آروین منصوری، فوتبال لب– روند ضعیف منچسترسیتی در بازی یازدهم فصل لیگ برتر ادامه یافت و با شکست 2-1 آنها مقابل برایتون، چهارمین باخت متوالی خود را در تمامی رقابت ها رقم زدند.
نتایج بسیار بدی برای پپ گواردیولا و من سیتی است. گواردیولا برای اولین بار در دوران مدیریتی خود چهار بازی متوالی را در تمام رقابت ها باخت، (به استثنای ضربات پنالتی)؛ در حالی که سیتی برای اولین بار از آگوست 2006، زمانی که استوارت پیرس سرمربی این باشگاه بود، چهار بازی متوالی را باخت.
تنها دلداری (در صورت وجود) این است که تنها دو مورد از این شکست ها در لیگ برتر رخ داده است و شانس آنها را برای کسب پنجمین عنوان قهرمانی متوالی به طور کامل از بین نبرده است.
شکستهای غیرمنتظره پشت سر هم در لیگ خارج از خانه مقابل بورنموث و برایتون به این معنی است که سیتی برای اولین بار از اکتبر 2023، دو بازی متوالی لیگ برتر را شکست .
آنها فصل گذشته در لیگ برتر نزدیک به این نقطه شکست خوردند و در چهار بازی در MD 12-15 تنها سه امتیاز کسب کردند (3 مساوی 1 برد). آنها سپس با 23 بازی بدون شکست (19برد و 4 تساوی) بهبود یافتند تا به عنوان قهرمانی به پایان برسند، در حالی که آرسنال و لیورپول شکست خوردند.
این با وضعیت کنونی متفاوت است، جایی که نتایج ضعیف سیتی، همراه با شروع عالی لیورپول در فصل 25-2024 باعث شده است که تیم آرن اسلات برای اولین بار در این فصل ان را به عنوان قهرمان لیگ برتر بگویند.
پس از MD 11 در آخر هفته، لیورپول را اکنون برای قهرمانی در لیگ برتر محبوب می بیند. قرمزها در 60.3 درصد از 10000 شبیه سازی فصل جاری که توسط دستگاه مجهز به هوش مصنوعی انجام شده است، قهرمان لیگ برتر می شوند.
این بسیار بالاتر از شانس فعلی منچسترسیتی (34.3%) و آرسنال (5.0%) و چلسی (0.3%) خارجی هستند. سیتی از 82.2 درصد در پیش فصل سقوط کرده است، در حالی که به لیورپول فقط 5.1 درصد بیشتر شانس قبل از ضربه زدن به توپ در ماه آگوست داده شد ، این نشان دهنده کار هیجان انگیزی است که اسلات از زمان جایگزینی یورگن کلوپ در تابستان امسال انجام داده است.
لیورپول دوازدهمین تیمی است که از 11 بازی ابتدایی خود در یک فصل لیگ برتر حداقل 28 امتیاز کسب کرده است که آخرین آنها آرسنال در فصل 2022-23 (همچنین 28 امتیاز) است. توپچی ها پس از 11 بازی در آن فصل، دو امتیاز از من سیتی جلوتر بودند، اما در نهایت با اختلاف پنج امتیاز قهرمانی را از دست دادند.
این دومین شروع برتر لیورپول در یک فصل لیگ برتر پس از فصل 20-2019 (31 امتیاز) است که آنها عنوان قهرمانی خود را در لیگ برتر کسب کردند.
من سیتی؛ از 11 بازی خود تا کنون 23 امتیاز کسب کرده است، که همان تعداد امتیاز آنها در این مرحله از فصل 2021-22 است که قهرمان شدند. در حالی که 4 امتیاز بیشتر از فصل 2020-21 (19) است که آنها نیز قهرمان شدند.
آرسنال برای اولین بار از آوریل 2023، چهار بازی متوالی در لیگ برتر را بدون برد پشت سر گذاشته است (2 تساوی 2 برد). توپچی ها، هر سه امتیاز را در 21 بازی از 25 بازی قبلی خود در لیگ قبل از این کسب کرده بودند، (3 شکست 1 برد).
تیم میکل آرتتا در دو فصل اخیر به عنوان نایب قهرمانی پایان یافته است، این فصل بدترین امتیاز آنها در این مرحله است، (28 در 2022-23 و 24 در 2023-24). آنها اکنون با 9 امتیاز کمتر از لیورپول هستند. شانس 5.0 درصدی آنها برای کسب عنوان از 12.2 درصد در ابتدای فصل کاهش یافته است.
لیورپول، من سیتی، آرسنال و چلسی تنها باشگاههایی نیستند که در 10000 شبیهسازی فصل 2024-2025 قهرمان لیگ برتر شدند. نیوکاسل چهار بار، استون ویلا و تاتنهام هر کدام دو بار و برایتون یک بار قهرمان شده اند. به نظر می رسد آن طرفداران هنوز هم می توانند رویاپردازی کنند.
آروین منصوری، فوتبال لب– ضربه ایستگاهی زنان بسیاری در تاریخ لیگ برتر وجود داشته که به زیبایی هرچه تمامتر توپ را از بالای سر مدافعان حریف وارد دروازه میکردند. در لیست این بازیکنان نام های بزرگی از جمله دیوید بکهام، جیمز وارد پروز، تیری هانری، کریستیانو رونالدو، استیون جرارد، فرانک لمپارد و… مشاهده میشود.
دیوید بکهام بیشترین تعداد گل را از ضربات ایستگاهی با 18 گل در تاریخ پریمیر لیگ ثبت کرده است. ستاره سابق منچستریونایتد در 9 فصل لیگ انگلیس در 265 بازی 18 بار از ضربات آزاد ایستگاهی برای تیمش گلزنی کرد.
بکهام در 2 فصل اول حضورش حتی یک گل هم از روی ضربات مستقیم ایتگاهی به ثمر نرساند. اولین گل ضربه ایستگاهی او برای منچستریونایتد در شکست 6-3 برابر ساوهمپتون، در 26 اکتبر 1996 به ثمر رسید. یکی از بدنام ترین شکستهای منچستریونایتد در لیگ برتر، که دیوید بکهام 48مین حضورش در لیگ را تجربه میکرد.
گل های ضربات ایستگاهی دیوید بکهام در لیگ جزیره
مقابل ساوتهمپتون – 26 اکتبر 1996 مقابل لیورپول – 6 دسامبر 1997 مقابل لسترسیتی – 15 اوت 1998 مقابل اورتون – 21 مارس 1999 مقابل استون ویلا – 1 می 1999 مقابل لسترسیتی – 18 مارس 2000 مقابل وستهم یونایتد – 1 آوریل 2000 مقابل ساوتهمپتون – 22 آوریل 2000 مقابل ایپسویچ تاون – 22 اوت 2000 مقابل وستهم یونایتد – 26 اوت 2000 مقابل لیدز یونایتد – 21 اکتبر 2000 مقابل کاونتری سیتی – 4 نوامبر 2000 مقابل منچستر سیتی – 18 نوامبر 2000 مقابل فولام – 19 اوت 2001 مقابل بلکبرن روورز – 22 اوت 2001 مقابل ساوتهمپتون – 13 ژانویه 2002 مقابل ساندرلند – 2 فوریه 2002 مقابل اورتون – 11 مه 2
بکهام شش گل دیگر در ضربات ایستگاهی برای رئال مادرید و 1 گل برای آث میلان در سری آ به ثمر رساند، اما هرگز برای پاریس سن ژرمن گلی به ثمر نرساند. با زدن 7 گل از ضربه ایستگاهی برای لس آنجلس گلکسی در ام ال اس، بکهام با 32 گل از ضربه ایستگاهی به کریر خود پایان داد.
جیمز وارد پروز-17گل ضربه ایستگاهی
جیمز وارد پراوز هفدهمین گل خود را در لیگ برتر از ضربه ایستگاهی را در پیروزی شگفت انگیز ساوتهمپتون مقابل چلسی در استمفوردبریج در 18 فوریه 2023 به ثمر رساند. این گل، تنها گل بازی بود. ششمین باری که جیمز وارد پروز با گل کردن یک ضربه ایستگاهی در بازی برنده میشود.
اکنون بیش از یک سال از ضربه ایستگاهی جیمز در لیگ انگلیس میگذرد، جیمز نتوانست هیچ کدام از 15 ضربه ایستگاهی که در فصل 24-2023 در وستهام به دست آورد را گل کند.
13 گل از 17 گل ضربات ایستگاهی او در بیرون از خانه بوده است، مخصوصا 8 گل آخر. این به این معنی است که او پرکارترین بازیکن در گل کردن ضربات ایستگاهی خارج از خانه است؛ 2 گل بیشتر از بکهام.
