کردن قربانیان آغاز شد. از عکاسی از قوطی‌های آبجو، تا دستور پزشکی قانونی برای تست الکل و آزمایش خون از اجساد قربانیان. حتی پلیس توانست نشریه سان را قانع کند که هواداران مست و هولیگان، با نیروهای پلیس درگیر شدند و با ادرار روی آن‌ها، مانع از امدادرسانی به موقع شدند.

داکنفیلد و رفقا در اداره پلیس، و زمانی که برای آرامش خود به الکل پناه آوردند، ایده مست بودن هواداران به ذهن‌شان رسید و فردای آن روز، داکنفیلد دلیل استقرار در اتاق کنترل را رفتارهای غیر عادی هواداران مست اعلام کرد. و هیچ اشاره‌ا‌ی به عدم توانایی در کنترل تونل توسط خود و افسران زیردستش نکرد.

نود و هفت، عددی تلخ برای طرفداران لیورپول

آیا جواب داد؟

سرانجام، پس از 27 سال تلاش مستمر خانواده قربانیان، رأی تاریخی قصور پلیس در این ماجرا صادر شد. یک گروه تحقیقاتی مستقل برای بررسی شواهد تشکیل شد‌. آن‌ها بعد از 3 سال بررسی گسترده نشان دادند قصور پلیس در کنترل اوضاع عامل اصلی فاجعه بوده. ضمن این که در صورت حضور به موقع اورژانس و امکانات پزشکی، 41 نفر از حادثه‌دیدگان، شانس بقا داشتند.

در نهایت هیئت منصفه تجدید نظر در سال ۲۰۱۶، حکم داد که هواداران به شکل غیرقانونی به دلیل خطاهای پلیس کشته‌ شده‌اند. اما بی‌گناه اعلام شدن متهم ردیف اول در سال 2019، باعث شد تا زخم این سانحه، همچنان برای هواداران لیورپول تازه بماند.

مارگارت آسپیینال، مسئول گروه حمایت از خانواده قربانیان هیلزبورو که پسرش جیمز را در این حادثه از دست داد می‌گوید: «97 نفر به شکلی غیرقانونی کشته شدند و هیچکس مسئولیتش را نپذیرفت؛ فکر می‌کنید ما چه حسی داریم؟ ما 30 سال از عمر خود را برای جنگیدن گذاشتیم وگرنه آن‌ها از این ماجرا قسر در می‌رفتند. این بزرگ‌ترین فاجعه تاریخ است. ما پلیس، رسانه و دولت را در هر زمانی روبروی خود می‌دیدیم. ما جهنم را به چشم خود دیدیم.»

ریچی گریوز یکی از بازماندگان حادثه که در آن زمان 23 ساله بود، هنوز با آثار ناشی از این حادثه دست و پنجه نرم می‌کند و در زمان اولین محاکمه، او به عنوان یکی از مسئولان این فاجعه شناسایی شد. او در این رابطه گفت: «من به شدت بابت اینکه به شکل اشتباه به عنوان مقصر شناخته شدم احساس پریشانی می‌کردم. من سعی کردم مدارکی را نشان دهم و به خانواده‌های داغدار کمک کنم؛ این یک تجربه وحشتناک بود. من با آشفتگی کامل دادگاه را ترک کردم.»

عدالت خواهی خانوادگان قربانیان

لیورپول علیه انگلستان

در زمان اولین محاکمه، گریوز به دلیل لهجه لیورپولی خود توسط پلیس‌ها و وکلای دادگستری نیز مورد تمسخر قرار می‌گرفت. سال‌ها بعد، گریوز کمپینی را بین خانواده‌های قربانیان برای جلوگیری از پنهان کردن حقیقت از سوی پلیس و دادگاه تشکیل داد.

او همچنین به طور مستمر به فروشگاه واقع در ورزشگاه آنفیلد (که توسط خانواده قربانیان هیلزبورو اداره می‌شود) سر می‌زد. او همچنین طی سال‌ها تلاش کرده تا در مدارس مختلف راجع به این موضوع صحبت کند اما گاهی توهین‌های هواداران رقیب به دلیل هواداری او از لیورپول، وی را ناامید می‌کند.

در سال 2017، جیمز جونز اسقف بازنشسته اهل لیورپول، در گزارشی جالب توجه از دولت خواست تا برای وضع قانونی به نام «قانون هیلزبورو» در قوانین بریتانیا اقدام کنند. این قانون پیشنهادی، افسران پلیس و نهاد قانون در این کشور را موظف به شفافیت می‌کند.

اما در سال 2023 و پس از شش سال سکوت، دولت به این درخواست واکنش نشان داد و پذیرش این قانون را رد کرد. گزارش سال 2017 ، با عنوان “حفظ آرایش قدرت غیرپاسخگو” از سوی جیمز جونز (اسقف سابق لیورپول) 25 توصیه را ارائه می‌کرد که 11 مورد از آن‌ها مستقیماً مربوط به پلیس بود.

رد شدن این درخواست از سوی دولت، بار دیگر موجی از ناامیدی را در بین خانواده قربانیان ایجاد کرد. البته در همان زمان، اعلام شد که برای جلوگیری از حوادث پس از فاجعه هیلزبورو که مدارک از بین رفته یا نابود شدند، آیین نامه جدیدی برای مدیریت سوابق و اطلاعات پلیس و همین طور دستورالعمل جدیدی برای افسران رابط خانواده تدوین خواهد شد.

یادواره فاجعه هیلزبورو

تکاپوی قانون هیلزبورو.

در طول تمام این سال‌ها که کمپین‌‌های مختلفی از سوی خانواده‌های داغدار شکل گرفت، هیچکدام از آن‌ها نتوانست به خوبی عدالت را در این خصوص تجربه کنند. خانواده قربانیان بارها در زمان‌های مختلف، برای احقاق حق خود و دادخواهی در مکان‌های مختلف و دادگاه، دست به اعتراض و تظاهرات زدند اما تا امروز، این اقدامات منجر به تصویب قانون هیلزبورو نشده است.

برای اثبات مشکلات سیستم قضایی، همین بس که تدوین و انتشار گزارش مستقل فاجعه هیلزبورو توسط پروفسور فیل اسکراتون که از سال 1989 روی آن کار می‌کرد 23 سال طول کشید. انتشار این اسناد در سال 2012، گامی بلند برای کشف حقیقت در خصوص این فاجعه و تغییر رای دادگاه بود. البته که پیگیری مجدد اسناد و مدارک قصور پلیس نیز با مداخلات سیاسی دو وزیر وقت یعنی اندی بورنهام و ماریا ایگل در سال 2010 اتفاق افتاد.

چند هفته پس از انتشار دوباره گزارش، قاضیان رده بالا تصمیم گرفتند بار دیگر پرونده را به جریان بندازند. پیش از این، درخواست تجدیدنظر ابتدایی قربانیان مبنی بر واکاوی دوباره سانحه در سال 1993 رد شد.

مبارزه تا آخرین نفس.

فاجعه هیلزبورو، تغییری اساسی در طراحی و مدیریت ورزشگاه‌های انگلیس ایجاد کرد. فنس‌ها برای همیشه از ورزشگاه‌ها برداشته شدند، و باشگاه‌ها ملزم شدند تا جایگاه‌های نشسته برای هواداران ایجاد کنند تا از تکرار چنین حوادث تلخی جلوگیری شود. سه سال بعد از این حادثه، باشگاه‌های انگلیسی مکلف شدند تا درآمد خود را صرف امنیت ورزشگاه‌های خود بکنند و حق پخش مسابقات خود را به طور قانونی به اسکای بفروشند تا لیگ برتر انگلیس به شکل مدرن و امروزی آن آغاز شود. این، آغازی بر ثروتمند شدن باشگاه‌های انگلیسی بر پایه حمایت هواداران خود بود و شاید اگر حادثه هیلزبورو رخ نمی‌داد، شاهد ساخت و امن‌سازی ورزشگاه‌های مدرن انگلیس نبودیم.

یک دقیقه سکوت ورزشگاه همواره پرسروصدای آنفیلد در ابتدای مسابقه این هفته لیورپول و وستهم، به خوبی ثابت می‌کند که زخم ماجرای تلخ هیلزبورو همچنان پس از 36 سال برای هواداران واقعی لیورپول تازه است. زخمی که زندگی 97 نفر را گرفت و سه دهه زندگی بازماندگان را تحت شعاع قرار داد. بازماندگانی که طی این 36 سال، سخت‌ترین لحظات را تجربه کردند. از متهم شدن به عامل شکل‌گیری این حادثه، تا کنار آمدن با دروغ‌های پلیس و سیستم قضایی و 23 سال تاخیر برای انتشار حقایق مرگ نزدیکان‌ آن‌ها. بازماندگانی که با همبستگی خود طی سه دهه اخیر در شرایط سخت و کمپین‌های حمایتی خود، توانستند رای دادگاه را تغییر دهند اما همچنان، با وجود گذشت 36 سال از این ماجرا، به دنبال اجرای عدالت و تغییر در قوانین هستند.

یادواره هیلزبورو در فضای اطراف استادیوم

سیستم WM؛ تاریخچه تاکتیکهای فوتبال – بخش دوم

هربرت چپمن مخترع سیستم WM

مهران قهرمانی-فوتبال لب، در فصل دوم (بخش اول را در اینجا مطالعه کنید.) کتاب وارونه کردن هرم نوشته جاناتان ویلسون، به بررسی تحول سیستم تاکتیکی WM پرداخته می‌شود. این سیستم یکی از نوآوری‌های مهم در فوتبال است که نقش مهمی در شکل‌گیری فوتبال مدرن داشت. ویلسون در این فصل توضیح می‌دهد که چگونه تغییر از سیستم حمله‌ای و نامنظم 2-3-5 به سیستم متعادل و سازمان‌یافته WM، پایه‌گذار تاکتیک‌های پیچیده‌تر در فوتبال شد.

مشکل تاکتیکی

اوایل قرن بیستم، فوتبال تحت سلطه سیستم 2-3-5 بود که به “هرم” معروف بود. این سیستم شامل دو مدافع، سه هافبک و پنج مهاجم بود و بیشتر بر حمله متمرکز بود. اما این ساختار یک مشکل اساسی داشت: فاصله زیادی بین خط حمله و خط دفاع ایجاد می‌کرد که تیم‌ها را در برابر ضدحملات آسیب‌پذیر می‌کرد.

با تغییر قانون آفساید در سال 1925، این مشکل بیشتر شد. قبلاً باید بین بازیکن مهاجم و دروازه سه بازیکن حریف (دروازبان + دو مدافع) حضور پیدا می کرد تا بازیکن مهاجم در موقعیت آفساید قرار نگیرد. اما با تغییر قانون به دو بازیکن (نزدیک به قانون امروزی)، ماندن در موقعیت آفساید برای مهاجمان آسان‌تر شد. تیم‌هایی که همچنان از سیستم 2-3-5 استفاده می‌کردند، بیشتر در معرض ضدحملات سریع قرار گرفتند.

آفساید قبل سیستم WM
آفساید سیستم WM

تولد سیستم WM

در این شرایط، هربرت چپمن، مربی افسانه‌ای آرسنال، برای حل این مشکل راه‌حلی یافت. چپمن که به دقت و استراتژی معروف بود، سیستم WM (3-2-2-3) را ابداع کرد. این سیستم به شکلی طراحی شده بود که هم استحکام دفاعی داشته باشد و هم قدرت حمله را حفظ کند.

