امیرحسین مرادی، فوتبال لب – در دنیای به دور از جنگ موشکها، جنگی به نام فوتبال در جزیره بین کلوپ، آرتتا و گواردیولا رخ میدهد!
حالا با شکست شاگردان کلوپ و توپچیها همراه آرتتا جوان، بار دیگر کورسوی امید به سراغ شاگردان گواردیولا و هواداران منچسترسیتی آمده و حال با به دست آوردن رتبه اول، سیتیزنها خودشان را دوباره شانس اول قهرمانی میدانند!
وقتی کلوپ بنزین تمام کرد!
کلوپ حالا بعد از شکست مقابل آتالانتا در آنفیلد و از دست رفتن شانس صعود به مرحله بعدی لیگ اروپا و شاید قهرمانی در این جام، حالا با شکستی دیگر در جزیره، شاید تا حدودی یک جام دیگر را از دست میدهد!
یورگن کلوپ بعد از شکست در آنفیلد در کنفرانس خبری بعد بازی با کریستال پالاس در هنگامی که بسیار ناراحت و عصبی بود. او افزود: اگر قرار است باز هم مثل نیمه اول این مسابقه بازی کنیم، چرا باید برنده لیگ بشویم؟ حس خیلی مزخرفی دارم و زمان میبرد تا آن را هضم کنم!
همچنین شاگردان مایکل آرتتا بعد از یک بازی دشوار در ورزشگاه امارات مقابل بایرن مونیخ و تساوی مقابل این تیم، پنج روز بعد باز هم در خانه جدال حساس و سرنوشتسازی مقابل آستونویلا برگذار کرد.
با شکست مقابل این تیم، صدر جدول لیگ جزیره را در این مقطع حساس در این لیگ را دو دستی تقدیم منچسترسیتی کرد!
آرتتا بعد از بازی در کنفرانس خبری گفت :شاید ما به اندازه کافی خوب نیستیم که جام را ببریم و قهرمان لیگ برتر شویم. ما تیم بزرگ و متحدی هستیم. باخت و توقف در فوتبال عادی است. ما تا پایان فصل، تمام تلاش خود را انجام میدهیم تا به موفقیت دسترسی پیدا کنیم.
حالا با این وضعیت باید دید که در هفتههای باقی مانده فوتبال اروپا چه سرنوشتی در انتظار این دو تیم ریشهدار انگلیسی است؟
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
الکساندر ایساک دو گل دیگر را در پیروزی 4-0 نیوکاسل یونایتد مقابل تاتنهام به ثمر رساند. اما بازیکن ملی سوئد چقدر خوب است؟
محمدرضا حیدری;فوتبال لب- آنها مهاجمان خود را در نیوکاسل دوست دارند. جکی میلبرن، اندی کول، آلن شیرر. کسانی که گل می زنند تا طرفداران سنت جیمز پارک را روی پا بگذارند، به عنوان ابرقهرمانان آن بخش خاص از شمال شرق انگلیس معرفی می شوند.
الکساندر ایساک و ویلسون
در دو سال گذشته، آن چشمهای دوستداشتنی به کالوم ویلسون و الکساندر ایساک است. که از آغاز فصل 2022-2023 تاکنون 57 گل بین آنها در همه رقابتها به ثمر رسید.
از آنجایی که ویلسون به دلیل مصدومیت قفسه سینه از اوایل فوریه غایب بود، فشار بر الکساندر ایساک برای گام برداشتن وارد شد. و گامی بلند برداشت و بسیار فراتر رفت.
این بازیکن 24 ساله در 6 بازی اخیر خود در لیگ برتر برای نیوکاسل یونایتد هفت گل را زد. اولین گل او به این معنی بود که ایساک پس از شیرر (15 بازی در 1996-1997)، کول (8 در 1993-94) و لس فردیناند (6 بازی در 1995) به چهارمین بازیکنی تبدیل شد که در 6 بازی خانگی پیاپی لیگ برتر برای نیوکاسل گلزنی می کند.
بدون احتساب فصول زمانی که آنها در چمپیونشیپ بودند، الکساندر ایساک هم اکنون اولین بازیکن نیوکاسل است که پس از شیرر در 2003-2004 (28 گل) در تمام رقابت ها در یک فصل بیش از 20 گل به ثمر می رساند.
الکساندر ایساک در برابر تاتنهام
این یک عملکرد کلی عالی برای مردان ادی هاو در برابر اسپرز بود، و به خصوص در مورد دو گل ایساک، احساس اجتناب ناپذیری در مورد آنها وجود داشت.
در بازی خانگی قبلی نیوکاسل، الکساندر ایساک یک توپ را از پشت خط دفاع اورتون تعقیب کرد. مدافعان وحشت زده را کنار زد و شوتش به گوشه دروازه فرو رفت.
او در مقابل اسپرز نیز از توپ های عمقی استفاده کرد. از یک مدافع (در هر دو مورد میکی فن دی فن) فرار کرد و بدون هیاهو، شوتهای خود را به درون دروازه ویکاریو فرستاد.
تغییر نسبت به فصل قبل
فن دی فن فصل اول فوق العاده ای را در تاتنهام سپری میکند. اما در این موقعیت نادر در موارد متعدد بسیار احمقانه به نظر می رسید. حتی سرعت ریکاوری معروف او برای متوقف کردن ایساک کافی نبود. کسی که به طرز ماهرانهای در گل اول او را کنار زد. همچنین زمانبندی دقیقی برای دویدن خود داشت تا برای زدن دومین گل از مدافع هلندی دور بماند.
الکساندر ایساک 21 گل در 34 بازی (30 شروع) در تمام رقابت های این فصل به ثمر رسانده است. با 17 گل در تنها 24 بازی (21 شروع) در لیگ برتر. این به دنبال 10 گل در 22 بازی (17 بازی شروع) در لیگ در اولین فصل او در انگلیس پس از انتقال او از رئال سوسیداد در آگوست 2022 است.
17 گل او در لیگ برتر در این فصل، هماکنون بیشترین گلزنی یک بازیکن سوئدی در یک فصل در این رقابتها به همراه زلاتان ابراهیموویچ برای منچستریونایتد در فصل 2016-2017 است. بنابراین به نظر میرسد الکساندر ایساک احتمالاً قبل از پایان رقابتها، این رکورد گل را خواهد شکست.
او در این فصل دقایق بیشتری نسبت به گذشته در لیگ برتر بازی کرده است. همچنین تقریباً به طور کامل در پست مورد علاقه خود به عنوان مهاجم مرکزی بازی میکند.
در طول اولین فصل خود به عنوان راهی برای وارد کردن ایساک و ویلسون به تیم، هاو اغلب سوئدی را در سمت چپ مستقر می کرد.
تمام کننده
ایساک کنترل را در اختیار دارد تا گزینه مفیدی در آنجا باشد، اما این فصل هیچ شکی باقی نگذاشته است که او در بهترین حالت خود در مهاجم نوک است.
به پایان رساندن موقعیت های تک به تک به یک نشانه تجاری برای ایساک تبدیل می شود. او در این فصل انواع گل ها را به ثمر رسانده است.
اولین بار او در بازی روز افتتاحیه استون ویلا در سنت جیمز پارک بود. یک ضربه ایستگاهی خوب، سون باتمن را دید که توپ را به عقب پاس داد تا توپ ایساک برای اولین بار از امیلیانو مارتینز عبور کند. همچنین در تساوی 2-2 مقابل وستهام در ماه اکتبر، دو گل واقعی به نام “شماره 9” به ثمر رسید. یکی از آنها تلاشی مشابه از روی ضربات ایستگاهی تمام شده بود، در حالی که گل دوم او را دید که در محوطه شش قدم منتظر بود تا یک توپ را به گل تبدیل کند.
پیدا کردن فضا
یکی از بزرگترین دارایی های ایساک توانایی او در یافتن فضا است. چه با دویدن از کنار شانه آخرین مدافع یا با ایستادن نسبتاً ثابت و انتظار برای باز شدن فضا در اطراف او.
او این موضوع را در پیروزی خانگی 4-1 مقابل چلسی در نوامبر گذشته به خوبی نشان داد. زمانی که در وسط محوطه جریمه قرار گرفت، کمی حرکت کرد تا فضا برای پاس لوئیس مایلی باز شود. سپس در هنگام حرکت ناگهانی او نهایت استفاده را برد. مدافعان مهمان به او فرصت دادند تا توپ را کنترل کند و از رابرت سانچز عبور کند.
برای تیمی که دقیقاً بازیکنان را به جلو انباشته نمی کند و در محوطه جریمه نمی ریزد، ایساک گل های زیادی را در مناطق مرکزی بین نقطه پنالتی و دروازه به ثمر می رساند.
همانطور که از نقشه منطقه لمسی بازی خود می بینید، نیوکاسل به طور میانگین تنها 29.1 لمس در هر بازی در محوطه جریمه حریف دارد. این هفتمین رتبه برتر در لیگ است، اما با فاصله کمی پس از منچسترسیتی (42.5)، آرسنال (40.6)، لیورپول (38.7) و تاتنهام (37.3)، بنابراین این بر عهده ایساک است که از لحظات معدودی خود به طور کامل استفاده کند.
ایساک همچنین با زدن چهار پنالتی از چهار پنالتی در این فصل لیگ برتر، تمام کردن سنجیدهای را به نمایش می گذارد. اما او عملکرد قابل توجهی از گلهای مورد انتظار غیرپنالتی خود (np xG) ندارد. او 13 گل غیر پنالتی از 12.8 np xG به ثمر رسانده است. اما دارای بهترین گل در هر 90 دقیقه بازیکن در این بخش با 0.86 (دقیقه 160 دقیقه بازی) همراه با کول پالمر و بالاتر از ارلینگ است.
مشارکت در بازیسازی
از بین کسانی که در این فصل حداقل 600 دقیقه در لیگ برتر بازی کرده اند، فقط کریس وود مهاجم سابق ناتینگهام فارست (38.7 درصد) و الیجا آدبایو (32.1 درصد) از لوتون تاون درصد تبدیل شوت بهتری نسبت به ایساک 28.3 درصدی دارند. بازیکن سوئدی بیش از مجموع شوت های هر دوی آنها تلاش کرده است.
فقط هالند (16) بیش از 15 موقعیت بزرگ ایساک را به گل تبدیل کرده است. که به عنوان فرصتی تعریف می شود که بازیکن مهاجم احتمالاً از آن گل می زند. در حالی که بازیکن نیوکاسل 16 موقعیت کمتر (46 به 30)دارد .
