نیما حیدری مقدم، فوتبال لب- پس از هدایت بایر لورکوزن به کسب دوگانه تاریخی بدون شکست در فصل گذشته، که شامل اولین قهرمانی بوندسلیگا در تاریخ باشگاه و پایان سلطه 11 ساله بایرن مونیخ بود، تنها مسئله زمان بود که ژابی آلونسو به شدت با بزرگان اروپا مرتبط شود.
با توجه به انتظارات مبنی بر ترک رئال مادرید توسط کارلو آنجلوتی در پایان فصل، یا حتی زودتر بسته به نتایج، به نظر می رسد آلونسو آماده برداشتن گام بعدی بزرگ در حرفه مربیگری خود است.
آیو آکینوولره به همراه گیلرمو رای، نویسنده رئال مادرید، و توماس هیل لوپز-منچرو به بحث درباره این موضوع پرداختند که آیا الان زمان مناسب برای بازگشت این مربی 43 ساله به مادرید است و آیا او آمادگی تحمل فشارهای مربیگری یکی از بزرگترین باشگاه های جهان را دارد.
شرایط و سابقه ژابی آلونسو
آیو آکینوولره معتقد است ژابی آلونسو پس از فصل تاریخی خود با بایرلورکوزن و قهرمانی در بوندسلیگا، در این فصل نیز عملکرد قابل قبولی داشته. خوب یا عالی نه! صرفا قابل قبول. از نگاه او و بسیاری دیگر از کارشناسان ژابی میخواهد خود را در صحنه بزرگتری محک بزند و در مقابل فلورنتینو پرز به عنوان یک فرد بسیار کمالگرا و پرتوقع حضور دارد.
در مقابل توماس هیل معتقد تصمیم بر اینکه آیا واقعا زمان مناسبی برای حضور ژابی آلونسو در باشگاه سفید پوش مادریدی است یا خیر، بسیار سخت است؛ اما این نظر فقط مربوط به سرمربی جوان اسپانیایی نیست و به تمامی سرمربیان مارکت قابل تعمیم است، چرا که کار در رئال شرایط و فشار های منحصر به فردی دارد.
هیل بر این باور است که ژابی که با انتخاب مسیری هوشمندانه مدت زیادی را در سوسیداد و لورکوزن برای یادگیری گذرانده و با رد کردن پیشنهاداتی همچون لیورپول و بایرن مونیخ نشان داده که منتظر رئال مادرید است. با توجه به تجربه و دستاورد های او، هم اکنون میتواند گزینهای مناسب برای رئال مادرید باشد.
زمینه های مربیگری در رئال مادرید
ژابی آلونسو ورودی مشابه زیدان افسانهای به رئال خواهد داشت، یک ورود کاریزماتیک و احتمالا شروع با نتایج فوقالعاده. او هماکنون نسبت به زمانی که زیدان سرمربی رئال مادرید شد تجربه بیشتری دارد و در تیمی مانند لورکوزن موفق به کسب قهرمانی شده است. با این حال تمامی این نظرات فقط با پا گذاشتن ژابی آلونسو به برنابئو، این بار در قامت سرمربی، ممکن خواهد بود.
از نگاه هیل، ژابی آلونسو توانایی منحصر به فردی در مدیریت و کنترل فشارها دارد. پس از اثبات این موضوع در دوران بازی خود، با خیالی آسوده و بر اساس تواناییهای منحصر به فرداش به مربیگری میپردازد. بازیکنان در سراسر جهان برای شخص ژابی آلونسو احترام خاصی قائلاند. جدای از این مسائل او با یک شخصیت کاریزماتیک به عنوان سرمربی و یک افسانه فوتبال، ارتباط خوبی با بازیکنان میگیرد. ارتباطی که باعث میشود آنها در زمین برای سرمربی خود جان دهند. از نگاه هیل سابقه فوتبالی او با قرار گرفتن در کنار شخصیتش، به او شخصیتی برنده میدهد. این مسئله برای جا انداختن فلسفه فوتبالی آلونسو و کسب موفقیت کافیست.
آکینوولره ضمن تایید سخنان توماس هیل، افزود کاریزما و ابهت ژابی آلونسو محدود به دوران مربیگری او نیست و مربی اسپانیایی این مسئله را در دوران بازی خود نیز به نمایش گذاشت. با این حال کنترل و مدیریت رختکن پر از ستاره رئال بسیار با لورکوزن متفاوت است. او معتقد است با توجه به احتمال ثبت فصلی بدون جام، ممکن است ژابی آلونسو چالشهای زیادی در مقابل خود ببییند.
ژابی آلونسو، بازیکن و مربی
گیلرمو معتقد است تجربه حضور در رئال مادرید و آشنایی با فضای باشگاه قطعا به ژابی کمک خواهد کرد. علاوه بر این تجربه کار در آکادمی سوسیداد بیانگر ارتباط خوب او با آکادمی است. اما همچنان تجربه کار در مادرید چیزی متفاوت از کار در لورکوزن، حتی با کسب قهرمانی، خواهد بود.
گیلرمو افزود:
یادم میآید سال گذشته با یکی از منابع ارشد رئال مادرید در مورد آینده ژابی آلونسو صحبت میکردم. او جمله مهمی به من گفت: “ما میفهمیم که ژابی یک سال دیگر در لورکوزن میماند، چون در آنجا چیزی برای از دست دادن ندارد و هر کاری بکند برای باشگاه مثبت است.”
او معتقد است کسب قهرمانی با لورکوزن نکته مهمی بود. در مادرید به غیر از قهرمانی و کسب عناوین، تقریباً هیچ چیز دیگری “مثبت” محسوب نمیشود. در سایر باشگاهها، پیشرفت و رشد تیم باعث رضایت میشود، اما اینجا حتی اگر هواداران یا مدیران از سبک بازی انتقاد کنند، در نهایت تنها چیزی که میخواهند پیروزی و جام است. ژابی باید با این واقعیت کنار بیاید، در حالی که همزمان تغییرات زیادی در تیم رخ میدهد.
اگر رئال مادرید مجبور شود برای جذب او مبلغی پرداخت کند، فشار حتی بیشتر هم خواهد شد. با وجود بحثها درباره قرارداد مبتنی بر اعتماد، گزارشهایی از آلمان حاکی از وجود بند خرید در قرارداد او با بایر لورکوزن است. اگر رئال مجبور شود برای یک مربی مانند بازیکنان پول پرداخت کند، انتظارات به شدت افزایش مییابد و مردم خواهند گفت: “اگر اینطور برای یک مربی هزینه میکنیم، پس باید نتیجه فوری بگیرد.”
مهران قهرمانی، فوتبال لب– گاهی عدد سه، عدد جادویی نیست. پیروزی 3-0 آرسنال مقابل رئال مادرید فوقالعاده بود، اما آیا این نتیجه برای صعود تیم انگلیسی به نیمهنهایی لیگ قهرمانان اروپا کافی خواهد بود؟ برای پاسخ، نگاهی به تاریخچه بازگشتهای سهگله در رقابتهای اروپایی میاندازیم.
پیروزی پرشکوه آرسنال، فقط نیمه اول ماجراست
چه شب فراموشنشدنیای برای آرسنال در سهشنبه گذشته بود. دیدار مرحله یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا در خانه مقابل مدافع عنوان قهرمانی و یکی از پرافتخارترین تیمهای تاریخ یعنی رئال مادرید، و پیروزی قاطع 3-0. دو ضربه آزاد تماشایی از دکلان رایس و یک گل زیبا از میکل مرینو، توپچیها را در موقعیتی قدرتمند قرار داد. اما نکته مهم اینجاست که این فقط بازی رفت بود. در واقع، این دیدار فقط نیمی از راه را طی کرده و رئال مادرید خیلی زود از عزم خود برای جبران این شکست در بازی برگشت در سانتیاگو برنابئو خبر داد.
کارلو آنچلوتی، سرمربی رئال، پس از این شکست سنگین در لندن گفت: «شانس صعود ما خیلی بالا نیست، ما باید تمام تلاشمان را بکنیم و از این فرصت استفاده کنیم تا نشان دهیم میتوانیم به یک بازی ضعیف واکنشی مناسب نشان دهیم.»»
آنچلوتی ادامه داد: «اگر فقط به بازی امشب نگاه کنیم، شانسی برای صعود نداریم. اما فوتبال همیشه تغییر میکند… در فوتبال، هر چیزی ممکن است. ما باید باور و اعتمادمان را حفظ کنیم، چون خودمان بارها در برنابئو این اتفاقات را رقم زدهایم.»
لوکاس واسکز با لحنی قاطعتر گفت: «این کار سختی است، اما اگر تیمی در دنیا باشد که بتواند چنین وضعیتی را برگرداند، آن تیم ما هستیم، در حضور هوادارانمان و در ورزشگاه خودمان. چهارشنبه بازی متفاوتی خواهیم دید و اگر همه با هم باشیم، از این چالش عبور خواهیم کرد.»
آمار به نفع آرسنال، اما رئال مادرید استثناست
در شرایط عادی، باور به بازگشت در چنین موقعیتی ممکن است خوشبینانه به نظر برسد، اما اینجا صحبت از رئال مادرید و لیگ قهرمانان اروپاست.
تا به حال، 48 بار در لیگ قهرمانان تیمی با اختلاف سه گل یا بیشتر وارد بازی برگشت شد، و تنها در 4 مورد این اختلاف جبران شد. بنابراین، هواداران آرسنال که نگران بازگشت احتمالی رئال هستند، میتوانند با علم به اینکه فقط در 8.3٪ از موارد مشابه چنین چیزی اتفاق افتاد، کمی آرامش پیدا کنند.
بازگشتهای تاریخی در لیگ قهرمانان؛ وقتی غیرممکن، ممکن شد.
اولین نمونه از بازگشت با اختلاف سه گل به فصل 2003/04 برمیگردد. آث میلان پس از پیروزی 4-1 در بازی رفت مقابل دپورتیوو لاکرونیا در سنسیرو، تقریباً مطمئن به صعود به نیمهنهایی بود. اما در بازی برگشت، دپورتیوو در ورزشگاه ريازور نمایشی خیرهکننده ارائه داد و با پیروزی 4-1، در مجموع 5-4 به مرحله بعد صعود کرد.
تا فصل 2016/17 دیگر چنین اتفاقی نیفتاد، تا اینکه بارسلونا به تیمی تبدیل شد که هر سال در بازگشتهای دراماتیک نقش داشت. اولین و معروفترین آنها، تنها مثالی است که یک تیم توانست اختلاف چهار گل را جبران کند.
در مرحله یکهشتم نهایی، تیم پاری سنژرمنِ اونای امری با نتیجه 4-0 در پارک دو پرنس بارسلونا را در هم کوبید. بارسا کار بسیار سختی داشت، اما ستارههایی چون لیونل مسی و نیمار را در ترکیب داشت. بازی برگشت در نیوکمپ به شبی فراموشنشدنی تبدیل شد؛ بارسلونا 6-1 پیروز شد و با نتیجه 6-5 در مجموع، به مرحله بعد رسید. گل ششم توسط سرخی روبرتو به عنوان بازیکن تعویضی، فقط 20 ثانیه مانده به پایان وقت اضافه نیمه دوم به ثمر رسید.
نتیج بازی رفت بارسلونا 0-4 پاریسن ژرمن
نتیجه بازی برگشت بارسلونا 6-1 پاریسن ژرمن
بازگشت رم مقابل بارسلونا؛ ضربهای تاریخی در المپیکو
یک سال بعد، این بار خود بارسلونا قربانی یک بازگشت تاریخی شد. پیروزی 1-4 این تیم مقابل رم در بازی رفت مرحله یکچهارم نهایی فصل 2017/18 در نیوکمپ، در نگاه اول یک نتیجه مطمئن به نظر میرسید، هرچند با گل به خودی مدافعان رم (از جمله کوستاس مانولاس).
اما در بازی برگشت در استادیوم المپیکو، مانولاس جبران کرد و با گلزنی، نقش اصلی را در پیروزی 3-0 رم ایفا کرد. نتیجهای که باعث شد تیم ایتالیایی به شکلی شگفتانگیز و تاریخی به مرحله بعد صعود کند.
البته باید به این نکته اشاره کرد که صعود رم در آن سال، به لطف قانون گل در خانه حریف بود؛ قانونی که حالا دیگر در مراحل حذفی فوتبال اروپا اجرا نمیشود.
نتیجه بازی رفت بارسلونا 4-1 رم
نمن
فاجعه دوم برای بارسلونا؛ باز هم سقوط پس از برتری
شبی تلخ برای بارسلونا رقم خورد، اما مگر ممکن است صاعقه دوبار به یک نقطه بزند؟ خب… برای بارسا بله.
در بازی رفت مرحله نیمهنهایی لیگ قهرمانان فصل 2018/19، بارسلونا در نیوکمپ با درخشش مسی (که دو گل به ثمر رساند) و گلزنی لوئیس سوارز مقابل تیم سابقش، با پیروزی 3-0 مقابل لیورپول به استقبال بازی برگشت رفت.
اما باز هم بارسا غافلگیر شد. در شبی تاریخی و پرشور در آنفیلد، لیورپول با پیروزی شگفتانگیز 4-0 همه چیز را تغییر داد. گل سرنوشتساز، از روی یک ضربه کرنر سریع و هوشمندانه از ترنت الکساندر-آرنولد به دیووک اوریگی به ثمر رسید؛. لحظهای که حالا به یکی از نمادهای خاطرهانگیز لیگ قهرمانان تبدیل شده است.
نتیجه بازی رفت بارسلونا 3-0 لیورپول
نتیجه بازی برگشت بارسلونا 0-4 لیورپول
آرسنال مراقب باشد؛ رئال مادرید و جادوی همیشگی در اروپا
از آن شب تاریخی در آنفیلد در سال ۲۰۱۹ تاکنون، هیچ تیمی نتوانسته چنین بازگشتی را رقم بزند. اما آرسنال خوب میداند که رئال مادرید در لیگ قهرمانان کیفیتی مرموز و خاص دارد؛ چیزی فراتر از آمار و منطق.
هیچ باشگاهی به اندازه رئال، ایمان به بازگشت و پیروزی در اروپا ندارد؛ تیمی که 15بار قهرمان اروپا شده، یعنی بیش از دو برابر هر تیم دیگر.
اما آیا رئال مادرید تا به حال موفق شده بعد از شکست سهگله در بازی رفت، در مجموع یک دوئل را ببرد؟
بله، فقط یک بار، و جالبتر اینکه آن هم مقابل یک تیم انگلیسی بود.
در آن دیدار معروف، جورج در بازی برگشت در برنابئو برای تیم حریف گلزنی کرد، اما رئال مادرید چهار بار دروازه حریف خود، دربی کانتی را باز کرد تا نتیجه در مجموع 5-5 مساوی شود. سپس سانتیانا، با دومین گل خود در دقیقه نهم وقت اضافه، پیروزی را برای غولهای اسپانیایی به ارمغان آورد.
