طبق گزارش سایمون استون، خبرنگار بیبیسی اسپورت، اکنون ممکن است سران منچستریونایتد مایل به خروج کریستیانو رونالدو باشند.
کیارش غریبی، فوتبال لب – اریک تنهاخ، سرمربی یونایتد بار ها در رسانهها اعلام کرده است که رونالدو فروشی نیست و نقش مهمی در برنامههای او دارد اما حالا انگار اوضاع فرق کرده است. با توجه به گزارش منابع بیبیسی در منچستریونایتد، به نظر میرسد که حضور رونالدو در باشگاه تاثیرات منفی ای دارد. او به سختی با هم تیمیهای خود ارتباط برقرار میکند و بارها به صورت آشکار قصد هود برای رفتن را نشان داده است.
منابع اذعان کردهاند که احساسی که در باشگاه وجود دارد این است که تا زمانی که رونالدو در باشگاه است، شرایط تغییر نخواهد کرد و همچنین به نظر این اعتقاد در یونایتد وجود دارد که حتی اگر برای او جایگزینی خریده نشود، این اتفاق باعث پیشرفت دوباره سطح بسیاری از بازیکنان خواهد شد.
اما اینها تنها خبر های جدید درباره رونالدو نبود. لوری ویتول خبرنگار تایید شده اخبار حوزه یونایتد، دیروز در مقالهای اذعان کرد که اوایل مربی هلندی به دنبال حفظ فوق ستاره پرتغالی یونایتد بود اما حالا در صورت جذب جایگزین مناسب حاضر به فروش رونالدو میباشد. ویتول همچنین از نارضایتی رونالدو از فشار سنگین تمرینات و سیستم پرس تنهاخ خبر داد.
کاوه صلحکل خبرنگار اسکای اسپورتس نیز از دو دستگی میان برخی اعضا هئیت مدیره شیاطین سرخ با اریک تنهاخ بر سر جدا شدن یا نشدن رونالدو خبر داد. او همچنین افزود که ما میدانیم که صحبتهایی مبنی بر بیمشتری بودن رونالدو در این پنجره نقل و انتقالاتی بوده است اما حالا باشگاههایی نظیر اتلتیکومادرید و چلسی به جذب او علاقه نشان دادهاند.
قصه انتقال رونالدو نیز تبدیل به یکی از طولانیترین و آزاردهنده ترین قصههای این پنجره تابستانی شده. درست مانند بقیه گزینه های یونایتد. باید دید با همه اینها، نهایتا رونالدو راضی به ماندن میشود یا تئاتر رویا ها را ترک میکند.
روز یکشنبه ناتینگهام فارست با پیروزی یک برصفر در برابر وستهم در هفته دوم لیگ برتر انگلستان، اولین برد خود پس از ۲۳ سال در پریمیرلیگ را جشن گرفت.
کیارش غریبی، فوتبال لب – شاید یک سال پیش در چنین روزی هیچکس فکر نمیکرد که ناتینگهام فارستی که در قعر جدول چمپیونشیپ قرار داشت، ۱۲ ماه بعد، اولین برد خود پس از دو دهه در سطح اول فوتبال انگلستان را در برابر چکشها به دست بیاورد.
سال گذشته در همین حوالی بود که ناتینگهام فارست با هدایت کریس هیوتون دوران خوبی را پشت سر نمیگذاشت. آنها در هفت بازی ابتدایی فقط یک امتیاز کسب کرده بودند و طی ۱۳ هفته هدایت مربی انگلیسی، حتی موفق به کسب یک پیروزی هم نشده بودند. نهایتا هیوتون پس از شکست دو بر صفر در برابر میدلزبرو در هفته سیزدهم چمپیونشیپ، اخراج شد.
جانشین او کسی نبود جز استیو کوپر. او که تجربه هدایت و قهرمانی با تیم زیر ۱۷ سال انگلستان در جام جهانی زیر ۱۷ ساله ها را در کارنامه داشت و دو بار با سوانزی به پلیآف چمپیونشیپ راه یافته بود، در آن مقطع گزینه مناسبی برای آنها به نظر میرسید.
اما شاید در آن زمان حتی خود کوپر هم فکر نمیکرد که بتواند انقدر به پیشرفت سطح فارست کمک کند. او باعث شکوفایی بازیکنانی مانند جیمز گارنر، جد اسپنس، برنن جانسون و … شد و به کسب سهمیه صعود مستقیم به پریمیرلیگ بسیار نزدیک بود اما اسکات پارکر و بورنمورث مانع این اتفاق شدند.
نهایتا ناتینگهام فارست با پیروزی برابر شفیلد یونایتد و هادرسفیلد در پلیآف پس از ۲۳ سال به پریمیرلیگ برگشت و معجزه کوپر تکمیل شد. اما حالا زمان شروع پروژه ای جدید بود. پروژه بقا.
با صعود به لیگ برتر انگلستان، ناتینگهام حدود ۱۵۰ میلیون پوند پاداش از طرف اتحادیه فوتبال انگلستان دریافت کرد و پروژه بقا را آغاز کرد. تا به این لحظه آنها ۱۵ بازیکن منجمله دین هندرسون، جسی لینگارد، امانوئل دنیس، شیخ کویاته و نکو ویلیامز را خریداری کرده اند و در آستانه تکمیل شانزدهمین خرید خود، یعنی نیل موپی از برایتون میباشند.
تقریبا حدود 23 سال از آخرین برد آن ها در سطح اول فوتبال انگلستان گذشته بود. آخرین باری که آنها طعم پیروزی را در پریمیرلیگ چشیده بودند به 16 می 1999 برمیگشت که با پیروزی خانگی در برابر لسترسیتی، فصل را با پیروزی به اتمام رساندند. باوجود 3 برد در 3 بازی انتهایی لیگ، آنها با 5 امتیاز کمتر از بلکبرن، به عنوان تیم قعرنشین به چمپیونشیپ سقوط کردند.
