Category Archives: مقاله ها

پرتغال نزدیک‌تر به باید ها

تیم ملی فوتبال پرتغال تحت هدایت فرناندو سانتوش، تیم بسیار متفاوتی نسبت به پرتغال خشک و حوصله‌سربر چند سال گذشته نشان داده است.

مهران فرهادی، فوتبال لب – فرناندو سانتوش، سرمربی ۶۸ ساله پرتغالی‌ها با تغییرات زیادی تیمش را راهی جام جهانی ۲۰۲۲ قطر کرده است. تغییراتی که سبک و دینامیک بازی آن‌ها را به کل دگرگون کرده است.

یکی از مهم‌ترین این تغییرات دل کندن از روی پاتریسیو دروازه‌بان کهنه‌کار تیم ملی پرتغال بود. دروازه‌بانی که سال‌های زیادی عنوان شماره یک تیم ملی پرتغال را یدک می‌کشید حالا و پس از عملکردهای ضعیف سالیان گذشته، جایگاه خود را تقدیم دیوگو کاستا سنگربان ۲۱ ساله پورتو کرده. بازیکنی که با عملکردهای درخشانش در یک سوم ابتدایی فصل، توجه باشگاه‌های بزرگی مانند منچستریونایتد را به خود جلب کرده است.

یکی دیگر از تغییرات سانتوش طی این انقلاب تیم ملی پرتغال، تغییر نحوه بازی گرفتن از برونو فرناندز ستاره ۲۸ ساله منچستریونایتد محسوب می‌شود. حالا به نظر بار بیشتری از خلق موقعیت تیم روی دوش فرناندز قرار دارد و او در کنار برناردو سیلوا، محور حملات پرتغال محسوب می‌شوند.

در حال حاضر برونو بیشتر میان خطوط حرکت می‌کند و وظیفه دریافت توپ از هافبک‌ها در مناطق خطرناک زمین را به عهده دارد و برناردو سیلوا بیشتر به توپ‌گیری از مدافعین و انتقال آن به خطوط بالاتر علاقه دارد. این نوع تقسیم وظایف باعث می‌شود تا هر دو آن‌ها کاری را انجام دهند که در آن مهارت دارند و همین مسئله برایند بازی پرتغال را مثبت‌تر می‌کند.

نحوه جایگزینی دیوگو ژوتا با ژوائو فلیکس هم از ایده‌های خوب سانتوش جهت آماده‌سازی تیمی زهردار و ترسناک برای این مسابقات بوده است. باوجود اینکه فلیکس دوندگی و تلاش کمتری نسبت به مهاجم اسبق ولورهمپتون و حال حاضر لیورپول دارد اما کیفیت جاگیری‌های او میان خطوط و مهارتش در فرارها دست برونو فرناندز را برای خلق موقعیت بازتر می‌کند.

سانتوش به اینجای جام علاقه چندانی به استفاده از وینگر‌ها در مناطق عرضی نداشته و معمولا با دو مهاجم به زمین رفته. البته در خیلی از مواقع برونو و برناردو به مناطق کناری کوچ می‌کنند اما به طور کلی سانتوش بدون هیچ وینگری تیمش را به میدان می‌فرستد و هنگامی که احساس می‌کند می‌تواند با سرعت وینگری مانند رافائل لیائو به حریف در ضدحملات ضربه بزند او را وارد بازی می‌کند.

او همچنین در این دو بازی به خوبی توانسته تا شرایط رونالدو را مدیریت کند. او ابتدا به خوبی مسائل تیم ملی پرتغال و منچستریونایتد را از هم تفکیک کرد و اجازه نداد حواشی CR7 به کارش لطمه‌ای وارد کند. تا به اینجا سانتوش از رونالدو درخواست پرس کردن یا لینک کردن بازی و جابه‌جایی مداوم میان هافبک‌ها و مدافعین حریف نداشته و از این ابرستاره فوتبال جهان فقط حضور در موقعیت‌های مناسب برای گلزنی را طلب می‌کند.

روبن نوس و ژوائو کانسلو دو تن از پرتغالی‌هایی هستند که در این دو بازی از سطح سابق خود فاصله زیادی داشتند. در این جام نوس در دیکته کردن تمپو، سوییچ‌های ناگهانی و پخش توپ میان بازیکنان بسیار ضعیف‌تر از سطح واقعی خود ظاهر شده و کانسلو در کنار اینکه از لحاظ هجومی کم‌کاربردتر شده است هنگام دفاع نیز متزلزل‌تر نشان داده. درست مانند گل اول غنا که روی اشتباه او به ثمر رسید.

پس از گذشت دو بازی، پرتغال با کسب هر شش امتیاز صعود خود را به دور بعدی قطعی کرده و به احتمال بالا به عنوان سرگروه گروه H مسابقات به مصاف یکی از تیم‌های کامرون، سوئیس و یا صربستان خواهد رفت. حال باید دید که آیا ایده‌های جدید سانتوش توانایی رساندن او و پرتغال به قهرمانی جام جهانی فوتبال برای اولین بار در تاریخ این کشور را دارند یا خیر.

اسپانیا 1 آلمان 1، تقابل دو فلسفه

در این مقاله به آنالیز بازی بین دو تیم آلمان و اسپانیا می‌پردازیم. دیداری که برای ژرمن‌ها جنگی برای بقا محسوب می‌شد.

مهدی جعفریان، فوتبال لب– مطابق انتظار سطح این بازی بالاتر از سطح معمول بازی‌های ملی بود. بازی‌ای در حد تقابل‌های دو تیم تحت هدایت کلوپ و گواردیولا. در این مقاله به آنالیز مهمترین نکات تاکتیکی بازی آلمان و اسپانیا میپردازیم.

بیایید از پرس اسپانیا شروع کنیم. اسپانیا معمولا از بالا پرس می کند. آنها با ۷ بازیکن در مقابل ۸ بازیکن پرس می کنند و با یارگیری نفر به نفر سعی در کاهش زمان و فضای بازیکنان حریف دارند. این بازی هم از این قاعده مستثنی نبود. لوئیس انریکه با توجه به عدم تقارن جایگیری فولبک‌های آلمان با همین روش اقدام به پرس کرد.
زمانی که کارواخال اقدام به پرس راوم میکرد، موسیالا عقب می‌آمد تا به او گزینه‌ی پاس و پیش‌برد توپ بدهد؛ یارگیر منصوب او، رودری، به دلیل مسئولیت‌های دفاعی خود به عنوان یک مدافع آخر، در دنبال کردن کامل او تردید داشت و این مهم پیش برد توپ را برای آلمان آسان کرده بود.

پس از این کارواخال و رودری شروع به دفاع منطقه‌ای بیشتر کردند. اما پس از آن موسیالا بالا ماند و از یک در مقابل یک‌ها روی توپ‌های بلند استفاده کرد و موسیالا به دلیل حفظ توپ عالی بود و قدرت چرخش سریع باورنکردنی خود همچنان مشکل اصلی پرس اسپانیا بود. درخصوص کاونترپرس‌ها به هنگام لو دادن توپ اما اسپانیا باز هم به دلیل فاصله‌ی نزدیک بازیکنان و آمادگی ذهنی آنها برای بازپس گیری سریع توپ عالی ظاهر شد و نشان داد که این فاکتور چقدر در کنترل بازی مهم است.

در طرف مقابل آلمان بازی را با بلوک میانی ۱-۳-۲-۴ (روی کاغذ تقابل ۸ بازیکن در مقابل ۶ بازیکن) شروع کرد و مولری که به جای هاورتز در پست مهاجم نوک به بازی گرفته شده بود با دوندگی بی امان خود سعی در هدایت پرس تیمی و فشار روی دو مدافع آخر اسپانیا داشت. در ابتدای بازی اسپانیا به دلیل یارگیری نکردن مدافعان میانی آلمان با آسنسیو بارها خطوط آلمان را شکست. (آسنسیو در نقش مهاجم کاذب با دادن برتری عددی ۴به۳ در میانه‌ی میدان کار را برای کیمیچ و گورتزکا بسیار دشوار کرده بود)

بعد از ۱۵ دقیقه مدافعان آلمان شروع به یارگیری آسنسیو کردند (به خصوص زوله چرا که اسپانیا بیشتر از سمت چپ بازیسازی می‌کند) و پیش‌برد توپ را برای اسپانیا سخت‌تر کردند. هرچند که در انتهای نیمه فرار اولمو به پشت دفاع آلمان برای آنها دردسرساز شد و در صورت دقت فران تورس در ضربه‌ی انتهایی اسپانیا می‌توانست به برتری دست یابد.

