مهدی سهیلی،فوتبال لب– با اعلا م رسمی باشگاه تاتنهام، آنژه پوستچوغلو سرمربی استرالیایی یونانی ، در ژوئن ۲۰۲۳ پس از دو فصل حضور در سلتیک و کسب ۵ جام یه عنوان سرمربی مرغ های لندن انتخاب شد، آن هم در حالی که همگان از حضور ناگلزمن و لوئیز انریکه صحبت میکردند.
مدافعان کناری همه کاره
پوستچوغلو پس از موفقیت های داخلی با بريزبن رور و یک فصل کامل با ملبورن ویکتوری ، استرالیا را با سیستم 4-2-3-1 به جام جهانی رساند. فوروارد ها در کناره ها نفوذ میکردند تا توپ را در فضاها به کیهیل که نقش اصلی حمله را ایفا میکرد برساندد. هافبک های استرالیا نیز به رهبری مایل یدیناک موقعیت های خود را در خط هافبک حفظ میکردند تا مدافعان کناری راحتتر و سریع تر به حمله اضافه شوند. بازی جذاب در جام جهانی 2014 مقابل هلند ، که علیرغم باخت تحسین استرالیایی ها را برانگیخت. این سرمربی پس از عملکرد خوب در جاج جهانی مسیر جدیدی را آغاز کرد. اعتقاد این مربی به بازیکنان کناری، با مهره های اسکواد تاتنهام همخوانی کامل دارد
4-3-3 در یوکوهاما و سلتیک
پس تغییر سبک بازی، علاقه به حفظ توپ و بازی مالکیتی بیشتر شد و مدافعان کناری و وینگر سرعتی با فضاهایی که هافبک ها ایجاد میکردند منجر به گل یا موقعیت خطرناک میشد. یوسیپ یورانوویچ ، کایگو فوروهاشی و کالوم مک گریگور نقش های اصلی تیم او در سلتیک بودند.
تیم های آنژه تبحر بالایی در اجرای high press و counter press دارند، به طوری که پس از دست دادن توپ سه مهاجم به بازیکن صاحب توپ حمله ور شده و آنها را پرس میکنند تا باز پس گیری انجام دهند. دقیقا خلاف چیزی که از تاتنهام تحت هدایت سرمربی های قبلی سراغ داریم. او در دو فصلی که هدایت سلتیک را برعهده داشت میانگین ۶۷ و ۶۹ درصد مالکیت توپ را بدست آورد.
آنطور که پیداست آنکه کار سختی برای تغییر فلسفه تاتنهام پس از تجربه مربیانی از جمله کونته و ژوزه مورینیو دارد. با توجه به سبک این مربی فصل جذابی در انتظار هواداران این باشگاه است البته اگر مانع بزرگی مثل دنیل لوی اجازه دهد!
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
جان استونز، بازیکن ملی پوش انگلیسی جایگاه جدیدی به عنوان یه مدافع/هافبک ترکیبی (Hybrid) در ترکیب تیم گواردیولا پیدا کرده است.
منچستر سیتی میتواند با کسب پیروزی در آخرین بازی فصل یعنی فینال لیگ قهرمانان اروپا، به دومین تیم انگلیسی پس از منچستر یونایتد سال 1999 تبدیل شود که فاتح سهگانه میشود و شاید بتوان گفت جان استونز کلیدیترین بازیکن تیم پپ برای به سرانجام رساند این مهم است.
سه سال پیش آینده این جوان 29 ساله نامشخص بود. او در فصل 19/20 که لیورپول عنوان قهرمانی لیگ انگلیس را کسب کرد، تنها 24 بازی انجام داده بود و باشگاه هم در تابستان بیش از 100 میلیون پوند برای مدافعان میانی جدید یعنی نیتن اکه و روبن دیاس هزینه کرد. گواردیولا در آن زمان شمشیر را از رو بست، چه برای جان استونز و چه برای بازیکنان دیگری که اعتماد به نفس کافی برای حضور در ترکیب تیمش نداشتند و از احتمال جدایی آنها صحبت کرد.
خود استونز آن دوران را سختترین مقطع حضورش در جمع سیتیزنها عنوان کرده است اما در طول این سه فصل، او آنقدر شرایط را تغییر داده است که اکنون تاکتیک تیم پپ بدون اون ناقص و ناکارآمد است. اما نقش کنونی استونز در تاکتیک تیم چیست؟
زمانی که گواردیولا به بایرن مونیخ رفت و تیم را از یوپ هاینکس تحویل گرفت، فیلیپ لام در پست فولبک راست مشغول به بازی بود و یکی از بهترین بازیکنان جهان در پست خود بود. پپ ترکیب تیم را به 4-1-4-1 تغییر داد و از فیلیپ لام در پست هافبک بازی گرفت. تغییر هیت مپ این بازیکن در بایرن مونیخ قبل و بعد از ورود پپ به تیم را مشاهده کنید:
هیت مپ فیلیپ لام در زمان یوپ هاینکس
هیت مپ فیلیپ لام در زمان گواردیولا
گواردیولا فیلیپ لام را باهوشترین بازیکنی لقب داد که تا آن لحظه دیده بود. پس از لام نیز نوبت کیمیش شد که همین تاکتیک را پیاده کند و تا امروز نیز کیمیش نقش بسیار مهمی در دابل پیوت بایرن مونیخ ایفا میکند.
جان استونز در ابتدا از اورتون به عنوان یک دفاع وسط برای سیتی خریداری شد اما ویژگی مهم استونز که پپ را ترغیب به خرید وی کرد، توانایی دفاعی فوق العاده وی نبود بلکه این بازیکن، توانایی خوبی در بازی با پای خود داشت و علاوه بر حمل توپ، میتوانست وظیفه توپ پخش کردن را هم بر عهده بگیرد.
گواردیولا از استونز در سه پست دفاع وسط، فولبک راست و فولبک چپ استفاده کرد اما اوج استفاده وی از استونز به نیم فصل دوم همین فصل یعنی 2022/2023 بر میگردد که استونز در کنار رودری و در خط هافبک استفاده شد و علاوه بر حضور در دابل پیوت و پخش توپ، همزمان وظایف دفاعی هم داشت و به دیاس و واکر در خط دفاع سیتی کمک بسیاری میکرد. این گونه بود که استونز از یک دفاع وسط نه چندان کارآمد برای سیتی، به یک مدافع/هافبک هایبرید تبدیل شد و امروز در ترکیب آبیهای شهر منچستر بی جانشین است.