هربرت چپمن مخترع سیستم WM

در سیستم WM، حرف “W” به چیدمان مهاجمان (مهاجم راست، مهاجم مرکزی و مهاجم چپ) اشاره داشت و حرف “M” نشان‌دهنده شکل دفاعی بود (سه مدافع و دو هافبک). این ساختار جدید باعث شد که زمین بهتر پوشش داده شود و تیم‌ها در دفاع منسجم‌تر عمل کنند.

ساختار سیستم WM

مزایای تاکتیکی

سیستم WM خط دفاعی منظم‌تری ایجاد کرد. به جای دو مدافع، سه مدافع حضور داشتند که کار را برای حریفان سخت‌تر می‌کرد. هافبک‌ها هم در حمله و هم در دفاع فعال بودند و این باعث شد که تیم‌ها در انتقال بین فازهای بازی بهتر عمل کنند.

یکی از تغییرات مهم، نقش هافبک مرکزی بود که به یک مدافع عقب‌نشسته تبدیل شد. این تغییر باعث شد که دفاع منسجم‌تر و سازمان‌یافته‌تر باشد. همچنین دو مهاجم کناری کمی عقب‌تر بازی می‌کردند تا ارتباط بهتری بین خط میانی و حمله ایجاد شود.

چپمن با اجرای سیستم WM، آرسنال را به یکی از قدرتمندترین تیم‌های انگلستان تبدیل کرد. آرسنال با این سیستم، چهار بار قهرمان لیگ و یک بار قهرمان جام حذفی شد. تعادل بین حمله و دفاع در این سیستم، آرسنال را به تیمی بی‌رقیب در دههٔ ۱۹۳۰ تبدیل کرد.

تیم آرسنال و سیستم WM

تسلط آرسنال

آرسنال با این سیستم به تیمی بی‌رقیب در دهه 1930 تبدیل شد. مدافعان آرسنال نظم و انضباط بالایی داشتند و مهاجمان با سرعت و دقت بالا از فضاها استفاده می‌کردند. این ساختار به آرسنال اجازه می‌داد که تحت فشار دوام بیاورد و در ضدحملات سریع و موثر باشد.

سبک بازی مستقیم آرسنال در سیستم WM باعث شد که به جای بازی‌سازی پیچیده، بیشتر بر انتقال‌های سریع و استفاده از فضاهای کناری تمرکز کنند. این رویکرد عمل‌گرایانه برای آرسنال موفقیت‌های بی‌سابقه‌ای به همراه داشت.

گسترش و تحول

پس از موفقیت‌های آرسنال، تیم‌های دیگر نیز از سیستم WM استفاده کردند. برخی تیم‌ها تاکید بیشتری بر حفظ توپ داشتند و برخی دیگر بر استحکام دفاعی تمرکز کردند. به مرور، تغییرات کوچکی در این سیستم به وجود آمد. به عنوان مثال، برخی تیم‌ها نقش هافبک‌های کناری را تهاجمی‌تر کردند تا در کناره‌ها برتری عددی ایجاد کنند.

انتقادات و محدودیت‌ها

با وجود موفقیت اولیه، سیستم WM بدون ایراد نبود. یکی از مشکلات اصلی، خشکی و انعطاف‌ناپذیری آن بود. تیم‌هایی که از سیستم‌های روان‌تر استفاده می‌کردند، می‌توانستند ساختار ثابت WM را به چالش بکشند. همچنین، فشار زیاد بر هافبک‌ها باعث می‌شد که پوشش دفاعی در مواقعی ناکافی باشد.

افول سیستم WM

در دهه 1950، فوتبال بار دیگر دچار تحول شد. تیم ملی مجارستان با استفاده از سیستم سیال 4-2-4، تیم ملی انگلیس را با نتیجه 6-3 شکست داد. این بازی معروف به “بازی قرن” نشان داد که سیستم WM دیگر کارآمد نیست. مجارها با جابجایی مداوم و استفاده از مهاجمان عقب‌نشسته، دفاع انگلیس را سردرگم کردند.

شکست سیستم WM

سیستم‌های جدیدی مانند 4-2-4 برزیل و کاتناچیو ایتالیا نیز جایگزین WM شدند. این سیستم‌ها بر انعطاف‌پذیری، پرسینگ و بازی گروهی تاکید داشتند.

میراث سیستم WM

با اینکه سیستم WM از بین رفت، اما تاثیر آن بر فوتبال مدرن باقی ماند. مفهوم سازماندهی دفاعی، استفاده از بازیکنان همه‌کاره و تعادل بین حمله و دفاع همچنان الهام‌بخش سیستم‌های جدید است. ایده قرار دادن بازیکنان در موقعیت‌های موثر برای پوشش بهتر زمین، در سیستم‌های امروزی مانند 4-4-2 و 4-3-3 نیز دیده می‌شود.

نتیجه‌گیری

فصل دوم کتاب وارونه کردن هرم به طور مفصل به تحول سیستم WM می‌پردازد. این سیستم که توسط هربرت چپمن طراحی شد، فوتبال را از یک بازی بی‌نظم به یک ساختار تاکتیکی تبدیل کرد. اگرچه سیستم WM در نهایت جای خود را به ایده‌های جدیدتر داد، اما اصول آن همچنان در تاکتیک‌های مدرن مشهود است. این فصل به خوبی نشان می‌دهد که چگونه فوتبال همواره در جستجوی تکامل تاکتیکی است و هر نوآوری، راه را برای پیشرفت‌های بعدی هموار می‌کند.

درخشش با هدایت کریزی گنگ؛ دوران کوتاه شکوه ویمبلدون اف سی

امیررضا قاسمی، فوتبال‌لب – در دوران فوتبال انگلیس، «ویمبلدون» به‌عنوان نمادی از روحیه مبارزه، جسارت و نوآوری شناخته می‌شد؛ دوره‌ای که به «دوران کریزی گنگ» معروف شد. این مقاله به بررسی تحولات، ویژگی‌ها و میراث این تیم افسانه‌ای می‌پردازد.

ویمبلدون از کجا خلق شد؟

ویمبلدون، باشگاهی که در اوج موفقیت‌هایش در دهه‌های ۸۰ و ۹۰ میلادی توانست جایگاه ویژه‌ای در تاریخ فوتبال انگلیس کسب کند. این تیم با شیوه بازی جسورانه و غیرمتعارف خود، تماشاگران و منتقدان را شگفت‌زده کرد. اصطلاح «کریزی گنگ» نه تنها بیانگر سبک زندگی و رفتارهای متفاوت بازیکنان بود. بلکه منعکس‌کننده فلسفه‌ای بود که در زمین بازی به کار گرفته می‌شد. فلسفه‌ای که بر اعتماد به نفس، تیمی بودن و چالش‌پذیری در برابر قدرت‌های بزرگ‌تر تاکید داشت.

تاریخچه پیدایش روحیه کریزی گنگ

قهرمانی ویمبلدون

ویمبلدون از آغاز فعالیت خود با روحیه‌ای متفاوت وارد عرصه فوتبال شد. در سال‌های ابتدایی، این تیم با سرمایه‌گذاری‌های کم و امکانات محدود، توانست با استفاده از استعدادهای بومی و تمرکز بر روحیه تیمی، به موفقیت‌های چشمگیری دست پیدا کند. با گذر زمان، ترکیب بازیکنانی که شخصیت‌های متفاوت و گاه عجیب و غریب داشتند، منجر به شکل‌گیری اصطلاح «کریزی گنگ» شد. این نام، به نوعی نشانی از شور و هیجان، جسارت در برخورد با مخالفان و عدم ترس از چالش‌های بزرگ بود.

ویژگی‌های منحصربه‌فرد سبک بازی ویمبلدون

ویژگی‌های بارز دوران کریزی گنگ شامل تاکتیک‌های دفاعی محکم، حملات سریع و اجرای ضربات پنالتی با روحیه جنگجویی بود. برخلاف تیم‌های سنتی که بر روی بازی مدون و ساختاری تمرکز داشتند، ویمبلدون با بازی فیزیکی و مقاومت بالا، توانست بر غول‌های فوتبال انگلیس چیره شود. بازی‌های این تیم همیشه با ضربان قلب بالا و شور تماشاگران همراه بود و همین امر موجب شد تا روحیه تیم به یک افسانه تبدیل شود.

لحظات به‌یادماندنی و مسابقات سرآشوب

ویمبلدون در برابر لیورپول

شکوه واقعی دوران کریزی گنگ زمانی رقم خورد که ویبلدون در سال ۱۹۸۸ موفق به کسب قهرمانی در جام حذفی انگلستان شد. در فینال این رقابت، تیمی که با استعداد و ارادهٔ آهنین خود از پیش تعیین‌شده‌ها عبور کرده بود، موفق شد Liverpool را به چالش بکشد و پیروزی بزرگ به دست آورد. این موفقیت نه تنها نقطه عطفی در تاریخ باشگاه بود، بلکه نشان داد که روحیه و اتحاد تیمی می‌تواند از هر مانعی عبور کند.

تاثیر و میراث در دنیای فوتبال

دوران کریزی گنگ نه تنها تأثیری عمیق بر بازی ویمبلدون گذاشت، بلکه الهام‌بخش نسل‌های بعدی نیز بود. سبک بازی و نگرش این تیم به فوتبال، نشان داد که با وجود منابع محدود و فشارهای اقتصادی، اراده و تیمی بودن می‌تواند به موفقیت‌های بزرگ منجر شود. این فلسفه، در طول زمان الگویی برای سایر باشگاه‌ها و حتی برای مربیان جوان به شمار آمد.

داستان ویمبلدون

ویمبلدون

داستان ویمبلدون در دوران کریزی گنگ، داستانی از شور، امید و مبارزه است؛ داستانی که نشان می‌دهد در دنیای فوتبال، هیچ چالش و مانعی غیرقابل عبور نیست. این دوره نه تنها در ذهن هواداران به عنوان نمادی از اراده و فداکاری ثبت شده است، بلکه یادآور می‌شود که در هر زمانی، روحیه تیمی و اعتماد به نفس می‌تواند معجزه‌ای به پا کند.

با مرور این مقاله، می‌توان دریافت که چگونه یک تیم با شرایط محدود توانست تاریخ را رقم بزند و به یکی از افسانه‌های واقعی فوتبال انگلیس تبدیل شود. داستان ویمبلدون و کریزی گنگ، درس بزرگی است برای هر کسی که باور دارد با اتحاد و تلاش می‌توان به قله‌های موفقیت دست یافت.

بزرگ‌ترین اتفاق تاریخ فوتبال اروپا، قسمت دوم: سال‌های ابتدایی جام اروپا

جام اروپا و رئال مادرید

سال‌های آغازین جام اروپا

یوسف جوانشیر، فوتبال‌لب – پس از بازی‌های یک شانزدهم نهایی لیگ قهرمانان اروپا 25-2024 و به بهانه‌ی 70امین فصل برگزاری این رقابت‌ها، امروز، قصد داریم در ادامه‌ی مقاله‌ی پیدایش لیگ قهرمانان اروپا، نگاهی به سال‌های ابتدایی این جام بیندازیم. دورانی که این تورنمنت با نام جام اروپا (European Cup) شناخته می‌شد.

