Category Archives: مقاله ها

وقتی خدا گریست

ایلیا بهزاد اول

از اولین روزهای بازی تا لحظات غم‌انگیز خداحافظی با هواداران در سن‌سیرو، زلاتان ابراهیموویچ با صحبت‌ها و شخصیت منحصربفرد خود، شخصیت کاریزماتیک خود را به نمایش گذاشت. حتی در روزی که نقل اول رسانه‌ها اشک‌های غیرمنتظره نماد غرور و اعتماد به نفس در فوتبال بود، وی شخصیت خود را به هواداران ورونا نشان داد. وقتی اندک هواداران ورونا در سن‌سیرو صحبت‌های پایانی زلاتان را هو می‌کردند، او رو به آن‌ها گفت: «من را هو کنید چون دیدن من، بزرگ‌ترین لحظه فصل تیم شماست!»

شاید در برگه‌های آمار و تعداد جام زلاتان پرافتخارترین بازیکن تاریخ نباشد اما این ستاره سوئدی، در طول دوران بازی خود برای تمام تیم‌های خود یک رهبر بزرگ محسوب می‌شد. زلاتان به جز یک فصل حضور نه‌چندان موفقش در بارسلونا، در تیم‌های مختلف به عنوان رهبر اصلی خط حمله تیم خود جام‌های مختلفی را به دست آورد. عملکرد خوب او در مالمو، آرسن ونگر را برای تست گرفتن از زلاتان ترغیب کرد اما مرد سوئدی در ۱۷ سالگی، پیشنهاد تست دادن در آرسنال را رد کرد! غرور زلاتان از وی یکی از فرصت‌های بزرگ هر بازیکنی در فوتبال اروپا را گرفت اما راه ابراهیموویچ، از آمستردام به بزرگ‌ترین باشگاه‌های فوتبال جهان رسید.

دو قهرمانی در لیگ هلند و به ثمر رساندن گل سال یورو اسپورت در سال ۲۰۰۴، نشان داد که زلاتان یک بازیکن معمولی نیست که حضور در بهترین تیم فوتبال هلند برایش قله باشد. انتقال ۱۶ میلیون یورویی به یوونتوس، زلاتان را به فوتبال اروپا معرفی کرد و وی در همان اولین فصل با بانوی پیر، به قهرمانی در سری آ ایتالیا رسید. با وجود درخشش در لباس بیانکونری، دو قهرمانی وی در لیگ ایتالیا با یوونتوس، به دلیل رسوایی‌های ماجرای کالچوپولی از او گرفته شد و زلاتان که خود را در سطح سری بی ایتالیا نمی‌دید، به بزرگ‌ترین رقیب یووه یعنی اینتر پیوست.

زلاتان در دوره حضور به عنوان بازیکن یوونتوس، تنها یک چهره بزرگ در سری آ و فوتبال ایتالیا به شمار می‌رفت اما شناخته شدن وی در سطح بین‌المللی، در لباس آبی و مشکی نراتزوری رقم خورد. پس از رسوایی کالچوپولی، مینو رایوالا از حق قانونی خود برای فسخ کردن قرارداد زلاتان استفاده کرد و او در سال ۲۰۰۶ راهی اینتر شد. سه سال حضور زلاتان در اینتر زیر نظر روبرتو مانچینی و خوزه مورینیو، با سه اسکودتوی متوالی برای اینتر همراه شد. وی در آخرین فصل حضور مانچینی بهترین بازیکن خارجی و بهترین بازیکن سال سری آ لقب گرفت و نامش را در جمع نامزدهای کسب توپ طلا مطرح کرد. با حضور آقای خاص، نقش زلاتان در تیم اینتر پررنگ‌تر هم شد؛ آزادی عملی که شخصیت خاص زلاتان می‌خواست، توسط مورینیو به او داده شد و رابطه فوق‌العاده این دو شخصیت خاص قرن ۲۱ فوتبال اروپا، در فصل ۲۰۰۸/۰۹ شکل گرفت. معاوضه بزرگ زلاتان و اتوئو در تابستان ۲۰۰۹، فرصت کسب قهرمانی اروپا از زلاتان با لباس اینتر را گرفت.

«وقتی شما من را می‌خرید، یک فراری خریده‌اید. اگر شما فراری می‌خرید، یک سوخت ویژه در باک می‌ریزید و پا را روی گاز می‌گذارید. گواردیولا من را با گازوئیل پر کرد؛ او باید فیات می‌خرید!» حضور در یکی از بزرگ‌ترین تیم‌های جهان در دوره اوج مسی، ژاوی، اینیستا و یک فصل پس از شش‌گانه تاریخی گواردیولا، چیزی نبود که زلاتان او را انکار کند. او حتی در مصاحبه با گاردین در سال ۲۰۱۴ نیز از حضور در بهترین باشگاه جهان حرف زده بود اما این نقل قول او درباره گواردیولا، می‌تواند بهترین نماد برای دلیل ناکامی وی در بارسلونا باشد. زلاتان در اسپانیا نیز به قهرمانی رسید و مانند دیگر لیگ‌ها، عملکرد خوبی به جا گذشت اما به دلیل شخصیت منحصربفرد خود، در چارچوب‌های ذهنی و نه‌چندان تطبیق‌پذیر پپ گواردیولا جای نمی‌گرفت. زلاتان با این انتقال برای همیشه فرصت قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا را از دست داد و پس از یک فصل حضور در بارسلونا، برای حضور در سومین اول فوتبال ایتالیا به سرزمین چکمه برگشت.

پیش از آنکه فرمانروایی یوونتوس با مربیانی چون کونته و آلگری در فوتبال ایتالیا آغاز شود، میلان با آلگری و درخشش زلاتان به اسکودتو رسید. زلاتان در دوره اول حضور خود به عنوان بازیکن میلان، تبدیل به اولین بازیکن تاریخ شد که برای هر دو تیم شهر میلان، بیش از ۵۰ گل به ثمر رسانده است. دو فصل حضور موفق زلاتان در روسونری، نماد آخرین فصول حضور میلان در جمع مدعیان اصلی سری آ پیش از روزهای تلخ این تیم بود. با این حال انتقال بزرگ زلاتان در سال ۲۰۱۲ به فوتبال فرانسه، میلان را خیلی زود از روزهای خوش دور کرد.

«این حقیقت دارد که من چیز زیادی از لیگ فرانسه نمی‌دانم، اما لیگ فرانسه من را می‌شناسد!». این حرف زلاتانی ستاره پاری‌سن‌ژرمن درباره خود درست از آب درآمد؛ با حضور زلاتان، پاری‌سن‌ژرمن در سال‌های ابتدایی پروژه مالکان قطری به اولین قهرمانی لیگ در ۱۹ سال رسید. ۱۵۶ گل در ۱۸۰ بازی، عملکردی فوق‌العاده برای کسب چهار عنوان متوالی قهرمانی در لیگ فرانسه بود. تبدیل شدن لیگ یک فرانسه به یک لیگ تک‌قطبی، بدون عملکرد فوق‌العاده زوج گلزن زلاتان-کاوانی ممکن نبود. شاید زلاتان حق داشت که پس از کسب سه جایزه برترین بازیکن فصل لیگ فرانسه و سه کفش طلای این لیگ، از مدیران پاری‌سن‌ژرمن برای تمدید قرارداد درخواست ساخت مجسمه وی به جای برج ایفل را کرد!

انتقال به ورزشگاه اولدترافورد و فوتبال انگلیس، تصمیم غیرمنتظره زلاتان در سال ۲۰۱۶ بود. خوزه مورینیو برای ساخت تیم فصل اول خود رو به جذب یک مهاجم باتجربه آورد و دوران کوتاه وی در فوتبال انگلیس، با کسب سه جام برای شیاطین سرخ همراه شد. در ابتدای فصل، زلاتان گفت که نمی‌خواهد مثل اریک کانتونا پادشاه یونایتد باشد، بلکه او خدای یونایتد خواهد بود! دوران خدایی زلاتان طولانی‌مدت نشد و مصدومیت سخت در روزهای آخر فصل ۲۰۱۶/۱۷، فرصت شکستن رکوردهای گلزنی در انگلیس را از زلاتان گرفت اما روحیه برنده وی و قدرت رهبری زلاتان، به مورینیو و یونایتد در کسب سوپرجام انگلیس، جام اتحادیه و لیگ اروپا کمک بسیار کرد.

زلاتان در فصل ۲۰۱۷/۱۸ برای بازگشت به ترکیب یونایتد تلاش کرد اما مشخصا این مهاجم مسن، از شرایط حضور فیکس در لیگ فرسایشی انگلیس فاصله گرفته بود. مانند بسیاری از بازیکنان پا به سن گذاشته، زلاتان ابراهیموویچ آمریکا را برای سال‌های پایانی فوتبال خود انتخاب کرد.

مردم نه‌چندان فوتبالی آمریکا، هیچگاه فکر نمی‌کردند که یک ستاره فوتبالی بتواند تبدیل به چهره اول ورزشی رسانه‌های این کشور بشود. زلاتان در بدو ورود به لس‌انجلس گلکسی، از حضور او به عنوان بزرگ‌ترین زلزله این شهر یاد کرد و بارها در مصاحبه‌های خود، سطح این لیگ را به بدترین شکل ممکن تحقیر کرد. شاید آن‌قدر که به ثمر رساندن گل‌های خاص و ضربات عجیب توسط او در لیگ آمریکا مورد توجه قرار گرفت، نتایج لیگ آمریکا برای رسانه‌ها مهم نبود. لبران جیمز، ستاره اول بسکتبال آمریکا پیراهن خود را برای زلاتان فرستاد و این موضوع خود یک افتخار برای هر ورزشکاری در آمریکا محسوب می‌شود؛ زلاتان اما با جیمز مانند یک هوادار عادی برخورد کرد و با امضای خود، لباس جیمز را به او برگرداند! یک حرکت کاملاً زلاتانی که باعث شد مردم آمریکا از غرور و اعتماد به نفس این شخصیت فوتبالی در کشورشان تعجب کنند.