اولین تلاش او برای گلزنی از ضربه ایستگاهی در لیگ برتر در 2 نوامبر 2013 انجام شد؛ حدود 10 سال پیش. بعد از آن او %13.4 ضربات ایستگاهی اش را به سمت دروازه فرستاده و از 127 شوت 17 گل ثبت کرد. در این بازه زمانی، او 9 گل بیشتر از هربازیکن دیگری در 5 لیگ معتبر اروپایی به نام خود ثبت کرده. او را با بازیکنی مانند کریستیانو رونالدو مقایسه کنید، (4.9% تبدیل، 8 گل). مشخص است که ضربات ایستگاهی جیمز وارد پروز کشنده است!
گلهای ضربات ایستگاهی جیمز وارد پروز در لیگ جزیره
مقابل وست برومویچ آلبیون – 16 ژانویه 2016 مقابل وست برومویچ آلبیون – 3 فوریه 2018 مقابل منچستریونایتد – 2 مارس 2019 مقابل تاتنهام هاتسپر – 9 مارس 2019 مقابل واتفورد – 30 نوامبر 2019 مقابل واتفورد – 28 ژوئن 2020 مقابل استون ویلا – 1 نوامبر 2020 مقابل استون ویلا – 1 نوامبر 2020 مقابل منچستریونایتد – 29 نوامبر 2020 مقابل نیوکاسل یونایتد – 6 فوریه 2021 مقابل کریستال پالاس – 15 دسامبر 2021 مقابل ولورهمپتون واندررز – 15 ژانویه 2022 مقابل لیدز یونایتد – 2 آوریل 2022 مقابل برایتون اند هاو آلبیون – 24 آوریل 2022 مقابل فولام – 31 دسامبر 2022 مقابل اورتون – 14 ژانویه 2023 مقابل چلسی – 18 فوریه 2023
تنها مسی(41) و رونالدو(31) گل های بیشتری از ضربات ایستگاهی به ثمر رساندند. اما تنها بازیکنی که توانست از گلهای پروز عبور کند. هافبک برزیلی، دیگو است که در این فاکتور توانست 15.5% از ضربات ایستگاهی خود را گل کند.
جانفرانکو زولا، تیری هانری و کریستیانو رونالدو-12 گل ضربه ایستگاهی
منصفانه است که بگوییم سه بازیکنی که در تاریخ لیگ جزیره 12 گل از ضربات ایستگاهی زدهاند، بااستعدادترین بازیکنانی هستند که تا به حال در این رقابت ها بازی کردهاند.
متاسفانه برای جانفرانکو زولا، آمار و اطلاعاتی به طور کامل ثبت نشده، داده های ضربات ایستگاهی سری آ ایتالیا ما را به اندازه کافی به عقب برنمیگرداند. جادوگر ایتالیا، تا قبل از 30 سالگی؛ اولین بازی خود را در لیگ برتر انجام نداد، بنابراین جالب است که او در طول هفت فصل حضورش در لیگ جزیره گلهای ضربه ایستگاهی زیادی به ثمر رساند.
یک چهارم گلهای او از ضربه ایستگاهی در لیگ جزیره در یک بازی به ثمر رسید و زولا یک ضربه ایستگاهی در سه بازی مختلف لیگ جزیره در سپتامبر 2002 برای چلسی به ثمر رساند؛ تنها بازیکنان دیگری که در طول یک ماه در چند بازی موفق به گلزنی شدهاند، وین رونی(سپتامبر2013) و یان هارت(مه2001) هستند.
تیری هانری در هر یک از شش فصل آخر حضورش در لیگ جزیره در این باشگاه ضربه ایستگاهی به ثمر رساند. زمانی که او برای 4 بازی لیگ در فصل 2012-2011 بازگشت، حتی فرصتی برای اضافه کردن به آمار خود نداشت. 12گل او از ضربه ایستگاهی در لیگ جزیره برای آرسنال یک رکورد باشگاهی در این رقابتها است و تعداد گلهای او دو برابر بیشتر از پر کارترین بازیکنان بعدی، الکسیس سانچز و رابین فن پرسی( هر دو 5 گل) است.
کریستیانو رونالدو، 12 گل برای منچستر یونایتد در لیگ جزیره به ثمر رساند! 11 مورد در اولین دوره حضورش در باشگاه بین24-2003 و 09-2008 بود. در آن شش فصل، اسطوره پرتغالی، با 11 ضربه، 3 تا بیشتر از هانری در آرسنال، بیشترین گل را در لیگ برتر از ضربات ایستگاهی به ثمر رساند.
رونالدو همچنان سومین بازیکنی جوانی است که ضربه ایستگاهی در لیگ جزیره به ثمر میرساند. تلاش او برای یونایتد مقابل پورتسموث در نوامبر 2003 در حالی انجام شد که او فقط 18 سال و 269 روز سن داشت، تنها گرت بیل و رابی فاولر در سنین پایینتر در این رقابتها موفق به گلزنی شدهاند.
رونالدو در طول دوران حرفهای خود، 33 گل از ضربات ایستگاهی در پنج لیگ برتر اروپایی به ثمر رسانده. 20 بار در رئال مادرید در لالیگا، 12 بار در منچستریونایتد و فقط یکی در یوونتوس در سری آ. این آمار از سال 04-2003( اولین فصل حضورش در یونایتد) کمتر از لیونل مسی(41) و 13 تا بیشتر از بازیکن بعدی، اندره پیرلو(20) است.
سباستین لارسون و لوران رابرت-11 گل ضربه ایستگاهی
از بین بازیکنانی که حداقل 25 گل در لیگ جزیره به ثمر رساندهاند،هیچ کس نسبت به سباستین لارسون (42%_11 از 26) نسبت به ضربات آزاد مستقیم بیشتر گلزنی نکرده است. شش گل اول از ضربات ایستگاهی برای بیرمنگام سیتی به ثمر رسید، در حالی که پنج گل آخر در پیراهن ساندرلند بود.
اگر لوران رابرت برای مدت بیشتری در لیگ جزیره بازی می کرد، شاید میتوانست بکهام را برای عنوان پرکارترین بازیکن ضربات ایستگاهی به چالش بکشد. از بین 15 بازیکنی که در این رقابت 8 گل یا بیشتر از ضربه آزاد به ثمر رساندهاند، رابرت ستاره سابق نیوکاسل سریعترین گل های خود را از ضربات ایستگاهی به ثمر رسانده است. یک گل در هر 994 دقیقه بازی!
رابرت یکی از تنها دو بازیکنانی بود، که در کنار بکهام در فصل 01-2000 که یک فصل لیگ برتر پنج گل به ثمر رساند. او در فصل 2002-2001 پنج گل برای نیوکاسل به ثمر رساند و به آنها کمک کرد تا در پایان فصل چهارم شوند.
رابرت به خاطر قدرتی که میتوانست از ضربات خود ایجاد کند، شهرت داشت و اکثر گل های او از ضربات ایستگاهی از طریق “راکت” و از طریق پای چپ او به دست میآمد. فقط برای اینکه بفهمید او با چه شدتی توانست به توپ ضربه میزد، باید از هم تیمی سابقش اولیویه برنارد بپرسید.
یان هارت و مورتن گامست پدرسن-10 گل ضربه ایستگاهی
هر دو بازیکن تعداد گل های لیگ برتر نسبتاً متوسطی داشتند، اما از ضربات آزاد مستقیم فوق العاده قوی بودند.
یان هارت، مدافع کناری سابق لیدز، 10 گل از 28 گل خود در لیگ جزیره از روی ضربات ایستگاهی به ثمر رساند(36%)، در حالی مسلما یکی از بهترین بازیکنان تاریخ مسابقات، مورتن گامست پدرسن، 29 درصد از گل های خود را از ضربات ایستگاهی به ثمر رساند.
نیکان میرزایی، فوتبال لب– لیورپول آمار هیجان انگیزی دارد، چیزی که حتی استون ویلا هم از آن در امان نیست. ویلا؛ در 16 بازی، از 18 بازی اخیر خارج از خانه خود در لیگ برتر؛ مقابل تیم هایی که در صدر جدول قرار دارند، شکست خورده است.
هیچ بازیکنی از لیورپول در این فصل بیشتر از محمد صلاح در لیگ برتر گلزنی نکرده است.
ویلا از 6 دیدار گذشته خود در آنفیلد 5 شکست خورده؛ و یک تساوی کسب کرده است. در این بازی با شکست 4-1 مقابل تاتنهام و شکست 1-0 در لیگ قهرمانان اروپا مقابل کلوب بروژ وارد این بازی شده است.
تنها باری که آنها در چنین سناریوای پیروز شدند، بازی مقابل لیدز یونایتد در برد 2-1 در الاندرود در ژانویه 2000 بود.
لیورپول مجبور شد در دو بازی اخیر خود در لیگ، با عقب افتادن از آرسنال و برایتون، کمی قدرت نشان دهد. آنها در هر دو بازی برگشتند و به ترتیب 2-2 مساوی کردند و 2-1 پیروز شدند. پیروزی برگشت مقابل مرغ دریایی باعث شد که قرمزها به سومین تیمی تبدیل شوند که در یک بازی لیگ برتر در 100 بار پیروز شده اند.