اولین دوره جام اروپا در فصل 56-1955 برگزار شد. این مسابقات پس از پیشنهاد گابریل هانو، سردبیر روزنامه ورزشی فرانسوی L’Équipe، برای ایجاد یک تورنمنت بین‌المللی در اروپا شکل گرفت. ایده هانو از مسابقات قهرمانی در آمریکای جنوبی و همچنین جام‌های دوستانه‌ای که گاهی در اروپا برگزار می‌شدند، الهام گرفته شده بود. در نهایت، 16 تیم از سراسر اروپا برای شرکت در این رقابت‌ها دعوت شدند. انتخاب تیم‌ها بر اساس سابقه و عملکرد آن‌ها در مسابقات قهرمانی داخلی انجام گرفت.

تیم‌های دعوت‌شده به این رقابت‌ها

بیشتر تیم‌های دعوت شده، قهرمانان فصل گذشته لیگ‌های داخلی خود بودند. از جمله این تیم‌ها می‌توان به رئال مادرید از اسپانیا، میلان از ایتالیا و ریمس از فرانسه اشاره کرد. چلسی نیز به عنوان نماینده انگلیس دعوت شد و علاقه‌مند به حضور در این مسابقات بود، اما اتحادیه فوتبال انگلیس با این تصمیم مخالفت کرد و حضور چلسی را ممنوع اعلام نمود. دلیل این مخالفت، نگرانی از کاهش توجه به رقابت‌های داخلی فوتبال انگلیس بود. در نهایت، گواردیا وارساو از لهستان به عنوان جایگزین چلسی انتخاب شد. آبردین، قهرمان اسکاتلند نیز با سرنوشتی مشابه مواجه شد و نتوانست در این رقابت‌ها شرکت کند.

تیم‌های شرکت‌کننده در جام اروپا

این آغاز مسیر طولانی و پرفرازونشیب جام اروپا بود که بعدها به لیگ قهرمانان اروپا تبدیل شد و به یکی از معتبرترین و محبوب‌ترین تورنمنت‌های فوتبال جهان مبدل گشت.

برخی از تیم‌های دعوت شده به نخستین دوره جام اروپا، مانند هلند اسپورت و بوداپست هونود، از شرکت در این مسابقات خودداری کردند. به همین دلیل، PSV آیندهوون از هلند و Vörös Lobogó از مجارستان به عنوان جایگزین آن‌ها انتخاب شدند. جالب اینجاست که آلمان در این دوره دو نماینده داشت؛ روت وایس اسن به نمایندگی از آلمان غربی و اف‌سی زاربروخن، نماینده ایالت زارلند. ایالت زارلند در آن زمان به عنوان یک منطقه خودمختار شناخته می‌شد و تیم‌های آن در مسابقات بین‌المللی به طور مستقل شرکت می‌کردند. اما این وضعیت دوام چندانی نداشت و در سال 1957، زارلند به آلمان غربی ملحق شد.

چگونگی قرعه‌کشی و برگزاری جام اروپا

برخلاف سیستم امروزی لیگ قهرمانان اروپا، در آن زمان قرعه‌کشی برای تعیین حریفان وجود نداشت. تیم‌ها به صورت دستی و توسط برگزارکنندگان مسابقات در جدول رقابت‌ها قرار می‌گرفتند. اولین بازی تاریخ جام اروپا، در 4 سپتامبر 1955برگزار شد. این دیدار بین اسپورتینگ سی‌پی از پرتغال و پارتیزان بلگراد از یوگسلاوی با نتیجه 3-3 به پایان رسید. خوائو باپتیستا مارتینز، بازیکن اسپورتینگ سی‌پی، افتخار زدن اولین گل تاریخ جام اروپا را به نام خود ثبت کرد.

در مرحله نیمه‌نهایی، ریمس فرانسه به راحتی هیبرنیان اسکاتلند را شکست داد. هیبرنیان در مرحله یک‌چهارم نهایی، جورگاردن (Djurgården)، قهرمان سوئد، را با نتیجه مجموع 3-0 حذف کرده بود. این مسیر هیبرنیان به نیمه‌نهایی، نشان‌دهنده قدرت تیم‌های اروپایی در آن دوران و همچنین جذابیت رقابت‌های جام اروپا از همان ابتدا بود.

مرحله نیمه نهایی در سمتی دیگر، مصاف رئال مادرید و میلان را به خود می‌دید. لوس بلانکوس موفق به برد 4-2 در برنابئو شد؛ در حالی که میلان تنها توانست 2-1 در سن سیرو پیروز شود. بنابراین، اولین فینال جام ملت‌های اروپا در پارک دو پرنس بین دو تیم ریمس و رئال مادرید برگزار می‌شد. ریمس پس از 10 دقیقه موفق به ثبت نتیجه‌ی 2-0 شد. اما رئال پیش از نیمه، کار را به تساوی کشاند. در دقیقه 62، ریمس دوباره توانست پیش بیفتد. اما دو گل دیرهنگام رئال باعث شد که اولین جام اروپا به مادرید برسد.

جام اروپا 57-1956

جام اروپا 57-1956

فصل 57-1956، دومین دوره جام اروپا (European Cup)، شاهد افزایش تعداد تیم‌های شرکت‌کننده بود. موفقیت چشمگیر نخستین دوره این رقابت‌ها، شش کشور جدید را ترغیب کرد تا نمایندگان خود را برای شرکت در این مسابقات معرفی کنند. در میان این کشورها، انگلیس نیز حضور داشت که پس از ممانعت از شرکت چلسی در فصل گذشته، این بار منچستریونایتد را به عنوان اولین نماینده خود به جام اروپا فرستاد. پیش از این، اتحادیه فوتبال انگلیس جام اروپا را به عنوان یک مزاحم ناخوانده برای برنامه‌های داخلی تیم‌های انگلیسی می‌دید، اما با افزایش محبوبیت این رقابت‌ها، تصمیم به مشارکت گرفت.

منچستریونایتد، معروف به شیاطین سرخ، در این دوره عملکردی درخشان از خود نشان داد و به مرحله نیمه‌نهایی رسید. آن‌ها در این مرحله با رئال مادرید، قهرمان فصل گذشته، روبرو شدند. بازی رفت در برنابئو با نتیجه 3-1 به سود رئال مادرید به پایان رسید. در بازی برگشت در اولدترافورد، منچستریونایتد با نتیجه 2-2 مساوی کرد. یکی از گل‌های رئال مادرید توسط ریموند کوپا، ستاره فرانسوی تیم، به ثمر رسید. با این حال، منچستریونایتد از حضور دو گلزن برتر خود، دنیس ویولت (با ۹ گل) و تامی تیلور (با ۸ گل)، بهره زیادی برد و توانست نام خود را به عنوان یکی از تیم‌های بزرگ اروپا مطرح کند.

در سویی دیگر، فیورنتینا ایتالیا با نتیجه 1-0 در برابر ستاره سرخ بلگراد به پیروزی رسید. تنها گل این بازی توسط مائوریلیو پرینی به ثمر رسید و فیورنتینا را به فینال رساند. فینال این دوره در سانتیاگو برنابئو، خانه رئال مادرید، برگزار شد. رئال مادرید به عنوان قهرمان فصل گذشته، این افتخار را داشت که میزبان فینال باشد.

فینال جنجالی، رئال مادرید در قله اروپا

فینال با تساوی 0-0 پیش می‌رفت تا اینکه در دقایق پایانی، یک پنالتی به نفع رئال مادرید اعلام شد. این تصمیم جنجالی بود، چرا که لئو هورن، داور هلندی، اعلام آفساید توسط کمک داور را نادیده گرفت. آلفردو دی استفانو از روی نقطه پنالتی گلزنی کرد و پاکو خنتو شش دقیقه بعد گل دوم را به ثمر رساند. با این نتیجه، رئال مادرید دومین جام اروپایی خود را به دست آورد و برتری خود را در فوتبال اروپا تثبیت کرد.

این فصل از جام اروپا نه‌تنها نشان‌دهنده رشد و گسترش این رقابت‌ها بود، بلکه حضور تیم‌های جدید و افزایش هیجان را نیز به همراه داشت. رئال مادرید با عملکردی استثنایی، خود را به عنوان قدرتمندترین تیم اروپا معرفی کرد و پایه‌های سلطه‌اش بر فوتبال قاره سبز را محکم‌تر نمود.

جام اروپا 58-1957

منچستر یونایند در واقعه مونیح 1957 1958

یکی از غم‌انگیزترین فجایع تاریخ فوتبال در فصل 58-1957 اتفاق افتاد: فاجعه مونیخ. این حادثه تلخ نه‌تنها زندگی بسیاری از بازیکنان جوان و بااستعداد منچستریونایتد را گرفت، بلکه دنیای فوتبال را در سوگ فرو برد. تیم جوان و هیجان‌انگیز منچستریونایتد، با میانگین سنی تنها 22 سال، اولین تیمی بود که موفق به کسب سه قهرمانی متوالی در لیگ انگلیس شده بود. آن‌ها در کنار رئال مادرید به عنوان یکی از مدعیان اصلی قهرمانی در جام اروپا شناخته می‌شدند. شیاطین سرخ در حال بازگشت از بازی تساوی 3-3 در بلگراد بودند که به آن‌ها اجازه داد تا به مرحله نیمه‌نهایی جام اروپا صعود کنند. اما در راه بازگشت، هواپیمای آن‌ها به دلیل برف سنگین و خطای خلبان در مونیخ سقوط کرد. این حادثه جان 23 نفر، از جمله 8 بازیکن منچستریونایتد را گرفت و دنیای فوتبال را در شوک و اندوه فرو برد.

پس از این فاجعه، سر مت بازبی، مربی منچستریونایتد، تصمیم گرفت به جای خرید بازیکنان جدید، تیمی متشکل از بازیکنان جوان و استعدادهای داخلی بسازد. این تصمیم، آغازی بر تأسیس آکادمی‌های فوتبال در اروپا بود و منچستریونایتد را به عنوان پیشگام این حرکت معرفی کرد. این رویکرد در نهایت منجر به موفقیت‌های بزرگ این تیم، از جمله قهرمانی در جام اروپا در سال 1968 شد.

قهرمانی در پی قهرمانی

در این فصل، اسپانیا بار دیگر با دو تیم در جام اروپا حضور یافت: رئال مادرید، قهرمان فصل گذشته جام اروپا و لیگ اسپانیا و سویا، نایب قهرمان لالیگا. رئال مادرید به عنوان مدافع عنوان قهرمانی وارد رقابت‌ها شد، در حالی که سویا اولین حضور خود در این مسابقات را تجربه می‌کرد. در دور مقدماتی، ویسموت آلمان پس از یک بازی پلی‌آف جنجالی مقابل گواردیا ورشو به دلیل قطع برق نورافکن‌ها، با پرتاب سکه به دور بعد صعود کرد. همچنین، منچستریونایتد و شامروک روورز از حق استراحت بین دو نیمه صرف‌نظر کردند تا بازی خود را قبل از تاریک شدن هوا به پایان برسانند.