کمک به رودری برای تخریب بازی حریف و اورلود کردن وسط زمین، کاور کردن فضای پشت سر کایل واکر، گزینه پاس اضافی بودن برای روبن دیاس، پخش توپ برای دی بروینه و گندوغان، کاور کردن نیم فضای دفاعی سیتی و جلوگیری از نفوذ حریف در این منطقه، قرار دادن مهاجم حریف در کاور شدو یا سایه خود، خنثی سازی پرس حریف، جلوگیری از ضد حملات حریف با حفظ برتری عددی در خط دفاعی، فضا سازی برای جلو رفتن آکانجی، رساندن سریع توپهای هوایی به ماحرز و گریلیش و انجام کارهای ترکیبی با واکر و دی بروینه برای ساختن مثلث و بیلد آپ، وظایف جدید جان استونز به عنوان الماس خط میانی منچستر سیتی هستند.
پوزیشن جدید جان استونز در خط میانی سیتی
شاید اوج بازی جان استونز در این فصل را در بازی رفت با بایرن مونیخ و بازیهای برگشت منچستر سیتی با لیورپول و البته رئال مادرید در لیگ قهرمانان دیده باشیم که با حضور وی، به نظر میرسد سیتی همواره با 12 بازیکن در حال حمله و دفاع است و حریف مهلت نفس کشیدن ندارد. بازیهای بسیار خوب جان استونز در پست جدید خود باعث شده بسیاری از کارشناسان فوتبال لقب بکنبائر جدید فوتبال را به او بدهند و این ملی پوش انگلیسی فرصت آنرا دارد که با تکرار این عملکرد خوب در فینال چمپیونزلیگ مقابل اینترمیلان، تاریخ و افتخار را در شهر منچستر بازنویسی کند و باعث شود گواردیولا پس از 12 سال، طعم قهرمانی اروپا را با تیمی غیر از بارسلونا بچشد.
هیت مپ جان استونز مقابل رئال مادرید
پسر بچه انگلیسی ای که روزی او را با جان تری مقایسه میکردند و خودش نیز قبل از رفتن به سیتی، آرزوی بازی در چلسی و پوشیدن پیراهن اسطوره ای شماره 26 را داشت، امروز خود را در جایگاهی میبیند که جان تری هرگز به آن نزدیک هم نشد، فتح سهگانه و به لرزه انداختن جایگاه والای شیاطین سرخ در انگلستان.
تحلیل های تاکتیکی فوتبال لب در اپیزودهای هفتگی رو میتونید از طریق این صفحه دنبال کرده و گوش بدید!
در این مقاله، برترینهای این فصل لالیگا را از نگاه فوتبال لب بررسی و مرور کردهام.
فوتبال لب– فصل 2022/23 لالیگا، با قهرمانی بارسلونا به پایان رسید. فصلی که اتفاقات زیادی در آن رقم خورد و البته شگفتیهای زیادی هم رخ داد. از حضور تیمی همچون ژیرونا در جمع ده تیم بالای جدول، یا کسب سهمیه اروپایی توسط اوساسونا و یا احیای دوباره آنتوان گریزمان زیر نظر دیگو سیمئونه.
بهترین بازیکن فصل: مارک آندره تراشتگن
بیانصافی بود اگر غیر از مرد رکوردشکن این فصل لالیگا، بازیکنی را برای این عنوان انتخاب کنیم. کسی که از زمان حضورش در بارسا نتوانسته بود جایزه زامورا را به دست بیاورد، اما در این فصل، بالاخره موفق شد این افتخار را از آن خود کند. او با 26 کلین شیت، در کنار لیانیو، حالا رکورددار بیشترین تعداد کلین شیت در تاریخ لالیگا و پنج لیگ معتبر اروپایی است.
بهترین سرمربی فصل: ژاوی هرناندز
برای اینکه دلیل این انتخاب را بهتر درک کنید، بهتر است نگاهی به شرایط بارسلونا بیاندازید. زمانی که ژاوی سکان هدایت آن را بر عهده گرفت، این تیم که امید چندانی به گرفتن سهمیه اروپایی نداشت و با رونالد کومان هلندی، به بنبست رسیده بود، پس از گذشت یک فصل، مقتدرانه عنوان قهرمانی لالیگا را به دست آورد. عملکرد ژاوی در فصل نقل و انتقالات هم قابل ستایش بود و توانست با خارج کردن بازیکنانی که کارآیی چندانی نداشتند و اضافه کردن بازیکنانی باتجربه و باکیفیت، اوضاع تیمش را سر و سامان دهد.
بهترین بازیکن زیر 23 سال فصل: وینیسیوس جونیور
شاید اگر تراشتگن آنقدر درخشان ظاهر نمیشد، میتوانستیم وینی را بهترین بازیکن فصل بدانیم.کسی که موتور محرک خط حمله رئال در فصل جاری بود و به حدی خوب عمل کرد که افراد زیادی را وادار به تحسین خود کرد.
پدیده فصل: آرنائو مارتینز
یکی از تیمهای جذاب این فصل لالیگا، ژیرونا بود. اما جذابترین بازیکن این تیم، بیشک مدافع راست 20 سالهاش بود. آرنائو مارتینز که با نمایشهای خیرهکنندهاش توجه بزرگان لالیگا از جمله بارسلونا و اتلتیکو مادرید را به خود جلب کرد، بیشک لایق این جایزه بود. هرچند جکسون، مهاجم ویارئال و ساموئل لینو، وینگر والنسیا هم شایستگی انتخاب به عنوان پدیده فصل لالیگا را داشتند.
سورپرایز فصل: آنتوان گریزمان
شاید پس از انتقال ناموفق به بارسلونا، تمامی کارشناسان و هواداران کارش را تمام شده میدانستند، اما او در این فصل نشان داد که حالا حالاها قصد تمام شدن ندارد و میخواهد فعلا زیر نظر سیمئونه به درخشش ادامه دهد. او 16 پاس گل برای همتیمیهایش ارسال کرد و بهترین پاسور اسپانیا هم شد.