مردان آرنه اسلات این هفته نیز از یک شب به یاد ماندنی دیگر در اروپا لذت بردند. آنها یک تیم بسیار با استعداد بایرلورکوزن را 4-0 کنار زدند و اکنون به عنوان یکی از مدعیان صعود به مرحله اول لیگ قهرمانان اروپا هستند.
با پیروزی مقابل برایتون، اسلات تنها پنجمین مربی ای شد که در 8 بازی از 10 بازی ابتدایی خود در لیگ برتر بعد از جان گرگوری (1998)، گاس هیدینک (2009)، کارلو آنچلوتی (2009) و آنژه پستکوگلو (2023) پیروز شده است. از آن گروه، پستکوگلو تنها کسی بود که در یازدهمین بازی خود موفق به پیروزی نشد.
اسلات واقعا در حال گرفتن آهنگ از طلسم خود محمد صلاح است. این مصری در این فصل بیش از هر بازیکن دیگری در لیگ برتر گلزنی کرده است (12 – 7 گل، 5 پاس گل). او همچنین بیشترین ضربهها را در محوطه جریمه حریف (96) به ثبت رسانده است و بیشترین درصد شوتها به سمت دروازه را برای بازیکنانی که بیش از 20 تلاش ثبت کرده اند (67٪ – 20/30) را دارد. همچنین استفاده اسلوت از آرنولد در این فصل مورد توجه قرار گرفته.
دو شکست ویلا در لیگ در این فصل برابر آرسنال و اسپرز دو تیم شمال لندن بوده است و آنها قصد دارند برای اولین بار از ماه می از شکست های متوالی لیگ جلوگیری کنند. در اخبار تیم، آنها متی کش، مدافع کناری و هافبک راس بارکلی را در اختیار ندارند.
لیورپول در این بازی آلیسون بکر، دیوگو جوتا، هاروی الیوت و فدریکو کیزا را در اختیار ندارد، اگرچه ابراهیما کوناته در شکست 4-0 بایر لورکوزن در لیگ قهرمانان اروپا که مقابل برایتون به میدان رفت، حضور داشت.
لیورپول بین سالهای 2009 تا 2014؛ تنها یکی از شش بازی لیگ برتر را مقابل استون ویلا در آنفیلد برد (تساوی 2، 3 شکست)، اما رکورد اخیر آنها، بسیار وحشتناکتر است.
در واقع، از 6 رویارویی قبلی آنها در لیگ برتر در آنفیلد، قرمزها پنج برد و یک تساوی کسب کرده اند. آنها در مسابقه فصل گذشته، با نتیجه 3-0 پیروز شدند، دومینیک زوبوسلای و صلاح در هر دو طرف دروازه خودی کش را هدف قرار دادند.
آرامش برای ویلا در این این است، که آنها در 6 بازی خارج از خانه لیگ برتر؛ مقابل لیورپول پیروز شدهاند، که تنها منچستریونایتد (12) و چلسی (7) بیشتر بازی کردهاند (آرسنال نیز 6 برد در آنفیلد کسب کرده است).
آمار اونای امری برای بازی برابر لیورپول
اونای امری و بازیکنان استونویلا در حال آماده کردن چمدانهای خود برای سفر به بندر لیورپول هستند. آنها امیدوارند که این بار از آنفیلد برای هواداران خود سوغاتی بیاورند. آیا میتوانند؟! آمار که چنین احتمالی را نفی میکند چون از 6 سفر آخر، 5 تساوی و 1 شکست نصیبشان شده. بهعلاوه تیم امری اوضاع روحی خوبی ندارد و آنها با 2 شکست متوالی، به مصاف لیورپول میروند.
اتفاقاً هر 2 شکست هم در خارج از خانه بوده:
شکست 4-1 در ورزشگاه تاتنهام هاتسپرز، در لیگ برتر؛ و شکست 1-0 با یک گل عجیب در خانه کلوب بروژ بلژیک در لیگ قهرمانان اروپا. آیا تیم امری خود را آماده پیروزی و بُرونرفت ازین بحران کرده یا باید منتظر هتتریک آنها در شکست متوالی خارج از خانه باشیم؟
بگذارید هواداران استونویلا را بیشتر ناامید کنیم! بازیهای استونویلا در خانهی تیمهایی که هفتهی معینی از لیگ برتر را در جایگاه صدرنشین آغاز میکنند، تاریخچه خوبی نداشته. این بار نیز لیورپول صدرنشین است و بازی هم در خانه آنهاست. ویلا 16 بازی را در خانه صدرنشینان موقت لیگ برتر واگذار کرده، از جمله هر 9 بازی آخر اینچنینی را!
تنها باری که ویلا موفق به پیروزی در خانه صدرنشین موقت لیگ برتر شده، به سال 2000 برمیگردد: پیروزی در اِلاندرود ورزشگاه خانگی لیدزیونایتد.
2 شکست ویلا در فصل جاری، مقابل تیمهای شمال لندن، آرسنال و تاتنهام، رقم خورده، بهترتیب در داخل و خارج خانه. شکست مقابل تاتنهام همین هفته پیش بود. بنابراین آنها دوست ندارند بازی مقابل لیورپول 3 امین شکست فصلشان باشد و همچنین دومین شکست متوالی آنها برای نخستین بار پس از ماه می!
آمار ارنه اسلوت برای بازی
لیورپول اگرچه روی دور پیروزی و شکستناپذیری است، اما بدون نقص هم نیست. یکی از نقایص تیم اسلات که در 2 هفته اخیر در لیگ برتر مشهود بوده، دریافت گل و صرف انرژی برای کامبک است. در بازی در امارات، 2 بار مجبور شدند مقابل آرسنال کامبک بزنند و آخر سر هم کامبکشان کامل نشد و بازی با نتیجه 2-2 خاتمه یافت.
در بازی هفته پیش در آنفیلد، پس از دریافت گل نخست مقابل برایتون؛ کامبکشان را کامل کردند، و 2-1 پیروز شدند تا سومین تیم تاریخ لیگ برتر شوند، که در 100 بازی موفق به کامبک کامل میشوند!
تیم آرنه اسلات، در اروپا نیز هفتهای رؤیایی داشت و با پیروزی 4-0 مقابل لورکوزن در آنفیلد، صدرنشین بلامنازع جدول لیگ قهرمانان شد. آنها در حالحاضر بخت نخست صدرنشینی در مرحله غیرحذفی این فصل هستند و با این پیروزی شیرین، خود را آماده مصاف با استونویلا کردهاند.
پس از کسب دومین قهرمانی در چهار سال اخیر با اسپورتینگ لیسبون، توجه باشگاههای بزرگ فوتبال اروپا به روبن آموریم جلب شد، و حالا؛ منابع مختلف خبری، پیوستن این سرمربی ۳۹ ساله و جوان پرتغالی را به منچستریونایتد تأیید میکنند. آموریم اسپورتینگ را به ویترین جذابیت لیگ پرتغال تبدیل کرده و در این فصل، آنها با ۳۰ گل زده و ۲ گل خورده در ۹ پیروزی از ۹ هفته ابتدایی، عملکرد فوقالعاده و بینقصی داشتهاند. پیش از آغاز فصل، آموریم مذاکراتی با دو باشگاه لیگ برتری دیگر یعنی لیورپول و وستهم داشت و حتی در ماه آوریل برای مذاکره با وستهم به لندن نیز سفر کرد اما در نهایت، تصمیم به تمدید قرارداد با اسپورتینگ گرفت. در این مطلب، به دلایل توجه باشگاههای بزرگ به آموریم میپردازیم.
معمار اسپورتینگ نوین
رشد آموریم به عنوان سرمربی سریع و غیرمنتظره شکل گرفت؛ او که مربیگری خود را سال ۲۰۱۸ در سطح سوم فوتبال پرتغال با تیم “کاسا پیا” آغاز کرده بود، سه ماه پیش از قبول هدایت تیم اصلی براگا در ژانویه ۲۰۲۰ روی نیمکت تیم دوم آنها نشست. با کسب ۱۰ پیروزی در ۱۳ بازی روی نیمکت براگا، توجه اسپورتینگ لیسبون به آموریم که سابقه بازی در بنفیکا داشت جلب شد و او در ۳۶ سالگی، تبدیل به پنجمین سرمربی اسپورتینگ طی دو سال حضور شد. آموریم در اولین سال حضورش، به رده چهارم لیگ رسید اما در دومین فصل، برای نخستین بار در ۱۹ سال اسپورتینگ را به قهرمانی در لیگ پرتغال رساند. اسپورتینگ در دوران آموریم، به دو قهرمانی در لیگ کاپ پرتغال هم رسیده اما بیشک دستاورد قابلتوجه او، تبدیل شدن اسپورتینگ به تیم اول پرتغال بعد از سالها ناکامی بودن است.
