امیرحسین محمودی، فوتبال لب– وقتی اولین گل تاتنهام هاتسپر در مقابل منچستر سیتی در ابتدا آفساید اعلام شد، این موضوع توماس فرانک، سرمربی تیم را از تشویق و تقدیر از بازیکنانش باز نداشت.
دلیل اصلی برد: فست بیلدآپ
بیلدآپی متهاجم که موقعیتهای واید آن مناسب شکست حریف است. فصل گذشته از نشانههای بارز برنتفورد تحت هدایت توماس فرانک بود. در بازیهای پیش فصل تاتنهام نشانهها از این قرار بود که این سبک میتواند برای آنها در این فصل یک راهحل تهاجمی مهم باشد. سومین گل تاتنهام در مقابل برنلی در هفته افتتاحیه لیگ برتر، یکی از انواع همین ساختهای حمله سریعی بود که توماس فرانک به تیم آورد. ریچارلیسون به عقب رفت تا موقعیت را متصل کند. سپس پاپه ماتار سار، استارت برنان جانسون به پشت دفاع را دید. گل اول جانسون در پیروزی 2-0 روز شنبه برابر سیتی نیز از همان اصول تهاجمی پیروی کرد، اما این ترکیبها در ناحیه عرضی انجام شد و الگوی متفاوتی را دنبال کرد. در مقابل پرس 4-3-3 سیتی، که وینگر به داخل حرکت میکند، برای فولبک تاتنهام، زمان اضافی وجود داشت.
فست بیلد آپ توماس فرانک در تاتنهام چطور کار میکند؟
در مرحلهٔ بیلدآپ بازی تاتنهام تحت سرمربیگری توماس فرانک، دو بازیکن سیتی، اسکار باب و عمر مرموش، جد اسپنس و پدرو پورو را یارگیری نکردند تا بتوانند با جابهجایی توپ به فلنک (گوشههای عرضی زمین) دیگر، به داخل زمین برای پرسینگ حرکت کنند. تیم توماس فرانک با آغاز بیلدآپ سریع خود از طریق پورو از این ضعف بهرهبرداری کرد و سپس از محمد کودوس و سار در مناطق بالایی زمین برای فریب دفاع سیتی استفاده نمود. به محض اینکه فولبک راست توپ را دریافت کرد، کودوس عقب کشید تا رایان آیت نوری را از موقعیت خود خارج کند و سار به فضای خالی که برای او محیا بود، حمله کرد.
پاس رومرو به پورو بخاطر عدم یارگیری مناسبحرکت بدون توپ کودوس که سار را صاحب توپ کرد.
دقیقه 12:59
در یکی از صحنههای بازی، بعد از موقعیت بالایی؛ نقش مرموش در پرس منچستر سیتی باعث میشود که پورو زمان بیشتری برای صاحب توپ بودن دارد. این مزیت به او اجازه داد تا محمد کودوس را پیدا کند. همزمان، سار به فضای خالی حمله میکند، اما با توجه به کم بودن سرعت او روبن دیاز به راحتی او را یارگیری میکند. علاوه بر آن، آیت نوری، کودوس را مانع از پیشرفت توپ به سمت دروازه سیتی میکند و تاتنهام دوباره باید از اول شروع کند.
پاس رومرو به پوروشکل گیری دوباره موقعیت که این بار دیاز از رخ دادنش جلوگیری کرد.
دقیقه 14:02
در مثالی دیگر، میتوانید موقعیت داخلی زمین مرموش را مشاهده کنید، که میکى فن د فن به سمت دروازهبان خود، ویکاریو، عقب میرود. وینگر مصری به سمت پورو حرکت نمیکند تا در موقعیتی قرار گیرد که در صورت ارسال توپ ویکاریو به فن د فن یا اسپنس، رومرو را پرس کند. این حرکت منطقی است زیرا ارلینگ هالند مسیر پاس به سمت راست را مسدود کرده است. با این حال، حرکت هوشمندانه رودریگو بنتانکور به تاتنهام امکان میدهد تا ویکاریو، رومرو را پیدا کند. در حالی که مرموش در موقعیت مناسبی برای دفاع از پورو نیست. سپس رومرو با هافبک اروگوئهای بازی میکند تا فولبک راست که آزاد است را پیدا کند.
رفتن بنتانکور به سمت ویکاریوخروج از پرس تاتنهام طی سه پاس
با حرکت پورو به موقعیتی برای پیشروی توپ، بخش دوم بیلدآپ سریع تاتنهام آغاز میشود. در اینجا، او توپ را به بنتانکور بازمیگرداند که بنتانکور بلافاصله آن را به پشت دفاع سیتی ارسال میکند. مطابق برنامه، کودوس عقب میکشد تا آیتنوری را به جلو بکشاند و سار به فضای خالی حمله میکند. حتی اگر دیاز آزاد باشد تا از هافبک سنگالی دفاع کند، ایده این است که سار به صورت دینامیک و در حال دویدن در مقابل مدافعی که از یک موقعیت ایستا حرکت خود را آغاز میکند، به فضای مقابل حمله کند. پاس بنتانکور بیش از اندازه قدرتمند بود و احتمالا سار در موقعیت آفساید قرار گرفت. اما همین حملات نشانهای هشدار دهنده از آنچه در ادامه قرار بود اتفاق بیفتد را نشان میداد.
حرکت رو به عقب کودوس و استارت همزمان سار رو به جلو
دقیقه 34:25
گل اول تاتنهام دقیقاً از همان حرکتی که از ابتدای نیمه اول در تلاش برای اجرای آن بودند، به ثمر رسید. در فرآیند ساخت این گل، تاتنهام بار دیگر حمله را از طریق پورو آغاز میکند. زیرا نقش پرسینگ مرموش به فولبک راست اجازه میدهد کسری از ثانیه زمان بیشتری روی توپ داشته باشد.
شروع دوباره روند تاتنهام
همزمان که فولبک راست، خود را برای پیش بردن توپ آماده میکند، کودوس عقب میکشد تا ناتان آکه، جایگزین آیتنوری بعد از مصدومیت و تعویض او، را از موقعیت خود خارج کند. و فضای لازم برای حمله سار را ایجاد نماید. این هافبک سنگالی با دویدن به سمت جلو در لحظهای که پورو توپ را به سمت منطقه مورد نظر ارسال میکند. او این حرکت را تکمیل میکند.
پاس بلند و خط شکن پورو
حمله به توپ از یک موقعیت در حال دویدن نسبت به دیاز، به سار کمک میکند تا مدافع میانی را برای رسیدن به توپ شکست دهد. او با پرشی بالاتر از دیاز، توپ را در مسیر ریچارلیسون قرار داد.
پاس سار با ضربه سر
در ادامه، مهاجم نوک تاتنهام توپ را به جلوی دروازه ارسال میکند تا جانسون با یک ضربه گل را به ثمر میرساند.
پاس عرضی ریچارلیسون به جانسونضربه نهایی و گل اول تاتنهام و خوشحالی توماس فرانک
غلبه تاتنهام و توماس فرانک ادامه یافت
گل جانسون حرکت بازی را به نفع تاتنهام تغییر داد. پس از آن، ژائو پالینیا دومین گل را از یک موقعیت پرسینگ بالا به ثمر رساند. تاتنهامِ توماس فرانک در نیمه دوم نیز همین فشار را حفظ کرد تا به پیروزی برسد. پیروزیای که گلهای آن دو ویژگی کلیدی این تیم تاتنهام را به نمایش گذاشت. همانطور که توماس فرانک در کنفرانس خبری پس از بازی توضیح داد، سه موضوع کلیدی که میخواست اصول بازی خود در برابر سیتی را بر حول آنها بنا کند، عبارت بودند از: «جنبه دفاعی بازی، شجاعت در فاز یک (بیلدآپ) و فاز دو (پراگرشن توپ) و توپهای راکد».
تشویق او از بازیکنان، پس از آنکه در ابتدا گل جانسون آفساید اعلام شد، به این دلیل بود که آنها در اجرای الگوی پاسکاری که بر اساس اصول حملهای تاتنهام طراحی شده بود، بهتر عمل میکردند. سپس توماس فرانک به سمت نیمکت تاتنهام نگاه کرد تا مطمئن شود گل مورد تأیید قرار میگیرد یا خیر. پاسخی که دریافت کرد باعث شد با نشان دادن دو شست به سوی بازیکنان، آنها را تحسین کند. حرکت فست بیلدآپ که تاتنهام از ابتدای بازی در تلاش برای اجرای آن بود، در نهایت کلید پیروزی آنها شد.
امیرحسین محمودی، فوتبال لب– قبل از اینکه بخواهیم مشکل منچستر یونایتد در این هفته را بررسی کنیم، باید دو نکته را به یاد داشته باشیم. اول اینکه در این باشگاه فقط یک مشکل وجود ندارد. دوم اینکه هر چند مشکل باشد، برونو فرناندز یکی از آنها نیست. همیشه باید این موضوع را تأکید کنیم. مخصوصاً در این مواقع نادر که او بیشتر به تیم ضرر میزند تا کمک، همانطور که یکشنبه در ورزشگاه کروین کاتیج این اتفاق افتاد.
نگاهی نزدیکتر
برای مثال، فصل گذشته را در نظر بگیرید. آن فصل احتمالاً بهترین عملکرد فرناندز برای یونایتد بود؛ حداقل بعد از اولین فصل کاملش. اما شروع خوبی نداشت. او تا وقفهی بینالمللی ماه اکتبر فقط یک پاس گل در لیگ ثبت کرده بود، مقابل ساوتهمپتون. اولین گل او هم زمانی به ثمر رسید که اریک تنهاخ اخراج شد. در آن زمان، مثل حالا، بهترین پیشبینی این بود که برونو فرناندز دوباره به فرم خوبش برمیگردد. و در نهایت این اتفاق افتاد. اما تفاوت این است که آن زمان او در خط میانی دو نفره بازی نمیکرد. بهراحتی میشود تساوی ناامیدکنندهی 1-1 روز یکشنبه مقابل فولام را گردن فرناندز انداخت. او در دو صحنهی تعیینکنندهی بازی نقش داشت: پنالتی از دسترفته در نیمهی اول که توپ را بالای دروازه زد. همچنین عدم توجه به یارگیری امیل اسمیترو که با یک فرار دیرهنگام، گل مساوی را در دقیقهی 73 به ثمر رساند.
برونو فرناندز حین ضربه پنالتی
برونو فرناندز؛ مشکل خط میانی یونایتد؟
آنچه برای هفتهها و ماههای آینده نگرانکنندهتر است، سهولت کار فولام در عبور مکرر از خط هافبک منچستریونایتد بود. هافبکی متشکل از برونو فرناندز و کاسمیرو، سپس فرناندز و میسن ماونت، و در ادامه فرناندز و مانوئل اوگارته. اما همیشه با حضور فرناندز. این دقیقاً همان برنامهی بازی مارکو سیلوا از ابتدا بود؛ چیزی که الکس ایووبی بعدها تأیید کرد. او پس از بازی به اسکای اسپورت گفت: «ما میدانستیم میتوانیم از دو هافبک آنها عبور کنیم و مدافعان مرکزیشان جلو میکشند. ما امروز از این موضوع استفاده کردیم.»
روبن آموریم گفت که پنالتی از دسترفتهی فرناندز تا حدی به خاطر «مسئولیت زیاد» او بود. اما سرمربی یونایتد در 9ماه گذشته، بهویژه از نظر تاکتیکی، مسئولیتهای بیشتری را به کاپیتان خود سپرده است. آموریم فصل گذشته فرناندز را عقبتر از قبل قرار داد تا به بازیسازی نامطمئن یونایتد کمک کند. اما در این حالت، تأثیر او در نزدیکی محوطهی جریمهی حریف کاهش یافت. آموریم، متئوس کونیا و برایان امبومو را به خدمت گرفت؛ تا حدی برای تقسیم این بار به برونو فرناندز کمک کنند.
خرید امبومو و کونیا؛ به ضرر برونو
اما نکتهای که در نقل و انتقالات تابستانی یونایتد به چشم نیامد، این بود که دو بازیکنی که توانایی اجرای سیستم آموریم را نشان دادند، تقریباً در پستهای غیرطبیعی خود بازی میکنند تا با تاکتیک فعلی هماهنگ بشوند.
کمتر کسی معتقد است که خرید متئوس کونیا و برایان امبومو غیرضروری بود. مخصوصاً بعد از ثبت رکوردِ منفی 44 گل در لیگ برتر فصل گذشته. اما همیشه این خطر وجود دارد تا با عقب بردن فرناندز و استفاده از آماد در پست وینگبک راست، همان اندک خلاقیت یونایتد در فصل پیش کاهش پیدا کند. بله، ضعف در تمامکنندگی برای آموریم گران تمام شد. (هیچ تیمی در لیگ برتر کمتر از یونایتد عملکردی مطابق با xG آنها را نداشت) بنابراین خرید گلزنان قابل اعتماد ضروری بود. اما مجموع xG تنها 52.6، نشان میدهد که یونایتد حتی در خلق موقعیت هم مشکل داشت؛ آماری در حد تیمهای نیمهی پایینی جدول.
مشکل گلزنی همچنان پابرجاست.
این مشکل در فصل جدید هم ادامه دارد. یونایتد هفتهی گذشته مقابل آرسنال شوتهای زیادی زد، اما هیچکدام موقعیت صددرصدی نبود. با وجود برتری ظاهری، تیم آموریم به ندرت توانست این برتری را به نتیجه تبدیل کند. یک هفته بعد، به جز 15 دقیقهی ابتدایی که کونیا بدشانس بود که گل نزد، یونایتد مقابل فولام کاملاً بیاثر بود. سیلوا بعد از بازی گفت: «تمام خطرات یونایتد در نیمهی دوم از روی ضربات ایستگاهی بود، نه بیشتر.» این حرف بیراه نبود.تنها «موقعیت بزرگ» یونایتد در این بازی، طبق تعریف اوپتا، از یک شوت بلند دروازهبان آلتای بایندیر ایجاد شد. در مقابل، فرناندز فقط یک بار پاس گلساز داد. برای کونیا در همان دقیقهی اول، آن هم از راه دور.
وقتی قرار گرفتن کاپیتان یونایتد در پست عقبتر (همانطور که در نقشهی لمس توپ او مشهود است) باعث افت شدید خلاقیت تیم است سخت است که این اقدام را حمایت کرد. این موضوع حتی غیرقابلدفاعتر میشود، وقتی مانع پیشرفت یک استعداد ویژه از آکادمی باشگاه شود.
لمس توپهای برونو فرناندز برابر فولام
دردسر تاکتیکی آموریم!
کوبی ماینو که برابر آرسنال روی نیمکت بود، دوباره یکشنبه بدون حضور در زمین ماند. چرا؟ ساده است. آموریم بعد از بازی تأیید کرد: «او حالا برای این پست با برونو رقابت میکند.» آموریم حتی در طول بازی مقابل کروین کاتیج به استفاده از زوج فرناندز-ماینو فکر نکرد و ظاهراً در آینده هم قصد چنین کاری ندارد. تصور اینکه چنین زوجی هم بهراحتی مثل بقیه ترکیبهای یکشنبه مغلوب شود، سخت نیست. اما مهارتهای ماینو و فرناندز آنقدر متفاوت است که این سؤال ایجاد میشود: چرا آنها برای یک پست رقابت میکنند؟ و آیا این نقش واقعاً برای هیچکدام مناسب است؟قرار دادن بهترین بازیکن یونایتد، با استعدادترین محصول آکادمی و یک خط حملهی جدید در یک ترکیب، در این سیستم کاملاً غیرعملی است.
آموریم در منچستر چه خواهد کرد؟
اما اگر منچستریونایتد با خرید دو هافبک هجومی در تابستان، این مسیر را انتخاب کرد. برونو فرناندز هم با رد پیشنهاد الهلال برای بازی در لیگ حرفهای عربستان، چنین تصمیمی گرفت.
چه بلایی بر سر برونو فرناندز خواهد آمد؟
در طول هفتهی گذشته، گزارشهایی منتشر شد مبنی بر اینکه باشگاه الاتحاد نیز به جذب این بازیکن 30 ساله علاقهمند است. اما انتظار نمیرود فرناندز قبل از پایان مهلت نقل و انتقالات در دوشنبهی آینده، از یونایتد جدا شود. منابع نزدیک به فوتبال عربستان نیز نسبت به واقعی بودن این شایعات تردید دارند. فرناندز در ابتدای همین پنجرهی نقل و انتقالاتی تصمیم گرفت در اولدترافورد بماند و هیچ نشانهای وجود ندارد که این تصمیم تغییر کند.در این شرایط، یونایتد باید راهی پیدا کند تا نقاط قوت زیاد فرناندز را برجسته کند و نقاط ضعفش را پوشش دهد. این به معنی یافتن یک زوج مناسب در خط میانی یا حتی بازنگری کامل در نقش عمیق فعلی برای او است. آنچه قطعی است اینکه آموریم مشکلات زیادی برای حل کردن دارد، بدون اینکه بهترین و مهمترین بازیکنش را هم به یکی از این مشکلات تبدیل کند.
