امیر محمد کلانتری، فوتباللب – در این مقاله به یکی از عجیبترین ایدههای تاکتیکی آرنه اسلات خواهیم پرداخت. به نقل از یک تیتر هلندی، این ایده یک شکست درخشان بود. به بیان دیگر، آرنه اسلات در طول ۳۰ سال فعالیت حرفهای خود به عنوان بازیکن فوتبال و اکنون مربی، ایدههای بهتری نیز در کارنامه داشت. ایدههایی که او را تا آستانه قهرمانی در پریمیرلیگ با لیورپول در این فصل قرار دادند.
بازگشت به دورانی که آرنه اسلات در زووله بود.
اسلات در آن زمان ۳۲ سال داشت و برای تیم زووله در لیگ دسته دوم هلند بازی میکرد. این حرکت بداههی او در شروع بازی چنان عجیب بود که رنه فن در گیژپ، بازیکن سابق تیم ملی هلند، در برنامهی تلویزیونی خود نزدیک بود از شدت عصبانیت منفجر شود.
او خطاب به بینندگان گفت:
اگر این صحنه را به آندرس اینیستا (قهرمان جام جهانی با اسپانیا) نشان دهی، فکر میکند این یک ورزش کاملاً متفاوت است. این هیچ ربطی به فوتبال حرفهای ندارد. اگر کسی در یک تیم آماتور با ۱۲ تماشاچی نیز چنین کاری کند، بلافاصله از زمین اخراجش میکنند و همه میگویند: «این دیوانه است».
اشتیاق آرنه اسلات به تجربه ایده های جدید از همان ابتدا!
توضیح دادن آن صحنه در سال ۲۰۱۱ آسان نیست. زمانی که اسلات برای امتحان کردن ایدهای جدید و کمی عجیب، تایید مربیان تیمش در زووله را گرفت تا بازیکنان تیم مقابل را غافلگیر کند.
اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم، این ماجرا یادآور این است که اسلات حتی در جوانی هم یک تاکتیک شناس مشتاق بود. او دوست داشت خارج از چارچوبهای معمول فکر کند.
همچنین ارزش ذکر دارد که او پس از طراحی این ایده، جسارت آن را داشت که آن را با آرت لانگلر (مربی وقت زووله) و دستیارش، یاپ استم (مدافع سابق منچستریونایتد و تیم ملی هلند) در میان بگذارد.
جان اورس، یکی دیگر از مربیان سابق زووله، با خندهای معنادارش به نشریه The Athletic میگوید:
اما این ایده همچنان مسخره بود. آرنه ایدههای زیادی دارد. متاسفانه این یکی از بدترینهایش بود.
طرح او این بود: بلافاصله بعد از شروع بازی، توپ را با یک ضربه سریع به بالا پرتاب کنند، سپس یک شوت قدرتمند به سمت نیمهی زمین حریف بزنند تا توپ در محوطهی جریمه فرود بیاید. همزمان با پرواز توپ در هوا، مهاجمان زووله باید با تمام سرعت به سمت محوطهی جریمه میدویدند تا توپ را در لحظهی فرود دریافت کنند. در بهترین حالت، آن را از زیر پای دروازهبان حریف عبور دهند. از همه مهمتر، بازیکنان در این موقعیت در آفساید گرفتار نمیشدند، چون همهی آنها پشت توپ قرار داشتند. اگر این تاکتیک جواب میداد، مدافعان حریف کاملاً غافلگیر میشدند.
جان اورس: ایده آرنه اسلات واقعا افتضاح بود!
اورس که حتی پس از گذشت بیش از یک دهه، هنوز کاملاً سردرگم به نظر میرسد، میگوید:
به نظر میرسد آنها متوجه این نکته نبودند که اگر توپ را مستقیماً بعد از سوت مسابقه تا محوطه جریمه حریف شوت کنند، دروازهبان به راحتی میتواند آن را بگیرد. همچنین، توپ چقدر در هوا میماند؟ شاید سه ثانیه؟ فقط فکر کنید بازیکنان چقدر باید سریع باشند تا به آن برسند. برای این کار به کسی نیاز دارید که رکورد جهانی دو را بشکند! نه. این ایده واقعاً افتضاح بود.
اما اگر آرنه اسلات، هافبک خلاق تیم، میتوانست توپ را واقعاً به ارتفاع بالا بفرستد چه میشد؟ در تمرینها، این حرکت به خوبی اجرا شد.
لانگلر اخیراً در مصاحبهای با وینسنت دِوریس، روزنامه نگار روزنامه محلی دِ استنتور گفت:
حتی سه بار هم جواب داد. به همین خاطر، من و یاپ استم به هم گفتیم: “بیایید امتحانش کنیم.” البته شرط اصلی اجرای درست آن بود.
اما آنچه اتفاق افتاد ممکن است برای هواداران لیورپول که اسلات را در نخستین سال حضورش، بدون تاکتیکهای عجیب در صدر جدول میبینند، تعجب آور باشد.
متأسفانه برای اسلات، اینترنت هرگز فراموش نمیکند و فیلم این اتفاق نشان میدهد اجرای این ایده در آن بازی حتی به پای نسخه تمرینی هم نرسید. ضربه اسلات برای بالا فرستادن توپ قابل قبول بود. اما بعد… همه چیز به فنا رفت.
لانگلر با خنده گفت:
آرنه میخواست توپ را به سمت محوطه جریمه حریف شوت کند، اما در عوض تقریباً توپ را مستقیم به بالا پرتاب کرد. توپ در واقع به سمت عقب و به ارتفاع بالا رفت، سپس پایین آمد و در لبه سمت چپ دایره مرکزی زمین در نیمه زووله فرود آمد. در حالی که صدای هلهله متعجب تماشاگران به گوش میرسید.
گوینده تلویزیون اعلام کرد:
بازی بین زووله و کامبور آغاز شده… و این صحنه واقعاً عجیب است. شاید از استرس باشد… چنین چیزی را به ندرت میبینید؛ لحظهای به یاد ماندنی از آرنه اسلات.
جان اورس که در دهه ۱۹۷۰ برای آژاکس و فاینورد بازی میکرد، میگوید این فیلم هنوز در تلویزیون هلند پخش میشود:
آرنه در طول هفته با بازیکنان و مربیان دیگر در مورد این ایده صحبت کرد. گفت: “باید روش شروع بازی را عوض کنیم. اگر اینطوری انجامش دهیم، حیرت زده میشوند”. اما ضربه او دقیقاً آن چیزی نشد که میخواست. کاملاً اشتباه عمل کرد.
اسلات به نظر میرسد جهت گیری خود را اشتباه محاسبه کرد و توپ پشت سرش در منطقهای خالی فرود آمد. این بازیکنان زووله بودند که غافلگیر شدند و در عرض چند لحظه، کامبور به حمله پرداخت.
آیا این دیوانگی منطقی پشت خود داشت؟
بن هندریکس که بین سالهای ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۵ مربیگری زووله را برعهده داشت، توضیح میدهد:
گاهی ممکن بود حریفان خورشید در چشمشان باشد و نتوانند حرکت توپ را دنبال کنند. گاهی هم این روش او برای گفتن این بود که “بفرما، ما دوست داریم توپ دوم را داشته باشیم.” مردم اینجا به آن میخندیدند. او توپ را به بالا پرتاب میکرد و بعد (با خنده) زووووووووم! (با حرکتی شبیه پرتاب موشک) توپ را مستقیم به آسمان شلیک میکرد.
هندریکس به یاد می آورد که اسلات همیشه به دنبال راههای جدید برای کسب برتری بر حریفان زووله بود:
حتی وقتی میخوابید، به فوتبال فکر میکرد. همیشه ذهنی فوتبالی داشت و در اعتماد به نفسدادن به سایرین استاد بود.
لانگلر:
ایده این بود که با شوت کردن توپ به بالاترین حد ممکن به سمت محوطه جریمه، سه مهاجم ما به جلو بدوند و در لبه محوطه حاضر باشند. چه کسی میداند از این حرکت چه نتیجه ای حاصل میشد؟
البته از بیرون خنده دار به نظر میرسید. اگر از پیش زمینه ماجرا خبر نداشتی، حتما میگفتی: “اینا دقیقاً دارن چیکار میکنن؟ توپو مستقیم به هوا شوت کردن”. اما نه، این یک شکست درخشان بود و بهتر است بحث را همینجا تمام کنیم.
با این حال، اسلات قصد نداشت به همینجا بسنده کند. حداقل در ابتدا. مصمم تر از قبل، او دوباره همان تاکتیک را در همان سال امتحان کرد. اینبار هم حریف کامبور بود و نتیجه باز هم فاجعه بار شد.
اورس میگوید:
خودش را مسخره کرد. باورکردنی نبود.
و اضافه میکند شاید هدف این بود که «حریف از خنده بتکرد، تمرکزش را از دست بدهد و آنها از این موقعیت سوءاستفاده کنند!
برای درک بهتر، اورس که دو دوره با اسلات همکاری داشته، او را مربی بهتری از کلوپ میداند و از افتخارش به عملکرد فوقالعاده شاگرد سابقش در لیورپول میگوید. در حرفهای او بجز تعجب و خنده، هیچ بدخواهی نیست.
به گفته او، این ماجرا یادآوری است که حتی باهوشترین افراد در فوتبال هم ممکن است اشتباه کنند:
یوهان کرایف، بهترین بازیکن و مربی، همیشه میگفت: “فوتبال بازی سادهای میباشد اما اجرای سادهی آن بسیار سخت است.” با این حال، گاهی بازیکنان یا مربیانی هستند که میخواهند دوباره فوتبال را اختراع کنند. و این ایده آرنه، نمونهای از آن است.
محمدرضا حسینخانی، فوتبال لب – کرتیس جونز در دومین بازی خود به عنوان مدافع راست، نمایشی قابل قبول ارائه داد و لیورپول در دومین دربی مرسیساید فصل، اورتون را شکست داد.
در تحلیل این بازی، آرنه اسلات چندین اشاره به بازیکنانی داشت که مایل است با آنها بیشتر کار کند.
نگاه باشگاه به اسکواد تیم
صبح روز پس از پیروزی ۱-۰ تیمش، مربی هلندی (اسلات) از کرتیس جونز به عنوان بازیکنی یاد کرد که دارای کیفیتی است که او و ریچارد هیوز (مدیر ورزشی) بارها در مورد آن با نگاه به آینده صحبت کردهاند.
اسلات در گفتگو با خبرنگاران حاضر در مرکز تمرینات اکسا لیورپول گفت:
“البته که من و ریچارد زیاد درباره این فصل و فصل بعد صحبت میکنیم. داشتن بازیکنان همهفنحریف همیشه خوب است. کرتیس جونز قطعاً یکی از این بازیکنان است.”
اگرچه کرتیس جونز خود را یک هافبک میداند که عمدتاً در پستهای هافبک میانی (شماره ۸) یا هافبک هجومی (شماره ۱۰) راحتتر است، اما این بازیکن ۲۴ ساله در درجه اول خود را صرفاً یک “فوتبالیست” میخواند.
“چه در پست هافبک میانی (۸) بازی کنم، چه به عنوان هافبک هجومی (۱۰)، چه از سمت چپ، چه به عنوان فالس ناین (مهاجم کاذب) که قبلاً هم در این پست بازی کردهام. یا حتی به عنوان مدافع، مشکلی نیست، من آماده بازی در هر پستی هستم.”
عملکرد جونز در فصل جاری
در ۳۸ بازی اخیرش تحت هدایت اسلات، کرتیس جونز تجربه هفت پست مختلف را دارد. که با اضافه شدن نقشهای جدیدی مانند هافبک دفاعی (شماره ۶) و مهاجم دوم به فهرست موقعیتهای قبلی او همراه بوده است.
ویژگیهای بازی کرتیس جونز – مقایسه با بازیکنان مشابه در پنج لیگ برتر اروپا
بنابراین جای تعجب نیست که این محصول آکادمی (لیورپول) به یکی از موردعلاقههای سرمربی جدید این باشگاه تبدیل شود. این مسئله باید نشان دهد که باشگاه در بازار نقل و انتقالات به دنبال چه نوع بازیکنانی است.
در حالی که اسلات برخی بازیکنان را در پستهای تخصصی به کار می گیرد. مثلاً کودی خاکپو تقریباً به طور انحصاری به عنوان وینگر چپ بازی کرده، اما به وضوح ترجیح او در اکثر مواقع استفاده از بازیکنان منعطف است.
این رویکرد شامل موارد زیر میشود: -دومینیک سوبوزلای که در پست مهاجم بازی میکند. -لوئیز دیاز که بین پست وینگر چپ و مهاجم نوک در رفت و آمد است. – جرل کوانسا و جو گومز که به پست فولبک محدود هستند. -واتارو اندو و رایان گراونبرخ که در پست مدافع میانی بازی کردهاند.
