یوسف جوانشیر، فوتباللب – شریک رسمی پریمیرلیگ، سوراره (Sorare، فروش و تامین تسهیلات قمار بدون مجوز به مصرفکنندگان در بریتانیا را رد کرد و برای این اتهام، مدارک خود را ارائه داد.
این شرکت فرانسوی صبح روز جمعه سه ادعا به جهت بیگناهی خود را، در دادگاه بیرمنگهام ارائه کرد. سوراره توسط کمیسیون قمار، به سه اتهام ارائه تسهیلات قمار بدون مجوز از راه دور برای مصرف کنندگان در بریتانیا متهم شد. هر اتهام مربوط به دوره زمانی متفاوت و بین فوریه 2022 و آوریل 2024 است. هیچ شخصی از سوی این شرکت در دادگاه حضور نداشت؛ اما از طریق وکیل Kwaku Awuku-Asabre این درخواست برای دادگاه ارسال شد.
قاضی منطقه، دیوید موری، پرونده را برای محاکمه در همان دادگاه در 16 ژوئن سال آینده به تعویق انداخت و تاریخ جلسه پیش-محاکمه را در تاریخ 10 مارس اعلام نمود. سوراره در این باره گفت:
«بمب ساعتی کنترلنشده» یا یک بازی فانتزی که فوتبال را متحول خواهد کرد؟
در ژانویه 2023، لیگ برتر طی قرارداد چهارساله با سوراره، اعلام کرد که «کارت های دیجیتالی بازیکنان تمام 20 باشگاه لیگ برتر را به عنوان بخشی از بازی آنلاین فوتبال فانتزی رایگان خود منتشر میکند. این قرارداد به نوعی بسته شد که سوراره، در وبسایت رسمی لیگ برتر به عنوان یک شریک ظاهر خواهد شد.
سوراره که بود چه کرد؟
سوراره بازیای است که در آن بازیکنان با ارز دیجیتال خرید میکنند، برنده میشوند و یک تیم مجازی از کارتهای دیجیتال بازیکنان (NFT) یا توکنهای غیرقابل تعویض را مدیریت میکنند. وب سایت آن میگوید که کاربران می توانند “برای بیش از 15،000،000 دلار در مجموع جوایز نقدی، بلیط های VIP، پیراهنهای دارای امضا و موارد دیگر رقابت کنند.”
ریچارد مسترز، مدیر اجرایی پریمیرلیگ، هنگام اعلام قرارداد سوراره اظهار داشت:
کارتهای دیجیتالی و بازی آنلاین نوآورانه سوراره، نشاندهنده راه جدیدی برای آنها است. این روند برای این اجرایی شد تا هواداران احساس کنند به پریمیرلیگ نزدیکترند، چه در استادیوم باشند، چه از سراسر جهان.
کمیسیون شرطبندی در سال 2021 گفت که در حال بررسی است که آیا Sorare یک سرویس شرطبندی ارائه میکند. اینکه آیا برای انجام این کار به مجوز نیاز دارد یا خیر؟ پس از انتشار اخباری مبنی بر متهم شدن سوراره، پریمیرلیگ اظهار نظری نکرد!
تیم لیگ برتری لیورپول قبلا با سوراره شریک بود. این باشگاه در ماه آوریل در مورد این شراکت پستی منتشر کرد، اما پس از پایان قراردادشان در ماه می، آنها دیگر با شرکت فرانسوی ارتباطی نداشتند. طبق وب سایت رسمی سوراره، آنها همچنین با MLS، بوندسلیگا، سری آ و لالیگا و همچنین NBA و MLB شراکت دارد.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید.
تو چهارمین قسمت از فوتبال لب پلات در شاخه شخص مورد نظر، براتون داستان زندگی زلاتان ابراهیموویچ رو داریم که از بچگیش تا بازنشستگیش از زبون خودش تعریف میشه.
زلاتان فقط غرور و دعوا و گل های آکروباتیک و نقل قول های عجیب نیست. زندگی زلاتان ابعاد دیگه ای داره که ما نمی دونیم. چرا همچین شخصیتی اصلا شکل میگیره؟ تو چه خانواده ای بزرگ شده؟ چرا این همه تیم عوض کرده؟
توی این قسمت از فوتبال لب پلات به همه این سوال ها در مورد زلاتان جواب میدیم!
گردآوری: محمد حیدری و هادی نوری
پوستر: معین موسوی
گوینده: هادی نوری
این اپیزود ویژه رو میتونید با حداقل قیمت پنجاه هزار تومان از لینک زیر خریداری کنید:
اگر خارج از ایران زندگی میکنید، برای خرید این محصول به اکانت پشتیبانی تلگرام فوتبال لب یا به ایمیل ما رجوع کنید تا روش های مختلف پرداختی در اختیارتون قرار بگیره و بتونید فوتبال لب پلات چهارم رو داشته باشید.
یوسف جوانشیر، فوتبال لب – وجه مشترک اهالی رسانه و تیمها در مورد درگیریهای حقوقی میان منچسترسیتی و لیگ برتر، توجه و زیرسوال بردن تمام موارد ارائه شد.
دیدگاههای دوگانهای در مورد این 115 اتهام وجود دارد: رقبای سیتی ممکن است نابودی این تیم را بخواهند، همانطور که پپ گواردیولا اخیراً بیان کرد! در حالی که باشگاه امیدوار است و احتمالاً انتظار یک پیروزی بزرگ را داشته باشد. همه میخواهند بدانند که کدام یک از این دو نتیجه در پیش خواهد بود.
به احتمال زیاد این جدلها ادامه مییابند، تا بالاخره در مرحلهای، یک برنده نهایی وجود داشته باشد. طرف بازنده اما، نمیتواند برای مثال میان تبرئه و سقوط، یکی را انتخاب کند.
موضوعی که در مورد حکم بعدازظهر دوشنبه، از اتهام حقوقی منچسترسیتی به لیگ برتر بر سر قوانین معاملاتی با طرفهای مرتبط (APT) وجود دارد، این است که برای هر دو طرف شرایطی فراهم شد که ادعای پیروزی کنند. حتی متخصصان حقوقی نیز نتوانستند در مورد اینکه چه کسی تا به حال برنده این دوئل شد، به اجماع برسند.
روز دوشنبه، لیگ برتر انگلیس طی بیانیهای اعلام کرد که “سیتی در اکثر چالشهای خود ناموفق بود. همچنین دادگاه تشخیص داد که قوانین APT از اجزا ضروری به شمار میروند، و بایستی به عنوان یک هدف قانونی، دنبال شوند. همچنین برای اطمینان از موثر بودن آنها، قوانین سودآوری و پایداری (PSR) وضع شد. که در نتیجه، از یکپارچگی و پایداری ورزشی در لیگ برتر حمایت شد.”
تلاش بیفایده؟
سیتی بیانیه خود، که پنج ضربه مهلک به لیگ برتر را وارد کرده بود، منتشر کرد. در واقع یک پیوند مستقیم به صفحه 164 سند هیئت مستقل ارائه کرده بود، که خلاصه ای از یافتههای مستقل برای حمایت از موضع خود – اگرچه تقریبا غیرممکن است برای هر کسی، به خصوص یک فرد کاملا نامرتبط، آن را بدون پیشزمینه از 174 صفحه دیگر، درک کند.
روز سهشنبه، اتفاق متفاوتی رخ داد: سیتی آنقدر مطمئن است که بطور قاطعانه خود را برنده ماجرا میبیند. آنها به لیگ و 19 باشگاه دیگر، در این بخش نامه نوشت تا اصرار کنند که برداشت لیگ برتر از وقایع اشتباه است. در آن نامه، سیتی میگوید که بیانیهای که بعدازظهر دوشنبه توسط لیگ منتشر شد «گمراهکننده و حاوی چندین اشتباه است» و «یک روش عجیب و غریب برای نگاه کردن به قضیه است.»
باشگاههای لیگ برتر، هفته آینده برای بحث درباره پیامدهای پرونده APT تشکیل جلسه خواهند داد.
مدیران باشگاه همچنین نگرانی خود را از اینکه لیگ قصد دارد ظرف 10 روز، قوانین خود را به روز کند، ابراز کردند. یکی از دلایل اساسی که سیتی در وهله اول علیه قوانین APT لیگ شکایت کرد، این بود که آنها احساس کردند این قانون که در سال 2021 اقتباس شد، باعجله در حال اجراییشدن هستند.