بازگشتی باورنکردنی مقابل گلادباخ؛ معجزه مادریدیها ادامه دارد
رئال مادرید در دهه 1980 دوبار دیگر نیز چنین بازگشتهایی را تکرار کرد، البته هر دو بار در رقابتهای جام یوفا. در دور سوم جام یوفای فصل 1984/85، اندرلخت با پیروزی 3-0 در بروکسل، به نظر میرسید که کار صعود را تمام کرده باشد. اما در دیدار برگشت، رئال مادرید با برد خیرهکننده 6-1 (که شامل هتتریک امیلیو بوتراگنیو بود) به مرحله بعد رسید. آنها در نهایت با شکست تیم مجارستانی ویدئوتون، قهرمان آن فصل جام یوفا شدند.
رئال مادرید یک سال بعد، باز هم موفق به بازگشتی شگفتانگیز شد. این بار به شکلی حتی تماشاییتر. در بازی رفت مرحله سوم جام یوفا، مادرید با نتیجه سنگین 1-5 مقابل بوروسیا مونشنگلادباخ در آلمان شکست خورد. نتیجهای که بسیاری را از صعود این تیم ناامید کرد.
اما در دیدار برگشت، خورخه والدانو و سانتیانا هر کدام دو گل به ثمر رساندند تا رئال با پیروزی 4-0، در مجموع با قانون گل در خانه حریف به مرحله بعد برسد. کهکشانیها در آن فصل هم تا فینال پیش رفتند و با شکست دادن یک تیم آلمانی دیگر (افسی کلن) بار دیگر قهرمان جام یوفا شدند.
آخرین بازگشت بزرگ رئال و آمار نگرانکننده برای آرسنال
با این حال، آخرین باری که رئال مادرید توانست در رقابتهای اروپایی اختلاف سه گل را جبران کند، به همان دیدار مقابل مونشنگلادباخ بازمیگردد. سه موقعیت دیگر که رئال شکست سنگینی متحمل شد، نتوانست نتیجه را کاملاً برگرداند:
فصل 1964/65 و در مرحله یکچهارم نهایی جام باشگاههای اروپا، رئال پس از شکست 5-1 مقابل بنفیکا در لیسبون، تنها توانست 2-1 در بازی برگشت پیروز شود. نیمهنهایی فصل 198/87، رئال مقابل بایرن مونیخ 4-1 شکست خورد و بازی برگشت را 1-0 برد، اما کافی نبود. و در لیگ قهرمانان فصل 2012/13 نیز پس از باخت 4-1 برابر دورتموند، در برنابئو با نتیجه 2-0 پیروز شد، اما باز هم حذف شد.
با این حال، آرسنال باید بداند که در همه این موارد، رئال مادرید موفق شده بازی برگشت در خانه را ببرد (حتی اگر با گلهای کافی برای صعود همراه نبوده است.
اگر فقط به دوران لیگ قهرمانان اروپا (از فصل 1992/93 به بعد) نگاه کنیم، رئال مادرید در یکسوم مواقعی که در بازی رفت عقب افتاده، توانسته در مجموع صعود کند. آنها در 15 تقابل رفت و برگشتی دچار شکست در بازی رفت شدهاند و فقط در 5 مورد به مرحله بعد رسیدهاند.
بازگشتهای موفق رئال مادرید در دوران لیگ قهرمانان
سه مورد نخست از بازگشتهای موفق رئال مادرید در دوران لیگ قهرمانان اروپا به مرحله یکچهارم نهایی مربوط میشود:
فصل 2000/01، رئال ابتدا با نتیجه 3-2 مقابل گالاتاسرای شکست خورد، اما در بازی برگشت با برد 3-0 صعود کرد. در فصل بعد، در مرحله یکچهارم نهایی مقابل بایرن مونیخ، مادرید 2-1 در بازی رفت شکست خورد، اما در برنابئو با نتیجه 2-0 پیروز شد و به مرحله بعد رسید. در فصل 2015/16، رئال مادرید در دیدار رفت مقابل وولفسبورگ با نتیجه 2-0 شکست خورد، اما در بازی برگشت با هتتریک درخشان کریستیانو رونالدو، 3-0 پیروز شد و به جمع چهار تیم پایانی راه یافت.
نتیجه بازی رفت رئال مادرید 0-2 ولفسبورگنتیجه برگشت بازی رئال مادرید 3-0 ولفسبورگ
فصل جادویی 2021-22؛ بنزما و بازگشتهای تماشایی رئال.
در فصل 2021-22، رئال مادرید دوبار دیگر توانست شکست در بازی رفت را به صعود تبدیل کند.
ابتدا در مرحله یکهشتم نهایی مقابل پاری سنژرمن، رئال بازی رفت را 0-1باخت، اما در بازی برگشت با هتتریک فوقالعاده کریم بنزما در برنابئو، 3-1 پیروز شد و به مرحله بعد راه یافت.
لحظات گلزنی بازی رفت منچسترسیتی 4-3 رئال مادرید
لحظات گلزنی بازی برگشت منچسترسیتی 1-3 رئال مادرید
در مرحله نیمهنهایی همان فصل، یکی از دراماتیکترین بازگشتهای تاریخ لیگ قهرمانان رقم خورد. رئال در بازی رفت با نتیجه 4-3 مغلوب منچسترسیتی شد، اما در بازی برگشت در دقایق پایانی، دو گل پیاپی رودریگو بازی را به وقت اضافه کشاند. سپس پنالتی بنزما، صعود کهکشانیها به فینال را قطعی کرد.
آمار به سود آرسنال؛ تاریخ در کنار انگلیسیهاست، اما رئال همیشه استثنا دارد
پیروزی 3-0 آرسنال در بازی رفت، دوازدهمین باری است که یک تیم انگلیسی در مرحله حذفی لیگ قهرمانان اروپا با اختلاف سه گل یا بیشتر به برتری میرسد. نکته مهم اینجاست که در هر 11 مورد قبلی، تیمهای انگلیسی موفق به صعود شدهاند.
این آمار نشان میدهد که آرسنال باید اعتمادبهنفس بالایی برای تثبیت این پیروزی در بازی برگشت و حذف پرافتخارترین تیم تاریخ اروپا داشته باشد.
اما وقتی صحبت از رئال مادرید و لیگ قهرمانان است، هیچچیز را نمیتوان قطعی دانست…
حسابهای مالی باشگاه چلسی از زمان خرید آن توسط شرکت «کلیرلیک کپیتال» در ماه مه ۲۰۲۲، به یکی از موضوعات مهم و پرخواننده تبدیل شدند.
محمد حیدری فوتبال لب– آمار کامل مالی فصل ۲۴-۲۰۲۳ صبح شنبه منتشر شد. این آمار تأیید کرد که باشگاه چلسی در زمان واگذاری تیم زنان خود به شرکت «Blueco 22 Midco Limited» ارزش این تیم را ۲۰۰ میلیون پوند (معادل ۲۵۸ میلیون دلار) برآورد میکند.
باشگاه چلسی با فروش تیم زنان، ۱۹۸.۷ میلیون پوند سود بهدست آورد. همین موضوع باعث شد در سال مالی منتهی به ۳۰ ژوئن ۲۰۲۴، سود پیش از کسر مالیات خود را به ۱۲۸.۴ میلیون پوند برساند. این اتفاق باعث شد باشگاه با قوانین سودآوری و پایداری لیگ برتر (PSR) مطابقت داشته باشد.
با این حال، فروش تیم زنان چلسی به یکی از شرکتهای زیرمجموعهاش هنوز از منظر ارزش منصفانه بازار توسط لیگ برتر در حال بررسی است. باشگاه نیز تأیید کرده که «نتیجه این فرایند ممکن است منجر به تغییر قابلتوجهی در سود شناساییشده» در حسابهای فصل گذشته شود.
باشگاه چلسی در منجلاب
یوفا رویکردی متفاوت با لیگ برتر دارد. نهاد حاکم بر فوتبال اروپا اجازه نمیدهد فروش داراییهای مشهود به شرکتهای زیرمجموعه در محاسبات فیرپلی مالی (FFP) لحاظ شود. یوفا در حال مذاکره با باشگاه چلسی برای رسیدن به یک توافق مالی است. چرا که این باشگاه سقف هزینههای مجاز را نقض کرده است.
از دیدگاه لیگ برتر، سود پیش از مالیات ۱۲۸.۴ میلیون پوندی چلسی به این معنی است که نتیجه کلی باشگاه در دوره PSR 2022-2024 به ضرر ۸۳.۱ میلیون پوند رسید. این ضرر حتی پیش از کسر هزینههای مجاز هنوز در محدوده مجاز ضرر ۱۰۵ میلیون پوندی PSR قرار دارد.
اگر باشگاه چلسی داراییهای خود را به خود نمیفروخت (از جمله دو هتل در سال ۲۰۲۲-۲۰۲۳) ضرر پیش از مالیات این باشگاه در سه سال گذشته ۳۵۸.۳ میلیون پوند میشد. این رقم بیش از سه برابر میزان مجاز توسط لیگ برتر است، هرچند که ضرر PSR آنها زمانی که هزینههای مجاز از آن کسر شوند از این سطح کاهش مییابد.
این حسابها چه اطلاعاتی به ما میدهند؟
باشگاه چلسی نسبت به زیان ۹۰.۱ میلیون پوندی فصل ۲۳-۲۰۲۲، سود قابلتوجهی ثبت کرد. هرچند همچنان در ارقام بنیادی تغییر چندانی وجود ندارد. زیان عملیاتی باشگاه همچنان بالای ۲۰۰ میلیون پوند است و تنها اندکی بهبود در آن وحود دارد و در حال حاضر ۲۱۳.۳ میلیون پوند است. (در فصل ۲۳-۲۰۲۲ این رقم ۲۱۸.۰ میلیون پوند بود).
قریباً تمام باشگاههای لیگ برتر در سطح عملیاتی ضرر میدهند، اما زیان عملیاتی چلسی با اختلاف، بدترینِ آنهاست. تنها ضرر استون ویلا (۱۴۵.۳ میلیون پوند) از مرز ۱۰۰ میلیون عبور کرده، چه برسد به ۲۰۰ میلیون پوند.
زیان عملیاتی باشگاه چلسی علیرغم کاهش ۴۴ میلیون پوندی درآمد و رسیدن آن به ۴۶۸.۵ میلیون پوند ثابت باقی ماند. دلیل اصلی این کاهش درآمد، غیبت چلسی در رقابتهای اروپایی برای نخستینبار از فصل ۲۰۱۶-۱۷ بود. درآمد پخش تلویزیونی به دلیل مشابه ۲۸ درصد کاهش یافت. هرچند بخشی از این کاهش با افزایش درآمد بلیتفروشی (با رشد ۳.۶ میلیون پوندی و رسیدن به ۸۰.۱ میلیون پوند) و رشد درآمد تجاری (با افزایش ۱۵.۲ میلیون پوندی و رسیدن به ۲۲۵.۳ میلیون پوند) جبران شد.
کاهش هزینههای کلی دستمزد و افت هزینه استهلاک بازیکنان، بخشی از کاهش درآمد را جبران کرد. هزینه دستمزد چلسی ۶۶ میلیون پوند کاهش یافت و به ۳۳۸ میلیون پوند رسید. البته باید توجه داشت که رقم مربوط به فصل ۲۳-۲۰۲۲ شامل حدود ۴۵ میلیون پوند پرداخت بابت فسخ قراردادها بود.
هرچند هزینه اخراج مائوریسیو پوچتینو و کادر فنیاش در ماه مه اعلام نشد، اما کاهش واقعی دستمزدهای پایه کمتر از رقم اعلامشده است.
نسبت دستمزد به درآمد باشگاه چلسی با کاهشی ۷ درصدی نسبت به سال گذشته، روی عدد ۷۲ درصد قرار دارد. البته همچنان با حدود ۱۰ درصد بیشتر از تیم بعدی (لیورپول با ۶۳ درصد) همچنان بالاترین میزان دستمزد در بین «بیگ سیکس» در اختیار آبی های لندن است.
در مورد فروش تیم زنان باشگاه چلسی چه میدانیم؟
در صورت حساب های مالی تأیید شد که چلسی ارزش تیم زنان خود را ۲۰۰ میلیون پوند در نظر دارد. رقمی که ۱۰۵ میلیون پوند کمتر از مبلغیست که صندوق سرمایهگذاری عمومی عربستان، شرکت PCP Capital Partners و خانواده روبن در سال ۲۰۲۱ برای خرید باشگاه نیوکاسل پرداخت کردند.
همچنین هنگام بررسی قیمت فروش ۲۰۰ میلیون پوندی، باید به این نکته توجه کرد که تیم زنان چلسی در سال ۲۰۲۳-۲۴ با درآمدی بیش از ۱۱ میلیون پوند، زیان عملیاتی نزدیک به ۹ میلیون پوند ثبت کرد.
لیگ برتر همچنان در حال ارزیابی ارزش بازار منصفانه این معامله است. حسابهای چلسی افسی هولدینگز هشدار میدهند که «قرارداد فروش حاوی بندی است که بر اساس آن، در صورتی که تعیین ارزش بازار منصفانه توسط لیگ برتر با ۲۰۰ میلیون پوند شناساییشده تفاوت داشته باشد، مبلغ قابل دریافت برای فروش تغییر خواهد کرد».
هتلهایی که در سال ۲۰۲۲-۲۰۲۳ فروخته شدند
نشریه آتلتیک گزارش داد که لیگ برتر ارزش دو هتل — کوپتورنی و میلنیوم — را که چلسی در سال ۲۰۲۲-۲۰۲۳ به یک شرکت دیگر از گروه خود، یعنی Blueco 22 Properties Limited، فروخت، تنظیم کرده است. در آن زمان، باشگاه چلسی و لیگ برتر اعلام نکردند که چقدر از مبلغ ۷۶.۵ میلیون پوند فروش کم شد.
گزارشهای مالی اخیر نشان میدهند که در جولای ۲۰۲۴، لیگ برتر مبلغ سود را ۶ میلیون پوند کاهش داد و این تأثیر در گزارشهای مالی فصل ۲۰۲۴-۲۵ مشاهده خواهد شد.
آیا مشکلی درباره وامهای مالکان وجود دارد؟
روز شنبه همزمان با حسابهای مالی چلسی، حسابهای دیگر نهادهای موجود در ساختار گروهی آنها نیز منتشر شد. این حسابها عملکرد زیرساختی سازمان چند باشگاهی که توسط کلیریک و بولی هدایت میشود را به نمایش گذاشت . همچنین میزان وامهای مورد نیاز برای تأمین مالی آن در دو سال اول فعالیت را مشخص کرد.
طبق حسابهای مالی 22 Holdco Limited، گروه در پایان ژوئن گذشته وامهای بانکی به مجموع 1.165 میلیارد پوند داشت. از این مبلغ، 755.2 میلیون پوند باید تا جولای 2027 بازپرداخت شود و 410.2 میلیون پوند تا آگوست 2033.
