Tag Archives: پریمیرلیگ

پریمیرلیگ و عشق دوباره به پرتاب بلند اوت

رقابت های پریمیرلیگ

امیرمحمد کلانتری، فوتبال لب – تاکتیک‌های فوتبال در سال‌های اخیر رشدی چشمگیر داشتند. با این حال حتی بیشترین هواداران پراگرسیو هم هنوز دوست دارند تیمشان توپ را داخل محوطه شلوغ مقابل دروازه بفرستد.

ارائه فوتبالی بهتر از گذشته در پریمیرلیگ

وقتی موضوع از ابعاد مختلف بررسی میشود، به این نتیجه میرسیم که فوتبالی که در پریمیرلیگ تماشا می‌کنیم پیشرفته‌تر و حسابشده‌تر از قبل میباشد. اما از خود بپرسید: چه کسی وجود دارد که یاد پرتاب‌های نمادین و بلندِ روری دلپ برای استوک سیتی در اواخر دهه 2000 نیفتد؟!

کاهش تمایل به بازی مستقیم در پریمیرلیگ در اواخر دهه گذشته، همزمان با کاهش درصد پاس های بلند دروازه بانان همراه بود. این نوع پاس، به پاس هایی اطلاق میشود که حداقل 32 متر را طی میکنند. چرا که تیم های بیشتری بر حفظ مالکیت توپ، بازیسازی از عقب زمین و بازپسگیری مالکیت توپ پس از از دست دادن آن تمرکز داشتند.

مدس رورسلف، بازیکن برنتفورد - پریمیرلیگ

روند کاهش پاس بلند دروازه بانان در پریمیرلیگ در دو فصل اخیر نیز ادامه یافت. با این حال، استفاده از پرتاب بلند اوت، تغییر چشمگیری داشت و به سطح پیشین بازگشته است.

افزایش استفاده از تاکتیک پرتاب اوت بلند در پریمیرلیگ

از فصل 2021/22، تیم های پریمیرلیگ در موقعیت مناسب، پرتاب اوت بلند بیشتری به سمت محوطه جریمه حریف انجام دادند. در بازی برگشت نیمه نهایی چمپیونزلیگ، این تاکتیک، یکی از سلاح های اصلی آرتتا در برابر شاگردان انریکه بود.

با بررسی سهم پرتاب های اوت بلند هجومی، که به پرتاب هایی به داخل محوطه جریمه از یک چهارم هجومی زمین اطلاق میشود، نسبت به کل پرتاب اوت در آن منطقه، شاهد افزایش سال به سال این آمار بودیم که در فصل جاری به 17% رسید.

آمار پرتاب اوت های هجومی در پریمیرلیگ


ترکیب بازیکنان تیم، توانایی بازی هوایی و توانایی دفاع در موقعیت ترنزیشن حریف در صورتی که توپ پس از پرتاب به آنها واگذار شود، از عوامل کلیدی تعیین کننده تصمیمات تاکتیکی تیم ها هستند. مهمتر از همه، نیاز به بازیکنی دارید که بتواند پرتاب اوت بلند را از آن منطقه به داخل محوطه جریمه ارسال کند.

برنتفورد و ناتینگهام فارست از زمان صعودشان به پریمیرلیگ در فصل های 2021/22 و 2022/23 به ترتیب، پیشگام این تاکیتک بودند؛ به طوری که به ترتیب 54% و 40% از پرتاب های اوت آنها در یک چهارم هجومی زمین، به صورت بلند و مستقیم به محوطه جریمه ارسال شده است.

در فصل جاری، برنتفورد 92 پرتاب اوت را مستقیماً از یک چهارم هجومی زمین به داخل محوطه جریمه انجام داده است. این آمار با سهم 63 درصدی از کل پرتاب اوت آنها در آن منطقه، به وضوح بالاترین رقم در لیگ انگلیس است.

آمار پرتاب اوت های بلند پریمیرلیگ

بررسی پرتاب اوت برنتفوردِ توماس فرانک:

نقشه استراتژی پرتاب اوت برنتفورد در زمین بازی، امکان بررسی دقیق این تاکتیک را فراهم میکند.
با تقسیم پرتاب ها در هر دو سمت زمین، مشخص است که تارگت بیشتر این پرتاب ها به سمت تیرک نزدیک به نقطه پرتاب است. خصوصا زمانی که پرتاب از خط کناری سمت راست انجام میشود. پرتاب از آن منطقه معمولاً توسط کوین شاده یا اتان پیناک اجرا میگردد. سهم بیشتر پرتاب ها مستقیماً به دهانه دروازه حریف ارسال میشود.

نکته قابل توجه این است که موفقیت استراتژی پرتاب اوت بلند، تنها به اولین تماس با توپ محدود نمیشود، بلکه استفاده از بینطمی حریف که پس از آن رخ میدهد نیز نقش کلیدی دارد.

با گسترش بازه تحلیل نرخ گل مورد انتظار (xG) برنتفورد به 10 ثانیه پس از پرتاب اوت، قدرت این تیم در استفاده از چنین شریطی آشکارتر میشود. مجموع نرخ گل مورد انتظار حاصل از پرتاب اوت هجومی برنتفور (3.9)، مشخصا بالاترین رقم خلق موقعیت گلزنی در پریمیرلیگ است. این رقم بیش از دو برابر کریستال پالاس (1.1)، نزدیکترین رقیب آنها در این معیار، میباشد.

تقسیم پرتاب های برنتفورد در دو طرف زمین در فصل جاری پریمیرلیگ

با مقایسه این آمار با ناتینگهام فارست، که 52 پرتاب بلند به محوطه جریمه دارد و دومین رکورددار در لیگ است، به وضوح مشخص میشود که برنتفورد چقدر در این فاز بازی کارآمد عمل کرده است.  مجموع نرخ xG فارست از دنباله پرتاب‌های بلند (0.7)، به سطح مورد انتظار نرسید. با بررسی هر موقعیت به‌صورت‌ جداگانه، تیم نونو اسپریتو سانتو تنها توانست نرخ گل مورد انتظار (xG) 0.01 به‌ازای هر پرتاب بلند ثبت کند. این رقم تنها برای رتبه دهم در لیگ کافی است.

برای برنتفورد، نرخ گل مورد انتظار (xG) 0.04 به‌ازای هر پرتاب بلند، بالاترین مقدار در میان تمام تیم‌های لیگ است. شاید این تفاوت در نگاه اول چشمگیر نباشند، اما در شرایطی که تفاوت ها کم اما حیاتی هستند، همین برتری‌های کوچک می‌توانند تعیین‌کننده باشند.  مشابه تاکتیک‌های آنها در ضربات کرنر و آزاد، برنتفورد از یک تنظیمات و شیوه خاص استفاده میکند تا احتمال گلزنی از پرتاب‌ بلند اوت را به حداکثر برساند.

نحوه اجرای تاکتیک پرتاب اوت توسط برنتفورد در پریمیرلیگ

معمولاً مدافعان میانی آنها در نزدیکی نزدیکترین تیرک دروازه به نقطه پرتاب مستقر میشوند. کریستین نردگارد اطراف نقطه پنالتی قرار میگیرد و یوان ویسا، برایان امبومو و میکل دمسگارد در پشت سر او صف میکشند تا برای حمله توپ های برگشتی مهیا شوند.

برنتفور در مقابل بورنموث - رقابت های پریمیرلیگ

در مثال زیر که مربوط به برد 2-1 برونموث در ماه مارس است، ناتان کالینز، کریستوفر آیر و پیناک در نزدیکی تیرک نزدیک به نقطه پرتاب مستقر شدند. در همین حال، نردگارد، ویسا، دمسگارد و امبومو در موقعیت مستقر شده خود در حوالی نقطه پنالتی، آماده استفاده از توپ برگشتی هستند.

همانطور که شاده پرتاب اوت بلند خود را به سمت تیرک نزدیک به نقطه پرتاب میفرستد…

… نردگارد چند قدم به جلو میرود تا به توپ احتمالی حمله ببرد. در همین حال، ویسا و دمسگارد عقب تر از هافبک دانمارکی باقی میمانند و به سمت مناطق مختلف حرکت میکنند تا مطمئن شوند برنتفورد میتواند پوشش عرضی دروازه را هنگام حمله به توپ برگشتی احتمالی فراهم کند.

مارکوس تاورنیر از بورنموث در چالش فیزیکی با آیر تقریبا موفق به تماس با توپ نمیشود و مسیر توپ را تغییر نمیدهد…

… و این یعنی حرکت قبلی نردگارد او را در موقعیتی ایده آل قرار داد تا گل پیروزی بخش را به ثمر برساند.

توجه به موقعیت یابی ویسا نیز اهمیت دارد، زیرا عقب ماندن عمدی او به این معنی میباشد که میتواند به هر توپ برگشتی حمله کند.

یک نمونه دیگر از تاکتیک برنتفورد

در نمونه بعدی که مربوط به پیروزی 3-1 مقابل ساوتهمپتون در ماه اکتبر است، پیناک و کالینز، دو دفاع وسط این تیم، در ابتدا نزدیک به تیرک دورتر از نقطه پرتاب جاگیری کردند، درحالیکه ویسا و امبومو در نزدیکی ماتیاس ینسن ایستادند زیرا او به فکر انجام یک پرتاب اوت کوتاه است.

وقتی نهایتا ینسن تصمیم میگیرد که پرتاب را بلند انجام دهد، کالینز و پیناک به سمت تیرک نزدیک به نقطه پرتاب حرکت میکنند و ویسا موقعیت خود را تنظیم میکند تا بتواند به توپ برگشتی حمله کند. سپس ینسن پرتاب اوت را به سمت منطقه تیرک نزدیک به نقطه پرتاب هدایت میکند…

… و ویسا در حالی که کالینز مشغول نبرد هوایی برای تصاحب توپ است، به توپ دوم (برگشتی) یورش میبرد . کالینز توپ را به آرامی به سمت تیرک دور هدایت می‌کند…

… و تحرکات زیرکانه ویسا به او اجازه میدهد که مسیر دفع توپ آرون رمزدیل را مختل کند و توپ را با چنگ و دندان از خط دروازه عبور دهد تا نتیجه را به 3-0 به سود برنتفورد تغییر رقم بزند.

در پیروزی پرگل 4-3 مقابل منچستریونایتد، این بار نوبت دمسگارد بود که به توپ برگشتی حمله کند.

نخست او در حالی که هم تیمی‌هایش در موقعیت‌های از پیش تعیین شده خود قرار داشتند، در لبه محوطه جریمه جاگیری کرد.

زمانی که مایکل کایوده پرتاب اوت بلند خود را به سمت تیرک نزدیک به نقطه پرتاب، هدایت کرد…

… کوبی مینو در ابتدا توپ را دور می‌کند، اما کایوده از جناح وارد عمل میشود و به توپ سرگردان حمله میکند. در همین حال، دمسگارد به سمت فضای نزدیک به تیرک نزدیک یورش میبرد تا یک گزینه برای توپ دوم باشد…

… در نهایت پاس دمسگارد پس از برخورد به لوک شاو، به تور دروازه برخورد میکند و گل ثبت میشود.

اصلا تعجبی ندارد که این یک روند و تاکتیک کلیدی است که فرانک همچنان به آن متعهد است.

فرانک در برنامه ” Monday Night Football ” در سال 2023 گفت:

من اعتقاد زیادی به حضور پر تعداد بازیکنان در اطراف محوطه جریمه حریف دارم. اینکه چگونه میشود فشار را بر روی حریف حفظ کنیم و در فاز بعدی، استفاده از توپ های برگشتی.

سخن پایانی

درست است که این روش ممکن است به زیبایی زنجیره پاس های حساب شده و زیبا برای هواداران جذاب نباشد، اما وقتی موضوع رساندن توپ به محوطه جریمه حریف مطرح است، روش کارا تر به روش زیبا تر ارجحیت دارد.

باتوجه به آمار، اینطور به نظر میرسد که پریمیرلیگ هر روز بیشتر مجذوب این ایده میشود.

رکسهم، وایکام و روزی که معادلات صعود یک بار دیگر زیر و رو شد

امیر محمد کلانتری، فوتبال‌لب – پیچ نهایی و تعیین کننده در جذابترین رقابت صعود از لیگ یک؟ یا فقط مقدمه ای برای نمایشی تماشایی تر در دو هفته پایانی فصل؟ فقط زمان پاسخ این پرسش را خواهد داد، اما شک چندانی نیست که اکنون وایکام در رقابت برای کسب جایگاه نایب قهرمانی، پشت سر برمینگهام که قبلا صعود را قطعی کرد، دست بالا را دارد. آن هم پس از اینکه تیم مایک دادز از مهره ای کاملا غیرمنتظره کمک گرفت.

توقف غیرمنتظره رکسهم مقابل بریستول!

تایلر مور در 10 سال حضورش بعنوان بازیکن حرفه ای و بیش از 275 بازی رسمی، فقط دو بار گلزنی کرد. اما مدافع بریستول با کرنر متیو بوچر در نیمه اول، گلزنی کرد. این اولین گل او از اول ژانویه 2019 محسوب میشد. این گل رکسهم را از مسیر صعود به دسته چمپیونشیپ منحرف کرد.

بریستول 1 - 1 رکسهام

متی جیمز با گل تساوی بخش خود امید را برای تیم فیل پارکینسون زنده نگه داشت. با همه این اتفاقات، آنها جایگاه دوم را به واسطه پیروزی 2-0 وایکام در برابر بولتون از دست دادند. اکنون تنها یک امتیاز بین رکسهم و وایکام فاصله است و تفاضل گل وایکام نیز پنج گل بیشتر است.

رکسهم و وایکام تنها نیستند

چارلتون نیز به کورس جذاب رقابت صعود پیوست. این تیم با پنج امتیاز فاصله و تنها 9 امتیاز باقی‌مانده، هنوز امیدواری‌های خود را حفظ کرده، چراکه باید در بازی ذهای باقی‌مانده هم با وایکام و هم با رکسهم روبرو شود.

فیل پارکینسون گفت: «ما هنوز در موقعیت خوبی قرار داریم. سه بازی باقی است و احتمالاً پیچ زیادی در راه خواهد بود. نمی‌توانید هیچ تیمی را حذف شده تلقی کنید. چارلتون روز دوشنبه مقابل وایکام قرار می‌گیرد و هر دو نمی‌توانند برنده شوند. مطمئناً همه چیز می‌تواند دوباره تغییر کند. هنوز پایان راه نیست. ما در رقابت هستیم و شانس بزرگی داریم.»

پیش از آغاز بازی، همه چیز در دنیای رکسهم آرام به نظر می‌رسید. اگرچه باران بیامان در شمال ولز می‌بارید، اما اریک الن، رئیس خانواده نیویورکی که پاییز گذشته سهم کوچکی از باشگاه را خریداری کرد، با پیوستن به گروه محلی دکلان سوانز روی صحنه و اجرای ترانه ای با مضمون «همیشه در رکسهم آفتابی است»، حال وهوای خوشبینانه حاکم را تشدید کرد.

راب مک‌الهنی، دیگر مالک باشگاه نیز برای اولین بار پس از پیروزی آغاز فصل مقابل وایکام در آگوست، در ورزشگاه استوک کای راس حاضر شد. از سوی دیگر، حضور بریستول که با سابقه بسیار ضعیف در بازی‌های خارج از خانه و در خطر سقوط به میدان آمد، همه شرایط را برای مقدمات یک جشن صعود فراهم می‌کرد… اما فوتبال همیشه مطابق پیش‌بینی‌ها پیش نمی‌رود.

راب مک‌الهنی، یکی از سهامداران رکسهام
راب مک الهنی، مالک مشترک رکسهم

در بازی مقابل بریستول چه گذشت؟

با وجود تفسیرهای زیاد، این تیلور مور بود که با گل‌زنی میهمان را پیش انداخت و رکسهم به سرعت از مسیر خود منحرف شد.

تیم فیل پارکینسون با 65 درصد تصاحب توپ در 90 دقیقه، مالکیت بازی را در دست داشت، اما بخش عمده بازی آن‌ها در مقابل خط دفاعی منظم بریستول خلاصه می‌شد. اینیگو کالدرون، سرمربی تیم میهمان، با تشکیل مثلث هجومی متشکل از سوتیریو و اودونکر در دو طرف شاو، به خوبی مقابل سه مدافع رکسهم ایستادگی کرد. نتیجه این شد که رکسهم زمان زیادی را صرف جابجایی عرضی توپ کرد و در نهایت با پاس‌های شتاب‌زده و بی‌هدف به دنبال شکستن خط دفاعی حریف بود.