در بیانیه دوم سیتی آمد: «دادگاه قوانین APT را غیرقانونی اعلام کرد. موضع باشگاه منچسترسیتی این است که بدان معناست؛ همه قوانینAPT باطل هستند و از سال 2021 وجود داشتند. در مکاتبات اخیر، لیگ برتر با منچسترسیتی موافقت کرد که این موضوعی است که باید توسط دادگاه حل شود. بنابراین، قابل توجه است که لیگ برتر اکنون به دنبال مشارکت باشگاههای عضو در فرآیند اصلاح قوانین APT است؛ در حالی که حتی از وضعیت آن قوانین اطلاعی ندارد.
سند APT دارای مشکل است و روزنامهنگاران چیزی از آن متوجه نمیشوند!
در حالی که جلسه رسیدگی به اتهامات 115 درجریان است. رقبای سیتی میخواهند که قانون به سختی و آنگونه که مستحق آن هستند، در برابر این اتهامات ایستادگی کند. لیگ برتر مخصوصا اعلام کرد که ادعای سیتی مبنی بر گمراهکننده بودن یافتههای آنها را کاملاً رد میکند. اگرچه تصور میشود که هیچ برنامهای برای رأیگیری درباره هیچ یک از یافتهها در جلسه پنجشنبه آینده لیگ وجود نخواهد داشت.
این یکی از بزرگترین مشکلاتی است که در این میان وجود دارد: یک سند 175 صفحهای در دسترس عموم است. اما فرد معمولی شما (یا روزنامه نگار) اشتها یا استقامتی ندارد، چه برسد به درک همه چیز. آیا میتواند این موضوعات را به درستی هضم کند؟ افراد بسیار بیشتری هستند که قبلاً تصمیم خود را گرفتهاند که مهم نیست سیتی یا لیگ برتر چقدر قانعکننده ادعای خود را مطرح کنند، خیلی به خود سخت نمیگیرند.
این احتمالاً همان عاملی است که حتی پس از رسیدگی به 115 اتهام، نظر همه درمورد نتیجه آن یکسان نخواهد بود. اما حداقل برندگان و بازندگان آشکاری وجود دارد. با پرونده APT، هنوز جای زیادی برای ادعاهای متقابل وجود دارد.
سیتی از جهتی که موفقیتهای بزرگی را تجربه کرد، حتی اگر بسیاری از دفاعیههای آنها رد شود، حق دارد. هنگامی که چالش حقوقی در ژوئن آشکار شد، گزارشی که آنها به پنل لیگ ارائه کردند، که به دلیل تأثیر قوانین APT، قیمت بلیط باید افزایش یابد. چیزی که در وهله اول باعث شد طرفداران باشگاه را به تردید بیاندازد، همچنین هیچ واکنشی برای ارائه در برابر این اتفاق ناگهانی نداشت.
با این حال، هیچ شکی وجود ندارد که این هیئت اعلام کرد که قوانین لیگ برتر در موقعیتهای غیرقانونی و غیرمنصفانه اعمال میشود؛ به ویژه در مورد منچسترسیتی، و این یک پیروزی بزرگ برای باشگاه است. دو تصمیم قبلی لیگ برتر در مورد حامیان مالی مستقر در ابوظبی نیز باطل شد (یک سوم آن پیش از جلسه دادگاه لغو شد.)؛ زیرا مدت زمان زیادی برای بررسی آن از سوی لیگ گذاشت.
منچسترسیتی، لیگ برتر را زیر سوال برد؟!
با اصرار سیتی در نامه خود مبنی بر اینکه همه قوانین APT اکنون باطل هستند، این ایده قابل بحث است که باشگاه، اتهام قانونی را در تلاش برای لغو کامل قوانین باوجود نداشتن جایگزین آنها آغاز کرد. تلقین برخی از رقبا این است که سیتی میتواند و باید قراردادهای اسپانسرشیپ را افزایش دهد، تا به دور زدن قوانین کمک کند.
اگرچه سیتی فهرست بلندبالایی از مسائل مربوط به این قوانین داشت. نحوه نگارش آنها، دامنه آنها، نحوه به کارگیری آنها، پیامدهای آنها، چرایی ورود آنها در وهله اول. و قطعاً به نظر میرسد بسیار مشتاق به اشاره آن است که قوانین لیگ برتر دیگر معتبر نیستند! آنها انتظار یا حتی امیدی به سناریوی غرب وحشی ندارند که در آن هرچیزی انجام میشود. آنها هنوز هم قوانین و مقررات را میخواهند، فقط در ظاهری متفاوت.
علاوه بر این، سیتی از مدت زمان شروع جریان، رویههای لیگ برتر برای تجزیه و تحلیل قراردادهای اسپانسرینگ، میزان هزینه بر بودن مقررات برای باشگاهها، میزان گسترده بودن تعاریف لیگ با نگاهی به قراردادها و قوانین اسپانسرینگ، ناراضی بود. در سال 2021 از بخشهای «وابسته» به بخشهای «مرتبط» تغییر کرد، و کلمه «بدیهی است» نیز هنگام تعیین ارزش منصفانه بازار حذف شد. منصفانه است که بگوییم آنها مدلی مطابق با مقررات قبلی را در نظر داشتند (بین سال های 2013 تا 2021 و مقررات فعلی یوفا که باشگاهها باید بدون توجه به قوانین لیگ برتر به آن پایبند باشند).
قانون سوم نیوتن
یکی از بردهای بزرگ منچسترسیتی به یافتههای مربوط به وام های سهامداران مربوط میشود. بخشی از دلایلی که سیتی با موفقیت استدلال کرد که قوانین APT به طور ناعادلانه اعمال میشود؛ این بود که آنها اشاره کردند که لیگ برتر مواردی را که مالکان به باشگاههای خود پول قرض دادند، نادیده گرفت.
معاملات بین، مثلاً، باشگاههای متعلق به خاورمیانه و حامیان مالی خاورمیانه به شدت مورد بررسی قرار میگیرند. اما باشگاههایی که صرفاً از صاحبان خود پول دریافت میکنند (که گاهی اوقات بدون سود بازپرداخت میشوند) مشکلی ندارد؟ این موضوع اکنون در کانون توجه قرار گرفت و به راحتی میتوان تصور کرد که سیتی با این فکر که چندین باشگاه که در سالهای اخیر برای مجازات آنها تلاش کردند، اکنون در معرض خطر نقض قوانین هزینهها قرار دارند، به ریش افراد علیه خود میخندد.
برای کسانی که به سیتی بیاعتماد هستند، ممکن است تلخ به نظر برسد، اما باشگاه در اینجا یک نکته غیرقابل انکار را ارائه میکند: بدیهی است که وامها باید بازپرداخت داشته باشند. اما باشگاههایی که این وامها را دریافت میکنند، میتوانند با شرایط بسیار مطلوب و اغلب انعطاف پذیر از تسهیلات مالی بهرهمند شوند. این مطمئناً باید هنگام تفکر در مورد PSR در مورد توجه قرار بگیرد.
همانطور که هیئت ناظر دست یافت، “اثر بر رقابت یکسان است، چه پول به طور شفاف از مالک دریافت شود یا به روشی غیرشفاف از شخص ثالث.”
با توجه به این که تعداد زیادی باشگاه ممکن است تحت تأثیر قرار گیرند (۹ باشگاه از مالکان خود وام دریافت کردند) و اکثریت ۱۴ باشگاه باید یک پیشنهاد را تصویب کنند. تصور اینکه این مقررات چگونه عمل خواهند کرد، قابل پیش بینی نیست. مانند این است که بوقلمونها در مورد نحوه تحویل کریسمس نظر میدهند.
لیگ برتر زیر سلطه وکلای منچسترسیتی
همچنین یک بخش قانونی ظریف اما بسیار قابل توجه در حکم نیز وجود دارد. این هیئت با ارائه مدارکی حاوی چشمپوشی از وامهای سهامداران، مشخص کرد که لیگ برتر قانون رقابت را با دلایل مشخص نقض کرده است. این بدان معناست که لیگ در واقع به جای اینکه این کار را تصادفی انجام دهد، تصمیم به انجام آن گرفت. وقتی صحبت از سوء استفاده از قدرت توسط لیگ به میان میآید، قضیه کاملا واضح است.
این حکم همچنین پتانسیل برای سیتی و سایر باشگاهها ایجاد میکند، که برای پیگیری خسارات ناشی از لیگ برتر در رابطه با معاملاتی که بهطور ناعادلانه محاسبه شد، ممکن است منجر به تحویل مبالغ چشمگیر نشود، اما میتواند فساد در لیگ را را به شکلی دیگر اثبات کند.