طبق حسابهای 22 Holdco Limited، گروه تا پایان ماه ژوئن گذشته وامهای بانکی به ارزش 1.165 میلیارد پوند داشت. از این مقدار، 755.2 میلیون پوند باید تا جولای 2027 و 410.2 میلیون پوند تا آگوست 2033 بازپرداخت شود.
وام اول با توجه به نرخهای جاری، بهرهای بین 7.5 تا 8 درصد میپردازد. وام دوم از طریق بهره پرداخت بهطور تعویقی (PIK) تامین میشود که هر سال جمع شده و تا زمان بازپرداخت وام انباشته میشود.
22 Holdco در سال منتهی به 30 ژوئن 2024 مبلغ 58.9 میلیون پوند بهره نقدی پرداخت کرد. اگر بهره تعویقی (PIK) بهصورت نقدی پرداخت میشد، این رقم بالاتر میبود.
تا به امروز، این هزینههای بهره توسط بولی و کلیرلیک پرداخت شده است. هیچ شواهدی وجود ندارد که نشان دهد باشگاه چلسی مبالغی را برای پرداخت بهره وامهای شرکت مادر پرداخت کرده باشد.
این اعداد درباره توانایی آنها برای خرج کردن زیاد در تابستان چه چیزی به ما میگویند؟
از زمان خرید چلسی توسط کلیرلیک کپیتال و تاد بولی از رومن آبراموویچ،به مبلغ ۲.۳ میلیارد پوند در ماه مه ۲۰۲۲، دوره مدیریت آنها با هزینههای سنگین در بازار نقل و انتقالات همراه بوده است. این هزینهها در سه فصل به بیش از یک میلیارد پوند رسیده است.
چلسی در فصل ۲۰۲۳-۲۴، بیش از ۵۵۰ میلیون پوند برای خرید بازیکن خرج کرد؛ رقمی هنگفت که تنها از ولخرجی بیسابقهی فصل قبل خودشان کمتر بود. این مبلغ شامل خریدهایی مثل جذب مویسس کایسدو از برایتون با ۱۱۵ میلیون پوند، انتقال ۵۳ میلیون پوندی رومئو لاویا از ساوتهمپتون، خرید کول پالمر با ۴۲.۵ میلیون پوند از منچسترسیتی و پیوستن کریستوفر انکونکو از لایپزیگ با ۵۲.۷ میلیون پوند میشود.
باشگاه چلسی حالا چهار مورد از پنج هزینه نقلوانتقالی بالای یکساله در تاریخ باشگاههای انگلیسی را در اختیار دارد؛ تنها باشگاهی که در این جمع به آنها راه پیدا کرده، منچسترسیتی است که در فصل ۲۰۱۸-۲۰۱۷ مبلغ ۳۲۸.۱ میلیون پوند هزینه کرد.
نتیجه این خرجهای سنگین آن است که ترکیب فعلی باشگاه چلسی اکنون گرانقیمتترین تیم فوتبال جهان بهشمار میرود، آن هم با اختلافی چشمگیر. تا پایان ژوئن ۲۰۲۴، هزینه ساخت این تیم به ۱.۴۳۷ میلیارد پوند رسیده است؛ در رده دوم، منچسترسیتی قرار دارد که بیش از ۳۰۰ میلیون پوند کمتر هزینه کرده است.
در گزارش مالی آمده است که چلسی در پنجره نقلوانتقالات تابستانی این فصل ۱۶۷.۸ میلیون پوند هزینه کرده. پس از آن نیز باشگاه چلسی متعهد است که بیش از ۶۰ میلیون پوند دیگر برای جذب ژئوانی کوندا و داریو اسوگو پرداخت کند.
باشگاه چلسی ماهر در فروش
با وجود هزینههای سنگین در پنجرههای اخیر نقلوانتقالات، کلیِرلیک و بولی ثابت کردهاند که در فروش بازیکنان و کسب سود از آنها بسیار توانمند هستند.
حسابهای 2023-24 نشان میدهد که چلسی بازیکنانی مانند میسون مانت، ایان ماتسن و اوماری هاتچینسون را در فصل گذشته به مجموع مبلغ ۱۸۶.۸ میلیون پوند فروخت. این رقم سود ۱۵۲.۵ میلیون پوند را به همراه داشته، که بالاترین سود ثبتشده در فوتبال انگلستان است. چلسی پیشتر رکورد قبلی را با ۱۴۲.۶ میلیون پوند در فصل ۲۰۱۹-۲۰ ثبت کرده بود. در طول دهه گذشته، چلسی بازیکنان را به مجموع مبلغ ۱.۱۹۷ میلیارد پوند فروخت که سود ۸۴۲.۸ میلیون پوند را به دست آورد. از نظر اینکه آیا میتوانند در تابستان دوباره شروع به خرج کردن کنند، هیچ چیزی حداقل از منظر قوانین PSR لیگ برتر وجود ندارد که نشان دهد نمیتوانند. احتمالاً از دیدگاه یوفا، داستان متفاوت خواهد بود.
آیا چیز دیگری هست که در مورد باشگاه چلسی باید بدانید؟
هزینههای استهلاک بازیکنان ۱۳.۱ میلیون پوند کاهش یافت و به ۱۹۰.۱ میلیون پوند رسید. با توجه به هزینههای سنگین چلسی در بازار نقل و انتقالات، این موضوع میتواند کمی شگفتانگیز به نظر برسد.
کاهش هزینههای استهلاک بازیکنان نشاندهنده سیاست باشگاه در اعطای قراردادهای بلندمدت است. بهطوری که هزینههای انتقال آنها بر مدت زمانی طولانیتر از معمول در سایر باشگاهها تقسیم میشود. باشگاههای لیگ برتر در دسامبر 2023 به محدود کردن استهلاک هزینههای انتقال به پنج سال رای دادند، اما این محدودیت به گذشته تسری داده نشد.
با این حال، بهطور کلی، این به این معنی است که رقم استهلاک در حسابهای چلسی احتمالاً با رقمی که باید در محاسبات PSR آنها گنجانده شود، متفاوت خواهد بود.
یوفا استهلاک هزینههای انتقال بازیکنان را به پنج سال محدود کرده است. این محدودیت بهویژه برای انتقالات پس از ژوئن 2023 اعمال میشود (در حالی که محدودیت لیگ برتر تنها شامل انتقالات بعد از 12 دسامبر 2023 میشود). این بدین معناست که هزینههای پرداختشده برای بازیکنانی مانند کایسدو، لاویا و نكونكو، و دیگران، میتواند در محاسبات PSR لیگ برتر بر اساس مدت قراردادشان استهلاک شود. اما برای یوفا فقط به مدت پنج سال قابل استهلاک است.
امیرحسین محمودی، فوتبال لب– در سال 2019، جلسه تمرینی زیر 15 سال پرتغال در حال انجام است. جلسه تمرینی پویا و پر فشار است. بازیکنان همدیگر را از توپ دور میکنند. اینها کودکانی هستند که با فیزیک خودشان عملکردی را نشان میدهند. به جز یک نفر.
در این جنگل پر از هرج و مرج، یک خرگوش وجود دارد. انگار که از بلوغ چیزی نشنیده است، شماره 10 را جوری پوشیده که انگار برای او ساخته شده.
خرگوش از کلاه بیرون میآید.
تصاویر قطع میشود و مصاحبهای از او پخش میشود. او است، ژوائو نوس. 14 سال و هشت ماه. با موهای به هم ریخته، چشمانی درخشان و سوزان مانند شمع. شبیه یک عروسک زنده میماند. شروع به صحبت میکند:
“مردم گاهی مرا به خاطر اندازه و کمبود فیزیکم دستکم میگیرند. ولی فوتبال هوش را هم لازم دارد. زمانی که بدن مناسب برای رقابت کردن را نداری، باید باهوش باشی. فوتبال تنها درمورد قدرت نیست. درباره هوش و ذهنیت است.”
الان میدانیم که منظور نوس چه بود. او در سن 18 سالگی، بازیکن ثابت در ترکیب بنفیکا بود. در ترکیب ثابت تیم ملی در 19 سالگی حضور داشت. او تابستان گذشته به پاریسن ژرمن ملحق شد، با معاملهای که میتوانست تا 70میلیون یورو هم انجام بشود (58.7میلیون یورو/75.8 میلیون دلار). او از آن زمان، عملکرد با ثبات و خوبی از خود نشان داد، او ارزش خرجی که بابتاش شد را دارد.
فیزیک؟ مشکلی نیست، او نوس است!
در آن زمان؟ ثابث قدمی نوس در آن مصاحبه خارقالعاده بود. یک سال قبل از مصاحبه، او را به دلیل اندازه کوچکش، از اسکواد تیم لیسبونی برای بازی بین منطقهای کنار گذاشتند. حتی در زمانی که در بنفیکا (باشگاهی که در سن 8 سالگی به آن وارد شد) بود، اعتنای خاصی به او نمیشد.
نونو گومز، رئیس سابق آکادمی سابق باشگاه، درباره او میگفت: “او همیشه به عنوان کسی که پتانسیل بزرگی داشت شناخته میشد، اما با وزن و اندازه او، پتانسیل و کارایی او تا بیشترین حد ممکن زیر سوال رفت.”
نوس شاید دیگر آن انرژی یک شخص آندرداگ (underdog) را نداشته باشد. او در سن 20سالگی، پسر طلایی فوتبال پرتغال است، همینطور دارای نقش مهم در پروژه پیاسجی. اما او میگوید که میداند چرا این شکها در اوایل حضور او در این تیم وجود داشت.
او در مصاحبه با مجله فرانسوی “Onze Mondial” گفت: “من باید راهی برای فرار از تبدیل شدن به شخصیت شکنندهای که رسانهها سعی در القای آن داشتند، پیدا میکردم. این فرصت من را آمادهتر کرد. حریفها معمولا بخاطر اندازه من، نگاه از بالا به من دارند. فکر میکنند «او ضعیف است. میتوانم از این استفاده کنم.» من از این سواستفاده میکنم و تمام تلاشم را میکنم.”
“دید بی ارزشی بقیه نسبت به من، همیشه دست بالا برای من بود.”
مینی بیوگرافی نوس
نوس در تاویرا بزرگ شد. شهری کوچک در خلیج الگواره. مادرش معلم کودکستان بود. پدرش پلیس بود که همچنین مربی تیم کاسا بنفیکا بود. تیم محلی که ارتباط کوچکی با باشگاه لیسبونی دارد.
نوس از آنجا شروع کرد. بعدها به تمرین منطقهای توسعه بازیکن در بنفیکا دعوت شد. در سن 11 سالگی. او خانه را ترک کرد تا در بنفیکا کامپوس با لباسهایی که برایش بزرگ بود، زندگی کند.
عکس بامزهای از او در سالهای اولیه فوتبالیاش موجود است. او یک پیراهن آستین بلند بنفیکا پوشیده، با یک لوگوی کوکاکولای بزرگ روی آن. جورابهایی که روی محافظ ساق پوشیده شده. بین پیراهن و جورابش، بزرگترین سایز شرتی که میتوان تصور کرد را پوشیده. سایز، آنجایی مشخص میشود که او پیراهنش را در شورتش کرده.
شاید نوس بخاطر کمبود وجود سایزهای مختلف، عادت به چپاندن پیراهن در شرت کرده. کاری که تا الان هم انجام میدهد. این تبدیل به نماد او شد. چیزی که ارزش او را، به جای صرفا یک ظاهر زیبا، نشان میدهد.
نوس در گفتگو با “Onze Mondial” گفت: “پدرم همیشه میگفت باید پیراهنت را در شلوارت بکنی. این نشانه احترام به خود و حریفان است. پیراهن نشاندهنده توست. وقتی که پیراهن بیرون میآید، سعی میکنم به سرعت آن را داخل کنم. وقتی که بیرون است احساس معذب بودن میکنم.”
روزهای بنفیکا کاسا
در تیم جوانان، او تقریبا همیشه بخاطر هوش بالا و رفتار مناسباش، برای بازیها انتخاب میشد. این را لوئیز کاسترو، که مربی او در تیم زیر19 و تیم B بود، گفت. او کار کردن با او را لذتبخش توصیف کرد.
کاسترو گفت: “او بازیکنی است که بعد ذهنیاش تفاوت را رقم میزند. او همیشه تا مرز محدودیتهایش تلاش میکرد. همیشه نهایت خودش در بازی میگذاشت. فکر نمیکنم هیچ سرمربیای از ژوائو به عنوان یک پسر محشر یاد نکند. او ذهنیت یک در میلیونی داشت.”
نوس تنها یک بار کاری اشتباه کرد. یک روز، با چند نفر از هم تیمیهایش، از دروازه های امنیتی برای برداشتن یک سری نوشیدنی انرژیزا پرید. فردا و بعد از پر کردن کولههایشان از این انرژیزا و رد شدن دوباره از دروازه امنیتی، کادر آکادمی با دیدن دوربینهای مداربسته متوجه این اتفاق شدند.
گومز بازیکنان را به دفترش احضار کرد. نوس از همه بیشتر ترسیده بود.
گومز گفت: “اون خیلی ترسیده بود. او و هم تیمیهایش فهمیدند که کار اشتباهی کردند و باید با عواقب آن روبرو بشوند. او (نوس) فکر میکرد من میخواهم کاری وحشتناک بکنم، شاید حتی او را به خانه بفرستم.”
گومز به نوس و هم تیمیهایش گفت که آنها، باید تختهای بازیکنان را مرتب کنند و در بازی با پورتو انتخاب نمیشوند. این خیال نوس را، که توقع داشت مجازات خیلی بیشتر باشد، راحت کرد.
گومز گفت: “خیلی به آنها سخت نگرفتم. من هم در سن آنها بودم و معصوم هم نبودم. الان میتوانیم به این خاطره لبخند بزنیم.”
خطا بر روی نوس در جریان بازی برابر منچسترسیتی در چارچوب رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا در ژانویه
قدم بعدی
بزرگترین جهش نوس در جریان جام جهانی 2022 رقم خورد. نصف اسکواد بنفیکا برای حضور در جام جهانی رفتند. راجر اشمیت، که دنبال افرادی برای تمرین دادن بود تا دیگر بازیکنان هماهنگ بمانند، از کاسترو درخواست کرد که بازیکنانی را از تیم B به او معرفی کند.
نوس که به تازگی قراردادش را تمدید کرده بود و در قراردادش بند فسخ 120 میلیون یورویی گنجانده شده بود، نفر اول در لیست بود.
کاسترو گفت: “یادم می آید که به کادر گفتم :«دیگر قرار نیست او را ببینیم.» من میدانستم که او تنها برای جا پر کردن به آنجا نمیرود.”
اشمیت عاشق کار کردن با نوس شد و بعد از جام جهانی هم او را نگه داشت. بعد از چند حضور به عنوان یار تعویضی، نوس در برابر استرولی در آپریل 2023، اولین بازیاش را در ترکیب اصلی انجام داد. اشمیت در کنفرانس پس از بازی گفت: “بازی دادن به او ریسک نبود. او با ترکیبی از لذت، اعتماد و کیفیت بازی میکند. او آماده است.”