مانند هالند، الکساندر ایساک نیز در هر بازی لمس زیادی ندارد. تنها 6 مهاجم در لیگ برتر که حداقل 600 دقیقه در این فصل بازی کرده اند به طور میانگین کمتر از 30.9 لمس او در هر بازی هستند. که دو نفر از آنها هالند (23.7) و اولی واتکینز (29.9) هستند. به نظر می رسد که این به دلیل دستورات هاو باشد زیرا ویلسون هم قبل از مصدومیت خود فقط 33.2 لمس در هر بازی را به طور میانگین انجام می داد.
همانطور که نقشه حرارتی الکساندر ایساک در زیر نشان میدهد، او این روزها بیشتر در مرکز قرار میگیرد. اما همچنین دوست دارد از کانال چپ وارد شود، که برخی از مقایسهها را با تیری آنری ایجاد میکند. او ممکن است به این سرعت عمل نکند، اما وقتی میبینید که الکساندر ایساک به همان شیوهای که هانری با چنین نظمی انجام میداد، توپ را با عمد به گوشه دروازه میزند، توصیف بسیار مناسبی به نظر میرسد.
یک مهاجم کامل
ایساک به خوبی از توپ مراقبت می کند. از میان مهاجمان لیگ برتر که حداقل 200 دقیقه در این فصل بازی می کنند، تنها هالند (5.9) کمتر از 8.3 از دست دادن مالکیت توپ در هر بازی را دارد.
در واقع بازیکنی که در پنج لیگ برتر اروپا بیشتر به ایساک نزدیک است، در واقع ویلسون است. این یا به سازگاری تنظیمات و دستورالعمل های هاو اشاره می کند، یا به استخدام نیوکاسل می گوید که آنها بازیکنی را پیدا کردند که می تواند آنچه را ویلسون به آنها می دهد بازسازی کند همچنین جالب است که هری کین، مهاجم بایرن مونیخ را می بینیم که چندان در این لیست قرار ندارد.
فوتبال چنین است، استعداد هیجان انگیزی که در این بازی ظاهر می شود با شایعات نقل و انتقالاتی مواجه خواهد شد. بیشتر به دلیل گزارش هایی مبنی بر اینکه نیوکاسل ممکن است مجبور شود قبل از خرید در تابستان مجبور به فروش شود. پیشنهاداتی مبنی بر احتمال دور زدن کوسه هایی مانند آرسنال، تاتنهام و چلسی وجود دارد.
السکاندر ایساک مهره کلیدی
سرمربی او اخیراً گفت: “برای اینکه تیمی باشیم که می خواهیم باشیم، باید بهترین بازیکنانمان را حفظ کنیم.” این واضح به نظر می رسد و گزارش ها همچنین حاکی از آن است که نیوکاسل قصد ندارد برای ایساک پیشنهادی قبول کند. در حالی که خود بازیکن آرام و خوشحال به نظر می رسد.
و چرا او نخواهد بود؟ نیوکاسل هنوز شانس زیادی برای صعود مجدد به اروپا دارد، در حالی که او در تیمی بازی می کند که مناسب اوست و برای هوادارانی که او را می ستایند.
او پس از حضور در بوروسیا دورتموند و رئال سوسیداد، با تجربه کمی برای یک بازیکن 22 ساله وارد نیوکاسل شد.
الکساندر ایساک در 24 سالگی دنیا را زیر پای خود دارد. به این ترتیب، انتظار داشته باشید که جهان با آرامش در گوشه دروازه قرار گیرد.
امیرحسین مرادی، فوتبال لب – بایرن لورکوزن ژابی آلونسو، درست در شبهای فروپاشی باواراییها در لیگ کشاورزان، دست به یک شاهکار زد!
لورکوزنیها موفق شدند بعد از 30 سال دوباره طعم جام را بچشند و با آلونسو قهرمان بوندسلیگا آلمان شوند!
ماشین آلمانیِ ژابی آلونسو بدون دادن حتی یک امتیاز در پنج هفته پایانی، به سلطه 12 ساله بایرن مونیخ رو پایان داد.
لورکوزن با برد ۵-۰ مقابل وردربرمن، دست نیافتنی شد و برای اولین بار در تاریخ باشگاه قهرمان بوندسلیگا شد!
لورکوزن به اولین تیمی تبدیل شد که با 29 بازی بدون باخت در یک فصل، قهرمانیاش را قطعی میکند.
آنها با 25 برد و 4 مساوی تا این مقطع از فصل توانستند قهرمانی خود را مسجل کرده و تنها 5 هفته دیگر با قهرمانی بدون باخت فاصله دارند!
حالا ژابی آلونسو، سرمربی جوان اسپانیایی که چندی پیش در کنفرانس خبری خود اعلام کرده بود که فصل بعد هم در لورکوزن میماند، کار بسیار دشواری را برای حفظ تیم موفق امسال خود برای سال آتی دارد.
بازیکنانی همچون وریتز، گریمالدو و پالاسیوس و… با درخشش در این فصل، قطعا کار سختی برای جذب این بازیکنان در فصل بعد دارند!
خیابان ژابی آلونسو، نامی که هواداران لورکوزن پس از قهرمانی تاریخی بر خیابانی که به استادیوم بای آرنا منتهی میشود گذاشتند تا از زحمات سرمربی خود تقدیر کنند!
ژابی آلونسو پس از قهرمانی تاریخی گفت :
این یک لحظه بسیار ویژه برای باشگاه است. قهرمانی در بوندسلیگا برای اولین بار در 120 سال گذشته دستاورد بسیار خاصی است. بازیکنانم عالی هستند، آنها یک تیم برتر هستند. به همه آنها خیلی افتخار میکنم. برای من افتخاری بود که در لورکوزن کار کنم. از همه شما برای حمایت باورنکردنی در طول فصل متشکرم. قهرمانی آلمان را داریم و حالا به دنبال چیزهای بیشتر هستیم.
همچنین بایرن مونیخ بجای انتشار بیانیه و آوردن بهانه با جمله ” شما مارا به وجد آوردید “ به تعریف تمجید از لورکوزنیها پرداخت!
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
رودری به عنوان بازیکنی در قالب بوسکتس وارد منچسترسیتی شد اما در سال های اخیر اعداد تهاجمی باورنکردنی را ثبت کرد.
محمدرضا حیدری؛ فوتبال لب- شاید به این دلیل است که او اسپانیایی است. شاید این احترامی است که پپ گواردیولا برای او قائل است. به احتمال زیاد، به این دلیل است که او یک هافبک میانی برنده سه گانه، سقوط ناپذیر و توپگیر است.
رودری در طول دوران حرفه ای خود با سرخیو بوسکتس اسطوره بارسلونا مقایسه شده است.
از نظر سبک، البته، شباهت های زیادی وجود دارد. اما حقیقت این است که در حالی که رودری به سیتی آمد تا سوراخ بوسکتس شکل در پازل گواردیولا را پر کند. او به چیزی کاملاً متفاوت تبدیل شد.
او همچنان یک توپگیر نخبه است و هنوز هم در محوطه مقابل مدافعان تیمش رژه می رود. مالکیت توپ را بالا می برد و آن را بین مهاجمان تقسیم می کند. او همچنان مرتباً توپ را از خط دفاعی خارج میکند و نقشی کلیدی در ترکیب سیتی بازی میکند.
اما عملکرد هجومی او در این فصل افزایش چشمگیری داشته است. رودری با یک گل و یک پاس گل در پیروزی 4-1 مقابل استون ویلا و یک پاس گل دیگر در پیروزی 4-2 در کریستال پالاس ، تعداد گل های خود را در این فصل به 14 رساند.
بهتر از خیلی ها
او با هفت گل و هفت پاس گل، در رده شانزدهم لیگ برتر از نظر تعداد گلزنیها قرار دارد. در این فصل، او به طور مستقیم به گل های بیشتری نسبت به مارتین اودگارد (13)، نیکلاس جکسون (12)، برونو فرناندس (12)، لوئیس دیاز (12)، برناردو سیلوا (10) و دژان کولوسفسکی (9) کمک کرد. این لیست ادامه دارد.
بوسکتس چیزهای زیادی بود – از جمله استعدادی نسلی که الهام بخش نسل بعدی هافبک های دفاعی بود – اما او هرگز تهدیدی برای گل نبود. او در 481 بازی حرفه ای خود در لالیگا، تنها 11 گل به ثمر رساند.
رودری زمانی که برای اولین بار به سیتی نقل مکان کرد، بیشتر از این نوع بازیکن بود. او در 97 بازی خود در لالیگا برای ویارئال و اتلتیکو مادرید، تنها 4 گل به ثمر رساند و میانگین 0.9 شوت در 90 دقیقه بازی را به ثمر رساند. در سه فصل کامل حضورش در اسپانیا، میانگین کمتر از یک لمس در محوطه حریف به ازای هر 90 نفر بود.
این در سیتی ادامه یافت، جایی که او در اولین فصل حضورش، تنها سه گل به ثمر رساند. میانگین 0.9 شوت و 1.0 لمس در محوطه جریمه حریف در هر 90 ضربه داشت.
بیشتر از یک هافبک دفاعی
تاثیرات او در محوطه حریف فصل به فصل افزایش یافته است و در فصل 2023-2024 عدد 2.8 در 90 است. او تعداد پاسهای بیشتری در یک سوم پایانی (13.8)، داشتن ضربات (2.1) بیشتر و ایجاد موقعیتهای بیشتر در هر 90 (1.5) نسبت به هر فصل دیگری در دوران حرفهای خود دارد.
این بازیکن اسپانیایی همچنین 0.52 گل یا پاس گل به ازای هر 90 گل می دهد. که به راحتی بالاترین میزان او در تاریخ است، و بهتر از هر بازیکن دیگری است. یک نرخ شگفت انگیز برای بازیکنی که هنوز در درجه اول یک هافبک دفاعی است.
مقایسه نقشه لمسی رودری از فصل اول (2019-2019) در سیتی با 2023-24 تصویر قابل توجهی را نشان می دهد. هافبک اسپانیایی در این فصل به طور متوسط 20 لمس بیشتر در هر 90 بازی (125.9) نسبت به هر دوره دیگری برای سیتی دارد. چهار منطقه ای که بیشترین افزایش را داشته اند در یک سوم هجومی زمین بوده اند.
همانطور که نقشه لمسی او در زیر نشان می دهد، او به طور متوسط 5.4 لمس بیشتر در هر 90 دقیقه در منطقه مهم 14 و 5.2 در 90 در دو نیمه فاصله در هر طرف دارد.