لیگ برتر قبلاً مبالغ قابل توجهی را برای هزینههای قانونی با سایر باشگاهها درگذشته خرج کرده است. این در حالیست که منچسترسیتی مبلغ قابلتوجهی که برای مشاور حقوقی هزینه میکند، لیگ برتر همان حدود را از اورتون و بهویژه لسترسیتی دریافت کرد. با وجود این که آن باشگاهها از تیم وکلا ارزانتری استفاده میکنند.
یکی دیگر از مواردی که حکم روز دوشنبه ثابت کرد این بود که این به دور از درخواست بیهوده سیتی بود. هنگامی که اخبار مربوط به اتهام حقوقی در ماه ژوئن منتشر شد، بسیاری آن را پایان فوتبال آنگونه که ما می شناسیم، تلقی کردند. خم کردن مچ شیطانی توسط قهرمانان لیگ برتر برای نشان دادن اینکه آنها برای رسیدن به نتیجه بزرگتر دست از هیچ کاری نمی کشند.
سیتی مطمئناً تمام تلاش خود را برای شکست دادن لیگ برتر به دلیل 115 اتهام انجام میدهد، اما رای APT نشان میدهد که سیتی دلایل واقعی برای ارائه به این پرونده داشت. همه استدلالهای آنها پذیرفته نشد، اما برخی از موارد مهم مورد تایید قرار گرفتند. همجنین هرگونه تغییر در قوانین مربوط به وامهای سهامداران در واقع میتواند لیگ را به طور کلی عادلانهتر و همچنین مدیران سیتی را خوشحال کند.
انتظار برای برندگان و بازندگان بزرگ ادامه دارد.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید.
مهدی سهیلی _ فوتبال لب کانابیدیول یا CBD ماده ای است که از گیاه شاهدانه بدست می آید. بر اساس تحقیقات اثبات نشده میتواند برا اضطراب و استرس غلبه کند. کانابیدیول معمولا به روش های مختلفی مثل استنشاق در سیگار یا ویپ ، مصرف مستقیم از دهان حتی روغن و کرم ها استفاده میشود.
کانابیدیول در فوتبال!
بازیکنان سابق در بازاریابی CBD در بریتانیا به ویژه در رسانه های اجتماعی، پیشتاز بوده اند. بازیکنانی مثل جان هارتسون، پل مرسون،جان آلدریچ و دین ویندانس همگی میگویند به تغییر زندگی آنها کمک کرده است.
دیوید بکهام بازیکن سابق انگلیس قبل از اینکه سهام خود را بفروشد، سهامدار شرکت Cel Ai که تولید کننده محصولات کانابینوئیدی بود.
آنتونی فاولر بوکسور سابق و پسر عموی رابی فاولر مهاجم سابق لیورپول هم شرکت Le Tissier را اداره میکند، شرکتی که در بازاریابی CBD قرار دارد.
فاولر اذعان دارد فوتبالیست ها به این نتیجه رسیده اند که باشگاه ها برای درمان درد ها و اضطراب بازیکنان که اغلب ناشی از فشار های اجتماعی است، کاری نمیکنند.
از همین رو خیلی از آنها به صورت مخفیانه به CBD پناه بردند.
آیا CBD ممنوع است؟
این ماده از لیست آژانس جهانی ضد دوپینگ (ukad) و همچنین آژانس ضد دوپینگ بریتانیا خارج شده. با این وجود تا کانون هیچ فوتبالیستی برای از دست نرفتن اعتبار خودش دست به افشاگری در مصرف آن نزده است.
کانابیدیول به دلیل (THC) کمتر روانگردانی کمتری نسبت به حشیش دارد و اعتیاد آورد نیست.
مهاجم سابق لیورپول و تبلیغ CBD!
آلدریج مهاجم سابق لیورپول و جمهوری ایرلند اصرار دارد که این ماده زندگی او را بهبود بخشیده و از زمان مصرف او بهتر از همیشه میخوابد.
آلدریج میگوید که اگر این ماده بد بود هرگز به خانواده و اطرافیانش توصیه نمیکرد.
او میگوید سالها با سندروم تونل کارپال( بیماری ای که بی حسی در مچ دست ایجاد میکند) دست و پنجه نرم میکرده ولی از زمان مصرف مشکلات کمتری دارد.
آلدریج میگوید بسیاری از مردم به دلیل ارتباطی که این ماده با حشیش دارد به آن بدبین هستند.
اما این ماده به او آسیبی وارد نکرده و من روحیه بهتری نسبت به جوانی دارم.با این حال مطالعه ای که توسط دانشگاه باث انجام شد هیچگونه اثباتی در مورد درمان التهاب و درد انجام نشد و حتی آنرا هدر دادن پول و مضر سلامتی توصیف کرد.
مهران قهرمانی-فوتبال لب، باشگاه منچسترسیتی که در طی سالیان اخیر همواره یکی از با ثبات ترین باشگاه های اروپا بوده، با دوره ای از تحولات احتمالی روبرو شده است. با رسمی شدن خروج تیکسیکی بگیریستین، مدیر ورزشی باشگاه، و انتصاب هوگو ویانا از اسپورتینگ لیسبون به عنوان جانشین او، سوالاتی درباره آینده پپ گواردیولا که قراردادش با باشگاه تابستان آینده به اتمام میرسد، مطرح شده است. این مقاله به بررسی پیامدهای تغییرات در مدیریت سیتی، پیامدهای این تغییرات بر تصمیم پپ گواردیولا و برنامه ریزی احتمالی جانشینی او و حضور اسامی مانند روبن آموریم، همکار نزدیک ویانا، در اطراف باشگاه می پردازد.
مقدمه: دوره جدید و نادری از تغییرات در باشگاه
برای سالها، باشگاه منچسترسیتی الگویی از ثبات در دنیای فوتبال بوده است. تیم همواره در بالاترین سطح عملکرد قرار داشته و سرمربی به ندرت خود را تحت فشار دیده و باشگاه بجز درگیریهای گاه به گاه با اتحادیه فوتبال انگلیس، درگیری مهم دیگری نداشته است. اما، در هفته گذشته، باشگاه، دوره ای متفاوت با سالهای گذشته داشته و با تغییرات مهمی روبرو شده است. تغییرات رهبری و مدیریت ورزشی باشگاه که میتواند بر مسیر آینده باشگاه تاثیر بگذارد.
خروج تیکسیکی بگیریستین: نقطه عطف کلیدی
یکی از مهمترین تغییرات، اعلام خروج تیکسیکی بگیریستین از سمت مدیریت ورزشی است. سمتی که از سال 2012 در اختیار او بوده است. او نقش بسیار بزرگی در موفقیت باشگاه داشت و خبر خروج او لحظه ای مهم برای باشگاه محسوب میشود. در پاسخ به این تغییر، باشگاه هوگو ویانا، مدیر ورزشی اسپورتینگ لیسبون را به عنوان جاشین او منصوب کرده که میتواند بر نحوه عملکرد ورزشی باشگاه و برنامهریزی استراتژیک بلند مدت آن تاثیر به سزایی داشته باشد.
آینده پپ گواردیولا: ابهام در تصمیم گیری
وضعیت قرارداد گواردیولا
قرارداد پپ گواردیولا با منچسترسیتی تابستان آینده به پایان خواهد رسید و این موضوع سوالاتی درباره آینده تیم به وجود آورده است. این احساس به وجود آمده که خروج بگیریستین، عامل مهم بی ثباتی در درون باشگاه شود، اما منابع نزدیک به باشگاه تایید میکنند که گواردیولا از مدتی پیش از این تغییر آگاهی داشته است. گزارشها نشان میدهند که از فصل گذشته، خروج بگیریستین و پپ گواردیولا تا تابستان 2025 دور از انتظار نبوده است.
غیر قابل پیشبینی بودن پپ
با این حال، آینده گواردیولا همچنان نامشخص است. او به دلیل شخصیت احساسی و تصمیمات غیر منتظره اش، تصمیمات مهم او اغلب تحت تاثیر تغییرات ناگهانی قرار میگیرند. در مقطعی، تصمیم او بر خروج از سیتی در پایان این فصل بود؛ اما نزدیکان او معتقدند که چنین تصمیماتی قطعی نیستند. شخصیت دراماتیک گواردیولا پیش بینی اینکه آیا او قراردادش را تمدید خواهد کرد یا به سراغ ماجراجویی جدید خواهد رفت را دشوار میکند.
