امیررضا قاسمی، فوتباللب – در قلب منطقه باسک، فوتبال فراتر از یک بازی ساده است. این ورزش به زبانی زنده و پرشور برای بیان هویت، مقاومت و آرمانهای سیاسی و اجتماعی مردم تبدیل شد. در این پست وبلاگی به بررسی چگونگی پیوند بین فوتبال و جنبشهای سیاسی در این منطقه میپردازیم.
ریشههای تاریخی: فوتبال به عنوان صدای بیصدایان
در دوران دیکتاتوری فرانکو، باسک با محدودیتهای شدیدی در حفظ زبان و فرهنگ خود مواجه بود. در این میان، فوتبال به عنوان تنها جایی که مردم میتوانستند آزادانه هویت بومی خود را ابراز کنند، ظهور کرد. باشگاههایی همچون آتلِتیک بیلبائو با سیاست «Cantera» (تاکید بر استعدادهای محلی) توانستند به نمادی از مقاومت و خودکفایی تبدیل شوند. جایی که هر گل و هر پیروزی پیامی از سرکوب شکسته شده و آزادی رو به نمایش میگذارد.
استادیوم به عنوان میدان مبارزه
در باسک، استادیومها تنها محل برگزاری مسابقات نیستند؛ آنها به میادینی برای ابراز نظر تبدیل شدهاند. هواداران باسکی در هر بازی حساس، با شعارهایی همچون «باسک تا ابد» و «آزادی واقعی»، نه تنها تیم خود را حمایت میکنند بلکه پیامی قوی از هویت و مقاومت به نهادهای مرکزی میرسانند. هنر خیابانی، گرافیتیهای پررنگ و نمایش نمادهای بومی در اطراف استادیومها، این پیامها را تکمیل میکنند.
تحول پس از دیکتاتوری: آزادی و نوآوری
پس از سقوط فرانکو، باسک شاهد دورهای از بازگشایی فرهنگی و سیاسی بود. باشگاههای باسکی فرصت یافتند تا هویت بومی خود را با آغوش بازتری به نمایش بگذارند. در کنار پذیرش مدرنیته و ورود سرمایههای خارجی، آنها تلاش کردند تا ارزشهای اصیل و محلی را حفظ کنند. این تعادل میان مدرنیت و سنت، نقطه قوتی است که همچنان هواداران باسکی به آن افتخار میکنند.
چالشها و فرصتهای پیش رو در باسک
با وجود روح مقاومت و تاریخ پربار، فوتبال این منطقه امروزه با چالشهای جدیدی مواجه است:
جهانیشدن: ورود بازیکنان و سرمایههای خارجی ممکن است به مرور زمان هویت محلی را تحت تأثیر قرار دهد.
تغییرات اقتصادی و سیاسی: قوانین ورزشی و فشارهای اقتصادی میتواند زمینهای برای ناآرامیهای اجتماعی ایجاد کند.
اما در عین حال، این شرایط فرصتهایی برای نوآوری، تقویت مشارکت هواداران و استفاده از فناوریهای نوین در ترویج فرهنگ بومی فراهم میآورد.
در باسک، فوتبال چیزی فراتر از یک ورزش!
فوتبال در باسک تنها یک ورزش نیست؛ این پدیدهای فرهنگی و سیاسی است که روایتگر مبارزه برای حفظ هویت، آزادی و عدالت است. هر بار که هواداران باسکی وارد استادیوم میشوند، داستانی از گذشتههای پر از درد و تلاش برای فردایی بهتر روایت میشود. در این تقاطع بین ورزش و سیاست، فوتبال به مثابه پلی برای انتقال آرمانهای بلند انسانی عمل میکند.
در نهایت، داستان فوتبال باسکی نشان میدهد که چگونه عشق به بازی میتواند به ابزاری قدرتمند برای مقاومت و تغییر اجتماعی تبدیل شود. این داستان همچنان الهامبخش نسلهای آینده در جستجوی عدالت و حفظ فرهنگ بومی خواهد بود.
مهران قهرمانی-فوتبال لب، رودریگو، بازیکن جوان و بااستعداد رئال مادرید، نقشی کلیدی در تیم ایفا میکند. اما به نظر میرسد که همچنان آنطور که شایسته است، مورد تقدیر قرار نمیگیرد. او کارهای زیادی برای بهبود عملکرد رئال مادرید انجام میدهد، اما به اندازهای که باید، دیده نمیشود. در این مقاله به نقش او در تیمی که دوباره به دنبال قهرمانی در لالیگا و لیگ قهرمانان اروپا است، میپردازیم.
رودریگو در میان ستارگان کهکشانی
در تیمی پر از ستارههای بزرگ مانند رئال مادرید، رودریگو کمتر به چشم میآید. او نه کیلیان امباپه است، نه وینیسیوس جونیور و نه جود بلینگهام. برخلاف این سه ابرستاره که پس از انتقال امباپه به اسپانیا در تابستان گذشته با لقب “BMV” توسط رسانههای محلی شناخته میشوند، رودریگو در مرکز توجه نیست. این سه نفر همانهایی هستند که پیراهنهای بیشتری میفروشند، هواداران را به ورزشگاه میکشانند و در نهایت گلهایی میزنند که رئال مادرید را به تیم پیروز تبدیل میکند.
اما این که خط حمله فعلی رئال را یک “سهگانه” بنامیم، بیانصافی است؛ بهویژه نسبت به رودریگو که با وجود فروتنی، از استعداد زیادی برخوردار است. در واقع این خط حمله، یک “چهارگانه” است و نادیده گرفتن این موضوع برای بسیاری از افراد، از جمله خود رودریگو، آزاردهنده است. پس از تساوی 1-1 مقابل مایورکا در ماه آگوست، که رودریگو تنها گل تیمش را به ثمر رساند، در شبکههای اجتماعی نوشت: “هفته گذشته درباره سهگانه بلینگهام، امباپه و وینی صحبت کردند، اما باید حرف R از رودریگو را هم به این ترکیب اضافه کنند. ما یک چهارگانه از مهاجمان داریم و سایر اعضای تیم. همه در بازیها اهمیت دارند و ارزش خود را در مسابقات مختلف نشان خواهند داد.” او بعداً این پست را بهخاطر حفظ هماهنگی تیمی پاک کرد، اما این اقدام نیز نشاندهنده شخصیت او در تلاش برای بهبود تیم است.
عدم حضور رودریگو در لیست توپ طلا
این دیدگاه که رودریگو به اندازه کافی مورد توجه قرار نمیگیرد، چندان غیرمعمول نیست. او همچنان کم ارزش ترین بازیکن (از دیدگاه مردم و رسانه) در بین چهار مهاجم اصلی است. اگر قرار باشد یکی از این چهار نفر جایگزین شود، بیشتر مردم معتقدند که آن شخص رودریگو خواهد بود. حتی در لیست نامزدهای توپ طلای 2024 نیز تنها او از این چهار نفر جایی نداشت، با اینکه نقشی کلیدی در تیمی که دوگانه قهرمانی بهدست آورد، ایفا کرده بود. خودش در این باره گفت: “فکر میکنم حقم بود… اما من تصمیمگیرنده نیستم.”
ارزشگذاری و بهای همتیمیها به رودریگو
با این حال، درون تیم هیچ تردیدی در مورد اهمیت او وجود ندارد. پس از پیروزی رئال مادرید مقابل منچسترسیتی در پلیآف لیگ قهرمانان، جود بلینگهام در مصاحبهای با شبکه CBS آمریکا گفت: “او بسیار دستکم گرفته شده است. برای من، او احتمالاً بااستعدادترین و فنیترین بازیکن تیم است. کارهایی که با توپ انجام میدهد، ما را شگفتزده میکند. او لذتبخشترین همتیمی است.” بلینگهام همچنین به فداکاریهای رودریگو اشاره کرد: “پست مورد علاقهاش مانند وینی، سمت چپ است. اما او برای کمک به تیم، در سمت راست بازی میکند که موقعیت طبیعیاش نیست و هرگز شکایتی ندارد.”
فداکاری و چندپستی بودن، نقاط قوت یا ضعف؟
این صحبتهای بلینگهام دلایلی را روشن میکند که چرا رودریگو به اندازه برخی از همتیمیهایش مورد ستایش قرار نمیگیرد: او بازیکنی چندپسته است و برای تیم فداکاری میکند. این ویژگیها معمولاً مختص بازیکنان کهکشانی نیست. بعید است که امباپه، زینالدین زیدان یا کریستیانو رونالدو برای بهتر شدن عملکرد رودریگو، رائول و گرت بیل، حاضر باشند از پست اصلی خود کنار بکشند؛ حتی اگر این به معنی موفقیت بیشتر تیم در بازیها باشد.
رودریگو؛ وینگر راست چپ پا!
با این حال، اگرچه برخی معتقدند که در صورت نیاز به قربانی کردن یکی از مهاجمان، این قربانی رودریگو خواهد بود. اما نباید فراموش کرد که او در پستی غیرطبیعی بازی میکند. او در جناح راست بازی میکند، که باعث میشود هنگام حرکت به داخل زمین به سمت پای ضعیفتر خود برود. اما حتی در این شرایط نیز او گلهای مهمی به ثمر رسانده است. به عنوان مثال، در بازی رفت مرحله یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان برابر اتلتیکو مادرید، او با یک ضربه زیبا با پای چپ نشان داد که هرچند عملکردش با پای چپ ضعیفتر است، اما هنوز هم خطرناک است.
آمار و ارقام رودریگو
از زمان اولین بازیاش در سپتامبر ۲۰۱۹، رودریگو در ۱۶۹ بازی به عنوان بازیکن اصلی و ۸۷ بازی به عنوان ذخیره، ۱۱۳ مشارکت در گل داشته است. تنها کریم بنزما (۱۶۷) و وینیسیوس (۱۵۹) در این مدت آمار بیشتری دارند. در فصل جاری لالیگا، تنها لامین یامال از بارسلونا (۲۴) و وینیسیوس (۱۹) بیشتر از رودریگو (۱۸) پس از حمل توپ حداقل پنج متری، موقعیت گل ایجاد کردهاند. این نشان میدهد که او تا چه اندازه در ایجاد موقعیتها موثر است. رودریگو بهطور میانگین هر ۱۳۶ دقیقه یک گل یا پاس گل ثبت کرده است که تنها کمی ضعیف تر از وینیسیوس (۱۲۵.۱ دقیقه) و بلینگهام (۱۱۵.۱ دقیقه) است. او همچنین در لیگ قهرمانان اروپا ۲۵ گل به ثمر رسانده و به چهارمین بازیکن جوان تاریخ بعد از لیونل مسی، کیلیان امباپه و رائول گونزالس تبدیل شده که برای یک تیم خاص در این رقابتها به این تعداد گل دست یافته است.
نقش کلیدی رودریگو در تاکتیک تیم
با این حال، در شرایط فعلی، رودریگو همچنان از ستارگان اصلی رئال مادرید فاصله دارد. با حضور امباپه و وینیسیوس، مادرید دو تا از بهترین مهاجمان چپپای جهان را در اختیار دارد و طبیعی است که تیم به سمت چپ متمایل باشد. در این فصل لالیگا، ۴۲.۴ درصد از موقعیتهای گلزنی مادرید از سمت چپ ایجاد شده است – بالاترین میزان در لیگ – در حالی که تنها ۲۹.۱ درصد از سمت راست شکل گرفته است. آمار گلزنی نیز این تفاوت را نشان میدهد: امباپه ۲۹ گل و ۵ پاس گل، وینیسیوس ۱۹ گل و ۱۰ پاس گل، در حالی که رودریگو از سمت راست ۱۴ گل و ۸ پاس گل ثبت کرده است.
اما این آمار نباید از اهمیت رودریگو کم کند. با توجه به اینکه امباپه و وینیسیوس در یک منطقه مشابه بازی میکنند و در ابتدا برای هماهنگی با هم مشکل داشتند، نقش رودریگو حتی مهمتر شد. او با بازی در سمت دیگر زمین، فضا را باز کرده و به دیگر مهاجمان اجازه میدهد تا راحتتر حرکت کنند. تنها لامین یامال از بارسلونا (۲۴) و وینیسیوس (۱۹) بیشتر از رودریگو (۱۸) پس از حمل توپ حداقل پنج متری، موقعیت گل ایجاد کردهاند. این موضوع نشان میدهد که رودریگو تا چه حد برای تلاش مجدد رئال مادرید در فتح دوگانه لیگ و لیگ قهرمانان اروپا اهمیت دارد.