بهتر هم میشود!
نوس بعد از آن به سختی بازیای را از ابتدا آغاز نکرد و جای خالی انزو فرناندز را پر کرد. اشمیت بعد از برد برابر براگا در سال 2023 گفت: “او به ما چیزی تازه اضافه کرده است، چیزی خاص. او در بازی با توپ خوب است، بدون توپ خوب است و متوجه میشود که از نظر تاکتیکی چه کند. او از نظر فیزیکی حساس است. تنها 18 ساله است ولی او خیلی کامل است.”
نوس آن فصل را با مدال قهرمانی لیگ پرتغال به پایان رساند. او فصل بعد را آتشین شروع کرد. برای مثال: او در دربی با اسپورتینگ لیسبون در نوامبر همان فصل نقش بزرگی را ایفا کرد. در این بازی که نوس در دقیقه 94، گل مساوی تیمش را به ثمر رساند، و سپس کسپر تنگشتت، توانست گل پیروزی بخش را به ثمر برساند. این عملکرد، باعث واکنش گسترده رسانههای محلی شد. برونو روزیرو در وبسایت Observador نوشت: “جوانترین و کوچکترین بازیکن زمین، توانست مشکلی را حل کند که خیلیها نمیتوانستند.”
شخصیت + ذهنیت + هوش = هواداران عاشقت میشوند!
کاسترو در ادامه گفت: “به نظر می آمد که او ده سال است در این سطح بازی میکند. این بحث مورد تایید همه بود. همه میتوانستند سطح ژوائو را ببینند.”
گل مساوی نوس در دقایق پایانی، منجر به برد رقیب سنتی آنها، اسپورتیگ لیسبون در نوامبر 2023 شد
نوس اما، بیشتر یک فوتبالیست یقه آبی (بازیکنی که تلاش میکند و کمتر بازی نمایشی ارائه میکند) است. او پرس میکند و با قدرت تعقیب میکند و این، باعث تبدیل شدن او به محبوب هواداران در بنفیکا شد.
به گفته گومز: “طرفدارها مدل بازی او را دوست داشتند. تعهد او واضح بود. او پر از انرژی بود، که به هم تیمیهایش تزریق میشد و استادیوم را زنده میکرد.”
نوس از نشان دادن احساساش ترسی ندارد. مادرش در فوریه، در 50 سالگی فوت کرد. فردای آن روز، او در بازی برابر تولوز در لیگ اروپا قرار گرفت. بعد از سوت پایان بازی، شروع به گریه کردن کرد، صحنهای که قلب هواداران را به درد آورد.
کاسترو ادامه میدهد: “به سادگی میتوان گفت که او یک انسان پاک با قلبی بزرگ است. او کسی است که به هر جایی که میرود، با افرادی که ارتباط دارد رابطه عمیقی برقرار میکند. همه به او عشق میورزند (هواداران و هم تیمیها). هیچ طرفداری از بنفیکا نمیخواست که او برود، کادر هم همینطور.”
نوس اعتراف کرد که نمیخواست از باشگاه کودکیاش در سال 2024 برود. وقتی که روی کاستا، رئیس باشگاه بنفیکا به او گفت که پیاسجی به او پیشنهادی داده که نمیتواند آن را رد کند، گریه کرد. او بعد از تائید انتقالاش به تلویزیون بنفیکا گفت: “ترک جایی که در آن راحتم سخت است. مطمئن نیستم که (در پاریس) چه میتوانم به دست آورم.”
احساسی شدن نوس بعد از رویارویی آنها با تولوز در رقابت لیگ اروپا برابر تولوز در سال گذشته.
تواضع هم حدی دارد!
او چیزی برای نگرانی ندارد. از زمانی که پاریس رفته است، نوس حتی یک بار پایش را کج نگذاشته است. او از تمامی افراد انریکه، بهترین کاندیدا برای عکس روی پوستر است. گرسنه، علاقه برای نگه داشتن فرم و با ثبات.
نوس بعد از پیوستناش به پاریس، در مصاحبه با PSG TV گفت: “او (انریکه)، ایدههای فوتبالی مانند من دارد.”
لوئیز انریکه در ماه آگوست، قبل از بازی با رن، درباره نوس گفت: “من او را یک انرژی خالص و آماده خدمت به تیم توصیف میکنم. او برای سبک بازی من بهترین گزینه است. او خیلی سریع به شرایط عادت کرده است.” هم تیمیها هم به او عادت کردند. مارکینیوش، کاپیتان پاریس، قبل از بازی در چمپیونزلیگ برابر ژیرونا در ماه سپتامبر گفت: “او یک هیولاست. تیم ما فلسفه سادهای ندارد، اما او از اولین بازی آماده بود. شاید جوان باشد اما انسان بالغی است. او آماده به اینجا آمد.”
توانایی تاکتیکی نوس
کاسترو میگوید: “او میتواند در هر پستی از میدفیلد بازی کند.” در بنفیکا، نوس بیشتر اوقات جلوتر از دفاع بازی میکرد. برای او، رفتن بین دو دفاع مرکزی و گرفتن پاس از دروازهبان برای شروع بازی، عادی بود.
مربی سابق بنفیکا، اشمیت، از او بیشترین استفاده را میکرد. حتی گاهی او را در پست وینگ-بک نیز بازی میداد. اما بیشتر، او را به ریسک کردن بیشتر در زمین، برای گرفتن موقعیت ایجاب میکرد. نوس به Benfica TV در ماه آگوست گفت: “او (اشمیت) از من میخواست پاسهای کوتاه کمتری بدهم. او از من میخواست بیشتر به اطرافم نگاه کنم، سعی کنم جلوتر بازی کنم و خطوط را بشکنم.”
چه کسی بیشترین دخالت در حملات پیاسجی را دارد؟ حملات منجر به شوت در جریان بازی طی 90 دقیقه در لیگ قهرمانان اروپا، فصل 2024/25
در پیاسجی، نوس در دو بازی نخستاش در لیگ1، 4 پاسگل ثبت کرد. او از آن زمان 6 پاسگل دیگر به ثبت رسانده، به اضافه یک گل و پاسگل در چمپیونزلیگ. این فاکتور برای از یک میدفیلدر، کمی تهاجمی است، (عموما ویتینیا عقبترین شخص در خط میانی است و در کنار او نوس و فابیان روییز بازی میکنند.) حتی میتوان گفت این یک نوع ویژگی مثبت دیگر او است.
اما به طور قطع، مربی او از او میخواهد که بیشتر روی ویژگی پس گرفتن مالکیت تمرکز کند تا خلق موقعیت.
لوئیز انریکه در ماه سپتامبر گفت: “او یک ویژگی حیاتی دارد: او توپ را از دست نمیدهد.”
بدون توپ، نوس یک پرس کننده و ضد پرس کننده وحشتناک است. گرافیکهای زیر را ببینید، که نشان دهنده مکان تکلها و قطع توپهای او در بازیهای چمپیونزلیگ پیاسجی را نشان میدهد. راه فراری از او نیست.
ژوائو نوس در همه جای زمین حضور دارد: تمام تکلها و قطع توپهای او در لیگ قهرمانان اروپا، فصل 2024/25
واکنشها در فرانسه
خرید نوس، تغییر و تحول مهمی را برای پیاسجی رقم زده است. تصادفی نیست که میدفیلد پیاسجی، این فصل بیشتر از تمام فصولاش بهتر عمل کرده. او و هموطناش ویتینیا، درک خوبی از همدیگر دارند. به طوری که ممکن است به نظر بیاید رابطه تلپاتیک دارند.
حتی این هم تصادفی نیست که بهترین برد این فصل پیاسجی (4-2 برابر منچسترسیتی) بهترین عملکرد نوس را هم شامل شد. او در دقیقه 53، اشتباه منجر به گل هالند را مرتکب شد. اما به بازی برگشت و تیم را به جلو کشاند و حتی در دقیقه 78، یک گل ضربه سر زیبا را به ثمر رساند.
هیوگو دلوم، نویسنده روزنامه اکیپ، درباره عملکرد نوس بعد از این بازی نوشت: “او یک شاهکار کوچک است. بازیکنان قبلی پیاسجی (اگر اشتباه او را مرتکب میشدند)، در نا امیدی غرق میشدند. اما او نه.” مجله فوتبالی فرانسوی so foot، که به انتقاد صریح از بازیکنان معروف است، تیم خبری بعدیای بود که از او تعریف کرد. آنها در رسانه X در توصیف نوس نوشتند: “مارکو وراتی، بدون سیگار و شبگردی.”
عملکرد تحسین برانگیز نوس در بازی خانگی برابر لیورپول در لیگ قهرمانان اروپا
زمان به نفع او است. او تنها 20 سال سن دارد. او مدت زیادی را پیش رویش دارد و میتواند آسمانها را فتح کند.
گومز میگوید: “ژوائو همیشه به محدودیتهایش، با هوشاش غلبه کرده. بسیار برای او خوشحالم، خوشحالم که در حال رسیدن به رویاهایش است.”
کاسترو هم همینطور، او از نمایش این روزهای نوس لذت میبرد: “مطمئنم که او یکی از بهترین میدفیلدهای دنیا میشود. البته نه، فکر میکنم همین الان هم هست.”
مهران قهرمانی-فوتبال لب، در سالهای اخیر، مدل مالکیت چند باشگاهی در فوتبال به سرعت در حال گسترش است. برخلاف گذشته که باشگاهها عمدتاً توسط یک فرد ثروتمند یا کنسرسیوم محلی اداره میشدند، اکنون مدلهایی مانند مدل ردبول به عنوان الگوی موفقیت در فوتبال مدرن مطرح شدهاند. ردبول که در ابتدا به عنوان یک برند نوشیدنی انرژیزا شناخته میشد، در دهه گذشته به یکی از بزرگترین سرمایهگذاران در فوتبال جهان تبدیل شده است. این مقاله به بررسی فلسفه، استراتژیها و چالشهای ردبول در مدیریت چند باشگاهی این تیم و در ادامه به بررسی جنجال های خرید لیدز یونایتد و ورود به فوتبال انگلیس خواهد پرداخت.
فلسفه ردبول در فوتبال
ردبول GmbH در سال ۱۹۸۷ تأسیس شد و با گذشت چند دهه، فعالیتهای خود را به دنیای ورزش گسترش داد. این برند اتریشی با خرید باشگاه آستریا سالزبورگ در سال ۲۰۰۵، ورود خود به دنیای فوتبال را آغاز کرد. پس از تغییر نام باشگاه به افسی ردبول سالزبورگ، این شرکت شروع به گسترش در رشتههای دیگر ورزشی مانند فرمول ۱، نسکار و گلف کرد. این اقدامات نشاندهنده تمایل ردبول به ایجاد شبکهای جهانی از باشگاههای ورزشی است.
مدل چند باشگاهی ردبول
مدل ردبول مبتنی بر ایجاد شبکهای از باشگاهها است که به طور منسجم با یکدیگر مرتبط هستند. هر باشگاه در لیگ داخلی خود رقابت میکند اما همچنان تحت هدایت یک استراتژی مرکزی قرار دارد. باشگاههایی مانند نیویورک ردبولز و ردبول براگانتینو به عنوان تیمهای تغذیهکننده عمل میکنند، در حالی که آربی لایپزیگ به عنوان مرکز اصلی شبکه و مقصد نهایی استعدادهای جوان است. این مدل به ردبول امکان میدهد که نه تنها در سطح داخلی بلکه در عرصه بینالمللی نیز حضور قدرتمندی داشته باشد.
ورود ردبول به فوتبال انگلستان: تجربه لیدز یونایتد
یکی از بحثبرانگیزترین ورودهای ردبول به فوتبال، خرید سهام اقلیتی باشگاه لیدز یونایتد است. ورود ردبول به فوتبال انگلستان با واکنشهای مختلفی در میان هواداران همراه شد. بسیاری از هواداران لیدز نگران تغییر هویت باشگاه خود بودند، بهخصوص با توجه به اینکه ردبول به عنوان اسپانسر اصلی پیراهن فصل آینده معرفی شده است. رنگ قرمز، که مشخصه برند ردبول است، در میان هواداران لیدز چندان محبوب نیست؛ چرا که این رنگ به رقیب سنتی آنها یعنی منچستر یونایتد مرتبط است.
واکنش هواداران و مدیریت لیدز
نگرانی هواداران لیدز تنها به رنگ پیراهن محدود نمیشود. آنها نگران تغییرات اساسی در هویت باشگاه هستند. انجمن هواداران لیدز یونایتد به صراحت اعلام کرده است که هرگونه تغییر در نام، لوگو یا ویژگیهای هویتی باشگاه با مقاومت شدید مواجه خواهد شد. پراگ ماراته، رئیس باشگاه لیدز، تأکید کرده است که این باشگاه همیشه لیدز یونایتد باقی خواهد ماند و هیچ نمایندهای از ردبول در هیئت مدیره حضور نخواهد داشت.
تجربیات قبلی ردبول در تغییر هویت باشگاهها
ردبول فعالیت فوتبالی خود را با تغییرات بنیادین در هویت باشگاهها آغاز کرد. برای مثال، باشگاه آستریا سالزبورگ پس از تغییر نام به ردبول سالزبورگ با تغییر رنگ پیراهن و لوگو مواجه شد. این تغییرات باعث خشم بسیاری از هواداران شد و حتی برخی از آنها باشگاه جدیدی با نام آستریا سالزبورگ تأسیس کردند. این تجارب نشان میدهد که ردبول در حفظ برند خود مصر است. حتی اگر به قیمت از دست دادن بخشهایی از پایگاه هواداران باشد.
مدیریت و استراتژی حرفهای ردبول
یکی از ویژگیهای بارز ردبول، سرمایهگذاری هوشمندانه در کشف استعدادهای جوان است. این شرکت با بهرهگیری از مدیریت متمرکز و استخدام مدیران ورزشی مانند رالف رانگنیک، ساختار موفقی را پایهگذاری کرده است. این مدل نه تنها به پیشرفت باشگاههای تحت مالکیت ردبول منجر شده بلکه این تیمها را به مراکز پرورش بازیکنان جوانی چون ارلینگ هالند و ساديو مانه تبدیل کرده است.
فرصتها و چالشهای لیدز یونایتد
ورود ردبول به لیدز یونایتد، برخلاف پروژههای دیگر این برند، بهصورت خرید سهام اقلیتی انجام شده است. این نشاندهنده تغییری در استراتژی ردبول پس از درگذشت دیترش ماتشیتز است. در حالی که این همکاری میتواند منابع مالی و مدیریت حرفهای را برای لیدز به همراه داشته باشد، چالشهای فرهنگی و مقاومت هواداران نیز باید بهدقت مدیریت شود.
آینده همکاری ردبول و لیدز
اگرچه ورود ردبول به لیدز همچنان با ابهامات زیادی همراه است، اما این اقدام میتواند نقطه آغازی برای حضور گستردهتر ردبول در فوتبال انگلستان باشد. با توجه به موفقیتهای قبلی ردبول در دیگر باشگاهها، انتظار میرود که در صورت حفظ هویت اصلی باشگاه، این همکاری برای هر دو طرف مفید باشد.
