Tag Archives: منچستریونایتد

لیگ برتر و مالکان غیر‌انگلیسی؛ علاقه روزافزون آمریکایی‌ها به فوتبال انگلیس

مالکان آمریکایی لیورپول و منچستریونایتد
چهار تیم از "بیگ سیکس" انگلستان مالکیت عمده آمریکایی دارند.

عماد معمار، فوتبال لب– وقتی لیگ برتر انگلیس در سال ۱۹۹۲ از سایر ساختارهای فوتبال این کشور جدا شد، ۲۲ باشگاه این لیگ در اولین فصل فعالیت خود ۲۰۵ میلیون پوند درآمد ایجاد کردند. بازیکنان نیز به طور متوسط هفته‌ای ۲٬۰۵۰ پوند درآمد داشتند. سی سال بعد، با افزایش ۲۸۵۰ درصدی درآمد به ۶.۱ میلیارد پوند رسید و متوسط دستمزد بازیکنان به ۹۳٬۰۰۰ پوند در هفته افزایش یافت. به نظر می‌رسد علاوه بر تورم، سرمایه‌گذاری‌‌های سنگین آمریکایی‌ها هم دلیل این جهش باشند.

تغییرات عمده در مدیریت باشگاه‌های لیگ با ظهور آمریکایی‌ها

در قلب این رشد خارق‌العاده، یک انقلاب آمریکایی نهان است. در فصل آغازین لیگ برتر، فوتبال هنوز در حال بهبود از فجایع فاجعه‌های استادیوم هیلزبرو و هیسل بود. مالکان معمولاً از منطقه محلی و با پیشینه تجاری بودند. تنها سرمایه‌گذار خارجی، سام هامان در ویمبلدون بود. یک میلیونر لبنانی که این باشگاه را از روی هوس خریداری کرد و بعدها گزارش شد که به تنیس علاقه بسیار بیشتری داشت. آن فصل با قهرمانی منچستریونایتد (تحت هدایت الکس فرگوسن) در سطح اول فوتبال انگلیس به پایان رسید.

اکنون، با قبول شدن پیشنهاد خرید اورتون توسط گروه فریدکین (پیش از این گروه، مالکیت اورتون با فرهاد مشیری بود) ۱۲ باشگاه از ۲۰ باشگاه لیگ برتر تحت کنترل یا بخشی از مالکیت سرمایه‌گذاران آمریکایی خواهند بود.

چهار مورد از «بیگ سیکس» لیگ برتر در مالکیت آمریکایی‌ها هستند – منچستر یونایتد، لیورپول، آرسنال و چلسی. در حالی که پنجمی، منچسترسیتی، دارای سهم اقلیتی قابل توجهی از سوی آمریکا است. استون ویلا، فولام، بورنموث، کریستال پالاس، وستهام، برنلی و لیدز یونایتد نیز دارای درجات مختلفی از مالکیت آمریکایی هستند.

قمار آمریکایی‌ها روی باشگاه‌های کوچکتر

و این مسئله تنها به باشگاه‌های پرزرق و برق در سطح اول انگلیس محدود نمی‌شود. سرمایه‌گذاری آمریکایی در سطوح پایین‌تر هرم فوتبال نیز قابل توجه بوده است. از جمله این موارد می‌توان به خرید پرسر و صدای باشگاه رکسهم (که در آن زمان در لیگ غیرحرفه‌ای بازی می‌کرد) توسط بازیگران هالیوود، رایان رینولدز و راب مک‌الهنی، و همچنین خرید باشگاه بیرمنگام‌سیتی توسط سرمایه‌گذاران آمریکایی از جمله تام بردی، برنده هفت سوپربول اشاره کرد. سرمایه‌گذاری آمریکایی در فوتبال به تنوع جغرافیایی گسترده‌ای از جمله کارلایل و کراولی در انگلیس و ابردین و ادینبرو در اسکاتلند نیز رسید.

اما دلیل این علاقه شدید آمریکایی‌ها به فوتبال انگلیس چیست؟ و نگرانی‌ها از اینکه این مالکان آمریکایی ممکن است برای «آمریکایی کردن» سنت‌های لیگ برتر تبانی کنند چقدر واقعی است؟

اولین باشگاه با مالکیت آمریکایی

منچستریونایتد اولین باشگاه لیگ برتر انگلیس بود که تحت مالکیت آمریکایی‌ها قرار گرفت، و این ماجرا به خاطر اختلاف بر سر یک اسب شروع شد!

در سال ۲۰۰۵، منچستریونایتد توسط سرمایه‌گذاران مختلفی، از جمله دو تاجر ایرلندی که مالک اسب‌های مسابقه‌ای هم بودند، یعنی جان مگنیر و جی.پی. مک‌منوس، اداره می‌شد. الکس فرگوسن، سرمربی وقت یونایتد و دوست قدیمی این دو، معتقد بود که مالکیت اسب مسابقه‌ای معروف “راک آو جبل‌الطار”، بین آن‌ها مشترک است. اما مگنیر و مک‌منوس این ادعا را قبول نداشتند. این اختلاف آن‌قدر بالا گرفت که آن‌ها تصمیم گرفتند سهام خود در باشگاه را بفروشند.

خانواده گلیزر، از میامی آمریکا و مالک تیم فوتبال آمریکایی تامپا بی باکنیرز در NFL بودند. آن‌ها پیش‌تر شروع به خرید تدریجی سهام یونایتد کرده بودند. اما فروش ناگهانی سهام ایرلندی‌ها فرصتی طلایی برای مالکوم گلیزر فراهم کرد. او با پرداخت ۷۹۰ میلیون پوند (معادل حدود ۱.۵ میلیارد پوند امروزی) کنترل باشگاه را به دست بگیرد.

هوش اقتصادی مالکوم گلیزر

مالکان آمریکایی شیاطین سرخ

این واقعیت که گلیزر پول کافی برای خرید سهام منچستریونایتد نداشت، مشکلی قابل حل بود. در دنیای فوتبال حرفه‌ای انگلیس پیش از تأسیس لیگ برتر، منچستریونایتد باشگاهی بود که هیچ بدهی نداشت. این باشگاه هزینه‌های خود را بدون استفاده از موقعیتش به عنوان یکی از معروف‌ترین باشگاه‌های فوتبال جهان تأمین می‌کرد.

این وضعیت برای گلیزر فرصتی طلایی ایجاد کرد. او از این موقعیت استفاده کرد و یک خرید اهرمی (LBO) ترتیب داد. در این روش، خود باشگاه منچستریونایتد با گرفتن وامی بیش از ۶۰۰ میلیون پوند، که با تضمین دارایی‌های خودش (مانند ورزشگاه، برند و سایر دارایی‌های ارزشمند) تأمین شد، عملاً خودش را خرید. به عبارت دیگر، گلیزر با استفاده از اعتبار و ارزش مالی خود باشگاه، وامی گرفت تا سهام آن را تصاحب کند، بدون اینکه نیاز باشد خودش سرمایه هنگفتی تأمین کند. این معامله در سال ۲۰۰۵ نهایی شد و به این ترتیب، منچستریونایتد که تا آن زمان بدهی نداشت، ناگهان با بدهی قابل توجهی مواجه شد که باید بازپرداخت می‌شد.

ساده ترین گام برای افزایش درآمدزایی باشگاه

با وجود فشار بازپرداخت سود بالای این وام، یونایتد تحت هدایت فرگوسن همچنان به موفقیت‌هایش ادامه داد. سرالکس سه عنوان قهرمانی پیاپی لیگ برتر در سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ و همچنین قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در ۲۰۰۸ را به دست آورد. در این میان، گلیزرها احساس کردند که قیمت بلیت‌ها پایین است. با افزایش آن‌ها، درآمدزایی روز بازی برای آن‌ها از ۶۶ میلیون پوند در فصل ۲۰۰۴/۰۵ به بیش از ۱۰۱ میلیون پوند در فصل ۲۰۰۷/۰۸ رسید.

گلیزرها همچنین به دنبال افزایش درآمدهای تجاری بودند. آن‌ها دفتری در لندن راه‌اندازی کردند و با رویکردی جهانی، قراردادهای اسپانسری متنوعی از برندهای خوراکی گرفته تا تولیدکنندگان تراکتور و لاستیک امضا کردند. کاری که باعث دو برابر شدن درآمد تجاری آن‌ها شد.

اما در این دنیای جدید که هدفش “حداکثر بهره‌برداری از دارایی” بود، بدهی‌ها همچنان باقی ماندند. از طرفی هواداران یونایتد هم به شدت به مالکان آمریکایی خود بدبین بودند. پس از مرگ مالکوم گلیزر در سال ۲۰۱۴، باشگاه به شش فرزند او رسید. برادران آورام و جوئل گلیزر نیز به عنوان رئیس مشترک انتخاب شدند.

بدهی‌هایی که پس از یک دهه هم تمام نشدند

سر جیم رتکلیف

امروز، با وجود عرضه بخشی از سهام باشگاه در بورس نیویورک و فروش ۲۷.۷ درصد از سهام به میلیاردر بریتانیایی، سر جیم رتکلیف، یونایتد همچنان بیش از ۵۴۶ میلیون پوند بدهی دارد. شایان ذکر است که باشگاه از زمان خرید در سال ۲۰۰۵، در مجموع ۹۶۹ میلیون پوند سود وام پرداخت کرده است. با این حال، ارزش فعلی باشگاه که حدود ۵ میلیارد پوند (۶.۵۵ میلیارد دلار) برآورد می‌شود، نشان‌دهنده سرمایه‌گذاری بسیار هوشمندانه‌ای برای خانواده گلیزر بوده است.

در حالی که قیمت خرید باشگاه‌های فوتبال در اروپا به ارقام بی‌سابقه‌ای رسیده، این باشگاه‌ها در مقایسه با تیم‌های برتر ورزش‌های آمریکایی همچنان ارزان به نظر می‌رسند. طبق فهرست سالانه فوربس از با‌ارزش‌ترین تیم‌های ورزشی جهان، تیم‌های فوتبال آمریکایی (NFL)، بیسبال (MLB) و بسکتبال (NBA) ده رتبه برتر را در اختیار دارند. این یعنی تنها سه باشگاه لیگ برتر انگلیس – منچستریونایتد، لیورپول و منچسترسیتی – در میان ۵۰ تیم برتر قرار دارند.

با میانگین ارزش ۵.۱ میلیارد دلار برای تیم‌های NFL و ۳.۹ میلیارد دلار برای تیم‌های NBA، بسیاری از باشگاه‌های فوتبال انگلیسی همچنان از نگاه سرمایه‌گذاران آمریکایی گزینه‌هایی مقرون‌به‌صرفه به حساب می‌آیند.

ریسک سقوط و تاثیر آن در سرمایه گذاری بلند مدت

لیگ برتر انگلستان با سه جایگاه سقوط در پایان هر فصل، از زمان آغاز به کارش تاکنون ۵۱ تیم مختلف را در خود دیده است. تنها شش تیم آرسنال، تاتنهام، چلسی، منچستر یونایتد، لیورپول و اورتون از ابتدا تاکنون همیشه در این لیگ حضور داشته‌اند،. همچنین آرسنال صدمین سال حضور مداوم خود در سطح اول فوتبال انگلستان را جشن گرفت.

تیم‌های دیگر لیگ برتر، تجربه‌های پر فراز و نشیبی از سقوط و صعود را پشت سر گذاشته‌اند. اولدهام اتلتیک که در دو فصل اول لیگ برتر حضور داشت، حالا در سطح پنجم فوتبال انگلستان به سر می‌برد. در مقابل، لوتون تاون که تا سال ۲۰۱۴ در سطح پنجم بود، در سال ۲۰۲۳ به لیگ برتر صعود کرد. اگرچه آن‌ها در پایان فصل گذشته دوباره سقوط کردند.

تفاوت دو سیستم رقابتی مختلف

اگرچه مقایسه تیم‌های فوتبال با تیم‌های بسکتبال و فوتبال آمریکایی دشوار است، اما تفاوت مالی بین یک لیگ باز با سیستم سقوط و صعود و یک لیگ بسته، وقتی به فوتبال زنان در دو سوی اقیانوس اطلس نگاه می‌کنیم، آشکار می‌شود.

انجل سیتی، تیم فوتبال زنان مستقر در لس‌آنجلس، که در سال ۲۰۲۲ به لیگ ملی فوتبال زنان (NWSL) پیوست و هنوز جامی در این لیگ نبرده، ماه گذشته به قیمت ۲۵۰ میلیون دلار (معادل ۱۸۸ میلیون پوند) به باب ایگر، مدیرعامل دیزنی، و ویلو بی، روزنامه‌نگار تلویزیونی، واگذار شد. گران‌ترین معامله در تاریخ ورزش حرفه‌ای زنان.

در مقایسه، چلسی که هفت بار قهرمان سوپرلیگ زنان انگلیس شده و یکی از موفق‌ترین تیم‌های اروپا به شمار می‌رود، ارزش تیم زنان خود را در اوایل تابستان امسال ۱۵۰ میلیون پوند (معادل ۱۹۶ میلیون دلار) تخمین زد. اگرچه عوامل متعددی در این تفاوت قیمت نقش دارند، اما اطمینان از اینکه انجل سیتی همیشه در لیگ برتر فوتبال زنان آمریکا حضور خواهد داشت و به‌طور برابر از درآمدهای آن بهره‌مند می‌شود، باعث شده که مالکان جدیدش به پایداری بلندمدت این معامله بسیار مطمئن باشند.

علاقمندی روزافزون آمریکایی‌ها به فوتبال زنان

جذابیت بیشتر برای سرمایه‌گذاران آمریکایی، امکان ورود همزمان به دو بازار است. یکی بازار تثبیت‌شده (فوتبال مردان) و دیگری بازاری نوپا و در حال رشد (فوتبال زنان). در آمریکا، تیم‌های برتر مردان و زنان کاملاً از هم جدا هستند. اما در اروپا، بیشتر تیم‌های برتر زنان به باشگاه‌های مردان وابسته‌ هستند، به استثنای المپیک لیون زنان، که هشت بار قهرمان لیگ قهرمانان زنان شده و در فوریه ۲۰۲۴، پس از خرید اکثریت سهام توسط میکله کانگ، تاجر کره‌ای-آمریکایی، از باشگاه مردان فرانسوی جدا شد.

در حالی که علاقه به سوپرلیگ زنان انگلیس (WSL) و در نتیجه ارزش آن به‌سرعت در حال افزایش است، فوتبال زنان در انگلیس همچنان در مقایسه با مخاطبان لیگ برتر که پربیننده‌ترین لیگ ورزشی جهان با حدود ۱.۸۷ میلیارد بیننده در هفته در ۱۸۹ کشور است، در سایه قرار دارد.

این ارقام حتی در مقایسه با لیگ ملی فوتبال آمریکایی (NFL) که در حال حاضر از نظر قراردادهای پخش، باارزش‌ترین لیگ ورزشی است، بسیار چشمگیر است. این موضوع ممکن است حسادت NFL به رشد لیگ برتر را توضیح دهد. شاید به همین دلیل است که برخی از مالکان تیم‌های آمریکایی، اقدام به خرید باشگاه‌های لیگ برتر کرده‌اند.

برای بسیاری از تماشاگران شدت و رقابت بالای اکثر مسابقات لیگ برتر که تا حدی نتیجه تهدید سقوط و پاداش صعود به رقابت‌های اروپایی است، این لیگ را بسیار جذاب کرده است. با این حال، سرمایه‌گذاران میلیاردر به دنبال اعداد تضمین‌شده هستند. آن‌ها از ریسک کردن، به‌ویژه ریسک مالی موجود در لیگ برتر و لیگ فوتبال انگلیس، بیزارند.

رویای سوپرلیگ با درآمدزایی به سبک آمریکایی

طرح انقلابی سوپرلیگ پرز که بسیار بحث برانگیز بود.