اعتماد آنچلوتی به رودریگو
کارلو آنچلوتی همیشه به رودریگو اعتماد داشته است. از زمان بازگشت سرمربی ایتالیایی به رئال در سال ۲۰۲۱، تنها فدریکو والورده (۱۹۹ بازی) بیشتر از رودریگو (۱۹۷ بازی) به میدان رفته است. این دو بازیکن تنها کسانی بودند که در تمامی ۱۳ بازی مسیر قهرمانی لیگ قهرمانان فصل گذشته حضور داشتند. با توجه به حضور مهاجمان متعدد و باکیفیت، بزرگترین مشکل رئال مادرید بهنظر میرسد توازن دفاعی باشد. این تیم در ۱۱ بازی اخیر تنها دو کلینشیت داشته است. برخی معتقدند که شاید بهتر بود یک بازیکن دفاعی به ترکیب اضافه شود. اما عملکرد رودریگو در این فصل به حدی خوب بوده که، همانند سایر اعضای خط حمله رئال، نمیتوان او را از ترکیب کنار گذاشت.حقیقت این است که دیگر وقت آن رسیده که این بازیکن برزیلی توجه و تحسینی را که شایسته آن است، دریافت کند. زیرا همانطور که جود بلینگهام در واکنش به گلایه رودریگو از لقب “BMV” در شبکههای اجتماعی خود نوشت: “فقط احمقها حرف R را فراموش میکنند.”
نیما حیدری مقدم، فوتبال لب– از زمان انتصاب مایکل ادواردز بهعنوان مدیر اجرایی فوتبال در گروه ورزشی فنوی (Fenway Sports Group یا همان FSG) در مارس 2024، مشخص شده است که مالکیت چند باشگاهی به آنفیلد آمده است. ادواردز، مدیر ورزشی پیشین لیورپول، با این باور است که باشگاه چارهای جز گسترش ندارد. این کار آنها در لیگ برتر و فراتر از آن «رقابت پذیر» باقی نگه میدارد. او به مجموعه FSG بازگشت. هدف، یک برنامه جاهطلبانه برای سرمایهگذاری در یک باشگاه دیگر است. روز شنبه، گزارشی مبنی بر بررسی FSG برای معاملهای برای خرید تیم مالاگا از لیگ دسته دوم اسپانیا منتشر شد. در حال حاضر چه میدانیم؟
هدف خیزش FSG دقیقاً چیست؟
برنامههای چندباشگاهی FSG اساساً به معنای همگام شدن با رویه رایج در لیگ برتر است. اکنون بیش از نیمی از 20 تیم حاضر در لیگ برتر انگلیس با حداقل یک باشگاه اروپایی دیگر رابطه دارند. این الگو در دو سال گذشته در حال گسترش است. این اقدام لیورپول برای همراهی با رقابت دیگران است. همانطور که مایک گوردون، رئیس FSG، پس از انتصاب ادواردز در سال گذشته، در ایمیلی به کارکنان توضیح داد.
گوردون نوشت: «فوتبال جهانی در سالهای اخیر به شدت تغییر کرده است. بهطور فزایندهای پیچیده شده و چالشهای فراوانی ایجاد کرده است. برای باقیماندن در رقابت، باید هر راهحلی را برای کسب برتری شناسایی کنیم. در این راستا، مایکل (ادواردز) از تمام ابزارهای موجود استفاده خواهد کرد و پیشتر شناسایی باشگاهی دیگر به عنوان یک کانال مؤثر برای تقویت عملیات کلی و پیشبرد جاهطلبیهای رقابتیمان را آغاز کرده است.»
لیورپول پیشتر در مقابل روندی که مالکیت باشگاه منچسترسیتی ایجاد کرده بود، مقاومت میکرد. این مالکیت 13 تیم در سراسر جهان، تحت چتر سیتی فوتبال گروپ (City Football Group یا CFG)، از جمله خیرونا در اسپانیا، پالرمو در ایتالیا، و نیویورک سیتی در ایالات متحده گرد آورده است. پذیرفته شده که مزایای مدل چندباشگاهی قابل نادیده گرفتن نیست. گوردون افزود: «این امر به هیچ وجه از تمرکز، توجه، مراقبت، و مهمتر از همه، سرمایهگذاری در لیورپول نمیکاهد. در واقع، ما این مسیر را بهعنوان راهی که میتواند باشگاه ما را برای آینده تقویت کند، میبینیم.»
علاقه دیرین
مدتها است که گروه ورزشی فنوی (Fenway Sports Group یا FSG) آماده خرید یک باشگاه فوتبال دیگر برای اداره آن در کنار لیورپول است. ارتباطهایی با چهار باشگاه در برزیل (کروزِیرو، بوتافوگو، آتلِتیکو پارانائِنسه و اینترناسیونال) وجود داشت، اما بیلی هوگان، مدیر اجرایی لیورپول، در سال 2023 اشاره کرد که این موضوع دیگر اولویت نیست. هوگان در کنفرانس Sports Pro Media APAC در سنگاپور، گفت: «برای برخی باشگاهها، (مالکیت چندباشگاهی) منطقی است. اما در حال حاضر، تمرکز ما بر روی کاری است که در لیورپول انجام میدهیم.» درِ این موضوع هرگز بسته نشد، اما بازگشت ادواردز فرصتی مناسب برای پیشبرد این استراتژی فراهم کرد. فرصت گسترش مجموعه FSG عاملی برای کاهش تردید اولیه ادواردز نسبت به بازگشت به لیورپول بود.
ادواردز پس از انتصاب خود، در بیانیهای از FSG گفت: «یکی از بزرگترین عوامل در تصمیم من، تعهد به خرید و نظارت بر یک باشگاه اضافی و گسترش این بخش از FSG است. من معتقدم که این کار، برای باقیماندن در رقابت، سرمایهگذاری و گسترش پرتفوی فوتبال فعلی ضروری است.» جمله آخر کلیدی است. برای لیورپول، این دیگر یک انتخاب استراتژیک نیست، بلکه ضروری است.
چرا مالاگا مورد توجه است؟
یک الگو در باشگاههای لیگ برتر برای خرید تیم وجود دارد: به اندازهای بزرگ باشند که بتوانند در بالاترین سطح مسابقات داخلی رقابت کنند، بدون اینکه خریدشان هزینه هنگفتی داشته باشد. بازار آمریکای جنوبی، بهویژه برزیل، پیشتر توسط FSG ارزیابی شده بود، اما ترجیح برای اولین گام، همیشه تیمی در اروپا بود.
برگزیت و رأی بریتانیا برای خروج از اتحادیه اروپا (EU) در سال 2016، به پیچیدگیهایی در جذب بازیکن منجر شده است. گرفتن مجوز کار برای بازیکنان خارجی برای پیوستن به باشگاههای انگلیسی دشوارتر شده است. مالکیت یک باشگاه در یک کشور عضو اتحادیه اروپا به دور زدن این قوانین کمک میکند. و فرصتی برای بازیکنی فراهم میکند تا معیارهای صلاحیت خود برای بریتانیا را در یک لیگ دیگر به دست آورد. همچنین میتواند خانهای موقت برای بازیکنان زیر 18 سال آیندهدار اروپا ایجاد کند، که دیگر واجد شرایط برای امضای قرارداد با باشگاههای انگلیسی نیستند.
توانایی بازگشت وجود دارد؟
فشار برای تشکیل شراکت با باشگاههای اروپایی در سالهای پس از برگزیت اتفاقی نبوده است. برای FSG، مالاگا به خوبی در این چارچوب جا میگیرد. این حرکت با علاقه گروه به خرید تیمهایی با سنتهای قوی و پتانسیل رشد، مشابه علاقه قبلیاش به بوردو، هماهنگ است. در ژوئیه سال گذشته، FSG پس از مذاکرات «جامع و سازنده با تمام طرفهای ذی نفع» از خرید باشگاه فرانسوی عقبنشینی کرد.
مالاگا تاریخچهای از تیمی ثابت در لالیگا و پیشینه رقابت در اروپا را دارد. اما در سالهای اخیر افت کرده است و به سطح سوم فوتبال اسپانیا سقوط کرده است. آنها فصل گذشته به دسته دوم ارتقا یافتند. FSG معتقد است که فرصتی برای بازگرداندن این باشگاه وجود دارد. باشگاهی که در سال 2013 به مرحله یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا رسید.
هیئتی از FSG در فوریه از مقر مالاگا به عنوان بخشی از این فرآیند بازدید کرد. هنوز هیچ چیزی قطعی نشده است و هرگونه معامله برای مالاگا بیدردسر نخواهد بود. همانطور که “درموت کورگان” در روز شنبه گزارش داد، یک قاضی از سال 2020 باشگاه را کنترل کرده است. مسائل حقوقی پیچیده مربوط به فروش به گروه محلی BlueBay Hotels، که در حال حاضر مالک تقریباً نیمی از سهام باشگاه است وجود دارد. دادستانهای قضایی، همچنین در حال تحقیق درباره ادعای سوءاستفاده از بودجه باشگاه در دوران ریاست تاجر قطری، “عبدالله بن ناصر آلثانی” هستند، که بر بیگناهی خود تأکید کرده است.
FSG به نظر میرسد که گزینههای متعددی را بررسی میکند. آنها در سال گذشته تحقیقات لازم و بازدیدهای حضوری از چند باشگاه اسپانیایی انجام داده است. از جمله لوانته، الچه، اسپانیول، ختافه و وایادولید، در حالی که بازار فرانسوی نیز بهعنوان محور اصلی ارزیابیهایشان بوده است.
مزایای مدل چند باشگاهی برای لیورپول چیست؟
این اصطلاحی نیست که مدیران اجرایی دوست داشته باشند از آن استفاده کنند. بهویژه که برای تیمهای سطح پایینتر هرم چندباشگاهی، بسیار تحقیرآمیز است. اما امکان استفاده از این تیمهای دیگر بهعنوان «باشگاههای تغذیهای» جذابیت بیشتری برای کسانی که در لیگ برتر حضور دارند، پیدا کرده است.
علاوه بر برتری که در جذب جوانان ایجاد میکند، این مدل همچنین فرصتی برای توسعه استعدادهای خود لیورپول فراهم میکند. کنترل بیشتری بر پیشرفت یک بازیکن جوان، زمانی که به یک باشگاه شریک قرض داده میشود، وجود دارد. مدل چندباشگاهی، از تمام تیمهایش میخواهد که به یک سبک بازی کنند.
تاد بولی، مالک مشترک چلسی، در سال 2023 انگیزههایش را به خوبی خلاصه کرد. او گفت: «هدف ما این است که مطمئن شویم میتوانیم مسیر را برای ستارگان جوانمان بهسوی بازی در زمین چلسی هموار کنیم. در حالی که بازی واقعی و زمان حضور در زمین را برایشان فراهم کنیم.»
بازیکنان جوان میتوانند به باشگاههای شریک قرض داده شوند، در حالی که میدانند در سطوح رقابتی، فرصتها و دقایقی برای بازی وجود دارد. چیزی که همیشه نمیتوان آن را بدیهی تلقی کرد. این به این معنا نیست که آن بازیکن در نهایت در بزرگترین باشگاه مجموعه بازی کند، اما به افزایش ارزش خودش و دیگر بازیکنان کمک خواهد کرد. در این دوران، با قوانین سختگیرانهتر درباره سود و پایداری (Profit and Sustainability Rules یا PSR)، این دستاوردها میتوانند تفاوت ایجاد کنند.
اشتراکگذاری تحلیلها و دادههای استعدادیابی در چارچوب مدل چندباشگاهی وجود دارد. که شبکه جستجو را گستردهتر و عمیقتر میکند. همانطور که گروه ردبول (Red Bull Group)، مالک تیمهایی مانند لایپزیگ آلمان و سالزبورگ اتریش، این کار را به طرز چشمگیری انجام داد. همه اینها به هدف اعلامشده گوردون برای تقویت لیورپول بازمیگردد.
