امیرحسین محمودی، فوتبال لب– وقتی اولین گل تاتنهام هاتسپر در مقابل منچستر سیتی در ابتدا آفساید اعلام شد، این موضوع توماس فرانک، سرمربی تیم را از تشویق و تقدیر از بازیکنانش باز نداشت.
دلیل اصلی برد: فست بیلدآپ
بیلدآپی متهاجم که موقعیتهای واید آن مناسب شکست حریف است. فصل گذشته از نشانههای بارز برنتفورد تحت هدایت توماس فرانک بود. در بازیهای پیش فصل تاتنهام نشانهها از این قرار بود که این سبک میتواند برای آنها در این فصل یک راهحل تهاجمی مهم باشد. سومین گل تاتنهام در مقابل برنلی در هفته افتتاحیه لیگ برتر، یکی از انواع همین ساختهای حمله سریعی بود که توماس فرانک به تیم آورد. ریچارلیسون به عقب رفت تا موقعیت را متصل کند. سپس پاپه ماتار سار، استارت برنان جانسون به پشت دفاع را دید. گل اول جانسون در پیروزی 2-0 روز شنبه برابر سیتی نیز از همان اصول تهاجمی پیروی کرد، اما این ترکیبها در ناحیه عرضی انجام شد و الگوی متفاوتی را دنبال کرد. در مقابل پرس 4-3-3 سیتی، که وینگر به داخل حرکت میکند، برای فولبک تاتنهام، زمان اضافی وجود داشت.
فست بیلد آپ توماس فرانک در تاتنهام چطور کار میکند؟
در مرحلهٔ بیلدآپ بازی تاتنهام تحت سرمربیگری توماس فرانک، دو بازیکن سیتی، اسکار باب و عمر مرموش، جد اسپنس و پدرو پورو را یارگیری نکردند تا بتوانند با جابهجایی توپ به فلنک (گوشههای عرضی زمین) دیگر، به داخل زمین برای پرسینگ حرکت کنند. تیم توماس فرانک با آغاز بیلدآپ سریع خود از طریق پورو از این ضعف بهرهبرداری کرد و سپس از محمد کودوس و سار در مناطق بالایی زمین برای فریب دفاع سیتی استفاده نمود. به محض اینکه فولبک راست توپ را دریافت کرد، کودوس عقب کشید تا رایان آیت نوری را از موقعیت خود خارج کند و سار به فضای خالی که برای او محیا بود، حمله کرد.
پاس رومرو به پورو بخاطر عدم یارگیری مناسبحرکت بدون توپ کودوس که سار را صاحب توپ کرد.
دقیقه 12:59
در یکی از صحنههای بازی، بعد از موقعیت بالایی؛ نقش مرموش در پرس منچستر سیتی باعث میشود که پورو زمان بیشتری برای صاحب توپ بودن دارد. این مزیت به او اجازه داد تا محمد کودوس را پیدا کند. همزمان، سار به فضای خالی حمله میکند، اما با توجه به کم بودن سرعت او روبن دیاز به راحتی او را یارگیری میکند. علاوه بر آن، آیت نوری، کودوس را مانع از پیشرفت توپ به سمت دروازه سیتی میکند و تاتنهام دوباره باید از اول شروع کند.
پاس رومرو به پوروشکل گیری دوباره موقعیت که این بار دیاز از رخ دادنش جلوگیری کرد.
دقیقه 14:02
در مثالی دیگر، میتوانید موقعیت داخلی زمین مرموش را مشاهده کنید، که میکى فن د فن به سمت دروازهبان خود، ویکاریو، عقب میرود. وینگر مصری به سمت پورو حرکت نمیکند تا در موقعیتی قرار گیرد که در صورت ارسال توپ ویکاریو به فن د فن یا اسپنس، رومرو را پرس کند. این حرکت منطقی است زیرا ارلینگ هالند مسیر پاس به سمت راست را مسدود کرده است. با این حال، حرکت هوشمندانه رودریگو بنتانکور به تاتنهام امکان میدهد تا ویکاریو، رومرو را پیدا کند. در حالی که مرموش در موقعیت مناسبی برای دفاع از پورو نیست. سپس رومرو با هافبک اروگوئهای بازی میکند تا فولبک راست که آزاد است را پیدا کند.
رفتن بنتانکور به سمت ویکاریوخروج از پرس تاتنهام طی سه پاس
با حرکت پورو به موقعیتی برای پیشروی توپ، بخش دوم بیلدآپ سریع تاتنهام آغاز میشود. در اینجا، او توپ را به بنتانکور بازمیگرداند که بنتانکور بلافاصله آن را به پشت دفاع سیتی ارسال میکند. مطابق برنامه، کودوس عقب میکشد تا آیتنوری را به جلو بکشاند و سار به فضای خالی حمله میکند. حتی اگر دیاز آزاد باشد تا از هافبک سنگالی دفاع کند، ایده این است که سار به صورت دینامیک و در حال دویدن در مقابل مدافعی که از یک موقعیت ایستا حرکت خود را آغاز میکند، به فضای مقابل حمله کند. پاس بنتانکور بیش از اندازه قدرتمند بود و احتمالا سار در موقعیت آفساید قرار گرفت. اما همین حملات نشانهای هشدار دهنده از آنچه در ادامه قرار بود اتفاق بیفتد را نشان میداد.
حرکت رو به عقب کودوس و استارت همزمان سار رو به جلو
دقیقه 34:25
گل اول تاتنهام دقیقاً از همان حرکتی که از ابتدای نیمه اول در تلاش برای اجرای آن بودند، به ثمر رسید. در فرآیند ساخت این گل، تاتنهام بار دیگر حمله را از طریق پورو آغاز میکند. زیرا نقش پرسینگ مرموش به فولبک راست اجازه میدهد کسری از ثانیه زمان بیشتری روی توپ داشته باشد.
شروع دوباره روند تاتنهام
همزمان که فولبک راست، خود را برای پیش بردن توپ آماده میکند، کودوس عقب میکشد تا ناتان آکه، جایگزین آیتنوری بعد از مصدومیت و تعویض او، را از موقعیت خود خارج کند. و فضای لازم برای حمله سار را ایجاد نماید. این هافبک سنگالی با دویدن به سمت جلو در لحظهای که پورو توپ را به سمت منطقه مورد نظر ارسال میکند. او این حرکت را تکمیل میکند.
پاس بلند و خط شکن پورو
حمله به توپ از یک موقعیت در حال دویدن نسبت به دیاز، به سار کمک میکند تا مدافع میانی را برای رسیدن به توپ شکست دهد. او با پرشی بالاتر از دیاز، توپ را در مسیر ریچارلیسون قرار داد.
پاس سار با ضربه سر
در ادامه، مهاجم نوک تاتنهام توپ را به جلوی دروازه ارسال میکند تا جانسون با یک ضربه گل را به ثمر میرساند.
پاس عرضی ریچارلیسون به جانسونضربه نهایی و گل اول تاتنهام و خوشحالی توماس فرانک
غلبه تاتنهام و توماس فرانک ادامه یافت
گل جانسون حرکت بازی را به نفع تاتنهام تغییر داد. پس از آن، ژائو پالینیا دومین گل را از یک موقعیت پرسینگ بالا به ثمر رساند. تاتنهامِ توماس فرانک در نیمه دوم نیز همین فشار را حفظ کرد تا به پیروزی برسد. پیروزیای که گلهای آن دو ویژگی کلیدی این تیم تاتنهام را به نمایش گذاشت. همانطور که توماس فرانک در کنفرانس خبری پس از بازی توضیح داد، سه موضوع کلیدی که میخواست اصول بازی خود در برابر سیتی را بر حول آنها بنا کند، عبارت بودند از: «جنبه دفاعی بازی، شجاعت در فاز یک (بیلدآپ) و فاز دو (پراگرشن توپ) و توپهای راکد».
تشویق او از بازیکنان، پس از آنکه در ابتدا گل جانسون آفساید اعلام شد، به این دلیل بود که آنها در اجرای الگوی پاسکاری که بر اساس اصول حملهای تاتنهام طراحی شده بود، بهتر عمل میکردند. سپس توماس فرانک به سمت نیمکت تاتنهام نگاه کرد تا مطمئن شود گل مورد تأیید قرار میگیرد یا خیر. پاسخی که دریافت کرد باعث شد با نشان دادن دو شست به سوی بازیکنان، آنها را تحسین کند. حرکت فست بیلدآپ که تاتنهام از ابتدای بازی در تلاش برای اجرای آن بود، در نهایت کلید پیروزی آنها شد.
امیرحسین محمودی، فوتبال لب– قبل از اینکه بخواهیم مشکل منچستر یونایتد در این هفته را بررسی کنیم، باید دو نکته را به یاد داشته باشیم. اول اینکه در این باشگاه فقط یک مشکل وجود ندارد. دوم اینکه هر چند مشکل باشد، برونو فرناندز یکی از آنها نیست. همیشه باید این موضوع را تأکید کنیم. مخصوصاً در این مواقع نادر که او بیشتر به تیم ضرر میزند تا کمک، همانطور که یکشنبه در ورزشگاه کروین کاتیج این اتفاق افتاد.
نگاهی نزدیکتر
برای مثال، فصل گذشته را در نظر بگیرید. آن فصل احتمالاً بهترین عملکرد فرناندز برای یونایتد بود؛ حداقل بعد از اولین فصل کاملش. اما شروع خوبی نداشت. او تا وقفهی بینالمللی ماه اکتبر فقط یک پاس گل در لیگ ثبت کرده بود، مقابل ساوتهمپتون. اولین گل او هم زمانی به ثمر رسید که اریک تنهاخ اخراج شد. در آن زمان، مثل حالا، بهترین پیشبینی این بود که برونو فرناندز دوباره به فرم خوبش برمیگردد. و در نهایت این اتفاق افتاد. اما تفاوت این است که آن زمان او در خط میانی دو نفره بازی نمیکرد. بهراحتی میشود تساوی ناامیدکنندهی 1-1 روز یکشنبه مقابل فولام را گردن فرناندز انداخت. او در دو صحنهی تعیینکنندهی بازی نقش داشت: پنالتی از دسترفته در نیمهی اول که توپ را بالای دروازه زد. همچنین عدم توجه به یارگیری امیل اسمیترو که با یک فرار دیرهنگام، گل مساوی را در دقیقهی 73 به ثمر رساند.
برونو فرناندز حین ضربه پنالتی
برونو فرناندز؛ مشکل خط میانی یونایتد؟
آنچه برای هفتهها و ماههای آینده نگرانکنندهتر است، سهولت کار فولام در عبور مکرر از خط هافبک منچستریونایتد بود. هافبکی متشکل از برونو فرناندز و کاسمیرو، سپس فرناندز و میسن ماونت، و در ادامه فرناندز و مانوئل اوگارته. اما همیشه با حضور فرناندز. این دقیقاً همان برنامهی بازی مارکو سیلوا از ابتدا بود؛ چیزی که الکس ایووبی بعدها تأیید کرد. او پس از بازی به اسکای اسپورت گفت: «ما میدانستیم میتوانیم از دو هافبک آنها عبور کنیم و مدافعان مرکزیشان جلو میکشند. ما امروز از این موضوع استفاده کردیم.»
روبن آموریم گفت که پنالتی از دسترفتهی فرناندز تا حدی به خاطر «مسئولیت زیاد» او بود. اما سرمربی یونایتد در 9ماه گذشته، بهویژه از نظر تاکتیکی، مسئولیتهای بیشتری را به کاپیتان خود سپرده است. آموریم فصل گذشته فرناندز را عقبتر از قبل قرار داد تا به بازیسازی نامطمئن یونایتد کمک کند. اما در این حالت، تأثیر او در نزدیکی محوطهی جریمهی حریف کاهش یافت. آموریم، متئوس کونیا و برایان امبومو را به خدمت گرفت؛ تا حدی برای تقسیم این بار به برونو فرناندز کمک کنند.
خرید امبومو و کونیا؛ به ضرر برونو
اما نکتهای که در نقل و انتقالات تابستانی یونایتد به چشم نیامد، این بود که دو بازیکنی که توانایی اجرای سیستم آموریم را نشان دادند، تقریباً در پستهای غیرطبیعی خود بازی میکنند تا با تاکتیک فعلی هماهنگ بشوند.
کمتر کسی معتقد است که خرید متئوس کونیا و برایان امبومو غیرضروری بود. مخصوصاً بعد از ثبت رکوردِ منفی 44 گل در لیگ برتر فصل گذشته. اما همیشه این خطر وجود دارد تا با عقب بردن فرناندز و استفاده از آماد در پست وینگبک راست، همان اندک خلاقیت یونایتد در فصل پیش کاهش پیدا کند. بله، ضعف در تمامکنندگی برای آموریم گران تمام شد. (هیچ تیمی در لیگ برتر کمتر از یونایتد عملکردی مطابق با xG آنها را نداشت) بنابراین خرید گلزنان قابل اعتماد ضروری بود. اما مجموع xG تنها 52.6، نشان میدهد که یونایتد حتی در خلق موقعیت هم مشکل داشت؛ آماری در حد تیمهای نیمهی پایینی جدول.
مشکل گلزنی همچنان پابرجاست.
این مشکل در فصل جدید هم ادامه دارد. یونایتد هفتهی گذشته مقابل آرسنال شوتهای زیادی زد، اما هیچکدام موقعیت صددرصدی نبود. با وجود برتری ظاهری، تیم آموریم به ندرت توانست این برتری را به نتیجه تبدیل کند. یک هفته بعد، به جز 15 دقیقهی ابتدایی که کونیا بدشانس بود که گل نزد، یونایتد مقابل فولام کاملاً بیاثر بود. سیلوا بعد از بازی گفت: «تمام خطرات یونایتد در نیمهی دوم از روی ضربات ایستگاهی بود، نه بیشتر.» این حرف بیراه نبود.تنها «موقعیت بزرگ» یونایتد در این بازی، طبق تعریف اوپتا، از یک شوت بلند دروازهبان آلتای بایندیر ایجاد شد. در مقابل، فرناندز فقط یک بار پاس گلساز داد. برای کونیا در همان دقیقهی اول، آن هم از راه دور.
وقتی قرار گرفتن کاپیتان یونایتد در پست عقبتر (همانطور که در نقشهی لمس توپ او مشهود است) باعث افت شدید خلاقیت تیم است سخت است که این اقدام را حمایت کرد. این موضوع حتی غیرقابلدفاعتر میشود، وقتی مانع پیشرفت یک استعداد ویژه از آکادمی باشگاه شود.
لمس توپهای برونو فرناندز برابر فولام
دردسر تاکتیکی آموریم!
کوبی ماینو که برابر آرسنال روی نیمکت بود، دوباره یکشنبه بدون حضور در زمین ماند. چرا؟ ساده است. آموریم بعد از بازی تأیید کرد: «او حالا برای این پست با برونو رقابت میکند.» آموریم حتی در طول بازی مقابل کروین کاتیج به استفاده از زوج فرناندز-ماینو فکر نکرد و ظاهراً در آینده هم قصد چنین کاری ندارد. تصور اینکه چنین زوجی هم بهراحتی مثل بقیه ترکیبهای یکشنبه مغلوب شود، سخت نیست. اما مهارتهای ماینو و فرناندز آنقدر متفاوت است که این سؤال ایجاد میشود: چرا آنها برای یک پست رقابت میکنند؟ و آیا این نقش واقعاً برای هیچکدام مناسب است؟قرار دادن بهترین بازیکن یونایتد، با استعدادترین محصول آکادمی و یک خط حملهی جدید در یک ترکیب، در این سیستم کاملاً غیرعملی است.
آموریم در منچستر چه خواهد کرد؟
اما اگر منچستریونایتد با خرید دو هافبک هجومی در تابستان، این مسیر را انتخاب کرد. برونو فرناندز هم با رد پیشنهاد الهلال برای بازی در لیگ حرفهای عربستان، چنین تصمیمی گرفت.
چه بلایی بر سر برونو فرناندز خواهد آمد؟
در طول هفتهی گذشته، گزارشهایی منتشر شد مبنی بر اینکه باشگاه الاتحاد نیز به جذب این بازیکن 30 ساله علاقهمند است. اما انتظار نمیرود فرناندز قبل از پایان مهلت نقل و انتقالات در دوشنبهی آینده، از یونایتد جدا شود. منابع نزدیک به فوتبال عربستان نیز نسبت به واقعی بودن این شایعات تردید دارند. فرناندز در ابتدای همین پنجرهی نقل و انتقالاتی تصمیم گرفت در اولدترافورد بماند و هیچ نشانهای وجود ندارد که این تصمیم تغییر کند.در این شرایط، یونایتد باید راهی پیدا کند تا نقاط قوت زیاد فرناندز را برجسته کند و نقاط ضعفش را پوشش دهد. این به معنی یافتن یک زوج مناسب در خط میانی یا حتی بازنگری کامل در نقش عمیق فعلی برای او است. آنچه قطعی است اینکه آموریم مشکلات زیادی برای حل کردن دارد، بدون اینکه بهترین و مهمترین بازیکنش را هم به یکی از این مشکلات تبدیل کند.
عماد معمار، فوتبال لب– بازیکنانی که مورد علاقه هواداران هستند، همیشه مورد قدردانی مربیانشان قرار نمیگیرند.اما میسن ماونت همیشه مهرهای پر اهمیت برای مربیانش بود. زمانی که میسن ماونت در اوج فوتبال خود بود( که حالا حدود نیم دهه از آن زمان میگذرد) در آستانه یورو 2020، درست نقطه مقابل جک گریلیش بود. در حالی که گریلیش یک سرگرمکننده، یک بازیکن فانتزی باز و یک بازیساز شعبده باز بود، ماونت به عنوان شاگرد خوب مربی شناخته میشد. گاهی اوقات، مردم دقیقاً به این فکر میکردند که او چه چیزی برای ارائه دارد.
اگر گریلیش یک بازیکن منفرد و تک رو بود، مانت یک اسکواد پلیر بود. اول از همه، او دستورات مربی را به دقت اجرا میکرد. علاوه بر این، او درک تاکتیکی خوبی از بازی داشت. همیشه سیستم مربی را درک میکرد، میدانست چگونه فضاها را پیدا کند و چگونه بهترین بازیش را با همتیمیهایش به نمایش بگذارد.