در مرحله نیمه‌نهایی، رئال مادرید با واساس مجارستان روبرو شد، تیمی که آژاکس را در مرحله یک‌چهارم نهایی حذف کرده بود. از سوی دیگر، منچستریونایتد در مجموع با نتیجه 5-2 مغلوب آث میلان شد. فینال این دوره در ورزشگاه هیسل بروکسل بلژیک و در حضور 67 هزار تماشاگر برگزار شد. میلان در دقیقه 59 پیش‌افتاد، اما آلفردو دی استفانو 15 دقیقه بعد گل تساوی را برای رئال مادرید به ثمر رساند. دی استفانو با 10 گل، بهترین گلزن این دوره لقب گرفت. میلان دوباره در دقیقه 77 پیش‌افتاد، اما رئال تنها دو دقیقه بعد گل تساوی را زد و بازی را به وقت اضافه کشاند. در وقت اضافه، پاکو خنتو گل پیروزی را برای رئال مادرید به ثمر رساند و آن‌ها سومین قهرمانی متوالی خود در جام اروپا را جشن گرفتند.

این فصل از جام اروپا نه‌تنها نشان‌دهنده سلطه بی‌چون‌و‌چرای رئال مادرید در فوتبال اروپا بود، بلکه یادآور غم و اندوه ناشی از فاجعه مونیخ نیز هست. منچستریونایتد، با وجود از دست‌دادن ستاره‌هایش، راه بازسازی خود را آغاز کرد و در نهایت به یکی از بزرگ‌ترین تیم‌های تاریخ فوتبال تبدیل شد. رئال مادرید نیز با ادامه روند قهرمانی‌هایش، نام خود را به عنوان یکی از افسانه‌های فوتبال اروپا ثبت کرد.

دلیل رشد فوتبال در جای‌جای اروپا؛ 59-1958

فصل 59-1958 جام اروپا شاهد حضور بازیکنان جدید و تیم‌هایی بود که برای اولین بار در این رقابت‌ها شرکت می‌کردند. فنلاند برای اولین بار نماینده‌ای به جام اروپا فرستاد. المپیاکوس نیز قرار بود اولین تیم یونانی حاضر در این مسابقات باشد. اما این اتفاق نیفتاد، چرا که المپیاکوس پس از تساوی در بازی مقابل بشیکتاش ترکیه، به دلایل سیاسی از ادامه مسابقات انصراف داد. همچنین از بازی در استانبول خودداری کرد. این تصمیم باعث شد تا بشیکتاش به دور بعد صعود کند.

پس از فاجعه هوایی مونیخ در فصل گذشته، منچستریونایتد به عنوان نماینده انگلیس به جام اروپا دعوت نشد. این در حالی بود که اسپانیا برای سومین فصل متوالی با دو تیم در رقابت‌ها حضور داشت. رئال مادرید به عنوان قهرمان فصل گذشته جام اروپا و لیگ اسپانیا، و اتلتیکو مادرید به عنوان نایب قهرمان لالیگا، نمایندگان اسپانیا بودند. این فصل شاهد نتایج شگفت‌انگیزی نیز بود، از جمله پیروزی قاطع وینر اسپورت کلاب اتریشی بر یوونتوس ایتالیا با نتیجه مجموع 8-3 در دور مقدماتی.

به سوی اولین فینال تکراری تاریخ؟

در مرحله نیمه‌نهایی، ریمس فرانسه که یانگ بویز برن سوئیس را شکست داده بود، قرار بود به مصاف منچستریونایتد برود. اما به دلیل ممانعت اتحادیه فوتبال انگلیس (FA)، این بازی برگزار نشد و ریمس به فینال راه یافت. از سوی دیگر، رئال مادرید و اتلتیکو مادرید در یک نیمه‌نهایی پرتنش روبروی هم قرار گرفتند. پس از تساوی 2-2 در هر دو بازی رفت و برگشت، دو تیم در یک بازی پلی‌آف به مصاف هم رفتند که در نهایت رئال مادرید با نتیجه 2-1 پیروز شد و به فینال رسید.

فینال این فصل در Neckarstadion اشتوتگارت آلمان برگزار شد. برای اولین بار در تاریخ جام اروپا، فینال بین دو تیمی بود که پیش‌تر در سال 1956 مقابل هم بازی کرده بودند: رئال مادرید و ریمس. رئال مادرید با حضور ستاره‌هایی مانند آلفردو دی استفانو و ریموند کوپا (که دو سال قبل از ریمس به رئال پیوسته بود)، در مقابل ریمس با جاست فونتین، بهترین گلزن آن دوره جام اروپا با ۱۰ گل، قرار گرفت. فونتین که در طول مسابقات عملکرد درخشانی داشت، در فینال نتوانست گلی به ثمر برساند.

رئال مادرید در این بازی با گل‌های انریکه متئوس و دی استفانو، 2-0 پیش افتاد و در نهایت همین نتیجه را تا پایان بازی حفظ کرد. این پیروزی، چهارمین قهرمانی متوالی رئال مادرید در جام اروپا بود و سلطه بی‌چون‌و‌چرای آن‌ها در فوتبال اروپا را تثبیت کرد. رئال مادرید با این قهرمانی، نام خود را به عنوان یکی از بزرگ‌ترین تیم‌های تاریخ فوتبال اروپا ثبت کرد و فصل 59-1958 را به عنوان یکی از درخشان‌ترین دوره‌های خود به پایان رساند.

جام رئال مادرید

پس از این آن‌ها توانستند فصل 60-1959 را نیز با برتری قاطع 7-3 در برابر آینتراخت فرانکفورت، برای پنجمین فصل متوالی اولین قهرمان جام تازه تاسیس اروپا شوند. فرانس پوشکاش در این فصل توانست بالاتر از همه و با 12 گل، آقای گل این رقابت‌ها لقب بگیرد.

رئال مادرید اولین تیم با 5 قهرمانی جام اروپا

برای شنیدن تحلیل‌های صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!

مسیر سخت قدیس شدن؛چگونه پای ده‌ها هزار نفر برای پرستش زنان به استادیوم ها باز شد.

عسل رضائی-فوتبال لب؛استادیوم‌های فوتبال تبدیل به مکانی به مانند کولسئوم شده‌اند(این مقاله را برای آشنایی بیشتر با استادیوم‌های تاریخی بخوانید). سالیانه میلیون‌ها نفر برای دیدن بازی های فوتبال وارد این پرستشگاه‌ها می‌شوند و به تماشای این بازی زیبا می‌نشینند. در این مقاله قصد داریم به دنیای زنانی که به دنبال توپ جادویی می‌دوند سفر کنیم و ببینیم چگونه استادیوم‌ های فوتبال را پر می‌کنند.

فوتبال، نبرد پشت سنگرها

فوتبال اولین تماشاگران خود را در دهه ۱۸۸۰ میلادی به خود دید. جایی که کمتر از هزار نفر برای دیدن فوتبال نخستین به کنار زمین های فوتبال دانشگاه‌ها و کالج‌ها می‌رفتند.در آن دوران چیزی به نام استائیوم یا ورزشگاه فوتبال وجود نداشت اما جذابیت غیرقابل انکار این بازی در نخستین مراحل تکامل خود توانست افراد زیادی را متحیر خود سازد.

تقریبا بعد از گذشت سه دهه از اولین توپ‌هایی که مقابل دیدگان افراد به تور چسبید فوتبال میزبان هزاران نفر شده بود. با آغاز جنگ جهانی دوم و درگیر شدن بریتانیا در این جنگ(به عنوان خانه فوتبال) تماشاگران زیادی به سمت تماشای بازی کارگرانی که پشت جبهه‌های جنگی برای کشور مبارزه می‌کردند سوق پیدا کردند. این کارگران زنان بودند. زنان سخت کوشی که برای کم کردن بار مشکلات زندگی به فوتبال پناه آوردند و به بسط این بازی زیبا کمک کردند. تیم هایی مانند بانوان دیکرز نگاه‌ها را به خود معطوف و تماشاگران بیشتری نسبت به بازی پسران در همان سال‌ها برای خود دست‌وپا کردند.

فوتبال یک بازی مردانه است.

نتایج بازی زنان مهم شده بود و حضور جمعیت بیست‌هزار نفری در زمین های فوتبال امری عادی بود. اما شاهکار واقعی وقتی اتفاق افتاد که رکورد تاریخ فوتبال در هر سطحی در طول جنگ جهانی اول ۲۷ دسامبر ۱۹۲۰ با حدود پنجاه‌وسه هزار نفر برای یک بازی دوستانه در گودیسون پارک شهر لیورپول شکسته شد. در حالی که چهارده‌هزار نفر در بیرون از استادیوم به تشویق دو تیم پرداختند. این بازی با نتیجه چهار بر صفر به سود دیکرز در برابر سنت هِلِنز به پایان رسید.

تصویری از بازی به یادماندنی باکسینگ دی سال ۱۹۲۰ میان دو تیم دیکرز لیدی و سنت هلنز در استادیوم گودیسون پارک

با پایان‌ جنگ‌جهانی اول، فوتبال نیز برای زنان به یک پایان‌ موقت اما طولانی مواجه شد.برای پنجاه سال در ۲۰ کشور دختران از بازی کردن فوتبال منع شدند. بازی فوتبال، مردانه بود و با این استدلال،در زمین مسابقه جایی برای زنان وجود نداشت.

زنان دیگر فراموش شده بودند

با گذشت نیم قرن از ممنوعیت فوتبال زنان در بریتانیا و تقریبا به همین میزان در بیست کشور دیگر نیز این منع ادامه داشت. فوتبال مردان در همین دوران به اوج خود رسید. ظهور آلفردو دی استفانو،گارینشا،پله،پوشکاش،رابسون و… مردان جای خود را به عنوان صاحبان فوتبال ثابت کردند. اواخر دهه ۶۰ میلادی کم کم ممنوعیت ها برداشته شد و فوتبال دوباره جایی برای مبارزه زنان شد. اما هنوز توسط فیفا به رسمیت شناخته نمیشد. حتی بازی تحت عنوان فینال جام جهانی زنان که توسط فدراسیون فوتبال زنان اروپای مستقل برگزار شد و از صد‌و‌ده هزار نفر در استادیوم آزتک مکزیک پذیرایی کرد هرگز به رسمیت شناخته نشد.

تا اواخر دهه هفتاد میلادی فوتبال زنان تقریبا در سرتاسر جهان مدرن پذیرفته شد اما پنجاه سال زمان کافی بود تا شکاف عمیق بین بازی مردان و زنان چه از نظر کیفی و چه از نظر کمی بیفتد.

سکوهای خالی استادیوم‌ و زمین نامطبوع در حین برگزاری فینال یورو ۱۹۸۴ میان دو تیم سوئد و فرانسه

استادیوم‌های بزرگ اذعان باشگاه های بزرگ‌ بودند ولی تا پذیرفته شدن زنان در این ورزش و حتی تا تاسیس باشگاه های بزرگ‌ زمان زیادی لازم بود. قدمت پاریس سنت ژرمن زنان به اندازه تیم مردان این باشگاه فرانسویست. لیون در سال ۱۹۷۰ وارد فوتبال زنان شد. ۱۹۸۳ بارسلونا تیم‌داری زنان را آغاز کرد. آرسنال سال ۱۹۸۷ تیم تشکیل داد. رئال مادرید،منچستریونایتد، یوونتوس و خیلی از باشگاه های بزرگ در قرن بیست‌و‌یکم در رقابت باشگاه‌های بانوان شرکت کردند.