بهترین انتقال فصل: رابرت لواندوفسکی
ماشین گلزنی لهستانی یا به قول توماس مولر “لوانگلسکی” ، پیش از پیوستن به بارسلونا هم نشان داده بود چه بازیکن فوقالعادهای است؛ اما درمورد حضور در یک لیگ دیگر و پذیرفتن چالش جدید، تردیدهایی وجود داشت که لواندوفسکی با کسب عنوان آقای گلی و جایزه پیچیچی، تمام شک و تردیدها را از میان برداشت و خودش را یک بار دیگر اثبات کرد.
پیشرفت برتر فصل: ژیرونا
ژیرونا در حالی توانست در این فصل در رتبه دهم جدول قرار بگیرد، که فصل گذشته را در دسته دوم لالیگا، یا به اصطلاح لالیگا سگوندا دیویژن سپری کرده بود. معمولا تیمهایی که به دسته بالاتر میروند، فصل اول تمام تلاششان سقوط نکردن است، اما ژیرونا در این فصل تا هفتههای پایانی برای سهمیه کنفرانس اروپا میجنگید که قابل تقدیر است.
در قسمت اول ریکاوری فوتبال لب موضوعات زیر بررسی و شرح داده شد:
۱. پدیده اعتیاد چیست؟ ۲. انواع اعتیاد ۳. تاریخچه اعتیاد ۴.عوامل زمینه ساز اعتیاد
خلاصه بحث ما رو به صورت تیتر وار میتونید همینجا بخونید و در انتهای همین صفحه هم فایل صوتی این قسمت برای استریم و یا دانلود کردن گذاشته شده که بتونید به طور کامل استفاده کنید.
اعتیاد چیست؟
اعتیاد یک بیماری دارویی رفتار محور است که سیر صعودی دارد و تعامل پیچیده ای با چرخههای مغز، ژنتیک، محیط و تجربههای زندگی ایجاد میکند. افرادی که که دچار اعتیاد هستند از مواد جایگزین استفاده میکنند یا رو به رفتار هایی میآورند که در نهایت تبدیل به اجبار میشود.
انواع مواد:
۱. مواد اصلی: هوا – غذا – قند – ویتامین – پروتئین و غیره. ۲. مواد جایگزین: هرچیزی به جز موارد بالا یا نوع غیر سالم آنها.
انواع اعتیاد:
۱. اعتیاد روانی: اعتیاد به مواد یا رفتار جایگزین صرفا از روی عادت یا نیاز روانی ۲. اعتیاد فیزیکی: اعتیاد به مواد یا رفتار جایگزین بخاطر نیاز فیزیکی
تاریخچه اعتیاد:
اعتیاد از ابتدا در انسان وجود داشته است. یکی از عواملی که موجب شد گونه ما فاتح زمین شوند و گونه های دیگر انسانی را کنار بزنند، اعتیاد به لذت بود که از تولید مثل لذت میبردند که در نهایت باعث افزایش تعداد ما شد. پس مقوله اعتیاد حتی قبل از مکتوب شدن تاریخ و اختراع خط همراه انسان بوده و مرحله به مرحله با کشف مواد جایگزین جدید و البته انجام رفتارهای گوناگون، دچار پیشرفت و تکامل شده است.
عوامل زمینه ساز اعتیاد:
ژنتیک – فرهنگ – محیط – اقتصاد – وسوسه – فشار همسالان – نیاز به خودنمایی و جلب توجه و غیره.
این بود خلاصه ای از اپیزود اول ریکاوری که میتونید همینجا بهش گوش بدید یا دانلود کنید و مباحث رو کامل متوجه بشید و استفاده کنید. فراموش نکنید که حتما با اطرافیان و دوستان خودتون به اشتراک بذارید و اگر از شنیدن این محتوا راضی بودید میتونی از طریق این صفحه از فوتبال لب حمایت مالی کنید.
رئال مثل همیشه کامبک زد، این بار در آنفیلد. اما چرا ناتوانی لیورپول در جلوگیری از جابجایی بازیکنان رئال مادرید برای آنها گران تمام شد؟
رضا حسینی، فوتبال لب – آنفیلد جایی بود که توجه تمام فوتبال دوستان جهان را در سهشنبه شب به خود معطوف کرده بود. لیورپول و رئال مادرید در مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا به مصاف هم رفتند. دیداری که در سالهای اخیر، بسیار تکرار شده است. البته این بار هم فرصتی برای انتقام لیورپول و محمد صلاح به وجود نیامد.
اگرچه هر تیم در این فصل در فرم بدی قرار دارند، اما بازی هیجان انگیزی بود. در نهایت، قهرمان 14 دوره اروپا دوباره مانند سال قبل، به روشی دراماتیک پیروز مسابقه بود. شخصیت بازیکنان رئال مادرید در لیگ قهرمانان اروپا در سالهای اخیر در هر شرایطی و در هر ورزشگاهی چیزی منحصر به فرد و نادر است. جدا از لحظات هیجانانگیز بازی، در این تحلیل تاکتیکی، ما به تاکتیکهای هر دو تیم نگاهی دقیقتر میکنیم.
ترکیب اولیه
یورگن کلوپ از سیستم معمول 4-3-3 لیورپول استفاده کرد. آلیسون در دروازه قرار داشت. آرنولد، جو گومز، فن دایک و رابرتسون چهار دفاعی لیورپول را تشکیل میدادند. باجستیچ، فابینیو و هندرسون هافبک ها و صلاح، گاکپو و داروین نونیز مهاجمان قرمزها بودند.
در مقابل، کارلو آنچلوتی که پیش از این 4 عنوان قهرمانی اروپا را کسب کرده بود، رئال مادرید را با فرم 4-3-3 صف آرایی کرد و بازی را با کریم بنزما در جلو در کنار رودریگو و وینیسیوس جونیور آغاز کرد. دنی کارواخال، ادر میلیتائو، آنتونیو رودیگر و دیوید آلابا خط دفاع رئال را در جلوی تیبو کورتوا تشکیل میدادند. مثلث هافبک رئال در این بازی نیز، فده والورده، ادواردو کاماوینگا و لوکا مودریچ بودند.