FSG و مشکلات
همه چیز همیشه شیرین و دلپذیر نیست، همانطور که مالکین Blue Co چلسی در مالکیت باشگاه فرانسوی استراسبورگ متوجه شدهاند، هواداران بیقرار، نارضایتی خود را آشکارا بیان کردهاند. با این حال، اوضاع این فصل بهتر است. پیروزی آنها مقابل لیون در روز جمعه آنها را به رتبه پنجم لیگ 1، بالاترین سطح فوتبال باشگاهی فرانسه، رساند.
همچنین در سالهای اخیر، اعتراضاتی در لیون، علیه گروه فوتبال ایگل (Eagle Football Group) متعلق به جان تکستور در حال انجام است. این اعتراضات در لوریان، جایی که گروه سرگرمی فوتبال بلک نایت (Black Knight Football Entertainment) حاضر است، جریان دارد. گروهی که بیل فولی، مالک بورنموث، سهامدار آن است.
سایرین نیز زمانی که دو باشگاه از یک گروه در یک رقابت اروپایی با یکدیگر روبهرو شدهاند، با مشکلاتی مواجه شدهاند.
راهحل کجدار و مریض
یوفا ، نهاد حاکم بر فوتبال اروپا، مسابقه بین باشگاههای شریکی را ممنوع کرده است و این قانون در فصل گذشته مشکلاتی ایجاد کرد. برای مثال، زمانی که برایتون و رویال یونیون سنژیلوآز (Royale Union Saint-Gilloise) بلژیک هر دو به لیگ اروپا راه یافتند. در نهایت، برایتون توانست در این مسابقه شرکت کند، زیرا یوفا متقاعد شد که مالک آن، تونی بلوم (Tony Bloom)، تأثیر قاطعانهای بر یونیون ندارد. استون ویلا نیز با همین مشکل مواجه شد، زیرا باشگاه شریک پرتغالی آنها، ویتوریا گیمارش (Vitoria Guimaraes)، فصل گذشته به لیگ کنفرانس اروپا راه یافت. مالکان ویلا، ناسف ساویریس (Nassef Sawiris) و وس ادنز (Wes Edens)، مجبور شدند سهم خود در ویتوریا را کاهش دهند تا با قوانین یوفا مطابقت کنند.
لیورپول، بهطور غیرمستقیم، مشکلاتی را با میلان و تولوز (Toulouse) تجربه کرد. شرکت RedBird Capital Partners، که 11 درصد از سهام FSG را در اختیار دارد، کنترل این باشگاهها را بر عهده دارد و توانست یوفا را متقاعد کند که هر دو باشگاه میتوانند در مسابقات آن شرکت کنند. شرایطی که یوفا برای تمامی این موارد در نظر گرفته است، این است که پس از پنجره نقل و انتقالات تابستان گذشته، هیچ باشگاه مالک مشترک، نباید بین خود بازیکن رد و بدل کنند.
آیا FSG همان مدل مورد استفاده رقبایی مانند گروه فوتبال سیتی (City Football Group یا CFG) و BlueCo را میخواهد؟
اساس کار مشابه خواهد بود: ایجاد شراکتهای مفید و بهرهبرداری از مزایای رقابتی آنها. با این حال، تکرار مدل CFG نیازمند منابع و زمان قابلتوجهی است. CFG بیش از یک دهه است که در این زمینه فعالیت میکند و در آمریکای شمالی، جنوبی، استرالیا، آسیا و اروپا ریشه دوانده است. تأثیر آن بسیار گسترده است. در حالی که این رویکرد در حال تقلید است، هیچکس تمایلی برای تکرار گستردگی آن نشان نداده است و از FSG، که سازمانی آگاه به محدودیتهای مالی خود است، انتظار نمیرود که این کار را امتحان کند.
BlueCo، که چلسی را در سال 2022 خریداری کرد، در تابستان 2023 با خرید استراسبورگ مأموریت چندباشگاهی خود را آغاز کرد و انتظار میرود باشگاههای بیشتری به این مجموعه بپیوندند. FSG هنوز مشخص نکرده که برنامههایش برای مدل چندباشگاهی تا چه اندازه بلندپروازانه خواهد بود، اما ادواردز معتقد است که گسترش ضروری است و شاید مالاگا بتواند آغاز این مسیر باشد.
مهران قهرمانی – فوتبال لب، باشگاه رئال مادرید در فصل 25-2024 همچنان یکی از مدعیان اصلی قهرمانی در اروپا و اسپانیاست. با این حال، پشت نتایج درخشان و حضور در صدر رقابتها، چالشها و بحرانهایی نهفته است که توجه بسیاری از کارشناسان و هواداران را به خود جلب کرده است.
در آخرین بازی پیش از وقفه بازیهای ملی، رئال مادرید موفق شد ویارئال را با نتیجه 2-1 شکست دهد. اما کارلو آنچلوتی، سرمربی ایتالیایی تیم، از عملکرد بازیکنانش راضی نبود. او به شدت از فشردگی برنامه مسابقات انتقاد کرد و اعلام نمود که تیمش در 15 روز پنج بازی انجام داده است؛ بهویژه اینکه بازی با ویارئال تنها 66 ساعت پس از دیدار پرتنش برابر اتلتیکو مادرید در لیگ قهرمانان اروپا برگزار شد؛ دیداری که تا ضربات پنالتی ادامه یافت.
آنچلوتی حتی پا را فراتر گذاشت و گفت که از این پس رئال مادرید بدون فاصله 72 ساعته بین بازیها حاضر به میدان رفتن نخواهد بود. همچنین آنها توانستند با نتیجهی 3-2 لگانس را شکست دهند و در یک قدمی بارسلونا، البته با یک بازی بیشتر قرارگیرند.
آیا آنچلوتی خود مقصر است؟
در حالیکه آنچلوتی از کمبود استراحت گلایه دارد، آمارها نشان میدهد که رئال مادرید در فصل جاری لالیگا کمترین میزان تعویض را در میان تمامی تیمها داشته است. این تیم به طور میانگین تنها ۳.۷۹ تعویض در هر بازی انجام داده و مجموعاً 106 تعویض در 28 بازی لالیگا داشته است. این در حالی است که تیمهایی چون اتلتیک بیلبائو و رایو وایکانو هر کدام 140 تعویض در همین تعداد بازی انجام دادهاند.
رئال مادرید تنها در 7 بازی از 28 دیدار خود از هر پنج تعویض ممکن استفاده کرده است (25%)، در حالیکه بارسلونا 20 بار و اتلتیکو مادرید 24 بار از تمامی تعویضهای خود بهره بردهاند.
بازیکنانی مانند فدریکو والورده و کیلیان امباپه به ترتیب 3694 و 3586 دقیقه در این فصل بازی کردهاند. بیشتر از هر بازیکن دیگری در ترکیب رئال. در مقابل، آردا گولر تنها 1088 دقیقه و اندریک فقط 496 دقیقه در زمین حضور داشتهاند، که این عدد در بازی شب گذشته آردا، 66 دقیقه افزایش را به خود دید. پس از بازی با ویارئال، والورده در پاسخ به پرسشی درباره مصدومیتش گفت: «مصدوم نیستم، فقط واقعاً خیلی خستهام.»
درگیری آردا گولر با دومینیک سوبوسلای
در جریان وقفه بازیهای ملی، موضوع کمبود دقایق بازی آردا گولر در رئال مادرید به یکی از مباحث داغ تبدیل شد. آردا گولر، هافبک جوان رئال، پس از بازی تیم ملی ترکیه مقابل مجارستان در چارچوب لیگ ملتها، با دومینیک سوبوسلای، کاپیتان تیم ملی مجارستان، درگیری لفظی پیدا کرد.
ماجرا از جایی آغاز شد که سوبوسلای در یک پست اینستاگرامی، با اشاره به دقایق بازی آردا گولر در رئال (1088 دقیقه)، او را مورد تمسخر قرار داد. گولر که در بازی برگشت 6-1 مقابل مجارستان گلزنی کرده بود، در پاسخ به این تمسخر نوشت: «این پسر یه جوکه! 6 تا گل هم کافی نیست که دهنتو ببندی؟»
این اتفاق باعث شد تا موضوع استفاده نکردن از استعدادهای جوان در رئال بار دیگر در کانون توجه قرار بگیرد. برخی از اعضای هیئت مدیره باشگاه نیز بر این باورند که آنچلوتی در استفاده از بازیکنانی مانند گولر و اندریک بیش از حد محتاط است.
موج مصدومیتها و کمبود نفرات در دفاع
یکی از مهمترین دلایل دست خالی بودن آنچلوتی، مصدومیتهای پیدرپی بازیکنان در دو فصل اخیر است. تیبو کورتوا، ادر میلیتائو و داوید آلابا فصل گذشته بهدلیل پارگی رباط صلیبی طولانیمدت از میادین دور بودند. امسال نیز میلیتائو مجدداً با همان مصدومیت مواجه شده است. دنی کارواخال نیز بهمدت طولانی در ترکیب غایب است.
در این فصل همچنین دنی سبایوس، فرلان مندی، رودریگو، امباپه و کورتوا نیز مدتی را بهدلیل مصدومیت از دست دادند. تنها آندری لونین، رائول آسنسیو، لوکا مودریچ، گولر و اندریک از مصدومیت دور ماندهاند.
آینده نقل و انتقالات و نقشههای جدید رئال مادرید
در ژانویه، لیورپول درخواست رئال برای جذب ترنت الکساندر آرنولد را رد کرد. با این حال، گزارشها و شایعات از توافق باشگاه برای جذب او بهعنوان بازیکن آزاد در تابستان خبر میدهند. کادر فنی او را نهتنها مدافعی مطمئن، بلکه مهرهای خلاق میدانند. همچنین باشگاه به جذب دین هویسن، مدافع اسپانیایی بورنموث و مارتین زوبیمندی، هافبک اسپانیایی سوسیداد به گوش علاقمند است.
جایگاه بازیکنان آکادمی
در این میان، تنها بازیکن آکادمی که از فرصتها استفاده کرده، رائول آسنسیو، مدافع میانی 22 ساله است که پس از ارتقاء از کاستیا، 2113 دقیقه بازی کرده و حتی به تیم ملی اسپانیا دعوت شده است. قرارداد او بهزودی تا سال 2029 تمدید میشود.
اما سایر بازیکنان آکادمی که با تیم تمرین میکنند، دقایق اندکی به میدان رفتهاند: خاکوبو رامون (102دقیقه)، دیهگو آگوآدو (90)، لورنزو آگوآدو (67)، چما آندرس (34)، گونزالو گارسیا (8) و دنیل یانیز (1 دقیقه).
در این وقفه ملی، تنها دو بازیکن بدون دعوتنامه ملی باقی ماندند: فران گارسیا و لوکاس واسکز. این دو، که هر دو در گذشته از آکادمی رئال جدا شده و سپس بازگشتهاند، احتمالاً در بازی مقابل لگانس در لالیگا فیکس خواهند بود. این تصمیم میتواند فرصتی برای استراحت به والورده باشد که در نیمه دوم بازی اروگوئه برابر بولیوی به میدان رفت.
کمکاری در نقل و انتقالات
ترکیب ناقص رئال تنها بهخاطر مصدومیتها نیست. در سه پنجره نقل و انتقالاتی گذشته، باشگاه هیچ مدافع جدیدی جذب نکرد، در حالیکه آنچلوتی و کادرش صریحاً خواستار تقویت تیم بودند. این کمکاری حالا در مقاطع حساس کار را سخت کرده است. برای مثال، در دیدار برابر منچسترسیتی در لیگ قهرمانان، آنچلوتی مجبور شد شوامنی را در قلب دفاع و والورده را در پست دفاع راست به میدان بفرستد. با این حال، اعضایی از هیئت مدیره از این سیاست دفاع میکنند؛ چرا که سال گذشته رئال با همین ترکیب و تغییر پستها، موفق به کسب دوگانه لیگ و اروپا شد.