معمولا لیگ‌هایی مانند آمریکا آخرین مقصد ستارگان فوتبال پیش از خداحافظی محسوب می‌شوند اما زلاتان ابراهیموویچ به دنبال رقابت در بالاترین سطح بود. بازگشت به میلان در روزهای کابوس‌وار این تیم، هدیه‌ای بود که ابراهیموویچ به هواداران میلان داد. قرارداد شش ماهه وی تا پایان فصل ۲۰۱۹/۲۰، با عملکرد خوب زلاتان تمدید شد و او بود که توانست با گل‌های خود، استفانو پیولی را روی نیمکت روسونری نگه دارد. عملکرد کم‌نقص در آخرین فصل، نایب قهرمانی و بازگشت به لیگ قهرمانان اروپا را پس از هفت سال به میلان هدیه داد و راهی که زلاتان آغاز کرده بود، در پایان فصل گذشته به قهرمانی در سری آ ختم شد. به لحاظ آماری، بازیکنان بهتر زیادی از زلاتان در سه فصل اخیر وجود داشتند اما نقش کلیدی وی در بیدار شدن غول خفته فوتبال اروپا، برای تمامی هواداران میلان غیرقابل انکاری است.

یکشنبه شب و پس از مصدومیت‌های متوالی، زلاتان در سال‌های ابتدایی پنجمین دهه زندگی خود از مستطیل سبز خداحافظی کرد. شاید غرور و شخصیت وی باعث شده باشد که همه هواداران فوتبال او را دوست نداشته باشند، شاید او با صحبت‌های خود باعث ناراحتی برخی از ستارگان فوتبال شده باشد و شاید فرصت درخشش با آرسنال یا بارسلونا را از دست داده باشد؛ اما زلاتان هیچگاه از باور به خود و شخصیت خودش دست نکشید. او نمی‌خواست مثل ستارگان دیگر باشد و زلاتان بودن را بیش از هر چیزی دوست داشت. آنچه فوتبال جهان از امروز از دست می‌دهد، تنها یک مهاجم گلزن و فوق‌العاده نیست. بلکه زلاتان ابراهیموویچ است. شخصیتی که نمی‌توان او را با صفت خاصی توصیف کرد و نام او خود نیز در زبان سوئدی صفتی نزدیک به “تسلط داشتن” محسوب می‌شود.

کاماوینگا، پیشرفت سریع یا راه نجات آنجلوتی در غیاب مصدومان؟

کاماوینگا به تازگی قابلیت خود را برای بازی در چند پست نشان داده است. به نظر می‌رسد که زمان درخشش فرانسوی آینده‌دار فرا رسیده باشد.

رضا حسینی، فوتبال لب – کاماوینگا، تا اینجای فصل لالیگا که هنوز 12 بازی از آن باقی مانده، در تمامی 26 مسابقه‌ی رئال مادرید به میدان رفته است. چیزی به اندازه‌ی همه‌ی فرصتی که در سال قبل در تمامی بازی‌ها به دست آورده بود. تا همین‌جای فصل، او 100 دقیقه بیشتر از پارسال بازی کرده، 2 گل بیشتر زده و 5 کارت زرد کمتر گرفته است. همه‌ی اینها نشان از پیشرفت این بازیکن در والدبباس می‌دهد. آن هم در فصلی که رقیب سرسختی همچون شوامنی را در کنار خود می‌بیند.

آنچلوتی به تازگی تلاش کرده تا به کمک هافبک 20 ساله‌ی پر انرژی که به خاطر تطبیق پذیری، کنترل تمپوی بازی و آگاهی تاکتیکی معروف است، پویایی بیشتری در تیم خود ایجاد کند. این مسئله سبب شده که کاماوینگا تبدیل به گزینه‌ای هیجان انگیز برای تماشا گردد. سرمربی ایتالیایی سوال خبرنگاران در مورد آینده کاماوینگا را اینگونه پاسخ داد: “ما اجازه نمی‌دهیم کاماوینگا برود، او مانند مودریچ و کروس غیرقابل دسترس است.”

این تجزیه و تحلیل تاکتیکی، به جزئیات آمار کاماوینگا و اینکه چگونه او در تاکتیک‌های آنچلوتی به‌عنوان یک هافبک دفاعی یا حتی یک مدافع کناری قرار می‌گیرد، می‌پردازد.

موتور محرک بازی سیال

کاماوینگا عمدتا به عنوان یک پست 6 در سیستم 4-3-3 یا به صورت یکی از دو بازیکن دابل پیوت در 3-4-3 یا 4-2-3-1 یا حتی به عنوان پست 8 بازی کرده است. فرانسوی جوان، با چابکی خود در خط هافبک، مومنتوم مورد نیاز در میانه‌ی زمین را ایجاد می‌کند. او بیش از اینکه یک بازیکن باکس تو باکس باشد، به انتقال توپ و پیش‌روی آن در زمین کمک می‌کند.

کاماوینگا در چند ماه اخیر و پس از مصدومیت‌هایی که برای بازیکنان رئال پیش آمد، فرصت بازی بیشتری پیدا کرد. چه در میانه زمین و چه در زمان غیبت فرلاند مندی، به عنوان دفاع چپ، آنجلوتی تصمیم گرفت که به او اعتماد کند.

حضور کاماوینگا در کنار لوکا مودریچ و تونی کروس باعث شد تا بتواند در کنار این دو بازیکن کنترل بهتری روی دینامیک بازی داشته باشد و بدرخشد. این ترکیب سه نفره، به جای اشغال فضاهای از پیش تعیین‌شده، پیوسته حرکت، فضاسازی و به صورت پویا حمله می‌کنند.

کاماوینگا معمولا نقش هافبک دفاعی یا هلدینگ را به شکلی پویا انجام می‌دهد. برخلاف کاسمیرو، اگر حریف تصمیم به پرس از بالا بگیرد، او می‌تواند بازیسازی را از عقب زمین آغاز کند. انعطاف و چابکی او باعث می شود یک لحظه از حریف جلوتر باشد و بتواند بلافاصله در کسری از ثانیه بچرخد.

به طور مثال در تصویر زیر، مقابل بارسلونا، در حالی که لوکا مودریچ و تونی کروس به صورت پویا مناطق دفاعی کناری را اشغال می‌کنند، کاماوینگا فضای ایجاد شده را به خوبی تشخیص داده و برای دریافت توپ به سمت آن حرکت می‌کند.

سپس با استفاده از مقاومت پرسینگ و حفظ توپ در نزدیک خود، می‌چرخد و جهت بدن خود را می‌دهد تا توپ را به آرامی به سمت خلوت حریف انتقال دهد.

در بالای زمین نیز کاماوینگا با همان اصول شناور و غیرمتمرکز در کنار توانایی پاس دادن و دریبل زدن انفجاری خود در فضاهای تنگ، عملکرد موثری دارد. او بیش از آنکه شبیه یک نسخه سنتی از هافبک دفاعی باشد، شبیه یک بازیکن خستگی‌ناپذیر و حامل توپ نترس است که 6.68 پاس رو به جلو در هر 90 دقیقه و 2.64 حمل رو به جلو در هر 90 دقیقه دارد.

در تصویر زیر، در جریان بازی با لیورپول، کروس موقعیت خود را ترک کرد و برای بازیسازی از عمق دفاع اقدام کرد. در همین حین، کاماوینگا و مودریچ در حال حرکت بودند. کاما، فضای پشت خط اول فشار قرمزها را کشف می‌کند و در آنجا توپ را دریافت می‌کند. پویایی آنها لیورپول را مجبور کرد تا پرس را از یک خط عقب‌تر ادامه دهند.

در جریان اولین گل در همان مسابقه، کاماوینگا با دادن پاس بی‌نظیر به کریم بنزما در فاصله بین فان دایک و کوناته، آگاهی محیطی خود را نشان داد. دادن چنین پاس ریسکی‌ای توسط یک هافبک دفاعی، امری غیرعادی است.

علاوه بر این، کاماوینگا با بهره بردن از حرکات بدن و بازی‌خوانی خو، همیشه با تکل کردن یا دنبال کردن مهاجم حریف، تاثیر مثبتی در قطع ضد حملات حریف دارد. ادواردو، 3.09 تکل در هر 90 دقیقه ثبت می‌کند.

در اینجا، در تصویر زیر، دست آرنولد را در هنگام پاس توپ به گاکپو می‌خواند. کاماوینگا موفق می‌شود توپ را پس بگیرد و سپس تیم را وارد یک ضد حمله خطرناک کند.

با این حال، تمایل او به دادن پاس‌های خطرناک و دشوار، شانس از دست دادن توپ را افزایش داده که اغلب منجر به از دست دادن مالکیت می‌شود. علاوه بر این، کاماوینگا گاهی اوقات از موقعیت خارج می‌شود که منجر به این شده است که حریف بتواند از شکاف‌های خط میانی استفاده کند. این دو مسئله به عنوان چاش‌های اساسی او در هنگام بازی در پست 6 در نظر گرفته می‌شود.

شاید به زودی، پس از دوران مودریچ، کروس و آنچلوتی، یک مربی مدرن از راه برسد و یک رویکرد پوزیشنال را اجرا کند که در آن ترکیب، حضور کاماوینگا در کنار شوامنی در دابل پیوت، ایده‌‌ی خوبی باشد. قبل از اینکه به نقش جدید کاماوینگا یعنی دفاع چپ بپردازیم، بیایید با داده‌ها به ویژگی فنی او بیشتر نگاه کنیم.

سولیست توقف ناپذیر

در 365 روز گذشته، 1.58 موفقیت در برابر حریف در هر 90 دقیقه یعنی 95 درصد موفقیت برای او ثبت شده است. در همین حال، میانگین پیروزی 78 درصد است که به این معنی است که کاماوینگا یک دریبل‌زن عالی در فضای تنگ است و به سختی موقعیت‌های یک در برابر یک را از دست می‌دهد. اینمسئله ناشی از لمس اولیه‌ی سریع او و تغییر جهت بدن یا توپ و همچنین نزدیک نگه داشتن توپ به پاهایش تحت فشار حریف است.

علاوه بر اولین لمس‌های مناسب و چرخش‌های سریع در فضاهای تنگ، او همچنین در بازی‌خوانی نیز شگفت‌انگیز است و پاس‌های کامل شده‌ی او در هر بازی،‌ ۹۰.۱ درصد است. در همین حال، استانیسلاو لوبوتکای ناپولی با ۹۳.۶ درصد بالاترین میزان پاس کامل شده را دارد و میانگین هافبک‌ها 81.9 درصد است.

علیرغم دقت مناسب کاماوینگا، او در یک سوم پایانی زمین، قاتل دروازه نیست. در حالی که میانگین شوت در میان هافبک‌ها،‌ 1.09 در 90 دقیقه است، کاماوینگا 0.94 شوت زده می‌زند و 0.08 پاس گل می‌دهد.

او در حالت تدافعی، همان حرکات سریع بدن و تمایل به تکل را با 3.09 تکل در هر بازی با 93 درصد موفقیت اجرا می‌کند. در عوض، تعداد قطه توپ‌های او در هر بازی 0.87 با ضریب موفقیت 31 درصد، کمتر از میانگین است. در زیر خلاصه‌ای از آمار کاماوینگا در طول فصل حاضر را مشاهده می‌کنید.

به عنوان یک فولبک

به هر حال، کاماوینگا تطبیق‌پذیری خود را برای بازی در پست دفاع چپ در فرانسه و رئال مادرید نشان داده است. دشان و آنچلوتی هر از گاهی در صورت غیبت فولبک چپ خود از او استفاده می‌کنند.

از نظر دفاعی، او یک مدافع کناری عادی نیست. مشکلاتی چون جاگیری، پوشش و تعقیب وینگرها به سمت مرکز زمین در بازی او دیده می‌شود و مشخص است که برای بازی در پست دفاع چپ، آگاهی محیطی دفاعی بیشتری لازم دارد.

کاماوینگا در هنگامی که صاحب توپ است، تمایل کمتری به اورلپ کردن وینیسیوس و سانتر از کناره‌ی زمین نشان می‌دهد و بیشتر علاقه دارد تا به مرکز زمین اضافه شده و وینی را در سمت چپ در موقعیت یک در مقابل یک با دفاع حریف قرار دهد.

در سیستم‌های پوزیشنال، کاماوینگا به عنوان دفاع چپ می‌تواند به صورت inverted به کار گرفته شود و مانند زینچنکو در منچسترسیتی و آرسنال، وکارکردهای خاصی را در مراحل مختلف بازی از خود نشان دهد.

در تصویر زیر، مقابل اسپانیول، پس از قرار دادن وینیسیوس جونیور در موقعیت همیشگی حمله در برابر دو مدافع گرفتار شده است. کاماوینگا تصمیم می‌گیرد تا برای مدیریت شرایط حمله به داخل بزند و دو بازیکن حریف را با خود ببرد تا فضای داخل را برای حضور برزیلی باز کند.

این حرکت کاماوینگا باعث می‌شود که وینی جونیور بتواند به سمت داخل نفوذ کرده و با یک ضربه منحنی، بازی را به تساوی بکشاند.

در تصویر زیر، در جریان فینال جام جهانی باشگاه‌ها مقابل الهلال، مجددا کاماوینگا به داخل حرکت می‌کند و مارگا را همراه خود به داخل کشانده و مسیر عبور را برای وینیسیوس باز می‌کند.

سپس کاماوینگا پاس یک را از وینیسیوس گرفته و دو را تحویل می‌دهد که وینی را در موقعیت یک در برابر یک در مقابل مدافع کناری قرار می‌دهد.

و در انتها سانتر بیرون پای وینی به بنزما رسید که با تشخیص خوب فضای خالی موفق به گلزنی شد.

حرکات بدون توپ و آگاهی محیطی تهاجمی او در تصویر بعدی مقابل اتلتیکو مادرید نشان داده شده است. در حالی که رئالی‌ها در موقعیت 3 به 3 گرفتار شده‌اند، کاماوینگا توپ را به مودریچ پاس می‌دهد.

سپس به داخل و فضای پشت مدافعان می‌رود تا پاس مودریچ را دریافت کند.

پس از دریافت توپ در بین مدافعین، کاما شوت مستقیمی را به سمت دروازه زد که اوبلاک به خوبی در مقابل آن مقاومت کرد.

تطبیق‌پذیری و توانایی‌های فنی ادواردو کاماوینگا او را در حال حاضر به یک دارایی ارزشمند در رئال مادرید تبدیل کرده است. او توانایی خود را برای بازی در چندین پست نشان داده است. کاما در خط هافبک مومنتوم مورد نیاز را ایجاد می‌کند و در صورت نیاز به عنوان یک مدافع کناری به میدان می‌رود.

ادواردو کاماوینگا قبلاً ثابت کرده است که یک جنگجوی واقعی است. در اردوگاه پناهندگان آنگولا از پدر و مادری کنگویی به دنیا آمد. بلافاصله پس از تولدش به فرانسه آمد. در سال 2019 تابعیت فرانسه را گرفت و اولین بازی خود را برای زیر 21 سال فرانسه انجام داد. حالا او برای قهرمان اروپا بازی می کند.

کاماوینگا دستاوردهای زیادی داشته است و مطمئناً آینده بزرگی با پادشاه اروپا در پیش دارد.

رئال مادرید و لیورپول؛ یک کامبک تکراری

کامبک رئال مادرید به لیورپول

رئال مثل همیشه کامبک زد، این بار در آنفیلد. اما چرا ناتوانی لیورپول در جلوگیری از جابجایی بازیکنان رئال مادرید برای آن‌ها گران تمام شد؟

رضا حسینی، فوتبال لب – آنفیلد جایی بود که توجه تمام فوتبال دوستان جهان را در سه‌شنبه شب به خود معطوف کرده بود. لیورپول و رئال مادرید در مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا به مصاف هم رفتند. دیداری که در سال‌های اخیر، بسیار تکرار شده است. البته این بار هم فرصتی برای انتقام لیورپول و محمد صلاح به وجود نیامد.

اگرچه هر تیم در این فصل در فرم بدی قرار دارند، اما بازی هیجان انگیزی بود. در نهایت، قهرمان 14 دوره اروپا دوباره مانند سال قبل، به روشی دراماتیک پیروز مسابقه بود. شخصیت بازیکنان رئال مادرید در لیگ قهرمانان اروپا در سال‌های اخیر در هر شرایطی و در هر ورزشگاهی چیزی منحصر به فرد و نادر است. جدا از لحظات هیجان‌انگیز بازی، در این تحلیل تاکتیکی، ما به تاکتیک‌های هر دو تیم نگاهی دقیق‌تر می‌کنیم.

ترکیب اولیه

یورگن کلوپ از سیستم معمول 4-3-3 لیورپول استفاده کرد. آلیسون در دروازه  قرار داشت. آرنولد، جو گومز، فن دایک و رابرتسون چهار دفاعی لیورپول را تشکیل می‌دادند. باجستیچ، فابینیو و هندرسون هافبک ها و صلاح، گاکپو و داروین نونیز مهاجمان قرمز‌ها بودند.

در مقابل، کارلو آنچلوتی که پیش از این 4 عنوان قهرمانی اروپا را کسب کرده بود، رئال مادرید را با فرم 4-3-3 صف آرایی کرد و بازی را با کریم بنزما در جلو در کنار رودریگو و وینیسیوس جونیور آغاز کرد. دنی کارواخال، ادر میلیتائو، آنتونیو رودیگر و دیوید آلابا خط دفاع رئال را در جلوی تیبو کورتوا تشکیل می‌دادند. مثلث هافبک رئال در این بازی نیز، فده والورده، ادواردو کاماوینگا و لوکا مودریچ بودند.

یک شروع عالی

هیچ راهی برای شروع یک بازی در مرحله حذفی، بهتر از برتری 2-0 در 14 دقیقه اول نیست؛ دقیقا مانند آنچه لیورپول انجام داد. لیورپول بازی را با ترکیب 4-3-3 و البته ماکیت توپ آغاز کرد و تلاش کرد تا با استفادهاز مثلث صلاح، هندرسون و ترنت در سمت راست، پویایی سابق را به تیم بازگرداند.

پیش از این، رئال مادرید در یک بلوک دفاعی 4-5-1 در نیمه خود باقی ماند. در همین حال، مثلث لیورپول در سمت راست پویاتر بود و حرکات عمیق گاکپو در بین خطوط، گزینه اضافی برای نفوذ و حمله از عمق را در دسترس لیورپول قرار می‌داد.

در اینجا و در تصویر اول، در حالی که عملکرد دفاعی بدی از سوی وینیسیوس رخ داد، حرکت هندرسون روی دست صلاح توجه آلابا را به خود جلب می‌کند و رودیگر را تحریک می‌کند تا برای مقابله با خطر از منطقه‌ی دفاعی خود خارج شود. در همان زمان، داروین از سمت کور موجود در مقابل کارواخال، به سمت کور میلیتائو حرکت می‌کند. نونیز پاس را از صلاح دریافت می‌کند و گل اول را به ثمر می‌رساند.

این ایده سیال بودن سمت راست در کنار حمله به فضا از سمت چپ به طور متوالی در طول بازی و عمدتاً در نیمه اول زمانی که قرمزها به یک سوم دفاعی مادرید می‌رسیدند، به کار گرفته شد. در تصویر زیر، آرنولد از موقعیت عقب‌تری به هندرسون می‌رسد که با اورلپ در سمت راست به بیرون حرکت کرده و به صلاح اجازه می‌دهد تا از نیمه‌فضای سمت راست استفاده کند. علاوه بر این، موقعیت صلاح باعث می‌شود که آلابا اشتباه کرده و پست خود را ترک کند. در این لحظه، هندرسون در قسمت کور وینی و در پشت خط دفاع، توپ را دریافت می‌کند.

هنگامی که هندرسون توپ را در منطقه کات بک دریافت کرد، صلاح و گاکپو به سرعت به محوطه جریمه رئال حمله می‌کنند. در این زمان رابرتسون به صورت مورب می‌دود و کارواخال را در سمت کور خود گیج می‌کند تا شانس رسیدن نونیز به توپ افزایش یابد.

در تصویر زیر، گرافیک حرکات وینگرهای لیورپول نشان داده شده است که نشان می دهد سمت راست لیورپول به چه میزان در این بازی برای میزبان تاثیرگذار بوده است.

کلوپ بعد از بازی گفت: “بسیار مهم است که شاهد گام‌های مثبت در شروع بازی باشیم. فکر می‌کنم نیمه اول، فارغ از دو گلی که خوردیم، بهترین نیمه‌ای بود که در کل فصل بازی کرده بودیم. از آن خیلی خوشم آمد.” اما بعد از اینکه صلاح گل دوم را روی اشتباه وحشتناک کورتوا به ثمر رساند، رئال مادرید بازگشتی باورنکردنی داشت. اما چگونه؟

شخصیت باعث می شود رئال مادرید همچنان زنده بماند

کامبک در این سطح از فوتبال، نتیجه‌ی تجربه، قدرت ذهنی، اعتماد به نفس و مقابله با فشار است. قوهای سپید، همه این ویژگی‌ها را دارند. کارلتو، قهرمان اروپا را در شکل کلاسیک 4-3-3 خود چیده بود. حرکات همیشگی بنزما به خارج از محوطه‌ی جریمه و به خصوص در سمت چپ، فضای مناسبی را برای بهره‌برداری رودریگو ایجاد می‌کرد.

رئال مادرید در جریان بازی اقدام به استفاده از مودریچ در موقعیت‌های عقب‌تری در زمین خودی در کنار کاماویگا کرد تا از فشار بالای لیورپول خارج شود و با توانایی مودریچ در فرار از پرسینگ و کیفیت بالای پاس‌های او، پرسینگ را شکست.

در تصویر زیر هیت مپ تماس‌های مودریچ با توپ را می‌بینید. این نقشه نشان می‌دهد که او همه جا بوده است.

هنگامی که رئالی‌ها به یک سوم نهایی می‌رسیدند، سمت چپ، جایی بود که وینیسیوس، آلابا و مودریچ با کمک بنزما، بسیار موثر بودند. با وجود مشکلات دفاعی قرمزها در سمت راست در این فصل، اوضاع بدتر هم شد.

در تصویر زیر، وینی توپ را در سمت چپ در اختیار دارد. در همین حال، بنزما عقب‌تر قرار دارد و برتری عددی را در آن ناحیه برای رئال به ارمغان آورده است. عدم بازگشت صلاح برای حمایت از مدافع کناری‌اش، موجب می‌شود که گومز برای پوشش آرنولد، موقعیت خود را در مرکز خط دفاع ترک کند.

در این زمان،‌ مودریچ فضا را تشخیص می‌دهد و در نیم فضای چپ پشت گومز، حرکت می‌کند که گومز را مجبور به عقب‌نشینی دوباره می‌کند و فضا را برای وینیسیوس باز می‌کند.

پس از انجام یک یک و دوی موفق بین وینی و بنزما، وینیسوس، یک گل زیبا به ثمر می‌رساند.

رئال مادرید به طور مداوم این الگو را به خوبی انجام می‌داد. در تصویر زیر، در حالی که همین الگو در حال اجرا است و مودریچ نیز وارد نیم فضای چپ می‌شود و بنزما عثب‌تر قرار دارد، رودریگو نقش مهاجم را بازی می‌کند و کارواخال به سمت نقطه‌‌ی کور حمله می‌کند و منتظر سانتر است.

مانند کورتوا، خطای آلیسون باعث شد رئال مادرید به تساوی برسد. در نهایت نتیجه‌ی این مسابقه توسط ترنزیشن‌های هجومی مادرید تعیین شد.

ترنزیشن‌های مرگبار رئال مادرید

کلوپ قبلا گفته بود: “هویت ما شدت (Intensity) است”. مشکل اصلی لیورپول در این فصل، از دست دادن شدت در هر کاری است که آنها خوب انجام می دادند.

رئال مادرید کنشگرانه‌ترین تیم اروپا نیست. آنها عاشق حملات برق‌آسا هستند. در طول بازی، لیورپول به دلیل عدم انسجام در ترنزیشن‌ها آسیب پذیر بود.

مودریچ 37 ساله در دو گل آخر به دلیل هوشیاری تدافعی، فوق‌العاده بود. او نقش اصلی را در ترنزیشن از دفاع به حمله بازی می‌کرد و با هوش خود ضدحملات را آغاز می‌کرد. در تصویر زیر، قبل از گل چهارم، لوکا در حال مهار عالی پاس رو به جلوی باجستیچ به گاکپو است. ضد حمله‌ای که بعداً تبدیل به گل می‌شود.

همچنین در گل پنجم، مودریچ پس از لمس بد فابینیو، او را تکل کرد. توپ را وارگرفته و سپس پاسی را به وینی داد که بعداً منجر به گل بنزما شد.

رئال مادرید بدون شک غیر قابل پیش بینی ترین تیم تاریخ لیگ قهرمانان اروپا است. همانطور که تجزیه و تحلیل تاکتیکی نشان داد، رئال مادرید تلاش کرد و موفق شد لیورپول را در آنفیلد 5-2 شکست دهد و بازی بعدی را برای قرمزها در سانتیاگو برنابئو بسیار چالش‌برانگیز کرد.

و سوالی که هنوز وجود دارد، این است که آیا تیمی در اروپا وجود دارد که رئال مادرید نتواند از این تورنمنت خارج کند؟

رئال مادرید، مشکلات بی‌پایان از دفاع تا حمله

باخت رئال مادرید

فصل گذشته در برنابئو، ایده‌ای عمیق ریشه دوانده بود: رئال مادرید بهترین دروازه‌بان (تیبو کورتوا) و بهترین شماره 9 (کریم بنزما) را دارد و این برای پیروزی کافی است. زمانی که آنها لیگ قهرمانان و لالیگا را بردند، به نظر می‌رسید که تعداد کمی حاضر باشند تا این ایده را به چالش بکشند. با این حال، اگر چه امسال هم کورتوا به دفع توپ‌ها ادامه می‌دهد و بنزما همچنان گل می‌زند، اما دیگر اوضاع به خوبی سال قبل نیست.

رضا حسینی، فوتبال لب – جدا از شکست رئال مادرید در فینال سوپرکاپ اسپانیا در برابر بارسلونای آماده که غم و اندوه فراوانی را به هواداران لوس بلانکوس تحمیل کرد، مادریدی‌ها در این فصل در لالیگا نیز کیفیت سال قبل را نداشته‌اند. اوضاع تا جایی بد پیش رفته که بعد از گذشت تقریبا یک نیم فصل، اختلاف آن‌ها با کاتالان‌ها به 11 امتیاز (با وجود یک بازی کمتر نسبت به بارسلونا) رسیده است.

رئالی‌ها امسال سه بازی را به حریفانی واگذار کرده‌اند که سال گذشته کار چندان سختی را در برابر آن‌ها نداشتند. تا اینجای فصل، سه باخت برابر رایووالکانو، ویارئال و مایورکا در پرونده شاگردان آنجلوتی ثبت شده است. البته باخت در الکلاسیکوی عربستان نیز چیز نیست که به راحتی از خاطره‌ی هواداران مادریدی پاک شود.

با این نتایج، الگوی موفقیت مادرید در سال گذشته، زیر سوال رفته است و آنچلوتی باید کارهای زیادی در خط دفاع، هافبک و حمله انجام دهد. آنچلوتی پس از شکست در ال کلاسیکو رئال گفت: “این یک لحظه حساس نیست، بلکه یک لحظه پیچیده و دشوار است، همانطور که معمولا در یک فصل وجود دارد. اما ما برمی گردیم.» با این حال، مسئله فقط مدیریت آنچلوتی نیست و مشکلات زیادی در حال حاضر اکو سیستم رئالی‌ها را مختل می‌کند.

دفاع‌های کناری پایین‌تر از حد انتظار

رئال مادرید در 20 بازی این فصل لالیگا در مجموع 17 گل دریافت کرده است و اگر مجموع بازی‌های این فصل آن‌ها در تمام رقابت‌ها را در نظر بگیریم به آمار یک گل در هر بازی می‌رسیم. اگرچه کورتوا در فرم نسبتا خوبی قرار دارد، اما شکنندگی دفاعی رئال، یکی از بزرگترین نگرانی‌های آنجلوتی است. بنابراین تعجب آور نیست که آنچلوتی در کنفرانس مطبوعاتی پس از بازی الکلاسیکو در را برای تغییرات دفاعی باز کرد. او گفت: “من باید به این فکر کنم که برای بهبود دفاع چه کار کنم. وقتی سه گل دریافت می‌کنید، بدیهی است که باید چیزی را تغییر دهید.»

اما بلاتکلیفی در دفاع عمدتاً از ناحیه دفاع کناری، یعنی دنی کارواخال و فرلاند مندی ناشی می‌شود که در این فصل در فرم خوبی قرار ندارند. هر دو وقتی با سرعت بازیکنان جوانتر  مواجه می‌شوند، بسیار آسیب‌پذیر جلوه می‌کنند؛ اتفاقی که در برابر الخاندرو بالده و گاوی در الکلاسیکو تجربه کردند. این وضعیت در جناحین دفاع رئال با مصدومیت کارواخال و مندی و نبود جایگزین، بدتر هم شد.

اودریوزولا برای پست دفاع راست مدعی نیست. رودیگر هم در پست دفاع چپ به کار گرفته نشده است. ناچو گاهی در دفاع‌های کناری به کار گرفته می‌شود اما آن چیزی نیست که باید باشد. در این بین، آنچلوتی باید به آمادگی کارواخال و مندی تکیه کند و در عین حال به دنبال بهبود سیستمی برای پشتیبانی از آنها در زمین باشد.

خط هافبک ضعیف بعد از جام جهانی

یکی دیگر از مشکلات این فصل این بود که این مسابقات به دلیل تعطیلات جام جهانی به دو قسمت تقسیم شد. این مسئله، بدون شک رئال مادرید را تحت تأثیر قرار داده است؛ زیرا بسیاری از بازیکنان آنها و به ویژه هافبک‌ها در قطر حضور داشتند. هافبک‌هایی که برای متعادل کردن فشار دفاعی و تنظیم بازی، کلیدی هستند.

فدریکو والورده، بازیکن ملی پوش اروگوئه‌ای رئال، بعد از جام جهانی به فرم خود برنگشته است. کما اینکه حضور گاه و بی‌گاه او در پست وینگر راست، والورده را از منطقه‌ی خلاقانه‌ی خط هافبک – که والورده نیز علاقه‌ی بیشتری برای بازی در این منطقه دارد- دور می‌کند.

از سوی دیگر مودریچ و کروس هم 37 و 33 ساله شده‌اند و توانایی فصل پیش را ندارند، همانطور که صداهایی در باشگاه در مورد بازنشستگی این دو به گوش می‌رسد. به خصوص هنگامی که این دو با هم در زمین حضور دارند، کیفیت خط هافبک رئال به طور قابل ملاحظه‌ای افت می‌کند.

نیاز به گلزنان بیشتر

اگر والورده به خط میانی بازگردد، آنچلوتی این فرصت را خواهد داشت که وینیسیوس جونیور، رودریگو و بنزما را در خط حمله گرد هم بیاورد. آنچلوتی قبل از سفر تیمش به عربستان سعودی برای سوپرجام گفت: رودریگو در حال حاضر شروع کننده است. با این حال، اخیرا، کارلتو به دنبال بازی رودریگو به عنوان یک تعویضی طلایی بوده و تیم احساس می کند که او نمی تواند در حمله باشد. البته در دو سه بازی آخر و بعد از مصدومیت بنزما، رودریگو به عنوان بازیکن نوک و حتی 9 کاذب مورد استفاده قرار گرفت. چیزی که قطعا فقط تا بازگشت بنزما به طول خواهد انجامید.

11 گل بنزما برای تیمی مانند رئال بسیار کم است، گرچه بنزما نیز امسال با مصدومیت‌های زیادی روبرو بوده است و نیمی از بازی‌های فصل (تا اینجا 8 بازی) را از دست داده است. وینیسیوس این فصل فاصله‌ی زیادی با ناجی رئال در فصل گذشته دارد. او در فصل پیش آمار 17 گل و 13 پاس گل را به ثبت رساند ولی تا اینجای فصل تنها 7 گل و 3 پاس گل داشته است. اگر وینیسیوس بتواند دوباره مدافعان کناری حریف را به وحشت اندازد، گل‌های بیشتری به دست خواهد آمد. مادرید همچنین از مارکو آسنسیو انتظارات بیشتری دارد که تاکنون برآورده نشده است.

نیاز مادریدی‌ها به یک گلزن زمانی آشکارتر می‌شود که در نظر بگیرید ادن هازارد و ماریانو دیاز عملاً از سیستم چرخشی آنچلوتی خارج شده اند. رئالی‌ها که در تابستان در خرید امباپه ناکام ماندند، ژانویه نیز خریدی نداشت. پرز شاید منتظر است تا این فصل تمام شود و تکلیف بنزما و تمدیدش با رئال مشخص شود. در کل رئال مادرید شرایط پیچیده‌ای را در خط حمله و پست شماره 9 تجربه می‌کند.

هنوز تمدید بنزما انجام نشده است و گزینه‌های وسوسه‌انگیزی همچون امباپه و هالند هم برای سال آینده در دسترس به نظر نمی‌رسند. گذشته از همه‌ی این حرف‌ها، رئال باید برای ادامه فصل از منابعی که در تیم اصلی دارد استفاده کند یا در غیر این صورت در را برای جوانان کاستیا باز کند، جایی که بازیکنان با کیفیتی همچون سرخیو آریباس در کمین یک فرصت کوتاه هستند تا همچون بازی نیمه نهایی جام باشگاه‌های جهان خود را نشان دهند.

پایان رویای شیرین به دست ۴۲۳۱ زیبا

فرانسه و دیدیه دشان، توانستند با انجام عملکردی بی‌نقص و فوق‌العاده، مراکش شگفتی‌ساز را از پا در بیاورند.

مهران فرهادی، فوتبال لب – فرانسه تحت هدایت دیدیه دشان، دیشب توانست تا با عملکردی برجسته و برتر نسبت به مراکش برای دومین بار پیاپی راه خود به فینال جام جهانی را احداث کند.

قبل از آغاز جام، مصدومیت‌های بازیکنانی نظیر انگولو کانته، کریستوفر انکونکو، پل پوگبا و کریم بنزما در کنار نمایش‌های ضعیف خروس‌ها در مسابقات آماده‌سازی و لیگ ملت‌های اروپا باعث شده بود تا فوتبال‌دوستان زیادی فرانسه را به عنوان مدعی قهرمانی تلقی نکنند.

دشان که خود به نظر از ضعف سیستم جدید و عدم توانایی تطابق بازیکنان با آن‌ها خبردار بود قبل از شروع جام طی کنفرانسی مطبوعاتی اعلام کرد که فرانسوی‌ها در قطر به همان رویه سال 2018 برخواهند گشت و دیگر خبری از دفاع سه نفره نخواهد بود.

تا قبل از آغاز جام، دشان معمولا تیمش را با چینش 3412 وارد میدان می‌کرد. گریزمن به عنوان بازیکن پست 10، پشت سر امباپه و بنزما بازی می‌کرد و بخش بزرگی از بار خلاقیت هجومی تیم را به دوش می‌کشید‌. فرانسوی‌ها با این چینش علاقه چندانی به عقب‌شنینی نداشتند و کار دفاع کردن را با شدت بالایی از همان بالا آغاز می‌کردند.

این سیستم از لحاظ دفاعی به فرانسوی‌ها برتری ویژه‌ای می‌داد چرا که یک نفر به نفرات عقب زمین خروس‌ها اضافه می‌شد اما در فاز هجومی تیم را بسیار وابسته به خلاقیت فردی امباپه، گریزمن و بنزما کرده بود و کار مدافعان حریف برای متوقف کردن آن‌ها را به مراتب آسان‌تر می‌کرد؛ به طوری که در طی 6 بازی لیگ ملت‌های اروپا شاگردان دشان فقط پنج بار موفق به فتح دروازه حریفان شدند.

دشان که متوجه عدم تطابق تیمش با شرایط جدید شده بود، سریعا همه چیز را به تنظیمات کارخانه برگرداند. البته که این ورژن فرانسه تفاوت‌هایی هم نسبت به آن تیم 4 سال پیش داشت. برای مثال این 4231 دیگر نامتقارن نمی‌باشد و مصدومیت پوگبا باعث شده تا دشان بتواند از یک وینگر در سمت چپ زمین استفاده کند و نگرانی زیادی برای کمبود بازدهی دفاعی هافبک‌های خود نداشته باشد.

در سمت دیگر زمین، کونده هم که به عنوان یک Inverted Fullback به خط دفاع اضافه شده و هنگام بیلدآپ دفاع سه نفره را تشکیل می‌دهد در هنگام هجوم، کمک زیادی به عثمان دمبله نمی‌کند درست برخلاف جام 2018 که پاوارد و امباپه زوج درخشانی را در سمت راست زمین تشکیل داده بودند.

اما به خود بازی برسیم. آقای رگراگوی، سرمربی تیم ملی مراکش تیم متفاوتی را نسبت به آن تیم پنج بازی قبلی راهی میدان کرده بود در این بازی تصمیم به استفاده از دفاع پنج نفره گرفته بود اما ضعف نصیر مزروعی در بازی در سمت چپ خط دفاع در کنار عدم توانایی دو مدافع وسط کناری در کاور فضا بین خودشان و وینگ‌بک‌ها دفاع مراکشی‌ها را برای اولین بار در این جام متزلزل کرده بود.

و خب بدیهی‌ست که مقابل امباپه و فرانسه، چنین اشتباهی همان حکم مرگ شماست و همانطور که انتظار می‌رفت فرانسوی‌ها خیلی زود به گل اول دست یافتند.

در این سیستم آمرابات و اوناهی در میانه زمین توسط ژیرو و گریزمن پرس می‌شدند و به گزینه‌های سختی برای پاس دادن تبدیل می‌شدند و از همین‌رو مدافعان هنگام در اختیار داشتن توپ هیچ‌وقت فرد مناسبی را برای ارسال پاس پیدا نمی‌کردند.

در ادامه، این سیستم برتری عددی را در میانه میدان از مراکشی‌ها گرفته بود و فضای نسبتا زیادی را میان خطوط آن‌ها پدید آورده بود؛ مخصوصا در هنگام انتقال‌های منفی که سوفیان آمرابات در میانه میدان تنها به نظر می‌رسید. خود رگراگوی به خوبی متوجه این مسئله شد.

مصدومیت رومن سایس بهانه‌ای شد تا او با ورود امالله او بتواند شرایط را به حالت قبلی برگرداند. امالله که بین خطوط به خوبی جاگیری می‌کرد باعث می‌شد هافبک‌های فرانسه کمی عقب‌تر بایستند و خودش را به عنوان گزینه‌ای برای پاس به بازیکنان عقب زمین معرفی می‌کرد و همین منجر به شکسته شدن پرس فرانسه می‌شد.

و این اتفاق هم افتاد. حالا مراکش از لحاظ دفاعی تیم مستحکم‌تری بود و کم کم به میل هجومی خود می‌افزود. به طوری که در دقایق پایانی نیمه اول آن‌ها کاملا بر بازی مسلط بودند و فشار فرساینده‌ای را به فرانسه وارد می‌کردند. و خب طبیعتا اکثر حملات آن‌ها هم از سمت راست بود جایی که اشرف حکیمی و حکیم زیاش دو ستاره تیم ملی مراکش خیلی خوب و باحوصله لایه لایه دفاع فرانسه را از پیش‌رو برمی‌داشتند.

البته عدم تمایل امباپه به حضور در زمین خودی و کارهای دفاعی، باعث شده بود که تئو هرناندز اکثرا در شرایط دو به یک قرار بگیرد و کارش از حالت عادی بسیار سخت‌تر شود در ابتدا دشان خواست تا شیفت کردن تیمش به سمت چپ هنگام حملات مراکش از سمت راست، با حضور فوفانا برتری را ایجاد کند اما باز هم خط دفاع فرانسه از سمت چپ آسیب‌پذیر نشان می‌داد. پس سرمربی فرانسوی طی ایده‌ای هوشمندانه، با آوردن مارکوس تورام به سمت چپ و بردن امباپه به نواحی مرکزی توانست زهر هجومی مراکشی‌ها در سمت راست را بکشد و بازی را به شرایط ایده‌آلش برگرداند.

مراکشی‌ها در اواخر نیمه با به دست آوردن چند کرنر و ضربه ایستگاهی در سمت راست زمین موقعیت‌های خطرناکی روی دروازه لوریس ایجاد کردند اما درخشش کونده، واران، لوریس و ابراهیما کوناته مانع شکستن قفل دروازه خروس‌ها در این دیدار شد.

فرانسوی‌ها که در نیمه اول به آنچه که باید رسیده بودند در نیمه دوم تلاش کردند تا با چینش یک میدبلاک 442 فضا را برای شاگردان رگراگوی ببندند و از تک گل تئو هرناندز محافظت کنند و با استفاده از سرعت بازیکنانی نظیر امباپه و دمبله در ضدحملات به مراکش ضربه بزنند.

آنتوان گریزمن که توانست جایزه بهترین بازیکن زمین را به دست بیاورد، بدون شک مهم‌ترین بازیکن فرانسه در این بازی و البته شاید در کل تورنومنت بوده باشد. او حالا به عنوان یک بازیکن آزاد به تمامی زمین سر می‌زند، هر جا که باید حضور دارد، ارتباط میان خطوط را برقرار می‌کند و فضای زیادی را برای فرار‌های امباپه ایجاد می‌کند.

 او حتی مرد اول فرانسوی‌ها در خلق موقعیت‌ها می‌باشد و تا به اینجای جام سه گل را برای هم‌تیمی‌ها خود ساخته است. دو تا از این پاس گل‌ها مقابلی انگلیسی بود که تمام توجهش را معطوف به امباپه کرده بود و گریزمن را برای انجام هنرنمایی‌هایش رها کرده بود.

به طور کلی گریزمن بیشتر مانند چسبی‌است که باعث پیوند دو بخش تیم ملی فرانسه شده است و برخلاف روز‌های تاریکش در اتلتیکومادرید، دوران خوبی را در تیم ملی کشورش پشت سر می‌گذارد. فقط با نگاه به هیت‌مپ او می‌تواند دریافت که مهاجم اتلتیکومادرید چه نقش کلیدی‌ای در این پیروزی داشته است.

حالا خروس‌ها و دشان بی‌صبرانه انتظار مسابقه فینال و رویارویی دوباره با مسی و یاران را می‌کشد. فرانسوی‌ها امیدوارند تا دومین پیروزی متوالی آن‌ها برابر آرژانتین دومین قهرمانی پیاپی آن‌ها را برایشان به ارمغان بیاورد.

کرواسی آرژانتین، این بار مهم‌تر از همیشه

تیم‌های ملی آرژانتین و کرواسی، بار دیگر در جام جهانی مقابل هم تقابل می‌کنند. تقابلی که این بار تفاوت‌های زیادی با دفعات قبلی دارد.

مهران فرهادی، فوتبال لب – جام جهانی 2022 قطر رفته رفته به ایستگاه پایانی خود نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود. حالا به چهار تیم نهایی رسیده‌ایم. چهار تیمی که تا روز پایانی مسابقات در قطر باقی خواهند ماند و برای کسب خوش‌رنگ‌ترین مدال مسابقات می‌جنگند.

در یک طرف نیمه نهایی، آرژانتین و کرواسی به مصاف یکدیگر می‌روند. این دو تیم تا به حال فقط 5 بار به مصاف یکدیگر رفته‌اند که سهم هر تیم از این پنج تقابل دو برد بوده و یک بازی هم بدون برنده به اتمام رسیده. در کوران مسابقات جام‌های جهانی اما این دو تیم فقط دو بار به تور یکدیگر برخورد کردند. یک بار در جام جهانی 1998 و بار دیگر 20 سال بعد و در جام جهانی 2018.

در جام 98 فرانسه، کرواسی که در آن زمان اولین روز‌های استقلال از یوگوسلاوی را تجربه می‌کرد به مصاف آرژانتینی که شرایط نسبتا خوبی داشت و آماده به دست آوردن قهرمانی سوم بود می‌رفت. این دیدار نهایتا با تک گل مائوریتسیو پیندا به نفع آرژانتین به اتمام رسید.

این پیروزی باعث شد تا آلبی سلسته با کسب هر 9 امتیاز دور گروهی راهی مرحله بعد شود و در مرحله یک هشتم نهایی به مصاف انگلستان رفت که نهایتا در ضربات پنالتی توانست این رقیب دیرینه را از پیش‌رو بردارد اما این باخت مقابل هلند گاس هیدینگ بود که دست آرژانتینی‌ها را از رسیدن به جمع چهار تیم نهایی کوتاه کرد.

کرواسی هم که به عنوان تیم دوم از گروه H بالا آمده بود با برد تیم‌هایی نظیر رومانی و آلمان به مرحله نیمه نهایی هم رسید و مقلوب فرانسه قهرمان شد. البته که برد در دیدار رده‌بندی مقابل هلند باعث شد تا این جام برای کروات‌ها با کسب مدال برنز حتی شیرین‌تر به یادماندنی‌تر هم شود.

20 سال بعد اما در روسیه خیلی چیزها نسبت به سال 1998 فرق کرده بود. کرواسی و آرژانتین در دور دوم مرحله گروهی جام جهانی 2018 به مصاف یکدیگر رفتند که با سه گل آنته ربیچ، لوکا مودریچ و ایوان راکیتیچ کروات‌ها به عنوان پیروز میدان را ترک کردند و آرژانتین و سمپائولی را یک قدم به حذف نزدیک‌تر کردند.

البته که نهایتا مسی و یاران توانستند با برد نیجریه به دور بعدی صعود کنند اما در مرحله یک هشتم نهایی بود که فرانسه قهرمان با درخشش کیلیان امباپه یقه آلبی سلسته را گرفت و طی دیداری جذاب آن‌ها را با نتیجه چهار بر سه شکست داد.

در سمت دیگر به نظر نمی‌آمد که کرواسی و دالیچ خیال حذف شدن در سر داشته باشند و تک به تک حریفان خود را با کمک وقت‌های اضافه و ضربات پنالتی از پیش‌رو برمی‌داشتند تا در فینال که به فرانسه قدرتمند برخورد کردند و درست مانند سال 98 از بردن آن‌ها عاجز بودند و به به مدال نقره جام جهانی قناعت کردند.

خارج از مسابقات جام جهانی اما این دو تیم یک دیدار دوستانه و البته بسیار خاص در سال 2006 نیز برگزار کردند. دیداری که در آن لوکا مودریچ اولین بازی ملی خود را برای کرواسی انجام داد و لیونل مسی هم اولین گل ملی خود را به ثمر رساند. دو بازیکنی که شاید هیچکس فکر نمی‌کرد در 12 سال آینده مجموعا 6 توپ طلا برده باشند.

روزهای تاریک بزرگان در جام‌های جهانی

در این مقاله، به بررسی ضعیف‌ترین عملکرد هر یک از چهار تیم پایانی در ادوار مختلف جام‌های جهانی می‌پردازیم.

مهران فرهادی، فوتبال لب – خواه یا ناخواه، همه تیم‌ها از کوچک‌ترین‌ها گرفته تا بزرگانی مانند آرژانتین و آلمان تا به حال روزهای خوب و بد زیادی را در جام‌های جهانی تجربه کرده‌اند. روزهای خوب را که همه به خاطر دارند، پس امروز به روزهای تلخ تیم‌های ملی مختلف در بزرگ‌ترین رویداد فوتبالی جهان، می‌پردازیم.

برای شروع از آلمانی شروع می‌کنیم که همین حالا در حال تجربه یکی از سیاه‌ترین و تاریک‌ترین روزهای تاریخ فوتبالشان می‌باشند. باوجود فاجعه ژرمن‌ها در جام جهانی 2022 قطر، اما باز هم عملکرد آن‌ها در جام 2018 روسیه به عنوان ضعیف‌ترین نمایش تاریخ آن‌ها در کوران این مسابقات محسوب می‌شود.

آلمان تحت هدایت یواخیم لوو که به عنوان مدافع عنوان قهرمانی پا به روسیه می‌گذاشت جام را با شکستی غیرمنتظره مقابل مکزیک آغاز کرد و در دیدار بعدی با گل دقیقه نودی تونی کروس مقابل سوئد و کسب سه امتیاز به صعود در روز پایانی مرحله گروهی امیدوار ماند اما باخت عجیب و غریب ژرمن‌ها برابر سون و یاران باعث شد تا آن‌ها برای اولین بار در تاریخ خود از صعود به جمع شانزده تیم پایانی عاجز بمانند.

ایتالیایی‌ها اما از سال 2006 تا به حال هیچ خاطره خوشی از نام جام جهانی نداشته‌اند. قهرمانی در ضربات پنالتی مقابل فرانسه و زیدان، آخرین خاطره خوب آن‌ها از این تورنومنت بوده است. در سال 2010 آن‌ها در گروهی متشکل از اسلواکی، نیوزیلند و پاراگوئه، با کسب فقط دو امتیاز، از مسابقات کنار رفتند و در سال 2014 هم پایین‌تر از کاستاریکا و اروگوئه به عنوان تیم سوم در همان دور گروهی از مسابقات حذف شدند.

در 8 سال بعدی اوضاع آتزوری بهتر که نشد هیچ، بدتر هم شد و آن‌ها حتی از حضور در این فستیوال بزرگ هم عاجز بوده‌اند.

هلندی‌ها که تا به حال طعم شیرین قهرمانی در جام جهانی را تجربه نکرده‌اند نسبت به دیگر تیم‌های بزرگ فوتبال جهان، دفعات بیشتری از حضور در این جام بازمانده‌اند؛ به طوری که آن‌ها در سال‌های 1958, 1962, 1966, 1970, 1982, 1986, 2002 و 2018 از رسیدن به صف خرید بلیط جام جهانی جا ماندند اما هر بار که در این جام حاضر بوده‌اند از گروه خود صعود کردند.

از همین‌رو شکست دو بر یک در مرحله یک هشتم نهایی جام 1990 مقابل آلمان، ضعیف‌ترین نتیجه آن‌ها در تاریخ این مسابقات به شمار می‌رود. البته آن‌ها در سال 2006 هم در همین مرحله مقلوب پرتغال شدند اما به دلیل همسایگی و رقابت بین دو کشور هلند و آلمان، نتیجه جام جهانی 1990 برای آن‌ها باخت تلخ‌تری محسوب می‌شود.

سری به آمریکای جنوبی و اولین میزبان و قهرمان تاریخ جام‌های جهانی یعنی اروگوئه بزنیم. لاسلسته تا به حال 13 بار به دور گروهی این مسابقات راه پیدا کرده و فقط سه بار در سال‌های،1962, 1974 و 2002 از صعود به مراحل بالاتر بازمانده. در بین این سه جام، قطعا جام جهانی 1974 آلمان برای اروگوئه‌ای‌ها بدترین عملکرد تاریخشان در این مسابقات لحاظ می‌شود.

جایی که آن‌ها در گروه سه مسابقات با کسب یک تک امیتاز مقابل بلغارستان، به عنوان تیم آخر گروه از دور مسابقات کنار رفتند. دیگر تیم‌های این گروه را هلند و سوئد بودند که به ترتیب به عنوان تیم‌های اول و دوم راهی دور گروهی دوم مسابقات شدند.

اسپانیا هم درست مانند اروگوئه تا به حال سه بار از رسیدن به مرحله دوم جام جهانی بازمانده است و خب طبیعتا ضعیف‌ترین عملکرد آن‌ها هم به یکی از این سه جام برمی‌گردد. در سال‌های 1978 و 1998 انتظارات زیادی از لاروخا نمی‌رفت اما در جام جهانی 2014، آن‌ها به عنوان مدافع عنوان قهرمانی وارد برزیل می‌شدند و انتظار می‌رفت بار دیگر در حد یک مدعی ظاهر شوند.

اما شرایط خیلی متفاوت از انتظارات بود. آن‌ها در بازی اول خود متحمل شکستی سنگین با نتیجه پنج بر یک مقابل هلند لویی فن‌خال شدند و بازی دوم را با گل‌های ادواردو وارگاس و چارلز آرانگوییز به شیلی واگذار کردند و به طور رسمی از جام خداحافظی کردند.

شرایط انگلستان هم فرق چندانی با اسپانیا نداشت. آن‌ها هم ضعیف‌ترین تجربه خود در جام‌های جهانی را در سال 2014 تجربه کردند جایی که در گروه مرگ مسابقات، با دو شکست با نتیجه دو بر یک مقابل اروگوئه و ایتالیا در پایان دور دوم مرحله گروهی از مسابقات حذف شدند و فقط توانستند از کاستاریکا صدرنشین که صعودش به جمع شانزده تیم پایانی قطعی شده بود یک امتیاز بگیرند.

برزیل، پرافتخارترین تیم تاریخ ادوار این فستیوال بزرگ فوتبالی، تا به حال در تمامی جام‌های جهانی حضور داشته و فقط دو بار در همان مرحله از مسابقات اوت شده است.

یک بار در سال 1930 و بار دیگر در سال 1966 که همه را شوکه کرد. آن‌ها که دو جام قبلی را برده بودند باوجود ستارگانی مانند گارینچا، جززینیو و پله به تکمیل هتریک قهرمانی در خاک انگلستان امیدوار بودند که مصدومیت پله همه معادلات را به هم ریخت. نهایتا سلسائو با دو شکست برابر لهستان و بلغارستان خیلی زودتر از موعد از مسابقات حذف شد.

به فرانسه می‌رسیم، قهرمان جام 2018 و مدعی جدی قهرمانی جام 2022. ضعیف‌ترین نمایش خروس‌ها در این مسابقات قطعا به سال 2010 برمی‌گردد جایی که فرانسه در گروه اول مسابقات حاضر بود. اما این گروه به هر چیزی شباهت داشت به جز یک تیم. جنگ درونی رختکن بین دو باند مختلف بازیکنان و عدم اعتماد بازیکنان به ریموند دومنک سرمربی‌شان به عنوان اصلی‌ترین دلایل فاجعه آفریقای جنوبی به شمار می‌رود.

اما می‌رسیم به تیم آخر، آرژانتین مدعی قهرمانی. بدون هیچ شکی، ضعیف‌ترین عملکردی که از آرژانتینی‌ها در تاریخ جام‌های جهانی به یاد می‌آید مربوط به جام جهانی 2002 کره و ژاپن می‌شود. جایی که شاگردان مارسلو بیلسا، توانستند از دو دیدار برابر نیجریه و سوئد چهار امتیاز کسب کنند اما این پنالتی دقیقه 44 دیوید بکام در دور دوم این گروه بود که دست آرژانتینی‌ها را از مرحله یک هشتم نهایی مسابقات کوتاه کرد.

خداحافظی رقاصان با قطر

تیم ملی برزیل که یکی از اصلی‌ترین شانس‌های قهرمانی محسوب می‌شد با شکست مقابل کرواسی زلاتکو دالیچ از جام جهانی ۲۰۲۲ قطر حذف شد.

مهران فرهادی، فوتبال لب – در یکی از جذاب‌ترین بازی‌های جام جهانی 2022 قطر، یکی از عجیب‌ترین نتایج این جام رقم خورد. جایی که کرواسی جادویی زلاتکو دالیچ برزیل را که شانس اول قهرمانی در قطر محسوب می‌شد را از جریان مسابقات خارج کرد.

در 4 سال گذشته، کرواسی هیچ‌گاه برای هیچ تیمی رقیبی آسان لحاظ نشده اما شرایط این جام به گونه‌ای بود که با وجود حریفی سرسخت مانند کرواسی همه تیته و برزیل را در جمع چهار تیم پایانی جام می‌دیدند اما شرایط کاملا مخالف این پیش‌بینی‌ها پیش رفت.

تیته در این بازی نیز مانند خیلی از بازی‌های دیگر این جام از دو فولبک اینورتد استفاده کرده بود که بیشتر در نواحی میانی و عقب‌تر زمین حضور داشتند و وینیسیوس و رافینیا عرض دو سمت زمین را تامین می‌کردند. به طوری کلی در هنگام بیلدآپ دنیلو به کاسمیرو نزدیک می‌شد و پاکتا به به پست شماره 10 منتقل می‌شد و نیمار برای کمک به وینیسیوس به نیم‌فضا سمت چپ هجوم می‌آورد.

ادر میلیتائو در سمت دیگر میدان اما بیشتر به نیم‌فضا سمت راست تمایل داشت و رافینیا با ایستادن در لب خط به خوبی تراکم هجومی برزیل را حفظ کرده بود.

تیته همچنین از نیمار و پاکتا درخواست کرده بود که تحرک میان خطوط را افزایش دهند و باعث از هم‌گسیختگی هافبک‌ها و مدافعان کرواسی شوند. در اصل سرمربی 61 ساله برزیلی می‌خواست تا با استفاده از خلاقیت و هوش این دو بازیکن، سرعت در تصمیم‌گیری را به حملات اضافه کند از همین‌رو پاکتا امروز بیشتر از هر روز دیگری در مناطق بالایی زمین بازی می‌کرد.

در سمت دیگر زمین اما تفکرات زلاتکو دالیچ برای مهار حملات برزیل و ضربه زدن به آن‌ها در حملات و یا ضدحمله‌ها فوق‌العاده هوشمندانه بود. در فاز دفاعی او می‌خواست تا تراکم بازیکنان درون باکس خودی و زون ۵ به قدری زیاد باشد که بازیکنانی مانند ریچارلیسون و نیمار نتوانند به راحتی در موقعیت‌های خطرناک صاحب توپ شوند.

اما برگ آس دالیچ کسی نبود جز ماریو پاسالیچ. سرمربی کروات‌ها معمولا به یکی از بین نیوکلا ولاشیچ و آندری کراماریچ در سمت راست خط حمله بازی می‌دهد اما در این بازی تصمیم به استفاده از ماریو پاسالیچ که ذاتا یک هافبک می‌باشد کرد.

چرا که وقتی پاسالیچ در سمت راست خط حمله بازی کند به طور طبیعی بیشتر به نیم‌فضاها و مناطق میانی پناه می‌آورد و همین در کنار آزادسازی فولبک سمت راست تیم باعث می‌شود تا گزینه‌های پاس کروات‌ها در یک سوم پایانی زمین افزایش یابد.

در ادامه، همین تمایل پاسالیچ به حضور در مناطق میانی‌تر باعث می‌شد تا در خارج از مالکیت او بتواند با بستن دنیلو به عنوان یک گزینه پاس یا مسدود کردن مسیر حرکات و پاس‌های او، مودریچ را در مارک کردن کاسمیرو آزاد بگذارد و همچنین در هنگام بازی‌سازی، به بروزوویچ و کواچیچ در مقابل نیمار و پاکتا یاری برساند.

درست مانند تمام تورنومنت‌های اخیر، دالیچ و تیمش اصرار بسیار زیادی به حمله از جناحین و ایجاد شرایط یک به یک یا دو به یک در این نواحی داشتند و حدود 88 درصد حملات خود را از جناح چپ و راست انجام دادند و خب یک گل هم از روی این حملات به دست آوردند.