متی جیمز پس از گل تساوی بخشش اعتراف کرد: «به خونسردی بیش‌تری نیاز داشتیم. فراز و نشیب‌های دیگری در راه است. شاید اوضاع دوباره روز دوشنبه تغییر کند. پس از آن هنوز دو بازی باقی می‌ماند. قبلاً در صعودهایی حضور داشته ام که تا آخرین ضربه بازی (مثل بازی لسترسیتی مقابل ناتینگهام فارست در سال 2013 که گل آنتونی ناکارت در وقت اضافه، سهمیه پلی آف چمپیونشیپ را تضمین کرد) ادامه پیدا کرد. این هفته برخی درباره زمانبندی خاصی برای صعود حرف می‌زدند، اما فوتبال بازی سختی است و همیشه طبق خواسته شما پیش نمی‌رود. ما هنوز در موقعیت خوبی هستیم و باید از این چالش استقبال کنیم.»

جنگ داغ بر سر نایب قهرمانی و صعود مستقیم!

جمعه گذشته، هجدهمین باری بود که تیم حاضر در رده دوم لیگ یک تغییر کرد. شش تیم از جمله استوک پورت کانتی، هادرزفیلد و چارلتون در هفته‌های ابتدایی این جایگاه را تجربه کرده بودند. این همچنین سومین باری بود که وایکام، رکسهم را از جایگاه دوم کنار زد و با 91 روز حضور در این جایگاه، یک روز بیشتر از تیم ولزی پیشی گرفت.

لیگ یک: مدت زمان تصاحب رده دوم

آیا نوزدهمین و حتی بیستمین تغییر مالکیت رده دوم پیش از پایان فصل در ۳ می محتمل است؟

از نظر تئوری، برنامه وایکام سخت تر به نظر میرسد. دو بازی خانگی مقابل چارلتون و استوک پورت کانتی و دیدار با لیتون اورینت که امیدوار به حضور در پلی آف است. اما از طرفی، بازی‌های چارلتون برابر وایکام در آدامز پارک و سپس مقابل رکسهم در ریسکورس، تیم ناتان جونز را نیز به جمع مدعیان تبدیل میکند.

رکسهم اما امروز به مصاف بلک‌پول میرود؛ تیمی که برای حفظ شانس‌هایش در پلی آف به سه امتیاز این بازی سخت نیاز دارد. پایان فصل نیز با بازی خارج از خانه مقابل لینکلن سیتی همراه است؛ تیمی که جز غرور چیزی برای از دست دادن ندارد.

آیا این شرایط به لینکلن آزادی عمل بیشتری می‌دهد؟ یا بازیکنانشان از هم اکنون به فکر تعطیلات هستند؟

علاوه بر این، زمان بندی متفاوت بازی ها در شنبه پیش از آخرین هفته نیز عاملی تعیین کننده است. شبکه اسکای اسپورت بازی لیتون اورینت مقابل وایکام را ظهر و دیدار رکسهم و چارلتون را در ساعت 17:30 به وقت محلی پخش خواهد کرد.

این زمان بندی دو سناریو را ممکن میسازد: یا وایکام پیش از شروع بازی رقبا صعود مستقیم را قطعی می‌کند، یا درِ امید برای رکسهم و چارلتون باز میشود تا با پیروزی، فصل را به آخرین هفته پرالتهاب گره بزنند.

رقابت بر سر جایگاه دوم

رقابت آنقدر نزدیک است که حتی سوپر کامپیوتر اپتا هم جواب قطعی ندارد. این سیستم تمام فصل را با 10،000 شبیه سازی از نتایج ممکن اجرا کرده است. دو هفته پیش، پیشبینی اپتا حاکی از تفاوت دو امتیازی رکسهم نسبت به وایکام بود، اما این فاصله آخر هفته گذشته به نصف کاهش یافت. اکنون پیش بینی جدید، وایکام را با میانگین 88.75 امتیاز در جایگاه دوم و رکسهم را با 87.13 امتیاز سوم میداند.

فیل پارکینسون از بازیکنانش خواست فقط روی خودشان تمرکز کنند: «چه صعود کنیم چه نه، میخواهم در 90 دقیقه بهتر از امروز (مقابل بریستول) بازی کنیم. اگر این ما را به هدف برساند، عالی است. اگر نه، حداقل تا آخر تلاش کرده ایم.»

آیا پیروزی ۳-۰ آرسنال در برابر رئال کافی است؟ نگاهی به تاریخ لیگ قهرمانان اروپا

آرتتا و آنچلوتی سرمبیان رئال مادرید و آرسنال

مهران قهرمانی، فوتبال لب– گاهی عدد سه، عدد جادویی نیست. پیروزی 3-0 آرسنال مقابل رئال مادرید فوق‌العاده بود، اما آیا این نتیجه برای صعود تیم انگلیسی به نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان اروپا کافی خواهد بود؟ برای پاسخ، نگاهی به تاریخچه بازگشت‌های سه‌گله در رقابت‌های اروپایی می‌اندازیم.

پیروزی پرشکوه آرسنال، فقط نیمه‌ اول ماجراست

چه شب فراموش‌نشدنی‌ای برای آرسنال در سه‌شنبه گذشته بود. دیدار مرحله یک‌چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا در خانه مقابل مدافع عنوان قهرمانی و یکی از پرافتخارترین تیم‌های تاریخ یعنی رئال مادرید، و پیروزی قاطع 3-0. دو ضربه آزاد تماشایی از دکلان رایس و یک گل زیبا از میکل مرینو، توپچی‌ها را در موقعیتی قدرتمند قرار داد. اما نکته مهم اینجاست که این فقط بازی رفت بود. در واقع، این دیدار فقط نیمی از راه را طی کرده و رئال مادرید خیلی زود از عزم خود برای جبران این شکست در بازی برگشت در سانتیاگو برنابئو خبر داد.

کارلو آنچلوتی، سرمربی رئال، پس از این شکست سنگین در لندن گفت: «شانس صعود ما خیلی بالا نیست، ما باید تمام تلاش‌مان را بکنیم و از این فرصت استفاده کنیم تا نشان دهیم می‌توانیم به یک بازی ضعیف واکنشی مناسب نشان دهیم.»»

آنچلوتی ادامه داد: «اگر فقط به بازی امشب نگاه کنیم، شانسی برای صعود نداریم. اما فوتبال همیشه تغییر می‌کند… در فوتبال، هر چیزی ممکن است. ما باید باور و اعتمادمان را حفظ کنیم، چون خودمان بارها در برنابئو این اتفاقات را رقم زده‌ایم.»

لوکاس واسکز با لحنی قاطع‌تر گفت: «این کار سختی است، اما اگر تیمی در دنیا باشد که بتواند چنین وضعیتی را برگرداند، آن تیم ما هستیم، در حضور هواداران‌مان و در ورزشگاه خودمان. چهارشنبه بازی متفاوتی خواهیم دید و اگر همه با هم باشیم، از این چالش عبور خواهیم کرد.»

آمار به نفع آرسنال، اما رئال مادرید استثناست

در شرایط عادی، باور به بازگشت در چنین موقعیتی ممکن است خوش‌بینانه به نظر برسد، اما این‌جا صحبت از رئال مادرید و لیگ قهرمانان اروپاست.

تا به حال، 48 بار در لیگ قهرمانان تیمی با اختلاف سه گل یا بیشتر وارد بازی برگشت شد، و تنها در 4 مورد این اختلاف جبران شد. بنابراین، هواداران آرسنال که نگران بازگشت احتمالی رئال هستند، می‌توانند با علم به این‌که فقط در 8.3٪ از موارد مشابه چنین چیزی اتفاق افتاد، کمی آرامش پیدا کنند.

بازگشت‌های تاریخی در لیگ قهرمانان؛ وقتی غیرممکن، ممکن شد.

اولین نمونه از بازگشت با اختلاف سه گل به فصل 2003/04 برمی‌گردد. آث میلان پس از پیروزی 4-1 در بازی رفت مقابل دپورتیوو لاکرونیا در سن‌سیرو، تقریباً مطمئن به صعود به نیمه‌نهایی بود. اما در بازی برگشت، دپورتیوو در ورزشگاه ريازور نمایشی خیره‌کننده ارائه داد و با پیروزی 4-1، در مجموع 5-4 به مرحله بعد صعود کرد.

تا فصل 2016/17 دیگر چنین اتفاقی نیفتاد، تا این‌که بارسلونا به تیمی تبدیل شد که هر سال در بازگشت‌های دراماتیک نقش داشت. اولین و معروف‌ترین آن‌ها، تنها مثالی است که یک تیم توانست اختلاف چهار گل را جبران کند.

در مرحله یک‌هشتم نهایی، تیم پاری سن‌ژرمنِ اونای امری با نتیجه 4-0 در پارک دو پرنس بارسلونا را در هم کوبید. بارسا کار بسیار سختی داشت، اما ستاره‌هایی چون لیونل مسی و نیمار را در ترکیب داشت. بازی برگشت در نیوکمپ به شبی فراموش‌نشدنی تبدیل شد؛ بارسلونا 6-1 پیروز شد و با نتیجه 6-5 در مجموع، به مرحله بعد رسید. گل ششم توسط سرخی روبرتو به عنوان بازیکن تعویضی، فقط 20 ثانیه مانده به پایان وقت اضافه نیمه دوم به ثمر رسید.

نتیج بازی رفت بارسلونا 0-4 پاریسن ژرمن
نتیجه بازی برگشت بارسلونا 6-1 پاریسن ژرمن

بازگشت رم مقابل بارسلونا؛ ضربه‌ای تاریخی در المپیکو

یک سال بعد، این بار خود بارسلونا قربانی یک بازگشت تاریخی شد. پیروزی 1-4 این تیم مقابل رم در بازی رفت مرحله یک‌چهارم نهایی فصل 2017/18 در نیوکمپ، در نگاه اول یک نتیجه مطمئن به نظر می‌رسید، هرچند با گل به خودی مدافعان رم (از جمله کوستاس مانولاس).

اما در بازی برگشت در استادیوم المپیکو، مانولاس جبران کرد و با گل‌زنی، نقش اصلی را در پیروزی 3-0 رم ایفا کرد. نتیجه‌ای که باعث شد تیم ایتالیایی به شکلی شگفت‌انگیز و تاریخی به مرحله بعد صعود کند.

البته باید به این نکته اشاره کرد که صعود رم در آن سال، به لطف قانون گل در خانه حریف بود؛ قانونی که حالا دیگر در مراحل حذفی فوتبال اروپا اجرا نمی‌شود.

نتیجه بازی رفت بارسلونا 4-1 رم
نمن

فاجعه دوم برای بارسلونا؛ باز هم سقوط پس از برتری

شبی تلخ برای بارسلونا رقم خورد، اما مگر ممکن است صاعقه دوبار به یک نقطه بزند؟ خب… برای بارسا بله.

در بازی رفت مرحله نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان فصل 2018/19، بارسلونا در نیوکمپ با درخشش مسی (که دو گل به ثمر رساند) و گل‌زنی لوئیس سوارز مقابل تیم سابقش، با پیروزی 3-0 مقابل لیورپول به استقبال بازی برگشت رفت.

اما باز هم بارسا غافلگیر شد. در شبی تاریخی و پرشور در آنفیلد، لیورپول با پیروزی شگفت‌انگیز 4-0 همه چیز را تغییر داد. گل سرنوشت‌ساز، از روی یک ضربه کرنر سریع و هوشمندانه از ترنت الکساندر-آرنولد به دیووک اوریگی به ثمر رسید؛. لحظه‌ای که حالا به یکی از نمادهای خاطره‌انگیز لیگ قهرمانان تبدیل شده است.

نتیجه بازی رفت بارسلونا 3-0 لیورپول
نتیجه بازی برگشت بارسلونا 0-4 لیورپول

آرسنال مراقب باشد؛ رئال مادرید و جادوی همیشگی در اروپا

از آن شب تاریخی در آنفیلد در سال ۲۰۱۹ تاکنون، هیچ تیمی نتوانسته چنین بازگشتی را رقم بزند. اما آرسنال خوب می‌داند که رئال مادرید در لیگ قهرمانان کیفیتی مرموز و خاص دارد؛ چیزی فراتر از آمار و منطق.

هیچ باشگاهی به اندازه رئال، ایمان به بازگشت و پیروزی در اروپا ندارد؛ تیمی که 15بار قهرمان اروپا شده، یعنی بیش از دو برابر هر تیم دیگر.

اما آیا رئال مادرید تا به حال موفق شده بعد از شکست سه‌گله در بازی رفت، در مجموع یک دوئل را ببرد؟

بله، فقط یک بار، و جالب‌تر این‌که آن هم مقابل یک تیم انگلیسی بود.

در آن دیدار معروف، جورج در بازی برگشت در برنابئو برای تیم حریف گل‌زنی کرد، اما رئال مادرید چهار بار دروازه حریف خود، دربی کانتی را باز کرد تا نتیجه در مجموع 5-5 مساوی شود. سپس سانتیانا، با دومین گل خود در دقیقه نهم وقت اضافه، پیروزی را برای غول‌های اسپانیایی به ارمغان آورد.

بازگشتی باورنکردنی مقابل گلادباخ؛ معجزه مادریدی‌ها ادامه دارد

رئال مادرید در دهه 1980 دوبار دیگر نیز چنین بازگشت‌هایی را تکرار کرد، البته هر دو بار در رقابت‌های جام یوفا. در دور سوم جام یوفای فصل 1984/85، اندرلخت با پیروزی 3-0 در بروکسل، به نظر می‌رسید که کار صعود را تمام کرده باشد. اما در دیدار برگشت، رئال مادرید با برد خیره‌کننده 6-1 (که شامل هت‌تریک امیلیو بوتراگنیو بود) به مرحله بعد رسید. آن‌ها در نهایت با شکست تیم مجارستانی ویدئوتون، قهرمان آن فصل جام یوفا شدند.

رئال مادرید یک سال بعد، باز هم موفق به بازگشتی شگفت‌انگیز شد. این بار به شکلی حتی تماشایی‌تر. در بازی رفت مرحله سوم جام یوفا، مادرید با نتیجه سنگین 1-5 مقابل بوروسیا مونشن‌گلادباخ در آلمان شکست خورد. نتیجه‌ای که بسیاری را از صعود این تیم ناامید کرد.

اما در دیدار برگشت، خورخه والدانو و سانتیانا هر کدام دو گل به ثمر رساندند تا رئال با پیروزی 4-0، در مجموع با قانون گل در خانه حریف به مرحله بعد برسد. کهکشانی‌ها در آن فصل هم تا فینال پیش رفتند و با شکست دادن یک تیم آلمانی دیگر (اف‌سی کلن) بار دیگر قهرمان جام یوفا شدند.

آخرین بازگشت بزرگ رئال و آمار نگران‌کننده برای آرسنال

با این حال، آخرین باری که رئال مادرید توانست در رقابت‌های اروپایی اختلاف سه گل را جبران کند، به همان دیدار مقابل مونشن‌گلادباخ بازمی‌گردد. سه موقعیت دیگر که رئال شکست سنگینی متحمل شد، نتوانست نتیجه را کاملاً برگرداند:

فصل 1964/65 و در مرحله یک‌چهارم نهایی جام باشگاه‌های اروپا، رئال پس از شکست 5-1 مقابل بنفیکا در لیسبون، تنها توانست 2-1 در بازی برگشت پیروز شود. نیمه‌نهایی فصل 198/87، رئال مقابل بایرن مونیخ 4-1 شکست خورد و بازی برگشت را 1-0 برد، اما کافی نبود. و در لیگ قهرمانان فصل 2012/13 نیز پس از باخت 4-1 برابر دورتموند، در برنابئو با نتیجه 2-0 پیروز شد، اما باز هم حذف شد.

با این حال، آرسنال باید بداند که در همه این موارد، رئال مادرید موفق شده بازی برگشت در خانه را ببرد (حتی اگر با گل‌های کافی برای صعود همراه نبوده است.

اگر فقط به دوران لیگ قهرمانان اروپا (از فصل 1992/93 به بعد) نگاه کنیم، رئال مادرید در یک‌سوم مواقعی که در بازی رفت عقب افتاده، توانسته در مجموع صعود کند. آن‌ها در 15 تقابل رفت‌ و برگشتی دچار شکست در بازی رفت شده‌اند و فقط در 5 مورد به مرحله بعد رسیده‌اند.

بازگشت‌های موفق رئال مادرید در دوران لیگ قهرمانان

سه مورد نخست از بازگشت‌های موفق رئال مادرید در دوران لیگ قهرمانان اروپا به مرحله یک‌چهارم نهایی مربوط می‌شود:

فصل 2000/01، رئال ابتدا با نتیجه 3-2 مقابل گالاتاسرای شکست خورد، اما در بازی برگشت با برد 3-0 صعود کرد.
در فصل بعد، در مرحله یک‌چهارم نهایی مقابل بایرن مونیخ، مادرید 2-1 در بازی رفت شکست خورد، اما در برنابئو با نتیجه 2-0 پیروز شد و به مرحله بعد رسید.
در فصل 2015/16، رئال مادرید در دیدار رفت مقابل وولفسبورگ با نتیجه 2-0 شکست خورد، اما در بازی برگشت با هت‌تریک درخشان کریستیانو رونالدو، 3-0 پیروز شد و به جمع چهار تیم پایانی راه یافت.