در اواسط نیمه‌ی اول شاهد محرک‌های پرس شدیدتر بازیکنان آلمان بودیم؛ پاس رو به عقب به سیمون و پرس با یک بازیکن اضافه‌تر در ضربات شروع مجدد اسپانیا از مهمترین آنها بودند. موفقیت آلمان در بازپس‌گیری توپ با شروع نیمه‌ی دوم بیشتر هم شد و توانستند کنترل بازی را بدست بگیرند. این سبک پرس و موفقیت بازیکنان یادآور همان پرس سنگین تیم قهرمان بایرن مونیخ هانسی فلیک بود.

اما انریکه متوجه این مورد شد و موراتا را به جای فران تورس وارد زمین کرد تا با فرارهای پشت دفاع تراکم طولی خط دفاعی آلمان را افزایش دهد و خطرساز بشود و همچنین با بردن آسنسیو به وینگ راست، کار پرس را برای راوم، دفاع چپ آلمان بر روی کارواخال سخت‌تر کرد.

تعویض‌های انریکه بلافاصله جواب داد و فرارهای پشت دفاع موراتا (به خصوص پشت سر زوله‌ سنگین وزن) منجر به گل پیروزی اسپانیا شد و میتوانست منجر به گل‌های بیشتری هم بشود. بعد از گل اسپانیا منطقا آلمان ریسک بیشتری کرد. فلسفه‌ی بازی مالکانه‌ اسپانیایی ایجاب می‌کرد که اسپانیا بازی را با با توپ کنترل کند اما انریکه با بیرون آوردن آسنسیو و اضافه کردن نیکو ویلیامز کنترل توپ را به کل از دست داد چرا که نیکو بازیکن ریسک‌پذیرتری است و توپ را با ضریب بالاتری نسبت به آسنسیو لو می‌داد.

در سمت مقابل اما تعویض‌های فلیک به خوبی جواب داد؛ فولکروگ قدرتی برای موسیالا فضا ایجاد می‌کرد تا به پشت دفاع حرکت کند و از بی تجربگی رودری در پست دفاع آخر سو استفاده کند. همچنین سانه‌ی چپ پا به دلیل زوایای بهتر خلق موقعیت، پاس‌های عمقی خطرناکی ارسال کرد.

بازی با نتیجه‌ی مساوی به اتمام رسید تا با باخت ژاپن مقابل کاستاریکا، احتمال صعود آلمان افزایش یابد و شانس دیدن دوباره‌ بازی این تیم باکیفیت را در مراحل بعدی داشته باشیم.

این بازی تقابل فلسفه‌های فوتبالی دو غول فوتبال اروپا بود. این فلسفه‌ها در تمامی سطوح فوتبال این دو کشور دیده می‌شود؛ از سبک مربیگیری و الگوهای تاکتیکی گرفته تا بازیکنانی که از پایه‌ای‌ترین سنین با ایده‌های یکسانی پرورش می‌یابند و رشد می‌کنند. به همین علت است که این دو تیم سالهای سال است که در سطحی بالاتر از سایر تیم‌های ملی ظاهر می‌شوند.
اگر این بازی در نیمه‌نهایی یا فینال لیگ قهرمانان که بالاترین استاندارد بازی را دارد برگزار میشد، ابدا کمبود یا تفاوت سطحی احساس نمیشد ولی این تنها یک بازی در مرحله‌ی گروهی بود. باید دید که آیا یکی از این دو تیم موفق می‌شود که در انتهای مسابقات جام قهرمانی را بالای سر ببرد یا خیر.

اسپانیا ۱- آلمان ۱: تقابل دو فلسفهبعد از ۱۵ دقیقه مدافعان آلمان شروع به یارگیری آسنسیو کردند (به خصوص زوله چرا که اسپانیا بیشتر از سمت چپ بازیسازی میکند) و پیشبرد توپ را برای اسپانیا سخت‌تر کردند. هرچند که در انتهای نیمه فرار اولمو به پشت دفاع آلمان برای آنها دردسرساز شد و در صورت دقت فران تورس در ضربه‌ی انتهایی اسپانیا میتوانست به برتری دست یابد.

به جنگل خوش آمدید(قسمت دوم)

پس از گذشت ۹ روز از آغاز جام جهانی ۲۰۲۲ قطر، حالا به یکی از سرنوشت‌سازترین مرحله های این بازی‌ها رسیده‌ایم.

مهران فرهادی، فوتبال لب – دور سوم مرحله گروهی جام‌های جهانی مختلف همیشه جزء یکی از حساس‌ترین دور ها محسوب شده‌است‌. دوری که می‌تواند حتی سرنوشت یک جام یا آینده یک کشور را تعیین کند. در این دو مقاله به شرایط هر هشت گروه پیش از آغاز دور سوم مرحله گروهی می‌پردازیم.

گروه E با حضور اسپانیا، آلمان، ژاپن و کاستاریکا تا به حال قصه‌های جذاب و عجیبی را گذرانده. در دور اول این مرحله در این گروه، اسپانیا کاستاریکا را به خاک و خون کشید و با برتری قاطع هفت بر صفر کیلور ناواس و یاران را از پیش‌رو برداشت.

آلمان و ژاپن هم در دیگر مسابقه این گروه به مصاف یکدیگر رفتند. ژرمن‌ها در نیمه اول ابتکار عمل را به دست داشتند و به گل هم رسیدند اما این هاجیمه موریاسو بود که برنده نیمه مربیان لقب گرفت. آن‌ها در این نیمه ده شوت روانه دروازه نویر کردند و سه موقعیت بزرگ گلزنی خلق کردند که نهایتا این عملکرد خوب آن‌ها در نیمه دوم با طوفان هشت دقیقه‌ای‌شان ثمر داد و آن‌ها دو بار به آلمان ضربه زدند و با هر سه امتیاز ورزشگاه الخلیفه را ترک کردند.

در دور دوم این مرحله، ژاپن و کاستاریکا اولین بازی روز را برگزار کردند. کاستاریکا که نسبت با دیدار قبل بسیار بهتر دفاع کردند و نهایتا با استفاده از تک فرصت خود توسط کیشور فولر ژاپن را شکست دادند.

آلمان و اسپانیا در سمت دیگر گروه E آماده انجام بزرگ‌ترین بازی مرحله گروهی جام بودند. دیداری که شکست در آن می‌توانست برای دومین جام متوالی دست آلمان را از حضور در جمع شانزده تیم نهایی کوتاه کند. شاگردان فلیک اما باوجود اینکه مالکیت توپ را به اسپانیا داده بودند تیم برتر میدان بودند و جز شوت ناگهانی دنی المو موقعیت خاصی به لاروخا ندادند.

توضیح اضافه در مورد جریان این بازی بیهوده است چرا که از اینجا می‌توانید تحلیل تاکتیکی کامل این بازی بخوانید. نهایتا موراتا و فولکروگ دو گل این مسابقه را به ثمر رساندند تا سهم هر دو تیم از این دیدار فقط یک امتیاز باشد.

در گروه ششم، کانادا باوجود عملکرد خوب مقابل بلژیک موفق به کسب پیروزی نشد و در بازی دوم هم با باخت سنگین برابر کرواسی به طور رسما از مسابقات حذف شد. حذفی که شاید شاگردان آقای هردمن لایق آن نبودند اما این پروژه چهار ساله و جذاب کانادا به همینجا ختم می‌شود.

مراکش که در دیدار اول برابر کرواسی پا پس نکشید و قدم به قدم کروات‌ها گام برداشتند، زهر هجومی آن‌ها را کشیدند و نهایتا یک امتیاز از این بازی به دست آوردند. حضور دوباره حکیم زیاش در کنار اشرف حکیمی، دوباره سمت راست تیم ملی مراکش را رونده و جذاب کرده بود.

