تغییر هزار برابری در ده سال,از 350 میلیون تا 350 میلیارد!
فرزانه زارع,فوتبال لب-قانون سقف بودجه یا قرارداد هر چند سال یک بار از کشوی میز سازمان لیگ بیرون می آید و دوباره برای فصل بعد به کشو برمیگردد!
قبل از آغاز فصل یازدهم لیگ برتر ایران، سازمان لیگ به ریاست عزیزالله محمدی طی بیانه ای اعلام کرد که مربیان و بازیکنان لیگ برتر موظف به رعایت سقف قرارداد ۳۵۰ میلیون تومانی هستند! همان جا بود که صدای اکثر مربیان و بازیکنان لیگ برتر به خصوص امیر قلعه نویی از تیم وقتش سپاهان شد.
حالا این فصل باز هم قانون از کشوی میز خارج شد و این بار با رقم هزار براری یعنی 350 میلیارد تومان! اینکه چه چیزی باعث شده در بازه 10 ساله رقم قراردادها افزایش هزار درصدی داشته باشند را دقیقا نمیدانیم! بازیکنان فوتبالشان بهتر شده؟ مربیان شق القمر کرده اند و قهرمانی بین المللی آورده اند؟ یا امکانات فوتبالمان بیشتر شده؟ شاید هم ما خبر نداریم!
از حواله میلگرد و ماشین تا بیت کوین و تتر!
بعد از وضع شدن قانون سقف قرارداد، در اواسط لیگ یازدهم این شایعه حول لیگ برتر شنیده شد. آن حواله میلگرد و ماشین که بعضی از تیم ها به بازیکنانشان میدهند و بعد ها ثابت هم شد. اما حالا در آستانه لیگ بیست سوم و هنوز نقل و انتقالات شروع نشده شایعه شده که بعضی تیم ها برای دور زدن سقف قرارداد قرار است از ارزهای دیجیتال مثل بیت کوین و تتر استفاده کنند!
قانون سقف قرارداد در ایران بیشتر شبیه یک سریال طنز است تا قانون که ما میخندیم و باور نمیکنیم و شما بخندید و باور نکنید!
با اعلام فدراسیون فوتبال ایران از فصل آینده قوانین سقف قرارداد در فوتبال ایران حاکم خواهد شد.
محمد صادق تبار؛ فوتبال لب- قانون سقف قرارداد در حالی قرار است در فوتبال ایران اجرا شود که قبل ها مشابه آن در مسابقات NBA دیده شده است.
چند روز پیش بود که فدراسیون فوتبال قانون سقف قرارداد برای فصل بعد را اعلام کرد. با توجه به این قانون سقف قرارداد تیم های حاضر در مسابقات آسیایی 350 میلیارد تومان و تیم های دیگر 250 میلیارد تومان خواهد بود.
مشابه این قانون در معتبر ترین مسابقات بسکتبال جهان یعنی NBA وجود دارد. بر اساس این قوانین هر تیم سقف مشخصی برای پرداخت قرارداد به بازیکنان خود دارد.
از کیفیت تا مبلغ زمین تا آسمان!
به نظر می رسد هدف از اجرای این قانون جلوگیری از بیش از حد شدن قرارداد بازیکنان لیگ برتری است، البته این قانون بند هایی راجع به کاهش سهمیه بازیکن خارجی در صورت عدم کیفیت لازم و غیره را نیز داراست.
اما وضعیت قراردادی فوتبال ایران در چه حدودی است؟نگاهی به قرارداد های بازیکنان لیگ برتری نشان میدهد اوضاع خیلی هم بر وفق مراد نیست. برای مثال دروازه بان نیمکت نشین یکی از تیم های محبوب پایتخت قراردادی بالغ بر 8 میلیارد تومان دارد. بازیکن سابق تیم استقلال برای بازگشت دوباره به این تیم سالانه 18 میلیارد تومان حقوق می گیرد. دروازه بان یکی از دو تیم پایتخت که ملی پوش هم نیست قراردادی 21 میلیارد تومانی دارد.
اعداد همین جا متوقف نمی شوند و به حدی سرسام آور است که ممکن است مغزتان سوت بکشد! یکی از بازیکنانی که در تابستان گذشته نقل و انتقالاتی پرحاشیه سپری کرد قراردادی 25 میلیارد تومانی دارد و بازیکنی در تیم میانه جدولی قراردادی 35 میلیاردی! حتی یکی از سرمربیان لیگ برتری حدود 630 هزار دلار (31 میلیارد تومان) حقوق میگرفت یا مبلغ قرارداد یکی از لژیونر هایی که قرضی به فوتبال ایران برگشته است 20 میلیارد تومان بود.