علیرضا خلیلی، فوتبال لب – همه در مقطعی گفتهایم که بازگشت یک بازیکن خاص از مصدومیت یا یک دوره قرضیِ پربار، میتواند «مثل یک خرید جدید» باشد. اگرچه این ممکن است کمی کلیشهای و آزاردهنده باشد، اما ما تصمیم گرفتیم با انتخاب هشت تن از بازیکنان پریمیرلیگی که انتظار میرود در فصل ۲۰۲۵/۲۶ بازگردند و تأثیر چشمگیری بر تیمشان بگذارند، از آن استفاده کنیم.
رودری، ستاره بد شانس سیتیزنها؛ یکی از بازیکنان پریمیرلیگی که همه منتظر بازگشت او هستند!
غیرممکن است که بتوان با قطعیت گفت که اگر رودری اکثر بازیهای فصل بدون جامِ ۲۰۲۴/۲۵ منچسترسیتی را از دست نمیداد، چه تفاوتی ایجاد میشد. به هر حال، منصفانه است که فرض کنیم حداقل فاصلهی کمتری با قهرمانی لیورپول ایجاد میکردند.
رودری در بازی مقابل آرسنال در ماه سپتامبر دچار پارگی رباط صلیبی شد. او تا ۲۰ می، زمانی که بهعنوان بازیکن ذخیره در برد ۳–۱ مقابل بورنموث بازگشت، از میادین دور بود. رودری سپس در آخرین روز فصل پریمیرلیگ بازی نکرد و در طول جام باشگاههای جهان بهندرت به میدان رفت، تا اینکه در شکست غیرمنتظره مقابل الهلال که سیتی را راهی خانه کرد، دچار مصدومیت شد.
با فرضِ اینکه مصدومیتِ او فقط جزئی باشد و بتواند به سطحِ قبلی خود بازگردد، رودری نمونهٔ عبارتِ «مثل یک خرید جدید» برای سیتی خواهد بود. دلیلش این است و احتمالاً نیاز به یادآوریِ این موضوع ندارید که او تقریباً همهکار میکند.
بازیکنی کلیدی در سیستم گواردیولا
مسلماً او برای سبکِ بازیِ مبتنی بر مالکیتِ سیتی حیاتی است. چنانکه ۳٬۳۵۹ پاسِ موفقِ او در فصل ۲۰۲۳/۲۴، رکوردِ یک فصلِ لیگ برتر (دستکم از فصل ۰۴–۲۰۰۳ به بعد) محسوب میشود.
در پیوند با این موضوع، او در فصل ۲۰۲۳/۲۴ با ۸/۴ مشارکت در صحنههای بازیِ آزاد بهازای هر ۹۰ دقیقه (با حداقل ۲٬۰۰۰ دقیقه بازی)، پیشتازِ لیگ برتر بود. این نشان میدهد چه میزان از بازیِ سیتی حولِ محور او میگشت.
اما او علاوه بر نقشِ خود بهعنوان یک رهبر، در یکسوم نهایی نیز سهمی چشمگیر داشت. رودری در ۵۰ بازی برای سیتی در تمام رقابتهای فصل ۲۰۲۳/۲۴، ۲۲ تاثیر مستقیم بر روی گلزنی داشت.
این گواه بر تأثیری است که او در حمله نیز میتواند بگذارد. اهمیتِ او در نتایجِ سیتی نیز مشهود بود. آنها تنها در یکی از ۵۰ بازیای که او در فصل ۲۰۲۳/۲۴ حضور داشت، باختند. سیتی در چهار مورد از ۹ بازیای که رودری غایب بود، شکست خورد.
با توجه به این موضوع و محوریبودنِ او برای سیتی، بسیار وسوسه برانگیز است که فصلِ ناامیدکنندهٔ ۲۰۲۴/۲۵ این باشگاه را به غیبتِ رودری نسبت دهیم. شاید واقعاً عواملِ بسیار دیگری هم نقش داشتند، اما بدونشک، او یک غیبتِ بزرگ بود و برای پپ گواردیولا بهرهای چشمگیر خواهد بود.
فردی کادیاوغلو، بازیکنی که فعلا فرصت ارائه استعدادش را نداشته است!
وقتی برایتون تابستانِ سالِ گذشته با پرداختِ حدوداً ۲۵ میلیون پوند، فِردی کاویاوغلو، مدافعِ ترکیهای را به خدمت گرفت، این انتقال یک موفقیتِ بزرگ تلقی شد. این مدافعِ چندمنظوره و تهاجمی که توجهِ بسیاری از باشگاههای بزرگ، بهویژه آرسنال، را در یورو ۲۰۲۴ جلب کرده بود، پیشتر با چندین تیمِ مطرح لینک شده بود.
اما در نوامبر، فدراسیونِ ترکیه تأیید کرد که کادیاوغلو بهدلیلِ «پارگیِ مفصلِ شستِ پایِ چپ» از میادین دور میماند. تقریباً دو ماه بعد، پس از یک دورهٔ نقاهتِ طولانی، در نهایت تحتِ عملِ جراحی قرار گرفت. او دیگر در فصلِ ۲۰۲۴/۲۵ به میدان نرفت.
با این حال، او باید برای شروعِ فصلِ جدید آماده باشد و این به کادیاوغلو امکان میدهد تا دورانِ حرفهایاش در برایتون را که هرگز واقعاً آغاز نشد، کلید بزند.
بازیکنی که تنها به یک موقعیتِ خاص محدود نمیشود
در معدود بازیهایی که برای مرغانِ دریایی انجام داد، مشخص بود که فابیان هورزلر، مربیِ تیم، به انعطافپذیریِ کادیاوغلو اهمیت میدهد.
او نمونهای نسبتاً نامتعارف است؛ چرا که با وجودِ راستپا بودن، در باشگاهِ سابقش، فنرباغچه، عمدتاً بهعنوانِ مدافعِ چپ بازی میکرد. پس از پیوستن به برایتون، از او در هر دو جناح و هم در پستِ مدافعِ کناری و هم در نقشِ هافبکِ کناری، استفاده شد.
این موضوع احتمالاً حاکی از آن است که برنامهٔ تیم، استفاده از او بهعنوانِ یک بازیکنِ چندمنظوره بهجایِ صرفاً مدافعِ چپ بوده است. ضمن اینکه تواناییهای فنیاش به او امکان میدهد در صورتِ نیاز، به پستهای میانی هم جابهجا شود.
تعیینِ جایگاهِ دقیقِ او در فصلِ ۲۰۲۵/۲۶ دشوار است. هرچند در تئوری به نظر میرسید او با پرویس استوپینیان برای پستِ ثابتِ مدافعِ چپ رقابت کند، اما انتقالِ ماکسیم د کویپر از کلوب بروژ که با هزینهای کمنمایان نیست، این موضوع را زیرِ سؤال برده است. در جناحِ مقابل هم برایتون همچنان تارق لمپتی، که قراردادِ جدید امضا کرد، و یوئل فلتمان را در اختیار دارد.
اما بازیکنانی که بتوانند بهطورِ مؤثر در پستها و نقشهای متعدد بازی کنند، کالایی ارزشمندند و کادیاوغلو میتواند داراییِ بسیار مفیدی باشد.
ایگور تیاگو، انتقالی گرانقیمت برای برنتفورد، که همچنان امیدوار به درخشش در جمع بازیکنان پریمیرلیگی است…
برنتفورد تابستانِ گذشته ایگور تیاگو را بهعنوانِ گرانترین خرید تاریخ باشگاه ثبت کرد. آنها با پرداختِ حدوداً ۳۰ میلیون پوند به کلوب بروژ، به دنبالِ جایگزینی این بازیکن با ایوان تونی بود. اما این بازیکنِ برزیلی بهندرت به میدان رفت.
در اولین حضورِ پیشفصلش برای باشگاه، دچار آسیبِ مینیسک شد که تا نوامبر او را از میادین دور نگه داشت. پس از آن چهار بازی در لیگ برتر انجام داد، اما بهدلیل عفونتِ مفصلِ زانو، پنج ماهِ دیگر هم غایب بود. پایانِ فصل با چهار حضورِ کوتاهِ دیگر همراه شد، اما فصلِ ایگور تیاگو تباه شده بود.
او و برنتفورد امیدوارند در فصلِ ۲۰۲۵/۲۶ شانسِ بهتری داشته باشند. با توجه به خروجِ برایان امبومو، این فرصتی است تا تیاگو در کنارِ یوان ویسا (در صورت ماندنِ وی و تمایلِ کیث اندروز به استفاده از دو مهاجم) ثابت کند که شایستگی را برای حضور در ترکیبِ اصلی دارد.
اما ایگور تیاگو چه نوع مهاجمی است؟
پس از اعلامِ این انتقال در فوریهٔ ۲۰۲۴، توماس فرانک، سرمربیِ سابقِ برنتفورد، بر فشارِ کاری بالا و فشار دادنِ مداومِ تیاگو تأکید کرد و همچنین به فیزیک قابلتوجهِ این برزیلی اشاره نمود.
او در تنها فصلِ حضورش در بروژ، سابقهٔ خوبی در رسیدن به موقعیتهای خطرناک داشت. هرچد ۱۲ گلِ بدونِ پنالتیاش شاید عددِ چشمگیری نباشد، اما میانگینِ xG (گلهای مورد انتظار) شوتهای غیرپنالتیاش ۰/۱۹ بود؛ بینِ ۲۵۴ مهاجمِ ۱۰ لیگِ برترِ اروپایی که حداقل ۵۰ شوتِ غیرپنالتی در فصلِ ۲۰۲۳/۲۴ زده بودند، این آمار تیاگو را در رتبهٔ دوازدهم قرار میداد.
مسلماً قرارگرفتن در موقعیتهای خوبِ گلزنی برای هر مهاجمی امتیاز محسوب میشود، اما این ویژگی بهطورِ خاص با فلسفهٔ فرانک همخوانی داشت؛ کسی که در مصاحبهای در سال ۲۰۲۲ با بنیادِ هوادارانِ برنتفورد گفت: «من به افزایش موقعیتِ گلزنی باورِ زیادی دارم؛ یعنی ایجادِ فرصتهایی که شانسِ گلزنی را افزایش دهند». هنوز مشخص نیست که اندروز نیز چنین دیدگاهی داشته باشد، اما پتانسیلِ موفقیتِ ایگور تیاگو در برنتفورد وجود دارد.
لیساندرو مارتینز؛ باکیفیت اما همیشه مصدوم!
با انتصابِ روبن آموریم توسطِ منچستریونایتد در نوامبر، لیساندرو مارتینز در میانِ مدافعانی بود که بیشترین بهره را میبرد. اگرچه انتظارِ استفادهٔ آموریم از سیستمی با سه مدافع سببِ نگرانیهایی شد، اما انتظارِ او برای پیشرویِ مکررِ مدافعانِ کناری بهوضوح با نقاطِ قوتِ مارتینِز همخوانی داشت.
این بازیکنِ ملیپوش آرژانتینی، بدونِ تردید توانمندترین مدافعِ مرکزیِ یونایتد در بازی با توپ است. در بازهٔ آمدنِ آموریم تا مصدومیتی که باعث پایان فصل برای مارتینز شد، این بازیکنِ در میانِ مدافعانِ یونایتد (با حداقل ۱۰۵+ دقیقه بازی) در تمام رقابتها پیشتاز بود:
لمسِ توپ در هر ۹۰ دقیقه: ۸۲/۲
پاسها در هر ۹۰ دقیقه: ۷۱/۱
پاسهای موفق در هر ۹۰ دقیقه: ۶۴/۷
در کلِ فصلِ گذشته در لیگ برتر، نرخِ موفقیتِ ۷۹٪ مارتینز در ارسالِ پاسهای تحتِ فشارِ حریفان در فاصلهٔ دو متری، هفتمین رتبهٔ برتر در میانِ ۶۹ مدافعِ مرکزی بود که حداقل ۵۰۰ پاس را امتحان کرده بودند.
اما این فراتر از صرفاً بازیِ راحت است؛ هدفمندی و تأثیرِ مثبتِ پخشِ توپِ او بهمراتب از هر هم تیمیِ مدافعِ دیگری بیشتر بود.
مارتینِز در فصلِ گذشته با میانگینِ ۱۰/۸ پاسِ خطشکن در هر ۹۰ دقیقه، در میانِ مدافعانِ مرکزیِ لیگ برتر (با حداقل ۹۰۰+ دقیقه بازی) رتبهٔ هشتم را داشت. از این میان، بهطورِ میانگین ۰/۸ پاس در هر ۹۰ دقیقه، خطِ دفاعیِ حریف را میشکست. این دومین آمارِ برتر در میانِ این بازیکنان بود و مجموعِ ۱۶ پاسِ خطشکنِ او به داخلِ محوطهٔ جریمه، ۵ پاس بیشتر از هر مدافعِ مرکزیِ دیگر بود. این در حالی است که فصلِ او در ۳ فوریه بهدلیلِ مصدومیتِ رباطِ صلیبی پایان یافت.
او احتمالاً برای شروعِ فصلِ ۲۰۲۵/۲۶ آماده نخواهد بود، چرا که گزارشها حاکی است مارتینز در طولِ پیشفصل برنامهٔ تمرینیِ انفرادی خواهد داشت. اما در ابتدا ترسِ این میرفت که تا ۲۰۲۶ غایب باشد، و جدیدترین نشانهها حاکی از پیشرفتِ امیدوارکنندهٔ اوست. بازگشتش در ماههای آغازینِ فصلِ جدید دور از ذهن نیست.
فصلِ ۲۰۲۴/۲۵ نشان داد که مشکلاتِ زیادی در ترکیبِ یونایتد وجود دارد که نبودِ ثبات در خطِ دفاع هم به آن دامن زده است. اما مارتینز یکی از معدود بازیکنانی است که هواداران میتوانند مطمئن باشند کیفیت ارائه میدهد.
سون بوتمن، مدافع باکیفیت تیم نیوکاسل
این واقعیت که نیوکاسل علیرغم غیبتِ طولانیمدتِ بهترین مدافعِ مرکزیاش در فصلِ گذشته، با کسبِ رتبهٔ پنجم به لیگ قهرمانان اروپا بازگشت، گواهِ فوقالعادهای بر مدیریتِ اِدی هاو و عملکردِ تیم است . در فصل ۲۰۲۴/۲۵ دن برن به پستِ میانی منتقل شد تا عمدتاً بهعنوانِ مدافعِ مرکزی در کنارِ فابیان شار بازی کند و این دو با هم یکی از بهترین زوجهای دفاعیِ لیگ برتر بودند . اما برن صرفاً جای خالیِ بوتمن را پر کرد که بهدلیلِ مصدومیتهای مکرر غایب بود.
این مدافعِ هلندی در ۱۶ ماهِ گذشته بدشانسیِ وحشتناکی داشته است. او در مارسِ ۲۰۲۴ دچار پارگیِ رباطِ صلیبی شد و در ژانویه بازگشت، اما تنها دو بازی دیگر در تمامِ رقابتها طی فوریه، مارس و آوریل انجام داد که علتِ آن مشکلِ اضافیِ زانو بود. با این حال، وقتی بوتمن سالم است، یکی از چندبُعدیترین مدافعانِ مرکزیِ لیگ برتر بهشمار میرود. برای شروع، او در فصلِ ۲۰۲۲/۲۳ (تنها فصلِ کاملِ حضورش در لیگ برتر) یکی از تنها چهار مدافعِ مرکزی (با حداقل ۹۰۰+ دقیقه بازی) بود که حداقل ۶۵٪ از دوئلهای هوایی (۶۵/۸٪) و زمینی (۶۷/۱٪) را برنده شد.
۱۴۴ پیشرویِ توپ او به مسافتِ ۵ تا ۱۰ متر، رتبهٔ چهاردهم را میانِ ۹۵ مدافعِ مرکزی برایش به ارمغان آورد. همچنین در میانِ ۳۳ مدافعِ مرکزی که حداقل ۱۲۰ پاسِ بلند در فصلِ ۲۰۲۲/۲۳ ارسال کردند، تنها شش نفر سهمِ موفقیتآمیزِ بیشتری نسبت به بوتمن (۵۳/۹٪) داشتند.
بوتمن در اولین فصلِ حضورش در سنت جیمز پارک، همانقدر درخشان ظاهر شد که پیشتر در لیل بود. او مشتاق است فصلِ آینده دورهٔ طولانیای در ترکیب باشد و مشکلاتِ مصدومیت را پشتِ سر بگذارد.
اسکار باب؛ استعدادِ ناب، آمیخته با بدشانسی. آیا او میتواند خود را در جمع بازیکنان پریمیرلیگی اثبات کند؟
همهچیز نشان میداد که فصلِ ۲۰۲۴/۲۵ فصلِ بزرگی برای اسکار باب خواهد بود. او در فصلِ ۲۰۲۳/۲۴ با ۲۶ حضور برای سیتی در تمام رقابتها، کمکم اعتمادِ گواردیولا را جلب کرده بود. سپس او در پیشفصل درخشید و در ترکیبِ اصلیِ قهرمانیِ جامِ خیریه مقابل منچستریونایتد بازی کرد. اما پیش از اولین بازیِ لیگِ سیتی در این فصل، باب دچار شکستگیِ پا شد. دورانِ نقاهتِ او طولانیتر از حدِ انتظار شد و سپس مصدومیتِ همسترینگ را تجربه کرد.