حالا و پس از بازگشت به پریمیرلیگ، در بازی اول لیگ در برابر نیوکسل، آنها تعریف چندانی نداشتند و نتوانستند مشکلی را برای حریف خود ایجاد کنند اما در بازی دوم در برابر وستهم و دیوید مویس، تیم به مراتب منظمتر و هماهنگتری وارد مستطیل سبز شده بود.
ناتینگهام بازی را روی پای جلوئی خود آغاز کرد و فشار زیادی را متحمل چکش ها کرد. نهایتا در لحظات پایانی نیمه اول، تایو آیووینی مهاجم جدید و ۱۷ میلیون یورویی آنها که گرانترین خرید تاریخ ناتینگهام فارست حساب میشد دروازه آلفونس آرئولا را باز کرد. البته این رکورد پس از قطعی شدن انتقال امانوئل دنیس مهاجم واتفورد به این باشگاه شکسته شد.
پس از این گل و آغاز نیمه دوم بازی، شاگردان کوپر با درخشش دین هندرسون و نکو ویلیمز توانستند به هر نحوی شده این برتری را حفظ کنند و طعم شیرین پیروزی در پریمیرلیگ را بچشند.
میکل آرتتا برای سومین بار فصل را به عنوان سرمربی آرسنال آغاز میکند.
امیر احمدی حق، فوتبال لب – به پایان رساندن لیگ در رتبه هشتم و ناکامی در کسب سهمیه لیگ اروپا در دو فصل پیاپی هم نتوانست مانع اعتماد مالک آمریکایی به دستیار سابق گواردیولا شود.
در لندن، آنها ایمان داشتند که هافبک سابق توپچی ها با پرورش نسلی جوان و تزریق دانش استاد خود، شمال لندن را بار دیگر به رنگ قرمز و سفید درخواهد آورد.
حال با جذب گابریل ژسوس و الکساندر زینچنکو، به نظر میرسد ردپای سرمربی اسپانیایی منچستر سیتی در افکار آرتتا پررنگ تر شده و این موضوع را با توجه به تاثیر این دو بازیکن طی فازهای بازیسازی و خلق موقعیت آرسنال در مقابل کریستال پالاس می توان به خوبی درک کرد.
در فصول اخیر، بارها متوجه استفاده متفاوت پپ گواردیولا از مدافعین کناری منچسترسیتی شدهایم؛ فولبکهای پپ محدود به کناره های زمین نبوده و در کنار هافبک دفاعی این تیم در سیستم 433 (رودری و سابقا فرناندینیو) نقشی محوری در بازیسازی در مرکز زمین داشتهاند تا بازیکنان میانی سیتیزن ها در اشغال نیم فضاها و ایجاد برتری عددی در یک سوم دفاعی حریف ، آزاد باشند.
تصاویر زیر ، به خوبی کنش های تهاجمی دو مدافع کناری آرسنال ، بن وایت و زینچنکو را در جریان دیدار افتتاحیه لیگ برتر انگلستان میان آرسنال و کریستال پالاس نشان می دهند.
کنش های تهاجمی زینچنکو ؛ همانند آنچه در منچسترسیتی میدیدیم ، خرید جدید آرسنال بیش از اینکه پوشش دهنده فلنک چپ باشد ، در مرکز زمین و روی دست توماس پارتی ، به بازیسازی میانه میدان کمک میکرد.
کنش های تهاجمی بن وایت ؛ برخلاف گواردیولا ، آرتتا بصورت نامتقارن از مدافعین کناری خود استفاده کرد و بن وایت هرگز به اندازه زینچنکو در مرکز زمین دیده نشده. ( که البته با توجه به حضور ویلفرد زاها در جناح چپ پالاس و همچنین غیبت مایکل اولیس در سمت مقابل ، این سیستم کاملا منطقی بود)
اضافه شدن زینچنکو به خط میانی ، باعث آزادی ژاکا در نفوذ به نیم فضای چپ و اعمال فشار حداکثری آرسنال به خط دفاع پالاس شد که در پی آن توپچی ها موفق به خلق موقعیت هایی ارزشمند و به ثمر رساندن گل اول بازی شدند
اضافه شدن زینچنکو به خط میانی ، باعث آزادی ژاکا در نفوذ به نیم فضای چپ و اعمال فشار حداکثری آرسنال به خط دفاع پالاس شد که در پی آن توپچی ها موفق به خلق موقعیت هایی ارزشمند و به ثمر رساندن گل اول بازی شدند.
با این حال ، عملکرد آرسنال در کناره های زمین در ادامه مسابقه بی نقص نبود و پس از گل گابریل مارتینلی ، به تدریج ضعف های شاگردان آرتتا در تقابل با وینگرهای کریستال پالاس آشکار شد.
زینچنکو هرگز از لحاظ دفاعی بازیکن مستحکمی به شمار نرفته و این موضوع در فصل پیش به خوبی برای علاقه مندان به لیگ جزیره نمایان شد. وی یک هفته مانده به پایان لیگ در جریان تساوی 2-2 منچسترسیتی مقابل وستهم (از اینجا ببینید.
روی هر دو گل دریافتی تیمش مقصر شناخته شد تا قهرمانی لیگ از آنچه تصور میشد برای سیتیزن ها دشوارتر به دست بیاید.