برنامه ریزی جانشینی: آمادگی برای دوران پسا گواردیولا
گزینه ها: انتخابهای متنوع داخلی و خارجی
با توجه به آینده نامشخص گواردیولا، منچسترسیتی به طور فعال در حال برنامه ریزی برای جانشینی احتمالی او است. این باشگاه سالهاست که برنامه هایی برای دوران پسا پپ دارد و چندین گزینه داخلی و خارجی را در نظر گرفته است. از جمله اسامی هایی که دور باشگاه به گوش میرسند میتوان به میکل آرتتا، دستیار سابق او و سرمربی فعلی توپچی ها، آنژ پوستکوگلو، سرمربی تاتنهام و میشل، سرمربی خیرونا، که همگی در گذشته در ساختار گروه فوتبال سیتی کار کرده اند، اشاره کرد. از گزینه های دیگری که به شدت مورد توجه هستند میتوان به روبرتو دی زربی، سرمربی مارسی و ژابی آلونسو، سرمربی لورکوزن اشاره کرد که هر دو به دلیل مهارتهای مربیگری خود به شدت مورد تحسین رسانه ها و منتقدان قرار گرفته اند.
هوگو ویانا و روبن آموریم: ترکیب دو نفره با طعم اسپورتینگ؟
حضور هوگو ویانا به عنوان جانشین بگیریستین، با توجه به رابطه نزدیک او با روبن آموریم، سرمربی فعلی اسپورتینگ لیسبون، توجه ها را به سمت آموریم جلب کرده است. ویانا و آموریم رابطه حرفه ای و شخصی بسیار محکمی دارند و گمانهزنی هایی وجود دارد که ممکن است ویانا از آموریم برای سرمربی باشگاه در دوران پسا گواردیولا حمایت کند. با این حال، این موضوع همچنان بستگی به تصمیم نهایی گواردیولا دارد و همه این اخبار تا زمان مشخص شدن وضعیت گواردیولا در حد شایعات باقی خواهد ماند.
رویکرد استراتژیک سیتی: ثبات بلند مدت تحت هدایت المبارک
تصمیم گیری طبق زمان بندی مناسب
مدیریت باشگاه منچسترسیتی، به ویژه خلدون المبارک، رئیس باشگاه، میداند که به تاخیر انداختن برنامه ریزی میتواند آینده باشگاه را به خطر بیاندازد. گواردیولا پیش تر قرارداد خود را در سالهای 2020 و 2022 تمدید کرده بود، اما این بار باشگاه می خواهد زودتر از تصمیم گیری گواردیولا مطلع شود. اگر گواردیولا تصمیم به ترک باشگاه بگیرد، آنها باید به سرعت و با دقت بالا جانشین مد نظر و مناسب خود را پیدا کنند.
مدیریت دقیق تغییرات
در طول این تغییرات در مدیریت، خلدون المبارک همچنان فرآیند انتقال مدیریت ورزشی به ویانا را نظارت میکند؛ همانگونه که در سال 2012 زمانی که بگیریستین و فران سوریانو به باشگاه پیوستند، مدیریت اوضاع را در دست داشت. رهبری المبارک تضمینی برای در رقابت ماندن باشگاه خواهد بود، چه گواردیولا بماند یا برود.
نتیجه گیری: آینده رهبری در منچسترسیتی
منچسترسیتی با خروج بگیریستین و عدم قطعیت درباره آینده پپ گوادریولا، در آستانه لحظه ای حساس در تاریخ خود قرار دارد. در حالی که باشگاه همواره به عنوان الگوی ثبات شناخته میشده است، این تغییرات رهبری نشان از دورهای دارد که ممکن است باشگاه را به مسیر جدیدی هدایت کند. تصمیم گواردیولا نقش حیاتیی در شکل گیری این آینده خواهد داشت، اما در عین حال سیتی با یک استراتژی خوب و چندین گزینه مربیگری امیدوارکننده آماده هرگونه تغییری خواهد بود. فارغ از نتیجه، منچسترسیتی تحت رهبری خلدون المبارک همچنان در مسیر موفقیت خود باقی خواهد ماند و آینده ای پایدار را برای سالهای پیش رو تضمین میکند.
این قسمت با مدت زمان پنج ساعت و سیزده دقیقه دقیقه، پر از محتواهای فونی فوتبالی هیجان انگیزه!
تو اکسترای دهم کیا حضور دارن؟ هادی نوری – فرید نظری مقدم – ایلیا بهزاد اول و سپهر مختاری
توی اپیزودهای هفتگی فوتبال لب وقت نمیشه خیلی از مسائل فنی رو باز کنیم اما توی این اکسترای فنی کلی در مورد تاکتیک ها حرف زدیم. مثلا اینکه چرا تاکتیک های سه دفاعه چند سال یه بار مد میشن اما سریع از کار میفتن و شکست میخورن؟ یا اینکه نقش پست شش در فوتبال مدرن چه شکلی شده و به چه نحوی میشه بهترین استفاده رو از پست شش کرد؟ فرق های جزیی تاکتیک های قدیمی و مدرن چیه؟
بحث اصلیمون هم مربوط میشه به مهم ترین مربی 15 سال اخیر فوتبال! گواردیولا چه تغییراتی در تاکتیک خودش داده به نسبت زمانی که در بارسلونا بوده و در دید بزرگتر، چه تغییری در فوتبال ایجاد کرده؟ چرا یه عده از گواردیولا بدشون میاد و یه عده خیلی طرفدارشن؟
توضیحات بیشتر در این فایل صوتی:
اکسترای دهم رو با حداقل قیمت پنجاه هزار تومان از این صفحه بخرید:
اتلتیک مناظراتی در مورد یک موضوع مخصوص با نویسندههای مختلف برگزار میکند که اینبار نماینده لیورپول، جیمز پیرس و نویسنده منچستریونایتد، کارل آنکا در این مورد بحث میکنند که کدام طرفداران باید از فصلی که پیش روی تیمشان است، هیجان زده تر باشند.
امیرحسین محمودی، فوتبال لب– منچستریونایتد و لیورپول یکشنبه در برابر همدیگر قرار میگیرند تا یک بار دیگر تیغ رقابت دیرینه شان را تیز نگه دارند. هر دو دوران پر افت و خیزی را تجربه کرده اند؛ که با وجود تیم های همشهری به نسبت قدرتمندشان، یعنی اورتون و منچسترسیتی؛ دو تیم همچنان میزان موفقیتشان در طول فصل را با عملکردشان در برابر یکدیگر میسنجند. اما اینکه کدام باشگاه بزرگترین باشگاه پریمیرلیگ میباشد، همیشه مورد بحث بوده است. با چه مقیاسی اندازه گیری کنیم؟ تعداد لیگ؟ جام های اروپایی؟ اندازه استادیوم؟ طرفداران جهانی؟ صحبت این دو را بخوانید و نظراتتان را برایمان بنویسید.
کدام مهمتر است، لیگ یا سیال؟
پیرس: افتخار باید مهمترین فاکتور اینجا باشد. تفاوت خاصی بین این دو تیم در لیگ داخلی وجود ندارد، یونایتد 20 بار و لیورپول 19 بار قهرمان لیگ شدهاند. اما زمانی که به بزرگترین دستاورد در رقابتهای تمام اروپا میرسیم، لیورپول در کلاس بالاتری به سر میبرد. تنها رئال مادرید و میلان از 6 قهرمانی آنها عناوین بیشتری دارند. نه تنها لیورپول دو برابر یونایتد قهرمان این جام شده است، بلکه آنها در بطن یکی از مهم ترین و دراماتیکترین فینالهای این رقابتها در استانبول در تاریخ 2005 بودند. یونایتد این فاکتور را ندارد.
آنکا: نمیگذارم فینال 2005 استانبول را دراماتیکتر از فینال 1999 تلقی کنی. نام بایرن مونیخ تقریبا بر روی جام حک شده بود که با این حال یونایتد راهی برای برد پیدا کرد. همچنین به نظرم برد میلان بیشتر از اینکه معجزه باشد، یک تغییر تاکتیکی بود. رافا بنیتز متوجه شد که استیون جرارد مثل یک مرغ سرکنده در حال دویدن بیهوده است، پس دیتمار هامان را در نیمه دوم به بازی آورد. انرژی جرارد به خوبی به جایی که باید منتقل شد و اتفاقات خوبی افتاد. میتوانید توضیح بدهید که لیورپول چطور در 2005 ورق را به نفع خودش برگرداند، اما نمیتوانید همین حرف را در مورد 1999 بزنید، که اتفاق بزرگتری از لحاظ معجزات بود. و اگه میخواهی در مورد فصل گذشته صحبت کنی، منچستریونایتد جام نقرهای افای کاپ را بدست آورد، جایی که در نیمه نهایی آن، لیورپول را شکست داد.