اینکه میسن ماونت بازی را فیکس شروع کند یک تصمیم سورپرایز کننده بود. انتظار ها بر این بود که خرید های تابستانی منچستر، یعنی بنیامین ششکو، متئوس کونیا و برایان امبومو بازی را در سیستم 1-2-4-3 روبن آموریم شروع کنند. ولی با توجه به این نکته که ششکو فقط یک هفته در پیش فصل حضور داشت، فرصت به ماونت رسید. کونیا در راس خط حمله و ماونت کمی عقب تر از و در جناح چپ بازی میکرد. دقیقا همان نقش و همان سیستمی که او بهترین بازی هایش را زیر نظر توماس توخل در چلسی انجام داده بود.
پس از به عهده گرفتن هدایت یونایتد توسط آموریم در نوامبر گذشته، تنها سه بازیکن در ترکیب تیم وجود داشتند که دقایق بیشتری از میانگین دقایق بازی شده در طول دوران حرفهای خود را در سیستم سه دفاعه پشت سر گذاشته بودند: راسموس هویلون، مانوئل اوگارته و میسن ماونت. این موضوع که آیا آن دو بازیکن دیگر دارای تواناییهای فنی لازم هستند یا خیر، هنوز در پرده ابهام قرار دارد. اما برای ماونت، مسئله اصلی بیشتر حفظ آمادگی بدنی است. او حتی دو سال پس از پیوستن به یونایتد، هنوز موفق نشده ۹۰ دقیقه کامل در لیگ برتر برای این تیم به میدان برود.
جاگیری و بازی تیمی درست ماونت
اما از همان ابتدای بازی دیروز، به نظر میرسید ماونتِ قدیمی بازگشته است. این پاس بلند دروازهبان، آلتای باییندیر را به او در نظر بگیرید. او کاملاً در موقعیت مناسبی بین مدافع راست بن وایت و مدافع میانی ویلیام سالیبا قرار دارد. به گابریل نگاه کنید که در حالی که دستانش را بالا میبرد، میپرسد چه کسی ماونت را مارک میکند؟ سؤال او کاملاً به جا است و پاسخ این است که احتمالاً باید سالیبا مسئول او میبود. اما ماونت در بازی روز یکشنبه به طور مداوم با قرارگیری دقیقاً در چنین موقعیتهایی توپ را دریافت میکرد.
نقش ماونت در طراحی حملات شیاطین سرخ
آنچه شما واقعاً از یک بازیکن راستپا در سمت چپ مهاجم، عقب تر از آن انتظار دارید، این است که بتواند بین خطوط حریف فضا پیدا کند و برای مهاجمان دیگر پاس های در عمق ارسال کند. ماونت این توانایی را در دقیقه پنجم بازی نشان داد، با ارسال این پاس در عمق برای امبومو که یادآور توپی بود که برای کای هاورتز زد تا تنها گل پیروزی چلسی در فینال لیگ قهرمانان اروپا 2021 برابر منچسترسیتی را به ثمر برساند. در اینجا، امبومو قبل از اینکه مستقیماً به سمت دیوید رایا شوت بزند توپ را کمی بیش از حد به سمت بیرون برد و موقعیت از دست رفت.
پاس دیگر ماونت به امبومو، این ارسال بلند به نقطه مقابل زمین در اواسط نیمه اول بود. زمانی که آموریم در فصل گذشته جایگزین اریک تن هاخ شد، این تغییر جهتهای بازی تبدیل به ویژگی تعیینکننده تیم او شد. این ارسال به امبومو اجازه داد تا دیوگو دالو که به صورت اورلپ حرکت میکرد را صاحب توپ کند. اگرچه پاس او با تأخیر همراه بود و وینگ بک راست یونایتد در موقعیت آفساید قرار داشت.
عمده نقشه های سیستم 1-2-4-3 مبتنی بر ترکیب مهاجمهای پشت مهاجم مرکزی و وینگ بکها هستند. و ماونت دقیقا میدانست وینگ بک او کجاست.
این یک مثال بارز است : او وایت را به مرکز کشاند و میدانست که فضای پشت او خالی خواهد شد. او با این کار پاتریک دورگو را با یک نیمه کامل فضای خالی صاحب توپ کرد.
عملکرد چشم نواز دورگو در کنار ماونت
این بازی، بهترین عملکرد پاتریک دورگو از زمان پیوستن او به یونایتد بود و بازی کردن کنار ماونت یکی از دلایل این عملکرد چشمگیر بود. ماونتی که بیش از هر چیز, بازی را برای هم تیمی هایش ساده میکند.
مشخصا دورگو از بازی کنار ماونت لذت میبرد. مثلا در اینجا، او یک قرار اندرلپ انجام داد در حالی که ماونت عرض زمین را در اختیار دارد.
کارهای ترکیبی در جناحین
یونایتد در نیمه دوم تهدید هجومی خود را در سمت چپ افزایش داد، زمانی که لوک شاو که در سمت چپ دفاع سه نفره آنها بازی میکرد. او به طور مداوم به جلو حرکت میکرد تا به حمله بپیوندد.
در این صحنه، دورگو در کناره زمین قرار دارد، شاو حرکت آندرلپ را انجام میدهد، و ماونت میتواند در موقعیت باقی بماند تا توپ را پس از کاتبک دریافت کند و شوت مناسبی بزند که بلاک میشود.
رگههایی از چرخش بازیکنان هم در بازی مشاهده میشد. مثلا اینجا دورگو جایی قرار دارد که انتظار دارید ماونت را آنجا ببینید. شاو موقتا در نقش دورگو اورلپ کرده و ماونت عقبتر از هر دوی اینها، پاس رو به جلو میدهد.
ناهماهنگیها در جناح دیگر
در حالی که برخی از این موارد در تئوری ساده به نظر میرسند، مشکلات یونایتد در سمت راست، اهمیت درک متقابل بین بازیکنان را نشان به ما نشان داد.
امبومو در ابتدا هنگامی که از عقب دریبل میزد خوب شروع کرد، اما علاوه بر پاس تأخیری قبلی که دالو را در آفساید قرار داد، در اینجا او متوجه نشد که آماد چه نوع پاسی را میخواهد و توپی را به عمق فرستاد درست در زمانی که آماد فرارش را متوقف کرده بود.
اکنون 6 سال از اولین بازی ماونت در لیگ جزیره میگذرد. جایی که او علی رغم باخت 4-0 چلسی در اولدترافورد در بحث جاگیری و برقراری ارتباط بین خطوط عملکرد شایستهای داشت.
برای آنهایی که کیفیت فنی او را زیر سوال میبرند، بازی هفته گذشته یک عملکرد خوب بدون گل و پاس گل دیگر برای ماونت بود.
یونایتد 3 بازیکن هجومی خارقالعاده به ترکیب خود اضافه کرد ولی آنها پیش از این هم بازیکنان خوبی را به خدمت گرفته بودند. آنچه آنها کمتر از آن بهره میبردند، انسجام تیمی بود. و ماونت یک اسکواد پلیر است که عملکرد بازیکنان اطرافش را بهبود میبخشد.
این، همان دلیل علاقه بیشمار مربیان ماونت به اوست.
امیرحسین محمودی، فوتبال لب– منچستر یونایتد برابر آرسنالی در تلاش برای بهتر شدن در رقابتهای لیگ برتر این فصل است، در اولدترافورد شکست خورد. این گل از روی یک ضربه ایستگاهی جدید به ثمر رسید. آورام گلیزر، مالک مشترک منچستر یونایتد، در بازی حضور داشت و تیمش را بدون دروازهبان مصدوم آندره اونانا و مهاجم راسموس هولیون دید. طبق گزارشها هویلون باید برای کسب زمان بازی زیر نظر آموریم رقابت کند. برای آرسنال، هافبک 15 ساله مکس داومن به همراه تیم سفر کرد اما در ترکیب قرار نگرفت. آموریم دروازهبان آلتای بایندیر را انتخاب کرد که نتوانست از گل سر ریکاردو کلافیوری در دقیقه 13 جلوگیری کند. منچستر واکنش خوبی نشان داد؛ پاتریک دورگو تیر دروازه زد و دیوید رایا با یک واکنش عالی توپ را از متئوس کونیا گرفت. مهاجم جدید آرسنال، ویکتور یوکرش، که با مبلغ اولیه 55 میلیون پوند از اسپورتینگ خریداری شد، یک ساعت بازی کرد اما تاثیرگذاری نداشت. بنبامین ششکو، مهاجم تازه منچستر یونایتد، 25 دقیقه پایانی را بازی کرد. رایا شوت سر برایان امبومو را دفع کرد و سپس ششکو ضربه سر خود را از دست داد. منچستر برای جبران فشار آورد اما آرسنال مستحکم باقی ماند و حالا 15 بازی خارج از خانه در لیگ برتر را بدون شکست است. در این مقاله نکات کلیدی این بازی را بررسی خواهیم کرد.
روش جدید آرسنال در ضربات آزاد چگونه کار میکند؟
فصل جدید شروع شد، اما آرسنال در ضربات ایستگاهی خلاقیت خود را حفظ کرده است. از ابتدای فصل 2021/22، هیچ تیمی بیشتر از آرسنال گل نزده است (71 گل بدون احتساب پنالتی) که نشاندهنده تخصص آنها در ضربات ایستگاهی است. پس از آرسنال، لیورپول با 64 گل و منچستر سیتی با 60 گل در رتبههای بعدی قرار دارند. روش جدید شامل پنج بازیکن است که درست قبل از ضربه کرنر، در حاشیه محوطه جریمه قرار میگیرند. این روش کاملاً جدید نیست و برای اولین بار در بازی دوستانه مقابل تاتنهام هاتسپر در پیشفصل آزمایش شد و از اولین کرنر فصل سود بردند. دو بازیکن از این پنج نفر، گابریل مارتینلی و مارتین زوبیمندی، باعث ایجاد هرجومرج در مرکز محوطه شدند. میسن ماونت باید بهتر برابر ویلیام سالیبا دفاع میکرد، اما اشتباه او باعث شد کلافیوری در پشت او کمتر فشار دریافت کند. آرسنال در پیشفصل هم گل از عقب زد؛ کریستین نورگارد مقابل ویارئال، اما از روش متفاوتی استفاده شد. باز بودن این فضا معمولاً خطرناکتر از اتفاقات نزدیک دروازه است. گلهای آرسنال از ضربات ایستگاهی تعجبآور نیست، به خصوص با توجه به محل گلهای آنها مقابل منچستر یونایتد در فصل گذشته.
لحظه جاگیری بازیکنان آرسنال در کرنرها
یوکرش در اولین بازیاش در پریمیرلیگ چه کرد؟
ویکتور یوکرش در اولین بازیاش در لیگ برتر نزدیک به یک ساعت بازی کرد، که یادآور اولین حضورش برای آرسنال مقابل ویارئال در پیشفصل بود. این مهاجم 27 ساله تلاش کرد تأثیرگذار باشد اما در لحظات حساس عملکرد خوبی نداشت. ماتیس دلیخت در شروع بازی در نبرد تک به تک، فردی برتر بود. اما یوکرش در ادامه بهتر شد و توانست در مواقع نیاز برای آرسنال فرصتسازی کند. مانند بازیهای پیشفصل، حرکات یوکرش خودخواهانه نبود و بیشتر به دنبال پاس به همتیمیهایش، مارتینلی و بوکایو ساکا بود، اما پاسهایش اغلب بیش از حد بود و نتوانست از موقعیتها به خوبی استفاده کند. این تصمیمگیری ضعیف تنها مشکل یوکرش نبود، بلکه کل تیم آرسنال در بازی برابر منچستر یونایتد کمی کند و واکنشی عمل کرد و نتوانست کاملاً بازی را کنترل کند، هرچند فرصتهای خوبی داشت.
دوئل های دلیخت و یوکرش در این بازی از تقابل های جذاب بازی بود
یوکرش و دلیخت نبرد فیزیکی داشتند و آرسنال به لطف درخشش دیوید رایا در هر دو نیمه توانست بازی را با برد و کلین شیت آغاز کند. کای هاورتز با یوکرش تعویض شد و عملکرد خوبی نداشت. حتی با وجود خطاهایی که گرفت. پس در بازی بعدی آرسنال مقابل لیدز یونایتد در امارات و با توجه به مصدومیت زانوی او، یوکرش نباید برای حضور در ترکیب اصلی نگران باشد.
آیا منچستر یونایتد مشکل دروازهبانی دارد؟
آموریم قبل از بازی گفت که آندره اونانا از آسیب همسترینگ بهبود یافت، اما او تصمیم گرفت از گزینههای دیگر استفاده کند و بایندیر را در ترکیب اصلی گذاشت. در دو فصل گذشته، بایندیر تجربه عجیبی در انگلیس داشته است. برخلاف بسیاری از تیمها که دروازهبان دوم خود را در جامهای داخلی بازی میدهند، بایندیر بیشتر نقش جانشین کلاسیک را دارد و معمولا زمانی به میدان میرود که اونانا مصدوم است یا نیاز به استراحت دارد. بخشی از این موضوع به دلیل ضعف بایندیر در پاسدهی و ضعفهایش در دفاع مقابل ضربات کرنر است. فصل گذشته، او یک گل المپیکی دریافت کرد و تیمهای زیادی از پر کردن محوطه برای محدود کردن حرکت او پیش از ضربه ایستگاهی استفاده کردند. گل اول آرسنال نیز به دلیل ناتوانی بایندیر در مقابله با ویلیام سالیبا و کنترل توپ بود. گری نویل، مدافع سابق منچستر یونایتد، در پخش زنده اسکای اسپورت گفت: «دروازهبان باید قویتر باشد. او ممکن است بگوید خطا شد، اما باید قویتر باشد.» جو هارت، دروازهبان سابق منچستر سیتی و تیم ملی انگلیس، گفت بایندیر باید با دست چپ سالیبا را دفع میکرد و با دست راست توپ را میزد. برای موفقیت در لیگ برتر، دروازهبان باید بداند چه زمانی باید مبارزه کند و چه زمانی توپ را مهار کند. ضعف بایندیر در این زمینه و همچنین تقویت تیم در ضربات ایستگاهی، باعث شد منچستر در لحظات حساس آسیبپذیر باشد.
آلتای بایندیر، دروازهبان نامطمئن منچستر یونایتد
چه راه حلی وجود دارد؟
متأسفانه، بازگشت اونانا نیز مشکل را حل نمیکند، چون او فقط سه بار پس از بهبودی با تیم تمرین کرده و در برابر تیمهایی که محوطه را پر میکنند، ضعف دارد. عملکرد او در مهار توپها نیز گاهی ناپایدار بوده است. آیا منچستر باید قبل از پایان پنجره نقلوانتقالات، دروازهبان جدیدی جذب کند؟ گزارشها میگویند احتمال خرید دروازهبان جدید کم است، مگر با فروش بایندیر یا اونانا. هواداران ممکن است خواهان جذب جانلوئیجی دوناروما باشند، اما او نیز در دفاع از کرنر و توپهای بلند مشکلاتی دارد، با وجود قد 1/96 متریاش. امیلیانو مارتینز در این زمینه عملکرد بهتری دارد، اما استون ویلا بعید است او را زیر 40 میلیون پوند بفروشد. منچستر یونایتد اعتماد به نفس لازم در اطراف محوطه جریمه را ندارد و آموریم باید برای حل این مشکل جسور باشد.
چه چیزی درباره منچستر یونایتد پیشرفت کرده؟
از زمان ورود آموریم در نوامبر 2024، منچستر یونایتد به نظر میرسید که کمبود قدرت بدنی برای بازی در سیستم 343 و اصول مورد نظر سرمربی پرتغالی دارد. آموریم در کنفرانسهای خبری خود به این موضوع اشاره کرد و گفت که یکی از دلایل بهتر بودن عملکرد یونایتد در لیگ اروپا، تفاوت سطح بدنی بین این لیگ و لیگ برتر است.
اما در بازی اول فصل 2025/26 لیگ برتر مقابل آرسنال، یونایتد در پرسینگ بهتر و تیزتر بود. زمانبندی در پرسهای جلو بهبود یافته بود، بازیکنان بدون تردید و با فشار مناسب روی بازیکنان آرسنال عمل میکردند و تعداد بیشتری از نبردهای میانه میدان را بردند.
این افزایش شدت و قدرت بدنی فقط در دفاع موثر نبود، بلکه باعث ایجاد فرصتهای انتقالی بیشتری نیز شد. در نیمه اول بارها یونایتد توپ را به سرعت پس گرفت و حمله را به سمت امبومو در سمت راست هدایت کرد یا با حرکت رو به جلو شوتهایی به سمت دروازه داشت؛ مانند دورگو که در دقیقه 30 تیرک دروازه را هدف گرفت.
عملکرد خوب امبومو در برابر آرسنال
بررسی 90 دقیقه منچستر یونایتد
در دقیقه 20 بازی، پاس امبومو به دیوگو دالو رسید که در حمله روی یک دوئل جلو آمده بود. این همان سبک بازیای است که آموریم دوست دارد: یک پاس مستقیم به فضای بین مدافعان که پست 10 تیم توپ را میگیرد و سپس مهاجم جانشین به سرعت به فضای باز حمله میکند.
مشکل حرکت دالو این بود که کسی درون محوطه جریمه نبود تا پاس او را دریافت کند. خط حمله آموریم با امبومو، کونیا و ماونت انرژی زیادی بدون توپ و چرخشهای متعدد داشت، اما تهدید چندانی داخل محوطه جریمه ایجاد نمیکرد.
بعد از یک ساعت بازی، یونایتد چهار شوت در چارچوب داشت و آرسنال سه، اما بیشتر شوتها از زاویههای بسته و با احتمال گلزنی کمتر بودند. نزدیکترین فرصت، شوت ضعیف کونیا بود.
در دقیقه 65، آموریم به دلیل کمبود تهدید، ششکو را به جای ماونت وارد زمین کرد. این مهاجم بلافاصله شروع به حرکت بین گابریل و کلافیوری کرد تا همتیمیها بتوانند با پاسهای سریع او را صاحب توپ کنند.
عملکرد ششکو در اولین بازی
یک حرکت هوشمندانه ششکو قبل از استراحت آب خوری نیمه دوم بود. وقتی توپ در سمت چپ بود، او پشت سر گابریل و سالیبا دوید و مدافعان را از امبومو در پشت محوطه جریمه دور کرد. با این حال، امبومو و آماد نتوانستند موقعیت گل خوبی ایجاد کنند.