اکثر حملات کریستال پالاس از ارسال پاس های مستقیم به هدف ویلفرد زاها در کناره راست زمین آرسنال شکل می گرفت و مصدومیت مایکل اولیس باعث شد خرید جدید آرسنال کمتر در فاز دفاع به چالش کشیده شود. اما با این حال در اندک نفوذ های جردن آیو نیز میشد متوجه جای خالی زینچنکو شد و حضور گرانیت ژاکا تدبیر سرمربی اسپانیایی برای پوشش این فضای خالی بود.
نمودار شاخص موقعیت گل دو تیم نشان می دهد که علی رغم شروع خوب آرسنال و کارآیی بازی پرفشار 20 دقیقه ابتدایی ، دو تیم تقریبا با شاخص برابری دیدار را به پایان رساندند و فرصت سوزی های شاگردان پت ویرا در مقابل دروازه در کنارعملکرد لایق تحسین ویلیام سالیبا در قلب دفاعی توپچی ها ، عامل مهمی در شکست میزبان بود.
بایستی دید در هفته های آتی و تقابل با خط حمله های با کیفیت تر لیگ ، آرتتا چه تدابیری را برای بیشینه کردن کارآیی مدافعین کناری خود خواهد کرد. آیا مدافعین میانی و ژاکا ، وظیفه پوشش جای خالی زینچنکو را به عهده خواهند گرفت؟ آیا با به کار گیری کیران تیرنی در مقابل تیم های تهاجمی تر باعث نیمکت نشینی فولبک 25 ساله خواهد شد؟ تنها زمان به ما خواهد گفت.
رئال مادرید و آینتراخت فرانکفورت بازی سوپرکاپ اروپا رو در تاریخ چهارشنبه نوزدهم مرداد ماه ۱۴۰۱ در شهر هلسینکی کشور فنلاند برگزار کردن که این بازی با نتیجه دو بر صفر به نفع سفید های مادرید و با گلزنی دیوید آلابا و کریم بنزما برای رئال به پایان رسید تا کهکشانیها سوپرکاپ رو به خانه ببرن و آنجلوتی یه جام دیگه به کلکسیون افتخاراتش اضافه کنه. در این مینی آنالیز، تحلیل کوتاه بازی از دیدگاه رضا حسینی رو باهم میشنویم.
شما هم اگه در مورد این بازی نظری دارید توی کامنت ها برامون بنویسید.
مینی آنالیز بازی با رضا حسینی:
برای مشاهده همه مینی آنالیز های فوتبال لب اینجا کلیک کنید!
با اعلام فیفا، جام جهانی ۲۰۲۲ قطر یک روز زودتر از اعلام قبلی آغاز خواهد شد.
کیارش غریبی، فوتبال لب – پیش از این قرار بود تا جام جهانی در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۱ و با دیدار هلند و سنگال آغاز شود و قرار نبود که کشور میزبان، اولین بازی جام را انجام دهد.
در ابتدا قرار بود تا قطر بازی سوم جامجهانی ۲۰۲۲ را در مقابل اکوادور انجام دهد. البته که مقرر شده بود مراسم افتتاحیه جام نیز پیش از این بازی انجام شود نه بازی هلند و سنگال.
حال فیفا به منظور اینکه مراسم های تدارک دیده شده برای افتتاحیه جام جهانی پیش از همان بازی اول انجام شود، این مسابقات را یک روز جلو انداخته و در روز ۲۹ آبان آغاز کند.
به نظر میرسد این تصمیم با مشورت با کنفدراسیون فوتبال آمریکای جنوبی و سران فوتبال اکوادور گرفته شده است.
با این تفاسیر، ۱۰۲ روز تا اولین بازی جام جهانی قطر میان تیم میزبان و اکوادور فاصله داریم. همچنین بازی اختتامیه نیز طبق برنامه قبلی در تاریخ ۲۷ آذر برگزار خواهد شد.
اولین بازی تیم ملی ایران در این جام در تاریخ ۳۰ آبان و در برابر انگلستان خواهد بود.
مایکل نایتون مدیر سابق منچستریونایتد در حال آمادهسازی پیشنهادی برای خرید این باشگاه پرطرفدار است.
ایلیا میری، فوتبال لب – او در سال ۱۹۸۹ به دنبال خرید منچستریونایتد با ۲۰ میلیون پوند بود و قرار بود ۱۰ میلیون پوند را خرج ورزشگاه و بهروزرسانی امکانات باشگاه کند که در آن زمان یک رکورد محسوب میشد، اما پس از ناکامی در خرید به علت کنار کشیدن شریک های تجاری خود، به به هیئت مدیره یونایتد پیوست.
مایکل نایتون در زمانی که باشگاه در بحران بود و تراز مالی باشگاه منفی ۱.۳ میلیون پوند بود پیشنهاد خود را ارائه کرده بود.
نایتون در آن برهه زمانی بیان کرد که باشگاه را متحول خواهد کرد. ایده های جذابی به ذهنش خطور کرده بود و زمانی که گفت یونایتد می تواند ۱۵۰ میلیون پوند در سال درآمد داشته باشد، همه او را دیوانه خطاب کردند.
نایتون گفت که یونایتد میتواند آنقدر پول در بیاورد که خرید هیچ بازیکنی در دنیا برای باشگاه گران تمام نشود.
نایتون شب گذشته در مصاحبه ای اذعان کرد که:
“کنسرسیوم من منتظر و آماده ارائه پیشنهاد است. تمام اسناد و ضمانت ها تنظیم شده و تا چند وقت آینده ارائه خواهد شد.”
او در مورد فروشنده نبودن گلیزر ها ادامه داد:
“حرف گلیزر ها به این معنی است که باشگاه برای فروش نیست، اما قصد من این است که به این مالکان یک پیشنهاد جذاب تجاری، قانونی، پر سود و مناسب ارائه کنم تا بگویم حالا وقت رفتنه. زیرا زمان شما به پایان رسیده است. صادقانه قول میدهم طرفداران یونایتد در سراسر جهان از باشگاهداری و طرح های من به اندازه کافی لذت خواهند برد. من منتظر جیم رتکلیف میمانم. اگر اما او جلو نیاید پیشنهاد را ارائه میکنم”.