با استفاده از دادههای ClubElo ( که معیاری برای قدرت تیمهاست) میتوان رده اسپورتینگ در دهه گذشته به این سمت را اندازهگیری کرد و همانطور که در نمودار پیداست، اسپورتینگ زیر نظر آموریم به قدرتمندترین فرم خود در یک دهه اخیر رسیدن است. او در دوران حضور خود روی نیمکت اسپورتینگ، جسارت و عطش خود برای به کار گرفتن بازیکنان جوانی چون گونسالو ایناسیو، ماتئوس نونس، عثمان دیاموند و نونو مندس را نشان داده است و این موضوع منجر به افزایش کیفیت تیم با توجه به داشتههای آنها شده است.
برونو فرناندز تنها یک ماه پیش از انتصاب آموریم به منچستریونایتد منتقل شد اما انتقال مندس به پاریسنژرمن، نونس به ولورهمپتون، پدرو پورو به تاتنهام، مانوئل اوگارته بازیکن فصل منچستریونایتد به پاریسنژرمن و ژائو پالینیا به فولام، بخشی از درآمدزاییهاس اسپورتینگ از طریق فروش بازیکنان ارتقاء یافته در دوران آموریم بوده است. آموریم در دوران حضور خود, سبک بازی باثبات و مشخصی داشته و این یکی از دلایل موفقیت این تیم به شمار میرود؛ حالا سوال اینجاست که سبک بازی آموریم در اسپورتینگ چگونه بوده است؟
آشنایی با سبک بازی آموریم
روی کاغذ تیم آموریم با ۳-۴-۳ یا ۱-۲-۴-۳ مبتنی بر مالکیت بالا، تنوع برنامههای هجومی و ساختار دفاعی مستحکم بازی میکند. در بازیسازی، آنها از هافبکهایی در خطوط مختلف زمین استفاده میکنند تا کار انتقال توپ از دفاع به حمله از طریق کانال میانی سریعتر شکل بگیرد. وینگبکها در این سیستم بالا و لی خط. بازی میکنند تا به دنبال ایجاد فضا در خط دفاعی حریف باشند و جلوتر از آنها، دو هافبک تهاجمی در نیمفضاها به دنبال خلق موقعیت و نزدیک شدن به تک مهاجم تیم هستند.
در زمین بازیسازی از عقب، آموریم معمولاً از بازیکنان خود میخواهد در سیستم ۲-۲-۲-۴ قرار بگیرند. در فصل گذشته، مدافع میانی این تیم یعنی سباستین کواتس به خط میانی اضافه میشد تا کار با توپ و زوایای پاس بهتر شکل بگیرد. شناور بودن خط حمله تیم اسپورتینگ و ایدههای آنها در مقایسه با سایر تیمهای اروپا در این حوزه کاملا مشخص است. برای مثال در آمار «مقاومت پرس» که بر اساس لمس توپ در یکسوم ابتدایی زمین به ازای هر تکل حریف تعریف میشود، این تیم امتیاز ۹۸ از ۹۹ را به دست آورده است که نشان میدهد تیم اسپورتینگ توانایی زیادی در پرسگریزی دارد. در هفت لیگ برتر اروپایی، تنها منچسترسیتی و اینتر میلان بیش از اسپورتینگ با ۷۴.۹ لمس توپ به ازای هر تکل حریف عملکرد بهتری داشتهاند.
در زمان مالکیت توپ، تیم آموریم میتواند از طریق پاسهای کوتاه یا بازی مستقیم برای بازیکنان کناری، خلق موقعیت کنند. نمره گردش توپ این تیم، ۶۰ از ۹۹ هست که نشان میدهد این تیم به اندازه تیمهای تیمهای مسلط بر توپ در لیگهای معتبر اروپایی، کمتر به دنبال حفظ مالکیت توپ است اما این موضوع نشان میدهد که آموریم در زمان بازیسازی، برنامههای متنوعی را برای خلق موقعیت دنبال میکند.
با این حال، این نمره نشاندهنده حمله باحوصله اسپورتینگ نیز هست. هیچ تیمی در فصل گذشته لیگ پرتغال، حمله با بیش از ۱۰ پاس متوالی انجام نداده است و همزمان، هیچ تیم هم به اندازه آنها با ۷۴ حمله مستقیم، بازی طولی انجام نداده است که نشان از تطبیقپذیری تیم آموریم با شرایط بازی و تیم حریف دارد. برای مثال فصل گذشته مقابل تیمی با دفاع چند لایه از عقب زمین مانند ویتوریا گیمارش، اسپورتینگ با پاسهای تک ضرب و استفاده از فرار عمقی ویکتور گیوکرش دروازه حریف را باز کرد اما این مهاجم ملیپوش سوئدی با قد و قامت خود، تغییراتی را در سبک بازی این تیم ایجاد کرده است.
روش بازی اسپورتینگ در فصل 2023/24
حضور این بازیکن ۱۸۷ سانتیمتری در خط حمله اسپورتینگ، میل به بازی مستقیم در تیم آموریم را هم افزایش داده است و وقتی او گلزنی نکند، قدرت بدنی او و فرارهای عمقی وی برای سایر بازیکنان فضای مناسب ایجاد میکند. تنها هری کین از بایرن مونیخ و لوک دییونگ از آیندهوون فصل گذشته بیش از گیوکرش گل و پاس گل در هفت لیگ معتبر اروپایی ثبت کردند. گیوکرش، یکی از کلیدیترین بازیکنان فصل گذشته فوتبال اروپا بوده اما مسئله اصلی تیم اسپورتینگ، تغییر در سبک بازی باحوصله این تیم و بازیسازی با تنوع بیشتر در فصل گذشته بوده است. موضوعاتی که میتوان آن را در گراف زیر مشاهده کرد.
رویکرد بدون توپ
هواداران منچستریونایتد که این روزها مشکلات دفاعی زیادی دارند؛ به شدت نگران تاکتیکهای دفاعی آموریم هستند. در زمان مالکیت توپ حریف، اسپورتینگ آموریم عملکرد مطلوبی داشته و فصل گذشته در مسابقات هفت لیگ معتبر اروپایی، تنها آرسنال و فاینورد امید گل بدون پنالتی کمتری نسبت به اسپورتینگ برای حریفان مهیا کردند. حریفان اسپورتینگ به طور میانگین در هر بازی، ۰.۷۸ امید گل بدون پنالتی خلق کردهاند. سیستم اسپورتینگ در دفاع، معمولاً ۱-۴-۵ یا ۳-۲-۵ است که اجازه نمیدهد بازیکنان حریف از عمق دفاع اسپورتینگ موقعیت خلق کنند و حریف را به کنارهها متمایل میکند.
استفاده اسپورتینگ از خط دفاع ۵ نفره به این معنا است که میتوان در لحظاتی این موضوع را دید که یکی از مدافعان میانی سمت چپ یا راست، برای پرس کردن مهاجمان حریف از پست خود خارج شود و مطمئن باشد که همتیمیها، پشت سر او را پوشش میدهند. با این وجود، پرس از بالا با نمره ۹۵ از ۹۹ و بالا بازی کردن تیم با نمره ۸۳ از ۹۹ نیز در دستور کار اسپورتینگ قرار دارد.
در لیگ پرتغال، تنها بنفیکا بیش از اسپورتینگ در یکسوم دفاعی حریف موفق به کسب توپ شده است. برای این سبک از بازی، نیاز به یک هافبک؛ با قابلیتهای مناسب در فاز تدافعی احساس میشود که پس از مانوئل اوگارته و ژائو پالینیا، این وظیفه به مورتن هیولمند ۲۵ ساله محول شده است. توانایی پوشش دادن کانالهای کناری، بازپسگیری توپ و جلوگیری از بازیسازی حریف نقش بزرگی در ایدههای خط میانی تیم آموریم دارند.
با توجه به اینکه بازیکنان کناری اسپورتینگ میل زیادی حضور در نقاط بالایی زمین دارند، محور دوگانه خط هافبک این تیم وظیفه مشخصی در پوشش دادن فضاهای کناری برای جلوگیری از ضدحملات حریف خواهد داشت. موضوعی که توسط هیولمند و براگانچا در تیم اسپورتینگ انجام میشود اما معلوم نیست آیا بازیکنانی چون اریکسن، کاسمیرو، اوگاته و ماینو میتوانند این وظیفه را در یونایتد انجام دهند یا خیر.
روش بازی اسپورتینگ در سالهای گذشته.
با این حال، این ضعف دفاعی در ایجاد کردن فضا در کانالهای کناری برای تیمهای حریف، میتواند در لیگ برتر انگلیس به یکی از نقاط ضعف منچستریونایتد تبدیل شود.
