
امیر محمد کلانتری، فوتباللب – در این مقاله به یکی از عجیبترین ایدههای تاکتیکی آرنه اسلات خواهیم پرداخت. به نقل از یک تیتر هلندی، این ایده یک شکست درخشان بود. به بیان دیگر، آرنه اسلات در طول ۳۰ سال فعالیت حرفهای خود به عنوان بازیکن فوتبال و اکنون مربی، ایدههای بهتری نیز در کارنامه داشت. ایدههایی که او را تا آستانه قهرمانی در پریمیرلیگ با لیورپول در این فصل قرار دادند.
بازگشت به دورانی که آرنه اسلات در زووله بود.
اسلات در آن زمان ۳۲ سال داشت و برای تیم زووله در لیگ دسته دوم هلند بازی میکرد. این حرکت بداههی او در شروع بازی چنان عجیب بود که رنه فن در گیژپ، بازیکن سابق تیم ملی هلند، در برنامهی تلویزیونی خود نزدیک بود از شدت عصبانیت منفجر شود.
او خطاب به بینندگان گفت:
اگر این صحنه را به آندرس اینیستا (قهرمان جام جهانی با اسپانیا) نشان دهی، فکر میکند این یک ورزش کاملاً متفاوت است. این هیچ ربطی به فوتبال حرفهای ندارد. اگر کسی در یک تیم آماتور با ۱۲ تماشاچی نیز چنین کاری کند، بلافاصله از زمین اخراجش میکنند و همه میگویند: «این دیوانه است».
اشتیاق آرنه اسلات به تجربه ایده های جدید از همان ابتدا!
توضیح دادن آن صحنه در سال ۲۰۱۱ آسان نیست. زمانی که اسلات برای امتحان کردن ایدهای جدید و کمی عجیب، تایید مربیان تیمش در زووله را گرفت تا بازیکنان تیم مقابل را غافلگیر کند.
اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم، این ماجرا یادآور این است که اسلات حتی در جوانی هم یک تاکتیک شناس مشتاق بود. او دوست داشت خارج از چارچوبهای معمول فکر کند.
همچنین ارزش ذکر دارد که او پس از طراحی این ایده، جسارت آن را داشت که آن را با آرت لانگلر (مربی وقت زووله) و دستیارش، یاپ استم (مدافع سابق منچستریونایتد و تیم ملی هلند) در میان بگذارد.
جان اورس، یکی دیگر از مربیان سابق زووله، با خندهای معنادارش به نشریه The Athletic میگوید:
اما این ایده همچنان مسخره بود. آرنه ایدههای زیادی دارد. متاسفانه این یکی از بدترینهایش بود.

طرح او این بود: بلافاصله بعد از شروع بازی، توپ را با یک ضربه سریع به بالا پرتاب کنند، سپس یک شوت قدرتمند به سمت نیمهی زمین حریف بزنند تا توپ در محوطهی جریمه فرود بیاید. همزمان با پرواز توپ در هوا، مهاجمان زووله باید با تمام سرعت به سمت محوطهی جریمه میدویدند تا توپ را در لحظهی فرود دریافت کنند. در بهترین حالت، آن را از زیر پای دروازهبان حریف عبور دهند. از همه مهمتر، بازیکنان در این موقعیت در آفساید گرفتار نمیشدند، چون همهی آنها پشت توپ قرار داشتند. اگر این تاکتیک جواب میداد، مدافعان حریف کاملاً غافلگیر میشدند.
جان اورس: ایده آرنه اسلات واقعا افتضاح بود!
اورس که حتی پس از گذشت بیش از یک دهه، هنوز کاملاً سردرگم به نظر میرسد، میگوید:
به نظر میرسد آنها متوجه این نکته نبودند که اگر توپ را مستقیماً بعد از سوت مسابقه تا محوطه جریمه حریف شوت کنند، دروازهبان به راحتی میتواند آن را بگیرد. همچنین، توپ چقدر در هوا میماند؟ شاید سه ثانیه؟ فقط فکر کنید بازیکنان چقدر باید سریع باشند تا به آن برسند. برای این کار به کسی نیاز دارید که رکورد جهانی دو را بشکند! نه. این ایده واقعاً افتضاح بود.
اما اگر آرنه اسلات، هافبک خلاق تیم، میتوانست توپ را واقعاً به ارتفاع بالا بفرستد چه میشد؟ در تمرینها، این حرکت به خوبی اجرا شد.
لانگلر اخیراً در مصاحبهای با وینسنت دِوریس، روزنامه نگار روزنامه محلی دِ استنتور گفت:
حتی سه بار هم جواب داد. به همین خاطر، من و یاپ استم به هم گفتیم: “بیایید امتحانش کنیم.” البته شرط اصلی اجرای درست آن بود.
اما آنچه اتفاق افتاد ممکن است برای هواداران لیورپول که اسلات را در نخستین سال حضورش، بدون تاکتیکهای عجیب در صدر جدول میبینند، تعجب آور باشد.