رویای آمریکایی یعنی پرواز ستاره ها

جهان فوتبال در ایالات‌متحده یک دنیای وارونه است. امریکا یک استثناست. استثنایی فرای باور مردمان دوست‌دار فوتبال در سراسر جهان. تیم ملی زنان ایالات‌متحده همیشه بسیار مشهورتر از هم‌پایان مرد خود بوده اند به طوری که علارغم تلاش های زیاد آمریکایی ها برای محبوب ساختن تیم ملی مردان و فوتبال، این بازی های تیم ملی زنان بود که با استادیوم های پر در دهه ۹۰ میلادی مواج شد.

حضور نود‌هزار و صد‌وهشتاد‌وپنج نفر در استادیوم رزبول حین فینال جام‌جهانی ۱۹۹۹ که با برتری آمریکا در برابر چین به پایان رسید.

قهرمانی در اولین جام‌جهانی زنان در سال ۱۹۹۱ باعث شد تا فوتبال میان دختران به محبوبیت دست یابد. طی یک دهه و با گسترش فوتبال بانوان دیدن استادیوم های پر از تماشاچی برای بازی های ملی عادی بنظر برسد اما همچنان باشگاه ها با مشکلاتی مواجه بودند. سال ۱۹۹۹ و در طی میزبانی آمریکا از جام جهانی زنان رکورد های جالبی برای تیم ملی این کشور از نظر میزان بازدید تماشاچیان ثبت شد. با صعود به فینال رقابت‌ها اینبار رکورد حضور هواداران برای تماشای یک بازی به اصطلاح “ساکر” شکسته شود.

اروپا در مسیر پیشرفت

فوتبال باشگاهی در دهه ۲۰۰۰ تیم‌های‌ ملی را کنار زد و جذاب‌ترین رویدادهای ورزشی را ساخت. نیوکمپ، ومبلی، سن‌سیرو، آلیانزآرنا و… طرفداران زیادی را در خود جای دادند تا مردان‌فوتبال با درخشش در این کلسئوم‌های مدرن تبدیل به قدیسان مردم در سراسر جهان شوند. اما تا اولین گل‌هایی که توسط دختران در این استادیوم‌ها زده‌ شوند سال های فاصله بود.

حرفه‌ای شدن تیم‌های بزرگ اروپایی سبب شد تا بازی زنان بیشتر شناخته شود. علارغم فاصله بسیار زیادی که از نظر کیفیتی بد فوتبال مردان داشت اما کم کم وارد مسیر صعود به قله شود.
در سال ۲۰۰۷ بردن چهارگانه اروپایی توسط بانوان آرسنال، توپچی‌های لندن را از اولین‌هایی کرد که در استادیوم اصلی یک باشگاه مورد تشویق قرار گرفتند.

کلی اسمیت، اسطوره انگلیسی آرسنال در جلسه عکسبرداری از پنجگانه اروپایی در استادیوم امارات

آرسنال،توربین پوتسدام، مالمو، آینتراخت فرانکفورت که از بزرگ ترین تیم های دهه اول قرن بیست‌ویکم بودند به استادیوم های پنج تا ده‌هزار نفره مجهز شدند. به تیم‌های دیگر نیز پس از شکسته شدن این تابو، استادیوم با ظرفیت میزبانی از تماشاگران هرچند اندک تعلق گرفت.

سرآغاز یک تغییر فرای اروپا

در حالی که گذشت زمان توجهات به تیم‌های زنان بیشتر می‌شد به همین صورت به تعداد تماشاگران نیز اضافه میشد. با ورود به دهه جدید تیم‌های ملی بیشتری توانستند مسابقاتی را در استادیوم های اصلی کشور تجربه کنند‌. چهل‌و‌پنج هزار نفر در سال ۲۰۱۴ به تماشای اولین بازی انگلیس در مقابل آلمان پرداختند.

دیدار نهایی جام‌جهانی ۲۰۱۱ میان دو تیم ژاپن و آمریکا که با برتری ژاپن به پایان رسید پر تماشاگر ترین بازی تاریخ زنان در یک استادیوم آلمانی تا آن زمان بود.

کاهش تعداد تماشاگران در جام‌جهانی ۲۰۱۱ آلمان نسبت به تماشاگران حاضر در جام جهانی ۲۰۰۷ چین گواه بر این موضوع بود که در اروپا بر خلاف آمریکای شمالی چندان مورد استقبال قرار نگرفته است. برگزاری یورو زنان نیست در طی سه دهه نیز با میانگین تماشاگران کمتر از ده‌هزار نفر برای هر بازی بیان می‌کرد که فوتبال بانوان در اروما استاندارد مردان نیز بسیار فاصله دارد.

جام جهانی ۲۰۱۹ فرانسه از نظر تعداد تماشاگران انقلابی در اروپا بود و حضور بیش از یک‌میلیون نفر در طول مسابقات در ورزشگاه‌های محل برگزاری پیشرفت بزرگی به حساب می‌آمد حتی با این‌که ستاره اصلی جام اهالی ایالات‌متحده بودند اما این اروپا بود که در آستانه یک تغییر بزرگ قرار گرفته بود.

در مسیر یک انقلاب زنانه

تصاویر استادیوم‌های خالی که پس از شیوع ویروس کووید-۱۹ در سراسر دنیا دست به دست چرخید چندان برای دختران ناآشنا نبود. البته که با گذشته نیم قرن از برداشته شدن ممنوعیت بازی زنان تعداد تماشاگران از تعداد انگشت‌های دست به هزاران نفر رسیده است اما همچنان چند قدم تا شنیدن فریادهای شادی از بزرگترین میادین ورزشی اروپا و شاید جهان فاصله بود.

در همین دوران یه جهش بزرگ در بازاریابی و مارکتینگ این بازی و ظهور ستاره‌های بزرگ مانند الکسیا پوتیاس، ویویانه میدما، لوسی برنز، آدا هگربرگ و… به وجود آمد. بازگشت تماشاگران در سال ۲۰۲۱ به استادیوم‌های فوتبال با مشارکت بیشتر مردم در تیم‌های زنان هر باشگاه مواجه شد. در انگلیس، اسپانیا، فرانسه، ایتالیا، آلمان و … رقابت‌های بیشتری به استادیوم‌های اصلی باشگاه ها منتقل شد و با شروع سال ۲۰۲۲ یک انقلاب بزرگ در گرفت. انقلابی به رنگ آبی‌واناری، سرخ‌و‌سفید، کاملا سفید یا کاملا آبی.

۳۰ مارس ۲۰۲۲؛ دیدار برگشت الکلاسیکو در یک‌چهارم‌ نهایی لیگ‌ قهرمانان‌اروپا

حدود یک هفته از رسوایی تیم مردان بارسلونا در لیگ اروپا می‌گذشت. کاتالان ها بلیط های دیدار خانگی مقابل آینتراخت فرانکفورت را خریده بودند و در بازار سیاه به آلمانی‌ها دادند. تصویری از نیوکمپ ساخته شد که بیشتر شبیه استادیومی در قلب آلمان بود. حالا تیم زنان با برد سه بر یک رئال‌مادرید در دیدار رفت پا به نیوکمپ می‌گذاشتند. برخلاف انتظارات تمام بلیط های قابل خریداری تیم مدافع عنوان قهرمانی اروپا به اتمام رسیده بود و همه چیز اماده خلق یک معجزه بود.

روشن شدن دوربین های استادیوم آعاز ثبت لحظات تاریخی شد. نود‌ویک‌هزار عددی بود که روی اسکوربرد ورزشگاه نمایش داده شد تا بارسلونا میزبان بیشترین تماشاگر در فصل ۲۰۲۱/۲۰۲۲ باشد ولی در کمال ناب‌آوری این رکورد برای یاران الکسیا‌ پوتیاس‌،برنده بالون دور سال گذشته بود.

زنان بارسلونا، برندگان داخل و خارج از زمین الکلاسیکو و اروپا در شب تاریخی استادیوم نیوکمپ

فقط بیست و دو روز بعد بار دیگر این رکورد در دیدار رفت مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا شکسته و بارسلونا با میزبانی مقابل وولفسبورگ آلمان رکورد حضور هواداران یک تیم فوتبال در همان فصل و تاریخ فوتبال زنان را که به خودش تعلق داشت را بالاتر برد.

۳۱ جولای ۲۰۲۲؛ انگلیس تاریخ ساز جام را به خانه بازگرداند

هشت سال از اولین حضور شیرزنان در استادیوم ومبلی می‌گذشت و اینبار درست یک سال بعد از باخت تیم مردان انگلیس در فینال یورو ۲۰۲۰، یورو ۲۰۲۱ به ایستگاه پایانی خود رسیده بود. انگلیس دیدار افتتاحیه را در استادیوم اولدترافورد شهر منچستر مقابل دیدگان شصت هزارنفر با پیروزی به پایان رسانده بود و حالا انگلیس و آلمان در فینال باهم روبه‌رو می‌شدند. در پایان ۱۲۰ دقیقه رقابت تنگاتنگ این انگلیس بود که فوتبال را بعد از ۵۶ سال به خانه باز می‌گشت.

شور‌ ملی تا جایی بالا گرفته بود که رکورد حضور تماشاگران در یک بازی ملی برای انگلیس در سده جدید شکسته شد حتی بالاتر از حضور تماشاگران فینال گذشته. تقریبا هشتاد‌‌وهشت هزار نفر برای تماشای رقابت شیرزنان به ومبلی رفتند و سرود “I’ts coming home” سر دادند.

لحظه بالابردن کاپ قهرمانی توسط لیا ویلیمسن و میلی برایت در استادیوم ومبلی که پس از ۵۶ سال انگلیس را به قهرمانی در یک تورنومنت رسمی رساندند.

ومبلی بار دیگر میزبان تیم زنان انگلیس شد. در فینالییسیمای همان سال که میان قهرمان کوپاآمریکا یعنی برزیل و انگلیس برنده یورو برگزار شد نزدیک به هشتاد‌وپنج هزار نفر از این مسابقه دیدن کردند.

۲۴ سپتامبر ۲۰۲۲؛دربی شمال لندن

آرسنال در تمام سال های فعالیت خود از بزرگترین تیم‌ها و محبوب‌ترین تیم‌های زنان بوده است. اولین چهارگانه تاریخ بریتانیا برای توپچی های لندن ثبت شد و تا امروز آنها را تبدیل به پر افتخارترین تیم تاریخ زنان بریتانیا کرده است. با این تفاصیر طبیعی است که بازی های زیادی را در استادیوم امارات برگزار کند اما آعاز این روند از دربی شمال لندن رفت سال ۲۰۲۲ در سوپرلیگ آغاز می‌شود.

دربی لندن در استادیوم امارات

با درهم شکستن تاتنهام در حضور چهل‌وهفت هزار تماشاگر آرسنال خود را نیز ثابت کرد. در طول آن فصل آرسنال از منچستر یونایتد، چلسی،لیون و یوونتوس نیز میزبانی کرد و استادیوم تقریبا پر امارات دلیلی بر محبوبیت آنها بود. آرسنال در بهار ۲۰۲۳ به نیمه نهایی لیگ‌قهرمانان اروپا برای اولین بار به طور کامل بلیط های خود را فروخت و علارغم باخت این دیدار در دقایق پایانی نیمه دوم وقت‌های اضافه قفل استادیوم امارات را شکست.