فصل جادویی 2021-22؛ بنزما و بازگشت‌های تماشایی رئال.

در فصل 2021-22، رئال مادرید دوبار دیگر توانست شکست در بازی رفت را به صعود تبدیل کند.

ابتدا در مرحله یک‌هشتم نهایی مقابل پاری سن‌ژرمن، رئال بازی رفت را 0-1باخت، اما در بازی برگشت با هت‌تریک فوق‌العاده کریم بنزما در برنابئو، 3-1 پیروز شد و به مرحله بعد راه یافت.

لحظات گل‌زنی بازی رفت منچسترسیتی 4-3 رئال مادرید
لحظات گل‌زنی بازی برگشت منچسترسیتی 1-3 رئال مادرید

در مرحله نیمه‌نهایی همان فصل، یکی از دراماتیک‌ترین بازگشت‌های تاریخ لیگ قهرمانان رقم خورد. رئال در بازی رفت با نتیجه 4-3 مغلوب منچسترسیتی شد، اما در بازی برگشت در دقایق پایانی، دو گل پیاپی رودریگو بازی را به وقت اضافه کشاند. سپس پنالتی بنزما، صعود کهکشانی‌ها به فینال را قطعی کرد.

آمار به سود آرسنال؛ تاریخ در کنار انگلیسی‌هاست، اما رئال همیشه استثنا دارد

پیروزی 3-0 آرسنال در بازی رفت، دوازدهمین باری است که یک تیم انگلیسی در مرحله حذفی لیگ قهرمانان اروپا با اختلاف سه گل یا بیشتر به برتری می‌رسد. نکته مهم اینجاست که در هر 11 مورد قبلی، تیم‌های انگلیسی موفق به صعود شده‌اند.

این آمار نشان می‌دهد که آرسنال باید اعتمادبه‌نفس بالایی برای تثبیت این پیروزی در بازی برگشت و حذف پرافتخارترین تیم تاریخ اروپا داشته باشد.

اما وقتی صحبت از رئال مادرید و لیگ قهرمانان است، هیچ‌چیز را نمی‌توان قطعی دانست…

جنایت بی‌دقت؛ ۳۶ سال پس از فاجعه هیلزبورو

یادواره فاجعه هیلزبورو

ایلیا بهزاد اول، فوتبال لب– بی‌شک روز 15 آوریل 1989، در تقویم تاریخ فوتبال به عنوان یکی از روزهای تاریک و تاثیرگذار شناخته می‌شود. هیلزبورو، فاجعه‌ای که در نیمه‌نهایی جام حذفی فصل 88/89 انگلستان رخ داد. این نه تاریخ باشگاه لیورپول و تشکیلات هواداری این تیم، بلکه به طور کلی فوتبال بریتانیا را تحت تأثیر قرار داد. شاید باید شکل‌گیری لیگ برتر انگلیس به شیوه مدرن را از پیامدهای یکی از تلخ‌ترین روزهای تاریخ فوتبال بدانیم.

ارزیابی یک فاجعه

36 سال قبل در چنین روزی، ورزشگاه اختصاصی تیم شفیلد ونزدی، هیلزبورو، میزبان دیدار نیمه‌نهایی جام حذفی بین تیم‌های ناتینگهام فارست و لیورپول بود. ازدحام جمعیت در جایگاه لیورپول، مرگ 97 هوادار عاشق قرمزهای مرسی‌ساید را رقم زد. با وجود گذشت بیش از سه دهه از این تراژدی، هنوز زخم این حادثه برای هواداران لیورپول تازه است. شاید یکی از دلایل آن، سه دهه مبارزه بازماندگان این فاجعه و خانواده قربانیان برای پاسداشت حقیقت باشد. حقیقتی که از ابتدا، به عمد، اشتباه نمایان شد. در نهایت اما، پس از سال‌ها تلاش و ممارست، برای همگان شفاف شد. پرونده فاجعه هیلزبورو، همچنان طولانی‌ترین پرونده قضایی در تاریخ بریتانیا محسوب می‌شود. در سال‌روز این فاجعه، به بازخوانی اتفاقات تلخ در ورزشگاه هیلزبورو و پیامدهای قضایی آن می‌پردازیم.

شاید هر انسانی می‌توانست به راحتی این موضوع را تشخیص دهد که ورزشگاه هیلزبورو، امکان میزبانی مصاف دو تیم پرهوادار و بزرگ فوتبال بریتانیا را ندارد. نرده‌های قدیمی و کوچک بخش ورودی جایگاه هواداران لیورپول در هیلزبورو، از همان لحظات پیش از آغاز بازی موجب ازدحام شدید در جایگاه هواداران شد. با ورود تعداد بیشتری از هواداران، این ازدحام شدت گرفت.

هوادار لیورپول در جریان هیلزبورو

چه اتفاقی در هیلزبورو رخ داد؟

پلیس که متوجه ازدحام شدید هواداران شد، تصمیم گرفت در اقدامی عجیب، جایگاه مخصوص برای خروج هواداران را برای ورود هواداران باز کند. این موضوع، تنش و ازدحام در جایگاه هواداران لیورپول را افزایش داد. به طور معمول، ماموران پلیس در هر ورزشگاه، پس از پُر شدن یک جایگاه، در ورودی آن را می‌بندند. با این کار، هواداران به قسمت‌های دیگر ورزشگاه هدایت می‌شوند. اما در روز نحس هیلزبورو، هیچ خبری از مأموران پلیس در ورودی جایگاه هواداران لیورپول نبود.

در مسابقه‌ای که تنها 5 دقیقه به طول انجامید، هواداران لیورپول برای تماشای صعود تیمشان به فینال جام حذفی، بی‌پروا به جایگاه خود هجوم بردند. اما نمی‌دانستند که برخی دیگر از هواداران نزدیک به فنس، زیر پای آن‌ها در حال له شدن هستند. افسر پلیسی به نام اندرو ادیسون، که به درون تونل برای بیرون کشیدن مردم رفت، گفت: “همه از ترس شلوارشان را خیس کرده بودند. همه جا بوی تهوع به مشام می‌رسید. دو کپه از اجساد در ردیف جلو بودند. دستی‌ از میان جنازه‌ها بیرون زده بود. بعد از پاکسازی، معلوم شد متعلق به یک کودک است.”

دیوید لکی، یکی‌ از کسانی‌ است که در بالکن شماره 3 گیر افتاد. او به یاد دارد که شخصی به نام توماس هوارد، 39 ساله، کارگر کارخانه مواد شیمیایی و پدر سه فرزند در کنارش بود. اطراف او در اثر ازدحام جمعیت فشرده شد. او فریاد می‌زد: “پسرم پسرم!” ولی‌ متاسفانه هم او و هم تامی‌، پسر 14 ساله‌اش، در اثر فشار جمعیت زیر دست و پا ماندند.

افتادن هواداران لیورپول از بالکن

چه عوامل خارجی‌ای در هیلزبورو دخیل بود؟

هنوز چهار سال از فاجعه ورزشگاه هیسل در جدال بین لیورپول و یوونتوس نگذشته بود. فاجعه‌ای که منجر به مرگ 39 هوادار یوونتوس در فینال جام باشگاه‌های اروپا شد. این اتفاق، محرومیت 5 ساله باشگاه‌های انگلیسی از مسابقات اروپایی را به دنبال داشت. تصاویر هولناک از ورزشگاه هیلزبورو، باعث شد تا نیروهای پلیس، مسئولان برگزاری بازی و حتی رسانه‌ها از تقصیرات خود شانه خالی کنند.

پلیس منطقه یورک‌شایر جنوبی، مسئولیت برقراری نظم و امنیت هواداران در این مسابقه را برعهده داشت. آن‌ها برای سال‌ها، با دروغ‌هایی عجیب و باورنکردنی سعی کردند تا هولیگانیسم را تنها عامل این فاجعه بزرگ معرفی کنند. همچنان، پس از 36 سال، ملامت قربانیان از سوی پلیس یورک‌شایر، تیترهای روزنامه سان علیه لیورپول (که منجر به تحریم این روزنامه از سوی باشگاه لیورپول و مردم مرسی‌ساید شد) و مطالب نادرست در رسانه‌ها، ترامای جمعی بازماندگان این حادثه محسوب می‌شود. شعارهای هواداران رقیب در تمسخر ماجرای هیلزبورو با استناد به این مطالب، یکی از شوکه‌کننده‌ترین اتفاقات این سال‌های فوتبال انگلیس بوده است.

سیستم قضایی انگلیس، از جمله برخی قاضیان رده بالا، برای سال‌های متوالی سعی کردند جای متهم و قربانی را در این پرونده تغییر دهند. روشی که از همان ابتدا پلیس یورک‌شایر در پیش گرفت. همین اصرار سیستم قضایی به اثبات حقیقت وارونه پلیس، طولانی‌ترین پرونده قضایی بریتانیا را رقم زد.

خانوادگان قربانیان فاجعه هیلزبورو

دادخواهی، دفاع، مجازات!

ناتوانی سیستم قضایی بریتانیا در کشف حقیقت، خانواده قربانیان را مجبور کرد تا برای 27 سال، اعتراضات و دادخواهی مرگ عزیزان خود داشته باشند.

تشخیص پلیس و سیستم حقوقی انگلیس برای تصادفی اعلام کردن مرگ این افراد در سال 1991. سرانجام پس از 27 سال و در سال 2016، با استناد به بیش از 400 هزار صفحه سند از 80 سازمان، این رای وتو شد. در پایان یک پرونده طولانی، تلخ و جنجالی، دادگاه اعلام کرد 96 هوادار لیورپول در این حادثه به دلیل کوتاهی مسئولین کشته شدند. در سال 2021، اندرو دواین که در زمان حادثه 22 سال سن بیش‌تر نداشت، به دلیل صدمات مغزی ناشی از این اتفاق درگذشت. تعداد قربانیان این حادثه به 97 نفر افزایش پیدا کرد.

اما نکته تلخ این‌جاست: با وجود اثبات کشته شدن این 97 قربانی عاشق فوتبال که بین 10 تا 67 سال سن داشتند، هیچ فردی به طور جدی محاکمه نشد. دیوید داکنفیلد، رئیس پلیس یورک‌شایر جنوبی و مسئول برقراری امنیت این مسابقه، در سال 2016 طی هفت روز دادگاه، از شاهد به متهم تبدیل شد. او به اتهام قتل عمد، محاکمه گشت. اما سه سال بعد، در دادگاهی مجدد تبرئه شد تا خانواده‌های قربانیان، بار دیگر طلب دادخواهی کنند. موضوع جایی عجیب می‌شود که بیشتر درباره دروغ‌های پلیس یورک‌شایر درباره این فاجعه بدانیم.

عدالت خواهی خانوادگان قربانیان

مورد عجیب پلیس‌ها در هیلزبورو!

داکنفیلد در اظهارات خود به اتحادیه فوتبال انگلیس، دستورات خود راجع به باز کردن گیت خروجی را کتمان کرده بود. اما بعدها در دادگاه مشخص شد که شخص وی، دستور باز کردن گیت‌ مخصوص خروج هواداران را صادر کرده است. داکنفیلد، پلیس یورک‌شایر را متقاعد کرد تا با داستانی‌ جعلی منکر هرگونه قصور و کوتاهی پلیس شوند. او در عوض گناه را به گردن طرفداران انداخت.

تلاش پلیس برای مقصر اعلام کردن مردم بی‌گناه و خانواده‌های آن‌ها، که سال‌ها در دادگاه برای اثبات بی‌گناهی می‌جنگیدند، تماشایی بود.

وکیل مدافع داکنفیلد، جان بگز، هواداران را به رفتارهای خشن و عدم توجه به اخطار پلیس متهم می‌کرد. او حتی نوعی فرهنگ هولیگانیسم را به آن‌ها نسبت می‌داد. رفتار او باعث انزجار خانواده بازماندگان شد. اما بگز تنها نبود. پلیس یورک‌شایر جنوبی، بارها در مصاحبه‌ها، مردم را به رفتار ناهنجار، به خاطر افراط در مصرف الکل و عدم همکاری با نیروی پلیس متهم کرد.

چیزی که بعدا اثبات شد، کاملا عکس صحبت‌های آن‌ها را نشان می‌داد. اصرار افسران پلیس یورک‌شایر، به مقصر دانستن مردم و خانواده‌هایشان در حادثه، چهره‌ای زشت و غیرقابل اعتماد از پلیس را برای مردم ترسیم کرد. مردم بارها در مجامع عمومی از دروغ گویی آن‌ها حرف زدند.

داکنفیلد، کسی که هیچ نمی‌دانست!

نکته جالب این‌که سر بازرس پیتر رایت، یکی از مأموران ارشد پلیس یورک‌شایر جنوبی، برایان مول را اخراج کرد. او یکی از ماهرترین و کاربلدترین فرماندهان پلیس بود. برایان مول 19 روز قبل از برگزاری این مسابقه، به دلایلی نامعلوم اخراج شد. متهم ردیف اول داستان، یعنی داکنفیلد، جای مول را گرفت.

داکنفیلد بعدها اعتراف کرد که آشنایی کاملی با شرایط برگزاری امن یک مسابقه فوتبال نداشته است. او اوراق مربوط به عملیات اضطراری در زمان وقوع حادثه را مطالعه نکرده بود و حتی از زمین محل برگزاری بازی نیز بازدید نکرد. او پس از 26 سال، به این موضوع اقرار کرد که وظیفه خود را نمی‌دانست. بزرگ‌ترین پشیمانی وی، به تعویق نینداختن زمان شروع بازی بود. با این کار، نظم و آرامش در ورزشگاه برقرار می‌شد و حتی ازدحام هواداران نیز کم‌تر می‌شد.

تصویر ضبط شده از یک قربانی هیلزبورو

اتفاقی که در فینال لیگ قهرمانان 2022 و پس از ازدحام هواداران لیورپول و رئال مادرید در پاریس رقم خورد و بازی، با تأخیر آغاز شد. هر چند که اتفاقات همین مسابقه هم برای هواداران قدیمی لیورپول، زخم کهنه فاجعه هیلزبورو را تازه کرد و حتی باعث خودکشی 2 هوادار این تیم نیز شد. داکنفیلد پذیرفت در حالیکه مردم بی‌گناه زیر دست و پا له می‌شدند، او مشغول دروغ بافی بوده است. داستان‌هایی درباره تماشاچیان بدون بلیط یا نابودی دروازه‌ها توسط هولیگان‌ها. چیزهایی که هیچ‌‎‎گاه در اذهان عمومی مورد قبول واقع نشد.‌

همکاری پلیس، رسانه و شیطان.

از همان لحظات ابتدایی پس از حادثه، پرونده‌سازی پلیس یورکشایر برای متهم کردن قربانیان آغاز شد. از عکاسی از قوطی‌های آبجو، تا دستور پزشکی قانونی برای تست الکل و آزمایش خون از اجساد قربانیان. حتی پلیس توانست نشریه سان را قانع کند که هواداران مست و هولیگان، با نیروهای پلیس درگیر شدند و با ادرار روی آن‌ها، مانع از امدادرسانی به موقع شدند.

داکنفیلد و رفقا در اداره پلیس، و زمانی که برای آرامش خود به الکل پناه آوردند، ایده مست بودن هواداران به ذهن‌شان رسید و فردای آن روز، داکنفیلد دلیل استقرار در اتاق کنترل را رفتارهای غیر عادی هواداران مست اعلام کرد. و هیچ اشاره‌ا‌ی به عدم توانایی در کنترل تونل توسط خود و افسران زیردستش نکرد.

نود و هفت، عددی تلخ برای طرفداران لیورپول

آیا جواب داد؟

سرانجام، پس از 27 سال تلاش مستمر خانواده قربانیان، رأی تاریخی قصور پلیس در این ماجرا صادر شد. یک گروه تحقیقاتی مستقل برای بررسی شواهد تشکیل شد‌. آن‌ها بعد از 3 سال بررسی گسترده نشان دادند قصور پلیس در کنترل اوضاع عامل اصلی فاجعه بوده. ضمن این که در صورت حضور به موقع اورژانس و امکانات پزشکی، 41 نفر از حادثه‌دیدگان، شانس بقا داشتند.

در نهایت هیئت منصفه تجدید نظر در سال ۲۰۱۶، حکم داد که هواداران به شکل غیرقانونی به دلیل خطاهای پلیس کشته‌ شده‌اند. اما بی‌گناه اعلام شدن متهم ردیف اول در سال 2019، باعث شد تا زخم این سانحه، همچنان برای هواداران لیورپول تازه بماند.