در نهایت، نمیتوان موفقیت آموریم در یونایتد بحرانزده این روزها را تضمین شده دانست، شرایط لیگ برتر انگلیس و لیگ پرتغال، تفاوتهای زیادی دارد. نهایتا؛ میتوان گفت که حتی در لیگ پرتغال نیز، تبدیل کردن یک تیم به یکی از بهترین تیمهای دفاعی و هجومی در فوتبال اروپا، نشاندهنده تواناییهای بالای یک سرمربی است.
در پایان، آموریم را باید یک رهبر کاریزماتیک که به رشد دادن بازیکنان جوان، پیشرفت دادن عملکرد بازیکنان و کسب افتخار مشهور است توصیف کرد؛ سرمربی جوانی که با این خصوصیات، حالا به دنبال ماجراجویی جدید در اولدترافورد خواهد بود.
ادین ترزیچ پس از صعود به فینال لیگ قهرمانان به عنوان مربی مورد استقبال و احترام هوادارن فوتبال قرار گرفته است.
محمدرضا حیدری فوتبال لب– ادین ترزیچ و بروسیا دورتموند شایسته اش توانستد برای اولین بار در ۱۲ سال گذشته و سومین بار در تاریخ به فینال لیگ قهرمانان اروپا برسند.فینالی که در آن باید در برابر پادشاه فوتبال اروپا رئال مادرید صف آرایی کنند. احتمالا سالها قبل درست وقتی که کمک مربی تیم زیر ۱۹ سال دورتموند بود این فینال برای ادین ترزیچ رویا محسوب میشد. رویایی که حالا مربی آلمانی چندین روز با زندگی در آن فاصله دارد.
فرزند مهاجر
ادین ترزیچ در خانواده ای مهاجر و از طبقه کارگر در آلمان غربی بزرگ شد. پدر او اصلیت بوسنیکی دارد و مادرش کروات است. مهاجر بودن و کارگر بودن پدر و مادرش نتوانست جلوی علاقه او به فوتبال را بگیرد. سرنوشت از اول برای ادین ترزیچ در سختی و دشواری سروده شده بود.
اما انگار ادین برای فوتبال بازی کردن به این دنیا نیامده بود. دوران بازی مربی شگفتی ساز عمدتا در تیم های لیگ دسته چهار آلمان سپری شد. دوران حرفه ای او تنها ۱۰ سال طول کشید و در سال ۲۰۱۲ و در سن ۳۰ سالگی از مستطیل سبز دور شد. دوری که البته به نفع او بود و بعد ها در دوران مربیگری خود به دستاورد های بسیار بزرگ تری نسبت به مربیگری در لیگ ملی و دسته چهارم آلمان به دست آورد.
دیوار زرد در انتظار منجی
بلافاصله پس از خداحافظی از فوتبال ترزیچ به عنوان استعدادیاب و دستیار در آکادمی دورتموند استخدام شد. وظیفه او گزارش مستقیم عملکرد تیم های آکادمی مخصوصا تیم زیر ۱۹ سال به یورکن کلوپ اسطوره دورتموند و سرمربی وقت تیم بود. در خلال مسابقات یورو ۲۰۱۲ ادین ترزیچ برای مسابقه تیم ملی کرواسی در برابر ایرلند آنالیز و تحلیلی از بازی ایرلند ارائه داد که مورد توجه اسلاوان بیلیچ مربی تیم ملی کرواسی قرار گرفت. بعد از آن بیلیچ به ترزیچ پیشنهاد دستیاری در تیم لوکوموتیو مسکو را داد که با موافقت ترزیچ همراه شد. اما به دلایلی این همکاری صورت نگرفت. سرانجام از سال ۲۰۱۳ ادین ترزیچ دستیار اسلاوان بیلیچ در تیم های بشیکتاش و وستهم بود و تجربه مربیگری در بهترین لیگ دنیا را کسب کرد.
اتحادیه انگلستان به جای وایزوایلر
در سال ۲۰۱۸ و همزمان با خروج بیلیچ از وستهم که ادین ترزیچ در دوره مربیگری اتحادیه فوتبال انگلستان شرکت کرد. اتفاقی که در نوع خود عجیب بود چرا که اکثر مربیان نسل جدید فوتبال آلمان فارغ التحصیل آکادمی مربیگری وایزوایلر هستند. آکادمی مربیگری که مربیان بزرگی همچون توماس توخل در آن فارغ التحصیل شدند. ترزیچ در این دوره ۱۸ ماهه با گراهام پاتر و نمانیا ویدیچ همراه بود. احتمالا تفکرات پرگمتیک و عملگرایانه تر ترزیچ نسبت به مربیان آلمانی نسل جوان همین دوره است. ترزیچ به نسبت اسکواد دورتموند در سالیان اخیر نتایج قابل توجهی کسب کرده است و فوتبال زیبایی بازی میکند.
به خانه خوش برگشتی آقای سرمربی
بلافاصله پس از دریافت مدرک مربیگری ادین ترزیچ دستیار لوسیان فاوره در دورتموند شد. دوران فاوره در دورتموند هواداران دورتموند را آزرده خاطر کرده بود چرا که دورتموند بازیکنانی مثل بلینگهام;هالند و سانچو را در اختیار داشت. لوسیان فاوره بعد از شکست 5-1 برابر فرانکفورت اخراج شد. این اخراج و دوری بیش از حد دورتموند از منطقه سهمیه لیگ قهرمانان باعث شد ادین ترزیچ به صورت موقت تا انتهای فصل به عنوان سرمربی دورتموند انتخاب شود. دلیل این انتخاب انتخابی دیگر از سوی سران دورتموند بود. با توجه به توافق با مارکو رزه مربی وقت گلادباخ برای فصل بعد این شانس به ترزیچ رسیده بود تا در از فرصت خود استفاده کند. دوران او فراتر از انتظار به اتمام رسید. تیم جذاب او با روی فرم آوردن بازیکنان هجومی به خصوص سانچو و هالند به سهمیه لیگ قهرمانان رسید. همچنین بعد از سال ها دورتموند موفق به قهرمانی در دی اف بی پوکال شد. همچنین ترزیچ با صعود در برابر سویا به مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان راه پیدا کرد. جایی که با اشتباه تاثیرگذار داوری در برابر منچسترسیتی نایب قهرمان آن فصل حذف شد. این عملکرد عالی ترزیچ فایده ای جز اینکه فصل بعد دستیار مارکو رزه باشد نداشت.
بازگشت دوباره بعد از افتضاح رزه
پس از اخراج رزه در پایان اولین فصل خودش در دورتموند ترریچ دوباره سرمربی دورتموند شد. انتخابی که روز تلخ پایانی فصل را رقم زد. جایی که شاگردان ترزیچ با تساوی خانگی برابر ماینز دیوار زرد و 82000 تماشاگر و شهر آماده پایکوبی دورتموند را ناامید به خانه فرستادند. شکستی سراسر اندوه و نا امیدی که با فروش ستاره بزرگ این تیم یعنی بلینگهم به رئال مادرید تلخ تر هم شد.
در آن روز ترزیچ اشک ریخت؛ اشکی که آغشته به خون بود. در شبی که احتمالا طولانی ترین شب زندگی ترزیچ بود. هواداران اما دست از حمایت برنداشتند و در پایان بازی یک صدا ادین ترزیچ را تشویق کردند. ادین با صورتی پر از اشک به تشویق هواداران پاسخ داد. احتمالا در آن لحظات حسی مشابه به روبرتو باجو پس از پنالتی در برابر برزیل در جام جهانی 1992 داشت.
ناامیدی دوباره در فصل جدید
از شروع فصل جدید مشخص بود که بازیکنان دورتموند هنوز ناکامی فصل گذشته را فراموش نکرده اند. اوضاع رختکن به حدی پرتنش بود که بعد از کامبک خوردن در بازی داخل خانه برابر هایدنهایم ادین ترزیچ و نیکو اشلوتربک حسابی از خجالت هم درآمدند. ترزیچ بر روی لبه تیغ راه میرفت و در بدترین فشار رسانه ای ممکن قرار داشت. حتی سباستین کهل مدیرورزشی دورتموند دستیارانی را انتصاب کرد تا در روند تسریع اخراج ترزیچ و نابودی او همکاری کنند. البته این نقشه کهل شکست خورد و واتسکه مدیرعامل باشگاه تمام دستیاران وی را اخراج کرد.
اوضاع بد همچنان ادامه داشت تا بازی برابر ماینتس که انگار قرار بود دژاوو رقم بزند. در بازی برابر ماینتس که گویی بدترین بازی تاریخ دورتموند بود تمام بازیکنان دست به دست هم دادند تا ترزیچ اخراج شود. حتی تعویضی های ترزیچ در نیمه دوم نیز کم کاری کردند و تیم مجبور به اتمام بازی با ۱۰ نفر شد.