یک شروع عالی
هیچ راهی برای شروع یک بازی در مرحله حذفی، بهتر از برتری 2-0 در 14 دقیقه اول نیست؛ دقیقا مانند آنچه لیورپول انجام داد. لیورپول بازی را با ترکیب 4-3-3 و البته ماکیت توپ آغاز کرد و تلاش کرد تا با استفادهاز مثلث صلاح، هندرسون و ترنت در سمت راست، پویایی سابق را به تیم بازگرداند.
پیش از این، رئال مادرید در یک بلوک دفاعی 4-5-1 در نیمه خود باقی ماند. در همین حال، مثلث لیورپول در سمت راست پویاتر بود و حرکات عمیق گاکپو در بین خطوط، گزینه اضافی برای نفوذ و حمله از عمق را در دسترس لیورپول قرار میداد.
در اینجا و در تصویر اول، در حالی که عملکرد دفاعی بدی از سوی وینیسیوس رخ داد، حرکت هندرسون روی دست صلاح توجه آلابا را به خود جلب میکند و رودیگر را تحریک میکند تا برای مقابله با خطر از منطقهی دفاعی خود خارج شود. در همان زمان، داروین از سمت کور موجود در مقابل کارواخال، به سمت کور میلیتائو حرکت میکند. نونیز پاس را از صلاح دریافت میکند و گل اول را به ثمر میرساند.
این ایده سیال بودن سمت راست در کنار حمله به فضا از سمت چپ به طور متوالی در طول بازی و عمدتاً در نیمه اول زمانی که قرمزها به یک سوم دفاعی مادرید میرسیدند، به کار گرفته شد. در تصویر زیر، آرنولد از موقعیت عقبتری به هندرسون میرسد که با اورلپ در سمت راست به بیرون حرکت کرده و به صلاح اجازه میدهد تا از نیمهفضای سمت راست استفاده کند. علاوه بر این، موقعیت صلاح باعث میشود که آلابا اشتباه کرده و پست خود را ترک کند. در این لحظه، هندرسون در قسمت کور وینی و در پشت خط دفاع، توپ را دریافت میکند.
هنگامی که هندرسون توپ را در منطقه کات بک دریافت کرد، صلاح و گاکپو به سرعت به محوطه جریمه رئال حمله میکنند. در این زمان رابرتسون به صورت مورب میدود و کارواخال را در سمت کور خود گیج میکند تا شانس رسیدن نونیز به توپ افزایش یابد.
در تصویر زیر، گرافیک حرکات وینگرهای لیورپول نشان داده شده است که نشان می دهد سمت راست لیورپول به چه میزان در این بازی برای میزبان تاثیرگذار بوده است.
کلوپ بعد از بازی گفت: “بسیار مهم است که شاهد گامهای مثبت در شروع بازی باشیم. فکر میکنم نیمه اول، فارغ از دو گلی که خوردیم، بهترین نیمهای بود که در کل فصل بازی کرده بودیم. از آن خیلی خوشم آمد.” اما بعد از اینکه صلاح گل دوم را روی اشتباه وحشتناک کورتوا به ثمر رساند، رئال مادرید بازگشتی باورنکردنی داشت. اما چگونه؟
شخصیت باعث می شود رئال مادرید همچنان زنده بماند
کامبک در این سطح از فوتبال، نتیجهی تجربه، قدرت ذهنی، اعتماد به نفس و مقابله با فشار است. قوهای سپید، همه این ویژگیها را دارند. کارلتو، قهرمان اروپا را در شکل کلاسیک 4-3-3 خود چیده بود. حرکات همیشگی بنزما به خارج از محوطهی جریمه و به خصوص در سمت چپ، فضای مناسبی را برای بهرهبرداری رودریگو ایجاد میکرد.
رئال مادرید در جریان بازی اقدام به استفاده از مودریچ در موقعیتهای عقبتری در زمین خودی در کنار کاماویگا کرد تا از فشار بالای لیورپول خارج شود و با توانایی مودریچ در فرار از پرسینگ و کیفیت بالای پاسهای او، پرسینگ را شکست.
در تصویر زیر هیت مپ تماسهای مودریچ با توپ را میبینید. این نقشه نشان میدهد که او همه جا بوده است.
هنگامی که رئالیها به یک سوم نهایی میرسیدند، سمت چپ، جایی بود که وینیسیوس، آلابا و مودریچ با کمک بنزما، بسیار موثر بودند. با وجود مشکلات دفاعی قرمزها در سمت راست در این فصل، اوضاع بدتر هم شد.
در تصویر زیر، وینی توپ را در سمت چپ در اختیار دارد. در همین حال، بنزما عقبتر قرار دارد و برتری عددی را در آن ناحیه برای رئال به ارمغان آورده است. عدم بازگشت صلاح برای حمایت از مدافع کناریاش، موجب میشود که گومز برای پوشش آرنولد، موقعیت خود را در مرکز خط دفاع ترک کند.
در این زمان، مودریچ فضا را تشخیص میدهد و در نیم فضای چپ پشت گومز، حرکت میکند که گومز را مجبور به عقبنشینی دوباره میکند و فضا را برای وینیسیوس باز میکند.
پس از انجام یک یک و دوی موفق بین وینی و بنزما، وینیسوس، یک گل زیبا به ثمر میرساند.
رئال مادرید به طور مداوم این الگو را به خوبی انجام میداد. در تصویر زیر، در حالی که همین الگو در حال اجرا است و مودریچ نیز وارد نیم فضای چپ میشود و بنزما عثبتر قرار دارد، رودریگو نقش مهاجم را بازی میکند و کارواخال به سمت نقطهی کور حمله میکند و منتظر سانتر است.
مانند کورتوا، خطای آلیسون باعث شد رئال مادرید به تساوی برسد. در نهایت نتیجهی این مسابقه توسط ترنزیشنهای هجومی مادرید تعیین شد.