زوجی که پس از مدت‌ها دوباره در تیم ملی کنار یگدیگر بازی می‌کردند اما باز هم هارمونی و هماهنگی خوبی در زمین از خود نشان دادند و در دیدار دوم برابر بلژیک، سمت چپ حریف خود را اتوبان کرده بودند. مسئله‌ای که نقش بزرگی در برتری واضح مراکش و پیروزی دو بر صفر آن‌ها طی این مسابقه داشت.

بلژیک روبرتو مارتینز اما به نظر نمی‌رسد که بتواند تیمی مدعی در این جام باشد. آن‌ها نه تنها دیدار برابر مراکش را در همه ابعاد به حریف واگذار کرده بودند بلکه جلوی کانادا هم حرف زیادی برای زدن نداشتند و شاید این تجربه کم کانادا و عدم تصمیم‌گیری درست آن‌ها در یک سوم نهائی بود که بلژیک را به سه امتیاز این دیدار رساند.

کرواسی زلاتکو دالیچ هم پس از گره خوردن کارش برابر مراکش، با نتیجه چهار بر یک کانادا را در هم کوبید تا کار صعود را تقریبا تمام کرده باشد. حالا در دور آخر مرحله گروهی، کرواسی و بلژیک به مصاف یکدیگر می‌روند. دیداری که یکی از مهم‌ترین بازی‌های دور گروهی محسوب می‌شود چرا که تیم برنده علاوه بر کسب جواز حضور در مرحله بعدی، به قرعه نسبتا آسان‌تری نیز برخورد خواهد کرد.

در گروه G، صربستان تحت هدایت آقای استویچکوویچ با کوهی از مصدومان پا به قطر گذاشت و با وجود باخت دو بر صفر مقابل برزیل، عملکرد قابل قبولی را به نمایش گذاشت. در بازی دوم هم کامرون یقه صرب‌ها را گرفت و با درخشش ابوبکار یار تعویضی الکس سانگ، سه امتیاز را با یک امتیاز عوض کرد. کامرون و الکس سانگ هم با وجود باخت مقابل سوئیس، با این مساوی هنوز به صعود امیدوار هستند.

سوئیس هم که در دیدار اول برابر کامرون نتیجه مدنظر را کسب کرده بود در شرایطی به مصاف برزیل می‌رفت که شاید یک امتیاز هم آن‌ها را به خواسته‌شان می‌رساند. سوئیسی‌ها ۸۲ دقیقه به خوبی مهاجمان بزریل که به نظر بدون نیمار آن تحرک و پویایی لازم خط حمله را نداشتند مهار کرده بودند که ناگهان کاسمیرو با یک ضربه دیدنی برزیل را به مرحله بعد رساند.

با وجود صعود از گروه، شرایط مبهم نیمار، تیته و طرفداران سلسائو را نگران دور بعدی مسابقات کرده است. بازیکنی که شاید نبودش ضربه بسیار بزرگی به تیم ملی برزیل بزند و آن‌ها را زودتر از موعد مورد انتظار از جام حذف کند.

اما می‌رسیم به ایستگاه آخر؛ گروه H مسابقات. گروهی که پرتغال به لطف نقش جدید و درخشش برونو فرناندز و برناردو سیلوا با کسب هر شش امتیاز دو دیدار ابتدایی مرحله گروهی صعودش به دور بعد را قطعی کرد.

کره و بنتو اما تا به حال از سفر خود به قطر لذت نبرده‌ اند و با دو عملکرد ضعیف مقابل اروگوئه و غنا فقط یک امتیاز به دست آورده اند. غنا تحت هدایت اوتو آدو اما دقیقا برخلاف کره، کاملا مخالف انتظارات ظاهر شد. آن‌ها در بازی اول کار پرتغال برای پیروزی را به دقایق پایانی کشاندند و پاسخ خوبی به گل‌های پرتغال داشتند.

در دیدار دوم هم به لطف درخشش محمد کودوس بازیکن چند پسته آژاکس، کره را از پیش‌رو برداشتند تا در پایان دور دوم مرحله گروهی، بالاتر از اروگوئه در رده دوم گروه قرار بگیرند.

اروگوئه هم شاید با بدشانسی نتوانست نتیجه مدنظر خود مقابل کره جنوبی را کسب کنند. آن‌ها در تمامی دقایق تیم برتر میدان بودند و دو باری هم تیر دروازه سئونگ جیو کیم را به لرزه درآوردند اما خبری از گل نبود. در بازی برابر پرتغال اما شاگردان دیگو آلونسو حرفی برای گفتن نداشتند. حالا تمام چشم امید آن‌ها به دیدار برابر غنا است. غنایی که برای انتقام سال ۲۰۱۰ وارد میدان خواهد شد و به هیچ وجه حریف راحتی برای اروگوئه نخواهد بود.

به جنگل خوش آمدید(قسمت اول)

پس از گذشت ۹ روز از آغاز جام جهانی ۲۰۲۲ قطر، حالا به یکی از سرنوشت‌سازترین دور های این بازی‌ها رسیده‌ایم.

مهران فرهادی، فوتبال لب – دور سوم مرحله گروهی جام‌های جهانی مختلف همیشه جزء یکی از حساس‌ترین دور ها محسوب شده‌است‌. دوری که می‌تواند حتی سرنوشت یک جام یا آینده یک کشور را تعیین کند. در این دو مقاله به شرایط هر هشت گروه پیش از آغاز دور سوم مرحله گروهی می‌پردازیم.

در گروه A، قطر، میزبان جام، اولین حذف شده جام لقب گرفته و بازی آخر برابر هلند برایشان دیداری تدارکاتی و شاید حیثیتی محسوب می‌شود. درست برخلاف هلند. لاله‌های نارنجی که در بازی برابر اکوادور فقط دو شوت روانه دروازه حریف خود کردند، برای صعود از دور گروهی به عنوان تیم صدرنشین محکوم به کسب هر سه امتیاز این مسابقه می‌باشند.

در دیگر دیدار این گروه سنکال سه امتیازی آلیو سیسه و اکوادور چهار امتیازی آقای آلوارو به مصاف یکدیگر می‌روند. دیداری که جنگی بر سر صعود محسوب می‌شود و تیم برنده جواز حضور در شانزده تیم نهایی جام بیست و دوم را کسب می‌کند. حضور انر والنسیا، مهاجم اکوادوری‌ها که شش گل قبلی اکوادور در جام‌های جهانی را به ثمر رسانده در این مسابقه در هاله‌ای از ابهام قرار دارد و از طرفی به نظر‌ می‌رسد سنگالی‌ها بدون مانه هم تیم خطرناکی نشان داده‌اند.

کار کوادوری‌ها برای صعود با یک مساوی هم تمام می‌شود و در صورت به دست آوردن نتیجه دلخواهشان، می‌توان از آن‌ها به عنوان اولین شگفتی جام بیست و دوم نام برد.

در گروه B اما شرایط فرق چندانی با گروه A ندارد. انگلیس چهار امتیازی، امریکا دو امتیازی، ولز تک امتیازی و دیگر تیم این گروه با سه امتیاز همگی شانس صعود در روز آخر مسابقات این گروه را دارند. انگلیس به مصاف ولزی می‌رود که در دو بازی گذشته بسیار ضعیف نشان داده و کوچک‌ترین شباهتی به تیم مسابقات پلی‌آف مقدماتی ندارد.

انگلستان باوجود برد شش گله در بازی اول، در دیدار دوم همان تیم چند ماه پیش بود. حوصله سر بر و بدون هیچ برنامه و فاکتور ایکسی در حملات. با این حال به نظر نمی‌آید ولز بتواند مانع صعود سه شیر‌ها به مرحله بعد شود؛ مخصوصا باوجود چهار امتیازی که شاگردان ساوتگیت در دو بازی گذشته به دست آوردند.

در گروه سوم، لواندوفسکی بالاخره اولین گل خود در ادوار مختلف جام‌های جهانی را برابر عربستان هروه رنارد به ثمر رساند و سه امتیاز را برای لهستانی‌ها به ارمغان آورد. عربستان اما در این بازی بسیاری خوبی را از خود به نمایش گذاشت. بی‌شک تا به اینجای جام شاگردان رنارد جذاب‌ترین تیم آسیایی جام بوده‌اند و شاید اگر اشتباهات فردی گریبان آن‌ها را نمی‌گرفت تبدیل به اولین تیم جام می‌شدند که به طور مستقیم به مرحله بعد صعود می‌کند.