مارگارت آسپیینال، مسئول گروه حمایت از خانواده قربانیان هیلزبورو که پسرش جیمز را در این حادثه از دست داد می‌گوید: «97 نفر به شکلی غیرقانونی کشته شدند و هیچکس مسئولیتش را نپذیرفت؛ فکر می‌کنید ما چه حسی داریم؟ ما 30 سال از عمر خود را برای جنگیدن گذاشتیم وگرنه آن‌ها از این ماجرا قسر در می‌رفتند. این بزرگ‌ترین فاجعه تاریخ است. ما پلیس، رسانه و دولت را در هر زمانی روبروی خود می‌دیدیم. ما جهنم را به چشم خود دیدیم.»

ریچی گریوز یکی از بازماندگان حادثه که در آن زمان 23 ساله بود، هنوز با آثار ناشی از این حادثه دست و پنجه نرم می‌کند و در زمان اولین محاکمه، او به عنوان یکی از مسئولان این فاجعه شناسایی شد. او در این رابطه گفت: «من به شدت بابت اینکه به شکل اشتباه به عنوان مقصر شناخته شدم احساس پریشانی می‌کردم. من سعی کردم مدارکی را نشان دهم و به خانواده‌های داغدار کمک کنم؛ این یک تجربه وحشتناک بود. من با آشفتگی کامل دادگاه را ترک کردم.»

عدالت خواهی خانوادگان قربانیان

لیورپول علیه انگلستان

در زمان اولین محاکمه، گریوز به دلیل لهجه لیورپولی خود توسط پلیس‌ها و وکلای دادگستری نیز مورد تمسخر قرار می‌گرفت. سال‌ها بعد، گریوز کمپینی را بین خانواده‌های قربانیان برای جلوگیری از پنهان کردن حقیقت از سوی پلیس و دادگاه تشکیل داد.

او همچنین به طور مستمر به فروشگاه واقع در ورزشگاه آنفیلد (که توسط خانواده قربانیان هیلزبورو اداره می‌شود) سر می‌زد. او همچنین طی سال‌ها تلاش کرده تا در مدارس مختلف راجع به این موضوع صحبت کند اما گاهی توهین‌های هواداران رقیب به دلیل هواداری او از لیورپول، وی را ناامید می‌کند.

در سال 2017، جیمز جونز اسقف بازنشسته اهل لیورپول، در گزارشی جالب توجه از دولت خواست تا برای وضع قانونی به نام «قانون هیلزبورو» در قوانین بریتانیا اقدام کنند. این قانون پیشنهادی، افسران پلیس و نهاد قانون در این کشور را موظف به شفافیت می‌کند.

اما در سال 2023 و پس از شش سال سکوت، دولت به این درخواست واکنش نشان داد و پذیرش این قانون را رد کرد. گزارش سال 2017 ، با عنوان “حفظ آرایش قدرت غیرپاسخگو” از سوی جیمز جونز (اسقف سابق لیورپول) 25 توصیه را ارائه می‌کرد که 11 مورد از آن‌ها مستقیماً مربوط به پلیس بود.

رد شدن این درخواست از سوی دولت، بار دیگر موجی از ناامیدی را در بین خانواده قربانیان ایجاد کرد. البته در همان زمان، اعلام شد که برای جلوگیری از حوادث پس از فاجعه هیلزبورو که مدارک از بین رفته یا نابود شدند، آیین نامه جدیدی برای مدیریت سوابق و اطلاعات پلیس و همین طور دستورالعمل جدیدی برای افسران رابط خانواده تدوین خواهد شد.

یادواره فاجعه هیلزبورو

تکاپوی قانون هیلزبورو.

در طول تمام این سال‌ها که کمپین‌‌های مختلفی از سوی خانواده‌های داغدار شکل گرفت، هیچکدام از آن‌ها نتوانست به خوبی عدالت را در این خصوص تجربه کنند. خانواده قربانیان بارها در زمان‌های مختلف، برای احقاق حق خود و دادخواهی در مکان‌های مختلف و دادگاه، دست به اعتراض و تظاهرات زدند اما تا امروز، این اقدامات منجر به تصویب قانون هیلزبورو نشده است.

برای اثبات مشکلات سیستم قضایی، همین بس که تدوین و انتشار گزارش مستقل فاجعه هیلزبورو توسط پروفسور فیل اسکراتون که از سال 1989 روی آن کار می‌کرد 23 سال طول کشید. انتشار این اسناد در سال 2012، گامی بلند برای کشف حقیقت در خصوص این فاجعه و تغییر رای دادگاه بود. البته که پیگیری مجدد اسناد و مدارک قصور پلیس نیز با مداخلات سیاسی دو وزیر وقت یعنی اندی بورنهام و ماریا ایگل در سال 2010 اتفاق افتاد.

چند هفته پس از انتشار دوباره گزارش، قاضیان رده بالا تصمیم گرفتند بار دیگر پرونده را به جریان بندازند. پیش از این، درخواست تجدیدنظر ابتدایی قربانیان مبنی بر واکاوی دوباره سانحه در سال 1993 رد شد.

مبارزه تا آخرین نفس.

فاجعه هیلزبورو، تغییری اساسی در طراحی و مدیریت ورزشگاه‌های انگلیس ایجاد کرد. فنس‌ها برای همیشه از ورزشگاه‌ها برداشته شدند، و باشگاه‌ها ملزم شدند تا جایگاه‌های نشسته برای هواداران ایجاد کنند تا از تکرار چنین حوادث تلخی جلوگیری شود. سه سال بعد از این حادثه، باشگاه‌های انگلیسی مکلف شدند تا درآمد خود را صرف امنیت ورزشگاه‌های خود بکنند و حق پخش مسابقات خود را به طور قانونی به اسکای بفروشند تا لیگ برتر انگلیس به شکل مدرن و امروزی آن آغاز شود. این، آغازی بر ثروتمند شدن باشگاه‌های انگلیسی بر پایه حمایت هواداران خود بود و شاید اگر حادثه هیلزبورو رخ نمی‌داد، شاهد ساخت و امن‌سازی ورزشگاه‌های مدرن انگلیس نبودیم.

یک دقیقه سکوت ورزشگاه همواره پرسروصدای آنفیلد در ابتدای مسابقه این هفته لیورپول و وستهم، به خوبی ثابت می‌کند که زخم ماجرای تلخ هیلزبورو همچنان پس از 36 سال برای هواداران واقعی لیورپول تازه است. زخمی که زندگی 97 نفر را گرفت و سه دهه زندگی بازماندگان را تحت شعاع قرار داد. بازماندگانی که طی این 36 سال، سخت‌ترین لحظات را تجربه کردند. از متهم شدن به عامل شکل‌گیری این حادثه، تا کنار آمدن با دروغ‌های پلیس و سیستم قضایی و 23 سال تاخیر برای انتشار حقایق مرگ نزدیکان‌ آن‌ها. بازماندگانی که با همبستگی خود طی سه دهه اخیر در شرایط سخت و کمپین‌های حمایتی خود، توانستند رای دادگاه را تغییر دهند اما همچنان، با وجود گذشت 36 سال از این ماجرا، به دنبال اجرای عدالت و تغییر در قوانین هستند.

یادواره هیلزبورو در فضای اطراف استادیوم

استراسبورگ در مالکیت BlueCo؛ اعتراضات، مهره های قرضی چلسی و رویای روزنیور

امیر محمد کلانتری، فوتبال‌لب – شبی الهام‌بخش برای اکثر حاضران در ورزشگاه استاد-ده-لا-مینو بود. استراسبورگ با اعتماد به نفس، پس از عقب‌افتادن از لیل، حریفی که آن زمان به دنبال قرارگیری در هشت تیم برتر لیگ قهرمانان اروپا بود، بازی را برگرداند و پیروز شد. تمایلی به ترک سکوهای پرجنبوجوشی که در نیمه دوم، همزمان با بازگشت تیم به بازی، می‌لرزیدند، وجود نداشت.

مخالفت هواداران استراسبورگ با قرارگیری در سیستم مدیریت چند باشگاهی!

با ثبت یک نوار شکست ناپذیری از 9 فوریه تاکنون، صحبت‌های خوش‌بینانه درباره صعود به رقابت‌های اروپایی در جریان است.

مخالفت بخشی از هواداران با قرارگیری استراسبورگ در زیرمجموعه چندباشگاهی چلسی (BlueCo) همچنان موجب شکاف میان آن‌هاست. اما حبیب دیارا، کاپیتان 21 ساله استراسبورگ، در پایان بازی با میکروفون در مقابل هواداران پرشور تیم، بر ضرورت اتحاد و همبستگی تاکید کرد.

لیام روزنیور، سرمربی انگلیسی تیم، ترجیح داد بازی را از لب خط همراه با اعضای کادر فنی تماشا کند. او پس از بازی به خبرنگاران گفت: «می‌خواستم تصویر کلی بازی را ببینم. فضای ورزشگاه بی‌نظیر بود. ما به همبستگی همه اعضای این باشگاه نیاز داریم.»

تشکر اعضای تیم استراسبورگ از هواداران

حدود هفت یا هشت ماه از آغاز فعالیت لیام روزنیور در تیم جدیدش می‌گذرد. این مربی 40 ساله اهل لندن که برای اولین بار تصمیم گرفت در خارج از کشور کار کند، هنوز از انتخاب تابستانی خود پشیمان نیست. تیم جوان او، استراسبورگ، با روندی رو به رشد در لیگ 1 فرانسه، اکنون در رتبه چهارم جدول قرار دارد و با نزدیک‌شدن به پایان فصل، شتاب مثبتی را تجربه می‌کند.

روزنیور در گفت‌وگو با نشریه The Athletic، در دفتر کارش در محل تمرینات تیم، یک روز قبل از پیروزی مقابل لیل، می‌‌گوید: «من عاشق اینجا هستم. به عنوان یک مربی یا حتی یک انسان، نمی‌دانی رفتن به کشوری دیگر چگونه خواهد بود، اما همین بخشی از جذابیت این تصمیم بود. هر ثانیه‌اش را دوست دارم. این یک تجربه بی‌نظیر است. چون نه تنها مرا به مربی بهتر، بلکه به انسان بهتری تبدیل می‌کند.»

زندگی ساده و به دور از خانواده توسط مربی استراسبورگ

روزنیور به منطقه آلزاس در شرق کشور آمد و عمداً زندگی جدیدش را ساده و متمرکز باقی گذاشت. او خانه‌ای نزدیک به زمین تمرین استراسبورگ را انتخاب کرده و خلیفه سیسه، دستیار مربی و مترجم غیررسمی او که پیش‌تر هم‌تیمی‌اش در باشگاه انگلیسی ردینگ بود، همخانه‌اش است. اعضای قدیمی کادر فنی، جاستین واکر و بن وارنر، در خانه مجاور زندگی می‌کنند. فاصله تا محل تمرینات در سوپرما پارک، مجموعه‌ای ساده که در حومه آرام جنوب شهر به ورزشگاه لا-مینو متصل است، تنها پنج دقیقه پیاده‌روی است.

او ترجیح داد همسرش اریکا و فرزندانش را فعلاً به فرانسه نیاورد. در شش ماه گذشته، پنج بار در فواصل استراحت در بازه فیفادی به خانه خانوادگی‌اش در داربی (منطقه ای در میدلند انگلیس) سر زد. او این دوری از خانواده را به عنوان نقطه ضعفی شخصی در مربیگری خارج از کشور می‌پذیرد.

روزنیور در توصیف برنامه روزانه خود و کادرش می‌گوید: «ما ساعت هشت صبح کار را شروع می‌کنیم و گاهی تا هفت شب اینجا هستیم. به خانه می‌رویم، غذا می‌خوریم، فوتبال تماشا می‌کنیم و درباره فوتبال حرف می‌زنیم. می‌خوابیم، بیدار می‌شویم و دوباره همه چیز تکرار می‌شود. این روند بسیار فشرده است.»

اما آیا این سبک زندگی سالم است؟

او با خنده‌ای بلند پاسخ می‌دهد: «نه! اصلاً سالم نیست. خیلی از دوستان و خانواده نگرانند که من از پا دربیایم. اما من جوانم و در این سن باید سخت‌کوش باشم و غرق فوتبال شوم. برای رسیدن به جایگاهی که در فوتبال به دنبالش می‌باشم، باید عاشقش بود. من دارم رویایم را زندگی می‌کنم.»

روزنیور با حضور در استراسبورگ، طلسمی را شکست. او اولین مربی غیرفرانسوی این باشگاه در 20 سال اخیر و به همراه ویل استیل یکی از دو مربی انگلیسی است که از دهه 1950 تاکنون هدایت یک تیم در لیگ برتر فرانسه را برعهده گرفتند. این مربی که سابقه هدایت تیم های دربی کانتی و هال سیتی در دسته‌های دوم و سوم انگلیس را دارد، با امضای قراردادی سه ساله در ژوئیه گذشته، گامی بزرگ به سوی چالشی جدید برداشت.

حضور در استراسبورگ، تجربه ای متفاوت برای روزنیور

او می‌گوید: «این تجربه مرا بیشتر به چالش کشید. اینجا زبان متفاوت است، بنابراین بیشتر به زبان بدن و حالات چهره توجه می‌کنم. باید از راه های دیگری با بازیکنان ارتباط برقرار کنم؛ گفت‌وگوهای روزمره مثل: «امشب فیلم چی دیدی؟»، «حال والدینت چطوره؟» یا «همسرت خوبه؟». این موضوع فقط مربوط به بازیکنان نیست، بلکه شامل کارکنان باشگاه هم می‌شود. آن‌ها هم به همین اندازه برایم مهم‌اند.»

وی ادامه می‌دهد: «گاهی کار حوصله سر بری است. در جلسات، با احساسات بیشتری نظراتم را بیان می‌کنم. انتقال دقیق منظورمان انرژی بیشتری می‌طلبد.»

روزنیور در تمرینات استراسبورگ

هدایت تیمی در خارج از کشور ارزشش را داشت؟

اگر روزنیور تصمیم می‌گرفت در انگلیس بماند و منتظر فرصتی دیگر در فوتبال این کشور شود، احتمالاً زندگی ساده‌تری داشت. پس از اخراج او از هال سیتی دو روز پس از پایان فصل گذشته (نتیجه باخت تیمش در آستانه صعود به پلی آف دسته بالاتر)، مذاکره‌ای با ساندرلند، تیمی از لیگ دسته دوم انگلیس، انجام شد.

روزنیور می‌گوید: «نمی‌دانم چطور برخی مربیان نامزد بهترین مربی سال می‌شوند و یک ماه بعد اخراج می‌شوند، اما این ذات فوتبال است. من هیچ چیز از عملکردم در آنجا را تغییر نمی‌دهم.»

او مسیری که به لیگ 1 فرانسه ختم شد را نیز تغییر نمی‌دهد. روزنیور در مواجهه با مربیانی مانند لوئیس انریکه و روبرتو دی‌زربی، تجربه اندوزی کرده و یک هفته قبل از مصاحبه با این نشریه، در بازی مقابل مارسی در جنوب فرانسه به تساوی 1-1 دست یافت.

وی می‌افزاید: «این لیگ از نظر تاکتیکی بسیار قوی است. نمی‌توانم برای دیگر مربیان انگلیسی توضیح دهم که چرا به خارج نمی‌آیند، اما مطمئنم این تجربه من را به مربی بهتر تبدیل می‌کند. گراهام پاتر به خارج رفت و در اوسترشوندز کار شگفت انگیزی کرد. او جایگاه خود را ساخت و من برای این موضوع احترام زیادی قائلم. وقتی در برایتون بودم (آخرین تیم روزنیور به عنوان بازیکن قبل از بازنشستگی در 2018 و مربیگری تیم زیر 23 سال)، با او آشنا شدم. فکر می‌کنم فقط دو ماه باهم کار کردیم، اما او مربی خوبی است. از کسب تجربه خارجی نترسید. من هم نمی‌ترسم.»

روزنیور همواره تصویر بزرگتری از آینده حرفه ای خود در ذهن دارد. او مدرک پرو لیسانس یوفا را هنگام بازی در برایتون کسب کرد و هرگز جاه طلبی‌اش برای هدایت تیم‌ها در بالاترین سطوح را پنهان نکرده است.

هدف نهایی او کجاست؟

روزنیور ادامه می‌دهد: «اوج! می‌خواهم تیم ملی کشورم را مربیگری کنم. می‌خواهم در سطح برتر لیگ قهرمانان اروپا کار کنم. وقتی این را می‌گویم، غرور نیست؛ این هدفی است که به سوی آن حرکت می‌کنم. می‌خواهم بازیکنان جوانم اینجا نیز به سطوح بالا فکر کنند. اگر می‌خواهم به آن برسم، باید خودم هم آن استانداردها را به آن‌ها ارائه دهم.»

او در پایان می‌گوید: «هرچه بیشتر در این حرفه کار می‌کنم، بیشتر باور دارم که می‌توانم به هدفم برسم.»