ترنزیشنهای مرگبار رئال مادرید
کلوپ قبلا گفته بود: “هویت ما شدت (Intensity) است”. مشکل اصلی لیورپول در این فصل، از دست دادن شدت در هر کاری است که آنها خوب انجام می دادند.
رئال مادرید کنشگرانهترین تیم اروپا نیست. آنها عاشق حملات برقآسا هستند. در طول بازی، لیورپول به دلیل عدم انسجام در ترنزیشنها آسیب پذیر بود.
مودریچ 37 ساله در دو گل آخر به دلیل هوشیاری تدافعی، فوقالعاده بود. او نقش اصلی را در ترنزیشن از دفاع به حمله بازی میکرد و با هوش خود ضدحملات را آغاز میکرد. در تصویر زیر، قبل از گل چهارم، لوکا در حال مهار عالی پاس رو به جلوی باجستیچ به گاکپو است. ضد حملهای که بعداً تبدیل به گل میشود.
همچنین در گل پنجم، مودریچ پس از لمس بد فابینیو، او را تکل کرد. توپ را وارگرفته و سپس پاسی را به وینی داد که بعداً منجر به گل بنزما شد.
رئال مادرید بدون شک غیر قابل پیش بینی ترین تیم تاریخ لیگ قهرمانان اروپا است. همانطور که تجزیه و تحلیل تاکتیکی نشان داد، رئال مادرید تلاش کرد و موفق شد لیورپول را در آنفیلد 5-2 شکست دهد و بازی بعدی را برای قرمزها در سانتیاگو برنابئو بسیار چالشبرانگیز کرد.
و سوالی که هنوز وجود دارد، این است که آیا تیمی در اروپا وجود دارد که رئال مادرید نتواند از این تورنمنت خارج کند؟
دو تیم لیورپول و رئال مادرید بازی رفت مرحله یک هشتم نهایی چمپیونزلیگ خودشونو در ورزشگاه آنفیلد در تاریخ سه شنبه دوم اسفند ماه ۱۴۰۱ برگزار کردن که پس از دو گل زود هنگام داروین نونیز و محمد صلاح، مادریدی ها بازگشتی رویایی به بازی داشتن و با گلزنی های وینیسیوس (دوبار)، بنزما (دوبار) و ادر میلیتائو موفق شدن پنج گل به حریف پر مدعای انگلیسی شون بزنن تا بلیط یورگن کلوپ به شهر استانبول صرفا برای تماشای بازی فینال باشه و نه مربیگری. در این مینی آنالیز تحلیل کوتاهی از این بازی رو باهم میشنویم.
شما هم اگه در مورد این بازی نظری دارید توی کامنت ها برامون بنویسید.
در این مقاله، به بررسی ضعیفترین عملکرد هر یک از چهار تیم پایانی در ادوار مختلف جامهای جهانی میپردازیم.
مهران فرهادی، فوتبال لب – خواه یا ناخواه، همه تیمها از کوچکترینها گرفته تا بزرگانی مانند آرژانتین و آلمان تا به حال روزهای خوب و بد زیادی را در جامهای جهانی تجربه کردهاند. روزهای خوب را که همه به خاطر دارند، پس امروز به روزهای تلخ تیمهای ملی مختلف در بزرگترین رویداد فوتبالی جهان، میپردازیم.
برای شروع از آلمانی شروع میکنیم که همین حالا در حال تجربه یکی از سیاهترین و تاریکترین روزهای تاریخ فوتبالشان میباشند. باوجود فاجعه ژرمنها در جام جهانی 2022 قطر، اما باز هم عملکرد آنها در جام 2018 روسیه به عنوان ضعیفترین نمایش تاریخ آنها در کوران این مسابقات محسوب میشود.
آلمان تحت هدایت یواخیم لوو که به عنوان مدافع عنوان قهرمانی پا به روسیه میگذاشت جام را با شکستی غیرمنتظره مقابل مکزیک آغاز کرد و در دیدار بعدی با گل دقیقه نودی تونی کروس مقابل سوئد و کسب سه امتیاز به صعود در روز پایانی مرحله گروهی امیدوار ماند اما باخت عجیب و غریب ژرمنها برابر سون و یاران باعث شد تا آنها برای اولین بار در تاریخ خود از صعود به جمع شانزده تیم پایانی عاجز بمانند.
ایتالیاییها اما از سال 2006 تا به حال هیچ خاطره خوشی از نام جام جهانی نداشتهاند. قهرمانی در ضربات پنالتی مقابل فرانسه و زیدان، آخرین خاطره خوب آنها از این تورنومنت بوده است. در سال 2010 آنها در گروهی متشکل از اسلواکی، نیوزیلند و پاراگوئه، با کسب فقط دو امتیاز، از مسابقات کنار رفتند و در سال 2014 هم پایینتر از کاستاریکا و اروگوئه به عنوان تیم سوم در همان دور گروهی از مسابقات حذف شدند.
در 8 سال بعدی اوضاع آتزوری بهتر که نشد هیچ، بدتر هم شد و آنها حتی از حضور در این فستیوال بزرگ هم عاجز بودهاند.
هلندیها که تا به حال طعم شیرین قهرمانی در جام جهانی را تجربه نکردهاند نسبت به دیگر تیمهای بزرگ فوتبال جهان، دفعات بیشتری از حضور در این جام بازماندهاند؛ به طوری که آنها در سالهای 1958, 1962, 1966, 1970, 1982, 1986, 2002 و 2018 از رسیدن به صف خرید بلیط جام جهانی جا ماندند اما هر بار که در این جام حاضر بودهاند از گروه خود صعود کردند.
از همینرو شکست دو بر یک در مرحله یک هشتم نهایی جام 1990 مقابل آلمان، ضعیفترین نتیجه آنها در تاریخ این مسابقات به شمار میرود. البته آنها در سال 2006 هم در همین مرحله مقلوب پرتغال شدند اما به دلیل همسایگی و رقابت بین دو کشور هلند و آلمان، نتیجه جام جهانی 1990 برای آنها باخت تلختری محسوب میشود.