پیرس: متاسفانه افای کاپ آن رقابتی که یک زمان بود، نیست.
رقابت رو در رو
بله، لیورپول و یونایتد در فصل گذشته از برنده شدن لیگ محروم بودند، اما آنها 22 امتیاز در جدول فصل گذشته فاصله داشتند. لیورپول رده سوم و منچستر با فاصله زیاد در رده هشتم. این چهارمین فصل از شش فصل گذشته بود که لیورپول بالاتر از یونایتد لیگ را به پایان میرساند. 18 ماه از زمانی که لیورپول یونایتد را با نتیجه 7-0 به دیوار مصلوب کرد، میگذرد. بزرگترینها اینگونه نعلکوب نمیشوند.
آنکا: خیلی تلاش کردهام که آن روز در آنفیلد را فراموش کنم، پس در این مورد حق با توست. اگر افتخار را بزرگ ترین فاکتور میدانی، پس یونایتد در رقابتهای مهم تیم بزرگ.تری است. زمانهایی هست که بهترین تیمهای اروپا نمیتوانند در آن فصل، جام چمپیونزلیگ را بالا ببرند، اما جام لیگ، رقابت جامعتری است و یونایتد 20بار و لیورپول 19بار برنده این رقابت شده. یونایتد در حال حاضر در اوضاع خوبی نیست، اما همچنان بهترین تیم انگلستان و همچنین یک غول بزرگ در حوزه تبلیغات و بازرگانی است که تیم های ورزشی کمی میتوانند با آن رقابت کنند.
پیرس: صحبت از غول شد، لیورپول کلوپ در برابر منچسترسیتی با کم اقبالی مواجه بوده. خواهیم دید که با اثبات 115 اتهام سیتی، جامها از آنها گرفته میشود یا خیر. در فصولی که لیورپول با 97 و 92 امتیاز قهرمان نشد دیوانهوار بود. این امتیازات بیشتر از تمام امتیازاتی است که فرگوسن در تمام تاریخ مربیگریاش با یونایتد کسب کرده است.
از جنبه مالی چه خبر؟
بزرگترین باشگاهها استراتژی و دیدگاه واضحی دارند. رویکرد یونایتد در خرید بازیکنان خیلی بههم ریخته بهنظر میرسد. آنها بسیار بیشتر از لیورپول خرج کردهاند، اما بختی برایشان نداشته. لازم است آنتونی و سانچو را مثال بزنم؟
آنکا: و با این حال با تمامی هایپها و سر و صداها، لیورپول نتوانسته یونایتد را در سه بازی اخیر رو در رو شکست دهد. در بهترین روزهایتان، یونایتد همچنان طرفداران بیشتر و پول بیشتری در بانک دارد. حتی در غلبه پوشالیتان بر لیگ، همچنان هم نتوانستید به بزرگترین رقیب خود ضربه مهلکی وارد کنید. اما این اعتبار را به شما میدهم، در خارج از زمین و از لحاظ استراتژی، بله؛ این درست است که افاسجی لیورپول را به خوبی اداره کرده است. این مدیریت آنها را تبدیل به یکی از با ارزشترین باشگاههای دنیا کرده است. میگویم “یکی” چون در ماه می، ارقام جمع آوری شده توسط اسپورتیکو، یونایتد را باارزشترین باشگاه فوتبالی؛ با ارزش کلی 6.2 میلیارد دلار (4.96 میلیارد پوند) محاسبه کرد. درحالی که لیورپول ارزشی برابر 5.11 میلیارد دلار دارد.
حتی در دوران همکاری کلوپ و افاسجی که با موفقیت بیش از اندازه بزرگ شدهشان، همچنان از لحاظ مالی و تبلیغاتی، نتوانستید به پای یونایتدی که در دوران خوبی به سر نمیبرد، برسید.
پیرس: بههرحال، بعد از غلبه کامل در دهههای 1970 و 80، لیورپول خیلی از یونایتد عقب افتاد، اما زمانه عوض شده. یونایتد از دوران پسا-فرگوسن پیشرفتی نکرده و در دوران کلوپ، لیوپول پیشرفت قابل توجهی چه در داخل و چه در خارج زمین کرده است.
بلینکفایر آنالیستیکس گزارشهایی از بیشترین حضور طرفداران لیورپول در ورزشگاهها (بیشتر از یک و نیم میلیارد طرفدار) میدهد و بیشترین ویو فضای مجازی (11.9 میلیارد ویو در کانال باشگاهی)، و به علاوه باشگاهی با بیشترین بازی تماشا شده در جهان، در فصل گذشته را به ثبت رساند. از دیدگاه تماشاگران، با استفاده از دادههای جمع آوری شده، نشان میدهد تقریبا 471میلیون تماشاگر تلویزیونی در تمامی بازی های فصل را تماشا کردهاند.
و لیورپول اولین باشگاه پریمیرلیگی بود که به 10میلیون دنبالکننده در یوتیوب دست یافت. به علاوه، علاقهها در آمریکا درحال افزایش است؛ لیورپول توانسته فاصلهاش با یونایتد در حوزه درآمد تبلیغاتی را با بستن معاملات سودآوری با شرکتهایی مثل گوگل پیکسل، پلوتون، یوپیاس و اوریون را به اندازه قابل توجهی کاهش دهد. تمامی آنها سهمی از لیورپول را میخواهند.
آنکا: این قطعا پیشرفت خوبی از لحاظ تبلیغاتی برای آنهاست و لیورپول درحال نزدیک شدن به یونایتد است، اما این یک یونایتد مدیریت شده توسط گلیزرها بود. با اینکه مدیریت افتضاحی در این دوران انجام گرفته، آنها به نحوی توانستند سرشان را در این معاملات بالا نگه دارند.
به قرارداد آدیداس نگاه کنید: یونایتد یک قرارداد ده ساله به ارزش 900میلیون پوند امضا کرد، یک رکورد جهانی. سرمایه گذاری اسنپ دراگون در پنج سال آینده با یونایتد درآمد 375میلیون دلاری را رقم زد. اینها ارقامی هستند که تعهد به یونایتد را نشان میدهد، چیزی که باشگاهی مانند لیورپول نمیتواند با آن رقابت کند.
در مورد یونایتد، اینگونه بنظر میآید که با چند سال موفقیت ورزشی و ثبات زیر نظر اینئوس، فاصله درآمدی بین دو باشگاه بیشتر میشود، با توجه به اینکه افراد علاقه دارند خود (و به طبع کیف پولشان) را به آینده و یونایتدی برنده نزدیک کنند.
تاثیر پول بر جذابیت
پیرس: صحبت درباره پول کافیه، بهتره به مسائل داخل زمین برگردیم. بعد از این همه خرج، کدام یکی از بازیکنان یونایتد میتوانند وارد ترکیب قابل رقابت با لیورپول بشوند؟ شاید ماینو؛ با کمی ارفاق. قطعا کسی در مورد خط تهاجمی اینچنین نظری ندارد.
آنکا: و با این همه، لیورپول با تمامی سر و صدا نتوانسته یونایتد را در سه بازی گذشته شکست دهد. یونایتد همچنان طرفداران بیشتر و پول بیشتری در بانک دارد.
بگذریم، طرفدارها و استادیومها چی؟ لیورپول رکورد تماشاگرانش با برد 2-0 برابر برنتفورد شکست. با 60,107 تماشاگر حاضر ورزشگاه. رقم قابل احترامیست، اما هموزن ارقام یونایتد نیست. تازه، استادیوم جدید میتواند این رقم را بالاتر هم ببرد. با وجود بدترین پایان فصل تاریخ پریمیرلیگ برای یونایتد، شاگردان تنهاخ توانستهاند مردم را به ورزشگاه بکشانند.
پیرس: آنفیلد هیچوقت در نظر تعداد حاضرین ورزشگاه حریف اولدترافورد نمیشود، چون محدودیتهایی در قسمتهایی که همه میدانیم وجود دارد. اما بهبودهای ورزشگاه قابل تحسین بوده است. دو جایگاه با هزینه 200میلیون پوند بازسازی و توسعه داده شده، که ظرفیت ورزشگاه را از 44هزار به 61هزار نفر رسانده است.