پس از بازی این حمایت واتسکه بود که ترزیچ را سرمربی تیم نگه داشت. ترزیچ از تعطیلات زمستانی استفاده کرد. مربی نگون بخت زمستان را برای دورتموند تبدیل به بهار کرد و رابطه خود و رختکن را بهبود بخشید. خبری از دورتموند شکست خورده اول فصل نبود و تیمی با ثبات و قدرتمند وارد نیم فصل دوم شده بود. تیمی که موفق به حذف آیندهوون شکست ناپذیر و اتلتیکو مادرید شگفتی ساز شد.
خداحافظ مارکو؛ سلام ومبلی
پس از برد خانگی برابر پاریس شایعاتی مبنی بر خداحافظی پسر زرد از دورتموند شنیده شد. ادین ترزیچ و واتسکه از این فرصت استفاده کردند و با اعلام خبر خداحافظی مارکو رویس در پایان فصل روحیه جنگندگی و جاه طلبی را یه تسم تزریق کردند. به حدی که همه رختکن و حتی راننده اتوبوس تیم سوگند یاد کردند تا به ومبلی برسند و کاپیتان و پسر وفادار را با قهرمانی از خانه رهسپار کنند.
این روحیه تاثیر به سزایی در پیروزی برابر پاریس داشت. 250 کیلومتر دوندگی و همچنین جنگندگی تا لحظه آخر لحظاتی به یاد ماندنی را برای ترزیچ و شاگردانش رقم زد. حالا ترزیچ بعد از ۱۲ سال درست در لندن و در ومبلی قدم خواهد زد. با این تفاوت که دیگر تماشاچی و هوادار نیست. او امید مردم خسته ولی پرشور شهر دورتموند است. بازی که ادین ترزیچ احتمالا هیچوقت فکر نمیکرد پس از تماشای فینال قبلی برابر بایرن از روی سکوها؛ فینال ومبلی را این بار در کنار زمین و به عنوان مغز متفکر نگاه کند.
امیرحسین مرادی، فوتبال لب – شاید اغلب هواداران فوتبال در کره زمین بجز باواراییها، دورتموند و هواداران متعصب و جذابشان را تیمی دوست داشتنی و قابل احترام میدانند!
دورتموند با کسب نتایج ضعیف و القا ذهنیت بازنده به سایر تماشاگران فوتبال، تا حدودی از دایره تیمهای جذاب دنیای فوتبال کنار رفته بود؛ اما امسال شاگردان ترزیچ پس از یک فصل تکراری سینوسوار در بوندوسلیگا، در لیگ قهرمانان اروپا به یک تیم غولکش تبدیل شدند تا با نتایج دیوانهوار پا به فینال مسابقات بگذارند!
زنبورها در گروه F رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا با تیمهای : پی اس جی میلان نیوکاسل همگروه بودند و تا حدودی گروه مرگ رقابتهای امسال UCL را تشکیل بدهند!
دورتموند با سه پیروزی، دو تساوی و یک شکست توانست عنوان صدرنشینی این گروه را به دست بیاورد.
شاگردان ترزیچ در مرحله یک هشتم نهایی با آیندهوون هلند دیدار کردند و توانستند در مجموع دو مسابقه با نتیجه سه بر یک این تیم هلندی را شکست دهند! دورتموندیها در مرحله بعد با اتلتیکومادرید باید به رقابت میپرداختند؛ آنها در بازی رفت در متروپولیتانو اسپانیا یعنی ورزشگاه خانگی اتلتیها با نتیجه دو بر یک شکست خوردند!
امید در نقطه زرد رنگ آلمان به حداقل رسید و ضربان قلب بالا رفت؛ تقریبا اکثریت رسانههای معتبر جهان فوتبال، دورتموند را ناکام میدانستند و رسانههای اسپانیایی پیش بینی یک جدال تمام اسپانیایی را بین بارسلونا و اتلتیکومادرید در نیمهنهایی لیگ قهرمانان اروپا را داشتند!
سه شنبه ۱۶ آوریل / ورزشگاه سیگنال ایدونا پارک
نگاههای 82 هزار تماشاگر به داور مسابقه یعنی اسلواکو وینچیچ بود! دورتموند با یک نمایش بسیار خیره کننده در ورزشگاه خانگی خود و حمایت دیوار زرد توانست شاگردان سیمئونه را راهی خانه کند! زنبورها با نتیجه چهار بر دو توانستند از سد روخی بلانکو عبور کنند!
دورتموند در نیمهنهایی با پی اس جی، رقیب مستقیم این تیم در مرحله گروهی که عنوان دوم گروه را نصیب خود کرده بود، رقابت کرد!
آنها توانستند با دو نتیجه مشابه یک بر صفر در بازی رفت و برگشت شاگردان انریکه را شکست بدهند و امباپه را ناکامتر از همیشه در پاریس راهی خانه کنند!
فینالیست شدن دورتموند هم یک شادی اندوهگین به همراه داشت، اندوهی که داستان دراماتیک جدایی یک عشق دوازده ساله را در پی دارد!
مارکو رویس ستاره باشگاه دورتموند قبل از بازی برگشت نیمه نهایی مقابل پاریسیها اعلام کرد که پس از ۱۲ سال حضور در جمع زنبورها حالا در پایان فصل از این تیم جدا میشود!
حالا دورتموندیها بعد از ۱۱ سال به فینال رسیدهاند و سودای دومین قهرمانی را در این جام دارند تا مارکو رویس را با خاطره شیرین همراه کنند.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
امیرحسین مرادی، فوتبال لب – درست در دقایق آخر بازی ، ایستاده بازی را دنبال میکنند.. تب و تاب سکوها، تقابل اشکها و لبخندها.. اضطراب پیروزی یا شکست.. تنها و تنها در 90 دقیقه و چند دقیقه اضافه، برای هواداران خلاصه میشود!
فوتبال در کنار زندگی عادی انسانها، درست همان جاییست که ذهن از فشار خارج میشود و عشق و جنون به زندگی و ذهن انسانها تحمیل میشود!
این فوتبال لعنتی!
گاهی وقتها این مستطیل سبز، عامل به هم ریختن اعصاب و زندگی یک فرد، پس از شکست در یک یا چند هفته از طول عمر خود و یا باعث میشود ایام خوش و سرمست از پیروزی تیم مورد علاقه خود ، لذت زندگی را دو چندان کند!
فوتبال را میتوان یکی از دغدغههای مهم زندگی افراد عاشق این ورزش دانست، دغدغهای که انسانها با استرس و اضطراب آن را سپری میکنند و یا گاهی اوقات با اعتماد کامل به تیم خود، این دغدغه را سپری میکنند، دویدن در مستطیل سبز همان لذت گلزنی تیم محبوب خود در ثانیههای پایانیست!
فوتبال همان امید زندگی ما انسانهاست که تا لحظه آخر منتظر میمانیم و یا منتظر معجزه هستیم تا به پیروزی برسیم! فوتبال همان درد و رنج زندگی ما انسانهاست که با خود بعد از شکست تیم محبوبمان، حمل میکنیم و هفتهها از این اتفاق ” اندوهگین “ هستیم!
اگر پاسخی به سوال ” چرا فوتبال؟ “ میتوان داد آن پاسخ این است که اگر این ورزش نبود، آمار خودکشیها، افسردگیها و اتفاقات ناگوار و حوادثها در این کره خاکی، دو چندان میشد و به طرز ترسناکی، بخش بزرگی از دوستیها در جهان از بین میرفت و ملتها نمیتوانستند ارتباط خود را از طریق ورزش حفظ کنند! آری؛ فوتبال خودِزندگیست!
گاهی وقتها، دردها و رنجها به شکل قطرهها و بعد از طلوع دوباره خورشید پشت ابرهای بارانی ، شروع به باریدن میکنند.
در رمان وداع با اسلحه وقتی همسر هنری به او گفت بیا جنگ را کنار بگذاریم و درباره چیزای دیگر حرف بزنیم، قهرمان داستان جواب داد : جنگ همه جاهست، هیچ کناری باقی نمانده که جنگ را آنجا بگذاریم! فوتبال همچین نقشی در زندگی ما دارد! او همه جا وجود دارد!
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
امیرحسین مرادی، فوتبال لب – شاید اکثر کودکانی که دنیا میآیند، پدرانشان در طول دوران زندگی خود تیفوسیترین هوادار تیم فوتبال مورد علاقه خود بودند و انتظارشان این است که تا فرزندانشان ادامه دهنده راه پدر باشند.
آبی و قرمز، سیاه و سفید، این رنگها هستند که جذابیت دنیای فوتبال را دوچندان کرده است.