بیشتر هجومی تا دفاعی
او همچنین تقریباً سه برابر بیشتر از اولین فصل حضورش در باشگاه (1.0 در 90) در مجوطه حریف در هر 90 (2.8) لمس می کند. واضح است که او تشویق شده است که بیشتر به مناطق هجومی وارد شود.
سیتی این روزها حتی از زمانی که رودری برای اولین بار به آن پیوست، تسلط بیشتری دارد. و آنها با یک های لاین بازی میکنند و درست به سمت زمین پیش میروند تا حریف را در نیمه خود نگه دارند.
همانطور که نقشه منطقه لمسی زیر برای کل تیم نشان می دهد، سیتی در موقعیت های مرکزی بسیار بیشتر در رده سوم حمله قرار می گیرد.
به این ترتیب رودری در موقعیت های پیشرفته تری قرار خواهد گرفت.
تغییرات پپ
یکی از تغییراتی که گواردیولا ایجاد کرده این است که رودری دیگر در طول تمرین سیتی وارد خط دفاعی نمی شود. او به قدری در برابر مطبوعات مقاومت می کند که گواردیولا متوجه شد که هیچ فایده ای برای حضور او در خط مقدم حریف وجود ندارد. او همچنین ممکن است رودری را در یک منطقه شلوغ در وسط زمین داشته باشد. در این فصل، گواردیولا رودری را حتی بیشتر جلو برد.
هافبک سیتی در این فصل لیگ برتر را برای تعداد دفعاتی که در زمان مالکیت توپ تحت فشار قرار گرفته است (1075) رهبری می کند. در موقعیت های بازی باز که حداقل یکی از حریف ها در فاصله دو متری قرار دارد، ضریب موفقیت پاس 87.3 درصد را حفظ کرده است.
این دومین بالاترین میزان در بین بازیکنان لیگ برتر است که حداقل 300 پاس با حریف در فاصله 2 متری انجام می دهند، پس از بیلی گیلمور از برایتون (88.4٪). گیلمور این میزان موفقیت را از 361 پاس حفظ کرده است. مرد سیتی با نگاه کردن به میزان موفقیت پاس با حریفی در فاصله 3 متری خود (90.3%) در لیگ برتر پیشتاز است.
اینطور نیست که رودری با پاسهایش به خوبی بازی کند. تنها پاسکال گروس (169) در این فصل بیشتر از اسپانیایی (168) در بازیهای لیگ برتر پاسهای مترقی داده است. در حالی که رودری 1179 پاس داده است که حداقل دو حریف را دور زده است – 247 پاس بیشتر از هر کس دیگری (یان پل ون هکه). دوم، با 932). او همچنین در این فصل بیش از هر بازیکن دیگری (137) پاس های خط شکن در لیگ قهرمانان اروپا انجام داده است.
یک پاسور مورد اعتماد
همچنین میتوانیم از معیاری به نام تأثیر پاسور برای اندازهگیری میزان خوب پاسهای یک بازیکن در مقایسه با آنچه که باید از یک پاسور معمولی انتظار داشته باشیم استفاده کنیم.
تاثیر کل پاسور رودری در این فصل 182.1 است – تقریباً دو برابر هر بازیکن دیگری، با گروس (96.4) و اودگارد (80.7) در ردیف بعدی. او همچنین از نظر میانگین تاثیر پاسهایش (0.06) از بازیکنان در رتبه اول قرار دارد تا حداقل 500 پاس در این فصل انجام دهد. رودری با پاس های خود در این فصل بیش از هر کس دیگری در لیگ برتر روی بازی ها تأثیر می گذارد.
اگر او را بیش از حد عمق در اختیار داشته باشد، استعداد او هدر میرود، و او آنقدر تحت فشار است که گواردیولا از او خواسته حتی بیشتر از گذشته جلوتر برود. نتایج ویرانگر بوده است.
او در لحظات کلیدی جلوی دروازه نقش می بندد، دقیقاً مانند گل برنده فصل گذشته اش در فینال لیگ قهرمانان اروپا. از 14 گل یا پاس گل او در این فصل، 10 گل سیتی را به برد رسانده یا آنها را به تساوی رسانده است، از جمله اولین گل او مقابل ویلا در هفته گذشته. او در اوایل فصل در دقیقه 88 در شفیلد یونایتد گل برتری را به ثمر رساند و همچنین گل های مهمی را هم در خانه و هم در خارج از خانه به چلسی زد.
رودری در این فصل نسبت به هر فصل دیگری در دوران حرفهای خود ریکاوری کمتری (مجموع دفعات بازیابی مالکیت) انجام میدهد، با 7.3 در 90. همچنین او میانگین بیش از 9 بازیابی در هر 90 در هر یک از سه فصل گذشته داشته است.
تهاجمی تر از گذشته
با این حال، به طور باورنکردنی، مجموع 195 ریکاوری او بیش از هر بازیکن دیگری در لیگ برتر در این فصل است. او حجم وسیعی از زمین را پوشش می دهد، و از بسیاری جهات، کار بیش از یک بازیکن را انجام می دهد.
رودری هوشمندانه بازی را قطع میکند و میداند چه زمانی باید خطا کند. او مدتهاست که بهعنوان استاد لیگ برتر در انجام هرچه بیشتر خطاها بدون جریمه مورد تحسین و نفرت قرار میگیرد. اما با وجود زمینهای زیاد برای جبران دورههای ریکاوریاش، او بیشتر در سمت اشتباه توپ قرار میگیرد.
که منجر به خطاهای بیشتر و کارت های بیشتر شده است. در حالی که هفت بازی تا پایان فصل 2023-24 باقی مانده است، او در حال حاضر با هشت بازی با بیشترین تعداد زردها در یک فصل برابری کرده است.
بد انضباط مسلما تنها نقص فصل او بوده است. او برای اولین بار در دوران حرفه ای خود در سیتی یک بازی را به دلیل انباشته شدن کارت های زرد از دست داد. و همچنین کارت قرمز و متعاقباً سه جلسه محرومیتی که در مقابل ناتینگهام دریافت کرد وجود داشت.
او در غیر این صورت تقریبا همیشه در دسترس است. این چهار بازی اولین بازیهایی بود که او به دلیل محرومیت برای سیتی از دست داد، و از نوامبر 2019 تاکنون حتی یک بازی را به دلیل مصدومیت از دست نداده است. این رکورد در دسترس بودن، او را ارزشمندتر میکند، بهویژه با توجه به اینکه سیتی در هر چهار بازی بدون او شکست خورد.
مهره کلیدی
گواردیولا بیش از هر بازیکن دیگری در تیم خود به ژنرال هافبک خود متکی است و به راحتی می توان دلیل آن را فهمید.
اما اگرچه آمادگی جسمانی برای رودری مشکلی به نظر نمیرسد، چند اشتباه و پاسهای نابجا مقابل پالاس در روز شنبه رخ داد که نشان میدهد او ممکن است آسیبهای روانی را احساس کند که هرگز نمیتواند یک بازی را از دست بدهد.
شاید بتوان این واقعیت را خواند که گواردیولا به محض اینکه سیتی در مقابل ویلا و پالاس 4-1 پیش رفت – در هر نوبت 15 دقیقه مانده به پایان – که قبلا تنها یک بار رودری را از زمین خارج کرده بود – پس از 87 دقیقه در خانه، رودری را تعویض کرد. سرمربی سیتی باید رودری را برای هر بازی آماده و شاداب نگه دارد.
در این فصل، شاهد پیشرفت رودری به هافبک باکس به باکس بودیم. یک ناوشکن در هر دو انتهای زمین؛ و یک پست هشت در حالی که همچنان کارهای شش را انجام می دهد. او از این نظر در فوتبال جهان منحصر به فرد است و اکنون، به معنای واقعی کلمه، شکست ناپذیر است. رودری به چیزی بیش از یک هافبک دفاعی تبدیل شده است.
امیرحسین مرادی، فوتبال لب – کارهای کوچک بخش برندینگ، در ایران، میتواند مشکلات عدیده دو تیم بزرگ پایتخت، یعنی استقلال و پرسپولیس را حل کند!
استقلال و پرسپولیس با طرفداران میلیونی در ایران، که یک منبع درآمد قوی برای وزارت ورزش و جوانان محسوب میشوند،
حدود دوسال اخیر با فشار AFC برای دریافت مجوز حرفهای اقدام نموده تا خطر حذف از لیگ قهرمانان آسیا، تیمهای پایتخت نشین را تهدید نکند.
مشکلاتی همچون مالکیت مشترک و تفکیک سازی درآمد دو تیم همچنان ادامه دارد!
داستان هزار و یکشب خصوصی سازی سرخابی ها به بیش از 6 هزار روز که معادل 16 سال است به طول انجامید!
حالا با اعلام AFC، تیمها برای حضور در لیگ نخبگان آسیا در فصل بعد، نباید از مالک مشترک برخوردار باشند.
مشکل کسب مجوز حرفهای که حالا این دو تیم تهرانی با واگذاری درصدی از سهام تیمها به بانکها در حال حل مشکلات مجوز AFC میباشند.
با رعایت کردن سادهترین متدهای برندینگ در فوتبال این کشور میتوانند دو تیم جدا از حل مشکلات مالی و پروندههای شکایت مربیان و بازیکنان سابق خود، با توسعه و تبلیغ برند و محصولات خود، نظر شرکتها و هلدینگها را به خود جلب کرده و انتظارات چندین ساله هواداران را برای مشکلات مالکیتی حل کند!
فروش تقویم، سررسید سالانه، کتاب تاریخچه و افتخارات باشگاه و استفاده از اسپانسرهایی برای ایجاد طرح و لوگو باشگاه روی مواد غذایی و.. نمونه بارز کار برندینگ تبلیغات باشگاه پرسپولیس تاکنون با درصد زیادی از همین طریق درآمدزایی کرده و همین حرکت باعث شد تا در خرید بازیکنانی مانند اوستون اورونوف و محمد خدابندهلو کار دشواری نداشته باشند!
کار برندینگ را البته چندین سال پیش، استقلال در دوران مدیریت احمد سعادتمند با محصولاتی مانند پفک آبی و آب معدنی استقلال آغاز کرد، اما هواداران استقلال که با به تمسخر این موضوع باعث شکست پروژه برندینگ و درآمدزایی باشگاه شدند؛ دودی که تا به امروز به چشمان خود هواداران استقلال رفت و شاید آنها میتوانستند با همین چیزهای کوچک مشکلات عدیده خود را در قبال بدهیهای میلیون دلاری استراماچونی و.. دست به دامان وزارت ورزش و جوانان نشوند تا از آسیا حذف نمیشدند!