آنفیلد با هزینههایی که منطقی و قابل پرداخت بوده، مدرنیزه شده؛ درحالی که تاریخچه و سنت ورزشگاه در نظر گرفته شده. از آن دست اولدترافورد بدون تعمیر و مرمت باقی مانده. وضعیت غمناکیست. هنوز سقفتان درست نشده؟
آنکا: هی! این فقط مشکل اولدترافورد نیست. زمانی که باران به ورزشگاه دورتموند در یورو حمله کرد، همگی این مشکل را دیدیم. خیلی از استادیومها با مشکل آب و هوای سرکش دست و پنجه نرم میکنند. اما با این تفاسیر، زمانی که یونایتد برای قدم بعدی برای ورزشگاهش تصمیمگیری کند، قطعا یک دستاورد دیگر خواهد بود.
از یکشنبه چه خبر؟
بگذریم، سرمربی جدیدتان برای یکشنبه آماده است؟ اریک تنهاخ در چهار ملاقات اخیرش با او دو بازی را برده و دو بازی را باخته.
پیرس: قطعا یک شوک فرهنگی با طعم پریمیرلیگ در کمین آرنه اسلاوتی که بی سروصدا معرفی شد، خواهد بود. قطعا چشمهای او را از لحاظ شدت حساسیت و رقابت خصمانه بین دو تیم و در کل، پریمیرلیگ باز خواهد کرد. لیورپول با دیدی به اولدترافورد خواهد رفت که در طول دوران مدرن آن را به دست آوردهاند، نگاه از بالا به یونایتد.
پ.ن: این مقاله بدون دخل و تصرف در صحبتهای دو سمت ترجمه شده و جهتگیری در نوشته وجود ندارد.
ایلیا بهزاداول، فوتبال لب – به بهانهی بازگشت سنپائولی نگاهی به تشکلهای هواداری خواهیم داشت. تشکلهای هواداری تیمهای مختلف در هر کشوری، فرهنگ و آداب مخصوص خود را دارند و گاهی اوقات، چیزی بیشتر از هواداری یک تیم فوتبال را نمایندگی میکنند. حضور در تشکل هواداری یک باشگاه، گاهی به معنای پیروی از یک عقیده سیاسی و اجتماعی نیز هست و در اروپا، بیش از سایر نقاط جهان این مسئله بروز پیدا میکند.
تشکلهای هواداری در قسمتهای مختلف اروپا، از مهمترین نهادهای اجتماعی هر جامعه هستند و در بسیاری از مواقع هواداری از یک تیم، میتواند بیانکننده طرز فکر شما درباره مسائل اجتماعی، سیاستهای مهاجرتی و ریلگذاری اقتصادی آن کشور باشد. در آلمان، تشکلهای هواداری تیمهای مختلف به شکل سازمانیافتهای طی دهههای اخیر ایجاد شدهاند و حتی در پایینترین سطوح فوتبال این کشور، میتوانید آثار هولیگانیسم و تلفیق تفکرات سیاسی و اجتماعی با هواداری از فوتبال را پیدا کنید.
سنپائولی دوباره در قلب فوتبال آلمان
یکشنبه شب برای اولین بار از سال ۲۰۱۱، تیم ریشهدار و قدیمی سنپائولی در سطح اول فوتبال آلمان به میدان خواهد رفت. تیمی که اگرچه همواره پایینتر از هامبورگ به عنوان تیم دوم این شهر شناخته شد، اما حالا بالاتر از همشهری مشهور خود قرار دارد؛ اکنون فرصت خودنمایی در بوندسلیگا را به دست میآورد. سنپائولی، یکی از تیمهای خاص فوتبال آلمان است که تشکلهای هواداری آن از یک عقیده خاص پیروی میکنند.
از تصاویر دزد دریایی روی پرچمهای مشکی هواداران باشگاه گرفته تا شعارهای بیپروای سیاسی، هواداران سنپائولی را تبدیل به یکی از خاصترین هواداران جهان کرد که تفکرات موجود در خیابانهای هامبورگ را نمایندگی میکنند. شهری که پس از سپری کردن بحرانهای بزرگی چون حکومت ناپلئون، شیوع وبا و جنگ جهانی دوم، از طریق موقعیت جغرافیایی و ارتباطات بینالمللی خود را سرپا نگه داشت. همچنین بندری بودن آن، به افزایش جمعیت و رشد اقتصاد در این شهر کمک زیادی کرده است.
هامبورگ، تنها و استوار
هامبورگ در دو قرن اخیر، با وجود اینکه بخشی از آلمان است همواره به عنوان یک شهر آزاد و تقریباً خودمختار شناخته شد. همین موضوع، روی غرور و فرهنگ خاص مردم این شهر هم اثرگذار بود.جای تعجبی نداشت که هواداران سنپائولی در این شهر، به اصول خاص خود پایبند باشند اما دهه ۱۹۸۰، دههای سرنوشتساز برای هواداران این باشگاه بود. جایی که کثرت گرایی و گوناگونی فرهنگی و تمایز، تبدیل به یکی از شاخصههای اصلی سنپائولی شد.
ورزشگاه این تیم که در سال ۱۹۶۳ افتتاح شد. درست در نزدیکی یکی از اصلیترین و مشهورترین خیابانهای شهر یعنی ریپربان قرار داشت. این خیابان با توجه به شهرت خود، تبدیل به محلی برای حضور افراد مختلف، اعم از مهاجران و اقلیتهای گوناگون شد. در دهه ۸۰، فراوانی این افراد متنوع میتوانست باعث ایجاد گروههای چپگرا و تفکر در خصوص مسائل اجتماعی شود؛ آن هم درست در نزدیکی ورزشگاه خانگی تیم فوتبال سنپائولی. این موضوع، هواداران سنپائولی را تبدیل به هوادارانی با هویت، طرز تفکر و عقاید خاصی سیاسی کرد.
زمانی که هواداران فوتبال در آلمان چندان علاقهای به مانیفست دادن و بروز دادن عقاید خود نداشتند، هواداران سنپائولی را با عقیدههای خاص خود میشناختند. البته بارها مورد تهاجم هواداران تیمهای رقیب قرار گرفتند. مواضع هواداران سنپائولی علیه فاشیسم، نژادپرستی و همجنسگراهراسی، تشکلهای هواداری این تیم را تبدیل به تشکلی با ایدههای متمایز و چپگرایانه در فوتبال آلمان کرد.
سنپائولی، الگوی هواداری
در دنیا، تشکلهای هواداری مختلفی با ایدههای مشابه وجود دارند که حمایت خود را از ایدههای هواداری سنپائولی مطرح کردند. باشگاههایی از جمله سلتیک اسکاتلند(که سال گذشته هواداران آن با پرچم فلسطین در رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا حاضر شدند.)، رایو وایکانو اسپانیا و آ.ا.ک آتن در یونان. هواداری از سنپائولی در آلمان، تقریباً با هواداری از ایدههای چپگرایانه مترادف شد. این هماندیشی هواداران، باعث شد ظرفیت ورزشگاه خانگی این تیم در اکثر بازیها تکمیل شود. حتی در سالهایی که سنپائولی، در فوتبال آلمان هیچ چیزی برای ارائه نداشت.
سنپائولی از لحاظ فوتبالی همواره زیر سایه نام بزرگ هامبورگ بود و این باشگاه حتی بارها تا مرز ورشکستگی نیز پیش رفت. اما وفاداری هواداران به این تیم و کمک آنها برای نجات تیم و البته ایدئولوژی هواداری خود، این تیم را سرپا نگهداشت. تیمی که خود در بسیاری از مواقع به کمک بیرونی احتیاج داشت. اما چندین مسابقه دوستانه در کوبا برای کمک به مردم این کشور برگزار کرد. همچنین در مقطعی، مهاجران سوری حاضر در آلمان که توسط مردم محلی طرد شدند به تصمیم باشگاه اجازه خواب و زندگی در ورزشگاه اصلی سنپائولی داشتند.