در آوریل ۲۰۲۱، دوازده باشگاه برتر اروپایی (شش تیم از انگلیس، سه تیم از اسپانیا و سه تیم از ایتالیا) از ایجاد سوپرلیگ اروپا (ESL) خبر دادند. این رقابت جدید که قرار بود در وسط هفته برگزار شود، یک رقابت بسته و درآمدزا با (حداکثر) ۱۵ تیم دائمی و پنج تیم اضافی که هر سال از اروپا به آن ملحق می‌شدند، طراحی شده بود. به گفته جوئل گلیزر، یکی از نیروهای اصلی پشت این طرح و رئیس مشترک منچستر یونایتد:

“با گردهم آوردن بهترین باشگاه‌ها و بازیکنان جهان برای رقابت با یکدیگر در طول فصل، سوپرلیگ اروپا دوره جدیدی برای فوتبال اروپا باز خواهد کرد، با تضمین رقابت و امکانات در سطح جهانی و فراهم کردن حمایت مالی بیشتری برای باشگاه های شرکت کننده

مشکل پیش‌ روی شش باشگاه بزرگ لیگ برتر این است که در حال حاضر محدودیت سهمیه برای حضور در لیگ قهرمانان اروپا وجود دارد. بنابراین، آن‌ها فکر کردند چرا ریسک عدم صعود به این رقابت را حذف نکنیم؟ با این حال، این پیشنهاد به‌سرعت از سوی هواداران سراسر اروپا، نهادهای حاکم بر فوتبال و لیگ‌ها محکوم شد. همه آن‌ها پیشنهاد ESL را تهدیدی برای کیفیت و یکپارچگی لیگ‌های داخلی خود می‌دیدند. پس از اعتراضات گسترده هواداران، از جمله در استمفوردبریج، منچسترسیتی اولین باشگاهی بود که از این طرح خارج شد. در عرض چند روز، بقیه باشگاه‌های انگلیسی نیز به دنبال آن از این طرح کناره‌گیری کردند.

سوپرلیگ از چه طریقی درآمد باشگاه‌ها را بیشتر می‌کرد؟

بر اساس شرایط پیشنهادی ESL، باشگاه‌های بنیان‌گذار برای همیشه حضورشان در این رقابت تضمین می‌شد. حضور تضمین‌شده به معنای درآمدهای تضمین‌شده است. شکاف مالی کنونی بین شش باشگاه بزرگ و دیگر اعضای لیگ برتر، که در فصل ۲۰۲۲/۲۳ به طور متوسط ۳۹۶ میلیون پوند بود، به‌سرعت افزایش می‌یافت.

جان استونز بازیکن منچسترسیتی مقابل هواداران

برای مثال، این باشگاه‌ها می‌توانستند حق پخش برخی از بازی‌های خانگی ESL را مستقیماً به هواداران بفروشند، به جای اینکه از طریق یک شبکه پخش‌کننده این کار را انجام دهند. ناگهان، هوادارانی که اپلیکیشن رسمی باشگاه را دانلود کرده‌اند یا در لیست ایمیل آن‌ها هستند، بسیار ارزشمندتر می‌شود. این افراد کسانی هستند که بیش از همه مایل‌اند بازی‌های تیم مورد علاقه‌شان را به‌صورت پرداخت به‌ازای هر نمایش تماشا کنند و این امر درآمد را بیشتر افزایش می‌دهد.

در عین حال، سقف دستمزد پیشنهادی ESL مانع از آن می‌شد که بازیکنان تمام این درآمدهای افزایش‌یافته را به شکل دستمزدهای بالاتر دریافت کنند. این مورد، این امکان را به باشگاه‌ها می‌داد که سودآوری بیشتری ثبت کنند و مالکیت آن‌ها حتی پرسودتر از قبل شود.

تکاپوی آمریکایی‌ها برای قدرت بیشتر

منچستر یونایتد و لیورپول، که مالکیت آمریکایی دارند، پیش‌تر در دوران قرنطینه‌های کووید با طرحی به نام (Project Big Picture) تلاش کرده بودند ارزش سرمایه‌گذاری خود را افزایش دهند. این طرح پیشنهاد کاهش تعداد تیم‌های لیگ برتر و حذف یکی از دو جام داخلی را مطرح می‌کرد. آن‌ها می‌خواستند از این طریق زمان بیشتری برای باشگاه‌های بزرگ‌تر فراهم شود و بتوانند تورهای پرسودتر و بازی‌های اروپایی مقابل حریفان سرشناس ترتیب دهند.

مهم‌تر از همه، این پروژه باعث تغییر در حاکمیت فوتبال انگلیس می‌شد. طبق این پیشنهاد، شش باشگاه بزرگ از حقوق رأی بیشتری برخوردار می‌شدند و در نتیجه می‌توانستند تأثیر قابل‌توجهی بر نحوه اداره فوتبال انگلستان داشته باشند.

تمرکز قدرت آمریکایی یا رقابت جذاب‌تر انگلیسی؟

هر تلاشی برای افزایش تمرکز قدرت، نگرانی‌هایی درباره کاهش تعادل در رقابت ایجاد می‌کند. موضوعی که باعث می‌شود تیم‌های کمتری شانس قهرمانی داشته باشند و بازی‌های کمتری هیجان انگیز شوند. این مشکلی است که برخی دیگر از لیگ‌های بزرگ اروپایی، از جمله لیگ ۱ فرانسه، با آن روبرو هستند. جایی که سلطه پاری سن ژرمن باعث کاهش علاقه پخش‌کنندگان شده است.

بنابراین، اگرچه تاکنون تلاش‌های تحت رهبری آمریکا برای تغییر ساختار لیگ برتر ناکام ماند، بعید است که این ایده‌ها برای همیشه دست نیافتنی باشند. ترس تقریباً همگانی هواداران، این است که اگر چنین طرح‌هایی موفق شوند، جذابیت لیگ کاهش خواهد یافت.

همچنین شواهدی از فوتبال زنان وجود دارد که نشان می‌دهد ساختار لیگ بسته آمریکا تحت فشار نیروهای جهانی فوتبال می‌باشد. لیگ ملی فوتبال زنان (NWSL) اخیراً اعلام کرد که سیستم درفت (انتخاب بازیکن) را حذف می‌کند.

باشگاه‌های برتر فوتبال زنان آمریکا برخی از بازیکنان برجسته خود را به دلیل نبود محدودیت‌های مشابه قوانین استخدامی در اروپا به سایر لیگ‌ها از دست می‌دهند. در یک ورزش حرفه‌ای واقعاً جهانی مانند فوتبال، رقابت بین‌المللی همیشه تمایل به بی‌ثبات کردن لیگ‌های بسته دارد.

با همه این دردسرها، چرا هنوز آمریکایی‌ها به خریدن باشگاه در انگلیس ادامه می‌دهند؟

آیا این به این معناست که مالکان آمریکایی و دیگر ثروتمندان لیگ برتر که به دنبال کاهش ریسک‌های خود هستند، در نهایت در حال مبارزه در یک نبرد بازنده‌اند؟ و اگر چنین است، با توجه به ریسک‌های بالقوه مالی و حتی شخصی در مالکیت یک باشگاه فوتبال، چرا آن‌ها همچنان به خرید این باشگاه‌ها ادامه می‌دهند؟

انگیزه‌ها تا حدی مالی، تا بخشی فناوری و همان‌طور که همیشه در مالکیت ورزشی صادق بوده، تا حدی ناشی از خودنمایی است.

اقتصاد آمریکا در سال‌های اخیر بسیار سریع‌تر از اقتصاد اتحادیه اروپا یا بریتانیا رشد کرده است. در نتیجه، بسیاری از افرادی که از این رشد سود برده‌اند، پول نقد مازادی دارند و اینجا فوتبال به یک پیشنهاد جذاب تبدیل می‌شود. در واقع، باشگاه‌های فوتبال در مقایسه با صنایع دیگر در برابر رکودهای اقتصادی مقاوم‌تر هستند و ارزش خود را بهتر حفظ می‌کنند.

از سال ۱۹۹۳ تا ۲۰۱۸، دوره‌ای که اقتصاد بریتانیا بیش از دو برابر شد، ارزش کل باشگاه‌های لیگ برتر ۳۰ برابر افزایش یافت. بسیاری از هواداران به حمایت از یک باشگاه خاص وابسته‌اند. این امر باعث می‌شود بزرگ‌ترین باشگاه‌ها در برابر تغییرات اقتصادی مقاوم‌تر از دیگر صنایع باشند. اگرچه فوتبال، مانند بسیاری از بخش‌های صنعت سرگرمی، در دوران قرنطینه‌های کووید آسیب دید، با وجود چالش‌هایی که بازی‌ها در استادیوم‌های خالی ایجاد کردند، هیچ باشگاهی ورشکست نشد.

علاوه بر این، نرخ تبدیل دلار آمریکا تا همین اواخر بسیار مطلوب بوده و سرمایه‌گذاری‌های آمریکایی در بریتانیا و اروپا را برای سرمایه‌گذاران آمریکایی ارزان‌تر کرده است.

بنابراین، در حالی که هواداران منچستر یونایتد معتقدند خانواده گلیزر برای این باشگاه خوب نبوده‌اند، منچستر یونایتد برای گلیزرها سودآور بوده است. همچنین گروه ورزشی فن‌وی (FSG) که در سال ۲۰۱۰ لیورپول را به قیمت ۳۰۰ میلیون پوند خرید، تقریباً تمام این مبلغ را از طریق فروش سهام‌های کوچک‌تر بازیافت کرده و همچنان مالک اکثریت لیورپول باقی مانده است.

انقلاب بزرگ در مالکیت شیرهای لندن با مالکیت آمریکایی

تاد بولی مالک آمریکایی چلسی و وارث آبراموویچ

با این حال، قیمت ۲.۵ میلیارد پوندی که کنسرسیوم آمریکایی کلیرلیک- تاد بولی در می ۲۰۲۲ برای خرید چلسی پرداخت کرد، بازارها را شگفت‌زده کرد.

این فروش که پس از توقیف دارایی‌های رومن آبراموویچ، مالک الیگارش روس این باشگاه، توسط دولت بریتانیا به دنبال تهاجم به اوکراین انجام شد، کمتر از یک سال پس از فروش نیوکاسل یونایتد توسط مایک اشلی، بنیان‌گذار اسپورتس دایرکت، به صندوق سرمایه‌گذاری عمومی عربستان سعودی به قیمت ۳۰۵ میلیون پوند (تقریباً دو برابر درآمد سالانه این باشگاه) صورت گرفت. با این حال، کلیرلیک- بولی حاضر شدند بیش از پنج برابر درآمد سالانه چلسی را برای خرید این باشگاه بپردازند، حتی با وجود وضعیت مالی متزلزل آن.

کلیرلیک یک گروه سرمایه‌گذاری خصوصی است که هدف اصلی آن کسب سود برای سرمایه‌گذارانش است. اکثر سرمایه‌گذاران این‌چنینی معمولاً بر کاهش هزینه‌ها تمرکز دارند. مالکان چلسی اما با استراتژی هزینه‌های بالا و ایده‌های جدید ساختار مالی، مانند ارائه قراردادهای طولانی‌تر به بازیکنان برای دور زدن قوانین سودآوری و پایداری مالی فوتبال وارد شدند. هرچند این باگ قانونی بعداً رفع شد و یوفا، نهاد حاکم بر فوتبال اروپا، طول قراردادها را برای اهداف مقررات مالی به پنج سال محدود کرد.

موقعیت چلسی در یکی از گران‌قیمت‌ترین مناطق لندن، همراه با موفقیت‌های این تیم در زمین بازی تحت مالکیت آبراموویچ، قطعاً به جذابیت آن افزود. اما دلایل دیگری نیز وجود دارد که چرا کلیرلیک، همراه با تاجر میلیاردر بولی، حاضر شدند چنین مبلغ هنگفتی برای این باشگاه بپردازند.

از هالیوود تا متاورس

در حالی که برخی هواداران بریتانیایی ممکن است سریال «تد لاسو» را داستانی خیالی و کمی شیرین درباره دخالت آمریکایی‌ها در فوتبال انگلیس بدانند، این سریال جذابیت این ورزش را در آمریکا افزایش داده است. همین‌طور مستند «به رکسهم خوش آمدید» که داستان دو صعود پیاپی قدیمی‌ترین باشگاه فوتبال ولز را تحت مالکیت غیرمنتظره هالیوودی رایان رینولدز و راب مک‌الهنی دنبال می‌کند.

رشد علاقه آمریکا به فوتبال انگلیس در قرارداد رکوردشکن حقوق رسانه‌ای لیگ برتر در سال ۲۰۲۲ منعکس شد. طبق گزارش‌ها شبکه NBC Sports برای قرارداد شش‌ساله جدید خود ۲.۷ میلیارد دلار (۲.۰۶ میلیارد پوند) پرداخت کرده است.

سرمایه‌گذاری روی واقعیت مجازی

اما علاوه بر اینکه فوتبال یکی از معدود «تجربیات زنده تلویزیونی مشترک» را ارائه می‌دهد که جایگاه‌های تبلیغاتی پرسودی دارند، ممکن است فرصت‌های بیشتری برای پوشش پشت‌صحنه لیگ برتر وجود داشته باشد. مشابه آنچه در پوشش بازی‌های NBA در آمریکا مشاهده می‌شود، جایی که بازیکنان بلافاصله پس از بازی‌ها در رختکن مصاحبه می‌شوند.

طبق آخرین گزارش سالانه منچستریونایتد، این باشگاه اکنون «جامعه جهانی ۱.۱ میلیارد هوادار و دنبال‌کننده» دارد. چنین اعدادی باعث می‌شود که مالکان این باشگاه و دیگران نسبت به پتانسیل متاورس برای ارائه تجربه‌ای مشابه حضور در روز مسابقه، خوش‌بین باشند.

همسایه آن‌ها، منچسترسیتی، در سال ۲۰۲۲ با امضای قرارداد متاورس با سونی، قدم جدیدی در دنیای مجازی برداشت. واقعیت مجازی می‌تواند به هواداران در سراسر جهان این حس را بدهد که در یک مسابقه زنده حضور دارند، کنار دوستانشان نشسته‌اند و همراه با جمعیت هم‌خوانی می‌کنند.

برخی سرمایه‌گذاران حتی مطمئن‌ هستند که پیشرفت‌های فناوری آواتار به سبک گروه آبا (ABBA) روزی به هواداران امکان می‌دهد تا شبیه‌سازی‌های سه‌بعدی زنده از مسابقات لیگ برتر را در استادیوم‌های سراسر جهان تماشا کنند.

تلاش آمریکایی‌ها برای برگزاری بازی ها در کشورهای دیگر

در کوتاه‌مدت، نشانه‌هایی وجود دارد که مسابقات رقابتی با حضور تیم‌های برتر مردان انگلیس ممکن است به‌زودی در آمریکا یا مکان‌های دیگر برگزار شود. تاد بولی، یکی از مالکان چلسی، پیش‌تر پیشنهاد داد که برخی از عناصر ورزش‌های آمریکایی مانند (All-Star) برای افزایش درآمد در فوتبال ترکیب شوند. در واقع، در سال ۲۰۰۸، لیگ برتر به‌طور آزمایشی ایده «بازی سی‌ونهم» در خارج از کشور را مطرح کرد. ایده ای که به‌سرعت رد شد.

مالکان آمریکایی بیرمنگام سیتی مشتاق بودند که بازی این فصل لیگ یک EFL مقابل رکسهم را در آمریکا برگزار کنند، اما این پیشنهاد نیز چندان پیش نرفت. تام ورنر، رئیس لیورپول، می‌گوید مصمم است که بازی‌ها در خارج از کشور برگزار شود و تغییرات اخیر در کتاب قوانین فیفا، نهاد حاکم جهانی فوتبال، می‌تواند این پیشنهاد را آسان‌تر کند.

مزایای بالقوه برگزاری بازی‌ها در خارج از کشور شامل درآمدهای بالاتر در روز مسابقه، افزایش آگاهی از برند و بهبود حقوق پخش است. این طرح احتمالاً با مخالفت شدید هواداران محلی روبرو خواهد شد. حداقل مالکان آمریکایی می‌دانند که در آمریکا با همان دشمنی‌ای که در انگلیس به دلیل افزایش قیمت بلیت‌های روز مسابقه با آن مواجه شده‌اند، روبرو نخواهند شد.

وقتی لیونل مسی، اسطوره آرژانتینی، در سال ۲۰۲۳ به تیم جدید MLS، اینتر میامی، پیوست، قیمت بلیت‌های فصل تقریباً دو برابر شد. در حالی که در انگلیس مخالفت‌های صوتی با افزایش قیمت بلیت‌ها وجود دارد، این موضوع در کاهش حضور تماشاگران در بازی‌های مقابل حریفان باکیفیت تأثیری نداشته است. برای مثال استون ویلا برای دیدار لیگ قهرمانان مقابل بایرن مونیخ تا ۹۷ پوند قیمت‌گذاری کرد.