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
یوسف جوانشیر، فوتباللب – به گزارش فوتباللب و به نقل از اتلتیک، در این مقاله به بررسی تفاوتهای میان سرمربیگری در فوتبال مردان و زنان پرداخته میشود. زمانی که سرمربی زنان تاتنهام، رابرت ویلاهام، سرپرستی تیم مردان را در زادگاه خود، سوئد، برعهده داشت، بسیار پر سروصدا بود. رابرت در مصاحبه با اتلتیک چنین گفت:
من فریاد میزدم، تهییجشان میکردم. شما باید تمام 90 دقیقه صدای منو بشنوید؛ مخصوصا هنگامی که توپ را در اختیار ندارید.
زمانی که ویلاهام به تیم زنان هاکن در شهر گوتنبرگ رفت، همین سبک را پیش گرفت. هنگامیکه آنها چند بازی را واگذار کردند، بازیکنان علیالخصوص بازیکنانی که نزدیک به نیمکت سرمربی بودند، این سروصداها باعث استرس آنها میشد. ویلاهام میگوید:
چیزی که لازم بود را انجام میدادم. مرا به فکر فرو میبرد. چرا چیزی که به آنها میگفتم را انجام نمیدادند؟ من اگر جلوی همسرم صدایم را بلند کنم، او به حرفهای من گوش نخواهد داد. احتمالا آنها هم حس کردهاند جای همسرم هستند.
ویلاهام، مردی با قد بلند است که صدای بم، به او پتانسیل انتقال حس تهدید بالقوه را میدهد. اکنون دیگر، تغییراتی در کار خود اعمال نمود تا به یک فرد آرام 41 ساله تبدیل شود. او فردی آرام و ساکت در کنار زمین است. ویلاهام ادامه میدهد:
من سعی کردم تا آنها را بدون فریادزدن کنترل کنم. این موضوعی واضح است که در طول تجربه مربیگریام در فوتبال زنان به آن دست یافتم.
این تنها یک تفاوت ظریف در سرمربیگری میان فوتبال مردان و زنان است، که رابرت ویلاهام موفق به کشف آن شد.
تفاوت یا همپوشانی؟
اتلتیک برای این مقاله، از 11 نفر از سرمربیان (منیجرها) مصاحبه کرده است و مسائل مربوط به منیجرینگ تیمهای مردان و زنان را مورد بررسی قرارداد. البته که ممکن است همپوشانیهایی میان این دو نیز وجود داشته باشد. علاوه بر این، اکثر منیجرهایی که در هردو محیط کارکردند، تنها در تیمهای زیر 21 سال مردان بودند و در تیم اصلی حضور نداشتند.
برخی از آنها احساس میکنند که هیچ تفاوتی در این دو اتمسفر وجود ندارد و باید درباره نحوه مدیریت بحث شود تا جنسیت افراد. با این حال همین منیجرها به تفاوتهای ظریفی اشاره نمودند که برخی خوب و برخی بد هستند. موضوع حائز اهمیت اما، این است که گاهی این دو تنها متفاوت اند و دچار اختلاف نخواهند شد؛ که الیته دانستن آن میتواند کمک بسزایی را به قدرت مدیریت منیجر القا کند.
بزرگترین و رایجترین تفاوت نقلی که ذکر شد، این بود که مردان میخواهند بدانند «چه کار کنند». این درصورتی است که بازیکنان زن میخواهند بدانند «چرا» باید تمرین خاصی را انحام دهند. منیجرها، بازیکنان زن را با عناوین کنجکاو و علاقمند به همراه پرسشهای فراوان توصیف میکنند. به گفته گرت تیلور، منیجر تیم زنان منچسترسیتی، استفاده از دیالوگها و کلمات میتواند یک خرید بزرگ را در پی داشته باشد. این درصورتی است که برخی منیجرها بر این باورند که بازیکنان زن بیش از اندازه به پیشنهادات خود فکر میکنند.
فوتبال زنان کنجکاوانه، فوتبال مردان عملگرا | لیدیا بدفورد
لیدیا بدفورد، منیجر سابق و کمکمربی زنان لسترسیتی و زنان آرسنال به ترتیب، اکنون سرمربی تیم زیر 18 سال مردان برنتفورد، معتقد است که تیم کنونی او عملگراتر و با کنجکاوی کمتری به تمرینات تیمی خود میپردازند. لیدیا بردفورد میگوید:
آنها از رختکن خارج میشوند و تمام برنامهها را به اجرا در میآورند و بعضا برای برخی مسائل راهحل لازم را مییابند. گویا از کودکی به آنها آموختهاند تا گوش کنند و سپس برنامهها را در زمین عملی نمایند.
لیف اسمرود
لیف اسمرود یک روانشناس بالینی و بازیکن سابق فوتبال است. او در دورههای مختلف (10سال گذشته تاکنون) سرمربی موقت تیمهای بزرگسالان مردان و زنان نروژ و همچنین سرمربی تیم مردان زیر 21 سال بوده است. تجربه او در این زمینه، دانستن کار درست پیش از شروع آن کار است. او میگوید:
مربیان مردی که برای اولین بار وارد فوتبال زنان میشوند، منحنی یادگیری صعودیای در زمینه دانستن این سری مسائل را تجربه خواهند کرد.
اسمرود که مربی ستارگان نروژی مانند ارلینگ هالند، مارتین اودگارد، آدا هگربرگ و گورو ریتن بوده است، میگوید:
درک این منطقها باعث بروز یک ساختار خواهد شد. اما او متوجه شده است که بازیکنان زن، ریسک کمتری در بازی خود دارند و کمتر به تصمیمگیری شخصی میپردازند. در حالیکه بازیکنان مرد این کار را کاملا با ریسک و طبیعیتر انجام خواهد داد. بازیکنانی که عقب بنشینند و منتظر انجام کار درست بمانند، برای ورزشهای سرعتی و حرفهای اینچنینی مناسب نیستند.
از سویی، ویلاهام در تلاش است تا محیطی آرام را در تاتنهام بوجود آورد که درست و غلطی نداشته باشد و بازیکنان به ابتکار عمل و آزادی تشویق شوند. به عنوان مثال او به گریس کلینتون، ملیپوش 20 ساله انگلیس که بصورت قرضی ار منچستریونایتد در اسپرز بازی میکند، میگوید:
شما باید با شجاعت کامل وظایف خود را انجام دهید. میخواهم او حس کند که حق انتخاب از آن اوست. میتواند آن را انتخاب کند یا چیز دیگری را، این بحث درست یا غلط نیست، تصمیمگیریست.
در نتیجه تمایل به انجام کار درست، اسمرود دریافته است که زنان اغلب به دنبال بازخورد و واکنش منیجر خود هستند تا بدانند فرد بالادستیشان درمورد آنها چه فکری میکنند. اسمرود همچنین اینگونه دریافت که بازیکنان زن، در اظهارنظر بسیار مرددتر بودند و در عوض، به دنبال انجام کاری درست تلاش میکردند. او میگوید:
اگر یک بازیکن مرد را روی نیمکت یا بیرون از تیم بگذارم، آنها فکر میکنند مربی یک احمق است. اما بازیکنان زن بیشتر فکر میکنند که چه کار اشتباهی باعث نیمکت نشینی و بیرون بودنشان بوده است.
اسمرود دریافته است که زنان بیشتر دروننگرند و میپرسند:
چه اشتباهی انجام دادم؟ مسئولیتپذیری کمتری برای مردان و مسئولیتپذیری بیشتری برای زنان وجود دارد که حتی میتواند از حد خارج شود. من متوجه شدم که مردها به تواناییهای خود، اطمینان بیشتری دارند. آنها معتقدند که مهارتهای لازم برای این کار را دارند. در مقابل برخی زنان که درسطح بالایی از بازی قراردارند، انتقادات شدیدی از خود دارند، حتی پیش از اینکه به کارهای خوب خود فکر کنند، نکات منفی خود را مییابند و مسائل را شخصی و جزئیتر دنبال میکنند.
مردان بیشتر از دیگران انتقاد میکنند. هنگامیکه از آنها بخواهید چیزی را بهبود ببخشند، فکر میکنند شرایط دشوار شده است و فضا سختتر خواهد بود.
آنها با چشمهای درشت وارد میشوند، رویای اینکه یک بازیکن تاپ لیگبرتری شوند یا برای تیم ملی خود بازی کنند آنها را بسیار مشتاق ساخته که از طرفی، این موضوع بسیار حساس و خطرناک نیز میباشد. آنها پر از هورمون، پول، عوامل مختلف طبیعی و شخصی و والدینیاند که همه، این جاهطلبی را به همراه دارند.
تمرکز اصلی او در تیم مردان زیر 21 سال نروژ بود که تیم را در اولویت قراردهد و در عین حال، به جاهطلبیهای فردی نیز احترام بگذارد. بازیهای فوتبال مردان و زنان در ردههای مختلف در حال توسعه هستند و از سویی درک زندگی بازیکنان زن نیز، امری حیاتی است. از تحقیق درمورد سلامتی آنها گرفته تا مفاد زایمان، رفت و آمد بازیکنان تا تاثیر هر یک بر وامهای مسکن.
فوتبال زنان کنجکاوانه، فوتبال مردان عملگرا | هایز
هایز، منیجر تیم زنان چلسی، بر این تصور است که داشتن زنان در پستهای مهم و رهبری در اطراف تیمش بسیار مهم است. زیرا آنها ممکن است به دلیل زن بودن، با بازیکنان همدردی کنند. هایز میگوید:
مهمتر از هر چیزی، داشتن دانش و آگاهی درمورد خود زنان است. یک فرد آگاه در حوزه دانش فوتبالی کافی نیست.
او اطمینان میدهد که تمامی کارکنان خود را در مورد نیازهای عملکردی خاص زنان تحت آموزش قرارداده؛ که اثرات دوران قاعدگی یک نمونه از آنهاست. هایز تابستان امسال چلسی را ترک خواهد کرد تا به تیم ملی زنان ایالات متحده آمریکا پیوندد.
هرشخصی که در تیم زنان کار میکند، شما باید مدام او را با این مفاهیم به چالش بکشید: “زنان همان مردان کوچک نیستند؛ بنابراین آیا ما باید کار همیشگی خود را انجام دهیم، زیرا آن را همیشه انجام میدادیم یا به دلیل اینکه مردان نیز آن را انجام میدهند؟” ما باید مدام این مفهوم را به چالش بکشیم.