با این حال، جونز در این زمینه استاندارد طلایی محسوب میشود و به همین دلیل است که او بیشتر از هر بازیکن دیگری خارج از ترکیب ثابت مورد علاقهٔ اسلات به میدان رفته است. رکورد دقیقههای بازی خود در یک فصل را نیز در شرف شکستن است.
این رویکرد به اسلات اجازه میدهد با هسته کوچکتری از بازیکنان کار کند، که ظاهراً ترجیح شخصی اوست. با این اطمینان که در مواقع نیاز میتواند روی انعطافپذیری برخی بازیکنان برای سازگاری با شرایط حساب باز کند.
نگاه اسلات به جونز
اسلات در تمجید از این بازیکن شماره ۱۷ گفت: “او چنین ذهنیتی دارد، اگر چالشی به او بدهی، از آن استقبال میکند. دیروز برایش چالش بود چون در پست معمولش بازی نمیکرد.”
اسلات اضافه کرد: “بعضی بازیکنان از چالش بیزاراند و ترجیح میدهند در منطقه امن خود بمانند، اما کرتیس جونز از آن دسته بازیکنانی است که عاشق چالش است.”
این میل به پذیرش چالش از همان اولین روز تمرین تحت هدایت اسلات آشکار بود. چرا که میدانست سرمربی جدید باشگاه، بیشتر با ایدهآلهای خودش به عنوان بازیکنی علاقهمند به مالکیت توپ همسو است.
در حالی که قد کوتاه و عدم سرعت بالای هاروی الیوت عامل مشکلات او برای حضور در ترکیب ثابت است، جونز به دلیل ویژگی های بازی خود، بازیکن مورد علاقه یورگن کلوپ بود، به خوبی با این سیستم جدید سازگار شدهاند.
در حالی که الیوت ممکن است در تابستان آینده خارج از برنامههای تیم قرار گیرد. با توجه به گزارشهایی مبنی بر تمایل باشگاه به پذیرش پیشنهاد مناسب برای این بازیکن ۲۲ ساله، همه نشانهها حاکی از آن است که جونز به عنوان الگویی برای هرگونه خرید جدید در نظر گرفته خواهد شد.
جوان، پرانگیزه، با اعتمادبهنفس، هوشمند در تاکتیک، فوقالعاده از نظر تکنیکی و تمایل و توانایی بازی در پستهای مختلف (که از همه مهمتر است) را دارد.
ارتباطات لیورپول با مدافع آژاکس، جورل هاتو، و پیرو هینکاپیه از بایرلورکوزن، (که به یک اندازه در پست مدافع میانی و مدافع چپ راحت بازی میکنند) دقیقاً با این معیارها مطابقت دارد. همین موضوع در مورد علاقهی گزارششده به تایلر دیبلینگ، جوان همهفنحریف ساوتهمپتون نیز صدق میکند.
جانشینی برای ترنت
با این حال، اسلات در کرتیس جونز دارایی حتی با ارزشتری دیده است. چرا که او این مهارتها و ذهنیت را با مزایای نامشهودِ یک بازیکن تمامعیار لیورپولی ترکیب میکند.
خروج قریبالوقوع ترنت الکساندر-آرنولد به رئال مادرید، جایگاهی برای یک چهره جدید اسکاسی در تیم خالی خواهد کرد. این جوان اهل توکستث (که این هفته به دلیل گفتگوی دوستانهاش با یک هوادار جوان اورتون در پمپ بنزین به موضوع داغ شبکههای اجتماعی تبدیل شد) آماده گرفتن این جایگاه است.
لیورپول آرزو دارد تا حد ممکن از چنین بازیکنانی در ترکیب خود داشته باشد. اگرچه ممکن است تحقق رویای داشتن تیمی پر از بازیکنان اسکوسی غیرممکن باشد، اما اسلات و هیوز با جستجوی گزینههای مشابه در بازار نقل و انتقالات، به دنبال بازیکنانی با همان انعطافپذیری خواهند بود.
انتظار میرود که لیورپول در تابستان آینده بازیکنانِ چند پُسته بیشتری را جذب کند. چرا که عملکرد موفقیتآمیز جونز در پست مدافع راست، به وضوح نشان داد که چنین ویژگیهایی چقدر میتواند ارزشمند باشد.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید.
عماد معمار، فوتباللب – با توجه به اخبار و شایعات نقل و انتقالاتی، ترنت آرنولد با اتمام قراردادش در این تابستان، تیم کودکیاش را به مقصد رئال مادرید ترک خواهد کرد. ما بررسی میکنیم که تیم لیگ برتری چگونه میتواند جانشینی برای مدافع راست ظاهراً جایگزینناپذیر خود پیدا کند.
در فاصله 9 بازی مانده به اتمام فصل، با توجه به اختلاف 12 امتیازی لیورپول، به نظر میرسد در اواخر ماه می، جشن بزرگی در بندر برپا شود. به هر ترتیب اما، گزارشها حاکی از آن است که ترنت آرنولد تصمیم دارد با انقضای قراردادش به کهکشانیها بپیوندد. خبری که سایه بزرگی بر هفتههای پایانی فصل انداخت. پسر بومی بندر که از 6 سالگی در لیورپول توپ میزد و در فصل گذشته کاپیتان دوم تیم بود، اکنون در حال ترک باشگاه است. موضوعی که چندان به مذاق هواداران لیورپول خوش نمی آید، خصوصا وقتی صحبت از یک استعداد سطح جهانی با تواناییهایی منحصر به فرد در پست خود باشد.
اهمیت ترنت به زبان آمار و ارقام
ترنت آرنولد در 349 بازی، موفق شد برای لیورپول 22 گل و 86 پاس گل ثبت کند. او بهتر از هرکس دیگری بازی را از جناح راست تحت تاثیر قرار میدهد. دامنه پاسهای دقیق و متنوع او را، در کمتر مدافع کناریای میتوانیم ببینیم. این فصل در میان 5 لیگ معتبر اروپایی، او با 176 پاس پراگرسیو و 321 پاس به یک سوم دفاعی حریف، در آمارهای فوق رکورددار است. او همچنین با ارسال 215 پاس (با احتساب سانترها) به محوطه جریمه حریف، دومین مدافع برتر از این حیث میباشد.
لیورپول چگونه میتواند او را جایگزین کند؟ ما برخی از گزینههای احتمالی را بررسی کردیم.
جانشینی از دل باشگاه
لیورپول فصل پر فراز و نشیبی را تجربه کرد. بیشترین تشویق آنفیلد در این فصل اما، نه به خاطر یک گل، که برای یک تکل بود. جایی که در ماه نوامبر در جریان رویارویی لیورپول و رئال مادرید، کانر بردلی تکل جانانهای روی پای کیلین امباپه زد. واکنش هواداران لیورپول تلفیقی از شگفتی و افتخار بود.
جوان ایرلندی در تمام طول بازی مقابل کهکشانیها درخشید. حالا شاید رئال مادرید باعث درخشش دوباره او شود. این بار با جذب ترنت و ایجاد حفرهای که بردلی بتواند آنرا پر کند.
کانر 21 ساله این فصل در تمامی رقابتها 22 بار به میدان رفت که 9 تای آنها را به عنوان بازیکن فیکس آغاز کرد. دقیقا اندکی بیشتر از 1000 دقیقه ولی در جریان تساوی 2-2 مقابل استون ویلا، دچار مصدومیت شد.
ترنت در مقابل بردلی: 2 تعریف از یک پست
نکتهای که باید در نظر گرفت این است که بردلی سبک بازی متفاوتی نسبت به الکساندر-آرنولد دارد. همانطور که از هیت مپ مشخص است، او در مناطق هجومی به اندازه ترنت آرنولد لمس توپ ندارد و کمتر به مرکز میدان متمایل میشود.
در حالیکه ترنت بیشتر به تصاحب توپ و کنترل ریتم بازی همانند یک هافبک علاقهمند است، بردلی به بازی بدون توپ مایل است. در این فصل لیگ برتر، ترنت 10.5 فرار بدون توپ به ازای هر 90 دقیقه را ثبت کرد. برای بردلی این آمار با عدد 25.4 تعریف میشود. همچنین ترنت 4.7 فرار به یک سوم دفاعی حریف ثبت کرده و کانر 10.9. تعداد فرارهای به محوطه جریمه حریف هم برای ترنت 2.2 و برای بردلی 6.9 است. میزان اورلپ از سمت راست به ازای هر 90 دقیقه برای ترنت 2.7 بوده اما کانر آمار 6.9 را دارد. آماری که نشان میدهد وینگر راست فصل بعد قرمزها بیشتر از قبل گزینه مناسب برای پاس دادن خواهد داشت.
از نظر دفاعی آنها تقریبا آمار یکسانی ثبت کرده اند: تعداد تکلها برای او و ترنت به ترتیب 2.6 و 2.7 است. در شاخصهای بازپس گیری مالکیت و قطع توپ اما ترنت دست بالاتر را دارد (به ترتیب با برتری 5 – 4.5 و 1.3 – 0.9).
ایرلندی آیندهدار ولی پر مصدومیت
برای بردلی فرارها صرفا یک فرار ساده نیست. او در این فصل لیگ برتر 3 حرکت تهدیدآمیز برای شکستن دفاع حریف انجام داد (فرار بدون توپی که به قصد رسیدن به پشت خط دفاعی حریف انجام میشود). تنها 5 دفاع راست آمار بهتری از او ثبت کردند، در صورتی که همه آنها حداقل 1500 دقیقه زمان بیشتری برای بازی کردن داشتند. مسلما همه اینها بستگی دارد به اینکه آرنه اسلوت از فولبکهای خود چه چیزی بخواهد. اگر او کماکان انتظار پخش توپ و خلاقیت فوقالعاده داشته باشد، بردلی احتمالا هنوز پاسخ مناسب نیست. او در تمام رقابتهای این فصل به ازای هر 90 دقیقه در جریان بازی تنها 0.7 موقعیت ایجاد کرده که دقیقا نصف ترنت است. کانر همچنین به طور متوسط 1.3 سانتر داشته که در این شاخص هم ترنت با 3.4 عملکرد به مراتب بهتری دارد.
فراموش نکنیم که بردلی هنوز در حال پیشرفت است. او تنها ۲۱ سال دارد و بازی منظم در تیم اول میتواند او را در تمامی این جنبهها بهبود بخشد. بر خلاف سن و سالش، مربی ایرلند “مایکل اونیل”، او را لایق بازوبند کاپیتانی تیم ملی میداند و در مورد او میگوید:
“ما یک استعداد ویژه در اختیار داریم… مهمترین ویژگی بردلی، عشق او به بازی است. او همیشه با حداکثر توان تمرین میکند و این انرژی را به بقیه بازیکنان جوان هم منتقل میکند.
نگرانیهایی از باب مصدومیت وجود دارد. بنا بر ادعای ترنسفر مارکت، بردلی طی 2 سال گذشته تجربه 4 مصدومیت جداگانه داشت. موضوعی که باعث شد تا او 7 ماه از میادین دور باشد. پس این موضوع که لیورپول با خیال راحت به او به عنوان گزینه اصلی نگاه کند یا خیر، مسئله دیگری است.
وینگ بک جذاب ژابی
یکی از نامهای بزرگی که به جایگزینی ترنت الکساندر-آرنولد لینک میشود، جرمی فریمپونگ از بایر لورکوزن است. این مدافع هلندی ریز جثه و سریع، در دو فصل اخیر برای تیم آلونسو عملکرد درخشانی داشت و یکی از مؤثرترین مدافعان راست در دنیای فوتبال است.
در سیستم 3 دفاعه الونسو, فریمپونگ نقش وینگ بک را بازی میکند. نقشی که باعث میشود وظایف هجومی او بسیار بیشتر از وظایف دفاعیاش باشد. همانطور که در هیت مپ زیر میتوان دید:
فرارهای او از جناح راست، موقعیتهای بسیار زیادی برای لورکوزن ایجاد میکند. او عنصر کلیدی تیم برندهی دوگانهی لیگ حذفی فصل پیش بود. آنها در این فصل هم، بایرن مونیخ را به چالش کشیدند. در مجموع فریمپونگ در 2 فصل گذشته آمار چشمگیر 18 گل و 19 پاس گل را ثبت کرده.
با اینکه زیر نظر آلونسو فولبک نبود، اما در سلتیک و در لورکوزن هم تا پیش از سر کار آمدن آلونسو، او دفاع راست بازی میکرد. هیت مپ زیر، مربوط به فصل 2022-2021 نمایانگر آن است که لمس توپهای او تحت نظر جراردو سیوآن، بیشتر شبیه یک دفاع راست کلاسیک بود.