ماراتن سهگانه برای رئال مادرید ادامه دارد
با وجود همه این مشکلات، رئال مادرید همچنان در سه جبهه مبارزه میکند. آنها در لیگ قهرمانان اروپا به جمع هشت تیم نهایی رسیدهاند، در کوپا دل ری 1-0 از رئال سوسیداد پیش هستند و در لالیگا تنها با یک بازی کمتر، همامتیاز با تیم صدرنشین بارسلونا هستند.
ادامه این مسیر نیازمند مدیریت بهتر بازیکنان و استفاده بهینه از نیمکت است. آنچلوتی باید بتواند با بهرهگیری هوشمندانه از جوانان، خستگی ستارگان اصلی را کاهش دهد. در غیر این صورت، خستگی و کمبود عمق ترکیب ممکن است مانع از رسیدن رئال مادرید به سهگانه تاریخی شود.
نیما حیدری مقدم، فوتبال لب – مسابقههای قهرمانی در انگلستان و فرانسه تقریباً به اتمام رسیدهاند، اما رقابت در لالیگا همچنان هیجانانگیز باقی مانده است. بارسلونا و رئال مادرید هر دو با ۶۰ امتیاز برابر هستند و اتلتیکو مادرید پس از شکست ۴-۲ مقابل تیم هانسی فلیک در روز یکشنبه، اکنون چهار امتیاز عقبتر از دو تیم پیشتاز قرار دارد.
هر تیم نقاط قوت خود را دارد. بارسلونا در حمله مهارت بینظیری دارد، اتلتیکو همچنان در دفاع قوی است و رئال مادرید در جایی بین این دو قرار دارد و همیشه قادر به کسب نتیجه در لحظات کلیدی است.
اما کدام باشگاه در پایان فصل در ماه می در صدر جدول خواهد بود؟ پیشبینیهای اوپتا بارسلونا را بهعنوان قهرمان احتمالی قوی معرفی میکنند، اما برای دو تیم پایتخت اسپانیا نیز میتوان شانس قائل شد.
بارسلونا در صدر لالیگا (28 بازی، 60 امتیاز)، کورس لالیگا
ممکن است قابل درک باشد که فکر کنید بارسلونا قرار بود بدون مشکل قهرمان لالیگا شود؛ به خصوص پس از شروعی طوفانی که فصل را رقم زدند. این تصور به ویژه بعد از پیروزی ۴-۰ خارج از خانه در برابر رئال مادرید در ماه اکتبر که آن را به ۱۰ برد و ۳۷ گل از ۱۱ بازی ابتدایی فصل رساند، تقویت شد.
همچنین، شما تنها کسی نبودید که احتمال دادید تیم هانسی فلیک، فقط دو ماه بعد، همه چیز را از دست بدهد. زیرا الکساندر سورلوث با یک گل دقیقه آخر برای اتلتیکو مادرید، فاصله تیم صدرنشین را به ۸ امتیاز کاهش داد.
این فصل از فوقالعاده به عجیب نوسان داشته است. اما بارسلونا بالاخره فرم وحشتناک و تثبیتشدهای را پیدا کرده است. آنها در سال ۲۰۲۵ شکست نخوردند، مجموعهای از ۱۸ بازی، که حداقل در ۱۱ بازی از این ۱۸ بازی، سه گل یا بیشتر زدهاند. آنها حتی انتقام خود را از اتلتیکو با بردی دیرهنگام در متروپولیتانو در یکشنبه گرفتهاند و دوباره مسابقه قهرمانی را در دستان خود گرفتند.
فلیک، نقطهی عطف بارسا
حضور فلیک در تابستان، شدت جدیدی به سبک مالکیت محور بارسلونا اضافه کرد. رویکردی که تلاش میکرد تیمهای حریف را در سراسر زمین گسترش دهد. و سپس با پاسهای دقیق از مدافعان میانی به بازیسازان تکنیکی از میان زمین ضربه بزند. هیچکس بهتر از رافینیا نمیتواند ترکیب فیزیک و خلاقیت نزدیک را نمایندگی کند. او در این فصل ۲۷ گل و ۱۸ پاس گل ثبت کرد. از نقشی که به او آزادی داد تا هم در عمق زمین قرار گیرد و هم رو به جلو حرکت کند.
هیچ تیمی در پنج لیگ برتر اروپا به اندازه بارسلونا این فصل تلاش برای نفوذ به پشت خط دفاعی انجام نداده است. و همچنین هیچ بازیکنی بیش از رافینیا چنین کاری را نتوانست ثبت کند. او توانایی رسیدن به سرعت بالا را بارها و بارها نشان داد.
پدری، عصای کاربردی در لالیگا
بازگشت پدری پس از مصدومیت، همچنین به تقویت خط حمله بارسلونا کمک کرد. او یک هافبک تنظیمکننده ریتم بازی است که از خلاقیت کافی برای باز کردن دفاعهای فشرده برخوردار است. پاس معلق او برای فرمین لوپز در پیروزی ماه فوریه مقابل سویا، دقیقاً همان نوع توپی بود که در دوران افت میانه فصل خود از دست دادند. زیرا حریفان یاد گرفتند جمعتر بازی کنند تا فضای میانی را مقابل بارسلونا مسدود کنند.
با آمادگی و درخشش لامین یامال نیز، مهارت گلزنی لواندوفسکی در نوک خط حمله اغلب چیزی است که عملکردهای امیدوارکننده را به نتایج واقعی تبدیل میکند. این پایانبندی غریزی او بود که بازی را در روز شنبه تغییر داد. جایی که یک پاس تند و سریع را با سینه دریافت کرد و سپس با یک ضربه غیر منتظره توپ را به گوشه دروازه فرستاد. بدون آن لحظه الهامبخش، تیمش احتمالاً در جایگاه سوم قرار میگرفت.
آمار نشان میدهند که بارسلونا بهترین تیم در این فصل از لالیگا است. هیچ تیمی به حجم ایجاد موقعیتهای آنها نزدیک نمیشود. در حالی که اختلاف گل های مورد انتظار که شاخص قابل اعتمادی برای قدرت تیم در طول فصل است. آنها را بسیار جلوتر از رقبایشان نشان میدهد.
تا ۱۰ بازی دیگر که نوبت دیدار مجدد با رئال مادرید فرا برسد. تیمی که آنها پیشتر این فصل با نتایج ۴-۰ و ۵-۲ شکست دادند. اگر این روند خوب را حفظ کنند، اعتماد به نفس بالایی وجود خواهد داشت که بتوانند موفقیت خود را ادامه دهند.
رئال مادرید (۲۸ بازی، ۶۰ امتیاز)، کورس لالیگا
این باور رایج وجود دارد که رئال مادرید استاد زمانبندی فصلهای خود است. به طوری که اغلب فصل را آهسته شروع میکند و سپس در ماههای تعیینکننده به اوج آمادگی میرسد. این تصور در لیگ قهرمانان اروپا همچنان معتبر است، جایی که آنها بار دیگر به مراحل پایانی رسیدند، علیرغم پاییز ناامید کننده.
اما در داخل کشور، دادهها روند متفاوتی را نشان میدهند. برای چهارمین فصل متوالی لالیگا، امتیازات کسبشده رئال مادرید در هر بازی، در نیمه دوم فصل کاهش یافته است. با مساوی بودن امتیازات لوس بلانکوس و بارسلونا، افت این فصل، که شامل شکستهای غافلگیرکننده مقابل اسپانیول و رئال بتیس است، ممکن است در رقابت قهرمانی تعیینکننده باشد.
با وجود ناپایداریهایشان، رئال مادرید همچنان محکم در رقابت قهرمانی حضور دارد. آمار حمله آنها قابل قیاس با بارسلونا نیست. استحکام دفاعی اتلتیکو را نیز نداشتند، اما تیم آنچلوتی راههایی برای حفظ جایگاه در صدر پیدا کرد.
پس از شروعی نامنظم، کیلیان امباپه اکنون در اوج آمادگی قرار دارد. او با دو گل در پیروزی خارج از خانه مادرید مقابل ویارئال در آخر هفته، مجموع گلهای خود در لیگ را به ۲۰ رساند.
آنچلوتی، ذهنیت برتر
بر خلاف رقبای اصلی خود، رئال مادرید تحت هدایت آنچلوتی هرگز واقعاً یک سبک ثابت و قابل شناسایی را اتخاذ نکرده است. در عوض، این مربی ایتالیایی به مهاجمان فوقالعاده بااستعداد خود اعتماد دارد تا راهحلها را پیدا کنند و به آنها آزادی لازم برای تجزیه دفاع حریفان میدهد.
این موضوع در آمار برتر آنها در لالیگا برای “تلاشهای فردی” و “حرکات پیشرو” منعکس شد. جایی که سه بازیکن جلو شامل وینیسیوس جونیور، امباپه و رودریگو در میان برترین بازیکنان برای حمل توپ به داخل محوطه جریمه قرار دارند.
این آزادی و انعطافپذیری در حملات، به متخصصان قدرتمند یکدربرابریک رئال مادرید اجازه میدهد تا یک سمت زمین را بهطور کامل تحت فشار قرار دهند و برتری عددی ایجاد کنند که کنترل آن بسیار دشوار است. بهویژه با توجه به سرعت و مستقیم بودن بازی آنها.
آزادی مشروط و بهمریختگی قابل مشاهده
بهطور خاص، وینیسیوس جونیور و امباپه دوست دارند در سمت چپ زمین با هم ترکیب شوند. در حالی که جود بلینگام با دویدنهای هوشمندانه از عمق، لایهای اضافی از تهدید را به حملات اضافه میکند.
با این حال، سبک آزاد و کمساختار رئال مادرید بهایی نیز دارد. این تیم پس از، از دست دادن مالکیت توپ به طور تهاجمی فشار نمیآورد و اغلب بدون توپ، پراکنده و بدون سازماندهی باقی میماند. به همین دلیل، بلینگام و فدریکو والورده مجبور هستند مسافتهای بسیار طولانیای را در خط میانی پوشش دهند. تا آزادی هجومی سه بازیکن جلویی را جبران کنند.
این آسیبپذیری توسط بارسلونا در دو شکست تحقیرآمیز الکلاسیکو این فصل به شکلی بیرحمانه آشکار شد. جایی که لامین یامال و رافینیا در فضاهایی که مادرید خارج از مالکیت توپ باز گذاشت، درخشیدند. این یک نشانه نگرانکننده پیش از دیدار حساس در ماه می است. اما مادرید همیشه به برنامه جایگزین خود تکیه دارد: تیبو کورتوا شکستناپذیر.
دروازهبان بلژیکی در روز شنبه ۹ سیو انجام داد و به طور مداوم ضعفهای دفاعی مادرید را پوشش داد، و در لحظات کلیدی این فصل، تیم را نجات داد. درخشش فردی نه یک سیستم تعریفشده که مدت هاست که نیروی محرکه پشت ویترین جامهای مادرید بوده است. این احتمال وجود دارد که بار دیگر از این ذخایر استعداد خود برای کسب سی و هفتمین عنوان قهرمانی لالیگا بهره ببرند.
اتلتیکو مادرید (۲۸ بازی، ۵۶ امتیاز) کورس لالیگا
کمتر تیمی به اندازه اتلتیکو مادرید، هفت روزی به این اندازه طاقتفرسا را تجربه کرده است.
انگار شکست ۲-۱ مقابل ختافه دو یکشنبه پیش به اندازه کافی بد نبود، بازیای که در دقیقه ۸۸ پیش بودند. شکست بحثبرانگیز آنها در ضربات پنالتی مقابل رقیب همیشگی، رئال مادرید در لیگ قهرمانان اروپا در میانه هفته، یکی از ناامیدکنندهترین لحظات ممکن بود.
چهار روز بعد، آنها تلاش کردند دوباره با بارسلونا روبهرو شوند و با دو گل پیش افتادند، اما بار دیگر فروپاشیدند، به طور درمانده شاهد بودند که یک گل انحرافی در دقایق پایانی وقت اضافی وارد گوشه دور دروازه شد.