روزنیور از بازیکنان استراسبورگ می‌پرسد: «اگر لیل پاس به عقب بدهد، چه واکنشی نشان می‌دهند؟» در شلوغی و هیاهوی تمرین روز جمعه، فرصتی برای پاسخ دادن به بازیکنان نمی‌دهد و خودش جواب می‌دهد: «حریف فشار می‌آورد!»

تمرینات تیم استراسبورگ

نیم ساعت به تمرینات اختصاصی با توپ و بدون توپ اختصاص می‌یابد، آن هم برای آمادگی مقابل حریفی که تنها دو روز قبلش در لیگ قهرمانان اروپا، لیورپول را در آنفیلد به زحمت انداخت. روزنیور در دایره مرکزی زمین می‌ایستد و تمام تمرین را هدایت می‌کند. او شکل بازی را مشخص کرده و زمان حمله را اعلام می‌کند: «صبر کنید… صبر کنید… مجبورش کنید به عقب برگردد!»

با اینکه اکثر بازیکنان جوان تیم فرانسوی زبان هستند، به روزنیور توصیه شد به انگلیسی مربیگری کند.

او که هفته‌ای یک بار در کلاس 90 دقیقه‌ای زبان فرانسه شرکت می‌کند، می‌گوید: «خلیفه همه چیز را ترجمه می‌کند، اما بخشی از دلیل مربیگری به انگلیسی این است که خود باشگاه هم مرا به این کار تشویق کرده. آن‌ها می‌خواهند بازیکنان انگلیسی یاد بگیرند، چون نمی‌دانیم در آینده به کجا خواهند رسید. انگلیسی زبانی است که همه تا حدی بلدند، به همین خاطر بازیکنان ما هم در کلاس های انگلیسی شرکت می‌کنند.»

روزنیور و دستیارش در استراسبورگ

روزنیور: «باشگاه این کلاس‌ها را برای بازیکنان تنظیم کرده. اجباری در کار نیست. همه چیز بر پایه اعتماد است. من قانون‌های زیادی ندارم. همه چیز به احترام متقابل برمی‌گردد. اولین حرفم به بازیکنان این بود که مسؤولیت موفقیت بر عهده خودشان است. اگر به گروهی جوان چنین اختیاری بدهی، آن‌ها هم تمام وجودشان را برایت می‌گذارند.»

استراسبورگ، تیمی یک‌دست جوان و با انگیزه

جوان؛ توصیفی ساده است. هیچ تیمی در پنج لیگ معتبر اروپایی در این فصل تیمی با میانگین سنی پایین‌تر از استراسبورگ به میدان نبرده است. در پیروزی شنبه مقابل لیل، هیچ بازیکن بالای 22 سال در ترکیب آغازین حضور نداشت. دروازه‌بان قرضی از چلسی، پتروویچ، با 25 سال سن، مسن‌ترین بازیکن تیم بود.

روزنیور از دیدن رشد بازیکنان جوان لذت می‌برد. او علاوه بر تجربه مربیگری تیم‌های پایه در برایتون، در دربی کانتی و هال سیتی نیز به راه دادن جوانان به تیم اول شهرت یافت. لیام دلاپ، جیدن فیلوژن و جیکوب گریوس همگی زیر نظر او در هال سیتی بازی کردند و تابستان گذشته با انتقال‌های گران قیمت به لیگ برتر انگلیس رفتند.

این بخشی از دلایل انتخاب روزنیور برای هدایت استراسبورگ بود. مدیران ورزشی چلسی، پل وینستنلی و لورنس استوارت، هر دو پیشتر با او همکاری داشتند (وینستنلی در برایتون و استوارت در دوران حضورش به عنوان بازیکن در هال سیتی) و در برنامه‌هایشان برای استراسبورگ همسو بودند. روزنیور می‌گوید: «وقتی در مسیر فوتبالی خود با آدم‌های خوبی آشنا می‌شوی، ارتباطت را حفظ می‌کنی. آن‌ها به من گفتند مشتاقانه منتظر آمدنم به استراسبورگ هستند. قبول کردن این پیشنهاد اصلاً سخت نبود.»

اما هدایت استراسبورگ همیشه آسان نبود. پاتریک ویرا، بازیکن افسانه‌ای آرسنال و مربی سابق کریستال پالاس، که پیش از روزنیور هدایت تیم را برعهده داشت، فصل گذشته با چالش‌های زیادی رو‌به‌رو شد و تیم در آستانه سقوط به لیگ 2 قرار گرفت، اما نهایتاً با رتبه سیزدهم در میان 18 تیم نجات یافت.

مخالفت هواداران با قرارگیری استراسبورگ در زیرمجموعه چند باشگاهی چلسی

مخالفت‌ها با مالکیت BlueCo حتی پس از 18 ماه هنوز ادامه دارد. بنر «BlueCo Out» پشت یکی از دروازه‌های ورزشگاه به چشم می‌خورد و هواداران پرشور استراسبورگ در 15 دقیقه ابتدایی بازی مقابل لیل، با سکوت اعتراض آمیز خود موضع‌شان را نشان دادند.

استراسبورگ هنوز باشگاهی با تناقض‌های عمیق است. سرمایه‌گذاری BlueCo بلند پروازی‌هایی مانند صعود به اروپا را جایگزین مبارزه برای بقا در لیگ 1 کرده، اما بسیاری از هواداران نمی‌توانند پذیرای نقش این باشگاه به عنوان چرخ‌دنده ماشین چلسی باشند!

بنر دیگری با شعار «مالکیت چندگانه غیر قابل قبول» (Non à la multipropriété) پیش از نمایش هماهنگ حمایت هواداران (با پرچم ها و آتش بازی) در دقیقه 15 به اهتزاز درآمد. استراسبورگ تا آن زمان با گل دقیقه 8 اسامه سحراوی، 1-0 عقب بود.

هواداران پر شور استراسبورگ

سخنرانی کاپیتان دیارا پس از پایان بازی، درخواستی برای حمایت کامل از تیم بود. موضعی که مارک کلر، بازیکن سابق تیم ملی فرانسه و رئیس کنسرسیوم مالک پیشین باشگاه، نیز آن را تکرار کرد. کلر روز دوشنبه در بیانیه‌ای اعلام کرد که فروش باشگاه به BlueCo به استراسبورگ اجازه داد گامی به جلو بردارد و بازیکنان سزاوار حمایت بی قید و شرط هواداران هستند.

مالکان BlueCo به ندرت در ورزشگاه لا-مینو ظاهر میشوند، اما بهداد اقبالی، مدیر شریک شرکت «کلیرلیک کپتال»، در بازی مقابل مارسی حضور داشت.

حمایت سرمربی از مدیریت BlueCo

روزنیور می‌گوید: «آن‌ها (BlueCo) اشتیاق زیادی دارند. مدام تلاش می‌کنند به پیشرفت ما کمک کنند. اعضایی از کادر ما به زمین تمرین چلسی رفتند تا از تجربیات‌شان بیاموزند، و من نیز به طور مداوم با پل، لورنس و سَم جول، مدیر جذب جهانی چلسی، در تماس می‌باشم. BlueCo همانقدر که به چلسی متعهد است، برای استراسبورگ نیز سرمایه‌گذاری و اشتیاق دارد. این برای من عالی است. ما اینجا هستیم تا در بلندمدت کارهای بزرگی انجام دهیم.»

برخی این دیدگاه را می‌پذیرند، و برخی نه، شاید هرگز نپذیرند. استراسبورگ پیشتر طعم تلخ ورشکستگی در سال 2011 و سقوط به لیگ های آماتور فرانسه را چشید.

روزنیور اضافه می‌کند: «برای درک این شرایط باید تاریخچه استراسبورگ را فهمید. قبل از مارک کلر، باشگاه در لیگ پنجم بود، چون سرمایه‌گذاران خارجی مدیریت ضعیفی داشتند. همین حالا هم به خاطر آن تجربه، بی‌اعتمادی نسبت به هر سرمایه‌گذار خارجی جدید وجود دارد.»

اعتراض هواداران استراسبورگ نسبت به مدیریت BlueCo

بازیکنان چلسی، یکی از فرمول های موفقیت استراسبورگ

واقعیت این است که مالکیت BlueCo کیفیت ترکیب استراسبورگ را ارتقا داده است. پتروویچ فصل گذشته برای مدتی در چلسی و پریمیرلیگ بازی می‌کرد. و آندره سانتوس، مهاجم 11 میلیون پوندی خریداری شده در 2023 نوجوانی است که برای سطوح بالای فوتبال نشانه گذاری شده. یکی از آن‌ها در دقایق پایانی شنبه شب با یک مهار خیره کننده برتری استراسبورگ را حفظ کرد، و دیگری با یک ضربه والی بینظیر بازی را به تساوی کشاند. بازیکنان قرضی چلسی، کلید احیای تیم و تلاش برای صعود به اروپا هستند.

روزنیور که پس از عملکرد قهرمانانه پتروویچ، او را در سطح جهانی می‌نامد، در تعریف از سانتوس، هافبک مستعد اما سخت‌کوش، می‌گوید: «آندره آینده‌ای درخشان خواهد داشت. فراموش می‌کنید بعضی از آن‌ها چقدر جوانند. آندره مثل یک بازیکن 32 ساله بازی می‌کند. من به او «دونگا» (کاپیتان قهرمان جام جهانی 1994 برزیل) می‌گویم: او برزیلی است اما سبک بازی‌اش متفاوت است. هوش بالایی دارد و آمارش در گلزنی و پیروزی در دوئل‌ها فوق العاده است. آینده‌اش بی‌نظیر خواهد بود.»

چلسی دلایل بیشتری برای پیگیری اخبار استراسبورگ در نیم فصل دوم دارد، پس از توافق برای جذب مامادو سار، مدافع 19 ساله، به استمفورد بریج، روزنیور می‌گوید: «خلق و خو، آمادگی بدنی، توانایی کنترل توپ… او تمام ویژگی‌های یک مدافع مرکزی سطح جهانی را دارد.»

پیروزی 2-1 شنبه شب با دو گل سانتوس و امانوئل امقا در چهار دقیقه، تأیید دیگری بر پیشرفت استراسبورگ بود. این پنجاه و دومین بازی پیاپی لیگ 1 بود که ورزشگاه لا-مینو با ظرفیت کامل (در حال حاضر حدود 20000 نفر) به فروش رسید. پس از تکمیل پروژه 135 میلیون پوندی سکوی جدید در تابستان آینده، ظرفیت به 34000 نفر افزایش می یابد.

رویای صعود به رقابت های اروپایی و مشکل مالکیت مشترک!

روزنیور می‌گوید: «دوست دارم به اروپا صعود کنم و در آن سطح مربیگری کنم. رتبه هفتم می‌تواند ما را به لیگ کنفرانس برساند، که هدفی واقع‌بینانه است، اما تواضع را فراموش نمی‌کنیم.»

صعود به اروپا ممکن است چالش‌هایی ایجاد کند اگر استراسبورگ و چلسی، به طور غیرمنتظره‌ای، در یک رقابت اروپایی قرار گیرند. یوفا قوانینی برای ممنوعیت حضور باشگاه‌های تحت مالکیت مشترک در یک تورنمنت دارد، اما همانطور که اینئوس با نیس و منچستریونایتد نشان داده، راه‌های فراری وجود دارد.

فعلاً این نگرانی‌ها ارجحیت ندارند. استراسبورگ به آینده امیدوار است و روزنیور هم دلتنگی خانه را ندارد.

اسکات مک تامینای؛ اشتباه در شناخت او در منچستر، کیفیت سری آ و عشق واقعی به گوجه‌

اسکات مک تامینای در ناپولی

امیر محمد کلانتری، فوتبال‌لب – اسکات مک تامینای به صندلی تکیه می‌دهد، چشمانش گرد و صدایش ناگهان مملو از احساس می‌شود. مصاحبه با یک فوتبالیست فعال، معمولاً چالش‌ برانگیز است…

اسکات مک تامینای و اشتیاق صحبت از ایتالیا

این موضوع که مصاحبه با یک فوتبالیست معمولا با چالش همراه است قابل درک میباشد. طبیعی است چون شرایط چندان مناسب گفت‌ و گویی خوب نیست. از نگاه بازیکن، این موقعیت قطعاً عجیب به نظر می‌رسد. فضایی بیش از حد رسمی و تقریباً غیرطبیعی. معمولاً آنها را به اتاقی بی پنجره می‌برند، در مقابل یک غریبه می‌نشانند و از آنها می‌خواهند 15 تا 45دقیقه درباره خودشان صحبت کنند. برای کمک به این فرآیند، سوالاتی کنجکاوانه و جهت‌دار مطرح میشود که اکثراً تمایلی به پاسخگویی واضح ندارند.

این مشکل اصلاً شامل حال مک تامینای نمی‌شود. اگر هم از این موقعیت احساس ناخوشایندی داشته باشد، آن را به خوبی پنهان می‌کند. این بازیکن 28 ساله وقتی از ناپولی، ایتالیا و تغییر غیرمنتظره زندگی‌اش در تابستان گذشته حرف می‌زند، پر از انرژی، اشتیاق و شور است. اما هیچکدام از اینها به پای موضوعی نمی‌رسد که او را تقریباً به وجد می‌آورد.

میگوید «وای خدای من!» و لپ‌هایش را باد می‌کند. «گوجه‌فرنگی ها!»

البته منظور فقط گوجه‌فرنگی نیست. مک تامینای در مورد ماهی، کدو و ریزوتو هم با ذوق صحبت می‌کند. او از فکر کردن به غذای ایتالیایی هم لذت می‌برد. تا جایی که با مطرح شدن این موضوع، هم از ادبیات و هم از رفتارهای ایتالیایی تقلید می‌کند. در حالی که لبخند می‌زند، میگوید «بلیسیمو!».

اسکات مک تامینای و عشق به گوجه فرنگی!

از جهتی، واقعاً پای گوجه‌فرنگی در میان است. گوجه‌فرنگی‌ هایی که در منطقه کامپانیا پرورش می‌یابند، برای او حکم یک کشف را داشتند. همانطور که بیلی گیلمور، هم‌تیمی او در باشگاه و تیم ملی می‌گوید: «اسکاتی عاشق غذاخوردنه!» او نه فقط به عنوان یک خوره غذا، بلکه با شور و اشتیاقی شبیه به یک تازه‌وارد، درباره آنها صحبت می‌کند.

او میگوید: «هرگز در خانه گوجه نمیخوردم. آنها فقط مثل آب قرمز رنگ بودند. اینجا واقعاً مزه گوجه‌فرنگی می‌دهند. حالا به عنوان میان‌وعده میخورمشون. همه سبزیجات، همه میوه‌ها رو میخورم. همه چیز اینجا تازه است. واقعاً باورنکردنیه».

مک تامینای و گیلمور در خارج از شهر و نه چندان دور از هم زندگی می‌کنند و از خدمات یک سرآشپز خصوصی به نام ماریو بهره می‌برند. مک تامینای تقریباً با همان محبتی که درباره گوجه‌فرنگی صحبت می‌کند، از ماریو هم یاد می‌کند: «اون واقعاً عالیه! هر صبح به بازار میره و سبزیجات، ماهی و بقیه چیزها رو تازه میخره. همه چیز مرتب و تمیز. فوق‌العاده است».

البته مک تامینای اولین کسی نیست که متوجه این موضوع شد که زندگی در ناپولی کمی پرشورتر و جاندارتر از دیگر جاها است. این شهر برای حداقل دو هزار سال، مکانی است که مردم برای تجدید قوا به آن پناه می‌بردند.

اسکات از منچستریونایتد دلخور نیست!

اگر پس از ترک منچستریونایتد در تابستان گذشته، حتی ذره‌ای تلخی، حس نفرت یا پشیمانی وجود داشت، اکنون کاملاً وجود ندارد. مک تامینای از صحبت درباره دوران حضورش در اولدترافورد طفره نمی‌رود، اما هیچ نشانی از زخم روانی ناشی از این جدایی هم در او ظاهر نیست.

در عوض، او به سال‌های سازنده فوتبالش در آنجا با آرامشی قابل توجه و صداقتی بی‌پرده نگاه می‌کند. بی‌شک می‌داند که بسیاری ممکن است احساس کنند در اولدترافورد آنطور که شایسته‌اش بود، قدردانی نشد؛ قطعاً توسط یک یا دو مربی که با آنها کار کرد و شاید حتی توسط بخشی از هواداران.

اما او نسبت به همه این ها خونسرد و متواضع است. منچستریونایتد امروزی، باشگاهی که با اضطراب، منتظر فردایی روشن‌تر و بهتر است، نوعی برخورد کودکانه با بازیکنان بومی خود دارد. جسی لینگارد و مارکوس رشفورد حتی در آستانه سی سالگی، هنوز به عنوان استعدادهای در حال رشد توصیف می‌شدند.

اتفاقی مشابه نیز برای اسکات مک تامینای افتاد. وقتی او را فروختند، این حس به وجود آمد که یونایتد یکی از گوهرهای آکادمی خود را، احتمالاً برای رعایت مقرات مالی لیگ برتر، از دست می‌دهد. او در آن زمان ۲۷ سال داشت.