او فصلِ لیگ برتر را با تنها سه حضور به پایان رساند و پس از آن دو بار بهعنوانِ بازیکنِ تعویضی در جامِ باشگاههای جهان به میدان رفت. اگرچه ۱۴ حضورِ او در لیگ برترِ فصلِ ۲۰۲۳/۲۴ در مجموع فقط ۲۹۵ دقیقه بود، اما در همین فرصتهای کوتاه، جرقههای استعدادش را نشان داد.
حضورِ جسورانه و هوشمندانهٔ باب با توپ، نشان میداد که مطمئن است میتواند حریفِ مستقیمش را دریبل کند. بر پایهٔ آمارِ هر ۹۰ دقیقه، که میپذیریم بهدلیلِ کم بودنِ دقایقِ بازی (۲۹۵ دقیقه) کمی تحریفشده است، این وینگرِ نروژی بهطورِ میانگین ۵/۵ بار اقدام به دریبل زدن کرد که چهارمین آمارِ برتر در میانِ تمام هافبکها بود.
البته هنوز کسی دقیقاً نمیداند آیا او واقعاً کیفیتِ لازم برای موفقیت در سیتی را دارد، اما به نظر میرسد سرانجام در فصلِ ۲۰۲۵/۲۶ فرصتِ پاسخ دادن به این پرسش را پیدا خواهد کرد.
شیخ دوکوره؛ هیولای میانه زمین که با مصدومیت متوقف شد!
مصدومیتها در دو سالِ اخیر برای شیخ دوکوره از کریستال پالاس همچون یک بلایِ طبیعی عمل کردهاند. پس از آنکه پارگیِ تاندون آشیل در فصلِ ۲۰۲۳/۲۴ اکثرِ تایم حضورش را از او گرفت، مشکلاتِ انگشتِ پا و مینیسک باعث شدند تا او در فصلِ ۲۰۲۴/۲۵ نیز بیش از پنج ماه غایب باشد. اینکه چقدر واقعبینانه است که انتظار داشته باشیم دوباره به اوجِ خود بازگردد، نامشخص است. با این حال، با توجه به اینکه او هنوز تنها ۲۵ سال دارد، زمان همچنان با او یار است. دوکوره در درجهٔ اول، بازیکنی تخریبگر برای پالاس بهشمار میرود.
در طولِ سه فصلِ حضورش، او در میانِ هافبکها:
در صدکِ ۸۱ام برای تکلهایِ هر ۹۰ دقیقه (۲/۸) قرار دارد.
از نظرِ قطعِ توپ (۱/۹) در هر ۹۰ دقیقه، در رتبهٔ نخست جای میگیرد.
هرچند هر دو شاخص بهنحوی تنظیم شدهاند که بازیکنانِ تیمهایی با مالکیتِ کمتر را برجسته میکنند، اما همچنان نشانگرهایِ مناسبی از عملکردِ او در زمانِ عدم مالکیتِ توپ هستند.
امکانِ بازیِ منظمِ او در کنارِ آدام وارتونِ عالی، و تشکیلِ یک همکاریِ واقعی ایدهای هیجانانگیز است. ترکیبِ این دو، تقریباً هیچ نقطهضعفی در زرادخانهشان باقی نمیگذارد. همکاریِ هفته به هفته با وارتون، بهجایِ جفرسون لرما یا ویل هیوز، ممکن است به دوکوره اجازه دهد کمی بیشتر به سمتِ جلو حرکت کند. اما حتی اگر ایدهٔ اصلی حفظِ آنها در قالبِ دابل پیوت باشد، پالاس بهطورِ چشمگیری از حضورِ یک دوکورهٔ کاملاً سالم در طولِ یک فصلِ کامل بهره خواهد برد.
آندره سانتوس، در جستوجوی اسم و رسم در انبوهِ بازیکنان چلسی
با توجه به تعداد سرسامآورِ بازیکنانِ چلسی، اطمینان داشتن به آیندهٔ هر بازیکن در این باشگاه دشوار است. آندره سانتوس نیز از این قاعده مستثنی نیست. با این حال، این هافبکِ جوانِ برزیلی میتواند به دورۀ قرضیِ استثناییاش در فصلِ گذشته اشاره کند. مقطعی که در استراسبورگ (باشگاهِ خواهرِ چلسی) در لیگ ۱ فرانسه درخشید.
انتخابِ او در تیمِ منتخبِ فصلِ لیگ ۱ برای فصلِ ۲۰۲۴/۲۵، باعث شد سانتوس جایگاهی در ترکیبِ چلسی برای جامِ باشگاههای جهان کسب کند. این نشاندهندهٔ اهمیتِ انزو مارِسکا به او بود.
هرچند تنها یک حضور بهعنوان بازیکنِ تعویضی در چهار بازیِ اولِ چلسی در این تورنمنت ممکن بود او را به واقعیت برگرداند، اما مصدومیتِ ریس جیمز در بازیِ یکچهارمِ نهایی مقابل پالمیراس فرصتی برایش ایجاد کرد. او در پستِ پایینتر عملکردی عالی داشت، علیرغم اجماعِ اولیه مبنی بر اینکه احتمالاً جایگزینِ انزو فرناندز در پستِ هافبکِ هجومی (شماره ۱۰) خواهد بود.
در استراسبورگ، طیفِ گستردهٔ تواناییهای سانتوس باعثِ برجستهشدنش شد. او هم کیفیتِ بیچونوچرا با توپ داشت و هم جنگندگیای که به او در برتریِ فیزیکی کمک میکرد:
بیشترین تکل در لیگ ۱: ۱۱۰ (رتبهٔ اول)
تصاحبِ توپ: ۱۸۸ بار (رتبهٔ چهارم)
موفقیت در دوئلها: ۶۶/۷٪ (رتبهٔ اول در میان ۵۴ بازیکن با حداقل ۲۵۰ دوئل)
او در حمله نیز تهدیدی قابلتوجه بود:
۱۰ گل در لیگ (دومین گلزنِ استراسبورگ)
۲۹ موقعیتِ گلزنیِ ساختهشده در بازیِ آزاد (دومین بازیساز تیم)
سانتوس اگر فرصت داشته باشد، در فصلِ ۲۰۲۵/۲۶ میتواند بازیکنی جذاب برای رصد کردن باشد.
امیرحسین محمودی، فوتبال لب– چمپیونشیپ یکی از هیجانانگیزترین لیگهای فوتبال اروپا است که همیشه پر از پیچ و خم و اتفاقات غیرمنتظره است. در فصل 2025/26، دلایل زیادی وجود دارد که چرا باید این لیگ را دنبال کنید.
چمپیونشیپ پیشبینیپذیر نیست.
ابرکامپیوتر اوپتا سعی کرده نتایج فصل 2025/26 را پیشبینی کند، اما کار آسانی نبوده است. در ده هزار شبیهسازی، هر یک از 24 تیم حداقل 12 بار در جایگاه آخر لیگ قرار گرفتند؛ همچنین هر تیم در حداقل 104 شبیهسازی قهرمان شد.
در فصل گذشته، این ابرکامپیوتر فقط دو تیم سقوطکننده را درست پیشبینی کرد؛ ولی تیم لوتون تا قبل از شروع فصل، به عنوان پنجمین گزینه صعود مستقیم شناخته میشد (با احتمال 16.7٪)، در حالی که آنها به همراه پلیموث و کاردیف به دسته پایینتر سقوط کردند.
ساندرلند هم که از طریق پلیآف صعود کرد، در پیشبینیها به عنوان چهارمین تیم محتمل سقوط (با احتمال 24.1٪) بود.
در برخی محافل صاحب نظر این حوزه اشتباهاتی در پیش بینی اتفاق افتاد. پیشبینی از این قرار بود؛ لوتون چهارم تمام میکند، ولی در نهایت بیست و دوم تمام کرد؛ واتفورد و میلوال هم که در پایین جدول قرار میگرفتند، فصل را بهترتیب چهاردهم و هشتم به پایان رساندند.
اما همچنان پیشبینی میکنیم!
امسال، ابرکامپیوتر اوپتا، آکسفورد یونایتد، واتفورد و رکسام را محتملترین تیمهای سقوطکننده به لیگ یک میداند. اما نکتهی جالب این است؛ احتمال قرار گرفتن هر کدام در جمع 10 تیم برتر بیشتر از سقوط میباشد.
این لیگ بسیار نزدیک و رقابتی است و هیچ چیز قطعی نیست.
پیشبینی رتبه بندی در پایان فصل 2025/26 چمپیونشیپ
بهترین لیگ دسته دوم فوتبال جهان
بر اساس دادهها، چمپیونشیپ یکی از بهترین لیگهای فوتبال مردان در جهان است.
اگر نگاهی به امتیاز قدرت اوپتا بیندازیم و همه لیگها را بررسی کنیم – نه فقط لیگهای دسته اول – چمپیونشیپ در رتبه ششم قرار میگیرد. این موضوع تا حدی به دلیل تفاوت کیفیت زیاد در برخی لیگهای دسته اول است، در حالی که لیگ دسته دوم انگلیس به رقابت بسیار شدید معروف است.
میانگین قدرت تیمها در لیگهای مختلف
لیگهایی مانند اردیویزه هلند، پریمیرای پرتغال و سری آ برزیل تیمهایی بسیار قویتر از چمپیونشیپ دارند؛ اما در لیگ دسته دوم انگلیس، تفاوت زیادی بین بهترین و ضعیفترین تیمها نیست.
نمودار زیر این موضوع را به خوبی نشان میدهد.
رتبه بندی قدرت بین چمپیونشیپ، پریمیرا لیگا، سری آ برزیل و اردیویزه هلند
کمی دقیقتر
فصل گذشته، شفیلد یونایتد به تنها سومین تیم در تاریخ لیگ دسته دوم انگلیس تبدیل شد که با کسب 90 امتیاز، نتوانست صعود مستقیم به لیگ برتر را تضمین کند. این تیم تنها نماینده چمپیونشیپ در میان 100 تیم برتر رتبهبندی قدرت اوپتا است؛ در حالی که اردیویزه و پرمیرا لیگ هر کدام چهار تیم و لیگ برتر برزیل دو تیم در این فهرست دارند.
اما میانگین امتیاز تیمهای چمپیونشیپ بالاتر از این لیگها است، چرا که تیمهای ضعیفتر در رتبهبندی جایگاه خیلی پایینی ندارند.
اگر چمپیونشیپ را با لیگهای دسته دوم دیگر اروپا مقایسه کنیم، این لیگ رتبه بسیار بهتری نسبت به لیگهای اسپانیا (21)، آلمان (28)، ایتالیا (31) و فرانسه (35) دارد.
نبرد در چمپیونشیپ برای صعود به لیگ برتر
لیگ برتر انگلیس اغلب به عنوان «سرزمین وعدهها» برای باشگاههای فوتبال انگلیس شناخته میشود. هر تیمی که به این لیگ صعود کند، پاداش مالی بزرگی در انتظارش است.
متأسفانه، تیمهایی که از چمپیونشیپ صعود کردهاند، در سالهای اخیر مدت زیادی در لیگ برتر دوام نیاوردهاند. تمامی شش تیمی که در فصلهای 2022/23 و 2023/24 به لیگ برتر صعود کردند، در فصل بعدی به لیگ پایینتر سقوط کردند؛ اما جذابیت اصلی در رقابت برای صعود به آن جایگاه است.
هفت تیم مختلف در فصل گذشته حداقل 30 روز را در جایگاههای صعود مستقیم چمپیونشیپ بودند و نیمی از لیگ (12 تیم) بیش از 40 روز در 6 جایگاه برتر حضور داشتند. به صورت ریاضی، چهار تیم تا روز آخر فصل 2024/25 برای دو جایگاه پلیآف نهایی رقابت میکردند.
حتی با وجود اینکه لیدز یونایتد و برنلی هر دو 100 امتیاز کسب کردند – برای اولین بار در تاریخ لیگهای انگلیس که دو تیم در یک فصل به این عدد رسیدند – تیم دنیل فارکه، لیدز، تا 7 آوریل با شش بازی باقیمانده خارج از دو جایگاه اول بود. برنلی هم با هفت بازی باقیمانده خارج از صعود مستقیم قرار داشت.
احتمال صعود در چمپیونشیپ فصل 2024/25
برای تأکید بیشتر روی رقابت شدید چمپیونشیپ در فصل گذشته، باید بدانید که حتی با چهار هفته مانده به پایان فصل، هنوز به صورت ریاضی برای هر تیم ممکن بود که صعود یا سقوط کند؛ در برخی موارد، حتی هر دو همزمان.
صعود پیاپی؟
برمینگام سیتی امروز باشگاهی کاملا متفاوت از آن تیمی است که در فصل 2023/24 از چمپیونشیپ سقوط کرد. آنها فصل گذشته با اقتدار قهرمان لیگ یک شدند و رکوردهای زیادی شکستند. در فصل 2024/25، بیرمنگام با 111 امتیاز و 34 برد، بهترین رکورد تاریخ لیگهای فوتبال انگلیس را در یک فصل ثبت کرد.
امروز، با سرمایهگذاری مناسب و خریدهای خوب در تابستان پس از صعود، آنها قصد دارند به صعود پیاپی برسند و برای اولین بار از فصل 2010/11 به لیگ برتر بازگردند.
در تاریخ فوتبال انگلیس، تنها 12 تیم موفق به صعود پیاپی از لیگ دسته سوم به لیگ برتر شدهاند که پنج مورد از آنها در دوره لیگ برتر رخ داد. آخرین تیمی که این کار را کرد، ایپسویچ تاون بود که زیر نظر کیران مککنا، در فصل 2022/23 لیگ یک را دوم شد و در فصل بعدی، 2023/24 چمپیونشیپ را پس از لستر سیتی در جایگاه دوم به پایان رساند.
البته، احتمال دارد تیمهای پشتیبان-هالیوودی مانند رکسام و چارلتون آتلتیک هم پس از صعود از لیگ یک، به این مسیر بپیوندند؛ اما عملکرد فوقالعاده بیرمنگام در فصل گذشته، آنها را شانس اصلی این اتفاق نشان میدهد.
تیمهایی که صعود پیاپی از دسته سوم به دسته اول انگلیس (چمپیونشیپ) داشتهاند:
چارلتون آتلتیک (1934/35، 1935/36)
کویینز پارک رنجرز (1966/67، 1967/68)
آکسفورد یونایتد (1983/84، 1984/85)
دربی کانتی (1985/86، 1986/87)
میدلزبرو (1986/87، 1987/88)
شفیلد یونایتد (1988/89، 1989/90)
ناتس کانتی (1989/90، 1990/91)
واتفورد (1997/98، 1998/99)
منچستر سیتی (1998/99، 1999/2000)
نورویچ سیتی (2009/10، 2010/11)
ساوتهمپتون (2010/11، 2011/12)
ایپسویچ تاون (2022/23، 2023/24)
بازگشت به لیگ برتر؟
بازگشت سریع به لیگ برتر پس از سقوط آسان نیست. از فصل 2016/17 تاکنون، فقط 9 تیم از 27 تیم سقوط کرده چمپیونشیپ موفق شدند در اولین تلاش جایگاه خود را در لیگ برتر دوباره کسب کنند؛ که این نرخ موفقیت تنها 33٪ است.
برنلی تنها تیمی بود که فصل گذشته این کار را انجام داد. شفیلد یونایتد در فینال پلیآف ناکام ماند و لوتون دوباره سقوط کرد و به لیگ یک رفت.
بر اساس سابقه، لستر سیتی باید شانس اول برای بازگشت سریع باشد. هیچ تیمی از زمان 1992 به لیگ برتر بیشتر از آنها صعود نکرد، همچنین سه بار از پنج صعودشان در اولین فصل پس از سقوط اتفاق افتاد (1995/96، 2002/03 و 2023/24).
در کل، لسترسیتی 13 بار به رده بالاتر صعود کرده است، بالاتر از برمینگام سیتی (12) و منچسترسیتی (11)
آخرین بار که ساوتهمپتون از لیگ برتر به چمپیونشیپ سقوط کرد (2022/23)، فصل بعد موفق شد به لیگ برتر بازگردد؛ هرچند که این بازگشت از طریق پلیآف و پیروزی مقابل لیدز یونایتد در فینال 2024 انجام شد.
مسابقه جذاب کفش طلا در فصل 2025/26
فصل گذشته، جول پیور از لیدز یونایتد با 19 گل بهترین گلزن چمپیونشیپ بود. این اولین بار در 124 سال اخیر بود که بهترین گلزن لیگ دسته دوم زیر 20 گل زد. آخرین بار این اتفاق برای اندرو سوآن از بارنزلی در فصل 1900/1901 رخ داد.
اما با بازگشت برخی از برندگان سابق کفش طلا به چمپیونشیپ و جذب چند بازیکن گلزن از سراسر اروپا، احتمال دارد رقابت بسیار جذابی برای کسب عنوان آقای گل فصل جدید شکل بگیرد.