پنج دقیقه بعد، ششکو دوباره از موقعیت خود خارج شد و به سمت نقطه پنالتی رفت تا توپ ارسالی دورگو را دنبال کند. توپ از سرش رد شد و به امبومو رسید که ضربه سرش مهار شد.
سرعت انفجاری ششکو در 5 متر اول، او را در فصل جاری برای مدافعان لیگ برتر دشوار خواهد کرد. تلاش او برای پرسینگ از جلو، هم آموریم و هم هواداران را خوشحال میکند.
گرچه لمس توپ و زمانبندی پرشهایش نیاز به بهبود دارد، اما انرژی و تحرک بالای او واضح است. همچنین توانایی مبارزه با مدافعان او را بالاتر از هویلون و جاشوا زیرکزی قرار میدهد.
ششکو یک نقطه کانونی جنگنده به تیم یونایتد اضافه کرد که در فصل گذشته اغلب این ویژگی را نداشت. این بازیکن 22 ساله در نهایت با تعداد گلهایی که به تیم آموریم میزند قضاوت خواهد شد، اما در نیم ساعت حضورش نشانههای امیدوارکنندهای داشت.
بنیامین ششکو در اولین بازی اش برای منچستر یوناید عملکرد قابل قبولی داشت
محمد حسام کیانی نیا، فوتبال لب– کدام تیمها راهی پریمیرلیگ خواهند شد؟ چه باشگاههایی در خطر سقوط به لیگ یک هستند؟ با کمک سوپرکامپیوتر اُپتا، تمام پرسشهای مهم فصل 2025/26 چمپیونشیپ را پاسخ میدهیم.
ورودیهای قدیمی و خروجیهای چمپیونشیپ
لسترسیتی، ایپسویچ و ساوتهمپتون، پس از یک فصل حضور در پریمیرلیگ، به چمپیونشیپ سقوط کردند؛ بیرمنگام نیز پس از یک حضور کوتاهمدت در لیگ یک، دوباره در چمپیونشیپ بازی خواهد کرد. در همین حال، رکسهم و چارلتون اتلتیک هم بهعنوان تازهواردان، از سطح سوم فوتبال انگلیس، به این لیگ صعود کردند.
خیلی از تیمهای آشنا بازگشتند تا دوباره تلاش کنند، اما با توجه به بیثباتی معروف چمپیونشیپ، نباید انتظار داشت که همهچیز طبق روال قبلی پیش برود.
با وجود ماهیت غیرقابلپیشبینی چمپیونشیپ، ما از سوپرکامپیوتر معتبر اُپتا خواستهایم تا پیشبینی کند که از حالا تا پایان فصل، چه اتفاقاتی ممکن است در سطح دوم فوتبال انگلیس رخ دهد.
نتایج بررسی های سوپرکامپیوتر اٌپتا:
بر اساس محاسبات اپتا که هر 24 باشگاه، دستکم 12 بار در جایگاه آخر جدول قرار گرفتند. سوپرکامپیوتر 10,000 پیشبینی متفاوت راجع به بازیها و نتایج ارائه کرد. در مجموع، هر تیم حداقل در 104 سناریو، موفق به قهرمانی میشود. همه این موارد بخشی از پیشبینی این سوپرکامپیوتر است.
درک این نکته مهم است که این پیشبینیها بر اساس دادههایی است که سوپرکامپیوتر اُپتا در حال حاضر در اختیار دارد. در واقع، اگر تمام بازیهای چمپیونشیپ قرار بود همین امروز برگزار شوند، جدول نهایی لیگ از نگاه اُپتا اینگونه شکل میگرفت. البته که این پیشبینیها، در طول فصل بارها با انجام هر مسابقه تغییر میکنند.
با این حال، این پیشبینیهای پیشفصل نگاهی اولیه ارائه میدهند به آنچه که هر تیم ممکن است به طور واقعبینانه در فصل جاری هدفگذاری کرده باشد. اکثر پیشبینیهای دیگر پیشفصل، تقریبا بر پایه نظر شخصی هستند؛ بنابراین این را پیشبینیای بدون دخالت نظر شخصی در نظر بگیرید که بر اساس دادههای واقعی طراحی شده است.
کدام تیمها از چمپیونشیپ به پریمیرلیگ راه خواهند یافت؟ شانس اول قهرمانی کدام تیم هست؟
رویای هر تیمی در فوتبال انگلیس این است که خود را به شهرت و جایگاه مالیِ یک تیم پریمیرلیگی برساند؛ در فصل 2025/26 کدام سه تیم موفق به انجامش خواهند شد؟
فصل قبل، طبق پیشبینی سوپرکامپیوتر، لیدز یونایتد و برنلی جزو سه مدعی اصلی صعود بودند، هرچند باید اعتراف کرد که همان مدل، پیشبینی کرده بود که ساندرلند بیستویکم میشود! برای همین، همه تیمها میتوانند به خودشان امیدوار باشند.
مدعی اصلی قهرمانی فصل 2025/26 چمپیونشیپ، شفیلدیونایتد است. آنها چند ماه پیش در فینال پلیآف، در ومبلی، مقابل ساندرلند شکست خوردند. شمشیرها باید خود را بدشانس بدانند که در فصل عادی، بین دو تیم اول جدول قرار نگرفتند. آنها سومین تیم در تاریخ چمپیونشیپ هستند که توانستند به 90 امتیاز برسند و موفق به صعود مستقیم نشوند.
اینکه بتوانند امسال هم به همان تعداد امتیاز برسند و یا حتی بهتر عمل کنند، بستگی دارد به اینکه روبن سهیس چگونه با نقش سرمربیگری در برامال لین وفق بگیرد. این مربی که پیش از این هدایت ردینگ و هالسیتی را داشت، تابستان جایگزین کریس وایلدر شد. با این حال، سوپرکامپیوتر به تیم شفیلد امید زیادی برای صعود قائل است و شانس صعود این تیم را برای این فصل، 41.1 درصد پیشبینی کرد.
غیر از شفیلد، رقابت برای بقیه تیمها فوقالعاده فشرده است. هیچ تیم دیگری در بیش از یکششم شبیهسازیها، موفق به صعود نشده است.
تیمهای سقوط کرده از پریمیرلیگ چه وضعیتی را خواهند داشت؟
لسترسیتی با وجود فصل فوقالعادهای که برای صعود به پریمیرلیگ در 2023/24 داشت، نتوانست در لیگ برتر باقی بماند و حالا با سرمربی جدیدش، مارتین سیفوئنتس، که جای رود فننیستلروی را گرفت، میخواهد که همان اول کار دوباره به لیگ برتر بازگردد. البته روباهها مهاجم افسانهای خود، جیمی واردی را نیز از دست دادند، با این حال طبق پیشبینی سوپرکامپیوتر، با شانس 16.0 درصدی، دومین مدعی صعود محسوب میشوند.
کیران مککنا با وجود سقوط مستقیم ایپسویچ، همچنان روی نیمکت این تیم مانده است و همین مسئله به آنها کمک کننده است. ایپسویچ تیمی است که طبق شبیهسازیها، در 15.2 درصد موارد دوباره به لیگ برتر بازمیگردد. ایپسویچِ مککنا در فصل 2023/24 با 96 امتیاز مستقیم صعود کرده بود و خیلی از آن بازیکنان هنوز در باشگاه هستند.
سومین تیم سقوطکرده، ساوتهمپتون است. آنها ویل استیل را در نیمکت خود میبینند. شخصی که بعد از سر و صدای فراوان در فرانسه، اکنون به اینجا آمد. فصل قبل، قدیسها در لیگ برتر اوضاع فاجعه باری داشتند و فقط یک امتیاز بیشتر از رکورد بد تاریخی دربی کانتی با 11 امتیاز در فصل 2006/07 گرفتند. با این حال، سوپرکامپیوتر معتقد است که در چمپیونشیپ اوضاع آنها خیلی بهتر میشود. طبق شبیهسازیها، ساوتهمپتون در 11.2 درصد مواقع، مستقیماً به پریمیرلیگ بازمیگردد. اما یک تیم دیگر هم هست که حتی بیشتر از این شانس دارد.
سایر تیمها چه شانسی برای صعود از چمپیونشیپ خواهند داشت؟
کاونتری سیتی با فرانک لمپارد فصل قبل فاصلهای با صعود نداشت. آنها با عملکرد چشمگیر در آخر فصل، توانستند تا به سختی راهی پلی آف شوند. در نیمهنهایی، با گل دیرهنگام ساندرلند در وقت اضافه، در بازی برگشت، حذف شدند. آبیآسمانیها امیدوارند تا همان انگیزه و جریان پایان فصل قبل را به این فصل هم تزریق کنند. سوپرکامپیوتر آنها را بهعنوان چهارمین مدعی صعود، با شانس 14.4 درصدی، معرفی کرد. شروع فصل 2025/26 برای کاونتری به خاطر اینکه به عنوان آسانترین شروع نسبت به سایر تیمها شناخته شد، میتواند کمک شایانی به آنها کند.
میدلزبرو فصل قبل دومین مدعی سوپرکامپیوتر بود. با وجود شروع امیدوارکننده، در نهایت افت کردند و دهم شدند. آنها هم در تابستان سرمربیشان را عوض کردند؛ راب ادواردز جای مایکل کریک را گرفت. این فصل میدلزبرور در 9.4 درصد شبیهسازیها صعود میکند، درست مثل وست برومِ رایان میسون.
بریستول سیتی فصل قبل در پلیآف به راحتی توسط شفیلدیونایتد کنار رفت. سوپرکامپیوتر فعلاً فکر نمیکند که این فصل بتوانند در میان شش تیم بالای جدول قرار بگیرند. بریستول در 9 درصد شبیهسازیها صعود میکند و پیشبینی شده که در این فصل نهم شوند.
همانند کاونتری، میلوال هم فصل قبل، تا پایان فصل برای رسیدن به شش تیم اول جنگید. میلوال مثل بلکبرن، در روز آخر ضعیف ظاهر شد و نتوانست به پلی آف برسد. با این حال، شیرهای میلوال امسال 9.1 درصد شانس صعود دارند، کمی بیشتر از 6.6 درصد بلکبرن.
رقابت غیرقابل پیشبینی برای سقوط از چمپیونشیپ!
در سال گذشته، سوپرکامپیوتر بهدرستی پیشبینی کرد که کاردیف سیتی و پلیموث آرگیل سقوط خواهند کرد.
سومین تیمی که برای سقوط پیشبینی شد، آکسفورد یونایتد بود. آنها تازه از لیگ یک صعود کرده بودند و اما با این حال، در چمپیونشیپ ماندگار شدند و با قرارگیری در رتبه هفدهم فصل را به پایان رساندند.
سوپرکامپیوتر اما نظرش را تغییر نداد و این فصل نیز آکسفورد را مدعی اصلی سقوط میداند. آکسفورد در 21.7 درصد شبیهسازیها، سقوط میکند.
شایان ذکر است که حتی این عدد برای تیمهای مدعی سقوط هم عدد نسبتاً پایینی محسوب میشود. رقابت برای سقوط در این فصل از همیشه غیرقابل پیشبینیتر خواهد بود. همانطور که نشان میدهد حتی مدعیان سقوط هم فقط در حدود یکپنجم شبیهسازیها واقعاً سقوط میکنند. فصل قبل، چهار تیم قبل از اولین بازی فصل، از سوی سوپرکامپیوتر، شانس بیشتری برای سقوط داشتند و یکی از آنها ساندرلند بود که در نهایت صعود کرد.
واتفورد مدعی بعدی سقوط به دسته پایینتر است. واتفورد فصل قبل را خیلی خوب تمام نکرد و در نیمفصل دوم کمترین امتیاز را دشت کرد (۲۰ امتیاز از ۲۳ بازی). با عملکرد بد این تیم، سرمربی آنها، تام کلورلی، در میانه فصل اخراج شد. با این حال، این تیم در جایگاه چهاردهم قرار گرفت. مربی جدید واتفورد، پائولو پزولانو، تازه به فضای فوتبال انگلیس وارد شده است و قصد دارد این سوپرکامپیوتر را سورپرایز کند. البته گفتنی است که واتفورد شانس بیشتری دارد که در میان 9 تیم اول باشد (22.8٪) نسبت به اینکه سقوط کند 21.7٪ و این هم نشان میدهد که چقدر پیشبینیها به هم نزدیک هستند.
سایر مدعیان سقوط به دسته پایینتر…
مثل همیشه، توجه زیادی به رکسهم معطوف خواهد شد. این اولین فصل بازگشت آنها به سطح دوم فوتبال انگلیس از فصل 1981/82 به بعد است. چشم هالیوود به این تیم دوخته شده است؛ چراکه راب مک النهی و رایان رینولدز، دو بازیگر معروفی هستن که مالک این تیم هستند. تیم فیلیپ پارکینسون به دنبال چهارمین صعود متوالی خودش است در لیگ های انگلیس هست، ولی سوپرکامپیوتر بیشتر چشم به پایین جدول دارد. در 20.2 درصد شبیهسازیها، رکسهم سقوط میکند، کمی بیشتر از تیم تازه صعود کرده چارلتون اتلتیک که 20.1 درصد احتمال سقوط دارد.
پرستون نورث اند در روز آخر فصل قبل، از سقوط فرار کرد. پرستون در 19.6 درصد پیش بینیها شانس سقوط است. همچنین استوک سیتی در 19.1 درصد شبیهسازیها سقوط میکند.
نباید از شفیلد ونزدی هم غافل شد. آنها همین الان نیز مشکلات زیادی دارند. باشگاه در پرداخت دستمزد بازیکنان مشکل داشته و بعضیها قراردادشان را فسخ کردند و به تیم دیگری رفتند. ضمن اینکه، دنی رول، سرمربی این تیم، هفته پیش رفت و جای خودش را به هِنریک پِدرسن، دستیار سابق خودش، داد. با شروع فصل جدید، اوضاع در شفیلد ونزدی زیاد خوب به نظر نمیرسد، ولی سوپرکامپیوتر این مسائل را در پیشبینیهای مبتنی بر دادههایش لحاظ نمیکند. با این شرایط میتوان گفت پیشبینی رتبه چهاردهم سوپرکامپیوتر برای آنها زیاد دقیق نمیتواند باشد.
پیشبینی نهایی اٌپتا
پس از 10000بار پیشبینی تمامی بازیها توسط ابر کامپیوتر اپتا، میانگین امتیاز هر تیم را از تمام این شبیهسازیها محاسبه شده و تیمها بر این اساس رتبهبندی شدند.نتایج سوپرکامپیوتر اُپتا از طریق شبیهسازیها به شرح زیر است:
علیرضا خلیلی، فوتبال لب – همه در مقطعی گفتهایم که بازگشت یک بازیکن خاص از مصدومیت یا یک دوره قرضیِ پربار، میتواند «مثل یک خرید جدید» باشد. اگرچه این ممکن است کمی کلیشهای و آزاردهنده باشد، اما ما تصمیم گرفتیم با انتخاب هشت تن از بازیکنان پریمیرلیگی که انتظار میرود در فصل ۲۰۲۵/۲۶ بازگردند و تأثیر چشمگیری بر تیمشان بگذارند، از آن استفاده کنیم.
رودری، ستاره بد شانس سیتیزنها؛ یکی از بازیکنان پریمیرلیگی که همه منتظر بازگشت او هستند!
غیرممکن است که بتوان با قطعیت گفت که اگر رودری اکثر بازیهای فصل بدون جامِ ۲۰۲۴/۲۵ منچسترسیتی را از دست نمیداد، چه تفاوتی ایجاد میشد. به هر حال، منصفانه است که فرض کنیم حداقل فاصلهی کمتری با قهرمانی لیورپول ایجاد میکردند.
رودری در بازی مقابل آرسنال در ماه سپتامبر دچار پارگی رباط صلیبی شد. او تا ۲۰ می، زمانی که بهعنوان بازیکن ذخیره در برد ۳–۱ مقابل بورنموث بازگشت، از میادین دور بود. رودری سپس در آخرین روز فصل پریمیرلیگ بازی نکرد و در طول جام باشگاههای جهان بهندرت به میدان رفت، تا اینکه در شکست غیرمنتظره مقابل الهلال که سیتی را راهی خانه کرد، دچار مصدومیت شد.
با فرضِ اینکه مصدومیتِ او فقط جزئی باشد و بتواند به سطحِ قبلی خود بازگردد، رودری نمونهٔ عبارتِ «مثل یک خرید جدید» برای سیتی خواهد بود. دلیلش این است و احتمالاً نیاز به یادآوریِ این موضوع ندارید که او تقریباً همهکار میکند.
بازیکنی کلیدی در سیستم گواردیولا
مسلماً او برای سبکِ بازیِ مبتنی بر مالکیتِ سیتی حیاتی است. چنانکه ۳٬۳۵۹ پاسِ موفقِ او در فصل ۲۰۲۳/۲۴، رکوردِ یک فصلِ لیگ برتر (دستکم از فصل ۰۴–۲۰۰۳ به بعد) محسوب میشود.
در پیوند با این موضوع، او در فصل ۲۰۲۳/۲۴ با ۸/۴ مشارکت در صحنههای بازیِ آزاد بهازای هر ۹۰ دقیقه (با حداقل ۲٬۰۰۰ دقیقه بازی)، پیشتازِ لیگ برتر بود. این نشان میدهد چه میزان از بازیِ سیتی حولِ محور او میگشت.
اما او علاوه بر نقشِ خود بهعنوان یک رهبر، در یکسوم نهایی نیز سهمی چشمگیر داشت. رودری در ۵۰ بازی برای سیتی در تمام رقابتهای فصل ۲۰۲۳/۲۴، ۲۲ تاثیر مستقیم بر روی گلزنی داشت.
این گواه بر تأثیری است که او در حمله نیز میتواند بگذارد. اهمیتِ او در نتایجِ سیتی نیز مشهود بود. آنها تنها در یکی از ۵۰ بازیای که او در فصل ۲۰۲۳/۲۴ حضور داشت، باختند. سیتی در چهار مورد از ۹ بازیای که رودری غایب بود، شکست خورد.
با توجه به این موضوع و محوریبودنِ او برای سیتی، بسیار وسوسه برانگیز است که فصلِ ناامیدکنندهٔ ۲۰۲۴/۲۵ این باشگاه را به غیبتِ رودری نسبت دهیم. شاید واقعاً عواملِ بسیار دیگری هم نقش داشتند، اما بدونشک، او یک غیبتِ بزرگ بود و برای پپ گواردیولا بهرهای چشمگیر خواهد بود.