فوتبال زنان کنجکاوانه، فوتبال مردان عملگرا | ریهان اسکینر
ریهان اسکینر منیجر تیم فوتبال وستهم نیز بر تفاوت «سبک زندگی کلی» تاکید بسزایی دارد. او در مورد «تاثیر حقوق مالی مرتبط با آنها، و همه چیزهایی که به بازیکنان، تمرکز بیشتری برای ادامه روند خود و عملکرد بهتر کمک میکند.» صحبت میکند. اسکینر نقل و انتقالات بازیکنان را تنها به عنوان نمونه نام میبرد. او میگوید:
این کاری نیست که آنها فقط از روی علاقه و هوس خود انجامش دهند. بلکه تاثیر بسیاری بر روی چیزهای ساده و پیش پا افتاده خواهد داشت. مانند اینکه بایستی چند ماه پیش از انتقال باید نقل مکان کنید، درحالیکه اجاره ملک خود را از پیش پرداختهاید. اینها عوامل مهم و در عین حال ساده در فوتبال و ورزش زنان است که از لحاظ مالی، تاثیر بسیار اندکی در ورزش مردان دارد.
تیلور، وارد
شاید به همین دلیل اسنت که تیلور در منچسترسیتی، در میان دیگران با «میزان اهمیت و کاربرد بازیکنان زن» که عامل «موفقیت و دستیابی به چیزی است که میتواند وجود داشته باشد» میباشد. در مقابل بازیکنان آکادمی مردان با کمی تلاش به موفقیت میرسند و تصور میکنند آنها عامل اصلی این موفقیت بودند. تیلور میگوید:
در مورد زنان و دخترها، تواضع بسیاری وجود دارد. آنها مدام در پی بهبودی هستند و تلاش میکنند.
یکی از بزرگترین کلیشهها میان زنان و مردان، احساسی بودن بیشتر زنان بوده است. او ادامه میدهد:
من از اینکه زن هستم و این را میگویم عبایی ندارم. زنان احساسیتر هستند، اینطور نیست؟
همچنین کارلا وارد، منیجر تیم بانوان استون ویلا، معتقد است که میان این دو فضای کاری/ورزشی، تفاوتهای اساسی وجود دارد. او میگوید:
برخی روزها ما به یک آغوش نیاز داریم و گاهی اوقات، به یک لگد خوردن! ما نیاز به درک شدن داریم، و همچنین پیچیدهتر از مردان هستیم.
دیوید آزنار، ویلاهام
بزرگترین تغییر برای دیوید آزنار، منیجر تیم بانوان اتلتیکو بیلبائو، که پیش از این در فوتبال مردان کار میکرد همین موضوع بود. او به اتلتیک گفت:
صادقانه معتقدم که مربیگری در فوتبال زنان نیازمند حساسیت بسیاری است. زنان نسبت به مردان بسیار حساستر هستند. این نکتهی بسیار مهمی بود که تجربهاش کردم.
ویلاهام نیز نظری مشابه با دیگران دارد. او معتقد است:
در فوتبال مردان بیشتر همان سیاه و سفید است که وجود دارد. کمی خنده و کمی شوخی و نه احساسات. پویایی و حرکت تیمی در فوتبال زنان، نیازمند احساسات بیشتر، روابط قویتر شخصی و شخصیتی است و آنها درواقع در حال معاشرت فوتبال بازی میکنند. در فوتبال مردانن اما، اینگونه نیست و روابط عمیقی میان آنها شکل نمیگیرد.
فوتبال زنان احساسیتر از فوتبال مردان | بدفورد، اسمرود
بدفورد در اولین بازی فصل خود به عنوان مربی تیم زیر 18 سالههای برنتفورد فعالیت میکرد. یک مقام رسمی از او در مورد اینکه منیجر تیم کجاست سوال کرد که او اینگونه پاسخ داد: “تو دنبال او میگردی؟ معتقد است که میتوان بسیار مستقیمتر با مردان و پسران ارتباط برقرار کرد. این موضوع به دلیل عادت آنها به سبک قاطعانه و برخورد مستقیم است.” او در ادامه میگوید:
در مورد مردان، آنها موضوعات را شخصی نمیکنند. اگر بینشان کسی به دیگری بدگویی کند، ممکن است به یکدیگر حمله کنند، به یکدیگر لگد بزنند و در همانجا همه چیز تمام شود. در مورد زنان اما، اگر بخواهد اتفاقی بیفتد و چیزی باعث درگیری میان دو نفر بشود، این موضوع زمانبر خواهد بود.
اسمرود معتقد است که تنوع در حساسیت وجود دارد. اما او بر این باور است که مردان به اندازه زنان دارای احساسات اند. او میگوید:
مردان دارای احساساتی هستند که ما از آنها خبر نداریم. علاقه کمتری به بروز آنها دارند و سخت است که به شناخت این احساسات برسیم. مردان نمیدانند که چگونه این احساسات را بروز بدهند و در انتقال ان به مشکل برمیخورند. این روش متفاوتی برای برخورد با احساسات را میطلبد.
انرژی بسزایی در ایجاد فضای عاطفی میان تیم وجود خواهد داشت. به این معنا که باید احساسات را بپذیریم، اما نباید توسط آنها کنترل شویم. این بخش بزرگ و نقطه عطف مدیریت من است. این همان موردی است که شما را قدرتمند میکند. شما همچنین بایستی نقطه اوج احساس را در تیم پیدا کنیم و در همان حدود حفظ کنید. این دو روی یک سکه است و نشاندهنده این است که شما، با بازیکنان، فوتبال و انسانها کار میکنید.
کلمه “انسانها” واژهایست که مایکی هریس، در پی انتقال خود از آکادمی مردان برایتون به سرپرستی موقت تیم زنان برایتون، به آن اشاره نمود. او میگوید:
شما با انسانها سر و کار دارید.
هریس که به دلیل عشقی که به مدیتیشن داشت، به عنوان مایک خوشذهن شناخته میشود؛ بر اهمیت خودآگاهی و هوش هیجانی در بازیهای فوتبال مردان و زنان تاکید دارد. او میگوید:”کنجکاو باشید. در مورد آنها اطلاعات کسب کنیدو به آنها نشان دهید که برای کاری که میکنید ارزش قائلید. آنها این را میبینند و سعی میکنند ارزش قائل شوند. زمانی که ارتباط خاص خود را ایجاد نمودید، در زمانهای مناسب نوبت به چالش کشیدن آنها فرا میرسد.”
در مورد هایز، یکی از نکات کلیدی، مدیریت افراد آن هم صرف نظر از جنسیت آنهاست. او میگوید:
من باید در مورد مشخصات شخصیتی شما، نحوه واکنش به استرس یا در شرایط بحرانی، بیشتر بدانم. این، باعث میشود تا بهترین نتیجه و بهترین عملکرد را از شما دریافت کنم. من مردان زیادی را درمیان مربیان خود دارم که میتوان آنها را بسیار راحتتر از زنان مدیریت نمود. این همیشه یک ارتباط جنسیتی نیست، برای اینکه منیجری خوب باشید، به هوش هیجانی و مهارتهای ارتباطی موثری نیازمندید. آنها به اندازه کاربرد تاکتیکی و فنی شما مهماند.
بخش مهم سبک مدیریت هریس اما، ایجاد یک محیط امن روانی است. او میگوید:
من از زیردستان و بازیکنان خود میخواهم که خود واقعیشان باشند. وقتی وانمود میکنید شخصی دیگر هستید، شرایط متفاوت میشود و ممکن است مشکلات بزرگی ایجاد شود و از لحاظ روانشاختی موضوع بسیار حائز اهمیتی خواهد بود زیرا به خستهکننده شدن ارتباطات، شرایط و کاری که میکنید منجر شود.
اسمرود، ادامه دهنده سبکی ارزشمند
اسمرود معتقد است که تیمهای زنان بطور کلی ریسک گریزند و این موضوع، نیازمندی بیشتری را برای ایجاد یک محیط امن میطلبد. او میگوید:”صادق بودن و استحکام شخصیتی، باعث ایجاد امنیت تیمی خواهد شد. اگر با خود صادق نباشید، اینی را از خود و تیم میگیرید. شما باید برای نحوه رفتار و ارزشهای ما نیز احترام قائل شوید و این موضوعی ارزشمند است.”
این یادآور سبک منیجر تیم زنان انگلیس، سارینا ویگمن است. او در سپتامبر 2021 که به این مقام منصوب شد، صداقت و شفاف بودن را برای بازیکنان آشکار کرد، چیزی که کاملا مورد پسند آنها قرارگرفت. به گفته اسمرود، وضوج چیزی است و مراقبت از این شفافیت، چیزی دیگر است. او میگوید:
شما باید به هر بازیکن ارزش خود را بشناسانید. به آنها بگویید، من اینجا هستم که به شناخت شما برسم و به یکدیگر کمک کنیم. اولین چیزی که به هر بازیکنی میگویم این است که به شما نیاز دارم که بهترین نسخه خود را ارائه دهید و تبدیل به بهترین بازیکن تیم شوید. همان که هستید باشید و کاری که فکر میکنید درست است را انجام دهید. این وظیفه من است که این را عملی کنم. اگر از شما بخواهم چیزی را تغییر دهید، به شما میگویم اما؛ نقطه قوت یک تیم این است که افراد با تفاوتهای خود در تیم حاضر شوند. این امری حیاتی است و نکتهایست که ابتکار را ایجاد میکند.
یکی از راههایی که ویلاهام میتوانست احساسات تیم مردان را بررسی نماید، حضور در رختکن آنها بود. او میگوید:
شما مستقیما میتوانید احساسات تیمی و شخصی هر فرد را در بین دو نیمه، پایان بازی و شرایط درگیر دریافت نمایید، زیرا میتوانید در کنار بازیکنان قرارگیرید. به ناامیدی آنها گوش میدهید. احساسات را لمس میکنید و این به عنوان یک مربی برای من از اهمیت بالایی برخودار است.
این درحالیست که یک مربی مرد نمیتواند در زمانی که بازیکنان در حال عوض کردن لباسهای خود هستند، وارد رختکن تیم زنان شود و یا برعکس، این موضوع نیز در فوتبال جوانان به دلایل حفاظتی صادق است. منیجرها و مدیرانی که جنسیت متفاوتی با سایر تیم دارند، تمایل بیشتری به آمدن بازیکنان چند دقیقه زودتر به زمین دارند، تا صحبتهای پیش از بازی خود را با آنها درمیان بگذارند.