جمعبندی
مدل ردبول به عنوان یکی از موفقترین مدلهای چند باشگاهی، همواره با چالشهای اجتماعی و فرهنگی مواجه بوده است. ورود به فوتبال انگلستان از طریق لیدز یونایتد، آزمایشی جدید برای این برند است. اگرچه مخالفتهایی وجود دارد، اما موفقیت در این پروژه میتواند جایگاه ردبول در فوتبال انگلستان را تثبیت کند.
اگر به تحلیل دقیقتر فلسفه ردبول، باشگاه های فوتبالی و غیرفوتبالی تحت نظارت ردبول و جزئیات جنجالهای پیرامون این برند و باشگاه لیدز علاقهمندید، نسخه کامل این مقاله در قالب گفت و گو در پادکست گریفین منتشر خواهد شد.
محمدرضا حسینخانی، فوتبال لب – کرتیس جونز در دومین بازی خود به عنوان مدافع راست، نمایشی قابل قبول ارائه داد و لیورپول در دومین دربی مرسیساید فصل، اورتون را شکست داد.
در تحلیل این بازی، آرنه اسلات چندین اشاره به بازیکنانی داشت که مایل است با آنها بیشتر کار کند.
نگاه باشگاه به اسکواد تیم
صبح روز پس از پیروزی ۱-۰ تیمش، مربی هلندی (اسلات) از کرتیس جونز به عنوان بازیکنی یاد کرد که دارای کیفیتی است که او و ریچارد هیوز (مدیر ورزشی) بارها در مورد آن با نگاه به آینده صحبت کردهاند.
اسلات در گفتگو با خبرنگاران حاضر در مرکز تمرینات اکسا لیورپول گفت:
“البته که من و ریچارد زیاد درباره این فصل و فصل بعد صحبت میکنیم. داشتن بازیکنان همهفنحریف همیشه خوب است. کرتیس جونز قطعاً یکی از این بازیکنان است.”
اگرچه کرتیس جونز خود را یک هافبک میداند که عمدتاً در پستهای هافبک میانی (شماره ۸) یا هافبک هجومی (شماره ۱۰) راحتتر است، اما این بازیکن ۲۴ ساله در درجه اول خود را صرفاً یک “فوتبالیست” میخواند.
“چه در پست هافبک میانی (۸) بازی کنم، چه به عنوان هافبک هجومی (۱۰)، چه از سمت چپ، چه به عنوان فالس ناین (مهاجم کاذب) که قبلاً هم در این پست بازی کردهام. یا حتی به عنوان مدافع، مشکلی نیست، من آماده بازی در هر پستی هستم.”
عملکرد جونز در فصل جاری
در ۳۸ بازی اخیرش تحت هدایت اسلات، کرتیس جونز تجربه هفت پست مختلف را دارد. که با اضافه شدن نقشهای جدیدی مانند هافبک دفاعی (شماره ۶) و مهاجم دوم به فهرست موقعیتهای قبلی او همراه بوده است.
ویژگیهای بازی کرتیس جونز – مقایسه با بازیکنان مشابه در پنج لیگ برتر اروپا
بنابراین جای تعجب نیست که این محصول آکادمی (لیورپول) به یکی از موردعلاقههای سرمربی جدید این باشگاه تبدیل شود. این مسئله باید نشان دهد که باشگاه در بازار نقل و انتقالات به دنبال چه نوع بازیکنانی است.
در حالی که اسلات برخی بازیکنان را در پستهای تخصصی به کار می گیرد. مثلاً کودی خاکپو تقریباً به طور انحصاری به عنوان وینگر چپ بازی کرده، اما به وضوح ترجیح او در اکثر مواقع استفاده از بازیکنان منعطف است.
این رویکرد شامل موارد زیر میشود: -دومینیک سوبوزلای که در پست مهاجم بازی میکند. -لوئیز دیاز که بین پست وینگر چپ و مهاجم نوک در رفت و آمد است. – جرل کوانسا و جو گومز که به پست فولبک محدود هستند. -واتارو اندو و رایان گراونبرخ که در پست مدافع میانی بازی کردهاند.
با این حال، جونز در این زمینه استاندارد طلایی محسوب میشود و به همین دلیل است که او بیشتر از هر بازیکن دیگری خارج از ترکیب ثابت مورد علاقهٔ اسلات به میدان رفته است. رکورد دقیقههای بازی خود در یک فصل را نیز در شرف شکستن است.
این رویکرد به اسلات اجازه میدهد با هسته کوچکتری از بازیکنان کار کند، که ظاهراً ترجیح شخصی اوست. با این اطمینان که در مواقع نیاز میتواند روی انعطافپذیری برخی بازیکنان برای سازگاری با شرایط حساب باز کند.
نگاه اسلات به جونز
اسلات در تمجید از این بازیکن شماره ۱۷ گفت: “او چنین ذهنیتی دارد، اگر چالشی به او بدهی، از آن استقبال میکند. دیروز برایش چالش بود چون در پست معمولش بازی نمیکرد.”
اسلات اضافه کرد: “بعضی بازیکنان از چالش بیزاراند و ترجیح میدهند در منطقه امن خود بمانند، اما کرتیس جونز از آن دسته بازیکنانی است که عاشق چالش است.”
این میل به پذیرش چالش از همان اولین روز تمرین تحت هدایت اسلات آشکار بود. چرا که میدانست سرمربی جدید باشگاه، بیشتر با ایدهآلهای خودش به عنوان بازیکنی علاقهمند به مالکیت توپ همسو است.
در حالی که قد کوتاه و عدم سرعت بالای هاروی الیوت عامل مشکلات او برای حضور در ترکیب ثابت است، جونز به دلیل ویژگی های بازی خود، بازیکن مورد علاقه یورگن کلوپ بود، به خوبی با این سیستم جدید سازگار شدهاند.
در حالی که الیوت ممکن است در تابستان آینده خارج از برنامههای تیم قرار گیرد. با توجه به گزارشهایی مبنی بر تمایل باشگاه به پذیرش پیشنهاد مناسب برای این بازیکن ۲۲ ساله، همه نشانهها حاکی از آن است که جونز به عنوان الگویی برای هرگونه خرید جدید در نظر گرفته خواهد شد.
جوان، پرانگیزه، با اعتمادبهنفس، هوشمند در تاکتیک، فوقالعاده از نظر تکنیکی و تمایل و توانایی بازی در پستهای مختلف (که از همه مهمتر است) را دارد.
ارتباطات لیورپول با مدافع آژاکس، جورل هاتو، و پیرو هینکاپیه از بایرلورکوزن، (که به یک اندازه در پست مدافع میانی و مدافع چپ راحت بازی میکنند) دقیقاً با این معیارها مطابقت دارد. همین موضوع در مورد علاقهی گزارششده به تایلر دیبلینگ، جوان همهفنحریف ساوتهمپتون نیز صدق میکند.
جانشینی برای ترنت
با این حال، اسلات در کرتیس جونز دارایی حتی با ارزشتری دیده است. چرا که او این مهارتها و ذهنیت را با مزایای نامشهودِ یک بازیکن تمامعیار لیورپولی ترکیب میکند.
خروج قریبالوقوع ترنت الکساندر-آرنولد به رئال مادرید، جایگاهی برای یک چهره جدید اسکاسی در تیم خالی خواهد کرد. این جوان اهل توکستث (که این هفته به دلیل گفتگوی دوستانهاش با یک هوادار جوان اورتون در پمپ بنزین به موضوع داغ شبکههای اجتماعی تبدیل شد) آماده گرفتن این جایگاه است.
لیورپول آرزو دارد تا حد ممکن از چنین بازیکنانی در ترکیب خود داشته باشد. اگرچه ممکن است تحقق رویای داشتن تیمی پر از بازیکنان اسکوسی غیرممکن باشد، اما اسلات و هیوز با جستجوی گزینههای مشابه در بازار نقل و انتقالات، به دنبال بازیکنانی با همان انعطافپذیری خواهند بود.
انتظار میرود که لیورپول در تابستان آینده بازیکنانِ چند پُسته بیشتری را جذب کند. چرا که عملکرد موفقیتآمیز جونز در پست مدافع راست، به وضوح نشان داد که چنین ویژگیهایی چقدر میتواند ارزشمند باشد.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید.
آرین اختری، فوتبال لب– یک باشگاه کوچک، مربی و بازیکنانی چشمگیر پیدا میکند. در نتیجه، مجبور میشود آنها را به باشگاههای بزرگتر و ثروتمندتر واگذار کند و همه چیز را از نو شروع کند. بولونیا هم از این قاعده مستثنی نبود.
بولونیای موتا
بولونیا در فصل ۲۴–۲۰۲۳، تحت هدایت تیاگو موتا، عملکرد فوقالعادهای داشت. آنها در سریآ پنجم شدند و برای اولینبار در تاریخ باشگاه، به لیگ قهرمانان اروپا صعود کردند. آنها پنج امتیاز بیشتر از رم، شش امتیاز بیشتر از لاتزیو و پانزده امتیاز بیشتر از ناپولیِ مدافع عنوان قهرمانی به دست آوردند.
سبک بازی مبتنی بر پاسهای صبورانهٔ آنها زیر نظر موتا، تحسین زیادی برای تیم و خود شخص موتا به همراه داشت. پس جای تعجبی نداشت که یوونتوس در تابستان ۲۰۲۴ برای جذب این مربی برزیلیالاصل اقدام کرد.
پس از او، بازیکنان مهمی مانند ریکاردو کالافیوری و جاشوا زیرکزی هم از باشگاه جدا شدند. بنابراین، بولونیا بدون این مهرههای کلیدی، در فصل ۲۵–۲۰۲۴ چگونه عمل کرد؟
با گذشت بخش بزرگی از فصل پاسخ این پرسش مشخص شد، آنها بدون تیاگو موتا هم موفق بودند.
دیگر چه؟
شروع فصل البته چندان خوب نبود. آنها فقط یکی از ۱۱ بازی ابتداییشان در تمام رقابتها را بردند. اگرچه هفت تساوی در آن مدت نشان میداد بولونیا همچنان تیمی سخت جان برای غلبه است. تنها سه باخت آنها در آن ۱۱ بازی، مقابل ناپولی، لیورپول و استون ویلا، آن هم در بازیهای خارج از خانه بود.
با این حال، اوضاع از آن زمان به بعد بهتر است. پس از گذشت ۲۹ بازی، روسوبلو، در رتبهٔ چهارم جدول قرار دارد (بالاتر از یوونتوس موتا که در رتبهٔ پنجم است).
رتبه بولونیا در جدول بعد از هفته 29م سریآ
توقف ناپذیر
پیشرفت آنها در ماههای اخیر بسیار چشمگیر بوده. در سال ۲۰۲۵، تنها تیمی که امتیاز بیشتری از بولونیا در سریآ کسب کرده، رم (۲۹ امتیاز) است. در حالی که بولونیا ۲۵ امتیاز به دست آورد.
آنها همچنین برای دومین بار در ۵۵ سال گذشته، در لیگ به چهار پیروزی پیاپی رسیدهاند. مورد قبلی به شش برد متوالی بین فوریه تا مارس ۲۰۲۴ برمیگردد.
آخرین موفقیت بولونیا بسیار چشمگیر بوده. آنها لاتزیو را با نتیجه ۵-۰ در ورزشگاه رناتو دالآرا در هم کوبیدند. این نخستین باری بود که آنها از فوریه ۱۹۹۷، (پیروزی ۶-۱ خانگی مقابل هلاس ورونا) با اختلاف حداقل پنج گل در یک بازی سریآ پیروز میشدند.
دقایق بازی و تعداد گل در بازی بولونیا و لاتزیو
این رقابت چندان درخشان پیش نرفت و بولونیا تنها یک امتیاز از پنج بازی اولاش کسب کرد. اما همانطور که عملکردشان در لیگ داخلی بهتر شد، در اروپا هم خودشان را نشان دادند. آنها مرحلهی گروهی را با پیروزی ۲-۱ خانگی مقابل بورسیا دورتموند و تساویهای قابل قبول مقابل بنفیکا (۰-۰) و اسپورتینگ لیسبون (۱-۱) به پایان رساندند.
چه طور با رفتن موتا، کالافیوری و زیرکزی، بولونیا هنوز موفق است؟
مدیر فنی باشگاه، جیووانی سارتوری، در کیهوو و آتالانتا با بودجهی کم تیمهای قابل احترامی ساخت. در سال ۲۰۲۲ به بولونیا پیوست و در کنار مارکو دیوایو، مهاجم سابق روسوبلو و مدیر ورزشی فعلی کار میکرد. انتظار میرفت برای جایگزینی موتا سراغ همان سبک قبلی برود. موتا مربی جوانی با ایدههای نو بود و اطمینان به او حسابی جواب داد.
اما، برخلاف انتظار، آنها سراغ گزینهای باتجربهتر یعنی وینچنزو ایتالیانو رفتند. او پس از رساندن فیورنتینا به دو فینال پیاپی لیگ کنفرانس اروپا، (هرچند با دو نایب قهرمانی) از این تیم جدا شد. انتظار میرفت ایتالیانو به یکی از تیمهای بزرگ ایتالیا برود. بولونیا توانست او را جذب کند و با وجود لغزشهای اولیه، این تصمیم هم مثل یک انتخاب الهامبخش دیگر به نظر میرسید.
ایتالیانو همان سیستم ۴-۲-۳-۱ که موتا با آن خوب کار کرده بود را حفظ کرده و تقریباً عملکردی برابر با او داشته است. بولونیا پس از ۲۹ بازی، ۵۳ امتیاز دارد؛ تنها یک امتیاز کمتر از فصل گذشته در همین مقطع (۵۴). این دومین بار در دوران سهامتیازی شدن بردها (از فصل ۹۵-۱۹۹۴) است که بولونیا پس از ۲۹ بازی چنین امتیازی دارد.
آمار ایتالیانو در آمارهای کلی
با وجود از دست دادن زیرکزی، (که فصل گذشته با ۱۱ گل، بهترین گلزن بولونیا در سریآ بود) آنها در ۲۹ بازی، ۴۹ گل زدهاند. این بهترین آمارشان از فصل ۶۶-۱۹۶۵ (۵۴ گل) تاکنون است. در واقع، با ۹ بازی باقیمانده، بولونیا تنها پنج گل کمتر از کل فصل گذشته زده است. به نظر میرسد دلیل اصلی این عملکرد، بهبود در تمامکنندگی باشد. تیم ایتالیانو به طور میانگین ۱۳.۸ شوت در هر بازی میزند (در مقایسه با ۱۲.۶ شوت در فصل قبل). افزایش xG، تنها از ۱.۲۸ به ۱.۳۹ بوده است.