همه شواهد نشان دهنده درستی قانون سقف قرارداد است اما سوال اصلی اینجاست که آیا این قانون به درستی نیز اجرا خواهد شد؟
محمود فکری با چوب خطی پر شده در انتظار سرمربیگری دوباره در لیگ برتر است.
نوید خیرخواه؛ فوتبال لب- محمود فکری در حالی قرار است به عنوان جانشین ساکت الهامی در هوادار حاضر شود که در سالیان اخیر، چیزی جز جار و جنجال و عملکرد فاجعه از محمود فکری در تیمهای خود، ندیدیم.
در هفتههای پایانی دو فصل پیش بود که هدایت سایپا برعهده حمید درخشان قرار گرفت تا برای فصل اخیر تیم قدری وارد مسابقات شود. او که حضوری نسبتا موثر در سایپا داشت خیلی امیدوار بود که در این فصل به کارش ادامه دهد اما با تغییر مدیریت در باشگاه سایپا و آمدن مهدی حسینیپور به جای مهرداد سراجی، درخشان از کار برکنار و جای خود را به محمود فکری داد. انتخابی که در آن زمان گفته میشد به مدیرعامل باشگاه سایپا تحمیل کردهاند.
محمود فکری بعد از حضور در تیم سایپا از مدیریت این باشگاه خواست نیازهای تیمش را در فصل نقل و انتقالات برآورده سازد تا بتواند این تیم را دوباره به لیگ برتر برگرداند. حسینیپور بودجه سنگینی را در اختیار کادرفنی تیمش گذاشت و تقریبا بیشتر بازیکنانی که وی خواست به جمع نارنجیپوشان اضافه شدند. تغییرات زیادی هم در تابستان در این تیم انجام شد و بهنوعی همه چیز برای حضور سایپا در جمع مدعیان فراهم شد.
با این وجود، علنی شدن اختلاف او با مدیران باشگاه سایپا در هفتههای سرنوشت ساز، در نهایت باعث برکناری او شد. همین اتفاق باعث آن شد که تیم او با وجود حرکت در مسیر صعود به لیگ برتر، از حضور دوباره در سطح اول فوتبال ایران بازماند و نارنجیپوشان ناکام در بازگشت به لیگ برتر بودند.
از نساجی به استقلال، بدون دستاورد!
وی در اسفند ۱۳۹۸، بهعنوان جانشین رضا مهاجری سرمربی نساجی مازندران شد و با کسب ۱۸ امتیاز از ۱۰ بازی توانست با نساجی رتبه نهم را کسب کند. وی در پیشفصل لیگ بیستم، قرارداد خود را بهصورت یک طرفه با نساجی فسخ کرد و به تیم استقلال تهران پیوست. اتفاقی که در آن زمان به شدت جار و جنجال به پا کرد و نساجی هم از او شکایت کرد.
پس از این اتفاقات، فکری کار خود را در استقلال شروع کرد. از نکات جالبی که این روزها هم مشابه آن را در تیم ملی فوتبال ایران میبینیم، ارتشی از دستیاران سرمربی بود که در آن زمان برای او به خط شدند! سعید عزیزیان، صمد مرفاوی، آرش برهانی، سیروس دین محمدی، حنیف عمران زاده، وحید فاضلی و امیدعلی دفتری، همگی جزو کادرفنی محمود فکری بودند. کادری که در نهایت داد بازیکنان استقلال را در آورد و وی با وجود اینکه رتبه خوبی هم در جدول داشت، از کار برکنار شد تا فرهاد مجیدی جانشین وی شود.
بزرگترین ضربهای که در آن زمان به محمود او وارد شد، جدایی وحید فاضلی از جمع دستیاران همیشگیاش بود. مغز متفکر اصلی کادر محمود فکری با جدایی از جمع یاران کاپیتان پیشین استقلال، آغاز سقوط فکری در مربیگری را رقم زد.
در ادامه نیز فکری به نفت مسجد سلیمان با همان لشکریان عظیمش رفت اما دستاورد خاصی را در شهر اولینها به دست نیاورد و از آنجا هم رفتنی شد. اکنون سوالی که پیش میآید این است که مسوولان هوادار با کدام پیش فرض ذهنی دست به انتخاب محمود او زدهاند؟ جنجالها و اختلافات همیشگی وی، یا کادر بلند بالای فنی او؟