البته رنارد و عربستان هنوز شانس زیادی برای صعود از گروه خود دارند. آن‌ها به مصاف مکزیکی می‌روند که در دو بازی گذشته از لحاظ هجومی هیچ چیز خاصی به نمایش نگذاشته‌ ولی از دید دفاعی تیم مستحکمی نشان داده‌اند. حال باید دید آیا این پروژه سه ساله سعودی‌ها با رنارد به نتیجه می‌رسد یا آن‌ها در همان دور گروهی از قطر خداحافظی می‌کنند.

در دیگر سمت این گروه آرژانتین اسکالونی پس از باخت غیرمنتظره برابر عربستان، نیازمند یک برد برای جلوگیری از حذف زودهنگام از مسابقات بود و چه کسی لایق‌تر از مسی برای انجام این ماموریت؟ باوجود دفاع همه‌جانبه و بلاک مستحکم مکزیکی‌ها، مسی از تک موقعیتی که به دست آورد گره کار را برای آلبی سلسته باز کرد و گل دوم را برای انزو فرناندز، هافبک جوان و مستعد تیم بنفیکا ساخت.

باوجود کسب این سه امتیاز تفاوت این آرژانتین و آرژانتین دو سال گذشته بسیار زیاد بوده و این تیم فقط در حد سایه‌ای از آن آرژانتین ترسناک اسکالونی بوده است. مسئله‌ای که البته انتظار می‌رود بازی به بازی کمتر شود و آرژانتینی‌ها با این حجم از فشار وارده بتوانند نمایش‌های درخشانی را در مستطیل سبز پیاده کنند.

در گروه D، فرانسه با برد مقتدرانه برابر استرالیا و شکست دانمارک در دیداری پایاپای و نزدیک، به عنوان اولین تیم جام مدت زمان حضورش در قطر را تمدید کرد و طلسم ۱۶ ساله تیم‌های قهرمان جام جهانی را شکاند. حالا برخلاف پیش‌بینی‌های قبل از آغاز جام، فرانسه به قدری خوب ظاهر شده که با وجود مصدومیت بازیکنانی مانند انگولو کانته، پل پوگبا، کریستوفر انکونکو و کریم بنزما به عنوان مدعی قهرمانی شناخته می‌شود.

تونس هم به لطف تساوی روز اول برابر دانمارک کسپر هیولمن و شکست سنگین استرالیا برابر خروس‌ها هنوز نیم نگاهی به صعود از گروه خود دارند و استرالیا نیز با برد برابر تونس، بالاتر از دانمارک در رتبه دوم گروه D جام جهانی ۲۰۲۲ قطر قرار دارد و دیدار برای وایکینگ‌ها برای آن‌ها بازی مرگ و زندگی تلقی می‌شود.

دانمارک اما تا به حال کاملا برخلاف انتظارات ظاهر شده است. شاید از آن‌ها انتظار می‌رفت تا درست مانند جام جهانی ۲۰۱۸، یورو ۲۰۲۰ و لیگ ملت‌های ۲۰۲۱ تیمی قدرتمند و جذاب نشان دهند اما تا به حال دانمارک هر چیزی بوده جز آنچه که باید.

آن‌ها مقابل فرانسه عملکرد قابل قبولی داشتند اما این عملکرد با نمایش همین سه ماه پیش آن‌ها برابر خروس‌ها از زمین تا آسمان فرق داشت. هنوز چیزی برای دانمارک تمام نشده و یک پیروزی برابر استرالیا آن‌ها را به دور بعدی مسابقات می‌رساند. دوری که دیگر مانند این دور مهربان نیست و با کوچک‌ترین اشتباه‌ها تیم‌ها را مجازات می‌کند.

مهمانی بدون حضور صاحب‌خانه ادامه پیدا می‌کند

قطر، میزبان جام جهانی ۲۰۲۲ پس از ماه‌ها برنامه‌ریزی و اردوهای مختلف به اولین تیم حذف شده از این جام تبدیل شد.

مهران فرهادی، فوتبال لب – تیم ملی قطر، قهرمان قاره آسیا و میزبان جام جهانی ۲۰۲۲ قطر، باوجود اردوهای آماده‌سازی با کیفیت، با دو باخت متوالی برابر اکوادور و سنگال، اولین تیم حذف شده این جام لقب گرفت.

قطری‌ها که تحت هدایت فلیکس سانچز، سرمربی اسپانیایی خود امیدهای زیادی برای صعود از گروه خود در جام جهانی داشتند خیلی زود از مسابقات کنار گذاشته شدند. در هیچ یک از این دو بازی قطر شباهتی به تیم قهرمان آسیا سال ۲۰۱۹ و یا تیم مسابقات دوستانه برگزار شده در چند وقت اخیر نداشت. اما بگذارید از 12 سال پیش شروع کنیم. جایی که قطر رسما به عنوان میزبان جام جهانی 2022 معرفی شد.

در سال 2010 بود که قطر به طور رسمی به عنوان میزبان جام جهانی 2022 معرفی شد. از همان موقع بود که آن‌ها در کنار شروع ساخت و آماده‌سازی سخت‌افزارها به پرورش استعدادها و ساخت تیم ملی‌ای قدرتمند پرداختند‌.

برای مثال قطری‌ها شروع به بازسازی کمپ اسپایر که در سال 2004 ساخته شده بود کردند و آن را تبدیل به یکی از مجهزترین کمپ‌های تمرینی جهان کردند. کمپی که از روز اول با هدف ساخت و پرورش استعدادهای داخلی و ارائه آن‌ها به فوتبال اروپا ساخته شد. امروزه تیم‌هایی نظیر بایرن مونیخ و بارسلونا اردوهای آماده‌سازی خود در تابستان را در این کمپ سپری می‌کنند.

فلیکس سانچز، سرمربی 46 ساله آن‌ها از سال 2006 تا کنون با فوتبال قطر همکاری می‌کند. قطری‌ها سانچز را در سن 30 سالگی از لاماسیا، مهد آن روز‌های استعدادهای فوتبال جهان به قطر آوردند و وظیفه مربیگری و پرورش نسل جدیدی از قطر در کمپ اسپایر را به این مربی واگذار کردند.

پس از هفت سال کار با انواع بازیکنان مختلف نهایتا در سال 2014 او به عنوان سرمربی تیم زیر 19 ساله‌های قطر انتصاب شد و در همان سال قطری‌ها را به عنوان قهرمانی زیر 19 ساله‌های آسیا رساند و پنج سال بعد با تعدادی از استعدادهای همان تیم، قهرمان جام ملت‌های آسیا شد. اما هدف اصلی جام جهانی بود. جامی که تمام این 12 سال فوتبال قطر در راستای موفقیت در آن، قدم برمی‌داشت.

قطری‌ها که به عنوان قهرمان آسیا وارد مسابقات می‌شدند می‌خواستند تا نمایش مقتدرانه‌ای در اولین حضور خود در تاریخ جام‌های جهانی داشته باشند. آن‌ها از ۶ ماه پیش استارت اردو ها را زدند. اردوهایی که باعث شد ۷ هفته ابتدایی سوپرلیگ قطر بدون ملی‌پوشان قطری برگزار شود. مقصد اول قطری‌ها جایی نبود جز زادگاه سرمربی‌شان؛ اسپانیا. سپس عازم اتریش شدند و در نهایت اردو را در قطر به اتمام رساندند.

آن‌ها طی این مدت با شیلی، گواتمالا، هوندوراس، پاناما، آلبانی جامائیکا، غنا و مراکش بازی کردند و در اکثر این دیدار‌ها تیم پیروز میدان بودند. مسئله‌ای که روز به روز امید شاگردان سانچز برای صعود از گروه را افزایش می‌داد.