۱۴ می ۲۰۲۳؛ چلسی بر بام انگلیس

چلسی قهرمان سه دوره گذشته سوپر لیگ و انواع اقسام جام‌های داخلی در ومبلی و در فینال جام‌حذفی برابر منچستر‌یونایتد به برتری یک‌بر صفر رسید اما دلیل اصلی به یاد ماندنی بودن این بازی حضور هفتاد‌و‌هفت هزار تماشاگر در استادیوم است. استمفوردبریج نیز در طول این فصل خانه آبی‌های لندن بود. چلسی در نیمه نهایی لیگ قهرمانان همان سال نیز در نیوکمپ حضور داشت و در مقابل بیش از هشتاد هزار تماشاگر مسابقه داد.

اکنون در کجا قرار داریم

جام‌جهانی زنان سال ۲۰۲۳ بیش از یک میلیارد دلار درآمد داشت. حدود دو میلیون نفر نیز ازین رقابت ها دیدن کردند. در آمریکا تیم های NWSL به استادیوم های اختصاصی با ظرفیت بالا مجهز شده اند.

استادیوم‌ امارت از فصل ۲۰۲۳/۲۰۲۴ خانه زنان آرسنال خواهد شد. منچستر یونایتد مسابقات مهم خود را در اولدترافورد برگزار خواهد کرد و بعد از اتمام ساخت ورزشگاه جدید به صورت کامل به این مکان منتقل خواهد شد. چلسی بازی های زیادی را در استمفورد بریج میزبانی خواهد کرد. و سیتی در اتحاد بازی میکند. گودیسون پارک،ویلا پارک، آنفیلد و… درهای خود را روبه زنان گشوده اند.

بارسلونا نیز بعد از اتمام بازشازی نیوکمپ،استادیوم را به عنوان خانه خود میشناسد. و رئال مادرید برای اولین بار از فصل آینده در سانتیاگو برنابئو مسابقه خواهد داد. سن سیرو، المپیکو، آلیانز استادیوم در ایتالیا بازی های تیم های زنان را برگزار میکنند. پاریس سنت ژرمن و لیون به اندازه استادیوم هاس خودشان تماشاگر خواهند داشت و درکلاسیکر(در بخش زنان به دیدار بایرن‌مونیخ و وولفسبورگ گفته می‌شود) در فضای بزرگتری برگزار خواهد شد.

و بدین ترتیب به زودی میتوان از هواداران باشگاه های بانوان به عنوان یک جامعه یاد کرد.

کلودیو رانیری؛ هنر مربیگری

چرا افراد را تعلیم میدیم؟چرا رهبری میکنیم؟چه چیزی به ما انگیزه میده تا راز موفقیت گروهی باشیم؟ رانیری نمادی از رهبری و مدیریت است.

ملودی بیاتی، فوتبال لب– بستر شما هرچه باشد ، چه در دفتر ، چه در زمین تمرین, چه هدایت گروهی از کودکان زیر هشت سال یا ارسال تیم لستر سیتی به یک تور هیجان انگیز به لیگ برتر، رهبری یک هنر است که به استحکام، سازش و زیرکی نیاز دارد. کار هرکسی نخواهد بود ، اما به عنوان مربیان ، ما در موقعیت مربیگری و رهبری قرار داریم، چ خواسته ما باشد چه نه.

برخی از یک مربی درجه یک به عنوان «مدیر» یاد میکنند.
عادت هشتم، در کتاب معرکه استفان کووی که بر روی پیدا کردن راه روش خود و کمک به دیگران تمرکز دارد ، نقل میشود که « افراد را نمیتوان مدیریت یا کنترل کرد، چیزها ،سیستم ها و ابزار مدیریت می‌شوند، اما مردم کنترل نمی‌شوند بلکه هدایت و تشویق می‌شوند.» این خط برایم بسیار جالب بود. چیز ترغیب کننده ای راجب سیستم ها و ساختار ها وجود ندارد اما قابل بحث است که می‌توانند انضباط به یک مجموعه بیاورند.
چگونه ان نظم ایجاد شده،چه کسی مسئول آن است، چه مفهومی برای افراد دارد، هر فرد درگیر با آن چگونه تفسیرش میکند و آن ساختار چ موضوعی را روایت میکند.

گوشه ای از دستاورد ها

داستان کلودیو رانیری به یکی از پر مخاطب ترین موضوعات ورزشی اخیر تبدیل شده است – و دلایل خوبی هم دارد. این مرد تیم فوتبال ناجور خود را به یکی از بهترین داستان ها در تاریخ تبدیل کرده. بسیاری از طرفداران فوتبال از فتوحات ناتینگهام فارست تحت رهبری برایان کلاف افسانه ای در دهه 1970 صحبت میکنند. (که درست است) اما در شرایط فعلی ، معتقد هستم که دستاورد های روباه ها هرچه که کلاف تونسته بود بدست آورد را ربود. دلیل آن این است که در سال 2016 ما در دوره ای زندگی میکنیم که بازی اساسا توسط پول خراب میشود که ناشی از سود ، خودخواهی و منابع مالی عظیمی است که تنها راه موفقیت بنظر می رسند، لستر دنیای فوتبال را زیرورو کرده است و موفقیت آن ها میتواند محرکی باشد که پارادایم فوتبال مدرن را دوباره تعریف می کند.

چهره درهم کلودیو رانیری کنار زمین

چیزی که رانیری ساخته علیرغم غیرقابل درک و بی قیاس بودن اش، بازیکنان آن را بسیار به رخ می کشند. بنظر می رسد که خود باوری ، اعتماد به نفس ، هماهنگی ، فرهنگ و کنار هم بودن عوامل اصول اصلی سازمان آن ها باشد. لستر ها گروهی از برادران هستند ، در سنگر باهم و البته در مهمانی های جیمی واردی باهم! چه فداکاری هایی که آن ها حاضر نیستند برای هم و تیم اشان بکنند!
از بیرون بنظر می رسد که آن ها غرور و خودپرستی را از هدف جمعی خود حذف کرده اند.

ورودی نامحسوس رانیری و سرآغازی چشمگیر

اگر به این بپردازم که چرا مربیگری میکنم ، به رانیری به عنوان تعریف جادوی این شغل و البته رهبری نگاه خواهم کرد. همه ما فیلم های ورزشی را تماشا میکنیم که دنزل واشنگتن تیمی از مردان جوان را به سوی افتخار هدایت می‌کند، راکی بالبوا بر تمام مشکلات پیش رویش غلبه می‌کند تا عنوان سنگین وزن را کسب کند یا مارک والبرگ در باران و برف تمرین می‌کند تا به nfl راه یابد.
از کلیشه ها بگذریم، ما عاشق این فیلم ها هستیم چون این حس رو القا میکنند که همه چیز امکان پذیر است.
با این وجود، رانیری این جمله فانتزی و رویایی که هرچیزی امکان پذیر هست را در دنیای شگفت انگیز ورزش به حقیقت رساند.

کسپر اشمایکل در مصاحبه اخیر خود با اسکای اسپورت اشاره کرد که در هفته اول حضورش در لستر، رانیری پس از ورود، خود را به بازیکنان معرفی کرد و بیش از یک هفته عقب نشست و فقط تماشا کرد. چیزی را تغییر نداد، مشاهده کرد که بازیکنان‌اش چه ویژگی های دارند. مقدار قابل توجهی از ساختار قبلی را حفظ کرد(با توجه به اینکه با باشگاه اشنایی داشت.) کم صحبت کرد. این تصمیم شاید کار شاق و پیچیده ای نباشد اما قطعا حرکتی زیرکانه بوده که تجربه، اعتماد به نفس و تسلط شخص را نشان می دهد. به عنوان مربیان، اگر ما عزت نفس نداشته باشیم، اوضاع برایمان سخت می شود. امکان خطا هست، باید بتوانیم هرج و مرج ها را کنترل کنیم و اشتباهات را بدون ترس بپذیریم. رانیری با ورودی بی سروصدا توانست برای خود زمان بخرد ، زمانی برای مشاهده و تحلیل و از همه مهمتر برای بازیکنانش.

از پیتزا تا پیروزی با رانیری

به خوبی مستند شده که در شروع فصل، لستر گل های زیادی به ثمر می‌رساند و تیم های برتر را شکست می‌داد، اما در دفاع آسیب پذیر بود – جالب است که حالا آن ها لیگ برتر را برده و خط دفاعی آن ها به محکم بودن معروف شده است.
در هرحال ، همیشه به این راحتی نبوده، رانیری-با ذهنیتی قدیمی- به بازیکنانش قول پیتزا مجانی داد اگر که بتوانند دروازه را بسته نگه دارند! بعید است که این وعده وعید ها تنها عامل ها برای چرخش های دفاعی باشد؛ استفان کووی استدلال می‌کند که اینگونه انگیزه ها میتواند از لحاظ روانشناختی مضر باشد.

در هرحال، اگر رانیری از این محرک نیز استفاده نمیکرد(با توجه به اینکه این بازیکنان می‌توانند یک پیتزا برای خودشون بخرند.) درواقع داشت گروه را به چالش می‌کشید و باور داشت تیم‌اش توانایی دفاع داشتند. فقط نیاز بود نشانش بدهند. و البته کاشف به عمل آمد که رانیری در آخر برای بازیکنان پیتزایی نگرفت و مجبورشون کرد که پیتزاشون خودشون درست کنند، تا نشون بده که باید هرچیزی را که میخواهند بدست بیاورند ، آن ها نشان دادند که چقدر خوب از پس دفاع کردن بر‌می‌آیند. همانطور که کسپر اشمایکل گفت:«چهار نفر از دفاع کنندگان من بدون احساس شرمندگی دفاع می‌کنند و به متوقف کردن حریف افتخار می‌کنند.»

رانیری و بوسه بر جام قهرمانی لیگ برتر

پند هایی از قهرمان ایتالیایی

خب، ما چه چیزی میتونیم از این مرد یاد بگیریم؟ کسی که با نام های «مرد متفکر» یا حتی در دایره طرفداران لستر «پدر خوانده» شناخته شده است. معتقدم رانیری به ما نشان داد که مهم نیست در حال حاضر چه تعداد صاحب نظر یا متفکر تاکتیکی مدرن در بازی حضور دارند، مهارت های ساده و ظرافت هایی که فرهنگ رهبری و پرورش دادن افراد رو به چنین هنری تبدیل می‌کند بسیار باارزش و مهم هستند. همه ما باور های خودمون راجب اینکه یک بازی چگونه باید انجام بشه داریم،چه به سبک مورینیو باشد یا گواردیولا، کلوپ یا سیمئونه، در هر حال بنظر می‌رسد درس های که میتوانیم از این قهرمان متمایز ایتالیایی یاد بگیریم عبارت است از:

  • شناخت بازیکنان خود
  • قابلیت سازگاری با محیط
  • حمایت، اعتماد و مراقبت بی وقفه از بازیکنان خود
  • •زیرک و ظریف بودن در ساخت تاکتیک های خود
  • فرهنگ و ساختار مستقلی ایجاد کنید
  • به ویژگی های خود آگاه باشید، نقاط ضعف و قوت خود را بشناسید
  • سخت کار کنید
  • از لحظه ها لذت ببرید
رانیری در کالیاری

پایان دوره ای 37 ساله

دوران مربیگری اسطوره ایتالیایی، پس از 37 سال و با تجربه فراز و فرود های بسیار اعم از کار در رم و اینتر و قهرمانی اعجاب انگیز با لستر در لیگ برتر تا تجربه نه چندان موفق در فولام و واتفورد به پایان خواهد رسید. پیرمرد ایتالیایی اگرچه به مانند برایان کلاف، یوهان کرایوف یا سر مت بازبی خالق یک مکتب و تئوریسین نبود، اما شیوه کاری او، درسی فوق العاده برای همه مربیان است. رانیری جلو تر از مربیانی مثل کلوپ برای ارتباط خوب با بازیکنانش و جلو تر از بیلسا بابت تئوری مشخصش در فوتبال به یاد خواهد ماند. در نهایت می‌توان او را با آرزوی خوش بدرقه کرد. بدرود پیرمرد ایتالیایی…

بزرگ‌ترین اتفاق تاریخ فوتبال اروپا، قسمت اول: پیدایش

یوسف جوانشیر، فوتبال‌لب – پس از انجام دو بازی نیمه نهایی و فینالیست شدن رئال مادرید در کنار بوروسیا دورتموند، تصمیم به بررسی این مسابقات از آغاز گرفتیم. در این مقاله نگاهی به دلایل و نحوه پیدایش بزرگ‌ترین اتفاق تاریخ فوتبال اروپا خواهیم پرداخت.