دنیای فوتبال در کنار جذابیت و زیبایی خود، برخی مواقع به دنیایی تیره و تار برای یک تیم تبدیل میشود. گاهی با سقوط آزاد و گاهی با حسرتهای چندین ساله، تبدیل به یک داستان دراماتیک خواهد شد. داستانی که روزهای تیره و تار هواداران آن تیم را، سیاهتر از گذشته میکند. داستانی که پر ازغم و اندوه، اشک و حسرت و جدایی هاست!
در دنیای فوتبال، شما میتوانید یک هوادار 70 ساله نیوکاسل را ببینید که از خوشحالی، اشک شوق میریزد و میگوید ما پس از بیست سال به لیگ قهرمانان بازگشتیم. او آخرینبار در میان سالی تیمش را در لیگ قهرمانان 2002/2003 با کاپیتانی آلن شیرر میبیند و حالا یک بار دیگر در پیری شاهدحضور تیمش در رقابتهای UCL است.
هوادار خردسال بوکا جونیورز که عاشقانه، مانند هولیگانهای آرژانتینی، شعری را یک صدا و با پایکوبی در استادیوم بومبونرا میخواند و این عشق را به بازیکنان تیم خود، القا میکنند!
یا در ایران دربی استقلال و پرسپولیس که میلیونها هوادار از پیر تا جوان با تمام وجود برای همدیگر تا ابد کری میخوانند. قتلهایی که بخاطر تب و تاب بینظیر این مستطیل سبز رنگ در کشورهای اروپایی و آمریکای جنوبی رخ میدهد، همه دست به دست هم میدهند تا جذابیت این فوتبال را دوچندان کنند.
هولیگانها / این مرض انگلیسی!
هولیگانها در فوتبال، افرادی هستند گمنام و افراطی و دارای ویروسی به نام (مرض انگلیسی!) زیرا در دهههای 1970 تا 80 میلادی، جایگاه تماشاگران انگلیسی، یک بلای جهانی در فوتبال بود؛ هولیگان فقط مربوط به انگلیسیها نمیشود بلکه در کشورهایی مانند برزیل و آرژانتین درآمریکای جنوبی، ایتالیا، ترکیه، هلند و لهستان وکشورهای جنوب شرقی اروپا یا همان بالکانهادر اروپا، وجود دارند.
دنیای فوتبال برای همیشه زنده است. اگرچه ستارگان این دنیا کم فروغ شدند اما استعدادهای جوان، پا برجای بزرگان این دنیا سبز رنگ میگذارند، اما هیچوقت نمیتوانند مانند آنها بدرخشند و آمارهای فوق العاده آنها را تکرار کنند. زیرا آمار ضعیفترین فصل بزرگان فوتبال برابری میکند با یک فصل فوق العاده استعدادهای تازه دنیای فوتبال!
رنگها و تیمها فقط برای 90 دقیقه فوتبالیست! چه خوب است که در پایان بازی، فارغ از هر نتیجهای، به هم دیگر احترام بگذاریم و از همدیگر تجلیل کنیم! زیرا در آخر این ” احترام ” است که باقی میماند.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
امیرحسین مرادی، فوتبال لب – در اواخر ژانویه، بارسلونا به بیلبائو سفر کرد تا در سن مامس در کوپا دل ری به مصاف اتلتیک بیلبائو برود؛ از آنجایی که چهارشنبه شب به ساعات اولیه بامداد پنجشنبه نزدیکتر میشد، یک چیز آشکار شد: بارسلونا هیچ شانسی نداشت!
با گذشتن دقایق، ماهیچهها خستهتر شدند و بازی باز شد، احساس میشد باشگاه بیلبائو در اوج حرکت میکرد. آنها با دوازده نفر بازی میکردند، هر حمله توسط تماشاگران تشنه بیلبائو که به نظر میرسید از خستگی مصون بودند، غرش میکرد!
دو خنجر مستقیماً به قلب بارسلونا در وقت اضافه، یکی توسط هر یک از برادران ویلیامز، بارسلونا را از بدبختی نجات داد، زیرا پاهای آنها به خاک تبدیل شد و امیدهای آنها برای کسب افتخار در کوپا از بین رفت.
میزبان آن بازی را با 29 شوت و 7 شوت در چارچوب به پایان رساند که مجموع 7 شوت بارسلونا، 4 شوت در چارچوب بود. بیلبائو در جریان خروج از زمین، مجموع گل های مورد انتظار بارسلونا (xG) را در آن شب تقریباً سه برابر کرد.
این داستان باشگاه اتلتیک بیلبائو در سال 2023-24 است. مبارز، بی امان و بی رحم!
سن مامس به مانند یک قلعه است و آنها برای اولین بار پس از فصل 2014-2015 زمانی که ارنستو والورده مرد اصلی بود، چشم به بازگشت به لیگ قهرمانان اروپا دارند.
سیاست باسکی اتلتیک بیلبائو به این معنی است که آنها به شدت به بازیکنانی که آکادمی تولید میکند متکی هستند! این بدان معناست که وقتی سالهای آیش فرا میرسد ناگزیر میشوند، باشگاه نمیتواند راه خروج از پرتگاه را امضا کند. همچنین به این معنی است که وقتی یک دسته خاص از بازیکنان نفوذ می کنند، احساس سرخوشی به وجود میآید. این فقط “ما برنده می شویم” نیست، بلکه این است که “ما با استعدادهای داخلی برنده می شویم”.
مدیری را اضافه کنید که ذاتاً باشگاه و مکان را درک میکند و احساس میشود که موجی از حرکت است که نمیتوان آن را متوقف کرد.
اتلتیک بیلبائو در حال حاضر بازیکنان خاصی دارد، اویهان سانست، اونای سیمون و نیکو ویلیامز همگی بازیکنان ملی اسپانیا هستند. آنها چند نفر دیگر دارند و تعداد بیشتری از آنها هنوز در باشگاه نفوذ میکنند.
لوئیس د لا فوئنته از تیم اسپانیایی خود خواسته است که سبک عمودیتری بازی کند و فوتبال در شمال نیز همین را فراهم میکند.
مدیریت باسکی و ناسیونالیسم لاروخا!
در زمانی که مدیران باسکی از بیرمنگام تا بورنموث و لورکوزن خبرساز می شوند، باشگاه بیلبائو و رئال سوسیداد ستون فقرات تیم ملی اسپانیا را فراهم می کنند!
به همراه بازیکنانی که در بالا ذکر شد، رئال سوسیداد اخیراً الکس ریمیرو، رابین لو نورماند، میکل مرینو و مارتین زوبیمندی را بازیکن مهم تیم میدانند!
آنها از آن دسته بازیکنانی نیستند که وقتی تصاویر دوران طلایی اسپانیا را بین سالهای 2008 تا 2012 تداعی میکنید، به آنها فکر کنید.
بازی اتلتیک بیلبائو بر این اصل قرار دارد. آنها تیمی مملو از بازیکنان جوان، فیزیکی و از نظر فنی عالی هستند و مدیری دارند که از تفاوتهای ظریف درون هر بازیکن و پست قدردانی میکند.
فرم خانگی آنها جایی است که آنها واقعاً در این فصل نشان خود را نشان دادهاند. باشگاه بیلبائو هشت بازی متوالی را در تمام رقابتها در سن مامس پیروز شد که طولانی ترین برد پیاپی آنها در خانه از سپتامبر 1998 است (همچنین هشت برد متوالی).
تنها رئال مادرید سهم بیشتری از xG در بازیهای خانگی در این فصل دارد. اتلتیک بیلبائو 26.15 گل مورد انتظار و 10.18 گل مورد انتظار را به ثمر رساند که بازده هجومی آنها 72.0 درصد از کل سهم متعلق به این تیم است. رئال مادرید در حال حاضر با 75.7 درصد در سانتیاگو برنابئو و اتلتیکو مادرید با 68.7 درصد در متروپولیتانو در رده سوم قرار دارند.
برای درک قدرت بیلبائو ، باید رویکردی جامع داشته باشید. هیچ سوپراستار برجستهای وجود ندارد، اما یک مکان خوب برای شروع، خط پشتی آنهاست.
فشار بالای زمین عاملی است که آنها را به پیشنهادی ترسناک برای هر تیمی در جهان تبدیل میکند و جدا کردن این دو غیرممکن است، اما افزایش راندمان حمله و توانایی پرس بر این واقعیت است که آنها مرکز سنگی محکمی دارند. بازگشت مشارکت!
آیتور پاردس و دنی ویویان هر دو زیر 25 سال سن دارند و در این فصل بیشترین دقایق انفرادی را در لیگ و جام حذفی برای اتلتیک بازی کرده اند.
آنها با هم، 1593 دقیقه در این فصل بازی کرده اند که بیشترین بازی در لالیگا برای هر یک از مدافعان میانی است. آنها همچنین بهترین گلهای مورد انتظار را در مقابل هر 90 با هم برای جفت دفاع میانی با بیش از 500 دقیقه بازی دارند (1.07).