کریس هک، مدیر عملیات ویلا، از این قیمت‌ها دفاع کرد و گفت که برای رقابت‌پذیر ماندن باشگاه، تصمیمات دشواری باید اتخاذ شود.

درآمد روز مسابقه منچستر یونایتد در هر فصل لیگ برتر ( بر حسب میلیون پوند)

درآمد روز مسابقه منچستر یونایتد در هر فصل لیگ برتر ( بر حسب میلیون پوند)

درآمدزایی یا رضایت هوادار؟ آمریکایی‌ها به کدام یک اهمیت بیشتری می‌دهند؟

در طول دهه ۲۰۱۰، با افزایش سریع درآمدهای پخش، بسیاری از مالکان لیگ برتر تلاش چندانی برای افزایش قیمت بلیت‌ها و ایجاد تنش با پایگاه هواداران وفادار خود نکردند. در واقع، منچستریونایتد در فصل ۲۰۲۱-۲۲، زمانی که فوتبال از همه‌گیری کرونا خارج می‌شد، درآمد روز مسابقه‌اش تفاوت چندانی با فصل ۲۰۱۰-۱۱ نداشت.

با این حال، این آتش‌بس ناپایدار بین هواداران و مالکان به پایان رسید. توقف نسبی رشد درآمدهای پخش از سال ۲۰۱۷، همراه با قوانین کنترل هزینه که شروع به تأثیرگذاری بر توانایی باشگاه‌ها برای صرف هزینه در خرید بازیکنان و دستمزدها کرده‌اند، رویکرد باشگاه‌ها را نسبت به کاهش قیمت بلیت‌ها تغییر داده است. این امر منجر به افزایش قابل‌توجه قیمت بلیت‌های تکی و بلیت‌های فصلی توسط برخی باشگاه‌ها شده است.

با این حال، هواداران دارای بلیت فصلی و دیگر هواداران محلی در مقایسه با هواداران خارجی و گردشگران، که درآمدزایی بیشتری دارند، پول کمی برای باشگاه‌ها تولید می‌کنند. این هواداران خارجی ممکن است تنها یک بار در فصل تیم مورد علاقه خود را به‌صورت زنده تماشا کنند. آن‌ها اما وقتی به استادیوم می‌آیند، نه‌تنها احتمال بیشتری دارد که قیمت‌های بالاتر روز مسابقه را بپردازند، بلکه هزینه بیشتری برای خرید محصولات، خدمات پذیرایی و دیگر پیشنهادات باشگاه صرف می‌کنند.

نسل امروزی مالکان آمریکایی لیگ برتر، که به دنبال سود حداکثری هستند و توسط خانواده گلیزر پیشگام شده‌اند (کسانی که دریافتند «استفاده حداکثری از دارایی» به معنای چیزی فراتر از تماشای دویدن بازیکنان فوتبال است) درک کرده‌اند که ارزش بسیار بیشتری از تیم‌های فوتبال انگلیسی می‌توان استخراج کرد. هواداران وفادار محلی ممکن است از این موضوع خوششان نیاید، اما انقلاب آمریکایی‌ها در فوتبال انگلیس هنوز به پایان نرسیده است.

چرا باشگاه‌های لیگ برتر بازیکنان خود را با قیمت‌های بالاتر می‌فروشند؟

ژوائو پدرو مهاجم نوک چلسی
نونی مادوئکه بازیکن آرسنال تیم لیگ برتر انگلیس

آرین اختری، فوتبال‌لب – در فوتبال حرفه‌ای، بازار نقل‌وانتقالات نقش کلیدی در موفقیت مالی باشگاه‌ها دارد. اما یک سؤال مهم وجود دارد:
چرا باشگاه‌های لیگ برتر انگلیس بازیکنان خود را بسیار بهتر و گران‌تر می‌فروشند، در حالی که باشگاه‌هایی مانند بارسلونا اغلب دچار ضرر یا انتقال رایگان بازیکن می‌شوند؟ برای مثال باشگاه چلسی در روزهای اخیر نونی مادوئکه را با را با مبلغی حدود 52 میلیون پوند به فروش رسانده. مبلغی بالا برای بازیکنی که در فصل گذشته پریمیرلیگ مجموعا ۲,۰۴۷ دقیقه کرده. در این نوشته به بررسی دلایل این تفاوت می‌پردازدیم. از ساختار اقتصادی گرفته تا برندینگ بازیکنان و نقش مدیریت علمی در فوتبال مدرن.

۱. قدرت مالی لیگ برتر انگلیس

لیگ برتر انگلیس

لیگ برتر انگلیس ثروتمندترین لیگ فوتبال دنیاست.
فقط قرارداد حق پخش تلویزیونی بین سال‌های ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۵، بیش از ۵ میلیارد پوند ارزش دارد.

این درآمد بالا به باشگاه‌ها اجازه می‌دهد تا با خونسردی وارد مذاکرات فروش شوند. آن‌ها عجله‌ای برای فروش ندارند و می‌توانند ارزش واقعی بازیکن را حفظ کنند. در مقابل، باشگاه‌هایی مانند بارسلونا به دلیل بدهی‌های سنگین و بحران مالی، اغلب ناچار به فروش ارزان بازیکنان هستند.

۲. مدیریت حرفه‌ای و آنالیز اقتصادی

باشگاه‌های لیگ برتر مانند شرکت‌های بزرگ اداره می‌شوند.
آن‌ها از تیم‌های تخصصی تحلیل‌گر استفاده می‌کنند که با مدل‌های آماری و اقتصادی، قیمت‌گذاری بازیکنان را انجام می‌دهند. بر اساس پژوهش MDPI در سال 2022، در بیش از ۸۰٪ انتقالات لیگ برتر، تحلیل داده محور نقش اصلی در تعیین قیمت داشته است. اما باشگاه‌هایی مانند بارسلونا، مخصوصاً تا پیش از ۲۰۲۱، بارها به دلیل تصمیمات غیرتحلیلی و سیاست‌های نادرست باشگاه، متضرر شده‌اند.

در سوی مقابل، باشگاه‌هایی مثل بارسلونا تا پیش از سال ۲۰۲۱ تصمیمات نقل‌وانتقالی خود را بیشتر بر اساس هیجان، فشار هوادار و سیاست داخلی اتخاذ می‌کردند. نتیجه‌اش؟ خریدهای گران و کم‌بازده‌ای مثل کوتینیو، دمبله و گریزمان.

۳. بازار داخلی پرتحرک در لیگ برتر

بازیکنان لیگ برتر

یکی از مزایای منحصربه‌فرد لیگ برتر، بازار داخلی فعال بین باشگاه‌هاست.
تیم‌هایی مثل برایتون، استون ویلا یا وست‌هم، خریدار بازیکنان باشگاه‌های بزرگ‌تر هستند و گاهی برای یک بازیکن متوسط، مبلغی فراتر از ارزش بازار پرداخت می‌کنند. بر اساس گزارش CBS Sports در سال 2023 بیش از ۴۰٪ از خریدهای داخلی لیگ برتر، بالاتر از قیمت جهانی انجام شده‌اند.

اما در لالیگا، به‌جز رئال مادرید و اتلتیکو، باقی باشگاه‌ها توان پرداخت مبالغ بالا را ندارند. همین امر قدرت فروش باشگاه‌هایی مثل بارسلونا را محدود می‌کند.

۴. برندینگ بازیکن، یک ابزار سودآور در بازار نقل‌وانتقالات فوتبال

در دنیای امروز فوتبال، ارزش بازیکنان دیگر فقط به توانایی‌های فنی یا آماری آن‌ها محدود نمی‌شود. برند شخصی، شهرت در فضای مجازی و قابلیت تجاری‌سازی (commercialization)، نقش حیاتی در تعیین قیمت بازیکن دارند. باشگاه‌های لیگ برتر انگلیس، به‌خصوص تیم‌هایی مانند منچستریونایتد، آرسنال و چلسی، این موضوع را به‌خوبی درک کرده‌اند و با بهره‌گیری از تیم‌های تخصصی بازاریابی و تولید محتوا، از هر بازیکن—حتی نیمکت‌نشین‌ها—یک برند قابل فروش می‌سازند.

فعالیت بازیکنان در فضای دیجیتال

بر اساس مطالعه دانشگاه والنسیا در سال ۲۰۲۲، بازیکنانی که بیش از ۵ میلیون دنبال‌کننده در شبکه‌های اجتماعی دارند، به‌طور میانگین ۱۵ تا ۲۰ درصد گران‌تر از ارزش تخمینی خود به فروش می‌رسند. این اختلاف به دلیل توان تجاری بالای چنین بازیکنانی است: تبلیغات، فروش پیراهن، جذب اسپانسر و افزایش ترافیک رسانه‌ای.

برای مثال میسون مانت که در سال ۲۰۲۳ از چلسی به منچستریونایتد منتقل شد، با قیمتی حدود ۵۵ میلیون پوند فروخته شد. با وجود افت عملکرد او در فصل آخر، برند شخصی مانت در شبکه‌های اجتماعی، محبوبیت بین هواداران و حضور فعال رسانه‌ای باعث شد قیمت او از آنچه بازار انتظار داشت، بالاتر برود.

اما برندینگ فقط به بازیکن محدود نمی‌شود. باشگاه‌های انگلیسی، با استفاده از مستندهای اختصاصی مثل “All or Nothing” (آمازون) یا تولید محتوا برای یوتیوب، حتی چهره‌هایی مانند مربیان، تیم پزشکی، یا بازیکنان جوان را وارد چرخه برندینگ می‌کنند. این استراتژی باعث افزایش آگاهی جهانی از نام بازیکنان می‌شود—و هرچه شهرت بیشتر، قیمت بالاتر. برخلاف باشگاه‌هایی مانند بارسلونا یا اتلتیکو مادرید که هنوز عمدتاً بر روی سابقه ورزشی بازیکن تمرکز دارند، باشگاه‌های لیگ برتر از قدرت رسانه، الگوریتم شبکه‌های اجتماعی و سبک زندگی بازیکنان به‌عنوان ابزاری برای افزایش ارزش آن‌ها در بازار استفاده می‌کنند.

در نتیجه، یک بازیکن متوسط در لیگ برتر ممکن است فقط به خاطر برند شخصی‌اش با قیمتی فروخته شود که بازیکنان مطرح لالیگا به آن نمی‌رسند.

فروش موفق بازیکنان در لیگ برتر انگلیس نتیجه‌ی ترکیب عوامل مختلف است:

  • قدرت مالی و استقلال باشگاه‌ها
  • تحلیل داده‌محور و تصمیم‌گیری علمی
  • بازار داخلی پرتحرک
  • و برندینگ هوشمندانه بازیکنان

در مقابل، باشگاه‌هایی مانند بارسلونا برای بازسازی موقعیت مالی خود، نیاز به اصلاحات اساسی در ساختار اقتصادی و سیاست‌های نقل‌وانتقال دارند.

جمع‌بندی نهایی

فروش بازیکنان در فوتبال اروپا فقط به کیفیت فنی آن‌ها بستگی ندارد، بلکه ترکیبی از اقتصاد، مدیریت، بازاریابی و قدرت لیگ است.

باشگاه‌های لیگ برتر انگلیس به دلیل:

قدرت مالی و درآمدهای هنگفت تلویزیونی
مدیریت حرفه‌ای و تصمیم‌گیری داده‌محور
بازار داخلی پویا و رقابتی
برندینگ قوی بازیکنان و استفاده از رسانه‌های اجتماعی

می‌توانند حتی بازیکنان متوسط را با قیمت‌های بالاتر از ارزش واقعی‌شان بفروشند.

در مقابل، باشگاه‌هایی مثل بارسلونا با مشکلات مالی، ساختار مدیریتی ضعیف و محدودیت بازار داخلی، توان رقابت در این سطح را از دست داده‌اند. نمونه‌های زیادی از فروش بازیکنان با ضرر مالی (مثل کوتینیو یا دمبله) نشان می‌دهد که بدون استراتژی تجاری و برندینگ قوی، حتی یک باشگاه بزرگ تاریخی هم نمی‌تواند در بازار مدرن نقل‌وانتقالات موفق عمل کند.

پس در فوتبال امروز، فقط مهارت ورزشی کافی نیست؛ اقتصاد، بازاریابی و رسانه تعیین می‌کنند که یک بازیکن چقدر می‌ارزد.

چرا میسن ماونت در نگاه مربیانش تا این حد پر اهمیت است؟

عماد معمار، فوتبال لب– بازیکنانی که مورد علاقه هواداران هستند، همیشه مورد قدردانی مربیانشان قرار نمی‌گیرند.اما میسن ماونت همیشه مهره‌ای پر اهمیت برای مربیانش بود. زمانی که میسن ماونت در اوج فوتبال خود بود( که حالا حدود نیم دهه از آن زمان می‌گذرد) در آستانه یورو 2020، درست نقطه مقابل جک گریلیش بود. در حالی که گریلیش یک سرگرم‌کننده، یک بازیکن فانتزی باز و یک بازی‌ساز شعبده باز بود، ماونت به عنوان شاگرد خوب مربی شناخته می‌شد. گاهی اوقات، مردم دقیقاً به این فکر می‌کردند که او چه چیزی برای ارائه دارد.

اگر گریلیش یک بازیکن منفرد و تک رو بود، مانت یک اسکواد پلیر بود. اول از همه، او دستورات مربی را به دقت اجرا می‌کرد. علاوه بر این، او درک تاکتیکی خوبی از بازی داشت. همیشه سیستم مربی را درک می‌کرد، می‌دانست چگونه فضاها را پیدا کند و چگونه بهترین بازیش را با هم‌تیمی‌هایش به نمایش بگذارد.

شکست امیدوار کننده

در جریان شکست یک بر صفر یکشنبه شب مقابل آرسنال، منچستر یونایتد شانس های بهتری ایجاد کرد و بر بازی مسلط بود. ماونت در این بازی دوباره یادآوری کرد که چرا مربی هایش به او ارزش زیادی میدهند.

اینکه میسن ماونت بازی را فیکس شروع کند یک تصمیم سورپرایز کننده بود. انتظار ها بر این بود که خرید های تابستانی منچستر، یعنی بنیامین ششکو، متئوس کونیا و برایان امبومو بازی را در سیستم 1-2-4-3 روبن آموریم شروع کنند. ولی با توجه به این نکته که ششکو فقط یک هفته در پیش فصل حضور داشت، فرصت به ماونت رسید. کونیا در راس خط حمله و ماونت کمی عقب تر از و در جناح چپ بازی میکرد. دقیقا همان نقش و همان سیستمی که او بهترین بازی هایش را زیر نظر توماس توخل در چلسی انجام داده بود.

پس از به عهده گرفتن هدایت یونایتد توسط آموریم در نوامبر گذشته، تنها سه بازیکن در ترکیب تیم وجود داشتند که دقایق بیشتری از میانگین دقایق بازی شده در طول دوران حرفه‌ای خود را در سیستم سه دفاعه پشت سر گذاشته بودند: راسموس هویلون، مانوئل اوگارته و میسن ماونت. این موضوع که آیا آن دو بازیکن دیگر دارای توانایی‌های فنی لازم هستند یا خیر، هنوز در پرده ابهام قرار دارد. اما برای ماونت، مسئله اصلی بیشتر حفظ آمادگی بدنی است. او حتی دو سال پس از پیوستن به یونایتد، هنوز موفق نشده ۹۰ دقیقه کامل در لیگ برتر برای این تیم به میدان برود.

جاگیری و بازی تیمی درست ماونت

اما از همان ابتدای بازی دیروز، به نظر می‌رسید ماونتِ قدیمی بازگشته است. این پاس بلند دروازه‌بان، آلتای باییندیر را به او در نظر بگیرید. او کاملاً در موقعیت مناسبی بین مدافع راست بن وایت و مدافع میانی ویلیام سالیبا قرار دارد. به گابریل نگاه کنید که در حالی که دستانش را بالا میبرد، می‌پرسد چه کسی ماونت را مارک می‌کند؟ سؤال او کاملاً به جا است و پاسخ این است که احتمالاً باید سالیبا مسئول او می‌بود. اما ماونت در بازی روز یکشنبه به طور مداوم با قرارگیری دقیقاً در چنین موقعیت‌هایی توپ را دریافت می‌کرد.