با توجه به مطرح شدن نام جیم رتکلیف که سال های زیادی است که به خرید باشگاه منچستر فکر میکند و چند ماه گذشته یک پیشنهاد ۴ میلیاردی به چلسی ارائه کرد به نظر میرسد که تصمیم آنها برای خرید باشگاه جدی است و باید دید مالکان آمریکایی فعلی منچستر چه تصمیمی برای آینده باشگاه دارند.
“برگزاری جامجهانی قطر در زمستان و تداخل آن با برنامه همیشگی پریمیرلیگ، این فصل را نسبت به فصول دیگر کاملا متفاوت کرده است ولی یک چیز در این بین ثابت میماند، جنگ قهرمانی بین لیورپول و منچسترسیتی خواهد بود”. این بخشی از صحبت های شیرر در برنامه Match Of The Day درباره فصل آینده پریمیرلیگ بود.
کیارش غریبی، فوتبال لب – آلن شیرر اسطوره سال های دور نیوکسل و کارشناس شبکه تلویزیونی BBC، با حضور در برنامه Match Of The Day، نظرات خود درباره یکی از عجیبترین فصل های تاریخ پریمیرلیگ را به اشتراک گذاشت. وقتی از او درباره اختلاف به وجود آمده بین منچسترسیتی و لیورپول با باقی لیگ سوال شد پاسخ داد:
“وقتی به تیم هایی که پایین آنها هستند نگاه میکنم میبینم که تاتنهام و آرسنال پیشرفت بسیار زیادی داشته اند اما هنوز فکر نمیکنم در سطح به چالش کشیدن این دو باشگاه باشند. هنوز فاصله بزرگی میان این دو باشگاه و باقی تیم های لیگ وجود دارد و این فقط بخاطر سطح کیفی این دو تیم نیست بلکه ذهنیت و اشتیاق آنها برای رسیدن به موفقیت نیز نقش بزرگی را ایفا میکند.”
اما هنگامی که بحث به سمت رقابت میان این دو باشگاه سو گرفت، شیرر گفت:
سیتی قهرمان ۴ فصل از ۵ فصل اخیر فوتبال انگلستان است و میخواهد به سومین قهرمانی متوالی در لیگ برسد. کاری که تا به الان فقط یونایتد از عهده آن برآمده است. در آن طرف، لیورپول در فصل گذشته با وجود عملکرد های مستمر و درخشان خود، فقط موفق به کسب دو جام داخلی شد ولی همه ما میدانیم که واکنش آنها چگونه خواهد بود. فقط با نگاه کردن به بازی آنها در کامیونیتیشیلد در برابر سیتی و زبان بدنشان میتوان دید که آنها آماده جنگی دیگر هستند. در فصل گذشته فقط یک امتیاز تفاوت میان دو تیم را مشخص کرد. اگر من بخواهم قهرمان فصل آینده را پیشبینی کنم، به دلیل حضور هالند سیتی را انتخاب میکنم. آنها سال گذشته لیگ را بدون استفاده از یک مهاجم مرکزی بردند و حالا کسی را دارند که میتواند در هر فصل حداقل ۳۰ گل به ثمر برساند”.
با صحبت از هالند، حالا موضوع داغ دیگری روی میز بود. آیا او و داروین نونیز در تیم های جدید خود موفق خواهند بود؟ اما شیرر انگار از پاسخ خود به این سوال مطمئن بود. او جواب داد:
هالند یک موقعیت خوب را جلوی لیورپول از دست داد؛ خب که چی؟ همه مهاجمان برخی از موقعیت های خوب را خراب میکنند. به لطف کیفیت بالای بازیکنان سیتی، هالند قرار است فرصت های بسیاری در اختیار داشته باشد. یا در حضور هالند آنها سبکی کاملا متفاوت را امتحان میکنند یا هالند باید خود را با شرایط جدید سازگار کند. در هر دو صورت من مشکلی نمیبینم. اما طرفداران لیورپول نیز شاهد ترکیب جدیدی در خط حمله تیم مورد علاقه خود خواهند بود. با خروج سادیو مانه و خرید داروین نونیز از بنفیکا، من فکر نمیکنم که خط هجوم آنها کوچکترین افتی نسبت به فصل گذشته داشته باشد و بهنظر من یکی از دلایل اصلی آن تمدید قرارداد صلاح میباشد که برای آنها موفقیت بزرگی محسوب میشود. ما حتی میتوانیم محمد صلاح بهتری را در طول مسابقات شاهد باشیم و این برای تیم های دیگر لیگ مسئله ترسناکی خواهد بود”.
اما تیم های دیگر چه؟ سطح دیگر تیم های تاپ 6 چگونه خواهد بود؟ شیرر گفت:
” در میان تیم های تاپ 6، تاتنهام خط آتشی نزدیک به سطح لیورپول و سیتی دارد. سران تاتنهام به خوبی از کنته حمایت کردهاند و با تجربه و جاهطلبی او، من انتظار یک فصل خوب دیگر از اسپرز را میکشم. آرسنال نیز با خرید گابریل ژسوس قوای هجومی خود را افزایش داده است. با توجه به تجربه همکاری آرتتا و ژسوس در سیتی و اینکه ژسوس در آرسنال مرد اول خط آتش توپچیها خواهد بود من فکر میکنم آنها نیز ترکیب هجومی خطرناکی خواهند داشت.