فردی کادیاوغلو، بازیکنی که فعلا فرصت ارائه استعدادش را نداشته است!
وقتی برایتون تابستانِ سالِ گذشته با پرداختِ حدوداً ۲۵ میلیون پوند، فِردی کاویاوغلو، مدافعِ ترکیهای را به خدمت گرفت، این انتقال یک موفقیتِ بزرگ تلقی شد. این مدافعِ چندمنظوره و تهاجمی که توجهِ بسیاری از باشگاههای بزرگ، بهویژه آرسنال، را در یورو ۲۰۲۴ جلب کرده بود، پیشتر با چندین تیمِ مطرح لینک شده بود.
اما در نوامبر، فدراسیونِ ترکیه تأیید کرد که کادیاوغلو بهدلیلِ «پارگیِ مفصلِ شستِ پایِ چپ» از میادین دور میماند. تقریباً دو ماه بعد، پس از یک دورهٔ نقاهتِ طولانی، در نهایت تحتِ عملِ جراحی قرار گرفت. او دیگر در فصلِ ۲۰۲۴/۲۵ به میدان نرفت.
با این حال، او باید برای شروعِ فصلِ جدید آماده باشد و این به کادیاوغلو امکان میدهد تا دورانِ حرفهایاش در برایتون را که هرگز واقعاً آغاز نشد، کلید بزند.
بازیکنی که تنها به یک موقعیتِ خاص محدود نمیشود
در معدود بازیهایی که برای مرغانِ دریایی انجام داد، مشخص بود که فابیان هورزلر، مربیِ تیم، به انعطافپذیریِ کادیاوغلو اهمیت میدهد.
او نمونهای نسبتاً نامتعارف است؛ چرا که با وجودِ راستپا بودن، در باشگاهِ سابقش، فنرباغچه، عمدتاً بهعنوانِ مدافعِ چپ بازی میکرد. پس از پیوستن به برایتون، از او در هر دو جناح و هم در پستِ مدافعِ کناری و هم در نقشِ هافبکِ کناری، استفاده شد.
این موضوع احتمالاً حاکی از آن است که برنامهٔ تیم، استفاده از او بهعنوانِ یک بازیکنِ چندمنظوره بهجایِ صرفاً مدافعِ چپ بوده است. ضمن اینکه تواناییهای فنیاش به او امکان میدهد در صورتِ نیاز، به پستهای میانی هم جابهجا شود.
تعیینِ جایگاهِ دقیقِ او در فصلِ ۲۰۲۵/۲۶ دشوار است. هرچند در تئوری به نظر میرسید او با پرویس استوپینیان برای پستِ ثابتِ مدافعِ چپ رقابت کند، اما انتقالِ ماکسیم د کویپر از کلوب بروژ که با هزینهای کمنمایان نیست، این موضوع را زیرِ سؤال برده است. در جناحِ مقابل هم برایتون همچنان تارق لمپتی، که قراردادِ جدید امضا کرد، و یوئل فلتمان را در اختیار دارد.
اما بازیکنانی که بتوانند بهطورِ مؤثر در پستها و نقشهای متعدد بازی کنند، کالایی ارزشمندند و کادیاوغلو میتواند داراییِ بسیار مفیدی باشد.
ایگور تیاگو، انتقالی گرانقیمت برای برنتفورد، که همچنان امیدوار به درخشش در جمع بازیکنان پریمیرلیگی است…
برنتفورد تابستانِ گذشته ایگور تیاگو را بهعنوانِ گرانترین خرید تاریخ باشگاه ثبت کرد. آنها با پرداختِ حدوداً ۳۰ میلیون پوند به کلوب بروژ، به دنبالِ جایگزینی این بازیکن با ایوان تونی بود. اما این بازیکنِ برزیلی بهندرت به میدان رفت.
در اولین حضورِ پیشفصلش برای باشگاه، دچار آسیبِ مینیسک شد که تا نوامبر او را از میادین دور نگه داشت. پس از آن چهار بازی در لیگ برتر انجام داد، اما بهدلیل عفونتِ مفصلِ زانو، پنج ماهِ دیگر هم غایب بود. پایانِ فصل با چهار حضورِ کوتاهِ دیگر همراه شد، اما فصلِ ایگور تیاگو تباه شده بود.
او و برنتفورد امیدوارند در فصلِ ۲۰۲۵/۲۶ شانسِ بهتری داشته باشند. با توجه به خروجِ برایان امبومو، این فرصتی است تا تیاگو در کنارِ یوان ویسا (در صورت ماندنِ وی و تمایلِ کیث اندروز به استفاده از دو مهاجم) ثابت کند که شایستگی را برای حضور در ترکیبِ اصلی دارد.
اما ایگور تیاگو چه نوع مهاجمی است؟
پس از اعلامِ این انتقال در فوریهٔ ۲۰۲۴، توماس فرانک، سرمربیِ سابقِ برنتفورد، بر فشارِ کاری بالا و فشار دادنِ مداومِ تیاگو تأکید کرد و همچنین به فیزیک قابلتوجهِ این برزیلی اشاره نمود.
او در تنها فصلِ حضورش در بروژ، سابقهٔ خوبی در رسیدن به موقعیتهای خطرناک داشت. هرچد ۱۲ گلِ بدونِ پنالتیاش شاید عددِ چشمگیری نباشد، اما میانگینِ xG (گلهای مورد انتظار) شوتهای غیرپنالتیاش ۰/۱۹ بود؛ بینِ ۲۵۴ مهاجمِ ۱۰ لیگِ برترِ اروپایی که حداقل ۵۰ شوتِ غیرپنالتی در فصلِ ۲۰۲۳/۲۴ زده بودند، این آمار تیاگو را در رتبهٔ دوازدهم قرار میداد.
مسلماً قرارگرفتن در موقعیتهای خوبِ گلزنی برای هر مهاجمی امتیاز محسوب میشود، اما این ویژگی بهطورِ خاص با فلسفهٔ فرانک همخوانی داشت؛ کسی که در مصاحبهای در سال ۲۰۲۲ با بنیادِ هوادارانِ برنتفورد گفت: «من به افزایش موقعیتِ گلزنی باورِ زیادی دارم؛ یعنی ایجادِ فرصتهایی که شانسِ گلزنی را افزایش دهند». هنوز مشخص نیست که اندروز نیز چنین دیدگاهی داشته باشد، اما پتانسیلِ موفقیتِ ایگور تیاگو در برنتفورد وجود دارد.
لیساندرو مارتینز؛ باکیفیت اما همیشه مصدوم!
با انتصابِ روبن آموریم توسطِ منچستریونایتد در نوامبر، لیساندرو مارتینز در میانِ مدافعانی بود که بیشترین بهره را میبرد. اگرچه انتظارِ استفادهٔ آموریم از سیستمی با سه مدافع سببِ نگرانیهایی شد، اما انتظارِ او برای پیشرویِ مکررِ مدافعانِ کناری بهوضوح با نقاطِ قوتِ مارتینِز همخوانی داشت.
این بازیکنِ ملیپوش آرژانتینی، بدونِ تردید توانمندترین مدافعِ مرکزیِ یونایتد در بازی با توپ است. در بازهٔ آمدنِ آموریم تا مصدومیتی که باعث پایان فصل برای مارتینز شد، این بازیکنِ در میانِ مدافعانِ یونایتد (با حداقل ۱۰۵+ دقیقه بازی) در تمام رقابتها پیشتاز بود:
لمسِ توپ در هر ۹۰ دقیقه: ۸۲/۲
پاسها در هر ۹۰ دقیقه: ۷۱/۱
پاسهای موفق در هر ۹۰ دقیقه: ۶۴/۷
در کلِ فصلِ گذشته در لیگ برتر، نرخِ موفقیتِ ۷۹٪ مارتینز در ارسالِ پاسهای تحتِ فشارِ حریفان در فاصلهٔ دو متری، هفتمین رتبهٔ برتر در میانِ ۶۹ مدافعِ مرکزی بود که حداقل ۵۰۰ پاس را امتحان کرده بودند.
اما این فراتر از صرفاً بازیِ راحت است؛ هدفمندی و تأثیرِ مثبتِ پخشِ توپِ او بهمراتب از هر هم تیمیِ مدافعِ دیگری بیشتر بود.
مارتینِز در فصلِ گذشته با میانگینِ ۱۰/۸ پاسِ خطشکن در هر ۹۰ دقیقه، در میانِ مدافعانِ مرکزیِ لیگ برتر (با حداقل ۹۰۰+ دقیقه بازی) رتبهٔ هشتم را داشت. از این میان، بهطورِ میانگین ۰/۸ پاس در هر ۹۰ دقیقه، خطِ دفاعیِ حریف را میشکست. این دومین آمارِ برتر در میانِ این بازیکنان بود و مجموعِ ۱۶ پاسِ خطشکنِ او به داخلِ محوطهٔ جریمه، ۵ پاس بیشتر از هر مدافعِ مرکزیِ دیگر بود. این در حالی است که فصلِ او در ۳ فوریه بهدلیلِ مصدومیتِ رباطِ صلیبی پایان یافت.
او احتمالاً برای شروعِ فصلِ ۲۰۲۵/۲۶ آماده نخواهد بود، چرا که گزارشها حاکی است مارتینز در طولِ پیشفصل برنامهٔ تمرینیِ انفرادی خواهد داشت. اما در ابتدا ترسِ این میرفت که تا ۲۰۲۶ غایب باشد، و جدیدترین نشانهها حاکی از پیشرفتِ امیدوارکنندهٔ اوست. بازگشتش در ماههای آغازینِ فصلِ جدید دور از ذهن نیست.
فصلِ ۲۰۲۴/۲۵ نشان داد که مشکلاتِ زیادی در ترکیبِ یونایتد وجود دارد که نبودِ ثبات در خطِ دفاع هم به آن دامن زده است. اما مارتینز یکی از معدود بازیکنانی است که هواداران میتوانند مطمئن باشند کیفیت ارائه میدهد.
سون بوتمن، مدافع باکیفیت تیم نیوکاسل
این واقعیت که نیوکاسل علیرغم غیبتِ طولانیمدتِ بهترین مدافعِ مرکزیاش در فصلِ گذشته، با کسبِ رتبهٔ پنجم به لیگ قهرمانان اروپا بازگشت، گواهِ فوقالعادهای بر مدیریتِ اِدی هاو و عملکردِ تیم است . در فصل ۲۰۲۴/۲۵ دن برن به پستِ میانی منتقل شد تا عمدتاً بهعنوانِ مدافعِ مرکزی در کنارِ فابیان شار بازی کند و این دو با هم یکی از بهترین زوجهای دفاعیِ لیگ برتر بودند . اما برن صرفاً جای خالیِ بوتمن را پر کرد که بهدلیلِ مصدومیتهای مکرر غایب بود.
این مدافعِ هلندی در ۱۶ ماهِ گذشته بدشانسیِ وحشتناکی داشته است. او در مارسِ ۲۰۲۴ دچار پارگیِ رباطِ صلیبی شد و در ژانویه بازگشت، اما تنها دو بازی دیگر در تمامِ رقابتها طی فوریه، مارس و آوریل انجام داد که علتِ آن مشکلِ اضافیِ زانو بود. با این حال، وقتی بوتمن سالم است، یکی از چندبُعدیترین مدافعانِ مرکزیِ لیگ برتر بهشمار میرود. برای شروع، او در فصلِ ۲۰۲۲/۲۳ (تنها فصلِ کاملِ حضورش در لیگ برتر) یکی از تنها چهار مدافعِ مرکزی (با حداقل ۹۰۰+ دقیقه بازی) بود که حداقل ۶۵٪ از دوئلهای هوایی (۶۵/۸٪) و زمینی (۶۷/۱٪) را برنده شد.
۱۴۴ پیشرویِ توپ او به مسافتِ ۵ تا ۱۰ متر، رتبهٔ چهاردهم را میانِ ۹۵ مدافعِ مرکزی برایش به ارمغان آورد. همچنین در میانِ ۳۳ مدافعِ مرکزی که حداقل ۱۲۰ پاسِ بلند در فصلِ ۲۰۲۲/۲۳ ارسال کردند، تنها شش نفر سهمِ موفقیتآمیزِ بیشتری نسبت به بوتمن (۵۳/۹٪) داشتند.
بوتمن در اولین فصلِ حضورش در سنت جیمز پارک، همانقدر درخشان ظاهر شد که پیشتر در لیل بود. او مشتاق است فصلِ آینده دورهٔ طولانیای در ترکیب باشد و مشکلاتِ مصدومیت را پشتِ سر بگذارد.
اسکار باب؛ استعدادِ ناب، آمیخته با بدشانسی. آیا او میتواند خود را در جمع بازیکنان پریمیرلیگی اثبات کند؟
همهچیز نشان میداد که فصلِ ۲۰۲۴/۲۵ فصلِ بزرگی برای اسکار باب خواهد بود. او در فصلِ ۲۰۲۳/۲۴ با ۲۶ حضور برای سیتی در تمام رقابتها، کمکم اعتمادِ گواردیولا را جلب کرده بود. سپس او در پیشفصل درخشید و در ترکیبِ اصلیِ قهرمانیِ جامِ خیریه مقابل منچستریونایتد بازی کرد. اما پیش از اولین بازیِ لیگِ سیتی در این فصل، باب دچار شکستگیِ پا شد. دورانِ نقاهتِ او طولانیتر از حدِ انتظار شد و سپس مصدومیتِ همسترینگ را تجربه کرد.
او فصلِ لیگ برتر را با تنها سه حضور به پایان رساند و پس از آن دو بار بهعنوانِ بازیکنِ تعویضی در جامِ باشگاههای جهان به میدان رفت. اگرچه ۱۴ حضورِ او در لیگ برترِ فصلِ ۲۰۲۳/۲۴ در مجموع فقط ۲۹۵ دقیقه بود، اما در همین فرصتهای کوتاه، جرقههای استعدادش را نشان داد.
حضورِ جسورانه و هوشمندانهٔ باب با توپ، نشان میداد که مطمئن است میتواند حریفِ مستقیمش را دریبل کند. بر پایهٔ آمارِ هر ۹۰ دقیقه، که میپذیریم بهدلیلِ کم بودنِ دقایقِ بازی (۲۹۵ دقیقه) کمی تحریفشده است، این وینگرِ نروژی بهطورِ میانگین ۵/۵ بار اقدام به دریبل زدن کرد که چهارمین آمارِ برتر در میانِ تمام هافبکها بود.
البته هنوز کسی دقیقاً نمیداند آیا او واقعاً کیفیتِ لازم برای موفقیت در سیتی را دارد، اما به نظر میرسد سرانجام در فصلِ ۲۰۲۵/۲۶ فرصتِ پاسخ دادن به این پرسش را پیدا خواهد کرد.
شیخ دوکوره؛ هیولای میانه زمین که با مصدومیت متوقف شد!
مصدومیتها در دو سالِ اخیر برای شیخ دوکوره از کریستال پالاس همچون یک بلایِ طبیعی عمل کردهاند. پس از آنکه پارگیِ تاندون آشیل در فصلِ ۲۰۲۳/۲۴ اکثرِ تایم حضورش را از او گرفت، مشکلاتِ انگشتِ پا و مینیسک باعث شدند تا او در فصلِ ۲۰۲۴/۲۵ نیز بیش از پنج ماه غایب باشد. اینکه چقدر واقعبینانه است که انتظار داشته باشیم دوباره به اوجِ خود بازگردد، نامشخص است. با این حال، با توجه به اینکه او هنوز تنها ۲۵ سال دارد، زمان همچنان با او یار است. دوکوره در درجهٔ اول، بازیکنی تخریبگر برای پالاس بهشمار میرود.
در طولِ سه فصلِ حضورش، او در میانِ هافبکها:
در صدکِ ۸۱ام برای تکلهایِ هر ۹۰ دقیقه (۲/۸) قرار دارد.
از نظرِ قطعِ توپ (۱/۹) در هر ۹۰ دقیقه، در رتبهٔ نخست جای میگیرد.
هرچند هر دو شاخص بهنحوی تنظیم شدهاند که بازیکنانِ تیمهایی با مالکیتِ کمتر را برجسته میکنند، اما همچنان نشانگرهایِ مناسبی از عملکردِ او در زمانِ عدم مالکیتِ توپ هستند.
امکانِ بازیِ منظمِ او در کنارِ آدام وارتونِ عالی، و تشکیلِ یک همکاریِ واقعی ایدهای هیجانانگیز است. ترکیبِ این دو، تقریباً هیچ نقطهضعفی در زرادخانهشان باقی نمیگذارد. همکاریِ هفته به هفته با وارتون، بهجایِ جفرسون لرما یا ویل هیوز، ممکن است به دوکوره اجازه دهد کمی بیشتر به سمتِ جلو حرکت کند. اما حتی اگر ایدهٔ اصلی حفظِ آنها در قالبِ دابل پیوت باشد، پالاس بهطورِ چشمگیری از حضورِ یک دوکورهٔ کاملاً سالم در طولِ یک فصلِ کامل بهره خواهد برد.
آندره سانتوس، در جستوجوی اسم و رسم در انبوهِ بازیکنان چلسی
با توجه به تعداد سرسامآورِ بازیکنانِ چلسی، اطمینان داشتن به آیندهٔ هر بازیکن در این باشگاه دشوار است. آندره سانتوس نیز از این قاعده مستثنی نیست. با این حال، این هافبکِ جوانِ برزیلی میتواند به دورۀ قرضیِ استثناییاش در فصلِ گذشته اشاره کند. مقطعی که در استراسبورگ (باشگاهِ خواهرِ چلسی) در لیگ ۱ فرانسه درخشید.
انتخابِ او در تیمِ منتخبِ فصلِ لیگ ۱ برای فصلِ ۲۰۲۴/۲۵، باعث شد سانتوس جایگاهی در ترکیبِ چلسی برای جامِ باشگاههای جهان کسب کند. این نشاندهندهٔ اهمیتِ انزو مارِسکا به او بود.
هرچند تنها یک حضور بهعنوان بازیکنِ تعویضی در چهار بازیِ اولِ چلسی در این تورنمنت ممکن بود او را به واقعیت برگرداند، اما مصدومیتِ ریس جیمز در بازیِ یکچهارمِ نهایی مقابل پالمیراس فرصتی برایش ایجاد کرد. او در پستِ پایینتر عملکردی عالی داشت، علیرغم اجماعِ اولیه مبنی بر اینکه احتمالاً جایگزینِ انزو فرناندز در پستِ هافبکِ هجومی (شماره ۱۰) خواهد بود.