اگر اتلتیکو چیزی به وفور داشته باشد، آن “شخصیت” است. تحت هدایت دیگو سیمئونه و با بازیهای مناسب و قابلبرد که پس از وقفه بازی های ملی در پیش دارند، سطح تمرکز پایین نخواهد آمد و باور تیم حفظ خواهد شد، تا زمانی که بتوانند ارتباط خود را با دو تیم بالای جدول حفظ کنند.
همانطور که همیشه، تیمهای سیمئونه سرسخت و با تعهد دفاعی قوی هستند، با هافبکهایی مانند کانر گالاگر و رودریگو دیپال که دائماً با مدافعان کناری، وینگرها و مهاجمان در ارتباط هستند تا شکل تیمی مستحکمی را حفظ کنند. حتی ۲۳ گل در تمامی رقابتهای این فصل برای گلزن برتر، جولیان آلوارز، کافی نبوده تا به طور کامل از شهرت خود به عنوان بازیکنی پرتلاش رهایی یابد؛ او توپ را تعقیب میکند و دویدنها را به خط میانی دنبال میکند، میان لحظات درخشش سریع در محوطه جریمه.
اتلتیکومادرید، پویاتر از گذشته
با این حال، این دقیقاً همان اتلتیکو مادرید قدیمی نیست، چرا که سیمئونه به طور فزایندهای تلاش میکند کنترل بازیها را با داشتن مالکیت توپ به دست بگیرد.
از آغاز فصل ۲۰۱۹-۲۰، میانگین مدت زمان مالکیت بیوقفه توپ توسط اتلتیکو مادرید تقریباً ۳۵ درصد افزایش به خود دید و به ۱۰.۱ ثانیه رسید. نمودار زیر نشان میدهد که آنها تعداد پاسهای بیشتری در هر توالی انجام میدهند و به طور کلی توپ را با سرعت و مستقیم به سمت دروازه حریف حرکت نمیدهند.
در تیم اتلتیکو اکنون هوش تاکتیکی و مهارت بیشتری وجود دارد. همراه با دویدنهای بیوقفهای که به آن عادت کردهایم. تا به این تیم کمک کند مقابل تیمهای دفاعیمحور با داشتن مالکیت توپ استراحت کند.
مدیریت بازی اتلتیکو مادرید همچنین به آنها اجازه داده تا فرم خود را حفظ کنند. با سیمئونه که بیشتر از اکثر مربیان توانسته بهره بهتری از نیمکت خود ببرد. بازیکنان ذخیره آنها ۱۸ گل لیگ به ثمر رساندند، بیشتر از هر تیمی در پنج لیگ برتر اروپا. در همین حال، سورلوث با ۸ گل در صدر لیست بازیکنان قرار دارد؛ گزینهای قدرتمند برای دریافت سانترها و بازیکنی سریع و با ضربات قوی که در انتقالهای دیرهنگام در بازی تأثیرگذار است.
هفتهای طاقتفرسا بوده است، اما در حالی که رقبای قهرمانی آنها با برنامهای سنگین، سفرهای دشوار در لیگ قهرمانان اروپا پیش رو دارند، اتلتیکو زمان ارزشمندی برای بازیابی و حفظ طراوت خود در اختیار دارد. یک لغزش کافی است و تیم سیمئونه باید آماده باشد تا از فرصت استفاده کند.
امیرحسین مرادی، فوتبال لب – در اواخر ژانویه، بارسلونا به بیلبائو سفر کرد تا در سن مامس در کوپا دل ری به مصاف اتلتیک بیلبائو برود؛ از آنجایی که چهارشنبه شب به ساعات اولیه بامداد پنجشنبه نزدیکتر میشد، یک چیز آشکار شد: بارسلونا هیچ شانسی نداشت!
با گذشتن دقایق، ماهیچهها خستهتر شدند و بازی باز شد، احساس میشد باشگاه بیلبائو در اوج حرکت میکرد. آنها با دوازده نفر بازی میکردند، هر حمله توسط تماشاگران تشنه بیلبائو که به نظر میرسید از خستگی مصون بودند، غرش میکرد!
دو خنجر مستقیماً به قلب بارسلونا در وقت اضافه، یکی توسط هر یک از برادران ویلیامز، بارسلونا را از بدبختی نجات داد، زیرا پاهای آنها به خاک تبدیل شد و امیدهای آنها برای کسب افتخار در کوپا از بین رفت.
میزبان آن بازی را با 29 شوت و 7 شوت در چارچوب به پایان رساند که مجموع 7 شوت بارسلونا، 4 شوت در چارچوب بود. بیلبائو در جریان خروج از زمین، مجموع گل های مورد انتظار بارسلونا (xG) را در آن شب تقریباً سه برابر کرد.
این داستان باشگاه اتلتیک بیلبائو در سال 2023-24 است. مبارز، بی امان و بی رحم!
سن مامس به مانند یک قلعه است و آنها برای اولین بار پس از فصل 2014-2015 زمانی که ارنستو والورده مرد اصلی بود، چشم به بازگشت به لیگ قهرمانان اروپا دارند.
سیاست باسکی اتلتیک بیلبائو به این معنی است که آنها به شدت به بازیکنانی که آکادمی تولید میکند متکی هستند! این بدان معناست که وقتی سالهای آیش فرا میرسد ناگزیر میشوند، باشگاه نمیتواند راه خروج از پرتگاه را امضا کند. همچنین به این معنی است که وقتی یک دسته خاص از بازیکنان نفوذ می کنند، احساس سرخوشی به وجود میآید. این فقط “ما برنده می شویم” نیست، بلکه این است که “ما با استعدادهای داخلی برنده می شویم”.
مدیری را اضافه کنید که ذاتاً باشگاه و مکان را درک میکند و احساس میشود که موجی از حرکت است که نمیتوان آن را متوقف کرد.
اتلتیک بیلبائو در حال حاضر بازیکنان خاصی دارد، اویهان سانست، اونای سیمون و نیکو ویلیامز همگی بازیکنان ملی اسپانیا هستند. آنها چند نفر دیگر دارند و تعداد بیشتری از آنها هنوز در باشگاه نفوذ میکنند.
لوئیس د لا فوئنته از تیم اسپانیایی خود خواسته است که سبک عمودیتری بازی کند و فوتبال در شمال نیز همین را فراهم میکند.
مدیریت باسکی و ناسیونالیسم لاروخا!
در زمانی که مدیران باسکی از بیرمنگام تا بورنموث و لورکوزن خبرساز می شوند، باشگاه بیلبائو و رئال سوسیداد ستون فقرات تیم ملی اسپانیا را فراهم می کنند!
به همراه بازیکنانی که در بالا ذکر شد، رئال سوسیداد اخیراً الکس ریمیرو، رابین لو نورماند، میکل مرینو و مارتین زوبیمندی را بازیکن مهم تیم میدانند!
آنها از آن دسته بازیکنانی نیستند که وقتی تصاویر دوران طلایی اسپانیا را بین سالهای 2008 تا 2012 تداعی میکنید، به آنها فکر کنید.
بازی اتلتیک بیلبائو بر این اصل قرار دارد. آنها تیمی مملو از بازیکنان جوان، فیزیکی و از نظر فنی عالی هستند و مدیری دارند که از تفاوتهای ظریف درون هر بازیکن و پست قدردانی میکند.
فرم خانگی آنها جایی است که آنها واقعاً در این فصل نشان خود را نشان دادهاند. باشگاه بیلبائو هشت بازی متوالی را در تمام رقابتها در سن مامس پیروز شد که طولانی ترین برد پیاپی آنها در خانه از سپتامبر 1998 است (همچنین هشت برد متوالی).
تنها رئال مادرید سهم بیشتری از xG در بازیهای خانگی در این فصل دارد. اتلتیک بیلبائو 26.15 گل مورد انتظار و 10.18 گل مورد انتظار را به ثمر رساند که بازده هجومی آنها 72.0 درصد از کل سهم متعلق به این تیم است. رئال مادرید در حال حاضر با 75.7 درصد در سانتیاگو برنابئو و اتلتیکو مادرید با 68.7 درصد در متروپولیتانو در رده سوم قرار دارند.
برای درک قدرت بیلبائو ، باید رویکردی جامع داشته باشید. هیچ سوپراستار برجستهای وجود ندارد، اما یک مکان خوب برای شروع، خط پشتی آنهاست.
فشار بالای زمین عاملی است که آنها را به پیشنهادی ترسناک برای هر تیمی در جهان تبدیل میکند و جدا کردن این دو غیرممکن است، اما افزایش راندمان حمله و توانایی پرس بر این واقعیت است که آنها مرکز سنگی محکمی دارند. بازگشت مشارکت!
آیتور پاردس و دنی ویویان هر دو زیر 25 سال سن دارند و در این فصل بیشترین دقایق انفرادی را در لیگ و جام حذفی برای اتلتیک بازی کرده اند.
آنها با هم، 1593 دقیقه در این فصل بازی کرده اند که بیشترین بازی در لالیگا برای هر یک از مدافعان میانی است. آنها همچنین بهترین گلهای مورد انتظار را در مقابل هر 90 با هم برای جفت دفاع میانی با بیش از 500 دقیقه بازی دارند (1.07).
تنها شراکت دیگر با درصد برد بالاتر در میان کسانی که بیش از 500 دقیقه با هم بازی کردند، آنتونیو رودیگر و دیوید آلابا هستند.
پاردس و ویویان 57.8 درصد از بازیهایی را که با هم شروع کرده اند (19 شروع، 11 برد) برنده شدهاند، در حالی که زوج رئال مادرید 66.6 درصد از بازی هایی را که شروع کردهاند (12 شروع، 8 برد) برنده شدهاند.
تیم والورده تهاجمیترین تیم لیگ از نظر تلاش برای به دست آوردن توپ در بالای زمین است، زیرا می دانند که اگر یک تیم از طریق آنها یا بالاتر از اوج بازی کند، دو مدافع میانی خود همه چیز را پوشش میدهند!
آنها با 251 بیشترین گردش مالی را در لیگ برتر اسپانیا به ثبت رساندند. سویا با 217 گل در رتبه دوم فاصله زیادی دارد، در حالی که بیلبائو تعداد دفعات بالای خود را به تعداد گلهای بیشتری (6) از هر تیم دیگری در این بخش تبدیل کرده است.
آنها حملات خود را به طور متوسط بالاتر از هر تیم دیگری در لالیگا شروع می کنند و از هر تیمی در لیگ برتر اسپانیا نیز اقدامات دفاعی بیشتری دارند.
اما این فقط یک رویکرد تند و سریع نیست. لایهای از تفاوتهای ظریف به بازی آنها اضافه شد که با جذب هوشمندانه و ظهور بازیکنانی که قبلاً در باشگاه بودند تسهیل میشود.
یکی از این خریدها، امضای آنیگو رویز د گالارتا از مایورکا است. اگر بخواهید لیستی از 100 انتقال هیجان انگیز تابستان گذشته را تهیه کنید، رویز دی گالارتا به اتلتیک بیلبائو با انتقال آزاد ممکن است حتی در لیست نامزد نهایی قرار نگیرد .
رویز د گالارتا، هافبک 30 سالهای است که در ایبار به دنیا آمده و در طول دوران حرفهای خود برای باشگاه هایی مانند تیم دوم بارسلونا و لاس پالماس بازی میکرد! دو باشگاهی که به خاطر تمایل خود برای نگه داشتن توپ شناخته شدهاند. او سطحی از کنترل را به تیمی اضافه کرد که اغلب برای یافتن هافبکهای متعادلتر تلاش میکند.
آندر هررا ممکن است بهترین مقایسه باشد، اما او امسال 35 ساله می شود و نمیتواند همان دقایق قبلی را بازی کند. رویز د گالارتا در جنبه فنیتر از مقیاس تودوترانو قرار دارد اما او نیز از مالکیت توپ خجالتی نیست.
به طور متوسط، او 5.7 دوئل در هر 90 برنده می شود و در این فصل تنها از هررا برای هافبک های اتلتیک با بیش از 1000 دقیقه بازی عقب است.