ویلاهام میگوید:
واقعا نمیتوانم در مورد افکار و بحثهایشان چیزی را حس کنم. آنها پیش از بازی چه میزان عصبیاند؟ در رابطه با چه موضوعاتی ممکن است بحث کنند؟ تنها زمانی که این احساسات را درک میکنم، بین دو نیمه است. دوست دارم افکار آنها را بشنوم و در جریان آن قرارگیرم. این زمانی است که شما بیشتر از فوتبال مردان، از تیم فاصله میگیرید.
ویلاهام در ابتدای کارش در فوتبال زنان، این موضوع را دشوار میدید. اما به تدریج محیطی را بازسازی نمود تا به رهبران خود و مربیان زن، اعتماد بسزایی را قائل شود. بدفورد و هریس نیز، هیچ تفاوتی با ویلاهام ندارند و از پنجرههای زمانی متغدد برای تعامل با بازیکنان بهره میبرند. این موضوع چه در سوپرلیگ زنان و چه با تیمهای آکادمی مردان قابل اجراست.
تفاوتهایی در اجرای سبک
هریس میگوید من وقتم را در رختکن نمیگذرانم. این در حالیست که بدفورد براساس تجربه شخصی، متخصصان فیزیوتراپ و ورزشی را بسیار با اهمیت و موثر در نحوه رفتار بازیکنان میداند. او میگوید:
تا زمانیکه به افراد اعتماد کنید، آنچه موردنیاز شما است را با شما به اشتراک میگذارند. بازیکنان نیازمند همان فضای امن هستند. از نظر من، نیاز به دانستن لحظه به لحظه احساسات آنها نیست. من هرگز به دلیل زن بودن خود و بودن در رخنکم کردانه، احساس ناتوانی نکردهام. همه مدیران و منیجرهایی که با آنها ارتباط داشتم، به “عقل سلیم” از نظر زمان ورود به رختکن اشاره داشتند.
آنها همیشه یک روال ثابت داشتند، یک ضربه به در، چک شدن وضعیت تعویض لباس و سپس ورود منیجر به داخل رختکن. و حالا درمورد فوتبال چطور؟ خب، اکثریت بر این باور بودند که شباهتهایی میان این دو موضوع پابرجاست. ویلاهام و بدفورد به تغییرات فیزیولوژیکی قدرت و سرعت اشاره کردند. درحالیکه اسمرود همان مدلهای بازی را در هردو مورد استفاده قرارداده بود.
آنچه که واضح است، هیچ یک از این مباحث ارتباطی با برنامه درسی دورههای مربیگری ندارند وامری تجربی تلقی میشوند. اما بسیاری از مدیران، مربیان و منیجرها معتقدند که امری بسیار کمک کننده است.
و در پایان نیز، هایز دریافت تنها «استفاده از اشارات» برای بازی زنان میتواند بسیار مفید باشد؛ صرف نظر از اینکه شما تفاوت میان مدیریت فوتبال مردان یا زنان را متوجه شوید. او همچنین میخواهد مدت زمان بیشتری را بر روی “مدیریت انسان، نه مدیریت بیزنس یا نحوه رساندن توپ به دروازه” تمرکز کند.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
امیرحسین مرادی، فوتبال لب – جود بلینگهام در 23 ژوئن سال 2003 در استائربریج انگلستان چشم به جهان گشود و فوتبال خود را در نوجوانی با تیم جوانان این شهر در منطقه نیوکاسل آغاز کرد.
جود بلینگهام در سال 2010 به جوانان بیرمنگام پیوست و بعد از 9 سال تلاش، با قراردادی یک ساله به تیم بزرگسالان این تیم راه یافت؛ مدیران باشگاه بیرمنگام بعد از یک سال با پیشنهاد دورتموند رو به رو شدند!
بلینگهام به دورتموند پیوست و پس از سه سال طلایی و درخشان به تیم محبوب خود از کودکی یعنی رئال مادرید پیوست.
او در کنفرانس خبری معارفه خود در مادرید گفت:
برای من بودن در بهترین باشگاه دنیا یک افتخار بزرگ است و اینجا بسیار مورد لطف قرار گرفتهام. ممنون از همه کسانی که کمک کردند این انتقال نهایی شود.
همچنین از خانواده وی از او پرسیدند و او از احساسات خانواده خود به رسانهها نشر داد:
آنها گریه میکردند، در حالی که بغض گلویشان را فشرده بود! در واقع این یک لحظه خاص برای آنها بود و برایشان ارزش زیادی داشت. احترامی که باشگاه برای خانواده من قائل شده، باورنکردنی است.
بلینگهام همچنین از لحظه پیشنهاد رئال مادرید به خود صحبت کرد :
من همیشه از علاقه رئال آگاه بودم، اما لحظه کلیدی هشت یا 10 ماه پیش بود، زمانی که پدرم به من گفت رئال مادرید در مورد من سوال کرده است. من انتظارش را نداشتم و لحظهای قلبم ایستاد!
بلینگهام در رئال مادرید شماره 5 را بر تن میکند و از او به عنوان میراثدار زیدان یاد میشود؛ او در این مورد توضیح داد :
میخواهم از خسوس وایِخو به خاطر دادن شماره پنج تشکر کنم، از خسوس این را پرسیدم و او مرد بزرگی است؛ من زیدان را بسیار تحسین میکنم و این شمارهای است که به من الهام میدهد، من خصوصیاتی متفاوت با زیدان دارم و نمیتوانم مثل او باشم ولی افتخار میکنم شماره او را بر تن خواهم کرد. پیراهن به خودی خود مسئولیت بزرگی است، زیدان کسی است که همیشه برای من ارزش فوق العادهای داشته و برای من بهترین بوده است، میخواهم میراث شماره پنج را گسترش دهم!
او از عشق خود به کهکشانیها از کودکی صحبت کرد:
احترامی که در انگلیس برای رئال مادرید قائلند، قابل توجه است؛ من بازیهای سالهای گذشته رئال را دیدهام و دستاوردهای آنها فوق العاده است، رئال باشگاهی بسیار جذاب و دوست داشتنی است.
سرمربی تیم ملی انگلیس پس از دیدار با بلژیک با جمله ” بلینگهام همیشه تیتر یک است ” به تعریف از این بازیکن پرداخت!
بلینگهام حالا به یکی از مهرههای اصلی سه شیرها در خط مرکزی تیم ساوتگیت تبدیل شد تا خط هافبک انگلیسیها تا سالها تمدید شود!
انگلیس حالا در سودای قهرمانی در یورو 2024 و همچنین رویای قهرمانی با این نسل طلایی انگلیس در جام جهانی 2026 به سر میبرد.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
امیرحسین مرادی، فوتبال لب – در روزهایی که فوتبال اروپا به نقطه حساس خود نزدیک میشود، به مرور پنج تیم بالای جدول لالیگا میپردازیم. راه رستگاری این پنج تیم در 9 بازی باقی مانده جذاب این لیگ، به کجا ختم میشود؟
5- رتبه پنجم – اتلتیکو مادرید
اتلتیها در فصل سینوسی وار خود، نتوانستند روند خوب اول فصل خود را حفظ کنند و با یک روند نزولی و عدم امتیاز گیری مقابل تیمهای مدعی بالای جدول تا هفته ۲۹ ام در لالیگا توانستند رتبه پنجم را کسب کنند. همچنین شاگردان دیگو سیمئونه در کوپا دل ری در نیمه نهایی شکست خوردند تا دستان کوکه، کاپیتان روخی بلانکو از یک جام مهم دیگر در این فصل هم کوتاه بماند.
شاگردان سیمئونه کار سختی برای تصاحب یازدهمین لالیگا خود دارند و این تیم در ادامه مسیر خود در 9 بازی باقی مانده باید با تیمهایی همچون خیرونا، اتلتیکو بیلبائو، و رئال سوسیداد دیدار کند. بازیهای بسیار دشواری که میتواند سهمیه فصل بعد لیگ قهرمانان این تیم را به خطر بیندازد. اتلتیها حالا تمام تمرکز خود را برای موفقیت در مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا، در مقابل بورسیا دورتموند آلمان گذاشتهاند و امیدوارند که بعد از حذف اینتر که رسانهها و هواداران فوتبال آنها را یکی از مدعیان فینالیست شدن در UCL میدانستند، حالا زنبورها را به دام بیاندازند.
4- رتبه چهارم – اتلتیکو بیلبائو
در رتبه چهارم لالیگا اسپانیا، شیرهای بیلبائو با یک امتیاز بیشتر بالاتر از اتلتیها قرار دارند. شاگردان ارنستو والورده سرمربی سابق بارسلونا به نتیجههای مطلوب و امتیازهای حیاتی توانستند در این فصل از لالیگا مانند هر سال، خودشان را در بالای جدول لالیگا حفظ کنند؛ آنها با شکست اتلتیکومادرید در استادیوم خانگی خود یعنی سن مامس، توانستند به فینال کوپا دل ری صعود کنند و در 6 آوریل در فینال جام حذفی اسپانیا، مقابل مایورکا قرار بگیرند.
شیرها برای حفظ و صعود به رتبههای بالاتر لیگ در 9 بازی باقی مانده خود باید در مقابل تیمهایی همچون رئال مادرید، اتلتیکومادرید و سویا قرار بگیرند تا نتایج این بازیهای سرنوشت ساز، تعیین کننده رتبه و سهمیه تیم شهر بیلبائو اسپانیا باشد.
3- رتبه سوم – خیرونا
پدیده این فصل لالیگا اسپانیا یعنی خیرونا، با خلق شگفتی در این فصل، تمامی نگاه فوتبال جهان و رسانهها را به خود جلب کرد. صدرنشین چندین هفته لالیگا، تیمی منسجم و نتایج مطلوب مقابل اکثر تیمهای این لیگ در اوایل فصل کسب نمود. این امر موجب شد تا تیم ساده و معمولی اسپانیایی، به شگفتی لیگ تبدیل شود. این موضوع باعث شد تا در حال حاضر خیرونا در منطقه کسب سهمیه لیگ قهرمانان اروپا قرار گیرد. رقابت با دو غول فوتبال جهان و اسپانیا یعنی رئال مادرید و بارسلونا برای قهرمانی باشند؛
تیمی با تحت مالکیت سیتی گروپ و بازیکنان جوان و منسجم باعث این موفقیت و شگفتی شد! البته به نقل از رسانههای اسپانیایی اگر این تیم به لیگ قهرمانان اروپا صعود کند به علت مالکیت مشترک با منچسترسیتی، نمیتواند در فصل بعدی و ورژن جدید لیگ قهرمانان اروپا حضور داشته باشد!