در استراسبورگ، طیفِ گستردهٔ تواناییهای سانتوس باعثِ برجستهشدنش شد. او هم کیفیتِ بیچونوچرا با توپ داشت و هم جنگندگیای که به او در برتریِ فیزیکی کمک میکرد:
بیشترین تکل در لیگ ۱: ۱۱۰ (رتبهٔ اول)
تصاحبِ توپ: ۱۸۸ بار (رتبهٔ چهارم)
موفقیت در دوئلها: ۶۶/۷٪ (رتبهٔ اول در میان ۵۴ بازیکن با حداقل ۲۵۰ دوئل)
او در حمله نیز تهدیدی قابلتوجه بود:
۱۰ گل در لیگ (دومین گلزنِ استراسبورگ)
۲۹ موقعیتِ گلزنیِ ساختهشده در بازیِ آزاد (دومین بازیساز تیم)
سانتوس اگر فرصت داشته باشد، در فصلِ ۲۰۲۵/۲۶ میتواند بازیکنی جذاب برای رصد کردن باشد.
محمد حسام کیانی نیا، فوتبال لب-گرانیت ژاکا با انتقال به ساندرلند به پریمیرلیگ بازگشت. اینبار، بعد از تغییر و رشد در بایرلورکوزن، ژاکا دیگر بازیکن سابقی که ما در آرسنال دیدیم، نیست.
در سال ۲۰۱۹، گرانیت ژاکا در ورزشگاه امارات توسط هواداران آرسنال هو شد و با سوتهای اعتراضی، راهی رختکن شد. پس از این اتفاق، کمتر کسی تصور میکرد که او بتواند محبوبیت از دسترفتهاش در فوتبال را دوباره به دست بیاورد. با این حال، او نه تنها موفق شد تا دوباره دل هواداران آرسنال را بهدست بیاورد، بلکه نقشی کلیدی در رقابت این تیم در کورس قهرمانی در فصل ۲۰۲۲/۲۳ داشت. این عملکرد ژاکا، پیش از رفتن به آلمان و لورکوزن و بازی در سطحی حتی بالاتر بود.
رستگاری در لورکوزن
گرانیت ژاکا به یکی از ارکان اصلی تیم بایرلورکوزن تبدیل شد. تیمی که بهعنوان اولین باشگاه در تاریخ آلمان، موفق شد تا با قهرمانی، یک فصل کامل را بدون شکست پشت سر بگذارد. لورکوزن تحت هدایت ژابی آلونسو و عملکرد چشمگیر ژاکا، قهرمان جام حذفی آلمان شد و فاصلهای اندک تا یک سهگانه تاریخی (لیگ اروپا، جام حذفی و بوندسلیگا) داشت. با این حال، در پنجاه و یکمین بازی فصل، برای نخستینبار طعم شکست را چشیدند و در فینال لیگ اروپا، در مقابل آتالانتا شکست خوردند.
ژاکا به دور از فشارهای پریمیرلیگ و توجه دردسرسازی که بهخاطر بازی در انگلیس برای خود ساخت، دوباره متولد شد. او در دوران هفتسالهاش با آرسنال، بیش از هر بازیکن دیگری (منهای دروازهبانان)، در کل لیگ، اشتباه منجر به گل (8 بار) مرتکب شد.
ماموریتی نیمه تمام…
در این تابستان، گرانیت ژاکا پس از دو سال حضور در آلمان، بهطور جدی برای بازگشت به انگلیس فشار آورد و حالا او بازیکن ساندرلند است. اهمیت ژاکا برای تیم، بیشتر از چیزی است که اجازه خروجش را بدهیم. این را اریک تنهاخ، جانشین ژابی آلونسو در لورکوزن، در راستای پافشاری برای حفظ ژاکا بیان کرد. اما هافبک سوئیسی موفق شد تا خواستهاش برای جدایی را بر مدیران لورکوزن غالب کند و قراردادی سهساله را با ساندرلند به امضا برساند.
ممکن است این سؤال پیش بیاید که چرا ژاکا باید بخواهد که به پریمیرلیگ بازگردد؟ او در لیگ انگلیس همواره مورد انتقاد بود. چرا باید فضای امنی که برای خود در لورکوزن ساخت را ترک کند و وارد نبردی نسبتا حتمی برای سقوط شود؟
شاید او پس از اثبات شایستگیهایش در لورکوزن، حالا احساس میکند که هنوز کار نیمه تمامی در پریمیرلیگ دارد. اکنون که ژاکا ۳۲ ساله است، میخواهد از این فرصت استفاده کند. او میخواهد تا به همه کسانی که در انگلیس به او شک داشتند نشان دهد که تا چه اندازه بازیکنی توانمند و کامل است.
نقش محوری و مهم گرانیت ژاکا در لورکوزن
ژاکا دقیقاً همین را در آلمان به نمایش گذاشت؛ جایی که او نماد ثبات، خونسردی و اعتمادپذیری بود. ژاکا به مهرهای کلیدی برای لورکوزن تبدیل شد، تیمی که تقریباً هر توپی در آن، برای رسیدن به دروازه از ژاکا عبور میکرد.
در فصل ۲۰۲۳/۲۴، یعنی اولین فصل حضور این بازیکن در لورکوزن، فقط فلوریان ویرتز در بوندسلیگا نقش بیشتری در طراحی حملاتی که منجر به شوت درجریان بازی میشدند، داشت. این آمار ۲۳۳ مورد برای ویرتز در برابر ۲۲۸ مورد برای ژاکا بود. در حالی که بیشتر فعالیت های ویرتز به زدن شوت یا خلق موقعیت مربوط میشد، ژاکا از نظر تعداد حملاتی که در ایجاد آنها نقش داشت و منجر به موقعیت گلزنی شد (۱۴۵ مورد)، با اختلاف زیادی از بقیه بازیکنان جلوتر بود. او در ۵۰ بازی در تمام رقابتها، که فقط یک بازی را در طول فصل از دست داد، حتی یک بار هم مرتکب اشتباه منجر به گل به سود حریف نشد.
ژاکا و لورکوزن در فصل ۲۰۲۴/۲۵، به اندازه فصل گذشته خوب نبودند. آنها فصل را با ۱۳ امتیاز اختلاف نسبت به بایرنمونیخ به پایان رساندند و رقابت قهرمانی، علنا چند هفته پیش از پایان فصل، به پایان رسید. با این وجود، بسیاری از بازیکنان لورکوزن بار دیگر به حدی درخشان ظاهر شدند که گزینه انتقال به تیمهای بزرگ شدند. برای مثال، لیورپول برای جذب فلوریان ویرتز و جرمی فریمپونگ، مبلغ قابلتوجهی پرداخت کرد و همچنین بایرنمونیخ نیز جاناتان تاه را به خدمت گرفت. حالا هم ژاکا پس از یک فصل دیگر با عملکرد شخصی درخشان، به این جمع بزرگ ملحق شد.
گرانیت ژاکا، مرد همه کاره ژابی آلونسو
ژاکا بازهم در مواردی جزو بهترین بازیکنان بوندسلیگا بود. برای مثال، در میان تمام بازیکنان، فقط جاشوا کیمیش، هافبک بایرن مونیخ، بیشتر از ژاکا پاس ارسال کرد. از ۳۴۲۵ پاس کیمیش، ۳۱۸۳ پاس با موفقیت به مقصد رسیدند. این موضوع درحالی بود که ژاکا ۲۷۵۳ پاس ارسال کرد و از این تعداد، ۲۵۰۰ پاس به مقصد رسیدند. ژاکا در فصلی که گذشت، دقت پاس ۹۰/۷٪ را ثبت کرد. در بین ۳۲ هافبکی که بیش از ۱۰۰ پاس صحیح داشتند، فقط الکساندر پاولوویچ (۹۳/۲٪) و لئون گورتسکا (۹۲/۹٪) از بایرن مونیخ، نسبت به او درصد دقت پاس بالاتری داشتند. با این وجود، ژاکا فقط پاسهای معمولی نمیدهد. تنها دو بازیکن در لیگ پراگرسیو پاس بیشتری نسبت به او (۲۰۳ پراگرسیو پاس) ثبت کردند.
تنها هشت بازیکن در جریان بازی (و نه از روی ضربات شروع مجدد) پاس گل بیشتری نسبت به ژاکا (۷ پاس گل) دادند. در میان آنها، تنها ژاکا بود که در پست هافبک دفاعی بازی میکرد.
او با بهرهگیری از دید تاکتیکی خاص و توانایی استثنایی در ارسال پاس، بارها ساختار دفاعی تیمهای مقابل را شکست و از جریان بازی خارج کرد. در فصل ۲۰۲۴/۲۵ در بوندسلیگا، او بیش از هر بازیکن دیگری پاس خطشکن ارسال کرد. آماری با مجموع ۵۵۰ پاس خطشکن، که نقش تعیینکنندهای در شکستن خطوط فشرده حریف داشتند. ژاکا در عبور از مید بلاک با ۳۷۰ پاس موفق، و هم در نفوذ از خط آخر دفاعی حریف با ۶۷ پاس، در صدر جدول لیگ ایستاد. این نمایشی از تسلط کامل بر عبور از هر دو ساختار کلیدی دفاعی در فوتبال مدرن است.
چگونه پاس های خط شکن گرانیت ژاکا، نظم بازی حریفان را فرو میریزد؟
بخش زیادی از پاسهای خطشکن ژاکا، با هدفگیری فضای پشت فولبکهای حریف ارسال شدند. این پاسها از موقعیتی مرکزی ارسال میشدند و حرکت بازیکنان کناری را در نیمفضا و یا عرض زمین نشانه میرفتند. او مجموعاً ۸۰ بار چنین پاسی ارسال کرد که نهایتا منجر به یک سانتر از کنارهها شد. آمار ژاکا حداقل ۱۵ مورد بیشتر از هر بازیکن دیگری در لیگ بود. آماری که برتری مطلق او را در انتقال بازی از مرکز به عرض، و خلق موقعیت از کنارهها نشان میدهد.
پاسهای ژاکا نه تنها ساختارشکن هستند، بلکه مستقیماً به شوت ختم میشدند و موتور خلق موقعیت لورکوزن را روشن نگه میداشتند. در فصل ۲۰۲۴/۲۵ در بوندسلیگا، تنها جاشوا کیمیش با ۶۸ مورد، پاس خطشکن بیشتری نسبت به ژاکا (۶۷ مورد) داشت. این نوع پاسها که در فاصله ۱۰ ثانیه منجر به خلق یک موقعیت گل حتمی ارسال میشوند، معیاری کلیدی برای ارزیابی کارآمدی پاس در فاز تهاجمی تلقی میشوند.
همچنین ژاکا با ۴۵ پاس منتهی به خلق موقعیت در جریان بازی، در صدر و بالاتر تمام بازیکنان لیگ ایستاد. این آمار نقش او را در شکلگیری موقعیتها، حتی بدون پاس گل مستقیم، نشان میدهد. ژاکا همچنین ۱۰ بار پاسِ پیش از پاس گل ارسال کرد که دستکم چهار مورد بیشتر از هر بازیکن دیگر در بوندسلیگا میباشد. فلوریان ویرتز از این لحاظ با ۶ مورد، در رده دوم قرار داشت.
عملکرد قابل تحسین این بازیکن در لحظات تحت فشار
ژاکا در شرایط تحت فشار بالا، خونسردی مثالزدنیای با توپ دارد، ویژگیای که با دادههای اُپتا ویژن میتوان بهصورت دقیق اندازهگیری کرد. طبق این دادهها، زمانی که بازیکن تحت فشار شدید قرار دارد (یعنی زمانی که بازیکنِ صاحب توپ کمتر از ۲ متر با بازیکن حریف فاصله دارد)، ژاکا پاسهایش را با دقتی شگفت انگیز به مقصد میرساند. او در این شرایط خاص، ۹۰/۴٪ از پاسهای خود را با موفقیت ارسال کرد. عددی که تقریباً با نرخ کلی دقت پاسهایش در فصل (۹۰/۷٪) برابر است.
نکته قابلتوجه این است که ژاکا در مجموع، ۱۵۶۷ پاس تحت فشار شدید ثبت کرد. این آمار بیش از هر بازیکن دیگری در بوندسلیگا است. این آمار نشان میدهد که نهتنها دقت پاس ژاکا در شرایط دشوار افت نمیکند، بلکه هرگاه که در معرض فشار است، دقت پاسهایش بیش از هر بازیکن دیگری میشود.
تاثیر سن بر عملکرد گرانیت ژاکا
ژاکا ثابت کرد که همچنان توانایی بازی در سطح بالای فوتبال را دارد. دادههای فیزیکی نشان میدهند که این بازیکن ۳۲ ساله، که در سپتامبر ۳۳ ساله خواهد شد، هیچ نشانهای از کاهش توانایی ناشی از افزایش سن را ندارد. اغلب بیان میشود که هافبکهای بازیسازی که عقبتر از هافبک میانی بازی میکنند، از نظر فنی استثنایی میباشند. این بازیکنان به دلیل تکیه بیشتر بر ذهن سریع به جای پاهای چابک، میتوانند مدت بیشتری در سطح بالای فوتبال باقی بمانند. این موضوع در مورد ژاکا نیز صدق میکند. او در فصل گذشته نیز نشان داد که مسیر عملکردش هنوز نزولی نشده است و کماکان در اوج قرار دارد.
براساس آمار رسمی بوندسلیگا، ژاکا در طول فصل ۳۷۸/۲ کیلومتر دوندگی داشت. تنها چهار بازیکن موفق به دوندگی بیشتری نسبت به او شدند. این آمار نشاندهنده تحرک بیوقفه و استقامت بالای این بازیکن است.
ژاکا به طور مستمر در حال جابهجایی و حرکت در زمین است. این دوندگیها، هم برای ایجاد گزینههای پاس برای همتیمیها، و هم برای بازپسگیری توپ از حریفان انجام میشود.
نکته جالب این است که تنها چهار بازیکن (که همگی آنها مهاجم هستند)، در یک سوم هجومی زمین، بازپسگیری توپ بیشتری نسبت به ژاکا (۲۵ مرتبه) ثبت کردند. این آمار موقعیت ویژه او در پوشش فشرده دفاعی و نفوذ در بخشهای تهاجمی زمین را بهخوبی نشان میدهد.
تغییر اساسی گرانیت ژاکا نسبت به زمان حضور در انگلیس
پیشینه انضباطی پرحاشیه ژاکا در دوران حضورش در انگلیس، یکی از نقاط ضعف عمدهاش محسوب میشد. این مورد همواره بهعنوان ابزاری برای انتقاد از او مورد استفاده قرار میگرفت. اما ژاکا اکنون نسبت به گذشته تغییر کرده است. این تغییر میتواند نشانهای از بلوغ و پختگی او در دوران حضورش در خارج از پریمیرلیگ باشد.
ژاکا در دو فصل ابتدایی حضورش در مونشنگلادباخ (تیمی که قبل از آرسنال در آنجا بود)، در بازیهای بوندسلیگا مجموعاً بیش از ۱۰ بار کارت زرد دریافت کرد. او در هر فصل نیز یک بار با گرفتن کارت قرمز از زمین اخراج شد. با این حال، ژاکا در فصل سومش، تنها ۵ کارت زرد دریافت کرد؛ هرچند این کاهش تا حدی بهدلیل محرومیتهای مکرر او بود، چرا که در همان فصل تنها طی ۲۸ بازی، ۳ بار کارت قرمز دریافت کرد.
ژاکا در نخستین فصل حضورش در آرسنال، دو بار در طی بازیهای پریمیرلیگ کارت قرمز دریافت کرد. سپس در چهار فصل از پنج فصل بعدی، هر بار ۱۰ کارت زرد دریافت گرفت. در تاریخ پریمیرلیگ، هیچ بازیکنی در بیش از چهار فصل مختلف، ۱۰ کارت یا بیشتر دریافت نکرده است. رابی سوج، لی کاترمول و گرت بری نیز در این رکورد شریک هستند، اما ژاکا توانست طی تنها پنج فصل به این آمار برسد.
بهنظر میرسد ژاکا این روزها به کلی تغییر کرده است. او در فصل گذشته بوندسلیگا تنها سه بار در طی ۳۳ بازی کارت زرد گرفت. این آماری فوقالعاده برای یک هافبک میانی، آن هم بازیکنی که پیشتر به تندخویی و رفتارهای بچگانهاش شهرت داشت، محسوب میشود.
برگی جدید از زندگی گرانیت ژاکا
با نزدیک شدن ژاکا به اواسط دهه سوم از زندگی حرفهای خود، هنوز این سوال پابرجاست که آیا او، آن برتری و جسارت تاکتیکیاش را که در اوج جوانی داشت، حفظ کرده است یا خیر؟ پرسشی که هواداران ساندرلند به زودی در میادین به دنبال پاسخ آن خواهند بود.
وقتی به تصویر ژاکا در دربی Tyne-Wear پیشرو (بازی بین نیوکاسل و ساندرلند) در دسامبر نگاه میکنیم، نمیتوان او را بازیکنی منفعل یا به دور از شخصیت جسورانه و مبارزهجویانهاش تصور کرد. این دربی اولین تقابل دو تیم در پریمیرلیگ پس از مارس ۲۰۱۶ میباشد.
انتظار میرود که ژاکا با تمام توان و اشتیاق، نه تنها در نبردهای فیزیکی شرکت کند، بلکه با هوشمندی و دقت، به تحریک حریف و ایجاد شور و هیجان در میان تماشاگران ادامه دهد.
شاید ژاکای جدیدی که به پریمیرلیگ بازمیگردد، واقعاً تبدیل به بازیکنی متفاوت شده باشد. شاید اینبار واقعاً تصمیم بگیرد که بهجای درگیری، خودش را کنترل کند.
راستش را بخواهید، این واقعا چیزی نیست که تماشاگران بیطرف دوست داشته باشند که ببینند. به احتمال زیاد، حتی هواداران ساندرلند هم واقعاً چنین نسخهای از ژاکا را نمیخواهند. بخشی از جذابیت دوران پیشین او در انگلیس، به همان عطش مهارناپذیرش به گرفتن کارت زرد باز میگردد.