نقش ماونت در طراحی حملات شیاطین سرخ

آنچه شما واقعاً از یک بازیکن راست‌پا در سمت چپ مهاجم، عقب تر از آن انتظار دارید، این است که بتواند بین خطوط حریف فضا پیدا کند و برای مهاجمان دیگر پاس های در عمق ارسال کند.
ماونت این توانایی را در دقیقه پنجم بازی نشان داد، با ارسال این پاس در عمق برای امبومو که یادآور توپی بود که برای کای هاورتز زد تا تنها گل پیروزی چلسی در فینال لیگ قهرمانان اروپا 2021 برابر منچسترسیتی را به ثمر برساند. در اینجا، امبومو قبل از اینکه مستقیماً به سمت دیوید رایا شوت بزند توپ را کمی بیش از حد به سمت بیرون برد و موقعیت از دست رفت.

پاس دیگر ماونت به امبومو، این ارسال بلند به نقطه مقابل زمین در اواسط نیمه اول بود. زمانی که آموریم در فصل گذشته جایگزین اریک تن هاخ شد، این تغییر جهت‌های بازی تبدیل به ویژگی تعیین‌کننده تیم او شد. این ارسال به امبومو اجازه داد تا دیوگو دالو که به صورت اورلپ حرکت می‌کرد را صاحب توپ کند. اگرچه پاس او با تأخیر همراه بود و وینگ بک راست یونایتد در موقعیت آفساید قرار داشت.

عمده نقشه های سیستم 1-2-4-3 مبتنی بر ترکیب مهاجم‌های پشت مهاجم مرکزی و وینگ بک‌ها هستند. و ماونت دقیقا میدانست وینگ بک او کجاست.

این یک مثال بارز است : او وایت را به مرکز کشاند و می‌دانست که فضای پشت او خالی خواهد شد. او با این کار پاتریک دورگو را با یک نیمه کامل فضای خالی صاحب توپ کرد.

عملکرد چشم نواز دورگو در کنار ماونت

این بازی، بهترین عملکرد پاتریک دورگو از زمان پیوستن او به یونایتد بود و بازی کردن کنار ماونت یکی از دلایل این عملکرد چشمگیر بود. ماونتی که بیش از هر چیز, بازی را برای هم تیمی هایش ساده می‌کند.

مشخصا دورگو از بازی کنار ماونت لذت می‌برد. مثلا در اینجا، او یک قرار اندرلپ انجام داد در حالی که ماونت عرض زمین را در اختیار دارد.

کارهای ترکیبی در جناحین

یونایتد در نیمه دوم تهدید هجومی خود را در سمت چپ افزایش داد، زمانی که لوک شاو که در سمت چپ دفاع سه نفره آن‌ها بازی می‌کرد. او به طور مداوم به جلو حرکت میکرد تا به حمله بپیوندد.

در این صحنه، دورگو در کناره زمین قرار دارد، شاو حرکت آندرلپ را انجام می‌دهد، و ماونت می‌تواند در موقعیت باقی بماند تا توپ را پس از کاتبک دریافت کند و شوت مناسبی بزند که بلاک می‌شود.

رگه‌هایی از چرخش بازیکنان هم در بازی مشاهده می‌شد. مثلا اینجا دورگو جایی قرار دارد که انتظار دارید ماونت را آنجا ببینید. شاو موقتا در نقش دورگو اورلپ کرده و ماونت عقب‌تر از هر دوی این‌ها، پاس رو به جلو می‌دهد.

 

ناهماهنگی‌ها در جناح دیگر

در حالی که برخی از این موارد در تئوری ساده به نظر می‌رسند، مشکلات یونایتد در سمت راست، اهمیت درک متقابل بین بازیکنان را نشان به ما نشان داد.

امبومو در ابتدا هنگامی که از عقب دریبل می‌زد خوب شروع کرد، اما علاوه بر پاس تأخیری قبلی که دالو را در آفساید قرار داد، در اینجا او متوجه نشد که آماد چه نوع پاسی را می‌خواهد و توپی را به عمق فرستاد درست در زمانی که آماد فرارش را متوقف کرده بود.

اکنون 6 سال از اولین بازی ماونت در لیگ جزیره می‌گذرد. جایی که او علی رغم باخت 4-0 چلسی در اولدترافورد در بحث جاگیری و برقراری ارتباط بین خطوط عملکرد شایسته‌ای داشت.

برای آن‌هایی که کیفیت فنی او را زیر سوال می‌برند، بازی هفته گذشته یک عملکرد خوب بدون گل و پاس گل دیگر برای ماونت بود.

یونایتد 3 بازیکن هجومی خارق‌‌العاده به ترکیب خود اضافه کرد ولی آن‌ها پیش از این هم بازیکنان خوبی را به خدمت گرفته بودند. آنچه آن‌ها کم‌تر از آن بهره می‌بردند، انسجام تیمی بود. و ماونت یک اسکواد پلیر است که عملکرد بازیکنان اطرافش را بهبود می‌بخشد.

این، همان دلیل علاقه بی‌شمار مربیان ماونت به اوست.

منچستریونایتد؛ وضع مالی و منجلاب اقتصادی

src سه فصل اخیر منچستریونایتد

یوسف جوانشیر، فوتبال‌لب – در ۲۰ فوریه ۲۰۲۴، تقریباً دو ماه پس از اعلام اولیه و ۱۵ ماه پس از آن‌که خانواده‌ی گلیزر تمایل خود را به فروش کامل یا جزئی باشگاه اعلام کرد. شرکت Trawlers Limited متعلق به سر جیم رتکلیف، خرید ۲۷.۷% از سهام باشگاه منچستریونایتد را نهایی کرد. این خرید، آن جدایی کامل از خانواده‌ی گلیزر که بسیاری از هواداران یونایتد آرزویش را داشتند نبود. در نظر بسیاری، این موضوع یک گام آشکار به سوی پیشرفت به حساب می‌آمد. پس از یک دهه افول، باشگاه می‌توانست بالاخره به آینده امیدوار باشد.

حال، کمی بیش از یک سال بعد، سایه‌ی ناامیدی دوباره بر تلاش‌های باشگاه برای پیشرفت سنگینی می‌کند. جدول پریمیرلیگ، به‌تنهایی نشان می‌دهد که وضعیت باشگاه از زمان فروش آن، به خانواده‌ی گلیزر در سال ۲۰۰۵، هیچ‌گاه تا این اندازه وخیم نیست. یونایتد اکنون در رتبه‌ی سیزدهم قرار دارد. پیشرفت اخیر آن‌ها در لیگ اروپا و برد ۳-۰ مقابل لسترسیتی کمی اوضاع را بهتر کرد. اما دید کلی چیز دیگری‌ست. شکست‌های خانگی متوالی سرمربی تازه‌واردی که با مصدومیت بازیکنان و کمبود مهره‌های مناسب برای سیستم خود مواجه است. همچنین، نگرانی‌هایی وجود دارد که رتکلیف، مانند کسانی که سهام‌شان را از آن‌ها خرید، نداند چگونه باید باشگاه را به شکوه ورزشی سابق خود، بازگرداند.

باشگاه همچنان در بازار بورس وارد شده است. بنابراین بیش از هر باشگاه انگلیسی دیگری می‌توان وضعیت مالی پشت‌صحنه‌ی آن را به شکل منظم بررسی کرد.

یک‌سالگی رتکلیف در منچستریونایتد

در فاصله‌ی یک روز مانده به یک‌سالگی مدیریت رتکلیف، منچستریونایتد گزارش مالی سه‌ماهه‌ی دوم (Q2) خود برای فصل جاری را منتشر کرد. گزارشی که بازه‌ی زمانی اول ژوئیه تا ۳۱ دسامبر ۲۰۲۴ را پوشش می‌دهد. این گزارش در عین حال قابل پیش‌بینی و شگفت‌انگیز بود. درآمد باشگاه با وجود کاهش قابل توجه درآمدهای تلویزیونی به دلیل غیبت در لیگ قهرمانان اروپا و دور بودن از کسب سهمیه‌ی فصل آینده، همچنان مطابق با پیش‌بینی‌ها باقی ماند. با این حال، بدهی‌های باشگاه بسیار زیاد است. پرداخت‌های بهره همچنان بر تراز مالی اثر منفی می‌گذارد. با وجود صحبت‌ها در مورد کاهش هزینه‌ها، باشگاه همچنان زیان‌ده است.

آموریم در جریان برد منچستریونایتد در برابر لسترسیتی
روبن آموریم سرمربی منچستریونایتد در برد مقابل لسترسیتی

یونایتد، مانند هر کسب‌وکار زیان‌ده دیگری، تلاش کرد تا مزایای شاخص‌های مالی دیگری، غیر از سود خالص را برجسته کند. همچنین، گزارش Q2 اخیر نیز همین روند را ادامه‌دار نشان می‌دهد. شاخص مورد علاقه‌ی یونایتد EBITDA تعدیل‌شده است. یعنی سود پیش از بهره، مالیات، استهلاک و کاهش ارزش، با تعدیلاتی که سود حاصل از فروش بازیکن و سایر موارد استثنایی را حذف می‌کند. ماه گذشته، باشگاه از پیش‌بینی مثبت EBITDA تعدیل‌شده‌ی خود، خبر داد. آن‌ها در «سطح بالای بازه‌ی قبلاً اعلام‌شده‌ی ۱۴۵ تا ۱۶۰ میلیون پوند (۱۸۸.۴ تا ۲۰۷.۹ میلیون دلار)» قرار دارند. اما باقی اعداد و ارقام چیز چندان دلگرم‌کننده‌ای ارائه نمی‌دهند.

صحبت درباره‌ی شاخص‌های مالی مثبت زمانی ناهمخوان به نظر می‌رسد که اخبار منتشرشده از باشگاه از یک دور دیگر اخراج کارکنان و پذیرش این موضوع توسط باشگاه نزد گروه هواداری «۱۹۵۸» نشان‌می‌دهند که منچستریونایتد در خطر نقض قوانین سودآوری و پایداری مالی (PSR) قرار دارد.

چگونه می‌توانیم افزایش EBITDA را با این واقعیت‌ها تطبیق دهیم؟ شاید وارن بافت، رئیس شرکت برکشایر هاتاوی و سرمایه‌گذار مشهور جهانی، بهترین پاسخ را داده باشد:

ارجاع به EBITDA باعث می‌شود تنمان بلرزد. آیا مدیران فکر می‌کنند پری دندونی، هزینه‌ی سرمایه‌گذاری را پرداخت می‌کند؟

منچستریونایتد چقدر در خطر نقض قوانین PSR است؟

این‌که چهارمین باشگاه پردرآمد جهان باز هم نگران نقض قوانین PSR است، نشان‌دهنده‌ی میزان ریخت‌وپاش و اتلاف منابع در اولدترافورد طی سال‌های اخیر است. یونایتد همچنان مانند یک باشگاه حاضر در لیگ قهرمانان هزینه می‌کند. این درحالیست که در ۵ فصل از ۱۱ فصل گذشته، در این رقابت‌ها حضور نداشته است.

این‌که یونایتد دقیقاً چقدر به نقض PSR نزدیک است، به حدس‌های تحلیلی بستگی دارد. با این وجود که مانند تقریباً همه‌ی باشگاه‌ها، یونایتد هم محاسبه‌ی دقیق PSR خود را منتشر نمی‌کند. اما نگاهی به صورت‌های مالی فصل گذشته کافی است تا دلیل نگرانی‌هایی که در راهروهای اولدترافورد شنیده می‌شود را درک کنیم.

زیان بی‌سابقه شیاطین سرخ

منچستریونایتد برنو فرناندز

بر اساس برآورد The Athletic، منچستریونایتد تنها حدود ۱۶ میلیون پوند حاشیه‌ی مجاز در چهارچوب قوانین PSR (قوانین سودآوری و پایداری مالی) داشت. این فقط در صورتی است، که بتوان هزینه‌ی ۳۴.۶ میلیون پوندی مربوط به خرید سهام توسط رتکلیف را از زیان‌های باشگاه کسر کرد. نه باشگاه منچستریونایتد و نه لیگ برتر، این کسر را تأیید نکردند. اما با این وجود، به‌سختی می‌توان تصور کرد که یونایتد چگونه توانسته مطابق با الزامات PSR سرپا بماند.

در طول سه‌ساله‌ی ارزیابی مالی که تا پایان فصل گذشته ادامه داشت، منچستریونایتد مجموعاً ۳۱۲.۹ میلیون پوند زیان پیش از مالیات ثبت کرد. خبر خوب برای فصل جاری، این است که زیان ۱۴۹.۶ میلیون پوندی فصل ۲۲-۲۰۲۱ از محاسبات جاری حذف می‌شود. بنابراین تخمین زده می‌شود که باشگاه می‌تواند در حدود ۱۳۳ میلیون پوند در این فصل زیان دهد و همچنان با قوانین PSR لیگ برتر سازگار باشد.

رکورد جدید یونایتد

در فصل گذشته، درآمد منچستریونایتد به رکورد جدیدی رسید. آن‌ها با رقم ۶۶۱.۸ میلیون پوند، نسبت به سال قبل، ۱۳.۴ میلیون پوند یا معادل ۲% افزایش داشت. این رقم در نگاه اول خوب به نظر می‌رسد. اما درآمدزایی یونایتد دیگر مثل گذشته مورد تحسین نیست. بین سال‌های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۴، منچستریونایتد بیشترین درآمد را در فوتبال جهان داشت. در ۲۸ فصل پس از آغاز لیگ برتر از سال ۱۹۹۲ تا ۲۰۲۰، یونایتد پردرآمدترین باشگاه انگلیسی بود. به‌جز در دو سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ که تنها به دلیل فروش املاک آرسنال در زمین ورزشگاه قدیمی هایبوری، این رتبه را از دست داد.

از فصل ۲۱-۲۰۲۰ به بعد، منچسترسیتی جایگاه نخست را از یونایتد گرفت و فاصله‌ی درآمدی هم رشد چشم‌گیری داشت. در فصل قبل، درآمد سیتی ۵۳.۲ میلیون پوند بیشتر از یونایتد بود. این در حالی بود که یونایتد از درآمد لیگ قهرمانان نیز بهره‌مند بود. درآمد تجاری سیتی بیش از ۴۰ میلیون پوند بیشتر از یونایتد است. این موضوع به‌گونه‌است که تنها در سال ۲۰۱۹، یونایتد ۴۸ میلیون پوند از این نظر جلوتر بود.

درآمدهای تجاری سیتی خود جای بحث جداگانه‌ای دارد، اما رشد درآمد یونایتد در این بخش کند است. با وجود اینکه گزارش‌های فصل دوم مالی (Q2) رشد تجاری را نشان می‌دهد، عملکرد ضعیف تیم در زمین بالاخره تأثیر خودش را می‌گذارد. قرارداد تأمین لباس با شرکت آدیداس، نشان می‌دهد که اگر یونایتد از فصل ۲۶-۲۰۲۵ به بعد نتواند به لیگ قهرمانان راه یابد، پرداخت سالانه آدیداس ۱۰ میلیون پوند کاهش می‌یابد.

خارج‌شدن از باتلاق یا فرورفتن در مرداب؟

یونایتد پیش‌بینی می‌کند که درآمد فصل جاری آن‌ها بین ۶۵۰ تا ۶۷۰ میلیون پوند خواهد بود. موضوعی که در گزارش Q2 نیز تکرار شد، هرچند معلوم نیست دقیقاً به چه شکلی انجام شود. درآمدهای پخش بازی‌های این فصل قطعاً از رقم ۲۲۱.۷ میلیون پوند سال گذشته کمتر خواهد بود. تا پایان دسامبر، این رقم ۵۲.۹ میلیون پوند نسبت به سال گذشته کاهش داشت. درآمدهای حاصل از روز مسابقه و بخش تجاری کمی افزایش داشتند. اما اینکه بتوانند کاهش درآمد پخش را جبران کنند، هنوز در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

با این حال باشگاه به آینده امیدوار است. یکی از نکات مثبت گزارش فصل دوم، رشد درآمد تجاری حتی در فصلی ضعیف از نظر فوتبالی بود. یونایتد، قرارداد حامی پیراهن ۷۵ میلیون دلاری با شرکت Snapdragon در ماه اوت را عامل این رشد معرفی کرد. برخلاف قرارداد با آدیداس، در قرارداد با Snapdragon، جریمه‌ای برای عدم راه‌یابی به لیگ قهرمانان در نظر گرفته نشد.

صاحب جشن، در جشن حضور ندارد!