حالا پس از نه ماه، این موضوع غیرمنطقی به نظر می‌رسد. مک تامینای امروز حال و هوای یک حرفه‌ای باتجربه را دارد؛ بازیکنی ملی پوش که به اندازه کافی دیده و انجام داده تا بداند مسیر حرفه‌ای به ندرت خطی مستقیم است. پیچ‌ و خم‌ها و انحراف‌ هایی وجود دارد و تقریباً غیرممکن است که کسی آنچه او «مسیر بی‌نقص» می‌نامد را تجربه کند.

ماجرای بازی در پست غیرتخصصی در یونایتد

وقتی او اشاره می‌کند که در نخستین روزهای حضورش در یونایتد در پست غیرتخصصی قرار می‌گرفت، این حرف را بدون هیچ عصبانیتی بیان می‌کند:
«وقتی به تیم اصلی رسیدم، در پستی بازی می‌کردم که با خصوصیاتم همخوانی نداشت. تقصیر مربیان نبود. نقاط قوت من همیشه حضور در محوطه جریمه، گلزنی و ایجاد مشکل برای حریف بود. اما من به عنوان هافبک پست 6 یا مدافع میانی استفاده می‌شدم، درحالی که این سبک بازی من نیست. اما وقتی ۲۰ ساله هستی و برای منچستر یونایتد بازی می‌کنی، نمی‌توانی در دفتر مربی را بزنی و بگویی باید به جای پل پوگبا در پست 8 بازی کنی! این غیرواقع‌بینانه است. باید جایگاهت را بدانی و کاری که از تو خواسته می‌شود را انجام دهی. در چند فصل اخیر، فرصت بیشتری برای حضور در محوطه و گلزنی پیدا کردم و سال گذشته بهترین عملکردم را داشتم.»

او حتی از این موضوع که مجبور بود بیش از دیگران برای حفظ جایگاهش در تیم بجنگد، کینه‌ای به دل ندارد. بارها قربانی چرخه باطل بازسازی بی‌پایان یونایتد شد؛ هر تابستان، یک خرید درخشان جدید به تیم اضافه می‌شد که عملاً نقشش عقب راندن دوباره مک تامینای بود.

اول پوگبا بود، بعد اریکسن و سپس کاسمیرو! او میگوید: «همیشه بازیکنی را می‌خریدند که لزوماً آنچه مردم انتظار داشتند نبود.»

اریکسن و کاسمیرو، رقیبان اسکات مک تامینای در یونایتد.

این الگو به مرور آشنا شد: مک تامینای به آرامی و با اطمینان جایگاهش را بازمی‌یافت و تا دسامبر، دوباره بخش جدایی‌ناپذیری از تیم می‌شد.

میگوید: «ذهنیت من همیشه این بود که آماده باشم و فرصت‌ها را از دست ندهم. همیشه می‌خواستم ارزشم را ثابت کنم و نشان دهم که می‌توانم در هر بازی حاضر باشم. چنین چیزهایی روی من تأثیر نمی‌گذارند. شما فقط می‌توانید روی کار خود کنترل داشته باشید.»

پروژه های ناتمام!

برای مدتی، به نظر می‌رسید او قربانی پدیده‌ای شد که بسیاری از بازیکنان بومی با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. آنها محکومند به عنوان پروژه‌های ناتمام دیده شوند. دردهای رشد اولیه‌شان بخشی از خاطره جمعی باشگاه است. بنابراین همیشه در مقایسه با هم تیمی‌ ها یا رقبایی که از بیرونِ باشگاه، کامل و آماده، خریداری می‌شوند، ناکامل به نظر می‌رسند.

مک تامینای می‌گوید: «هرگز به این شکل به آن فکر دقت نکردم. اما ممکن است درست باشد.» حتی این اشاره کوچک که شاید بیش از حد لازم مورد قضاوت قرار گرفته، آرامش او را برهم نمی‌زند و اضافه کرد: «این منچستریونایتد است. باید آماده باشی. هواداران تحمل اینکه بازیکن آماده‌ نبوده را ندارند. ممکن است 10 یا 40 یا 50 بازی کنی و سپس کنار گذاشته شوی، فقط چون در آن لحظه آماده نیستی. پس باید بروی و یاد بگیری و بهتر شوی. من خوش‌شانس بودم که 250 بازی کردم و جام اتحادیه و جام حذفی را بردم، اما می‌خواستم جام های بیشتری ببرم. همیشه می‌خواهی برنده شوی.»

ناپولی و اسکات مک تامینای؛ یک علاقه دو سویه!

به نظر می‌رسد بخشی از توانایی او در نگاه روشن‌بینانه به همه چیز ــ علاوه بر گوجه‌فرنگی ها (که واقعاً نقش کلیدی دارند!)، این است که در ناپولی، کوچک‌ترین شکی درباره میزان ارزش و محبوبیتش وجود ندارد.

مک تامینای می‌گوید به محض اینکه فهمید ناپولی به او علاقه دارد، جذابیتی آنی احساس کرد. او همیشه سعی داشت فرصت های جدید را ذهنی باز بررسی کند و ادامه میدهد: «شرایط در منچستر سخت بود. دقیقاً نمی‌دانستم چه می‌گذرد. اما ناپولی را فوراً می‌شناسی: اشتیاق هواداران، کیفیت لیگ.»

اگر مک تامینای مجذوب ناپولی شد، این احساس کاملاً دوطرفه بود. آنتونیو کونته کوچک‌ترین ابهامی درباره دلیل جذب او نداشت. او مک تامینای را به عنوان موتور تهاجمی خط هافبک می‌دید که با ورود به محوطه جریمه حریف، دردسر می‌آفرید.

مک تامینای، یک بازیکن شجاع و رهبری ارشد

اما مهم‌تر از آن، کونته او را بازیکنی ارشد و رهبر می‌دانست. اگرچه رختکن ناپولی تحت سلطه سه ایتالیایی، یعنی دی لورنزو، پولیتانو و اسپیناتزولا است، به طوری که بازیکنان حق ندارند میز شام را ترک کنند تا زمانی که این سه اجازه دهند، اما انتقال مک تامینای به عنوان یک دستاورد بزرگ تلقی شد. برای اولین بار در کارنامه حرفه‌ای‌اش، او نه بر اساس گذشته، بلکه بر اساس توانایی‌های فعلی‌اش قضاوت می‌شود.

او با این مسئولیت شکوفا شد. تنها در چند هفته، لقب «مردی با دلی شجاع» را به خود اختصاص داد. به‌ویژه در اوایل فصل، سهم بزرگی در خط حمله ناپولی داشت. در سن سیرو، المپیکو و مقابل یوونتوس گلزنی کرد. حالا در ورزشگاه دیگو آرماندو مارادونا، پرچم‌های نمادین اسکاتلند در میان تماشاگران به چشم می‌خورد.

مک تامینای با اشتیاق تمام، خود را در زندگی ایتالیایی غرق کرده است. او از سری آ به طور تمام و کمال دفاع میکند و در مقابل انتقادهای نابجا، از همان واژه «سوءتفاهم» استفاده می‌کند.

درباره سطح این لیگ میگوید: «مردم وقتی می‌گویند ایتالیا یا اسپانیا همسطح پریمیرلیگ نیستند، باید مراقب باشند. از نظر فیزیکی و تاکتیکی، بعضی از سخت‌ترین بازی‌های عمرم را اینجا تجربه کردم.»

علاقه به زبان و فرهنگ ایتالیایی!

اسکات مک تامینای هفته‌ای چندبار کلاس ایتالیایی دارد و با تمرین در اپلیکیشن‌های مختلف، سعی‌اش را دوچندان می‌کند. پیشرفت او را می‌توان از دو طریق سنجید: اولاً پولیتانو می‌گوید ایتالیایی‌اش خیلی خوب است و ثانیاً گاهی جملات انگلیسی را به سبک ایتالیایی‌ها ادا می‌کند!

اسکات: «همیشه دلم می‌خواست زبان جدیدی یاد بگیرم. کار ارزشمندی است. مهم است که مردم ببینند ما فرهنگ اینجا را هم پذیرفته‌ایم. شهر شگفت‌انگیز است؛ کاملاً متفاوت. باید نشان دهیم که به شهر و فرهنگش اهمیت می‌دهیم، نه فقط به بازی خوب.»

ایتالیا، خانه دوم اسکات مک تامینای

او به قدری خوب عمل کرد که بالاترین افتخار ناپولی را دریافت کرده است: نقاشی دیواری چهره‌اش روی دیواری در شهر. وقتی مک تامینای انگلیس را ترک کرد، این انتقال، مثل همیشه، به عنوان ماجراجویی بزرگ به ناشناخته‌ها تصویر شد. تا حدی هم همینطور بود؛ مهاجرت به کشوری دیگر، به هر دلیلی، شجاعت می‌خواهد.

اما پس از نه ماه، به نظر نمی‌رسد قضیه همین باشد. مک تامینای انگار نه مسافر است و نه مهمان؛ حس میکند اینجا خانه خودش است. به همان اندازه مهم، او در وجود خودش هم آرام است. بازیکنی که بالاخره می‌تواند شیرینی لحظه‌هایش را بچشد.

تحلیل جامع چالش‌های مالی منچسترسیتی و تأثیر آن بر آینده لیگ برتر

وام های مالی منچسترسیتی
Premier League profit and sustainability regulations explained: What  restrictions are there on clubs spending what they want? | Football News |  Sky Sports مالی

وام‌های مالکان: از توسعه استادیوم تا ابزار دور زدن قوانین

علیرضا خلیلی، فوتبال‌لب – بر اساس آخرین گزارش‌های مالی، شش باشگاه لیگ برتر بیش از ۱۰۰ میلیون پوند به مالکان یا شرکت‌های وابسته بدهی دارند. این وام‌ها به‌طور عمده برای ساخت یا نوسازی استادیوم‌ها استفاده شده‌اند، اما همیشه اینگونه نیست:

تعدادباشگاهمبلغ وام (میلیون پوند)هدف اصلی
1اورتون۴۵۰.۸تبدیل به سهام پس از فروش
2آرسنال۳۲۴.۱بازپرداخت بدهی‌های دوران پاندمی
3برایتون۲۹۹.۷توسعه زیرساخت و تیم‌سازی
4چلسی۱۴۶.۱نامشخص

نمونه‌های کلیدی:

برایتون:

  • مالک تونی بلوم تا ژوئن ۲۰۲۲، ۴۰۶.۴ میلیون پوند به باشگاه وام داده بود.
  • علی‌رغم ساخت استادیوم ۱۰۱ میلیون پوندی در ۲۰۱۱، ۱۰۶.۷ میلیون پوند از این بدهی در دو فصل اخیر بازپرداخت شده است.
  • این بازپرداخت اگرچه بر رعایت PSR تأثیری نداشت، اما جریان نقدی باشگاه را تحت فشار قرار داد.

آرسنال:

  • تا ۲۰۲۰، تمام بدهی‌های آرسنال خارجی و ناشی از ساخت استادیوم امارات بود.
  • در دوران پاندمی، مالکان با بازپرداخت زودهنگام ۲۰۲ میلیون پوندی بدهی‌ها (و هزینه ۳۲.۲ میلیون پوندی) به نجات مالی باشگاه آمدند.

مدل‌های مالی متفاوت: از سهام تا وام خارجی

FILE PHOTO: Soccer Football – Premier League – Manchester City v Tottenham Hotspur – Etihad Stadium, Manchester, Britain – February 13, 2021 General view of a corner flag before the match Pool via REUTERS/Rui Vieira

۱. منچسترسیتی و نیوکاسل:

  • بدون بدهی به مالکان، تأمین مالی از طریق سهام و سرمایه‌گذاری مستقیم.
  • مزیت: اجتناب از فشار بدهی و بهره.
  • چالش: وابستگی به جیب عمیق مالکان.

۲. تاتنهام هاتسپر:

  • نمونه بارز اتکا به وام خارجی: ۸۵۱.۴ میلیون پوند بدهی برای ساخت استادیوم.
  • سالانه ۲۹.۷ میلیون پوند صرف سود این وام‌ها می‌شود.

۳. چلسی و اورتون:

استفاده از وام‌های بدون بهره برای پوشش کسری بودجه یا تبدیل به سهام.

آیا وام‌های مالکان «مزیت رقابتی» ایجاد می‌کنند؟

موافقان:

  • وام‌های بدون بهره یا کم‌بهره، میلیون‌ها پوند صرفه‌جویی در هزینه‌های مالی ایجاد می‌کند.
  • مثال: اگر وام ۴۵۰ میلیون پوندی اورتون با نرخ بازار محاسبه می‌شد، فشار مالی باشگاه را فلج می‌کرد.

مخالفان:

  • این وام‌ها لزوماً رایگان نیستند. بازپرداخت آن‌ها می‌تواند جریان نقدی را مختل کند (نمونه: برایتون).
  • برخی باشگاه‌ها مانند آرسنال، تنها در شرایط بحرانی (مثل پاندمی) به مالکان متکی شده‌اند.

پارادوکس منچسترسیتی:

  • این باشگاه در فاصله ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۳ حدود ۹۸۴.۸ میلیون پوند از مالکان دریافت کرد (عمدتاً از طریق سهام).
  • اگر قوانین PSR آن زمان وجود داشت، منچسترسیتی با «تخلف بزرگ» مواجه می‌شد.

پیوند چالش‌های حقوقی با آینده لیگ برتر

Man City given fresh verdict on 115 FFP charges as Arsenal, Chelsea and  Tottenham await decision - football.london

دو جبهه نبرد:

۱. چالش APT (معاملات اشخاص وابسته):

  • منچسترسیتی خواهان بررسی وام‌های بدون بهره، مشابه قراردادهای اسپانسری وابسته است.
  • پیروزی احتمالی سیتی می‌تواند قوانین لیگ برتر را تضعیف و به رقبایی مانند آرسنال و برایتون آسیب بزند.

۲. پرونده ۱۳۰ اتهام اصلی:

  • این چالش‌ها رسماً به پرونده اصلی مرتبط نیستند، اما هر شکست لیگ برتر در دادگاه، موضع سیتی را در پرونده بزرگ‌تر تقویت می‌کند.
    سناریوهای محتمل:
  • اگر لیگ برتر بازنده شود:
  • قوانین مالی به دهه ۲۰۰۰ بازمی‌گردند؛ عصر سلطه باشگاه‌های با مالکان ثروتمند.
  • اگر لیگ برتر پیروز شود:
  • نظارت بر کلیه معاملات مالی تشدید می‌شود؛ محدودیت‌های سخت‌تر برای همه باشگاه‌ها.

آزمونی برای تعادل قدرت

این مناقشه تنها درباره پول نیست؛ بلکه نبردی برای تعریف عدالت در لیگ برتر است. آیا لیگ برتر می‌تواند قوانینی ایجاد کند که هم از باشگاه‌های کوچک محافظت کند و هم جذابیت سرمایه‌گذاری را حفظ نماید؟ پاسخ این پرسش آینده فوتبال انگلستان را شکل خواهد داد.

منابع:

  • سام لی (خبرنگار ورزشی)
  • کریس ودراسپون (تحلیلگر مالی)
  • صورت‌های مالی باشگاه‌های لیگ برتر

بررسی حساب‌های مالی باشگاه چلسی و محدودیت مالی یوفا

حساب‌های مالی باشگاه چلسی از زمان خرید آن توسط شرکت «کلیرلیک کپیتال» در ماه مه ۲۰۲۲، به یکی از موضوعات مهم و پرخواننده تبدیل شدند.

تاد بولس و بهداد اقبالی، نمایندگان مالکیان باشگاه چلسی

محمد حیدری فوتبال لب– آمار کامل مالی فصل ۲۴-۲۰۲۳ صبح شنبه منتشر شد. این آمار تأیید کرد که باشگاه چلسی در زمان واگذاری تیم زنان خود به شرکت «Blueco 22 Midco Limited» ارزش این تیم را ۲۰۰ میلیون پوند (معادل ۲۵۸ میلیون دلار) برآورد می‌کند.

باشگاه چلسی با فروش تیم زنان، ۱۹۸.۷ میلیون پوند سود به‌دست آورد. همین موضوع باعث شد در سال مالی منتهی به ۳۰ ژوئن ۲۰۲۴، سود پیش از کسر مالیات خود را به ۱۲۸.۴ میلیون پوند برساند. این اتفاق باعث شد باشگاه با قوانین سودآوری و پایداری لیگ برتر (PSR) مطابقت داشته باشد.

با این حال، فروش تیم زنان چلسی به یکی از شرکت‌های زیرمجموعه‌اش هنوز از منظر ارزش منصفانه بازار توسط لیگ برتر در حال بررسی است. باشگاه نیز تأیید کرده که «نتیجه این فرایند ممکن است منجر به تغییر قابل‌توجهی در سود شناسایی‌شده» در حساب‌های فصل گذشته شود.