اما قطری که در دو بازی ابتدایی جام دیدیم، کوچک‌ترین شباهتی به تیم قهرمان آسیا یا تیمی که تا نیمه نهائی عرب‌کاپ پیش رفته بود نداشت. آن تیم با پلن‌های متنوع هنگام به دست داشتن مالکیت حالا از حفظ توپ برای دقایقی هرچند کوتاه عاجز بود و به راحتی توپ را از دست می‌داد و هیچ سازمان دفاعی مستحکمی نداشت و خب طبیعتا نتیجه کار نمی‌توانست چیزی جز حذف زودهنگام آن‌ها از مسابقات باشد.

حالا قطر به عنوان اولین تیم حذف شده جام جهانی ۲۰۲۲ شناخته می‌شود. به نظر قطری‌ها باید این جام را به باد فراموشی بسپارند و از همین حالا برنامه‌ای برای ۴ سال آینده آماده کنند. برنامه‌ای که آن‌ها را برای دومین بار در تاریخشان به بزرگ‌ترین تورنومنت فوتبال جهان بیاورد و موفقیت در آن را برایشان میسر کند.

بازگشت دشان به 4231 زیبا

در شب رسیدن ژیرو به تیری آنری، فرانسه با نتیجه 4 بر 1 استرالیا را شکست داد اما این پیروزی چطور به دست آمد؟

مهدی جعفریان، فوتبال لب – فرانسوی‌ها به حق از نبود کریم بنزما برنده توپ طلا گلایه میکنند اما اولیه ژیرو به مانند گذشته نشان داد که جایگزین قابل اعتمادیست. مثلث ژیرو، گریژمان، امباپه هماهنگی و شناخت عالی‌ای از یکدیگر دارند؛ فاکتوری که به دلیل زمان آمادگی و تمرین کمتر تیم‌های ملی اهمیت بیشتری پیدا میکند. این سه نفر از تمام حرکات یکدیگر اطلاع دارند.

بعد از ۴۵ دقیقه آبی‌پوشان ایکس جی غیر پنالتی ۲.۲ داشتند که بالاترین میزان در بین هر تیمی در مسابقات بود و این در حالیست که نیمی از بازی هنوز باقی مانده بود. گل اول ژیرو یک حرکت ترکیبی پرتکرار بین بازیکنان فرانسوی بود. آنها در نیمه دوم حرکات بیشتری از این قبیل داشتند که گلی به همراه نداشت اما مشاهده‌ این پاس‌های ظریف در فضاهای کوچک در مسابقات ملی بسیار چشم نواز است.

در سیستم ۱-۳-۲-۴ دشان، بنجامین پاوارد، مدافع راست تیم برای باز نگه داشتن زاویه پاس به دمبله در وینگ راست عقب میماند و در سمت مقابل، تئو هرناندز به عنوان جانشین برادر مصدومش لوکاس، در موقعیت بالایی قرار می‌گرفت و چوآمنی جای او را در دفاع چپ پر می‌کرد.

استرالیا با سیستم ۱-۴-۱-۴ خود و عقب آمدن دو وینگر تیم سعی در جلوگیری از یک به یک شدن دو وینگر سرعتی فرانسه، امباپه و دمبله، با مدافعان کناری خود داشت که چندان کارساز نبود زیرا که معمولا سیستم‌های پنج دفاعه در اینجور مواقع کارسازتر هستند چرا که زمان کمتری برای طی کردن عرض زمین نسبت به سیستم‌های چهاردفاعه نیاز هست و این مهم باعث میشود که وینگر‌ها در بسیاری از مواقع پشت به دروازه توپ گیری کنند و در نهایت مجبور به پاس رو به عقب بشوند. نتیجتا سرعت و خطر حملات حریف بسیار کمتر میشود.

در نبود کانته و پوگبا، چوآمنی و ربیو خط هافبک دو نفره‌ فرانسه را تشکیل دادند. چوامنی اغلب هافبک عقب‌تر بود و به جلوگیری از ضدحملات و گردش توپ بسنده میکرد. اما ربیو ایستا نمی‌ماند. روی گل اول فرانسه در حالی که مدافعان مشغول یارگیری ژیرو بودند، ربیو از به هم ریختگی خط دفاعی استرالیا استفاده کرد و گل تساوی را به ثمر رسانید. و همچنین روی گل دوم هم شاهد پرس سنگین و توپ‌گیری او از مدافع راست استرالیا بودیم که با پاس پشت پای امباپه و پاس گل ربیو به ژیرو، فرانسه را پیش انداخت.

با تعویض لوکاس هرناندز و جایگزینی با برادرش تئو، که مشخصا بازیکن تهاجمی‌تری است، فشار روی اتکینسون دفاع راست استرالیا بسیار افزایش یافت. تئو هرناندز شروع به قرار گرفتن در موقعیت‌های بالای زمین و لب خط در سمت چپ زمین کرد که به امباپه این اجازه را می‌داد تا به سمت داخل حرکت کند و به دروازه‌ی حریف نزدیک‌تر شود، جایی که این فوق ستاره خروس‌ها از هرجایی خطرناک‌تر است.

بعد از تنها ۶۰ دقیقه امباپه و هرناندز مجموعا ۱۲ سانتر روی دروازه‌ی استرالیا ارسال کردند. گل سوم فرانسه اما از سانتر جناح مقابل و ضربه سر امباپه که به داخل محوطه نفوذ کرده بود به ثمر رسید. هجده دقیقه مانده به پایان بازی سانتر امباپه دقیقا جایی میرود که الیویه ژیرو حضور دارد تا او گل چهارم تیم را به ثمر برساند و این نشان از همان هماهنگی‌ای می‌باشد که پیش‌تر به آن اشاره کردیم.

خروس‌ها با وجود مصدومان زیاد و تیم ناقصی که به مسابقات آمدند، موفق شدند به سومین مدافع عنوان قهرمانی‌ای تبدیل شوند که بازی اول دوره‌ی بعدی را با برد شروع میکند.

اما با وجود این بازی خوب، شک و شبهه‌هایی را درباره‌ این تیم وجود دارد چرا که تیم‌های قدرتمندی که می‌توانند مالکیت توپ را مقابل‌ پرس محتاطانه‌ی تیم دشان حفظ کنند، می‌توانند بسیار خطرساز ظاهر شوند. هرچند که تیم دشان در سال ۲۰۱۸ هم به لحاظ تاکتیکی کامل نبود (درست مثل ایتالیا که قهرمان یورو شد) اما با نبوغ بازیکنان خود موفق شدند جام قهرمانی را بالای سر ببرند.

درکل فرانسه بازی بسیار خوبی به نمایش گذاشت. خلاقیت گریژمان، تجربه‌ ژیرو و ربیو، نفوذهای تئو، استحکام دفاعی ناشی از حضور بازیکنان فیزیکی‌ای مثل چوآمنی، اوپامکانو و کوناته و مهمتر از همه حضور فوق ستاره‌ای به نام امباپه طرفداران فرانسوی را به تکرار قهرمانی امیدوار می‌کند.

از اروگوئه تا قطر

در این سری از مقاله‌ها به تاریخچه تمامی جام‌های جهانی تاریخ و روند برگزاری آن‌ها می‌پردازیم.

محمد تقی‌پور، فوتبال لب – جام جهانی فوتبال بزرگ ترین رویدادهای ورزشی دنیا است. در این مطلب به تاریخچه، پیدایش و نحوه برگزاری آن فوتبال می‌پردازیم

جام جهانی فوتبال رویدادی است که هر 4 سال یکبار برگزار می شود و 32 تیم ملی از 5 قاره آسیا، اروپا، آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی، آفریقا در آن به رقابت با یکدیگر می پردازند. این روبداد یکی از بزرگ ترین رویدادهای دنیا به شمار می رود و می‌توان گفت که این مسابقات حتی از المپیک نیز مهم‌تر و محبوب‌تر است. در این مطلب می خواهیم نگاهی به این رویداد بزرگ داشته باشیم.

موفقیت فوتبال در مسابقات المپیک بسیار چشمگیر بود. استقبال از مسابقات فوتبال در المپیک های 1924 و 1928 که هر دو با قهرمانی اروگوئه به پایان رسید، به قدری زیاد بود که FIFA و رئیس وقت آن یعنی ژول ریمه، مجددا تصمیم گرفتند تا مسابقاتی جداگانه برای این ورزش محبوب تشکیل دهند.