سری به آمریکای جنوبی و اولین میزبان و قهرمان تاریخ جامهای جهانی یعنی اروگوئه بزنیم. لاسلسته تا به حال 13 بار به دور گروهی این مسابقات راه پیدا کرده و فقط سه بار در سالهای،1962, 1974 و 2002 از صعود به مراحل بالاتر بازمانده. در بین این سه جام، قطعا جام جهانی 1974 آلمان برای اروگوئهایها بدترین عملکرد تاریخشان در این مسابقات لحاظ میشود.
جایی که آنها در گروه سه مسابقات با کسب یک تک امیتاز مقابل بلغارستان، به عنوان تیم آخر گروه از دور مسابقات کنار رفتند. دیگر تیمهای این گروه را هلند و سوئد بودند که به ترتیب به عنوان تیمهای اول و دوم راهی دور گروهی دوم مسابقات شدند.
اسپانیا هم درست مانند اروگوئه تا به حال سه بار از رسیدن به مرحله دوم جام جهانی بازمانده است و خب طبیعتا ضعیفترین عملکرد آنها هم به یکی از این سه جام برمیگردد. در سالهای 1978 و 1998 انتظارات زیادی از لاروخا نمیرفت اما در جام جهانی 2014، آنها به عنوان مدافع عنوان قهرمانی وارد برزیل میشدند و انتظار میرفت بار دیگر در حد یک مدعی ظاهر شوند.
اما شرایط خیلی متفاوت از انتظارات بود. آنها در بازی اول خود متحمل شکستی سنگین با نتیجه پنج بر یک مقابل هلند لویی فنخال شدند و بازی دوم را با گلهای ادواردو وارگاس و چارلز آرانگوییز به شیلی واگذار کردند و به طور رسمی از جام خداحافظی کردند.
شرایط انگلستان هم فرق چندانی با اسپانیا نداشت. آنها هم ضعیفترین تجربه خود در جامهای جهانی را در سال 2014 تجربه کردند جایی که در گروه مرگ مسابقات، با دو شکست با نتیجه دو بر یک مقابل اروگوئه و ایتالیا در پایان دور دوم مرحله گروهی از مسابقات حذف شدند و فقط توانستند از کاستاریکا صدرنشین که صعودش به جمع شانزده تیم پایانی قطعی شده بود یک امتیاز بگیرند.
برزیل، پرافتخارترین تیم تاریخ ادوار این فستیوال بزرگ فوتبالی، تا به حال در تمامی جامهای جهانی حضور داشته و فقط دو بار در همان مرحله از مسابقات اوت شده است.
یک بار در سال 1930 و بار دیگر در سال 1966 که همه را شوکه کرد. آنها که دو جام قبلی را برده بودند باوجود ستارگانی مانند گارینچا، جززینیو و پله به تکمیل هتریک قهرمانی در خاک انگلستان امیدوار بودند که مصدومیت پله همه معادلات را به هم ریخت. نهایتا سلسائو با دو شکست برابر لهستان و بلغارستان خیلی زودتر از موعد از مسابقات حذف شد.
به فرانسه میرسیم، قهرمان جام 2018 و مدعی جدی قهرمانی جام 2022. ضعیفترین نمایش خروسها در این مسابقات قطعا به سال 2010 برمیگردد جایی که فرانسه در گروه اول مسابقات حاضر بود. اما این گروه به هر چیزی شباهت داشت به جز یک تیم. جنگ درونی رختکن بین دو باند مختلف بازیکنان و عدم اعتماد بازیکنان به ریموند دومنک سرمربیشان به عنوان اصلیترین دلایل فاجعه آفریقای جنوبی به شمار میرود.
اما میرسیم به تیم آخر، آرژانتین مدعی قهرمانی. بدون هیچ شکی، ضعیفترین عملکردی که از آرژانتینیها در تاریخ جامهای جهانی به یاد میآید مربوط به جام جهانی 2002 کره و ژاپن میشود. جایی که شاگردان مارسلو بیلسا، توانستند از دو دیدار برابر نیجریه و سوئد چهار امتیاز کسب کنند اما این پنالتی دقیقه 44 دیوید بکام در دور دوم این گروه بود که دست آرژانتینیها را از مرحله یک هشتم نهایی مسابقات کوتاه کرد.
تیم ملی برزیل که یکی از اصلیترین شانسهای قهرمانی محسوب میشد با شکست مقابل کرواسی زلاتکو دالیچ از جام جهانی ۲۰۲۲ قطر حذف شد.
مهران فرهادی، فوتبال لب – در یکی از جذابترین بازیهای جام جهانی 2022 قطر، یکی از عجیبترین نتایج این جام رقم خورد. جایی که کرواسی جادویی زلاتکو دالیچ برزیل را که شانس اول قهرمانی در قطر محسوب میشد را از جریان مسابقات خارج کرد.
در 4 سال گذشته، کرواسی هیچگاه برای هیچ تیمی رقیبی آسان لحاظ نشده اما شرایط این جام به گونهای بود که با وجود حریفی سرسخت مانند کرواسی همه تیته و برزیل را در جمع چهار تیم پایانی جام میدیدند اما شرایط کاملا مخالف این پیشبینیها پیش رفت.
تیته در این بازی نیز مانند خیلی از بازیهای دیگر این جام از دو فولبک اینورتد استفاده کرده بود که بیشتر در نواحی میانی و عقبتر زمین حضور داشتند و وینیسیوس و رافینیا عرض دو سمت زمین را تامین میکردند. به طوری کلی در هنگام بیلدآپ دنیلو به کاسمیرو نزدیک میشد و پاکتا به به پست شماره 10 منتقل میشد و نیمار برای کمک به وینیسیوس به نیمفضا سمت چپ هجوم میآورد.
ادر میلیتائو در سمت دیگر میدان اما بیشتر به نیمفضا سمت راست تمایل داشت و رافینیا با ایستادن در لب خط به خوبی تراکم هجومی برزیل را حفظ کرده بود.
تیته همچنین از نیمار و پاکتا درخواست کرده بود که تحرک میان خطوط را افزایش دهند و باعث از همگسیختگی هافبکها و مدافعان کرواسی شوند. در اصل سرمربی 61 ساله برزیلی میخواست تا با استفاده از خلاقیت و هوش این دو بازیکن، سرعت در تصمیمگیری را به حملات اضافه کند از همینرو پاکتا امروز بیشتر از هر روز دیگری در مناطق بالایی زمین بازی میکرد.