اما فارغ از خلقوخو و روحیهاش، بازیکنی که این فصل با پیراهن قرمز و سفید در زمینِ یکی از تیمهای پریمیرلیگی قدم میگذارد، بیتردید تفاوتی آشکار با همان بازیکنی دارد که آخرین بار با همین رنگها در فوتبال انگلیس مشاهده کرده بودیم. ژاکا اکنون به شکل قابل توجهی به بازیکنی کاملتر و چندبعدیتر تبدیل شده است.
سوالاتی که در پیرامون بازگشت گرانیت ژاکا به پریمیرلیگ شکل میگیرند…
او به چه صورت قرار است با فشار بازگشت به انگلیس کنار بیاید؟ چگونه در تیمی بازی خواهد کرد که کمتر از هر تیم دیگری که در دوران حرفهایاش در آن به میدان رفته است، بر توپ و میدان تسلط دارد؟
ساندرلند فصل گذشته در چمپیونشیپ تنها ۴۸/۶٪ مالکیت توپ داشت. بهاحتمال زیاد این عدد در فصل آینده نیز کاهش خواهد یافت. عملکرد ژاکا در تب و تاب یکی از هیجانانگیزترین و حساسترین دربیهای فوتبال چگونه خواهد بود؟
کاملاً قابل پیشبینی است که اگر نتواند کنترل بازی را در اختیار بگیرد و اگر ساندرلند شروع به گل خوردن کند، او این بار هم مثل بازیهایش در آرسنال، خشن و فیزیکی بازی کند. اما این ژاکای جدید، با پختگی و تجربهای بیشتر، توان عبور از همه این چالشها را دارد. اگر او موفق شود، بیشک حضورش تأثیری تعیینکننده و سودمند بر تیم جدیدش خواهد گذاشت. با توجه به ضرورت اثبات خود در پریمیرلیگ، ساندرلند میتواند با اتکا به تواناییهای او، قدمهای مؤثر و رو به جلویی در مسیر پیشرفت بردارد.
امیرحسین محمودی، فوتبال لب– یورو بانوان 2025؛ آیا اسپانیا یک قدم به تکمیل کلکسیون افتخاراتش نزدیکتر میشود یا آلمان تاریخ را رقم میزند؟
آمار آلمان مقابل اسپانیا: نکات کلیدی
ابرکامپیوتر Opta پیشبینی میکند اسپانیا در 54.4٪ از شبیهسازیهای فعلی خود به فینال یورو بانوان 2025 صعود کند. در حالی که شانس آلمان کمی کمتر و برابر با 45.6٪ تخمین خورد. این یازدهمین حضور آلمان در نیمهنهایی جام ملتهای بانوان اروپا خواهد بود. آنها دو بار بیشتر از هر کشور دیگری (نروژ و سوئد – 9 بار) به این مرحله رسیدهاند. آنها در هر هفت نیمهنهایی اخیر خود در این رقابتها به فینال راه یافتهاند. اسپانیا پس از سال 1997 برای اولین بار به نیمهنهایی یورو بانوان اروپا رسید. آنها در چهار بازی این دوره پیروز شدهاند. این تعداد تنها یک بازی کمتر از کل پیروزیهایشان در چهار دوره اولشان (5 برد، 3 تساوی، 8 باخت) است. با وجود همه انتظارات و بازی با 10 نفر، آلمان توانست تیم قدرتمند فرانسه را شکست دهد. تیمی که به نظر میرسید در بهترین فرم خود است و راهی نیمه نهایی خواهد شد.
عملکرد آلمان در بازی گذشته
با اینکه فرانسه 73٪ مالکیت توپ داشت، آلمان به آنها فرصت زدن 13 شوت و گل مورد انتظار (xG) 1.7 در وقت معمول، داد. هر دوی این آمار پایینترین رقم برای فرانسه در این تورنمنت بوده است.
اگر آلمان بتواند همان سطح از سازماندهی دفاعی را مقابل اسپانیا تکرار کند، شانس خوبی برای صعود خواهد داشت. آلمان همیشه نشان داده است که میداند چگونه در این رقابتها پیروز شود و تجربه تورنمنت به آنها در برابر حریفان تکنیکی برتری میدهد. آنها برای پیروزی در ضربات پنالتی مقابل فرانسه به تمام تجربهشان نیاز داشتند.
اسپانیا ابتدا در مقابل سوئیس دچار مشکل در نفوذ به خط دفاعی شد و بالاخره بعد از دقیقه 66 گل زد. ممکن است این بار مقابل خط دفاعی منظمتر آلمان کار سختتری داشته باشد.
آلمان بعد از از دست دادن کاترین هندریش در دقیقه 12 بازی مقابل فرانسه، که زودترین کارت قرمز تاریخ مسابقات بانوان اروپا بود. مجبور به واکنش شد. اما این اتفاق انگار انگیزهشان را دوچندان کرد و به پیروزی کمک نمود. پس از اخراج کارلوتا وامسر مقابل سوئد در مرحله گروهی، آلمان اولین تیمی است که در یک دوره از یورو بانوان اروپا دو کارت قرمز دریافت کرده است.
با شکست فرانسه، آلمان تنها یک قدم با تمدید رکورد حضور در نه فینال یورو بانوان اروپا فاصله دارد.
آمار کلی فرانسه برابر آلمان در یورو بانوان 2025
سدِ برگر
اگر آلمان بخواهد تهدید هجومی اسپانیا را همانند فرانسه محدود کند، دروازهبان آنها، کاترین برگر باید بار دیگر در بهترین فرم خود باشد.
اسپانیا 16 گل در یورو بانوان اروپا 2025 به ثمر رساند. فقط انگلیس در سال 2022 (22 گل) و آلمان در سال 2009 (21 گل) موفق به ثبت گلهای بیشتری در یک دوره شدهاند.
برگر در پیروزی یکچهارم نهایی مقابل فرانسه 9 سیو انجام داد (به جز ضربات پنالتی). دومین رکورد بیشترین سیو در یک مسابقه حذفی یورو بانوان اروپا از سال 2013 به شمار میرود. پس از دافنه فان دومسلار، دروازه بان هلند مقابل فرانسه در یکچهارم نهایی یورو 2022 (11 سیو). همچنین این بیشترین تعداد سیو توسط یک دروازهبان آلمانی در بازیهای بزرگ (جام ملتها/جام جهانی) از سال 2011 تاکنون است.
9 سیو برگر در آن بازی سه برابر سیوهایی است که دروازهبانان اسپانیا در کل دوره 2025 انجام دادهاند (3 سیو از آدریانا نانکلارس).
به عنوان مسنترین بازیکن حاضر آلمان در این رقابتها، کلید جلوگیری از گلزنی اسپانیا بدون شک حضور برگر خواهد بود.
بوهل و برند در بهترین فرم خود
همانطور که در پیش بازی قبلی آلمان مقابل فرانسه اشاره شد، تهدید هجومی آلمان بر دو بال کلارا بوهل و جولس برند استوار است.
بوهل تاکنون در این تورنمنت 19 دریبل کامل کرده که بیشترین تعداد در میان تمام بازیکنان قبل از مرحله نیمهنهایی است. همچنین این رکورد بیشترین دریبل توسط یک بازیکن آلمانی در مسابقات بزرگ (یورو/جام جهانی) از سال 2011 به شمار میرود.
او تنها بازیکنی است که توپ را بیش از هزار متر در این مسابقات حمل کرده است (1214.8 متر). همچنین در بین بازیکنان یورو بانوان 2025 در تعداد حملهای منجر به شوت (9) و حملهای منجر به دریبل موفق (20) در صدر قرار دارد. در حالی که همتیمیاش جولس برند با 14 حمل منجر به دریبل در رتبه دوم است. بوهل همچنین بیشترین تعداد حملهای پیشرو (65) و حملهای پیشروی بالای 10 متر (35) را دارد.
با این حال، با وجود فرم چشمگیر بوهل در بوندسلیگا بانوان 2024/25 و ثبت هفت گل که دومین بهترین آمار فصلی در کارنامهاش است. هنوز به دنبال اولین گل خود در یورو بانوان 2025 میگردد.
و چه مرحلهای بهتر از این برای شکستن طلسم گلزنی او مقابل قهرمانان فعلی جهان؟ گلی در چنین بازی حساس و پرمخاطره، میتواند لحظه مناسبی برای معرفی او در صحنه اروپایی باشد.
ظهور شویکه نوسکن
در سن 24 سالگی، شویکه نوسکن از چلسی به یکی از تاثیرگذارترین بازیکنان یورو 2025 تبدیل شد. زمانی، به عنوان هافبک همهکاره شناخته میشد، اما اکنون به یک نیروی دو طرفه واقعی در صحنه بینالمللی بدل شد.
او نقش حیاتی ایفا کرده. گل مساوی را در تساوی هیجانانگیز آلمان مقابل فرانسه و همچنین گل تساوی در بازی مرحله گروهی مقابل دانمارک به ثمر رسانده است. نوسکن با 2 گل، همراه با برند و لیا شولر، بهترین گلزن مشترک آلمان در یورو 2025 است.
اما بازی همهجانبه اوست که سر زبانها افتاد.
آمار نوسکن
نوسکن در رتبه سوم مشترک در بین بازیکنان یورو 2025 از نظر قطع توپ (9) قرار دارد. که نشاندهنده هوش تاکتیکی و توانایی او در برهم زدن بازی در خط میانی است.
این یک اتفاق تصادفی در تورنمنت نیست. در فصل 2024/25 لیگ برتر زنان انگلستان (WSL)، او سومین بیشترین تعداد قطع توپ را در کل لیگ (39) ثبت کرد. و همچنین بیشترین دوئلهای برنده را در بین بازیکنان چلسی (112) داشته است. نشانهای واضح از استحکام دفاعی و حضور فیزیکی او. این سرسختی در یورو نیز ادامه داشته، جایی که او از نظر دوئلهای برنده در رتبه ششم قرار دارد (32). او خط میانی آلمان را مستحکم نگه میدارد.
دوئلهای نوسکن در یورو بانوان 2025
با این حال، تاثیرات نوسکن تنها محدود به دفاع نیست.
او در لیگ برتر زنان انگلستان (WSL) از نظر تعداد شوت در بین بازیکنان چلسی در رتبه دوم قرار دارد (45 شوت). کمی عقبتر از صدرنشینان مشترک یوهانا ریتینگ کانرید و آگی بیور-جونز (هرکدام 46 شوت). غریزه هجومی نوسکن این تابستان نیز به خوبی نمایان شد. او در تنها چهار حضور خود در یورو بانوان 2025 دو گل به ثمر رساند که برابر مجموع گلهایش در 25 بازی قبلی ملیاش است.
اگر آلمان بخواهد قهرمانان جهان را شکست دهد، باید بر سابقه اخیر ضعیف خود در بازیهای حذفی غلبه کند. آنها 5 شکست در 9 بازی حذفی اخیر خود در مسابقات بزرگ داشتهاند (3 برد، 1 تساوی). به همان تعداد شکستهایی که در 31 بازی حذفی قبلی در یورو و جام جهانی متحمل شدند (24 برد، 2 تساوی).
در واقع، آلمان تنها در مجموع 82 دقیقه در چهار بازی خود در یورو بانوان 2025 در پیشتازی قرار داشته است. میزبان رقابتها، سوئیس، با 46 دقیقه، تنها کشوری است که در میان تیمهایی که به مرحله حذفی صعود کردهاند. زمان کمتری در بازیها در وضعیت پیشتازی بوده است.
اسپانیای درخشان
با اینکه اسپانیا تا دقیقه 66 برای باز کردن دروازه سوئیس منتظر ماند، اما در بازی یکچهارم نهایی، مجموع بالایی از گلهای مورد انتظار (xG) برابر با 3.83 ثبت کرد.
آمار بازی اسپانیا برابر سوئیس در یورو بانوان 2025
میتوان گفت که اسپانیا تاکنون در یورو بانوان 2025 کاملاً مسلط به بازی بود و در جدول ردهبندی تورنمنت، در صدر از نظر گل (16)، تعداد کل شوتها (98)، میانگین مالکیت توپ (73.5٪) و کمترین گل دریافتی (3) قرار دارد.
اسپانیا در هشت بازی اخیر خود در مسابقات بزرگ پیروز شد. این تعداد برابر است با کل پیروزیهای آنها در 26 بازی اولشان در یورو و جام جهانی (5 تساوی، 13 شکست).
لا روخا تا به اینجا میانگین 620 پاس کامل در هر بازی در یورو 2025 داشته است. بیشترین رکورد توسط یک تیم در مسابقات بزرگ (یورو/جام جهانی) از سال 2011 تاکنون. علاوه بر این، اسپانیا در این دوره از رقابتها، 30 شوت پس از یک توالی 10 پاس یا بیشتر داشته است. حداقل 20 شوت بیشتر از هر تیم دیگری قبل از مرحله نیمهنهایی است (آلمان و انگلیس – 10 شوت).
آمار بازیکنان اسپانیا در یورو 2025
شش بازیکن اسپانیایی (الکسیا پوتلاس، پاتر گویارو، ماریونا کالدنتی، لایا الکساندری، اولگا کارمونا، آنا باتله) در بین شش بازیکن برتر از نظر تعداد پاسهای موفق در نیمه زمین حریف قرار دارند.
تصور اینکه این تنها دومین حضور اسپانیا در نیمهنهایی جام ملتهای زنان اروپا باشد، سخت است؛ آنها پیشتر در دوره 1997 با نتیجه 2-1 به ایتالیا باخته بودند.
اگر آنها امیدوارند رکورد اخیر خود مقابل آلمان را که شامل دو شکست پیاپی در همه مسابقات است، تغییر دهند، باید فرم سلطهگرانه خود را در سختترین آزمون تاکنون حفظ کنند.
تا کنون، بالاترین رنک فیفا حریفانی که اسپانیا در این تورنمنت با آنها روبرو شده، تیم ایتالیا با رتبه 13 در مرحله گروهی بود.
لا روخا از ژانویه 2019 تا مارس 2020، یعنی در یک دوره شکست سهگانه مقابل آمریکا، از آن زمان تاکنون سه شکست پیاپی مقابل یک حریف را تجربه نکرده است.
پینا در اوج
شاید نام کلادیا پینا را به خاطر گل برتری او مقابل انگلیس در پیروزی 2-1 اخیر اسپانیا در لیگ ملتهای زنان یوفا به خاطر داشته باشید؛ او یک تهدید جدی در تیم قدرتمند اسپانیا است.
او در شش بازی اخیر خود در همه مسابقات برای اسپانیا پنج گل زده است و یکی از سه بازیکنی است که از سال 2013 در تورنمنتهای زنان یوفا دو گل از بیرون محوطه جریمه به ثمر رسانده. بعد از لیکه مارتنز در سال 2017 برای هلند و فران کربی در سال 2022 برای انگلیس که هر دو در پایان قهرمان تورنمنت شدند.
پینا همچنین در بازی مقابل سوئیس، بیشترین تعداد شوت (6) و بیشترین موقعیتسازی (3) را داشته است؛ در بین بازیکنانی که بیش از 200 دقیقه بازی کردهاند، او از نظر شوت در هر 90 دقیقه با 5.75 در رتبه دوم قرار دارد؛ پشت سر پیشتاز فعلی آقای گل با چهار گل و همتیمیاش استر گونزالس (6.21).
آمار کلادیا پینا در یورو بانوان 2025
تعداد گلهای اسپانیا در یورو بانوان 2025
لا روخا در یورو بانوان 2025 با 3 گل از بیرون محوطه جریمه پیشتاز است. این موضوع توانایی آنها در تهدید از تمامی نقاط در سوم نهایی زمین را نشان میدهد و بعد جدیدی به زرادخانه هجومی قدرتمندشان افزوده است.
پوتلاس تاکنون در این تورنمنت 18 موقعیت گلزنی در جریان بازی ایجاد کرده است که بیشترین تعداد ثبتشده توسط یک بازیکن اروپایی در یک تورنمنت بزرگ (یورو/جام جهانی – از سال 2011 به بعد) است. با این حال، او هنوز در مراحل حذفی هر دو رقابت، چه یورو و چه جام جهانی (8 بازی)، اولین گل یا پاس گل خود را ثبت نکرده است؛ در حالی که در مرحله گروهی مجموعاً 9 بار در گلزنیها نقش داشته است (18 بازی).
او همچنین در جدول مشارکت در توالیهای منجر به شوت (46)، توالیهای منجر به گل (9) و مشارکت در توالیهای گلهای مورد انتظار (xG) با عدد 5.89 در صدر قرار دارد.
ماشین میانی، پاتری
هافبک پاتری گویارو نیز در بنیان هر آنچه اسپانیا ساخته، نقش اساسی داشت.
او بیشترین مشارکت را در ساخت حملات در جریان بازی در یورو بانوان 2025 با 228 بار، مشارکت در ساخت گل با 5 بار و مشارکت در توالیهای جریان بازی با 241 بار دارد؛ همچنین پس از همتیمیاش پوتلاس (46 بار)، با 38 بار در رتبه دوم توالیهای منجر به شوت قرار دارد.
این به این معناست که هر زمان اسپانیا دورههای طولانی مالکیت توپ با بیش از 10 پاس را دارد که یا با شوت یا لمس توپ در محوطه جریمه پایان مییابد، بیشترین نقش را پاتری ایفا میکند.
پاس های پاتری گویارو در رقابتهای یورو بانوان 2025
احتمال رویارویی در ضربات پنالتی
با احتمال تساوی 26.2٪ در پایان 90 دقیقه، باید امکان یک سری پنالتی دیگر را نیز در نظر گرفت.
هر دو بازیکن ماریونا کالدنتی و الکسیا پوتلاس در مقابل سوئیس پنالتیهای خود را از دست دادند و این باعث شد اسپانیا به اولین تیمی تبدیل شود که از سال 2013 در یک بازی جام ملتهای زنان یوفا دو پنالتی را از دست میدهد؛ مشابه اتفاقی که برای نروژ مقابل آلمان رخ داد.
به همین ترتیب، سجوکه نوسکن از آلمان نیز در وقت قانونی مقابل فرانسه پنالتی خود را از دست داد، اما تیمش در ضربات پنالتی مقابل له بلو برنده شد.
این، سومین تقابل بین آلمان و اسپانیا در یک تورنمنت بزرگ (یورو/جام جهانی) خواهد بود، که در هر دو دیدار قبلی آلمان بدون دریافت گل پیروز شد. آنها در مرحله گروهی جام جهانی زنان 2019 با نتیجه 1-0 و در مرحله گروهی جام ملتهای زنان یوفا 2022 با نتیجه 2-0 بر اسپانیا غلبه کردند.