“در حال حاضر چلسی آن مقدار از خطر هجومی که آرسنال و تاتنهام ارائه میدهند را در اختیار ندارد. آنها در فصل گذشته لوکاکو را با ۹۷ میلیون پوند جذب کردند که خرید موفقی از آب در نیامد. حالا لوکاکو به صورت قرضی چلسی را ترک کرده است و آنها استرلینگ را اضافه کرده اند که خرید خوبی برایشان میباشد. من هنوز فکر میکنم آنها به اندازه ۳ یا ۴ خرید از جنگ قهرمانی دور هستند و خرید مهاجم مرکزی قطعا یکی از آنهاست”.
و یونایتد نیاز به یک انقلاب اساسی دارد. امثال مارسیال خوب هستند اما کافی نه.
” منچستریونایتد نیز باید کار های زیادی را در این پنجره انجام دهد تا دوباره به یک مدعی تبدیل شود. یونایتد مربی ای جدید با ایدههایی جدید را به خدمت گرفته ولی اسکواد آنها باید تقویت شود وگرنه او مجبور میشود با بازیکنانی مانند آنتونی مارسیال کار بکند، بازیکنانی که در فصل گذشته گفته شد به اندازه کافی خوب نیستند. اما مشکل های دیگری نیز هست. وضعیت کریستیانو رونالدو تبدیل به یک موضوع مبهم و نامعلوم شده است و این شرایط را برای تنهاخ پیچیدهتر میکند. این فصل برای مارکوس رشفورد نیز فصل بسیار مهمی خواهد بود. پس از اتفاقات فصل گذشته حالا او باید باری دیگر خود را ثابت بکند”.
باشگاه بارسلونا به فرنکی دیانگ، هافبک هلندی خود اطلاع داد قراردادی که مدیریت قبلی با او امضا کرده است جرم محسوب میشود و آنها باید به توافقات قبلی بازگردند.
محمد حسین فرخی لاشیدانی، فوتبال لب – با وجود توافق منچستر و کاتالانها در هفتههای گذشته، دیانگ از پیوستن به یونایتد خودداری کرد. طبق گفته رسانهها دلیل این اتفاق طلب حقوق ۱۸ میلیون یورویی دییانگ از باشگاه است.
باشگاه بارسلونا در اکتبر ۲۰۲۰ قراردادی جدید با هافبک خود امضا کرد تا با کاهش حقوق بازیکن در دو فصل ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ بتواند مقداری از فشار مالی ایجاد شده بکاهد. قرارداد گونه ای بود که این مبلغ کاهش یافته به حقوق بازیکن در ۴ سال آینده پخش میشد و پایان قرارداد بازیکن از سال ۲۰۲۴ به ۲۰۲۶ تغییر میکرد.
بارسلونا طی نامه ای به دیانگ در ماه گذشته اعلام کرد خود را در موقعیتی میبیند که میتواند با اقدام قانونی و مجرمانه خواندن تجدید قرارداد بازیکن با باشگاه، اقدام به فسخ قرارداد جدید و بازگشت توافقات به قبل بکند.
منابع نزدیک به بارسلونا میگویند که بعد از این نامه صحبتهای مدیریت جدید باشگاه با بازیکن ادامه داشته و گونهای بوده است که بازیکن و وکلایش را مورد اتهام برای مشارکت با مدیران پیشین در امضای قرارداد مجرمانه قرار میدهد.
وضعیت پیش رو میتواند مهر تاییدی بر سخنان رییس اتحادیه بازیکنان هلندی، ییوْگینی لِوچنکو، باشد که بیان کرده بود دیانگ را قربانی اخاذی بارسلونا شده است. گفتهای که رییس کنونی بارسلونا آن را تکذیب کرده و هرگونه اقدام خلاف قانونی را رد کرده است.
در حالی که لاپورتا در تلاش است تا بازیکن را راضی به گذشتن از طلب ۱۸ میلیونی خود بکند، FIFPRO، اتحادیه بازیکنان حرفهای فوتبال، بر فرایند قانونی و اتفاقات رخ داده نظارت میکند و وکلای خود را مأمور به بررسی مشکلات پیش آمده کرده است.
گفتنی است که این تجدید قرارداد با سه بازیکن دیگر در همان روز اعلام شده بود و این نگرانی را ایجاد میکند که بارسا در صورت موفقیت، اقدام به تغییر در وضعیت لانگله، پیکه و ترشتگن بکند. هنوز خبر دقیقی از صحبت های باشگاه با این بازیکنان منتشر نشده است.
منچستریونایتد لیساندرو مارتینز از آژاکس را با قیمت ۵۵ میلیون یورو به خدمت گرفت. ملیپوش آرژانتینی میتواند در دفاع میانی، دفاع چپ و هافبک میانی بازی کند و آرسنال از جمله مشتریهای دیگر او بود.
ایلیا میری، فوتبال لب – لیساندرو مارتینز در ۱۸ ژانویه ۱۹۹۸ در شهر گالگوئه واقع در کشور آرژانتین متولد شد. وضع مالی خانواده آنها چندان مناسب نبود و لیساندرو حتی توانایی خرید کفش مناسب فوتبال هم نداشت. در محله منابع کافی وجود نداشت و او در کودکی بعضی از اوقات با شکم گرسنه و بدون خوردن غذا فوتبال بازی میکرد. روحیه جنگندگی و سختکوش بودنش را میتوان نشأت گرفته از همان دوران دانست.
با وجود تمام سختیها او از ۵ سالگی وارد فوتبال شد و به تیم اورکوئیزا پیوست و در رده های پایه به پیشرفتش ادامه داد تا در سال ۲۰۱۴ به تیم پایه نیوولز اولدبویز بپیوندد و بعد از گذشت ۳ سال به تیم بزرگسالان آنها راه یابد؛ بعد از آن، و به صورت قرضی به جاستیزیا رفت و از آنجا هم به باشگاه آژاکس منتقل شد.