در فصل عالی 2023/24 سم اسمودیکس در تیم بلکبرن روورز، او 27 گل زد و کفش طلای چمپیونشیپ را به دست آورد. این تعداد گل همچنین باعث شد در آگوست 2024 به تیم ایپسویچ تاون منتقل شود و او امسال با پیراهن “تراکتور بویز” دوباره در این رقابتها حاضر خواهد بود.
آمار سم اسمودیکس در تیم بلکبرن در فصل 2023/24 چمپیونشیپ
گزینههای دیگر؟
احتمال دارد چوبا اکپوم هم به پورتمن رود بپیوندد. طبق گزارشهای اخیر نقل و انتقالاتی، او یکی از گزینههاست. اکپوم در فصل 2022/23 با 28 گل برای میدلزبرو، کفش طلای چمپیونشیپ را بهدست آورد.
آدام آرمسترانگ هم یکی دیگر از مهاجمانیست که پس از سقوط ساوتهمپتون از لیگ برتر، به چمپیونشیپ برگشته است. از فصل 2019/20 تاکنون، این مهاجم 28 ساله در 151 بازی، 71 گل زد. فقط جول پیور با 74 گل در 182 بازی، عملکرد بهتری در این بازه دارد.
گلزنان از اسکاندیناوی میآیند!
تابستان امسال، مهاجمان زیادی از اسکاندیناوی به چمپیونشیپ آمدند. نوریچ سیتی، ماتیاس کویستگوردن را از بروندبی جذب کرده است. آوونه هَگِبو نیز از باشگاه برَن نروژ به وست برومویچ پیوست. همچنین، واتفورد، لوکا کیرومگارد را به خدمت گرفت.
در میان این سه نفر، کویستگوردن عملکرد چشمگیرتری در 12 ماه گذشته داشته است. او با زدن 17 گل در 29 بازی سوپر لیگ دانمارک، دومین گلزن برتر فصل 2024/25 پس از پاتریک مورتنسن (با 20 گل) بود. در نورویچ، او کنار جاش سارجنت بازی خواهد کرد. سارجنت از فصل 2022/23، 44 گل در 98 بازی چمپیونشیپ بهثمر رساند.
کیرومگارد فصل گذشته در لیگ دستهدوم دانمارک، با ثبت 22 گل در 28 بازی، آقای گل شد. این عملکرد، نظر اودینزه را جلب کرد. آنها این مهاجم 198 سانتیمتری را جذب کردند و طبق روال، برای فصل 2025/26 به تیم خواهر، یعنی واتفورد قرض دادند.
آمار لوکا کیرومگارد در اودنسه بولدکلوب (دسته اول هلند) در فصل 2024/25
آوونه هَگِبو پیش از انتقال به وست بروم در تابستان، در لیگ نروژ (الیتسریِن) عملکرد بسیار خوبی داشت. این مهاجم 24 ساله، بین 29 مارچ تا 20 می، در 11 بازی نخست لیگ برای برَن، 7 گل بهثمر رساند. او پیش از آن هم در 7 بازی پایانی فصل 2024، پنج گل دیگر برای این تیم زد.
گزینههایی که باید چشم داشت!
دو بازیکن دیگر که فصل گذشته در لیگ یک درخشیدند، میتوانند در فصل جدید چمپیونشیپ جزو گلزنان برتر باشند.
چارلی کلمان با زدن 23 گل برای لیتون اورینت، کفش طلای لیگ یک را در فصل 2024/25 بهدست آورد. او فصل گذشته بهصورت قرضی از کویینز پارک رنجرز بازی میکرد و حالا بهصورت دائمی به چارلتون اتلتیک، تیم تازه صعود کرده، پیوسته است.
در سوی دیگر، جی استنسفیلد با 19 گل، نقش مهمی در قهرمانی برمینگام سیتی در لیگ یک ایفا کرد و حالا در چمپیونشیپ بهدنبال ادامه همان فرم خوب خواهد بود.
امیرحسین محمودی، فوتبال لب– یورو بانوان 2025؛ آیا اسپانیا یک قدم به تکمیل کلکسیون افتخاراتش نزدیکتر میشود یا آلمان تاریخ را رقم میزند؟
آمار آلمان مقابل اسپانیا: نکات کلیدی
ابرکامپیوتر Opta پیشبینی میکند اسپانیا در 54.4٪ از شبیهسازیهای فعلی خود به فینال یورو بانوان 2025 صعود کند. در حالی که شانس آلمان کمی کمتر و برابر با 45.6٪ تخمین خورد. این یازدهمین حضور آلمان در نیمهنهایی جام ملتهای بانوان اروپا خواهد بود. آنها دو بار بیشتر از هر کشور دیگری (نروژ و سوئد – 9 بار) به این مرحله رسیدهاند. آنها در هر هفت نیمهنهایی اخیر خود در این رقابتها به فینال راه یافتهاند. اسپانیا پس از سال 1997 برای اولین بار به نیمهنهایی یورو بانوان اروپا رسید. آنها در چهار بازی این دوره پیروز شدهاند. این تعداد تنها یک بازی کمتر از کل پیروزیهایشان در چهار دوره اولشان (5 برد، 3 تساوی، 8 باخت) است. با وجود همه انتظارات و بازی با 10 نفر، آلمان توانست تیم قدرتمند فرانسه را شکست دهد. تیمی که به نظر میرسید در بهترین فرم خود است و راهی نیمه نهایی خواهد شد.
عملکرد آلمان در بازی گذشته
با اینکه فرانسه 73٪ مالکیت توپ داشت، آلمان به آنها فرصت زدن 13 شوت و گل مورد انتظار (xG) 1.7 در وقت معمول، داد. هر دوی این آمار پایینترین رقم برای فرانسه در این تورنمنت بوده است.
اگر آلمان بتواند همان سطح از سازماندهی دفاعی را مقابل اسپانیا تکرار کند، شانس خوبی برای صعود خواهد داشت. آلمان همیشه نشان داده است که میداند چگونه در این رقابتها پیروز شود و تجربه تورنمنت به آنها در برابر حریفان تکنیکی برتری میدهد. آنها برای پیروزی در ضربات پنالتی مقابل فرانسه به تمام تجربهشان نیاز داشتند.
اسپانیا ابتدا در مقابل سوئیس دچار مشکل در نفوذ به خط دفاعی شد و بالاخره بعد از دقیقه 66 گل زد. ممکن است این بار مقابل خط دفاعی منظمتر آلمان کار سختتری داشته باشد.
آلمان بعد از از دست دادن کاترین هندریش در دقیقه 12 بازی مقابل فرانسه، که زودترین کارت قرمز تاریخ مسابقات بانوان اروپا بود. مجبور به واکنش شد. اما این اتفاق انگار انگیزهشان را دوچندان کرد و به پیروزی کمک نمود. پس از اخراج کارلوتا وامسر مقابل سوئد در مرحله گروهی، آلمان اولین تیمی است که در یک دوره از یورو بانوان اروپا دو کارت قرمز دریافت کرده است.
با شکست فرانسه، آلمان تنها یک قدم با تمدید رکورد حضور در نه فینال یورو بانوان اروپا فاصله دارد.
آمار کلی فرانسه برابر آلمان در یورو بانوان 2025
سدِ برگر
اگر آلمان بخواهد تهدید هجومی اسپانیا را همانند فرانسه محدود کند، دروازهبان آنها، کاترین برگر باید بار دیگر در بهترین فرم خود باشد.
اسپانیا 16 گل در یورو بانوان اروپا 2025 به ثمر رساند. فقط انگلیس در سال 2022 (22 گل) و آلمان در سال 2009 (21 گل) موفق به ثبت گلهای بیشتری در یک دوره شدهاند.
برگر در پیروزی یکچهارم نهایی مقابل فرانسه 9 سیو انجام داد (به جز ضربات پنالتی). دومین رکورد بیشترین سیو در یک مسابقه حذفی یورو بانوان اروپا از سال 2013 به شمار میرود. پس از دافنه فان دومسلار، دروازه بان هلند مقابل فرانسه در یکچهارم نهایی یورو 2022 (11 سیو). همچنین این بیشترین تعداد سیو توسط یک دروازهبان آلمانی در بازیهای بزرگ (جام ملتها/جام جهانی) از سال 2011 تاکنون است.
9 سیو برگر در آن بازی سه برابر سیوهایی است که دروازهبانان اسپانیا در کل دوره 2025 انجام دادهاند (3 سیو از آدریانا نانکلارس).
به عنوان مسنترین بازیکن حاضر آلمان در این رقابتها، کلید جلوگیری از گلزنی اسپانیا بدون شک حضور برگر خواهد بود.
بوهل و برند در بهترین فرم خود
همانطور که در پیش بازی قبلی آلمان مقابل فرانسه اشاره شد، تهدید هجومی آلمان بر دو بال کلارا بوهل و جولس برند استوار است.
بوهل تاکنون در این تورنمنت 19 دریبل کامل کرده که بیشترین تعداد در میان تمام بازیکنان قبل از مرحله نیمهنهایی است. همچنین این رکورد بیشترین دریبل توسط یک بازیکن آلمانی در مسابقات بزرگ (یورو/جام جهانی) از سال 2011 به شمار میرود.
او تنها بازیکنی است که توپ را بیش از هزار متر در این مسابقات حمل کرده است (1214.8 متر). همچنین در بین بازیکنان یورو بانوان 2025 در تعداد حملهای منجر به شوت (9) و حملهای منجر به دریبل موفق (20) در صدر قرار دارد. در حالی که همتیمیاش جولس برند با 14 حمل منجر به دریبل در رتبه دوم است. بوهل همچنین بیشترین تعداد حملهای پیشرو (65) و حملهای پیشروی بالای 10 متر (35) را دارد.
با این حال، با وجود فرم چشمگیر بوهل در بوندسلیگا بانوان 2024/25 و ثبت هفت گل که دومین بهترین آمار فصلی در کارنامهاش است. هنوز به دنبال اولین گل خود در یورو بانوان 2025 میگردد.
و چه مرحلهای بهتر از این برای شکستن طلسم گلزنی او مقابل قهرمانان فعلی جهان؟ گلی در چنین بازی حساس و پرمخاطره، میتواند لحظه مناسبی برای معرفی او در صحنه اروپایی باشد.
ظهور شویکه نوسکن
در سن 24 سالگی، شویکه نوسکن از چلسی به یکی از تاثیرگذارترین بازیکنان یورو 2025 تبدیل شد. زمانی، به عنوان هافبک همهکاره شناخته میشد، اما اکنون به یک نیروی دو طرفه واقعی در صحنه بینالمللی بدل شد.
او نقش حیاتی ایفا کرده. گل مساوی را در تساوی هیجانانگیز آلمان مقابل فرانسه و همچنین گل تساوی در بازی مرحله گروهی مقابل دانمارک به ثمر رسانده است. نوسکن با 2 گل، همراه با برند و لیا شولر، بهترین گلزن مشترک آلمان در یورو 2025 است.
اما بازی همهجانبه اوست که سر زبانها افتاد.
آمار نوسکن
نوسکن در رتبه سوم مشترک در بین بازیکنان یورو 2025 از نظر قطع توپ (9) قرار دارد. که نشاندهنده هوش تاکتیکی و توانایی او در برهم زدن بازی در خط میانی است.
این یک اتفاق تصادفی در تورنمنت نیست. در فصل 2024/25 لیگ برتر زنان انگلستان (WSL)، او سومین بیشترین تعداد قطع توپ را در کل لیگ (39) ثبت کرد. و همچنین بیشترین دوئلهای برنده را در بین بازیکنان چلسی (112) داشته است. نشانهای واضح از استحکام دفاعی و حضور فیزیکی او. این سرسختی در یورو نیز ادامه داشته، جایی که او از نظر دوئلهای برنده در رتبه ششم قرار دارد (32). او خط میانی آلمان را مستحکم نگه میدارد.
دوئلهای نوسکن در یورو بانوان 2025
با این حال، تاثیرات نوسکن تنها محدود به دفاع نیست.
او در لیگ برتر زنان انگلستان (WSL) از نظر تعداد شوت در بین بازیکنان چلسی در رتبه دوم قرار دارد (45 شوت). کمی عقبتر از صدرنشینان مشترک یوهانا ریتینگ کانرید و آگی بیور-جونز (هرکدام 46 شوت). غریزه هجومی نوسکن این تابستان نیز به خوبی نمایان شد. او در تنها چهار حضور خود در یورو بانوان 2025 دو گل به ثمر رساند که برابر مجموع گلهایش در 25 بازی قبلی ملیاش است.
اگر آلمان بخواهد قهرمانان جهان را شکست دهد، باید بر سابقه اخیر ضعیف خود در بازیهای حذفی غلبه کند. آنها 5 شکست در 9 بازی حذفی اخیر خود در مسابقات بزرگ داشتهاند (3 برد، 1 تساوی). به همان تعداد شکستهایی که در 31 بازی حذفی قبلی در یورو و جام جهانی متحمل شدند (24 برد، 2 تساوی).
در واقع، آلمان تنها در مجموع 82 دقیقه در چهار بازی خود در یورو بانوان 2025 در پیشتازی قرار داشته است. میزبان رقابتها، سوئیس، با 46 دقیقه، تنها کشوری است که در میان تیمهایی که به مرحله حذفی صعود کردهاند. زمان کمتری در بازیها در وضعیت پیشتازی بوده است.
اسپانیای درخشان
با اینکه اسپانیا تا دقیقه 66 برای باز کردن دروازه سوئیس منتظر ماند، اما در بازی یکچهارم نهایی، مجموع بالایی از گلهای مورد انتظار (xG) برابر با 3.83 ثبت کرد.
آمار بازی اسپانیا برابر سوئیس در یورو بانوان 2025
میتوان گفت که اسپانیا تاکنون در یورو بانوان 2025 کاملاً مسلط به بازی بود و در جدول ردهبندی تورنمنت، در صدر از نظر گل (16)، تعداد کل شوتها (98)، میانگین مالکیت توپ (73.5٪) و کمترین گل دریافتی (3) قرار دارد.
اسپانیا در هشت بازی اخیر خود در مسابقات بزرگ پیروز شد. این تعداد برابر است با کل پیروزیهای آنها در 26 بازی اولشان در یورو و جام جهانی (5 تساوی، 13 شکست).
لا روخا تا به اینجا میانگین 620 پاس کامل در هر بازی در یورو 2025 داشته است. بیشترین رکورد توسط یک تیم در مسابقات بزرگ (یورو/جام جهانی) از سال 2011 تاکنون. علاوه بر این، اسپانیا در این دوره از رقابتها، 30 شوت پس از یک توالی 10 پاس یا بیشتر داشته است. حداقل 20 شوت بیشتر از هر تیم دیگری قبل از مرحله نیمهنهایی است (آلمان و انگلیس – 10 شوت).
آمار بازیکنان اسپانیا در یورو 2025
شش بازیکن اسپانیایی (الکسیا پوتلاس، پاتر گویارو، ماریونا کالدنتی، لایا الکساندری، اولگا کارمونا، آنا باتله) در بین شش بازیکن برتر از نظر تعداد پاسهای موفق در نیمه زمین حریف قرار دارند.
تصور اینکه این تنها دومین حضور اسپانیا در نیمهنهایی جام ملتهای زنان اروپا باشد، سخت است؛ آنها پیشتر در دوره 1997 با نتیجه 2-1 به ایتالیا باخته بودند.
اگر آنها امیدوارند رکورد اخیر خود مقابل آلمان را که شامل دو شکست پیاپی در همه مسابقات است، تغییر دهند، باید فرم سلطهگرانه خود را در سختترین آزمون تاکنون حفظ کنند.
تا کنون، بالاترین رنک فیفا حریفانی که اسپانیا در این تورنمنت با آنها روبرو شده، تیم ایتالیا با رتبه 13 در مرحله گروهی بود.
لا روخا از ژانویه 2019 تا مارس 2020، یعنی در یک دوره شکست سهگانه مقابل آمریکا، از آن زمان تاکنون سه شکست پیاپی مقابل یک حریف را تجربه نکرده است.
پینا در اوج
شاید نام کلادیا پینا را به خاطر گل برتری او مقابل انگلیس در پیروزی 2-1 اخیر اسپانیا در لیگ ملتهای زنان یوفا به خاطر داشته باشید؛ او یک تهدید جدی در تیم قدرتمند اسپانیا است.
او در شش بازی اخیر خود در همه مسابقات برای اسپانیا پنج گل زده است و یکی از سه بازیکنی است که از سال 2013 در تورنمنتهای زنان یوفا دو گل از بیرون محوطه جریمه به ثمر رسانده. بعد از لیکه مارتنز در سال 2017 برای هلند و فران کربی در سال 2022 برای انگلیس که هر دو در پایان قهرمان تورنمنت شدند.
پینا همچنین در بازی مقابل سوئیس، بیشترین تعداد شوت (6) و بیشترین موقعیتسازی (3) را داشته است؛ در بین بازیکنانی که بیش از 200 دقیقه بازی کردهاند، او از نظر شوت در هر 90 دقیقه با 5.75 در رتبه دوم قرار دارد؛ پشت سر پیشتاز فعلی آقای گل با چهار گل و همتیمیاش استر گونزالس (6.21).