از سوی دیگر، بولونیا تاکنون ۳۴ گل دریافت کرده که دو گل بیشتر از کل فصل گذشته (۳۲ گل) است. آنها بهطور میانگین در هر بازی دو شوت کمتر نسبت به فصل ۲۴-۲۰۲۳ دریافت میکنند (۸.۸ در مقابل ۱۰.۸). در واقع، بولونیا با تنها ۲۵۶ شوت، کمترین تعداد شوت دریافتی را در این فصل سریآ داشته. هرچند xG دریافتی آنها در هر بازی (۰.۹۷) تقریباً با فصل گذشته (۰.۹۸) یکسان است.
XG مهم است!
مشکل اصلی اینجاست که آنها، امسال موقعیتهای باکیفیتتری به حریفان دادهاند. شوتهایی که بولونیا در فصل ۲۴-۲۰۲۳ از موقعیتهای غیرپنالتی دریافت میکرد. به طور میانگین ۰.۰۸ xG در هر شوت داشت، اما این عدد در فصل ۲۵-۲۰۲۴ به ۰.۱۰ xG رسیده است. در نتیجه، تیمها امسال بهتر از موقعیتهای خود استفاده کردهاند و ۱۱.۹٪ از شوتهای غیرپنالتی را به گل تبدیل کردهاند. در حالی که این نرخ در فصل قبل فقط ۷.۰٪ بود.
فصل گذشته با هدایت موتا، بولونیا به طور میانگین ۵۸.۳٪ مالکیت توپ در سریآ داشت. رقمی که تنها ناپولی (با ۶۱.۳٪) از آن بیشتر بود. تحت هدایت ایتالیانو، این عدد تنها اندکی کاهش یافته و به ۵۸.۲٪ رسیده است. همچنان فقط اینتر (۵۹.۷٪) و یوونتوس (۵۹.۲٪) مالکیت بیشتری دارند. اما تفاوت اصلی در این است که آنها امسال توپ را در نقاط متفاوتی از زمین نسبت به فصل گذشته در اختیار دارند.
field tilt و دیگر شاخصها
شاخص Field tilt (سوگیری در جهتی خاص یا تسلط بر منطقهای هجومی)، میزان تسلط مناطقی از زمین بین تیمها را اندازهگیری میکند. این شاخص، بررسی میکند که هر تیم چه سهمی از مالکیت توپ را در یکسوم هجومی خود نسبت به حریفش دارد. اگر این شاخص بالای ۵۰٪ باشد، یعنی تیم شما تعداد پاسهای بیشتری در یکسوم دفاعی حریف، به تعداد پاسهایی که در یک سوم دفاعی شما میدهند، انجام میشود. فصل گذشته، field tilt بولونیا در سریآ، ۵۵.۸٪ بود (هفتمین رقم بالای لیگ). اما این عدد تحت هدایت ایتالیانو به ۶۴.۵٪ رسیده است (سومین در لیگ).
دقت پاس بولونیا در سریآ این فصل کاهش یافته؛ از ۸۶.۵٪ در فصل گذشته به ۸۳.۶٪ امسال. اما یک دلیل نسبتاً واضح برای این افت وجود دارد: آنها نسبت به زمان موتا، پاسهای بلند بسیار بیشتری ارسال میکنند. در واقع، بولونیا در این فصل بیش از هر تیم دیگری در سریآ پاس بلند داده (۱,۴۴۱ پاس). این تفاوت چشمگیری نسبت به فصل ۲۴-۲۰۲۳ دارد؛ فصلی که تنها میلان پاسهای بلند کمتری از آنها داشت (۱,۷۶۷ پاس).
آنها همچنین پاسهای پراگرسیو بیشتری هم میدهند. فصل گذشته، بولونیا از این نظر چهاردهمین تیم سریآ بود. امسال تنها سه تیمی که بالاتر از آنها در جدول هستند، پاسهای پراگرسیو بیشتری از بولونیا (۸۲۹ پاس) ثبت کردهاند.
منطقه کنترل بولونیا در فصل 2023/24منطقه کنترل بولونیا در فصل 2024/25
آمار تهاجمی
تیم ایتالیانو در حملاتش کاملاً متعادل عمل میکند و تقریباً به یک اندازه از هر دو سمت زمین استفاده میکند؛ طوری که فقط ۱.۰ درصد اختلاف بین حملات از سمت چپ (۳۷.۵٪) و سمت راست (۳۸.۵٪) وجود دارد. این تعادل باعث میشود که دفاع کردن مقابل بولونیا سختتر و غیرقابل پیشبینیتر باشد، چون مشخص نیست حملهی بعدی از کدام جناح خواهد آمد.
جهت حملات بولونیا
عملکرد تهاجمی بازیکنان
ریکاردو اورسولینی در این فصل لیگ، تعداد گلهایی برابر با فصل گذشتهاش (۱۰ گل) به ثمر رسانده است. او با گلی که مقابل لاتزیو با یک ضربه چیپ عالی به ثمر رساند، تبدیل به سومین بازیکن بولونیا شد که از فصل ۹۵-۱۹۹۴ تاکنون در سه فصل متفاوت سریآ، تعداد گلهایش دورقمی شده است. پیش از او، فقط مارکو دی وایو (چهار فصل پیاپی بین ۲۰۰۸-۰۹ تا ۲۰۱۱-۱۲) و جوزپه سیگنوری (چهار فصل بین ۱۹۹۸-۹۹ تا ۲۰۰۲-۰۳) به این موفقیت رسیده بودند.
رمو فرویلر که تابستان گذشته پس از یک دوره قرضی موفق در فصل ۲۴-۲۰۲۳ بهطور دائمی به بولونیا پیوست، در میانه میدان برای ایتالیانو همان تعادل و ثباتی را فراهم کرده که قبلاً برای موتا ایجاد کرده بود. این بازیکن سابق ناتینگهام فارست، تا اینجای فصل:
دومین بازیکن خلاق بولونیا از نظر خلق موقعیت بوده (۲۹ موقعیت)،
دومین بازیکن موفق تیم در بازپسگیری توپ نیز بوده (۱۱۷ مرتبه).
در ابتدا انتظار میرفت که تیس دالینگا، مهاجم تازهوارد از تولوز، جای خالی زیرکزی را در خط حمله پر کند؛ اما او نتوانسته جایی در ترکیب اصلی پیدا کند و مغلوب درخشش سانتیاگو کاسترو، مهاجم جوان آرژانتینی، شده است.
کاسترو که تنها ۲۰ سال دارد، تا اینجای فصل در سریآ:
۸ گل،
۴ پاس گل،
و از نظر تعداد مشارکت در دنبالههای تهاجمی (توالیهای منتهی به شوت یا گل) با ۱۰۶ مشارکت، در صدر تیم قرار دارد.
مثل زیرکزی، او هم یک مهاجم همهفنحریف است و نقش کلیدی در حملات بولونیا ایفا میکند.
مشارکت در حملات
جاگیری و تحرکات
عملکرد تیم ایتالیانو در بازی بدون توپ بهتر است. بولونیا در این فصل سریآ دومین تیم با بیشترین توپگیریهای پرس بالا است و میانگین این اقدام از 6.3 در هر بازی در فصل گذشته به 7.4 در این فصل رسید. با وجود اینکه هنوز 9 بازی باقی مانده، بولونیا تقریباً به تعداد توپگیریهای منجر به شوت و گل در فصل گذشته رسید.
turnover بولونیا در فصل 2023/24turnover بولونیا در فصل 2024/25
بولونیا بیشترین (Pressed Sequences) را در سریآ 2024-25 داشته است (362)، در حالی که فصل گذشته در این زمینه در رتبه هفتم قرار داشت. این دنبالهها به موقعیتهایی اشاره دارند که تیم حریف در یک سوم دفاعی خود، سه یا کمتر پاس ارسال کرده و توالی بازی در نیمه زمین خودشان پایان مییابد. تعداد (Pressed Sequences) بولونیا حداقل 31 مورد بیشتر از هر تیم دیگری در لیگ است.
از نظر مقایسه سبک بازی در دو فصل اخیر، بولونیا فصل گذشته سومین تیم از نظر میانگین پاس در هر توالی حمله در سری آ بود (4.4)، اما این فصل با تورینو در رتبه هشتم مشترک قرار دارد (3.6). با این حال، سرعت حمله مستقیم آنها فقط کمی افزایش داشته.
آمار دفاعی
در بخش دفاعی، بولونیا فعالتر است، که این میتواند توضیحی برای تعداد کم شوتهایی باشد که دریافت کردند. آنها 903 اقدام دفاعی ثبت کردهاند که حداقل 83 مورد بیشتر از هر تیم دیگر در سری آ است. همچنین، بولونیا کمترین تعداد پاسهای حریف را در لیگ (8,168) مجاز دانسته است
مقایسه نحوه بازی تیمهای سریآ (کند و غیرمستقیم و سریع و مستقیم)
این موضوع باعث شده که بولونیا کمترین PPDA (تعداد پاسهای حریف قبل از یک اقدام دفاعی) را در سریآ دارا باشد. قطع 9.0، که با فاصله زیاد از سایر تیمها کمترین است. یوونتوس تحت هدایت موتا در جایگاه دوم قرار دارد با PPDA برابر 10.7.
این آمار نشان میدهد که بولونیا بیش از هر تیم دیگری در سری آ با پرس شدید حریفان را تحت فشار قرار میدهد. در واقع، در میان تیمهای پنج لیگ برتر اروپا، فقط موناکو (8.7)، بارسلونا (8.6) و پاری سن ژرمن (8.5) PPDA کمتری از بولونیا در این فصل داشتهاند. فصل گذشته، بولونیا با PPDA برابر 11.6 سومین تیم در این زمینه در سری آ بود.
آینده چه میشود؟
بولونیا فصل گذشته در رتبه پنجم سریآ قرار گرفت و توانست به لیگ قهرمانان اروپا راه پیدا کند. اما این بار احتمالاً باید عملکرد بهتری داشته باشد، زیرا بعید است که ایتالیا مجدداً یک سهمیه اضافی کسب کند.
حضور در رتبه چهارم بعد از 29 بازی، دستاوردی بزرگ برای بولونیا محسوب میشود، بهویژه اینکه آنها در حال حاضر بالاتر از تیمی هستند که مربیشان را در تابستان از دست دادند. با این حال، تیم ایتالیانو هنوز کارهای زیادی برای حفظ این جایگاه دارد. بر اساس پیشبینی Opta Supercomputer، بولونیا 24.4٪ شانس دارد که فصل را در جمع چهار تیم برتر به پایان برساند. شایعترین رتبه نهایی آنها در 10,000 شبیهسازی، جایگاه پنجم است (25.8٪)، که حداقل تکرار موفقیت فصل گذشته خواهد بود.
پیشبینی مقام نهایی تیمهای سریآ
اگر بولونیا فصل 2024-25 را با کسب رتبهای در جمع چهار تیم برتر سری آ به پایان برساند و/یا پس از سال 1973-74 برای اولین بار قهرمان کوپا ایتالیا شود، جشنهای امیلیا-رومانیا حتی میتواند از سال گذشته هم فراتر برود. جایی که حدود 40,000 هوادار در میدان ماجوره، شادی کردند.
آروین منصوری، فوتبال لب– مرکز تمرینی RB لایپزیگ در Cottaweg مانند زمینهای تمرینی دیگر در سراسر اروپا است. یک متصدی پذیرش به تلفنی که هیچوقت از زنگ خوردن باز نمیایستد، پاسخ میدهد. در تلویزیون وسیعی که از دیوار آویزان است، اخبار ورزشی تکرار میشود.
فضای کلی آکادمی
به داخل ساختمان میرویم و فضا تغییر میکند.
در داخل، صفحههای کوچک پلاسما، هایلایت بازیهای اخیر تیم جوانان پخش میشود و پیشرفت استعدادهای آکادمی مورد نمایش قرار میگیرد. در روز بازدید خبرنگاران، مراسم تجلیل از یک هافبک تیم زیر 11 سال به خاطر “افزایش توانایی گلزنی”و “بهبود کلی در مناطق تهاجمی” در جریان بود.
این یک روند الهام بخش است. بازیکنان بزرگسال و جوانان لایپزیگ در یک مکان تمرین می کنند. تا پایان آن روز، ژاوی سیمونز، بنجامین شسکو و بقیه بازیکنان تیم بزرگسالان، برای اولینبار نام این هافبک جوان را شنیده و چهره او را خواهند دید. مانند خود ساختمان، تأکید بر آینده وجود دارد.
این مرکز میزبان 50 بازیکن جوان به صورت همزمان است. آنها در مکانهای تعبیه شده زندگی می کنند، اتاق نشیمن و امکانات آشپزخانه خود را دارند و توسط یک خانواده که آنها نیز در آنجا زندگی میکنند، میزبانی میشوند.
امکانات و تجهیزات
هر چیزی که یک بازیکن جوان میتواند نیاز داشته باشد وجود دارد. سالنهای ورزشی در بهترین حالت هستند. یک استادیوم کوچک بیرون از محوطه وجود دارد. اطراف زمینهای تمرین، یک زمین با موانع برای آماده سازی، یک تپه دوی سرعت و حتی یک زمین پدل وجود دارد. تمام فعالیتهای بازیکنان مسنتر آکادمی در تمرینات، توسط شبکهای از دوربینها که هر قسمت چمن را پوشش میدهد، نظارت میشود. حتی اپلیکیشنی وجود دارد که از طریق آن مربیان قادر به ارسال کلیپها و ارسال و دریافت بازخورد عملکردهای اخیر بازیکنان، در جلسات تمرینی و مسابقات هستند.
بنابراین، این مرکز جایی است که بازیکنان میتوانند رشد کنند. با این حال، لایپزیگ هنوز هم میخواهد تعداد بیشتری بازیکن بسازد. بازیکنان دیگر، ممکن است به خاطر پیشرفت در این حرفه مشهور شده باشند، اما (در حال حاضر)، “ارمدین دمیرویچ”، مهاجم اشتوتگارت، مطرح ترین بازیکن بوندسلیگا است که مدتی را در آکادمی لایپزیگ گذرانده است. اما هنوز اثری از یک ستاره بومی وجود ندارد.
باوم وارد میشود
مانوئل باوم، 45 ساله، مسئول تغییر آن است. باوم در سال 2023 به عنوان سرپرست توسعه جوانان منصوب شد. او قبلاً آگزبورگ و شالکه را مربیگری کرده بود و مسئولیت تیمهای زیر20 و زیر18 سال آلمان را بر عهده داشت.
او میگوید: «میخواهم سعی کنم تمام تجربیاتی که در زندگی فوتبالیام داشتهام را، به RB Laipzig بیاورم. میگوبند در این بخش از آلمان، استعداد کافی وجود ندارد. اما این درست نیست. این مشکل سیستم آموزشی است، مشکل از بازیکنان نیست.”
باوم در زمان مربیگری تیم شالکه در سال 2020
لایپزیگ، کم و کاستیها
در لایپزیگ، چالش های منحصر به فردی وجود دارد.
این باشگاه سال 2009 تشکیل شده است و در حالی که امکانات بسیار چشمگیر است، در سال 2015 (فصل قبل از صعود تیم بزرگسالان به بوندسلیگا) بازیکنان در کابین لباس عوض میکردند.