تاثیر رویز د گالارتا را می توان در نتایج باشگاه بیلبائو با حضور او در زمین به بهترین شکل مشاهده کرد. آنها در این فصل که او در لالیگا شروع نکرده است، به همان اندازه بازیها را باخته اند (2/7) که در 17 بازی که او در ترکیب اصلی حضور داشته است.
ظهور سانسته به عنوان یک ملیپوش اسپانیایی و یکی از بهترین هافبکهای تهاجمی لیگ، راه زیادی را برای رفع مشکلی که برای سالها شبیه یک حمله شکسته بود انجام داده است. او در حمله احیا شده و در بیلبائو نقش محوری داشته است.
او در این فصل 0.41 xG غیر پنالتی و پاس گل در هر 90 پاس دارد که با حداقل 1000 دقیقه در بین بازیکنان بیلبائو چهارم است. اما رد پای او در همه جای خط حمله تیم است.
فقط 9 بازیکن در این فصل در لالیگا در سکانس هجومی بیشتری حضور دارند و او همچنین 2.14 موقعیت از بازی آزاد ایجاد میکند که تنها پس از یاگو آسپاس در لالیگا این فصل است.
آخرین قطعه پازل ظهور گورکا گوروتا بوده است. در سن 27 سالگی، بدون اینکه هیچ تاثیری در باشگاهی که در آنجا کار خود را آغاز کرد، احساس میکرد که فرصت گوروتا رو به اتمام است.
اکنون این بحث وجود دارد که لوئیز د لا فوئنته به بازیکنی مانند گوروتا در تیم اسپانیایی خود نیاز دارد یا خیر؟
گوروتا در xG غیر پنالتی در هر 90 با 0.47 تیم را رهبری می کند.
او در این فصل بیش از هر فصل دیگری در دوران حرفهای خود دقایق بیشتری در لالیگا بازی کرده است. او امسال ، سه گل بیشتر به ثمر رساند!(9) نسبت به بهترین فصل قبلی خود که 6 گل در فصل 2022-23 به ثمر رساند. وی در میان بهترین معیارهای دفاعی برای مهاجمان قرار دارد و بازیکنانی مانند کریم بنزما یا باسکی را پیوند میدهد.
او در حال حاضر در سرعتی برای شکست دادن آقای گلی خود در تاریخ (13 گل در لالیگا در فصل 19-2018) است و هم او و هم برادرش میتوانند تیمها را به صورت عمودی و افقی در هر دو طرف با رویز د گالارتا، سانسته و گوروتا که در فضاهای باز عمل میکنند، بکشند. در صورت از دست دادن توپ، آماده جهش هدفمند هستند.
موقعیت فعلی ایناکی ویلیامز بهترین ویژگیهای او را برجسته میکند و برخی از کاستیهایی را که در طول سالها دیدهایم، یعنی پرداخت کارآمد با حجم بالا، پنهان میکند.
نیکو ویلیامز با دریبلینگ یا امتیازگیری در مسیر سریع سوپراستار شدن است که در این فصل جزو سه تیم برتر لالیگا نیست! 56 بازی موفقیتآمیز او در بین تمام بازیکنان پنج لیگ برتر اروپا رتبه هشتم را دارد و او 3.35 دریبل در هر 90 دریبل انجام میدهد، پس از وینیسیوس جونیور در لالیگا این فصل قرار دارد.
این فصل می تواند تبدیل به چیزی خاص برای باشگاه بیلبائو شود!
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
امیرحسین مرادی، فوتبال لب – در روزهایی که فوتبال اروپا به نقطه حساس خود نزدیک میشود، به مرور پنج تیم بالای جدول لالیگا میپردازیم. راه رستگاری این پنج تیم در 9 بازی باقی مانده جذاب این لیگ، به کجا ختم میشود؟
5- رتبه پنجم – اتلتیکو مادرید
اتلتیها در فصل سینوسی وار خود، نتوانستند روند خوب اول فصل خود را حفظ کنند و با یک روند نزولی و عدم امتیاز گیری مقابل تیمهای مدعی بالای جدول تا هفته ۲۹ ام در لالیگا توانستند رتبه پنجم را کسب کنند. همچنین شاگردان دیگو سیمئونه در کوپا دل ری در نیمه نهایی شکست خوردند تا دستان کوکه، کاپیتان روخی بلانکو از یک جام مهم دیگر در این فصل هم کوتاه بماند.
شاگردان سیمئونه کار سختی برای تصاحب یازدهمین لالیگا خود دارند و این تیم در ادامه مسیر خود در 9 بازی باقی مانده باید با تیمهایی همچون خیرونا، اتلتیکو بیلبائو، و رئال سوسیداد دیدار کند. بازیهای بسیار دشواری که میتواند سهمیه فصل بعد لیگ قهرمانان این تیم را به خطر بیندازد. اتلتیها حالا تمام تمرکز خود را برای موفقیت در مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا، در مقابل بورسیا دورتموند آلمان گذاشتهاند و امیدوارند که بعد از حذف اینتر که رسانهها و هواداران فوتبال آنها را یکی از مدعیان فینالیست شدن در UCL میدانستند، حالا زنبورها را به دام بیاندازند.
4- رتبه چهارم – اتلتیکو بیلبائو
در رتبه چهارم لالیگا اسپانیا، شیرهای بیلبائو با یک امتیاز بیشتر بالاتر از اتلتیها قرار دارند. شاگردان ارنستو والورده سرمربی سابق بارسلونا به نتیجههای مطلوب و امتیازهای حیاتی توانستند در این فصل از لالیگا مانند هر سال، خودشان را در بالای جدول لالیگا حفظ کنند؛ آنها با شکست اتلتیکومادرید در استادیوم خانگی خود یعنی سن مامس، توانستند به فینال کوپا دل ری صعود کنند و در 6 آوریل در فینال جام حذفی اسپانیا، مقابل مایورکا قرار بگیرند.
شیرها برای حفظ و صعود به رتبههای بالاتر لیگ در 9 بازی باقی مانده خود باید در مقابل تیمهایی همچون رئال مادرید، اتلتیکومادرید و سویا قرار بگیرند تا نتایج این بازیهای سرنوشت ساز، تعیین کننده رتبه و سهمیه تیم شهر بیلبائو اسپانیا باشد.
3- رتبه سوم – خیرونا
پدیده این فصل لالیگا اسپانیا یعنی خیرونا، با خلق شگفتی در این فصل، تمامی نگاه فوتبال جهان و رسانهها را به خود جلب کرد. صدرنشین چندین هفته لالیگا، تیمی منسجم و نتایج مطلوب مقابل اکثر تیمهای این لیگ در اوایل فصل کسب نمود. این امر موجب شد تا تیم ساده و معمولی اسپانیایی، به شگفتی لیگ تبدیل شود. این موضوع باعث شد تا در حال حاضر خیرونا در منطقه کسب سهمیه لیگ قهرمانان اروپا قرار گیرد. رقابت با دو غول فوتبال جهان و اسپانیا یعنی رئال مادرید و بارسلونا برای قهرمانی باشند؛
تیمی با تحت مالکیت سیتی گروپ و بازیکنان جوان و منسجم باعث این موفقیت و شگفتی شد! البته به نقل از رسانههای اسپانیایی اگر این تیم به لیگ قهرمانان اروپا صعود کند به علت مالکیت مشترک با منچسترسیتی، نمیتواند در فصل بعدی و ورژن جدید لیگ قهرمانان اروپا حضور داشته باشد!
خیرونا در جام حذفی اسپانیا مقابل تیم فینالیست جام شگفتیها یعنی مایورکا در مرحله یک چهارم نهایی حذف شد. این تیم برای کسب قهرمانی باید در 9 بازی باقی مانده خود، باید بازیهای مهمی مقابل سه تیم اتلتیکومادرید، بارسلونا و والنسیا برگزار کند.
2- رتبه دوم – بارسلونا
کاتالانها با کوله باری از بازیکنان جوان بیتجربه و مصدوم توانستند با 64 امتیاز و دو امتیاز بیشتر نسبت به خیرونا، در رتبه دوم قرار بگیرند. ژاوی هرناندز در این فصل از لالیگا توانست با نتیجههای خوب و حفظ بارسلونا در لیگ قهرمانان اروپا، تا حدودی انتظارات هواداران را برآورده کند.
آبی اناریها در کوپا دل ری در یک چهارم نهایی این رقابتها با نتیجه چهار بر دو مقلوب اتلتیکو بیلبائو شدند. همچنین با از دست دادن این جام، سودای کسب سهگانه از سر ژاوی و هواداران نیز پرید. بلوگرانا در لیگ قهرمانان اروپا با حذف ناپولی دچار بحران، به مرحله یک چهارم نهایی صعود کرد و حریف پاریسیها شد.
بارساییها در ادامه راه خود در لالیگا باید بازیهای مهمی همچون الکلاسیکو و جدال با تیمهایی مانند خیرونا، رئال سوسیداد و سویا انجام دهد! مسیر فوق العاده دشوار و سختی که باعث شده ژاوی تمام تمرکز خود را بر روی لیگ قهرمانان اروپا بگذارد.
1- رتبه اول( قهرمان احتمالی لالیگا) – رئال مادرید
کهکشانیهای اسپانیا با صدرنشینی بر بام لالیگا، حالا تمامی نگاههای رسانهها و فوتبال دوستان کره زمین را به خود جلب کرده است. با نتایج سایر رقبا در این فصل از لالیگا، قهرمانی لالیگا برای مادریدیها و شاگردان کارلتو هر هفته مسجلتر خواهد شد. رئالیها در این فصل با کسب 72 امتیاز و فقط یک باخت توانستهاند صدرنشین لالیگا لقب بگیرند.
بازیهای مهم و حساس در این 9 هفته باقی مانده در مقابل تیمهایی مانند بارسلونا، رئال سوسیداد و اتلتیکو بیلبائو، تعیین کننده زمان قهرمانی لالیگا برای شاگردان آنچلوتی است. رئال مادرید در کوپا دل ری، در یک شانزدهم نهایی مقابل همشهری خود در دربی مادرید حذف شد تا رویای سهگانه برای مادریدیها همچنان در حد همان رویا بماند! مادریدیها در لیگ قهرمانان همانند دو سال گذشته، باید برای سومین سال پیاپی به رقابت با اصلیترین رقیب اروپایی خود یعنی منچسترسیتی بروند، رقابتی که میتواند تعیین کننده سرنوشت و آینده کارلو آنچلوتی هم باشد.
حالا باید دید که در این 9 هفته باقی مانده چه اتفاقات و حادثهای رخ میدهد، نظر شما چیست؟ کدام تیم قهرمان لالیگا اسپانیا میشود؟
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
یوسف جوانشیر، فوتبال لب – تیمهای اروپایی در نتیجهی افزایش تعداد تعویضهای مجاز در هر بازی، گزینههای بیشتری را برای هر مسابقه در اختیار دارند. این تعداد تعویض در تمامی لیگها، 5 تعویض و اختصاصا در لیگ برتر انگلیس، 6 تعویض است. با این وجود اما، میانگین تعداد تعویض بازیکنان در هر بازی، درمقایسه با سایر لیگها کمتر است.
بصورت متوسط، 7.89 تعویض در بازیهای لیگ برتر فصل 2023/24 انجام میشود. این تعداد تعویض تقریبا 1 واحد کمتر از تعداد مجاز تعویضهای سایر لیگها و تیمهای اروپایی است. با وجود اینکه این مقدار از عدد 7.86 افزایش حداقلی را به خود میبیند. اما میانگین آنها بسیار کمتر از میانگین لیگ 1 فرانسه که در حدود 8.68 است، میباشد.
در لیگ 1 فرانسه در مقایسه با فصل قبل، میانگین تعداد تعویضها 0.3 واحد افزایش (8.39 در فصل 2022/23) را به خود میبیند. بوندسلیگا آلمان نیز از عدد 8.98 به 9.09 را به طور میانگین در این فصل تجربه کرده است. لالیگا اسپانیا نیز رشد 0.1 تعویض در این فصل اروپایی خود به نسبت فصل گذشته را تجربه میکند.