در آن زمان، او 6 پاس گل در بوندسلیگا ثبت کرد. آماری مشابه با ترنت آرنولد در فصل جاری. همچنین به طور متوسط 1.3 موقعیت در جریان بازی (به ازای هر 90 دقیقه) ایجاد کرد. بسیار نزدیک به ترنت آرنولد با 1.4. اما نقش این دو کاملا متفاوت بود.
ترنت یا فریمپونگ؟
در مقایسه فریمپونگ 22-2021 با ترنت 25-2024 میبینیم، که مرد هلندی دریبلهای بیشتری دارد و در دوئلهای زمینی دست بالاتر را دارد. ترنت اما واضحا مشارکت در پاسکاری و اکتهای دفاعی داشته.
فریمپونگ بازیکن بسیار خوبی است، ولی سبک بازیاش با ترنت تفاوت بسیاری دارد. آرنه اسلوت ممکن است مایل باشد چیدمان تیمش را تغییر دهد و حتی مشتاق به داشتن دفاع راستی مانند فریمپونگ باشد. کسی که عرض بیشتری به بازی میدهد و تهدید دریبل بیشتری دارد. اما برای این کار، تغییراتی در دیگر پستها هم لازم است تا تیم بهتر بتواند از پتانسیلهای فریمپونگ استفاده کند.
نگرانیهایی در مورد همکاری او با محمد صلاح هم وجود دارد. باید به یاد بیاوریم که فریمپونگ و موسی دیابی، “او هم یک وینگر چپ پای سریع است” همکاری بسیار خوبی در جناح راست تیم لورکوزن در فصلهای 22-2021 و 23-2022 داشتند. هرچند دیابی گاهی در سمت چپ هم بازی میکرد.
مزایای فریمپونگ
با توجه به اینکه فریمپونگ دوران رشد خود را در آکادمی منچسترسیتی گذراند، از نظر قوانین لیگ برتر انگلیس یک بازیکن بومی محسوب میشود. این موضوع برای لیورپول اهمیت دارد، زیرا آنها در حال از دست دادن یک محصول آکادمی (ترنت الکساندر-آرنولد) هستند و داشتن تعداد کافی بازیکن خانگی در فهرست لیگ برتر، یک امتیاز محسوب میشود.
یکی از مزیتهای دیگر فریمپونگ این است که او میتواند در خط حمله نیز بازی کند. او این قابلیت را به لیورپول میدهد که در صورت لزوم، فریمپونگ و کانر بردلی را همزمان در سمت راست میدان قرار دهد. این مسئله بهویژه در زمان غیبت محمد صلاح اهمیت پیدا میکند. اگر صلاح در لیورپول بماند، او در دسامبر و ژانویه به دلیل برگزاری جام ملتهای آفریقا در دسترس نخواهد بود.
پدرو پورو، شبیهترین مدافع به ترنت
در بین گزینههای روی میز، پدرو پورو هم میتواند انتخاب جاهطلبانهای باشد. کسی که اتفاقا همانند فریمپونگ در سنین پایینتر برای منچسترسیتی توپ میزد.
طبق دادههای اوپتا، پورو در چندین شاخص کلیدی در فصل گذشته، در میان مدافعین کناری 5 لیگ معتبر، بیشترین شباهت را به ترنت آرنولد این فصل داشت.
پدرو پورو از بدو پیوستنش به تاتنهام هاتسپر در ژانویه 2023، توانست در تمامی رقابتها در 95 بازی برای این تیم، 9 گل و 17 پاس گل ثبت کند.
در بین مدافعین راست در این فصل، او با 44 خلق موقعیت تنها کمی عقبتر از ترنت (51) از این حیث قرار میگیرد. همچنین آمار 109 سانتر در جریان بازی را دارد که او را از این نظر پیشتاز میسازد.
مسلما خریدن پورو از اسپرز، مبلغ هنگفتی نیاز دارد. از طرفی شهرت دنیل لوی به سختگیری در فروش ستارههایش و از طرف دیگر تابستان احتمالا شلوغ قرمزها باعث میشود. راههای بهتری نسبت به خرج کردن آن مقدار پول روی یک مدافع راست، پیش پای مدیران باشد.
بازیکنان آزاد
با علم بر اینکه ترنت به صورت آزاد جدا خواهد شد و مدیران لیورپول، از این طریق پولی به دست نمیآورند، ممکن است آنها بتوانند طبق قانون بوسمن، دنبال یک گزینه آزاد باشند. در این صورت واضحترین گزینه میتواند اولا آینا باشد. دفاع راست اهل نیجریه که فصل فوقالعادهای را با فارست تجربه کرد و در زمینه باز پسگیری مالکیت در این فصل لیگ برتر، با 156بار باز پسگیری، در این شاخص حرف اول را میزند.
اولا آینا در برخورد با لیورپول در فصل گذشته عملکرد درخشانی داشت. او در دقایق پایانی بازی توپ محمد صلاح را از خط دروازه بیرون کشید که یکی از سه دفع توپ از خط دروازه او در این فصل بود و باعث شد تیمش امتیازهای مهمی کسب کند. این نوع عملکرد دفاعی در لحظات حساس، ارزشهای او را نشان میدهد.
با این حال، لیورپول نیاز دارد که مدافع راستش در حملات هم مؤثر باشد. در حالی که آینا در تیمی با سبک بازی متفاوت قرار دارد که بیشتر بر دفاع تمرکز دارد، آمار او در زمینه ساخت موقعیت، کمی نگرانکننده است. او با 11 خلق موقعیت در لیگ این فصل (40 تا کمتر از تعداد شانسهای ایجاد شده توسط آرنولد) نشان داد که در ایجاد موقعیتهای گلزنی در حملات به اندازه کافی تأثیرگذار نیست.
برای لیورپول، که به هجوم و پاسهای کلیدی از دفاع راست نیاز دارد، آینا ممکن است نتواند در حملات همان تأثیرگذاری که آرنولد دارد را ارائه دهد. به همین دلیل، اگر لیورپول بخواهد یک گزینه دفاعی پیدا کند که هم در حملات و هم در دفاع عملکرد خوبی داشته باشد، ممکن است به گزینههایی مانند فریمپونگ یا پورو توجه بیشتری داشته باشد.
الماس قدیس ها
گزینه دیگر برای لیورپول میتواند کایل واکر-پیترز باشد. دفاع راستی که احتمالا علاقه ای به گذراندن یک فصل دیگر در چمپیونشیپ ندارد. مدافع اسبق اسپرز، توانایی بازی در هر دو سمت دفاع را دارد و همانند آینا، بازیکن بومی محسوب میشود.
او 27 بازی در این فصل لیگ برتر انجام داده. تقریبا به طور مساوی در هر دو پست مدافع چپ و مدافع راست. آمار حیرت انگیز 91.1% پاس موفق را داشت و موفق شد در جریان بازی، 21 موقعیت برای تیمش ایجاد کند (حداقل 9 تا بیشتر از هر مدافع دیگری از ساوتهمپتون). فقط 10 مدافع لیگ برتری آمار بهتری از او دارند.
آرنولد بعدی؟
با توجه به موفقیت لیورپول در اعتماد به ترنت الکساندر-آرنولد در سنین جوانی و تبدیل او به یکی از بهترین مدافعان راست دنیا، ممکن است این تیم بخواهد ریسک مشابهی را با یک استعداد جوان دیگر امتحان کند.
خیوایرو رید از فاینورد، گزینهای که اسلوت او را به خوبی میشناسد، زیرا او بود که در جریان نبرد مقابل رم در لیگ اروپا، او را از روی نیمکت به بازی فرستاد تا اولین بازیاش برای فاینورد را انجام دهد.
او خودش را در ترکیب 11 نفره فاینورد در این فصل تثبیت کرد. با انجام 17بازی، که 13تای آنها را از ابتدا به میدان رفت. او موفق شد 6پاس گل ارسال کند که 3تای آنها در جریان برد 2-6 مقابل توئنته بود. تنها پایساو با 9 پاس گل توانست این فصل پاس گلهای بیشتری از او برای فاینورد ثبت کند.
مدافع 18 ساله و تند و تیز فاینوردیها همچنین تجربه بازی در لیگ قهرمانان را دارد. او در 2 بازی رفت و برگشت مقابل میلان در پلیآف و همچنین در یک شانزدهم مقابل اینتر حضور داشت.
استعدادی دیگر از لیگ پرتغال
گزینه دیگر میتواند مارتیم فرناندز از پورتو باشد. یکی از هیجانانگیزترین استعدادهای لیگ پرتغال. گزارشها در ماه دسامبر، حاکی از آن بودند که لیورپول پیشرفت او را به عنوان یکی از گزینههای احتمالی جانشینی ترنت، تحت نظر دارد.
بازیکن 19 ساله که تسلط خوبی روی توپ دارد و همیشه مایل به همکاری در حرکات هجومی تیمش است، در فصل 25-2024 موفق شد 5 پاس گل به ثمر برساند (مشترکا با فرانسیسکو مورا بهترین بازیکنان پورتو از این حیث هستند).
او در این فصل بیشتر از هر مدافع دیگری (با حداقل 10 بازی) در 10 لیگ برتر اروپایی، توانست موقعیت بزرگ خلق کند. به طور متوسط 0.96 در هر 90 دقیقه!
دشتی دیگر از چمپیونشیپ؟
ترای هوم از ساندرلند ممکن است گزینهای جالب برای لیورپول باشد. این مدافع 23 ساله در فصل جاری چمپیونشیپ عملکرد بسیار خوبی داشته است. او شش پاس گل ثبت کرد (مساوی با پاتریک رابرتز). هیچکدام از بازیکنان ساندرلند بیشتر از این تعداد پاس گل نداشتند.
هوم در این فصل بیشترین شانسهای ایجاد شده از بازی در جریان (45) و بیشترین شانسهای بزرگ (13) توسط یک مدافع در چمپیونشیپ را داشت. در واقع، حتی اگر تمام بازیکنان خط میانه و حمله را در نظر بگیریم، تنها پنج بازیکن در این سطح از لیگ بیشتر از او شانس ایجاد کردهاند و تنها چهار نفر بیشتر از او شانسهای بزرگ ساختهاند.
این آمار نشان میدهد که هوم میتواند علاوه بر تواناییهای دفاعی، در حملات هم مؤثر باشد و بتواند در لیورپول در سمت راست به کمک تیم بیاید.
نگاه آماری به ترای هوم
ترای هوم در فصل جاری چمپیونشیپ بهطور برجستهای عمل کرده است. هرچند او بیشترین تعداد دریبل خورده (39 بار) در این فصل را در میان مدافعان دارد، اما وقتی آمار را به صورت متوسط در هر 90 دقیقه (با حداقل 10 بازی) بررسی کنیم، رتبهاش به دهم میرسد (1.08 عبور از او). علاوه بر این، هوم بیشترین تعداد تکل (99) را در میان مدافعان چمپیونشیپ ثبت کرده است. هفت نفر از او در باز پسگیری مالکیت نقش داشتهاند (154)، همچنین در قطع توپ (44) مقام هشتم را دارد.
او فصل گذشته 152 تکل نیز داشت که حداقل 33 تکل بیشتر از هر مدافع دیگر در چمپیونشیپ است.
همچنین، هوم در تمامی بازیهای لیگ این فصل به جز یک بازی، حضور داشته و در فصل گذشته نیز در تمامی 46 بازی لیگ برای ساندرلند بازی کرده، که نشاندهنده توانایی او در حفظ آمادگی بدنی است.
چگونه باید یک بازیکن شاخص را جایگزین کرد؟ به نظر میرسد قرمز ها باید راه و روش این کار را کشف کنند. ولی هر تصمیمی بگیرند, قرمز ها در فصل بعد قطعا دیدگاه متفاوتی خواهند
امیر محمد کلانتری، فوتباللب – ابر رایانه اپتا لیورپول را با احتمال پیروزی 66.3% شانس اصلی این مسابقه معرفی کرد. این درحالیست که شاگردان دیوید مویس در 9 بازی اخیر، هیچ شکستی را متحمل نشدند.
نگاه کلی به نبرد لیورپول و همشهری خود
اورتون به دنبال این است که برای اولین بار از فصل 2020/21 در هر دو دیدار رفت و برگشت مقابل لیورپول، کیش و مات نشود. لیورپول تنها یک بار در 24 بازی خانگی اخیر خود در پریمیرلیگ مقابل اورتون شکست خورد و در کنار آن، 14 برد، 9 تساوی کسب کرد. قرمزها پنج بازی از شش بازی خانگی اخیر خود را پیروز از میدان خارج شدند.