خیرونا در جام حذفی اسپانیا مقابل تیم فینالیست جام شگفتیها یعنی مایورکا در مرحله یک چهارم نهایی حذف شد. این تیم برای کسب قهرمانی باید در 9 بازی باقی مانده خود، باید بازیهای مهمی مقابل سه تیم اتلتیکومادرید، بارسلونا و والنسیا برگزار کند.
2- رتبه دوم – بارسلونا
کاتالانها با کوله باری از بازیکنان جوان بیتجربه و مصدوم توانستند با 64 امتیاز و دو امتیاز بیشتر نسبت به خیرونا، در رتبه دوم قرار بگیرند. ژاوی هرناندز در این فصل از لالیگا توانست با نتیجههای خوب و حفظ بارسلونا در لیگ قهرمانان اروپا، تا حدودی انتظارات هواداران را برآورده کند.
آبی اناریها در کوپا دل ری در یک چهارم نهایی این رقابتها با نتیجه چهار بر دو مقلوب اتلتیکو بیلبائو شدند. همچنین با از دست دادن این جام، سودای کسب سهگانه از سر ژاوی و هواداران نیز پرید. بلوگرانا در لیگ قهرمانان اروپا با حذف ناپولی دچار بحران، به مرحله یک چهارم نهایی صعود کرد و حریف پاریسیها شد.
بارساییها در ادامه راه خود در لالیگا باید بازیهای مهمی همچون الکلاسیکو و جدال با تیمهایی مانند خیرونا، رئال سوسیداد و سویا انجام دهد! مسیر فوق العاده دشوار و سختی که باعث شده ژاوی تمام تمرکز خود را بر روی لیگ قهرمانان اروپا بگذارد.
1- رتبه اول( قهرمان احتمالی لالیگا) – رئال مادرید
کهکشانیهای اسپانیا با صدرنشینی بر بام لالیگا، حالا تمامی نگاههای رسانهها و فوتبال دوستان کره زمین را به خود جلب کرده است. با نتایج سایر رقبا در این فصل از لالیگا، قهرمانی لالیگا برای مادریدیها و شاگردان کارلتو هر هفته مسجلتر خواهد شد. رئالیها در این فصل با کسب 72 امتیاز و فقط یک باخت توانستهاند صدرنشین لالیگا لقب بگیرند.
بازیهای مهم و حساس در این 9 هفته باقی مانده در مقابل تیمهایی مانند بارسلونا، رئال سوسیداد و اتلتیکو بیلبائو، تعیین کننده زمان قهرمانی لالیگا برای شاگردان آنچلوتی است. رئال مادرید در کوپا دل ری، در یک شانزدهم نهایی مقابل همشهری خود در دربی مادرید حذف شد تا رویای سهگانه برای مادریدیها همچنان در حد همان رویا بماند! مادریدیها در لیگ قهرمانان همانند دو سال گذشته، باید برای سومین سال پیاپی به رقابت با اصلیترین رقیب اروپایی خود یعنی منچسترسیتی بروند، رقابتی که میتواند تعیین کننده سرنوشت و آینده کارلو آنچلوتی هم باشد.
حالا باید دید که در این 9 هفته باقی مانده چه اتفاقات و حادثهای رخ میدهد، نظر شما چیست؟ کدام تیم قهرمان لالیگا اسپانیا میشود؟
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
در شرایطی که وضعیت تمدید قرارداد داوید دخیا حل نشده است ما بررسی می کنیم که چرا آندره اونانا جانشین او خواهد شد.
محمدرضا حیدری;فوتبال لب-برای سالها، حتی دههها، نقش و اهمیت دروازهبان بسیار کمارزش بود. به طور بالقوه می توان گفت که آنها مورد استفاده قرار نگرفته اند.
آنها آنجا بودند تا از ورود توپ به سمت دروازه جلوگیری کنند. بنابراین، زمانی که گهگاه دروازهبانهای متفاوت ظاهر میشدند، آنها را به یاد ماندنیتر میکرد. دروازه بانانی مانند رنه هیگویتا، خورخه کامپوس، خوزه لوئیس چیلاورت و فابین بارتز.
کسانی مانند هیگویتا دقیقاً در جریان اصلی تثبیت نشده اند، اما دیگر دروازه بان به عنوان بازیکن یازدهم دیده نمی شود. روز به روز بیشتر از آنها به عنوان یک یازدهمین بازیکن بیرونی استفاده می شود. به این معنی که ویژگی هایی که زیربنای تمایلات هیگویتا، بارتز و دیگران از این قبیل بودند در حال تبدیل شدن به اجزای کلیدی در بازی مدرن هستند.
دروازه بان بازیساز
آندره اونانا مسلماً افراطی ترین نمونه از این نوع دروازه بان در سطح برتر ورزش امروز است. این بدان معنا نیست که او را خواهید دید که در حال تلاش برای دریبل زدن هافبک ها است. اما او فردی ریسک پذیر است، ذهنیتی مثبت و خلاق دارد و مظهر یک دروازه بان مدرن است.
او همچنین احتمالاً مورد توجه ترین دروازه بان اروپا در تابستان امسال است. به تازگی به اینتر کمک کرده تا به فینال لیگ قهرمانان اروپا برسد. قیمت درخواستی او به طرز شگفت آوری پایین است و حدود 50 میلیون یورو (43 میلیون پوند) است.
چلسی در ابتدا به نظر می رسید که در صف اول قرار دارد، اما اکنون منچستریونایتد مقصد محتمل تری به نظر می رسد. به نظر می رسد این باشگاه مایل است به داوید دخیا اجازه دهد باشگاه را ترک کند. قرارداد او در اولدترافورد در 1 ژوئیه به پایان رسید.
اتمام دخیا
نباید نادیده گرفت که دخیا در طول بیش از یک دهه در اولدترافورد چقدر برای یونایتد خوب بوده است. اما برای مدتی نیز مشخص بود که دروازه بان های همه جانبه بهتری وجود دارد. اریک تن هاخ اغلب از این اسپانیایی تمجید کرده است.
انتقال برای اونانا به عنوان جانشین دخیا مطمئناً یک مورد از یکطرف به طرف دیگر خواهد بود. دومی به سادگی حضور مطمئنی در دروازه ندارد. اولی احتمالاً یکی از آرام ترین و با اعتماد به نفس ترین دروازه بان های جهان است که مالکیت توپ را در اختیار دارد.
تن هاخ در پیش فصل سال گذشته گفت: “از هر بخش از تیم، من بهره وری می خواهم.” این مهم ترین چیز است، اینکه بازیکنان ابتکار عمل را در زمان مالکیت و عدم مالکیت توپ، در حمله و دفاع به دست بگیرند.»
بنابراین، با در نظر گرفتن این موضوع، ورود دروازهبانی مانند اونانا میتواند تاثیر متحول کنندهای در یونایتد داشته باشد. آنها در حال حاضر بازیکنان کلیدی در مناطق دفاعی دارند که در بازی کردن از طریق خطوط موثر هستند. مانند لیساندرو مارتینز، لوک شاو و کاسیمیرو، به علاوه برونو فرناندز و مونت در کمی بالاتر. به نظر می رسد اضافه کردن یک دروازه بان با استعداد در بازی با توپ قدم منطقی بعدی باشد. به ویژه با توجه به اینکه این روزها به نظر می رسد لیگ برتر خانه پرسینگ است. هشت باشگاه از 20 باشگاه از پنج لیگ برتر با بیشترین گردش مالی در 2022-23، انگلیسی بودند.
اونانا بهترین جایگزین
اونانا مطمئناً با این شرایط مطابقت دارد. در فصل گذشته دقت 93.8 درصدی پاس او در نیمهی خودش تنها از 12 دروازهبان (حداقل 1000 دقیقه بازی) در پنج لیگ برتر اروپا ضعیف تر بود.
بنابراین اونانا نه تنها به دیدن توپ زیاد عادت دارد، بلکه قابل اعتماد است. با توجه به اینکه او اغلب به عنوان فردی ریسکپذیر توصیف میشود، این ممکن است خلاصهای غافلگیرکننده به نظر برسد، اما یک هدف و تامل واقعی در بازی او وجود دارد. به ندرت این تصور برای شما ایجاد می شود که او بدون فکر زیاد یک پاس می دهد.
پپ گواردیولا، سرمربی منچسترسیتی، پس از فینال لیگ قهرمانان اروپا، به طرز جالبی تا آنجا پیش رفت که اونانا را به یک “هافبک نگهدارنده” تشبیه کرد، پست هایی که او در اختیار داشت و برخی از پاس هایی که انتخاب کرد. در واقع، پاس او به لائوتارو مارتینز در نیمه دوم (تصویر زیر) بود که بیش از نیمی از تیم سیتی را از معادله خارج کرد و در نهایت منجر به شوت زدن روملو لوکاکو به سمت دروازه شد.
گواردیولا حتی قبل از فینال پیشنهاد کرد که ویژگیهای اونانا اینتر را از نظر ترکیب، نقطه مقابل یونایتد قرار داده است. او به CBS Sports گفت: «اونانا کار را واقعاً سخت میکند که یک پرس بالا در برابر آنها به کار گرفته شود. شما نمی توانید دروازه بان را به درستی تحت فشار دهید. آنها در حفظ توپ استاد هستند.”
او افزود: برای مثال، اگر به یونایتد نگاه کنید، توپ رد بالا است. با راشفورد و یک [مهاجم] دیگر برای دویدن.”
تاثیر اونانا در نوع بازی منچستریونایتد
نکتهای از حقیقت در آن وجود دارد یونایتد حملات مستقیم (102) و گلهای حاصل از چنین موقعیتهایی (9) را نسبت به هر تیم دیگری در لیگ برتر در فصل گذشته به ثمر رساند. فقط به این دلیل که اونانا در نیمه خود پاس های زیادی می دهد، به این معنا نیست که یونایتد در صورت امضای قرارداد، توانایی بازی مستقیم را از دست می دهد.