اولین تیم منتخب

در سال 1928 در آمستردام هلند، FIFA به صورت رسمی تشکیل مسابقاتی مستقل را تایید کرد و در همین راستا، اروگوئه که 2 المپیک قبلی را قهرمان شده بود و به نوعی قهرمان فوتبال جهان به شمار می رفت را به عنوان میزبان اولین مسابقات این چنینی فوتبال که به نام جام جهانی مشهور شد انتخاب کرد. بعد از حواشی بسیار پیرامون میزبانی اروگوئه و عدم استقبال اکثر کشورهای اروپایی از این تصمیم، اولین دوره جام جهانی در سال 1930 و با حضور 13 تیم برگزار شد. در پایان، اروگوئه با شکست آرژانتین، به عنوان اولین تیم قهرمان جهان لقب گرفت.

وداع با خوک‌ها در منچستر

در شب گذشته، پس از اعلام رسمی فسخ قرارداد کریستیانو رونالدو با منچستریونایتد، خبر دیگری تمام توجه‌ها را معطوف به خود کرد.

مهران فرهادی، فوتبال لب – پس از سپری هفته‌ای پر از حاشیه‌های کریستیانو رونالدو، به نظر آغاز هفته جدیدی برای اهالی منچستر خوش‌یمن بوده باشد.

کریستیانو رونالدو، ابرستاره فوتبال جهان که دوران نسبتا خوبی را بازگشت خود به منچستریونایتد سپری می‌کرد، به نظر توانایی تطابق با ایده‌های اریک تن‌هاخ سرمربی جدید منچستریونایتد را نداشت.

از همان ابتدا اوضاع بین رونالدو و تن‌هاخ کمی زاویه داشت. باوجود اینکه مرد هلندی در تقابل با رسانه‌ها از رونالدو به عنوان مهره‌ای حیاتی یاد می‌کرد به نظر نمی‌رسید شرایط میان این دو مناسب باشد.

رونالدو ابتدا به دلیل مشکلات شخصی از شرکت در تمرینات پیش‌فصل خودداری کرد و خب طبیعی به نظر می‌رسید که تن‌هاخ از بازی دادن به او در چند بازی ابتدایی فصل امتنا کند. البته رونالدو در هفته آخر اردو پیش‌فصل تیم حاضر شد ولی باز هم حاشیه‌ساز شد.

رونالدو که درخواست خروجش توسط سران منچستریونایتد رد شده بود بالاخره به کارینگتون بازگشت تمریناتش را از سر گرفت. او در سفر یونایتدی‌ها به نروژ برای رویارویی برابر اتلتیکومادرید حضور نداشت اما برای حضور در اولین بازی اریک تن‌هاخ در الدترافورد مقابل رایووایکانو آماده بود و بازی را از ابتدا آغاز کرد و بین دو نیمه تعویض شد. با این حال اما کریستیانو حاضر به تماشای بازی هم‌تیمی‌های خود نشد و پس از تعویض ورزشگاه را ترک کرد.

دوباره اوضاع وخیم شد. خورخه مندز ایجنت رونالدو بار دیگر به یونایتدی‌ها درخواست خروج داد اما این بار شرایط کمی متفاوت بود. حالا تن‌هاخ علاقه چندانی به حفظ یکی از بزرگ‌ترین بازیکنان تاریخ نداشت. او هنوز به حفظ ظاهر در رسانه‌ها ادامه می‌داد اما طبق گزارش اتلتیک، معتبرترین رسانه ورزشی بریتانیا، یونایتد حاضر بود تا در صورت وجود پیشنهاد مناسب روی میز کریستیانو را رها کند اما CR7 مشتری‌ای نداشت.

سرانجام پنجره نقل و انتقالاتی به پایان رسید و رونالدو در جمع شیاطین باقی ماند. ماندنی که به نطر نمی‌رسید کسی از آن راضی باشد. فصل ادامه پیدا کرد و رونالدو هنوز جایگاه خود میان ایده‌های اریک تن‌هاخ را پیدا نکرده بود. هرگاه که او در زمین بود، یونایتد تیم ضعیف‌تری نشان می‌داد.

این قضیه هر روز ادامه پیدا می‌کرد تا نهایتا در بازی مقابل تاتنهام، وقتی مربی هلندی خواست تا رونالدو را در دقیقه ۸۷ به زمین بیاورد اما رونالدو حاضر نشد تا زیربار این امر برود و زودتر از سوت پایان ورزشگاه را ترک کرد. اینجا بود که جرقه مشکلات دوباره زدا شد. تن‌هاخ و سران یونایتد رونالدو را به اندازه ۵ روز محرومیت از حضور در تمرینات و حقوق یک هفته تنبیه کردند اما همه می‌دانستند این جزای کافی‌ای برای کریستیانو نیست. پس از اتمام تنبیهات چندوقتی همه چی آرام بود تا مصاحبه ردنالدو و پیرس مورگان پخش شد.

مصاحبه‌ای که طی آن رونالدو اذعان کرده بود هیچ احترامی برای اریک تن‌هاخ قائل نیست و در بازی تاتنهام از بازی برای منچستریونایتد خودداری کرده است. او در این مصاحبه به چندتن از هم‌تیمی‌های سابق خود مانند وین رونی و گری نویل نیز حمله کرد و به وین رونی لقب موش را نسبت داد.

همه چیز تمام شده به نظر می‌آمد. صبح روز جمعه منچستریونایتد طی بیانیه‌ای اعلام کرد که در روزهای آتی درباره آینده رونالدو تصمیم باشگاه عمومی خواهد شد. ساعاتی پس از این بیانیه بود که رسانه‌های معتبر انگلیسی از تصمیم یونایتدی‌ها به رهبری تن‌هاخ برای فسخ قرارداد رونالدو خبر دادند. پس از گذران چند روز و آرام گرفتن جو، منچستریونایتد طی بیانیه دیگری به طور رسمی قطع همکاری خود با کریستیانو رونالدو را اعلام کرد و به این قصه یک سال و نیمه پایان داد.

اما این تنها خبر مهم و خوب شب برای یونایتدی‌ها نبود. تنها ساعاتی پس از خبر فسخ دو طرفه قرارداد رونالدو، رسانه اسکای اسپورتس خبری مبنی بر قصد خانواده گلیزر به فروش منچستریونایتد کار کرد. مالکانی که هفده سال مانند زالو از خون منچستریونایتد می‌مکیدند حالا به خواسته چندین و چند ساله هواداران تن دادند و حاضرند در صورت وجود پیشنهاد مناسب باشگاه را به مالکان جدید واگذار کنند.

سرجیم رتکلیف سرمایه‌دار مشهور انگلیسی که در ماه‌های گذشته تلاش زیادی برای خرید باشگاه کرده بود به عنوان مشتری و خواهان درجه یک منجستریونایتد شناخته می‌شود. همچنین خبرهایی مبنی بر علاقه دو شرکت آمریکایی و یک شاهزاده اماراتی به خرید این باشگاه شنیده می‌شود. باید دید که کدام‌یک نهایتا برنده این جدال شده و مهم‌تر از آن، آیا می‌توانند منچستریونایتد را به روز‌های خوب برگرداند یا نه؟

پرتغال به دور از باید ها

در بخش آخر سفرمان به گروه‌های جام جهانی ۲۰۲۲ قطر، به گروه H مسابقات با حضور پرتغال، کره جنوبی، اروگوئه و غنا می‌پردازیم.

مهران فرهادی، فوتبال لب – گروه H جام جهانی ۲۰۲۲ قطر گروه آخر این مسابقات می‌باشد. جایی که پرتغال و اروگوئه شانس‌های اول صعود محسوب می‌شوند و غنا و کره جنوبی تلاش می‌کنند تا شگفتی‌های سال‌های ۲۰۱۰ و ۲۰۰۲ را تکرار کنند.

اول از همه با غنا شروع می‌کنیم. هنوز یک سال هم از انتصاب اوتو آدو به عنوان سرمربی غنا نمی‌گذرد. او که پس از فاجعه جام ملت‌های آفریقا ۲۰۲۰، سکان هدایت غنا را به عهده گرفت، توانست با کمک گل‌های زده در خانه نیجریه، غنا را به جام جهانی برگرداند.