بیشترین تعداد تعویض تیمهای اروپایی در کدام لیگ انجام میشود؟
اگر برایتان سوال ایجاد شده که چرا داورهای چهارم سریآ، بازوهای بزرگی به نسبت سایر لیگها دارند، به این دلیل است که به ندرت تابلوی تعویض را کنار میگذارند. تیمهای سریآ ایتالیا به نسبت فصل 2022/23، افزایش میانگین تعویض از عدد 9.28 به 9.37 را تجربه میکند. این حقیقت، بیانگر این است که هر بازی شما در لیگ سریآ ایتالیا، 42.6 درصد از 22 بازیکن فیکس، در طول مسابقه از زمین بازی خارج میشوند که در میان تیمهای اروپایی سایر لیگها، عدد بسیار قابل توجهی میباشد.
پر بازدهترین تعویضها در سراسر لیگهای اروپایی
تعداد تعویض زیاد ممکن است بسیار خوب باشد، اما بیشترین تاثیرگذاری از آن کدام تیمها در سراسر اروپا است؟ لیورپول با 122 تغییر کلوپ در بازیهای لیگ، 11 گل و 11 پاس گل را به ثبت رسانده است. آتالانتا نیز با 10 گل و 11 پاس گل توسط 139 بازیکن ذخیرهاش، در رتبه دوم این لیست قراردارد.
کالیاری و بایرنمونیخ با به ترتیب 19 گل/پاسگل توسط 139 بازیکن و 107 بازیکن در رتبههای بعدی میباشند. این درحالیست که آرسنال (116 بازیکن) و نیوکاسل یونایتد (106 بازیکن) با آمار 18 گل/پاسگل در رتبه بعدی قراردارند.
اما اگر به تمامی رقابتها توجه نماییم، لیورپول کلوپ با 23 گل و 24 پاس گل توسط 207 بازیکن تعویضی در میان تیمهای اروپایی صدرنشین است. اتلتیکو مادرید با 17 تاثیر کمتر (15 گل و 15 پاسگل)، توسط 206 بازیکن پس از قرمزهای آنفیلد در رده دوم قراردارند. پس از این دو تیم، بایرنلورکوزن (26 تاثیر مستقیم روی گل از 162 تعویض) و استونویلا (26 گل/پاسگل از 181 تعویض) در ردههای بعدی قرار میگیرند.
پریمیرلیگ انگلیس
برایتون در میان تیمهای لیگ برتر این فصل با میانگین 4.75 تعویض، که این حقیقت دیزربی را به سرمربیای علاقمند به بازیکنان تازه نفس تبدیل مینماید. در رده دوم، بورنموث اندونی ایرائولا (4.5 تعویض) قراردارد، درحالیکه فولهام و برنلی مشترکا با میانگین 4.41 تعویض در هر بازی رده سوم را در اختیار دارند.
نکته جالب توجه در این آمار، منچسترسیتی با میانگین 2.75 تعویض در هر بازی است. این موضوع، تیم پپ را در رده آخر تعداد میانگین تعویض در لیگ برتر قرار میدهد. دیوید مویس نیز گواردیولا را در این حیطه تنها نگذاشته و با 2.79 تعویض، وستهم را در رقابتهای اروپایی همراهی میکند.
لیگ 1 فرانسه
لانس فصل گذشته را بسیار فوقالعاده گذراند و با رتبهی دوم، فصل 2022/23 را به اتمام رساند. فرانک هیز سعی میکند با بهرهگرفتن از نیمکت خود و ثبت میانگین 4.85 تعویض در هر بازی، فصل نسبتا بد خود را با کسب موفقیت اروپایی به اتمام برساند. رده بعدی این لیست را لوهافر (با میانگین 4.81 تعویض) در معرض سقوط در اختیار دارد.
در سوی دیگر، دو تیم لیل (3.73 تعویض) و موناکو (3.54 تعویض) برای صعود به لیگ قهرمانان فصل آینده و حضور درمیان تیمهای اروپایی دیگر، کمترین تعداد تعویض را به ثبت رساندهاند. این دو تیم پس از 26 بازی در ردههای چهارم و سوم لیگ 1 فرانسه جای دارند.
بوندسلیگا در میان تیمهای اروپایی
فصل دشوار یونیون برلین، با شروع فاجعه اورس فیشر بروی نیمکت این تیم آغاز شد. یونیون در مقطعی از فصل 9 بازی متوالی را باخت و در هر 11 بازی خود، 5 تعویض را انجام داد. فیشر در ماه نوامبر باشگاه را ترک کرد و جانشین او، نناد بیلیکا نظارت بر بهبود روند باشگاه را برعهده گرفت. رویکرد بیلیکا اما تفاوت چندانی با فیشر نداشت . از زمان ورود خود، میانگین 4.86 تعویض را به ثبت رساند. به این ترتیب یونیون برلین با میانگین کلی 4.95 تعویض در صدر جدول قراردارد.
بوروسیا مونشن گلادباخ پس از 26 بازی و کسب 28 امتیاز چندان تفاوتی با یونیون بحران زده نکرده و با 4.88 تعویض در رتبه بعدی جای میگیرد.
جالبترین موضوع در این آمار حضور دو تیم صدر جدولی در انتهای جدول این آمار است. بایرنمونیخ در تلاش است تا فاصله 10 امتیازی خود با لورکوزن را کاهش دهد و این درحالیست که تنها 8 بازی تا انتهای فصل باقی مانده است. این دو تیم با میانگین 4.12 تعویض در هر بازی، با بیش از 9 تیم در انگلیس جایگاهی مشابه را تجربه میکنند.
لالیگا اسپانیا
آلاوز، تیمی که برای اولین بار رده سیزدهم را در 29 بازی فصل تجربه مینماید، با میانگین 4.93 تعویض، فاصله خوبی را از منطقه سقوط ایجاد کرده است. اتلتیکو بیلبائو نیز با همین تعداد میانگین تعویض توانست رده چهارم جدول را کسب نماید.
سلتاویگوی بنیتز، علیرغم مشکلات متعدد خود و رفتن او، با 4.21 تعویض در هر بازی، در رده دوم این لیست جای دارد. بارسلونای ژاوی، که در پایان فصل دیگر با یکدیگر همکاری نخواهند داشت، کمترین میزان تعویض (4.1) را توانست به ثبت برساند و تنها 8 امتیاز با رئال مادرید صدر جدولی فاصله دارد؛ اما بعید است که این فاصله توسط آنها جبران شود!
سری آ ایتالیا، صدرنشین تیمهای اروپایی
بالاخره نوبت به ایتالیا است، جایی که تعویضها به مانند آب در جریاناند. به عنوان مثال، رم و تورینو با میانگین 4.38، مشترکا در رتبه آخر این لیست قراردارند. این آمار با برنتفوردی که در رتبه پنجم لیگ برتر از این حیث قراردارد، برابری میکند.
اینتر اما به تمام معنا در ایتالیا پیشتاز است. آنها با 14 امتیاز اختلاف تقریبا فصل را با موفقیت به اتمام رساندهاند و این درحالیست که تنها 9 بازی از فصل باقیست. سیمونه اینزاگی همچنین اینتر را به تنها تیم در میان تیمهای اروپایی تبدیل کرده که تمام تعویضهای ممکن را انجام میدهد. 145 تعویض در 29 بازی ممکن، سندی بر این حقیقت میباشد.
مونزا به طور میانگین با 4.97 تعویض در هر بازی در رده دوم قراردارد. این تیم عملکرد خوبی را از خود نشان داد و توانست پس 29 بازی رده دهم جدول را از آن خود کند.
در این میان، آلبرتو جیلاردینو، سرمربی جنوا، خویشتندارترین تیم را از این حیث (با 4.07 تعویض) در میانه جدول مانند مونزا قرار داده است.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
مهدی سهیلی، فوتبال لب – بعد از گذشت هفت هفته از لالیگا کمتر کسی فکر میکرد که تیم خیرونا صدرنشین باشد آن هم بدون باخت!
پایان بی پولی و رسیدن به خوشبختی!
خیرونا اغلب در دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی مرتب بین لیگ های پایین تر اسپانیا جا به جا میشد. آنها حتی در برهه ای به لیگ منطقه ای نیز سقوط کردند! اما با امدن پر ساگوئر به ریاست جمهوری مشکلات مالی برطرف شد. در سال ۲۰۱۷ گروه سیتی فوتبال که مالکیت منچستر سیتی و نیویورک سیتی و ملبورن سیتی را برعهده داشت؛ بخشی از سهام تیم خیرونا را خریداری کردن و مجهز کردن ورزشگاه و استادیوم تمرینی وضعیت این تیم بهتر شد!
بازگشت به لالیگا با میچل سانچز!
در فصل ۲۰۲۱ هدایت تیم به میگل سانچز سپرده شد. کسی که رایووایکانو و هوئسکا را قهرمان سگوندا کرده بود؛ با خیرونا هم به لالیگا صعود کرد تا سه گانه خودش را تکمیل کند! سانچز در فصل گذشته به وفور سیستم عوض کرد، ۴-۱-۴-۱ ، ۳-۵-۲ و ۵-۴-۱ سیستمهای مورد استفاده او بودند.
تاثیر سیتی فوتبال و گواردیولا بر خیرونا!
حضور پِر گورادیولا برادر پپ در کادر مدیریتی باشگاه و همچنین گروه نقل و انتقالاتی تاکتیک گروپ باعث شد آنها فصل را با نقل و انتقالات خوب شروع کنند. پابلو توره ، اریک گارسیا از بارسا ، ساویو از تروا و دائمی کردن قرارداد آنخل هررا از منچسترسیتی مهم ترین نقل و انتقالات این تیم بود!
خیرونا و مگسهای ترسناک سنت نارسیس!
در سال ۱۲۸۶ فرانسوی های همسایه به شهر خیرونا نفوذ کرده بودند. آنها به کلیساها و هر چیز دیگری که در شهر بود حمله میکردند و اشیا قدیمی و قیمتی را غارت میکردند. اما اشتباه بزرگ آنها حمله به کلیسای سنت فلیکس و تخریب مقبره سنت نارسیس بود که ناگهان با حمله انبوه مگس های گزنده از مقبره؛ به سربازان فرانسوی حمله کردند و شهر را نجات دادند. از آنجا بود که مگس نماد شهر خیرونا و سنت نارسیس شد تا جایی که اثر این نماد به سوغاتی ها هم سرایت کرد مانند شکلات با شکل شمایل مگس!
مگس نماد تیم خیرونا !
سیسا (sisa) عروسکی که هر هفته و قبل از بازیهای خیرونا در مونتیلیوی به زمین می آید. سیسا یا همان مگس سنت نارسیس نشانگر دفاع از شهر و امید به پیروزی حتی پس از شکست در یک نبرد است. چیزی که خیرونا در این فصل به خوبی آن را ثابت کرده است
هر چه که هست این روزها کام خیرونا و مردمش مانند سوسو (suso ، شیرینی محلی شهر خیرونا) حسابی شیرین است. هر چند طرفداران فوتبال هر هفته منتظر به اصطلاح ترکیدن حباب این تیم هستند اما فعلا خیرونا میخواهد به یکه تازی ادامه دهد! باید دید داستان این مگسهای سمج به کجا ختم میشود!
در مصاف یکشنبه شب، اتلتیکومادرید میزبان دربی مادرید بود تا روند ناموفق شاگردان دیگو سیمئونه و شروع نه چندان خوب این تیم در این فصل، اندکی بهبود یابد.