از حواشی آخرین دربی در گودیسون پارک چه خبر؟
ضربه والی جیمز تارکوفسکی در واپسین لحظات بازی، پایان دراماتیکی را به آخرین دربی مرسی ساید در گودیسون پارک در فوریه گذشته بخشید.
اورتون با کسب تساوی 2-2 در دقایق پایانی، از لیورپولی 2 امتیاز گرفت که در مسیر قهرمانی بیستم خود است. به جرات میتوان گفت که تافیها در بیشتر دقایق آن دیدار تیم بهتری بودند، به طوری که شوتهای بیشتری (10 شوت در برابر 6 شوت لیورپول) داشتند و شانسهای گلزنی حریف را به 0.62 گل مورد انتظار (xG) محدود کردند. این کمترین مجموع xG بود که قرمزها در یک بازی این فصل لیگ داشتند.
بنظر میرسید که یک بار دیگر محمد صلاح ناجی پیروزی قرمزها شد تا اینکه جیمز تارکوفسکی با گلزنی در دقیقه 97:07 دومین گل دیر هنگام را به لیورپول در یک بازی پریمیرلیگی زد. البته این آمار برای زمانی است که اپتا از فصل 2006/07 شروع به ثبت دادهها کرد. آخرین گل دیرهنگام به لیورپول توسط رابین فن پرسی با پیراهن آرسنال در آوریل 2011 در دقیقه 97:10 بود.
درگیری های دیدار لیورپول و اورتون:
حتی بررسی طولانی توسط سیستم وار هم نتوانست از التهاب شور و حرارت گودیسون پارک بکاهد. در همین حال و پس از سوت پایان بازی، آتش خشم و نفرت بازیکنان دو تیم شعلهور شد. هنگامی که عبدولای دوکور برای تمسخر به سوی سکوهای لیورپولیها رفت، کرتیس جونز به نشانه اعتراض به سمت او دوید و با این بازیکن درگیر شد. این تنش و درگیری باعث شد تا مایکل اولیور هردو بازیکن را با کارت قرمز از زمین اخراج کند.
درگیریها به همینجا ختم نشد! هنگامی که آرنه اسلات و سیپکه هولشوف قصد داشتند نارضایتی خود را با داور مسابقه در میان بگذارند، با کارت قرمز ماکیل اولیور مواجه شدند.
کارت قرمز، یار همیشگی دربی مرسیساید
با احتساب کارت قرمز بازیکنان، دربی مرسیساید با 25 کارت قرمز، بیشترین کارت قرمز را نسبت به هر مسابقه دیگری در تاریخ پریمیرلیگ دارا است. همچنین اورتون به تنهایی 17 اخراجی که در برابر لیورپول دارد. این بیشترین تعداد اخراجی است که یک تیم در برابر تیم دیگر در این رقابتها خلق کرد.
آرنه اسلات اعتراف کرد که نباید در گودیسون آرامش خود را از دست میداد، هرچند که احساس میکرد تصمیمات عمدتاً به ضرر تیمش بود. این مربی هلندی امیدوار است که در بازی برگشت در آنفیلد انتقام بگیرد. لیورپول در حال حاضر تنها یک بار در قرن بیست و یکم در آنفیلد از اورتون باخته است.
پیروزی مقابل اورتون دیوید مویس چندان هم آسان نیست!
گفتن آسانتر از عمل کردن است. چرا که تیم دیوید مویس در 9 بازی اخیر متوالی لیگ شکست ناپذیر بوده است. این طولانی ترین سریال شکست ناپذیری برای اورتون از فصل 2016/17 تحت هدایت رونالد کومان است.
آخرین بار که نوار شکست ناپذیری های اورتون از این طولانیتر شد، دسامبر 2013 بود (10 بازی). آنها در فوریه 2010 نیز با نوار 9 بازی شکست ناپذیری در مقابل لیورپول قرار گرفتند که در نهایت با یک گل بازی را در آنفیلد واگذار کردند. دیوید مویس در آن زمان هدایت تافیها را بر عهده داشت.
لیورپول میخواهد از این بازی بهعنوان پلی برای بازگشت به روند پیروزیهای خود پس از حذف از لیگ قهرمانان و شکست در فینال جام اتحادیه، استفاده کند. با این حال، قرمزها با 12 امتیاز فاصله از آرسنال در صدر جدول لیگ قرار دارند و آماده و مشتاق هستند تا در خانه با حمایت هواداران به میدان بروند.
مویس، ناکام مطلق در مقابل لیورپول
مویس هیچکدام از 19 بازی خارج از خانهاش در پریمیرلیگ برابر لیورپول را نبرده است. این آمار بیشترین تعداد ناکامی در پیروزی در مقابل یک رقیب خاص در خارج از خانه است. دیوید مویس در مقابل چلسی نیز چنین آماری دارد. در اولین دوران مربیگری در اورتون، دیوید مویس 5 باخت و 6 تساوی در آنفیلد کسب کرد. آخرین آن در ماه می 2013 با نتیجه 0-0 بود.
وضعیت مصدومان اورتون
اورتون در هفتههای اخیر توانست برخی از بازیکنان خود را که دچار مصدومیت شدند را به تیم بازگرداند. هرچند هنوز مشخص نیست که آیا این بازی برای ایلیمان اندیایه، که در دیدار رفت دچار مصدومیت شد، و دوایت مکنیل خیلی زود خواهد بود یا خیر. این در حالی است که دومینیک کالورت لوین همچنان غایب است.
تساوی و ضربات ایستگاهی، قوت قلب تافی ها
اورتون تنها یک پیروزی از شش بازی اخیر خود کسب کرد (همراه پنج تساوی).
اورتون 41٪ از گلهای خود در این فصل لیگ را از ضربات ایستگاهی غیر از پنالتی (13/32) به ثمر رساند که بالاترین آمار در لیگ است. گل اول آنها توسط بتو در دیدار رفت در گودیسون پارک نیز از یک ضربه آزاد سریع خلق شد.
در مقابل، لیورپول کمترین سهم از گلهای خود در این فصل را از ضربات ایستگاهی غیر از پنالتی با تنها 6٪ (4/69) به ثمر رساند. با این حال، لیورپول نیازی به تکیه بر ضربات ایستگاهی ندارد.
رد پای ستاره لیورپول در دربی مرسی ساید
اصلیترین تهدید اورتون، محمد صلاح است. او در هفت دربی مرسیساید اخیر خود در لیگ برتر مستقیماً در هشت گل (شش گل و دو پاس گل) تاثیر داشت. او در بازی رفت در گودیسون پارک هم گل زد و هم پاس گل داد. تنها بازیکنانی که در هر دو بازی لیگ خود مقابل اورتون در یک فصل هم گل زدند و هم پاس گل دادند، کریس ساتن در فصل 1993/94 و آلن شیرر در فصل 1994/95 بودند. صلاح به دنبال ثبت این آمار است.
تنها استیون جرارد (9) بیشتر از صلاح (8) در دربیهای مرسیساید در لیگ گل زده است. با توجه به عدم قطعیت درباره قرارداد جدید وینگر مصری در آنفیلد، این ممکن است آخرین حضورش در این بازی مهم باشد، بنابراین او قصد دارد رکورد جرارد را پشت سر بگذارد.
وضعیت مصدومان لیورپول
آلیسون بکر و رایان گراونبرخ به دلیل مصدومیت، زودتر از بقیه اردوی تیم ملی را ترک کردند. اما بنظر میرسد هردوی آنها برای بازی در دسترس باشند.
کانر بردلی به تمرینات بازگشت اما احتمالاً این بازی خیلی برای او زود خواهد بود، بنابراین جرل کوانسا ممکن است به بازی در سمت راست دفاعی ادامه دهد بهویژه در غیاب ترنت الکساندر آرنولد که مصدوم است.
آمار نبرد لیورپول و اورتون
از 120بازی انجامشده در گودیسون پارک، تساوی 2-2 در فوریه باعث شد آمار قبل از بسته شدن درهای این استادیوم قدیمی در ماه می، برابر بماند: هر دو تیم 41 بار برنده شدند (و 38 مرتبه مساوی). اما در آنفیلد، آمار کاملاً یکطرفه است.
لیورپول در 3 بازی خانگی اخیر خود مقابل اورتون در لیگ برتر با نتیجه 2-0 پیروز شده است. آخرین باری که آنها بردهای پیاپی بیشتری در مقابل تافیها در بازیهای خانگی داشتند، بین سالهای 1990 تا 1994 بود (5 برد متوالی). همچنین، آنها در آن دوره هرگز این کار را بدون دریافت گل عملی نکردند.
در واقع، لیورپول تنها یکی از 24 بازی خانگی اخیر خود مقابل اورتون در لیگ برتر را باخته است (14برد، 9 تساوی) و در 5 بازی از 6 بازی اخیر در آنفیلد پیروز بود.
لیورپول اکنون 99 برد در این رقابت دارد. اگر این بازی را ببرند، پنجمین تیم در تاریخ لیگ انگلیس خواهند بود که 100 بار مقابل یک حریف خاص پیروز میشوند (آرسنال 111 برد مقابل اورتون، منچستریونایتد 106برد مقابل استون ویلا، لیورپول 103برد مقابل استون ویلا، آرسنال 100برد مقابل منچسترسیتی).
از سوی دیگر، دیوید مویس تنها 4 بازی از 38 بازی خود مقابل لیورپول در لیگ برتر را برده است (10 تساوی و 24 باخت) که درصد برد او فقط 10.5% است. بدترین رکورد او مقابل هر حریفی در این لیگ.
پیشبینی بازی لیورپول مقابل اورتون
از 65 دیدار پریمیرلیگی بین اورتون و لیورپول، 26 بازی با تساوی به پایان رسید که پس از چلسی مقابل منچستریونایتد (با 27 تساوی)، این رقابت بیشترین تعداد تساوی را در تاریخ لیگ دارد. جالب اینجاست که اورتون در این فصل نیز با 13تساوی، بیشترین تعداد مساوی را در بین تمام تیم های لیگ دارد و حتی در 4 بازی اخیرش نیز مساوی کرد.
اما مدل پیشبینی اپتا احتمال تساوی را پایین ارزیابی میکند و تنها در 18.8% از شبیهسازیهای داده محور، بازی با تساوی به پایان رسیده است.
امیررضا قاسمی، فوتباللب – در دوران فوتبال انگلیس، «ویمبلدون» بهعنوان نمادی از روحیه مبارزه، جسارت و نوآوری شناخته میشد؛ دورهای که به «دوران کریزی گنگ» معروف شد. این مقاله به بررسی تحولات، ویژگیها و میراث این تیم افسانهای میپردازد.
ویمبلدون از کجا خلق شد؟
ویمبلدون، باشگاهی که در اوج موفقیتهایش در دهههای ۸۰ و ۹۰ میلادی توانست جایگاه ویژهای در تاریخ فوتبال انگلیس کسب کند. این تیم با شیوه بازی جسورانه و غیرمتعارف خود، تماشاگران و منتقدان را شگفتزده کرد. اصطلاح «کریزی گنگ» نه تنها بیانگر سبک زندگی و رفتارهای متفاوت بازیکنان بود. بلکه منعکسکننده فلسفهای بود که در زمین بازی به کار گرفته میشد. فلسفهای که بر اعتماد به نفس، تیمی بودن و چالشپذیری در برابر قدرتهای بزرگتر تاکید داشت.
تاریخچه پیدایش روحیه کریزی گنگ
ویمبلدون از آغاز فعالیت خود با روحیهای متفاوت وارد عرصه فوتبال شد. در سالهای ابتدایی، این تیم با سرمایهگذاریهای کم و امکانات محدود، توانست با استفاده از استعدادهای بومی و تمرکز بر روحیه تیمی، به موفقیتهای چشمگیری دست پیدا کند. با گذر زمان، ترکیب بازیکنانی که شخصیتهای متفاوت و گاه عجیب و غریب داشتند، منجر به شکلگیری اصطلاح «کریزی گنگ» شد. این نام، به نوعی نشانی از شور و هیجان، جسارت در برخورد با مخالفان و عدم ترس از چالشهای بزرگ بود.
ویژگیهای منحصربهفرد سبک بازی ویمبلدون
ویژگیهای بارز دوران کریزی گنگ شامل تاکتیکهای دفاعی محکم، حملات سریع و اجرای ضربات پنالتی با روحیه جنگجویی بود. برخلاف تیمهای سنتی که بر روی بازی مدون و ساختاری تمرکز داشتند، ویمبلدون با بازی فیزیکی و مقاومت بالا، توانست بر غولهای فوتبال انگلیس چیره شود. بازیهای این تیم همیشه با ضربان قلب بالا و شور تماشاگران همراه بود و همین امر موجب شد تا روحیه تیم به یک افسانه تبدیل شود.
لحظات بهیادماندنی و مسابقات سرآشوب
شکوه واقعی دوران کریزی گنگ زمانی رقم خورد که ویبلدون در سال ۱۹۸۸ موفق به کسب قهرمانی در جام حذفی انگلستان شد. در فینال این رقابت، تیمی که با استعداد و ارادهٔ آهنین خود از پیش تعیینشدهها عبور کرده بود، موفق شد Liverpool را به چالش بکشد و پیروزی بزرگ به دست آورد. این موفقیت نه تنها نقطه عطفی در تاریخ باشگاه بود، بلکه نشان داد که روحیه و اتحاد تیمی میتواند از هر مانعی عبور کند.
تاثیر و میراث در دنیای فوتبال
دوران کریزی گنگ نه تنها تأثیری عمیق بر بازی ویمبلدون گذاشت، بلکه الهامبخش نسلهای بعدی نیز بود. سبک بازی و نگرش این تیم به فوتبال، نشان داد که با وجود منابع محدود و فشارهای اقتصادی، اراده و تیمی بودن میتواند به موفقیتهای بزرگ منجر شود. این فلسفه، در طول زمان الگویی برای سایر باشگاهها و حتی برای مربیان جوان به شمار آمد.
داستان ویمبلدون
داستان ویمبلدون در دوران کریزی گنگ، داستانی از شور، امید و مبارزه است؛ داستانی که نشان میدهد در دنیای فوتبال، هیچ چالش و مانعی غیرقابل عبور نیست. این دوره نه تنها در ذهن هواداران به عنوان نمادی از اراده و فداکاری ثبت شده است، بلکه یادآور میشود که در هر زمانی، روحیه تیمی و اعتماد به نفس میتواند معجزهای به پا کند.
با مرور این مقاله، میتوان دریافت که چگونه یک تیم با شرایط محدود توانست تاریخ را رقم بزند و به یکی از افسانههای واقعی فوتبال انگلیس تبدیل شود. داستان ویمبلدون و کریزی گنگ، درس بزرگی است برای هر کسی که باور دارد با اتحاد و تلاش میتوان به قلههای موفقیت دست یافت.
نیما حیدری مقدم، فوتبال لب– از زمان انتصاب مایکل ادواردز بهعنوان مدیر اجرایی فوتبال در گروه ورزشی فنوی (Fenway Sports Group یا همان FSG) در مارس 2024، مشخص شده است که مالکیت چند باشگاهی به آنفیلد آمده است. ادواردز، مدیر ورزشی پیشین لیورپول، با این باور است که باشگاه چارهای جز گسترش ندارد. این کار آنها در لیگ برتر و فراتر از آن «رقابت پذیر» باقی نگه میدارد. او به مجموعه FSG بازگشت. هدف، یک برنامه جاهطلبانه برای سرمایهگذاری در یک باشگاه دیگر است. روز شنبه، گزارشی مبنی بر بررسی FSG برای معاملهای برای خرید تیم مالاگا از لیگ دسته دوم اسپانیا منتشر شد. در حال حاضر چه میدانیم؟
هدف خیزش FSG دقیقاً چیست؟
برنامههای چندباشگاهی FSG اساساً به معنای همگام شدن با رویه رایج در لیگ برتر است. اکنون بیش از نیمی از 20 تیم حاضر در لیگ برتر انگلیس با حداقل یک باشگاه اروپایی دیگر رابطه دارند. این الگو در دو سال گذشته در حال گسترش است. این اقدام لیورپول برای همراهی با رقابت دیگران است. همانطور که مایک گوردون، رئیس FSG، پس از انتصاب ادواردز در سال گذشته، در ایمیلی به کارکنان توضیح داد.
گوردون نوشت: «فوتبال جهانی در سالهای اخیر به شدت تغییر کرده است. بهطور فزایندهای پیچیده شده و چالشهای فراوانی ایجاد کرده است. برای باقیماندن در رقابت، باید هر راهحلی را برای کسب برتری شناسایی کنیم. در این راستا، مایکل (ادواردز) از تمام ابزارهای موجود استفاده خواهد کرد و پیشتر شناسایی باشگاهی دیگر به عنوان یک کانال مؤثر برای تقویت عملیات کلی و پیشبرد جاهطلبیهای رقابتیمان را آغاز کرده است.»
لیورپول پیشتر در مقابل روندی که مالکیت باشگاه منچسترسیتی ایجاد کرده بود، مقاومت میکرد. این مالکیت 13 تیم در سراسر جهان، تحت چتر سیتی فوتبال گروپ (City Football Group یا CFG)، از جمله خیرونا در اسپانیا، پالرمو در ایتالیا، و نیویورک سیتی در ایالات متحده گرد آورده است. پذیرفته شده که مزایای مدل چندباشگاهی قابل نادیده گرفتن نیست. گوردون افزود: «این امر به هیچ وجه از تمرکز، توجه، مراقبت، و مهمتر از همه، سرمایهگذاری در لیورپول نمیکاهد. در واقع، ما این مسیر را بهعنوان راهی که میتواند باشگاه ما را برای آینده تقویت کند، میبینیم.»
علاقه دیرین
مدتها است که گروه ورزشی فنوی (Fenway Sports Group یا FSG) آماده خرید یک باشگاه فوتبال دیگر برای اداره آن در کنار لیورپول است. ارتباطهایی با چهار باشگاه در برزیل (کروزِیرو، بوتافوگو، آتلِتیکو پارانائِنسه و اینترناسیونال) وجود داشت، اما بیلی هوگان، مدیر اجرایی لیورپول، در سال 2023 اشاره کرد که این موضوع دیگر اولویت نیست. هوگان در کنفرانس Sports Pro Media APAC در سنگاپور، گفت: «برای برخی باشگاهها، (مالکیت چندباشگاهی) منطقی است. اما در حال حاضر، تمرکز ما بر روی کاری است که در لیورپول انجام میدهیم.» درِ این موضوع هرگز بسته نشد، اما بازگشت ادواردز فرصتی مناسب برای پیشبرد این استراتژی فراهم کرد. فرصت گسترش مجموعه FSG عاملی برای کاهش تردید اولیه ادواردز نسبت به بازگشت به لیورپول بود.
ادواردز پس از انتصاب خود، در بیانیهای از FSG گفت: «یکی از بزرگترین عوامل در تصمیم من، تعهد به خرید و نظارت بر یک باشگاه اضافی و گسترش این بخش از FSG است. من معتقدم که این کار، برای باقیماندن در رقابت، سرمایهگذاری و گسترش پرتفوی فوتبال فعلی ضروری است.» جمله آخر کلیدی است. برای لیورپول، این دیگر یک انتخاب استراتژیک نیست، بلکه ضروری است.
چرا مالاگا مورد توجه است؟
یک الگو در باشگاههای لیگ برتر برای خرید تیم وجود دارد: به اندازهای بزرگ باشند که بتوانند در بالاترین سطح مسابقات داخلی رقابت کنند، بدون اینکه خریدشان هزینه هنگفتی داشته باشد. بازار آمریکای جنوبی، بهویژه برزیل، پیشتر توسط FSG ارزیابی شده بود، اما ترجیح برای اولین گام، همیشه تیمی در اروپا بود.
برگزیت و رأی بریتانیا برای خروج از اتحادیه اروپا (EU) در سال 2016، به پیچیدگیهایی در جذب بازیکن منجر شده است. گرفتن مجوز کار برای بازیکنان خارجی برای پیوستن به باشگاههای انگلیسی دشوارتر شده است. مالکیت یک باشگاه در یک کشور عضو اتحادیه اروپا به دور زدن این قوانین کمک میکند. و فرصتی برای بازیکنی فراهم میکند تا معیارهای صلاحیت خود برای بریتانیا را در یک لیگ دیگر به دست آورد. همچنین میتواند خانهای موقت برای بازیکنان زیر 18 سال آیندهدار اروپا ایجاد کند، که دیگر واجد شرایط برای امضای قرارداد با باشگاههای انگلیسی نیستند.
توانایی بازگشت وجود دارد؟
فشار برای تشکیل شراکت با باشگاههای اروپایی در سالهای پس از برگزیت اتفاقی نبوده است. برای FSG، مالاگا به خوبی در این چارچوب جا میگیرد. این حرکت با علاقه گروه به خرید تیمهایی با سنتهای قوی و پتانسیل رشد، مشابه علاقه قبلیاش به بوردو، هماهنگ است. در ژوئیه سال گذشته، FSG پس از مذاکرات «جامع و سازنده با تمام طرفهای ذی نفع» از خرید باشگاه فرانسوی عقبنشینی کرد.
مالاگا تاریخچهای از تیمی ثابت در لالیگا و پیشینه رقابت در اروپا را دارد. اما در سالهای اخیر افت کرده است و به سطح سوم فوتبال اسپانیا سقوط کرده است. آنها فصل گذشته به دسته دوم ارتقا یافتند. FSG معتقد است که فرصتی برای بازگرداندن این باشگاه وجود دارد. باشگاهی که در سال 2013 به مرحله یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا رسید.
هیئتی از FSG در فوریه از مقر مالاگا به عنوان بخشی از این فرآیند بازدید کرد. هنوز هیچ چیزی قطعی نشده است و هرگونه معامله برای مالاگا بیدردسر نخواهد بود. همانطور که “درموت کورگان” در روز شنبه گزارش داد، یک قاضی از سال 2020 باشگاه را کنترل کرده است. مسائل حقوقی پیچیده مربوط به فروش به گروه محلی BlueBay Hotels، که در حال حاضر مالک تقریباً نیمی از سهام باشگاه است وجود دارد. دادستانهای قضایی، همچنین در حال تحقیق درباره ادعای سوءاستفاده از بودجه باشگاه در دوران ریاست تاجر قطری، “عبدالله بن ناصر آلثانی” هستند، که بر بیگناهی خود تأکید کرده است.
FSG به نظر میرسد که گزینههای متعددی را بررسی میکند. آنها در سال گذشته تحقیقات لازم و بازدیدهای حضوری از چند باشگاه اسپانیایی انجام داده است. از جمله لوانته، الچه، اسپانیول، ختافه و وایادولید، در حالی که بازار فرانسوی نیز بهعنوان محور اصلی ارزیابیهایشان بوده است.
مزایای مدل چند باشگاهی برای لیورپول چیست؟
این اصطلاحی نیست که مدیران اجرایی دوست داشته باشند از آن استفاده کنند. بهویژه که برای تیمهای سطح پایینتر هرم چندباشگاهی، بسیار تحقیرآمیز است. اما امکان استفاده از این تیمهای دیگر بهعنوان «باشگاههای تغذیهای» جذابیت بیشتری برای کسانی که در لیگ برتر حضور دارند، پیدا کرده است.
علاوه بر برتری که در جذب جوانان ایجاد میکند، این مدل همچنین فرصتی برای توسعه استعدادهای خود لیورپول فراهم میکند. کنترل بیشتری بر پیشرفت یک بازیکن جوان، زمانی که به یک باشگاه شریک قرض داده میشود، وجود دارد. مدل چندباشگاهی، از تمام تیمهایش میخواهد که به یک سبک بازی کنند.
تاد بولی، مالک مشترک چلسی، در سال 2023 انگیزههایش را به خوبی خلاصه کرد. او گفت: «هدف ما این است که مطمئن شویم میتوانیم مسیر را برای ستارگان جوانمان بهسوی بازی در زمین چلسی هموار کنیم. در حالی که بازی واقعی و زمان حضور در زمین را برایشان فراهم کنیم.»
بازیکنان جوان میتوانند به باشگاههای شریک قرض داده شوند، در حالی که میدانند در سطوح رقابتی، فرصتها و دقایقی برای بازی وجود دارد. چیزی که همیشه نمیتوان آن را بدیهی تلقی کرد. این به این معنا نیست که آن بازیکن در نهایت در بزرگترین باشگاه مجموعه بازی کند، اما به افزایش ارزش خودش و دیگر بازیکنان کمک خواهد کرد. در این دوران، با قوانین سختگیرانهتر درباره سود و پایداری (Profit and Sustainability Rules یا PSR)، این دستاوردها میتوانند تفاوت ایجاد کنند.
اشتراکگذاری تحلیلها و دادههای استعدادیابی در چارچوب مدل چندباشگاهی وجود دارد. که شبکه جستجو را گستردهتر و عمیقتر میکند. همانطور که گروه ردبول (Red Bull Group)، مالک تیمهایی مانند لایپزیگ آلمان و سالزبورگ اتریش، این کار را به طرز چشمگیری انجام داد. همه اینها به هدف اعلامشده گوردون برای تقویت لیورپول بازمیگردد.