مارتینز درباره شروع کارش در آژاکس :
چند هفته اول وحشتناک بود، جلسات تمرینی کاملاً متفاوت با آنچه در آرژانتین به آن عادت داشتم پیش رفت. شدت، کنترل، تسلط، پاسها و نگاه آنها به فوتبال متفاوت بود.
مارتینز وقتی فقط ۲۱ سال داشت وارد فوتبال اروپا شد؛ او درباره روند تطبیق خودش با آژاکس میگوید:
من بازیکنی هستم که دوست دارم توپ را در اختیار داشته باشم، اما وقتی سبک آنها را در آمستردام دیدم که با پاس های تکضرب چقدر سریع بازی میکنند من رو شگفتزده کردن موقع بود که فهمیدم چقدر سرعتم پایینه.
اما او در عرض چند ماه و بعد گذراندن یک پیشفصل خوب در آژاکس تبدیل به مهره اصلی تیم هلندی شد و توسط هواداران باشگاه به «قصاب» معروف شد. او در دفاع سبک تهاجمی و خشن دارد اما در مالکیت توپ کاملا باهوش و سنجیده عمل میکند.
در همان پنجره که دلیخت به یوونتوس پیوست، مارتنیز با ۷ میلیون یورو جانشین او شد. به نظر میرسید که او قرار است جانشین بلندمدت کاپیتان سابق آنها در قلب خط دفاعی باشد اما بعد از گذشت مدتی او مجبور شد که جای خالی دیونگ را در هافبک پر کند.
تنهاخ در آن زمان گفت:
ر ابتدای فصل ما به دنبال رهبری برای هافبک مرکزی بودیم. ما میدانستیم که مارتینز در هافبک مرکزی بازی کرده است، اما آیا او میتواند در سیستم آژاکس این کار را انجام دهد؟ ما او را در آنجا امتحان کردیم و چیزهای خوب و مثبتی دیدیم.
و این سندی بر هوش تاکتیکی و تطبیقپذیری مارتینز است که در محیطی جدید و ناآشنا و بدون هیچ تسلطی بر زبان انگلیسی و هلندی، او توانست خود را با احتمالاً سختترین نقش در تیم آژاکس، یعنی دیکته کردن بازی از ابتدای خط دفاعی تا انتهای خط میانی با ایجاد پلی بین دفاع و حمله وفق دهد.
بخشی از این پیشرفت مارتینز بخاطر استعداد ذاتی او بود اما اشتهای بیانتهای او برای پیشرفت به همان اندازه مهم بود. مارتینز ذاتاً اهل مطالعه بود پس تلاش کرد تا بازیکنان دیگری را که از دفاع به هافبک تغییر پست داده بودند تماشا کند و از آنها یاد بگیرد.
یکی از بازیکنانی که او درباره اش مطالعه کرد جاشوا کیمیچ از بایرن مونیخ بود که قبل از انتقال به خط میانی زیر نظر پپ گواردیولا، به عنوان یک دفاع راست شروع به کار کرد.
مارتینز درباره کیمیچ گفت:
وقتی او در خط میانی بازی می کند، آرامشی که دارد و نحوه بازیخوانی او را دوست دارم، یک بازیکن باید باهوش باشد، البته که باید اعتماد به نفس داشته باشد.
فصل بعد برای مارتینز چالش برانگیزتر بود، به طوری که تنهاخ در ابتدا ترجیح داد از رایان گراونبرخ در نقش هافبک و دیلی بلیند به عنوان مدافع میانی سمت چپ خود استفاده کند. لازمه بازگشت او از هافبک به مدافع میانی برعهده گرفتن مسئولیت دفاعی بیشتر بود. اما بازی در مناطق عقب باعث نشد که تاثیر او در بازیسازی آژاکس کمتر شود. در واقع، فصل گذشته، او میانگین پاسهای بیشتری در 90 دقیقه نسبت به سایر بازیکنان لیگ هلند داشت.
مارتینز مانند هموطنش روبرتو آیالا، ملیپوش سابق آرژانتین که با وجود جثه کوچکش به عنوان یکی از بهترین مدافعان میانی نسل خود شناخته میشود. او به طرز فوقالعادهای در هوا مستحکم است و جهشی شگفت انگیز دارد. فصل گذشته در آژاکس، او بیش از هر بازیکن دیگری با ضربه سر توپ را دور کرد(۲۹) و در ۷۹ مورد از ۱۱۲ دوئل هوایی خود پیروز شد. ضریب موفقیت او ۷۱ درصد بود و او را پس از هری مگوایر از منچستریونایتد در رده دوم قرار داد. او به دلیل بازیخوانی خوب و یارگیری مهاجمان و موقعیتیابی هوشمندانه برا انجام تکلها و توپگیریها مشهور است.
این ویژگیها، همراه با تاکتیک.پذیری و مهارت فنی، او را برای تیمهای لیگ برتر جذابتر میکند و حالا بعد سه سال همکاری، مارتینز به دیدار مجدد با سرمربی خود این بار در تئاتر رویاها میرود.
حامد مهرنیک – گگن پرسینگ (GegenPressing) در واقع نسخه آلمانی پرس شدید از جلو است. درواقع کسانی که با اصطلاحات فوتبالی آشنا هستند از روی معادل این واژه معنی آنرا میتوانند درک کنند. پرس شدید از جلو یا پرس سریع سبکی از بازی است که سالیان زیادی است در فوتبال مدرن استفاده میشود. اما میتوان ریشه آن را در خیلی سالهای قبل هم پیدا کرد.