در غنا ورژن آدو، در هنگام به دست داشتن مالکیت توپ، یکی از هافبک‌ها عقب‌تر می‌آید و خط دفاع سه نفره را تشکیل می‌دهد. که این امر به دو مدافع وسط این اجازه را می‌دهد تا جلوتر رفته و خطوط حریف را از هم بشکافند و با لب خط بازی کردن دو مدافع کناری، آدو برای مدافعان خود گزینه‌های پاس مناسبی ایجاد می‌کند. در خیلی از مواقع آندره آیو مهاجم نوک این تیم عقب می‌آید و به خط هافبک تیمش اضافه می‌شود تا غنایی‌ها برتری عددی در میانه میدان را از دست ندهند و برادر او جردن، به فضا‌های خالی ایجاد شده هجوم می‌آورد.

در هنگام دفاع کردن نیز آن‌ها معمولا به شکل ۴۱۴۱ درمی‌آیند و دو وینگر تیم بسیار فشرده در کنار هافبک‌ها جا می‌گیرند و فضای زیادی را در جناحین در اختیار حریفان قرار می‌دهند و همین آن‌ها را در مناطق عرضی بسیار آسیب‌پذیر کرده است.

محمد کودوس مهاجم باشگاه آژاکس که توانایی بازی در ۴ پست مهاجم نوک، هافبک مرکزی و وینگر چپ و راست را دارد مهم‌ترین بازیکن غنا در این تورنومنت محسوب می‌شود زیرا کودوس آن بازیکنی است که انرژی لازم وسط زمین را هنگام دفاع کردن تیم غنا تامین می‌کند و هنگام حملات با فعالیت‌های بی وقفه خود، در موقعیت‌های مناسبی قرار می‌گیرد.

در آن سمت این گروه، فرناندو سانتوش، سرمربی تیم ملی پرتغال یکی از بهترین نسل‌های تاریخ این کشور را در اختیار دارد و پس از قهرمانی در لیگ ملت‌ها و یورو، حالا امید دارد تا با بردن جام جهانی با خوشی به دوران شش ساله خود در پرتغال پایان دهد.

سانتوش معمولا تیم خود را با سیستم ۴۳۳ راهی مستطیل سبز می‌کند. روبن نوس که معمولا به عنوان هافبک دفاعی پرتغالی‌ها انتخاب می‌شود هنگامی که توپ در یک سوم ابتدایی زمین قرار دارد به میان دو مدافع آمده و در بیلدآپ به مدافعان کمک می‌رساند.

در هنگام مالکیت پرتغالی‌ها معمولا شکل ۴۴۲ یا ۴۲۳۱ به خود می‌گیرند. برونو فرناندز معمولا به یک خط بالاتر کوچ می‌کند و به عنوان مهاجم سایه بازی می‌کند. مسئله‌ای که باعث می‌شود مدافعان حریف نتوانند به راحتی عقب زمین را رها کنند و همین کار آن‌ها را در بالا آوردن توپ راحت‌تر می‌کند.

برناردو سیلوا اما کلیدی‌ترین بازیکن تیم ملی پرتغال محسوب می‌شود. بازیکنی که در با فعالیت‌های بی‌پایان خود در نیم‌فضای سمت راست، فضاهای بسیار خوبی را در سمت راست برای فرارهای برونو فرناندز و ژوائو کانسلو ایجاد می‌کند. جاگیری او میان خطوط تیم حریف بسیار هوشمندانه‌ست و به راحتی می‌تواند در کنار روبن نوس، تمپو بازی در مرکز زمین را به دست بگیرد. او همینطور خلاق‌ترین بازیکن پرتغال طی مسابقات مقدماتی و لیگ ملت‌ها بود و مهره مرکزی پازل تاکتیکی سانتوش محسوب می‌شود.

اما سانتوش تنها مربی پرتغالی این گروه نیست‌. پائولو بنتو سرمربی کره جنوبی نیز اهل پرتغال می‌باشد و با تیم نسبتا خوبی وارد قطر می‌شود.

مانند خیلی از تیم‌های دیگر این جام، کره جنوبی هم معمولا با چینش ۴۲۳۱ یا ۴۳۳ وارد میادین فوتبال می‌شود. بنتو علاقه شدیدی به فوتبال مالکانه دارد و تیمش با میانگین ۶۷ درصد مالکیت توپ، مالکانه‌ترین فوتبال آسیا را بازی می‌کند. بنتو دوست دارد تا تیمش در زمین حریف بازی کند و بتواند از تمامی نقاط به رقبا ضربه بزند.

از هوشمندانه‌ترین ایده‌های آقای بنتو دادن آزادی عمل به سه نفر جلوی زمین بود. با دادن این آزادی، آن‌ها در سراسر زمین پرسه می‌زنند و خود را به یک گزینه پاس تبدیل می‌کنند. این مسئله باعث گیج شدن هافبک‌های دفاعی‌تر حریفان می‌شود و فضاهای قابل توجهی را میان خطوط ایجاد می‌کند.

سون هیونگ مین، کاپیتان تیم ملی کره جنوبی مهم‌ترین بازیکن آقای بنتو محسوب می‌شود. سبک بازی سون که کاپیتان این تیم هم می‌باشد با ایده‌های سرمربی کاملا تطابق دارد و بنتو توانسته به خوبی از یک بازیکن کلاس جهانی با تجربه بالا در کنار مهره‌های سطح پایین‌تر بازی بگیرد.

اما آخرین تیم جام که به بررسی آن خواهیم پرداخت اروگوئه می‌باشد. اروگوئه‌ای که دیگر اسکار تابارز، پیرمرد افسانه‌ای فوتبال اروگوئه را روی نیمکت خود نمی‌بیند. دیگو آلونسو که در دسامبر سال ۲۰۲۱ جانشین اسکار تابارز شد، طی نه بازی رسمی و دوستانه، موفق به کسب هشت برد شد و اجازه پاره شدن نوار خارق‌العاده حضور آن‌ها در جام جهانی را نداد.

تا به این لحظه آلونسو همیشه تیمش را با سیستم ۴۲۲۲ به میدان فرستاده و از لحاظ هجومی تیم بسیار جذابی را آماده جام جهانی کرده. طبق گراف زیر، به طور میانگین پس از بولیوی، اروگوئه‌ای‌ها سریع‌ترین تیم امریکای جنوبی از لحاظ سرعت و مستقیم بودن حملات هستند.

معمولا هنگام حملات مهاجم شماره ۹ این تیم، لوئیز سوارز به کناره‌ها آمده و با کمک بازیکنان دیگر آن سمت زمین کار‌های ترکیبی زیادی را انجام می‌دهد تا شکافی میان مدافعان حریف ایجاد کند و این امر برای داروین نونیز یک نعمت محسوب می‌شود زیرا او علاقه بسیاری به هجوم آوردن به این فضاها دارد.

در هنگامی که توپ در دست حریفان قرار دارد، به طور معمول زیر فشار آن‌ها در تلاشند تا برتری عددی در یک سوم دفاعی و میانی را به دست بیاورند. معمولا یکی از هافبک‌ها به خط دفاع می‌پیوندد و ارتباط میان خطوط را برقرار می‌کند.

فدریکو والورده، هافبک ۲۴ ساله کهکشانی‌ها مهم‌ترین بازیکن اروگوئه ورژن ۲۰۲۲ محسوب می‌شود. چرا که او با دوندگی بسیار زیاد انرژی مورد نیاز وسط زمین را تامین می‌کند و رابط اصلی میان خطوط اروگوئه محسوب می‌شود و در کارهای دفاعی مسارکت بسیار بالایی دارد.

گروهی مانند 2018 اما با تیم‌هایی دگرگون شده

برزیل رو فرم تیته، صربستان خطرناک، سوئیس همیشه زهردار و کامرون از قدرت‌های قاره سیاه تشکیل‌دهنده یکی از سخت‌ترین گروه‌های جام جهانی 2022 قطر می‌باشند.

مهران فرهادی، فوتبال لب – گروه G جام جهانی ۲۰۲۲ قطر با حضور برزیل، کامرون، صربستان و سوئیس به عنوان یکی از جذاب‌ترین گروه‌های جام‌های جهانی اخیر محسوب می‌شود.