با این حال، مشکلات دیگری وجود دارد که باید بر آنها غلبه کرد. باوم، درحالی که در مقابل یک صفحه پروژکتور، که موقعیت جغرافیایی باشگاههای بوندسلیگای آلمان، و کارخانه تولید استعداد، که الان سقوط کرده هستند، مانند هامبورگ، شالکه، کایزرسلاترن و نورنبرگ را نشان میداد، توضیح داد.
او با اشاره به موقعیت لایپزیگ در نقشه، جزیرهای که قبلاً آلمان شرقی (GDR) بود، میگوید: «ما اینجا در ساکسونی هستیم. باشگاههای زیادی در جنوب، جنوب غرب، غرب و شمال وجود دارد. اما اینجا در اطراف لایپزیگ، تعداد کمی باشگاه وجود دارد. از اینجا تا برلین و ولفسبورگ حدود دوساعت راه است.
بنابراین، ما یک وضعیت انحصاری داریم. از طرف دیگر، ما این مشکل را داریم که آکادمیهای قوی کمی در منطقه داریم. این بدین معنی است که دانش فوتبالی بازیکنان، زمانی که به ما ملحق میشوند، می تواند پایین باشد. زیرا قبلا در مراکز خوبی آموزش ندیدهاند.»
این کسری با سایر کمبودها همراه میشود. در سال 2025، بیکاری در غرب آلمان دو درصد کمتر از شرق شناسایی شده است. در میان 16 ایالت این کشور، پنج ایالت فقیر از نظر میانگین دستمزد (از جمله ساکسونی) همگی در شرق قرار دارند. چه با سختتر شدن کار والدین برای رساندن کودکان به بازیها و چه به این دلیل که تهیه کفشها و تجهیزات برای والدین سخت است. مشکلات واضح است، و آمارها هم این مسائل را نشان میدهد.
از 150 بازیکن متولد آلمان که در این فصل در بوندسلیگا بازی کردهاند، بدون احتساب برلین، تنها 7 بازیکن در شرق به دنیا آمده اند.
راهکار لایپزیگ
پاسخ مقطعی لایپزیگ به این مشکل، برنامه Forderoffensive (تهاجم مالی) است که در مارس 2024 راه اندازی شد. این طرح، از باشگاههای سراسر شهر حمایت می کند. تجهیزات و استخدام مربیان تمام وقت را تامین مالی میکند و همچنین امکان دسترسی به دوره های آموزشی را فراهم می کند.
باوم می گوید: “ما بیش از 600،000 ساکن در این منطقه داریم. بنابراین باید بتوان بازیکنان زیادی را از این منطقه توسعه داد. و به همین دلیل است که ما به مدارس و مهدکودک ها میرویم و پول زیادی را برای این گروه سنی خرج میکنیم.”
لایپزیگ و باوم چه دیدگاهی به فوتبال دارند؟
باوم می تواند ساعتها، با جزئیات عمیق و فشرده درباره فوتبال صحبت کند. او در مورد اینکه کجای پیشرفت بازیکن در حال حاضر اشتباه پیش میرود یا اینکه برخی از نگرانیهای پیرامون آن چقدر نادرست هستند، دیدگاههای جالبی مطرح میکند.
“همه در مورد منطقه انتقال صحبت میکنند: از تیم زیر19 سال به تیم اصلی. اما به نظر من، بزرگترین مشکل، مرحله پایه است. ما خیلی دیر شروع به آموزش بازیکنان میکنیم و به آنها آموزش میدهیم که به جای اینکه با توپ چه کار کنند، به کدام سمت بدوند.
این یکی از دلایلی است که ما سرمایهگذاری زیادی در مرحله پایه انجام میدهیم، زیرا واقعا مهم است که برای بازیکنان ارزش قائل شویم.”
بخشی از این هدف، شامل بهبود شرایط خارج از باشگاه و امکاناتی است که بازیکنان اولین ارتباط را با آن میگیرند. او میگوید که این شامل بررسی سلسله مراتب مربیگری نیز میشود که در باشگاه خودش وجود دارد.
“من به متخصصان نیاز دارم. به طور معمول، در برخی باشگاهها، اگر مربی زیر 16 سال باشید، دو برابرِ درآمد مربی زیر 10 سال دریافت میکنید. بنابراین، مربی زیر 10 سال چه میخواهد؟ او میخواهد مربی بعدی زیر 16 سال باشد تا بتواند درآمد بیشتری کسب کند. این برای توسعه بازیکنان خوب نیست. بنابراین، اینها برخی از چیزهایی است که ما روی آن کار میکنیم.”
نتیجه چه بوده؟
اگرچه نمیتوان آن را به فلسفه اخیر نسبت داد، اما نشانههای اولیهای از کارآمدتر شدن آکادمی وجود دارد. در نوامبر 2024، ویگو گبل، هافبک 17 ساله متولد لایپزیگ، اولین بازی خود را در لیگ قهرمانان مقابل اینتر انجام داد. همچنین در این فصل گبل در بوندسلیگا هم بازی کرده است. همچنین فایک ساکار 16 ساله در دسامبر 2024 به عنوان یار تعویضی مقابل هلشتاین کیل وارد زمین شد.
سه نفر از 10 بازیکن جوان تاریخ بوندسلیگا از تیم لایپزیگ هستند. این شامل گبل و ساکار، و همچنین سیدنی رابیگر، یکی دیگر از محصولات آکادمی است که باشگاه را ترک کرده و در حال حاضر برای اینتراخت براونشوایگ بازی میکند.
گبل (سمت راست) در بازی سلتیک در چارچوب رقابتهای لیگ قهرمانان جوانان
اینها، موفقیتهایی هستند که به تبدیل شدن آکادمی لایپزیگ، به عنوان مقصدی برای سایر بازیکنان جوان کمک میکند. اما هدف باوم ایجاد عرضه ثابت و قابل اعتماد از بازیکنان به سطح بالای فوتبال است. در تعقیب این هدف، او مجموعهای از تغییرات را، نه تنها در مورد نحوه تربیت بازیکنان جوان، بلکه نحوه تفکر باشگاه در مورد آنها را نیز، نظارت کرده است.
لایپزیگ و قدمهای باوم
او میگوید: “اولین قدم من ایجاد یک مأموریت بود: هدف ما در آکادمی چیست؟ ما میخواهیم فوتبالیستهای حرفهای را، در یک فرهنگِ با عملکرد بالا توسعه دهیم. این تنها برای تیم اصلی نیست. زمانی که بازیکنانی در سایر باشگاههای رده اول لیگ آلمان داشته باشیم، برای ما یک موفقیت است.”
“گام دوم من این بود که تمام بخشهایی را که در آکادمی داشتیم با این مأموریت هماهنگ کنم.”
“زمانی که من برای اولینبار کار در آکادمی را شروع کردم و ارزیابی کردم، آن بخشها ماموریت خاص خود را داشتند برای مثال، فیزیوتراپیستها بیشتر فیزیوتراپیستهای بیمارستانی بودند تا فیزیوتراپیستهای فوتبال. مربیان بدنسازی میخواستند ماهیچههای بزرگی برای بازیکنان بسازند، اما نه لزوما آنهایی که مربوط به فوتبال هستند.”
“همچنین سرمربیها: هرکسی فلسفه بازی خود را داشت و به عملکرد کلی تیم خود نگاه میکرد، نه به تک تک بازیکنان.”
در ردههای مختلف چه خبر است؟
مانند بسیاری از باشگاهها، لایپزیگ سبک بازی و ترکیببندی را در بین گروههای سنی خود هماهنگ می کند. اما در حال حاضر، آموزش نیز دورهبندی می شود. تیم های بین رده های زیر 16 و زیر 19 سال همگی برنامه یکسانی دارند، بلوکهایی وجود دارد که تعیین میکند بازیکنان چه زمانی کار تیمی، انفرادی یا فیزیکی را انجام دهند و مربیان، با چه شدتی میتوانند روشهای خود را در آن چارچوب به کار گیرند.
سطح زیر 16 سال، جایی که بازیکنان هر روز تمرین نمیکنند، برنامه فشرده است.
باوم میگوید این کلید «توسعه سیستماتیک بازیکن» است و به «چهار سؤال کلیدی» بستگی دارد که او از همه مربیانش میخواهد در نظر بگیرند.
«”چه زمانی و چقدر تمرین میکنید؟” این مربوط به دورهبندی است. “چه چیزی را تمرین میکنید؟” این بخش محتوا است، شوت زدن، پاس دادن و غیره. “چگونه تمرین میکنید؟” این بیشتر مربوط به روش است. و در نهایت: “چه کسی تمرین را هدایت میکند؟” سرمربی، کمک مربی، مربی ورزشی یا مربی ویدیویی … و غیره.»
تصویری از بازی زیر15 سال، بر روی صفحه نمایش ساختمان آکادمی
لایپزیگ جمعگرا؟
در گفتگو با باوم، موضوعی که اهمیت دارد فردیت است. به گفته او: “یکی از بزرگترین چالشها این است که مربیان را از وفاداری آنها به عملکرد تیمی دور کنیم، و بیشتر به سمت پیشرفت حرکت کنیم. برنده شدن در بازیها و تورنمنتها خوب است، اما در رابطه با هدف کلیدی “آماده کردن بازیکنان برای فوتبال حرفهای”، بیاهمیت است.”
او میگوید: “منطقی است که بگوییم فوتبال جوانان در واقع یک ورزش انفرادی است. برای من، تنها استفاده از تیم این است که محیطی را فراهم میکند که بازیکنان یاد بگیرند چگونه در یک تیم بازی کنند.
تیمها یاد نمیگیرند؛ افراد درون تیمها یاد میگیرند. تیمها اولین بازی را انجام نمیدهند، افراد این کار را انجام میدهند. من هرگز ندیدهام که یک تیم کامل به تیم اول برود. فقط چند بازیکن هستند.”
آنها از مکانیزمهای دیگری نیز استفاده میکنند. وامهای آموزشی، که در آن بازیکنان جوان بخشی از هفته خود را با باشگاههای منطقهای در رده چهارم یا پنجم می گذرانند. این به تسریع آمادگی آنها برای بازی بزرگسالان کمک میکند. برنامه تمرکز بازیکن، که توسط کامرون کمپبل، مربی اسکاتلندی که در سال 2024 وارد آکادمی لایپزیگ شد و قبلاً در رنجرز، آبردین و آکادمی Right to Dream کار کرده بود، نظارت میشود.
برنامههای آشنا سازی
در روزهای دوشنبه و سهشنبه، بازیکنان زیر 16 سال لزوماً بر اساس سن گروهبندی نمیشوند، بلکه بر اساس شرایطی که به بهترین وجه برای رشد آنها مناسب است، گروهبندی میشوند. به آن ارتباط زیستی میگویند. لایپزیگ از آن برای بررسی و به چالش کشیدن چشمانداز خود در شرایط مختلف استفاده میکند.
باوم توضیح میدهد: «ما سه نوع بازی مختلف داریم. یک بازی “ایمن”، یک بازی “کششی” و یک بازی “استرسی”. اگر بازیکنی فقط بازیهای ایمن داشته باشد، پس پیشرفت نمی کند، زیرا همیشه در رده سنی خود بهترین است. اما ما باید او را تحت استرس قرار دهیم، زیرا میخواهیم ببینیم کجا خوب نیست.”
تجربه نشان داده است که اولین باری که بازیکن معمولاً استرس زیادی پیدا میکند، زمانی است که به تیم اصلی می رود، اما تا آن زمان دیگر خیلی دیر شده است.
اجازه دادن به بازیکن مسنتر برای آسانگیری به بازیکن جوان، میتواند استرس بازی را کاهش دهد. برعکس، قرار دادن یک بازیکن در یک گروه سنی بالاتر (و در شرایط جسمی ضعیف) میتواند مشکلاتی را که یک بازیکن در هنگام انتقال از فوتبال جوانان به تیم اصلی تجربه میکند، شبیهسازی کند.
نیمه دیگر فوتبال
باوم میافزاید: “بنابراین، ما فقط نمیخواهیم به بازیکنان چیزی برای یادگیری بدهیم. ما میخواهیم ببینیم که شهود بازیکن چیست و سپس آن را زنده کنیم.”
ما میخواهیم به بازیکنان آزادی بدهیم. در گذشته، RB لایپزیگ به بازیکنان یک سبک بازی را آموزش میداد. اکنون، ما سعی میکنیم به آنها یاد دهیم که فوتبال را درک کنند و سبک بازی را یاد بگیرند. اگر آنها به تیم اصلی مارکو رز (سرمربی) بروند و او بخواهد از نظر تاکتیکی کاری متفاوت انجام دهند، بازیکنانی که ما تولید میکنیم فقط میدانند که چگونه در یک موقعیت کار کنند.
و شما باید در یک بازی چابک باشید. اگر بعد از 5 دقیقه گل بزنید، همهچیز تغییر میکند. شما باید فوتبال را درک کنید.
مانند بسیاری از باشگاهها، لایپزیگ به بازیکنی تا زمانی که 16 ساله نشوند، یک پست تمام وقت اختصاص نمیدهد. او میگوید که این به گسترش تجربه بازیکن کمک میکند. “اگر کسی همیشه مدافع میانی بوده است، پس از کجا می داند که بازی پر فشار در جلوی زمین چگونه است؟”
همچنین، میدانیم که فوتبال همیشه در حال تغییر است و بازی باوم و مربیانش که این بازیکنان را برای آن آماده میکنند دائما در حال تغییر است.
“بازی فوتبال آینده چگونه به نظر میرسد؟ بسیاری از باشگاهها در توسعه فنی واقعاً خوب شدهاند، اما چیزی که ما متوجه شدیم، اهمیت بازی یک به یک و اینکه چگونه این مورد میتواند یک KPI (شاخص عملکرد کلیدی) برای ما باشد.”
ساکار (سمت چپ)، در حال بازی برای تیم ملی جوانان آلمان، 2023
دیتا مهم است!
بیشتر سرمایهگذاری لایپزیگ در سطح آکادمی، تفسیر دیتا و استفاده از هوش مصنوعی بوده است. اگر به طور موثر از آن استفاده شود، می تواند به قضاوت در مورد اینکه بازیکنان چقدر در تقابل با یکدیگر موثر هستند، با/علیه مالکیت، و همچنین بدون توپ، کمک میکند. آیا یک بازیکن هجومی، با دویدن به فضا، کسی که مارکش کرده را “شکست” میدهد؟ آیا خط هافبک به طور مداوم زوایای ارسال و گزینهها را مسدود میکند؟
با توجه به تعهد باوم به نظارت مربیانش، در مورد نحوه پیشرفت بازیکنانشان، به جای صرفا برنده بازی شوند، یک معیار ارزشمند برای قضاوت در مورد پیشرفت است. فراتر از آن، تأکید بر نبردهای فردی که همیشه در قلب فوتبال خواهد بود، راهی است که در آینده ثابت شده است.