در آن زمان بخاطر محدود بودن تعداد تیمها و لیگها این سبک از بازی محبوب نشد، و حتی در برخی از دورهها این روش کاملا منسوخ شد. اما امروزه این سبک از فوتبال میان بسیاری از مربیان سرشناس دنیا بسیار محبوب شده و ما تصمیم گرفتیم تا تاریخچه و چگونگی این سبک از بازی و همچنین خلق مجدد این سبک از بازی توسط بهترین مربیان دنیا رو بررسی کنیم.
پیشینه گگن پرسینگ
طرفداران عام فوتبال بر این باورند که این سبک توسط یورگن کلوپ، سرمربی آلمانی ابداع شده اما واقعیت داستان چیز دیگری است.
تیم ماینتس تحت سرمربیگری یورگن کلوپ در دهه ۲۰۰۰ میلادی شروع به استفاده از این سبک کرد و این مربی آلمانی، همین سبک فوتبال را به تیم بروسیا دورتموند برد و میتوان گفت مسلما دوران مربیگری او در دورتموند، این سبک از فوتبال را مجددا برای عموم آشکار کرد. اما او خالق این سبک از فوتبال نبود.
او در واقع این سبک از فوتبال را با توجه به پتانسیل تیمش تغییر داد تا مناسب آن تیم شود.
اصل این سبک در دهه ۱۹۶۰ میلادی در فوتبال انگلیس پدیدار شد و سپس به فوتبال هلند و آلمان هم گسترش یافت، جایی که تیم آژاکس هلند تحت سرمربیگری رینوس میشل، یک فوتبال با پرس بالا را با سبک توتال فوتبال هلند اجرا کرد.
تاثیر تیم میلان تحت سرمربیگری آریگو ساکی
اواخر دهه ۱۹۷۰ میلادی ایده گگن پرسینگ به ایتالیا رسید و توسط آریگو ساکی منسجمتر شد. در آن زمان کار برای تیم های علاقه مند به بازی مالکانه سخت شده بود و تیمهای ایتالیایی مشغول توسعه تاکتیک دفاع فشرده بودند و این سبک دفاع کردن، میانگین گل زده در هر بازی را به صورت چشم گیری به عدد ۱.۹ گل در هر بازی کاهش داده بود. واکنش تیم میلان با سرمربیگری آریگو ساکی به این مدل دفاع فشرده، یک پرس سنگین خصوصا در یک سوم دفاعی تیم حریف بود به نحوی که هر زمان توپ را از دست میدادند، بلافاصله تیم حریف را تحت فشار قرار میدادند.
ساکی متوجه شده بود اگر مالکیت توپ را با پرس در زمین حریف پس بگیرد، بهترین راه برای خلق موقعیت گل است زیرا این پرس را پیش از آنکه تیم حریف زمان برای ریکاوری داشته باشد انجام میدادند.
از آن زمان به بعد بسیاری از سرمربیهای فوتبال تلاش کردند این سیستم را به شیوه خود تغییر دهند که میتوان به لایپزیش تحت رهبری رالف راگنیک، دورتموند و لیورپول با سرمربیگری یورگن کلوپ و همچنین یولیان ناگلزمن در تیم های هافنهایم و لایپزیش اشاره کرد.
گگن پرسینگ، تیکی تاکا و توتال فوتبال
حالا باید تفاوت گگن پرسینگ و پرس کردن را بدانید، دانستن این موضوع یه شما کمک میکند تا تفاوت تیم هایی که سبک تیکی تاکا و توتال فوتبال بازی میکنند را از گگن پرسینگ تشخیص دهید. هر دو آنها در فاز دفاعی بسیار شبیه به هم هستند.
قسمت مهم و حیاتی برای موفقیت در این سه سبک زیر پرس کردن است:
توتال فوتبال
تیکی تاکا
گگن پرسینگ
پرس کردن در این قسمت اشاره به این نکته دارد اگر بازیکنی توپ را از دست داد بازیکنان هم تیمی بالافاصله تلاش میکنند تا مالکیت توپ را از آن خود کنند. زیرا باریکنان حریف درست پس از به دست آوردن مالکیت توپ در حالی که سعی در پایه ریزی حرکت بعدی خود دارند بسیار آسیب پذیر هستند.
در همان لحظه مهاجمان میتوانند با محاصره مدافعان حریف، توپ را باز پس گیری کنند. تفاوت این سه سبک در چگونگی بازی سازی و فاز تهاجمی هست.
الف. تیکی تاکا
سیستم این سبک از بازی بر پایه صبر و حوصله بنا شده، تعداد پاس های زیاد و حرکت آرام آرام به سمت جلو و برهم زدن تمرکز حریف از ارکان مهم تیکی تاکا است.
ب. توتال فوتبال
این سیستم نیز بر اساس صبوری بنا شده اما بر خلاف تیکی تاکا که تمرکز آن بر حرکت توپ است در توتال فوتبال تمرکز بر حرکت بازیکنان است.
ج. گگن پرسینگ
برخلاف دو سبک قبلی که پرس کردن بخشی از تاکتیک بازی بود، در گگن پرسینگ کل سیستم بر پایه پرس کردن بنا شده است.
در گگن پرسینگ تیم بسیار بالا بازی میکند و وقتی مالک توپ میشود بازیکنان میبایست ضرب آهنگ بازی را بالا نگه دارند تا سد دفاعی حریف را بشکنند و موقعیت گل ایجاد کنند. بازیکنان باید این کار را پیش از آنکه تیم حریف آرایش دفاعی خود را منظم کند انجام دهند.