FSG و مشکلات
همه چیز همیشه شیرین و دلپذیر نیست، همانطور که مالکین Blue Co چلسی در مالکیت باشگاه فرانسوی استراسبورگ متوجه شدهاند، هواداران بیقرار، نارضایتی خود را آشکارا بیان کردهاند. با این حال، اوضاع این فصل بهتر است. پیروزی آنها مقابل لیون در روز جمعه آنها را به رتبه پنجم لیگ 1، بالاترین سطح فوتبال باشگاهی فرانسه، رساند.
همچنین در سالهای اخیر، اعتراضاتی در لیون، علیه گروه فوتبال ایگل (Eagle Football Group) متعلق به جان تکستور در حال انجام است. این اعتراضات در لوریان، جایی که گروه سرگرمی فوتبال بلک نایت (Black Knight Football Entertainment) حاضر است، جریان دارد. گروهی که بیل فولی، مالک بورنموث، سهامدار آن است.
سایرین نیز زمانی که دو باشگاه از یک گروه در یک رقابت اروپایی با یکدیگر روبهرو شدهاند، با مشکلاتی مواجه شدهاند.
راهحل کجدار و مریض
یوفا ، نهاد حاکم بر فوتبال اروپا، مسابقه بین باشگاههای شریکی را ممنوع کرده است و این قانون در فصل گذشته مشکلاتی ایجاد کرد. برای مثال، زمانی که برایتون و رویال یونیون سنژیلوآز (Royale Union Saint-Gilloise) بلژیک هر دو به لیگ اروپا راه یافتند. در نهایت، برایتون توانست در این مسابقه شرکت کند، زیرا یوفا متقاعد شد که مالک آن، تونی بلوم (Tony Bloom)، تأثیر قاطعانهای بر یونیون ندارد. استون ویلا نیز با همین مشکل مواجه شد، زیرا باشگاه شریک پرتغالی آنها، ویتوریا گیمارش (Vitoria Guimaraes)، فصل گذشته به لیگ کنفرانس اروپا راه یافت. مالکان ویلا، ناسف ساویریس (Nassef Sawiris) و وس ادنز (Wes Edens)، مجبور شدند سهم خود در ویتوریا را کاهش دهند تا با قوانین یوفا مطابقت کنند.
لیورپول، بهطور غیرمستقیم، مشکلاتی را با میلان و تولوز (Toulouse) تجربه کرد. شرکت RedBird Capital Partners، که 11 درصد از سهام FSG را در اختیار دارد، کنترل این باشگاهها را بر عهده دارد و توانست یوفا را متقاعد کند که هر دو باشگاه میتوانند در مسابقات آن شرکت کنند. شرایطی که یوفا برای تمامی این موارد در نظر گرفته است، این است که پس از پنجره نقل و انتقالات تابستان گذشته، هیچ باشگاه مالک مشترک، نباید بین خود بازیکن رد و بدل کنند.
آیا FSG همان مدل مورد استفاده رقبایی مانند گروه فوتبال سیتی (City Football Group یا CFG) و BlueCo را میخواهد؟
اساس کار مشابه خواهد بود: ایجاد شراکتهای مفید و بهرهبرداری از مزایای رقابتی آنها. با این حال، تکرار مدل CFG نیازمند منابع و زمان قابلتوجهی است. CFG بیش از یک دهه است که در این زمینه فعالیت میکند و در آمریکای شمالی، جنوبی، استرالیا، آسیا و اروپا ریشه دوانده است. تأثیر آن بسیار گسترده است. در حالی که این رویکرد در حال تقلید است، هیچکس تمایلی برای تکرار گستردگی آن نشان نداده است و از FSG، که سازمانی آگاه به محدودیتهای مالی خود است، انتظار نمیرود که این کار را امتحان کند.
BlueCo، که چلسی را در سال 2022 خریداری کرد، در تابستان 2023 با خرید استراسبورگ مأموریت چندباشگاهی خود را آغاز کرد و انتظار میرود باشگاههای بیشتری به این مجموعه بپیوندند. FSG هنوز مشخص نکرده که برنامههایش برای مدل چندباشگاهی تا چه اندازه بلندپروازانه خواهد بود، اما ادواردز معتقد است که گسترش ضروری است و شاید مالاگا بتواند آغاز این مسیر باشد.
علیرضا خلیلی، فوتباللب – الکساندر-آرنولد، از آکادمی لیورپول به تیم اصلی آمد. او در ۳۴۹ بازی خود ۸۶ پاس گل و ۲۲ گل به ثمر رساند. همواره از او بهعنوان نمادی از وفاداری و هویت شهر لیورپول یاد میشد. با این حال، تصمیم او برای ترک تیم محبوبش بدون دریافت هیچ هزینه انتقالی، احساسات هواداران را جریحهدار کرد. بسیاری از طرفداران قدیمی، مانند مایکل ویکهام، این اقدام را «بیاحترامی به باشگاهی که او را ساخت» توصیف کردند و معتقدند اعلام این خبر در میانه رقابتهای قهرمانی لیگ برتر، تمرکز تیم را برهم زد.
میراث در مقابل جاهطلبی: چرا مادرید؟
انتقال به رئال مادرید برای الکساندر-آرنولد فرصتی استثنایی محسوب میشود. او که تمامی جامهای مهم از جمله لیگ قهرمانان اروپا و لیگ برتر را با لیورپول فتح کرده، اکنون بهدنبال تقویت میراث فردی خود است. در مصاحبهای با اسکای اسپورتس، او بر آرزوی کسب توپ طلا تأکید کرد. موضوعی که برخی هواداران آن را نشانه بیتوجهی به ارزشهای جمعی تیم تفسیر کردند. از سوی دیگر، همکاری با ستارگانی چون جود بلینگهام و کیلیان امباپه در مادرید، فرصتی بینظیر برای رشد حرفهای اوست .
مقایسه با پیشینیان: درسهایی از گذشته
واکنش تند هواداران لیورپول به تصمیم ترنت، یادآور خروج استیو مکمنهمن در سال ۱۹۹۹ به مادرید است. مکمنهمن که دو بار قهرمان لیگ قهرمانان با مادرید شد، هرگز جایگاه سابق خود در دل هواداران لیورپول را بازنیافت. حتی استیون جرارد، اسطوره این تیم، در سال ۲۰۱۰ به انتقال به مادرید نزدیک شد، اما وفاداریاش مانع از این تصمیم شد. این مقایسهها نشان میدهد که هویت محلی در لیورپول اهمیتی فراتر از موفقیتهای فردی دارد.
انتقاد از مدیریت باشگاه: چرا اجازه دادند آرنولد رایگان برود؟
بسیاری از تحلیلگران، خروج الکساندر-آرنولد را نتیجه بیکفایتی مدیریت لیورپول در تمدید قرارداد میدانند. پاتریک اوهانلون، هوادار قدیمی، معتقد است: «اگر او رایگان برود، لیورپول نمیتواند ادعا کند که از نام او سود مالی نبرده است. او ۲۲ سال به این باشگاه خدمت کرده و هیچ بدهی به هواداران ندارد» . این در حالی است که ارزش بازار او حدود ۸۰ میلیون پوند برآورد میشود .
آینده مبهم: آیا آرنولد میتواند دوباره محبوب شود؟
اگرچه الکساندر-آرنولد اکنون به «دشمن عمومی شماره یک» لیورپول تبدیل شد. برخی معتقدند تاریخ داوری نهایی را انجام خواهد داد. فرزر واتسون، روزنامهنگار ورزشی، میگوید: «خشم هواداران نشاندهنده تناقض در ذهنیت آنهاست. ترنت ۳۴۹ بازی برای لیورپول انجام داد و حق دارد چالش جدیدی را تجربه کند» . موفقیت در مادرید ممکن است خاطرات تلخ را کمرنگ کند، اما بهگفته مایکل فیتزهاریس، هواداران هرگز انتقال رایگان او را نخواهند بخشید.
زندگی ترنت الکساندر-آرنولد، از آن روزی که هواداری جوان نام او را بر پشت پیراهنش دید تا امروز که همان پیراهن به نماد خشم تبدیل شده، تحولی شگرف را تجربه کرده است. این داستان نهتنها درباره انتخابهای یک فوتبالیست، بلکه درباره تعارض بین وفاداری محلی و جاهطلبی جهانی است. چه او در مادرید به اوج برسد یا نه، میراث او در لیورپول همواره با این فصل از تاریخ گره خواهد خورد.
آرین اختری، فوتباللب – در جدیدترین قسمت پادکست The Athletic FC، ایو اکنوولییر به همراه فیل هِی و گییرمو رای، نویسنده ویژه رئال مادرید، درباره تأثیر رسانههای اسپانیایی در کمک به رئال برای جذب اهداف نقل و انتقالاتیاش و اینکه چگونه ترنت الکساندر-آرنولد میتواند جانشین ایدهآلی برای تونی کروس باشد، صحبت کردند. یک نسخه با ویرایش از متن مصاحبه به اختصار منتشر شد.
شیوه نقل و انتقالات رئال مادرید
آیو:
گییرمو، یک سؤال کوتاه درباره شیوه نقل و انتقالاتی رئال مادرید. تو درباره قراردادهای داوید آلابا، آنتونیو رودیگر و کیلیان امباپه صحبت کردی که همگی بهصورت رایگان انجام شدند. باشگاه شاید این موضوع را انکار کند، اما نحوه استفاده آنها از رسانهها برای زمینهسازی چنین انتقالهایی جالب است. ما از دو سال پیش درباره ترنت میشنیدیم، پیش از آنکه این انتقال اصلاً ممکن باشد. به یاد دارم که ماجرای انتقال امباپه در حالی که هنوز در پاریسنژرمن بود، مدتها ادامه داشت. آنها خیلی خوب میدانند که چگونه از این اهرمهای فشار استفاده کنند تا به خواستههایشان برسند، درست است؟
گییرمو:
بله، گاهی حتی برای من هم این روند عجیب به نظر میرسد. یادم میآید درموت کوریگان (خبرنگار The Athletic در لالیگا) مقالهای درباره نحوه پوشش رسانههای اسپانیایی از اهداف نقل و انتقالاتی رئال مادرید نوشت. این یک رویه معمول برای رئال است. آنها معمولاً اهداف خود را به رسانهها درز میدهند، اما درعینحال، با احتیاط و در خفا عمل میکنند.
آنها تقریباً دو سال روی این انتقال کار کردهاند و تا چند ماه پیش، هیچکس واقعاً نمیدانست که این مذاکرات چقدر پیشرفته است. آنچه مشخص است این است که رئال مادرید روش متفاوتی برای انجام این کارها دارد و پیش از این بارها از این روش استفاده کرده است، مثلاً در مورد جود بلینگهام.
آنها از بازیکنان فعلی خود، مانند بلینگهام، برای متقاعد کردن دیگران و ایفای نقش سفیر در جذب بازیکنان جدید استفاده میکنند. این یک روش واقعاً جالب است و ثابت شده که موفقیتآمیز است.
ترنت و جود، در رئال مادرید؟
آیو:
بله، باید بگویم که ترنت و جود دوستان بسیار صمیمی هستند، پس کاملاً متوجه منظورت میشوم. جود همانطور که میگویند، در نقش «ایجنت جود» ظاهر شد! فیل، بیایید خودمان را جای بازیکن بگذاریم. ترنت دوران حرفهای فوقالعادهای داشته و حالا رئال مادرید به سراغش آمده است. هیچکدام از ما واقعاً نمیدانیم چنین موقعیتی چه حسی دارد، اما این پیشنهادی است که رد کردنش بسیار سخت خواهد بود، نه؟
فیل:
دقیقاً همینطور است، و البته این پیشنهاد برای رئال مادرید راحتتر از اکثر باشگاههای دیگر اروپایی است. آنها در این زمینه بسیار هوشمندانه عمل میکنند، درست همانطور که در ماجرای امباپه هم دیدیم. صحبت درباره نقش رسانهها باعث شد به رودری هم فکر کنم. انتقال او هم ناگهان مطرح شد، و پیش از آنکه دچار پارگی رباط صلیبی شود، از او بهعنوان یکی از اهداف آینده رئال مادرید یاد میشد. به نظر میرسد که آنها بسیار ماهرانه زمینهسازی میکنند و میدانند که این داستانها در رسانهها جا میافتند و تبدیل به بخشی از روایت میشوند.
این روش لزوماً باعث قطعی شدن انتقالها نمیشود، اما وقتی بازیکنان یا باشگاهها احساس کنند که تحت تأثیر این فضا قرار گرفتهاند، مقاومت در برابر آن دشوار میشود. از دیدگاه ترنت الکساندر-آرنولد، این یک انتقال بزرگ است-یک انتقال فوقالعاده. او کاملاً میداند که وارد چه فضایی میشود، از وضعیت تیم آگاه است و میداند که در رئال مادرید چه میزان توجه و فشاری بر دوش او خواهد بود.
این موضوع چیزهای زیادی را درباره رئال مادرید نشان میدهد؛ اینکه میتوانند بازیکنانی مثل امباپه و ترنت الکساندر-آرنولد را متقاعد کنند که شجاعت این را داشته باشند که صبر کنند و بهصورت آزاد از باشگاهشان جدا شوند، در حالی که میدانند این تصمیم در باشگاهی که ترک میکنند، بسیار ناپسند خواهد بود. اما رئال مادرید آن اعتبار و نفوذ را دارد، و به همین دلیل میتواند چنین کارهایی را انجام دهد.
جانشین کارواخال؟ یا بیشتر!
گییرمو:
بله، کاملاً درست است. همچنین از دیدگاه کادر فنی، باید گفت که آنها الکساندر-آرنولد را فقط بهعنوان یک مدافع معمولی یا یک دفاع راست عادی نمیبینند. نباید این انتقال را فقط بهعنوان «آنها جانشین دنی کارواخال را جذب کردند» در نظر بگیریم، و این همان چیزی است که این انتقال را مهمتر میکند.
زیرا پس از جدایی تونی کروس، این احساس در رئال مادرید شکل گرفت که خط میانی و بخش بازیسازی تیم نیاز به تقویت دارد. کادر فنی کارلو آنجلوتی معتقد است که با حضور ترنت الکساندر-آرنولد، بازیسازی رئال مادرید بهبود خواهد یافت و همچنین روی ضربات ایستگاهی نیز تأثیر مثبتی خواهد گذاشت.
آنها بیشتر روی جنبه هجومی او تمرکز دارند، زیرا میدانند که از نظر مهارتهای دفاعی، ممکن است کمی ضعف داشته باشد، اما همچنان میتواند یک مهره بسیار قدرتمند در فاز هجومی باشد.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
امیر محمد کلانتری، فوتباللب – به نظر میرسد که سرنوشت قرارداد ترنت الکساندر آرنولد در حال مشخص شدن است. بدون شک شفافیت در مورد این موضوع به نفع همه طرفها میباشد.
آرنولد به رئال مادرید؛ موضوعی که مسئله آن زمان است.
هنوز هیچ اطلاعیه رسمی صادر نشده است. در حال حاضر هیچ توافق رسمی وجود ندارد. اما با اخبار منتشر شده، همه نشانهها حاکی از آن است که فولبک لیورپول، فصل آینده را در شهر مادرید آغاز خواهد کرد.
به جرات میتوان گفت که این یکی از بدترین رازداریهای تاریخ فوتبال میباشد. آرنولد در آغاز فصل اشاره کرده بود که نمیخواهد بحث درباره آیندهاش به صورت عمومی مطرح شود. با این حال، سروصداهای زیادی عمدتا از سوی اسپانیا و سایر نشریهها مدام به گوش میرسید.
انتقالی که از ژانویه بر سر زبانها افتاد!
پرسوجوی رئال مادرید در ماه ژانویه، به شایعات پیرامون این بازیکن دامن زد. در همین حال آینده ویرجیل فندایک و محمد صلاح نیز در هالهای از ابهام قرار داشته است. با وجود این، هیچکدام از آنها همانند آرنولد به باشگاه بزرگی به طور جدی لینک نشدند.
اکنون با نزدیک شدن به پایان فصل و تمرکز کامل لیورپول بر قهرمانی در لیگ برتر، به نظر میرسد زمان مناسبی است که آرنولد ۲۶ ساله این وضعیت را روشن کند تا هواداران لیورپول بتوانند آن را هضم کرده و به جلو حرکت کنند.
ماجرای آرنولد به هیچکسی سود نمیرساند!
به نظر میرسد این ماجرا به هیچکس سودی نرساند. نه برای لیورپول که آینده یکی از ستارههایش در خطر قرار گرفته است. نه برای خود بازیکن که بیتردید از شایعات آگاه بوده، و نه برای رئال مادرید که با مصدومیت دنی کارواخال، ترجیح میداد او را در ژانویه جذب کند.
سکوت تاکنون شاید تا حدی ناشی از تمایل به جلوگیری از واکنش منفی هواداران است. خشم بخشی از هواداران در ژانویه پس از تساوی ۲-۲ مقابل منچستریونایتد و به ویژه پس از رد پیشنهاد مادرید توسط لیورپول، چیزی بود که همه مایل به اجتناب از آن هستند.
آن زمان، لیورپول در پی چهار عنوان قهرمانی بود. رقابت برای این عناوین باعث تشدید فشارهای حداکثری به نظر میرسید. اما اکنون شرایط متفاوت است. مگر اینکه تیم آرنه اسلات در ۹ بازی پایانی نابود شود. قهرمانی در پریمیرلیگ تقریباً قطعی است. لیورپول با ۱۲ امتیاز اختلاف پیشتاز است و احتمالاً تا پایان آوریل عنوان قهرمانی را مسجل خواهد کرد. شفاف سازی وضعیت او پیش از بازگشتش به میدان، که احتمالا تا پایان آوریل رقم بخورد، تصمیمی منطقی به نظر میرسد.
خداحافظی بعنوان یک خائن یا یک ستاره؟
برخی از هواداران به خداحافظی احساسی و باشکوه اهمیتی نخواهند داد. آنها تصمیم او برای ترک باشگاهی که از کودکی در آن بود را خیانت خواهند دانست. به ویژه آنکه لیورپول حتی از بابت هزینه انتقال هم سودی نخواهد برد! موضوعی که میراث او را خدشهدار میکند.
اما قطعاً عدهای دیگر نیز دیگر قدردان دستاوردهای او در لیورپول خواهند بود. او نقشی کلیدی در قهرمانی در تمامی جامهای مهم سطح باشگاهی ایفا کرد. آنها درک خواهند کرد که مقاومت در برابر وسوسه پیوستن به رئال مادرید برای هر بازیکنی دشوار است. عناوین لالیگا در انتظار او خواهند بود. فرصتهای بیشتری برای افزودن به مدال قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا پیش خواهد آمد. علاوه بر این، او این شانس را خواهد داشت که در کنار دوست صمیمیاش، جود بلینگهام، بازی کند.
مدیریت لیورپول نیز مقصر است؟
احتمالاً بخش زیادی از سرزنشها متوجه مدیریت باشگاه خواهد بود که چرا زودتر قرارداد جدیدی به او ارائه ندادند. با توجه به سن و جایگاه آرنولد، دادن قرارداد جدید به او حتی بیش از دو سال پیش هم ریسک چندانی نداشت. هرچند ریچارد هیوز تنها یک سال است که به این سمت منصوب شده، اما آیا واقعاً نیاز بود یک مدیر ورزشی این مسئله را حل کند؟ آیا این کار میتوانست علاقه مادرید را قبل از شکلگیری متوقف کند؟
صرف نظر از پاسخ این پرسشها، به نظر میرسد لیورپول نه تنها در آستانه از دستدادن یکی از بزرگترین استعدادهای فوتبال اروپا قرار دارد، بلکه فرصت دریافت هزینه قابل توجهی را نیز از دست خواهد داد.
تنها تعداد معدودی از افراد حاضر در مذاکرات دقیقاً میدانند که لیورپول چه پیشنهادی به الکساندرآرنولد داد و چرا به توافق نرسیدند. هواداران حق دارند با سوالهای زیادی مواجه شوند.
لیورپول قطعاً خود را برای احتمال خداحافظی آرنولد آماده کرده بود. نبود او جای خالی بزرگی در ترکیب تیم به جا میگذارد. آن هم در آستانه تابستانی که خود وعده تحولات زیادی را میدهد. هرچند آنها گزینه مستعدی مانند کانر بردلی را برای جایگزینی در اختیار دارند، اما برای حفظ عمق ترکیب در آن پست، نیاز به جایگزینی مناسب برای آرنولد خواهند داشت.
جایگزین کردن آرنولد، کاری دشوار برای لیورپول.
مشکل اینجاست که پیدا کردن جانشین برای فوتبالیستی منحصربهفرد، کار سادهای نخواهد بود. حداقل این موضوع ارزان تمام نخواهد شد. آرنولد موقعیت فولبک را متحول کرده است. آگاهی محیطی و دامنه پاسدهی او، به او امکان داده تا به عنصری خلاقانه و تأثیرگذار برای لیورپول تبدیل شود. پیدا کردن بازیکنی که بتواند با دقتی مثالزدنی پاسهای بلند بدهد، مثل یک وینگر درجهیک که توپهای دقیق ارسال کند و در عین حال پایداری دفاعی داشته باشد، تقریباً غیرممکن به نظر میرسد. هرچند آرنولد مدافع بزرگی نیست، اما آنقدرها هم که منتقدانش میگویند ضعیف نیست.
شکست اخیر در فینال جام اتحادیه مقابل نیوکاسل، یادآور تازهای بود از اینکه لیورپول چقدر فقدان او را احساس خواهد کرد. در حالی که دیگر بازیکنان در کنترل توپ تقلا میکردند، کسی مثل آرنولد وجود نداشت تا با یک پاس رو به جلو خط دفاع حریف را بشکند یا با تغییر زمین بازی، معادله را دگرگون کند. شاید یک فولبک جدید بتواند سمت راست دفاع لیورپول را مستحکمتر کند. آیا این جایگزینها میتوانند همان لحظات جادویی را خلق کنند که بازیکنان قبلی بارها از پس آن برآمدهاند؟ این پرسش را به ذهن متبادر میکند که آیا لیورپول اصلاً باید به دنبال جانشینی مشابه آرنولد باشد، یا باید نگاه خود به نقش فولبک راست و توازن تیم را مورد بازنگری قرار دهد. در هر صورت، روشن شدن وضعیت آینده الکساندر آرنولد حداقل به این جنجال پایان میدهد و به هواداران فرصت میدهد تا بر آینده تمرکز کنند.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
نیکان میرزایی، فوتباللب – به دلیل سازماندهی مجدد تقویم انگلیسی به لطف فرمت جدید لیگ قهرمانان اروپا، کمی دیرتر از حد معمول، اما تقریباً زمان اولین فینال فصل است. یکشنبه فینال جام EFL 2024-25 در استادیوم ومبلی برگزار میشود که تیم رکورد دار لیورپول، با تیمی روبرو می شود که هرگز جامی در نیوکاسل بالای سر نبرده است.
همانطور که اتفاق می افتد، خروج لیورپول از لیگ قهرمانان اروپا به دست پاری سن ژرمن در روز سه شنبه بر آمادگی آنها برای فینال سایه افکنده است، اگرچه آنها میتوانند از این واقعیت که 15 امتیاز در لیگ برتر برتری دارند آرامش بگیرند. آنها میتوانند در مورد برنده شدن جام نقرهای در فصل اول Arne Slot به عنوان سرمربی جدید بسیار خوش بین باشند. هلندی امیدوار است روز یکشنبه برای اولین بار این کار را انجام دهد.
نیوکاسل در اوضاع خوب
نیوکاسل روز دوشنبه پس از یک پیروزی سخت در لیگ در برابر وستهام به بازی می رود و به دنبال اتمام خشکسالی 70 ساله بدون کسب یک جام داخلی است. قبل از دوئل آنها، ما پنج منطقه کلیدی را انتخاب کرده ایم که در آن بازی می تواند تصمیم گیری شود.
هر دو طرف برای فینال جام اتحادیه، افراد کلیدی را در پستهای مختلف در اختیار ندارند، اما مشکلات نیوکاسل در جناح چپ به ویژه قابل توجه است.
ادی هاو بدون هر دو بازیکن انتخاب اول خود در آن سمت خواهد بود. آنتونی گوردون پس از دریافت کارت قرمز مقابل برایتون در جام حذفی، محروم شد، در حالی که لوئیس هال به دلیل مصدومیت از ناحیه پا تحت عمل جراحی قرار گرفت.
هر دو بازیکن در این کمپین تقریباً همیشه برای نیوکاسل حاضر بودند. فقط دن برن (2430 دقیقه) و برونو گیماراس (2423) دقایق بیشتری نسبت به هال (2189) و گوردون (2108 دقیقه) بازی کردند و این زوج تنها سه بازی بین آنها را از دست دادند.
از نظر دفاعی، جناح چپ نیوکاسل یکی از امن ترین مناطق زمین بوده است و تیم های حریف عمدا راه های دیگری را برای حمله انتخاب می کنند. حریفان نیوکاسل به طور میانگین تنها 33.8 درصد از ضربه های هجومی خود را از سمت چپ خود انجام دادند که دومین پایین ترین نرخ در بین هر تیم در لیگ برتر در این فصل است.
این حجم نمونه کوچکی است، اما در یک بازی که این زوج در لیگ از دست دادند – برد روز دوشنبه در وستهم – چکشها 37.1 درصد از حملات خود را در سمت چپ نیوکاسل متمرکز کردند که افزایش قابل توجهی نسبت به میانگین فصلی سرخابیها بود.
برنامه ریزی برای مهار مصری
انتظار می رفت هال در ومبلی محمد صلاح را بررسی کند و مصدومیت او به این معنی است که تینو لیورامنتو به مصاف مصری می رود. لیورامنتو نیز در این فصل برای نیوکاسل بازیکن ثابتی بوده است، اما عمدتاً از سمت راست دفاع بوده است. تطبیق پذیری او به این معنی است که او برای این کار به سمت چپ منتقل می شود.
هال یک خانم بزرگ است. او مدافعی تهاجمی و موثر بوده و میانگین تکل های بیشتری در هر 90 (1.7) دارد و درصد موفقیت تکل بهتری (70.7%) نسبت به سایر بازیکنان نیوکاسل دارد. او همچنین یک خروجی قابل اعتماد در مالکیت توپ ارائه کرده است که به پیشرفت در سمت چپ کمک می کند.
با حذف او، نبرد کلیدی اکنون بین صلاح و لیورامنتو خواهد بود و رکورد مصری مقابل نیوکاسل شوم است. او به طور مستقیم در 16 بازی مقابل آنها در تمامی رقابت ها 18 گل به ثمر رساند (10 گل، 8 پاس گل). او فقط در مقابل منچستریونایتد (22) و منچسترسیتی (21) تعداد گل های بیشتری را برای قرمزها ثبت کرده است.
نیوکاسل مینوازد، لیورپول گوش میدهد
از آنجایی که لیورپول هر دو مدافع راست اصلی خود – ترنت الکساندر-آرنولد و کانر بردلی را در اختیار ندارد – نیوکاسل از اینکه گوردون را برای سوء استفاده از این آسیب پذیری در دسترس نداشته باشد، ناامید خواهد شد.
وینگر انگلیسی در این فصل بیش از هر بازیکن نیوکاسل در لیگ برتر دریبل (82) و همچنین در موقعیتهای ایجاد شده پس از حمل توپ (32) تیم را رهبری می کند.
یکی از بزرگترین نقاط قوت نیوکاسل تحت هدایت هاو، توانایی آنها در به هم زدن ریتم مسابقات پرمخاطره بود چه از طریق تاخیر در شروع مجدد، چه از طریق انجام خطاها یا شرکت در دوئل های میانی، آنها در مدیریت سرعت بازی متخصص شدند.
به طور کلی در این فصل لیگ، توپ در بازی های نیوکاسل در 56 درصد بازی ها بوده است. از سوی دیگر، لیورپول در بازیهایی بازی میکند که تقریباً 58 درصد مواقع توپ در آن بازی میکند و این دو باشگاه را در دو نقطه مقابل قرار میدهد.
در بازیهای سطح بالاتر، تعداد نیوکاسل بیشتر از این کاهش مییابد. در بازی خانگی آنها مقابل لیورپول در اوایل این فصل – بازیای که در آن دو بار پیش از عقبافتادن حالت هجومی گرفتند – توپ فقط در 54.9٪ مواقع در بازی بود. زمانی که نیوکاسل در ماه نوامبر 1-0 آرسنال را شکست داد، این رقم به 53.4 درصد کاهش یافت.
آنها علاوه بر اختلال در جریان بازی و زمان پیش رو، مسابقات را به مجموعهای از دوئلهای فیزیکی و ضربات آزاد و شروع مجدد تبدیل میکنند.
هافبک فیزیکی آنها نقش کلیدی در این رویکرد ایفا می کند. تنها چهار هافبک بیشتر از جوئلینتون (51) خطا انجام دادند، در حالی که روی برونو گیمارش، 92 بار در این فصل لیگ برتر خطا انجام شده است (یا یک ضربه ایستگاهی گرفته است، تقریبا 40 بار بیشتر از هر بازیکن دیگری).
تیمها 73 کارت زرد مقابل نیوکاسل دریافت کردهاند که تنها ویا (78) و ناتینگهام فارست (75) کارت زرد بیشتری کسب کردهاند. به وضوح بسیار خسته کننده است که در برابر تیمی به خوبی تمرین کرده باشید.
رقابت جذاب بین کاپیتان و ترس آن
در الکساندر ایساک و ویرجیل فندایک، میتوانید این استدلال را مطرح کنید که با فرم فعلی، این بازی بهترین مهاجم و مدافع لیگ برتر را نشان میدهد. ایساک در این فصل 22 گل در تمامی رقابت ها به ثمر رساند که 15 گل در 14 بازی اخیرش در لیگ بود. این روند با ضربه عالی او مقابل لیورپول در سنت جیمز پارک در اوایل دسامبر آغاز شد.
در واقع، ایسک رکورد قابل توجهی در برابر لیورپول دارد. او در 5 بازی مقابل آنها 4 گل به ثمر رساند (3 گل، 1 پاس گل). او علاوه بر گلزنی در تساوی 3-3 در ماه دسامبر، یک پاس گل نیز برای گوردون ارائه داد.
توانایی ایساک در یافتن دروازه نیز میتواند در روز یکشنبه بسیار مهم باشد. با توجه به اینکه چند وقت یکبار فینالها با گلهای عجیب و غریب تعیین میشوند. هر سه ضربه او مقابل لیورپول باعث شد تا نیوکاسل 1-0 پیش بیفتد (2) یا آنها را به تساوی بکشاند (1). ایساک در بازی ماه گذشته در آنفیلد بازی نکرد، که تأثیر قابل توجهی بر نیوکاسل داشت. نیوکاسل که در تمام بازی فقط سه شوت زد و در یک بازی لیگ برتر تنها برای دومین بار در این فصل (همچنین مقابل کریستال پالاس در ماه نوامبر) موفق به زدن شوت به سمت دروازه نشد. آنها تنها در یک بازی لیگ در طول فصلهای 2020-21، 2021-22، 2022-23 و 2023-2023 این کار را انجام دادند. سوئدی دوباره با فندایک روبرو خواهد شد که یکی از سخت ترین وظایف در فوتبال است. کاپیتان لیورپول در این فصل به بهترین فرم خود بازگشته است؛ زیرا آنها را به برتری قوی در صدر لیگ برتر رساند. او به دنبال قهرمانی جام EFL برای دومین فصل متوالی است، زیرا خودش مقابل چلسی در ومبلی در فصل 2023-24 برنده شد.
عملکرد قابل توجه کاپیتان لیورپول
از میان مدافعان لیگ برتر در این فصل، تنها سه نفر در دوئلهای هوایی بیشتر از فان دایک پیروز شدهاند (89 از 125). تنها دو نفر در مجموع ضریب موفقیت در دوئل بهتر از 69.4 درصد او (حداقل 300 دقیقه بازی) دارند. ایساک همچنین قصد دارد فندایک را تحت فشار قرار دهد. هلندی با تعداد پاس (2266) و پاس صحیح (2082) بیشترین پاس در لیگ برتر را در این فصل از هر بازیکن دیگری ثبت کرده است. در حالی که مجموع 603 پاس موفقیت آمیز او به جلو حداقل 100 پاس بیشتر از هر بازیکن دیگری در این بخش است. تنها 6 بازیکن در لیگ برتر در این فصل نسبت به فندایک سوئیچ بیشتری انجام دادند – پاسهایی که حداقل 60 درصد عرض زمین را طی می کنند (تقریباً 40 متر) – با مدافع میانی سابق سلتیک و ساوتهمپتون که 12 مورد از 17 تلاش را ثبت کردند. از آنجایی که محمد صلاح اغلب بازیکنی است که مقصود آن سوئیچها قرار دارد. ایساک میتواند وظیفه بسته شدن این فرصتها را در قطع این توپها داشته باشد.
جنگ بر سر میانه میدان
هر دو تیم میتوانند ادعا کنند که قویترین خط هافبک لیگ برتر را دارند. سه گانه اصلی لیورپول در این فصل رایان گراونبرخ، الکسیس مک آلیستر و دومینیک سوبوسلای بودند. در حالی که نیوکاسل جوئلینتون، برونو گیمارش و ساندرو تونالی را در اختیار داشتند.
لیورپول کرتیس جونز، واتارو اندو و هاروی الیوت را نیز در اختیار دارد. در حالی که نیوکاسل به جو ویلوک، شان لانگستاف و لوئیس مایلی میتواند فرصت بازی دهد. با این حال، انتظار میرود که سه نفر ابتدایی به احتمال زیاد در ومبلی فیکس خواهند بود. و این اولین باری است که این شش بازیکن همزمان به مصاف یکدیگر میروند.
در هیچ یک از بازیهای لیگ این فصل بین این دو، هر دو از خط هافبک انتخابی اول خود استفاده نکردند. نیوکاسل در بازی سنت جیمز پارک مال خود بود، جایی که گیمارش دو پاس گل داد. در حالی که جوئلینتون 10 بار مالکیت توپ را به دست آورد و در 8 دوئل از 12 دوئل پیروز شد.
بنابراین اغلب در فینالهای بزرگ، حاشیههای خوب تصمیم میگیرند، و اینکه چه کسی در نبرد میانی میدان برنده میشود، میتواند مهمترین جنبه از همه باشد.
این اولین باری است که لیورپول و نیوکاسل در فینال جام حذفی از سال 1974 به مصاف هم میروند. زمانی که قرمزها در فینال جام حذفی 3-0 پیروز شدند. جای تعجب نیست که با توجه به عدم کسب جام حذفی طولانی مدت نیوکاسل و پرباری قفسه جامهای لیورپول، این دو باشگاه تاریخ متضادی در فینالهای جام حذفی داخلی دارند.
رکوردهای متضاد ومبلی، لیورپول موفق خواهد بود یا نیوکاسل؟
آخرین قهرمانی مهم نیوکاسل در جام حذفی 1955 بود که منچستر سیتی را 3-1 شکست داد. از آن زمان، سرخابی ها پنج فینال اصلی جام حذفی داخلی (2 بار جام لیگ، 3 بار جام حذفی) را باختند. تنها چلسی است که مدت طولانیتری داشته است (3 بار جام لیگ، 3 بار جام حذفی از سال 2019). از سوی دیگر، لیورپول 18 جام داخلی (10 جام لیگ، 8 جام حذفی) را به دست آورد. در صورت پیروزی در روز یکشنبه می تواند با رکورد 19 جام حذفی منچستریونایتد (6 جام لیگ، 13 جام حذفی) برابری کند. با نگاهی خاص به تاریخ لیگ کاپ، این سومین حضور نیوکاسل در فینال این رقابت ها خواهد بود که در دو نوبت دیگر مقابل من سیتی (1976) و منچستریونایتد (2023) شکست خوردند. لیورپول در پانزدهمین فینال جام لیگ خود شرکت خواهد کرد، پنج تیم بیشتر از هر تیم دیگری. آنها چهار بار شکست خوردند و 10 بازی قبلی خود را بردند و دو بار بیشتر از هر کس دیگری جام را بالای سر بردند.
این دو تا پیش از این تنها دو بار در جام اتحادیه به مصاف هم رفتهاند. نیوکاسل در دور چهارم فصل 96-1995 با نتیجه 1-0 در آنفیلد پیروز شد. در حالی که لیورپول 2-0 در سنت جیمز پارک در مرحله یک چهارم نهایی 98-1997 پیروز شد. از نظر دیدارهای رودررو، نیوکاسل بهترین رکورد اخیر را مقابل لیورپول ندارد. آنها در 17 دیدار اخیر خود با قرمزها در تمام رقابتها بدون برد بودند (5 برد 12 شکست – همه در لیگ برتر). آخرین بار آنها را در دسامبر 2015 شکست دادند، زمانی که تیم استیو مک کلارن 2-0 در سنت جیمز پارک پیروز شد. تنها تیمی که نیوکاسل تا به حال متحمل یک دوره بدون برد طولانیتر بوده؛ مقابل منچستریونایتد است (19 بازی از سال 2002 تا 2011). در مجموع، 187 دیدار قبلی بین این دو در تمام رقابت ها انجام شده است. لیورپول 93 برد، نیوکاسل 49 برد و 45 تساوی کسب کرده است.