سیاستی که در چند دهه اخیر، از بخشهای اصلی هویت باشگاه بود. در هر بازی خانگی، میتوان بنرهایی را در حمایت از مهاجران حاضر در آلمان مشاهده کرد. یکی دیگر از نمادهای هواداری در سنپائولی، استفاده از پرچمی با نماد دزد دریایی است که از دهه ۸۰ میلادی در ورزشگاههای این تیم باب شد. وقتی که هواداری که خود را دکتر مابوسه معرفی میکرد، برای فریاد زدن مشکلات سیاسی منطقه خود از این پرچم استفاده نمود. به تدریج، استفاده از پرچم دزد دریایی برای بروز دادن عقاید سیاسی، تبدیل به یک سنت هواداری در سنپائولی شد.
وضعیت دزدان دریایی در بوندسلیگا
از لحاظ فوتبالی اما همانطور که گفته شد، سنپائولی همیشه زیر سایه نام بزرگ هامبورگ قرار داشت. آنها برای اولین بار از فصل ۲۰۱۰/۲۰۱۱ پا به بوندسلیگا میگذارد. آن هم در شرایطی که سرمربی جوان و محبوب این تیم یعنی فابیان هورزلر، پس از درخشش در سطح دوم فوتبال آلمان راهی انگلیس شد و هدایت برایتون را برعهده گرفت. از بین هشت حضور قبلی تیم سنپائولی در سطح اول فوتبال آلمان، شش دوره بین سالهای ۱۹۸۸ تا ۲۰۰۱ رقم خورد. طی یک دهه اخیر، این تیم از لحاظ مالی ثبات نسبیای در سطح دوم فوتبال آلمان پیدا کرد. حالا و پس از ۱۳ سال انتظار، سنپائولی به بوندسلیگا برگشته و هواداران این تیم که در مواقعی بیش از تیمهای سطح اول فوتبال آلمان ورزشگاه را پر کردند. آنها مشتاق نمایندگی کردن تیم خود، فرهنگ شهر هامبورگ و البته ایدههای سیاسی خود در بوندسلیگا هستند.
رنگ قهوهای و سفید لباس تیم سنپائولی، تمایز فرهنگی این تیم با سایر تیمهای حاضر در فوتبال آلمان را بیشتر هم میکند. بیشک در این دوره از بوندسلیگا باید شاهد اتفاقاتی جالب توجه در ورزشگاه کوچک شهر هامبورگ باشیم. اتفاقاتی از جنس عقاید هواداران این تیم که ریشه در فرهنگ بندری هامبورگ، آثار جنگ جهانی دوم، حضور مهاجران در آلمان و تفکرات چپگرایانه موجود در این کشور دارند. میتوان گفت که فرهنگ هواداری سنپائولی، به نوعی فرهنگ عامه شهر هامبورگ را نمایندگی میکند. حضور این تیم در بالاترین سطح فوتبال آلمان، نویدبخش روزهای جذاب در فصل ۲۰۲۴/۲۰۲۵ بوندسلیگا خواهد بود.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید
مهران قهرمانی، فوتبال لب– در رشته مقاله هایی که هر هفته منتشر خواهد شد، تیم فوتبال لب قصد دارد تا به خلاصه ای از کتاب” Inverting the Pyramid” به قلم جاناتان ویلسون با موضوع روند پیشرفت تاکتیک های فوتبال بپردازد. این کتاب یکی از کتابهای بسیار تحسین برانگیز بوده که به بررسی تکامل تاکتیک های فوتبال از اولین روزهای آغاز این ورزش تا دوران مدرن میپردازد. این کتاب در سال 2008 منتشر شده و یکی از کتابهای ضروری برای علاقمندان به درک جنبه های استراتژیک فوتبال شناخته میشود.
جاناتان ویلسون، روزنامه نگار، نویسنده و مورخ ورزشی بریتانیایی 48 ساله که به تخصص خود در مورد تاکتیک های فوتبال و تاریخچه آن شناخته شده و به عنوان مرجعی بزرگ در این زمینه معرفی می شود. عنوان کتاب که به وارونه کردن هرم می توان ترجمه کرد؛ به تغییر آرایش های اولیه فوتبال که بیشتر به حمله تمرکز داشتند ( با تعداد زیادی مهاجم و تعداد کمی مدافع)، به آرایش های مدرن که بر دفاع و کنترل میانه زمین تاکید دارند، اشاره دارد. واژه هرم، به آرایش کلاسیک 5-3-2 اشاره دارد که در اوایل قرن بیستم رایج بود و با تکامل تاکتیک های فوتبال به تدریج وارونه شد.
جاناتان ویلسون
خاستگاه فوتبال
در فصل اول این کتاب به بررسی خواستگاه فوتبال در قرن نوزدهم میپردازد. زمانی که این ورزش با بازی سازمان یافته ای که امروز میشناسیم، فاصله زیادی دارد. در ابتدا، فوتبال یک سرگرمی خشن، بی نظم و بدون ساختار بود که عمدتا توسط دانشجویان و جوانان در انگلستان بدون هیچگونه قانون استانداردی بازی میشد و محلی برای نزاع بود تا یک ورزش. به بیان مختصر، ابتدای فوتبال تاکید بیشتری بر فیزیک و قدرت بدنی بود و نسبت به استراتژی و یا کار تیمی اولویت بالاتری داشت.
با گسترش محبوبیت فوتبال، تلاشهایی برای نظم بخشیدن به این هرج و مرجی که در فوتبال وجود داشت صورت گرفت. دانشگاههای مختلفی نسخه هایی از این بازی را با قوانین مختص به خود توسعه دادند که هر کدام تفاوتی با دیگری داشت. این دانشگاهها نقش مهمی در رسمی سازی فوتبال ایفا کردند و سنگ بنای پایه های ورزشی و تبدیل شدن این ورزش به ورزش مدرن امروزی هستند. سرانجام در سال 1863 که به نوعی نقطه عطف فوتبال شناخته میشود؛ با تشکیل اتحادیه فوتبال (FA)، قوانین و ایجاد رویکردی ساختار یافته تر برای این بازی تدوین و ارائه شد. این نقطه از تاریخ، آغاز تغییر و انتقال فوتبال از یک نزاع و هرج و مرج به ورزشی استراتژیک و مبتنی بر تاکتیک ها بود.
با وجود معرفی قوانین، فوتبال در آن زمان هنوز فاقد پیچیدگی های تاکتیکی بود که بعدا به مشخصه این ورزش تبدیل شد. مسابقات اغلب تحت سلطه دریبل زدن قرار میگرفت و بازیکنان بیشتر مهارتهای فردی را به کار تیمی ترجیح می ادند. مفهوم پاس دادن عملا وجود نداشت و تیمها بیشتر به غلبه بر حریفان با تعداد زیاد و خشونت تکیه داشتند، اما به زودی با آشکار شدن نیاز به سازماندهی و استراتژی، این وضعیت تغییر پیدا کرد و به توسعه اولین آرایش های قابل تشخیص فوتبال منجر شد.
آرایش های اولیه تاکتیک های فوتبال
اولین آرایش های فوتبال ابتدایی و با تاکید زیاد بر حمله بودند که بازتاب دهنده تمرکز اولیه این ورزش بر حمله به جای دفاع بود. یکی از اولین آرایش های مورد بحث در این فصل کتاب، آرایش 7-2-1 بود که در اواخر قرن نوزدهم مورد استفاده قرار میگرفت. این ترکیب شامل یک دروازه بان، دو مدافع و 7 مهاجم بود که ذهنیت تهاجمی این ورزش را در اوایل نشان میدهد. تیمها بیشتر به گلزنی اهمیت میدادند تا جلوگیری از گل خوردن و دفاع اغلب نادیده گرفته میشد. (در اوایل فوتبال، از 10 بازیکن در زمین استفاده میشد و دروازه بان در آرایش به حساب میآمد و حتی اجازه استفاده از دست تا میانه زمین را داشت اما در طی قوانین اتحادیه فوتبال تعیین شد که تعداد بازیکنان هر تیم در زمین 11 بازیکن خواهد بود. همچنین اصلاحیه های بسیاری در رابطه با قانون آفساید، قانون محدود کردن دروازه بان و محدوده استفاده از دست از وسط زمین تا محوطه جریمه و حتی امکان پاس رو به جلو و … انجام شده است که برخی از این قوانین موجب فاصله گرفتن دو ورزش راگبی و فوتبال از یکدیگر شد که در مقالات دیگر به آنها خواهیم پرداخت.)