نکته‌ای که در جشن گرفتن این قرارداد نادیده گرفته شد، این است که اعضای کلیدی تیم اسپانسرینگ که این قرارداد را به سرانجام رساندند، از باشگاه جدا شدند. از جمله ویکتوریا تیمپسون، مدیر ارشد گروه‌ها و شراکت‌های منچستریونایتد. این تغییرات در بخش تجاری ادامه‌دار هم بود. فلورنس لافای، مدیر تجاری و جیمز هالروید، مدیر توسعه تجاری هم اخراج شدند.

درآمد پخش یونایتد این فصل ممکن بود حتی کمتر شود، اگر جذابیت همیشگی باشگاه نبود. هزینه‌های مربوط به پخش تلویزیونی بازی‌های لیگ برتر که بر اساس تعداد پخش زنده بازی‌ها بین باشگاه‌ها تقسیم می‌شود، حدود ۱۲.۵% از کل درآمد توزیعی لیگ را شامل می‌شود. این رقم در چرخه قراردادهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۹، بین ۱۶ تا ۱۷% بود.

سهم بزرگ منچستریونایتد در پخش تلوزیونی

از آغاز این چرخه تا فصل ۲۴-۲۰۲۳ (به‌جز فصل آشفته کرونایی ۲۰-۲۰۱۹)، از ۲۶۶ بازی لیگ یونایتد، ۱۹۴ بازی به‌صورت زنده پخش شد. رقمی که تنها لیورپول با ۲۰۱ بازی از آن جلوتر است. در نتیجه، یونایتد دومین سهم بزرگ را از صندوق پخش تلویزیونی به دست آورد. همچنین درآمد آن‌ها از این جهت، به ۱۹۴.۴ میلیون پوند رسید. یعنی حدود یک میلیون پوند به‌ازای هر بازی زنده. همین صندوق باعث شده کف درآمدی یونایتد بالا بماند. حتی در شرایط کنونی پرآشوب، تا تاریخ ۲۸ آوریل، بازی‌های یونایتد ۲۶ بار به‌صورت زنده پخش شدند؛ که بیشترین تعداد بین تیم‌های دیگر لیگ است (مشترک با آرسنال و لیورپول).

اختلاف فاحش در کسب جوایز مالی به نسبت رقبا

درآمد یونایتد از دستاوردهای داخلی رشد چندانی به خود ندید. اما اختلاف واقعی در سطح بین‌المللی است. تا پایان فصل گذشته، منچستریونایتد در طول یک دهه از حضور در لیگ قهرمانان اروپا و لیگ اروپا، ۵۰۴ میلیون یورو درآمد کسب کرد. در مقابل، منچسترسیتی ۹۰۴ میلیون یورو به دست آورد و لیورپول و چلسی نیز، در رقابت‌های اروپایی درآمد بیشتری از یونایتد داشتند. در مجموع، ۱۰ باشگاه در این دوره بیش از یونایتد از مسابقات یوفا درآمد داشتند.

حتی اگر یونایتد این فصل قهرمان لیگ اروپا می‌شد، جایزه‌ی نقدی آن به ۴۰ میلیون پوند هم نمی‌رسید. با این حال، چنین قهرمانی یک سود مالی بزرگ در پی داشت که از مسیر جایگاه یونایتد در پریمیرلیگ قابل دستیابی نیست؛ یعنی بازگشت به لیگ قهرمانان. از منظر مالی، قهرمانی در لیگ اروپا باید اولویت اصلی یونایتد در این فصل باشد.

با اینکه رتکلیف با افزایش قیمت بلیت‌ها جنجال به پا کرد، اما از منظر مالی، تأثیر مثبت آن‌ها مشخص شد. تا پایان دسامبر، یونایتد از ۱۵ بازی خانگی خود در این فصل (۱۰ بازی لیگ برتر، ۳ بازی لیگ اروپا و ۲ بازی جام اتحادیه) حدود ۷۸.۵ میلیون پوند درآمد روز مسابقه داشت. ابن موضوع، نسبت به سال قبل، ۳.۵ میلیون پوند (۵ درصد) افزایش یافته است. درآمد هر بازی خانگی نیز بیشتر شد: از ۵ میلیون پوند در فصل قبل، به ۵.۲ میلیون پوند در این فصل رسید. آن هم در حالی که فصل قبل شامل بازی‌های لیگ قهرمانان هم بود. انتظار می‌رود این درآمد در فصل ۲۶-۲۰۲۵ حتی بیشتر شود، چرا که به گفته‌ی The Athletic، قیمت بلیت‌های فصلی یونایتد فصل آینده ۵ درصد دیگر افزایش خواهد یافت.

خرج‌های در سطح لیگ قهرمانان، واقعیت مجازی

یکی از مشکلات اصلی در اولدترافورد ساده است؛ کمبود نقدینگی. منچستریونایتد همیشه توانایی بالایی در تولید نقدینگی داشت. با اینکه هنوز هم جریان نقد عملیاتی قابل توجهی دارد (۱۲۱.۱ میلیون پوند در فصل گذشته)! اما خرج‌های سنگین برای نقل‌وانتقالات مشکل‌ساز شدند. جریان نقدی آزاد (FCF) یونایتد در سال‌های اخیر کاهش زیادی داشته است. FCF در اصل، پولی است که پس از پرداخت هزینه‌های سرمایه‌ای باقی می‌ماند؛ که در مورد یونایتد بیشتر شامل هزینه‌های خرید بازیکن می‌شود.

FCF یونایتد در فصل ۲۴-۲۰۲۳ با سقوطی ۹۰ میلیون پوندی وارد محدوده منفی شد. به‌جز دوران کرونا، این بدترین وضعیت مالی در اولدترافورد بود و دلیل اصلی سیاست‌های کاهش هزینه تحت مدیریت رتکلیف است. به زبان ساده، اگرچه یونایتد در عملیات روزمره درآمد زیادی دارد. اما هزینه‌های عظیم نقل‌وانتقالی از آن فراتر رفتند. در فصل گذشته، هزینه‌ی نقدی خالص یونایتد برای نقل‌وانتقالات ۱۵۳.۷ میلیون پوند بود و فقط در نیمه اول این فصل، این رقم به ۱۶۴.۳ میلیون پوند رسید.

با همه‌ی این‌ها، تا پایان دسامبر، یونایتد هنوز ۳۰۰.۱ میلیون پوند بابت نقل‌وانتقالات به دیگر باشگاه‌ها بدهکار بود. از این میان، ۱۶۷.۹ میلیون پوند باید تا پایان سال ۲۰۲۵ پرداخت شود. به‌جز چلسی (که جزئیات بدهی‌های نقل‌وانتقالی را منتشر نمی‌کند، اما بدهی‌های سنگینش مشخص است)، هیچ باشگاه دیگری در لیگ برتر به اندازه‌ی یونایتد در این زمینه بدهی ندارد.

بدهی‌ها، تقصیر مدیر قبلی است!

رتکلیف اخیراً درباره‌ی تأثیر این بدهی‌ها گفت: «این‌ها همه چیزهایی هستند که از گذشته به ما رسیدند، چه خوشمان بیاید چه نه، آن‌ها را به ارث برده‌ایم و باید حل‌شان کنیم.» این بدهی‌های جاری، که یونایتد راهی برای گریز از آن‌ها ندارد، مستقیماً با تصمیم باشگاه برای کاهش تعداد کارکنان در اولدترافورد مرتبط است.

با این‌حال، خرج‌های یونایتد در نقل‌وانتقالات پس از ورود مالک جدید کاهش نیافت. تابستان ۲۰۲۴، باشگاه ۲۱۹ میلیون پوند دیگر برای خرید بازیکن هزینه کرد و با اینکه خرج‌های ژانویه محدود به ۳۷.۷ میلیون پوند بود، این سومین فصل پیاپی است که یونایتد بیش از ۲۰۰ میلیون پوند برای خرید بازیکن هزینه می‌کند.

میزان هزینه‌ی نقل‌وانتقالات لزوماً معیار موفقیت نیست (دستمزدها معیار بهتری هستند). اما اینکه باشگاهی این همه خرج کند و همچنان اینقدر ضعیف عمل کند، نشان‌دهنده‌ی سال‌ها سوء‌مدیریت است. متأسفانه برای رتکلیف و INEOS، در سال اول مدیریت‌شان، نشانه‌ای از پایان این ولخرجی‌های بی‌ثمر دیده نمی‌شود.

عملکرد ضعیف بازیکنان به نسبت دستمزدشان

صحبت از دستمزدها که می‌شود، باید گفت حقوق پرداختی یونایتد در فصل گذشته باز هم افزایش یافت. هرچند رقم ۳۶۴.۷ میلیون پوندی آن پایین‌تر از رکورد ۳۸۴.۲ میلیون پوندی سال ۲۰۲۲ بود. اما این نکته زیاد جالب به نظر نمی‌رسد. چون تیم عملکردی به‌مراتب پایین‌تر از حد انتظار داشت و تنها در رده هشتم لیگ برتر قرارگرفت و در همان مرحله گروهی لیگ قهرمانان حذف شد. آن هم در حالی که یونایتد سومین دستمزد بالای لیگ را پرداخت می‌کرد. این دومین بار در سه فصل اخیر بود که یونایتد پنج رتبه پایین‌تر از جایگاه دستمزدی‌اش در جدول لیگ قرار گرفت.

فصلرتبه لیگرتبه دستمزدعملکرد نسبت به دستمزد
۲۰۱۳–۱۴۷۱۶-
۲۰۱۴–۱۵۴۲۲-
۲۰۱۵–۱۶۵۱۴-
۲۰۱۶–۱۷۶۲۴-
۲۰۱۷–۱۸۲۱۱-
۲۰۱۸–۱۹۶۱۵-
۲۰۱۹–۲۰۳۳۰
۲۰۲۰–۲۱۲۳۱
۲۰۲۱–۲۲۶۱۵-
۲۰۲۲–۲۳۳۴۱
۲۰۲۳–۲۴۸۳۵-

این جدول البته به نکته مهمی درباره هزینه‌های کارکنان غیر فوتبالی اشاره نمی‌کند. یونایتد یکی از بزرگ‌ترین کارفرماهای دنیای فوتبال است. در فصل گذشته، این باشگاه به‌طور میانگین ۸۱۱ نیروی تمام‌وقت غیر فوتبالی داشت که بیشترین در لیگ، با لیورپول در رده دوم (۷۸۲ نفر) قرار دارد.

عملکرد افتضاح و مدیریت غلط منچستریونایتد

تعداد کمی از باشگاه‌های انگلیسی، جزئیات تقسیم‌بندی دستمزد بازیکنان و سایر کارکنان را منتشر می‌کنند. اما گزارشی از یوفا در سال ۲۰۲۴ (که بعداً حذف شد) نشان می‌داد که در فصل ۲۰۲۲–۲۳، تنها ۳۳% از درآمد منچستریونایتد صرف پرداخت به بازیکنان شد. این موضوع بدین معناست که دستمزد سایر کارکنان حدوداً به ۱۱۵ میلیون پوند می‌رسید (رقمی حتی بیشتر از کل دستمزد باشگاه برنتفورد در آن فصل).

چه خوشایند باشد چه نه، دلیل تعدیل ۴۰۰ تا ۴۵۰ نیروی انسانی در یونایتد توسط رتکلیف همین است. عملکرد ضعیف این باشگاه در نقل‌وانتقالات طی سال‌های اخیر باعث شد تا باشگاه وارد بحران شود. از آن‌جا که امکان بازنگری در حقوق بازیکنان یا بدهی‌های مرتبط با خرید آن‌ها وجود ندارد، باشگاه سراغ هزینه‌هایی رفت که می‌تواند بلافاصله کاهش دهد (حتی اگر این تصمیم‌ها تلخ باشد).

سقوط تدریجی و دردناک شیاطین سرخ

نگاهی به سود حاصل از فروش بازیکنان در سال‌های اخیر نشان می‌دهد که یونایتد نه‌تنها نسبت به تیم‌های برتر لیگ برتر عملکرد ضعیفی داشته، بلکه حتی از سطح میانه جدول هم پایین‌تر است.

رم در یک شب ساخته نشد و منچستریونایتد نیز در یک شب از هم نپاشید. خرید اهرمی این باشگاه در حدود ۲۰ سال گذشته، بلافاصله ترازنامه مالی باشگاه را دگرگون کرد. اما سال‌ها مدیریت ضعیف طول کشید تا یونایتد به وضعیت تأسف‌بار کنونی برسد. تعدیل نیرو و افزایش قیمت بلیت‌ها تصمیم‌های نامحبوبی هستند. زمانیکه این‌ها با اتلاف منابع در بخش فوتبال همراه می‌شود، این احساس ایجاد می‌شود که دیگران باید تاوان اشتباهات مالکیت را بدهند. و درواقع نیز همین‌طور است. با وجود بدهی‌های سنگین، درآمدهای ثابت و نیاز به تأمین ۲ میلیارد پوند برای ساخت ورزشگاه جدید، اگر یونایتد خیلی زود در زمینه‌ی فوتبالی تغییری ایجاد نکند، تصمیم‌های سخت‌تری در راه خواهد بود. هشدار اخیر رتکلیف درباره این‌که باشگاه ممکن است «تا کریسمس ورشکسته شود»، اگرچه اغراق‌آمیز بود، اما خطر مالی در این باشگاه کاملاً حس می‌شود.

هیچ‌وقت قرار نبود این مشکلات به‌سرعت حل شوند و اگرچه جهت‌گیری جدیدی در باشگاه شکل گرفته؛ اما اوضاع ابتدایی بسیار پرتنش‌تر از آن چیزی بود که انتظار می‌رفت. هواداران و مدیران جدید به‌شدت به تغییر جریان امیدوارند و این تغییر هرچه زودتر رخ دهد، به سود باشگاه خواهد بود.

با باخت اخیر یونایتد، در فینال لیگ اروپا در برابر تاتنهام در سن‌مامس، تقریبا امید این تیم برای بودجه فصل آینده نیز به هاله‌ای از ابهام درآمد. هم‌چنین آن‌ها در لیگ، با قرارگیری در رتبه 16ام، تقریبا تمام امید خود برای درآمدزایی در این فصل و همچنین فصل آینده را از دست دادند.

استراسبورگ در مالکیت BlueCo؛ اعتراضات، مهره های قرضی چلسی و رویای روزنیور

امیر محمد کلانتری، فوتبال‌لب – شبی الهام‌بخش برای اکثر حاضران در ورزشگاه استاد-ده-لا-مینو بود. استراسبورگ با اعتماد به نفس، پس از عقب‌افتادن از لیل، حریفی که آن زمان به دنبال قرارگیری در هشت تیم برتر لیگ قهرمانان اروپا بود، بازی را برگرداند و پیروز شد. تمایلی به ترک سکوهای پرجنبوجوشی که در نیمه دوم، همزمان با بازگشت تیم به بازی، می‌لرزیدند، وجود نداشت.

مخالفت هواداران استراسبورگ با قرارگیری در سیستم مدیریت چند باشگاهی!

با ثبت یک نوار شکست ناپذیری از 9 فوریه تاکنون، صحبت‌های خوش‌بینانه درباره صعود به رقابت‌های اروپایی در جریان است.

مخالفت بخشی از هواداران با قرارگیری استراسبورگ در زیرمجموعه چندباشگاهی چلسی (BlueCo) همچنان موجب شکاف میان آن‌هاست. اما حبیب دیارا، کاپیتان 21 ساله استراسبورگ، در پایان بازی با میکروفون در مقابل هواداران پرشور تیم، بر ضرورت اتحاد و همبستگی تاکید کرد.

لیام روزنیور، سرمربی انگلیسی تیم، ترجیح داد بازی را از لب خط همراه با اعضای کادر فنی تماشا کند. او پس از بازی به خبرنگاران گفت: «می‌خواستم تصویر کلی بازی را ببینم. فضای ورزشگاه بی‌نظیر بود. ما به همبستگی همه اعضای این باشگاه نیاز داریم.»

تشکر اعضای تیم استراسبورگ از هواداران

حدود هفت یا هشت ماه از آغاز فعالیت لیام روزنیور در تیم جدیدش می‌گذرد. این مربی 40 ساله اهل لندن که برای اولین بار تصمیم گرفت در خارج از کشور کار کند، هنوز از انتخاب تابستانی خود پشیمان نیست. تیم جوان او، استراسبورگ، با روندی رو به رشد در لیگ 1 فرانسه، اکنون در رتبه چهارم جدول قرار دارد و با نزدیک‌شدن به پایان فصل، شتاب مثبتی را تجربه می‌کند.