یزرگ‌ترین اتفاق تاریخ فوتبال

وین 1955: اولین مجمع عمومی یوفا

در 2 مارس 1955، ویَن اتریش پذیرای نمایندگان 29 اتحادیه ملی فوتبال اروپا برای مجمع تازه تاسیس یوفا بود. این گردهمایی به یک رویداد مهم تبدیل شد. همچنین یک پایه محکم برای سازمان نوپای اروپایی – که در ژوئن 1954 تأسیس شد – ایجاد کرد، تا تصمیمات مهمی بگیرد. همچنین بزرگ‌ترین اتفاق تاریخ فوتبال اروپا، راه خود را به سوی آینده پیدا کند.

آغاز راه بزرگ‌ترین اتفاق تاریخ فوتبال

بزرگ‌ترین اتفاق تاریخ فوتبال اروپا، لیگ قهرمانان اروپا

یوفا با این امید در اوایل دهه 1950 متولد شد، تا یک جنبش متحد اروپایی را تشکیل دهد. این موضوع باعث شد تا در قالب این اتحادیه با روحیه همبستگی پیشرفت کند. و در نهایت به اتحادیه‌های ملی فوتبال اروپا در چشم‌انداز فوتبال جهان قدرت بخشد.

اولین نفراتی که این جنبش را به راه انداختند، افرادی همچون اوتورینو باراسی، رئیس فدراسیون فوتبال ایتالیا (FIGC)، خوزه کراهی، دبیر کل اتحادیه فوتبال بلژیک (URBSFA-KBVB)؛ و هانری دلونه، دبیر کل فدراسیون فوتبال فرانسه (FFF) بودند.

ژوئن 1954: نشست موسس یوفا

لیگ قهرمانان اروپا، اروپا کاپ

این سه نفر از چهره‌های کلیدی در بحث‌ها و جلسات در سراسر اروپا در اوایل دهه 1950 بودند، که متحدان مهمی را برای اتحادیه یوفا جمع‌آوری نمودند. مسیر پیدایش یوفا نیز در سال 1953 هموار شد، زمانی که فدراسیون جهانی فوتبال، فیفا، مجوز ایجاد کنفدراسیون‌های قاره‌ای را صادر نمود.

در نتیجه، 28 انجمن ملی اروپایی در 15 ژوئن 1954 در هتل اویلر در شهر بازل سوئیس گرد هم آمدند. هدف از این اجتماع، تشکیل نهادی جدید بود. این نهاد شروع به تدوین مجموعه‌ای از پیش نویس مقررات کرد. در نهایت با مضورت همگان، با طرح زیر موافقت شد:

  1. انجمن‌های ملی اروپا به‌طور قطعی در مورد تشکیل گروهی از انجمن‌های مذکور، در قالبی که مشخص می‌شود، تصمیم می‌گیرند. اتحادیه تصمیم می‌گیرد تا کمیته‌ای را به نمایندگی از این گروه، مطابق با بند 1 ماده یازدهم، پیش‌نویس مقررات ارائه‌شده نام‌گذاری کند.
  2. این کمیته موظف است به همراه کمیته قبلی، اساسنامه و آیین‌نامه پیشنهادی قطعی را با الهام از طرح‌های ارائه شده در مرحله قبل تهیه و این پروژه قطعی را به مجمع عمومی بعدی ارائه کند.

کمیته اجرایی تازه تاسیس

بزرگ‌ترین اتفاق تاریخ فوتبال اروپا

کمیته اجرایی شش نفره تشکیل شد. آن‌ها در نشست بازل متشکل از خوزه کراهی، جوزف گرو (اتریش)، سر جورج گراهام (اسکاتلند)، ابه شوارتز (دانمارک)، گوستاو سبس (مجارستان) و هانری دلونای – که به عنوان دبیر کل مجمع یوفا، در کنار نقش او در فدراسیون فوتبال فرانسه FFF معرفی شد.

دومین جلسه در برن، پایتخت فدرال سوئیس در 22 ژوئن 1954، برگزار شد. کمیته اجرایی جدید به عنوان “گروه انجمن‌های اروپایی” شناخته شد. این کمیته همچنین ابه شوارتز را به عنوان اولین رئیس یوفا انتخاب کرد. آن‌ها تصمیم گرفتند پیش نویس مجموعه‌ای از اساسنامه را به انجمن‌های ملی ارائه کنند.

در 29 و 30 اکتبر 1954، در کپنهاگن، کمیته‌ای متشکل از اتحادیه‌های فوتبال اروپا، مختصر به زبان انگلیسی با حروف اول UEFA و با نام کامل Union des Associations Européennes de Football به فرانسوی، به عنوان نام کنفدراسیون جدید پیشنهاد کرد. این واژه جایگزین پیشنهاد قبلی «آنتانت اروپا (Entente européenne)» شد.

بزرگ‌ترین اتفاق تاریخ فوتبال در قالب اساسنامه

اساسنامه uefa

پیش نویس اساسنامه حق عضویت سالانه 250 فرانک سوئیس را برای پایه‌ریزی اهداف حاصل از آن تعیین کرد. همچنین برگزاری مجمع سالانه را الزامی کرد. اصل یک رای برای هر انجمن را معین نمود و مقرر کرد که کمیته اجرایی باید متشکل از هشت عضو باشد.

اهداف تعریف شده اتخاذ یک موضع مشترک در برابر فیفا بود. تعیین نمایندگان اروپا در فیفا؛ سازماندهی یک مسابقه اروپایی هر چهار سال یکبار؛ و بررسی تمام مسائل مربوط به فوتبال اروپا.

پیش نویس اساسنامه یوفا به سه زبان فرانسوی، آلمانی و انگلیسی تهیه شد. پس از ارائه آن به اتحادیه‌های عضو اروپایی، پاسخ‌های مختلف در نشست کپنهاگن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. هدف این بود که مجموعه قوانین توسط مجمع موسس اتحادیه‌های عضو یوفا به تصویب برسد. تا در دفتر مرکزی اتحادیه فوتبال اتریش در وین در 2 مارس 1955 تشکیل شود.

استقبال وین از یوفا

مجمع در روزی تشکیل جلسه داد که وین کاملا سفید از برف شد. به یاد و احترام جوزف گرو، نشست با لحظه‌ای تأمل غم انگیز آغاز شد. رئیس اتحادیه فوتبال اتریش که در جریان فعالیت‌های تابستان گذشته به عنوان نایب رئیس یوفا معرفی شد. او در دسامبر 1954 درگذشت و ابه شوارتز، نقش او به عنوان رئیس یوفا را ادا می‌کرد. در ادامه جلسه صبح، نمایندگان با حضور بر سر مزار دکتر گرو، ادای احترام خود را به طور کامل بجا آوردند.

هانری دلونه به دلیل بیماری که در نهایت چند ماه بعد جانش را گرفت، نتوانست در مجمع شرکت کند. همچنین نتوانست وظایف خاص خود را به عنوان دبیر کل یوفا انجام دهد. پسرش پیر، دبیر کل لیگ حرفه‌ای فرانسه، با دستور کمیته اجرایی، وظایف او را بر عهده گرفت.

در فراخوانی که در وین برگزار شد، 29 اتحادیه ملی اروپایی حضور داشتند. لهستان تنها عضوی از 28 اتحادیه بود که در نشست تاسیس یوفا در تابستان گذشته در بازل شرکت داشتند. اکنون، مجمع به اتفاق آرا از یک اتحادیه جدید دیگر در اتحادیه یوفا استقبال می‌کند. فدراسیون فوتبال ترکیه (TFF) که تعداد نهایی انجمن‌های نمایندگی را به 30 می‌رساند.

مجمع با افزایش قانونی تعداد اعضای کمیته اجرایی یوفا موافقت کرد. پکو باوونز (آلمان غربی) و کنستانتین کنستانتاراس از یونان به کمیته پیوستند تا تعداد اعضا را به هشت نفر برسانند. در حالی که آلفرد فری (اتریش) جایگزین جوزف گرو شد.

بزرگ‌ترین اتفاق تاریخ باشگاهی به زمانی دیگر موکول شد

بحث‌های بعد از ظهر بر روی موضوعی متمرکز بود که در ماه‌ها و سال‌های آینده اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کرد. پروژه‌ها و پیشنهادات برای مسابقات اروپایی برای تیم‌های باشگاهی و ملی.

روزنامه فرانسوی L’Équipe – به ویژه سردبیر آن گابریل هانو، بازیکن و مربی سابق ملی، و روزنامه نگار ژاک فران – به شدت برای رقابت تیم‌های باشگاهی تلاش می‌کرد. در طرحی که او ارائه نموده بود، 16 باشگاه از 16 کشور مختلف – که لزوماً در حال حاضر قهرمان نیستند – به صورت رفت و برگشتی (یک بازی در خانه و یک بازی در خارج از خانه) بازی می‌کنند. تیمی که بالاترین مجموع گل‌ها را به ثمر رساند، به دور بعد راه پیدا می‌کند.

با این حال، ضمن ناامیدی حاصله برای نشریه L’Equipe، مجمع وین پروژه را به هیئت قرعه کشی بازگرداند. او تصمیم گرفت:

در حال حاضر هیچ علاقه‌مندی به پروژه‌ای که مستقیماً مربوط به باشگاه ها باشد، ندارد.

وضعیت به سرعت متحول خواهد شد. رایزنی‌های مربوط به مقامات یوفا و نمایندگان باشگاه‌ها در نهایت به پذیرش طرح اولیه، ایجاد کمیته سازماندهی و تصویب فیفا با این پروژه در می 1955 انجامید. مشروط بر اینکه مسابقات باید تحت نظارت یوفا برگزار شود. در 21 ژوئن 1955، کمی بیش از سه ماه پس از نشست وین، کمیته اجرایی یوفا با شرایط فیفا موافقت کرد. رقابت جدید – که در آغاز فصل 1955/56 آغاز می‌شد – جام باشگاه‌های قهرمان اروپا (European Champions Clubs’ Cup) نامید.