آمار کلادیا پینا در یورو بانوان 2025
تعداد گلهای اسپانیا در یورو بانوان 2025
لا روخا در یورو بانوان 2025 با 3 گل از بیرون محوطه جریمه پیشتاز است. این موضوع توانایی آنها در تهدید از تمامی نقاط در سوم نهایی زمین را نشان میدهد و بعد جدیدی به زرادخانه هجومی قدرتمندشان افزوده است.
پوتلاس تاکنون در این تورنمنت 18 موقعیت گلزنی در جریان بازی ایجاد کرده است که بیشترین تعداد ثبتشده توسط یک بازیکن اروپایی در یک تورنمنت بزرگ (یورو/جام جهانی – از سال 2011 به بعد) است. با این حال، او هنوز در مراحل حذفی هر دو رقابت، چه یورو و چه جام جهانی (8 بازی)، اولین گل یا پاس گل خود را ثبت نکرده است؛ در حالی که در مرحله گروهی مجموعاً 9 بار در گلزنیها نقش داشته است (18 بازی).
او همچنین در جدول مشارکت در توالیهای منجر به شوت (46)، توالیهای منجر به گل (9) و مشارکت در توالیهای گلهای مورد انتظار (xG) با عدد 5.89 در صدر قرار دارد.
ماشین میانی، پاتری
هافبک پاتری گویارو نیز در بنیان هر آنچه اسپانیا ساخته، نقش اساسی داشت.
او بیشترین مشارکت را در ساخت حملات در جریان بازی در یورو بانوان 2025 با 228 بار، مشارکت در ساخت گل با 5 بار و مشارکت در توالیهای جریان بازی با 241 بار دارد؛ همچنین پس از همتیمیاش پوتلاس (46 بار)، با 38 بار در رتبه دوم توالیهای منجر به شوت قرار دارد.
این به این معناست که هر زمان اسپانیا دورههای طولانی مالکیت توپ با بیش از 10 پاس را دارد که یا با شوت یا لمس توپ در محوطه جریمه پایان مییابد، بیشترین نقش را پاتری ایفا میکند.
پاس های پاتری گویارو در رقابتهای یورو بانوان 2025
احتمال رویارویی در ضربات پنالتی
با احتمال تساوی 26.2٪ در پایان 90 دقیقه، باید امکان یک سری پنالتی دیگر را نیز در نظر گرفت.
هر دو بازیکن ماریونا کالدنتی و الکسیا پوتلاس در مقابل سوئیس پنالتیهای خود را از دست دادند و این باعث شد اسپانیا به اولین تیمی تبدیل شود که از سال 2013 در یک بازی جام ملتهای زنان یوفا دو پنالتی را از دست میدهد؛ مشابه اتفاقی که برای نروژ مقابل آلمان رخ داد.
به همین ترتیب، سجوکه نوسکن از آلمان نیز در وقت قانونی مقابل فرانسه پنالتی خود را از دست داد، اما تیمش در ضربات پنالتی مقابل له بلو برنده شد.
این، سومین تقابل بین آلمان و اسپانیا در یک تورنمنت بزرگ (یورو/جام جهانی) خواهد بود، که در هر دو دیدار قبلی آلمان بدون دریافت گل پیروز شد. آنها در مرحله گروهی جام جهانی زنان 2019 با نتیجه 1-0 و در مرحله گروهی جام ملتهای زنان یوفا 2022 با نتیجه 2-0 بر اسپانیا غلبه کردند.
شبی در زیر نورهای زوریخ در انتظار است، جایی که اسپانیا تلاش میکند امیدهای خود برای تکمیل مجموعه افتخاراتش (دارنده همزمان جام جهانی، لیگ ملتها و یورو) را حفظ کند.
پیشبینی بازی آلمان و اسپانیا
ابرکامپیوتر کمی به نفع اسپانیا است و احتمال صعود لا روخا به فینال را در 54.4٪ شبیهسازیها میداند؛ در حالی که آلمان در 45.6٪ موارد به مرحله بعد میرود.
پیشبینی حاکی از آن است که اسپانیا در 40.9٪ سناریوها در 90 دقیقه برنده شود، در حالی که آلمان در 32.9٪ پیروز خواهد بود.
آلمانیها در بازی قبلی انتظارات را نقش بر آب کردند… آیا آنها میتوانند بار دیگر این کار را تکرار کنند؟
احتمال برد آلمان و اسپانیا در چارچوب رقابت نیمه نهایی یورو بانوان 2025
اسکواد تیمهای آلمان و اسپانیا در دیدار نیمهنهایی یورو بانوان 2025
ایلیا بهزاد اول، فوتبال لب– بیشک روز 15 آوریل 1989، در تقویم تاریخ فوتبال به عنوان یکی از روزهای تاریک و تاثیرگذار شناخته میشود. هیلزبورو، فاجعهای که در نیمهنهایی جام حذفی فصل 88/89 انگلستان رخ داد. این نه تاریخ باشگاه لیورپول و تشکیلات هواداری این تیم، بلکه به طور کلی فوتبال بریتانیا را تحت تأثیر قرار داد. شاید باید شکلگیری لیگ برتر انگلیس به شیوه مدرن را از پیامدهای یکی از تلخترین روزهای تاریخ فوتبال بدانیم.
ارزیابی یک فاجعه
36 سال قبل در چنین روزی، ورزشگاه اختصاصی تیم شفیلد ونزدی، هیلزبورو، میزبان دیدار نیمهنهایی جام حذفی بین تیمهای ناتینگهام فارست و لیورپول بود. ازدحام جمعیت در جایگاه لیورپول، مرگ 97 هوادار عاشق قرمزهای مرسیساید را رقم زد. با وجود گذشت بیش از سه دهه از این تراژدی، هنوز زخم این حادثه برای هواداران لیورپول تازه است. شاید یکی از دلایل آن، سه دهه مبارزه بازماندگان این فاجعه و خانواده قربانیان برای پاسداشت حقیقت باشد. حقیقتی که از ابتدا، به عمد، اشتباه نمایان شد. در نهایت اما، پس از سالها تلاش و ممارست، برای همگان شفاف شد. پرونده فاجعه هیلزبورو، همچنان طولانیترین پرونده قضایی در تاریخ بریتانیا محسوب میشود. در سالروز این فاجعه، به بازخوانی اتفاقات تلخ در ورزشگاه هیلزبورو و پیامدهای قضایی آن میپردازیم.
شاید هر انسانی میتوانست به راحتی این موضوع را تشخیص دهد که ورزشگاه هیلزبورو، امکان میزبانی مصاف دو تیم پرهوادار و بزرگ فوتبال بریتانیا را ندارد. نردههای قدیمی و کوچک بخش ورودی جایگاه هواداران لیورپول در هیلزبورو، از همان لحظات پیش از آغاز بازی موجب ازدحام شدید در جایگاه هواداران شد. با ورود تعداد بیشتری از هواداران، این ازدحام شدت گرفت.
چه اتفاقی در هیلزبورو رخ داد؟
پلیس که متوجه ازدحام شدید هواداران شد، تصمیم گرفت در اقدامی عجیب، جایگاه مخصوص برای خروج هواداران را برای ورود هواداران باز کند. این موضوع، تنش و ازدحام در جایگاه هواداران لیورپول را افزایش داد. به طور معمول، ماموران پلیس در هر ورزشگاه، پس از پُر شدن یک جایگاه، در ورودی آن را میبندند. با این کار، هواداران به قسمتهای دیگر ورزشگاه هدایت میشوند. اما در روز نحس هیلزبورو، هیچ خبری از مأموران پلیس در ورودی جایگاه هواداران لیورپول نبود.
در مسابقهای که تنها 5 دقیقه به طول انجامید، هواداران لیورپول برای تماشای صعود تیمشان به فینال جام حذفی، بیپروا به جایگاه خود هجوم بردند. اما نمیدانستند که برخی دیگر از هواداران نزدیک به فنس، زیر پای آنها در حال له شدن هستند. افسر پلیسی به نام اندرو ادیسون، که به درون تونل برای بیرون کشیدن مردم رفت، گفت: “همه از ترس شلوارشان را خیس کرده بودند. همه جا بوی تهوع به مشام میرسید. دو کپه از اجساد در ردیف جلو بودند. دستی از میان جنازهها بیرون زده بود. بعد از پاکسازی، معلوم شد متعلق به یک کودک است.”
دیوید لکی، یکی از کسانی است که در بالکن شماره 3 گیر افتاد. او به یاد دارد که شخصی به نام توماس هوارد، 39 ساله، کارگر کارخانه مواد شیمیایی و پدر سه فرزند در کنارش بود. اطراف او در اثر ازدحام جمعیت فشرده شد. او فریاد میزد: “پسرم پسرم!” ولی متاسفانه هم او و هم تامی، پسر 14 سالهاش، در اثر فشار جمعیت زیر دست و پا ماندند.
چه عوامل خارجیای در هیلزبورو دخیل بود؟
هنوز چهار سال از فاجعه ورزشگاه هیسل در جدال بین لیورپول و یوونتوس نگذشته بود. فاجعهای که منجر به مرگ 39 هوادار یوونتوس در فینال جام باشگاههای اروپا شد. این اتفاق، محرومیت 5 ساله باشگاههای انگلیسی از مسابقات اروپایی را به دنبال داشت. تصاویر هولناک از ورزشگاه هیلزبورو، باعث شد تا نیروهای پلیس، مسئولان برگزاری بازی و حتی رسانهها از تقصیرات خود شانه خالی کنند.
پلیس منطقه یورکشایر جنوبی، مسئولیت برقراری نظم و امنیت هواداران در این مسابقه را برعهده داشت. آنها برای سالها، با دروغهایی عجیب و باورنکردنی سعی کردند تا هولیگانیسم را تنها عامل این فاجعه بزرگ معرفی کنند. همچنان، پس از 36 سال، ملامت قربانیان از سوی پلیس یورکشایر، تیترهای روزنامه سان علیه لیورپول (که منجر به تحریم این روزنامه از سوی باشگاه لیورپول و مردم مرسیساید شد) و مطالب نادرست در رسانهها، ترامای جمعی بازماندگان این حادثه محسوب میشود. شعارهای هواداران رقیب در تمسخر ماجرای هیلزبورو با استناد به این مطالب، یکی از شوکهکنندهترین اتفاقات این سالهای فوتبال انگلیس بوده است.
سیستم قضایی انگلیس، از جمله برخی قاضیان رده بالا، برای سالهای متوالی سعی کردند جای متهم و قربانی را در این پرونده تغییر دهند. روشی که از همان ابتدا پلیس یورکشایر در پیش گرفت. همین اصرار سیستم قضایی به اثبات حقیقت وارونه پلیس، طولانیترین پرونده قضایی بریتانیا را رقم زد.
دادخواهی، دفاع، مجازات!
ناتوانی سیستم قضایی بریتانیا در کشف حقیقت، خانواده قربانیان را مجبور کرد تا برای 27 سال، اعتراضات و دادخواهی مرگ عزیزان خود داشته باشند.
تشخیص پلیس و سیستم حقوقی انگلیس برای تصادفی اعلام کردن مرگ این افراد در سال 1991. سرانجام پس از 27 سال و در سال 2016، با استناد به بیش از 400 هزار صفحه سند از 80 سازمان، این رای وتو شد. در پایان یک پرونده طولانی، تلخ و جنجالی، دادگاه اعلام کرد 96 هوادار لیورپول در این حادثه به دلیل کوتاهی مسئولین کشته شدند. در سال 2021، اندرو دواین که در زمان حادثه 22 سال سن بیشتر نداشت، به دلیل صدمات مغزی ناشی از این اتفاق درگذشت. تعداد قربانیان این حادثه به 97 نفر افزایش پیدا کرد.
اما نکته تلخ اینجاست: با وجود اثبات کشته شدن این 97 قربانی عاشق فوتبال که بین 10 تا 67 سال سن داشتند، هیچ فردی به طور جدی محاکمه نشد. دیوید داکنفیلد، رئیس پلیس یورکشایر جنوبی و مسئول برقراری امنیت این مسابقه، در سال 2016 طی هفت روز دادگاه، از شاهد به متهم تبدیل شد. او به اتهام قتل عمد، محاکمه گشت. اما سه سال بعد، در دادگاهی مجدد تبرئه شد تا خانوادههای قربانیان، بار دیگر طلب دادخواهی کنند. موضوع جایی عجیب میشود که بیشتر درباره دروغهای پلیس یورکشایر درباره این فاجعه بدانیم.
مورد عجیب پلیسها در هیلزبورو!
داکنفیلد در اظهارات خود به اتحادیه فوتبال انگلیس، دستورات خود راجع به باز کردن گیت خروجی را کتمان کرده بود. اما بعدها در دادگاه مشخص شد که شخص وی، دستور باز کردن گیت مخصوص خروج هواداران را صادر کرده است. داکنفیلد، پلیس یورکشایر را متقاعد کرد تا با داستانی جعلی منکر هرگونه قصور و کوتاهی پلیس شوند. او در عوض گناه را به گردن طرفداران انداخت.
تلاش پلیس برای مقصر اعلام کردن مردم بیگناه و خانوادههای آنها، که سالها در دادگاه برای اثبات بیگناهی میجنگیدند، تماشایی بود.
وکیل مدافع داکنفیلد، جان بگز، هواداران را به رفتارهای خشن و عدم توجه به اخطار پلیس متهم میکرد. او حتی نوعی فرهنگ هولیگانیسم را به آنها نسبت میداد. رفتار او باعث انزجار خانواده بازماندگان شد. اما بگز تنها نبود. پلیس یورکشایر جنوبی، بارها در مصاحبهها، مردم را به رفتار ناهنجار، به خاطر افراط در مصرف الکل و عدم همکاری با نیروی پلیس متهم کرد.
چیزی که بعدا اثبات شد، کاملا عکس صحبتهای آنها را نشان میداد. اصرار افسران پلیس یورکشایر، به مقصر دانستن مردم و خانوادههایشان در حادثه، چهرهای زشت و غیرقابل اعتماد از پلیس را برای مردم ترسیم کرد. مردم بارها در مجامع عمومی از دروغ گویی آنها حرف زدند.
داکنفیلد، کسی که هیچ نمیدانست!
نکته جالب اینکه سر بازرس پیتر رایت، یکی از مأموران ارشد پلیس یورکشایر جنوبی، برایان مول را اخراج کرد. او یکی از ماهرترین و کاربلدترین فرماندهان پلیس بود. برایان مول 19 روز قبل از برگزاری این مسابقه، به دلایلی نامعلوم اخراج شد. متهم ردیف اول داستان، یعنی داکنفیلد، جای مول را گرفت.
داکنفیلد بعدها اعتراف کرد که آشنایی کاملی با شرایط برگزاری امن یک مسابقه فوتبال نداشته است. او اوراق مربوط به عملیات اضطراری در زمان وقوع حادثه را مطالعه نکرده بود و حتی از زمین محل برگزاری بازی نیز بازدید نکرد. او پس از 26 سال، به این موضوع اقرار کرد که وظیفه خود را نمیدانست. بزرگترین پشیمانی وی، به تعویق نینداختن زمان شروع بازی بود. با این کار، نظم و آرامش در ورزشگاه برقرار میشد و حتی ازدحام هواداران نیز کمتر میشد.
اتفاقی که در فینال لیگ قهرمانان 2022 و پس از ازدحام هواداران لیورپول و رئال مادرید در پاریس رقم خورد و بازی، با تأخیر آغاز شد. هر چند که اتفاقات همین مسابقه هم برای هواداران قدیمی لیورپول، زخم کهنه فاجعه هیلزبورو را تازه کرد و حتی باعث خودکشی 2 هوادار این تیم نیز شد. داکنفیلد پذیرفت در حالیکه مردم بیگناه زیر دست و پا له میشدند، او مشغول دروغ بافی بوده است. داستانهایی درباره تماشاچیان بدون بلیط یا نابودی دروازهها توسط هولیگانها. چیزهایی که هیچگاه در اذهان عمومی مورد قبول واقع نشد.
همکاری پلیس، رسانه و شیطان.
از همان لحظات ابتدایی پس از حادثه، پروندهسازی پلیس یورکشایر برای متهم کردن قربانیان آغاز شد. از عکاسی از قوطیهای آبجو، تا دستور پزشکی قانونی برای تست الکل و آزمایش خون از اجساد قربانیان. حتی پلیس توانست نشریه سان را قانع کند که هواداران مست و هولیگان، با نیروهای پلیس درگیر شدند و با ادرار روی آنها، مانع از امدادرسانی به موقع شدند.
داکنفیلد و رفقا در اداره پلیس، و زمانی که برای آرامش خود به الکل پناه آوردند، ایده مست بودن هواداران به ذهنشان رسید و فردای آن روز، داکنفیلد دلیل استقرار در اتاق کنترل را رفتارهای غیر عادی هواداران مست اعلام کرد. و هیچ اشارهای به عدم توانایی در کنترل تونل توسط خود و افسران زیردستش نکرد.