روزنیور در گفت‌وگو با نشریه The Athletic، در دفتر کارش در محل تمرینات تیم، یک روز قبل از پیروزی مقابل لیل، می‌‌گوید: «من عاشق اینجا هستم. به عنوان یک مربی یا حتی یک انسان، نمی‌دانی رفتن به کشوری دیگر چگونه خواهد بود، اما همین بخشی از جذابیت این تصمیم بود. هر ثانیه‌اش را دوست دارم. این یک تجربه بی‌نظیر است. چون نه تنها مرا به مربی بهتر، بلکه به انسان بهتری تبدیل می‌کند.»

زندگی ساده و به دور از خانواده توسط مربی استراسبورگ

روزنیور به منطقه آلزاس در شرق کشور آمد و عمداً زندگی جدیدش را ساده و متمرکز باقی گذاشت. او خانه‌ای نزدیک به زمین تمرین استراسبورگ را انتخاب کرده و خلیفه سیسه، دستیار مربی و مترجم غیررسمی او که پیش‌تر هم‌تیمی‌اش در باشگاه انگلیسی ردینگ بود، همخانه‌اش است. اعضای قدیمی کادر فنی، جاستین واکر و بن وارنر، در خانه مجاور زندگی می‌کنند. فاصله تا محل تمرینات در سوپرما پارک، مجموعه‌ای ساده که در حومه آرام جنوب شهر به ورزشگاه لا-مینو متصل است، تنها پنج دقیقه پیاده‌روی است.

او ترجیح داد همسرش اریکا و فرزندانش را فعلاً به فرانسه نیاورد. در شش ماه گذشته، پنج بار در فواصل استراحت در بازه فیفادی به خانه خانوادگی‌اش در داربی (منطقه ای در میدلند انگلیس) سر زد. او این دوری از خانواده را به عنوان نقطه ضعفی شخصی در مربیگری خارج از کشور می‌پذیرد.

روزنیور در توصیف برنامه روزانه خود و کادرش می‌گوید: «ما ساعت هشت صبح کار را شروع می‌کنیم و گاهی تا هفت شب اینجا هستیم. به خانه می‌رویم، غذا می‌خوریم، فوتبال تماشا می‌کنیم و درباره فوتبال حرف می‌زنیم. می‌خوابیم، بیدار می‌شویم و دوباره همه چیز تکرار می‌شود. این روند بسیار فشرده است.»

اما آیا این سبک زندگی سالم است؟

او با خنده‌ای بلند پاسخ می‌دهد: «نه! اصلاً سالم نیست. خیلی از دوستان و خانواده نگرانند که من از پا دربیایم. اما من جوانم و در این سن باید سخت‌کوش باشم و غرق فوتبال شوم. برای رسیدن به جایگاهی که در فوتبال به دنبالش می‌باشم، باید عاشقش بود. من دارم رویایم را زندگی می‌کنم.»

روزنیور با حضور در استراسبورگ، طلسمی را شکست. او اولین مربی غیرفرانسوی این باشگاه در 20 سال اخیر و به همراه ویل استیل یکی از دو مربی انگلیسی است که از دهه 1950 تاکنون هدایت یک تیم در لیگ برتر فرانسه را برعهده گرفتند. این مربی که سابقه هدایت تیم های دربی کانتی و هال سیتی در دسته‌های دوم و سوم انگلیس را دارد، با امضای قراردادی سه ساله در ژوئیه گذشته، گامی بزرگ به سوی چالشی جدید برداشت.

حضور در استراسبورگ، تجربه ای متفاوت برای روزنیور

او می‌گوید: «این تجربه مرا بیشتر به چالش کشید. اینجا زبان متفاوت است، بنابراین بیشتر به زبان بدن و حالات چهره توجه می‌کنم. باید از راه های دیگری با بازیکنان ارتباط برقرار کنم؛ گفت‌وگوهای روزمره مثل: «امشب فیلم چی دیدی؟»، «حال والدینت چطوره؟» یا «همسرت خوبه؟». این موضوع فقط مربوط به بازیکنان نیست، بلکه شامل کارکنان باشگاه هم می‌شود. آن‌ها هم به همین اندازه برایم مهم‌اند.»

وی ادامه می‌دهد: «گاهی کار حوصله سر بری است. در جلسات، با احساسات بیشتری نظراتم را بیان می‌کنم. انتقال دقیق منظورمان انرژی بیشتری می‌طلبد.»

روزنیور در تمرینات استراسبورگ

هدایت تیمی در خارج از کشور ارزشش را داشت؟

اگر روزنیور تصمیم می‌گرفت در انگلیس بماند و منتظر فرصتی دیگر در فوتبال این کشور شود، احتمالاً زندگی ساده‌تری داشت. پس از اخراج او از هال سیتی دو روز پس از پایان فصل گذشته (نتیجه باخت تیمش در آستانه صعود به پلی آف دسته بالاتر)، مذاکره‌ای با ساندرلند، تیمی از لیگ دسته دوم انگلیس، انجام شد.

روزنیور می‌گوید: «نمی‌دانم چطور برخی مربیان نامزد بهترین مربی سال می‌شوند و یک ماه بعد اخراج می‌شوند، اما این ذات فوتبال است. من هیچ چیز از عملکردم در آنجا را تغییر نمی‌دهم.»

او مسیری که به لیگ 1 فرانسه ختم شد را نیز تغییر نمی‌دهد. روزنیور در مواجهه با مربیانی مانند لوئیس انریکه و روبرتو دی‌زربی، تجربه اندوزی کرده و یک هفته قبل از مصاحبه با این نشریه، در بازی مقابل مارسی در جنوب فرانسه به تساوی 1-1 دست یافت.

وی می‌افزاید: «این لیگ از نظر تاکتیکی بسیار قوی است. نمی‌توانم برای دیگر مربیان انگلیسی توضیح دهم که چرا به خارج نمی‌آیند، اما مطمئنم این تجربه من را به مربی بهتر تبدیل می‌کند. گراهام پاتر به خارج رفت و در اوسترشوندز کار شگفت انگیزی کرد. او جایگاه خود را ساخت و من برای این موضوع احترام زیادی قائلم. وقتی در برایتون بودم (آخرین تیم روزنیور به عنوان بازیکن قبل از بازنشستگی در 2018 و مربیگری تیم زیر 23 سال)، با او آشنا شدم. فکر می‌کنم فقط دو ماه باهم کار کردیم، اما او مربی خوبی است. از کسب تجربه خارجی نترسید. من هم نمی‌ترسم.»

روزنیور همواره تصویر بزرگتری از آینده حرفه ای خود در ذهن دارد. او مدرک پرو لیسانس یوفا را هنگام بازی در برایتون کسب کرد و هرگز جاه طلبی‌اش برای هدایت تیم‌ها در بالاترین سطوح را پنهان نکرده است.

هدف نهایی او کجاست؟

روزنیور ادامه می‌دهد: «اوج! می‌خواهم تیم ملی کشورم را مربیگری کنم. می‌خواهم در سطح برتر لیگ قهرمانان اروپا کار کنم. وقتی این را می‌گویم، غرور نیست؛ این هدفی است که به سوی آن حرکت می‌کنم. می‌خواهم بازیکنان جوانم اینجا نیز به سطوح بالا فکر کنند. اگر می‌خواهم به آن برسم، باید خودم هم آن استانداردها را به آن‌ها ارائه دهم.»

او در پایان می‌گوید: «هرچه بیشتر در این حرفه کار می‌کنم، بیشتر باور دارم که می‌توانم به هدفم برسم.»

روزنیور از بازیکنان استراسبورگ می‌پرسد: «اگر لیل پاس به عقب بدهد، چه واکنشی نشان می‌دهند؟» در شلوغی و هیاهوی تمرین روز جمعه، فرصتی برای پاسخ دادن به بازیکنان نمی‌دهد و خودش جواب می‌دهد: «حریف فشار می‌آورد!»

تمرینات تیم استراسبورگ

نیم ساعت به تمرینات اختصاصی با توپ و بدون توپ اختصاص می‌یابد، آن هم برای آمادگی مقابل حریفی که تنها دو روز قبلش در لیگ قهرمانان اروپا، لیورپول را در آنفیلد به زحمت انداخت. روزنیور در دایره مرکزی زمین می‌ایستد و تمام تمرین را هدایت می‌کند. او شکل بازی را مشخص کرده و زمان حمله را اعلام می‌کند: «صبر کنید… صبر کنید… مجبورش کنید به عقب برگردد!»

با اینکه اکثر بازیکنان جوان تیم فرانسوی زبان هستند، به روزنیور توصیه شد به انگلیسی مربیگری کند.

او که هفته‌ای یک بار در کلاس 90 دقیقه‌ای زبان فرانسه شرکت می‌کند، می‌گوید: «خلیفه همه چیز را ترجمه می‌کند، اما بخشی از دلیل مربیگری به انگلیسی این است که خود باشگاه هم مرا به این کار تشویق کرده. آن‌ها می‌خواهند بازیکنان انگلیسی یاد بگیرند، چون نمی‌دانیم در آینده به کجا خواهند رسید. انگلیسی زبانی است که همه تا حدی بلدند، به همین خاطر بازیکنان ما هم در کلاس های انگلیسی شرکت می‌کنند.»

روزنیور و دستیارش در استراسبورگ

روزنیور: «باشگاه این کلاس‌ها را برای بازیکنان تنظیم کرده. اجباری در کار نیست. همه چیز بر پایه اعتماد است. من قانون‌های زیادی ندارم. همه چیز به احترام متقابل برمی‌گردد. اولین حرفم به بازیکنان این بود که مسؤولیت موفقیت بر عهده خودشان است. اگر به گروهی جوان چنین اختیاری بدهی، آن‌ها هم تمام وجودشان را برایت می‌گذارند.»

استراسبورگ، تیمی یک‌دست جوان و با انگیزه

جوان؛ توصیفی ساده است. هیچ تیمی در پنج لیگ معتبر اروپایی در این فصل تیمی با میانگین سنی پایین‌تر از استراسبورگ به میدان نبرده است. در پیروزی شنبه مقابل لیل، هیچ بازیکن بالای 22 سال در ترکیب آغازین حضور نداشت. دروازه‌بان قرضی از چلسی، پتروویچ، با 25 سال سن، مسن‌ترین بازیکن تیم بود.

روزنیور از دیدن رشد بازیکنان جوان لذت می‌برد. او علاوه بر تجربه مربیگری تیم‌های پایه در برایتون، در دربی کانتی و هال سیتی نیز به راه دادن جوانان به تیم اول شهرت یافت. لیام دلاپ، جیدن فیلوژن و جیکوب گریوس همگی زیر نظر او در هال سیتی بازی کردند و تابستان گذشته با انتقال‌های گران قیمت به لیگ برتر انگلیس رفتند.

این بخشی از دلایل انتخاب روزنیور برای هدایت استراسبورگ بود. مدیران ورزشی چلسی، پل وینستنلی و لورنس استوارت، هر دو پیشتر با او همکاری داشتند (وینستنلی در برایتون و استوارت در دوران حضورش به عنوان بازیکن در هال سیتی) و در برنامه‌هایشان برای استراسبورگ همسو بودند. روزنیور می‌گوید: «وقتی در مسیر فوتبالی خود با آدم‌های خوبی آشنا می‌شوی، ارتباطت را حفظ می‌کنی. آن‌ها به من گفتند مشتاقانه منتظر آمدنم به استراسبورگ هستند. قبول کردن این پیشنهاد اصلاً سخت نبود.»

اما هدایت استراسبورگ همیشه آسان نبود. پاتریک ویرا، بازیکن افسانه‌ای آرسنال و مربی سابق کریستال پالاس، که پیش از روزنیور هدایت تیم را برعهده داشت، فصل گذشته با چالش‌های زیادی رو‌به‌رو شد و تیم در آستانه سقوط به لیگ 2 قرار گرفت، اما نهایتاً با رتبه سیزدهم در میان 18 تیم نجات یافت.

مخالفت هواداران با قرارگیری استراسبورگ در زیرمجموعه چند باشگاهی چلسی

مخالفت‌ها با مالکیت BlueCo حتی پس از 18 ماه هنوز ادامه دارد. بنر «BlueCo Out» پشت یکی از دروازه‌های ورزشگاه به چشم می‌خورد و هواداران پرشور استراسبورگ در 15 دقیقه ابتدایی بازی مقابل لیل، با سکوت اعتراض آمیز خود موضع‌شان را نشان دادند.

استراسبورگ هنوز باشگاهی با تناقض‌های عمیق است. سرمایه‌گذاری BlueCo بلند پروازی‌هایی مانند صعود به اروپا را جایگزین مبارزه برای بقا در لیگ 1 کرده، اما بسیاری از هواداران نمی‌توانند پذیرای نقش این باشگاه به عنوان چرخ‌دنده ماشین چلسی باشند!

بنر دیگری با شعار «مالکیت چندگانه غیر قابل قبول» (Non à la multipropriété) پیش از نمایش هماهنگ حمایت هواداران (با پرچم ها و آتش بازی) در دقیقه 15 به اهتزاز درآمد. استراسبورگ تا آن زمان با گل دقیقه 8 اسامه سحراوی، 1-0 عقب بود.

هواداران پر شور استراسبورگ

سخنرانی کاپیتان دیارا پس از پایان بازی، درخواستی برای حمایت کامل از تیم بود. موضعی که مارک کلر، بازیکن سابق تیم ملی فرانسه و رئیس کنسرسیوم مالک پیشین باشگاه، نیز آن را تکرار کرد. کلر روز دوشنبه در بیانیه‌ای اعلام کرد که فروش باشگاه به BlueCo به استراسبورگ اجازه داد گامی به جلو بردارد و بازیکنان سزاوار حمایت بی قید و شرط هواداران هستند.

مالکان BlueCo به ندرت در ورزشگاه لا-مینو ظاهر میشوند، اما بهداد اقبالی، مدیر شریک شرکت «کلیرلیک کپتال»، در بازی مقابل مارسی حضور داشت.

حمایت سرمربی از مدیریت BlueCo

روزنیور می‌گوید: «آن‌ها (BlueCo) اشتیاق زیادی دارند. مدام تلاش می‌کنند به پیشرفت ما کمک کنند. اعضایی از کادر ما به زمین تمرین چلسی رفتند تا از تجربیات‌شان بیاموزند، و من نیز به طور مداوم با پل، لورنس و سَم جول، مدیر جذب جهانی چلسی، در تماس می‌باشم. BlueCo همانقدر که به چلسی متعهد است، برای استراسبورگ نیز سرمایه‌گذاری و اشتیاق دارد. این برای من عالی است. ما اینجا هستیم تا در بلندمدت کارهای بزرگی انجام دهیم.»

برخی این دیدگاه را می‌پذیرند، و برخی نه، شاید هرگز نپذیرند. استراسبورگ پیشتر طعم تلخ ورشکستگی در سال 2011 و سقوط به لیگ های آماتور فرانسه را چشید.

روزنیور اضافه می‌کند: «برای درک این شرایط باید تاریخچه استراسبورگ را فهمید. قبل از مارک کلر، باشگاه در لیگ پنجم بود، چون سرمایه‌گذاران خارجی مدیریت ضعیفی داشتند. همین حالا هم به خاطر آن تجربه، بی‌اعتمادی نسبت به هر سرمایه‌گذار خارجی جدید وجود دارد.»

اعتراض هواداران استراسبورگ نسبت به مدیریت BlueCo

بازیکنان چلسی، یکی از فرمول های موفقیت استراسبورگ

واقعیت این است که مالکیت BlueCo کیفیت ترکیب استراسبورگ را ارتقا داده است. پتروویچ فصل گذشته برای مدتی در چلسی و پریمیرلیگ بازی می‌کرد. و آندره سانتوس، مهاجم 11 میلیون پوندی خریداری شده در 2023 نوجوانی است که برای سطوح بالای فوتبال نشانه گذاری شده. یکی از آن‌ها در دقایق پایانی شنبه شب با یک مهار خیره کننده برتری استراسبورگ را حفظ کرد، و دیگری با یک ضربه والی بینظیر بازی را به تساوی کشاند. بازیکنان قرضی چلسی، کلید احیای تیم و تلاش برای صعود به اروپا هستند.

روزنیور که پس از عملکرد قهرمانانه پتروویچ، او را در سطح جهانی می‌نامد، در تعریف از سانتوس، هافبک مستعد اما سخت‌کوش، می‌گوید: «آندره آینده‌ای درخشان خواهد داشت. فراموش می‌کنید بعضی از آن‌ها چقدر جوانند. آندره مثل یک بازیکن 32 ساله بازی می‌کند. من به او «دونگا» (کاپیتان قهرمان جام جهانی 1994 برزیل) می‌گویم: او برزیلی است اما سبک بازی‌اش متفاوت است. هوش بالایی دارد و آمارش در گلزنی و پیروزی در دوئل‌ها فوق العاده است. آینده‌اش بی‌نظیر خواهد بود.»

چلسی دلایل بیشتری برای پیگیری اخبار استراسبورگ در نیم فصل دوم دارد، پس از توافق برای جذب مامادو سار، مدافع 19 ساله، به استمفورد بریج، روزنیور می‌گوید: «خلق و خو، آمادگی بدنی، توانایی کنترل توپ… او تمام ویژگی‌های یک مدافع مرکزی سطح جهانی را دارد.»

پیروزی 2-1 شنبه شب با دو گل سانتوس و امانوئل امقا در چهار دقیقه، تأیید دیگری بر پیشرفت استراسبورگ بود. این پنجاه و دومین بازی پیاپی لیگ 1 بود که ورزشگاه لا-مینو با ظرفیت کامل (در حال حاضر حدود 20000 نفر) به فروش رسید. پس از تکمیل پروژه 135 میلیون پوندی سکوی جدید در تابستان آینده، ظرفیت به 34000 نفر افزایش می یابد.

رویای صعود به رقابت های اروپایی و مشکل مالکیت مشترک!

روزنیور می‌گوید: «دوست دارم به اروپا صعود کنم و در آن سطح مربیگری کنم. رتبه هفتم می‌تواند ما را به لیگ کنفرانس برساند، که هدفی واقع‌بینانه است، اما تواضع را فراموش نمی‌کنیم.»

صعود به اروپا ممکن است چالش‌هایی ایجاد کند اگر استراسبورگ و چلسی، به طور غیرمنتظره‌ای، در یک رقابت اروپایی قرار گیرند. یوفا قوانینی برای ممنوعیت حضور باشگاه‌های تحت مالکیت مشترک در یک تورنمنت دارد، اما همانطور که اینئوس با نیس و منچستریونایتد نشان داده، راه‌های فراری وجود دارد.

فعلاً این نگرانی‌ها ارجحیت ندارند. استراسبورگ به آینده امیدوار است و روزنیور هم دلتنگی خانه را ندارد.

پیش بازی منچستر یونایتد و منچستر سیتی؛ جنگ بر سر هیچ

منچستر یونایتد  ؛ منچسترسیتی

نیکان میرزائی، فوتبال لب– بر اساس پیش‌بینی‌های انجام شده، شانس پیروزی منچسترسیتی در دربی امروز 43.8% تخمین زده شد. این درحالی است که منچستر یونایتد به دنبال ثبت اولین دو پیروزی متوالی خود در لیگ برتر مقابل سیتی از فصل 2020-2019 می‌باشد. منچسترسیتی در 10 بازی از 18 دیدار اخیر لیگ برتر بین دو تیم به پیروزی رسید.

خاطره دربی گذشته که در دسامبر در اولدترافورد برگزار شد، هنوز زنده است. در آن بازی، آماد دیالو با گل دقیقه 90 خود، کامبک دیرهنگامی را برای شیاطین سرخ تکمیل کرد و منچستریونایتد موفق شد با نتیجه 2-1 از سیتی پیشی بگیرد. این پیروزی هیجان‌انگیز، امیدهای هواداران یونایتد را برای تکرار موفقیت در دیدار امروز افزایش داد.

چراغ اول بازی رفت توسط منچسترسیتی

برگشت بازی توسط منچستریونایتد

شاگردان پپ گواردیولا پس از ضربه سر یوشکو گواردیول در نیمه اول در مسیر کسب سه امتیاز مورد نیاز بودند. تا اینکه داخل محوطه جریمه توسط ماتئوس نونس بروی آماد دیالو خطا صورت گرفت و برونو فرناندز، کاپیتان منچستریونایتد، ضربه پنالتی را به گل تبدیل نمود.

امتیازها ظاهرا قرار بود تقسیم شود، اما یونایتد پس از این گل بازی را در دست گرفت. پاس بلند لیساندرو مارتینز پشت خط دفاعی منچسترسیتی، به آماد رسید. او هم بدون هیچ تردیدی، توپ را درون دروازه‌ی ادرسون قرارداد و کامبک شیاطین را تکمیل کرد. این یکی از مهم‌ترین گل‌های آماد، از زمان نشستن آموریم روی نیمکت قرمزها بود.

این نتیجه، تنها 40 روز پس از آن‌که آموریم، سرمربی سابق اسپورتینگ، این تیم را به پیروزی 4-1 در مقابل سیتی در لیگ قهرمانان اروپا رساند، بدست آمد. به این ترتیب، سرمربی منچستریونایتد اکنون قصد دارد پس از یورگن کلوپ، با لیورپول (دوبار)، و توماس توخل با چلسی در فصل 2020-21، تبدیل به سومین سرمربی‌ای شود که گواردیولا را در سه دیدار متوالی شکست می‌دهد.

اما منچستریونایتد و آموریم نتوانستند آن برد به یاد ماندنی دز اتحاد را استمرار ببخشند. باخت 1-0 آن‌ها به ناتینگهام فارست در روز سه شنبه، سیزدهمین شکست فصل آن‌ها در لیگ بود.

رکورد های شگفت انگیز منچستر یونایتد/سیتی

دست‌یابی به رکورد باشگاهی که در فصل گذشته ثبت شد، چالشی بزرگ برای منچستر یونایتد است. با این حال، پیروزی در زمین منچسترسیتی، که همیشه کاری دشوار به نظر می‌رسد، با گل قاطعانه آنتونی الانگا، محصول آکادمی منچستر یونایتد، ممکن شد.

در تمامی رقابت‌های این فصل، تنها لسترسیتی (26 بار) بیش از منچستر یونایتد (23 بار) گل اول را دریافت کرده است. این آمار نشان‌دهنده مشکلات یونایتد در هر دو خط حمله و دفاع است، چرا که آن‌ها اغلب در نیمه دوم جدول رده‌بندی از نظر عملکرد ضعیف‌تر ظاهر شدند.

با این حال، برونو فرناندز همچنان نقطه قوت این تیم بوده است. کاپیتان منچستر یونایتد امیدوار است با عملکرد درخشان خود، تیمش را به پیروزی دیگری در دربی منچستر برساند و فرم قوی خود در اولدترافورد را حفظ کند.

فرناندز در این فصل 21 گل (12 گل + 9 پاس گل) در تمام رقابت‌ها برای یونایتد در اولدترافورد به ثمر رساند. اگر او در این بازی پاس گل بدهد، برای سومین بار در کارنامه خود به رکورد دو رقمی گل و پاس گل در یک فصل دست خواهد یافت. او پیش از این در فصل‌های 2021-2020 و 2023-2022 نیز به این موفقیت دست یافت.

فرناندز با این کار، از تمام بازیکنان دیگر منچستر یونایتد از فصل 1993-1992 پیشی خواهد گرفت. پیش از او، تنها دوایت یورک (98-1999: 12 گل و 10 پاس گل) و کریستیانو رونالدو (07-2006: 14 گل و 11 پاس گل) چنین آماری را ثبت کردند.

منچستریونایتد و باخت های پیاپی

وضعیت مصدومیت منچستر یونایتد بهبود یافته است

مشکلات مصدومیت منچستر یونایتد تا حدی کاهش پیدا کرد. هری مگوایر، میسون مانت و لنی یورو همگی پس از مصدومیت، در بازی مقابل ناتینگهام فارست به ترکیب بازگشتند. آلتای بایندیر نیز در شکست ۱-۰ روز سه‌شنبه در ترکیب حضور داشت. کوبی ماینو ممکن است در این آخر هفته به میدان بازگردد، و لوک شاو نیز انتظار می‌رود به زودی بازی کند. از سوی دیگر، جانی ایوانز و آیدن هیون همچنان در حال بازتوانی هستند.

عملکرد اخیر منچسترسیتی

منچسترسیتی با پیروزی راحت ۲-۰ مقابل لسترسیتی در روز چهارشنبه، جایگاه خود در رده پنجم جدول را تثبیت کرد. جک گریلیش (اولین گل لیگ برترش از دسامبر ۲۰۲۳) و عمر مارموش گل‌های این بازی را به ثمر رساندند.

آمار دفاعی و تهاجمی منچسترسیتی

میانگین گل دریافتی: ۱.۳۳ گل در هر بازی (بالاترین رقم در دوران پپ گواردیولا)

میانگین گلزنی: ۱.۹ گل در هر بازی لیگ (امیدوارکننده برای کسب سهمیه لیگ قهرمانان)

از دست دادن امتیازهای قهرمانی

منچسترسیتی در این فصل ۱۶ امتیاز از امتیازهای ممکن را از دست داد، که بدترین عملکرد آن‌ها در زیر نظر پپ محسوب می‌شود. رکورد قبلی آن‌ها ۱۳ امتیاز در فصل‌های ۲۰۲۱-۲۰۲۰ و ۲۰۲۳-۲۰۲۲ بود. جالب اینجاست که سه امتیاز از این امتیازها، در بازی خانگی دربرابر منچستریونایتد اتفاق افتاد. بنابراین، انتقام‌جویی می‌تواند انگیزه‌ای قوی برای تیم مهمان باشد.

پیش بازی منچستریونایتد و منچستر سیتی

آمار سیتی بعد جدایی کاپیتان،17چرا جدا شد؟

پپ گواردیولا، سرمربی منچسترسیتی، تصمیم این باشگاه برای پیشنهاد ندادن قراردادی جدید به کوین دی بروینه را تایید کرده است و اسطوره بلژیکی منچسترسیتی در پایان فصل این تیم را ترک خواهد کرد.

کوین دی بروینه روز جمعه با انتشار پیامی احساسی در شبکه‌های اجتماعی، بدون اعلام این نکته که چه کسی پشت این تصمیم بوده است، اعلام کرد که در پایان فصل از جمع سیتیزن‌ها جدا خواهد شد. او در بخشی از سخنان خود گفت که چه خوشمان بیاید چه نه، وقت خداحافظی است. این هافبک 33 ساله به دوره ده ساله خود در بخش آبی رنگ شهر منچستر پایان خواهد داد. 

گواردیولا اخیرا اقرار کرده بود که تصمیم گیری درباره آینده دی بروینه او را نگران نمی‌کند و این تصمیم را به باشگاه و خود بازیکن محول کرده است. دی بروینه در چند فصل اخیر نتوانسته خود را با برنامه فشرده بازی‌های فوتبال امروزه وفق دهد و گواردیولا نیز به این موضوع اشاره کرده بود:” او یک سال و نیم اخیر را مصدوم بوده است زیرا همه چیزش را برای این باشگاه داده است، تمام قدرتی که در بدن و ذهنش داشته است، او اینکار را کرده پس شکی در اینباره وجود ندارد.”

تلگراف گزارش داده است که دی بروینه در سیتی حدود 400 هزار پوند در هفته درآمد دارد و اگر این رقم درست باشد، جدایی ستاره بلژیکی می‌تواند حدود 21 میلیون پوند را از هزینه‌های سیتی کم کند، مبلغی که می‌تواند برای هزینه خریدهای فصل بعد منچسترسیتی هزینه شود.

ترکیب احتمالی منچسترسیتی برای بازی

آمار منچستریونایتد برای بازی

مشکلات مصدومیت منچستر یونایتد تا حدی کاهش پیدا کرد. هری مگوایر، میسون مانت و لنی یورو همگی پس از مصدومیت، در بازی مقابل ناتینگهام فارست به ترکیب بازگشتند. آلتای بایندیر نیز در شکست ۱-۰ روز سه‌شنبه در ترکیب حضور داشت. کوبی ماینو ممکن است در این آخر هفته به میدان بازگردد، و لوک شاو نیز انتظار می‌رود به زودی بازی کند. از سوی دیگر، جانی ایوانز و آیدن هیون همچنان در حال بازتوانی هستند.

با باخت یک هیچ انها جلوی ناتینگهام فاست و به سقوط نزدیک تر شد هوادارا دیگه ناامیدن به این بازی و به ادامه ی فصل

ترکیب احتمالی منچستریونایتد

منچستریونایتد و تیره روزی‌هایی که تمامی ندارد؛ آموریم هم نتوانست یونایتد را نجات دهد!

آموریم سرمربی منچستریونایتد

عماد معمار، فوتبال لب– منچستریونایتد سه شنبه شب، شکست دیگری را متحمل شد. اما این باخت آن‌ها به ناتینگهام, منجر به ثبت یک رکورد منفی از زمان رفتن سر الکس فرگوسن در سال 2013 شد.

شکست تاریخی منچستریونایتد

منچستریونایتد در بازی وسط هفته‌ای مهمان پدیده این فصل لیگ برتر، ناتینگهام فارست بود. جایی که آن‌ها سیزدهمین شکست این فصل خود را با نتیجه 0-1 ثبت کردند. رکورد بیشترین شکست آن‌ها در یک فصل از لیگ برتر، مربوط به سال پیش با 14 شکست بود. اما با توجه به اینکه هنوز 8 بازی دیگر تا پایان فصل لیگ دارند، احتمال شکستن رکورد قبلی‌شان بسیار زیاد است.

از زمان اولین بازی شیاطین سرخ تحت هدایت روبن آموریم در 24 نوامبر، (تساوی 1-1 در مقابل ایپسویچ) آن‌ها از 19 مسابقه تنها موفق به کسب 22 امتیاز شدند. حاصل عملکرد آن‌ها در این بازه زمانی 9 شکست و 6 پیروزی بود.

نتایج به ما نشان می‌دهد که آموریم در حال حاضر ضعیف‌ترین آمار را در قامت مربی شیاطین سرخ (از زمان شروع پریمیرلیگ) دارد. پایین‌ترین درصد برد (31.6%) و کم‌ترین میزان امتیاز به ازای هر بازی (1.16). نفر دوم از این حیث، رالف رانگنیک بود با 1.54 امتیاز به ازای هر بازی!

سقوط یک پادشاهی

سقوط یونایتد اما، تنها مربوط به دوره آموریم نیست. از زمان خداحافظی سر الکس در فصل 13-2012، آن‌ها در سراشیبی سقوط قرار گرفتند. یونایتد پله پله از جمع مدعیان لیگ خارج شد.

آمار کلی منچستریونایتد از سال 2013 تا کنون

آن‌ها تحت هدایت 10 مربی مختلف در 448 بازی لیگ برتری، تنها موفق به کسب 786 امتیاز شدند. 209 امتیاز کمتر از همشهری‌شان با 995 امتیاز. همچنین لیورپول، آرسنال، چلسی و حتی تاتنهام هم امتیازات بیشتری کسب کرده‌اند.

به طور شگفت‌انگیزی، شکست مقابل ناتینگهام فارست، صد و چهاردهمین شکست منچستریونایتد در لیگ برتر از زمان جدایی فرگوسن بود. این با تعداد شکست‌های آن‌ها در دوران حضور فرگوسن در این رقابت‌ها (بدون در نظر گرفتن نتایج دسته اول انگلیس) برابری می‌کند.

موضوع نگران‌کننده‌تر این است که این تعداد شکست در تقریباً نصف تعداد بازی‌ها رقم خورده. فرگوسن در 810 بازی خود به عنوان سرمربی منچستریونایتد در لیگ برتر 114 بار شکست خورد، در حالی که 10 مربی پس از او این تعداد شکست را تنها در 448 مسابقه تجربه کردند.

سر الکس فرگوسن سرمربی سابق منچستریونایتد

آینده مربی پرتغالی منچستریونایتد چه خواهد شد؟

آموریم ممکن است به لطف عملکرد خوب منچستریونایتد در رقابت‌های اروپایی نجات پیدا کند. چرا که شیاطین سرخ در مرحله یک‌چهارم نهایی لیگ اروپا حضور دارند، اما او در فصلی سهیم بوده که می‌تواند بدترین فصل لیگ برتری آن‌ها در نسل‌های اخیر باشد.