قضاوت زودهنگام مسابقات تیم‌های ملی

پس از نشست اکتبر 1954 در کپنهاگن، هانری دلونه، مقاله‌ای با عنوان «آیا ساختن یک اروپای فوتبالی امکان پذیر است؟» نوشته بود. این مقاله بر رویای دیرینه او برای یک رقابت تیم‌های ملی اروپایی تأکید داشت. او گفت: «… تمرکز اصلی باید بر روی ایده رقابتی آزاد برای تمام اتحادیه‌های اروپایی باشد.» یک کمیته سه نفره برای بررسی این موضوع مطرح شده و دشوار، محول شد که نباید به مشکلات و ایرادات بیش از این منجر شوند. این مشکلات شامل چند برابر شدن بازی‌های بین المللی و آسیب رساندن به جام جهانی و غیره می‌شدند.

اما مجمع وین به همان اندازه نسبت به پروژه‌ای که توسط هانری دلونه هدایت می‌شد، دچار دوگانگی بود. آن‌ها تصمیم گرفتند که چنین پروژه‌ای ناگریز است و خواستار بررسی بیشتر شدند.

هانری دلونه در نوامبر 1955 از دنیا رفت. پسرش پیر – که تا سال 1956 هر دو نقش پدرش را به عنوان دبیر کل یوفا و اتحادیه فوتبال فرانسه برعهده گرفت – با جدیت رویای پدرش را دنبال کرد. متعاقباً، نمایندگان در کنگره یوفا در استکهلم در 6 ژوئن 1958 به راه اندازی جام ملت‌های اروپا – که امروزه به عنوان قهرمانی فوتبال اروپا شناخته می شود – رای مثبت دادند که در همان سال آغاز شد.

فوتبال تلویزیونی

موضوع پخش تلویزیونی فوتبال نیز توجه اتحادیه‌های حاضر در مجمع وین را به خود معطوف کرد – به ویژه پخش مستقیم مسابقات. اکثر سخنرانان بر این عقیده بودند که فوتبال زنده تلویزیونی می‌تواند منجر به نارضایتی عمومی از بازی و همچنین تداخل مسابقات کشورهای دیگر با مسابقات داخلی هر کشور شود.

در نهایت، یک پیشنهاد سه ماده‌ای به تصویب رسید که به عنوان کنوانسیون وین شناخته شد.

  1. یک اتحادیه ملی نمی‌تواند اجازه ارسال یک مسابقه بین المللی را بدهد مگر اینکه مجوز اتحادیه مهمان را داشته باشد.
  2. اتحادیه ملی میزبان همچنین باید اطمینان حاصل می‌کرد که بازی فقط در داخل قلمرو خود مخابره می‌شود.
  3. همچنین نمی‌تواند اجازه انتقال بازی را در کشور دیگری بدهد مگر اینکه فدراسیون ملی کشور اخیر، رضایت خود را داده باشد.

شرط بندی و تقویم مسابقه

ابه شوارتز به موضوع شرط بندی در فوتبال پرداخت و از اتحادیه‌ها خواست تا حد امکان اطلاعات مربوط به وضعیت کشورهای خود را در اختیار یوفا قرار دهند. آلفرد فری سپس به تقویم مسابقات بین‌المللی پرداخت و پیشنهاد کرد که بازی‌های بین‌المللی باید در چندین مدت زمانی در هر سال، در یک سری از تاریخ‌های یکسان برگزار شود. این موضوع نیز برای بررسی بیشتر ارسال شد.

نمایندگان، برگزاری یک مسابقه نمادین در بلفاست بین دو تیم منتخب از اروپا و بریتانیا به مناسبت 75 سالگی اتحادیه فوتبال ایرلند را تایید کردند. این مسابقه در نهایت در پارک ویندزور در بلفاست در 13 اوت 1955 برگزار شد. منتخب اروپا در این بازی با نتیجه 4-1 در مقابل 60000 تماشاگر برنده شد.

درنهایت اساسنامه تصویب شد و به مجمع وین واگذار شد تا به اتفاق آرا اولین نسخه این اساسنامه یوفا را امضا کند، و پایتخت پرتغال، لیسبون را به عنوان محل برگزاری دومین کنگره یوفا در 7/8 ژوئن 1956 تایید کند. همچنین از ابه شوارتز  بخاطر ریاست او در یوفا، تجلیل نماید. و اینچنین، این سازمان اولین قدم‌های خود را برداشت.

بزرگ‌ترین اتفاق تاریخ فوتبالی جهان، زیباترین آرزوی برآورده شده!

هانری دلونه، محثث یکی از بزرگ‌ترین اتفاق‌های تاریخ فوتبال اروپا

در صورت‌جلسه کنگره از سر جورج گراهام نقل شده است که از شوارتز به خاطر «شیوه ای که او وظایف خود را [در یوفا] انجام داد و مذاکرات در مجمع را رهبری کرد» ادای احترام کرد. سر گراهام همچنین به یادبود هانری دلونه بیمار نیز بود، که نمی‌دید سه سال بعد، رویای رقابت‌های تیم ملی خود را محقق کند. گراهام گفت:

امروز با دیدن موفقیت کاری که مستقیماً در آن نقش داشته است، رضایت شایسته‌ای را کسب می‌کرد، او مستحق این ادای احترام است.

آن روز زمستانی مارس، در اتریش در سال 1955 با مهر و موم شدن و تقویت آینده یوفا به پایان رسید و بزرگ‌ترین اتفاق تاریخ فوتبال اروپا شکل گرفت. پایه‌هایی برای این سازمان نوپا فراهم شده بود تا نقش خود را به‌عنوان یک چتر، از اتحادیه‌های ملی که در در جهت پیشرفت جنبش فوتبال اروپا قرار دارند، ایفا کند.

در سال 1968، مجمع عمومی به کنگره یوفا تبدیل شد.

برای شنیدن تحلیل‌های صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!

آلن هانسن، نمادی از تعهد و استقامت در لیورپول

روزی که هانسن متولد شد

محمدرضا حسینخانی، فوتبال لب – آلن هانسن، مدافع بسیار ماهر و مستحکم، سنگ بنای تیم رویایی لیورپول که در طول دهه هشتاد به شکوه جام‌های داخلی و اروپایی رسید.

آلن در کلاکماننشر، شهری در اسکاتلند متولد شد، استعداد فوتبالی خود را سریع به عنوان یک جوان به عموم نشان داد.

علاقه او به گلف او را بین دو انتخاب مردد کرد، در نهایت با رد پیشنهاد قرارداد گلف حرفه‌ای از هیبرنیان تصمیم خود را گرفت. او در نهایت به برادرش جان، در پارتیک تیسل اسکاتلند پیوست و در فصل دوم خود در سن نوزده سالگی به تیم اول رسید.

آلن هانسن و لیگ قهرمانان

درخشش در جوانی و پیشنهاد مربی بزرگ به پیزلی

هانسن جوان چشم‌ها را در استادیوم فیرهیل به خود معطوف کرد و باشگاه به کمک او به دسته اول لیگ اسکاتلند صعود کرد.

مدافع جوانِ اسکاتلندی توسط جاک استاین سرمربی سلتیک به باب پیزلی پیشنهاد داده شد.

در نهایت لیورپول در سال ۱۹۷۷ با پرداخت رقمِ رکوردشکن ۱۱۰ هزار پوندی یک اتفاق بی‌سابقه در نقل و انتقالات آن‌هم برای یک مدافع پرداخت کرد و هانسن راهی آنفیلد شد.

آلن هانسن در اولین فصل خود تعداد بازی‌های کمی در لیگ داخلی انجام داد ولی همکاری او با فیل تامپسونِ بزرگ در دفاع از عنوان قهرمانی اروپا با شکست دادن کلوب بروژ در فینال به پایان رسید.

اولین جام هانسن با لیورپول

از ترکیب اصلی تا کاپیتانی

اسکاتلندی جوان جایگاه خود را در تیم در سال بعد تثبیت کرد و به عنوان بخشی از ارکان اصلی قهرمانی لیورپول در فصل ۱۹۷۸/۷۹ به عنوان مدافع میانی ۱۶ گل به ثمر رساند.

املین هیوز کاپیتان بلند مدت و بازیکن افسانه‌ای لیورپول در تابستان از تیم جدا شد و بازوبند کاپیتانی به هانسن ۲۲ ساله رسید.

شیوه بازی پیزلی به گونه‌ای بود که همیشه یک مدافع پا به توپ که توپ را از دفاع خارج کند، کم داشت. آلن هانسن کامل کننده اسکواد باب بود؛ مهم‌تر از هر بازیکن دیگری در تیم.

استواری در حفظ توپ و بازی بدون توپ او، همچنین قدرت بازی‌خوانی بالای او زبان‌زد شده بود، اعتماد به نفس و قدرت قلبی‌ای که او به تیم می‌داد، باعث شد لیورپول یکی از بهترین دوران‌های خودش را سپری کند.

آلن هانسن، مردِ فاتحان دربی

در کنار تامپسون او مجدد در سال ۱۹۸۰ عنوان قهرمانی لیگ داخلی انگلیس را کسب کردند. همچنین زمانی که لیورپول همزمان به جام داخلی و اروپایی دست یافت حضور داشت. او در ادامه دورانش در تیم با مارک لارنسون زوج دفاعی قرمز‌ها را تشکیل داد.

آن‌ها باهم سرخ‌ها را به کسب دو لیگ متوالی رساندند و جام اروپا را در سال ۱۹۸۴/۸۵ به افتخارات تیم اضافه کردند. هواداران لیورپول گویی در آسمان قرار داشتند و قرار بود فینال جام حذفی را با رقیب همشهری خود اورتون برگزار کنند. کاپیتان با نتیجه ۷-۲ اورتون را از پیش رو برداشت و جام را بالای سر برد.

پس از آن دیدار به او لقب مرد فاتحان دربی را دادند.

آلن‌ِ بزرگ در جام جهانی ۱۹۸۶ مکزیک به تیم ملی اسکاتلند دعوت نشد اما شخصیت کلیدی او دو سال بعد بازهم لیورپول را به قله‌ی انگلستان رساند، قهرمانی در سال ۱۹۸۸.

آلن هانسن، یکی از بهترین مدافعین ادوار فوتبال

مشکلات مداوم زانو سهم هانسن را در فصل ۱۹۸۸/۸۹ محدود کرد، اما او در انتهای فصل در یک دیدار نهایی حذفی بازهم برابر اورتون لیورپول را به قهرمانی رساند تا تیم را به پایان دهه هدایت کند.

در آن‌ فصل لیورپول به یک قهرمانی لیگ دیگر (هشتمینِ هانسن) رسید،تا به عنوان یک رکورد فردی در زمان خودش یک کارنامه قوی برای یکی از بزرگترین مدافعین مدرن تاریخ باشد.

هانسن در ۱۴ سال حضورش در آنفیلد ۶۲۰ بازی انجام داد و در دوران طلایی لیورپول ۲۳ جام کسب کرد.

پس از بازنشستگی در سال ۱۹۹۱، آلن در “اسکای” و بعدتر در “بی‌بی‌سی” به عنوان کارشناس فعالیت کرد. همچنین او به یکی از مهمترین مقامات فوتبال در اسکاتلند منصوب گردید.

افتخارات: سوپر کاپ اروپا، لیگ قهرمانان اروپا×۳، دسته‌ اول انگلستان×۸، جام حذفی×۲، جام اتحادیه×۴، کامیونیتی شیلد×۵ .

[national football museum]

برای شنیدن تحلیل‌های صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید.