بایگانی دسته‌ی: مقاله ها

ناتینگهام فارست دیوانه/نگاهی به عجیب‌ترین تیم تابستان

ناتینگهام فارست، تیم تازه صعود کرده انگلیسی، در این پنجره نقل و انتقالاتی موفق به جذب ۲۱ بازیکن جدید شد.

کیارش غریبی، فوتبال لب – پس از صعود دوباره به پریمیرلیگ بعد از ۲۳ سال، ناتینگهام فارست با دریافت پاداش ۱۵۰ میلیون پوندی، قصد ساخت تیمی داشت که هیچ دغدغه‌ای برای بقا در لیگ نداشته باشند.

آن‌ها شروع خوبی برای این پنجره نیز داشتند. ابتدا به سراغ تایو آیووینی مهاجم یونیون برلین رفتند و با بیش از ۱۷ میلیون پوند، رکورد نقل و انتقالاتی تاریخ باشگاه را بخاطر او شکاندند. البته این تنها رکوردشکنی فارست در طول پنجره نبود.

پس از استخدام بازیکن سابق لیورپول آن ها به سراغ دین هندرسون دروازه‌بان ذخیره منچستریونایتد رفتند و طی انتقالی قرضی او را به خدمت گرفتند. جیولیان بیانکونه از ترویس فرانسه و موسی نیاخاته از ماینز آلمان خرید های بعدی شهر رابین هود بودند.

با عبور از این چهار انتقال، سران فارست در هفته دوم جولای پروسه انتقال عمر ریچاردز مدافع چپ بایرن‌مونیخ را به اتمام رساندند ولی از شانس بد در هفته اول تمرینات او دردی را در پای خود احساس کرد و سپس معلوم شد که استخوان پای او مو برداشته است.

عمر ریچاردز مثل هر بازیکن دیگری پس از گذراندن تست های پزشکی قرارداد خود را امضا کرده بود؛ باوجود اینکه این شکستگی کهنه به‌ نظر می‌رسید اما در تست‌ها هیچ نشانه‌ای از آن دیده نمی‌شد‌. همین امر موجب شد تا آنان به دنبال مدافع چپ دیگری در بازار باشند.

تنها یک روز پس از تکمیل انتقال ریچاردز، آن‌ها نکو ویلیامز، مدافع راست ولزی لیورپول را با مبلغ ۱۷ میلیون پوند به خدمت گرفتند.

اما جولای برای طرفداران فوتبال در شهر ناتینگهام به این زودی‌ها تمام نمی‌شد. فقط چهار روز پس از تکمیل انتقال نکو ویلیامز، ساکنان استادیوم سیتی گراند به سراغ خرید وین هنسی دروازه‌بان برنلی رفتند و پس از تکمیل جزئیات انتقال برندون آگیلرا از کاستاریکا، با لوویز اوبرین و هری توفولو ستون های فصل پیش هادرسفیلد در چمیپونشیپ قرارداد امضا کردند.

قضیه انتقال لینگارد کمی متفاوت و جالب‌تر بود. تقریبا ۱۵ ساعت از صعود آن‌ها گذشته بود که ایمیلی از سوی ناتینگهام فارست به همه خبرنگاران فعال در انگلستان ارسال شد. ایمیلی که طی آن از ژورنالیست‌ها می‌خواست تا صفحه شخصی میلتیادیس ماریناکیس در توییتر را دنبال کنند.

میلیتیادیس فرزند مالک تیم می‌باشد و به دلیل ارتباطاتی که با ایجنت‌های دنیای فوتبال دارد، یک مهره مهم در فارست محسوب می‌شود. برای مثال او نقش مهمی در انتقال جانسون به برنتفورد و لینگارد به ناتینگهام داشت و به روایتی عامل اصلی حضور هافبک سابق شیاطین سرخ در تیم پدرش بود. او حتی زودتر از صفحه رسمی باشگاه، انتقال لینگارد به ناتینگهام را رسانه‌ای کرد. پس از لینگارد آن‌ها به سراغ شیخو کویاته و اورل مانگالا رفتند تا با پایان ماه جولای، ۱۳ بازیکن جدید را جذب کرده باشند.

باوجود جذب این ۱۳ بازیکن، ولی هنوز گزینه مدنظر استیو کوپر، سرمربی‌ آن‌ها جذب نشده بود. مورگان گیبز وایت، هافبک انگلیسی ولورهمپتون که در فصل گذشته به صورت قرضی در شفیلد یونایتد توپ می‌زد، تبدیل به اولویت اول سرمربی سابق سوانزی شده بود. پروسه انجام این انتقال بسیار طولانی بود. به‌طوری که در هنگام مذاکرات بر سر جزئیات قرارداد این هافبک انگلیسی، ناتینگهامی‌ها امانوئل دنیس ستاره فصل گذشته واتفورد و رمو فرولر هافبک سوئیسی آتالانتا را به خدمت گرفتند.

در گیر و دار انتقال هافبک انگلیسی، 20 میلیون پوندی که برای دنیس خرج شد، او را تبدیل به ارزشمندترین خرید تاریخ فارست تا آن ها بار دیگر رکورد خود در نقل و انتقالات را بشکانند.

مشکلات بین مدیران این باشگاه ساکن شرق انگلستان و خورخه مندز، مدیربرنامه بسیاری از ستارگان دنیای فوتبال از جمله رونالدو، ژوزه مورینیو، ژوتا و گیبز وایت هدف نقل و انتقالاتی سرمربی تیم، یکی از دلایلی بود که پروسه اتمام ترنسفر گیبز وایت به فارست، انقدر طولانی شده بود. نهایتا یک پیشنهاد ۴۲.۵ میلیون پوندی، باعث شد تا کوپر و بازیکن مورد علاقه‌ش به یکدیگر برسند.

هزینه متحمل شده برای گیبز وایت بیش از دو برابر مبلغی بود که امانوئل دنیس را مدتی قبل تر تبدیل به گران ترین خرید باشگاه کرده بود. با این اوصاف گیبز وایت پس از آوونی و دنیس سومین بازیکن رکورد شکن مالکان یونانی تیم بود!

درست زمانی که گیبز وایت در حال انجام اولین بازی خانگی خود برای ناتینگهام فارست بود، رنان لودی و هوانگ اوی جوی، خرید های جدید فارست در استادیوم سیتی گراند حضور داشتند تا بازی را از نزدیک مشاهده کنند.

به نظر می‌رسید که با خرید ۱۸ بازیکن، دیگر کار ناتینگهام در این پنجره به پایان رسیده باشد اما یک باخت سنگین به منچسترسیتی، تمام معادلات را بهم ریخت و استیو کوپر و رفقا دوباره وارد بازار شدند. آن‌ها ابتدا انتقال ویلی بولی مدافع ۳۱ ساله ولورهمپتون را نهائی کردند و سپس جاش بولر را از تیم چمپیونشیپی بلکپول را بخه اسکواد خود اضافه کرند و او را به المپیاکوس یونان، تیم دیگر مالکان این تیم قرض دادند.

لویک باده، مدافع فرانسوی رن خامه روی کیک این پنجره نقل و انتقالاتی بود و نهایتا روز ددلاین بود که باعث توقف ناتینگهام فارست در این تابستان شد

راجرز منفور/لسترسیتی و بحرانی دیگر

به‌نظر می‌رسد که لسترسیتی و برندون راجرز هر روز یک قدم به پایان همکاری با یکدیگر نزدیک‌تر می‌شوند.

در شب گذشته و پس از چهارمین شکست فصل در برابر منچستریونایتد، علامت سوال‌ها درباره آینده لسترسیتی کمی پررنگ‌تر شد.

کیارش غریبی، فوتبال لب – این اوضاع بد لسترسیتی حتی صدای هواداران روباه‌ها را هم درآورد و طرفداران حاضر در کینگ پاور پس از سوت پایان مسابقه، بازیکنان و مربی تیم خود را “هو” کردند. حتی خود راجرز هم از شرایط راضی نیست. او در کنفرانس پس از مسابقه اذعان کرد:

“این تیم، تیم سال‌های گذشته نیست”.

شاید حق با راجرز باشد. قطعا لسترسیتی یکی از موفق‌ترین تیم‌های دهه اخیر فوتبال انگلستان بوده است. هرچه که باشد، آن‌ها با کسب یک پریمیرلیگ و اف‌ای کاپ از منچستریونایتد و تاتنهام موفقیت‌های مهم‌تری در چند سال اخیر کسب کرده‌اند.

اما حالا اوضاع بر وفق مراد روباه‌ها نیست. از لحاظ مالی، لسترسیتی وضعیت چندان مناسبی ندارد. در این تابستان آن‌ها وسلی فوفانا و کسپر اشمایکل، دو تن از مهم‌ترین بازیکنان اسکواد خود را از داده‌اند و در روز پایانی پنجره نقل و انتقالاتی ووت فائس از رمس را جذب کردند.

به‌نظر می‌رسد راجرز نیز راه اسکات پارکر را در پیش گرفته و شب گذشته درباره نارضایتی خود از مالکیت باشگاه گفت:

” باوجود احترامی که برای آن‌ها قائل هستم، اما ما به هیچ وجه نتوانستیم ترکیب خود را تقویت کنیم. من ناراحتی هواداران را درک می‌کنم. اینکه ببینید بقیه تیم‌ها بازیکنان جدیدی را اضافه کنند اما باشگاه مورد علاقه شما نه، سخت است”.

در آن سمت ماجرا، سران لستر نیز اوقات سختی را پشت سر می‌گذارند. آن‌ها در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلات مختلف می‌باشند و طبق گفته خودشان، تمام تلاش خود را جهت خروج باشگاه از بحران انجام می‌دهند.

چندی پیش بود که آن‌ها در طی بیانیه‌ای اعلام کردند که قصد فروش باشگاه را ندارند و تلاش می‌کنند تا با تصمیم‌های کوتاه‌مدت، آینده باشگاه را نجات دهند.

اولین سرمربی اخراجی لیگ برتر/گناه پارکر راستگویی بود؟

اسکات پارکر سرمربی بورنموث سه روز پس از شکست ۹-۰ مقابل لیورپول اخراج شد‌.

ایلیا درویش، فوتبال لب – سرمربی انگلیسی در ژوئن سال ۲۰۲۱ هدایت خشخاش‌ها را به عهده گرفت و در اولین فصل حضورش موفق شد به لیگ برتر صعود کند.

بورنموث اولین دیدارش پس از ورود به لیگ برتر را با پیروزی پشت سر گذاشت و موفق به شکست استیون جرارد و شاگردانش شد. اما برای ۳ دیدار بعدی، برنامه‌ی سختی پیش رو داشت و شاید به بدترین شکل ممکن هم آن را به پایان رساند. اسکات و تیمش پس از باخت ۴-۰ به سیتی، شکست ۳-۰ مقابل آرسنال و دریافت ۹ گل از لیورپول به رده‌ی هفدهم جدول لیگ برتر انگلیس سقوط کردند تا در وضعیت بدی قرار بگیرند و مدیران بورنموث تصمیم به اخراج سرمربی تیم بگیرند. پس اخراج پارکر، گری اونیل به طور موقت هدایت تیم مقابل ولورهمپتون را به عهده میگیرد. شان کوپر و تامی الفیک نیز دستیار وی خواهند بود.

ماکسیم دمین مالک باشگاه بورنموث تصمیم باشگاه مبنی بر اخراج اسکات پارکر را این‌گونه توضیح داد:

به عنوان باشگاه و تیمی که قصد پیشرفت و ادامه‌ی مسیر را دارد، بدون شک در استراتژی اخذ شده برای اداره‌ی مناسب باشگاه، هم‌سو و متحد هستیم. همچنین وظیفه داریم تا به یکدیگر باور داشته و احترام بگذاریم. این رویکرد در سالیان اخیر موفقیت‌های زیادی برای باشگاه به ارمغان آورده و هیچگاه از آن منحرف نمی‌شویم. جست‌و‌جو برای انتخاب سرمربی بعدی فوراً آغاز خواهد شد.

در حالی که اکثراً اخراج پارکر را واکنش باشگاه به شکست تحقیرآمیز مقابل لیورپول تلقی می‌کنند، اما در حقیقت این عمل واکنش باشگاه به نظرات پارکر راجع به شرایط تیم در مصاحبه پس از بازی بود. اسکات پارکر مجدداً از عمق کم اسکواد تیم و همچنین کم تجربه بودن بازیکنان صحبت کرد و و دپارتمان استخدام باشگاه را مورد انتقاد قرار داد. اسکات این انتقادات را قبل از بازی با استون ویلا نیز به زبان آورده بود.

بیانیه‌ی محکم مکس دمین به وضوح نشان می‌دهد که صبرش لبریز شده و دیگر خبری از نادیده گرفتن نظرات مخرب اسکات پارکر نیست. انتقاد مداوم از اشخاصی که به شما حقوق پرداخت می‌کنند و مقصر نتایج بد جلوه دادنشان، برای مدیران باشگاه قابل قبول نیست. مخصوصاً که پارکر از ابتدا شرایط کار در بورنموث را به خوبی می‌دانست. حالا مدیران خشخاش‌ها باید تلاش کنند سرمربی‌ای را پیدا کنند که شرایط بورنموث را بپذیرد و برای نگه داشتن آن‌ها در لیگ برتر تلاش کند.

صحبت‌های پارکر پس از شکست مقابل لیورپول:

امروز سخت‌ترین روز من در دوران مربیگری و حتی بازیگری بود. نتیجه‌ی بازی بسیار دردناک بود و می‌توانم حس کنم که بازیکنان تیم هم همین حس را داشتند. آن‌ها به کمک نیاز دارند. البته من از نتیجه‌ی بازی معتجب نشدم. در این لحظه، شرایط ما همینی هست که در زمین مسابقه دیدید. مسابقه‌ی امروز ثابت کرد که چالش سختی در پیش داریم و اخلاف سطح بسیار زیاد ما قابل رویت است. باید به عنوان یک باشگاه تصمیماتی اخذ کنیم وگرنه روز‌های زیادی مانند امروز خواهیم داشت. کار‌های بسیاری باید انجام شود و هیچکس دوست ندارد تجربه‌ی امروز دوباره تکرار شود.

میکا ریچاردز، کارشناس بی بی سی و مدافع سابق منچسترسیتی هم اعتقاد داشت که مصاحبه‌ی پارکر پس از شکست مقابل لیورپول و انتقاد از سیاست‌های باشگاه، اشتباه بود:

پارکر در این مصاحبه بیش از حد راستگو بود. اسکات به طور مستقیم به بازیکنانش گفت که به اندازه‌ی کافی خوب نیستند. این نوع صحبت، شک و تردید زیادی در ذهن بازیکن به جا می‌گذارد. مخصوصا وقتی که تنها ۲ روز تا بسته شدن پنجره باقی مانده. مطمئناً که پارکر این صحبت‌ها را در پشت پرده نزد مدیران هم انجام داده. اما بنظرم در شرایط فعلی که مشخص است بازیکنان مدنظرش جذب نخواهند شد، تخریب بازیکنان فعلی حرکت اشتباهی است.

خشخاش‌ها پس از صعود به لیگ برتر و دریافت پاداش، تنها ۵ بازیکن را به خدمت گرفتند. ابتدا با پرداخت ۱۳.۵ میلیون پوند اقدام به جذب دفاع وسط فاینورد مارکو سنسی کردند. سپس با مبلغ ۱۲.۵ میلیون پوند مارکوس تاورنیر هافبک ۲۳ ساله‌ی میدلزبرو را به خدمت گرفتند. و در انتها با جذب ۳ بازیکن آزاد، رایان فردریک مدافع راست وستهم، نتو دروازه‌بان بارسلونا و راسول هافبک بلک برن، به فعالیت خود در نقل‌و‌انتقالات پایان دادند.

پیرمرد های محبوب/پول خود را کجا خرج کنیم؟

تقریبا سرمایه‌گذاری‌های کلان روی بازیکنان بالا ۳۰ سال در فوتبال تبدیل به تابو شده بود اما در این تابستان اوضاع کمی فرق داشت.

کیارش غریبی، فوتبال لب – در سالیان اخیر باشگاه‌های فوتبال تلاش کرده‌اند تا از خرج پول‌های هنگفت برای بازیکنان بالا ۳۰ سال خودداری کنند. اما شرایط کمی فرق کرده است. انگار که دوباره زور عنصر تجربه به قدرت جوانی چربیده. برخلاف اتفاقی که در سال‌های اخیر افتاده بود، بازار نقل و انتقالات بازیکنان مثبت ۳۰ سال در ۶ ماه گذشته بسیار داغ بوده است.

برای مثال کیران تریپیر در زمستان ۲۰۲۲ و در ۳۱ سالگی توسط نیوکسل به خدمت گرفته شد. یا فیلیپه کوتینیویی که در آستانه ۳۰ سالگی به صورت قرضی به استون ویلا پیوست و قرارداد خود را در ابتدای تابستان دائمی کرد.

همچنین کاسمیرو، کالیدو کولیبالی و روبرت لواندوفسکی از آن دسته بازیکنانی بودند که با انتقال‌هایی گران قیمت در این تابستان از تیمی به تیمی دیگر منتقل شدند.

اما چرا؟ از خرید های هیجانی می‌توان به عنوان عامل اصلی این انتقال‌ها نام برد. برخی از این خرید ها حاصل عملکرد بد تیم‌ها در بازی های ابتدایی فصل می‌باشند. زمانی که نیاز به یک بازیکن شدیدا احساس می‌شود و باشگاه روی قابل دسترس‌ترین گزینه ممکن می‌گذارد.

بی‌شک، یکی دیگر از دلایل این قضیه واقع‌بینی می‌باشد. از هر طرفی که بخواهیم به داستان نگاه کنیم، بازیکنان جوان‌تر هیچ‌گاه کاملا کافی نیستند و عنصر تجربه در خیلی از مواقع تفاوت‌ها را ایجاد می‌کند. پس طبیعی است باشگاهی مانند چلسی در کنار بازیکنان جوانی مانند کیرنی چوکووئمکا و چزاره کاسادی به دنبال جذب امثال کولیبالی و اوبامیانگ باشد.

با این وجود باشگاه‌هایی مانند لیورپول و منچسترسیتی که از ابتدا با برنامه‌ای مشخص شده پا به پنجره تابستانی می‌گذارند، هرگز نیاز به چنین خرید هایی پیدا نمی‌کنند. اکنون حدود ۶ سال می‌شود که سران لیورپول هیچ بازیکن بالا ۳۰ سالی را برای ۳ خط جلوئی خود خریداری نکرده‌اند. همچنین از آخرین باری که منچسترسیتی برای بازیکن بالا ۳۰ سالی پولی خرج کرد به بیش از یک دهه پیش بازمی‌گردد.

راز قهرمانی رئال مادرید در لیگ قهرمانان سال گذشته مشخص شد؟

قهرمانی رئال در پاریس

یک روز از قرعه‌کشی لیگ قهرمانان اروپای سال 2022/3 گذشته است و بحث‌های زیادی در مورد قرعه‌کشی در جریان می‌باشد. اما هنوز صحبت‌ها در مورد جادوی برنابئو در سال گذشته به پایان نرسیده است. به راستی چه راز تاکتیکی در پشت قهرمانی رئال مادرید نهفته بود؟

قهرمانی رئال در پاریس
قهرمانی رئال مادرید در لیگ قهرمانان 2022

رضا حسینی،‌ فوتبال لب – در نشست خبری قبل از بازی فینال پاریس، خبرنگاران نظر آنجلوتی را در مورد لیورپول پرسیدند. در آن روز ،کارلتوی کارکشته تنها زبان به تمجید از لیورپول و یورگن کلوپ گشود و از شور و هیجان بالا و سازماندهی خوب رقیب گفت. اما در مصاحبه‌ی بعد از بازی و قهرمانی رئال مادرید، آنجلوتی محافظه‌کاری را کنار گذاشت و حرف‌هایی زد که چیزهای بیشتری را برای دوست‌داران فوتبال فاش کرد. او گفت که رمزگشایی از لیورپول ساده‌تر از دیگر حریفان بود. شخصیت ثابت قرمزها باعث شد که رئالی‌ها بدانند چه استراتژی را اتخاذ کنند و چگونه برای فینال آماده شوند.

یوفا تجزیه و تحلیل جامعی از لیگ قهرمانان سال گذشته ارائه داده است که 125 مسابقه را پوشش می‌دهد و نظرات 23 کارشناس از جمله گرت ساوتگیت، سرمربی تیم ملی انگلیس در آن وجود دارد. این گزارش نشان می‌دهد که چگونه رئال توانست بر روندهای تاکتیکی دیگر تیم‌ها فائق آید و قهرمان مسابقات شود. بخشی از این گزارش را مرور می‌کنیم تا با عوامل قهرمانی رئال بیشتر آشنا شویم.

واگذاری فضا به حریفان

برای کلوپ و دیگر مربیانی که تیم‌های بزرگ اروپا را هدایت می‌کنند، دفاع از بالا، پرس سنگین، گرفتن فضا و غنیمت شمردن فرصت‌ها فلسفه‌ی اصلی بازی در سالیان اخیر بوده است. منچسترسیتی، بایرن مونیخ و لیورپول همگی در لیگ قهرمانان اروپا، خط دفاع خود را بالا نگه داشتند. در طول مراحل حذفی، در زمانی که صاحب توپ نبودند، آخرین مدافع آنها به ترتیب 45.5 متر، 44.4 متر و 43.6 متر از خط دروازه فاصله داشت. این سه تیم بالاترین آمار را از این حیث در مجموع مسابقات داشتند.

در مقابل، رئال مادرید عقب نشست. این مولفه برای آن‌ها 35.2 متر بود که در بین 16 تیم پایانی، رتبه‌ی دهم را کسب کردند. از آنجایی که آنچلوتی به جای پرس سنگین و فشار بر روی توپ، دقت را در اولویت قرار داده بود، رقبای رئال به راحتی در زمین حرکت می‌کردند. یوفا میزان فضایی که تیم‌ها در هنگام مالکیت توپ به تسخیر خود در می‌آوردند را محاسبه کرد و مشخص گردید که فقط شریف و دیناموکیف بیشتر از رئال مادرید به حریفان خود فضا دادند. به سادگی می‌توان نتیجه گرفت که مادریدی‌ها در این فصل نه تنها برنامه‌ای برای مالکیت توپ نداشتند، بلکه تصمیمی به اشغال فضاهای موجود در زمین نیز نداشته و جمع شدن در زمین و استفاده از حداقل فضای موجود را در دستور کار خود قرار داده بود.

فابیو کاپلو، یکی از کارشناسان یوفا و یکی از مربیان سابق رئال، این مسئله را یک انتخاب عملگرایانه بر اساس بازیکنان موجود رئال می‌داند. بارزترین مثال شاید در خط هافبک رئال باشد. مثلث هافبک رئال در آن تورنومنت که شامل کاسمیرو 30 ساله، تونی کروس 32 ساله و لوکا مودریچ 36 ساله بود، سال‌ها در جام‌های متفاوتی در کنار یکدیگر بازی کرده بودند. همان‌گونه که کاپلو می‌گوید، این هافبک‌ها دیگر نه جوان هستند و نه چندان سریع. پس آنجلوتی تصمیم گرفت به انتخابی عملگرایانه دست بزند.

نجات‌های کورتوا

اما هر زمان که رئالی‌ها نتوانستند حریف را در چنگ خود نگه دارد، برای نجات دست به دامن پرش‌های بلند دروازه‌بان خود شدند. کاری که تیبو کورتوا به درستی از پس انجام آن بر آمد و چهره‌ی برتر فینال شد. دروازه‌بان سابق چلسی که از نادیده گرفته شدن خود در انگلیس دلگیر بود، در شب فینال 9 سیو انجام داد تا مانع از قهرمانی لیورپول شود. این بهترین رکورد یک دروازه‌بان در تمامی فینال‌های لیگ قهرمانان اروپا بود.

همچنین کورتوا با 59 سیو، بیش از هر دروازه بان دیگری در این رقابت ها سیو انجام داد. بر طبق آمار انتظار گل (xG) حریفان رئال مادرید، کورتوا مانع از به ثمر رسیدن 4.63 گل حریفان رئال گردید که این بهترین آمار دروازه‌بان‌های حاضر در فصل گذشته‌ی لیگ قهرمانان بود.

راندمان بالای تهاجمی رئال مادرید، عامل مهم کامبک‌های دقایق پایانی

در آن سوی زمین نیز رئال عملکرد بهتری نسبت به میانگین داشت. کریم بنزما، مهاجم فرانسوی کهکشانی‌ها با حمایت دو وینگر برزیلی یعنی رودریگو و وینیسیوس جونیور، بسیار بی‌رحم بود. بر روی کاغذ، xG رئال مادرید پس از مرحله گروهی 21.78 بود. با این حال، در زمین آنها موفق شدند 29 بار توپ را به دروازه‌ی حریفان برسانند. این گل‌ها اکثرا در موقعیتی به دست می‌آمدند که رئالی‌ها عقب نشسته و صبورانه در جستجوی موقعیت بودند. این اقدام بر خلاف دو روش مورد استفاده‌ی دیگر حریفان آن‌ها بود یعنی نه مانند حملات برق‌آسای بعضی رقبا که با فشار بالا و پرس انجام می‌دادند و نه مانند تیم‌های ضعیف و با روش حملات مستقیم.

رئال مادرید به طور متوسط 16.2 ثانیه قبل از هر گل توپ را در اختیار داشت که این میزان بیش از هر تیم دیگری است که به مرحله حذفی رسیده بود. باز هم آمار رئال در تضاد با رقیب آن‌ها در فینال یعنی لیورپول است. تیم کلوپ به طور متوسط 9.5 ثانیه قبل از اینکه دروازه را فتح کند، توپ را در اختیار داشت.

با این حال، اندازه‌گیری برخی دیگر از عناصر موفقیت رئال سخت‌تر است. آنها در حالی که 15 دقیقه به پایان بازی یک هشتم نهایی مقابل پاری‌سن ژرمن باقی مانده بود، شروع به کار کردند. در حالی که 10 دقیقه به پایان بازی مرحله یک چهارم نهایی مقابل چلسی مانده بود، شروع به گلزنی کردند و در حالی که تنها 5 دقیقه وقت اضافه مقابل منچسترسیتی باقی مانده بود، دست به کار بزرگ و برگرداندن بازی زدند. هر بار در آخرین لحظات از مخمصه گریختند و به دور بعدی رفتند. خوش شانسی بی‌نظیر یا آمادگی ذهنی فوق‌العاده؟ یا کمی از هر دو؟ پاسخ به این سوال می‌تواند به ساعت‌ها بحث و جدل منتهی شود.

شاید به همین دلیل است که آنچلوتی پس از فینال مصاحبه‌ی خود را ساده و خلاصه برگزار کرد. او گفت: وینیسیوس یک گل زد، کورتوا چند سیو کرد، پایان ماجرا! اگرچه این که رئال چگونه به آنجا رسید، بسیار ساده نبود.

لیورپول و سردردی جدید/به یک هافبک نیازمندیم

در حالی که فقط ۴ روز تا پایان پنجره نقل و انتقالاتی باقی مانده، لیورپول هنوز دست به ترمیم یکی از بزرگترین مشکلات خود نزده است.

کیارش غریبی، فوتبال لب – شاید با نگاه به لیست هافبک‌های لیورپول، نیاز این تیم به یک بازیکن جدید در میانه میدان احساس نشود اما لیورپول نیازی جدی به بازیکنانی جدید برای این ناحیه دارد.

وقتی از یورگن کلوپ درباره هافبک‌های تیمش سوال شد، او پاسخ داد

“وقتی همه آن‌ها در دسترس باشند من نیز راضی خواهم بود اما باز هم در هر شرایطی، ما به دنبال تقویت خود هستیم. بازیکنی که به خومت می‌گیریم باید بازیکن مناسبی باشد و اگر این بازیکن مناسب در دسترس نباشد، ما به گزینه‌های موجود در تیم فکر می‌کنیم. البته که الان مصدومیت‌های زیادی داریم، اضافه کردن یک هافبک به تیم گزینه جالبی محسوب می‌شود”.

اما کمی به اوضاع میانه میدان شاگردان کلوپ بپردازیم. از زمان آغاز فصل پیش فقط کریستال پالاس(۱۰ هافبک) بیشتر از لیورپول(۹ هافبک) بازیکنان مختلفی را در سه پست وسط زمین به کار گرفته است و در حال حاضر نیز با خروج قرضی تایلر مورتون و اضافه شدن فابیو کاروالیو، لیورپدل ۹ هافبک را در اختیار دارد.

به‌نظر نمی‌رسد که ۹ بازیکن برای چنین محدوده‌ای از زمین تعداد کمی باشد. حتی منچسترسیتی که عمق اسکوادش زبان‌زد همه اهالی فوتبال می‌باشد، ۷ بازیکن بزرگسال را برای خط هافبک خود در اختیار دارد. به تصویر زیر توجه کنید.

باتوجه به تصویر بالا، جدا از سن بالای برخی از هافبک‌های این تیم، بازیکنانی مانند کرتیس جونز، هاروی الیوت، نبی کیتا و الکس اوکسلید چمبرلین حتی موفق به انجام ۲۰ بازی در طول فصل هم نمی‌شوند.

کیتا و چمبرلین در طی دوران حضور خود در لیورپول، هیچ‌گاه موفق به انجام نصف بازی‌های لیورپول در پریمیرلیگ هم نشده‌اند.

اما حتی اگر آن‌ها را گزینه‌های قابل دسترسی برای لیورپول بدانیم، باز هم میلنر، چمبرلین و کیتا در سال پایانی قرارداد خود قرار دارند. تیاگو و هندرسون بیش‌از ۳۰ سال دارند و فابینیو نیز به‌زودی وارد دهه چهارم زندگی خود می‌شود. با توجه به همه این‌ها، لیورپول باید خیلی زودتر از این برای تقویت خط میانی خود اقدام می‌کرد.

تیاگو اما یکی از بازیکنانی بود که در تابستان ۲۰۲۰ به منظور تقویت خط هافبک سرخ‌های آنفیلد خریداری شد. تیاگو شروع درخشانی در لیورپول نداشت و بخش زیادی از فصل را به دلیل مصدومیت از دست داد اما با شروع فصل گذشته و کاهش مصدومیت‌ها، تیاگو به ستاره خط هافبک لیورپول تبدیل شد.

تصویر بالا کاملا گویا کیفیتی می‌باشد که تیاگو به وسط زمین لیورپول اضافه کرده است. از همین منظر هیچ تعجبی ندارد که لیورپول در ۲۷ بازی گذشته که تیاگو بازی را از ابتدا آغاز کرده، متحمل هیچ شکستی نشده است.

با این وجود هافبک اسپانیایی لیورپول هنوز با فشار تمرینات یورگن کلوپ و لیگ برتر انگلستان کنار نیامده و در طی این دو سال با مصدومیت‌های بسیاری مواجه شده است.

از همین‌رو هواداران لیورپول خرید یک هافبک در روز های پایانی نقل و انتقالات را مسئله‌ای ضروری تلقی می‌کنند. طبق گزارش برخی منابع، آن‌ها پرس و جو هایی درباره متئوس نونز هافبک تیم اسپورتینگ لیسبون انجام دادند اما ولورهمپتون از هفته‌ها قبل به توافقات اولیه با اسپورتینگ رسیده بود و نهایتا هافبک پرتغالی را به خدمت گرفت.

یکی دیگر از بازیکنانی که نامش مدام کنار نام لیورپول می‌آید، جود بلینگهام است. بسیاری از خبرنگاران نزدیک لیورپول، آن بازیکن مناسب که کلوپ در مصاحبه‌های خود به او اشاره می‌کند را بلینگهام می‌دانند. به‌نظر نمی‌رسد که دورتموند راضی به جدایی این هافبک با ارزش خود در پنجره آتی بشود و لیورپول از حالا خود را آماده انتقال هافبک انگلیسی در پنجره نقل و انتقالاتی تابستانی ۲۰۲۳ می‌کند.

دربی غیرقابل پیشبینی/بازگشت به زندگی در اولدترافورد

منچستریونایتد دیشب در نبردی سزاوارانه موفق به شکست رقیب سنتی با نتیجه‌ی دو بر یک شد که به اعتقاد خیلی‌ها، پیروزی در دربی معلول تصمیمات شجاعانه‌ی تن‌هاخ بود.

ایلیا درویش، فوتبال لب – جیدن سانچو و مارکوس رشفورد، مهاجمان انگلیسی ناکام در دو دیدار قبلی منچستر، گل‌های پیروزی بخش شیاطین در دربی را به ثمر رساندند.

اما در سمت دیگر، لیورپول پس از تساوی مقابل کریستال پالاس و فولام، در این دیدار هم موفق به کسب پیروزی مقابل رقیب سنتی‌اش نشد تا پس از ۱۰ سال سه بازی ابتدایی لیگ برتر را بدون برد شروع کند. دیگر فکت ناامید کننده برای شاگردان کلوپ که در این بازی هم ادامه پیدا کرد، دریافت گل اول در هفت دیدار متوالی بود که شاید برای طرفداران لیورپول نگران‌کننده باشد. پس از دریافت دو گل، محمد صلاح دقیقه‌ی ۸۰ یکی از گل‌های عقب افتاده را جبران کرد اما برای بازگشت به بازی کمی دیر بود.

به مصاحبه‌ی تن‌هاخ پیش از بازی اشاره کنیم:

ما می‌دانیم که لیورپول تیم بسیار خوبی‌ است و ما باید بتوانیم آن‌ها را تحت فشار قرار دهیم. برای این کار نیاز به انرژی فراوان داریم و به همین خاطر با سانچو، رشفورد و الانگا بازی را آغاز خواهیم کرد.

یونایتد در ۱۵ دقیقه ابتدایی به خوبی توانست از تله‌های تیم لیورپول فرار کند و به شیوه‌ای فوتبال ارائه کند که شباهت خاصی به اوایل پروژه‌ی سابق شیاطین با اوله گونار سولسشائر داشت. ۳ مهاجم تن‌هاخ در هر لحظه‌ای به ویژه در ترنزیشن‌ها برای فرار به عمق لیورپول و استفاده از نقاط ضعف دفاعی شاگردان کلوپ آماده بودند و از پس این کار به خوبی برآمدند.

در خط دفاع یونایتد، رافائل واران و لیساندرو مارتینز دقیقا همان شکلی که باید، یعنی ساده و اصولی از دروازه‌ی تیمشان دفاع کردند. زوج خط دفاعی یونایتد با جایگیری‌های مناسب نزدیک به باکس خودی و همچنین اگرسیو بودن در دوئل‌های تک به تک، موفق شدند نمایشی کم نقص را به اجرا بگذارند. عملکرد مطمئن و خوب واران و مالاسیا، باعث شد لیساندرو مارتینی آرژانتینی نیز اعتماد به نفس بیشتری به دست آورده و عملکرد بسیار مناسبی داشته باشد.

ترجیح آنتونی مارسیال به کریستیانو رونالدو در نیمه دوم نیز، شایعات مشکل رونالدو و تن‌هاخ را تقویت کرد. از آنجا که سرمربی هلندی این فرصت را داشت تا حداقل در نیمه دوم رهبری خط حمله را به کریستیانو بسپارد، اما از این امر اجتناب کرد تا نشان دهد بر خلاف گفته‌هایش در کنفرانس‌های خبری، شاید فوق‌ستاره‌ی پرتغالی واقعا جایی در پروژه‌ی جدید یونایتد نداشته باشد. به هرحال، در این مسابقه شاهد عملکردی شجاعانه و قابل ستایش از شاگردان تن‌هاخ بودیم.

از دیگر تصمیمات عاقلانه‌ی مرد هلندی، درک ظرفیت یونایتد و تغییر ایده‌های مورد‌استفاده‌اش بود. سقوط و نابودی یونایتد در دو دیدار اخیر، بیش از همه به یک عامل ویرانگر مربوط است. بازیسازی از عقب زمین و به ویژه شروع آن از داوید دخیا، تبدیل به کابوس یونایتد در مسابقات قبلی شده بود.

با این حال در این دیدار نیز یونایتد از شیپ سابق استفاده کرد‌. دو مدافع میانی در دو طرف دروازه‌بان و استفاده از یک سینگل پیوت نزدیک به دخیا؛ با این تفاوت که دروازه‌بان اسپانیایی مقابل لیورپول به جای استفاده از این ۳ نفر و انجام بازیسازی، اقدام به ارسال پاس‌های بلند به میانه زمین می‌کرد تا دچار تله‌های پرسینگ لیورپول و تحقیر مجدد در تئاتر رویاها نشوند.

نقشه‌ی پاس‌های دخیا مقابل لیورپول

سبک فوتبال مورد‌استفاده‌ی تن‌هاخ مقابل لیورپول، شگردی بود که فولام نیز در دیدار نخست از آن استفاده کرد و با استفاده از پاس‌های مستقیم طولی و بلند، پرسینگ لیورپول را دور می‌زد.

هرازگاهی پاس‌های دخیا مستقیماً به رشفورد و مهاجمین می‌رسید و هرگاه که بازیکنان یونایتد موفق به پیروزی در دوئل‌های هوایی نمی‌شدند، هافبک‌های مرکزی یونایتد برای بدست آوردن توپ‌های دوم آماده بودند. در بدترین حالت و عدم موفقیت شیاطین در دوئل‌ها، لیورپول در زمین خودش صاحب توپ می‌شد نه در زمین یونایتد و یا در موقعیتی تک به تک با دروازه‌بان.

تن‌هاخ با استفاده از فرم ۴-۲-۳-۱ به وینگر‌هایش اجازه می‌داد که در زمین حریف فولبک‌های لیورپول را پرس کرده و بیش از حد به آ‌ن‌ها اجازه‌ی نفوذ ندهند. اما یونایتد اقدام به پرس کردنش را بسیار خوب زمانبندی کرده بود و به طور منظمی شیپ تیمی‌اش را حفظ کرده و به ندرت در زمین حریف اقدام به بازپسگیری توپ می‌کرد.

مکان عمکلرد‌های دفاعی یونایتد

ولیکن سوال اینجاست که چه بلایی بر سر کلوپ و شاگردانش آمده و علت این نمایش اسف‌بار چیست؟

یورگن کلوپ با بیرون گذاشتن فابینیو از ۱۱ نفر اصلی برای دربی، تصمیم عجیب و شجاعانه‌ای گرفت ولی خیلی زود مشخص شد که اقدام اشتباهی بود. البته که مشکلات خط هافبک لیورپول بزرگ‌تر و عمیق‌تر از این حرف‌هاست.

جوردن هندرسون، جیمز میلنر و هاروی الیوت کاملا بی‌حال و بی‌ثمر به‌ نظر می‌‌رسیدند. خط هافبک لیورپول نه تنها به اندازه‌ی کافی فیزیکی و اگرسیو نبود، بلکه از خلاقیت کافی برای خلق موقعیت بهره‌ای نبرده بود و حتی در حفاظت از فضای پشت‌شان ضعف عمده‌ای داشتند.

ویژگی‌هایی که اکثر فوتبال‌دوستان از خط هافبک تیم کلوپ می‌شناسند کاملا متفاوت با نمایشی‌ است که دیشب شاهد بودیم. کنترل بازی، از کار انداختن خط هافبک حریف و از بین بردن اعتماد به نفس‌شان، خصوصیاتی‌ است که از خط هافبک لیورپول انتظار می‌رود.

کلوپ می‌تواند سال‌ها راجع به عدم نیاز به هافبک جدید و یا خرید شخص درست صحبت کند. اما تا آنجا که شواهد می‌گویند، لیورپول با وضعیت فعلی در طول فصل با مشکلات بزرگی روبرو خواهد شد و شاید بهتر است تا دیر نشده مشکل را حل کنند.

دیگر مشکل لیورپول در دربی را می‌توان شکست فیرمینو در رهبری خط حمله دانست. مهاجم برزیلی به صورت مداوم به میانه زمین می‌آمد تا با دریافت توپ از خط دفاع برای وینگر‌ها بازیسازی کند. این امر تا حدی تکرار شد که میانگین جاگیری‌های فیرمینو در نیمه‌ی اول حتی از جیمز میلنر نیز دیپ‌تر بود.

مکان لمس توپ‌های فیرمینو

اما این سبک از بازی فیرمینو کمک چندانی به لیورپول نمی‌کرد. از آنجایی که یونایتد به جای پرسینگ از مید بلاک استفاده کرده بود، لیورپول بیشتر به مهاجمی شبیه نونیز نیاز داشت تا جلو‌ی خط دفاعی یونایتد بماند و آن‌ها را عقب نگه دارد تا خط دفاعی یونایتد موفق نشود فضای میانه‌ی زمین را اشغال کند و فضای بازیسازی برای هافبک‌های لیورپول فراهم‌تر شود. اما حرکات رو به عقب فیرمینو تنها منجر به دشوار‌تر شدن شرایط می‌شد و کمک حال لیورپول نبود. جالب است بازیکنانی که از فیرمینو بیشترین پاس را دریافت کردند، به ترتیب الیوت، هندرسون و میلنر بودند و مهاجم برزیلی عملاً در تغذیه‌ی دیاز و صلاح ناموفق بود.

این عوامل، مجموعاً دست به دست هم داد تا منچستریونایتد، هویت و جنگندگی گم شده‌ی خود را پس از مدت‌ها در تئاتر رویاها پیدا کند و با شکست رقیب سنتی در دربی، تا حدودی از بحران و فشار مضاعف خارج شود. بحرانی که احتمالاً از این پس کلوپ و شاگردانش باید با آن دست و پنجه نرم کرده و سربلند بیرون بیایند.

لیدز متفاوت‌تر از همیشه/جسی مارش افکت

پس از فصلی پرفراز و نشیب، حالا لیدز یونایتد جانی دوباره گرفته و با چهره‌ای جدید و متفاوت پا به فصل جدید پریمیرلیگ گذاشته است.

کیارش غریبی، فوتبال لب – پس از باخت سنگین چهار بر صفر در بازی خانگی برابر تاتنهام بود که سران لیدز مجبور به اخراج مارسلو بیلسا شدند. تصمیمی که آندره‌آ رادریزانی درباره آن گفت:

” این سخت‌ترین تصمیمی بود که تا به حال برای لیدز گرفتم”

البته که خداحافظی با تئوریسین آرژانتینی سخت بود. بیلسا در ژوئن ۲۰۱۸ به لیدز پیوست و فقط پس از ۲ سال به حسرت ۱۶ ساله لیدزی ها مبنی بر حضور دوباره در پریمیرلیگ پایان داد. او همچنین دو فصل نسبتا خوب را با رزهای سفید در سطح اول فوتبال انگلستان گذراند اما به‌نظر می‌آمد وقت رفتن رسیده باشد.

بیلسا در ۶ بازی نهایی خود به عنوان سرمربی لیدز یونایتد، فقط ۱ امتیاز کسب کرده بود و تنها ۲ امتیاز با منطقه سقوط فاصله داشت. قرار بود تا او پس از باخت شش بر صفر مقابل لیورپول اخراج شود اما مدیران باشگاه باز هم به او اعتماد کردند تا نهایتا یک هفته بعد و پس از شکست سنگین مقابل تاتنهام، صبر آن‌ها نیز به اتمام رسید و بیلسا را اخراج کردند. یک روز بعد، جسی مارش مربی سابق لایپزیگ، به عنوان سرمربی لیدز یونایتد منصوب شد.

مارش موفق شد تا با ۳ امتیاز بیشتر نسبت به برنلی رده هجدهمی، لیدز را در لیگ برتر انگلستان نگه دارد.

اما چه چیزی انقدر آن‌ها را نسبت به فصل گذشته متفاوت کرده است؟ قطعا از پنجره بسیار خوب لیدزی‌ها در تابستان می‌توان به عنوان یکی از دلایل مهم این تغییر نام برد. آن‌ها با فروش ستاره های خود، رافینیا و کلوین فیلیپس به بارسلونا و منچسترسیتی با مبالغ ۴۹ و ۴۱ میلیون پوند پول قابل توجهی را به بودجه تابستانی خود اضافه کردند. آن‌ها از این پول برای خرید بازیکنانی مانند برندون آرونسون، راسموس کریستنسن، تایلر آدامز، مارک روکا و … استفاده کردند. تمام این خرید ها حدود ۱۱۶ میلیون یورو برای لیدز هزینه داشت که آن‌ها را به دوازدهمین باشگاه پرخرج تابستان تبدیل کرد.

نکته جالب این‌خرید ها در ۳ بازیکنی است که از باشگاه‌های زیرمجموعه ردبول به خدمت گرفته شده‌اند. با توجه به سابقه مربیگری او در لایپزیگ، به‌نظر مارش نیاز به بازیکنانی داشته که با فوتبالی که او از تیمش طلب می‌کند آشنایی کافی را داشته و تعلیم دیده شده باشند.

در سه بازی گذشته لیگ، آن‌ها عملکرد های بسیار خوب و مناسبی را به نمایش گذاشته‌اند. در هفته اول موفق به شکست ولورهمپتون سخت‌کوش برونو لاژه شدند. در هفته دوم با وجود دو گل برتری، به یک امتیاز در برابر ساوتهمپتون قناعت کردند و در هفته سوم ضمن حفظ اولین کلین‌شیت فصل، موفق به پیروزی سه بر صفر در برابر شاگردان توماس توخل شدند.

جک هریسون و رودریگو بازیکنانی بودند که در لیدز نسخه مارش، پررنگ‌ترین نقش را داشتند و تبدیل به کلیدی‌ترین مهره‌های آنان در خط حمله شدند. البته باوجود همه این تغییرات، به‌نظر می‌رسد لیدز یونایتد هنوز از لحاظ دفاعی آسیب‌پذیر است و با مشکلات زیادی در عقب زمین خود دست و پنجه نرم می‌کند.

بارسلونا با آینده خود قمار می‌کند یا فقط به هواداران امید می دهد؟

laporta

خریدهای بزرگ، مسائل مالی پیچیده و ریسک‌های بسیار؛ تابستان بارسلونا مطمئناً آرام نبوده است. لاپورتا بارسلونا را از چاله در خواهد آورد یا آن‌ها را به ته چاه ویل بدهکاری خواهد انداخت؟

laporta

رضا حسینی، فوتبال لب – فرانک کسیه، آندریاس کریستنسن، روبرت لواندوفسکی، رافینیا و ژول کونده همگی با حدود 200 میلیون پوند به بارسلونا آمده‌اند، علیرغم اینکه باشگاه بیش از یک میلیارد پوند بدهی دارد. بارسلونی‌ها برای کاهش فشار مالی در کوتاه مدت و کسب اجازه‌ی ثبت قراردادهای جدید خود، درصدی از حقوق تلویزیونی آینده خود و همچنین تقریبا نیمی از سهام واحد تولید رسانه ای خود “بارسا استودیوز” را فروختند. اما رویکرد رئیس باشگاه خوان لاپورتا منجر به این اتهام شده است که او با آینده بلند مدت باشگاه قمار می‌کند.

بارسا در یک چاه عمیق گرفتار شده است و سعی می کند از آن خارج شود. آیا هر کاری که انجام می دهند درست است؟ نه. آیا آنها کاری را که قرار است انجام دهند، انجام می دهند؟ بیشتر، بله.

لاپورتا در حال تکرار چرخه‌ی بی‌عیب و نقصی است که در اولین دوره‌ی حضور او در باشگاه، موفقیت زیادی به ارمغان آورد. همه یا هیچ. در آن زمان هم او مانند اکنون، پیشینیان را مقصر گرفتاری‌هایی که به ارث برده بود می‌دانست. اکنون نیز لاپورتا تیغ تیز انتقادات را به سمت بارتومئو نشانه رفته است. آشکار است که در دوران رئیس سابق، تصمیمات فاجعه‌باری در بخش ورزشی از جمله تمدید قراردادهای پرهزینه برای بازیکنان مشهور گرفته شد که خود بارتومئو نیز این اشتباهات را قبول دارد. اما همه چیز بد نبود.

همیشه یک جنگ داخلی در بارسلونا بین دو طرف که دائماً برای قدرت می‌جنگند، وجود داشته است که اکنون توسط بارتومئو و ساندرو راسل از یک سو (تشکیلات کاتالونیا) و لاپورتا از سوی دیگر نمایندگی می‌شوند. این مسئله، اغلب رئیس باشگاه را مجبور می‌کند که برای خشنود کردن هواداران و رسانه‌ها به سمت تصمیمات کوتاه مدت برود و آینده‌نگری نداشته باشد.

در نهایت بارسلونا با گرفتن قرض و فروش بخش‌هایی از باشگاه، پول خرید بازیکنان را تهیه کرد. مشکل اما ثبت نام آنها بود؛ زیرا باشگاه باید ضمن پرداخت دستمزد خریدهای جدید، قوانین سخت‌گیرانه‌ی لالیگا در زمینه‌ی فیرپلی مالی را نیز رعایت کند. با این حال، اکنون تحت قانون 1/1 لالیگا، با صرفه‌جویی هر پنی توسط باشگاه، بارسلونا می‌تواند آن پول را روی بازیکنان جدید سرمایه‌گذاری کند. در حالی که در گذشته و طبق قانون 1/4، آنها می‌توانستند یک چهارم پولی که صرفه‌جویی می‌کنند را صرف حقوق بازیکنان جدید کنند. به عنوان مثال، اکنون اگر جرارد پیکه در نهایت با کاهش شدید دستمزد خود موافقت کند – کاری که به نظر می‌رسید انجام شده است اما در روزهای اخیر کند شده – به ثبت نام کونده کمک می‌کند؛ بازیکنی که احتمالاً به جای خود او بازی خواهد کرد.

لاپورتا ترجیح داده است که بیشتر پول موجود را خرج کند تا یک تیم قوی جمع کند او باور دارد که موفقیت در زمین، پول و شرکای جدید را به همراه خواهد آورد و این مسئله به پرداخت دستمزدها و هزینه‌های نقل و انتقالات در آینده کمک می‌کند و این موضوع نیز موفقیت را به ارمغان خواهد آورد که موجب آمدن بهترین بازیکنان به تیم خواهد شد و این داستان به همین ترتیب ادامه پیدا خواهد کرد. این همان چرخه‌ی بی‌عیب و نقص موفقیتی است که لاپورتا در ذهن دارد. بارسلونا معتقد است که موفقیت در زمین نشان دهنده 30 تا 40 درصد ارزش برند آنهاست و برند آنها آنقدر قوی است که تا زمانی که بازیکنان بزرگ پیراهن آنها را بپوشند، یک یا دو سال بدون موفقیت چشمگیر نیز دوام خواهند آورد.

آنهایی که کل طرح را مشابه لاپورتا نمی‌بینند، از آینده می‌ترسند. در سال 2003، زمانی که لاپورتا برای اولین بار به این باشگاه آمد، بارسلونا 170 میلیون یورو درآمد داشت که در مقایسه با سایر باشگاه‌های اروپایی در میانه جدول قرار داشت. در آن زمان پتانسیل زیادی برای افزایش درآمد توسط تصمیمات هوشمندانه وجود داشت. با این حال، اکنون بارسلونا از نظر درآمد در بالاترین حد ممکن است و این برند در قوی‌ترین حالت خود قرار دارد. به دست آوردن جام های بزرگ، باعث رشد بیشتر درآمد در کوتاه مدت نخواهد شد. اساساً، باشگاه در حال حاضر راه‌های سنتی کسب درآمد را به حداکثر رسانده است – حقوق تلویزیونی، بازارگردانی و تبلیغات، بلیط. تنها راه واقعی برای ایجاد رشد در میان مدت و بلند مدت از طریق فعالیت‌های دیجیتالی باشگاه است که لاپورتا به تازگی تقریبا 50 درصد از این تجارت را فروخته است. بنابراین دیدگاه لاپورتا خطرات زیادی را به همراه دارد و البته محتاج موفقیت در زمین بازی است.

آنها چقدر می‌توانند در میدان مسابقه موفق باشند؟ لواندوفسکی، نماد جدید آنها، رونالدینیو نیست. موفقیت دوره اول لاپورتا نیز بر اساس ساخته‌های لاماسیا و البته مسی بود. پدری چیزی شبیه آندرس اینیستا است، اما نمی‌توان امثال ژاوی، بوسکتس، پویول یا چیزی نزدیک به مسی را در تیم پیدا کرد. این تیم کیفیت بالایی دارد و بر اساس این کیفیت اکثر بازی ها را پیروز خواهد شد. چیزی که مشخص نیست این است که آنها در مقابل بزرگ‌ترین تیم‌ها چگونه عمل خواهند کرد.

اما اگر آن‌ها در زمین مسابقه موفق نشوند، چه اتفاقی می‌افتد؟ بانک سرمایه‌گذاری گلدمن ساکس در حال اعطای 2 میلیارد یورو در قالب وام‌های مختلف به باشگاه است و به نظر می‌رسد که در صورت لزوم آن را افزایش نیز خواهد داد. ضمن اینکه اعتباری که برای بازسازی استادیوم در نظر گرفته شده است (1.5 میلیارد یورو)، برای بارسلونا بسیار عالی است؛ زیرا آنها تا زمانی که شروع به کسب درآمد از تاسیسات جدید نکنند، نیازی به بازپرداخت آن ندارند. با این حال اگر همه چیز به درستی پیش نرود، احتمالا باشگاه به بخش خصوصی سپرده خواهد شد. در هر صورت، بارسلونا دیگر به طور کامل به کسانی که بلیت استادیوم را در دست دارند تعلق ندارد. آنها مالکیت باشگاه را با کسانی که قسمت‌هایی از باشگاه را خریداری کرده‌اند شریک شده‌اند.

نیو نیوکاسل/ انقلاب سعودی‌ها در انگلیس

نیوکاسل در دوران مهمی در تاریخ خود قرار دارد، در این مطلب بررسی می‌کنیم که آیا این مسیر درست و اصولی است یا مانند خیلی از پروژه‌های دیگر به جایی نمی‌رسد.

ایلیا میری، فوتبال لب – عربستان هم همانند همتایان ثروتمند دیگر خود در خاورمیانه، نیوکاسل را برای خرید انتخاب کردند. انتخابی که اوایل به خاطر موانعی نهایی نشده بود ولی در نهایت مشکلات برطرف و اتحادیه فوتبال انگلیس با واگذاری مالکیت نیوکاسل به یک کنسرسیوم سعودی موافقت کرد.

در سال 2020 بیشتر از 80 نفر از اعضای پارلمان انگلستان درخواستی را امضا کردند تا خواهان علنی کردن دلیل ممانعت لیگ جزیره از مالکیت نیوکاسل به صندوق عمومی عربستان سعودی شوند.

این تعداد شامل 29 نماینده قدرتمند حوزه شمال شرقی می‌شد.شک و تردید های بسیاری درمورد سابقه افتضاح عربستان سعودی درباره حقوق بشر وجود داشت با این حال این افراد از این موضوع که صندوق سرمایه‌گذاری عربستان آماده سرمایه گذاری میلیون‌ها پوند برای پروژه های خود در سراسر این منطقه عقب مانده و ضعیف است خبر دار بودند.

هیچ تعجبی نداشت که دولت از این مالکیت سعودی که در اکتبر نهایی شد، حمایت نکرد. همچنین تعدادی از باشگاه های لیگ برتر در برابر تغییراتی که می‌دانستند ممکن است باعث بازگشت دوباره نیوکاسل به لیگ قهرمانان شود، مقاومت کردند.
با توجه به محدود بودن سهمیه های اروپایی جای تعجب ندارد که آرسنال، چلسی، لیورپول، منچسترسیتی، منچستریونایتد و خصوصا تاتنهام از این ایده که تیم ادی هاو از پایین جدول جدا و به جایگاه ویژه لیگ برتر منتقل شود، استقبال نکنند.

تاد بولی، مالک چلسی، اظهار داشت:

” با انتقال مالکیت نیوکاسل، تاپ سیکس لیگ به تاپ سون افزایش پیدا می‌کند.”

مدیران جدید باشگاه با ذهنیتی بسیار هوشمندانه و منطقی نیوکاسل را مدیریت کرده‌اند که در طول دوران مالکیت پر زرق و برق و بی برنامه مایک اشلی دیده نشده بود. افرادی هم پیش‌بینی کرده بودند که آماندا استِیولی، مدیری که مسئولیت اداره روزمره این باشگاه را برعهده داشت، عملکرد بدی در پنجره زمستانی داشته باشد که از این لحاظ هم نا امید شدند .

به جای سرعت بخشیدن به مسیر رو به سقوط باشگاه از طریق خریدن بازیکنانی پر توقع و از کار افتاده، استیولی با عملکردش تمامی منتقدان را حیرت‌زده کرد.

با مدیریت درست پنجره زمستانی تغییرات بسیاری مثل جذب تریپیر، دَن بِرن، مت تارگت، کریس وود و برونو گیمارش همراه بود، او تمامی بخش‌های ترکیب اصلی هاو کرد.

این باور که مدیران استیولی در ریاض و جده، علاقه مند به زرق و برق هستند و صرفا قرار است پول زیادی را هزینه کنند و در نهایت هم این تیم به جایی نرسد، کاملا غلط و کلیشه‌ای بود. در عوض، باشگاهی که قبلا حواشی بیرون از زمینش بیشتر از دستاوردهای درون زمین بود به جایی رسید که مهم‌ترین حاشیه آنها در این تابستان این بود که ماکسیمین فراری خودش را در پارکینگ مخصوص سرمربی پارک کرده.

ادی هاو مربی‌ای است که در رسانه ها آرام و بی حاشیه است و قطب مخالف مربیان سابق نیوکاسل است که روزهای دیوانه‌واری سپری کرده بودند. در حالی که جو کینی‌یر بارها به خبرنگار‌ها توهین میکرد و آلن پاردو وسط بازی با سر به دیود میلر، هافبک هال‌سیتی، ضربه زد.

نکته جالب درباره مربی حال حاضر نیوکاسل علاقه متعصبانه و دیوانه‌وار او به گروه موسیقی A-ha در 1980 میلادی است. او در نوامبر سال گذشته جانشین استیو بروس شد و تیم از هم پاشیده او را در پایان فصل به رتبه خوب یازدهم رساند.

در حالی که مالکان او شاید این موفقیت را با پول خرج کردن در دوبی جشن بگیرند، هاو همسر و سه فرزندش را برای لذت بردن از آرامش و سکوت به کالیفرنیای جنوبی برد.

او در طول این تعطیلات با تلفن مشغول ۲ انتصاب جدید و کاملا عاقلانه از سوی هیئت مدیره بود: دن اَشورث (مدیر فوتبال) و دارن ایلز (مدیر اجرایی). اشورث در برایتون و اتحادیه فوتبال نقش داشت و ایلز از آتلانتا یونایتد آمد تا در مدیریت ثروتمندترین باشگاه جهان کمک کند.

برجسته‌ترین خرید آنها تا امروز جذب اسون بوتمن، مدافع سابق لیل، به همراه نیک پوپ، دروازه‌بان انگلیسی سابق برنلی، بوده است. همچنین یک مهاجم و هافبک دیگر در فهرست خرید آنها قرار دارد. در حال حاضر آماندا استیولی زمان خوبی دارد تا روی اهداف بلندپروازانه تر که شامل حرفه‌ای کردن تیم زنان نیوکاسل می‌شود تمرکز کند.

تیم بانوان نیوکاسل در دسته چهارم است اما شاگردان بکی لنگلی در مسیر صعود به سوپرلیگ زنان قرار دارند.

بازی آنها در می گذشته در سن جیمزز پارک برابر 22 هزار نفر در عربستان سعودی به صورت زنده پخش شد و باعث حیرت کسانی که این مالکان را به نقض حقوق بشر و ندادن آزادی و برابری برای زنان متهم می‌کردند شد.


این حرکت غیرمنتظره‌ در زمینه حقوق زنان به عنوان انقلابی جدی در مدرنیزه شدن عربستان شناخته می‌شود.همچنیپ ترس گری نویل درباره شکاف ایجاد شده در رشد فوتبال در دو بخش شمالی و جنوبی از بین می‌رود.
گری نویل در یک برنامه تحلیلی درباره جدا ماندن نیوکاسل از سایر باشگاه‌ها وضعیت اقتصادی گسترده‌تر به سمت لندن” را علت اصلی دانست و گفت:

” آیا هیچ بازیکن درجه یکی می‌خواهد در شمال شرقی زندگی کند؟”

این موضوع که بوتمن نیوکاسل را به میلان ترجیح داد و گیمارش مدعی شده که نیوکاسل پتانسیلی بیشتر از آرسنال دارد، به نظر می‌رسد که جنجالی‌ترین مالکان همین حالا به ارتقایی بیش از حد انتظار دست پیدا کرده‌اند.