البته اگر او به یونایتد یا چلسی بپیوندد، ایجاد شانس مسئولیت اصلی بر عهده اونانا نخواهد بود. اما توانایی او روی توپ و استفاده از آن همچنان میتواند تأثیر مکرر بر نحوه حمله تیم یا تعداد موقعیتهای آنها داشته باشد. با توجه به اینکه تیم تن هاخ چقدر سریع میتواند از عقب به جلو برود، پاساونانا از عقب میتواند بیثباتی بیشتری را برای حریفان، بهویژه آنهایی که فشار میآورند، ایجاد کند.
او فصل گذشته در سری آ در 1.7 پاس منجر به شوت از بازی باز هر 90 دقیقه نقش داشت که تنها توسط دو دروازه بان (حداقل 650 دقیقه بازی) در پنج لیگ برتر بهتر بود. البته، این به بازیکنانی نیاز دارد که بتوانند حملات را با هم ادامه دهند، اما 99 حمله از بازیسازی یونایتد فقط اندکی کمتر از 101 حمله اینتر بود، بنابراین می توان گفت که استعدادهای اونانا به همان اندازه به خوبی مورد استفاده قرار می گیرد.
ریسک بالا و نتیجه بهتر
همه اینها به روایت گسترده تری پیرامون شخصیت و طرز فکر اونانا می پردازد. او کاملاً یک دروازه بان رو به جلویی است. در حالی که خط دفاعی نسبتا عمیق اینتر به این معنی است که او واقعاً مجبور به سوییپ کردن (پاکسازی توپ های ارسالی پشت دفاع) نیست، او در فصل 2016-2017 اردیویژه برای آژاکس 35 سوییپ دروازه بان (که 32 بار تکمیل شد) را به دست آورد.
البته، او در فصل بعد توسط تن هاخ در آژاکس مربی و مدیریت شد، همزمان با اونانا که تمایلات گسترده خود را تا حد قابل توجهی مهار کرد. با این وجود، نمی توان از این واقعیت دور شد که سبک بازی و ریسک پذیری او برای همه مناسب نیست. برخی از هواداران ممکن است کمی طول بکشد تا با او سازگار شوند.
رکوردشکنی اونانا در جام جهانی
فراموش نکنیم، در قطر 2022، اونانا رکورد بیشترین لمس خارج از چارچوب (26) توسط یک دروازه بان را در یک بازی در جام جهانی شکست، که در مجموع 46 بازی آزاد در شکست 1-0 به سوئیس بود. این اولین و تنها حضور او در مسابقات بود. درگیری با سرمربی تیم ریگوبرت سانگ، که احساس می کرد اونانا ریسک های زیادی کرده است، منجر به ترک کامل دروازه بان از اردو و کناره گیری از فوتبال بین المللی شد.
در زیر نمونه دیگری از ریسک پذیری او نشان داده شده است، زیرا او با خونسردی توپ را مستقیماً از کنار ارلینگ هالند هنگام پرسینگ در فینال لیگ قهرمانان می زند. اما ریسک پذیری یک نفر، شجاعت مرد دیگر است.
نکته مهم برای اونانا
توانایی های اونانا باید تا حد یک دروازه بان گسترش یابد. سیستم تن هاگ تقریباً مستلزم این است که یونایتد شوت های زیادی دریافت کند زیرا این تشویق باعث می شود که حریف فضای بیشتری را برای استفاده در سمت دیگر باقی بگذارد، بنابراین آنها در فصل گذشته با 481 شوت مواجه شدند که کمتر از تنها تاتنهام (520) و فولام (505) بود.
در مورد دخیا منصفانه باید بگوییم که او همچنان دروازه بان بسیار توانمندی در توقف شوت باقی می ماند، اگرچه درصد سیو 69.9 درصدی او در لیگ فصل گذشته کمتر از 71.8 درصد بود که اونانا داشت. دومی همچنین در لیگ قهرمانان برای «گلهای جلوگیریشده» پیشتاز بود، و با توجه به متریک گلهای مورد انتظار Opta روی هدف دریافتشده (xGOT) 7.8 (به استثنای گلهای به خودی) را از دست داد.
اونانا کامل نیست، اما آیا دروازه بانی هم هست؟ حتی ادرسون در فصل گذشته 4.7 گل بیشتر از حد انتظار در لیگ بر اساس همین مدل دریافت کرد، با این حال او همچنان به عنوان یکی از بهترین ها و احتمالاً معیار برای دروازه بان های توپ بازی مورد تحسین قرار می گیرد.
ما همچنین باید اذعان کنیم که اونانا در لیگهایی بازی میکند که نسبت به لیگ برتر از نظر فیزیکی کمتر به حساب میآیند، به خصوص از نظر شیفتگی مدرن به پرسینگ. اگر قرار باشد به یونایتد بپیوندد، مشخص نیست که او موفق خواهد بود.
اقتباس او کلید خواهد بود. اینکه او چقدر سریع خود را با تغییر شدت پرس تطبیق میدهد در ماههای اولیه عامل مهمی خواهد بود، اما اگر همه چیز به خوبی پیش برود، دلیلی وجود دارد که انتظار داشته باشیم اونانا در صورت تعویض میلان با منچستر، یک چرخ دنده بسیار مهم در دستگاه تن هاخ باشد.
شکیب معصومی، فوتبال لب– در روز های اخیر، خبر جذب یک مدافع چند پسته در میان کانال های هواداری لیورپول دست به دست می شود. بسیاری از طرفداران این تیم، با استدلال بیشتر شدن تعداد مدافعین اسکواد و یادآوری آخرین بازی های فصل گذشته، از احتمال سه دفاعه بازی کردن تیمشان سخن می گویند. اما این تئوری چقدر به واقعیت نزدیک است؟
در هفته های پایانی فصل گذشته، در حالی که لیورپول در بحران دست و پا می زد و ترنت الکساندر آرنولد بدترین روز های خود را سپری می کرد، یورگن کلوپ دست به تغییر تاکتیک زد. در نگاه اول هنگام شکل گیری حملات سه مدافع وظیفه حفظ عقب زمین را داشتند. با مشاهده این اتفاق از قاب تلویزیون بسیاری از افراد تصور کردند تاکتیک فصل جدید لیورپول با 3 مدافع مرکزی برنامه ریزی خواهد شد. در محافل طرفداری و حتی رسمی صحبت از سیستم 343 و 31213 بود در حالی که می توان این ادعا را کاملا کذب دانست.
چرا سیستم جدید لیورپول 3 دفاعه نیست؟
خود شخص یورگن کلوپ بار ها در مصاحبه ها و کنفرانس های مختلف به صورت مستقیم اعلام کرده که اعتقادی به سیستم 3 دفاعه ندارد. همچنین در سیستم سه دفاعه دفاع سمت چپ معمولا فولبک نیست. در سیستم سه دفاعی بازیکنانی مثل رابرتسون و سیمیکاس که قدرت حمل توپ و سانتر بالایی دارند، به جای قرار گرفتن در سمت چپ خط دفاع، به عنوان وینگ بک یا هافبک کناری استفاده می شوند. همچنین در سیستم هایی که از 3 مدافع استفاده می کنند، معمولا تمرکز تیم بر دفاع است، نقش پرس در بازی کمرنگ و حملات با تعداد کمی بازیکن برنامه ریزی می شود. تمامی این توصیفات با شناخت ما از کلوپ و لیورپول در تضاد است.
اینورتد فولبک، عامل اشتباه ادراکی
با نگاهی به ترکیب لیورپول در هفته های پایانی به سادگی می توان متوجه شد که هیچ تغییری در چینش بازیکنان رخ نداده. یورگن کلوپ همچنان پایبند به سیستم 433 فالس ناین خود است و شکل بازی لیورپول در اکثر مقاطع بازی مثل قبل است. تغییری که در پایان فصل شاهدش بودیم، در اصل تغییر شرح وظایف برخی بازیکنان بود.
اولین و اصلی ترین تغییر، مربوط به سبک بازی ترنت الکساندر آرنولد بود. آرنولد پیش از تغییر تاکتیکی مثل رابرتسون لب خط حرکت می کرد، از پست صلاح اورلپ می کرد و از نقاط مختلف برای ارسال توپ های بلند تلاش می کرد. در این تغییر تاکتیک، نقش آرنولد از فولبک به اینورتد فولبک تبدیل شد.
به طور کلی بازیکنان کناری اینورتد، اعم از فولبک و وینگ بک و وینگر، بیشتر از بازیکنان هم پست خود به میانه زمین نزدیک هستند. آن ها از لب خط فاصله می گیرند و شرح وظایف خود را متفاوت انجام می دهند. با تمرکز بر نقش اینورتد فولبک، این بازیکنان پاس های کوتاه تری نسبت به فولبک های عادی می دهند، پاس های پراگرسیو و بلند آن نه مثل یک بازیکن کناری، بلکه مثل یک میدفیلدر مستقیم است.
شکل دفاع تیم با اینورتد فولبک
با مایل شدن اینورتد فولبک و اینورتد وینگ بک به سمت مرکز، بازیکن در جایی بین خط دفاع و پست 6 قرار میگیرد، هنگام پیشروی تیم همگام با بازیکنان خط هافبک و جلو تر بازیکن پست 6 به سمت دروازه حریف حمله می کند و وظیفه بازیسازی بیشتر دارد. همچنین با بیشتر قرار گرفتن در موقعیت شوتزنی، آمار گل زده این بازیکن ارتقا می یابد.
در بعد دفاعی، با این جابجایی یک فضای خالی در محل بازی عادی فولبک ایجاد می شود. برای جبران این مشکل بازیکن نزدیک به فولبک، کمی به سمت خط کناری محوطه شیفت می شود و دفاع وسط دور تر به مرکز محوطه مایل می شود و فولبک سمت مخالف یا بازیکن پست 6 قسمت خالی محوطه را پر می کند. این سوییچ کردن، در نگاه اول شکلی شبیه تاکتیک های سه دفاعه را ایجاد می کند.
هنگام دفاع، بازیکن اینورتد به عقب برمیگردد و در اولین پست خالی خط دفاع قرار می گیرد. در صورت وقوع ضدحمله، تیم از یک بازیکن کمتر بهره مند خواهد بود. با این حال تراکم بالاتر بازیکنان دفاعی تیم در شمایل سه نفره خط دفاع این ضعف را جبران می کند.
تغییر نقش ترنت به اینورتد فولبک، موجب افزایش نرخ پاس گل او شد، رابرتسون به عنوان نفر سوم خط دفاع، بیشتر درگیر کار های دفاعی شد و از دروازه حریف دورتر شد. همچنین با نزدیک شدن ترنت به میانه میدان، خط هافبک مریض فصل گذشته لیورپول توانست عملکرد بهتری در درگیری ها ثبت کند.