متأسفانه برای اسلات، اینترنت هرگز فراموش نمیکند و فیلم این اتفاق نشان میدهد اجرای این ایده در آن بازی حتی به پای نسخه تمرینی هم نرسید. ضربه اسلات برای بالا فرستادن توپ قابل قبول بود. اما بعد… همه چیز به فنا رفت.
لانگلر با خنده گفت:
آرنه میخواست توپ را به سمت محوطه جریمه حریف شوت کند، اما در عوض تقریباً توپ را مستقیم به بالا پرتاب کرد. توپ در واقع به سمت عقب و به ارتفاع بالا رفت، سپس پایین آمد و در لبه سمت چپ دایره مرکزی زمین در نیمه زووله فرود آمد. در حالی که صدای هلهله متعجب تماشاگران به گوش میرسید.
گوینده تلویزیون اعلام کرد:
بازی بین زووله و کامبور آغاز شده… و این صحنه واقعاً عجیب است. شاید از استرس باشد… چنین چیزی را به ندرت میبینید؛ لحظهای به یاد ماندنی از آرنه اسلات.
جان اورس که در دهه ۱۹۷۰ برای آژاکس و فاینورد بازی میکرد، میگوید این فیلم هنوز در تلویزیون هلند پخش میشود:
آرنه در طول هفته با بازیکنان و مربیان دیگر در مورد این ایده صحبت کرد. گفت: “باید روش شروع بازی را عوض کنیم. اگر اینطوری انجامش دهیم، حیرت زده میشوند”. اما ضربه او دقیقاً آن چیزی نشد که میخواست. کاملاً اشتباه عمل کرد.
اسلات به نظر میرسد جهت گیری خود را اشتباه محاسبه کرد و توپ پشت سرش در منطقهای خالی فرود آمد. این بازیکنان زووله بودند که غافلگیر شدند و در عرض چند لحظه، کامبور به حمله پرداخت.
آیا این دیوانگی منطقی پشت خود داشت؟
بن هندریکس که بین سالهای ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۵ مربیگری زووله را برعهده داشت، توضیح میدهد:
گاهی ممکن بود حریفان خورشید در چشمشان باشد و نتوانند حرکت توپ را دنبال کنند. گاهی هم این روش او برای گفتن این بود که “بفرما، ما دوست داریم توپ دوم را داشته باشیم.” مردم اینجا به آن میخندیدند. او توپ را به بالا پرتاب میکرد و بعد (با خنده) زووووووووم! (با حرکتی شبیه پرتاب موشک) توپ را مستقیم به آسمان شلیک میکرد.
هندریکس به یاد می آورد که اسلات همیشه به دنبال راههای جدید برای کسب برتری بر حریفان زووله بود:
حتی وقتی میخوابید، به فوتبال فکر میکرد. همیشه ذهنی فوتبالی داشت و در اعتماد به نفسدادن به سایرین استاد بود.
لانگلر:
ایده این بود که با شوت کردن توپ به بالاترین حد ممکن به سمت محوطه جریمه، سه مهاجم ما به جلو بدوند و در لبه محوطه حاضر باشند. چه کسی میداند از این حرکت چه نتیجه ای حاصل میشد؟
البته از بیرون خنده دار به نظر میرسید. اگر از پیش زمینه ماجرا خبر نداشتی، حتما میگفتی: “اینا دقیقاً دارن چیکار میکنن؟ توپو مستقیم به هوا شوت کردن”. اما نه، این یک شکست درخشان بود و بهتر است بحث را همینجا تمام کنیم.
با این حال، اسلات قصد نداشت به همینجا بسنده کند. حداقل در ابتدا. مصمم تر از قبل، او دوباره همان تاکتیک را در همان سال امتحان کرد. اینبار هم حریف کامبور بود و نتیجه باز هم فاجعه بار شد.
اورس میگوید:
خودش را مسخره کرد. باورکردنی نبود.
و اضافه میکند شاید هدف این بود که «حریف از خنده بتکرد، تمرکزش را از دست بدهد و آنها از این موقعیت سوءاستفاده کنند!
برای درک بهتر، اورس که دو دوره با اسلات همکاری داشته، او را مربی بهتری از کلوپ میداند و از افتخارش به عملکرد فوقالعاده شاگرد سابقش در لیورپول میگوید. در حرفهای او بجز تعجب و خنده، هیچ بدخواهی نیست.

به گفته او، این ماجرا یادآوری است که حتی باهوشترین افراد در فوتبال هم ممکن است اشتباه کنند:
یوهان کرایف، بهترین بازیکن و مربی، همیشه میگفت: “فوتبال بازی سادهای میباشد اما اجرای سادهی آن بسیار سخت است.” با این حال، گاهی بازیکنان یا مربیانی هستند که میخواهند دوباره فوتبال را اختراع کنند. و این ایده آرنه، نمونهای از آن است.