باشگاه چلسی در منجلاب

یوفا رویکردی متفاوت با لیگ برتر دارد. نهاد حاکم بر فوتبال اروپا اجازه نمی‌دهد فروش دارایی‌های مشهود به شرکت‌های زیرمجموعه در محاسبات فیرپلی مالی (FFP) لحاظ شود. یوفا در حال مذاکره با باشگاه چلسی برای رسیدن به یک توافق مالی است. چرا که این باشگاه سقف هزینه‌های مجاز را نقض کرده است.

از دیدگاه لیگ برتر، سود پیش از مالیات ۱۲۸.۴ میلیون پوندی چلسی به این معنی است که نتیجه کلی باشگاه در دوره PSR 2022-2024 به ضرر ۸۳.۱ میلیون پوند رسید. این ضرر حتی پیش از کسر هزینه‌های مجاز هنوز در محدوده مجاز ضرر ۱۰۵ میلیون پوندی PSR قرار دارد.

اگر باشگاه چلسی دارایی‌های خود را به خود نمی‌فروخت (از جمله دو هتل در سال ۲۰۲۲-۲۰۲۳) ضرر پیش از مالیات این باشگاه در سه سال گذشته ۳۵۸.۳ میلیون پوند می‌شد. این رقم بیش از سه برابر میزان مجاز توسط لیگ برتر است، هرچند که ضرر PSR آنها زمانی که هزینه‌های مجاز از آن کسر شوند از این سطح کاهش می‌یابد.

این حساب‌ها چه اطلاعاتی به ما می‌دهند؟

باشگاه چلسی نسبت به زیان ۹۰.۱ میلیون پوندی فصل ۲۳-۲۰۲۲، سود قابل‌توجهی ثبت کرد. هرچند همچنان در ارقام بنیادی تغییر چندانی وجود ندارد. زیان عملیاتی باشگاه همچنان بالای ۲۰۰ میلیون پوند است و تنها اندکی بهبود در آن وحود دارد و در حال حاضر ۲۱۳.۳ میلیون پوند است. (در فصل ۲۳-۲۰۲۲ این رقم ۲۱۸.۰ میلیون پوند بود).

قریباً تمام باشگاه‌های لیگ برتر در سطح عملیاتی ضرر می‌دهند، اما زیان عملیاتی چلسی با اختلاف، بدترینِ آن‌هاست. تنها ضرر استون ویلا (۱۴۵.۳ میلیون پوند) از مرز ۱۰۰ میلیون عبور کرده، چه برسد به ۲۰۰ میلیون پوند.

استمفورد بریج، ورزشگاه خانگی باشگاه چلسی

زیان عملیاتی باشگاه چلسی علیرغم کاهش ۴۴ میلیون پوندی درآمد و رسیدن آن به ۴۶۸.۵ میلیون پوند ثابت باقی ماند. دلیل اصلی این کاهش درآمد، غیبت چلسی در رقابت‌های اروپایی برای نخستین‌بار از فصل ۲۰۱۶-۱۷ بود. درآمد پخش تلویزیونی به دلیل مشابه ۲۸ درصد کاهش یافت. هرچند بخشی از این کاهش با افزایش درآمد بلیت‌فروشی (با رشد ۳.۶ میلیون پوندی و رسیدن به ۸۰.۱ میلیون پوند) و رشد درآمد تجاری (با افزایش ۱۵.۲ میلیون پوندی و رسیدن به ۲۲۵.۳ میلیون پوند) جبران شد.

کاهش هزینه‌های کلی دستمزد و افت هزینه استهلاک بازیکنان، بخشی از کاهش درآمد را جبران کرد. هزینه دستمزد چلسی ۶۶ میلیون پوند کاهش یافت و به ۳۳۸ میلیون پوند رسید. البته باید توجه داشت که رقم مربوط به فصل ۲۳-۲۰۲۲ شامل حدود ۴۵ میلیون پوند پرداخت بابت فسخ قراردادها بود.

هرچند هزینه اخراج مائوریسیو پوچتینو و کادر فنی‌اش در ماه مه اعلام نشد، اما کاهش واقعی دستمزدهای پایه کمتر از رقم اعلام‌شده است.

نسبت دستمزد به درآمد باشگاه چلسی با کاهشی ۷ درصدی نسبت به سال گذشته، روی عدد ۷۲ درصد قرار دارد. البته همچنان با حدود ۱۰ درصد بیشتر از تیم بعدی (لیورپول با ۶۳ درصد) همچنان بالاترین میزان دستمزد در بین «بیگ سیکس» در اختیار آبی های لندن است.

در مورد فروش تیم زنان باشگاه چلسی چه می‌دانیم؟

در صورت حساب های مالی تأیید شد که چلسی ارزش تیم زنان خود را ۲۰۰ میلیون پوند در نظر دارد. رقمی که ۱۰۵ میلیون پوند کمتر از مبلغی‌ست که صندوق سرمایه‌گذاری عمومی عربستان، شرکت PCP Capital Partners و خانواده روبن در سال ۲۰۲۱ برای خرید باشگاه نیوکاسل پرداخت کردند.

همچنین هنگام بررسی قیمت فروش ۲۰۰ میلیون پوندی، باید به این نکته توجه کرد که تیم زنان چلسی در سال ۲۰۲۳-۲۴ با درآمدی بیش از ۱۱ میلیون پوند، زیان عملیاتی نزدیک به ۹ میلیون پوند ثبت کرد.

لیگ برتر همچنان در حال ارزیابی ارزش بازار منصفانه این معامله است. حساب‌های چلسی اف‌سی هولدینگز هشدار می‌دهند که «قرارداد فروش حاوی بندی است که بر اساس آن، در صورتی که تعیین ارزش بازار منصفانه توسط لیگ برتر با ۲۰۰ میلیون پوند شناسایی‌شده تفاوت داشته باشد، مبلغ قابل دریافت برای فروش تغییر خواهد کرد».

هتل‌هایی که در سال ۲۰۲۲-۲۰۲۳ فروخته شدند

نشریه آتلتیک گزارش داد که لیگ برتر ارزش دو هتل — کوپ‌تورنی و میلنیوم — را که چلسی در سال ۲۰۲۲-۲۰۲۳ به یک شرکت دیگر از گروه خود، یعنی Blueco 22 Properties Limited، فروخت، تنظیم کرده است. در آن زمان، باشگاه چلسی و لیگ برتر اعلام نکردند که چقدر از مبلغ ۷۶.۵ میلیون پوند فروش کم شد.

گزارش‌های مالی اخیر نشان می‌دهند که در جولای ۲۰۲۴، لیگ برتر مبلغ سود را ۶ میلیون پوند کاهش داد و این تأثیر در گزارش‌های مالی فصل ۲۰۲۴-۲۵ مشاهده خواهد شد.

تاد بولی در کنار اقبالی

آیا مشکلی درباره وام‌های مالکان وجود دارد؟

روز شنبه همزمان با حساب‌های مالی چلسی، حساب‌های دیگر نهادهای موجود در ساختار گروهی آن‌ها نیز منتشر شد. این حساب‌ها عملکرد زیرساختی سازمان چند باشگاهی که توسط کلیریک و بولی هدایت می‌شود را به نمایش گذاشت . همچنین میزان وام‌های مورد نیاز برای تأمین مالی آن در دو سال اول فعالیت را مشخص کرد.

طبق حساب‌های مالی 22 Holdco Limited، گروه در پایان ژوئن گذشته وام‌های بانکی به مجموع 1.165 میلیارد پوند داشت. از این مبلغ، 755.2 میلیون پوند باید تا جولای 2027 بازپرداخت شود و 410.2 میلیون پوند تا آگوست 2033.

طبق حساب‌های 22 Holdco Limited، گروه تا پایان ماه ژوئن گذشته وام‌های بانکی به ارزش 1.165 میلیارد پوند داشت. از این مقدار، 755.2 میلیون پوند باید تا جولای 2027 و 410.2 میلیون پوند تا آگوست 2033 بازپرداخت شود.

وام اول با توجه به نرخ‌های جاری، بهره‌ای بین 7.5 تا 8 درصد می‌پردازد. وام دوم از طریق بهره پرداخت به‌طور تعویقی (PIK) تامین می‌شود که هر سال جمع شده و تا زمان بازپرداخت وام انباشته می‌شود.

22 Holdco در سال منتهی به 30 ژوئن 2024 مبلغ 58.9 میلیون پوند بهره نقدی پرداخت کرد. اگر بهره تعویقی (PIK) به‌صورت نقدی پرداخت می‌شد، این رقم بالاتر می‌بود.

تا به امروز، این هزینه‌های بهره توسط بولی و کلیرلیک پرداخت شده است. هیچ شواهدی وجود ندارد که نشان دهد باشگاه چلسی مبالغی را برای پرداخت بهره وام‌های شرکت مادر پرداخت کرده باشد.

این اعداد درباره توانایی آنها برای خرج کردن زیاد در تابستان چه چیزی به ما می‌گویند؟

از زمان خرید چلسی توسط کلیرلیک کپیتال و تاد بولی از رومن آبراموویچ،به مبلغ ۲.۳ میلیارد پوند در ماه مه ۲۰۲۲، دوره مدیریت آنها با هزینه‌های سنگین در بازار نقل و انتقالات همراه بوده است. این هزینه‌ها در سه فصل به بیش از یک میلیارد پوند رسیده است.

چلسی در فصل ۲۰۲۳-۲۴، بیش از ۵۵۰ میلیون پوند برای خرید بازیکن خرج کرد؛ رقمی هنگفت که تنها از ولخرجی بی‌سابقه‌ی فصل قبل خودشان کمتر بود. این مبلغ شامل خریدهایی مثل جذب مویسس کایسدو از برایتون با ۱۱۵ میلیون پوند، انتقال ۵۳ میلیون پوندی رومئو لاویا از ساوتهمپتون، خرید کول پالمر با ۴۲.۵ میلیون پوند از منچسترسیتی و پیوستن کریستوفر انکونکو از لایپزیگ با ۵۲.۷ میلیون پوند می‌شود.

تاد بولی، نماینده مالک در باشگاه چلسی

باشگاه چلسی حالا چهار مورد از پنج هزینه‌ نقل‌وانتقالی بالای یک‌ساله در تاریخ باشگاه‌های انگلیسی را در اختیار دارد؛ تنها باشگاهی که در این جمع به آن‌ها راه پیدا کرده، منچسترسیتی است که در فصل ۲۰۱۸-۲۰۱۷ مبلغ ۳۲۸.۱ میلیون پوند هزینه کرد.

نتیجه این خرج‌های سنگین آن است که ترکیب فعلی باشگاه چلسی اکنون گران‌قیمت‌ترین تیم فوتبال جهان به‌شمار می‌رود، آن هم با اختلافی چشم‌گیر. تا پایان ژوئن ۲۰۲۴، هزینه ساخت این تیم به ۱.۴۳۷ میلیارد پوند رسیده است؛ در رده دوم، منچسترسیتی قرار دارد که بیش از ۳۰۰ میلیون پوند کمتر هزینه کرده است.

در گزارش مالی آمده است که چلسی در پنجره نقل‌وانتقالات تابستانی این فصل ۱۶۷.۸ میلیون پوند هزینه کرده. پس از آن نیز باشگاه چلسی متعهد است که بیش از ۶۰ میلیون پوند دیگر برای جذب ژئوانی کوندا و داریو اسوگو پرداخت کند.

باشگاه چلسی ماهر در فروش

با وجود هزینه‌های سنگین در پنجره‌های اخیر نقل‌وانتقالات، کلیِرلیک و بولی ثابت کرده‌اند که در فروش بازیکنان و کسب سود از آن‌ها بسیار توانمند هستند.

حساب‌های 2023-24 نشان می‌دهد که چلسی بازیکنانی مانند میسون مانت، ایان ماتسن و اوماری هاتچینسون را در فصل گذشته به مجموع مبلغ ۱۸۶.۸ میلیون پوند فروخت. این رقم سود ۱۵۲.۵ میلیون پوند را به همراه داشته، که بالاترین سود ثبت‌شده در فوتبال انگلستان است. چلسی پیش‌تر رکورد قبلی را با ۱۴۲.۶ میلیون پوند در فصل ۲۰۱۹-۲۰ ثبت کرده بود. در طول دهه گذشته، چلسی بازیکنان را به مجموع مبلغ ۱.۱۹۷ میلیارد پوند فروخت که سود ۸۴۲.۸ میلیون پوند را به دست آورد.
از نظر اینکه آیا می‌توانند در تابستان دوباره شروع به خرج کردن کنند، هیچ چیزی حداقل از منظر قوانین PSR لیگ برتر وجود ندارد که نشان دهد نمی‌توانند. احتمالاً از دیدگاه یوفا، داستان متفاوت خواهد بود.

آیا چیز دیگری هست که در مورد باشگاه چلسی باید بدانید؟

هزینه‌های استهلاک بازیکنان ۱۳.۱ میلیون پوند کاهش یافت و به ۱۹۰.۱ میلیون پوند رسید. با توجه به هزینه‌های سنگین چلسی در بازار نقل و انتقالات، این موضوع می‌تواند کمی شگفت‌انگیز به نظر برسد.

کاهش هزینه‌های استهلاک بازیکنان نشان‌دهنده سیاست باشگاه در اعطای قراردادهای بلندمدت است. به‌طوری که هزینه‌های انتقال آن‌ها بر مدت زمانی طولانی‌تر از معمول در سایر باشگاه‌ها تقسیم می‌شود. باشگاه‌های لیگ برتر در دسامبر 2023 به محدود کردن استهلاک هزینه‌های انتقال به پنج سال رای دادند، اما این محدودیت به گذشته تسری داده نشد.

با این حال، به‌طور کلی، این به این معنی است که رقم استهلاک در حساب‌های چلسی احتمالاً با رقمی که باید در محاسبات PSR آنها گنجانده شود، متفاوت خواهد بود.

یوفا استهلاک هزینه‌های انتقال بازیکنان را به پنج سال محدود کرده است. این محدودیت به‌ویژه برای انتقالات پس از ژوئن 2023 اعمال می‌شود (در حالی که محدودیت لیگ برتر تنها شامل انتقالات بعد از 12 دسامبر 2023 می‌شود). این بدین معناست که هزینه‌های پرداخت‌شده برای بازیکنانی مانند کایسدو، لاویا و نكونكو، و دیگران، می‌تواند در محاسبات PSR لیگ برتر بر اساس مدت قراردادشان استهلاک شود. اما برای یوفا فقط به مدت پنج سال قابل استهلاک است.

آیا شکاف بین پریمیرلیگ و چمپیونشیپ در حال افزایش است؟

سه بازیکن از سه تیمی که احتمالا به چمپیونشیپ سقوط خواهند کرد

به نظر می‌رسد برای دومین فصل متوالی، هر سه تیمی که از چمپیونشیپ به لیگ برتر صعود کرده‌اند، بلافاصله به دسته پایین‌تر سقوط خواهند کرد. اما آیا این یک مشکل است؟

سه بازیکن از سه تیمی که احتمالا به چمپیونشیپ سقوط خواهند کرد

محمد حیدری فوتبال لب- اگر این صحبت تکراری به نظر می‌رسد، عذرخواهی می‌کنیم، اما فصل 2024-25 لیگ برتر احتمالاً در تاریخ به‌عنوان یک فصل کلاسیک که همه چیز تا لحظه آخر هیجان‌انگیز بود، ثبت نخواهد شد.

البته هنوز این احتمال وجود دارد که رقابت برای کسب سهمیه لیگ قهرمانان اروپا در هفته‌های پایانی جذاب شود، اما رقابت قهرمانی در پایان فوریه تقریباً تعیین‌شده به نظر می‌رسد و جنگ همیشگی در قعر جدول بیشتر به درگیری میان کودکان شباهت دارد.

فاصله گرفتن سه تیم انتهایی جدول از سایر رقبا قابل توجه می باشد. حتی اگر این اتفاق باعث کاهش جذابیت و هیجان در سراسر جدول پریمیرلیگ شود. این موضوع این پرسش را مطرح می‌کند که آیا مشکلی جدی وجود دارد؟

سه تیم سقوط کرده به چمپیونشیپ

لسترسیتی روز پنجشنبه با نتیجه 2-0 برابر وستهام شکست خورد. این اتفاق یازدهمین باخت این تیم در 12 بازی اخیر لیگ برتر بود. این نتیجه باعث شد که فاصله پنج امتیازی بین منطقه سقوط و منطقه امن باقی بماند. وولوز با 17 امتیاز در رتبه هفدهم قرار دارد، در حالی که ایپسویچ و لستر هر دو 17 امتیازی هستند. ساوتهمپتون با تنها 9 امتیاز در قعر جدول قرار دارد و امیدی به بقا نخواهد داشت. در واقع، در 100 درصد از 10,000 شبیه‌سازی اخیر سوپرکامپیوتر اوپتا، سقوط تیم ایوان یوریچ قطعی است. این سه تیم در منطقه سقوط همان تیم‌هایی هستند که فصل گذشته از چمپیونشیپ به پریمیرلیگ صعود کردند.