در سمت دیگر زمین اما تفکرات زلاتکو دالیچ برای مهار حملات برزیل و ضربه زدن به آنها در حملات و یا ضدحملهها فوقالعاده هوشمندانه بود. در فاز دفاعی او میخواست تا تراکم بازیکنان درون باکس خودی و زون ۵ به قدری زیاد باشد که بازیکنانی مانند ریچارلیسون و نیمار نتوانند به راحتی در موقعیتهای خطرناک صاحب توپ شوند.
اما برگ آس دالیچ کسی نبود جز ماریو پاسالیچ. سرمربی کرواتها معمولا به یکی از بین نیوکلا ولاشیچ و آندری کراماریچ در سمت راست خط حمله بازی میدهد اما در این بازی تصمیم به استفاده از ماریو پاسالیچ که ذاتا یک هافبک میباشد کرد.
چرا که وقتی پاسالیچ در سمت راست خط حمله بازی کند به طور طبیعی بیشتر به نیمفضاها و مناطق میانی پناه میآورد و همین در کنار آزادسازی فولبک سمت راست تیم باعث میشود تا گزینههای پاس کرواتها در یک سوم پایانی زمین افزایش یابد.
در ادامه، همین تمایل پاسالیچ به حضور در مناطق میانیتر باعث میشد تا در خارج از مالکیت او بتواند با بستن دنیلو به عنوان یک گزینه پاس یا مسدود کردن مسیر حرکات و پاسهای او، مودریچ را در مارک کردن کاسمیرو آزاد بگذارد و همچنین در هنگام بازیسازی، به بروزوویچ و کواچیچ در مقابل نیمار و پاکتا یاری برساند.
درست مانند تمام تورنومنتهای اخیر، دالیچ و تیمش اصرار بسیار زیادی به حمله از جناحین و ایجاد شرایط یک به یک یا دو به یک در این نواحی داشتند و حدود 88 درصد حملات خود را از جناح چپ و راست انجام دادند و خب یک گل هم از روی این حملات به دست آوردند.
پس از گل نیمار در دقیقه 105، دالیچ از تیمش بازی مستقیمتری را درخواست میکرد و نمیخواست تا همین وقت کم 15 دقیقهای هم با اعمال بیمورد طی جریان بازی تلف شود.
همانطور که در تصویر مشخص شده کرواتها در نیمه دوم وقتهای اضافه از هرگونه پاس هرز یا بیمورد جلوگیری کردند و تلاش کردند تا با بردن توپ به کنارهها، بتوانند از نقطه قوت خود و البته ضعف فولبکها و وینگرهای برزیل هنگام دفاع کردن نهایت بهره را ببرند.
در پایان 120 دقیقه به نظر مودریچ و یاران سمت خوشحال این مستطیل طلایی بودند و با توجه به تجربه چندین و چند باره آنها در ضربات پنالتی، امیدهای زیادی برای حذف برزیل مدعی قهرمانی از جام داشتند و نهایتا به این مهم دست یافتند.
حال باید دید آیا کرواسی و دالیچ میتوانند با شکست آرژانتین و اسکالونی در دور بعد برای دومین بار پیاپی به فینال راه یابند و کار نیمهتمام چهار سال پیش را تمام کنند یا خیر.
از آخرین تقابل انگلستان و فرانسه در جام جهانی ۴۰ سال میگذرد و حالا خروسها و سهشیرها این بار در قطر به مصاف یکدیگر میروند.
مهران فرهادی، فوتبال لب – انگلستان و فرانسه دو تیم بزرگ جام بودند که کمتر کسی شانس قهرمانی برای آنها قائل میشد اما حالا یک تیم از میان سهشیرها و خروسها راهی مرحله نیمه نهایی خواهد شد.
این دو تیم تا به حال 31 بار در مسابقات مختلف روبهروی یکدیگر قرار گرفتند که فقط دو تا از این بازیها در ادوار مختلف جامهای جهانی صورت گرفته است و پنج تای دیگر آنها در راستای مسابقات قهرمانی اروپا یا همان یورو برگزار شده و بیست و چهار بازی دیگر، همه دوستانه بودهاند. تا به حال انگلستان در 19 عدد از این تقابلها پیروز بوده و فقط 9 بار مقلوب فرانسویها شده.
در جام جهانی اما دو تیم برای اولین بار در در دور اول مرحله گروهی جام جهانی 1966 انگلستان، به تقابل با یکدیگر پرداختند که انگلیس تحت هدایت الف رمزی با دو گل راجر هانت، به عنوان تیم پیروز از مستطیل سبز خارج شد.
در ادامه این جام، فرانسه با یک امتیاز پایینتر از مکزیک در رده چهارم گروه A مسابقات قرار گرفت و انگلستان بالاتر از اروگوئه به عنوان تیم اول راهی مرحله بعدی جام شد. جامی که نهایتا نسل طلایی انگلستان متشکل از بازیکنانی نظیر گوردون بنکس، کاپیتان بابی مور، راجر هانت و سربابی چارلتون موفق شدند تا جام را برای اولین بار به خانه بیاورند.
دیدار بعدی دو تیم در جامهای جهانی به تابستان سال 1982 در ورزشگاه سنمامس اسپانیا برمیگردد جایی که سهشیر ها در دور اول مرحله گروهی جام با درخشش برایان رابسون، ستاره وقت فوتبال اروپا و منچستریونایتد توانستند فرانسه را با نتیجه سه بر یک از پیشرو بردارند و با کسب دو برد دیگر در این گروه به دور بعدی راه یافتند.
فرانسویها در این جام اما بهتر از سهشیر ها نتیجه گرفتند و حتی تا نیمه نهایی جام هم بالا آمدند اما همانجا بود که با دو باخت پیدرپی برابر آلمان و لهستان، از کسب اولین مدال خود در تاریخ جامهای جهانی بازماندند.