سرمایهگذاری برای آینده
البته مشکل سرمایهگذاری در چنین مراحل اولیه این است که مزایای آن تا آیندهای دور دیده نخواهد شد. باوم با خوشحالی می پذیرد که ممکن است وقتی این اتفاق بیفتد دیگر در باشگاه نباشد و در هر صورت، قضاوت در مورد تأثیر این اصلاحات همیشه دشوار خواهد بود.
او میافزاید: «اما من میخواهم این روند را قابل اعتمادتر کنم. بنابراین شاید هر سال 500 دقیقه بازی در بوندسلیگا از بازیکنان آکادمی ببنیم. باید حداقل شش بازیکن ملی پوش تولید کنیم.
ما باید اهداف روشن و یک برنامه اقدام روشن داشته باشیم.»
منچستریونایتد در بازی وسط هفتهای مهمان پدیده این فصل لیگ برتر، ناتینگهام فارست بود. جایی که آنها سیزدهمین شکست این فصل خود را با نتیجه 0-1 ثبت کردند. رکورد بیشترین شکست آنها در یک فصل از لیگ برتر، مربوط به سال پیش با 14 شکست بود. اما با توجه به اینکه هنوز 8 بازی دیگر تا پایان فصل لیگ دارند، احتمال شکستن رکورد قبلیشان بسیار زیاد است.
از زمان اولین بازی شیاطین سرخ تحت هدایت روبن آموریم در 24 نوامبر، (تساوی 1-1 در مقابل ایپسویچ) آنها از 19 مسابقه تنها موفق به کسب 22 امتیاز شدند. حاصل عملکرد آنها در این بازه زمانی 9 شکست و 6 پیروزی بود.
نتایج به ما نشان میدهد که آموریم در حال حاضر ضعیفترین آمار را در قامت مربی شیاطین سرخ (از زمان شروع پریمیرلیگ) دارد. پایینترین درصد برد (31.6%) و کمترین میزان امتیاز به ازای هر بازی (1.16). نفر دوم از این حیث، رالف رانگنیک بود با 1.54 امتیاز به ازای هر بازی!
سقوط یک پادشاهی
سقوط یونایتد اما، تنها مربوط به دوره آموریم نیست. از زمان خداحافظی سر الکس در فصل 13-2012، آنها در سراشیبی سقوط قرار گرفتند. یونایتد پله پله از جمع مدعیان لیگ خارج شد.
آنها تحت هدایت 10 مربی مختلف در 448 بازی لیگ برتری، تنها موفق به کسب 786 امتیاز شدند. 209 امتیاز کمتر از همشهریشان با 995 امتیاز. همچنین لیورپول، آرسنال، چلسی و حتی تاتنهام هم امتیازات بیشتری کسب کردهاند.
به طور شگفتانگیزی، شکست مقابل ناتینگهام فارست، صد و چهاردهمین شکست منچستریونایتد در لیگ برتر از زمان جدایی فرگوسن بود. این با تعداد شکستهای آنها در دوران حضور فرگوسن در این رقابتها (بدون در نظر گرفتن نتایج دسته اول انگلیس) برابری میکند.
موضوع نگرانکنندهتر این است که این تعداد شکست در تقریباً نصف تعداد بازیها رقم خورده. فرگوسن در 810 بازی خود به عنوان سرمربی منچستریونایتد در لیگ برتر 114 بار شکست خورد، در حالی که 10 مربی پس از او این تعداد شکست را تنها در 448 مسابقه تجربه کردند.
آینده مربی پرتغالی منچستریونایتد چه خواهد شد؟
آموریم ممکن است به لطف عملکرد خوب منچستریونایتد در رقابتهای اروپایی نجات پیدا کند. چرا که شیاطین سرخ در مرحله یکچهارم نهایی لیگ اروپا حضور دارند، اما او در فصلی سهیم بوده که میتواند بدترین فصل لیگ برتری آنها در نسلهای اخیر باشد.
این فصل بدترین امتیاز آنها در تاریخ لیگ برتر خواهد بود، مگر اینکه یونایتد هر هشت بازی باقیمانده خود در لیگ برتر را پیروز شود، (که بعید به نظر میرسد) آنها حتی از رکورد 60 امتیازی فصل گذشته تحت هدایت اریک تنهاخ نیز پایینتر خواهد رفت.
آنها هنوز به 11 امتیاز از هشت بازی پایانی خود نیاز دارند تا حداقل به رکورد 48 امتیازی فصل برسند، فصلی که آخرین باری بود که یونایتد کمتر از 50 امتیاز کسب کرد. همچنین، آن فصل آخرین باری بود که منچستریونایتد در نیمه پایینی جدول قرار گرفت و در رتبه سیزدهم ایستاد.
بازی بعدی یونایتد، دربی منچستر مقابل سیتی در اولدترافورد است، که روز یکشنبه برگزار میشود. با توجه به اینکه آنها در دیدار رفت این فصل موفق به شکست سیتی در اتحاد شدند. این مسابقه فرصتی است تا برای اولینبار از فصل 2019-20، موفق به کسب دبل مقابل رقیب همشهری خود شوند. یونایتد و آموریم هر دو به یک نتیجه مثبت در این بازی نیاز دارند.
مهران قهرمانی-فوتبال لب، رودریگو، بازیکن جوان و بااستعداد رئال مادرید، نقشی کلیدی در تیم ایفا میکند. اما به نظر میرسد که همچنان آنطور که شایسته است، مورد تقدیر قرار نمیگیرد. او کارهای زیادی برای بهبود عملکرد رئال مادرید انجام میدهد، اما به اندازهای که باید، دیده نمیشود. در این مقاله به نقش او در تیمی که دوباره به دنبال قهرمانی در لالیگا و لیگ قهرمانان اروپا است، میپردازیم.
رودریگو در میان ستارگان کهکشانی
در تیمی پر از ستارههای بزرگ مانند رئال مادرید، رودریگو کمتر به چشم میآید. او نه کیلیان امباپه است، نه وینیسیوس جونیور و نه جود بلینگهام. برخلاف این سه ابرستاره که پس از انتقال امباپه به اسپانیا در تابستان گذشته با لقب “BMV” توسط رسانههای محلی شناخته میشوند، رودریگو در مرکز توجه نیست. این سه نفر همانهایی هستند که پیراهنهای بیشتری میفروشند، هواداران را به ورزشگاه میکشانند و در نهایت گلهایی میزنند که رئال مادرید را به تیم پیروز تبدیل میکند.
اما این که خط حمله فعلی رئال را یک “سهگانه” بنامیم، بیانصافی است؛ بهویژه نسبت به رودریگو که با وجود فروتنی، از استعداد زیادی برخوردار است. در واقع این خط حمله، یک “چهارگانه” است و نادیده گرفتن این موضوع برای بسیاری از افراد، از جمله خود رودریگو، آزاردهنده است. پس از تساوی 1-1 مقابل مایورکا در ماه آگوست، که رودریگو تنها گل تیمش را به ثمر رساند، در شبکههای اجتماعی نوشت: “هفته گذشته درباره سهگانه بلینگهام، امباپه و وینی صحبت کردند، اما باید حرف R از رودریگو را هم به این ترکیب اضافه کنند. ما یک چهارگانه از مهاجمان داریم و سایر اعضای تیم. همه در بازیها اهمیت دارند و ارزش خود را در مسابقات مختلف نشان خواهند داد.” او بعداً این پست را بهخاطر حفظ هماهنگی تیمی پاک کرد، اما این اقدام نیز نشاندهنده شخصیت او در تلاش برای بهبود تیم است.
عدم حضور رودریگو در لیست توپ طلا
این دیدگاه که رودریگو به اندازه کافی مورد توجه قرار نمیگیرد، چندان غیرمعمول نیست. او همچنان کم ارزش ترین بازیکن (از دیدگاه مردم و رسانه) در بین چهار مهاجم اصلی است. اگر قرار باشد یکی از این چهار نفر جایگزین شود، بیشتر مردم معتقدند که آن شخص رودریگو خواهد بود. حتی در لیست نامزدهای توپ طلای 2024 نیز تنها او از این چهار نفر جایی نداشت، با اینکه نقشی کلیدی در تیمی که دوگانه قهرمانی بهدست آورد، ایفا کرده بود. خودش در این باره گفت: “فکر میکنم حقم بود… اما من تصمیمگیرنده نیستم.”
ارزشگذاری و بهای همتیمیها به رودریگو
با این حال، درون تیم هیچ تردیدی در مورد اهمیت او وجود ندارد. پس از پیروزی رئال مادرید مقابل منچسترسیتی در پلیآف لیگ قهرمانان، جود بلینگهام در مصاحبهای با شبکه CBS آمریکا گفت: “او بسیار دستکم گرفته شده است. برای من، او احتمالاً بااستعدادترین و فنیترین بازیکن تیم است. کارهایی که با توپ انجام میدهد، ما را شگفتزده میکند. او لذتبخشترین همتیمی است.” بلینگهام همچنین به فداکاریهای رودریگو اشاره کرد: “پست مورد علاقهاش مانند وینی، سمت چپ است. اما او برای کمک به تیم، در سمت راست بازی میکند که موقعیت طبیعیاش نیست و هرگز شکایتی ندارد.”
فداکاری و چندپستی بودن، نقاط قوت یا ضعف؟
این صحبتهای بلینگهام دلایلی را روشن میکند که چرا رودریگو به اندازه برخی از همتیمیهایش مورد ستایش قرار نمیگیرد: او بازیکنی چندپسته است و برای تیم فداکاری میکند. این ویژگیها معمولاً مختص بازیکنان کهکشانی نیست. بعید است که امباپه، زینالدین زیدان یا کریستیانو رونالدو برای بهتر شدن عملکرد رودریگو، رائول و گرت بیل، حاضر باشند از پست اصلی خود کنار بکشند؛ حتی اگر این به معنی موفقیت بیشتر تیم در بازیها باشد.
رودریگو؛ وینگر راست چپ پا!
با این حال، اگرچه برخی معتقدند که در صورت نیاز به قربانی کردن یکی از مهاجمان، این قربانی رودریگو خواهد بود. اما نباید فراموش کرد که او در پستی غیرطبیعی بازی میکند. او در جناح راست بازی میکند، که باعث میشود هنگام حرکت به داخل زمین به سمت پای ضعیفتر خود برود. اما حتی در این شرایط نیز او گلهای مهمی به ثمر رسانده است. به عنوان مثال، در بازی رفت مرحله یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان برابر اتلتیکو مادرید، او با یک ضربه زیبا با پای چپ نشان داد که هرچند عملکردش با پای چپ ضعیفتر است، اما هنوز هم خطرناک است.
آمار و ارقام رودریگو
از زمان اولین بازیاش در سپتامبر ۲۰۱۹، رودریگو در ۱۶۹ بازی به عنوان بازیکن اصلی و ۸۷ بازی به عنوان ذخیره، ۱۱۳ مشارکت در گل داشته است. تنها کریم بنزما (۱۶۷) و وینیسیوس (۱۵۹) در این مدت آمار بیشتری دارند. در فصل جاری لالیگا، تنها لامین یامال از بارسلونا (۲۴) و وینیسیوس (۱۹) بیشتر از رودریگو (۱۸) پس از حمل توپ حداقل پنج متری، موقعیت گل ایجاد کردهاند. این نشان میدهد که او تا چه اندازه در ایجاد موقعیتها موثر است. رودریگو بهطور میانگین هر ۱۳۶ دقیقه یک گل یا پاس گل ثبت کرده است که تنها کمی ضعیف تر از وینیسیوس (۱۲۵.۱ دقیقه) و بلینگهام (۱۱۵.۱ دقیقه) است. او همچنین در لیگ قهرمانان اروپا ۲۵ گل به ثمر رسانده و به چهارمین بازیکن جوان تاریخ بعد از لیونل مسی، کیلیان امباپه و رائول گونزالس تبدیل شده که برای یک تیم خاص در این رقابتها به این تعداد گل دست یافته است.
نقش کلیدی رودریگو در تاکتیک تیم
با این حال، در شرایط فعلی، رودریگو همچنان از ستارگان اصلی رئال مادرید فاصله دارد. با حضور امباپه و وینیسیوس، مادرید دو تا از بهترین مهاجمان چپپای جهان را در اختیار دارد و طبیعی است که تیم به سمت چپ متمایل باشد. در این فصل لالیگا، ۴۲.۴ درصد از موقعیتهای گلزنی مادرید از سمت چپ ایجاد شده است – بالاترین میزان در لیگ – در حالی که تنها ۲۹.۱ درصد از سمت راست شکل گرفته است. آمار گلزنی نیز این تفاوت را نشان میدهد: امباپه ۲۹ گل و ۵ پاس گل، وینیسیوس ۱۹ گل و ۱۰ پاس گل، در حالی که رودریگو از سمت راست ۱۴ گل و ۸ پاس گل ثبت کرده است.
اما این آمار نباید از اهمیت رودریگو کم کند. با توجه به اینکه امباپه و وینیسیوس در یک منطقه مشابه بازی میکنند و در ابتدا برای هماهنگی با هم مشکل داشتند، نقش رودریگو حتی مهمتر شد. او با بازی در سمت دیگر زمین، فضا را باز کرده و به دیگر مهاجمان اجازه میدهد تا راحتتر حرکت کنند. تنها لامین یامال از بارسلونا (۲۴) و وینیسیوس (۱۹) بیشتر از رودریگو (۱۸) پس از حمل توپ حداقل پنج متری، موقعیت گل ایجاد کردهاند. این موضوع نشان میدهد که رودریگو تا چه حد برای تلاش مجدد رئال مادرید در فتح دوگانه لیگ و لیگ قهرمانان اروپا اهمیت دارد.
اعتماد آنچلوتی به رودریگو
کارلو آنچلوتی همیشه به رودریگو اعتماد داشته است. از زمان بازگشت سرمربی ایتالیایی به رئال در سال ۲۰۲۱، تنها فدریکو والورده (۱۹۹ بازی) بیشتر از رودریگو (۱۹۷ بازی) به میدان رفته است. این دو بازیکن تنها کسانی بودند که در تمامی ۱۳ بازی مسیر قهرمانی لیگ قهرمانان فصل گذشته حضور داشتند. با توجه به حضور مهاجمان متعدد و باکیفیت، بزرگترین مشکل رئال مادرید بهنظر میرسد توازن دفاعی باشد. این تیم در ۱۱ بازی اخیر تنها دو کلینشیت داشته است. برخی معتقدند که شاید بهتر بود یک بازیکن دفاعی به ترکیب اضافه شود. اما عملکرد رودریگو در این فصل به حدی خوب بوده که، همانند سایر اعضای خط حمله رئال، نمیتوان او را از ترکیب کنار گذاشت.حقیقت این است که دیگر وقت آن رسیده که این بازیکن برزیلی توجه و تحسینی را که شایسته آن است، دریافت کند. زیرا همانطور که جود بلینگهام در واکنش به گلایه رودریگو از لقب “BMV” در شبکههای اجتماعی خود نوشت: “فقط احمقها حرف R را فراموش میکنند.”