شبی در زیر نورهای زوریخ در انتظار است، جایی که اسپانیا تلاش میکند امیدهای خود برای تکمیل مجموعه افتخاراتش (دارنده همزمان جام جهانی، لیگ ملتها و یورو) را حفظ کند.
پیشبینی بازی آلمان و اسپانیا
ابرکامپیوتر کمی به نفع اسپانیا است و احتمال صعود لا روخا به فینال را در 54.4٪ شبیهسازیها میداند؛ در حالی که آلمان در 45.6٪ موارد به مرحله بعد میرود.
پیشبینی حاکی از آن است که اسپانیا در 40.9٪ سناریوها در 90 دقیقه برنده شود، در حالی که آلمان در 32.9٪ پیروز خواهد بود.
آلمانیها در بازی قبلی انتظارات را نقش بر آب کردند… آیا آنها میتوانند بار دیگر این کار را تکرار کنند؟
احتمال برد آلمان و اسپانیا در چارچوب رقابت نیمه نهایی یورو بانوان 2025
اسکواد تیمهای آلمان و اسپانیا در دیدار نیمهنهایی یورو بانوان 2025
یوسف جوانشیر، فوتباللب – در ۲۰ فوریه ۲۰۲۴، تقریباً دو ماه پس از اعلام اولیه و ۱۵ ماه پس از آنکه خانوادهی گلیزر تمایل خود را به فروش کامل یا جزئی باشگاه اعلام کرد. شرکت Trawlers Limited متعلق به سر جیم رتکلیف، خرید ۲۷.۷% از سهام باشگاه منچستریونایتد را نهایی کرد. این خرید، آن جدایی کامل از خانوادهی گلیزر که بسیاری از هواداران یونایتد آرزویش را داشتند نبود. در نظر بسیاری، این موضوع یک گام آشکار به سوی پیشرفت به حساب میآمد. پس از یک دهه افول، باشگاه میتوانست بالاخره به آینده امیدوار باشد.
حال، کمی بیش از یک سال بعد، سایهی ناامیدی دوباره بر تلاشهای باشگاه برای پیشرفت سنگینی میکند. جدول پریمیرلیگ، بهتنهایی نشان میدهد که وضعیت باشگاه از زمان فروش آن، به خانوادهی گلیزر در سال ۲۰۰۵، هیچگاه تا این اندازه وخیم نیست. یونایتد اکنون در رتبهی سیزدهم قرار دارد. پیشرفت اخیر آنها در لیگ اروپا و برد ۳-۰ مقابل لسترسیتی کمی اوضاع را بهتر کرد. اما دید کلی چیز دیگریست. شکستهای خانگی متوالی سرمربی تازهواردی که با مصدومیت بازیکنان و کمبود مهرههای مناسب برای سیستم خود مواجه است. همچنین، نگرانیهایی وجود دارد که رتکلیف، مانند کسانی که سهامشان را از آنها خرید، نداند چگونه باید باشگاه را به شکوه ورزشی سابق خود، بازگرداند.
باشگاه همچنان در بازار بورس وارد شده است. بنابراین بیش از هر باشگاه انگلیسی دیگری میتوان وضعیت مالی پشتصحنهی آن را به شکل منظم بررسی کرد.
یکسالگی رتکلیف در منچستریونایتد
در فاصلهی یک روز مانده به یکسالگی مدیریت رتکلیف، منچستریونایتد گزارش مالی سهماههی دوم (Q2) خود برای فصل جاری را منتشر کرد. گزارشی که بازهی زمانی اول ژوئیه تا ۳۱ دسامبر ۲۰۲۴ را پوشش میدهد. این گزارش در عین حال قابل پیشبینی و شگفتانگیز بود. درآمد باشگاه با وجود کاهش قابل توجه درآمدهای تلویزیونی به دلیل غیبت در لیگ قهرمانان اروپا و دور بودن از کسب سهمیهی فصل آینده، همچنان مطابق با پیشبینیها باقی ماند. با این حال، بدهیهای باشگاه بسیار زیاد است. پرداختهای بهره همچنان بر تراز مالی اثر منفی میگذارد. با وجود صحبتها در مورد کاهش هزینهها، باشگاه همچنان زیانده است.
روبن آموریم سرمربی منچستریونایتد در برد مقابل لسترسیتی
یونایتد، مانند هر کسبوکار زیانده دیگری، تلاش کرد تا مزایای شاخصهای مالی دیگری، غیر از سود خالص را برجسته کند. همچنین، گزارش Q2 اخیر نیز همین روند را ادامهدار نشان میدهد. شاخص مورد علاقهی یونایتد EBITDA تعدیلشده است. یعنی سود پیش از بهره، مالیات، استهلاک و کاهش ارزش، با تعدیلاتی که سود حاصل از فروش بازیکن و سایر موارد استثنایی را حذف میکند. ماه گذشته، باشگاه از پیشبینی مثبت EBITDA تعدیلشدهی خود، خبر داد. آنها در «سطح بالای بازهی قبلاً اعلامشدهی ۱۴۵ تا ۱۶۰ میلیون پوند (۱۸۸.۴ تا ۲۰۷.۹ میلیون دلار)» قرار دارند. اما باقی اعداد و ارقام چیز چندان دلگرمکنندهای ارائه نمیدهند.
صحبت دربارهی شاخصهای مالی مثبت زمانی ناهمخوان به نظر میرسد که اخبار منتشرشده از باشگاه از یک دور دیگر اخراج کارکنان و پذیرش این موضوع توسط باشگاه نزد گروه هواداری «۱۹۵۸» نشانمیدهند که منچستریونایتد در خطر نقض قوانین سودآوری و پایداری مالی (PSR) قرار دارد.
چگونه میتوانیم افزایش EBITDA را با این واقعیتها تطبیق دهیم؟ شاید وارن بافت، رئیس شرکت برکشایر هاتاوی و سرمایهگذار مشهور جهانی، بهترین پاسخ را داده باشد:
ارجاع به EBITDA باعث میشود تنمان بلرزد. آیا مدیران فکر میکنند پری دندونی، هزینهی سرمایهگذاری را پرداخت میکند؟
منچستریونایتد چقدر در خطر نقض قوانین PSR است؟
اینکه چهارمین باشگاه پردرآمد جهان باز هم نگران نقض قوانین PSR است، نشاندهندهی میزان ریختوپاش و اتلاف منابع در اولدترافورد طی سالهای اخیر است. یونایتد همچنان مانند یک باشگاه حاضر در لیگ قهرمانان هزینه میکند. این درحالیست که در ۵ فصل از ۱۱ فصل گذشته، در این رقابتها حضور نداشته است.
اینکه یونایتد دقیقاً چقدر به نقض PSR نزدیک است، به حدسهای تحلیلی بستگی دارد. با این وجود که مانند تقریباً همهی باشگاهها، یونایتد هم محاسبهی دقیق PSR خود را منتشر نمیکند. اما نگاهی به صورتهای مالی فصل گذشته کافی است تا دلیل نگرانیهایی که در راهروهای اولدترافورد شنیده میشود را درک کنیم.
زیان بیسابقه شیاطین سرخ
بر اساس برآوردThe Athletic، منچستریونایتد تنها حدود ۱۶ میلیون پوند حاشیهی مجاز در چهارچوب قوانین PSR (قوانین سودآوری و پایداری مالی) داشت. این فقط در صورتی است، که بتوان هزینهی ۳۴.۶ میلیون پوندی مربوط به خرید سهام توسط رتکلیف را از زیانهای باشگاه کسر کرد. نه باشگاه منچستریونایتد و نه لیگ برتر، این کسر را تأیید نکردند. اما با این وجود، بهسختی میتوان تصور کرد که یونایتد چگونه توانسته مطابق با الزامات PSR سرپا بماند.
در طول سهسالهی ارزیابی مالی که تا پایان فصل گذشته ادامه داشت، منچستریونایتد مجموعاً ۳۱۲.۹ میلیون پوند زیان پیش از مالیات ثبت کرد. خبر خوب برای فصل جاری، این است که زیان ۱۴۹.۶ میلیون پوندی فصل ۲۲-۲۰۲۱ از محاسبات جاری حذف میشود. بنابراین تخمین زده میشود که باشگاه میتواند در حدود ۱۳۳ میلیون پوند در این فصل زیان دهد و همچنان با قوانین PSR لیگ برتر سازگار باشد.
رکورد جدید یونایتد
در فصل گذشته، درآمد منچستریونایتد به رکورد جدیدی رسید. آنها با رقم ۶۶۱.۸ میلیون پوند، نسبت به سال قبل، ۱۳.۴ میلیون پوند یا معادل ۲% افزایش داشت. این رقم در نگاه اول خوب به نظر میرسد. اما درآمدزایی یونایتد دیگر مثل گذشته مورد تحسین نیست. بین سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۴، منچستریونایتد بیشترین درآمد را در فوتبال جهان داشت. در ۲۸ فصل پس از آغاز لیگ برتر از سال ۱۹۹۲ تا ۲۰۲۰، یونایتد پردرآمدترین باشگاه انگلیسی بود. بهجز در دو سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ که تنها به دلیل فروش املاک آرسنال در زمین ورزشگاه قدیمی هایبوری، این رتبه را از دست داد.
از فصل ۲۱-۲۰۲۰ به بعد، منچسترسیتی جایگاه نخست را از یونایتد گرفت و فاصلهی درآمدی هم رشد چشمگیری داشت. در فصل قبل، درآمد سیتی ۵۳.۲ میلیون پوند بیشتر از یونایتد بود. این در حالی بود که یونایتد از درآمد لیگ قهرمانان نیز بهرهمند بود. درآمد تجاری سیتی بیش از ۴۰ میلیون پوند بیشتر از یونایتد است. این موضوع بهگونهاست که تنها در سال ۲۰۱۹، یونایتد ۴۸ میلیون پوند از این نظر جلوتر بود.
درآمدهای تجاری سیتی خود جای بحث جداگانهای دارد، اما رشد درآمد یونایتد در این بخش کند است. با وجود اینکه گزارشهای فصل دوم مالی (Q2) رشد تجاری را نشان میدهد، عملکرد ضعیف تیم در زمین بالاخره تأثیر خودش را میگذارد. قرارداد تأمین لباس با شرکت آدیداس، نشان میدهد که اگر یونایتد از فصل ۲۶-۲۰۲۵ به بعد نتواند به لیگ قهرمانان راه یابد، پرداخت سالانه آدیداس ۱۰ میلیون پوند کاهش مییابد.
خارجشدن از باتلاق یا فرورفتن در مرداب؟
یونایتد پیشبینی میکند که درآمد فصل جاری آنها بین ۶۵۰ تا ۶۷۰ میلیون پوند خواهد بود. موضوعی که در گزارش Q2 نیز تکرار شد، هرچند معلوم نیست دقیقاً به چه شکلی انجام شود. درآمدهای پخش بازیهای این فصل قطعاً از رقم ۲۲۱.۷ میلیون پوند سال گذشته کمتر خواهد بود. تا پایان دسامبر، این رقم ۵۲.۹ میلیون پوند نسبت به سال گذشته کاهش داشت. درآمدهای حاصل از روز مسابقه و بخش تجاری کمی افزایش داشتند. اما اینکه بتوانند کاهش درآمد پخش را جبران کنند، هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد.
با این حال باشگاه به آینده امیدوار است. یکی از نکات مثبت گزارش فصل دوم، رشد درآمد تجاری حتی در فصلی ضعیف از نظر فوتبالی بود. یونایتد، قرارداد حامی پیراهن ۷۵ میلیون دلاری با شرکت Snapdragon در ماه اوت را عامل این رشد معرفی کرد. برخلاف قرارداد با آدیداس، در قرارداد با Snapdragon، جریمهای برای عدم راهیابی به لیگ قهرمانان در نظر گرفته نشد.
صاحب جشن، در جشن حضور ندارد!
نکتهای که در جشن گرفتن این قرارداد نادیده گرفته شد، این است که اعضای کلیدی تیم اسپانسرینگ که این قرارداد را به سرانجام رساندند، از باشگاه جدا شدند. از جمله ویکتوریا تیمپسون، مدیر ارشد گروهها و شراکتهای منچستریونایتد. این تغییرات در بخش تجاری ادامهدار هم بود. فلورنس لافای، مدیر تجاری و جیمز هالروید، مدیر توسعه تجاری هم اخراج شدند.
درآمد پخش یونایتد این فصل ممکن بود حتی کمتر شود، اگر جذابیت همیشگی باشگاه نبود. هزینههای مربوط به پخش تلویزیونی بازیهای لیگ برتر که بر اساس تعداد پخش زنده بازیها بین باشگاهها تقسیم میشود، حدود ۱۲.۵% از کل درآمد توزیعی لیگ را شامل میشود. این رقم در چرخه قراردادهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۹، بین ۱۶ تا ۱۷% بود.
سهم بزرگ منچستریونایتد در پخش تلوزیونی
از آغاز این چرخه تا فصل ۲۴-۲۰۲۳ (بهجز فصل آشفته کرونایی ۲۰-۲۰۱۹)، از ۲۶۶ بازی لیگ یونایتد، ۱۹۴ بازی بهصورت زنده پخش شد. رقمی که تنها لیورپول با ۲۰۱ بازی از آن جلوتر است. در نتیجه، یونایتد دومین سهم بزرگ را از صندوق پخش تلویزیونی به دست آورد. همچنین درآمد آنها از این جهت، به ۱۹۴.۴ میلیون پوند رسید. یعنی حدود یک میلیون پوند بهازای هر بازی زنده. همین صندوق باعث شده کف درآمدی یونایتد بالا بماند. حتی در شرایط کنونی پرآشوب، تا تاریخ ۲۸ آوریل، بازیهای یونایتد ۲۶ بار بهصورت زنده پخش شدند؛ که بیشترین تعداد بین تیمهای دیگر لیگ است (مشترک با آرسنال و لیورپول).
اختلاف فاحش در کسب جوایز مالی به نسبت رقبا
درآمد یونایتد از دستاوردهای داخلی رشد چندانی به خود ندید. اما اختلاف واقعی در سطح بینالمللی است. تا پایان فصل گذشته، منچستریونایتد در طول یک دهه از حضور در لیگ قهرمانان اروپا و لیگ اروپا، ۵۰۴ میلیون یورو درآمد کسب کرد. در مقابل، منچسترسیتی ۹۰۴ میلیون یورو به دست آورد و لیورپول و چلسی نیز، در رقابتهای اروپایی درآمد بیشتری از یونایتد داشتند. در مجموع، ۱۰ باشگاه در این دوره بیش از یونایتد از مسابقات یوفا درآمد داشتند.
حتی اگر یونایتد این فصل قهرمان لیگ اروپا میشد، جایزهی نقدی آن به ۴۰ میلیون پوند هم نمیرسید. با این حال، چنین قهرمانی یک سود مالی بزرگ در پی داشت که از مسیر جایگاه یونایتد در پریمیرلیگ قابل دستیابی نیست؛ یعنی بازگشت به لیگ قهرمانان. از منظر مالی، قهرمانی در لیگ اروپا باید اولویت اصلی یونایتد در این فصل باشد.
با اینکه رتکلیف با افزایش قیمت بلیتها جنجال به پا کرد، اما از منظر مالی، تأثیر مثبت آنها مشخص شد. تا پایان دسامبر، یونایتد از ۱۵ بازی خانگی خود در این فصل (۱۰ بازی لیگ برتر، ۳ بازی لیگ اروپا و ۲ بازی جام اتحادیه) حدود ۷۸.۵ میلیون پوند درآمد روز مسابقه داشت. ابن موضوع، نسبت به سال قبل، ۳.۵ میلیون پوند (۵ درصد) افزایش یافته است. درآمد هر بازی خانگی نیز بیشتر شد: از ۵ میلیون پوند در فصل قبل، به ۵.۲ میلیون پوند در این فصل رسید. آن هم در حالی که فصل قبل شامل بازیهای لیگ قهرمانان هم بود. انتظار میرود این درآمد در فصل ۲۶-۲۰۲۵ حتی بیشتر شود، چرا که به گفتهی The Athletic، قیمت بلیتهای فصلی یونایتد فصل آینده ۵ درصد دیگر افزایش خواهد یافت.
خرجهای در سطح لیگ قهرمانان، واقعیت مجازی
یکی از مشکلات اصلی در اولدترافورد ساده است؛ کمبود نقدینگی. منچستریونایتد همیشه توانایی بالایی در تولید نقدینگی داشت. با اینکه هنوز هم جریان نقد عملیاتی قابل توجهی دارد (۱۲۱.۱ میلیون پوند در فصل گذشته)! اما خرجهای سنگین برای نقلوانتقالات مشکلساز شدند. جریان نقدی آزاد (FCF) یونایتد در سالهای اخیر کاهش زیادی داشته است. FCF در اصل، پولی است که پس از پرداخت هزینههای سرمایهای باقی میماند؛ که در مورد یونایتد بیشتر شامل هزینههای خرید بازیکن میشود.
FCF یونایتد در فصل ۲۴-۲۰۲۳ با سقوطی ۹۰ میلیون پوندی وارد محدوده منفی شد. بهجز دوران کرونا، این بدترین وضعیت مالی در اولدترافورد بود و دلیل اصلی سیاستهای کاهش هزینه تحت مدیریت رتکلیف است. به زبان ساده، اگرچه یونایتد در عملیات روزمره درآمد زیادی دارد. اما هزینههای عظیم نقلوانتقالی از آن فراتر رفتند. در فصل گذشته، هزینهی نقدی خالص یونایتد برای نقلوانتقالات ۱۵۳.۷ میلیون پوند بود و فقط در نیمه اول این فصل، این رقم به ۱۶۴.۳ میلیون پوند رسید.
با همهی اینها، تا پایان دسامبر، یونایتد هنوز ۳۰۰.۱ میلیون پوند بابت نقلوانتقالات به دیگر باشگاهها بدهکار بود. از این میان، ۱۶۷.۹ میلیون پوند باید تا پایان سال ۲۰۲۵ پرداخت شود. بهجز چلسی (که جزئیات بدهیهای نقلوانتقالی را منتشر نمیکند، اما بدهیهای سنگینش مشخص است)، هیچ باشگاه دیگری در لیگ برتر به اندازهی یونایتد در این زمینه بدهی ندارد.