گگن پرسینگ چگونه کار میکند؟
“گگن پرسینگ این امکان را به شما میدهد تا پس از باز پس گیری توپ، در نزدیک ترین نقطه به دروازه حریف باشید. تنها یک پاس برای خلق یک موقعیت عالی کافی است. هیچ بازیکن بازیسازی به خوبی گگن پرسینگ نمیتواند برای شما خلق موقعیت کند.”
اینها جملات بورگن کلوپ درباره گگن پرسینگ است. و کاملا میتوان میزان علاقه وی به این سبک را درک کرد. همچنین این جملات، ساده ترین روش برای پاسخ به سوال گگن پرسینگ چگونه کار میکند هستند.
در ادامه به بررسی لیورپول یورگن کلوپ در لیگ برتر انگلستان میپردازیم.
گگن پرسینگ توسط یورگن کلوپ
درحال حاضر لیورپول با سه مهاجم بازی میکند که دو نفر از آنان را وینگرها تشکیل میدهند: محمد صلاح و سادیو مانه که به عنوان مهاجم وسط هم ایفای نقش میکنند این بدین معنی است که میتوان آنها را در محوطه ۱۸ قدم نیز مشاهده کرد. فضاهای کناری که پس از اضافه شدن وینگر ها به باکس حریف خالی میشود، توسط فول بک ها پر میشود تا فشار حمله را چند برابر کنند. در همین لحظه هافبکها نیز محل خالی فول بک هارا پر میکنند تا مانع از ضد حمله تیم حریف شوند.
این یعنی تیم حداقل پنج بازیکن در یک سوم هجومی دارد و این برتری عددی، این اجازه را به تیم میدهد که پس از از دست دادن توپ، بتوانند بیشترین فشار را برای باز پس گیری توپ داشته باشند.
در سیستم گگن پرسینگ این تعدد نفرات برای ساخت مثلثهای مختلف جهت پرس کردن، تحت فشار قرار دادن حریف و همچنین کم کردن گزینههای پاس برای بازیکن صاحب توپ است تا بازیکن را مجبور به اشتباه کنند.
وقتی بازیکن حریف اشتباه کرد، مزیت این برتری عددی مجدد آشکار میشود زیرا سد دفاعی حریف را میشکند و میتوان به دروازه حریف با سرعت و اثربخشی بسیار زیادی حمله کرد. با این سیستم کلوپ، تیم در اکثر مواقع در مناطق کم ریسک اقدام به پرس حریف می@کند.
بعنوان مثال پرس در یک سوم هجومی یک پرس با ریسک پایین است زیرا اگر پرس شکست بخورد بازیکنان زمان لازم برای ریکاوری و تشکیل آرایش دفاعی را دارند بدون آنکه به حریف فرصت ضد حمله بدهند. اما پرس در مناطق پر ریسک به طور مثال در یک سوم دفاعی، به گونه ای است که اگر پرس شکست بخورد، احتمال خلق موقعیت گلزنی برای تیم حریف بسیار بالا میرود.
تیمهای موفق با سبک گگن پرسینگ
نزدیکترین گزینههایی که از سیستم گگن پرسینگ استفاده میکنند و میتوان به آنها اشاره کرد این سه تیم هستند:
شماره یک – لیورپول
موفق ترین تیم سالهای اخیر که از گگن پرسینگ استفاده میکند لیورپول یورگن کلوپ است. تیم او با این سیستم به موفقیتهای زیادی دست یافت. وقتی که مربی آلمانی به این باشگاه پیوست، تیم در ردههای میانی جدول به سر میبرد. چند سال بعد آنها سه بار به فینال لیگ قهرمانان صعود کردند و یک بار از آنها را پیروز شدند. آنها همچنین عنوان قهرمانی لیگ را کسب کردند. سوپر کاپ اروپا و همچنین جام باشگاه های جهان.
شماره دو – بروسیا دورتموند
این هم یک مثال دیگر از گگن پرسنیگ موفق به سرمربیگری یورگن کلوپ. مشابه دوران حضورش در لیورپول، در لیگی که کاملا تحت سلطه بایرن مونیخ است او شانس زیادی نداشت، با این وجود او توانست دبل قهرمانی لیگ را با گگن پرسینگ بدست بیاورد و به طور کاملا دردناکی دستش از رسیدن به جام در لیگ قهرمانان اروپا در بازی فینال کوتاه ماند.
شماره سه – بایرن مونیخ
کسب جام قهرمانی در لیگ آلمان برای بایرن مونیح موفقیت بزرگی محسوب نمیشود، اما کسب سه گانه با یوپ هاینکس این دوره را برای این تیم به یادماندنی کرد.
در فصل ۲۰۱۲/۲۰۱۳ بایرن مونیخ یوپ هاینکس توانست با سیستم گگن پرسینگ به عناوینی همچون قهرمانی بوندسلیگا، لیگ قهرمانان اروپا، سوپرکاپ آلمان، و جرمن کاپ دست یابد.
آنها توانستند از ۵۴ بازی آن فصل، ۴۶ بازی را با پیروزی پشت سر بگذارند.
گگن پرسینگ، عضو جدایی ناپذیر آینده فوتبال
نسبت دادن گگن پرسینگ به یک فرد خاص بسیار دشوار است. تقریبا میتوان با خیالی آسوده گفت تکامل پرس کردن باعث ظهور این سبک از بازی شده است اما تغییرات زیادی توسط مربیان مختلف بر این سبک اعمال شده است و بنظر میرسد یک سبک منحصر به فرد از گگن پرسینگ وجود ندارد.
اگر یک جمله را بخواهیم قاطعانه در باره گگن پرسینگ بگوییم، این است که تا هرجا که تاکتیک های مدرن فوتبال پیشرفت کنند، گگن پرسینگ یکی از کلیدیترین ارکانشان خواهد ماند.