پس از گل نیمار در دقیقه 105، دالیچ از تیمش بازی مستقیم‌تری را درخواست می‌کرد و نمی‌خواست تا همین وقت کم 15 دقیقه‌ای هم با اعمال بی‌مورد طی جریان بازی تلف شود.

همانطور که در تصویر مشخص شده کروات‌ها در نیمه دوم وقت‌های اضافه از هرگونه پاس هرز یا بی‌مورد جلوگیری کردند و تلاش کردند تا با بردن توپ به کناره‌ها، بتوانند از نقطه قوت خود و البته ضعف فولبک‌ها و وینگر‌های برزیل هنگام دفاع کردن نهایت بهره را ببرند.

در پایان 120 دقیقه به نظر مودریچ و یاران سمت خوشحال این مستطیل طلایی بودند و با توجه به تجربه چندین و چند باره آن‌ها در ضربات پنالتی، امیدهای زیادی برای حذف برزیل مدعی قهرمانی از جام داشتند و نهایتا به این مهم دست یافتند.

حال باید دید آیا کرواسی و دالیچ می‌توانند با شکست آرژانتین و اسکالونی در دور بعد برای دومین بار پیاپی به فینال راه یابند و کار نیمه‌تمام چهار سال پیش را تمام کنند یا خیر.

تقابل سه‌شیر‌ ها و خروس‌ها در جام جهانی پس از ۴۰ سال

از آخرین تقابل انگلستان و فرانسه در جام جهانی ۴۰ سال می‌گذرد و حالا خروس‌ها و سه‌شیرها این بار در قطر به مصاف یکدیگر می‌روند.

مهران فرهادی، فوتبال لب – انگلستان و فرانسه دو تیم بزرگ جام بودند که کمتر کسی شانس قهرمانی برای آن‌ها قائل می‌شد اما حالا یک تیم از میان سه‌شیر‌ها و خروس‌ها راهی مرحله نیمه نهایی خواهد شد.

این دو تیم تا به حال 31 بار در مسابقات مختلف روبه‌روی یکدیگر قرار گرفتند که فقط دو تا از این بازی‌ها در ادوار مختلف جام‌های جهانی صورت گرفته است و پنج تای دیگر آن‌ها در راستای مسابقات قهرمانی اروپا یا همان یورو برگزار شده و بیست و چهار بازی دیگر، همه دوستانه بوده‌اند. تا به حال انگلستان در 19 عدد از این تقابل‌ها پیروز بوده و فقط 9 بار مقلوب فرانسوی‌ها شده.

در جام جهانی اما دو تیم برای اولین بار در در دور اول مرحله گروهی جام جهانی 1966 انگلستان، به تقابل با یکدیگر پرداختند که انگلیس تحت هدایت الف رمزی با دو گل راجر هانت، به عنوان تیم پیروز از مستطیل سبز خارج شد.

 در ادامه این جام، فرانسه با یک امتیاز پایین‌تر از مکزیک در رده چهارم گروه A مسابقات قرار گرفت و انگلستان بالاتر از اروگوئه به عنوان تیم اول راهی مرحله بعدی جام شد. جامی که نهایتا نسل طلایی انگلستان متشکل از بازیکنانی نظیر گوردون بنکس، کاپیتان بابی مور، راجر هانت و سربابی چارلتون موفق شدند تا جام را برای اولین بار به خانه بیاورند.

دیدار بعدی دو تیم در جام‌های جهانی به تابستان سال 1982 در ورزشگاه سن‌مامس اسپانیا برمی‌گردد جایی که سه‌شیر ها در دور اول مرحله گروهی جام با درخشش برایان رابسون، ستاره وقت فوتبال اروپا و منچستریونایتد توانستند فرانسه را با نتیجه سه بر یک از پیش‌رو بردارند و با کسب دو برد دیگر در این گروه به دور بعدی راه یافتند.

فرانسوی‌ها در این جام اما بهتر از سه‌شیر ها نتیجه گرفتند و حتی تا نیمه نهایی جام هم بالا آمدند اما همانجا بود که با دو باخت پی‌درپی برابر آلمان و لهستان، از کسب اولین مدال خود در تاریخ جام‌های جهانی بازماندند.

انگلستان در دور بعدی مسابقات باید در گروهی سه تیمه به مصاف اسپانیا و آلمان غربی می‌رفت که با کسب دو تساوی مقابل این دو تیم، در رده دوم جدول قرار گرفت و از صعود به جمع ۴ چهار تیم پایانی بازماند.

حالا اما پس از 40 سال دو تیم دوباره در مسابقات جام جهانی با یکدیگر تقابل خواهند کرد. انگلستان و ساوتگیت که تیم هجومی‌تر و جذاب‌تری به نظر می‌آیند امیدهای زیادی دارند تا برای دومین بار پیاپی به نیمه نهایی بروند و پس از 56 سال جام را به خانه برگردانند.

فرانسه و دشان هم که تا به الان از بهترین تیم‌های جام بیست و دوم بوده‌اند امیدوارند تا باوجود مصدومیت بازیکنانی نظیر کریستوفر انکونکو، انگولو کانته، پل پوگبا و کریم بنزما به جمع چهار تیم پایانی راه یابند و برای دومین بار متوالی با جام به پاریس بازگردند.

کیلین امباپه که با الویویه ژیرو در خط حمله زوج خوفناکی را ترجیح داده اصلی‌ترین تهدید برای خط دفاعی انگلستان به رهبری هری مگوایر شمار می‌رود و در آن طرف هم هری کین ۲۹ ساله، امید اول انگلیسی‌ها در خط حمله می‌باشد. حال باید دید که کدام یک از این دو بازیکن می‌توانند همراه تیمشان به جمع چهار تیم نهایی راه پیدا کنند.

آرژانتین هلند یادآور خاطرات خوب و بد

هلند و آرژانتین، دو تن از تیم‌های مدعی جام جهانی 2022 قطر در دومین دیدار مرحله یک چهارم نهایی به مصاف هم می‌روند.

مهران فرهادی، فوتبال لب – دو تیم هلند و آرژانتین، همیشه جزء جذاب‌ترین تیم‌های تورنومنت‌های گوناگون به شمار می‌روند، حتی اگر اوضاع و احوال خوبی نداشته باشند مثل آرژانتین 2002 یا هلند 1990. این دو تیم تا به حال پنج بار در کوران مسابقات جام جهانی روبه‌روی هم حاضر شدند که سهم هر تیم دو برد بوده و یک دیدار هم در مرحله گروهی جام جهانی 2006 بدون گل به اتمام رسیده.

اولین مصاف این دو تیم در جام‌های جهانی به دور دوم مرحله گروهی جام جهانی 1974 آلمان برمی‌گردد. جایی که هلند رینوس میشل با چهار گل آرژانتین را تحقیر کرد و یکی از سیاه‌ترین روزهای تاریخ فوتبال این کشور را رقم زد. در همین جام هلند موفق شد تا فینال هم پیش برود اما آنجا بود که هلندی‌ها برای اولین بار دچار طلسم فینال‌ها شدند و با نتیجه دو بر یک مقلوب آلمان میزبان شدند.

دیدار بعدی این دو تیم اما بازی فینال جام جهانی 1978 آرژانتین بود. جایی که آلبی‌سلسته به انتقام آن شکست سنگین چهار سال پیش رسید و باوجود گل دیر هنگام و تساوی‌بخش دیک نانیگا برای هلند و به مساوی کشاندن کار، این ماریو کمپس بود که با گل دقیقه 103 خود را دو گله کرد و آرژانتین را به برتری رساند. دنیل برتونی نیز در دقیقه 114 میخ آخر را بر پیکره لاله‌های نارنجی کوبید و جام را برای اولین بار به آرژانتین آورد.

پس از این بازی، بیست سال طول کشید تا این دو تیم دوباره به مصاف یکدیگر بروند. این بار میزبان مارسی فرانسه بود و بازی در مرحله یک چهارم نهایی برگزار می‌شد. هلند تحت هدایت گاس هیدینگ، چراغ اول را بسیار زود روشن کرد و با گل پاتریک کلایورت پیش افتاد و فقط پنج دقیقه بعد شاگردان آقای دنیل پاسارلا به این گل پاسخ دادند. در حالی که همه برای سوت پایان و وقت‌های اضافه آماده می‌شدند این دنیس برگکمپ افسانه‌ای بود که با گل دقیقه نودی‌اش هلند را به جمع چهار تیم پایانی فرستاد.

آوردگاه بعدی دو تیم مرحله گروهی جام جهانی 2006 آلمان بود. جایی که هیچ‌یک از دو تیم موفق به پیدا کردن راه دروازه حریف نشدند و بازی با تساوی بدون گل به پایان رسید. جامی که نهایتا برای هیچ یک از دو تیم دستاورد قانع‌کننده‌ای نداشت.

8 سال بعد در خاک برزیل، این دو تیم برای پنجمین بار در بزرگ‌ترین رویداد فوتبالی جهان به مصاف هم می‌رفتند. بازی‌ای که درست مانند تقابل قبلی، در پایان نود دقیقه بدون گل به اتمام رسید اما این بار بازی محکوم به برنده داشتن بود. در سی دقیقه وقت اضافه نیز اتفاق خاصی نیفتاد تا نهایتا با درخشش سرخیو رومرو در ضربات پنالتی، مسی و یاران به فینال راه یافتند. البته که آنجا اسیر تعویض‌های مثمر ثمر لواخیم لوو شدند و از لمس جام طلایی برای سومین بار بازماندند.

حالا دو تیم برای ششمین بار در جام‌های جهانی به مصاف یکدیگر می‌روند. بازی‌ای که برنده آن یک گام بزرگ در مسیر رسیدن به قهرمانی برمی‌دارد و به جمع چهار تیم پایانی راه می‌یابد. حال باید دید فن‌خال و هلند پیروز این نبرد خواهند بود یا مسی و یاران به مرحله بعدی این جام می‌رسند.