این بدان معناست که احتمالاً برای دومین فصل متوالی، هر سه تیم صعودکننده بلافاصله به چمپیونشیپ بازخواهند گشت. پیش از فصل 2023-24، آخرین باری که چنین اتفاقی رخ داد، فصل 1997-98 بود. فصل 2023-24 بدون شک یک فصل فاجعه‌بار برای تیم‌های تازه‌وارد به لیگ برتر بود.

جدول پیش بینی شده توسط ابرکامپیوتر اوپتا
جدول پیش بینی شده توسط ابرکامپیوتر اوپتا

تکرار فاجعه فصل پیش

لوتون تاون، شفیلد یونایتد و برنلی همگی با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کردند. در نهایت، بین لوتونِ 18ام (با 26 امتیاز) و ناتینگهام فارستِ 17ام (با 32 امتیاز) شش امتیاز فاصله افتاد، اما این فاصله فقط به این دلیل کم بود که فارست به دلیل نقض قوانین سودآوری و پایداری چهار امتیاز از دست داد.

در مجموع، این سه تیم تنها 66 امتیاز کسب کردند. شفیلد یونایتد (با 16 امتیاز) نقش مهمی در پایین بودن این مجموع داشت، اما برنلی و لوتون هم عملکرد بهتری ارائه نکردند.

در مجموع، میانگین امتیازی این تیم‌ها تنها 0.58 امتیاز در هر بازی بود. این بدترین میانگین امتیاز تاریخ تیم‌های سقوط‌کننده از لیگ برتر محسوب می‌شود، در کنار فصل 1891-92 که دارون تنها تیمی بود که سقوط کرد.

بنابراین، فصل 2023-24 رکورد پایین‌ترین میانگین امتیازی تیم‌های سقوط‌کننده در تاریخ لیگ برتر را، در فصلی که بیش از یک تیم سقوط کرده، به نام خود ثبت کرد. اما احتمالا این رکورد خیلی زود شکسته شود.

بدترین میانگین امتیاز های کسب شده در هر بازی توسط تیم های سقوط کرده در تاریخ سطح برتر فوتبال انگلیس
بدترین میانگین امتیاز های کسب شده در هر بازی توسط تیم های سقوط کرده در تاریخ سطح برتر فوتبال انگلیس

مستقیم به سوی چمپیونشیپ

پس از هفته بیست‌وهفتم پریمیرلیگ 2024-25، سه تیم حاضر در منطقه سقوط به طور میانگین تنها 0.53 امتیاز در هر بازی کسب کرده‌اند. اگر این روند تا پایان فصل ادامه داشته باشد، این پایین‌ترین میانگین امتیازی مجموع تیم‌های سقوط‌کننده به چمپیونشیپ در تاریخ پریمیرلیگ خواهد بود.

این سه تیم تاکنون 69.1 درصد از بازی‌های خود را با شکست پشت سر گذاشته‌اند، که در صورت تداوم، به عنوان رکورد جدیدی برای فصلی که بیش از یک تیم سقوط کرده، ثبت خواهد شد. بالاترین درصد باخت پیش از این مربوط به فصل 2018-19 بود، زمانی که کاردیف سیتی، فولام و هادرسفیلد با 68.4 درصد شکست سقوط کردند. پس از آن، فصل 2023-24 با 66.7 درصد شکست در دوران پریمیرلیگ در رتبه بعدی قرار دارد.

میانگین بیشترین درصد باخت در تاریخ سطح برتر فوتبال انگلستان توسط تیم های تازه صعود کرده
میانگین بیشترین درصد باخت در تاریخ سطح برتر فوتبال انگلستان توسط تیم های تازه صعود کرده

حتی بهترین بودن هم کافی نیست

در آن زمان، این استدلال مطرح شد که سه تیم صعودکننده فصل گذشته از بهترین تیم‌های تاریخ چمپیونشیپ بوده‌اند. برای مثال، ساوتهمپتون با وجود کسب 87 امتیاز، مجبور شد از طریق پلی‌آف صعود کند. پیش از آن، از فصل 1995-96 تنها چهار تیم با بیش از 87 امتیاز نتوانسته بودند به طور مستقیم راهی چمپیونشیپ شوند.

همچنین، فصل گذشته نخستین باری در تاریخ لیگ دسته دوم انگلیس بود که دو تیم برتر جدول بیش از 95 امتیاز کسب کردند (ایپسویچ 96، لسترسیتی 97). البته فصل قبل از آن چنین تصویری را ارائه نمی‌کرد، با این حال، 101 امتیاز برنلی تنها در چهار فصل از تاریخ لیگ دسته دوم انگلیس توسط تیمی دیگر پشت سر گذاشته شده است.

با این حال، مگر اینکه معجزه‌ای رخ دهد، این دومین فصل پیاپی خواهد بود که پریمیرلیگ بهترین‌های چمپیونشیپ را می بلعد و کنار می‌زند. علاوه بر این، احتمال بالایی وجود دارد که دو تیم از سه تیمی که فصل آینده صعود خواهند کرد، همان‌هایی باشند که فصل گذشته سقوط کردند، زیرا برنلی و شفیلد یونایتد همچنان مدعیان جدی صعود مستقیم هستند.

به همین دلیل، به نظر می‌رسد شکاف بین لیگ برتر و چمپیونشیپ در حال افزایش است، آن هم با سرعتی بیش از هر زمان دیگر. این موضوع نه‌تنها چمپیونشیپ را در موقعیت بدی قرار می‌دهد، بلکه برای پریمیرلیگ نیز یک چالش محسوب می‌شود، چراکه این لیگ به دنبال بالا نگه داشتن استاندارد میانگین مسابقات خود است.

جدول پریمیرلیگ در پایان هفته 27 ام

تلاش برای جلوگیری از فاجعه

در ماه ژوئن، اگر آمار کلی سه تیم سقوط‌کننده در دو فصل اخیر بدترین رکوردهای تاریخ باشد و این رکوردها صرفاً توسط تیم‌های تازه‌صعودکرده ثبت شده باشند، قطعاً برای پریمیرلیگ وجهه‌ی مناسبی نخواهد داشت.

ساوتهمپتون حتی می‌تواند با رکورد کمترین امتیاز در تاریخ لیگ برتر که در اختیار دربی کانتی (11 امتیاز) است، برابری کند یا آن را بشکند. این در حالی است که فصل گذشته شفیلد یونایتد تنها 16 امتیاز کسب کرد، که سومین بدترین عملکرد تاریخ پریمیرلیگ محسوب می‌شود.

تنها زمان مشخص خواهد کرد که آیا این مسئله یک روند جدید است یا فقط یک اتفاق نادر، اما همه شواهد حاکی از آن است که فاصله بین دو سطح برتر فوتبال انگلیس هر روز بیشتر می‌شود.

درس‌هایی که پریمیرلیگ می‌تواند از جلسات مالکان NFL بیاموزد

NFL در فلوریدا

یوسف جوانشیر، فوتبال‌لب – در پالم بیچ، فلوریدا با غلتیدن ابرهای طوفانی بر فراز حیاط هتل «بریکرز»، جمعیت حاضر در مراسم پذیرایی نشست سالانه لیگ ملی فوتبال آمریکا (NFL) دوشنبه شب به داخل هتل نقل مکان کردند. تا جشن را در راهروها و سالن‌های این مجموعه لوکس تاریخی ادامه دهند.

مالکان تیم‌های NFL، مربیان، مدیران کل و راجر گودل، کمیسر لیگ، در حالی که نوشیدنی و غذاهای متنوعی مانند استیک، سالاد، پاستا و پوک‌بول (غذای هاوایی) میل می‌کردند، با یکدیگر گفتگو می‌کردند. اما ویژگی خاص این مراسم، حضور گروه دیگری بود که به مهمانی دعوت شدند: اعضای رسانه‌هایی که به طور منظم NFL را پوشش می‌دهند.

این مراسم کاملاً غیررسمی بود و همین باعث شد گفتگوها صمیمانه و بدون حاشیه پیش برود. خبرنگاران در کنار تصمیم‌گیران لیگ غذا خوردند، نوشیدنی میل کردند و گپ زدند. این طراحی عمدی بود. مهمانی دوشنبه شب نشان‌دهنده سبک همایشی است که لیگ NFL دهه‌هاست برگزار می‌کند. «نشست سالانه» حول محور گردهمایی مالکان می‌چرخد که در آن قوانین جدید رقابتی بررسی، بحث و گاهی رأی‌گیری می‌شوند. این رویداد شباهت زیادی به جلسات هیأت مدیره لیگ‌های دیگر دارد. با این تفاوت که NFL این کنفرانس سه‌روزه را به مقصدی برای رسانه‌های پوشش‌دهنده لیگ تبدیل کرده است.

NFL

میزگرد با حضور سرمربیان و مالکان NFL

در روزهای دوشنبه و سه‌شنبه صبح، میزگردهایی با حضور سرمربیان تمام تیم‌های NFL برگزار شد. چندین مالک تیم به سوالات رسانه‌ها پاسخ دادند و اخبار مربوط به بازارهای محلی خود را پیش بردند.

دوشنبه بعدازظهر، رابرت کرافت، مالک نیوانگلند پاتریوتس، در حیاط هتل و در فاصله صد متری از محل پخش زنده شبکه NFL، حلقه‌ای از دوربین‌ها و ضبط‌صوت‌ها را به دور خود دید. روز بعد، جری جونز، مالک دالاس کاوبویز، پس از پایان جلسات در راهرویی خارج از سالن کنفرانس، با بیش از ده خبرنگار گفتگو کرد. او درباره احتمال حضور بازیکنان NFL در مسابقات فوتبال، پرچم المپیک و ارزش میزبانی بازی‌های جام جهانی ۲۰۲۶ صحبت کرد.

در حیاطی آرام با نخل‌های وزش‌خورده و فواره‌ای سنتی به سبک مدیترانه‌ای، مدیران کل و مربیان برای مصاحبه تک‌به‌تک با خبرنگاران نشستند. شاید مهم‌تر از همه، راهروی اصلی هتل با چلچراغ‌های کریستالی و سقفی پر از نقاشی دستی، مکانی غیررسمی بود که خبرنگاران در آن با مالکان و مدیران ارشد گفتگو می‌کردند.

این سطح از دسترسی، بازتابی از شفافیت NFL در امور تجاری بود. لیگ جزئیات طرح‌های رقابتی که مالکان قرار بود درباره آنها بحث و رأی گیری کنند را در اختیار رسانه‌ها گذاشت و سپس کنفرانس‌های مطبوعاتی برای توضیح مصوبات برگزار کرد. این هفته با کنفرانس مطبوعاتی گودل به پایان رسید.

مالکین NFL کرونکه و گلیزر

تضاد آشکار با فوتبال؟

برخورد باز NFL در تضاد آشکار با اکوسیستم فوتبال جهانی است. پریمیرلیگ از نظر محبوبیت و اهمیت، نزدیک‌ترین معادل به NFL است. این لیگ روابط نزدیکی با NFL داشته و چندین مالک مشترک دارد. جوئل گلیزر، مالک مشترک منچستریونایتد (و تامپا بی بوکانیرز)، استن و جاش کرونکه، مالکان آرسنال (و لس‌آنجلس رمز)، و شاهید خان، مالک فولهام (و جکسونویل جگوارز) در این رویداد حضور داشتند. مالکان مشترک لیدز یونایتد (جد یورک از سانفرانسیسکو ۴۹ers) و کریستال پالاس (جاش هریس از واشنگتن کمانداران) نیز حاضر بودند.

اما در لیگ برتر انگلیس، دسترسی رسانه‌ها عمدتاً به کنفرانس‌های هفتگی مربیان محدود می‌شود. امکان مصاحبه با بازیکنان به شدت کاهش یافته و مدیران اجرایی به ندرت صحبت می‌کنند. همانطور که الیور کی، روزنامه‌نگار The Athletic دو سال پیش نوشت: «فوتبال انگلیس اهل شفافیت نیست.» مربیان اغلب تنها صدای عمومی باشگاه‌ها هستند.

استثناهایی هم وجود دارد. همانطور که کی توضیح داد، برخی مدیران اجرایی لیگ برتر با رسانه‌ها گفتگو می‌کنند، اما فرهنگ حاکم به جای تشویق، این استثناها را ناپسند می‌داند.

«یک مدیر اجرایی تعریف می‌کند که همتایانش در سایر باشگاه‌ها او را به خاطر قرار گرفتن در معرض سوالات رسانه‌ها و جلسات پرسش و پاسخ با هواداران، «احمق» می‌دانند. به مدیر دیگری که روابط رسانه‌ای خوبی دارد، انگ «خودنمایی» زده می‌شود.»

آیا روزی پریمیرلیگ می‌تواند مانند NFL رفتار کند؟

نمی‌توان از خود پرسید که آیا لیگ برتر انگلیس هم می‌تواند از برگزاری رویدادها و دسترسی‌های مشابه بهره ببرد؟ حتی با وجود اینکه ممکن است پیشنهاد چنین ایده‌ای شبیه به حرفهای تاد بولی (مالک چلسی) درباره برگزاری بازی ستارگان به نظر برسد، سخت است بتوان استدلال کرد که رویکرد NFL در تعامل با رسانهها در چنین رویدادهایی اشتباه است.

محبوبیت این لیگ در آمریکا بی‌همتاست. NFL بر آمار بینندگان تلویزیون حکمرانی می‌کند و ۷۲ مورد از ۱۰۰ برنامه پربیننده سال ۲۰۲۴ در آمریکا را به خود اختصاص داد – آماری که به شکلی عجیب نسبت به سال ۲۰۲۳ کاهش یافته بود. بر اساس گزارش‌های متعدد، NFL قصد دارد از توافقنامه حقوق رسانه‌ای ۱۱۱ میلیارد دلاری ۱۱ ساله خود خارج شود، چرا که حالا محصول خود را «کم‌ارزشگذاری شده» می‌داند. در مقابل، NBC سالانه ۴۵۰ میلیون دلار به لیگ برتر انگلیس پرداخت می‌کند، درحالی که حقوق پخش داخلی این لیگ در بریتانیا برای چهار سال ۸.۴ میلیارد دلار ارزشگذاری شده است.

NFL به همه بها می‌دهد!

NFL به دسترسی رسمی و غیررسمی به رسانه‌ها بها داده، زیرا معتقد است این شفافیت به پوشش بیشتر و آگاهانه‌تر منجر می‌شود. با وجود محبوبیت بالای لیگ، مدیران اجرایی NFL همچنین بر این باورند که چنین رویدادهای رسانه‌محور، عنصری کلیدی برای ایجاد تعامل بیشتر بین لیگ و هوادارانش است.

سه روز برگزاری نشست در پالم بیچ، نشان داد که NFL چقدر آسان بر قلمرو ورزش آمریکا تسلط یافته است. آنچه می‌توانست یک جلسه هیئت مدیره خسته‌کننده باشد. به جای آن NFL را پنج ماه قبل از شروع فصل جدید و سه ماه و نیم پیش از بازگشایی اردوهای تمرینی، دوباره به صدر اخبار و کانون توجهات بازگرداند.

قدرت اول اخبار

فصل NFL شاید تنها پنج ماه طول بکشد، اما قدرت اول و همیشگی در اخبار ورزشی است. سوپربول به کمباین NFL در فوریه ختم می‌شود. روزهای تمرین و سنجش آمادگی بازیکنان که به صورت زنده پخش شد و مانند یک بازی حذفی پخش می‌شوند. پس از آن، نوبت به نشست سالانه و سپس درفت NFL در آوریل می‌رسد. که به رویدادی سه‌روزه تبدیل و صدها هزار هوادار را به صورت حضوری (بیش از ۷۷۵٬۰۰۰ نفر در دیترویت در ۲۰۲۴) و میلیون‌ها بیننده تلویزیونی جذب می‌کند. اردوهای تمرینی بهاره و کمپ‌های تابستانی نیز باعث می‌شوند تقریباً هیچ زمانی وجود نداشته باشد که هواداران NFL مجبور به یافتن سرگرمی جایگزین باشند.

لیگ برتر انگلیس نیز به همین شکل بر چرخه اخبار مسلط است. و در خانه (بریتانیا) رقابت کمتری دارد. اما نمی‌توان از این سوال اجتناب کرد که آیا اشتراکات و ارتباطات با NFL می‌تواند به تغییر فرهنگ حاکم بر لیگ برتر و دسترسی رسانه‌ها کمک کند. حتی اگر این تغییر از جبهه جهانی و با تمرکز بر محبوبیت روزافزون لیگ در آمریکا آغاز شود.

برگزاری رویدادی مشابه «نشست سالانه NFL» می‌تواند نقطه شروع خوبی باشد.