انگلستان در دور بعدی مسابقات باید در گروهی سه تیمه به مصاف اسپانیا و آلمان غربی میرفت که با کسب دو تساوی مقابل این دو تیم، در رده دوم جدول قرار گرفت و از صعود به جمع ۴ چهار تیم پایانی بازماند.
حالا اما پس از 40 سال دو تیم دوباره در مسابقات جام جهانی با یکدیگر تقابل خواهند کرد. انگلستان و ساوتگیت که تیم هجومیتر و جذابتری به نظر میآیند امیدهای زیادی دارند تا برای دومین بار پیاپی به نیمه نهایی بروند و پس از 56 سال جام را به خانه برگردانند.
فرانسه و دشان هم که تا به الان از بهترین تیمهای جام بیست و دوم بودهاند امیدوارند تا باوجود مصدومیت بازیکنانی نظیر کریستوفر انکونکو، انگولو کانته، پل پوگبا و کریم بنزما به جمع چهار تیم پایانی راه یابند و برای دومین بار متوالی با جام به پاریس بازگردند.
کیلین امباپه که با الویویه ژیرو در خط حمله زوج خوفناکی را ترجیح داده اصلیترین تهدید برای خط دفاعی انگلستان به رهبری هری مگوایر شمار میرود و در آن طرف هم هری کین ۲۹ ساله، امید اول انگلیسیها در خط حمله میباشد. حال باید دید که کدام یک از این دو بازیکن میتوانند همراه تیمشان به جمع چهار تیم نهایی راه پیدا کنند.
تیم ملی فوتبال پرتغال تحت هدایت فرناندو سانتوش، تیم بسیار متفاوتی نسبت به پرتغال خشک و حوصلهسربر چند سال گذشته نشان داده است.
مهران فرهادی، فوتبال لب – فرناندو سانتوش، سرمربی ۶۸ ساله پرتغالیها با تغییرات زیادی تیمش را راهی جام جهانی ۲۰۲۲ قطر کرده است. تغییراتی که سبک و دینامیک بازی آنها را به کل دگرگون کرده است.
یکی از مهمترین این تغییرات دل کندن از روی پاتریسیو دروازهبان کهنهکار تیم ملی پرتغال بود. دروازهبانی که سالهای زیادی عنوان شماره یک تیم ملی پرتغال را یدک میکشید حالا و پس از عملکردهای ضعیف سالیان گذشته، جایگاه خود را تقدیم دیوگو کاستا سنگربان ۲۱ ساله پورتو کرده. بازیکنی که با عملکردهای درخشانش در یک سوم ابتدایی فصل، توجه باشگاههای بزرگی مانند منچستریونایتد را به خود جلب کرده است.
یکی دیگر از تغییرات سانتوش طی این انقلاب تیم ملی پرتغال، تغییر نحوه بازی گرفتن از برونو فرناندز ستاره ۲۸ ساله منچستریونایتد محسوب میشود. حالا به نظر بار بیشتری از خلق موقعیت تیم روی دوش فرناندز قرار دارد و او در کنار برناردو سیلوا، محور حملات پرتغال محسوب میشوند.
در حال حاضر برونو بیشتر میان خطوط حرکت میکند و وظیفه دریافت توپ از هافبکها در مناطق خطرناک زمین را به عهده دارد و برناردو سیلوا بیشتر به توپگیری از مدافعین و انتقال آن به خطوط بالاتر علاقه دارد. این نوع تقسیم وظایف باعث میشود تا هر دو آنها کاری را انجام دهند که در آن مهارت دارند و همین مسئله برایند بازی پرتغال را مثبتتر میکند.
نحوه جایگزینی دیوگو ژوتا با ژوائو فلیکس هم از ایدههای خوب سانتوش جهت آمادهسازی تیمی زهردار و ترسناک برای این مسابقات بوده است. باوجود اینکه فلیکس دوندگی و تلاش کمتری نسبت به مهاجم اسبق ولورهمپتون و حال حاضر لیورپول دارد اما کیفیت جاگیریهای او میان خطوط و مهارتش در فرارها دست برونو فرناندز را برای خلق موقعیت بازتر میکند.
سانتوش به اینجای جام علاقه چندانی به استفاده از وینگرها در مناطق عرضی نداشته و معمولا با دو مهاجم به زمین رفته. البته در خیلی از مواقع برونو و برناردو به مناطق کناری کوچ میکنند اما به طور کلی سانتوش بدون هیچ وینگری تیمش را به میدان میفرستد و هنگامی که احساس میکند میتواند با سرعت وینگری مانند رافائل لیائو به حریف در ضدحملات ضربه بزند او را وارد بازی میکند.
او همچنین در این دو بازی به خوبی توانسته تا شرایط رونالدو را مدیریت کند. او ابتدا به خوبی مسائل تیم ملی پرتغال و منچستریونایتد را از هم تفکیک کرد و اجازه نداد حواشی CR7 به کارش لطمهای وارد کند. تا به اینجا سانتوش از رونالدو درخواست پرس کردن یا لینک کردن بازی و جابهجایی مداوم میان هافبکها و مدافعین حریف نداشته و از این ابرستاره فوتبال جهان فقط حضور در موقعیتهای مناسب برای گلزنی را طلب میکند.
روبن نوس و ژوائو کانسلو دو تن از پرتغالیهایی هستند که در این دو بازی از سطح سابق خود فاصله زیادی داشتند. در این جام نوس در دیکته کردن تمپو، سوییچهای ناگهانی و پخش توپ میان بازیکنان بسیار ضعیفتر از سطح واقعی خود ظاهر شده و کانسلو در کنار اینکه از لحاظ هجومی کمکاربردتر شده است هنگام دفاع نیز متزلزلتر نشان داده. درست مانند گل اول غنا که روی اشتباه او به ثمر رسید.
پس از گذشت دو بازی، پرتغال با کسب هر شش امتیاز صعود خود را به دور بعدی قطعی کرده و به احتمال بالا به عنوان سرگروه گروه H مسابقات به مصاف یکی از تیمهای کامرون، سوئیس و یا صربستان خواهد رفت. حال باید دید که آیا ایدههای جدید سانتوش توانایی رساندن او و پرتغال به قهرمانی جام جهانی فوتبال برای اولین بار در تاریخ این کشور را دارند یا خیر.