امیر احمدی حق، فوتبال لب – اشکها خشکیده، چهرهها ورافتاده، گیلاسها خرد شده، نگاهها به قالیچه، موزائیک، چمن سبز و سفید، به کفشهای بیهوده گرهزدهمان، به جورابهایی که اگر در ناحیه پشت ساقها در آن حفرات بیضوی را ایجاد نمیکردیم هم امروز هراس کمتری از ناکارآمدی خود نداشتیم؛ پلکهامان بازتر از همیشه، این بار نه از هیجان، نه از اشتیاق دستیابی به آن بلندیهای غرور آمیز. بلکه در انتظار پایان دست و پا زدنهای این حلق آویزانمان؛ فرزندانمان در ایالات و ممالکی نه چندان دور، با خاطری که هرگز از ما آسوده تر نیست؛ ما چه بر سر یکدیگر آوردهایم رئیس؟
یکشنبه، در خانه، این سرای مجلل نفرین شده که بین ما جدایی انداخت، به دربی بزرگ شهر مادرید میرفتیم. 13 شکست و یک پیروزی نه چندان غرور آمیز؛ شرم، فخری که مدتهاست لگدمال شده. خرسی که اگرچه در خانه همسایهای نزدیک با هفت پرش خود به سوی توت فرنگیهای حومه دست درازی کرده بود، اما مگر ضربات ترکه صنوبر مستایا و خیزش ایوان پروودل مزهای از توت باقی میگذارد؟ 13 شکست که هویت ما را به یک باره ناپدید میکرد؛ مگر نه آنکه ما برای مقابله با بزرگان زاده شده بودیم؟ مگر نه آنکه غرش پوزئیدون برای شکست برزرگانی چون الهه سیبلس طنین انداز شد؟ ما دیگر آن خانواده نیستیم برادر. ما همه پژوهشگرانی هستیم تا دلیلی برای اینکه هنوز از بین نرفتهایم بیابیم. ما همه تیم تجسسی بودیم تا بیابیم چرا ما همچنان تحت حمایت خدای تریدنت به دست، آن الهه دریاهای زمینیم؛ مگرنه آنکه باید در طی این سالها به رعایای بیجان هادس، حاکم آبهای زیرین، در جوار رفقایمان، ساکنان مستایا میپیوستیم؟
با این همه، اولین نتایج این پژوهشها، با آخرین انتخابهای مربی ایتالیایی پدیدار شد. کارلتو آنچلوتی، آن نادانترین فردی که زیرکیهایش بارها تحسینم را برمیانگیخت نمایان شد. آن حفره ای که در تمامی این 12 دیدار بدون شکست خود چندان هم برای رقبا پنهان نبود، این بار در مقابل اتلتیکومادرید، از همیشه درخشان تر به نظر میرسید. پنج بازیکن میانی، با پیرمردی که هرگز در کناره خط طولی زمین توان دنبال کردن ناهوئل مولینا را نداشت؛ این آغاز ماجرای ما بود.
رئال با قرار دادن پنج هافبک در مرکز زمین، عملا راه پیش روی مرکزی را برای اتلتیکومادرید بست و در عوض مشارکت پایین بازیکنان در نواحی کناری امکان تشکیل مثلث های هجومی قرمز و سفید ها را فراهم کرد.
حاشیههای کناری زمین از همیشه خلوتتر، نوید حکمرانی بی چون و چرای مثلثهای شاگردان سیمئونه در لب خط و نیم فضاها را میداد؛ و اتفاقی که پیشبینی میشد بسیار زود به وقوع پیوست.
درحالی که درخت کریسمس رئال مادرید به نگینهایی چون فده والورده، ادوارد کاماوینگا و تونی کروس پا به سن گذاشته مطرز شده بود، این بهترین گلزن فصل پیش والنسیا بود که با اتمام مصدومیت خود، آماده تهدید منطقه تحت پوشش والورده و لوکاس وازکز بود. با برش دقیق ارسال داخل پا، مهاجم نه چندان محبوب روخی بلانکوس، از فضای همیشه کافی بین مدافعین خط چهار نفره استفاده کرد و زنگهای خطر برای صدرنشینان اسپانیا را به صدا در آورد.
نقطه ضعف از قبل هم آشکارتر شد؛ شاید اکنون افراد بیشتری به یاد آوردند که آرایش کهنه و موفق شش هفته ابتدایی، به چه دلیل در فوتبال نوین منسوخ شده بود. ما بار دیگر آشکار ساز ضعف بزرگان فوتبال شده بودیم، هرچند شاید حکومت این لیگ به قدری علاقهمند به قوانین فدرال نباشد و این دشمنان کاتالان ما باشند که با یاری فرزند قدرنادیدهمان از این آشکارسازی بهره جویی میکنند.
در رهبری پیرمرد ایتالیایی اما این بازیکنان بودند که خود را با نقطه ضعفها تطبیق میدادند؛ ربع ساعت بعد، داوید آلابا با چشمانی آگاهتر، حرکات مهاجم اسپانیایی را دنبال کرد. فدریکو والورده و وازکز، با هراس بیشتر و از فاصلهای کمتر، فعالیت ساموئل لینوی برزیلی را زیر نظر گرفتند. اما مشکل این ضعف آنها نبود. لینو با خارج کردن دو مسئول جناح راست، فضا را در اختیار سائول نیگوئز، این کدر و نرمترین الماس کهنه سیویتاس متروپولیتانو، قرار داد. مکثی برای چرخش و ارسال به فضای کذایی رخ نداد، آلابا با هوشیاری موراتا را دنبال کرد، ولی آن فضای همیشگی هرگز با دنبال کردن کاپیتان ماتادورها تحت ضمانت قرار نمیگرفت. بلکه این بار، ستارهای نه چندان ناشناخته در حفره مذکور درخشید. آنتوان گریزمان، این منفورترین پدیدهای که بار دیگر محبوبیت او سکوهای ورزشگاه را به جهشهای متوالی دعوت میکرد. برتری یاران چولو سیمئونه را دوچندان کرده بود. جهشها بیهوده نبود. ما شاخههای توت فرنگی را لمس کرده ایم برادر!
هافبک آلمانی قرار بود به واسطه ناتوانی فیزیکی بدن پا به سن گذاشتهاش، گذرگاه رستگاری پسران ماتریس در جناح راست باشد؛ اگرچه با حرکات زیرکانه آنتوان گریزمان، این مهم بارها زمینه ساز تاخت و تازهای ناهوئل مولینا و مارکوس یورنته شد، اما هرگز فراموش نخواهیم کرد که وظیفه تطبیق سفیدپوشان، توسط مهرههای درون زمین صورت میگیرد.
کنش هجومی اتلتیکومادرید؛ گریزمان با خارج کردن فران گارسیا از موقعیت، فضایی برای فرار مولینا فراهم میکند؛ حضور یورنته و موراتا از دخالت مدافعین وسط جلوگیری میکند. به دنبال ناتوانی کروس در همراهی مولینا، دقایقی بعد کاماوینگا مسئول پوشش این نوع حملات میشود.
اما پرافتخارترین مربی اروپا در لیگ قهرمانان، به خوبی از لحظاتی که ستارههای روزهای پیشین، بیشترین پتانسیل برگرداندن ورق را برای تیمشان دارند آگاه بود؛ ارسال والورده با تجمع حداکثری مدافعین قرمز و سفیدپوش همراه شد و شاگردان سیمئونه، با خط دفاعی پنج نفره خود امیدوار بودند از تهدیدات هوایی همشهری، آن هم در نبود خوزلو مصون باشند. اما با این تمهیدات، آنها توپ را در جلوی پای یکی از شوتزنترین افراد دیدند. این ناکافیترین ساویچ برای پرواز از چمن متروپولیتانو، تراژدی را به خاطر همه مان آورد؛ آیا به راستی بزرگان در حضور تمام ضعفهایشان از مقام بزرگی نزول نخواهند کرد؟
مگر نه آنکه آشکار کردن ضعف بزرگان باید با بهرهبرداری مفید و با لبخندی به ارزش سه امتیاز، با تلنگری به ارزش یک شکست و از دست رفتن آن 12 بازی توام باشد؟ نه، ما بار دیگر بیهودگی خود را به یاد آوردهایم.
فضاها برای دریبل های رودریگو بسیار تنگ بود؛ فرصتها برای ورود بلینگهام به محوطه بسیار محدود بود. به اندازه یک بازگشت مدافع برای پوشش ارسال والورده و وازکز؛ اما با دیدن توپ زیر پای تونی کروس، این دشمن کهنه همیشه پیروز، هراس در خط مقدم قرمز و سفیدها پدیدار شد؛ آن چنان که مارکوس یورنته، این آخرین به جامانده روزهای درخشان تریپیر و سوارز در 20-21 ، سراسیمه به دنبال متوقف کردن هافبک آلمانی به فضای بلوکه کردن توپ دوید. دویدنی مناسب برای فرار به عمق کور مدافعین لالیگا، اما بیش از حد کافی برای مقاومت در برابر حیله مرد آلمانی. توپ در ابتدا به پای راست سپرده شد و سپس به تور دروازه. اشک هامان بار دیگر فرصت تشکیل یافته بودند تا در پایان نیمه بازی، ما را همراهی کنند و فقط آفساید رودیگر بود که از تکمیل این تراژدی جلوگیری کرد.
در فوتبال، این تاکتیسینها هستند که حین انجام بازی، برای پوشش ضعفهای دفاعی خود تلاش میکنند؛ چنین چیزی در بازی رهبران رخ نمیدهد. شاگردان آنچلوتی، اگرچه با مهرههای متفاوت، اما با همان آرایش سابق به زمین سبز بازگشتند؛ هوشیاری وازکز هرگز برای پیشگیری از رخداد دوباره آنچه دیده بودیم، کافی نبود. ساموئل لینو با حرکت رو به داخل خود، مدافع اسپانیایی را به دنبال خود کشید تا سائول نیگوئز پس دریافت پاس گریزمان، از فضای حاکم گریخته ایالت شرقی نهایت استفاده را کرد و ارسال دیگری را روانه موراتا کرد. کپا و کاماوینگا، فقط نقش نزدیکترین تماشاگران این صحنه را به عهده گرفتند.
ادعا کردیم که از اشتباهاتمان درس گرفتیم. در شب بازگشت خوزه ما خیمنز، پس از دستیابی دوباره به اختلاف دوگله، شاگردان مرد سیاهپوش توپ را تقدیم کرده و به دفاع از دژ خود پرداختند. آنها در طول بازی با استفاده تکراری از ماریو هرموسو در مرکز، تا حدودی برتری عددی رقیب در میانه را خنثی کرده بودند، اما اکنون این اجازه در اختیار سفیدپوشان بود و تا مرز منطقه 14، مزاحمتی برای پاسکاری های نه چندان مفید آنها دیده نمیشد.
چیدمان اتلتیکومادرید و حضور مرکزی ماریو هرموسو؛ به دلیل بازگشت وی به خط دفاع در نیمه دوم، نقطه به کارگیری تقریبی این بازیکن، اندکی عقب تر از کوکه میباشد.
نقشه پاس های نیم فضا و منطقه 14 دو تیم ؛ کنش های هجومی فراوان رئال مادرید موفق به بازکردن قفل دروازه اوبلاک در نیمه دوم نشد.
همه چیز بر طبق اصول روزهای اوج تیم دیگو سیمئونه میچرخید. استفاده بهینه از کمترین کنش های تهاجمی؛ دفاع کم اشتباهی که با مصدومیت های مکرر خیمنز، خداحافظی گودین و پا به سن گذاشتن ساویچ مدتها از خاطر همگان رفته است، این بار در ناکام گذاشتن رقیب همشهری مفید واقع شده بود و با وجود اختیار تام در مرکز زمین، سربازان مرد آرژانتینی با هوشیاری از پدید آمدن موقعیت های ارزشمند رقیب، پیشگیری کردند.
بزرگان، بار دیگر، اگرچه در نبود مهره های ارزشمند تدافعی، بدون امتیاز از خانه ما خارج شده بودند؛ اما مگر نه آنکه در بسیاری از آن 13 شکست وضعیت خود روخی بلانکوس در غیاب اندک بازیکنان سرشناس تیم رخ داده بود؟ مگر نه آنکه به وضوح برتری تاکتیکی و عدم پوشش ضعفها از رختکن سفیدپوشان عامل اصلی شکستشان بود؟ چولو سیمئونه مجوز یافت تا یک شب دیگر با خواندن “Allez Allez” این پیروزی خانگی را جشن بگیرد. نه به عنوان آشتی این کوچکترین خانواده، نه به عنوان پرواز ققنوسی که در آتش دو سال فاجعه بار اخیر سوخته، بلکه به عنوان شبی زیبا در این خانه نفرین شده که می تواند کوچکترین دلیل فعلی افتخار الهه پوزئیدون به رعایای وفادار خود باشد. فصلی طولانی در انتظار آنهاست …