آیا جواب داد؟
سرانجام، پس از 27 سال تلاش مستمر خانواده قربانیان، رأی تاریخی قصور پلیس در این ماجرا صادر شد. یک گروه تحقیقاتی مستقل برای بررسی شواهد تشکیل شد. آنها بعد از 3 سال بررسی گسترده نشان دادند قصور پلیس در کنترل اوضاع عامل اصلی فاجعه بوده. ضمن این که در صورت حضور به موقع اورژانس و امکانات پزشکی، 41 نفر از حادثهدیدگان، شانس بقا داشتند.
در نهایت هیئت منصفه تجدید نظر در سال ۲۰۱۶، حکم داد که هواداران به شکل غیرقانونی به دلیل خطاهای پلیس کشته شدهاند. اما بیگناه اعلام شدن متهم ردیف اول در سال 2019، باعث شد تا زخم این سانحه، همچنان برای هواداران لیورپول تازه بماند.
مارگارت آسپیینال، مسئول گروه حمایت از خانواده قربانیان هیلزبورو که پسرش جیمز را در این حادثه از دست داد میگوید: «97 نفر به شکلی غیرقانونی کشته شدند و هیچکس مسئولیتش را نپذیرفت؛ فکر میکنید ما چه حسی داریم؟ ما 30 سال از عمر خود را برای جنگیدن گذاشتیم وگرنه آنها از این ماجرا قسر در میرفتند. این بزرگترین فاجعه تاریخ است. ما پلیس، رسانه و دولت را در هر زمانی روبروی خود میدیدیم. ما جهنم را به چشم خود دیدیم.»
ریچی گریوز یکی از بازماندگان حادثه که در آن زمان 23 ساله بود، هنوز با آثار ناشی از این حادثه دست و پنجه نرم میکند و در زمان اولین محاکمه، او به عنوان یکی از مسئولان این فاجعه شناسایی شد. او در این رابطه گفت: «من به شدت بابت اینکه به شکل اشتباه به عنوان مقصر شناخته شدم احساس پریشانی میکردم. من سعی کردم مدارکی را نشان دهم و به خانوادههای داغدار کمک کنم؛ این یک تجربه وحشتناک بود. من با آشفتگی کامل دادگاه را ترک کردم.»
لیورپول علیه انگلستان
در زمان اولین محاکمه، گریوز به دلیل لهجه لیورپولی خود توسط پلیسها و وکلای دادگستری نیز مورد تمسخر قرار میگرفت. سالها بعد، گریوز کمپینی را بین خانوادههای قربانیان برای جلوگیری از پنهان کردن حقیقت از سوی پلیس و دادگاه تشکیل داد.
او همچنین به طور مستمر به فروشگاه واقع در ورزشگاه آنفیلد (که توسط خانواده قربانیان هیلزبورو اداره میشود) سر میزد. او همچنین طی سالها تلاش کرده تا در مدارس مختلف راجع به این موضوع صحبت کند اما گاهی توهینهای هواداران رقیب به دلیل هواداری او از لیورپول، وی را ناامید میکند.
در سال 2017، جیمز جونز اسقف بازنشسته اهل لیورپول، در گزارشی جالب توجه از دولت خواست تا برای وضع قانونی به نام «قانون هیلزبورو» در قوانین بریتانیا اقدام کنند. این قانون پیشنهادی، افسران پلیس و نهاد قانون در این کشور را موظف به شفافیت میکند.
اما در سال 2023 و پس از شش سال سکوت، دولت به این درخواست واکنش نشان داد و پذیرش این قانون را رد کرد. گزارش سال 2017 ، با عنوان “حفظ آرایش قدرت غیرپاسخگو” از سوی جیمز جونز (اسقف سابق لیورپول) 25 توصیه را ارائه میکرد که 11 مورد از آنها مستقیماً مربوط به پلیس بود.
رد شدن این درخواست از سوی دولت، بار دیگر موجی از ناامیدی را در بین خانواده قربانیان ایجاد کرد. البته در همان زمان، اعلام شد که برای جلوگیری از حوادث پس از فاجعه هیلزبورو که مدارک از بین رفته یا نابود شدند، آیین نامه جدیدی برای مدیریت سوابق و اطلاعات پلیس و همین طور دستورالعمل جدیدی برای افسران رابط خانواده تدوین خواهد شد.
تکاپوی قانون هیلزبورو.
در طول تمام این سالها که کمپینهای مختلفی از سوی خانوادههای داغدار شکل گرفت، هیچکدام از آنها نتوانست به خوبی عدالت را در این خصوص تجربه کنند. خانواده قربانیان بارها در زمانهای مختلف، برای احقاق حق خود و دادخواهی در مکانهای مختلف و دادگاه، دست به اعتراض و تظاهرات زدند اما تا امروز، این اقدامات منجر به تصویب قانون هیلزبورو نشده است.
برای اثبات مشکلات سیستم قضایی، همین بس که تدوین و انتشار گزارش مستقل فاجعه هیلزبورو توسط پروفسور فیل اسکراتون که از سال 1989 روی آن کار میکرد 23 سال طول کشید. انتشار این اسناد در سال 2012، گامی بلند برای کشف حقیقت در خصوص این فاجعه و تغییر رای دادگاه بود. البته که پیگیری مجدد اسناد و مدارک قصور پلیس نیز با مداخلات سیاسی دو وزیر وقت یعنی اندی بورنهام و ماریا ایگل در سال 2010 اتفاق افتاد.
چند هفته پس از انتشار دوباره گزارش، قاضیان رده بالا تصمیم گرفتند بار دیگر پرونده را به جریان بندازند. پیش از این، درخواست تجدیدنظر ابتدایی قربانیان مبنی بر واکاوی دوباره سانحه در سال 1993 رد شد.
مبارزه تا آخرین نفس.
فاجعه هیلزبورو، تغییری اساسی در طراحی و مدیریت ورزشگاههای انگلیس ایجاد کرد. فنسها برای همیشه از ورزشگاهها برداشته شدند، و باشگاهها ملزم شدند تا جایگاههای نشسته برای هواداران ایجاد کنند تا از تکرار چنین حوادث تلخی جلوگیری شود. سه سال بعد از این حادثه، باشگاههای انگلیسی مکلف شدند تا درآمد خود را صرف امنیت ورزشگاههای خود بکنند و حق پخش مسابقات خود را به طور قانونی به اسکای بفروشند تا لیگ برتر انگلیس به شکل مدرن و امروزی آن آغاز شود. این، آغازی بر ثروتمند شدن باشگاههای انگلیسی بر پایه حمایت هواداران خود بود و شاید اگر حادثه هیلزبورو رخ نمیداد، شاهد ساخت و امنسازی ورزشگاههای مدرن انگلیس نبودیم.
یک دقیقه سکوت ورزشگاه همواره پرسروصدای آنفیلد در ابتدای مسابقه این هفته لیورپول و وستهم، به خوبی ثابت میکند که زخم ماجرای تلخ هیلزبورو همچنان پس از 36 سال برای هواداران واقعی لیورپول تازه است. زخمی که زندگی 97 نفر را گرفت و سه دهه زندگی بازماندگان را تحت شعاع قرار داد. بازماندگانی که طی این 36 سال، سختترین لحظات را تجربه کردند. از متهم شدن به عامل شکلگیری این حادثه، تا کنار آمدن با دروغهای پلیس و سیستم قضایی و 23 سال تاخیر برای انتشار حقایق مرگ نزدیکان آنها. بازماندگانی که با همبستگی خود طی سه دهه اخیر در شرایط سخت و کمپینهای حمایتی خود، توانستند رای دادگاه را تغییر دهند اما همچنان، با وجود گذشت 36 سال از این ماجرا، به دنبال اجرای عدالت و تغییر در قوانین هستند.
امیرحسین محمودی، فوتبال لب– در سال 2019، جلسه تمرینی زیر 15 سال پرتغال در حال انجام است. جلسه تمرینی پویا و پر فشار است. بازیکنان همدیگر را از توپ دور میکنند. اینها کودکانی هستند که با فیزیک خودشان عملکردی را نشان میدهند. به جز یک نفر.
در این جنگل پر از هرج و مرج، یک خرگوش وجود دارد. انگار که از بلوغ چیزی نشنیده است، شماره 10 را جوری پوشیده که انگار برای او ساخته شده.
خرگوش از کلاه بیرون میآید.
تصاویر قطع میشود و مصاحبهای از او پخش میشود. او است، ژوائو نوس. 14 سال و هشت ماه. با موهای به هم ریخته، چشمانی درخشان و سوزان مانند شمع. شبیه یک عروسک زنده میماند. شروع به صحبت میکند:
“مردم گاهی مرا به خاطر اندازه و کمبود فیزیکم دستکم میگیرند. ولی فوتبال هوش را هم لازم دارد. زمانی که بدن مناسب برای رقابت کردن را نداری، باید باهوش باشی. فوتبال تنها درمورد قدرت نیست. درباره هوش و ذهنیت است.”
الان میدانیم که منظور نوس چه بود. او در سن 18 سالگی، بازیکن ثابت در ترکیب بنفیکا بود. در ترکیب ثابت تیم ملی در 19 سالگی حضور داشت. او تابستان گذشته به پاریسن ژرمن ملحق شد، با معاملهای که میتوانست تا 70میلیون یورو هم انجام بشود (58.7میلیون یورو/75.8 میلیون دلار). او از آن زمان، عملکرد با ثبات و خوبی از خود نشان داد، او ارزش خرجی که بابتاش شد را دارد.
فیزیک؟ مشکلی نیست، او نوس است!
در آن زمان؟ ثابث قدمی نوس در آن مصاحبه خارقالعاده بود. یک سال قبل از مصاحبه، او را به دلیل اندازه کوچکش، از اسکواد تیم لیسبونی برای بازی بین منطقهای کنار گذاشتند. حتی در زمانی که در بنفیکا (باشگاهی که در سن 8 سالگی به آن وارد شد) بود، اعتنای خاصی به او نمیشد.
نونو گومز، رئیس سابق آکادمی سابق باشگاه، درباره او میگفت: “او همیشه به عنوان کسی که پتانسیل بزرگی داشت شناخته میشد، اما با وزن و اندازه او، پتانسیل و کارایی او تا بیشترین حد ممکن زیر سوال رفت.”
نوس شاید دیگر آن انرژی یک شخص آندرداگ (underdog) را نداشته باشد. او در سن 20سالگی، پسر طلایی فوتبال پرتغال است، همینطور دارای نقش مهم در پروژه پیاسجی. اما او میگوید که میداند چرا این شکها در اوایل حضور او در این تیم وجود داشت.
او در مصاحبه با مجله فرانسوی “Onze Mondial” گفت: “من باید راهی برای فرار از تبدیل شدن به شخصیت شکنندهای که رسانهها سعی در القای آن داشتند، پیدا میکردم. این فرصت من را آمادهتر کرد. حریفها معمولا بخاطر اندازه من، نگاه از بالا به من دارند. فکر میکنند «او ضعیف است. میتوانم از این استفاده کنم.» من از این سواستفاده میکنم و تمام تلاشم را میکنم.”
“دید بی ارزشی بقیه نسبت به من، همیشه دست بالا برای من بود.”
مینی بیوگرافی نوس
نوس در تاویرا بزرگ شد. شهری کوچک در خلیج الگواره. مادرش معلم کودکستان بود. پدرش پلیس بود که همچنین مربی تیم کاسا بنفیکا بود. تیم محلی که ارتباط کوچکی با باشگاه لیسبونی دارد.
نوس از آنجا شروع کرد. بعدها به تمرین منطقهای توسعه بازیکن در بنفیکا دعوت شد. در سن 11 سالگی. او خانه را ترک کرد تا در بنفیکا کامپوس با لباسهایی که برایش بزرگ بود، زندگی کند.
عکس بامزهای از او در سالهای اولیه فوتبالیاش موجود است. او یک پیراهن آستین بلند بنفیکا پوشیده، با یک لوگوی کوکاکولای بزرگ روی آن. جورابهایی که روی محافظ ساق پوشیده شده. بین پیراهن و جورابش، بزرگترین سایز شرتی که میتوان تصور کرد را پوشیده. سایز، آنجایی مشخص میشود که او پیراهنش را در شورتش کرده.
شاید نوس بخاطر کمبود وجود سایزهای مختلف، عادت به چپاندن پیراهن در شرت کرده. کاری که تا الان هم انجام میدهد. این تبدیل به نماد او شد. چیزی که ارزش او را، به جای صرفا یک ظاهر زیبا، نشان میدهد.
نوس در گفتگو با “Onze Mondial” گفت: “پدرم همیشه میگفت باید پیراهنت را در شلوارت بکنی. این نشانه احترام به خود و حریفان است. پیراهن نشاندهنده توست. وقتی که پیراهن بیرون میآید، سعی میکنم به سرعت آن را داخل کنم. وقتی که بیرون است احساس معذب بودن میکنم.”
روزهای بنفیکا کاسا
در تیم جوانان، او تقریبا همیشه بخاطر هوش بالا و رفتار مناسباش، برای بازیها انتخاب میشد. این را لوئیز کاسترو، که مربی او در تیم زیر19 و تیم B بود، گفت. او کار کردن با او را لذتبخش توصیف کرد.
کاسترو گفت: “او بازیکنی است که بعد ذهنیاش تفاوت را رقم میزند. او همیشه تا مرز محدودیتهایش تلاش میکرد. همیشه نهایت خودش در بازی میگذاشت. فکر نمیکنم هیچ سرمربیای از ژوائو به عنوان یک پسر محشر یاد نکند. او ذهنیت یک در میلیونی داشت.”
نوس تنها یک بار کاری اشتباه کرد. یک روز، با چند نفر از هم تیمیهایش، از دروازه های امنیتی برای برداشتن یک سری نوشیدنی انرژیزا پرید. فردا و بعد از پر کردن کولههایشان از این انرژیزا و رد شدن دوباره از دروازه امنیتی، کادر آکادمی با دیدن دوربینهای مداربسته متوجه این اتفاق شدند.
گومز بازیکنان را به دفترش احضار کرد. نوس از همه بیشتر ترسیده بود.
گومز گفت: “اون خیلی ترسیده بود. او و هم تیمیهایش فهمیدند که کار اشتباهی کردند و باید با عواقب آن روبرو بشوند. او (نوس) فکر میکرد من میخواهم کاری وحشتناک بکنم، شاید حتی او را به خانه بفرستم.”
گومز به نوس و هم تیمیهایش گفت که آنها، باید تختهای بازیکنان را مرتب کنند و در بازی با پورتو انتخاب نمیشوند. این خیال نوس را، که توقع داشت مجازات خیلی بیشتر باشد، راحت کرد.
گومز گفت: “خیلی به آنها سخت نگرفتم. من هم در سن آنها بودم و معصوم هم نبودم. الان میتوانیم به این خاطره لبخند بزنیم.”
خطا بر روی نوس در جریان بازی برابر منچسترسیتی در چارچوب رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا در ژانویه
قدم بعدی
بزرگترین جهش نوس در جریان جام جهانی 2022 رقم خورد. نصف اسکواد بنفیکا برای حضور در جام جهانی رفتند. راجر اشمیت، که دنبال افرادی برای تمرین دادن بود تا دیگر بازیکنان هماهنگ بمانند، از کاسترو درخواست کرد که بازیکنانی را از تیم B به او معرفی کند.
نوس که به تازگی قراردادش را تمدید کرده بود و در قراردادش بند فسخ 120 میلیون یورویی گنجانده شده بود، نفر اول در لیست بود.
کاسترو گفت: “یادم می آید که به کادر گفتم :«دیگر قرار نیست او را ببینیم.» من میدانستم که او تنها برای جا پر کردن به آنجا نمیرود.”
اشمیت عاشق کار کردن با نوس شد و بعد از جام جهانی هم او را نگه داشت. بعد از چند حضور به عنوان یار تعویضی، نوس در برابر استرولی در آپریل 2023، اولین بازیاش را در ترکیب اصلی انجام داد. اشمیت در کنفرانس پس از بازی گفت: “بازی دادن به او ریسک نبود. او با ترکیبی از لذت، اعتماد و کیفیت بازی میکند. او آماده است.”
بهتر هم میشود!
نوس بعد از آن به سختی بازیای را از ابتدا آغاز نکرد و جای خالی انزو فرناندز را پر کرد. اشمیت بعد از برد برابر براگا در سال 2023 گفت: “او به ما چیزی تازه اضافه کرده است، چیزی خاص. او در بازی با توپ خوب است، بدون توپ خوب است و متوجه میشود که از نظر تاکتیکی چه کند. او از نظر فیزیکی حساس است. تنها 18 ساله است ولی او خیلی کامل است.”
نوس آن فصل را با مدال قهرمانی لیگ پرتغال به پایان رساند. او فصل بعد را آتشین شروع کرد. برای مثال: او در دربی با اسپورتینگ لیسبون در نوامبر همان فصل نقش بزرگی را ایفا کرد. در این بازی که نوس در دقیقه 94، گل مساوی تیمش را به ثمر رساند، و سپس کسپر تنگشتت، توانست گل پیروزی بخش را به ثمر برساند. این عملکرد، باعث واکنش گسترده رسانههای محلی شد. برونو روزیرو در وبسایت Observador نوشت: “جوانترین و کوچکترین بازیکن زمین، توانست مشکلی را حل کند که خیلیها نمیتوانستند.”
شخصیت + ذهنیت + هوش = هواداران عاشقت میشوند!
کاسترو در ادامه گفت: “به نظر می آمد که او ده سال است در این سطح بازی میکند. این بحث مورد تایید همه بود. همه میتوانستند سطح ژوائو را ببینند.”
گل مساوی نوس در دقایق پایانی، منجر به برد رقیب سنتی آنها، اسپورتیگ لیسبون در نوامبر 2023 شد
نوس اما، بیشتر یک فوتبالیست یقه آبی (بازیکنی که تلاش میکند و کمتر بازی نمایشی ارائه میکند) است. او پرس میکند و با قدرت تعقیب میکند و این، باعث تبدیل شدن او به محبوب هواداران در بنفیکا شد.
به گفته گومز: “طرفدارها مدل بازی او را دوست داشتند. تعهد او واضح بود. او پر از انرژی بود، که به هم تیمیهایش تزریق میشد و استادیوم را زنده میکرد.”
نوس از نشان دادن احساساش ترسی ندارد. مادرش در فوریه، در 50 سالگی فوت کرد. فردای آن روز، او در بازی برابر تولوز در لیگ اروپا قرار گرفت. بعد از سوت پایان بازی، شروع به گریه کردن کرد، صحنهای که قلب هواداران را به درد آورد.
کاسترو ادامه میدهد: “به سادگی میتوان گفت که او یک انسان پاک با قلبی بزرگ است. او کسی است که به هر جایی که میرود، با افرادی که ارتباط دارد رابطه عمیقی برقرار میکند. همه به او عشق میورزند (هواداران و هم تیمیها). هیچ طرفداری از بنفیکا نمیخواست که او برود، کادر هم همینطور.”
نوس اعتراف کرد که نمیخواست از باشگاه کودکیاش در سال 2024 برود. وقتی که روی کاستا، رئیس باشگاه بنفیکا به او گفت که پیاسجی به او پیشنهادی داده که نمیتواند آن را رد کند، گریه کرد. او بعد از تائید انتقالاش به تلویزیون بنفیکا گفت: “ترک جایی که در آن راحتم سخت است. مطمئن نیستم که (در پاریس) چه میتوانم به دست آورم.”
احساسی شدن نوس بعد از رویارویی آنها با تولوز در رقابت لیگ اروپا برابر تولوز در سال گذشته.
تواضع هم حدی دارد!
او چیزی برای نگرانی ندارد. از زمانی که پاریس رفته است، نوس حتی یک بار پایش را کج نگذاشته است. او از تمامی افراد انریکه، بهترین کاندیدا برای عکس روی پوستر است. گرسنه، علاقه برای نگه داشتن فرم و با ثبات.
نوس بعد از پیوستناش به پاریس، در مصاحبه با PSG TV گفت: “او (انریکه)، ایدههای فوتبالی مانند من دارد.”
لوئیز انریکه در ماه آگوست، قبل از بازی با رن، درباره نوس گفت: “من او را یک انرژی خالص و آماده خدمت به تیم توصیف میکنم. او برای سبک بازی من بهترین گزینه است. او خیلی سریع به شرایط عادت کرده است.” هم تیمیها هم به او عادت کردند. مارکینیوش، کاپیتان پاریس، قبل از بازی در چمپیونزلیگ برابر ژیرونا در ماه سپتامبر گفت: “او یک هیولاست. تیم ما فلسفه سادهای ندارد، اما او از اولین بازی آماده بود. شاید جوان باشد اما انسان بالغی است. او آماده به اینجا آمد.”
توانایی تاکتیکی نوس
کاسترو میگوید: “او میتواند در هر پستی از میدفیلد بازی کند.” در بنفیکا، نوس بیشتر اوقات جلوتر از دفاع بازی میکرد. برای او، رفتن بین دو دفاع مرکزی و گرفتن پاس از دروازهبان برای شروع بازی، عادی بود.
مربی سابق بنفیکا، اشمیت، از او بیشترین استفاده را میکرد. حتی گاهی او را در پست وینگ-بک نیز بازی میداد. اما بیشتر، او را به ریسک کردن بیشتر در زمین، برای گرفتن موقعیت ایجاب میکرد. نوس به Benfica TV در ماه آگوست گفت: “او (اشمیت) از من میخواست پاسهای کوتاه کمتری بدهم. او از من میخواست بیشتر به اطرافم نگاه کنم، سعی کنم جلوتر بازی کنم و خطوط را بشکنم.”
چه کسی بیشترین دخالت در حملات پیاسجی را دارد؟ حملات منجر به شوت در جریان بازی طی 90 دقیقه در لیگ قهرمانان اروپا، فصل 2024/25
در پیاسجی، نوس در دو بازی نخستاش در لیگ1، 4 پاسگل ثبت کرد. او از آن زمان 6 پاسگل دیگر به ثبت رسانده، به اضافه یک گل و پاسگل در چمپیونزلیگ. این فاکتور برای از یک میدفیلدر، کمی تهاجمی است، (عموما ویتینیا عقبترین شخص در خط میانی است و در کنار او نوس و فابیان روییز بازی میکنند.) حتی میتوان گفت این یک نوع ویژگی مثبت دیگر او است.
اما به طور قطع، مربی او از او میخواهد که بیشتر روی ویژگی پس گرفتن مالکیت تمرکز کند تا خلق موقعیت.
لوئیز انریکه در ماه سپتامبر گفت: “او یک ویژگی حیاتی دارد: او توپ را از دست نمیدهد.”
بدون توپ، نوس یک پرس کننده و ضد پرس کننده وحشتناک است. گرافیکهای زیر را ببینید، که نشان دهنده مکان تکلها و قطع توپهای او در بازیهای چمپیونزلیگ پیاسجی را نشان میدهد. راه فراری از او نیست.
ژوائو نوس در همه جای زمین حضور دارد: تمام تکلها و قطع توپهای او در لیگ قهرمانان اروپا، فصل 2024/25
واکنشها در فرانسه
خرید نوس، تغییر و تحول مهمی را برای پیاسجی رقم زده است. تصادفی نیست که میدفیلد پیاسجی، این فصل بیشتر از تمام فصولاش بهتر عمل کرده. او و هموطناش ویتینیا، درک خوبی از همدیگر دارند. به طوری که ممکن است به نظر بیاید رابطه تلپاتیک دارند.
حتی این هم تصادفی نیست که بهترین برد این فصل پیاسجی (4-2 برابر منچسترسیتی) بهترین عملکرد نوس را هم شامل شد. او در دقیقه 53، اشتباه منجر به گل هالند را مرتکب شد. اما به بازی برگشت و تیم را به جلو کشاند و حتی در دقیقه 78، یک گل ضربه سر زیبا را به ثمر رساند.
هیوگو دلوم، نویسنده روزنامه اکیپ، درباره عملکرد نوس بعد از این بازی نوشت: “او یک شاهکار کوچک است. بازیکنان قبلی پیاسجی (اگر اشتباه او را مرتکب میشدند)، در نا امیدی غرق میشدند. اما او نه.” مجله فوتبالی فرانسوی so foot، که به انتقاد صریح از بازیکنان معروف است، تیم خبری بعدیای بود که از او تعریف کرد. آنها در رسانه X در توصیف نوس نوشتند: “مارکو وراتی، بدون سیگار و شبگردی.”
عملکرد تحسین برانگیز نوس در بازی خانگی برابر لیورپول در لیگ قهرمانان اروپا
زمان به نفع او است. او تنها 20 سال سن دارد. او مدت زیادی را پیش رویش دارد و میتواند آسمانها را فتح کند.
گومز میگوید: “ژوائو همیشه به محدودیتهایش، با هوشاش غلبه کرده. بسیار برای او خوشحالم، خوشحالم که در حال رسیدن به رویاهایش است.”
کاسترو هم همینطور، او از نمایش این روزهای نوس لذت میبرد: “مطمئنم که او یکی از بهترین میدفیلدهای دنیا میشود. البته نه، فکر میکنم همین الان هم هست.”
رضا حسینی، فوتبال لب– هر چقدر که هفتهی گذشته برای لیام لاوسن تلخ و دردناک بود، اما برای یوکی سونودا، خاطرهانگیز و دوست داشتنی سپری شد. ردبول، درست در آستانه گرندپری خانگی سونودا، دری را به روی او باز کرد و بزرگترین فرصت دوران حرفهایاش را رقم زد. چند روز پیش بود که خبر بزرگ منتشر شد. سونودا، همتیمی مکس وشتپن در ردبول شد. لاوسن به آربی (RB Visa Cash) برگشت. درست همان جایی که 11 مسابقهی آخر فصل 2024 حضور داشت.
افسانههای ژاپنی فرمول یک
تغییرات بحثبرانگیز اخیر تیتر اصلی اخبار دنیای مسابقات را به خود اختصاص داده است. در حالی که یک حقیقت کمتر شناختهشده اما جالب نیز، در تاریخ غنی ژاپن در فرمول یک وجود دارد. امسال پنجاهمین سالگرد رویدادی خاص برای رانندگان ژاپنی در این ورزش است. در سال 1973،هیروشی فوشیدا، که پیشتر بهعنوان اولین راننده ژاپنی حاضر در مسابقه 24 ساعته لمان، با تیم Sigma Automotive شناخته میشد. تبدیل به اولین ژاپنیای شد که برای یک گرندپری فرمول یک موفق به کسب سهمیه شد. این مرد شجاع از کیوتو با خودروی Maki F101C، که چندان محبوب نبود، توانست به این موفقیت دست یابد. او در نهایت به دلیل خرابی موتور نتوانست در گرندپری هلند مسابقه دهد.
ژاپنیها در فرمولا وان!
اگرچه، یوکی سونودا، با ملحق شدن به تیمی که تاکنون شش قهرمانی جهان در بخش سازندگان را به نام خود ثبت کرده. این بهترین فرصت ممکن برای یک راننده ژاپنی است. با این حال، در نیم قرن گذشته، ژاپن 19 راننده را در فرمول یک به میدان فرستاده که هرکدام در نوع خود چهرههای قدرتمندی بودند.
آگوری سوزوکی
ساتورو ناکاجیما
ساتورو ناکاجیما، که یک راننده تحت حمایت هوندا بود، اولین راننده تماموقت ژاپنی در فرمول یک بود. در کنار آیرتون سنا، و سپس نلسون پیکه، در تیم لوتوس رانندگی کرد و در میانه جدول قرار گرفت. او بعدها در چند مسابقه برای تیم تیرل نیز عملکرد خوبی از خود نشان داد.
ساتورو ناکاجیما در گرندپری سوزوکا 1988 در تعیین خط با نلسون پیکه رقابت سختی را داشت، علیرغم این که صبح همان روز مادرش را از دست داده بود. این راننده در آدلاید 1989 نیز در شرایط بارانی درخشش داشت. جایی که از انتهای گرید شروع کرد و تا جایگاه چهارم پیش رفت و سریعترین دور مسابقه را نیز به نام خود ثبت کرد.
آگوری سوزوکی
اما یکی از معروفترین رانندههای ژاپنی، آگوری سوزوکی بود که در گرندپری خانگیاش در سال 1990 به عنوان اولین راننده ژاپنی بر روی پودیوم ایستاد. بعدها، او تیم سوپر آگوری خود را که با حمایت هوندا بود از سال 2006 تا 2008 اداره کرد.
تاکوما ساتو
رانندهی دیگری که میتوان به او اشاره کرد، تاکوما ساتو است که مانند سونودا یک راننده کوچک و پرانرژی بود. شاید مهمترین اتفاقی که رقم زد، پایان سوم او در گرندپری ایالات متحده برای تیم بار هوندا در 2004 بود. او بعدها در سالهای 2017 و 2020، دوبار فاتح مسابقهی ایندیاناپلیس 500 شد.
تاکوما ساتو
کامویی کوبایاشی
کامویی کوبایاشی بدون شک یکی از مشتاقترین رانندگان ژاپنی فرمول یک بود؛ مبارزی سرسخت که در دوران حضورش در سائوبر، نگاهها را به خود جلب کرد. او نمایندهی موجی از رانندگان ژاپنی بود که با تمام وجود برای اثبات خود تلاش میکردند، و زمانی که در گرندپری ژاپن 2012 برای تیم سائوبر روی سکو رفت، همانند آگوری سوزوکا و تاکوما ساتو، افتخاری بزرگ برای کشورش رقم زد. او در 2021 با تویوتا در لمان پیروز شد و در 2019-2020 و 2021 دو عنوان قهرمانی جام جهانی استقامت FIA را به دست آورد.
یوکی سونودا
سونودا و چالشی به بزرگی نام ردبول
یوکی سونودا در سال 2021، اولین فصل حضورش در فرمول یک، بهترین نتایج خود را با آلفاتائوری ثبت کرد؛ نهم در بحرین، ششم در مجارستان و چهارم در ابوظبی. روحیه جنگندگیاش همیشه بارز بوده، اما همین خصوصیت گاهی به فورانهای احساسی در خودرو منجر شده که شاید باعث تردید ردبول در ارتقای او به تیم اصلی شد. بااینحال، او همیشه برای رسیدن به بهترین عملکرد تلاش کرده، هرچند که گاهی بدشانسی، استراتژیهای نادرست یا مشکلات فنی مانع پیشرفتش شدهاند.
در ابتدای سال 2025، ردبول در نهایت تصمیم گرفت بهجای ارتقای سونودا، لیام لاوسون را برای این فصل به خدمت بگیرد. اما حالا در مسابقه خانگیاش، او باید ثابت کند که میتواند انتظارات را برآورده کند. مشکل اینجاست که وشتپن چنان برتری دارد که عملکرد RB21 را بهتر از آنچه که هست نشان میدهد، همانطور که سال گذشته با RB20 در دوران سختش چنین کرد. ردبول بعد از جلسهای با مکس در میلتون کینز، متوجه مشکلات خودرو شده و میداند که ماشین روی تایرهای هارد بهتر عمل کرد.
سوال این است که آیا سبک رانندگی پر فشاری که یوکی دارد، بهتر از لاوسون یا پرز با این ماشین سازگار خواهد بود؟ فشار انتظارات بر روی او زیاد است، نهتنها به دلیل مسابقه خانگی، بلکه به این خاطر که صندلی کنار مکس در ردبول، بهترین فرصت برای درخشش یک راننده ژاپنی در تاریخ فرمول یک است.
صندلی دوم ردبول برای کیست؟
موقعیت راننده دوم در ردبول همیشه دشوار بوده، مشابه شرایط تیم لوتوس در دوران جیمی کلارک، جایی که کالین چپمن تنها به نظرات راننده اصلیاش توجه میکرد. مهندسان ردبول نیز طبیعی است که روی خواستههای مکس تمرکز بیشتری داشته باشند. در تاریخ، شرایط مشابهی در تیم بنتون 1994دیده شد؛ جایی که تنظیمات شوماخر برای خودرویی با تمرکز بر جلوی ماشین، با سبک رانندگی جیجی لتو و یوس وشتپن (پدر مکس وشتپن) سازگار نبود.
حالا، یوکی باید هرچه سریعتر بهترین روش را برای بیرون کشیدن سرعت از خودرویی پیدا کند که سازگاری با آن چالشبرانگیز است. اما آیندهاش در فرمول یک بیش از هر زمان دیگری در خطر است. اگر نتواند عملکرد درخشانی داشته باشد، احتمال حضورش در برنامههای آینده ردبول با ورود فورد بهعنوان تأمینکننده موتور، کم خواهد شد.
از طرف دیگر، گزینههای او در تیمهای دیگر محدود است. هوندا قرار است با آستون مارتین همکاری کند و صندلیهای آن تیم پر هستند. تیمهای دیگر مانند ویلیامز، هاس، آلپاین و سائوبر نیز برنامههای خود را دارند. در این شرایط، آیا یوکی میتواند مانند هموطنان موفقش روی سکو برود؟ یا اگر لیام لاوسون در آربی عملکرد بهتری ارائه دهد، ردبول تصمیم دیگری خواهد گرفت؟
رضا حسینی، فوتبال لب– تنها دو مسابقه از فصل جدید گذشته و تا همینجا پر بوده از حواشی، داستانهای داغ و چندین برنده متفاوت. در آستانهی گرندپری ژاپن که سومین مسابقه فصل 2025 فرمول یک است، بحثهای زیادی در جریان است.
یوکی سونودا، راننده ژاپنی، برای اولینبار در گرندپری خانگیاش با تیم ردبول مسابقه خواهد داد؛ لاوسن به تیم سابقش برگشته است. سوالات زیادی مطرح است. آیا رقابت بین همتیمیهای مکلارن، وارد مرحلهی حساستری میشود؟ و آیا مرسدس، فراری یا ردبول میتوانند در ژاپن برای پیروزی با آنها رقابت کنند؟ اگر میخواهید بدانید این آخر هفته باید به کجای پیست نگاه کنید، با ما همراه باشید.