بدهیها، تقصیر مدیر قبلی است!
رتکلیف اخیراً دربارهی تأثیر این بدهیها گفت: «اینها همه چیزهایی هستند که از گذشته به ما رسیدند، چه خوشمان بیاید چه نه، آنها را به ارث بردهایم و باید حلشان کنیم.» این بدهیهای جاری، که یونایتد راهی برای گریز از آنها ندارد، مستقیماً با تصمیم باشگاه برای کاهش تعداد کارکنان در اولدترافورد مرتبط است.
با اینحال، خرجهای یونایتد در نقلوانتقالات پس از ورود مالک جدید کاهش نیافت. تابستان ۲۰۲۴، باشگاه ۲۱۹ میلیون پوند دیگر برای خرید بازیکن هزینه کرد و با اینکه خرجهای ژانویه محدود به ۳۷.۷ میلیون پوند بود، این سومین فصل پیاپی است که یونایتد بیش از ۲۰۰ میلیون پوند برای خرید بازیکن هزینه میکند.
میزان هزینهی نقلوانتقالات لزوماً معیار موفقیت نیست (دستمزدها معیار بهتری هستند). اما اینکه باشگاهی این همه خرج کند و همچنان اینقدر ضعیف عمل کند، نشاندهندهی سالها سوءمدیریت است. متأسفانه برای رتکلیف و INEOS، در سال اول مدیریتشان، نشانهای از پایان این ولخرجیهای بیثمر دیده نمیشود.
عملکرد ضعیف بازیکنان به نسبت دستمزدشان
صحبت از دستمزدها که میشود، باید گفت حقوق پرداختی یونایتد در فصل گذشته باز هم افزایش یافت. هرچند رقم ۳۶۴.۷ میلیون پوندی آن پایینتر از رکورد ۳۸۴.۲ میلیون پوندی سال ۲۰۲۲ بود. اما این نکته زیاد جالب به نظر نمیرسد. چون تیم عملکردی بهمراتب پایینتر از حد انتظار داشت و تنها در رده هشتم لیگ برتر قرارگرفت و در همان مرحله گروهی لیگ قهرمانان حذف شد. آن هم در حالی که یونایتد سومین دستمزد بالای لیگ را پرداخت میکرد. این دومین بار در سه فصل اخیر بود که یونایتد پنج رتبه پایینتر از جایگاه دستمزدیاش در جدول لیگ قرار گرفت.
فصل
رتبه لیگ
رتبه دستمزد
عملکرد نسبت به دستمزد
۲۰۱۳–۱۴
۷
۱
۶-
۲۰۱۴–۱۵
۴
۲
۲-
۲۰۱۵–۱۶
۵
۱
۴-
۲۰۱۶–۱۷
۶
۲
۴-
۲۰۱۷–۱۸
۲
۱
۱-
۲۰۱۸–۱۹
۶
۱
۵-
۲۰۱۹–۲۰
۳
۳
۰
۲۰۲۰–۲۱
۲
۳
۱
۲۰۲۱–۲۲
۶
۱
۵-
۲۰۲۲–۲۳
۳
۴
۱
۲۰۲۳–۲۴
۸
۳
۵-
این جدول البته به نکته مهمی درباره هزینههای کارکنان غیر فوتبالی اشاره نمیکند. یونایتد یکی از بزرگترین کارفرماهای دنیای فوتبال است. در فصل گذشته، این باشگاه بهطور میانگین ۸۱۱ نیروی تماموقت غیر فوتبالی داشت که بیشترین در لیگ، با لیورپول در رده دوم (۷۸۲ نفر) قرار دارد.
عملکرد افتضاح و مدیریت غلط منچستریونایتد
تعداد کمی از باشگاههای انگلیسی، جزئیات تقسیمبندی دستمزد بازیکنان و سایر کارکنان را منتشر میکنند. اما گزارشی از یوفا در سال ۲۰۲۴ (که بعداً حذف شد) نشان میداد که در فصل ۲۰۲۲–۲۳، تنها ۳۳% از درآمد منچستریونایتد صرف پرداخت به بازیکنان شد. این موضوع بدین معناست که دستمزد سایر کارکنان حدوداً به ۱۱۵ میلیون پوند میرسید (رقمی حتی بیشتر از کل دستمزد باشگاه برنتفورد در آن فصل).
چه خوشایند باشد چه نه، دلیل تعدیل ۴۰۰ تا ۴۵۰ نیروی انسانی در یونایتد توسط رتکلیف همین است. عملکرد ضعیف این باشگاه در نقلوانتقالات طی سالهای اخیر باعث شد تا باشگاه وارد بحران شود. از آنجا که امکان بازنگری در حقوق بازیکنان یا بدهیهای مرتبط با خرید آنها وجود ندارد، باشگاه سراغ هزینههایی رفت که میتواند بلافاصله کاهش دهد (حتی اگر این تصمیمها تلخ باشد).
سقوط تدریجی و دردناک شیاطین سرخ
نگاهی به سود حاصل از فروش بازیکنان در سالهای اخیر نشان میدهد که یونایتد نهتنها نسبت به تیمهای برتر لیگ برتر عملکرد ضعیفی داشته، بلکه حتی از سطح میانه جدول هم پایینتر است.
رم در یک شب ساخته نشد و منچستریونایتد نیز در یک شب از هم نپاشید. خرید اهرمی این باشگاه در حدود ۲۰ سال گذشته، بلافاصله ترازنامه مالی باشگاه را دگرگون کرد. اما سالها مدیریت ضعیف طول کشید تا یونایتد به وضعیت تأسفبار کنونی برسد. تعدیل نیرو و افزایش قیمت بلیتها تصمیمهای نامحبوبی هستند. زمانیکه اینها با اتلاف منابع در بخش فوتبال همراه میشود، این احساس ایجاد میشود که دیگران باید تاوان اشتباهات مالکیت را بدهند. و درواقع نیز همینطور است. با وجود بدهیهای سنگین، درآمدهای ثابت و نیاز به تأمین ۲ میلیارد پوند برای ساخت ورزشگاه جدید، اگر یونایتد خیلی زود در زمینهی فوتبالی تغییری ایجاد نکند، تصمیمهای سختتری در راه خواهد بود. هشدار اخیر رتکلیف درباره اینکه باشگاه ممکن است «تا کریسمس ورشکسته شود»، اگرچه اغراقآمیز بود، اما خطر مالی در این باشگاه کاملاً حس میشود.
هیچوقت قرار نبود این مشکلات بهسرعت حل شوند و اگرچه جهتگیری جدیدی در باشگاه شکل گرفته؛ اما اوضاع ابتدایی بسیار پرتنشتر از آن چیزی بود که انتظار میرفت. هواداران و مدیران جدید بهشدت به تغییر جریان امیدوارند و این تغییر هرچه زودتر رخ دهد، به سود باشگاه خواهد بود.
با باخت اخیر یونایتد، در فینال لیگ اروپا در برابر تاتنهام در سنمامس، تقریبا امید این تیم برای بودجه فصل آینده نیز به هالهای از ابهام درآمد. همچنین آنها در لیگ، با قرارگیری در رتبه 16ام، تقریبا تمام امید خود برای درآمدزایی در این فصل و همچنین فصل آینده را از دست دادند.
امیرمحمد کلانتری، فوتبال لب – تاکتیکهای فوتبال در سالهای اخیر رشدی چشمگیر داشتند. با این حال حتی بیشترین هواداران پراگرسیو هم هنوز دوست دارند تیمشان توپ را داخل محوطه شلوغ مقابل دروازه بفرستد.
ارائه فوتبالی بهتر از گذشته در پریمیرلیگ
وقتی موضوع از ابعاد مختلف بررسی میشود، به این نتیجه میرسیم که فوتبالی که در پریمیرلیگ تماشا میکنیم پیشرفتهتر و حسابشدهتر از قبل میباشد. اما از خود بپرسید: چه کسی وجود دارد که یاد پرتابهای نمادین و بلندِ روری دلپ برای استوک سیتی در اواخر دهه 2000 نیفتد؟!
کاهش تمایل به بازی مستقیم در پریمیرلیگ در اواخر دهه گذشته، همزمان با کاهش درصد پاس های بلند دروازه بانان همراه بود. این نوع پاس، به پاس هایی اطلاق میشود که حداقل 32 متر را طی میکنند. چرا که تیم های بیشتری بر حفظ مالکیت توپ، بازیسازی از عقب زمین و بازپسگیری مالکیت توپ پس از از دست دادن آن تمرکز داشتند.
روند کاهش پاس بلند دروازه بانان در پریمیرلیگ در دو فصل اخیر نیز ادامه یافت. با این حال، استفاده از پرتاب بلند اوت، تغییر چشمگیری داشت و به سطح پیشین بازگشته است.
افزایش استفاده از تاکتیک پرتاب اوت بلند در پریمیرلیگ
از فصل 2021/22، تیم های پریمیرلیگ در موقعیت مناسب، پرتاب اوت بلند بیشتری به سمت محوطه جریمه حریف انجام دادند. در بازی برگشت نیمه نهایی چمپیونزلیگ، این تاکتیک، یکی از سلاح های اصلی آرتتا در برابر شاگردان انریکه بود.
با بررسی سهم پرتاب های اوت بلند هجومی، که به پرتاب هایی به داخل محوطه جریمه از یک چهارم هجومی زمین اطلاق میشود، نسبت به کل پرتاب اوت در آن منطقه، شاهد افزایش سال به سال این آمار بودیم که در فصل جاری به 17% رسید.
ترکیب بازیکنان تیم، توانایی بازی هوایی و توانایی دفاع در موقعیت ترنزیشن حریف در صورتی که توپ پس از پرتاب به آنها واگذار شود، از عوامل کلیدی تعیین کننده تصمیمات تاکتیکی تیم ها هستند. مهمتر از همه، نیاز به بازیکنی دارید که بتواند پرتاب اوت بلند را از آن منطقه به داخل محوطه جریمه ارسال کند.
برنتفورد و ناتینگهام فارست از زمان صعودشان به پریمیرلیگ در فصل های 2021/22 و 2022/23 به ترتیب، پیشگام این تاکیتک بودند؛ به طوری که به ترتیب 54% و 40% از پرتاب های اوت آنها در یک چهارم هجومی زمین، به صورت بلند و مستقیم به محوطه جریمه ارسال شده است.
در فصل جاری، برنتفورد 92 پرتاب اوت را مستقیماً از یک چهارم هجومی زمین به داخل محوطه جریمه انجام داده است. این آمار با سهم63 درصدی از کل پرتاب اوت آنها در آن منطقه، به وضوح بالاترین رقم در لیگ انگلیس است.
بررسی پرتاب اوت برنتفوردِ توماس فرانک:
نقشه استراتژی پرتاب اوت برنتفورد در زمین بازی، امکان بررسی دقیق این تاکتیک را فراهم میکند. با تقسیم پرتاب ها در هر دو سمت زمین، مشخص است که تارگت بیشتر این پرتاب ها به سمت تیرک نزدیک به نقطه پرتاب است. خصوصا زمانی که پرتاب از خط کناری سمت راست انجام میشود. پرتاب از آن منطقه معمولاً توسط کوین شاده یا اتان پیناک اجرا میگردد. سهم بیشتر پرتاب ها مستقیماً به دهانه دروازه حریف ارسال میشود.
نکته قابل توجه این است که موفقیت استراتژی پرتاب اوت بلند، تنها به اولین تماس با توپ محدود نمیشود، بلکه استفاده از بینطمی حریف که پس از آن رخ میدهد نیز نقش کلیدی دارد.
با گسترش بازه تحلیل نرخ گل مورد انتظار (xG) برنتفورد به 10 ثانیه پس از پرتاب اوت، قدرت این تیم در استفاده از چنین شریطی آشکارتر میشود. مجموع نرخ گل مورد انتظار حاصل از پرتاب اوت هجومی برنتفور (3.9)، مشخصا بالاترین رقم خلق موقعیت گلزنی در پریمیرلیگ است. این رقم بیش از دو برابر کریستال پالاس (1.1)، نزدیکترین رقیب آنها در این معیار، میباشد.
با مقایسه این آمار با ناتینگهام فارست، که 52 پرتاب بلند به محوطه جریمه دارد و دومین رکورددار در لیگ است، به وضوح مشخص میشود که برنتفورد چقدر در این فاز بازی کارآمد عمل کرده است. مجموع نرخ xG فارست از دنباله پرتابهای بلند (0.7)، به سطح مورد انتظار نرسید. با بررسی هر موقعیت بهصورت جداگانه، تیم نونو اسپریتو سانتو تنها توانست نرخ گل مورد انتظار (xG) 0.01 بهازای هر پرتاب بلند ثبت کند. این رقم تنها برای رتبه دهم در لیگ کافی است.
برای برنتفورد، نرخ گل مورد انتظار (xG) 0.04 بهازای هر پرتاب بلند، بالاترین مقدار در میان تمام تیمهای لیگ است. شاید این تفاوت در نگاه اول چشمگیر نباشند، اما در شرایطی که تفاوت ها کم اما حیاتی هستند، همین برتریهای کوچک میتوانند تعیینکننده باشند. مشابه تاکتیکهای آنها در ضربات کرنر و آزاد، برنتفورد از یک تنظیمات و شیوه خاص استفاده میکند تا احتمال گلزنی از پرتاب بلند اوت را به حداکثر برساند.
نحوه اجرای تاکتیک پرتاب اوت توسط برنتفورد در پریمیرلیگ
معمولاً مدافعان میانی آنها در نزدیکی نزدیکترین تیرک دروازه به نقطه پرتاب مستقر میشوند. کریستین نردگارد اطراف نقطه پنالتی قرار میگیرد و یوان ویسا، برایان امبومو و میکل دمسگارد در پشت سر او صف میکشند تا برای حمله توپ های برگشتی مهیا شوند.
در مثال زیر که مربوط به برد 2-1 برونموث در ماه مارس است، ناتان کالینز، کریستوفر آیر و پیناک در نزدیکی تیرک نزدیک به نقطه پرتاب مستقر شدند. در همین حال، نردگارد، ویسا، دمسگارد و امبومو در موقعیت مستقر شده خود در حوالی نقطه پنالتی، آماده استفاده از توپ برگشتی هستند.
همانطور که شاده پرتاب اوت بلند خود را به سمت تیرک نزدیک به نقطه پرتاب میفرستد…
… نردگارد چند قدم به جلو میرود تا به توپ احتمالی حمله ببرد. در همین حال، ویسا و دمسگارد عقب تر از هافبک دانمارکی باقی میمانند و به سمت مناطق مختلف حرکت میکنند تا مطمئن شوند برنتفورد میتواند پوشش عرضی دروازه را هنگام حمله به توپ برگشتی احتمالی فراهم کند.
مارکوس تاورنیر از بورنموث در چالش فیزیکی با آیر تقریبا موفق به تماس با توپ نمیشود و مسیر توپ را تغییر نمیدهد…
… و این یعنی حرکت قبلی نردگارد او را در موقعیتی ایده آل قرار داد تا گل پیروزی بخش را به ثمر برساند.
توجه به موقعیت یابی ویسا نیز اهمیت دارد، زیرا عقب ماندن عمدی او به این معنی میباشد که میتواند به هر توپ برگشتی حمله کند.
یک نمونه دیگر از تاکتیک برنتفورد
در نمونه بعدی که مربوط به پیروزی 3-1 مقابل ساوتهمپتون در ماه اکتبر است، پیناک و کالینز، دو دفاع وسط این تیم، در ابتدا نزدیک به تیرک دورتر از نقطه پرتاب جاگیری کردند، درحالیکه ویسا و امبومو در نزدیکی ماتیاس ینسن ایستادند زیرا او به فکر انجام یک پرتاب اوت کوتاه است.
وقتی نهایتا ینسن تصمیم میگیرد که پرتاب را بلند انجام دهد، کالینز و پیناک به سمت تیرک نزدیک به نقطه پرتاب حرکت میکنند و ویسا موقعیت خود را تنظیم میکند تا بتواند به توپ برگشتی حمله کند. سپس ینسن پرتاب اوت را به سمت منطقه تیرک نزدیک به نقطه پرتاب هدایت میکند…
… و ویسا در حالی که کالینز مشغول نبرد هوایی برای تصاحب توپ است، به توپ دوم (برگشتی) یورش میبرد . کالینز توپ را به آرامی به سمت تیرک دور هدایت میکند…
… و تحرکات زیرکانه ویسا به او اجازه میدهد که مسیر دفع توپ آرون رمزدیل را مختل کند و توپ را با چنگ و دندان از خط دروازه عبور دهد تا نتیجه را به 3-0 به سود برنتفورد تغییر رقم بزند.
در پیروزی پرگل 4-3 مقابل منچستریونایتد، این بار نوبت دمسگارد بود که به توپ برگشتی حمله کند.
نخست او در حالی که هم تیمیهایش در موقعیتهای از پیش تعیین شده خود قرار داشتند، در لبه محوطه جریمه جاگیری کرد.
زمانی که مایکل کایوده پرتاب اوت بلند خود را به سمت تیرک نزدیک به نقطه پرتاب، هدایت کرد…
… کوبی مینو در ابتدا توپ را دور میکند، اما کایوده از جناح وارد عمل میشود و به توپ سرگردان حمله میکند. در همین حال، دمسگارد به سمت فضای نزدیک به تیرک نزدیک یورش میبرد تا یک گزینه برای توپ دوم باشد…
… در نهایت پاس دمسگارد پس از برخورد به لوک شاو، به تور دروازه برخورد میکند و گل ثبت میشود.
اصلا تعجبی ندارد که این یک روند و تاکتیک کلیدی است که فرانک همچنان به آن متعهد است.
فرانک در برنامه ” Monday Night Football ” در سال 2023 گفت:
من اعتقاد زیادی به حضور پر تعداد بازیکنان در اطراف محوطه جریمه حریف دارم. اینکه چگونه میشود فشار را بر روی حریف حفظ کنیم و در فاز بعدی، استفاده از توپ های برگشتی.
سخن پایانی
درست است که این روش ممکن است به زیبایی زنجیره پاس های حساب شده و زیبا برای هواداران جذاب نباشد، اما وقتی موضوع رساندن توپ به محوطه جریمه حریف مطرح است، روش کارا تر به روش زیبا تر ارجحیت دارد.
باتوجه به آمار، اینطور به نظر میرسد که پریمیرلیگ هر روز بیشتر مجذوب این ایده میشود.