آرایش هرم در فوتبال
آرایش 1-2-7 نتیجه مستقیم از تمرکز اولیه بازی بر مهارت فردی، به ویژه قابلیت دریبل زدن بود. با داشتن تعداد زیادی بازیکن در جلو، استراتژی این بود که حریف را با تعداد زیاد غافلگیر کرده و بازی را به یک رقابت پرگل و آشوب برانگیز تبدیل کنند. اما این رویکرد منجر به مسابقاتی شد که ساختار نداشتند و اغلب بی نظمی در آنها موج میزد. بازیکنانی که به صورت دسته جمعی به دنبال توپ بودند و عدم حضور بازیکنان زیاد در خط میانی، بازیها را به صورت حمله های پشت سر هم و بدون تعادل و تاکتیک تبدیل میکردند. با پیشرفت فوتبال، روشن شد که این رویکرد ناپایدار است. تیمها شروع به درک کردن اهمیت داشتن آرایش متوازن تر کردند به طوریکه هم دفاعی و هم حمله ای باشند. بازیکنان و مربیان شروع به آزمایش با موقعیت بازیکنان و تاکتیک ها کردند و آرایش 7-2-1 به تدریج جای خود را به آرایش های پیچیده تر داد. این آزمایشها زمینه ای را برای توسعه آرایش های پیشرفته تر را فراهم کرد؛ به طوریکه آرایش 5-3-2 در اوایل قرن بیستم به یک استاندارد تبدیل شد.
آرایش هرم
توسعه آرایش هرم
جاناتان ویلسون در این فصل از کتاب به تحولی میپردازد که از آرایش ابتدایی 7-2-1 به توسعه آرایش 5-3-2 معروف به هرم منجر شد، که به دلیل ساختار مثلثی خود در زمین فوتبال به این نام شناخته میشود. این آرایش نشاندهنده تغییر قابل توجهی بر تاکتیک های فوتبال بود، بخاطر اینکه رویکردی متعادل تر را معرفی کرد که هم حمله و هم دفاع را شامل میشد. آرایش 5-3-2 شامل دو مدافع، سه هافبک و پنج مهاجم بود که شرایطی را مهیا میکرد که تیمها میتوانستند بازی را به طور موثرتری کنترل کنند.
به دلیل تبدیل شدن تیمها با ساختار جدید به تیم های با سازماندهی و استراتژیک تر به طوریکه تیمها میتوانستند از تمامی زمین به صورت موثر تری استفاده کنند، آرایش هرم در زمان خود انقلابی را در دنیای فوتبال به وجود آورد. سه هافبک در این آرایش نقش مهمی در ارتباط دفاع و حمله ایفا میکردند و به تیمها امکان انتقال روانتر بین این دو فاز بازی را می داد. این آرایش همچنین مفهوم خط میانی را به عنوان منطقه متمایز در زمین معرفی کرد که در آن کنترل و توزیع توپ به جنبه های کلیدی بازی تبدیل شدند. هرم به تیمها اجازه میداد که فشار بیشتری به حریف وارد کنند، سریعتر توپ را پس بگیرند و حملات هماهنگ تری را آغاز کنند.
با گسترش آرایش هرم، دوران جدیدی در تاکتیکهای فوتبال آغاز شد. تمرکز از غلبه بر حریفان صرفا از طریق تعداد بیشتر به استفاده از استراتژی و جایگیری بازیکنان در زمین تغییر کرد. تیمها شروع به توسعه درک عمیقتری از فضا، حرکت و کار تیمی کردند که پایه گذار نوآوریهای تاکتیکی بود که در این کتاب به مفصل آمده و ما هم در غالب ایپزودهایی از خلاصه این کتاب به آنها اشاره میکنیم. آرایش هرم در اوایل قرن بیستم به استاندارد تبدیل شد و تاثیر آن همچنان در تاکتیکهای مدرن فوتبال دیده می شود.
تاثیر نخستین تاکتیسین ها بر تاکتیک های فوتبال
ویلسون در ادامه فصل اول کتاب خود به بررسی نقش نخستین تاکتیسین های فوتبال پرداخته است که به اهمیت ساختار و سازماندهی در مسابقات پی برده بودند. یکی از شخصیتهای کلیدی که در این فصل مورد بحث قرار گرفته، ویلیام مک گرگور، مدیر فوتبال اسکاتلندی که نقش مهمی در تشکیل لیگ فوتبال انگلستان در سال 1888 ایفا کرد. مک گرگور و افرادی مانند او متوجه شده بودند که برای رشد فوتبال به عنوان یک ورزش، باید از ریشه های بی نظمی خود گذر کرده و تیمها سازمان یافته و تاکتیکی تر به فوتبال نگاه کنند. آنها در ترویج پذیرش قوانین و آرایش های استاندارد که به حرفه ای شدن بازی کمک کردند، نقش بسزایی داشتند.
فوتبال اسکاتلند، به ویژه در توسعه تاکتیک های فوتبال در این دوره تاثیر قابل توجهی داشت. برخلاف سبک انگلیسی که در ابتدا بر دریبل فردی متمرکز بود، تیمهای اسکاتلندی از اولین تیمهایی بودند که بر پاس دادن به عنوان یک عنصر کلیدی بازی تاکید میکردند. بازی پاس کاری، معروف به “بازی ترکیبی”، به رویکردی فکر شده تر و هماهنگ تر نیاز داشت که بازیکنان با همکاری یکدیگر توپ را در زمین حرکت میدادند. سبک بازی اسکاتلندی چالشی جدی بر سبک بازی دریبل انگلیسی ایجاد کرد و اثربخشی کار تیمی و استراتژی در فوتبال را نشان داد.
ویلیام مک گرگور
تاثیر اولین تاکتیسین ها فراتر از زمین بازی بود و آنها شروع به آموزش و تدریس فوتبال کردند. مربیانی چون جیمی هوگان، یک انگلیسی که به طور گسترده ای در اروپای مرکزی کار میکرد، نقش مهمی در گسترش دانش تاکتیکی در میان فرهنگهای مختلف فوتبال ایفا نقش کرد. تاکید هوگان بر مهارت، تکنیک و آگاهی تاکتیکی، تاثیر ماندگاری بر فوتبال در کشورهای اتریش و مجارستان داشت و به ارتقا سطح استاندارد کلی مسابقات کمک کرد. کار این تاکتیسین ها، زمینه ساز پیچیدگی های تاکتیکی بود که فوتبال را در قرن بیستم و پس از آن تعریف شد.
جیمی هوگان
فوتبال به عنوان یک بازی تاکتیکی
ویلسون همچنین تاکید میکند که ظهور آرایشهایی مانند آرایش 5-3-2 هرم، آغازگر فوتبال به عنوان یک مسابقه تاکتیکی بود. معرفی این آرایش ها به این معنی بود که تیمها دیگر نمی توانستند تنها به فیزیک بدنی یا نبوغ فردی تکیه کنند؛ بلکه باید به طور استراتژیک در مورد چگونگی غلبه بر حریفان فکر میشد. این تغییر در طرز تفکر، نقطه عطف مهمی در تکامل این ورزش بود و راه را برای توسعه های تاکتیکی پیچیده تر باز کرد.
با آرایش هرم، تیمها شروع به توجه در رابطه با چگونگی جلوگیری از گلزنی حریفان کردند. معرفی دفاع ساختار یافته تر موجب شد تا مهاجمان مجبور شوند راه های جدیدی برای شکستن دفاع تیمهای حریف پیدا کنند، که این اتفاق به خودی خود منجر به توسعه استراتژیهای خط حمله پیچیده تر شد. این دوره شاهد ظهور نقش مدافع بود، بازیکنی که تنها به عنوان خط آخر تیم نبود؛ بلکه تبدیل به بخش جدایی ناپذیری از استراتژی کلی تیم شد. همچنین نقش هافبک، به دلیل اینکه بازیکنان مسئول کنترل سرعت بازی و ارتباط دفاع با حمله بودند؛ برجسته تر شد.
این فصل زمینه را برای بقیه فصلهای کتاب فراهم میکند و نشان دهنده این است که چگونه این تحولات اولیه در حرکت فوتبال از ریشه های خود به عنوان یک سرگرمی بی نظم و بدون ساختار به سوی یک ورزش پیچیده و استراتژیک نقش داشت. از زمانی که تیمها و مربیان به اهمیت تاکتیک های فوتبال پی بردند، فوتبال به مثابه یک بازی شطرنج در زمین تبدیل شد؛ جایی که هر حرکت با دقت و برنامه ریزی صورت میگرفت. این تغییر، راه را برای چشم انداز غنی تاکتیکی باز کرد که امروز در فوتبال مدرن میبینیم؛ جایی که استراتژی و نوآوری کلید موفقیت هستند.