جمع ژاپنیها حسابی جمع شد
تیم آلپین اعلام کرد که ریو هیراکاوا، که یکی از رانندگان ذخیره این تیم در فصل 2025 است. در تمرین اول (FP1) گرندپری ژاپن پشت فرمان خودروی A525 خواهد نشست. او در مقابل تماشاگران خانگی خود رانندگی خواهد کرد.
هیراکاوا پیشتر در آخرین مسابقهی فصل گذشته در ابوظبی رانندگی کرده بود. او نخستین تجربهی حضور خود در یک جلسه تمرینی فرمول یک را با تیم مکلارن پشت سر گذاشت. او سابقهای طولانی در رقابتهای مختلف اتومبیلرانی، از جمله مسابقات تکنفره و استقامت دارد. هیراکاوا در سال 2022 قهرمان مسابقه 24 ساعته لمان شد. او همچنین دوبار عنوان قهرمانی “کلاس هایپرکار” را در مسابقات استقامت قهرمانی جهان FIA به دست آورد.
اکنون، پس از انجام تستهای فرمول یک برای تیمهای مکلارن و هاس، هیراکاوا در گرندپری خانگی قرار گرفته. او در پیست سوزوکا، برای اولینبار پشت فرمان یک خودروی 2025 قرار خواهد گرفت. او در این جلسه، جایگزین جک دوهان خواهد شد.
هیرکاوا در مصاحبهای گفت:
“بسیار هیجانزده هستم و نمیتوانم برای رانندگی با A525 در تمرین اول این هفته صبر کنم. فرمول یک در ژاپن همیشه برایم خاص بوده است. حالا اینکه بتوانم در یکی از جلسات این هفته رانندگی کنم، یک رؤیای واقعی است. همه چیز را آماده کردهام، چند روز پیش در مرکز “انستون کار” با شبیهساز را انجام دادیم و قرار است از این تجربه لذت ببرم. امیدوارم شرایط آبوهوایی خوب باشد. این یک جلسه کوتاه خواهد بود، اما من نهایت تلاشم را برای تیم خواهم کرد تا در تنظیمات خودرو بازخورد مفیدی ارائه دهم.”
ریو هیراکاوا
سونودا و رسیدن به آرزوی چندساله
هفته گذشته، تنها پس از دو گرندپری، ردبول تأیید کرد که تغییراتی در ترکیب رانندگانش ایجاد شده است. یوکی سونودا به عنوان همتیمی مکس وشتپن به تیم اصلی پیوست و لیام لاوسن به تیم “ریسینگ بولز” برگشت. این تصمیم هیجان و توجه زیادی را پیش از مسابقه خانگی رانندهی ژاپنی به دنبال داشته است. رانندهی ژاپنی، بالاخره در فصل پنجم حضورش در فرمول یک، فرصتی پیدا کرد تا برای تیم اصلی ردبول رقابت کند.
با این حال، مسیر پیش روی سونودا آسان نیست. همانطور که لیام لاوسن در مسابقات ابتدایی فصل، ( و پیش از او، سرجیو پرز) متوجه شد، ماشین فعلی ردبول واقعاً خودروی سختی برای کنترل و هماهنگ شدن است. کریستین هورنر، مدیر تیم، تأکید کرده که تجربهی سونودا میتواند در روند توسعهی خودرو مؤثر باشد. اما این که حتی مکس وشتپن هم گاهی در پیدا کردن ریتم و سرعت مشکل داشته، نشان میدهد شرایط تا چه اندازه پیچیده است.
با این حال، پایان مسابقهی قبلی در چین نشانههایی از امید را به همراه داشت. وشتپن در استینت نهایی بسیار رقابتی ظاهر شد و از آن بهعنوان یک نقطهی مثبت یاد کرد. حالا سونودا، امیدوار است بتواند هرچه سریعتر با شرایط هماهنگ شود و قطعاً در سوزوکا، با حمایت بینظیر هوادارانش، برای این کار انگیزهی زیادی خواهد داشت.
یوکی سونودا
واکنش لاوسن چه خواهد بود؟
در سوی دیگر ماجرا، ارتقای سونودا به معنای آن است که لیام لاوسون باید با ناامیدیِ کنار گذاشتهشدن از ردبول، کنار بیاید. آن هم پس از آغازی دشوار در این فصل. رانندهی نیوزیلندی در هر دو مسابقهی ابتدایی، عملکرد بدی داشت و تیم هم تصمیم گرفت خیلی زود دست به تغییر بزند.
در ابتدا، لاوسن، به دلیل عملکرد فوقالعادهای که در طول ۱۱ مسابقه با تیم ریسینگ بولز از خود نشان داده بود، نسبت به سونودا در اولویت قرار گرفت. حالا او دوباره به همان تیم بازمیگردد تا سعی کند اعتماد به نفسش را بازیابد.
خودِ وشتپن هم در چین از لاوسن حمایت کرد و گفت که به نظرش خودروی “ریسینگ بولز” راحتتر از ردبول رانده میشود. او فکر میکرد همتیمیاش در آن ماشین سریعتر خواهد بود تا در RB21 فعلی ردبول. حالا لاوسن این فرصت را دارد تا درستی این حرف را ثابت کند.
او به محیطی برمیگردد که برایش آشناست. نهتنها پیش از این نتایج خوبی در آن تیم گرفته، بلکه این مجموعه در گذشته به رانندگانی که بعد از حضور در کنار وشتپن به این تیم برگشتهاند، کمک کرده تا دوباره مسیر پیشرفتشان را پیدا کنند. مثل پیر گسلی که پس از تجربهای سخت در ردبول در سال ۲۰۱۹، موفق شد اعتبارش را دوباره بهدست آورد.
لاوسن قطعاً انگیزه دارد تا شروعی قدرتمند داشته باشد، اما مثل سونودا، با چالش بزرگ تطبیق سریع با خودرویی جدید روبهرو است؛ آن هم در پیستی که اشتباهات را به سختی مجازات میکند.
لیام لاوسن
نبرد رانندگان مکلارن بر سر قهرمانی
مکلارن طی سالهای اخیر نیازی به تغییر راننده نداشته است؛ اما هر چه جلوتر برویم، مدیریت لندو نوریس و اسکار پیاستری بهخاطر رقابت تنگاتنگشان برای قهرمانی، اهمیت بیشتری پیدا خواهد کرد. پس از نمایش درخشان پیاستری در چین، حالا هر دوی این رانندهها، یک پیروزی در کارنامه خود دارند؛ اما در حال حاضر این نوریس است که با ۱۰ امتیاز برتری نسبت به همتیمیاش، در جدول قهرمانی رانندگان جلوتر قرار دارد.
در ژاپن سال گذشته، نوریس عملکرد خوبی در تعیین خط داشت و سوم شد که در نهایت مسابقه را در ردهی پنجم به پایان رساند؛ ولی پیاستری نتوانست با همتیمی بریتانیاییاش همسطح شود و به رتبهی هشتم بسنده کرد. با این حال، مسیر پیشرفت پیاستری در دو سال گذشته بسیار سریع و چشمگیر بوده و مسابقهی این هفته یک آزمون دیگر برای سنجش میزان رشد او خواهد بود.
تا اینجای فصل، یا با دستور تیمی مکلارن و یا به واسطهی روند مسابقه، هنوز رقابت چرخ به چرخ نوریس و پیاستری را ندیدهایم. آیا ممکن است اولین رقابت واقعی بین دو مدعی قهرمانی در فصل ۲۰۲۵ همین آخر هفته اتفاق بیفتد؟ اگر این اتفاق بیفتد، سوزوکا بهترین صحنه برای آن خواهد بود؛ پیستی که بهخاطر طراحی خاص، پیچهای پرسرعت و تغییر مسیرهای سریع، در میان رانندگان محبوبیت زیادی دارد. حالوهوای بینظیری که تماشاگران ژاپنی در آن ایجاد میکنند را هم به این ترکیب اضافه کنید تا بدانید که ممکن است با یکی از تماشاییترین رقابتهای فصل در همین آخر هفته روبهرو شویم.
در حالی که رقابت میان دو رانندهی مکلارن از ابتدای فصل پیشبینی میشد، چیزی که کمتر انتظارش میرفت، شروع کمفروغ فراری در دو مسابقهی نخست بود.
تیم فرد واسور، یکی از مدعیان اصلی برای قهرمانی در هر دو بخش معرفی شده بود؛ بهویژه با توجه به هیجان و توجه زیادی که حضور لوئیس همیلتون در کنار چالز لکلرک به همراه داشت. اما در دو رقابت اول، فراری با چیزی که انتظارش را داشتیم، فاصلهی زیادی داشت.
پس از یک آخر هفتهی سخت در ملبورن، فراری در چین رقابتیتر ظاهر شد، اما نتوانست عملکرد خوب روز شنبه را در مسابقهی اصلی تکرار کند؛ لکلرک پنجم شد و همیلتون در جایگاه ششم از خط پایان گذشت. اما ساعاتی بعد، هر دو خودروی فراری از مسابقه دیسکوالیفای (حذف) شدند؛ اتفاقی که برای اولین بار در تاریخ این تیم رخ داد. در نتیجه، فراری حالا در جدول سازندگان در ردهی پنجم قرار دارد، همامتیاز با تیم چهارم یعنی ویلیامز و ۶۱ امتیاز عقبتر از مکلارن در همین ابتدای فصل.
تیم فراری
ساینز و جستجوی پاسخ در ویلیامز در گرندپری ژاپن
اگر چه ویلیامز همامتیاز با فراری در ردهی چهارم جدول تیمی قرار دارد، اما این شروع امیدوارکننده هنوز به گاراژ کارلوس ساینز در تیم ویلیامز نرسیده است.
ساینز در تستهای پیشفصل بسیار رقابتی به نظر میرسید و از اینکه به آسانی با ساختار ویلیامز هماهنگ شده بود، ابراز رضایت میکرد. او در استینت اول گرندپری استرالیا نیز سرعت خوبی داشت؛ اما پس از تصادف در ابتدای آن مسابقه، روند او دچار افت شد.
رانندهی اسپانیایی در گرندپری دوم در شانگهای، از عملکرد ضعیفش متعجب بود؛ او نمیتوانست درک کند چرا کنترل خودرو تا این حد دشوار شده، در حالی که در اوایل سال رابطهی خوبی با آن برقرار کرده بود. ساینز برای مسابقه، تنظیماتی نزدیک به همتیمیاش الکس آلبون را انتخاب کرد، اما با مشکلات متفاوتی روبهرو شد. شروع این فصل برای بسیاری از رانندگان دشوار بود، چرا که باید در جریان دو مسابقهی پشت سر هم – که یکی از آنها اسپرینت هم داشت – با تیمهای جدید و شرایط تازه سازگار میشدند. با این حال، حالا که حدود ۱۰ روز فرصت برای بررسی دادهها وجود داشته، ساینز بهدنبال بازگشت به همان اعتمادبهنفس و امیدواری ابتدایی فصل است.
آیا تیم روبن آموریم میتواند چهار برد بدون باختشان را ادامه بدهند؟ به رقابت سهشنبه با ناتینگهام فارست و پیشبینیها میپردازیم.
امیرحسین محمودی، فوتبال لب– ابرکامپیوتر اوپتا، احتمال 42.9 درصدی برد خانگی برای ناتینگهام فارست در نظر گرفته است.فارست در هشت بازی اخیر خانگی خود، بدون شکست بوده است، با شش برد.
ناتینگهام فارست علیه منچستریونایتد: دید کلی
برونو فرناندز در چهار بازی گذشته خود برابر چهار تیم بالای جدول، گل (3) و پاس گل (3) به ثمر رسانده است. منچستریونایتد، شب سه شنبه، کار سختی در سیتی گراند برابر ناتینگهام فارست دارد. ناتینگهام فارستی که در تلاش برای رسیدن به قدمی بزرگتر برای کسب سهمیه چمپیونزلیگ است.
تیم نونو اسپریتو سانتو، بعد از برد 4-2 برابر ایپسوییچ تاون قبل از تعطیلات ملی، در رده سوم قرار دارد. گل اول را نیکولا میلنکوویچ به ثمر رساند. به دنبال آن دو گل آنتونی الانگا و سپس ژوتا سیلوا، برد را در پورتمن رود، مسجل کرد.
در آخر هفته، با برد برایتون در ضربات پنالتی، سومین صعود خود به مرحله بعد با ضربات پنالتی را تجربه کردند. آنها برای اولینبار در 34 سال گذشته به مرحله نیمه نهایی رسیدند.
فارست اکنون به سیتی گراند برمیگردد. آنها در هشت بازی اخیر پریمیرلیگشان بدون شکست بودهاند. با شش برد. این بیشترین تعداد برد خانگی آنها در 24 بازی خانگی گذشتهشان بوده است.
ناتینگهام فارست از مارچ 2023 تاکنون، در زمینشان بیشتر از 9 برد کسب نکردهاند.
با اینحال، ممکن است در نقطه ای، موفقیتشان کم سرعت شود. فارست با XG 37.5، توانسته 49 گل به ثمر برساند. با 11.5 گل بیشتر، عملکرد فراتر از حد انتظاری داشتند.
آنالیز بازیکنان ناتینگهام فارست
مرکز موفقیت کمپین ناتینگهام فارست، مورگان گیبس-وایت بوده است. کسی که در دو بازی گذشته ناتینگهام فارست گلزنی کرده است. تنها بازیکنانی که در سه بازی پیاپی توانستهاند پاس گل ثبت کنند، استیو استون (آپریل 1995)، ایان وان (نوامبر 1995)، خود گیبس-وایت (آپریل 2024) و الانگا (ژانویه 2025) هستند.
کریس وود با مصدومیت از تعطیلات ملی به تیم برگشت و نتوانست در برابر برایتون حضور داشته باشد. با توجه به اینکه ناتینگهام فارست فرایند ریکاوری روزانه او را طی میکند، نونو اعتراف کرد که وضعیت مهاجمش خوب نیست.
آنالیز بازیکنان منچستریونایتد
تیم روبن آموریم قبل از تعطیلات ملی، به آسانی کاندیدای سقوط، لسترسیتی را شکست داد. برونو فرناندز پاس هر دو گل راسموس هویلون و آلخاندرو گارناچو را ساخت. سپس در دقیقه نود گلزنی کرد.
فرناندز در چهار بازی اخیر پریمرلیگ خود، سه گل و پاس گل به ثبت کرده است. او تنها دوبار بیشتر از این مقدار مشارکت در گل داشت، (پنج از فوریه تا ژوئن 2020 و شش از دسامبر 2022 تا فوریه 2023).
گل گارناچو و هویلون هم آسودگی خاطر این دو را به همراه داشت. این اولین گل گارناچو در 17 بازی گذشتهاش بود. هویلون اولین گل خود را در 14 بازی اخیر در پریمیرلیگ را به ثمر رساند.
با این حال، گارناچو در هیچ بازی پریمیرلیگ به صورت پیوسته گلی به ثمر نرسانده است. درحالی که هویلون آخرین گل خود را در می 2024 به ثمر رساند.
اگر یونایتد میخواهد به بردهای پیاپیاش در پریمیرلیگ ادامه دهد، این زوج باید عملکرد خوبی از خود نشان دهند. این عملکرد باید در خارج از خانه هم ادامه پیدا کند. آخرین برد پیاپی آنها در خارج خانه به فوریه 2024 برمیگردد (3). در کنار ایپسوییچ و ساوتهمپتون، یونایتد تیم سومی است که در فصل 2024/25 برد پیاپی در بازیهای لیگ نداشته است.
آموریم همچنان در کرنرهای دفاعی ضعف دارد. منچستریونایتد از 45.5 XGC (شانس گل خورده)، 40 گل خورده است. 5.5 گل کمتر از آنچه انتظار میرفت.
ناتینگهام فارست و منچستریونایتد: رو در رو
یونایتد دو بازی اخیر برابر ناتینگهام فارست را باخته است. بیشتر از 13 تقابل گذشته (10 برد، 2 مساوی، 1 باخت)
از سمت دیگر فارست، بازی فصل گذشته را به لطف گل نیکلاس دومنیگز و گیبس-وایت برنده شد. آخرین بردهای پیاپی منچستریونایتد در سیتی گراند به فصلهای 1988-89 و 1989-90 بازمیگردد.
فارست همچنین در 7 دسامبر در اولدترافورد با نتیجه 3-2 پیروز شد. هویلون بعد از گل ابتدایی میلنکوویچ، در دقیقه 18 گل زد. سپس گیبس-وایت و وود گلزنی کردند و سپس فرناندز در دقیقه 61 گل دوم یونایتد را به ثمر رساند.
این برد میتواند میزبان را برای دبل کردن منچستریونایتد ترغیب کند. این اولین دبل آنها برابر منچستریونایتد از زمان سرمربیگری برایان کلاف در فصل 1991-92 میباشد.
ناتینگهام فارست و منچستریونایتد: پیش بینی
احتمال برد فارست بیشتر است. آنها از ده هزار پیشبینی ابر کامپیوتر اوپتا، 42.9 درصد برد کسب کرده است.
یونایتد 31.1 درصد شانس برد در سیتی گراند را دارد. در حالی که مساوی 26درصد در نظر گرفته شده است.
ترکیب احتمالی دو تیم ناتینگهام فارست و منچستر یونایتد