تنها شراکت دیگر با درصد برد بالاتر در میان کسانی که بیش از 500 دقیقه با هم بازی کردند، آنتونیو رودیگر و دیوید آلابا هستند.
پاردس و ویویان 57.8 درصد از بازیهایی را که با هم شروع کرده اند (19 شروع، 11 برد) برنده شدهاند، در حالی که زوج رئال مادرید 66.6 درصد از بازی هایی را که شروع کردهاند (12 شروع، 8 برد) برنده شدهاند.
تیم والورده تهاجمیترین تیم لیگ از نظر تلاش برای به دست آوردن توپ در بالای زمین است، زیرا می دانند که اگر یک تیم از طریق آنها یا بالاتر از اوج بازی کند، دو مدافع میانی خود همه چیز را پوشش میدهند!
آنها با 251 بیشترین گردش مالی را در لیگ برتر اسپانیا به ثبت رساندند. سویا با 217 گل در رتبه دوم فاصله زیادی دارد، در حالی که بیلبائو تعداد دفعات بالای خود را به تعداد گلهای بیشتری (6) از هر تیم دیگری در این بخش تبدیل کرده است.
آنها حملات خود را به طور متوسط بالاتر از هر تیم دیگری در لالیگا شروع می کنند و از هر تیمی در لیگ برتر اسپانیا نیز اقدامات دفاعی بیشتری دارند.
اما این فقط یک رویکرد تند و سریع نیست. لایهای از تفاوتهای ظریف به بازی آنها اضافه شد که با جذب هوشمندانه و ظهور بازیکنانی که قبلاً در باشگاه بودند تسهیل میشود.
یکی از این خریدها، امضای آنیگو رویز د گالارتا از مایورکا است. اگر بخواهید لیستی از 100 انتقال هیجان انگیز تابستان گذشته را تهیه کنید، رویز دی گالارتا به اتلتیک بیلبائو با انتقال آزاد ممکن است حتی در لیست نامزد نهایی قرار نگیرد .
رویز د گالارتا، هافبک 30 سالهای است که در ایبار به دنیا آمده و در طول دوران حرفهای خود برای باشگاه هایی مانند تیم دوم بارسلونا و لاس پالماس بازی میکرد! دو باشگاهی که به خاطر تمایل خود برای نگه داشتن توپ شناخته شدهاند. او سطحی از کنترل را به تیمی اضافه کرد که اغلب برای یافتن هافبکهای متعادلتر تلاش میکند.
آندر هررا ممکن است بهترین مقایسه باشد، اما او امسال 35 ساله می شود و نمیتواند همان دقایق قبلی را بازی کند. رویز د گالارتا در جنبه فنیتر از مقیاس تودوترانو قرار دارد اما او نیز از مالکیت توپ خجالتی نیست.
به طور متوسط، او 5.7 دوئل در هر 90 برنده می شود و در این فصل تنها از هررا برای هافبک های اتلتیک با بیش از 1000 دقیقه بازی عقب است.
تاثیر رویز د گالارتا را می توان در نتایج باشگاه بیلبائو با حضور او در زمین به بهترین شکل مشاهده کرد. آنها در این فصل که او در لالیگا شروع نکرده است، به همان اندازه بازیها را باخته اند (2/7) که در 17 بازی که او در ترکیب اصلی حضور داشته است.
ظهور سانسته به عنوان یک ملیپوش اسپانیایی و یکی از بهترین هافبکهای تهاجمی لیگ، راه زیادی را برای رفع مشکلی که برای سالها شبیه یک حمله شکسته بود انجام داده است. او در حمله احیا شده و در بیلبائو نقش محوری داشته است.
او در این فصل 0.41 xG غیر پنالتی و پاس گل در هر 90 پاس دارد که با حداقل 1000 دقیقه در بین بازیکنان بیلبائو چهارم است. اما رد پای او در همه جای خط حمله تیم است.
فقط 9 بازیکن در این فصل در لالیگا در سکانس هجومی بیشتری حضور دارند و او همچنین 2.14 موقعیت از بازی آزاد ایجاد میکند که تنها پس از یاگو آسپاس در لالیگا این فصل است.
آخرین قطعه پازل ظهور گورکا گوروتا بوده است. در سن 27 سالگی، بدون اینکه هیچ تاثیری در باشگاهی که در آنجا کار خود را آغاز کرد، احساس میکرد که فرصت گوروتا رو به اتمام است.
اکنون این بحث وجود دارد که لوئیز د لا فوئنته به بازیکنی مانند گوروتا در تیم اسپانیایی خود نیاز دارد یا خیر؟
گوروتا در xG غیر پنالتی در هر 90 با 0.47 تیم را رهبری می کند.
او در این فصل بیش از هر فصل دیگری در دوران حرفهای خود دقایق بیشتری در لالیگا بازی کرده است. او امسال ، سه گل بیشتر به ثمر رساند!(9) نسبت به بهترین فصل قبلی خود که 6 گل در فصل 2022-23 به ثمر رساند. وی در میان بهترین معیارهای دفاعی برای مهاجمان قرار دارد و بازیکنانی مانند کریم بنزما یا باسکی را پیوند میدهد.
او در حال حاضر در سرعتی برای شکست دادن آقای گلی خود در تاریخ (13 گل در لالیگا در فصل 19-2018) است و هم او و هم برادرش میتوانند تیمها را به صورت عمودی و افقی در هر دو طرف با رویز د گالارتا، سانسته و گوروتا که در فضاهای باز عمل میکنند، بکشند. در صورت از دست دادن توپ، آماده جهش هدفمند هستند.
موقعیت فعلی ایناکی ویلیامز بهترین ویژگیهای او را برجسته میکند و برخی از کاستیهایی را که در طول سالها دیدهایم، یعنی پرداخت کارآمد با حجم بالا، پنهان میکند.
نیکو ویلیامز با دریبلینگ یا امتیازگیری در مسیر سریع سوپراستار شدن است که در این فصل جزو سه تیم برتر لالیگا نیست! 56 بازی موفقیتآمیز او در بین تمام بازیکنان پنج لیگ برتر اروپا رتبه هشتم را دارد و او 3.35 دریبل در هر 90 دریبل انجام میدهد، پس از وینیسیوس جونیور در لالیگا این فصل قرار دارد.
این فصل می تواند تبدیل به چیزی خاص برای باشگاه بیلبائو شود!
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
امیرحسین مرادی، فوتبال لب – با نزدیک شدن به روزهای پایانی لیگ جزیره، چلسی توسط پوچتینو با کسب نتایج ضعیف مشغول عادیسازی این تیم ریشهدار انگلیسی است!
آبیها در هفت هفته پایانی لیگ انگلیس، شانس بسیار کمی برای کسب حداقل سهمیه این لیگ یعنی لیگ کنفرانس اروپا را دارند؛
آبیهای لندنی در هفتههای پیش رو لیگ باید در مقابل تیمهایی همچون آرسنال، آستونویلا، تانهام و وستهام قرار بگیرند؛ تیمهایی که برای قهرمانی و یا کسب سهمیه لیگ قهرمانان اروپا در حال رقابت هستند!
چلسی با شکست مقابل منچسترسیتی در نیمهنهایی جام حذفی انگلیس که قدیمیترین جام دنیای فوتبال لقب دارد، آخرین کورسوی امید هواداران این تیم را از بین برد.
شاگردان پوچتینو با تیمی جوان و ناموفق که با یک بازی اعصاب خوردکن برای هواداران این تیم که با فرصت سوزیهای مهاجمان و وینگرهایی همچون نیکولاس جکسون، مادوکه و.. همراه بود،
در دقایق آخر تن به شکست داد تا آتش خشم هواداران آبی پوش لندنی برافکنده شود!
عدم توانایی مدیریت و بهکارگیری جوانان توسط پوچتینو باعث ایجاد تنش در تیم و هواداران شد و این مربی بار دیگر ثابت کرد تا مربی قابل اعتمادی نمیتوان او را لقب داد.
چلسی و مشکل عدم کنترل رختکن تیم!
مشکل اصلی بسیاری از تیمهای انگلیسی عدم توانایی کنترل رختکن تیم و تزریق آرامش به اعضای تیم در هنگام عقب افتادن و یا شکست است .
مشکل بزرگی که عامل بحرانزدگی تیم، دو دستگی و عامل مستقیم ایجاد بی انظباطی در تیم میشود.
مشکلاتی که چندین سال است که گریبانگیر تیمهایی همچون منچستریونایتد، تاتنهام، آرسنال و.. شد و میتوان با مدیریت درست و ایجاد برنامهریزی صحیح از بحران گریز کرد!
بازنشستگان لندنی پس از روزهای طلایی و قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا با توماس توخل در روزهای مدیریت رومن آبراموویچ،
حالا توسط تفکرات پوچ و بیهوده پوچتینو آرژانتینی به ویرانهای تبدیل شد که مانند هوای همیشه ابری لندن تیره و تار است!
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!