این فصل بدترین امتیاز آن‌ها در تاریخ لیگ برتر خواهد بود، مگر اینکه یونایتد هر هشت بازی باقی‌مانده خود در لیگ برتر را پیروز شود، (که بعید به نظر می‌رسد) آن‌ها حتی از رکورد 60 امتیازی فصل گذشته تحت هدایت اریک تن‌هاخ نیز پایین‌تر خواهد رفت.

آن‌ها هنوز به 11 امتیاز از هشت بازی پایانی خود نیاز دارند تا حداقل به رکورد 48 امتیازی فصل برسند، فصلی که آخرین باری بود که یونایتد کمتر از 50 امتیاز کسب کرد. همچنین، آن فصل آخرین باری بود که منچستریونایتد در نیمه پایینی جدول قرار گرفت و در رتبه سیزدهم ایستاد.

بازی بعدی یونایتد، دربی منچستر مقابل سیتی در اولدترافورد است، که روز یکشنبه برگزار می‌شود. با توجه به اینکه آن‌ها در دیدار رفت این فصل موفق به شکست سیتی در اتحاد شدند. این مسابقه فرصتی است تا برای اولین‌بار از فصل 2019-20، موفق به کسب دبل مقابل رقیب همشهری خود شوند. یونایتد و آموریم هر دو به یک نتیجه مثبت در این بازی نیاز دارند.

مارتینز، مهره کلیدی منچستر یونایتد؛ چرا نقشه جدید خلاقانه لیساندرو باعث غلبه بر سیتی شد؟

لیساندرو مارتینز درحال موقعیت سازی برای دیالو

آروین منصوری، فوتبال لب– هفته گذشته، روبن آموریم، سرمربی منچستریونایتد، گفت که مدافعان میانی او، مانند مارتینز و مگوایر باید در هنگام ایجاد فرصت، تهاجمی‌تر باشند.

آموریم از دفاع‌هایش چه میخواهد؟

آموریم پس از باخت 3-2 یونایتد مقابل ناتینگهام فارست گفت: “ما از ابتدا در جریان بازی هستیم و تمرکز بر این است که توپ را با پاس‌های شلخته از دست ندهیم، و آن‌ها (بازیکنان) در تلاش برای انجام این کار هستند. آن‌ها باید اعتماد به نفس بیشتری داشته باشند، نه فقط برای گرفتن توپ، بلکه برای قرار دادن توپ بین خطوط. آن‌ها سعی می کنند همه چیز را عالی انجام دهند، اما گاهی اوقات شما باید ریسک کنید و ما در این مسیر هستیم.”

سبک یونایتد تحت امر آموریم به معنای مسئولیت بیشتر برای مدافعان میانی است. پاس‌های عمودی آن‌ها برای شروع ترکیب‌های پاس ضروری است که به تیم اجازه می‌دهد از طریق مخالف بازی کند.

استفاده آموریم از دو مدافع کناری و سه مهاجم در خط جلو، اغلب حریف را مجبور می‌کند تا شکل خود را بدون توپ برای دفاع از اضافه‌بارهای گسترده تنظیم کند؛ که به نوبه خود ممکن است بسته به اصلاحات حریف، فضایی برای حمله میانی ایجاد کند.

پیروزی 2-1 دیروز در دربی مقابل منچسترسیتی، نشان داد که چرا برای مدافعان میانی یونایتد مهم است که وقتی فضایی برای حمله وجود دارد، ریسک کنند.

تاثیر مارتینز در برد یونایتد

سازمان دفاعی سیتی با 1-4-1-4 شروع شد و برناردو سیلوا از سمت راست زمین دفاع کرد.

خط دفاع سیتی

با این حال، برناردو مرتباً برای حمایت از کایل واکر عقب می‌رفت.

لایه دوم دفاع سیتی

این بدان معنا بود که یونایتد، فضایی برای حمله در بیرون خط میانی سیتی داشت. به خصوص زمانی که آنها بازی را از سمت راست تغییر دادند، جایی که خط هافبک حریف دور شده بود.

در اینجا، برناردو در موقعیتی است که از واکر حمایت می‌کند و مانع از این می‌شود که یونایتد بازی دو بر یک داشته باشد، زمانی که نوصیر مزراوی توپ را به برونو فرناندز می‌ دهد.

مزراوی و مارتینز

با این حال، فضایی را برای لیساندرو مارتینز ایجاد می‌کند تا به سمت آن پیش‌روی کند، کوین دی‌بروینه برای دفاع از خط حمله قرار نگرفت، زیرا بلاک سیتی در سمت دیگر زمین متمرکز بود.

حرکت مارتینز با پاس برونو
فضاسازی مارتینز و دالو

در نیمه اول، یونایتد به اندازه کافی به آن فضا حمله نکرد و مارتینز در موقعیت یابی خود تهاجمی نبود. مارتینز در چند مورد که این کار را انجام داد، نتوانست یک موقعیت خطرناک ایجاد کند.

در این مثال، آماد توپ را برای مانوئل اوگارته پاس می‌دهد. با کنار رفتن برناردو برای دفاع از دیوگو دالو…

دیالو و اوگارته

هافبک اروگوئه‌ای، مارتینز را در فضای مناسب پیدا می کند…

پاس اوگارته به مارتینز

اما پاس مدافع میانی به راسموس هویلوند توسط واکر قطع شد.

پراگرشن مارتینز

اوضاع در نیمه دوم زمانی که یونایتد به دنبال گل تساوی بود تغییر کرد. مارتینز در حمله به آن فضا تهاجمی‌تر بود و یونایتد، با یافتن مداوم مدافع میانی خود از آن استفاده کرد.

در اینجا، موقعیت فرناندز و دالو، برناردو را مجبور می‌کند تا زمانی که یونایتد در حال ساخت حمله از جناح راست خود است، عمیق‌تر عقب‌روی کند. آماد، سپس به داخل دریبل می‌زند و بازی را به مارتینز انتقال می‌دهد، در حالی که دی‌بروینه دوباره در موقعیت دفاع از مدافع میانی نیست.

پراگرشن دیالو برای مارتینز

سپس مارتینز توپ را برای دالو می فرستد…

پاس مارتینز به دالو

که برناردو را جذب می کند و به مدافع چپ یونایتد اجازه می‌دهد تا فرناندز که آزاد است را پیدا کند.

دالو و جایگیری برونو

کاپیتان یونایتد توپی را برای آماد وارد محوطه جریمه می‌کند؛ که ضربه سر او توسط ادرسون دفع می‌شود.

سانتر برونو برای دیالو
ضربه سر دیالو

در مثالی دیگر، موقعیت یابی دالو، برناردو را متقاعد می کند که خط دفاعی سیتی را کنار بگذارد و از آن حمایت کند. فضای خالی توسط مارتینز هوشمندانه مورد حمله قرار می گیرد و اوگارته توپ را به مدافع میانی پاس می‌دهد…

پاس اوگارته به مارتینز

که زمان و فضای کافی برای یافتن دقیق دوندگی کوبی ماینو در محوطه جریمه دارد…

سانتر مارتینز برای ماینو

اما هافبک با ضربه سر توپ را به بیرون ارسال می‌کند.

ضربه سر ماینو

تجهیز به حمله که در زیر نشان داده شده است، برد یونایتد را پیش‌بینی می‌کرد و مارتینز در هر دو نقش محوری داشت.

باز هم، یونایتد در حال تلاش برای ایجاد بار اضافی در منطقه گسترده است. با حرکت فرناندز به سمت خط کناری، در حالی که اوگارته و مارتینز به هم نزدیک می‌شوند تا او را پیدا کنند.

پاس مارتینز به اوگارته

این امر برناردو را مجبور می کند که از مارتینز که آزاد است، فاصله بگیرد و دور شود. فیل فودن مطمئن نیست که مدافع میانی را تحت فشار قرار دهد یا اوگارته را زیر نظر داشته باشد. بر این اساس؛ فرناندز، مارتینز را پیدا می کند…

برگشت برونو به مارتینز

و مدافع میانی چپ زمان کافی برای گرفتن پاس خود دارد. مارتینز بازی را به سمت آنتونی تغییر می دهد. آماد در حال دویدن در پشت دفاع است که چند دقیقه بعد تعیین‌کننده خواهد بود.

ارسال مارتینز

در تدارک گل دقیقه 90 آماد، مارتینز یک‌بار دیگر تاثیرگذار بود. این بازیکن آرژانتینی، حرکت را با پخش توپ از راه دور برای دالو آغاز می‌کند و ساوینیو، وینگر راست سیتی، برای حمایت از واکر از زمین خارج می شود.

پاس مارتینز به دالو

دالو و فرناندز، سپس با بازگرداندن توپ به مارتینز در حالی که برناردو، فودن و ارلینگ هالند در موقعیتی برای فشار به مدافع میانی نبودند، حمله را دوباره شروع کردند.

برونو فرناندز بین مارتینز و دالو

این به مارتینز فرصت می دهد تا پاس خود را انتخاب کند و او فرار آماد را در پشت دفاع پیدا می‌کند.

سانتر مارتینز برای دیالو

قبل از اینکه بازیکن منچستر با اولین لمس خود، توپ را بالای ادرسون بندازد و با ضربه دوم خود گل را به ثمر برساند.

ضربه دیالو از بالای سر ادرسون
شوت منجر به گل دوم

اهمیت تاثیر مارتینز در حمله، بیش از سه امتیاز و یک پیروزی در دربی است: این نشان می‌دهد که یونایتد در حال تطبیق با سبک آموریم روی توپ است و می‌داند که چگونه از آن امتیاز ایجاد کند.

سه امتیاز و یک پیروزی مقابل سیتی اما؛ مهم‌تر از آن گام در مسیر درست است.

منچستریونایتد 2-1 منچسترسیتی: آماد دیالو با دراما منچستر را قرمز کرد.

منچستریونایتد پیروز میدان

آروین منصوری، فوتبال لب– منچستریونایتد که تا دقیقه 88 بازنده دربی اعلام می‌شد، در دو دقیقه، دو گل به ثمر رساند تا یک کامبک کابوس‌وار برای رقیبش رقم بزند، تا منچسترسیتی به روند بدش ادامه بدهد.

آماد دیالو ستاره نمایش بود. ابتدا یک پنالتی به دست آورد، که برونو فرناندز آن را به گل تبدیل کرد. سپس در دقیقه 90؛ گل پیروزی‌بخش منچستریونایتد را به ثمر رساند. سیتی بعد از این باخت، 8 بازی از 11 بازی اخیر خود را باخت.

یونایتد خیلی کند بود و تا دقیقه 62 نتوانست یک شوت به سمت دروازه سیتی بزند، اما سیتی فقط کمی بهتر بود. حتی گل ابتدایی آنها نیز اتفاقی بود.

گل اول سیتی از روی کرنر کوتاهی بود که کوین دی‌بروینه زد، گوندوگان توپ را برگرداند و بعد، دی‌بروینه با سانتری که بعد از برخورد به پای دیالو کات برداشت، روی سر واردیول فرود آمد آن را درون دروازه قرار داد.

توپ راه خود را به یوشکو واردیول پیدا کرد، باعث شد چهارمین گل فصل خود در لیگ برتر را به ثمر برساند. تا در میان گل‌زنان سیتی به ارلینگ هالند (13)، نزدیک شود.

این گل به این معنی بود که تنها ولوز (9) و ساوتهمپتون (6) تا اینجای فصل لیگ برتر، بیشتر از منچستریونایتد؛ از زمان انتصاب آموریم (4 گل) از کرنر گل دریافت کرده‌اند.

یونایتد در نیمه دوم، با هدف هجومی بیشتری به میدان رفت اما تا اواخر بازی فرصت ایجاد نکرد. فرناندز بهترین موقعیت خود را، پس از پاس راسموس هویلوند به بالای دروازه فرستاد.

دیالو الهام بخش برگشت دیرهنگام بود. او روی اشتباه ماتئوس نونس یک پنالتی برنده شد، سپس گل پیروزی دراماتیک را به ثمر رساند. یونایتد اکنون تنها 5 امتیاز با سیتی فاصله دارد.

قهرمان، نتوانست از لغزش لیورپول و آرسنال در روز شنبه استفاده کند. اکنون با انجام یک بازی بیشتر، 9 امتیاز با صدر اختلاف دارند. راه درازی در پیش است، اما سخت است که ببینیم سیتی پس از این دوره همچنان ادعا کند که در رقابت قهرمانی قرار دارد.

منچستریونایتد 2-3 ناتینگهام فارست، اشتباهات یونایتدی‌ها آن‌ها را به شکست‌ محکوم کرد.

چرخ هدایت منچستریونایتد توسط آموریم پنچر شد

آروین منصوری، فوتبال لب– تمام تصورات از ماه عسل برای روبن آموریم، به عنوان سرمربی منچستریونایتد در روز شنبه به خوبی خراب شد. آنها در خانه شکست 3-2 مقابل ناتینگهام فارست متحمل شدند.

آموریم امیدوار بود پس از باخت اواسط هفته مقابل آرسنال، به عقب برگردد. اگرچه آنها در بیشتر بازی در اولدترافورد تسلط داشتند، فارست در 30 سال گذشته، اولین برد خارج از خانه مقابل منچستریونایتد را به دست آورد.

اتفاقات بازی

میزبان، تنها با 91 ثانیه بازی عقب بود. نیکولا میلنکوویچ از یک کرنر توپ را وارد دروازه کرد. این هفتمین گلی بود که منچستریونایتد در این فصل از کرنر در لیگ برتر دریافت کرد، که بیشتر از همه در لیگ برتر بود.

وقتی متز سلز، تنها توانست تلاش آلخاندرو گارناچو را خراب کند. راسموس هویلون، گل تساوی را به ثمر رساند. اما فارست در اوایل نیمه دوم باز هم جلوتر بود.

مورگان گیبز وایت، در فاصله 25 یاردی دروازه در اختیار داشت. به نظر می رسید که دوندگی کم او در میانه دروازه، آندره اونانا را فریب می دهد، که ثمره آن، تنها تماشای توپ بود.

یک ضربه سر چرخشی کریس وود (که او را با 25 گل بهترین گلزن تاریخ فارست در لیگ برتر کرد). سپس به طرز عجیبی توسط لیساندرو مارتینز اجازه ورود توپ به دروازه داده شد، که احتمالاً فکر می کرد توپ به بیرون می رود.

برونو فرناندز پس از کات بک آماد دیالو، با یک پایان خوب از خارج از محوطه، یک ضربه را به عقب کشید. اما هیچ تغییری دیرهنگام از سوی منچستریونایتد اتفاق نیفتاد.

این بدان معنی است که آموریم، برای دومین بار در دوران حرفه ای خود، متحمل شکست متوالی در لیگ برتر شد. در حالی که نونو اسپریتو سانتو اولین سرمربی فارست از سال 1010-1909 بود که هر دو بازی اول لیگ خود را در برابر منچستریونایتد برد.

چیزی برای آموریم و منچستریونایتد آسان‌تر نمی‌شود، زیرا یکشنبه هفته‌ای یک هفته به مصاف منچسترسیتی در لیگ برتر می‌رود.

فکت های بازی منچستریونایتد و ناتینگهام فارست

روبن آموریم برای اولین بار از فوریه 2023، زمانی که هدایت اسپورتینگ را برعهده داشت، در یک بازی خانگی در لیگ شکست خورده است. تنها برای دومین بار در دوران مدیریتی خود، دو بار پیاپی در لیگ برتر شکست خورد.

نیکولا میلنکوویچ بیستمین بازیکن صربستانی است که در لیگ برتر گلزنی می‌کند. او اولین صربی است که پس از الکساندر میتروویچ مقابل منچستریونایتد گلزنی می‌کند.

ناتینگهام فارست، برای اولین بار از سال 1992؛ زمانی که برایان کلاف و سر الکس فرگوسن در تیم های مربوطه حضور داشتند، در بازی‌های لیگ مقابل منچستریونایتد پیروز شده.

از شروع فصل گذشته، تنها منچسترسیتی (22) بیشتر از ناتینگهام فارست (15) از خارج از محوطه جریمه گل بیشتری به ثمر رسانده است.

از زمانی که اولین بازی خود را در لیگ برتر انجام داد، تنها کوین دی بروین و جیمز وارد پروس (هر کدام 14) بیشتر از برونو فرناندز (11؛ هم سطح با جیمز مدیسون و سون هیونگ مین) از بیرون محوطه جریمه در رقابت ها گل زده‌اند. اکنون برای اولین بار در پنج بازی خانگی متوالی لیگ برتر 3گل زده و 4پاس گل به ثمر رسانده است.