از برزیل مدعی شروع می‌کنیم. برزیل به عنوان تیم اول رنک فیفا وارد قطر می‌شود و با فرم فوق‌العاده چند وقت اخیرش، در کنار آرژانتین اسکالونس شانس اول قهرمانی محسوب می‌شود. تیته در طول مسابقات مقدماتی از سیستم‌ها و چینش‌های متنوعی استفاده کرده اما شاید کارآمدترین آن‌ها سیستم ۴۲۳۱ بوده. جایی که به نیمار نقش بازیکن آزاد داده شده و او را تبدیل به محور حملات برزیل می‌کند.

رافینیا و لوکاس پاکتا معمولا به عنوان وینگر‌های چپ و راست روی دست نیمار بازی می‌کنند و به نظر می‌رسد ریچارلیسون انتخاب شماره ۱ تیته برای پست شماره ۹ باشد. معمولا در هنگام مالکیت، برزیل بیشتر شکل ۴۲۴ به خود گرفته و نیمار به صف مهاجمان این تیم می‌پیوندد.

فولبک‌های این تیم کمی مرکزی‌تر و عقب‌تر بازی می‌کنند و وینگر‌های این تیم در مناطق بالاتر و لب خط جایگیری می‌کنند. این مورد باعث می‌شود تا مدافعان حریف نتوانند به راحتی پوزیشن خود را رها کنند و نیمار بتواند میان خطوط حرکت کند.

تیته بخش اصلی بیلدآپ خود را به بازیکنان عقب زمین سپرده و تا حد امکان از نیمار، ریچارلیسون، پاکتا و رافینیا در فاز‌های ابتدایی بلیدآپ استفاده نمی‌کند. حضور دروازه‌بانی مانند آلیسون که توانایی بازی با توپ خارق‌العاده‌ای دارد نیز به اجرای این ایده تیته کمک شایانی می‌کند.

نیمار، ستاره، رهبر و امید اول برزیلی‌ها طی این جام محسوب می‌شود. بازیکنی که محور اصلی حملات برزیل محسوب می‌شود و تکنیک منحصر به فردش می‌تواند هر بازیکنی را به زانو در بیاورد. در کنار همه این‌ها تجربه حضور میادین بزرگ و نفودی که در اسکواد تیم دارد، او را به مهم‌ترین مهره تیته تبدیل می‌کند.

جام ملت‌های آفریقای سال گذشته، تصویر نسبتا کاملی از کامرون و سبک بازی آن‌ها ارائه داد. کامرونی‌ها در آن تورنومنت از لحاظ هجومی تیم بسیار کاملی نشان دادند و شاید بهترین تیم جام از این لحاظ بودند.

کامرونی‌ها زمانی از همیشه خطرناک‌تر هستند که توپ را به مناطق بالاتر زمین می‌رساندند. باوجود توکو اکامبی در سمت چپ، نیکولاس مومی در سمت راست و وینسنت ابوبکار در مرکز، رابرت سانگ هر آن چه را که باید در اختیار دارد و این در صورتی‌ست که اریک ماکسیم چومو موتینگ مهاجم بایرن مونیخ معمولا نیمکت‌نشین ابوبکار است.

پلن اصلی کامرونی‌ها هنگام حملات بردن توپ به مناطق کناری و انجام ارسال‌های متعدد به روی دروازه می‌باشد. البته که به دلیل بازی کردن توکو اکامبی در پست غیر تخصصی و ‌راست پا بودن مومی و حضور فولبک رونده‌ای مانند کالینز فای اکثر این ارسال‌ها از سمت راست صورت می‌گیرد که هدف اصلی آن‌ها ابوبکار و توکو اکامبی هستند. از همین رو، وینسنت ابوبکار، مهاجمی زهرناک با جاگیری‌های هوشمندانه میان مدافعان حریف که از کوچک‌ترین موقعیت‌ها نهایت بهره را می‌برد، مهم‌ترین بازیکن کامرونی‌ها طی این تورنومنت محسوب می‌شود.

سوئیس پس از تغییر سرمربی در تابستان سال گذشته، تغییرات زیادی نسبت به تیم آشنای جام جهانی ۲۰۱۸ و یورو ۲۰۲۰ دارد. سوئیس تحت هدایت سرمربی جدید خود، مورات یاکین، بیشتر با سیستم ۴۲۳۱ به میدان می‌رود. سیستمی که به ژردان شکیری، از قدیمی‌های تیم ملی سوئیس آزادی عمل بیشتری می‌دهد و او را بیشتر در جریان حملات تیم قرار می‌دهد.

به طور کلی تیم ملی سوئیس تیم مالکیت محوری نیست ولی استحکام دفاعی بسیار بالایی دارد. به طوری که در طی مسابقات مقدماتی، فقط ۲ بار اجازه باز شدن دروازه‌شان را به رقبا دادند. در خارج از مالکیت آن‌ها توانایی ویژه‌ای در تغییر سبک دفاع کردن دارند. هر وقت که بخواهند با overload کردن مناطق مرکزی زمین با چینش ۴۵۱ یک میدبلاک دفاعی می‌چینند و در مواقع مورد نیاز نیز پرس سنگینی را روی حریف اعمال می‌کنند.

در هنگام حملات نیز، بیش از اینکه به پلن و الگو‌های خاصی وابسته باشند، به خلاقیت فردی بازیکنان وابسته‌اند و همین موضوع باعث می‌شود تا شکیری به عنوان کلیدی‌ترین بازیکن آن‌ها در قطر شناخته شود. بازیکنی که محور اصلی حملات سوئیسی‌هاست و بخش زیادی از ضربات ایستگاهی را به روی دروازه حریفان ارسال می‌کند می‌توان عامل تفاوت بین سوئیس و دیگر تیم‌های جام در سطح مشابه سوئیس باشد.

صربستان اما از تیم‌های جذاب این دوره مسابقات محسوب می‌شود. تیمی با ترکیب اولیه قدرتمند و بازیکنانی سخت‌کوش که تا آخرین نفس برای پیروزی تلاش می‌کنند شاید بهترین تعریف برای صربستان در این دوره از جام‌های جهانی باشد. آن‌ها با گل لحظه آخری میتروییچ در برابر پرتغال، توانستند بالاتر از این تیم به طور مستقیم به جام جهانی صعود کنند و از همان ابتدا قدرت خود را نمایان کردند.

از لحاظ تاکتیکی صرب‌ها معمولا با چینش‌های ۳ دفاعه وارد میدان می‌شوند و بسته به شرایط بازی تاکتیک‌ها دچار تغییر می‌شوند. اما به طور کلی در خارج از مالکیت با عقب‌تر آمدن دو وینگ‌بک، تیم حالت ۵ دفاعه به خود می‌گیرد.

در هنگام مالکیت زیوکوویچ و کاستیچ دو وینگ‌بک این تیم جلوتر آمده و تیم بیشتر شکلی شبیه ۳۴۱۲ به خود می‌گیرد‌ و ارسال‌های باکیفیت این دو بازیکن در کنار حضور دوشان ولاهوویچ و الکساندر میتروویچ در محوطه جریمه، باعث شده تا حمله از جناحین اصلی‌ترین پلن آقای استویچکوویچ هنگام در اختیار داشتن مالکیت توپ باشد. بالا بازی کردن دو وینگ‌بک صرب‌ها باعث می‌شود تا دو مدافع کناری حریف کمی باز تر از حالت عادی جایگیری کنند و فضای ایده‌آلی برای ایجاد فرارهای آندرلپ توسط میتروویچ و ولاهوویچ ایجاد شود.

سوئیس

میتروویچ، ولاهوویچ، زوج خط حمله صرب‌ها قطعا مهم‌ترین بازیکنان آن‌ها محسوب می‌شوند. آن‌ها تحت برنامه‌های آقای استویچکوویچ به خوبی می‌توانند بدون هیچ مشکلی در کنار یکدیگر بازی کنند و به نحوی هرکدام مکمل دیگری هستند. وجود دو مهاجم کلاس جهانی و سطح بالا مانند این دو، می‌تواند عامل اصلی شگفتی‌سازی صرب‌ها طی این تورنومنت باشد.